علوم انسانی و علوم اجتماعیادبیات و زبان

آموزش ادبیات پایه نهم درس هفدهم همراه با صوت متن

تعداد اسلایدهای پاورپوینت: ۳۸ اسلاید پاورپوینت آموزش ادبیات پایه نهم درس هفدهم ( شازده کوچولو) همراه با صوت متن شامل: ۱- متن درس همراه با صوت متن ۲- معنی واژه ها ۳- خود ارزیابی ۴- نوشتن ۵- تاریخ ادبیات مناسب برای تدریس و قابل ارائه در کلاس

ahmad rezaie

صفحه 1:
به نام خدا پاورپوینت آموزش ادبیات پایه نهم همراه با صوت متن درس هفدهم (شازده کوچولو)

صفحه 2:

صفحه 3:
شازده کوچولو وقتی شش ساله بودم. روزى در كتابى تصوير زيبايى ديدم. اين تصوير مار بوايى را نشان مى داد كه جانور درنده اى را مى بلعيد. در آن کتاب نوشته بودند که مار های «بوآ» شکار خود را بی آنکه بجوند. در سینه فرو می برند؛ آنگاه دیگر نمی توانند تکان بخورند و در مت شش ماه که به هضم آن مشغول اند. می خوابند. در آن سنّ کودکی. من درباره ی این ماجرا و ماحراهای دیگ جک سا اس ها تسم فحستر وا تعامی ام بخ تصوير شماره یک را با مداد رنگی بکشم. تصویر چنین بود:

صفحه 4:

صفحه 5:
MENU من شاهکار خود را به آدم های بزرگ نشان دادم و از آنان پرسیدم که آیا نقاشی من آنان را می ترساند پا نه؟ در پاسخ گفتند: « « نقاشی من شکل کلاه نبود. بلكه تصوير مار بوآ بود که فیلی را بلعیده بود و هضم مى کرد. آنگاه من درون شکم مار بوآً را کشیدم تا آدم های بزرگ بتوانند چیزی از آن بفهمند. ‎cle pol‏ بزرگ هميشه احتیاج به توضیح دارند. باری تصویر شماره ی دومن چنین بود © يك ادامه درس

صفحه 6:

صفحه 7:
MENU ادامه درس ‎pol‏ های بزرگ مرا نصیحت کردند که از کشیدن تصویر مار بو دست بردارم و به جغرافيا و تاريخ و حساب و دستور زبان بپردازم. این بود که در شش سالگی فن ظریف نقاشی را رها کردم و ناچار شدم شغل دیگری انتخاب کنم و فن خلبانی را یاد گرفتم. ‏من در همه جای جهان کمابیش پرواز کرده ام. شش سال بيش هواييمايم در صحرای آفریقا از کار افتاد. کسی همراه من نبود و من تصمیم گرفتم به تنهایی هواپیما را تعمیر کنم. این موضوع برای من مسئله مرگ و زندگی بود؛ ‎

صفحه 8:
MENU زیرا من فقط برای هشت روز آب آشامیدنی داشتم. ناچار شب نخست. روی شن ها در فاصله ی هزار کیلومتری آبادی ها خوابیدم. لابد حدس می زنید وقتی که در هنگام طلوع خورشید صدای نازک و عجیبی مرا از خواب بیدار کرد تا چه حد. دچار حیرت و شگفتی شدم! چشمم به آدمک بسیار عجیبی افتاد که با وقار تمام مرا می نگریست! به نظر نمی آمد که این آدمک. گم شده يا خسته یا گرسنه و تشنه و يا وحشت زده باشد. به هر حال من با او آشنا شدم. او خود. را شاهزاده کوچک. معرفی کرد ادامه درس

صفحه 9:
ادامه درس وقتی که نخستین بار چشم شاهزاده به هواپیمای من افتاد پرسید:

صفحه 10:
MENU ادامه درس ولی او پاسخی به من نداد. در حالی که به هواپیمای من نگریست. سرش را آرام ارام تکان داد. من و شاهزاده کم کم با هم دوست شدیم. من هر روز چیزی از سیّاره و از عزیمت و از مسافرت او می فهمیدم. مثلا پی بردم که شاهزاده در سیّاره ی خود. گلی دارد که بیش از حد به او مهر می ورزد. © ©

صفحه 11:
MENU y 0 (a ۳ را مد و از ی ‎o iret orice oa ‘ja sO del eral (alr as idly af gles‏ کوهی ‎See ge ee ee ee eee ete ae‏ سرگرمی و دانش اندوزی» سر كشى به سيّاره ها را أغاز مى كند. او مشاهدات خود را برايم جنين بيان مى كند: ‎١ 3 |‏ نان كرم حساب هاى خود یکی از سیاره ها از آن کارفرمایی بود. این مرد چنان سرگرم حساب های خو ‏بود كه با ورود من حتی سر بر نداشتو من به او گفتم: ‏ادامه درس ‎ ‎

صفحه 12:
ادامه درس

صفحه 13:
ادامه درس

صفحه 14:
ادامه درس

صفحه 15:
‎ce‏ ادامه درس ‏با خود اندیشیدم که کار این مرد تعجب آور است. باز گفتم: ‎©

صفحه 16:
م ادامه درش کارفرما دهان باز کرد که چیزی بگوید. ولى ياسخى نيافت و من از آنجا رفتم. ينجمين سيّاره اى كه شاهزاده ی کوچک بدان مسافرت کرد. زمین بود. شاهزاده همین که به زمین رسید. به روباهی برخورد. روباه گفت: © ©

صفحه 17:
‎MENU‏ ادامه درس ‏شاهزاده به او گفت: ‏روباه گفت: ‏شاهزاده پس از کمی تأْمّل گفت: « « روباه گفت: « « » « شاهراده گفت: ‎© ©

صفحه 18:
MENU روباه گفت: شاهزاده گفت: ادامه درس

صفحه 19:

صفحه 20:
ادامه درس روباه جواب داد: ... بدین ترتیب شاهزاده روباه را اهلی کرد؛ همین که ساعت وداع فرا رسید؛ روباه گفت: © ©

صفحه 21:
ادامه درس شاهزاده به سوی روباه بازگشت که با او وداع کند. وداع بسیار اندوه بار بود. و از خرابی هواپیمای من در صحرا هشت روز می گذشت و من داستان روباه را با نوشیدن آخرین قطره ی آب ذخیره ی خود گوش کرده بودم. ‎es aa‏ شاهزاده ی کوچک گفتم: © ©

صفحه 22:
‎tem‏ ادامه درف چون شاهزاده کم کم به خواب می رفت. به راه افتادم. با خود گفتم: « ‎« ‏و همچنان که راه می رفتم» هنگام طلوع خورشید. چاه را یافتم. و

صفحه 23:
‎ce‏ ادامه درس ‏فردای آن روز وقتی که از کار تعمیر هواپیما فراغت یافتم» شاهزاده چنین گفت: ‎© ©

صفحه 24:
م ادامه درس اكنون شش سال اران ماجرا مى كذرد .من هركز اين داستان را براى كسى تعریف نکرده بودم. دوستانی که دوباره مرا ‎eS‏ دیدند. خوشحال بودند از اينكه مرا زنده باز می يافتند. © ©

صفحه 25:
MENU ادامه درس اکنون من دوست دارم که شب ها به ستارگان گوش فرا دهم. گاه از خود می ‎co‏ »وآن وقت جانم از سرور و شادمانی لبریز می شود و همه ی ستارگان آهسته به من لبخند می زنند. ‏ا اه ‎

صفحه 26:
MENU نصیحت: ۰ حیرت: بهت: تعخب مهرد الى صناحتب بگانه: تنها.بی همتا كه أواز شيعا معنى واه ها بارى: به هر جال ناجار: مجبور عزيمت: سفر,قصد ل تأمّل: فکر و اند بشه یکنواخت: تکرنگ احتياج: نياز فن: حرفه,هنر وقار: آبهت.تبات فاش: آشکار اهلى: ‎٠‏ تضور: اند بشنة: بندار

صفحه 27:
لیکن: ۱ ., قدرى: اندكى صبور: 01 00 گریستن: کریه کزدن. آوخ: آه و افسوس . وداع: جذابی,بدرود سعادت: خوشبختی اندوه: بر مسئول: مکلف:مآمور سرور: شادی و خوشی فراغت: آسودكى مفتون: شیفته لبریز: بر

صفحه 28:
خود ارزیابی Sg ee eae oy ‏رشید. با‎ ene ‏در یک اى دور و در یک بامدادء‎ ‏صدای نازک: و عجیه ی‎ res

صفحه 29:
خود ارزیابی ۲- چرا شازده کوچولو شمارش ستارگان را برای کارفرماء بی فایده می دانست؟ زبرا نه ستارگان برای کارفرما فانده داشتن و نه کارفرما برای آنها.

صفحه 30:
خود ارزیابی ۳- چرا روباهه دوست داشت اهلى شود؟ زيرا روباة خواست زندكى اند يكنواخت باشد و با ديكران آشنا وه يا ۳ ‎Tus‏ ی بای آنها به درون لانه خود فرار 6 ۵

صفحه 31:
نوشتن ‎je)‏ ز میان گروه کلمه های زير واژه های نادرست را بيابید و شکل درستشان را ‎ee‏ 0 حدث و گمان, با وقار تمام ودا و خداحافظی» عظیمت به سيّارة زمين» مالك ستاره كا نب انسان علاقمند. ‏هضم - حدس ن - وداع ع - عزيمت - ستاررگان - علاقه مند ‎

صفحه 32:
نوشتن 3 - در بند اوّل درس, قید ها را مشخص کنید. شش ساله بودم. روزى در كتابى تصوير زيبايى ديدم. اين تصوير مار بوآيى را ‎Deis ae Ope ae ieee‏ © ©

صفحه 33:
۳- با توجه به کلمه های داخل کمانک. زمان فعل ‎cle‏ هر جمله را تغییر دهید و جمله را بازنویسی کنید. من شاهکار خود را به آدم های بزرگ نشان دادم. (ماضی بعید) من شاهکار خود را به آدم های بزرگ نشان داده بودم. اين هواپیما .با سرعت فوق العاده پرواز می کند. (ماضی مستمر) اپن هواپیما . با سرعت فوق العاده اي داشت پرواز می کرد راز دیگری از زندگی شاهزادة کوچک بر من فاش شد. (مضارع التزامی) شاید راز دیگری از زندگی شاهزادة کوچک بر من فاش شود ©

صفحه 34:
MENU وين ۴- جدول صفحهة بعد را کامل کنید. ۱- غزل. مثنوی» قصیده نوعی ............ شعری هستند. "اس ۲- یکی از اجزای جمله و به معنی بند است. ",د ۳- دو مصراعی که با هم بيایند. ست ۴- یکی از عناصر مهم داستان. درون مابه ۵- به ادبیات دفاع مقدس می گویند. ادسات باب ری © ©

صفحه 35:
۴ حدول صفحد بعد را کامل کنیل از آن طرف بخوانید نوعی جمله است. , :ا ۷- صفت «ادب» و یکی از انواع نوشته. ., ۸- اگر از آن طرف بخوانید مترادف هویدا است. اد سس 9- با قعل اسنادى مى آيد. ساك *- ريشة فعل . بن ©

صفحه 36:
Gen MENU Ca ۴- جدول صفحهة بعد را کامل کنید. ۱- نوعی ماضی است. استمراری ۲ کتاب مشهور مولوی. موی ۳- «دوست» به زبان ترکی. « 1 س, ۴ معمولا همراه آموزش می آید. بر ور , ۵- حرف ربط. و

صفحه 37:
آنتوان دو سنت اگزوپری آنتوان دو سنت-اگزوپری نویسنده و خلبان اهل فرانسه بود. a 4 Soo La 1 ‏تا‎ te 14 0

صفحه 38:
MENU

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
10,000 تومان