صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
وقتى خدا با الاغش. لز آسملن. به زمين. مى. ليد + تصوير
ابن عساكر شافعى به نقل از يكى از علماى اهل سنت جنين آورده كه او مى
كويد: جماعتى از حشويه و لات ها و اوباش ها که لسم آنها حنبلى
هست.بدعت های عجیب زیادی را در بغداد گذاشتند(از جمله این بدعت
ها که حنبلی های اوباش! گذاشتند این است که) اعقاد دارند:خدا از آسمان
به زمین پایین می آید و سوار یک خر می شود.در حالی که جوان
هست و موهای پرپشتی دارد.یک تاج نورانی هم دارد کفش طلابی هم به
پا داردا!
إن جماعة من الحشوية والأوباش الرعاع المتوسمین بالحنبليةً آظهروا ببغداد
من البدع الفظيعة والمخازى الشنيعة...إنه ينزل بذاته ويتردد على حمار فى
صورةٌ شاب أمرد بشعر قطط وعليه تاج يلمع وفى رجليه نعلان من ذهب
تبيين كذب المفترى ابن عساكر ج اص "١ ١ دار الكتاب العربى - بيروت
صفحه 4:
صفحه 5:
0 كييك
۱
همه ما مسلمان نيستم و همه مسلمانان در صراط مستقيم الهى نيستند و به بهشت نخواهند رفت؟
۱
بشارت خداوند به بندکانی که بهترین راه را انتخاب میکنند.
ا ا ا ا ا اي ا ل
مسلمانان گوشزد می کند که ما به جهت اختصار به یک آیه اشاره Pe
ee : یمود
نّ أخستهُ أؤلتك الّذِينَ هدَاهُن
و او اس . الزمر: 14-107 د
۱ ae
۱ و
تت 5 ۳
صفحه 6:
ee Neo TE لل ته
ey) ل ا ا ا een ne Nori econ ce asian 0ك
تحقیق کرده و بهترین راه و مذهب را بیابند و بر اساس آّن زندگی نمایند که ما به یک روایت
بسنده می کنیم:
CPR Am رس
tar Poe par 2 از احاديث متواترى امت كه شيعه واسى لن و1 ر كتاب قاى سود بل ستل فاق
صحیح نقل کرداند؛ از جمله ترمذی در ستن خود آورده است که پامبر (اص)فرمودند:
| 3 1
Cancale
ey)
pore eed ies ed Cee Came en ine caper Tir CBC Oe i) Cage i
re) 8
ا ال APE
بهترین فرقه را انتخاب کرده و از آن پیروی کنیم.
ا ۱۳۳
صفحه 7:
OLT فروانی در قرآن کریم وجود دارد که به صورت مستقیم و غیر مستقیم میتوان به آنها برای اثبات ولایت و امامت
امیرمژمنان علیه السلام استناد کرد؛ از جمله:
سرپرست و صاحب امر شمه تنها خدا پيامبر او و کسانی هستند که ایمان آورده اند؟ همانها که نماز وا بر با میدارنده و در
حال ركوع؛ زکات می دهند.
طبری در تفسیر خود به نقل از مجاهد نوشته است: نا لك Ni AN | Doig فى على بن أبى طالب تصدق وهو راكع.
إتفسير الطبرى ج ۶س ۱۳۹۰ اين آيه در باره على بن أبى طالب عليه السلام نازل شده است و او در حال ركوع صدقه داده است.
همجنبن ابن أبى حاتم در تفسير خود از عتبة بن أبى حكيم همين مطلب را نقل کرده است: تفسیر ابن آبی حاتم ج ۴ ص ۰۱۱۶۲
آلوسی در باره شأن نزول اين آيه كفته است: وغالب الأخبارتين على أن هذه الْآيهُ نزلت فى على كرّم الله وجهه,
روح المعانی؛ ج2: ص /181. اكثر صاحبان روايت» بر اين باور هستند كه اين آيه در باره على كرم الله وجهه نازل شده است.
و همجنين كفته است: والآيهُ عند معظم المحدثين نزلت فى على. روح المعانی: ۶ AAP
از ديدكاه بيشتر محدثين» اين آيه در باره على بن ابى طالب عليه السلام نازل شده است.
صفحه 8:
آیه ابلاغ:
۶۷ من اس | ماندة: Sina iy iy al ad a pd of سوب انز یک من ریک iG)
ی پیب له از طرفپروردگارت بروازل هه است. به طور كاهل َه مردم) بخ کن؛ و کر چیندکنه
رسالت او را انجام نداده ای. خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم؛ حفظ می کند.
ابن أبى حاتم در تفسير خود از ابو سعيد خدرى نقل كرده است: نزلت هذه الآية... فى على بن أبى طالب.
تفسیر ابن آبی حاتم. ج ۴ ص ۱۱۷۲. ان آیه در باره علی بن ابی طالب نازل شده است.
آلوسی در تفسیر خود مینوی
2 ابن مردویه عن لین
9 . روح المعانی, چ ۰۶ ص۱۹۳
مردویه از ابن مسعود نقل میکند که ما در زمان رسول ال صلى الله عليه واله وسلم این آیه را اینگونه
اندیم:آنچه از طرف پرورد گارت برتو نازل شده است که «علی ولی مومنین است» را به طور کامل (به مردم) ابلاغ
کن, واگر چنین نکنی. رسالت او را انجام نداده ای
این یک من بَكَد إن عليا مَولَى المؤمنين وَلِن لّمْ
رَسَالَتَهُ. الدر المنثور جاص 1" و فتح القدير ج "اص ٠ع والمنآر: ج ۶ص ۴۶۳
آنچه از طرف پروردگارت برتو نازل شده است كه دعلى مولاى مومنين است» را به طور كامل (به مردم) ابلاغ
صفحه 9:
اوه دی عوقو زو تخود ار تا شام موم ونم ]وان ام
(جاودان) شم پذیرفتم.
خطیب بغدادی با سند معتبر نقل کرده است که این آیه بعد از معرفی امیرمومنان علیه السلام در غدیر خم.
مَوْلاىَ وَمَوَلَى كل مُسْلم نزّل 1
|تاریخ بغداد Ag ص ۱.۳۸۴ روز غدير خم. انه بن ابى طالب را كرفت. سيس فرمود: آيا
من سرپرست مومنان نیستم؟ گفتنده یله ای رسول خدا! فرمود: هرکس که من مولای او هستم پس علی
مولای اوست. پس از آن. عمر بن خطاب گفت: تبریک تبریک بر تو ای ۲ ۱
تو مولای من و مولای کل مسلمانان هستی. سپس این آیه نازل شد: امروز. :
ابن کثیر نقل کرده است که عمر خطاب به امیرموّمنان علیه السلام گفت:
آصبحت الیوم ولی کل موّمن. البداية والنهاية ج ۷ص ۳۵۰)
تو از این پس. سرپرست تمام مومنان شدی.
صفحه 10:
لمای اهل سنت با سندهای صحیح نقل کردهاند که رسول خدا صلی له علیه وآله فرمود:
ان one bake وأنا منه وهو ولى کل موزمن بعدی.
POS See Nae aaa fem) aS ae لا اي
است.
حاکم نیشابوری پس از نقل این روایت گفته:
صحیح علی شرط مسلم.
این روایت صحیح است و شرایط صحیح مسلم را دارد. المستد رک ج ۳ص Ne
شمس الدین ذهبی نیز در تلخیص المستد رک این روایت را «صحیح» دانسته است.
محمد ناصر الدین البانی نیز در باره این روایت گفته:
os کم الذهبی وهو کماقلا.
اين روايت را حاکم و ذهبی تصحیح کردهاند. این روایت» صحیح است همان
است که حاکم و ذهبی گفتهاند.السلسلٌ الصحیحك ج ۵ ص ۲۲۲.
صفحه 11:
دلالت کلمه ولی بر خلافت
رای فهم دقیق معنای کلمه «ولی» باید به سراغ کلمات خلفای اهل سنت در صدر
اسلام برویم که آنها از اين معنا چه فهمیده است. ابن کثیر در البدایه والنهایه گفته
است:
قال ابوبكر: قد ولت أمركم ولست بخيركم. إسناد صحيح. البداية والنهاية ج ۶ص ۳۳۳.
ابوبكر (در نخستين سخنرانى خود بعد از خلافت) كفت: من حاكم شما شدم؛ و حال
آن كه از شما بهتر نيستم.
مسلم در صحيح خود نقل كرده است كه عمر بن خطاب كفت:
فلمًا توقي رسول الله قال أبو بكر: أنا ولىّ رسول الله (ص)... ثم فى ofl 255 وتا ول
رَسُول الله (ص) وَوَلَىّ أبى بَكر. صحيح مسلم ج ۵ ص 2۱۵۲ ۰۴۴۶۸
زمانی که رسول خدا وفات کرد ابوبكر كفت: من جانشين رسول خدا هستم.... بعد
ابوبكر فوت كرد من جانشين رسول خدا و جانشين ابوبكر شدم.
روشن است که نمیتوان معنای کلمه «ولی» را در اين روایات به معنای «دوست»»
«ناصرء و... گرفت؛ بلکه تنها میتوان به معنای حاکم. خلیفه. سرپرست گرفت |
اكر به معناى دوست باشن اين معنا استفاده مى شود که |بویگر و عبر ؟
ل خدا زنده بود. ما با شما دوست ذ الآن
صفحه 12:
حدیث الخلافه
ابن أبى عاصم در كتاب السنةٌ مینویسد که رسول خدا صلی الّه عليه
وآله خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
وأنت خليفتى فى كلّ مؤمن من بعدى
Oe JO جانشين من در مان همه مومتان هستى
حاكم نيشابورى اين روايت را اين جنين نقل كرد است كه رسول خدا
صلى الله عليه وآله خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
Esty y) Cadi a i :
شایسته نیست که من از میان مردم بروم؛ مگر این که تو جانشین من
باشی. المستدرک ج۳ ص ۰۱۳۳
البانی وهابی در بایه سند این روایت میگوید:
صححه الحاکم والذهبی وهو کما قالا. اسلسله اسحیعةج ۵ ص ۲۲۲.
اين روايت را حاکم و ذهبی تصحیح کرده است و اين روایت
است. همان گفته از
صفحه 13:
حدیث امامت
ابونعیم اصفهانی با سند معتبر در کتاب معرفة السحابه نقل کرده است که
تست توس
أشرى بي إِلَى السّدْرَة e338 «tall
I els وَسَيّدُالمَسْلمِينَ» 3365 jal رَ الْمُحَجَلِينَ
معرفة الصحابة؛ ج اص ۱۸۷
هنگامی که در شب معراج به سدرةٌ المنتهی رسیدم. خداوند به من در باره
على (ع) سه جيز وحى کرد:
به راستی که او پیشوای پرهیز گاران. سردار مسلمانان و جلودار روسفیدان به
سوی نهشت سوشار jl لعفت حداوند است.
ال فی علی بقلاث: اه
الی جنّات آلنعیم..
این روایت معتبر است ؛ چنانچه حاکم نیشابوری گفته است:
صحیح الاسناد.للمستدرک ج ۳ ص۱۳۸.سند این روایت صحیح است.
صفحه 14:
تا
ادله اهل سنت بر خلافت ابویکر
اثبات ولايت اميرمؤمنان عليه السلام از كتابهاى اهل سنت؛ هدف اصلی ما بود؛ اما این
کار زمانی کامل میشود که بطلان خلافت خلفای سه کانه نیز از كتابهاى اهل سنت
ثابت شود. در این بخش به این مهم خواهیم پرداخت.
آیا حدیشی در خلافت ابوبکر وارد شده؟
با قاطعیت تحدی میکنیم که هیچ دلیلی از قرآن و سنت صحیح رسول خدا صلی اه علیه وآله؛ حتی از
کتابهای اهل سنت برای مشروعیت خلافت ابویکر. عمر و عثمان وجود ندارد؛ جنانجه در صحيح
[ص) صحیم البخاری, ج ۸ص ۳۰۱۳۶ ۰۷۲۱۸
اگر جانشین انتخاب کنم کاری کرده ام که کسی که از من بهتر بود یعنی ابو بکر انجام دا
واگر ترک کنم به درستی کاری کردم که کسی که بهتر از من بود یعنی رسول خدا صَلّی الله
ترک کرده نموده است.
تفتازانی از بزرگترین دانشمندان علم کلام اهل سنت تصریح کرده است:
والنص منتف فی حق آبی بکر.شرح المقاصد. ج ۵ ص ۰۲۵۵
هیچ نصی (دلیل قرآنی و روائی) در باره خلافت ابوبکر وجود ندارد.
صفحه 15:
بخاری در صحیح خود از زبان عمر بن خطاب نقل کرده است که
تمام انصار و نيز على بن أبى طالب عليه السلام» زبير بن عوام و تمام
طرفداران آنها با خلافت ابوبكر مخالف بودند:
BIE ele SE Spa th det Ute UST
۶۸۳۰ 2۲۶ صحیح البخاری ج ۸ص .. igs 395 SING Le
تمامی انصار با ما مخالفت کردند و در سقیفه بنی ساعده جمع شدنده
و نیز علی (علیه السلام) و زبیر و کسانی که همراه آنها بودند با ما
مخالفت کردند.
صفحه 16:
یا در خلافت ابویکر دموکراسی حاکم بود و
8 به زور متوسل نشدند؟
بخاری در صحیح خود به نقل از عائشه مینوبسد که عمر بن
خطاب در زمان انتخاب ابوبکر مردم را میترساند و در میان
مردم نفاق وجود داشت:
.۳۶۶۹ نقاقا.صحبح بخاری. ج۴ ص1۹۵.ح aged O19 julill Fae B55
و طبری در تاریخ خود مینویسد که عمر بن خطاب پس از به
خلافت رسیدن ابوبکر میگفت:
ما هو الا آن ریت آسلم. فایقنت بالنصر.تریخ اطبریج ۲ص ۴۵۸.
هنكامى كه قبيله اسلم را كه ديدم يقين به پیروزی پیدا کردم.
قبيله اسلم همان قبيله جماق به دست مى باشد
كه از مردم به زور براى خليفه بيعت مى گرفت.
صفحه 17:
آیا نماز ابوبکر به جای پیامبر دلیل بر خلافت اوست؟
علماى اهل سنت وقتى ديدهاند كه دست شان از دليل و نص خالی است, به قضیه نماز خواندن ابوبکر در زمان بیماری
رسول خدا صلى الله عليه وآله استناد كردهاند و مى كويند كه اكر او شايستكى خلافت دنيوى را نداشت. رسول خدا صلى
الله عليه وآله او را به امامت نماز كه امامت اخروى است نمى گماشت؛ در حالی که طبق روایت صحیح بخاری هنگامی که
رسول خدا صلى الله عليه وآله فهميد كه ابوبكر به مسجد رفته تا امامت جماعت را به عهده گرفته است. براى اين كه
برای او طرفدارانش دستاویزی برای آینده نشود. به مسجد رفت و ابوبكر را كنار زد و ابوبكر كنارى ايستاد و تنها مكبر
یدصت روت
وَأَبُو صحیح البخاری ج ۱ص 2۱۷۴ ۰۲۱۲
ابوپکر صدای تکبیر را به مردم مى رسائد.
همچنین در کتابهای اهل سنت آمده است که تعدادی از صحابه در زمان رسول خدا صلی الّه علیه وآله به دستور آن
حضرت امام جماعت بودهاند. ابى داود در سنن خود مینویسد:
اسْتخلف ابْنَ موم بو اسّ وَهُوَأَعْمَى. سنن آبی داودج ۱ ص ۱۴۳ ح DD
الاك صل ال ع وله وتام رس داتعت انا بوه له كلدت اكز ا زرك ل
حتى علماى اهل سنت تصريح كردهاند كه خود رسول خدا صلى الله عليه وآله يشت سر عبد الرحمن بن عوف نماز
خوانده است:
orl te GE hia (ye) el بن عَْف. مصنف ابن آبی شیبة ج ۲ ص ۱۱۹ح ۰۷۱۷۰
رسول خدا صلی اه علیه وآله وسلّم پشت سر عبدالرحمن بن عوف نماز خواند.
5 پس اگر نماز گذاردن کسی به جای پیامبر (ص) دلیل بر خلافت اوست چرا عبد الله بن ام مكتوم و يا عبد
الرحمن بن عوف جاذ امبر (ص) نشدند؟
از این گذشته, علمای اهل سنت نقل کردهاند که رسول خدا صلی الّه علیه وآله فرمود:
من أصل الدین الصلاة خلف کل بر وفاجر. سنن الدارقطنی ج ۲ ص ۴۴ ح ۰۱۷۴۷
از نماز خواندن بشت یس هیک یهد یکین اصل دی ! ۵ 2
صفحه 18:
7" خلافت عمر بن خطاب
« هل سنته عزیز در بحث خلافت آقای عمر به یک تناقض بزرگ و
همچنین یک دو راهی می رسند. و آن این است که اگر مبنای
خلافت با شورا و اجماع صحابه است,چرا عمر توسط ابوبکر نصب
شد. چرا برای انتخاب او نیز شورا تشکیل نشد؟ سوال را بصورت
ساده تر مطرح می کنیم آیا ابوبکر کار خوبی کرد که بعد از خود
عمر را انتخاب کرد یا خیر؟ اگر بله.پس یعنی پیامبر نعوذباله
عقلش از آقای ابوبکر کمتر است که برای بعد از خود جانشین
انتخاب نکرد... اگر پاسخ خیر است پس تمام خلافت جناب عمر
زیر سوال می رود زیرا انتخاب او به عنوان جانشین بعد از ابوبکر
اشتباه بوده است. از طرفی چرا برای عمر نیز مانند ابوبکر شورا
تشکیل نشد؟ این ها سوالاتی هست که پاسخش يا بله است و یا
خیر. در صورت انتخاب هر یک از پاسخ ها تتاقضی روشن در
اهل سنت ديده مى شود كه سال هاست بدون ز
صفحه 19:
ابن أثير در اسد الغابه مینویسد که ابوبکر گفت:
|نی استخلفت علیکم بعدی عمر بن الخطاب, فاسمعوا له و آطیعوا . تباج ot ۸۰ نت ده هرت هدری یروت
ابوبکر گفت: من بعد از خودم بر شما عمر بن خطاب را جانشین قرار دادم. حرف شنو و مطیع او
باشید.
و ابن حبان در کتاب الثقات مینویسد که ابوبکر در هنگام انتخاب عمر گفت:
اللهم ولیته بغیر آمر نبیک. انتاتج ۲ص ۱٩۳ ... خدایا من عمر را بدون اجازه پیامبرت. ولی امر مسلمان
ها قرار دادم.
هنگامی که ابوبکر. عمر بن خطاب را انتخاب کرد. صحابه به شدت اعتراض کردند؛ چنانچه لبن آبی
شیبه مینویسد:
أن أبا بكر حين حضره الموت أرسل إلى عمر يستخلفه فقال الناس: تستخلف علينا فظاً غليظاً. ولو قد
ولينا كان أفظ وأغلظ, فما تقول لربک |ذا لقیته وقد استخلفت علینا عمر. المصتف ج ۸ ص ۵۷۴.
وقتی ابوبکر در حال احتضار قرار گرفت. کسی را به دنبال عمر فرستاد تا او را جانش
خود کند.
مردم گفتند: کسی را بر ما مسلط میکنی که خشن و بد اخلاق است. اگر او حکومت را به دست
گیرد. سختگیرتر و خشنتر خواهد شد. جواب خدا را چه خواهی داد که عمر را بر ما مسلط
tose
سند اين روايت صحيح و تمام روات
aaa a a
ثقه هستند: وكيع بن الجراح: ثقة. ثقة. ثقة.
صفحه 20:
ن ابن سعد به نقل أز عائشه مىنويسد كه على بن أبى طالب عليه السلام و طلحه
نيز اعتراض كرد
لما حضرت أبا بكر المتوفى استخلف عمر فدخل عليه على وطلحة فقالا من استخلفت
قال عمر قالا فماذا أنت قائل لربى قال بالله تعرفانى لأنا أعلم بالله وبعمر منکما. الطبقات
الكبرى ج ۲ ص ۰۱۹۶
وقتی زمان مرگ ابو بکر فرا رسید. عمر را به جانشينى خويش انتخاب كرد ؛ يس على
و طلحه به نزد او آمده و گفتند: چه کسی را انتخاب کرده ای؟ پاسخ داد عمر را! گفتند:
WIS gull پاسخ پرورد گارت را چه خواهی داد؟ ابوبکر گفت: خدا را به من
میشناسانید؟ من خدا را از شما و عمر بهتر میشناسم.
سند این روایت نیز صحیح است.
حتی ابن تیمیه حرانی نیز اعتراف کرده است که صحابه معترض بودهاند:
وقد تکلموا مع الصدیق فی ولاية عمر وقالوا ماذا تقول لربک وقد ولیت علینا فظا غلیظا؟
فقال: باه تخوفونی!. منهاج السَة ج ع ص ۰1۵۵
صحابه با ابوبکر در باره جانشینی عمر با او صحبت (اعتراض) کردند و گفتند:
برگزیده ای؟ فرد جواب خدا را جه خواهى دإ
صفحه 21:
,2 شورای ۶ نفره خلافت عنمان توسط مردم
انتخاب شدند با توسط شخص عمر؟
فت عثمان به انتخاب او توسط شورای شش نفره
استناد کردهاند. برای ابطال اين قضيه نيز دلايل متعددى وجود دارد؛ از جمله:
عمر بن خطاب معتقد به شورا نبود!
در کتابهای اهل سنت روایات وجود دارد که ثابت میکند خلیفه دوم به شورا اعتقاد
نداشته است و تصریح میکرد که اگر اشخاصی زنده بودند. آنها را خودش انتخاب
میکرد نه اين که انتخاب را به شورا واگذار کند؛ از جمله عبارات ذیل از او نفل شده است:
لو كان سالم حيا ما جعلتها شورى الاستيعابج "ص 028 بتحقيق: على محد ala نشر: در الجیل-پیروت.
لو كان سالم حيا ما تخالجنى الشک فى توليته عليكم أو فى تأميره. المحسولننرانئج م#ص 00
اكر سالم زنده بود شک وترديدى راجع به سر يرست (خليفه) قرار دادن او بر شما در من
يبدا نمى شد.
لو آدرکت أبا عبيدةٌ بن الجراح لوليته... ولو آدرکت معاذ بن جبل ثم ولیته... ولو آدر
خالد بن الولید ثم ولیته.
اگر ابا عبیده جراح زنده بود او را سرپرست (خلیفه) شما قرار میدادم.... اگر
جد ار اد را ۱
صفحه 22:
دستور قتل مخالفین در شورای عمر. مظهر دموکر اسی با دیکتاتوری !
تعدادی از علمای اهل سنت نقل کرده که عمر بن خطاب دستور داد که اين شش نفر با همدیگر مشورت کنند و اگر
کسی از آنها بر خلاف دیگران نظر داد. گردن او را ب
وقال (عمر پن الخطاب) للمقداد پن الأسود |ذا وضعتمونی فی حفرتی فاجمع هولاء الرهط فى بيت حتى يختاروا رجلا
منهم وقال لصهیب صل بالناس ثلاثة أيام وأدخل علیا وعثمان والزییر وسعدا وعبد الرحمن بن عوف وطلحة ان قد:
وأحضر عبد dil بن عمر ولا شیء له من الأمر وقم علی رژوسهم فان اجتمع خمسة ورضوا رجلا وأبى واحد فاشدخ رأسه
أو اضرب رأسه بالسیف وا آرعة فرضوا رجلامنهموآبی | فاضرب رؤوسهما فإن رضى ثلاثة رجلا منهم
وثلاثة رجلا منهم فحكموا عبد الله بن عمر فأى الفريقير
عمر فكونوا مع الذين فيهم عبد الرحمن بن عوف واقتلوا الباقين إن رغبوا عما اجتيع عليه الناس
تاریخ المدينة, ج ۲ ص ۸۲ نشر: دار الکتب العلميةً -
تاریخ الطبری ج ۲ ص ۵۸۱ نشر: دار الكتب العلمية - بیروت
الکامل فی التاریخ ج ۲ ص ۴۶۱. نشر: دار الکتب العلمية - بیروت
عمر بن خطاب به مقداد بن أسود وقتی مرا داخل قبر گذاشتید » این ۶ نفر را در یک خانهای جمع کنید تا اینها
يك نفر را از میان خودشان برای خلافت انتخاب کنند. به مَهیب هم گفت: تو ۳ روز برای مردم نماز بخوان و علی و
ان و زر و شعو رن اننا وقاس و عند الرحدن بن دوف و طلحة 25117 زود وا جنع كته وأصد الله ی هدر در
مرا) هم حاضر شود (و او حق رأی ندارد) و با شمشیر. بالاى سر این ۶ نفر بایست. اگر ۵ نفر اتفاق نظر داشتند و يك
نفر را برای خلافت انتخاب کردند و نفر ششم با آنان مخالفت کرد. سر او را با شمشیر بشکافت (يا سرش را با
ابروا اكز تفای طلز داش و۲ نار مطالفت کرولی شرا ۱ نف EAS pee US Us
اتفاق نظر داشتند و ۳ نفر دیگر روی یک نفر دیگر اتفاق نظر داشتند. عبد اه بن عمر حکم است و نظر هر کدام را
قبول داشت. حُکُم همان است. . اگر نظر عبد اه پن عمر را قبول نکردند. نظر آن گروهی مورد قبول است که عبد
الرحمن بن عوف در آن گروه است و اگر بقیه مخالفت کردند. آنها را بکشید.
222525252595951
صفحه 23:
Geb این روایت. عمر بن خطاب دستور داد که فرزند عبد الله داور نهايى است و اكر افراد شورا به
نتیجه نرسیدند. او داوری خواهد کرد. حال سوال این است که عبد الله عمر كه صلاحيت طلاق زن
خود را ندارد چگونه داوری اساسی ترین مسائل جامعه اسلامی را عهده دار می شود؟!
ابن سعد متوفاى ٠ “اناه در كتاب الطبقات مىنويسد:
: دار صادر بیروت جامع الأحادیث للسیوطی ج ۱۳ Ge
لفاء للسیوطی ج ۱ ص ۱۴۵. نشر: مطبعة السعادة - مصر
از ابراهیم نقل شده است که عمر گفت: ae eee, 50 او
را خلیفه میکردم. مردی به او گفت: ای امیر المومنین! چرا پسرت عبد الّه را خلیفه نمیکنی؟ عمر
گفت: خداوند تو را بکشد! (اين چه حرفی است که میزنی؟!) به خدا قسم! خداوند رابا این سخنت
در نظر نگرفتهای. آیا مردی را خلیفه کنم که نمیتواند همسرش را طلاق بدهد؟!
نتیحه آن که:
اميرمؤمنان عليه السلام توسط خداوند انتخاب و قوسط رسول خدا صلى الله عليه
وآله معیفی شده است ؛ اما از آن طرف هیچ دلیلی برای اثبات مشروعيت خلافت
خلفای سه گانه حتی در کتابهای اهل سنت وجود ندارد.
صفحه 24: