صفحه 1:
آشنایی با سیستمهای اجتماعی SOCIAL SYSTEMS ایوالفضل ولویر ‎mohammadvalavi@gmail.com‏

صفحه 2:
مشکلات جوامع انسانی و سازمانها روز به روز پیچیده تر میگردد. بنابراین ‎gli‏ به مهندسین و تحلیلگران و جامعه شناسانی ‎cul‏ که بتوانند به مدیران و مسئولان کمک کنند تا با یک برخورد اصولی مانع بروز مشکلات پیچیده تری شوند.

صفحه 3:

صفحه 4:
تاریخچه نظریه سیستم ها را از دو دیدگاه مي توان بررسي نمود : دیدگاه اول: به بررسي روند توسعه نظریم سیستمها که در دانشگاه هاي آمریکا ) 3 بخصوص دانشگاه ‎MIT‏ ) د سالهاي 1940 تا 1970 رخ داد. دیدگاه دوم : به بررسي روند تحول در شیوه هاي نگرش به جهان و متدولوژي علم در سطح جهان مي پردازد . آنچه در پي مي آید , خلاصه اي از دو نگرش فوق است .

صفحه 5:
لاف تحولاك دشله :۲

صفحه 6:
060 رابطه ميان ماشین 3 ارگانیسم مورد مطالعه قرار مي كيرد. در اين دوران مفاهيمي همجون بازخور (26605361) كه تا آن زمان در مورد ماشين ها بكار مي رفت , در مورد ارگانیسم نیز بکار رفتند و ‎lay oly‏ شدن دو دانش جديد يعني اتوماسيون و انفورماتیک هموار گردید .

صفحه 7:
050+ در دهه 1950 دوباره توجه از ارگانیسم به سوي ماشین منعطف مي شود و مفاهيمي همچون حافظه و فراگيري در مورد ماشين هم بكار مي رود و به اين ترتيب مقدمات پدید آمدن دانش هاي نويني همچون بیونیک (علمي که مي کوشد ماشین هاي الكترونيکي را به تقلید از بعضي از دستگاههاي موجودات زنده بوجود آورد . ) و هوش مصنوعي بوجود مي آید .

صفحه 8:
020 در زمینه سایبرنتیک و دینامیک سیستم پیشرفت هاي مهمي بوجود آمد. جي فارستر (۴0۲۲۵5:۲6۲ 2۷[) در سال 1961 به سمت استادي در مدرسه: مدپزیت .دانشگاه ۱۸۲ برگزیده: شید و عیحت. دپیامیک ‎L (Industrial Dynamics) sinus‏ :2929 3991 + هدف او از طرح این موضوع آن بود که سازمانها و موسسات صنعتي را همانند سيستمهاي سایبرنتیک بنگرد و از راه شبیه سازي (51۳۷۵1۵۴100) , نحوه کارشان را دریابد . (World Dynamics) gle> Solus OLS jLuiil L 1971 Jiu ales ua. L, (System Dynamics) lgoimuw Srolizs ain, «

صفحه 9:

صفحه 10:
سیستم , مجموعه اي از اجزاء است که در یک رابطه منظم با یکدیگر فعالیت مي کنند . سیستم , مجموعه اي از اجزاء مرتبط است که در راستاي دستيابي به مأموریت خاصي , نوع و نحوه ارتباط بين آنها بوجود آمده باشد . سيستم , مجموعه اي است از متغيرها كه بوسيله یک ناظر (0056۲۷۵۲) انتخاب شده اند . اين متغیرها همکن اسث اجزاة یک ماشین پیچیده . یک ارگانیسم با یک منوسسه اجتماعي: باشند .

صفحه 11:
| ‏جاتراسي .۱ اقعي‎ 1 NB is 3 Sole ‏که ها انتخاب"‎ منظور در نظر فتن و بجته 3 شرایط متفاوت ممکن است د آن رخ دهد , از بقیه ن جدا مي J.w. Gibbs a, yxi) سیستم مجموعه اي از ‎go‏ يا چند ‎islement janis‏ است سه شرط زیر ر ا شد :هر عنصر سيستم ‎٠‏ :> رفتار يا ويژگيهاي ‎es {note JS‏ , موتر ‎cA‏ 1 تعریف ‎sl Juul,‏ یکاف):

صفحه 12:
1 تعريف رامل ابكاف از ‎plays‏ اجزايي ۱ انسان مثل قلب به عنوان عناك رونا ابي كز مد ان مغز و شش مي توانند ملكو و فیزتبهای بدن انستان را به وان يك كل تحت تاثیر قرار دهند . بین عناصر سیستم از نظر رفتاري و نوع تاثیر بر گل سيستم + وابستكي متقابل وجود دارد ‎so‏ ‏نحوه رفتار هر ورنیز ۰ هر عنصر ‎Daan‏ سفگی یه چگولگی ترفتار حداقل یک عنضر دیگر از سیستم دارد . به عنوان مثال در بدن انسان ؛ نحوه رفتار ‎i‏ بستكي به نحوه رفتار مغز دارد . هر زیر عه اي آز عناصر تشکیل شود » بر رفتار سیستم موثر است و ‎ee en eee ee‏ دارد . به ,2 جزاي سیستم چنان به آنه که هیچ زیر گروه مسقلي از آنها نصي تون تشکیل باه

صفحه 13:
فول ار فورذ * هر سیستم , یک کل است که نمي نوان آنرا به اجزاء مستقل تقسیم نمود . هر جزء سیستم , ويژگيهايي دارد که اگر از سیستم جدا شود » آنها را از دست مي دهد . به عنوان مثال چشم به عنوان جزئي از سیستم بدن انسان , اگر از بدن جدا باشد » نخواهد دید . * هر سیستم , ويژگيهايي دارد که در هیچ یک از اجزاء , بطور مستقل وجود ندارد . به عنوان مثال , انسان به عنوان یک سیستم مي نواند بخواند و بنویسد که هیچ یک از اجزاء بدن , به تنهايي قادر به اين کار نیستند . * وقتي سیستم به اجزاء مستقلي تقسیم شود . برخي از ويژگيهاي ضروري خود را از دست مي دهد . * اگر اجزاء یک موجودیت (60۴1۴۷) با یکدیگر تعامل نداشته باشند , تشکیل یک مجموعه مي دهند نه یک سیستم . به عبارت دیگر , مشخصه مهم یک سیستم ؛ تعامل و ارتباط است و ويژگيهاي اصلي سیستم از تعامل اجزاء بدست مي ‎wl‏ ‏نه از رفتار مستقل اجزاء . به عنوان مثال اگر قطعات یک خودرو را به صورت منفک در یک مکان کنار یکدیگر قرار دهیم , تشکیل خودرو نخواهند داد .

صفحه 14:
2 @ 9 + feedback ‏زخور‎ بازخور , فرايندي است که طي آن یک سیگنال , از زنجیزه اي از رواتط علي عبور کرده‌جا اینکه مجددا بر خودش تاثیر بگذارد . با توجه به نوع تاثیر مجدد , دو نوع بازخور وجود دارد بازخور مثبت : افزایش (کاهش) یک متغیر , نهایتا موجب افزايش (کاهش) بیشتر آن متغیر مي شود . بازخور منفي : افزایش (کاهش) در یک متغیر , نهایتا موجب کاهش (افزایش ) آن متفیر مي گردد . 2 4

صفحه 15:
a 1 System ۳۱۷۲۵۲۲۲۵۷۲ | | eis سیستم بسته ( م6 لسن ) 1 1 ) 6 Pa Gystew) ‏حالت سیستم‎ (System Static ) Linu! pisuus ( Dynamic System ) Sxolu> ‏سیستم‎ ( Wowevstiic Gystew) ‏سیستم هومواستاتیک‎

صفحه 16:
Qe 7 J * سیستم هاي جبري * سیستم هاي جاندار * سیستم هاي اجتماعي : سیستم هاي اجتماعي از قبیل شرکتها , دانشگاهها و انجمنها اهدافي براي خود دارند و دربردارنده اجزايي هستند که آنها نیز براي خود اهدافي را دارا هستند .

صفحه 17:
در طول تاريخ معمولا سیستم هاي پیچیده تر را با ضوابط سیستم هاي:ساده تز پرزستي و:مطالعه کرده‌اند مثلا نگ ركان سعي نت کزدند.جانداران زا تهاضتورت مکانیکنی اپرزتني ,نمایید, اقا مشخص شد که جنبه هاي اصلي ارگانیسم ها در تلقي مكانيستي از آنها منظور نشده است . سیستم هاي اجتماعي را هم نگرش مکانيکي و هم بانگرش ارگانيسمي بررسي کرده اند .مثلا در جامعه شناسي مفهوم "فیزیک اجتماعي* مطظرح شد : مثلا مي گفتنتد فرد در تظام اجتماعي مانند نقطه مكانيکي است و محیط اجتماعي او مثل میدان نیرو . بنابراین مي توان فرمول هاي مكانيكي را در پدیده هاي اجتماعي بکار برد .

صفحه 18:
در سازمانها نیز وضعیت مشابهي وجود داشت . یک شرکت را ماشيني مي دانستند که صاحبش بوجود آورده تا در خدمت اهداف او باشد . مالکان کنترلي نامحدود نسبت به آنچه که ایجاد کرده بودند , داشتند . اجزاي انساني شرکت , به مثابه اجزاي قابل تعویض ماشین ها تلقي مي شدند . تنها تکلیف کارفرما در برابر کارگر , پرداخت دستمزد بود . کارگر ماشيني است که اگر یک سکه در آن بيندازي یک واحد کار دریافت مي کني و اگر دو سکه بيندازي , دو واحد کار دریافت خواهي کرد . وقتي اندازه و پيچيدگي سازمانها افزايش پیدا کرد , اداره کردن آنها به مثابه ماشین دیگر اثربخشي سابق را نداشت . نامتمرکز کردن کنترل ضرورت پیدا کرد و این امر با مفهوم مكانيستي سازمان , سازگار نبود .

صفحه 19:
به عنوان مثالي از عدم اثربخشي الگوهاي مكانيکي , مستله شکایت اهالي یک مجتمع تجاري از كندي آسانسورهاي مجتمع مطرح مي شود : به دنبال شکایت اهالي مجتمع , یک شرکت مشاوره در زمینه آسانسور دعوت شد . آنها در بررسي ها متوجه شدند که زمان انتظار براي آسانسور زیاد است و لذا امکان اضافه کردن آسانسور , تعویض آسانسورها و استفاده از کنترل كامپيوتري جهت استفاده بهتر از آسانسورها را بررسي و به این نتیجه رسیدند که عملي نیست و گفتند مسئله راه حل ندارد . یک روانشناس پیشنهاد نمود که مسئله در اصل كندي آسانسور نیست بلکه محدوده انتظار براي آسانسور است . بنابراین مي توان كاري کرد که كساني که منتظر آسانسور هستند , سرگرم شوند . او پيشتهاد کرد که در سالن انتظار آسانسور , آینه نصب شود تا افراد پتوانند هم سر و وضع خودشان را ببینند و هم (بدون جلب توجه ) دیگران را نظاره نمایند . آینه ها کار گذاشته شد و شکایت ها قطع گردید .

صفحه 20:
ا ده نگرش ارگانيسمي به سازمانها نیز تجربه شده است . مثلا مي گفتند سازمان یک موجود زیست شناختي با مغز واحد است . سازمان به دو بخش تقسیم مي شد : 1- مدیریت (جانشین مغز) 2- واحد عملیات (جانشین تن) واحد عملیات محدود و مقید بود به ارائه واکنش هاي از پیش نعیین شده نسبت به دستوراتي که از مدیریت واضل هي اند

صفحه 21:
* کم کم اثر بخشي کاربرد الگوهاي ارگانيسمي در سیستم هاي اجتماعي زیر سوال رفت . دیگر کنترل متمرکز و و برخورد با کارکنان همچون اجزايي بدون شعور , مناسب نبود .آرام آرام چنین شد که اگر کارگران آزادي عمل داشتند , مي توانستند وظایف خود را بهتر انجام دهند . بنابراین كاركردهاي مدیرست تغيير يافته و جنين شد : * توانمند سازي و انكيزه مند سازي كاركنان در جهث انجام هرجه بهتر كار * توسعه كلركنان , بنحوي كه بتوانند در آينده عملكردي بهتر از امروز داشته باشند *_ مدیریت بر کنش هاي متقابل آنان و نه بر کنش هاي فردیشان . * _ مدیریت بر کنش هاي متقابل واحد نحث مدیریت با ساير واحدهاي سازماني .

صفحه 22:
4 La 2 ‏دق نیالنا‎ 9 2 J la الف : طبقه بندی رفتاری ب : طبقه بولدینگ ج : طبقه بندی بر اساس هدفمندی سیستم و اجزاء

صفحه 23:
: كام تفكر وقتي مي خواهید موضوعي را بررسي کنید , ابتدا سیستم كلي ‎aS‏ دربرگیرندم موضوع فوق است , را نمایید . به عبارت دیگر , یک کلیت ‎Ly (whole)‏ شناسايي کنید که موضوع فوق » بخشي از آن است . به عنوان مثال , هنگام تفکر در مورد یک "دانشگاه" ‎a)‏ ‏عنوان موضوع) , سیستم در برگیرنده ‎tool‏ ممکن است "نظام آموزش عالي" يا "نظام آموزشي" در نظر كرفته شود . رفتار و ويزكي هاي سيستم كلي را بررسي نمایید . رفتار يا ويزكي هاي موضوع مورد مطالعه را با توجه به ‎L (roles) Lgauas‏ كاركردهاي ‎wl (functions)‏ در سيستم كلي توضیح دهید .

صفحه 24:
* در تفکر سيستمي , توصیه مي شود که ترکیب قبل از تحلیل انجام گیرد . در تفکر تحليلي» چيزي که مي خواهیم بررسي کنیم » بعنوان یک کل تجزیه مي شود . ولي در ترکیب , چيزي که مي خواهیم بررسي کنیم, بعنوان یک جزء از کلي که آنرا دربرگرفته , بررسي مي گردد . اولي ؛ حوزه مورد توجه محقق را تقلیل و دومي آنرا گسترش مي دهد . * به عنوان مثال , تفکر تحليلي براي تشریح دانشگاه شروع به تجزیه آن و رسیدن به عناصرش مي کند . مثلاً از دانشگاه به دانشکده , به دپارتمان , به دانشجوء هیثت علمي و موضوعات درسي و ... ميرسد . سپس عناصر را تعریف و آنهارا جهت رسیدن به تعریف دپارتمان , دانشکده و دانشگاه ترکیب مي کند .

صفحه 25:
در نگرش تحليلي , معمولاً سیستم را با توجه به اجزاء تشکیل دهنده آن شناسايي نموده و تعریف مي کنند . بعنوان مثال اگر از یک فرد ‎Sole‏ بیرسید اتومبیل چیست ؟ جواب مي شنوید " اتومبیل وسیله اي است که چهار چرخ دارد و به کمک یک موتور حرکت مي کند " اگر از او بپرسید اتومبیل سه چرخه هم وجود دارد ؟ اساس تعریف او به هم مي ریزد . تفکر مكانيکي به مواد تشکیل دهنده سیستم توجه دارد . ولي در روش سیستمها , توجه بيشتر به اين نكته است كه سيستم جه مي كند تا اينكه از جه ساخته شده است . يعني ابتدا مأموريت و جكونكي ارتباط و كنترل سیستم و ضوابط رفتاري آنرا شناسايي مي کند . طبق دیدگاه فوق , تعری ف اتومبیل چنین خواهد بود : اتومبیل وسیله نقلیه ایست براي انتقال تعداد معيني مسافر از یک نقطه به نقطه اي دیگر با توجه به زمان و هزینه تعیین شده . ( ابتدا یک کل که اتومبیل جزئي از آن است مد نظر قرار مي گیرد. )

صفحه 26:
مشکلات سیستم را به بیرون از سیستم نسبت دادن در کتاب 015610۱۱06 ۳۱۴۵۱ ۲۳6 آنرا چنین بیان مي کند : The enemy is out there ‏ما معمولا عادت داریم فقط تغییرات ناگهاني محیط‎ ‏و سیستم را درک نماییم و از درک تغییرات تدريجي‎ . ‏عاجزیم‎ ‏تفکر براساس همبستگي بین عوامل به جاي تفکر‎ ‏آنهاست.‎ gar ‏بر اساس رابطه علت و معلولي‎

صفحه 27:
‎Kol SG yl‏ سيستمي است که اگر هر جزء سیستم را بطور جداگانه به گونه اي بسازیم که به کاراترین حد ممکن (66866۴) عمل کند ؛ سیستم بعنوان یک کل ؛ به موثرترین حد ممکن ‎aplyss Jos (Effective)‏ کرد . ‏به عبارت دیگر » اجزاء سیستم را باید بگونه اي طراحي کرد که با یکدیگر 16 شده و هماهنگ با هم بطور موثر و کارا عمل کنند .

صفحه 28:
4 بخن لوم مه ‎pla) yas yl‏

صفحه 29:

صفحه 30:
Ojo مفهوم فرهنگی یا موضوعی که به معنی قواعد,مقررات»-هنجارها»ارزشها وکد ها رفتاری است ونی کردن وعینیت بخشیدن به رويه ‎‘Ln‏ «نگرشها باورهای گوناگون و متفاوت فردی جهت غیرشخصی کردن»؛نظم و ساختار بخشیدن به آنها برای رسین به یک درک واحد از پدیده ها

صفحه 31:
* هر دو بر اساس روابط متقابل و پیچیده انسانها بوجود می آیند . * روابط جنبه اجتماعی پیدا می کنند. * دارای مشترکات و خصوصیات نزدیک به هم

صفحه 32:
* درک هیج نهاد وسازمانی بدون درک ساختارها و رفتارهای مخصوص بین آنها ممکن نیست . * هر دو مبتنی بر نیازهای اجتماعی افراد می باشند * شدیدا متکی به روابط خود با محیط هستند

صفحه 33:
نهاد ها نسبت به سازمانها پایدارترند. زیرا : 1- نهاد ها بر نیازهای بشری استوار است نهادهای اولیه از دید جامعه شناسان : خانواده»,دولت,بازار 2- قدرت سریع انطباق با تغییرات محیطی.

صفحه 34:
جح ا ده نهادهای اولیه : از همان روزهای اولین پیدایش بشر بوجود آمده اند. نهادهای نانویه : برای رفع نیازهایی که نسبت به نیازهای نهاد اولیه از ضرورت کمتری برخوردارند بوجود آمده اند. مانند : هنرء صنعت , علم . سازمان :از نهادهای ثانویه است . سازمانهایی که به نهاد تبدیل شده اند نسبت به سازمانهای معمولی پایداری و ثبات بیشتری در خود ایجاد نمودن

صفحه 35:
سلزنیک : موجودیت وادامه حیات یک سازمان بعلت روابطی است که بین افراد آن سازمان جاری می شود. اعضای سازمانهای تبدیل شده به نهاد بعنوان یک ملت متعهد دارای احساس هویت و تعهد زیاد به هم پیوند خویده و قابلیت انطباق و تاثیر پذیری و تاثیر گذاری زیادی دارند و با ارزشهای جامعه اشباع شده اند

صفحه 36:
قسمتی از رفتارهای فردی,گروهی و سازمانی را گویند که بدنبال اهداف فردی و خصوصی نبوده بلکه همسو با اهداف سازمانی باشد. هر چه رفتارهای مطلوب در سازمانی بیشتر نهادی شود موجب ثبات و پایداری بیشتر سازمان می شود

صفحه 37:
عبارتست از دو مرحله : 1) آخذ وجذب اررشهاى فرهتكن از محيط 2( ساختار ب بخشیدن به آن ارزشها جهت تداوم انها در سطوح فردی, گروهی و سازمانی

صفحه 38:
وبر : در دهه آغازین قرن 20 او مستقیم مفهوم محیط و تعامل دائمی سازمان را بکار نبرده. وی مشروعیت در نظامهای اداری سنتی,کاریزما و قانونی- عقلایی را متفاوت دانسته و مشروعیت هر کدام را ناشی از ارزشهای اجتماعی همان نظام می داند. از نظر او قدرت جاری در یک سیستم اجتماعی وقتی تبدیل به اقتدار می شودکه از طرف هنجارهای اجتماعی رایج مورد حمایت قرارگیرد

صفحه 39:
۱ ber ۷626 Wel میزان حمایت اجتماعی بستگی به میزان توافق و پذیرش هنجارهای حاکم بر جامعه توسط سیستم را دارد وبر در نوشته ای "اخلاق پروتستان و روح سرمایه داری" تاثیر تعیین کننده اخلاق و باورهای مسیحیت پروتستان به کار و کوشش و تلاش دنیوی"اعتقادات اجتماعی جاری در محیط" عامل اساسی و زیربنایی در رشد سرمایه داری ( که بعدها به صورت نهاد بازار آزاد درآمد) میدانست.

صفحه 40:
AD 2 R © O) INS 4 ARSONS پارسونز: دهه 50-1940. بررسی دقیق نظرات او در محیط و تثوری عمل اجتماعی وی بوضوح خط فکری او را در درباوه نهادی کردن روشن می سازد. اولا : اواهمیت زیادی را در رابطه یک سیستم با محیط بالاترش قائل شده است.

صفحه 41:
مثلا : او یک سازمان را مانند یک سیستم فرعی در چارچوب یک سیستم اصلی اجتماعی قرار داده و سیستم اصلی اجتماعی دربرگیرنده سیستم فرعی را بعنوان محیطی تلقی ‎aS iS ino‏ عامل تثبیت و استمرار سیستم فرعی است. ثانیا: اودر روابط متقابل اجتماعی افراد یک سیستم بیشتو از همه به ارزشها و هنجارهای اجتماعی تاکید می کند(تئوری عمل اجتماعی).

صفحه 42:
1101۳201 هر نوع عمل اجتماعی ناشی از روابط متقابل ‎ow‏ ‏افراد می باشد دو جنبه ذهنی و عینی دارد. یعنی : از هر رابطه ای در میان افراد یک گروه که (ماهیتا اجتماعی است) دو برداشت حاصل می شود: 1) برداشت کاملا فردی و خصوصی و ذهنی توسط هر کدام از افرادیکه در تعامل حضور دارند ‎SUBJECTIVE‏

صفحه 43:
2( برداشت مشترک توسط همه افراد گروه که جنبه عمومی و مشترک دارد و خارج از ذهن تک تک ‎OBJECTIVE sub wo oI,‏

صفحه 44:
یک سیستم از اعمال هنگامی اجتماعی میشود که عاملین به آن اعمال و شيوه ها به مجموعه ای از معیارها و هنجارها و الگوی مشترکی از ارزشها باور داشته باشند و در انجام آن اعمال به طور مستمر به آن هنجارها و الگوی ارزشی مشترک متوسل شوند. هر قدر که پیروی از هنجارها و الگوهای مشترک ارزشی تر باشند : آن عوامل و روابط بیشتر اجتماعی و نهادی میشوند.

صفحه 45:
او اعتقاد داشت اگر فردی از هنجارهای مشترک پیروی کند, به علت باور به آنهاست نه مصلحت جویی یا اقتضائات دیگر . مثلا: اگر الگوهای ارزشی محیط یک سیستم فرعی اجتماعی تغتف ضتفت کنتوز اراتة تولیدات با "کیفیت بهتر "و" ارائه توليدات جديد” ”خلق مزيت نسبى” و در نتيجه توليد كالاهاى قابل رقابت در صحنه بین المللی باشدباید اين اهداف به شکلی تنظم گردد که با اين الگوهای ارزشی محیط وسیعتر هماهنگی داشته ودر نتیجه شرکت با نوآوری در ارائه تولیدات خود مشروعیت و حمایت محیط را کسب می کند.

صفحه 46:
سلزنیک : او کاربرد اصول نهاد و اجتماعی کردن را در سیستمها پایه ریزی و به نوعی دو تنئوری نهاد وسیستم را باهم ترکیب کرد که نظریه نهادی سیستم نام دارد. ویژگی : آمیزش ارزشها با وظایف جاری در نهادها و سیستمهای اجتماعی است که آن را با سازمانهای رسمی و سنتی متمایز می کند.

صفحه 47:
ی او برای روشن کردن چگونگی عجین شدن ‎Pon‏ ارزشهای اجتماعی با وظایف جاری در یک سیستم دو نوع ‎aU‏ با ویژگیهای متفاوت تعری و از هم متمایز کرد.

صفحه 48:
_ اول : سیستمهایی که به مثابه ابزار و تشکیلاتی مکانیکی برای رسیدن به اهداف خاص و معینی طراحی و پیش بینی می شوند. اين نوع سيستمها باید قاعدتا با نیل به اهداف خاصی که قبلا برای آنها تعیین شده مصرف شوند و از بین بروند و سیستمهای دیگری جای آنها را بگيرند.

صفحه 49:
دوم: سپستمهایی که به مثابه یک سیستم ارگانیک و تطابق پذیر بوده و حاصل عملکرد دو دسته از نیروهاست آیتروهانتکه ان جارع وامحیظ داتفا ابه سیسیم وازد شده و سیستم را وادار به تطابق با اين نیروها مینماید. 2)نیروهای داخلی که از ویژگیهای اجتماعی کارکنان سیستم ‎cul‏ می شود. اینگونه سیستمها دائماً در پاسخ به اين 2 نوع فشار تغییر و تکامل می یابند.

صفحه 50:
سلزنیک بعنوان یک جامعه شناس نهادگرا وقتی از تطابق سیستم و محیط صحبت ‎wre‏ ‏کند محور اصلی و کانون توجه خود را به ارزشهای محیطی قرار می دهد و همین تطابق با ارزشهای اجتماعی محیط است که

صفحه 51:
و3 * در تفکر سلزنیک نیروهای داخلی پعنی خواستهای اجتماعی ؛تمایلات گروهی و تعهدات افراد یک سیستم در قالب معیار و هنجارها و الگوهای مشترک ارزشی ظاهر میشوند و سیستم در پاسخگویی و تعدیل اين الگوها است که اعتبار و ارزش درونی پیدا می کند. * *اين اعتبار و ارزش درونی سیستم است که استمرار و تداوم حیات سازمان را در رقابت با نیروهای خارجی و فائق آمدن به محدودیتهای محیطی فراهم می آورد.

صفحه 52:
ا ده * استینکامپ , از شاگردان سلزنیک : سیستم ارزشهای یک سیستم اجتماعی تحت تاثیر مستقیم ارزشهای حاکمان سیستم است نه سیستم ارزشی افراد آن سیستم اجتماعی. * دیگر شاگردان سلزنیک : "برتون کلارک" "چارلز پروا" "میز رادر" نظریات وی را نقد و توسعه دادند, * اما تا دهه 70 تغییرات چندانی در نظریات وی بوجود

صفحه 53:
rman جامعه شناس معروف انگلیسی . "اواسط دهه 70" نظرات پارسونز و سلزنیک را نقد می کند. به علت اینکه این نظریات به نظم و ثبات و کارایی فنی در سیستم بیش از حد تأکید میکند. دیدگاه جدید او از سیستمهای اجتماعی : ‎elu‏ ‏پدیدارشناختی. او تداوم سیستمها را در غناء و بریایی "سیستم معانی" آنها می دانست.

صفحه 54:
* بدین معنا که : افراد یک سیستم در عمل اجتماعی روابط و تعامل مستمر با هم به تفاهم و معانی مشترکی از آن پدیده ها و واقعیات می رسند. * بنابراین او با استفاده از مفهوم واقعیت اجتماعی اغلام می دارد که معائی صرفاً در ذهن افراد ساخته نمی شود. * بلکه این معانی در تقارب ذهن با "واقعیات اجتماعی" که همواره در نهاد ها و سیستمهای اجتماعی از جمله سازمانها جاری است ساخته و پرداخته میشود.

صفحه 55:
جح + به نظر سیلورمن ارزشهایی که از محیط به سازمانها جاری میشوند بعنوان پدیده های اجتماعی منبع و سرچشمه سرشار معانی برای اعضاء سازمانها میگردند. يعنى : محيط نه تنها زمينه اى است كه سازمان منابع مادى و انسانى خود را از آنجا وارد كرده و محصولات خود را به آن صادر ميكند بلكه منبع تامين كننده معانى براى اعضاء سازمان نيز مى باشد

صفحه 56:
= Parsons Talcott, the social system's New York,free press,1951. = Scott Richard., Institutions and Organization, sage Publication Inc, U.S.A,1995.

صفحه 57:
2 ia ‏قاب‎ ‎a نهادی کردن نوآوری در سازمان.دکتر فلورا سلطانی * .انتتشارات رسا 7©) باززآفرینی سازمان . راسل ایکاف. سازمان مدیریت " . صنعتی.19060)

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
29,000 تومان