صفحه 1:
به نام خدا
پاورپوینت آموزش ادبیات پایه نهم همراه با صوت متن
درس دهم
(ارشی دیگر)
صفحه 2:
صفحه 3:
صفحه 4:
ادامه درس
صفحه 5:
ادامه درس
صفحه 6:
ادامه درس
صفحه 7:
MENU
ادامه درس
صفحه 8:
ادامه درس
صفحه 9:
ادامه درس
صفحه 10:
ادامه درس
صفحه 11:
ادامه درس
صفحه 12:
MENU
صفحه 13:
ادامه درس
صفحه 14:
ادامه درس
صفحه 15:
نى ابيات
جنگ. جنگی ناعادلانه و غیر قابل باور بود. کیسه های خاکی و خون آلود. خط مرزی
ال a eo ea 0
خود. سرزمین (کشور) ما را مورد تجاوز قرار میداد.
(=)
آرابه ها: حنگ: تکرار! خاکی وخونی: واج آرا
به
6
صفحه 16:
و گلوله, از هر طرف و هر جاء تیرهای سریع و رها شده و موشک و خمپاره و ترکش پرتاب
میشد. در آن سمت. نیمی از قدرتهای جهان با تانکهای مجهز به پیش میآمدند و در این سمت
ررمتکان ارات نها و ست حای وس وجیا شا حکیی زر هار اسان ال به باون بررک ود
آرایه ها: موشک و خمپاره و ترکش: مراعات نظیر/ این طرف. آن طرف: تضناد
© ©
صفحه 17:
خانه های آلوده به خاک و خون, جایگاه رزمندگان شجاع بود. شهر خرمشهر که از خون رزمندگان رنگین
شده بود» در آخرین لحظات عمر خود (نابودی خود) آسمان نگاه میکرد و در میان آتش تانکها میسوخت.
در این چنین وضعیت ترسناکی..
آرایه ها: خانه های خاک و خون خورده: واج آرایی (خ)/ شیران : استعازه از رزهندگان | چشم
دوختن خرمشهر : تشخیص | غروب آفتاب خویش : کنابه از نابودی و به پایان رسیدن عمر
چشم دوختن : کنابه از خیره نگاه کردن | دهان تانک : تشخیص | چشم افق : تشخیص
© ©
صفحه 18:
شهر از آن 5 سنگرهاء رزمندگان شجاع را فریاد میزد : GP مردان مشهوری که هميشه نامتان پیروز و
سرافواراست بقیناه آمرووه بخشی از تاریخ؛ در حال تکزار شدی است كر تشمن در هر قشتمت ار شررمين ها
cles اه و رم قل سد ون سي شوك و ام قاری تا اوه و وه
آرابه ها: صدا زدن شهر : تشخیص, | واج آرابی (ک) و (گ) | دفتر تاریخ : اضافهی
:
صفحه 19:
ایرانیان آزاده و جوان مرد در میان سنگرها خشمگین شدند و مثل موج خروشانی به حرکت درآمد. کودکی
از ميان موج رزمندگان بیرون آمد و از دام آرزوهای مادی خود. رها شد در حالی که نارنجک در دست
داشت در چشمان دشمن خیره شد.
آرایه ها: جوشیدن خون : کنابه از خشمکین شد | مثل یک موج : تشبیه | موج : استعاره از
رزمندگان / کمند آرزوها : اضافه تشبییهی | دست نارنجک : تشخیص ادست و چشم : تکراز
دست و دست: حناس تام
صفحه 20:
جنگ. جنگی ناعادلانه و غیرقابل باور بود. کودک تنها (حسین فهمیده)» بالای خاکریز آمد و صدها هزار نفر
او را نگاه میکردند. سپاه دشمن مات و سرگشته بود و با یک نگاه از هم دیگر میپرسیدند که این کودک.
ت؟ و در این میدان جنگ. چه میخواهد؟ این جا میدان جنگ و فداکاری است یا زمین بازی؟
آرایه ها: جنگ : تکرار بودن چشمها : تشخیصر
خط دشمن: تشخيص د بدند.
صفحه 21:
ولی دشمنان گمراه نور خورشید ایمان و اعتقاد به خدا را در قلبش نمیدیدند. آنها شمشیر آتشین او را که
مانند شمشیر «دستان» در دستش بود. نمیدیدند؛ و نگاه خشمگین او را که مانند آتشی سوزان بود. تمی
دیدن و نارنجک دراهستش را که مانند تیرکمان ارش پهلوان بود» نمیدیدند؛ و نمیدیدند که در رگش؛
خون پهلوان دلیر ایرانی. سیاوش. جاری است.
آرابهها: دل : مجاز از وجود / خورشید ایمان : اضافه نشبیهی / دستان, آر
داشتان شاهنامهی فردوسی | کمان و تیر : مراغات نظیر | خون و
صفحه 22:
کودک ما غم و اندوه خود را فرو نشاند و بر خود مسلط شد و به دشمن نگاه کرد (با دشمن رو در رو شد) و
با صدایی آشکار و رسا گفت : «ای دشمن! كاه باش كه من حسین کوچکی از لشکر ایران هستم که مائند
کوهی استوار و محکم در کمین تاتکهای نحس شما هستم تا آنها را نابود کنم».
آرایه ها: خوردن بغض : کنابه از مسلط شدن. کنترل کردن/ صدای روشن: حس
8 ن. کنترل کردن ن
alte |e gael کوهی 1
ریا ery
© LS
صفحه 23:
و در میان آتش و گلوله. سر و صدایی برپا کرد. کودکی شجاع
ناگهان. فریاد بلند الله و اكبر در آسمان
بودء به طرف تانكها حمله كرد ...
كه مانند نا
آرابه ها: پروا کردن تکبیر : استعاره | آتش, باروت. نارنجک و تانک : مراعات نظیر
دهان تانک : تشخیص
© ©
صفحه 24:
ease eet JS raat تانکهاه فقط تان | خاک سره انوس در ان باقی مادد!
آسمان به خاطر شادی و اشتیاق. موسیقی مینواخت و رود خرمشهر شادی میکرد و شهر یک دفعه به
خودش آمد و چشم گریانش را باز کرد و بر بالای گنبد زیبای مسجدی در پرچم سه رنگ جاودان ایران»
داستان حماسهی آرش قهرمان را دوباره میخواند و تماشا میکرد.
ارايه ها: دست دشت : تشخيص / دف زدر
ن / شهر : مجازا Hed pope
(low! و كف زدن شط : تشخيص و كنايه
صفحه 25:
بی انصاف: بی عدل فوق باور: بالا تر از تصور نابرابر: نا متعادل
سرکش: نا فرمان هجوم: حمله بی امان: بی وقفه
دلیران: شجاعان مهد: محل آراهمش خون خورده: وب ان
بی گمان: بدون شک نام آور: مشمهور هراس: نرسناک
چست: بر . كم رنك: بى ارزش 2 هر سود کر کر
صفحه 26:
= وها
کوردل: بی بصبرت جانبازی: ابثار کمند: طناب
صاف و روشن: ,.- خشم واتش: .۰ تیغ: سس
پروا: برواز کمین: تله.دام یک تنه: تنها
فراز: بلئدی تلی: نبه آی غوغا: هباهو
صفحه 27:
خود ارزیابی
۱-کدام قسمت از درس, اشاره به شهید «حسین فهمیده» دارد؟
خون میان سنکر آزادگان جوشید /مثل یک مو Sie es ee 0
be ae جحي ركو دده ارت جسم ۳
دشمن بود ادست آو در دست ار نحک 5 من حسين
ایران زمینم/ یک تنه با نانک ها تان در کمینم امثل کوهی آهنینم
صفحه 28:
خود ارزیابی
۲- درباره ی این مصراع شعر «آن طرف نصف gle> با تانک های آتشین در راه »
و
در جنگ هشت ساله ی ایران و عراق» بیشتر کشور های جهان از رژیم
عراق حمایت می کردند. این کشور ها سلاح های جنگی, نیرو های نظامی
و .را به کشور عراق می دادند.
©
۹
Ay
©
صفحه 29:
MENU
خود ارزیابی
=F چه شیاهت هایی بین این درس و درس هشتم (هم زیستی با مام میهن) وجود
دارد!
هردو درس مارا به حمايت و دفاع از وطن تشويق مي كنند واينكه فرزندان
Gat BYP SF HE Oe کت و کون رای جام یی بت
-
4١
صفحه 30:
MENU, تسیک
Ome
۱- در مصراع های زیر واژه های نادرست املایی را بیابید و شکل صحیح آنها را
الف) ناگهان تکبیر پر وا کرد / در میان آتش و باروت ۰" کرد. . "
ب) این طرف تنها صلاح جنگ توا بود/ خانه های خاک و خون خورده/ مهد
شیران و دلیران بود. سلاح
پ) دشمن بد age بی انصاف/ با ۰۰7 بی امان خود/ مرزها را جا به جا ميكرد.
شجه م
©
صفحه 31:
۳ - هر یک از بیت های زیر به کدام داستان اشاره دارد؟ چکیده ی آنها را در دو بند
ام جر تک اوناك فك ان خرس زار شد ملازم درس آن
بردبار
اشاره و تلمیح به داستان اصحاب کهف
اصحاب کف گنای ی بسک Se دوران حکمرانی یکی از حاکمان محلی
روم باستان به نام دقیانوس, در شهری به نام افسس که در ترکیه امروزی واقع
بوده » زند کردند و همگی جز یکی از که تا Seale hin
بود از ا درباربان بودند و دین خود را مخفی نگاه میداشتند.
© ©
صفحه 32:
MENU, ای
Ome
هر یک از بیت های زیر به کدام داستان اشاره دارد؟ چکیده ی آنها را در دو بند -۲
ب) بزد تیر بر چشم اسفندیار سیه شد جهان پیش ان نامدار
اشاره و تلمیح به نبرد رستم و اسفندیار
مربوط به نبرد رستم و اسفندبار که د در (od oS Oe Sh تواس بت
یک دیگر رااز ماهر نت ool زیت ابا کف کر فد از سیمرغ. با
نو عمشفان اسفندیار را هدف قراز دا و او را شکست داد.
© ©
صفحه 33:
MENU, ای
Ons
درک و دریافت خود رااز سرودة زيرء در دو بند بنویسید. -۳
«آسما ن از شوق» دف می زد / شط خرمشهر کف میزد / شهر یکباره به هوش آمد |
اما رده AGE Jassie گنبدی زیبا / پرچم خود را تماشا کرد».
شهر خرمشهر با پیروزی رزمندگان اسلام آزاد شد و پرچم مقذس کشورمان
در بالای مسجد جامع به احتزاز در آمد و باعث خوشجالی و نشاط مردم شد.
صفحه 34:
MENU
صفحه 35:
Obl, 5 4 : few
اسکندر» یکی از کاردانان را از عملی شریف» عزل کرد و عملی خسیس به وی داد.
روزی آن مرد بر اسکندر درآمد؛ اسکندر گفت: چگونه می بینی عمل خویش را؟
گفت: زندگانی ات دراز باد! نه مرد به عملء بزرگ و شریف گردد. بلکه عملء به مرد.
بزرگ و شریف گردد. پس در هر عمل که هست. نیکو سیرتی می باید و داد
ستان حا
صفحه 36:
بو
اسکندر. یکی از کاردانان را از عملی شریف. عزل کرد و عملی خسیس به وی داد.
اسکندر یکی از عوامل کار بلد خود را از کار با ارزش و مهم برکنار
کرده و کاری کم ارزش و سطح پایین به وی سپرد.
روزی آن مرد بر اسکندر درآمد؛ اسکندر گفت: چگونه می بینی عمل خویش را؟
روزی مرخ اتکی را اند گنها کت کار وف( تسگونه هش
: ©
cow
صفحه 37:
گفت: زندگانی ات دراز باد! نه مرد به عملء بزرگ و شریف گردد. foe Sh به مرد.
بزرگ و شریف گردد.
lich pac Cat طولانی باشدا مرت با انجام کار بزرگ Dg cad واززش نمی
پابد. بلکه کار با مرد بزرگ می شود و ارزش می بابد.
پس در هر عمل که هست. نیکو سیرتی می باید و داد.
پس در هر کاری, باید روش خوب و مناسب و انصاف را به کار گرفت.
صفحه 38:
عبدالرحمن جامی
نورالذین عبد الرّحمن بن احمد بن محمد معروف به جامى همهچیزدان» شاعره
موسیقیدان» ادیب و صوفی نامدار ایرانی و فارسیزبان سده ٩ قمری است.
زادگاه آثار قرن تس
(eae:
ao, بهارستان» نهم ابوالبركات»
ie eee ۳۳
دستى
صفحه 39: