اخلاق کارمندی
در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونتها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.
- جزئیات
- امتیاز و نظرات
- متن پاورپوینت
اخلاق کارمندی
اسلاید 1: با سلام و احترام بر همکاران و حاضراندانشگاه حکیم سبزواریبهمن ماه 1395
اسلاید 2: بررسی کتاب اخلاق کارمندیEthics mployee
اسلاید 3: به یقین اشرف مخلوقات خداوند، وجود مقدس رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) است. وجود مبارکش از نظر «حُسن خلق» در چنان درجه اعلایی قرار گرفته که قرآن کریم، درباره اش می فرماید: (إنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عظیم)؛ القلم /68: 4. یعنی البته که تو به اخلاقی بس بزرگ آراسته ای. و در جای دیگر، ایشان را الگوی تمام مؤمنان، معرفی می نماید و می فرماید: « لَقَدْ کانَ لَکُم فی رَسولِ اللّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَة » (الاحزاب /33: 121). یعنی؛ البته که در رسول خدا، برای شما الگوی بسیار نیکویی نهاده شده است. لذا، برای کسانی که در راه خدمت به مردم بوده و همواره با آنان در ارتباط و مراوده هستند، سزاوار است که به آن بزرگوار و مانند ایشان از معصومان (علیهم السلام)، از نظر رفتار و کردار و حرکات و سکنات تأسی نمایند، تا هم خشنودی خداوند را جلب کرده و هم رضایت مندی مردم را فراهم آورند. تاج غرور و فخر ز سرها فتادنی است نقش وفا و مهر ز دلها ستردنی است اقوام روزگار به اخلاق زندهاند قومی که گشت فاقد اخلاق مُردنی است (دیوان ملک الشعرای بهار/قطعات)
اسلاید 4: مباحث مقدماتي: مفهومشناسيشاید بتوان گفت که اخلاق کارمندی شاخه ای از اخلاق حرفه ای است مانند اخلاق پزشکی، اخلاق تجارت، اخلاق روزنامه نگاری، اخلاق قضایی و اخلاق اداری . و از آن جایی که یکی از دغدغه های مهم اخلاق کاربردی حل معضلات و تعارضات اخلاقی در شاخه مربوط به همان حرفه می باشد. بنابراین هرگونه سعی و تلاش در جهت خدمت هرچه بهتر و جلب رضایت ارباب رجوع ، البته در راستای رضایت و خشنودی پروردگار اخلاق کارمندی نامیده می شود.
اسلاید 5: ارباب رجوع2. ارباب رجوع یا مُراجع همان علت وجودی هر دستگاه و سازمانی است که تمامی تلاش ها و خدمات اعم از داخل سازمان و یا بیرون سازمان به خاطر اوست و البته ارباب رجوع ها به حسب نیازهایشان به مراجعان درون سازمانی مانند کارکنان و کارشناسان و مدیران یک سازمان و مؤسسه و دستگاه و مراجعان برون سازمانی از هر نوعی چه خصوصی و یا دولتی از مردم جامعه را شامل می شوند.
اسلاید 6: کارمند = کارگزار کارمند یا کارگزار به کسی گفته می شود که مردم برای انجام کارهایشان و رفع مشکلات و حل مسایل زندگی اجتماعی خود به او مراجعه می کنند و در چنین حالتی به آنان یعنی مجموع مراجعان را ارباب رجوع نیز می گویند. عموما به اعضای کادر اداری یک سازمان دولتی و یا خصوصی و نهادهای اجتماعی کارمند گفته می شود. . Employee
اسلاید 7: مباحث مقدماتي (2)تفاوت اعمال با افعالماهیت عمل صالحباقیات الصالحاتحقیقت حیات طیبه
اسلاید 8: 1. مهارت ها معجون علم و ایمان و عمل = کار + دانش+ بینشمجموعه آموزههای اسلامی بر آنند تا انسان کامل بسازند. آنچنانکه، قرآن کتاب هدایت است و گرچه در آن، از علوم و معارف بسیاری سخن به میان آمده است؛ اما همه آنها در راستای هدایتگری انسان است. اگر آیات قرآنی گاه به توصیف چیزی چون نیکی میپردازد، با سبک و سیاق خاصی به طرح موضوع پرداخته تا نشان دهد که یک کتاب آموزشی صرف نیست، بلکه هدف آن تزکیه و پرورش آدمی است.
اسلاید 9: معرفی بعضی منابع موجود در این زمینه:آيين كشوردارى از ديدگاه امام على عليه السلام: آيتالله العظمى محمدفاضل لنكرانى، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، 1376.اخلاق حرفه ای، احد فرامرز قراملکی، نشر مجنون، تهران، چاپ دوم، 1383.اخلاق كارگزاران در حكومت اسلامى: آيت الله جوادى آملى، تهران، مركز نشر فرهنگى رجاء، 1375.اخلاق و احکام کارمندی، اکبری، محمود، قم، چاپ زلال کوثر، زمستان 1392 .ارباب امانت، اخلاق اداری در نهج البلاغه، مصطفى دلشاد تهرانى، تهران، انتشارات دریا، آبان 1386. حكومتحكمت: مصطفى دلشاد تهرانى، انتشارات خانه انديشه جوان، 1377 دولت آفتاب: مصطفى دلشاد تهرانى، انتشارات خانه جوان، 1377.کارمند صالح، بافکار، حسین ، قم، انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما .کار و دین، محمد رضایی، کانون اندیشه جوان، 1382 .
اسلاید 10: فصل اول بنیادهای اخلاق جاودانه ایمانتقواعلمصبراخلاصاحسانرضا
اسلاید 11: آثار و فواید ایمانمهم ترین آثار و فواید ایمان برای انسان عبارتند از : 1- آرامش روحی(طمانینه قلبی)2- روشن بینی(نورانیت قلبی)3- توکل به خداوند(اعتماد به قدرت مطلق)4- برکات دنیوی (کسب نعمت های دنیا و آخرت)5- محبوبیت در بین مردم (کسب قلوب مردم)6- انجام عمل نیک(اعمال صالح)7- فلاح و رستگاری(هدف نهایی ایمان)
اسلاید 12: 5. حقیقت تقوا ضد صفت تقوا، فجور است. و فجور بنا به گفته راغب در مفردات به معنای دریدن پرده حرمت دین است. در آیاتی از قرآن کریم تقوا و فجور مقابل هم قرار داده شده است. « وَ نفسٍ وَ مَا سوَّیهَا فَالهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقوَیهَا » ؛ (الشمس/91: 8) یعنی؛ و قسم به نفس و آنچه را برایش آراسته نمود پس پرده دری ها و پروا داشتن را به او الهام نمود . در واقع عملی که انسان انجام می دهد یا از صفت تقوا(پرده داری) برخوردار است و یا از صفت فجور (پرده دری) و لذا قدرت تمییز و تشخیص میان این دو همان الهام و افاضه ای است که از جانب خداوند متعال شامل حال انسان می شود تا خود هر کدام را به اختیار خویش انتخاب کند. و چه زیبا خداوند متعال در وصف تقوا فرموده است!:« وَ لباسُ التقوَی ذَلکَ خَیرٌ»؛ (الاعراف/7: 26) یعنی، و لباس تقوا همان بهترین لباس است.
اسلاید 13: 6. علم = اهلیت و شایستگی علم و امانتخدای تعالی امر فرمود تا امانت ها را به اهلش بسپارند و البته یکی از مهمترین امانت های خداوند در جامعه انسانی همان حقی است که هر کس بر اثر لیاقت و شایستگی موظف می شود آن را برای صاحبش که استحقاق آن را دارد ادا نماید و خود را از بار آن دین و امانت رها سازد. آنجا که حضرت حق فرمود: « إن اللهَ یَأمُرُکُم أن تُؤَدُّوا الأماناتِ إلی أهلِها....». (نساء/4: 58) یعنی؛ خداوند به شما امر می کند که امانت ها را به صاحبانش بپردازید.
اسلاید 14: 7. کارمندی= خدمتگزاریحقیقت این است که هرچه در انجام دادن امور، روحيه خدمتگزارى كاملتر باشد، ارزش كار و كارگزار بيشتر است؛ اميرمؤمنان (علیه السلام) سفارش مى كند كه بايد در اين جهت حركت كرد. آن حضرت فرموده است:«لَا يَسْتَقِيمُ قَضَاءُ الْحَوَائِجِ إِلَّا بِثَلَاثٍ: بِاسْتِصْغَارِهَا لِتَعْظُمَ وَ بِاسْتِكْتَامِهَا لِتَظْهَرَ وَ بِتَعْجِيلِهَا لِتَهْنُؤ». (همان/حکمت 101) یعنی؛ روا ساختن حاجتها جز با سه چيز واقع نشود: کوچک شمردن آن تا بزرگ جلوه نمايد، کتمان آن تا آشكار گردد، و شتاب كردن در آن تا گوارا شود. و لذا با پايبندى به چنين اصلى، خدمتگزارى به مردمان، مطلوبترين كارها شمرده مى شود و در انجام دادن آن هيچ منتى نخواهد بود و هيچ بزرگنمايى در خدمات صورت نخواهد گرفت و هيچ پيمان شكنى و خلاف وعده اى اتفاق نخواهد افتاد.
اسلاید 15: اخلاص عمل=اخلاص در کار از علی آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزّه از دغل قال امام علی(ع): « اخلصوا اعمالکم تسعدوا ؛ علی(ع) فرمود: اعمال خود را خالص کنید تا سعادتمند شوید». آنچه از روایات و اخبار برمیآید، اینست که اخلاص اساس عبادت و روح عبودیت و بندگی است. ارزش عمل به خلوص نیّت است. اعمالی که انگیزههای غیرالهی داشته باشد، خواه ریاکارانه باشد یا به خاطر هوای نفس و یا تشکر و قدردانی مردم، یا پاداش مادی، هیچگونه مفهوم معنوی و ارزش الهی ندارد.
اسلاید 16: اسباب و عوامل اخلاص در این مبحث از کلمات قصار امیرالمؤمنین(علیه السلام) استفاده می کنیم: 1ـ «سبب الاخلاص ألیقین» یقین منشاء اخلاص است. 2ـ «الاخلاص ثمره یقین» اخلاص میوه یقین است. 3 ـ «علی قدر قوه الدین یکون خلوص النیه» خلوص انسان به اندازه قوت دین اوست. 4 ـ «ثمره العلم اخلاص العمل» اخلاص میوه علم و معرفت است.
اسلاید 17: ادامه عوامل اخلاص 5 ـ «اول الاخلاص الیاس مما فی ایدی الناس» سرآغاز اخلاص ناامیدی از ماسوی الله است. 6 ـ «قلل الآمال تخلص لک الاعمال» آرزوهایت را کم کن تا اعمالت خالص شود.7 ـ «اخلاص ثمره العباده» اخلاص میوه عبادت است. (فهرست موضوعی غرر ص 92) نتیجه آنکه اخلاص محصول، یقین، قدرت ایمان، علم، قطع امید از مردم، کم کردن آرزوها و عبادت پروردگار است.
اسلاید 18: صبر و حلم (بردباری) تعریف صبر و معنای آن واژه صبر به معنای درخت تلخی است که از آن دارو ی بعضی امراض را می گیرند و علاج می نمایند. در قرآن کریم برای صابران آیات بشارت بخشی آمده است که تلخی تحمل و سختی صبر را از بین می برد. ساقی بیا که هاتف غیبم به مژده گفت با درد صبر کن که دوا می فرستمت(دیوان حافظ/ غزلیات)
اسلاید 19: اقسام و درجات صبر به طور کلی صبر را بر سه قسم برشمرده اند: صبر بر طاعت، صبر بر معصیت و صبر بر مصیبت . و نیز برای صبر درجات و مراتبی را ذکر نموده اند مانند صبر عوام مردم که در مرتبه ضعبف قرار دارند چرا که آنان هنوز در قلبشان مضطربند و پریشان خاطری دارند. و صبر مردم سالک طریق حق که هنوز در نیمه راهند چرا که هدفشان برای رسیدن به پاداش بهشت و یا رهایی از جهنم است، و سوم صبر واصلان کامل که به مقصد حق رسیده اند چرا که هدف اینان فقط برای کسب رضای الهی است. طالبان را صـبر می باید بسی طالب صـابر نیافـتـد هر کسیتا طلب در اندرون ناید پدید مشک در نافه زخون ناید پدید(منطق الطیر، عطار، بیان وادی طلب)
اسلاید 20: نتایج صبر در زندگی 1- دریافت محبت و یاری خداوند؛ان الله مع الصابرین؛ ( البقرة/2: 153 ) 2- دست آورد پیروزی در دنیا و آخرت؛ صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند بر اثر صـبر نوبت ظفر آیدبگذرد این روزگار تلخ تر از زهر بار دگر روزگار چون شکر آید(حافظ/ غزلیات)3- افزایش قدرت اراده؛ و إن تصبروا و تتقوا فأن ذلک من عزم الأمور؛ (آل عمران/3: 186)زکوشش به هر چیز خواهی رسید به هرچیز خواهی کماهی رسیدگرت پایداری است در کارها شود سهل پیش تو دشوارها(دیوان /ملک الشعرای بهار)4- رسیدن به عزت و سربلندی در جامعه؛ إصبروا و صابروا و رابطوا... (آل عمران/3: 200) هاتف آن روز به من مژده این دولت داد که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادنداین همه شهد و شکر کز سخنم می ریزد اجر صبری است کزان شاخ نباتم دادند(دیوان حافظ/ غزلیات)
اسلاید 21: ادامه نتایج صبر در زندگی5- آمادگی برای پذیرش مسئولیت های اجتماعی؛ 6- رسیدن و دریافت پاداش های جاودانه و اخرویو خداوند شکیبا دارندگان را دوست می دارد. وَ اللهُ یُحبّ الصّابرین؛ (آل عمران/3: 146)انما یوفی الصابرون أجرهم بغیر حساب؛ الزمر/39: 10)ای دل صبور باش و غم مخور که عاقبت این شام صبح گردد و این شب سحر شود(دیوان حافظ/ غزلیات) و نیز در روایتی از بحار آمده است که هر کس در مصیبتی صبر نماید و جزع و فزع ننماید پاداش هزار شهید را خواهد داشت.(بحارالانوار، ج81: ص 206)
اسلاید 22: توکل و حقیقت آن گر توکل می کنی در کار کن کشت کن پس تکیه بر جبّـار کن(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اول)« فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَ اللَّهَ يُحِبُ الْمُتَوَکِّلِينَ« (آل عمران/3: 159)تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافریست رهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش(دیوان حافظ/ غزلیات)
اسلاید 23: راه های عملی خود سازی علامه حسن زاده آملى در مورد راههاى خود سازى چنین توصیه مى فرماید:1 . تلاوت و بهره مندى از قرآن ؛2. دائم الوضو بودن ؛ 3. اعتدال در خوردن و آشامیدن، یعنى نه آن قدر زیاد بخورد که به شکم درد مبتلا شود، ونه آن قدر کم بخورد که قدرت بر انجام کارى نداشته باشد؛ 4. اعتدال در گفتار: ؛ 5. محاسبة نفس؛ 6. مراقبه ؛ 7. رعایت ادب اسلامى ؛ 8. عزلت و گوشه نشینى ؛ 9. تهجّد (شب زنده دارى ) ؛ 10. تفکر و اندیشیدن ؛11. یاد خدا در همه حال بودن ؛ 12. ریاضت ؛ 13. میانه روى در کارها؛ 14. تعظیم امر خالق و شفقت با خلق ؛ 15. تمسّک به ویژگىهاى عبادالرّحمن که قرآن مجید در سورة فرقان، آیات 63ـ 74 برشمرده است .گر طهارت نبود کعبه و بتخانه یکیست نور نبود در آن خانه که عصمت نبود(حافظ شیرازی/ غزلیات)
اسلاید 24: حقیقت حال و مقام رضا نکته اصلی در معنای رضا آن است که انسان به جایی برسد که نه تنها کوشش کند خدا از او راضی باشد، بلکه باید بکوشد او از قضا و قدر خدا نیز راضی باشد. بنابراین رضا بر دو قسم است: یکی اینکه با انجام واجب و ترک کردن حرام به جایی برسد که خدا از او راضی باشد که ئر این صورت گرفتار قهر خدا نخواهد بود. دوم اینکه هر چه خدا دهد او بپسندد و به آن راضی باشد. در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل شده است که در همه زندگی اش هرگز ای کاش نگفت؛(( لم یکن رسول الله یقول لشئ قد مضی لو کان غیره))؛ (اصول کافی، ج2، ص 63)، چرا که همه گفتار و رفتارش مطابق قضای الهی تنظیم می شد و این مقام کامل رضاست .
اسلاید 25: البته این نکته قابل اذعان است که در بین اهل معرفت و مراحل سلوک عرفانی، بالاترین مقامات عارفان و اولیای الهی، مقام رضا است که حضرت ثامن الحجج علیه آلاف التحیة و الثناء از جانب حضرت حق تعالی بدین وصف ملقب گشته اند. و حافظ شیرازی در وصف این مقام به زیبایی سروده است که: نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر که این حدیث ز پیر طریقتم یادستغم جهان مخور و پند من مبر از یاد که این لطیفه عشقم ز رهروی یادسترضا به داده بده و گره از جبین بگشای که در اختیار بر من و تو نگشادست(حافظ شیرازی/ غزلیات)
اسلاید 26: 2. شادمانگي= چشم پوشی= خوشنودی و در کلمات قصار حضرت مولا آمده است: وَ قَالَ [عليه السلام]« أَغْضِ عَلَى الْقَذَى وَ الْأَلَمِ تَرْضَ أَبَداً» ؛ ( همان/ حکمت 213) . یعنی آن حضرت فرمود: چشم را از سختيِ خوار و خاشاك و رنج ها فروبند تا همواره خشنود باشي. پس با حافظ اهل راز و رضا همنوا شویم و از زبان او بگوییم:وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدنبه پیر میکده گفتم که چیست راه نجات بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن(دیوان حافظ شیرازی/ غزلیات)
اسلاید 27: فصل دوم: اصول اخلاق کارمندی
اسلاید 28: 2-1 ) پایبندی به اخلاق اسلامی 2-2 ) اتصاف به تقوا و خداترسی 2-3 ) اخلاص در انجام وظیفه 2-4 ) خوش رفتاری با ارباب رجوع 2-5 ) داشتن صبر و بردباری 2-6 ) برخورد توأم با تواضع و احترام با مردم 2-7 ) مهر و محبت نسبت به مردم 2-8 ) الگو گیری و اسوه داشتن در زندگی 2-9 ) عزت نفس و کرامت آن 2-9-1) بهای وجود 2-9-2) خواستن ، پل ذلت 2-9-3) حفظ گوهر عزت
اسلاید 29: 2-10 ) صداقت 2-10-1) جلوههای صداقت 2-10-2) راستی در صحنه اجتماع 2-10-3) با صادقان 2-10-4) صداقتسیاسی 2-11 ) برخورداری از توانمندی و تخصّص 2-12 ) رعایت عدل و انصاف 2-12-1) اصل عدالت و قیام به قسط 2-12-2) زمامداران و مدیران و صفت عدالت 2-13 ) اعتدال و میانه روی 2-14 ) نگاه تکریم و خدمت گزاری 2-15 ) تاکید بر حرمت مردمان
اسلاید 30: مهمترین مهارتهای مدیریتی و اصول مدیریت در فرهنگ نورانی اسلام از نگاه و بینش الهی عبد صالح حضرت علی علیه السلام در جامعه آرمانی صالحان عبارتند از : - در همه ی کارها خداوند را ناظِر دانستن و با او ارتباط حقیقی داشتن . (اصل توحید عملی و شهادت حق ) - خود را به زیور تقوای الِهی آراستن . (اصل تقوا و پرهیز کاری ) - خود نگاه داری از گناه و مِنّت نگذاشتن بر دیگران . (اصل اخلاص ) - همواره با مردم ارتباط داشتن وهرگز ازآنها دوری نکردن . (اصل ارتباط با جماعت ) - با کارکنان و افراد زیر دست به عدل و احسان رفتار کردن و تبعیض روا نداشتن. (اصل عدالت و احسان ) - در مسائل خود پیش قدم بودن و سر مشق دیگران شدن . (اصل سبقت در خیرات و نیکویی ها) - از عجله و مدیریت عَجولانه همواره پرهیز نمودن . (اصل وقار و آرامش داشتن ) - همیشه وفای به عهد نمودن و هرگز خُلف وعده نکردن . (اصل وفای به عهد ) - از خطای دیگران گذشتن و از انتقادات بجا استقبال کردن . (اصل عفو وپذیرش عیوب ) - به افراد شخصیت دادن و با مردم و زیر دستان خوش رفتار بودن . (رعایت اصل کرامت) - همواره هدف را مشخص کردن و از خداوند توفیق رسیدن به اهداف را تقاضا نمودن . (اصل هدفمندی و حکمت در کارها )
اسلاید 31: - در تمامی کارها برنامه ریزی داشتن. (اصل تدبیر و رعایت تقدیر ) - در تمامی امور نظم داشتن . (اصل تنظیم امور و نظم آنها ) - در امور سازماندهی و تفویض اختیار کردن. (اصل تسویه و معاونت و تقسیم کار نمودن ) - کنترل و ارزیابی در کار افراد و نظارت بر امور را اهمیت دادن. (اصل نظارت و ارزشیابی) - در کارها اصل تشویق و تنبیه را به مقتضای امور انجام دادن. (اصل پاداش و کیفر ) - ابتدا مشورت نمودن و آنگاه تصمیمات خود را گرفتن . (اصل مشورت و مشاوره ) - از احوال مدیران و مسئولان قبلی خود عِبرت و دَرس گرفتن. (اصل عبرت گیری و یاد گیری) - در سبک نگارش و ارتباط ، همواره خود را بنده ی خداوند دانستن. (اصل عبودیت و اخلاص) - در کارها و امور اجرایی جدّی بودن. (اصل جدیت و قاطعیت در عمل ) و ای فرزند آدم ! فرشتگانم شب و روز مراقب تو هستند و آنچه را می گویی و انجام میدهی، کم یا زیاد همه را می نویسند. و آسمان هرآنچه از تو دیده شهادت می دهد و زمین بر آنچه روی آن انجام داده ای گواهی میدهد. خورشید و ماه و ستارگان برآنچه می گویی و عمل می کنی شهادت می دهند. و خود نیز بر قلب و اعمال مخفی تو آگاهم. پس از خودت غافل مباش!...
اسلاید 32: اهداف رفتاری: باید ها و نباید هاارتباط کارمند با ارباب رجوع5-2-1) بایدها: (معروف)1. تکریم ارباب رجوع و حفظ حرمت و شخصیت آنان2. خوشرویی و خوش برخوردی در مواجه با ارباب رجوع3. پاسخگویی و مسئولیت پذیری در قبال کار ارباب رجوع4. توجیه قانونی، عقلی و منطقی عدم انجام خواسته های نامربوط ارباب رجوع5. توجه به کسب رضایت مردم و در نهایت رضایت الهی6. رعایت عدالت و انصاف در برخورد با مراجعین7. رعایت اخلاق اداری و تواضع در برابر مردم
اسلاید 33: 8. رعایت اخلاق اسلامی در برخورد با مراجعین 9. حضور به موقع در محل کار و تعیین جایگزین برای انجام امور مراجعین در اوقات عدم حضور در محل کار 10. تسریع و تسهیل در انجام امور مردم 11. پیگیری و رسیدگی به امورات، مشکلات و شکایات ارباب رجوع 12. درست و به موقع انجام دادن کارهای مردم 13. داشتن سعه صدر و تمایل مثبت در برخورد با ارباب رجوع 14. گوش دادن اثر بخش به خواسته ها و ارائه اطلاعات و راهنمایی لازم و کافی ارباب رجوع
اسلاید 34: 5-2-2 ) نبایدها: (منکر) 1. تبعیض نژادی، قومی، خویشاوندی، مذهبی و جنسی در ارائه خدمت به ارباب رجوع 2. تجسس در امورات شخصی ارباب رجوع 3. اخاذی، رشوه خواری و اخذ وجه بیش از تعرفه های مقرر در قانون 4. تاثیر و قبول توصیه و سفارش در ارائه خدمات ارباب رجوع 5. منت گذاشتن و چشم داشت از بابت انجام امورات مراجعین 6. ترک محل کار در اوقات موظفی اداری بدون دلیل و اجازه 7. افشای اسرار و اطلاعات محرمانه ارباب رجوع 8. داشتن کبر و غرور در برخورد با ارباب رجوع 9. کاغذ بازی های آزار دهنده و امروز و فردا کردن کار ارباب رجوع
اسلاید 36: اهداف رفتاری در ارتباط کارمند با همکار 5-3-1 ) بایدها: معروف)1. احترام به همکاران و رفتار توأم با ادب و نزاکت2. رعایت و داشتن رفتار مناسب همکاران خانم و آقا با یکدیگر در فضای اداره3. ارائه انتقاد سازنده و مؤثر در صورت نیاز جهت اصلاح و بهبودی4. داشتن وحدت ، صمیمیت و همدلی با همکاران5. همکاری، مشورت و مشارکت در انجام بهینه وظایف شغلی و سازمانی6. توسعه و توانمندی همکاران از طریق انتقال تجارب و تسهیم اطلاعات7. امانتداری و حفظ اسرار همکاران8. امر به معروف و نهی از منکر9. محبت، الفت و صداقت در تعامل و ارتباط با همکاران
اسلاید 38: نبایدها: (منکر) 1. تجسس در امور شخصی همکاران 2. انتقام جویی از همکاران و مراجعه کنندگان 3. استهزاء و تخریب همکاران 4. دخالت بی مورد در امور غیر مرتبط با وظایف محوله 5. عدم توجه به نظرات همکاران و عدم استفاده از مشارکت مردم در کارها 6. سوء ظن، بخل و حسادت به همکاران
اسلاید 39: 5-4 ) رفتار کارمند در ارتباط با مدیر 5-4-1 ) بایدها: ( معروف)1. اطاعت پذیری و انجام به موقع دستورات مافوق2. رعایت سلسله مراتب سازمانی3. حفظ حرمت و منزلت مدیران در محیط اداری و غیر اداری4. ارائه نظرات کارشناسی در رابطه با وظایف شغلی و سازمانی5. صداقت، امانتداری و برخورد مؤدبانه با مافوق6. مشارکت جدی در کارهای تیمی و انجام وظایف شغلی7. استفاده درست در مقابل اختیارات تفویض شده
اسلاید 40: 5-4-2 ) نبایدها: (منکر ) 1. عدم رعایت سلسه مراتب اداری 2. تمرد و سرپیچی از دستورات مافوق 3. دروغ، تهمت، افتراء، غیبت کردن و بدگویی پشت سر مدیران 4. ارائه گزارشات خلاف واقع 5. تملق و چاپلوسی در رفتار و ارتباط با مافوق 6. فقط خود را مقرب درگاه مدیر و سرپرست مافوق قرار دادن 7. از زیرکارها ، شانه خالی نکردن و امور محول شده را به گردن دیگران نیانداختن
اسلاید 41: 5-5 ) رفتار مدیر در ارتباط با کارمند 5-5-1 ) بایدها: (معروف )1. بکار گیری نیروهای متعهد، متخصص و شایسته در بخش های مختلف اداره جهت پیشبرد سریع امور2. عدالت و انصاف در برخورد با زیر دستان3. تفویض اختیارات و استقلال در انجام وظایف شغلی و سازمانی4. افزایش توانمندیهای کارکنان از طریق انتقال تجارب و آموزش5. ایجاد انگیزه، میل و علاقه در کارکنان برای انجام وظایف شغلی و سازمانی6. تشویق و تنبیه به موقع کارکنان7. ایجاد حس مسئولیت پذیری و مشارکت کارکنان در امور
اسلاید 42: 8. حضور مدیر دستگاه در بین همکاران به منظور رسیدگی به امور آنان 9. تقویت حس همکاری، تعاون و مشارکت در بین کارکنان 10. برنامه ریزی برای گسترش روحیه ابتکار ، خلاقیت و نوآوری کارکنان 11. تقدیر از نیروهای مبتکر، خلاق، فعال و وظیفه شناس دستگاه و حمایت جدی از آنان 12. ترویج روحیه مردم داری و نهادینه نمودن اخلاق اسلامی در بین کارکنان 13. کنترل و ارزشیابی دقیق کارکنان و ارائه بازخورد مناسب برای اصلاح و بهبود 14. فراهم نمودن شرایط رشد و تعالی کارکنان در ابعاد مختف 15. حمایت و پشتیبانی جدی از همکاران برای رفع مشکلاتشان
اسلاید 43: 5-5-2 ) نبایدها: (منکر ) 1. تجسس در امور شخصی کارکنان 2. پیش داوری و قضاوت یکطرفه نسبت به پرسنل 3. استبداد، تکبر، تحقیر و استهزا تبعیض، بی احترامی و خشونت در برخورد با زیر دستان 4. انتصاب ناشایسته اقوام، نزدیکان و دوستان فاقد صلاحیت 5. عدم نظارت مسئولین بر واحد های تحت نظر خود 6. وعده های پوچ و غیر قابل انجام به کارکنان 7. کتمان اطلاعات مورد نیاز شغلی کارکنان 8. نتیجه تلاش و کار زیر دستان را به خود نسبت دادن 9. به کار گیری کارکنان مجموعه تحت مدیریت جهت انجام امور شخصی و غیر اداری
اسلاید 44: 5-6 ) ارتباط کارمند با سازمان و شغل 5-6-1 ) بایدها: (معروف )1. انجام به موقع و دقیق وظایف محوله2. حضور منظم و به موقع در محل کار و فعالیت تا پایان وقت اداری3. ارتقای دانش و مهارت مورد نیاز شغلی و سازمانی4. سخت کوشی و تلاش در کار 5. دقت و احتیاط در مصرف بیت المال و جلوگیری از ریخت و پاش و دوری از اسراف6. افزایش بهره وری، اصلاح الگوی مصرف، صرفه جویی و استفاده بهینه از امکانات و منابع سازمان7. ارتقای خلاقیت و نوآوری در روشهای انجام وظایف شغلی و سازمانی
اسلاید 45: 8. رعایت پوشش اداری 9. توجه به ساده پوشی و عدم آرایش زننده در ادارات و مراکز آموزشی و عمومی 10. رعایت قوانین، مقررات، ضوابط اداری و آراستگی محیط کار 11. رعایت شئون و شعائر و اخلاق اسلامی (در گفتار، رفتار و پوشش و برخورد با دیگران) 12. حفظ اسرار شغلی و افزایش تعلق و شهرت سازمانی 13. برگزاری و شرکت فعال و به موقع در نماز جماعت و تشویق همکاران برای شرکت در نماز 14. آشنایی با قوانین، دستورالعملها و علوم وفنون و تکنولوژیهای نوین مرتبط با وظایف شغلی و سازمانی 15. شفاف سازی و مستند سازی نحوه ارائه خدمات و اسناد و مدارک مرتبط
اسلاید 46: 5-6-2 ) نبایدها: ( منکر ) 1. سوء استفاده از موقعیت شغلی و استفاده شخصی از امکانات دولتی و مردمی 2. اعمال نفوذ برای نیل به منافع شخصی و گروهی و پذیرایی های پر خرج برای حفظ موقعییت شخصی 3. برگزاری جلسات زاید و بی فایده و سفرهای پرهزینه و بی مورد داخلی و خارجی 4. سهل انگاری در وظایف اداری و کم فروشی و کم کاری 5. دیر سرکار آمدن و زود رفتن از محل کار 6. انجام کارهای شخصی در اوقات و ساعات اداری 7. ماندن در اداره در غیر ساعات اداری و انجام ندادن کار و گرفتن اضافه کاری 8. اسراف و افراط و تفریط در بکار گیری اموال حتی در جهت مصارف اداره 9. سهل انگاری در حفظ امکانات دولتی، بدبین کردن مردم به نظام و انقلاب اسلامی 10. اسراف در برگزاری جشنواره ها و هزینه های جانبی سنگین(انواع پذیرایی ها) 11. اختلاس، جعل، خیانت در امانت و عدم وفای به عهد 12. مکالمه زیاد و طولانی و بی مورد با تلفن اداره 13. افشای اطلاعات موجود در دستگاه 14. استعمال دخانیات و داشتن اعتیاد 15. بیانگیزگی، تنبلی، بی عفتی و بد پوششی
اسلاید 47: 5-7 ) پیشنهادات 5-7-1 ) مهمترین توصیه های « اداری - کارمندی» در نهج البلاغه حسن ختام مباحث پایانی این مبحث سفارشهایی است که مولای متقیان و امیر مومنان و سرور آزادگان جهان به همه مدیران و کارمندان و کارگزاران فرمود:1- لازم است مدیر در اجرای قوانین پیشگام باشد: من نصب نفسه للناس إماماً فلیبدأ بتعلیم نفسه قبل تعلیم غیره[نهج البلاغه، کلمات قصار، ش73.]؛2- سخت کوشی، پوشاننده خطا است: عیبک مستورٌ ما أسعدک جِدّک[همان، ش51.]؛3- هر کس مرهون عمل خویش است: من أبطأ به عمله لم یُسرع به نسبه[همان، ش23.]؛4- رازنگهدار مردم بودن: الرأی بتحصین الأسرار[همان، ش48.]؛5- واقع نگری و دوری از آرزوهای دست نیافتنی: من أطال الأمل أساء العمل[همان، ش36.]؛
اسلاید 48: 6- مهارت و کفایت: قیمة کل امرءٍ ما یحسنه[همان، ش81.]؛ هلک امرؤٌ لم یعرف قدره[همان، ش149.]؛ 7- کم کاری موجب پشیمانی است: من قصّر فی العمل ابتلی بالهمّ[همان، ش127.]؛ 8- شکیبایی و بردباری داشتن: لا یعدم الصبور الظفر و إن طال به الزمان[همان، ش153.]؛ 9- آزادمنش بودن و مستبد نبودن: من استبد برأیه هلک و من شاور الرجال شارکها فی عقولها[همان، ش158.]؛ 10- هدف، وسیله را توجیه نمی کند: أتأمرونّی أن أطلب النَّصْرَ بالجور[همان، خطبه 126.]؛ 11- دوری از زیاده روی و تفریط: ثمرة التفریط الندامة و ثمرة الحزم السلامة[همان، کلمات قصار، ش181.]؛ 12- برنامه متنوع روزانه: ان للقلوب شهوة و اقبالاً و ادباراً فأتوها من قِبَل شهوتها و إقبالها فانّ القلب اذا کره عمی[همان، ش193.]؛ 13- خویشتن داری و نرمی: من لان عودهُ کثفت أغصانه[همان، ش214.]؛ 14- یکپارچگی و یکرنگی: الخلاف یهدم الرأی[همان، ش215.]؛
اسلاید 49: 15- نزاکت در برخورد: و اخفض لهم جناحک[همان، نامه 46.]؛ 16- اخذ حقوق به مقدار ضرورت، نه بیشتر از همه: و امسک من المال بقدرِ ضرورتک[همان، 21.]؛ 17- یکدل و یکزبان بودن: و أمره ألایعمل بشی ءٍ من طاعة الله فیما ظَهَر فیخالف الی غیره فیما أسرَّ[همان، 26.]؛ 18- مساوات با همگان داشتن: و آسِ بینهم فی اللحظة و النظرة[همان، 27.]؛ 19- وقت شناسی در کار ها: و أوقع کلّ أمر موقعه[همان، 53.]؛ 20-کار را به کاردان سپردن: فضع کل امرءٍ موضعه[همان، 53.]؛ 21- تماس و ارتباط مستمر با مردم: فلاتطولنّ احتجابک عن رعیتک فانّ احتجاب الولاة عن الرعیة شعبةٌ من الضیق و قلة علم بالامور[همان]؛ 22- کار امروز را به فردا نیانداختن: و امضی لکلِّ یوم عَمَله[همان]؛ 23- گاه دخالت مستقیم در کارها داشتن: ثم امور من امورک لابّد لک من مباشرتها[همان]؛ 24- ملاقات و ارتباط مستقیم با ارباب رجوع داشتن: و اجعل لذوی الحاجات منک قسماً تفرّغ لهم فیه شخصک و تجلس لهم مجلساً عاماً فتتواضع فیه لله الذی خلقک[همان]؛ 25- نظارت و مراقبت همیشگی داشتن: و ابعث العیون من أهل الصدق و الوفاء علیهم فانّ تعاهدک فی السرِّ لأمورهم حدوة لهم علی استعمال الأمانة و الرفق بالرعیة[همان].
اسلاید 50: 5-8 ) حسن ختام خدایاخدایا به ذات خداوندیت به اوصاف بی مثل و مانندیتبه لبیک حجاج بیتالحرام به مدفون یثرب علیهالسلامبه طاعات پیران آراسته به صدق جوانان نوخاستهکه ما را در آن ورطه یک نفس ز ننگ دو گفتن به فریاد رسامیدست از آنان که طاعت کنند که بی طاعتان را شفاعت کنندبه پاکان کز آلایشم دور دار وگر زلتی رفت معذور دار (سعدی /بوستان ، باب دهم در مناجات و ختم کتاب گلستان)
اسلاید 51: با تشکر فروان از حسن عنایت و توجه شما خوبان قربان شما-محمد ادیب نیا
اسلاید 52: وآخِرُ دَعوَیهِم اَن ِالحَمدُ لِلّه رَبّ ِالعَالمینَ (یونس/10: 10) سبزوار-95/11/14 دانشگاه حکیم سبزواری محمد ادیب نیا
اسلاید 53: نقد و بررسياگر کسي مدعي باشد با اصول فلسفه و منطق و عقل ميتواند همة رازها و حقايق عالم را کشف نمايد، روشن است که ادعايي بلندپروازانه و دستنايافتني دارد. در عين حال، اگر کسي گمان کند که با بياعتنايي به عقل و منطق نيز ميتواند به حقايق دست يابد، او نيز در خيالي خام به سر ميبرد.
اسلاید 54: عرفان حقيقي، «عرفاني عقلاني» است. نه تنها با عقلانيت سازگار است که همراه آن است. عرفان بدون عقلانيت، عرفاني انساني نخواهد بود همانطور که عقلانيت منهاي عرفان، از انسان، موجودي تک ساحتي و خشک و خشن ميسازد. انسان کامل، از ديدگاه اسلام، انساني است که همة ابعاد وجودياش هماهنگ با هم، پيشرفت نمايند. هيچ بعدي را فداي بعد ديگر نکند.
اسلاید 55: تذکر:عقلانيت مورد تأييد برخي معنويتهاي نوظهور عقلانيتي مادي و اين جهاني است. به همين دليل عقلانيتي منهاي دين و ناسازگار با دين و مدافع تساهل و تسامح است.
اسلاید 56: نکتة دوم: حقيقت آن است که اگر عرفان راهي است براي رسيدن به خدا و تقرب به او، بايد دانست که جز با عمل کردن به دستورات خداوند، وصول به چنين هدفي امکان ندارد. خداي متعال نيز فرموده است هر کس مرا ميخواهد بايد از پيامبر اسلام و احکامي که توسط او بيان ميشود پيروي نمايد: «قل ان کنتم تحبّون الله فاتّبعوني يحببکم الله».
اسلاید 57: نکتة سوم: هيچ انساني به درجة معرفتي و شهودي پيامبر اکرم و امامان معصوم نرسيده است و نخواهد رسيد و اين حقيقتي است که مورد اتفاق همة صوفيان مسلمان است. اما آن انوار قدسيه لحظهاي از عمل به دستورات شرعي فروگذار نکردند.
اسلاید 58: نکتة چهارم: اصولاً وصول به بينهايت و ادعاي استغناي کامل معنا و مفهوم ندارد. به تعبير مرحوم علامة محمدتقي جعفري، از شارحان بنام مثنوي معنوي: ... پايان اين سير و سلوک را مانند سير طبيعي و حرکت معمولي فرض کردن، از نهايت بيخبري است؛ زيرا تصور پايان و آغاز و وسط در بينهايت، آن اندازه بياساس است که فرو رفتن در تناقض ... لذا اين مطلب که جلالالدين ميگويد: «لو ظهرت الحقائق بطلت الشرائع» به بازيگري ذهني و رواني ما بيشتر مربوط است تا به واقعيابي ما. (تفسير و نقد و تحليل مثنوي، محمدتقي جعفري، ج11، صص118-119)
اسلاید 59: 5. ناسازگاري بُعد مادي و روحي وجود انساناين ويژگي را نيز ميتوان در بسياري از عرفانهاي شرقي، اعم از عرفانهاي هندي، بودايي و جيني فزون بر آن، در برخي از مکاتب اخلاقي و عرفاني يونان باستان از جمله مکتب کلبيون نيز مطرح بود برخي از آيينهاي ايران باستان همچون آيين ماني نيز کما بيش مدافع اين ايده بودند. در عرفان مسيحي نيز اين مسأله به قوت مطرح است.
اسلاید 60: كشف المحجوب،ص315: «از ابو علي سياه مروزي- قدس الله روحه- حکايت کنند که گفت: من به گرمابه رفته بودم و بر متابعت سنت ستره را مراعات ميکردم. گفتم: اي ابوعلي، اين مقصود را که منبع شهوات است که ترا مي به چندين آفت مبتلا دارد، از خود جدا کن؛ تا از شهوت بازرهي. به سِرّم ندا کردند که: «يا باعلي اندر مُلک ما تصرف ميکني؟ مر تعبية ما را عضوي از عضوي اوليتر نيست. به عزت ما که آن را از خود جدا کني، که ما در هر موي از آنِ تو صد چندان شهوت آفرينيم که اندر آن محل.» در توصيف عبدالرحمن مجذوب چنين گفتهاند: «كان من الاولياء الاكابر ... و كان مقطوع الذكر قطعه بنفسه اوائل جذبه»(طبقات الكبري عبدالوهاب شعراني، ج2، 127)
اسلاید 61: يکي ديگر از اموري که ناسازگاري بعد مادي و اينجهاني وجود انسان با بعد روحي و معنوي او را در مکاتب و آيينهاي دروغين عرفاني نشان ميدهد، مسألة انزوا و گوشهنشيني است. اينان غالباً اين کار را به هدف کسب توجه و تمرکز، لازم ميدانند. اصل در چنين عرفانهايي توجه و تمرکز و مديتيشن است. لذا هر چيزي که موجب تقويت اين حالت شود، «خوب» و با ارزش و هر چيزي که موجب ضعف در تمرکز و توجه گردد، «بد» و بيارزش تلقي ميگردد.
اسلاید 62: يکي ديگر از شواهد ناسازگار دانستن بعد اين جهاني وجود انسان با بعد روحي و معنوي او در عرفانهاي کاذب، مسألة بيتوجهي آنها به مسائل سياسي و حکومتي و نفي سياست و پليد دانستن آن است. در عرفانهاي کاذب به يک معنا اصالت با فردگرايي و لذتگرايي فردي است. آنچه که براي آنان مهم است سعادت سالک و عارف است و لو به قيمت مشاهدة ظلم و ستم بر مردمان باشد.
اسلاید 63: نقد و بررسينکتة اول: تعارضي ميان بعد مادي و بعد روحي وجود انسان نيست. نميتوان به انگيزة تقويت و سعادت يکي، ديگري را ناديده گرفت. بهرهمندي مشروع از لذتهاي جنسي نه تنها تعارض و تضادي با معنويت و عرفان ندارد؛ بلکه شرط تکامل معنوي انسان و يکي از بهترين اسباب و وسايل وصول به سعادت واقعي است.
اسلاید 64: نکتة دوم: اسلام با ديدگاه فرويدي و نگرش معنوي افرادي همچون اوشو نيز به شدت مخالف است و افسارگسيختگي و بيبند و باري در مسألة جنسي را به شدت نهي کرده است.
اسلاید 65: نکتة سوم: در نقد انزواطلبي و گوشهنشيني صوفيان و عارفان دروغين ميگوييم که حق آن است که براي اصلاح درون هرگز نميتوان از اصلاح برون غافل بود. اين دو چنان در هم تنيدهاند که تفکيک آنها از يکديگر بسيار دشوار است. به همين دليل عرفان حقيقي و عارفان حقيقي افزون بر مبارزه با دشمن درون، با دشمنان بيروني نيز مبارزه ميکنند و اين مبارزه را براي حيات معنوي انسان لازم ميدانند. هر چند مبارزات دروني را دشوارتر و سختتر از مبارزات بيروني ميدانند.
اسلاید 66: نکتة چهارم: راه اصلي وصول به هدف عرفان، «بندگي» خداوند است. بندگي به معناي عام. بندگي در همة ارکان و ساحتهاي وجودي انسان. هر يک از غرايز انساني، از جمله غريزة نوعدوستي و ديگرخواهي نيز بندگي خاص خود را دارند. عارف حقيقي کسي است که حق بندگي همة ابعاد وجودياش را ادا ميکند. نميتوان ادعاي محبت خدا و عشق الهي داشت اما نسبت به مخلوقات او بياعتنا بود و در سياست و مديريت و تدبير امور بندگان الهي هيچ دخالتي نکرد و خود را کنار کشيد.
اسلاید 67: نکتة پنجم: دربارة رابطة معنويت و سياست نظريات متعددي مطرح شده که ميتوان همة آنها را در دو طيف گستردة «نظرية جدايي معنويت از سياست» و «نظرية تعامل معنويت و سياست» جاي داد. نظرية جدايي معنويت و سياست دو دسته مدافع دارد: از طرفي برخي از معنويتگرايان دروغين و سرکردههاي عرفانهاي کاذب به پندار دفاع از معنويت ميخواهند آن را از سياست دور نگه دارند و از طرف ديگر برخي از سياستمداران و قدرتگرايان غير الهي به منظور بهرهبرداريهاي مادي و اجتماعي از تودهها و بازگذاشتن دست سياستمداران براي حفظ قدرت و سياست خود، ساحت سياست را جداي از ساحت عرفان و معنويت ميدانند. حق آن است که اين نظريه، از طرفي ناشي از عدم درک درست عرفان و معنويت است و از طرف ديگر معلول برداشت نادرست از سياست است.
اسلاید 68: نکتة ششم: نفس قدرت و سياست را نميتوان خوب يا بد دانست. اگر همراه با معنويت حقيقي و در راستاي تحقق معارف الهي و خدمت به خلق خدا باشد، جزء بهترين کارهاست. اما اگر موجب غرور و خودبزرگبيني و ستم بر زيردستان و تجاوز به حقوق و مقررات الهي باشد، بد است. بنابراين نميتوان سياستمداران و قدرتگرايان را صرفاً به اين دليل که دنبال سياست و قدرتاند افرادي بد و پليد دانست.
اسلاید 69: نکتة هفتم: بزرگترين طراحان معنويت و عرفان در بين بشريت، يعني پيامبران و اولياء دين، همگي براي استقرار نظام سياسي و حکومت ديني و الهي تلاش کردهاند و با طاغوتهاي زمان خويش درافتادهاند و لحظهاي در مبارزه با ظلم و ظالمان کوتاهي نکردهاند. و اين خود بهترين دليل براي همراهي معنويت و عرفان حقيقي با سياست و تدبير امور اجتماعي مردمان است.
اسلاید 70: نکته هشتم: سرکردههاي عرفانهاي کاذب هر چند در ظاهر با سياست و سياستمداران مخالفاند و پيروان خود را به عدم دخالت در سياست و مسائل اجتماعي دعوت ميکنند، اما ترديدي نيست که هدف اصلي و پنهان آنان از چنين توصيهاي هدفي سياسي است. اگر نيک بنگريم ميبينيم که عرفانهاي کاذب خود پديدههايي کاملاً سياسي هستند. لذا از سوي قدرتمندان و سياستمداران غربي به شدت مورد تبليغ و حمايت قرار ميگيرند. چگونه ميتوان باور کرد که پديدهاي که مخالف سياست باشد، از سوي سياستمداران و قدرتمندان تبليغ شده و از هر گونه حمايتي برخوردار گردد؟ بهترين مکانها و تفريحگاهها از سوي اربابان زر و زور و سياست در اختيار آنان قرار گيرد؟
اسلاید 71: 6. انکار معاد و طرح مسألة تناسخ وجه مشترک همة عرفانهاي شرقي و غربي و سرخپوستي همين است. البته اين مسأله، امر جديدي نيست. تناسخ از ويژگيهاي مشهور اديان و آيينهاي هندي است. در يونان باستان و از سوي فيثاغوريان هم مطرح شده است. (در عالم اسلام ظاهراً فقط دروزيها به تناسخ اعتقاد داشتهاند)
اسلاید 72: نقد و بررسيتناسخ به اين معنا که مکاتب هندي و بودايي و آيينهاي نوظهور معنوي مثل اوشو و اکنکار و کوئليو ميگويند قطعاً باطل است. هم از نظر فلسفي و هم از نظر ديني. اين استدلال اوشو براي اثبات تناسخ که ميگويد من خودم وجودهاي سابقم را مشاهده کردهام و با تجربة شخصي به آن رسيدهام، معلوم است که هيچ ارزش منطقي و عقلاني ندارد. در مقابل آن به سادگي ميتوان ادعا کرد که ميليونها نفر ديگر چنين تجربهاي نداشتهاند. هيچ يک از ما زندگيهاي قبلي خود را نديدهايم. بر اساس قانون کارما، اموري از قبيل توبه، استغفار، عفو الهي، احباط عمل، و امثال آن هيچ جايگاهي ندارند. هر عملي عکسالعمل قطعي خود را دارد و با هيچ وسيلهاي نميتوان عکس العمل آن را حذف کرد.
اسلاید 73: مدافعان تناسخ، اعتقاد به آن را به معناي دادن فرصت به انسانها براي تکميل شخصيت خود ميدانند. اما اين نيز آرزويي بي مورد و بيوجه است. خداوند ابزار و وسايل دروني و بيروني هدايت را در اختيار همة آدميان قرار داده است: عقل به منزلة پيامبر دروني و هزاران پيامبران بيروني. در قرآن کريم از زبان برخي از جهنميان آمده است که آرزوي بازگشت مجدد به اين دنيا را دارند اما به آنان فرصت داده نميشود.
اسلاید 74: تبليغ کثرتگرايي عرفانيبه سوي كعبه راه بسيار استمن ز دريا شوم تو از خشكي (قاآني)راهها به تعداد انفاس خلايق است. هيچکدام ترجيحي بر ديگري ندارد. مهم نتيجه است، نه وسيله.سماع و رقص عارفانه به همان اندازه درست است که عرفان اسلامي مبتني بر شريعت. عرفانهاي هندي و شرقي و غربي و امثال آن، به همان اندازه ما را به نتيجه ميرسانند که عرفان مبتني بر وحي.
اسلاید 75: نمونههايي از نگرشهاي کثرتگرايانه صوفيان1. تحسين دزدي براي مبارزه با نفس و درمان بيماريهاي قلبي؛ 2. توجيه عمل خلاف شرع سماع، به اين صورت که ارتکاب اين معصيت موجب دوري از ساير گناهان ميشود: «اگر دست بر هم زنند، هواي دستشان بريزد و اگر پاي بردارند، هواي پايشان كم شود. چون بدين طريق هوا از اعضايشان نقصان گيرد، از ديگر كبار خويشتن نگاه توانند داشت.» (اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابي سعيد، محمد بن منور، ص223.3. ترويج عشق مجازي و همنشيني با نوجوانان زيبارو در تو كه به ديدة صفا مينگريم ني از پي شهوت و هوا مينگريم ديدار خوشت آيينه لطف خدا استما، در تو بدان لطف خدا مينگريم
اسلاید 76: نمونههايي از نگرشهاي کثرتگرايانه(2)4. تشويق مريدان به گناه براي رهايي از غرور 5. تشويق مريدان به ارتکاب گناه براي نيل به مقام تائبين «التائب من الذنب کمن لاذنب له». 6. تشويق به گناه به منظور آشنايي فرد گناهکار با حجابهاي ظلماني)مناقب العارفين، شمسالدين افلاكي، ج1، صص439-440.)
اسلاید 77: نمونههايي از نگرشهاي کثرتگرايانه(3)7. بِکتاشيه: خواندن دعاي «ناد علي» و دم گرفتن و نواختن ني و امثال آن را به جاي نماز و روزه و ساير وظايف شرعي تلقي ميکنند (دانشنامة جهان اسلام، حرف ب، بکتاشيه، ج3، ص653.)8. در احوالات مولوي چنين نقل شده است که در حال گوش دادن به نواي رَباب بود که کسي به او تذکر داد که وقت نماز عصر فرا رسيده است. اما او در پاسخ وي گفت: «ني ني آن نمازِ ديگر، اين نماز ديگر. هر دو داعيان حقّند. يكي ظاهر را به خدمت ميخواهد و اين ديگر باطن را به محبّت و معرفتِ حق دعوت مينمايد.» (مناقب العارفين، شمسالدين افلاكي، ج1، ص395.)
اسلاید 78: نمونههايي از نگرشهاي کثرتگرايانه(4)9. ابوسعيد ابوالخير (375-440ق) حاضر نشد براي نماز دست از سماع صوفيانه بکشد و همانطور که در حال رقص بود، ميگفت: «ما در نمازيم»! (اسرار التوحيد في مقامات الشيخ ابيسعيد، محمد بن منور، ص240.)
اسلاید 79: نمونههايي از نگرشهاي کثرتگرايانه(5)10. عبدالرحمن جامي در شرح احوال ميرة نيشابوري: روزي ميره مشاهده کرد جمع کثيري از مردمان به ديدار او ميآيند. «از خادم پرسيد كه «اينان كهاند؟» گفت: «به خدمت تو ميآيند». صبر كرد. هيچ نگفت تا به سربالايي رسيد و بادي سخت ميجست. بند شلوار بگشاد و بول آغاز كرد؛ چنان كه جامههاي خود و جامههاي ايشان را پليد كرد. آن قوم گفتند: «احسنت! زهي شيخ و زهي معاملت نيكو!» همه از وي منكر بازگشتند.» (نفحات الانس، ص264)
اسلاید 80: نمونههايي از نگرشهاي کثرتگرايانه(6) 11. برخي از ملامتيان به منظور مبارزه با نفس از خواندن نماز نيز پرهيز داشتند و بعضاً به صورت برهنه در ميان مردمان به راه ميافتادند. به عنوان نمونه زماني که شهاب الدين سهروردي، در دمشق در جستجوي شيخ علي کردي، بود مردمان او را از نزديک شدن به وي برحذر داشته و گفتند: «هذا رجل لايصلّي و يمشي مكشوف العورة اكثر اوقاته». (روض الرياحين في حكايا الصالحين، عبداللَّه اليافعي، صص481-482 حکايت 443)
اسلاید 81: نمونههايي از نگرشهاي کثرتگرايانه(7)12. برخي از صوفيان معاصر براي وصول به مقام «بيخودي» از مواد تخدير کنندهاي چون بنگ و افيون نيز استفاده ميکنند. «صوفيه براي تحريک اعصاب و نيل به حالي که از آن تعبير به بيخودي ميکنند گاه به مواد تخديرکننده يا سکرآور متوسل ميشدهاند. شاذِليه با قهوه به تحريک اعصاب ميپرداختهاند. و گويند هم شاذلي مخترع شربت قهوه بوده است. ... بعضي ديگر به بنگ و چَرْس ميپرداختهاند و برخي هم دست به شراب ميزدهاند و از اين همه قصدشان رهايي از خود و از خودي بوده است با وسايل مصنوعي.» (ارزش ميراث صوفيه، عبدالحسين زرينکوب، ص94)
اسلاید 82: نقد و بررسي (1)1. از صوفيان رفتارها و سخنان متضادي در اين باب به دست ما رسيده است. برخي از آنان عليرغم تأکيد بر پايبندي نسبت به دستورات شرعي و نادرست شمردن هر گونه شريعتگريزي، در مواقعي يا خود رفتارهاي کاملاً خلاف شرع را مرتکب ميشدند و يا سخنان خلاف دين بر زبان ميراندند و يا آنکه رفتارها و سخنان خلاف دين ديگران را مورد تأييد قرار ميدادند. مثلاً، بايزيد بسطامي، به دليل آنکه نميدانست پيامبر اکرم چگونه خربزه ميخورده است، از خوردن آن اجتناب ميکرد. و يا از گفتگو با پيري که آب دهان خود به سوي قبله انداخته بود، صرف نظر کرد. در عين حال، همين فرد در شطحيات خود سخناني خلاف شرع دارد.
اسلاید 83: نقد و بررسي (2)2. رسيدن به منزل مقصود و برخورداري از قرب الهي و مقام فناي حقيقي، که اوج اهداف عارفان است، راه ويژة خود را ميطلبد؛ با هر راهي نميتوان به اين هدف رسيد. رسيدن به مقام فنا و قرب الهي را نميتوان با نافرماني او به دست آورد! چگونه ممکن است با ناديده گرفتن فرمانهاي محبوب و معشوق بتوان به بارگاه او راه يافت؟ يک عاشق حقيقي هرگز به خود اجازه نميدهد که لحظهاي از ياد معشوق غافل بماند؛ در همة حرکات و سکناتش همواره به دنبال رضايت معشوق است.
اسلاید 84: نقد و بررسي (3)3. هيچ کس توانايي رسيدن به اوج معنويت پيامبر اسلام و امامان معصوم را ندارد. آنان با بالا رفتن از نردبان شريعت به آن مقام رفيع دست يافتهاند. پيامبر تا آخرين ساعات عمر لحظهاي در انجام دستورات الهي کوتاهي نکرد. اميرمؤمنان در محراب نماز به شهادت رسيد و امام حسين در ساية عمل به فريضة امر به معروف و نهي از منکر به آن مقام بزرگ دست يافت.4. عقل و شرع حکم ميکنند که بهترين و صائبترين وسيلة وصول به حقيقت بلکه تنها وسيلة آن، متابعت از شريعت وحياني است. چگونه ممکن است راههاي بهتر و سادهتري باشد اما خداوند آن را از بندگان دريغ نمايد؟ اگر حقايقي باطني وجود دارند که دارند و اگر راهي براي وصول به آنها وجود دارد، اين راه منحصر در راه شريعت است و بس.
اسلاید 85: کار خارق العاده و حقانيتاگر کثرتگرايي عرفاني نادرست است پس کارهاي خارق العادهاي که از برخي مرتاضان و صوفيان و عارفان ساير ملل و اديان مشاهده ميکنيم را چگونه بايد توجيه کرد؟ تلقي بسياري از مردمان اين است که انجام اين کارها نشانة حقانيت است. و حتي بعضاً برخي از صوفيان بودهاند که در عمل همين مسأله را القا ميکردهاند و در پاسخ نقدهاي دينياي که به عملکردهاي آنان ميشد، با ابراز و اظهار کاري خارق العاده، بر شريعتگريزي خود سرپوش مينهادند. نقل ميکنند: ابوسعيد ابوالخير، در روز روشن شمعي را برافروخته بود؛ شخصي به او اعتراض کرد و اين کار را مصداق اسراف دانست. ابوسعيد به جاي پاسخ منطقي دادن به اين نقد و يا پذيرش آن و تشکر از ناقد، با ابراز کرامتي! سر و صورت ناقد را در آتش سوزاند و سپس اين شعر را سرود که: هر آن شمعي که ايزد برفروزد کسي کش پف کند سبلت بسوزد.) اسرار التوحيد، ص112.(
اسلاید 86: کار خارقالعاده نشانة حقانيت نيست (1)روح انساني داراي قدرتي شگفتانگيز است. هر انساني اگر بتواند غرايز حيواني را سرکوب نمايد، ميتواند از قدرت روح خود استفاده کند. سنت الهي در اين عالم به اين صورت است که هر کس به هر ميزان و به هر انگيزهاي که تلاش نمايد، از حاصل تلاش خود بهره خواهد برد.
اسلاید 87: کار خارقالعاده نشانة حقانيت نيست (2)به ابوسعيد ابوالخير گفتند: «فلان کس بر روي آب ميرود.» وي در پاسخ گفت: «سهل است، بزغي (قورباغه) و صعوهيي (گنجشک) نيز بر روي آب ميرود.» دربارة شخص ديگري گفتند که: «فلان کس در هوا ميپرد» باز هم در پاسخ گفت: «زغني و مگسي نيز بر هوا ميپرد» دربارة شخص ديگري نيز گفتند: «فلان کس در يک لحظه از شهري به شهري ميرود.» ابوسعيد در پاسخ گفت: «شيطان نيز در يک نفس از مشرق به مغرب ميرود. اين چنين چيزها را بس قيمتي نيست. مرد آن بود که ميان خلق نشيند و داد و ستد کند و زن خواهد و با خلق درآميزد و يک لحظه از خداي خود غافل نباشد.» )نفحات الانس، عبدالرحمن جامي، ص305.(
اسلاید 88: بسياري از عارفان مسلمان به آن توجه داده و تصريح کردهاند کساني که از راههاي خلاف شرع به کرامات و انجام کارهاي خارقالعاده دست مييابند، کافر و زنديقاند.[1] و به طور جد از سالکان خواستهاند که «اگر كسي را داراي چنان كراماتي يافتيد كه در آسمان ميپرد، دلباخته او نشويد تا آن گاه كه رفتار او را در برابر امر و نهي الهي و رعايت آداب شرعي ببينيد.»[2] کارهاي خارق العادهاي را ميتوان از کرامت الهي دانست که در ساية عمل به دستورات الهي به دست آمده باشند، هر چند هيچ عارف حقيقي عملي را براي دست يابي به کارهاي خارق العاده انجام نميدهد. او فقط براي رضايت الهي کار ميکند اما چون که صد آمد نود هم پيش ما است. هر کس به هر ميزاني که به خدا تقرب بجويد، به همان ميزان نيز از قدرت فوق طبيعي بهرهمند ميشود. [1]. ر.ک: نفحات الانس، عبدالرحمن جامي، ص26. به نقل از شيخ شهابالدين سهروردي.[2]. الرسالة القشيرية، عبدالکريم بن هوازن القشيري، ص14.
اسلاید 89: کار خارقالعاده نشانة حقانيت نيست (3)علامة بحرالعلوم:«و اما استاد عام شناخته نميشود مگر به مصاحبت در خلاء و ملاء و معاشرت باطنيه و ملاحظة تماميت ايمان جوارح و نفس او و زينهار به ظهور خوارق عادات و بيان دقايق و نکات و اظهار خفاياي آفاقيه و خباياي انفسيه و تبدل بعضي از حالات خود به متابعت او فريفته نبايد شد چه اشراف بر خواطر و اطلاع بر دقائق و عبور بر ماء و طي زمين و هوا و استحضار از آينده و امثال اينها در مرتبة مکاشفة روحيه حاصل ميشود و از آن مرحله تا سر منزل مقصود بس منازل و مراحل است و بس راهروان اين مرحله را طي و از آن پس از راه افتاده؛ به وادي دزدان و ابالسه داخل گشته و از اين راه بسي کفار اقتدار بر بسياري از اين امور حاصل. بلکه از تجليات صفاتيه نيز پي به وصول صاحبش به منزل نتوان برد.» (دو رساله در سير و سلوک، رسالة سير و سلوک سيد بحر العلوم، ص81.
اسلاید 90: مکاشفات رحماني و حقانيت مکاشفات رحماني نيز هرگز نشانة حقانيت سالک نيستند. حداکثر اين است که چنين حالتي همچون رؤياهاي صادقه است. هرگز نميتوان ديدن رؤياهاي صادقه را نشانة ولي الهي بودن يک فرد دانست. چه بسيارند افراد تبهکار و گناهآلودي که خوابهاي صادق ديده و ميبينند. عزيز مصر، که فردي بتپرست و غير موحد بود، خواب صادق ديد! البته اين سخن درستي است که داشتن مکاشفه نيازمند لطافت روحي خاصي است؛ اما لطافت روحي داشتن يک حرف است و حق بودن حرفي ديگر. افزون بر اين، «کشف و مکاشفه در نزد اولياي خدا و عارفان وارسته از امور پيش پا افتادهاي است که کمترين اعتنايي به آن ندارند و هيچ توجهي به آن نميکنند. ... اولياي خدا اين امور را بازيهايي کودکانه تلقي ميکنند.» در جستجوي عرفان اسلامي، صص305-307.
اسلاید 91: جايگاه استاد در اين تلقي در حقيقت جايگاه پيامبران و بلکه جايگاه خدا است. زيرا پيامبران جرأت و جسارت تخلف از دستورات خداوند را ندارند و خود را فقط واسطة ابلاغ دستورات و خواستههاي الهي به بشر ميدانند و خداوند نيز اختياري جز ابلاغ دستورات او را به آنان نداده است: «و ما علي الرسول الا البلاغ»؛ اما استاد و پير در تصوف و عرفانهاي کاذب حقِ هر گونه دخالت و تصرفي در احکام الهي را دارد. به همين دليل ممکن است به سالک دستور دهد دزدي کند. و او نه تنها حق سرپيچي از اين دستور را ندارد؛ بلکه حق چون و چرا هم ندارد.
اسلاید 92: علت تأثيرگذاري عرفانهاي کاذبعلت اصلي جهل افراد است: (عامل اصلي همة انحرافات در تاريخ اسلامي را ميتوان جهل ناميد: دعاي اربعين امام حسين)معمولاً اعضاي اين فرقهها دلبستهتر و پايبندتر هستند.مخفي کاري آنان اين حالت را در ذهن خيلي افراد ايجاد ميکند که حتماً چيز مهمي دارند ...کنترل همة جوانب زندگي مريدان از نوع غذا، محل مسکن، همسر، لباس و ...
اسلاید 93: بمباران محبت: وعده شغل، مسکن، تسکين آلام روحي، بهبود امراض مزمن يا صعب العلاج جسمي، قرار گرفتن در محيطي صميمي، يافتن ياران شفيق ... ادعا ميکنند که راهي سريع، مرحلهبندي شده و قابل اجرا براي رسيدن به حقيقت دارند. که نيازي به عمل به دستورات ديني ندارد.ساده و در دسترس جلوه دادن تجربههاي معنوي جديدکمکاري عالمان و مبلغان ديني در ارائة معارف معنوي
اسلاید 94: نقش سياستبازان در ترويج عرفانهاي کاذببهرهبرداري از برخي آموزههامثلا آموزة درونگرايي افراطي و گوشهنشيني و آموزة تناسخدر اغلب آيينهاي جديد اعتقاد به تناسخ که به گونهاي ملازم با جبر اجتماعي و سياسي هم هست، وجود دارد. حتي در عرفان اکنکار آمريکايي اين اعتقاد جايگاه بسيار بالايي دارد. و اين ابزار خوبي در دست زورگويان و ستمگران است. با اين اعتقاد ميتوان جلوي خيلي از شورشهاي اجتماعي و سياسي را گرفت. و افراد را به اميد زندگي بهتر در مرحلة بعدي ساکت نگه داشت.
اسلاید 95: ايجاد پايگاه:نقش کينياز دالگورکي، شاهزادة روسي، در پيدايش بابيت و بهايئت. شرکت در درس سيدکاظم رشتي آشنايي با سيدعليمحمد شيرازي. معتاد کردن او و القا انديشههاي خود به او. کمکم به سيد گفت شما نمايندة امام زمان هستيد و من به شما و مقام بسيار والايتان واقفم. خود سيد هم باورش شد. امروزه فرقهاي شده است که کاملاً در اختيار استکبار و عليه مسلمانان اقدام ميکند.
اسلاید 96: مقابله با معنويت اسلام شيعي:تقويت اسلام فردي و منهاي سياست. اسلام منهاي روحانيت، اسلام منهاي مديريت. به عنوان مثال در ايران اسلامي از سال 42 به بعد ميبينيم که مشايخ صوفيه روابط خوبي با دربار شاه داشتند. به مقامات عالي ميرسيدند. در زمان دکتر اقبال خانقاهها رشد کردند.
اسلاید 97: مهار قدرت مرجعيت: نقش مرجعيت را در خنثي كردن توطئههايش به وضوح در سدههاي اخير ديدهاند. بر اين اساس با ترويج چنين فرقههايي، به محوريت دادن به نقش پير و استاد در حقيقت ميخواهند بديلي براي مرجعيت ايجاد كنند.
اسلاید 98: راههاي مقابلهراههاي علمي:شناخت عرفان حقيقي و عرفانهاي کاذبعلم مقدمة عمل است. اگر جهل مهمترين عامل اثرگذاري اين نوع مکاتب است، نخستين گام براي مقابله، شناخت و آگاهي است.طراحي مهندسي اخلاقي و تربيتي در سطح خرد و کلانپرهيز از نگاه بخشي و جزيرهاي. تأکيد بر عقلانيت و پرهيز از امور خرافي:بيشتر فريبخوردگان اين عرصه زنان هستند. رؤيابيني، فالبيني، طالعبيني، کفبيني، سنگدرماني و فرادرماني و سحر و جادو و احضار روح و ...جلوگيري از نفوذ خرافات در عزاداريها. به ويژه عزاداريهاي خانگي!
اسلاید 99: راههاي عمليافشاگري و ايجاد حساسيت در ميان افراد و خانوادههاجلوگيري از فعاليتهاي خزندة دشمنان و تهاجم اخلاقي و معنوي آناناستفاده از ظرفيت مجالس مذهبي و خانگي و پايگاههاي بسيج براي معرفي عرفان حقيقياحياي ابعاد عرفاني و اخلاقي عاشورا، فاطميه، شعبانيه، دهة فجر، هفتة دفاع مقدس و امثال آن.
اسلاید 100: Drsharifi.ir4. ارائة الگوهاي عيني:داستانهاي عارفان و عالمان راستين؛ داستانهاي شهيدان.5. خودسازي به منظور جامعهسازي:نيروهاي ارزشي ميتوانند الگوي عيني و متحرک ارزشها و اخلاقيات اسلامي باشند.
اسلاید 101: مشخصههاي عارفان حقيقي
اسلاید 102: 1. متأخر از وحیعرفان ناب اسلامی و عرفان حقیقی، بر خلاف عرفان کاذب اسلامی، همواره متأخر از وحی و بلکه مُلهَم از وحی می باشد.
اسلاید 103: 2. مطابق با عقل حقیقی و فلسفة متعالیهمواره بین عرفان راستین با عقل و حکمت، سازگاری و نسبت طولی وجود دارد بلکه می توان چنین ادعا کرد که هیچ یک از آموزه ها و مشهودات عرفانی نباید مورد ستیزة عقل سلیم و مبانی قطعی فلسفی واقع شود.
اسلاید 104: 3. یاد خدانيست در لوح دلم جز الف قامت يار/چه کنم حرف دگر ياد نداد استادم الهي و الحقني بنور عزّک الابهج فاَکون لک عارفاً و عن سواک منحرفاً و منک خائفاً مراقباً
اسلاید 105: 4. محبت نسبت به همة آفريدهها (صلح کل)به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوستعاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست يکي از بارزترين نمودهاي محبت عام به همة مخلوقات را ميتوان در نوع مراودات و مناسبات عارفان حقيقي با محيط زيست مشاهده کرد. برخي: اديان هندي مشکل محيط زيست را حل ميکنند.اما اسلام نه حيوانات را خدا ميدانند و نه اجازة تصرف بيمبنا در آنها ميدهد.داستان علامه مجلسي و محافظت از بچه گربهعلامه بحر العلوم و داستان شکت عنک عصفورة في الحضرة
اسلاید 106: 5. محبت به همة انسانها لعلّک باخع نفسک الا يکونوا مؤمنين پيامبر اکرم: مردمان همگي، عيال خداوندند، پس محبوبترين افراد در نزد خداوند، نيکوترينشان نسبت به عيال خداوند است. داستان صاحب فصول:در پاسخ اين پرسش که: «اگر بداني چند ساعت ديگر به مرگت مانده است، در اين چند ساعت چه ميکني؟» ميگويد: «روي سکوي در خانهام مينشينم تا نيازهاي مردم را برآورده سازم. شايد کسي بيايد و از من چيزي بخواهد و نيازي داشته باشد؛ گر چه آن نياز استخاره باشد.» بحر العلوم و شاگردش سيد جواد عاملي صاحب مفتاح الکرامة و عدم آگاهي از نيازهاي همسايهداستان سري سقطي و استغفار سيساله براي يک الحمدلله
اسلاید 107: 6. نااميدي از انسانهاامام علي (ع) به فرزندشان امام حسن (ع) توصيه ميکند که: ان استطعت ان لايکون بينک و بين الله ذو نعمة فافعل. عارفان حقيقي از خلق و خوشايندها و بدآيندهاي آنان، بينيازند. به دليل هيچکاره دانستن مردم و خدا را يگانه فاعل حقيقي دانستن تحمل جفاي خلق نيز بر آنان آسان ميشود. البته تحمل جفاي خلق ملازم با ظلمپذيري نيست.
اسلاید 108: 7. خوددوستي روانشناختيبه شدت مراقب و مواظب خودشان هستند. به همين دليل هرگز به وضع موجود خود قانع نيستند. دائماً در انديشة بهتر کردن اوضاع دروني خودند. يا ايها الذين آمنوا عليکم انفسکم لايضرکم من ضلّ اذا اهتديتمخوددوستي به معناي خودبزرگبيني نيست. تواضع آنان از همه کس بهتر است.
اسلاید 109: 8. ناشناخته بودنغير از خود فرد هيچکس نميتواند عارف بودن يا نبودن کسي را درک کند. ما تنها ميتوانيم علائم و نشانههايي را به دست آوريم. کساني که به گوهر راستين عرفان دست يافته باشند اهل تظاهر و به دنبال اسم و رسم و عنوان نيستند. به همين دليل براي عامة مردمان قابل شناخت و تشخيص نيستند.هر که را اسرار حق آموختند مهر کردند و زبانش دوختند.سرّ حق را آن سزد آموختن کز بيانش لب تواند دوختن
اسلاید 110: مرحوم بهاري همداني در تذکرة المتقين:از جملة آنها [مغرورين] طايفهاي است که خود را عارف ميدانند و از عرفان اکتفا کرده به پوشاک و خفض الصوت و سر پائين انداختن و آه سرد کشيدن و شبيه گريه به جا آوردن لاسيما اگر بشنود کلامي را در عشق و محبت و توحيد و فقر مع عدم معرفة معناها بل بعضي تجاوز کرده به شهيق و نهيق و اختراع بعضي از اذکار و التغني بالاشعار و ساير حرکات شنيعه به گمان اينکه اين اطوار شخص را به مقامي ميرساند. نه چنين است، بل اسباب سخط و غضب الهي است.
اسلاید 111: 9. صراحت و اجتناب از مبهمگوييهرگز به بهانة اينکه زبان عرفان زباني خاص است سخنان چند پهلو که موجب سوء استفادة ديگران شود، بر زبان نميرانند. همانگونه که پيامبران و امامان معصوم چنين بودند. هرگز به گونهاي سخن نميگفتند يا به گونهاي رفتار نميکردند که هر کسي برداشتي متناسب با ميل خود از گفتار و رفتار آنان داشته باشد.
اسلاید 112: البته اقتضاي مباحث عرفاني آن است که در مواردي در لفافه و با استفاده از قالبهاي ادبي مجاز و استعاره و کنايه و امثال آن سخن گفته باشند. طبيعي است که الفاظ تاب تحمل همة معاني را ندارند. افزون بر اين، همة عارفان نيز لزوماً شناخت کافي از زبان و توانمنديهاي ادبي زبان خود را ندارند. برخي از آنان اديبان زبردست و زبانشناسان سرشناسي بودند و اينان در بسياري موارد ميتوانستند مضامين بلند عرفاني را با استفاده از قالبهاي زباني متعارف و بدون گرفتار شدن در سخنان دو پهلو، بيان کنند، اما برخي ديگر، که از چنين توانمنديهايي بيبهره بودند.
اسلاید 113: 11. تأکيد بر رياضتهاي شرعي رسيدن به کمال و سعادت نهايي بدون رياضت و تمرينهاي سخت جسمي و روحي امکانپذير نيست. «لن تنالوا البرّ حتي تنفقوا مما تحبون» «افضل الاعمال ما اکرهت عليه نفسک»
اسلاید 114: آيا رياضت ارزش مقدمي و وسيلهاي و ابزاري دارد يا ارزش غايي و نهايي؟ روشن است که ارزش رياضت ارزشي مقدمي و ابزاري است. اما آيا ميتوان از هر وسيلهاي براي رسيدن به خدا کمک گرفت؟ جواب منفي است. بر اساس نظام علّي و معلوليِ حاکم بر عالم، هر فعلي معلول خاص خود را دارد و هر معلولي، علت ويژة خود را ميطلبد. رياضتها هم به منزلة علتهايي براي وصول به همان هدف مقدس هستند. اما اينکه چه نوع رياضتي واقعاً ما را به آن هدف ميرساند و چه نوع رياضتي ما را از آن دور ميسازد، از دو راه ميتوان فهميد: عقل و شرع.
خرید پاورپوینت توسط کلیه کارتهای شتاب امکانپذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.
در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.
- پاورپوینتهای مشابه
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.