صفحه 1:
Poe re eat Pore
درس اول
يايه ى نهم
صفحه 2:
نشان. نكا
ان تکار
SS)
اعتراف
آگاه کردن: بیدار کردن
مرو زر ات
افراد درست كار
طلایی
صفحه 3:
بامدادى كه تفاوت نكند ليل و نهار خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار
با نام خدایی آغاز میکنیم که آفریننده روج و عقل و آدمی است؛ هیچ فکری نمیتواند از اين انديشه بالاتر و برتر برود
آفرینش همه تنبه خسداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقسرار
او خدایی است که آفرينندة همه چیز است؛ جهان مادری و جهان اخرت. خدایی که روزی میرساند و راه را به ما نشان میدهد.
این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود هر که فکرت نکند. نقش بود بر دیوار
خداوند همه چیز را آفریده است؛ کیوان بالاترین سیاره آسمان, آسمان گردنده: ماه پر نور و سیارف ناهید و خورشید
كوه و دريا و درختان: همه در تسبيحاند نه هم مستمعى؛ فهم كند اين آسرار
تلاش براى ديدن خداوند كار بيهودهاى است و اين كار به جز أزردن و رنجاندن جشمهاء فرجامی ندارد.
ت هت که م رعان محر می Bas آخر ای خفته. سر از خواب جهالت. بردار؟
صالی است که با چشم دیده میشود از این روی, آنچه که فراتر از دیدن و احساس انسان باشد» غیر قابل درک و فهم است.
تا کی آخر چو بنفشهه سر غفلت در پیش حیف باشد که تو در خوابی و نرگس. بیدار
چون خداوند را آنچنان که شایسته اوست؛ نمیتوانیم بشناسیم, پس آن چنان که شايستة اوست؛ وی را نمیتوانيم ستایش کنیم.
بنابراين» بايد جون و چرا درباره خداوند را کنار بگذاریم و کمر بندگی برای اطاعت خداوند ببندیم.
صفحه 4:
که تواند که Ge jolie oa یا که دانه که بر آرد کل صد برگ از Ob
آلسان دنا و آگاه در اتجام کرها موفق و پیرور است آگاهی و دانش سبب شادایی و نشاط دل اسان ميشود.
عقل حيران شود از خوش 4 زرين عنب فهم عاجز شود از حفة ياقوت انار
Ws gai واه اتقام غارها املق و ويووز بنك Sip ge Oy ib Gas Sy BUN
باك و بى عيب خدايى كه به تقدیر عزیز ماه و خورشی د مسخر کند و ليل و نهار
انسان دانا و آگاه در انجام کارها موفق و پیروز است. آگاهی و دانش سبب شادابی و نشاط دل انسان میشود.
تا قيامت سخن آندر کرم و رحصمت او همه گویند و یکی گفته نیاید ز هزار
انسان دانا و آگاه در انجام کارها موفق و پیروز است. آگاهی و دانش سبب شادابی و نشاط دل انسان میشود.
LS jb cas’ ز عدد یرون است شکرانعام تو هرگز نکند شکر زار
انسان دنا و آگاه در انجام کارها موفق و پیروز است. آگاهی و دانش سیب شادابی و نشاط دل انسان میشود.
سعدیا راننت روان گهی نت عادت:بزدند راستن کن که.به:مد- ول تزسه کج رفتار
فشان فا و plas ja alll کارها موفق وپیرفز اسن. آگاهی و دانان سب شافانی و ظفل اسان مشود
صفحه 5:
DANN خود آر زیأیی تهنه لها له HUMOR
سوال ا: چند نمونه از جلوه های زیبایی آفرینش و نعمت های خدا را در درس بیابید و بیان کنید
عقل حيران شود از خوشة زرين عنب فهم. عاجز شود از حقة ياقوت انار
كه تواند که دهد میسوة آلوان از جوب؟ يا که داند که بر آرد گل صد برگ از خار؟
ياك و بى عيب خدايى كه به تقدير عزيز ماه و خورشيد مُسَخر كند و ليل و نهار
سوال ۲: مفهوم آیة ؟5 سورة «اسراء» با كدام بيت درس» تناسب دارد؟
كوه و دريا و درختان؛ همه در تسبيحاند نه هم مستمعى؛ فهم كند اين أس رار
ت. مگر انکه خدا را تسبیح وبه پاکی بستاید. لیکن شما تسبیح آنها را نمیفهمی
سوال ۲: پیام بیت پایانی شعر را توضیح دهید.
سعدياء راست روان كوى سعادت بردند راستى كن كه به منزل نرسد. كج رفتار
راست كوبى و كردار راست باعث خوشبختى و أرامش انسان و دروغ كفتن باعث شکست و ناکامی میشود.
سوال؟: جرا انسانهاى نمىتوانند شكركزار نعمتهاى الهى باشند؟ چون آفریدهها و نعمتهای خدا بیشمار هستند.
صفحه 6:
کر ۱۵۵۵۵۵۵۵۵۸۵۵
سل ارب ین درس با هم گت كنيد
أ يهاي Wi Lif rad > pnt dab aad vole gba of aT gly
Sg Le تفلن AN ad at gg عيب و نقصي لور امت
صفحه 7:
wy dl oad call yulostbay Silap dai | ۳ هي بای سا A
1 اد را fata haa 4 at goaded la lz bb gl سا ین ان مه
J lb تیلم GE dt dle نا ده ای Wa
lel or cr ty a Si ff bas pla a ghc> ala bho
id
از لسن وس لام
صفحه 8:
ره ره نم نج لكا للك لك لها لك له فوشتن الناله] لها هنم DOW
سوال ۱: مترادق وازه هاى زير را از متن درس بيابيد و بنویسید.
ع آکاهی: تنبیه ستایش خداوند:
wale شنونده: مسجمی. تادانی:
عدب رام: a
منزل خوشبختی: Sale
در بیت های زیر از کدام عناصر زیبایی سخن. استفاده شده است؟
خبرت هست که مرغان سحر میگویند آخر ای خفته. سر از خواب جهالت بردار؟
(جان یخی یه اشیا»: حرف ودین امرغ: سحر
تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش؟ عو باه كم ور هجوا وار كت بيقان
تشییه: انسان. مخاطب: (در این مصراع غایب است) مشبه. چو: ادات تشبیه. بنفشه: مشبه به سر غفلت در
شيه آرايه مضا هم دن خواب.و ميباو
سوال ۳: بیت دوم درس را در یک بند» توضیح دهید.
آفرینش همه تنبه خداوند دل است دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار
آفریدههای خدا بسیار متنوع و گوناگون هستند. این آفریدهها با نظم و فلسفه خاصی آفریده شدهاند. انسانهای عاقل با دیدن
زیباییهای طبیعت و آفریدههای خدا. به وجود خالق بیهمتا پی میبرند. یعنی آفریدههای خدا باعث آگاه شدن انسان عاقل
کی که به وجود خداوند ات اف نمی کید اصلا دز تدار
صفحه 9:
۱ wale as ۱0
1$ i ات ومد لر أن مكان il al ef Si, log cL
یواست که من رآ مو شنافت أن جيرى لمث ل gig fad je
ness بش مى كردم وبسته در دسر ppt fata aU gl اس برخم لم م كلم وملام راون
خولم فر ميكل نا جیزای اه ند دمن ند سای میا jpop 5
صفحه 10:
صفحه 11:
۱۵۵۲۵۱۲۵ ۲۵۵۱۵۱۲۵۵۲۵۵ ۲۵۵۲۵۵ (۵۲۲۵] معنی لغتهای مهم درس ۲۵۲۲۵۵۲۵۱۲۵۲ /۵۱۲۵] ۵0۱۵۵۱۵۵۲۵۵۲۵۵
جمع علامت. نشانهها عجایب:
دنیا =
آفریده ail
لازام انس بحو:
آگاه باش بر
صفحه 12:
RNA 5.0 عبارتهای مهم درس هل نله تنل
بدان که هر چه در وجود است. همه صنع خدای تعالی است.
آگاه باش که هرچه آفریده شده و به وجود آمده. آفریده خدای بلند مرتیه است.
آنچه بر وی است. هر چیزی که یر روی زمین است
آنچه در بر و بحر است: هرجه در خشكى و درياستو
علاماتی که در هوا پدید آید. اتفافاتی که در آسمان رخ میدهد. (پدیدههای طبیعی همچون توفان و..)
اهمه عجایب صنع حق تعالی است. همه از شگفتیهای آقرینش خداوند بلند موتبه است.
oll همه آیات حق تعالی است که تو را قرموده است تا در آن نظر کنی.
همة آنها نشانههای خدای بلند مرتبه است که به تو فرمان داده تا در آنها بنگری. (تفکر کنی.»
در زمین نگاه کن که چگونه بساط تو ساخته است. به زمین نگاه کن و در آن بیندیش که چگونه آن را زیر پای نو گسترده است.
جوانب. وی فراخ. گسترانیده. اطراف آن را گسترده ساخته است.
چون دیبای هفت رنگ گردد. مانند پارچه ابریشمین (از گلهای فراوان) رنگارنگ میشود.
همه از یکدیگر نیکوتر. یکی از دیگری زیباتر و بهتر
اهر یکی را آنچه به کار باید. داد. به هر کدام. هر چیز که لازم داشت:
صفحه 13:
هر یکین را آننچة به کار باید: داد وآهر یکی را پیاموخته که:غذای خویش چون به دنست آورد وابچه را چون نگهآدازد تا بزرگ شود.
و آشيان خويش جون کند:
به هر كدام ياد داده كه غذاى زا جوع هم عست |
و ندرا عجكوبه نگهداری مه تا پر رک« خنود: و له خبوه: زا چغوته
اگر در خانهای شوی که به نقش و گچ. کنده کرده باشند» روزگاری دراز. صفت گوبی و تعجب کنی.
اگر وارد خانهای شوی که کچ کاری شده باشد و نقشهای زیبا بر آن باشد. مدت زمان درازی از آن تعریف میکنی و به حبرت
میافتی.
و لکن سقفی بیستون و این. عجب تر است و و چراغ وی ماه است و شعلة وی آفتاب و قندیلهای وی ستارگان و تو از عجایب
این. غافل: که خانه یس بزرگ است و چشم تو بس مختضر و در وق نمیگنجد. ولی سقف آن (آسمان) ستونی ندارد و این
معت اتكير براست واعتراغخ ايز نی رخ از: خورهنید و چراخ آویرهای آن سعارگان عهسخدت و تو از اهن
أن جو كن النست و هیده gat سصتموه ينين افنست ب اقغربت ميق
همه زیبایی را ندارد
و از جمال صورت قصر و بسیاری غلامان و سریر ملک وی. هیچ خبر تدارد.
از زیبایی ظاهری کاخ و زیادی خدمتکاران و تخت یادشاهی آن آگاهی تدارد.
اگر خواهی به درجة مورچه قناعت کنی. میباش و اگر نه. راهت دادهاند تا در بستان معرفت حق تعالی. تماشا کنی و بیرون آیی:
چشم باز کن تا عجایب بینی که مدهوش و متحیر شوی.
اکر میخواهی همچون مورچه به زندگی بسیار محقر و کوچک بسنده کنی, یس همین گوته که زندگی میکنی ادا
غیر اینصورت. تو را در باغ شناخت خداوند راه دادهاند تا نگاه کنی. چشم دل را یکشا نا شگفتیهای آن را ببنی
لعف چا عخیزان هو
صفحه 14:
DAWNW WWMM wb) foe DUMMY
سوال :١ كدام بخش درسء به روز رستا eo
در وقت بهار بنگر و تفکر کن که زمین چگونه زنده شود و چون دیبای هفت رنگ گردد. بلکه هزار رنگ شود.
سوال ۲: عبارت «هر یکی را آنچه به کار باید. داد» را توضیح دهید
خداوند طبق عدل و داد هر چیزی را که مورد نیاز آفریدههایش هست. در اختیارشان قرار داده تا بتوانند زندگی کنند. هیچ
یک از آفریدههای خدا بدون حکمت. بدون برنامه و بیهدف خلق نشدهاند. خدای بزرگ همه آفریدهها را با برنامه و هدفمند
ee
خلق کرقه استه
سوال۲: بند پایای درس «.مثل تو چون مورچه ای ..» چه ارتباطی با درک شگفتیهای آفرینش دارد؟
اگر انسان بخواهد آفریدههای هستی را در ک کند همة هستی را به عنوان یک نظام کلی میبیند. در این نظام کل. نظامهای
کوچکتری نیز وجود دارد که در ارتباط پا نظام کل هستند. نظامهای کوچک از زاوية دید انسانها تعریف میشود یعنی چیزی
را که ما از نگاه خودمان به اطراف داریم, پس اگر بخواهیم کل هستی و نظام کل را درک کنیم باید معرفت و شناختمان را از
خالق هستی بیشتر کنیم.
سوال ۴: شناخت آفریدهها چه فایدهای (؟ شناخت آفریدهها باعث شناخت بهتر خدا میشود
صفحه 15:
لاك لاله eat TMM ۳
سوال ۱:درباره زیبایهای آفرینش که در کتابهای دیگر به ویده قران کریم خوانده با شنیده اید. گفت و گوکنید.
در مورد زنبور عسل, عنکبوت و.. میتوانید تحفیق کنید
سوال ۲: درباره جمله «هميشه در خانة خدایی. هیچ تعجب تکنی!» گفت و گو کنید.
انست: امام مخمد غرالی مقالی آوزفة است: اگر ما وارف ساختمان یز
انسان در دنیایی زندگی میکند که پر از شگفتی آفریتشر
(aS IS. SAN EAMES SET Collin تافل واتكارى تومن عیرست زامن نوی
رده نمیشویم
JDL STON SAINT OU a gh MNT لعا ك] لاله نه لاله لااله]
آل :١ مترادف وازه هاى ير را از متن هرس بيابيد و بتويسيد.
حيران
صفحه 16:
سوال ۲: درعبارت های زیر هسته و توع وابسته ها را مشخص کنید.
الف) سنگ سخت و آب لطیف
هسته صفتبیانی هسته صفت,بیاتی
ب) این همه آيات
صفت اشاره صفت مبهم هسته
ج) چه cabs شگفت انگیزی!
(وابسته پسین)
مستمع آگاه است؟
سوال ': ييام متن زیر را بنویسید.
«#گر خواهی به درجة مورچه قناعت کنی, می باش: وگرنه راهت دادند تا در یُستان معرفت حق تعالی تماثشا کنی و بیرون
آبى» چشم بار کن که عجايب بينى که مداهوش و متخير شوي»
شتاخت خدا و تلاش برای شناخت از طریق دیدن آفریدههای خدا
صفحه 17:
DWM yoo yy معنی شگر DOM yr yy
در بيله تابه كىء بر خويشتن تنى؟ برسيد كرم راء مرغ از فروتنى
روزى مرغ از روى تواضع و فروتنى از كرم برسيد: تا كى مىخواهى در بيلة خود بمانى و در آن جاى تنك و تاريك به دور
خلوت تشستدام زين روى. مقحنى
کرم پاسخ داد: به فکر رهایی و رويش هستم. به خاطر همين تنها و در خلوت به دور خود بيجيدهام
همسسالهای من. پروانگان شدند جستند.ازاين قفس. كشتتد ديدتى
اهم سن و سالها تبدیل شدند. از قفس پیله رها و بسیار زیبا و دیدنی شدند
در حبس و خلوتم. تا وارهم به مرگ ss ee يريتتىي
خودم را زندانی کرده و در تنهای نشستهام تا نمیرم و به پروانه تبدیل شوم
اینک تو را چه شد. کای مرغ خانگی کسوشش نمیکنی. پری نمسیزتی؟
BEE برای تو چه اتفاقی افتاده است که پرواز نمی کنی. حنی تلاشی هم برای پرواز كردن اتجام نمیدهی؟
صفحه 18:
صفحه 19:
۵۵ ۲۵۱۲۵۵۵ ۲۵۵۲۵۵ ۲۵۱۲۵۱۲۵۱۲۵۵ معنیی لغتهای مهم درس ك1 لها له ۲۵۱۲۵۲۵۲۵۱۲۵۱۵۵۵
جمع يوم. روزها 7 3
جشمان دريغا دريغ. افسوس
نگاه کن 5 نگ ومن. آلودگی گرد و غبار
نقص
صفحه 20:
لكك TY re re ۲۵۱۲۵۲ میعنی بت ۲۵۱ (۲۵۱۲۵ ۲۵۵۲۵۱ ۲۵۵۲۵۲۲۵۲ ۲20۲۵۲۲۵۲
أينللم ۳ و Se
اگر آینه عیب و نقضهایت را به تونشان دادء آن را نشکن: بلکه عیب و نقصهایت را برظرف کن» زیرا از بین بردن و شکستن
آییته لشتیاهی بزر گت است.
لنانها نذا نانك لا ۲۵۲۵۲ ۲۵۲۲۵۲۲۵۵ معنی ابیات کار و شایستگکی ۵۵۲۵۲۵۲۲۵۲۲۵۲۵۵۵
جوانی. گه کار و شایستگی است eee و
جوانی دوره کار. تلاش. کوشش و نشان دادن شایستگیهاست. دورهای است که خیالهای خام و خود پستدی و غرور در آن
راه تدارد.
چو بفروخستی. از کسه خواهی خريد؟ gl ae سعدسواتن دارا مه
وقتی که جوانی را اسان از دست بدهی, دیگر نمیتوانی آن را به دست آورى. چون جوانی: مانند کالا نیست
فروش ی. (قدر جوانی را بدان.)
غنی مت شم جز حقیقت مجوی کهبازی است فرصت دگر یار تیست
قدر و ارزش جواتي را .يدان و هوا
اين دوره به دنبال كشف حق و حقيقت و درك أن اكر جوانى بكذرد. فرصت درك
رانيز ازمست مىدهى و فرصت دوبارهای تخواهی داکت.
صفحه 21:
بدهی و قلب پاک و بیآلایشت آلوده به زنگار شود و نتوانی حقایق را یبینی.
همى داته و خوشه. خروار شد ز آغان هر خوشه خووار نیست
oh lols خوشه و خوشتها يه خروار تبديل مىشود. واهر ابتدا هیچ خوشهای حروار تبودة اسك تو نيز سعى و تلان كن و
مرحله به مرحله به دانش و ارزشهای خود اضافه کن. چون دانش و صفات خوب در انسان یک باره په دست نمیآید. بلکه با
تلاش و كوشش و به مرور زمان اضافه میشود.
هفنه کار ایام درتن اسنت وّپند دریقا که شاگرد ه شیار نیست
صفحه 22:
I TOEN TEN aN ES خود ارزیایی هرهم هه هنن
سوال۱: نویسنده به چه نوع ارتباط هایی در دوران توجواتی اشاره کرده است:
نوجوان» افزون بر رايطه با خودء تبازمند راملهای دیگر نیز هست. رابطهای به نام دوستی و پیواقه رابطلی که ولیسته به نيلز
eee ee ee ee
سوال ۲: ویژگیهای مشترک آیینه و دوست را بیان کنید.
نز کر a | a ,| ان کت AT we a ودرا مه یقرت نزاخم رین a AEN a
کم گویی. به دنبال برجسته کردن نکات مثبت جهت تقویت و نشان دادن نکات منفی جهت برطرف کردن هستند
سوال ۲ به نظر شما چه ارتباطی میان نثر و شعر درس وجود دارد؟
نثر اين درس به bj ساده.ارتباط و راههای ارتباط با دیگران را بیان میکند. همچنین انسان را به خود شناسی دعوت میکند
و زین نقد و تفکرنقاانه را مطرح میکند.زیراانسانها با نقد شدن. نقصهای خود را پرطرق میکنند و شعر درس نیز همین
ویژگیها را با زباتی دیگر بیان میکندد این شعر اسان را به خودشناسی و قدر جوانی را دانستن دعوت میکند و میگوید.
دوستان مانند آینه هستند و ما باید قدر اين دوره از زندگی را بدانیم.
سوال کون میتواتیم قذر توانی رو نوخواشی بعوه: )| ات9 با کوختاسی, عقوت فانک کوب و شور
علم اند
صفحه 23:
۱
سوال ١ دربارة عقهوم جملة «المومن مرآة المؤمن» و ارتباظ آن با درس بحث و قت و كو كنيد.
معنى حملت «مومن آینه مومن است*. آییده وطیفهای دارد. وظیفه آن صداقت و راست Sips) asl ally. cool aly ca
بدون این که یه کس دیگری سر ما را انتقال دهد. بدون اینکه که آبروی کسی را از سین بیسره و بدون این که عیبها و
اطلاعات دیگران را در اختیار ما قرار دهد با ما برخوره میکند. اتسانها نیز میتوانتد مانند آیته پا : یکدیگر را
بدون ماه و فریلد و نیز همان گوته که هست به همدیگر بگویند. مواظب رازهای هم دیگر پاک ند مواطلب آبروی اتسانهای
دیگر باشند و..
سوال 25 بيت زيزء كدام ضرب المثل را به ياد مى آورده در بارة ازتباط اين دو توضیح دهید.
همه دانه و خوشه. خروار شد وآفان فهر عنوسه عرو سبيت
gee Sal Su! اي
هم ضرب المثل و هم شعر افزا میشوند و 7 لاش | متذکر میشوند.
ots ITU RY لاله لعز نه تعزتعر
سوال :١ در ميان كلمههاى زير. هم خانوادة كدام وازهها در متن درس به كار رفته است؛ آنها را بيابيد و بتويسيد:
ايام
محتاج
سعی
صفحه 24:
چو در هست. حاجت به دیوار نیست
ز راه نادرست و کار اشتباه اتجام دادن
سوال ۳: با ذکر دلیل گونههای پرسش را مشخص كنيد
كه عواتد كه دهد ميوة الوآن Hepes یا که داند که بر آرد گل صد برگ از خار؟
مصراع اول: يرسش انكارى. مصراع دوم: برسش انكارى
اذاغر تاكيد بر سوال عارد يعنى به جز خدا جه كسى توانابى حارد كا از جوب خفقى ميومهلى رتكارتف خاق اكند ذر مصرغ
دوم هم شاعر بر نکتهای دیگر تاکید میکند و میگوید به جز خدا كسى توانايى خلق كلهاى رتكارنك را از بين خارها ندارد.
خار بر يشت زتى زيين سان كام عزتت جيست؟ عزيزت كدام؟
پرسش معمولی: قهرمانان داستان از هم دیگر پرسشی میپرسند که نیاز به پاسخ دارد.
هرشب كه روى به جامة خواب كن تيك تأمل اندر اين باب
Se ور تک ند رم رد ی میا
مصواح اول: يرسش معمولي. مصراع دوم: بربيش معمولى - چون سوالها برای باسح دامن بوسیده شدهاند.
صفحه 25:
صفحه 26:
WNT wo pee معنی لغتهای ۲۳۱ ۲۵۱۲۵۵۲۵۱۲۵۵۲۵۵۲۵۱۲۵۱۲۵۵۲۵۱۵۵
ae
welts at
اضافه کند
شوق
این
کف
گم شده
sia
خصال:
روش
غار
از فضت كلق
رفتار
خصلت. ویژگیها
آل. نياكان
ناپسنده زشت
تکه» اندازه کوچک
Re قم سكيتى
زلال
راه. روش
صفحه 27:
۲۲۵۲۹۲۵۵۵۵۵ معنی عبارت ها و بیت های مهم درس ۲۳۱۵۵۲ ۲۳۱۳۵ ۳۱۳۵۲۳۱۵۲۵۱۳۱
5 1 samen soe Utne
هم نشینی با یک دوست خوب و پردباره مانند وزش نسیم دل انگیزی است,
مو داو وار ,اسم حاتي بچه فوق أ وی رکه حورپیایان ریز قشندهای: پباز
أي gb Gad aaa Page: can gauge مائند لذت باريدن ابرى است كه يز بيابان بر موجودات
که pple Shani 2a hy
a aa en eae 2
ذوقی چتان ندارد. بیدوست زندکانی. زندگی بدور و پار و همدم. لذت بخش و شور انگیز نیست.
eis که ی و رها در حقيقت كركهاني كر جلمة كوسقندان ay
ی که بارش بارا وجودات را خوشحال میکند. دیدن دوبارة یار غایب نیز انسان را
انسانهایی که ادعای دوستی می: اين كونه اقراد؛ گرگ صفتهایی هستند که در لباس دور
oily میکسریز از پسار بسد یار بستد بسدتسر پسود از مار بود
بى آله ميتواني:.و.امكلان ذاره ار هم اتضيين .و .وبي با اسان هاي بد مزهي :ویر
خطرناك تراست.
مساربد. تسنها تصورا بر جان زند باه مسر جان و بكر ايسان نت
مار فقط به جسم تو آسیب و صدمه میرساند. اما دوست و هم نشین بد. هم به جسم و هم به روح و ایمان و اعتقادات تو
صفحه 28:
بابدان كم نشين كه صخبت يد pags او مورا تلید کید
ما اسان هلى. يدبو يد اتام هم تشيني. تكن زيرا هم تظمنی با این كوته انسانها باعث تأقبر رفتارهای فاپسند آنها: ذر تو.میشود
عي aM يالك ميلك
الحا يتين رت( لككداى ابره تا يذيد كد
آفتاب يزرك و با عظمت را كاهى تكداى ابر تايديد مىكند. (هم نشينى با اتسانهاى بد هم هرجند كه ما ياك باشيم. باعث
نایدید شدن پاکی ها میشود)
یقت ایشان متهم گردد. هر کس با انسانهای بد هم نشین
شود. اگر اخلاق ناپسند و رقتارهای زشت این گونه اقراد در وی اثر تگذارد. به پیروی از راه و روش آنها و همراهی با آنها متهم
میشود.
پر نسوح با بسدان بنسشست خاندان نبوتش كم شد
پسر حضرت نوخ (ع) یه حاطر هم نشینی با انسانهای بی دین وابت پرست: اضالت اصلی خود را که از خانوادغ پیامیران و خنا
پرست بود. از دست داد.
سك اصحاب كوهف. روزى چند بى نيكان كرفت و مردم شدا
سک اصحاب كهف (ياران غار) به دتبال انسانهاى خداشناس و خوب رقت و مانند آتها داراى ويزكىهاى انساتى شد.
همم نشسین تسواز تسوبه باید تاتوراعقل ودين بيفزايد
همنشین و دوست تو باید از تو بهتر و بالاتر باشد. تا باعث رشد و تعالی عقلی و علم و دین تو شود.
صفحه 29:
WMWMN WWW 9b 5)o> INMATE
بوال۱: در متن درس چه کسانی به عتوان مشاوران خوب. معرفی شده اند؟ پدر. مادر. معلمان دلسوز. مربیان با تجرید
0 سوال ۲: به نظر شما جرا سعدى. ل
سعدى به تآثير هم نشينى إشاره ذارد و اينكه اكر اتسان از خاتواده مهمى هم باشد: دوست و همنشين بد مىتواتد او زا
خانوا کند. همچنین میخواهد تأثیر هم نشین خوب را نیز یادآور شود اگر انسان خانواده و تیار والایی هم نداشته باشد.
به واسطه هم نشیتی با انسانهای خوب و ارزشمند. ارزشمند و والا میشود. چون هم نشینی تأثیر خو
كال جرا ايه سشركي ميكين ب 1
هم نشینی و معاشرت با انسانهای بد. اگر چه تاد مستقیمی بر ما تدارد اما تأثیر غیر مستقیم
سوال ۴: در انتخاب دوست به چه کستی میتوان اعتماد کرد؟ کسانی
برایمان بیاززش جلوه: تمیدهند: نگاههای متفاوت به زندگی دارند؛ باعت قثبت اندیشتی
اندیشید ما فیشوئد.
لعا لع لعز نه لع نالع مالع لع لع كقت و عقو مالع تعنم تنيع تيع تعنم
سوال ١ كريارة آياكه روايات و ماسعاريها و اخعار ميكرى كه عربارة دوستى و كوست يابى هورة ارجواتي كديمه يا خوائده ايند
كفتوو كنيد. بزركان و سخن سرايان درباره دوست و دوستى مطالب فراوانى را بيان فرمودهاند. يزركان در زمينة دوست و
حوست یابی هم عقیدهاند. آنها دوست را نعمت و ارزش و احترام دوست را پر خود واچب میدانند. توصیه به داشتن دوست
صفحه 30:
خوب میکتند و از داشتن موست بد پز حذر میدارند.
با تا فدر هم دیگر ب دالیم
ؤمن آيينة ومن يا
كريهان جان فناى دوست کردند
عرضها مه اه دوست و[
حرخت حوستی بعشان که کام حل چه بار آره
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
که نا که وی کدی تر نمایم
Yl ای ارو
یی راهم رام
غرضهارا جرااز دل ترائيم
sae
نهال دشمنی بر کن که رنج بیشمار آرد.
با دوسستان مسرويته با دشستان معارا.ب.
صفحه 31:
نالعا لك نم نم نهیم نم تنم wi هنم هنم نم لعانه] نم نم
سوال ۱: حرفهای جدول را به گونهای به هم بپیوندید که واژه هایی از متن درس به دست آید.
blo] =
ow | e
سس ا
$ ۱
ق | خ | ص
حروفهای پشت سرهم جدول طریقت. ذوق. مصائب. خصال
حروفی جدا از هم جدول: خصلت. سللامت, واقم. خوب و.
وال ۲: کلمة متاسب را با توجه به جمله. انتخاب کنید.
Gall تنهایی یکی از مضافتب آستد (ستنگین»: سنگین جر» مستگین تزین)
بهجار پسسحهصرروه آزطان را ز رده و زورید ود
ج) سقفی بیستون و این .سس است. (عجب عجبتر, عجبترین)
د) میهن ما ......... از هر کشور دیگر جهان است. (زیبا. زیباتره زیباترین)
سوال ۳: دو تموته پرسش انکاری از درسهای پیشین بیابید و بنویسید.
که کواند که دهد می و الوان از چوب؟ یا که داند که بر آرد گل صد برگ از خار؟
مارد ارغاب داتى جه خوق دار اب ری که در بیاب ان بر تشندهای بیارد.
صفحه 32:
سول *: مفهوم کی حکایت زیر را در یک پند پنویسید
یکی از بزرگان پارسایی را گفت: «چه گویی درحق فلان عابد که دیگران درحق وی به طعنه. سخنها گفته اند»
گفت: «بر ظاهرش, عیب نمیبینم ودر باطنش, غیب نمیدانم؟
درباره دیگران زود قضاوت تکنیم: حرفهای دیگران را ملاک قضاوت خود قرار ندهیم. روی عیبهای دیگران تکیه تکنیم ود
DANNY gril oly فرصتی MMO
سوال !: مقصود نويسنده از جملة «فراد بینه کم میبینند» چیست؟ بعنی کمتر به آنچه میبینند توجه میکنند. کمتر به
دیدههای خود فکر میکنند. با تمام وجود یک پدیده را نمیبینند و آن را درک نمیکنند.
سوال ۲: اگر شما فرصت کوتاهی برای استفاده از حس شنوایی داشتید. چه میکردید؟
من خوب به صداها گوش میکردم. سپس لپا را درک میکردم و میفهميدم. با تمام وجودم احساسشان میکردم و تا جایی
که میتوانستم با آن صداها هم حس میشدم و لذت
صفحه 33:
صفحه 34:
۲۵۵۲۵۵۲۵۵۵۵۲۵۸۵۵ ۲۵۵۲۵۵۲۵۱۲۵۵ معنی لغتهای مهم درس ۲۵۱۲۵۵۲۵/۲۵۲۵۵۲۵۲ 2۱۲۵۲۵۵۵۵۲۵۵
آگاه باش : همواره. هميشه
با اصل و نسب. تژاده همتفنیتی وساشرت
مخصوصاً ۱ قرار كن
جوینده. خواهان, دانشجو نش
پنهانی و دزدیده گوش دادن ارجمندی
انكيزه. علت زاف قصده ضورت
ae se ae ee
onsale ale et
صفحه 35:
لها نه نم نهیم تن ۲۳۱۲۳۱۲۱۵ معتی عبارت های مهم درس همهم نهنمنمنعونم
بدان که مردم بیهتر مادام بیسود باشد» چون مغیلان که تن دارد و سایه ندارد؛ ته خود را سود کند و نه غير خود را.
اگاه باش که انسان بیفضیلت هميشه بیبهره است. مثل گیاه خار شتر که تن و ساقه دارد. اما سایه و سودی ندارد: نه به
خودش بهره و سودی میرساند نه به دیگران.
جهد کن که اگر چد اصیل و گوهری باشی, گوهر تن نیز داری که گوهر تن از گوهر اصل بهتر بود.
تلاش كن که اگرچه اصل و نسب خوبی داری ولی صفات اکثسابی (دانش و فضیلت) خوبی نیز داشته باشی: زیرا دانش و
فضیلت (- گوهر تن) از اصالت خانوادکی (-کوهر اصل) بهتر است.
eae Dole ar رت ند وهر را الجدان كه aie) es erase
اگر مردم را با گوهر اصل. گوهر هثر تباشد. صحبت هیچ کس را به کار تياید و در هر که این دو گوهر یابی. چنگ در
از دست مگذار
وی زن و
که وی :همه رايه كاز elo ایسای(زا ال :و سب باهد رانا داتیعل [و فلت عداکنته زاهت: هنج اتعسیتی او
غیت باایی وزقی غبی کی وتات کی ی مخ oll sg وخر لاسا بح تسم Be HE chee SE aR IE ou
دنت آوز و رها تکن» زیرا او برای همه فایده ار
سخن. اپرسیده مگوی و از گفتار خیره پرهیز کن. چون باز پرسند. جز راست مگوی.
تا زمانی که سخنی را از تو نپرسیدهاند. حرفی نزن و از سخن بیهوده. دوری کن. وقتی از تو چیزی میپرسند ققط سخن
راست را بگو
تا تخواهند کس را تصیحت مگوی و پند مده. خاسه کسی را که پتد نشنود که او خود اوقتد
تا وقتی از تو نخواهنده کسی را
تصیحت نکن و یند و اندرز نده. به ویژه کسی را که پند و نصیحت گوش نمیکند. زیرا چنین
صفحه 36:
سن هن :تهايبت كوفتان هه
عاى تيمت ركه برسير كن واز يار يه اندي و يد اموز بكرير:
مکانی که ممکن است به خاطر رقت و آمد در آن به تو تهمت زده شود. پرهیز کن. از دوست بدخواه و گمراه کننده دوری
كن
داد ده تا داد یابی. خوب کوی تا خوب شنوی
a es Gee I Eh eae ge eek Sie عروى يون اک مسرت ری وی
FI طالب علم باشی, برهیزگار و قانع باش و علم دوست و بردبار و کم سخن و دور اندیش
اگر به دتبال علم هستی, باتقوا و پاکدامن باش و دوستدار علم و شکیبا, کم ثر سخن بکو و آینده نگر باش.
آدمی پاید که بسیار نگوید و سخن دیگری به سخن خود قطع تکند.
انسان نباید زیاد حرف بزند و هم چنین نباید با حرف زدن خود صحبت ذیگران را قطع کند.
اكر سوال از جماعتى كنند كه او داخل آن جماعت يودء بر ايشان سيقت تتمايد و اكر كسى يه جواب مشفول شود او بر يهتر
جوابى از آن قادر بود. صبر كند تا آن سخن تمام شود. يس جواب خود بكويد. بر وجهى كه در متقدم طعن تكند
اگر از گروهی پرستی کتند و او نيز در ميان آن كروه باشد. در ياسخ دادن به آن سوال خود را جلو نياندازد و عجله نكتد. اكر
قسن مر روه pune جوان cul ياشد و اواعزاناين يات كوي بهتری را عاشعه بكم ياي اصين كدد نا يسن أن خسن سام
شود. سيس ياسخش را به كونهاى ديكر بيان كند كه شخص قبلى مورد سرزنش قرار تكيره.
و در محاوراتی که به حضور او میان دو کس رود. خوض ننماید و اگر از او پوشیده دارند. استراق سمع نکند و تا او را با خود در
آن مشارکت ندهند. مداخلت تکند.
و در گفت.و گوهایی که در حضور او.بین دو تفر انجام میگیرد. دقیق نشود و اگر صحبتهایشان.را از او پنهان.میکنند.
پنهاتی به حرفهایشان "کوش اتکندد تا آورا در صحیتهای خود شیک عگوا ,خالت تکند
صفحه 37:
AMUN MMM bj) o> انهاه mI
سوال ا: هنگام سخن گفتن دیگرانبه چه نکاتیبیدتوجه کرد؟ ۱) زید حرف تزند ۲) سخن دیگران را قطع تكند. ؟) سوال
دیگران را پاسخ ندهد و فقط سوالات مخصوص خودش را باسخ دهد ۴) اگر سخنی را کسی روایت میکند. نسبت به آن
اظهار بی اطلایی کند و نگوید آن را میدانم نا مخنش نمام شود. ۵) و..
سوال ۲: بیت زیر با کدام یخش درس ارتباط معنایی دارد؟
بنى آدم اعضاى يكديكرند كه در أفرينش ز يك كوهرند
شادی مکن تا مردمان نیز به غم تو شادی نکنند.
سوال ۲: یک زندگی موفق دارای چه ویزگیهایی است؟
داراى برنامه ريرى» هدفه رفتار درست با اطرافیان در نظر گرفتن اصاف در هر كاري احنرام به دیگران؛ داشتن. خانواده
خوشحال و موفق و
سوال۴: هدف درس را در چند جمله بنویسید. هدف درس آموزش آداب اجتماعی است. آدا
صفحه 38:
DHA گفت و گو ندنل لاله تال لاله
ely Sal el eee اجتماعى بحت و كفت و عو كنيد
در زندگی اجتماعی رفتار و کردار انسان. فقط مربوط به خودش نیست بلکه به تمام جامعه مربوط است: یعنی رعایت
هنجارها و آداب و رسوم مربوط به اجتماع تأثیر بسزایی در سرنوشت دیگر انسانها دارد. انسان ها باید روش زندگی خود را با
دیگر اجزای جامعه تطبیق دهند. از آداب معاشرت میتوان به کم حرف زدن و به موقع سخن گفتن و از اخلاق نیکو به راست
گوبی,. غیبت نکردن. شاد کردن دل دیگران. گناه نکردن. خوش اخلاق بودن. تیکی و صله رحم, تبسم كردن و... اشاره كرد.
انسان باید تلاش کند خدایی فکر کند. خدایی سخن بگوید و خدایی عمل کند و رفتار و کردار و راز و تبازش همیشه با
خداوند باشد.
سوال۲: دربارة ابیات زير و ارتباط آن با درس گفت و
کم گوی و به جز مصلحت چیزی که نیرسند تو از پیش مگوی
دادن د دو وش و یک زبا ی عنی که دو بشنو و یکی بیش مگوی
شعر به آداب سخن گفتن و ن توصیه میکند انسان باید کم حرف باشد و به جا سخن بگوید و تا چیزی از او
بيرسييان وخلات كيه وسقي که جیشیر شنومیدباشد تا گوییته ویر اسان
دهان بیشتر است.
صفحه 39:
FU yy ee a cp 9 Ue ee a TE TE
سوال 1 هم خانوادة واژههای زیر را از متن درس بیابید و بتویسید.
آتهام. اقتاع. طعته. مقدام. استماع. مقطوع. مطلب. عقتدر. مجنهد. اصیل
a oe
رم ane
قادر مجتهد
سوال ۲: فعلهای مضارع را مشخص كنيد و نوع آنها را بنویسید.
«اینک دارم برای شما میتویسم: شاید بخوانید و به کار بندید: هرگاه ذهن تان را از کژاندیشی بپیرایید. دلتان را از احساس
ناروا بشویید و از بی رسمی ها بپزميزید. خداوند با شما همراه میشوده پست و پلند آوای درونتان را میشنود و رفتار شما را
به سامان میآورد»
قعل | دارم و بخوانید | ببتدید | بیرایید | بشویید | بیرهیزید | میشود می آورد
نوع | مضارع ض مضارع | مضارع | مضارع | مضارع | مضارع | مضارع مضارع
فعل | اخبارى | التزامى | التزامی | التزامی | التزامی | التزامی | التزامی_| اخباری | اخب اخباری
سوال ۳: عبارت زیر را در یک بند وضیح دهید.
«گوهر تن, از گوهر اصل. بهتر بود»
داشتن اصل و تسب. پدر و مادر باسواد. خاندان اصیل و... خوب است اما اگر اتسان از گوهر وجودی خود و از گوهر تتش
استفاده کتد و با تلاش و گوهر اکتسابی خود به جایی برسد و گوهر تن داشته باشد بهتر است زبرا همیشگی ا
صفحه 40:
NTE TOS نج نهیم هنن معتی عبارت ها و بیت های حکایت ره مهن وه
امير خراسان را يرسيدند كه تو فردى فقير و بی چیز بودی و شغلی پست داشتی. به آمیری خراسان چون اقتادی؟
از حاکم خراسان پرسیدتد که تو فردی ققیر و بیچیز بودی و شغل کم اهمیتی داشتی چگوته حاکم خراسان شدی؟
گفت: روزی دیوان « حنظلة بادغیسی» همی خواندتم یدین دو بیت رسیدم:
شور خطر كن ز كام شهز یجوی
يا جوم ددنت مرك. روياروى
و عيضم
اگر سروری و بزرگی در دهان
و نعمت و مقام را یه دست می|
داعیه ای در یاطن من پدید آمد که یه هیچ وجه در آن حالت که اندر بودم. راضی نتوانستم بود.
آنچتان که گفتهاند پر رگن انسان ود عقل و عاتن أست نه اسل و تسب
دارایی ام بفروختم و اسب خریدم و از وطن خویش, رحلت کردم. به دولت صقاریان پیوستم
تمام اموال و حاریی خود را فروختم و یک اسب خریدم و از سرزمین خود کوج کردم و به دولت صفغاریان و حکوست آنها
هر روز برشکوه و شوکت و لشکر من اقزوده می گشت و اندک اندک کار من بالا کرقت و ترقی کرد تا جملة خراسان را ید
فرمان خويش درآوردم. اصل و سيب. اين دو بيت بود.
هر روز که میگذشت يزركى و مقام و سياه من زیادتر میشد و کم کم کارهایم پیش میرفت. و پیشرفت کردم تا این که تسام
خراسان را به زیر فرمان خود درآوردم. علت و اصل این همه بزرگی و پیشرفت من تاثیر خواندن همان دو بیت بود.
صفحه 41:
صفحه 42:
انح ندنم ند ۵ III معتی لغتهای مهم درس نه رنه DVM
آندوههاء غمها
eee
هنت عونت كمه cg
راذ يتهاتى
دانمند مسیار نات
آسمان. فلک
21
اوج:
سرزتش کردن به شعر. نکومش
آسمان. قلک
وق
خار شتر
رغیت. آرزومندی
تابودی
نج نج rasa لاك لاله لدالداله] معنی ابیات شعر پرتو امید نجل نله هن ۲۵۵ ۵۵ ۳0
۳ aa = an
یوسف گم شده یار و معشوی) دویاره به سرزمین کنعان (نزد عاشق یا تو) بر میگردد و خانه غم و ناراحتی یسک روز مانند
گلستان پر از شادی و طراوت میشود: پس غمگین نباش. (غمها به شادی تبدیل میشوند. غم مخور»
صفحه 43:
اى دل غمديده. حالت به شود. دل بد مكن وین سر شوریده. باز آيد به سامان. غم مخور
ای دل غمگین و ناراحت. حالت دوباره بهتر و خوب میشود. نگران نباش. این وجود آشفته و پریشان تو سرو سامان و آرام و
اقرار میگیرد غمگین نباش,
دور دون كر دو روزي يرما نوا یکسان نباشسد حال دوران. غم مخور
ااگر گردش زمانه (روزگار) چند روز مطابق مبل و هدف ها پیش ترفته ناراحت نباش, زیرا همیشه حال روزگار و زمانه به یک
شکل باقی نمیماند.
هان مشو تومید! چون واقسف نه ای از سر ۶ با
چون تو را نوح است کشتیمان. ز توفان, غم مخور
و نابودی هچمون سیل خروشانی. اساس و ب و وجودت را نابود کند. باز هم غمگین نباش زیرا
هدایتگری هم چون نوح همراه با قدرت الهی داری. پس از مشکلات نترس.
در بیسابان گر به شوق کصبه. خواهی زد قدم
اكر در بيابان به شوق و علاقة رسیدن به کعبه (معشوق) قدم
صفحه 44:
عيوجت شدكيون بيالكن
كرجه منزل. بس خطرناک است و مقصد. پس بعید هيج راهى تيست. كان را نيست يايان. غم مخور
آگرعه حول و جایگاه محل اقامت کاروانیان حطردای و جحصهپسیاو دور ات سین ارات نیام زیر! هيج راهن بسنت يه
سرانجام و پایانی نداشته باشد.
حاقساط! در کنسج فقر و خسلوت شبهای تار تا بسود وردت دعسا و درس قرآن. غسم مخور
بنج لا لعاله] لها لها لعا تعالعانه خود ارز بابی هی مهم نموه
سوال :١ چه چیزی پذبرش. سختیها را برای حاقظ. آسان کرده است؟ امید به آیتده بهترء یکسان نبودن اخوال روززگار» وجود
رهبر آگا توکل به خداء دعا و خواندن قرآن
در برایر حوادث و مشکلات زندگی. چگونه باید رفتار کند؟
دهد و با توکل به خدا و نيایش پروردگارش به همراه تلاش و امید به خدا و
سوال : بيت زيرء با كدام يك از بيتهاى درس ارتباط بیشتری دار 55
غسواص اگر انديشه کند کام نهنگ هم رگز نکند در گرانمایه به چنگ
گرچه منزل, بس خطرناک است و مقصد. بس بعي es GAL, ۱
۳
صفحه 45:
۲۵۵۵۱۵ ۵۵۲۵۵۲۵۵۵۱ ۲۵۱۲۵۵۲۵۱۲۵ كفت و كو ندا لك] لك لها نالهك نالك لاله
نفس باد l شان خوا
ارغوان جام عقي قى به سمن خواهد ذاد
اين تطاول كه كشيد از غم هجران بلبل
كر ز مسجد به خرابات شدم خرده مكير
اى دل ار عشرت امروز به فردا فكنى
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
گل عزیز است غتیمت شمریدش صحبت
عطربا مجبلسن انس أسث غول و
حافظ از بهر نو آمد سوی اقلیم وجود
اینکه بدانیم
سوال ۱: غزلی دیگر از دیوان حافظ انتخاب کنید و دربارة پیامهای آن در کلاس» گفت و گو BES
ES باه oon
چشم نرگس به شفایق نگران خواهد شد
ناس رای رنه گ ل تره زان جواهد ند
عجلسن وسظ جراز اسث بورمان خواهد شه
مایه نفد یفا را که ضمان خنواهد شد
از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد
كه به باغ آمد از اين راه واز آن خواهد شد
كويى كه جنين رفث و جنان خواهد شد
قدمى نه به وداعش که روان خواهد شد
هر گل فرصت کمی برای زندگی دارد. همة گلها با هم شکفته
را در زملن خودش
صفحه 46:
میدهد. ما باید قدر عمر خود را بدانیم و از لحظه لحظة آن استفاده کنیم. شاعر در غزل به عزت كل اشاره میکند و داتستن
قدر گل و با ارزش دانستن وقت را نیز توصیه میکند. رفتن به باغ و تماشای گل و بهار نیز توصیه دیگر شاعر است و در آخر
بیان میکند که ای شتوتده شعر و ای کسی که از خواندن و شنیدن غزل لت میبری. بدان که خداوتد حاقظ را برای خاطر
كما افرزهده أسعه يس يراق خنداخاقطى ما أو بیایید که رفتنی است. «تا هستیم قذر قمدیگر را نداتیم و از اخوال هم باخیر
شوم زیر عم خيلى سريع سهرى صرشوه و روزي ی این میا ود یم
سوال ۲: چهار تموته تخلص از شاعران دیگر انتخاب کنید و بیت کامل آنها را در کلاس بخوانید.
Tes
برده آن که تام ايه يق الو ost
م فل له اهوست #فندن جنم fe sg Senile
بیش از همه کس اف+تاد در دام غمت هاتف امد کز این غم شاد تا رو
# ىويخ .ياي quant ch 1 اك ig hy a be
۳ ۲۳۳۵ 2۲۵۱ ۲۵ فو شقن لكآ لاذالك! نالك ONT yas ON ea
سوال ۱: واژگانی را که نشانة جمع دارند. مشخص کنید و مغرد هر یک را بتویسید.
آزادگان ohh wy کنحان. گلستان. دودمان. احزان» پیروان»
آزادگان آزاده پیروان. و احزان حزن
سوال_۲: در بیت زیر. قاقیه ها را مشخص کنید و سد واژُ هم قافید با آتها بنو:
هماى اوج سعادت به دام ما افتد اکسر تو را گذری بر مقام ما افتد
وازههاى هم قافيه: رام. جام. pls رهام. بدرام: ز.
صفحه 47:
سول ۲ بیت زیر با کدامیک از بیت های درس, ارتباط معنایی درد؟ دلیل ارتباط آن را نویسید.
ع معرب رفسم وان شر sey alas aly
دور كردون Sip SF بر ما ترفت Las يكان نباشد حال دوران. غم مخور
احال دنبا یکسان نیست. گاهی به انسان نعمت ميدهد. گاهی از انسان نعمت را میگیرد. هیچ کار خدا بدون حکمت و فلسفه
ت.حال و زندگی حضرت بوسف (ع) هم یکسان نبود. یکبر سیر چاه شد, سپس به مصر برده شد و كرفتار زندان كشت
درب از رهلى يقت وعزيز وحاكع مصر شد
هان مشو نومیدا چون وافسف نه ای از سرغیب . . باشسد اندر پسرده بازیهای پنهان: شم مخور
ریخا حکت اد ریک ظر ما یت است و ام نج مود شید ویب رحمت و نت شود ما
صفحه 48:
صفحه 49:
تدا ند ند نع نع ند نع UNE معتیی لغتهاای مهم در سی نهر نم نم نم ند نع ندع بعر ند نم
کم بودن. گروه اندک 1 =
دشمن صفتان
eee
آرام كرقتمائت
ع
الحا ۳۳۳
آقرید کار
mas
میزنند. tht
کهواره. مهد. زمین هموار
بیقراز: لرزات و Ses
اهریمن. شیطان
محل زندکی جانوارن وحشی. بیشه
as
صفحه 50:
DINAN معنى Ol هنن تنل
همى خوهم از كردكار جبان ]8 و نهان
از خداوند بزرك كه أفريننده جهان است و پنهان و آشکار جهان را میشناسد. میخواهم.
که باشد ز مسر بسد؛ نگسسهدارنان همه نیسسی تانسی ود یارتان
ر امانتان نگه دارد و همیشه نیک نامی و یار و یاورتان باشد.
أن سر به سر زير دست من أ
ole Jas SS
مردم ایران در هر قوم و قبیلهای که هستند. خدای یگانه را پرستش میکنند و با نیک نامی از بدی و پلیدی هراسی ندارند
یکدلند.
دریغ است كه ويل رن شود كنم يلكان و شيران شود
حیف است که ایران از بين برود و محل زندگی حیواناتی درنده مانند پلنگ و شیر شود. (محل زندگی و اشغال دشمنان گردد)
صفحه 51:
ge آیران تیساشته تن ین هات دز ea Sel بزه:ونده یس كه حون ميات
آرزومندم که اگر قرار باشد ایران نایود شود. وجود من هم از بین یرود و سرزمین حتییک نفر هم زنده تماند.
از
اهمه صر يه سير كن يه كمدق مهنم آن به که کشور به دش من دهنیم.
اگر ما همکی کفته شویم و جانمان را براى وطن فدا کنیم. از آن بهتر است که کشورمان را به دست دشمن دهيم.
نج نم نم نم نم نم نم نه نم ند نم خود ار زیایی OMY هه
سوال۱: چرا میهن را به مادر تشبیه میکنند؟ چون همانند مادر گرامی. بزرگ و عزیز است و حمتایی ندارد. زندگی فرزند
وایسته به مادر است. زندگی مردم نیز وایسته به میهن است. فوزند بدون مادر پا به هستی نمیگذارد» ملت نی بدون سيهن.
وجود خارجی ندارند. میهن و مادر هر دو فرزندان خود را در آغوش می کشند.
سوال ۲: به نظر شما منظور از دو سويه بودن رابطة مادر و فرزند جيست؟
و به خاطر فرزند از جان و مال خود م ىكذرد و هم فرزند نسبت به مادر مهر و محبت
اوه بغايرامن امن رافطه .فو ظرفة aad
See re eae
اعضای آن یک صدا هستند و با همةٌ تغاوتهای فکری که دارند. یک دل هستند. اعضای جامعةٌ یکدل با هم. همفکری
میکنند و برای پیشرقت چامعه برنامه ريزى میکنند و به سوی پیشرقت قدم بر میدارند.
سوال۴: چرا باید از وطنمان پاسداری کنیم؟ چون بدون وطن. ملت و مردم هم معنا ندارند و متحد نمیشونده همچنین نا
هرج و.مرج حر وطن باعف هرج :و مرج و اشوب در رندكي مرحم :و از .بين رفتن عرت و ریختن جون السانهای یی گتاه
صفحه 52:
نله منم نم نه نه نه لله F 96d هنن هنن
سوال ۱: شعری با محتوای همدلی و اتحاد. انتخاب کنید و دربارة آن. گفت و گو کنید.
بیا تا مسونس هم یار هم غمخوار هم باشیم انیس جان غم فرسوده و بیمار هم باشیم
شب آید شمع هم گردیم و بهر یکدگر سوزیم شود چون روز دست و پای هم در کار هم باشیم
دواى هم شفاى هم براى هم فداى هم دل همم جان هم جانان هم دلدار هم باشیم
به هم يك تن شويم و يك دل و يك رنك و يك بيشه سرى در كار هم آريم و دوش بار هم باشيم
جدايى را نباشد زهرهداى تادر ميان آيد به هم أريم سر بر كرد هم بر كار هم باشيم
حیات یکدگر باشسیم و پهسر یکدیگر میریم گهی خندان ز هم گه خسته و افکار هم باشیم
به وقت هوشيارى عقل كل كرديم بهر هم چو وقت مسستی آید ساغر سرشار هم باشیم
برای زنده بودن. برای هم مردن, برای هم خندیدن, براى هم كريستن. براى هم جان دادن. براى هم سوختن. براى هم فدا
gad برای هم مرهم گذاشتن, برای هم عقل کل شدن و.. باعث سر زندگی و شادابی میشود. اگر تک نک افراد يك ملت به
همین صورتی که در شعر آمده. با هم متحد باشند کسی یارای از بین بردن آن ملت را ندارد.
صفحه 53:
ee عیام وبا و امفه و.رصوم و
تاکتون شاهد هیچ اختلاف قومی.
بر اتفاقهای ناکوار. با ثمام وجودشان به هم دیگر کمک کردهاند
نع تعن نم بعر يع نع نعريع بعريع قوشتن نم نم نم نم نم نم نم نم نم نم نم
سوال :١ ده وازة مهم املايى متن درس را بيابيد و بتويسيد.
جلوههای مهربانی. شوق انگیز. نظام اسلامى. لهجه و گویش و آیین. آبشخور. روی و رخساره. گزند اهرمن شویان. اقوام یک
ee
Siar Al Gs Seals TNA eee sales ey es
الف) فرزندان در پرتو کرم و کوارای ما جان میکیرند.
جسته. وانستمپستی: oes
(ie) «مضاف الیه)
SSS ply G8 ables. ele SOA GMB ae فاع
patil canna
«مضاف الیه)
سوال ۳ پیام عبارت زير را بنویسید.
هیران ما به جلستانی می ماند که در دل و دامان شود . عزیزکاتی را می پروراند. و شیرقجان خویش در کامشان می دارد.»
اسانهای آزاده ما تملم وجيد قر داملن سرزمیی عویزمان رشد میکنند و حس السان دوستی. ون دوستی و غیرت را از
پدران سرمزینشان به ارث میبرند.
صفحه 54:
سوال ۴: جمله و بیتهای زیر را از Abe) تضاد معنایی واژه ها بررسی کنید و نتیجه را بنویسید.
تا کی آخر چوپ نفشه. سر غفلت در پیش حیسف باشد که تو درخوابی و نرگس بیدار
خواب < بیدار
كر تكبر ميكنى. با خواجكان سفله كن ور تسواضع میکنی با مردم درویش کن
تكبر * تواضع - خواجكان 2< درويش
به نزد مسهان و به نسسسسزد کسهان به آزار مسورىء ني رزد Oe
مهان 7 کهان
... با آرامش آن آرمیده اند و در آشویش بی قراری کرده اند.
آرامش *< آشوب - آرمیدهاند < بیقراری کردهاند.
له ند ند له نع نج لهالهلهالهالها معنى بيات شعر خوافي نهنع نه نع نه نه نه لاله نهالهم
کودکی از جملة آزادگان رفت برون با دو سه همزادگان
کودکی اصیل و نجیب با دوستان هم سن و سال خود برای بازی کردن بيرون دة
صفحه 55:
el چو در راه تهاد آن پسر
وقدن يه ازاك اقعاد با.شادى ث
پایسش از آن پوید دراصد ز دست
تک تر از JL ssl او
ای او یه خاطر این اتفاق از حال او هم بدتر شد.
ie aS a .=
er ihe ele wall eee gr eae ogee Ge ere ase
بور حورو لتر 8 ‘Sete st ee
ماع ایتک مت زا Sis Jee NOUN SE CME
oe == ===
کودک عاقیت اندیش. دانا و آینده نگر که انقاقاً در بین آنها. دشمن آن پسر زخمی بود.
گفت: «همانا که در این همرهان صورت این حال نسماند تسسهان
کفت :که هار آنجا که حرا موا متمق لو ام ىوصق عبرا ay eae اجام این "کار اف ی کتعت و ايه Rig FBS Se
i= == = os eas
او یه سوی پدرش رفت و او را از ماجرا باخبر کرد و پدر آن کودک برای ان اتقاق راه حلی پیدا کرد.
رکه دراه قر كف اي البق يم همهم جيه SLA colle OSS
اخركيس كه او موشيارئ وا GAT بهرهاعن برده باهندد بر اجام :عر كار تواتايى فاراد.
اک ک Sie oes
جعمن هاکلی که روج سای زارجهای مم والاموم م كتج سار بهتی أو دی ات که داتای و علول باشند.
صفحه 56:
صفحه 57:
0 os esos os ros oss ose
آواز : هوشمندی, زیر کی باطنی
صواناق آفتت نشفگای
توان. نیرو
orcas سس
نقره گون. سفید رنگ
دانشمند علم فقه را آواز. صدا
TMT خود ار زیایی هه نم نه نم نع نم نم نم نم نم
Gos pa be Nuke خواجه تصیر به او لقب «کوه آهن» داد؟ زیرا معتقد بود او خستگی نمیشناند وبا ايتکه دوازده سال
پیشتر نداشت نیمی از روز را در محضر یک استاه و نیمی دیگر را در محضر انستاد دیگری میگذراند ولی آتار خستگی در
چهره اش نمایان نمیشود. _
سوال ۲: وی کی های اخلاقی ابوریحان و خواجه نصیر را مقایسه کنید.
هر دو پعتکار و همت زیادی درا فراگیر داشتند هر دو پیگیر مسئلههای علمی بودنده هر دو خواستار دأنستن
علم بودند تا خواندن آن. یاد گرقتن مشتاقانه مسائل علمی: یادگیری در همه حال و در همة وضعیتها و همه شرایط
صفحه 58:
سوال۲: به نظر شما راز موفقیت. در زندگی امروزه چیست:
داشتن همت و پشتکاره برنامه ريزى. تلاش و کوشش, تفکر و به کار بردن تجربیات دیگران.
سوال ۴: را ابورتخان يوزوى هر أعرين الخطات عمر عون امرار. داعت عطالتب جدیدی بیامورد؟ Se
gibt ودجهالت بعیره لو ستتقهبود که آننیان مسئلهای را دام و پمیرم بیس انيت #قادائيت و عامل يزه
له لها نم نج نم نم نم نم تنم نع گقت و گو هن نم نت نم تنم منم تالم
سوال ۱: خود را به جای خواجه نصیرالاین توسی بگذارید و از زبان او علت های موققیتش را بیان کنید.
| سلام. بچهها میدونید چرا من موفق شدم:
به خاطر: استفاده از زمان مناسب دوران کودکی برای استفاده از محضر چند استاد معتبر و خوب. مطالعه و تحقیق و بحث و
ناظره برای رسیدن به پاسخ دلخواه مناسب. آرامش یافتن هنگام درس خواندن و بحث کردن در مورد مسائل مهم. سر
زیاد یادگیریهايم و استفاده کامل از زمان شبانه روزی برای مطالعه. خسته نشدن هنگام یادگیری و مطالعه و استفاده از
استادان, داشتن پدری صبور و مهربان که قسمتی از بحث و گفت و گو را با او انجام میدادم. توجه به پیرامون خودم برای پی
بردن به پدیدههای طبیعی و آفریدهها برای رسیدن به خداشناسی و خودشناسی. هدفم از خواندن دانستن بود پس بسیار
میحماننم و در جیهم جای میدادم.
صفحه 59:
سوال ۲::داستان:آبوریجان.بیزوئی درا ببه,صورت تمایقن eS Vas IS SB
نجفا ag Be از خونتتتان او نع pee Spa SE SE SA
#يصره كديه جنك ناز صريين Ly, aha OS | ae جرا کعید:
gs ay Ng SF yg ys نم نم نم نج rere نج نج
سوال :١ نوع رايطة معنايى (ترادف. تضاد) كلمههاى زير را مشخص کنید.
فروزان» Eset بلند آوازه. خمنام
سوال: ۱۲ :مانتد, قصوته:-جدول وزرا کامان: کشیده.
بوال ©: جملة زير با كدام قسمت درس. ارتباط معنايى بيعترى دارد؟ دليل آن را بنويسيد.
«انسان بلند همت تا يايه اى بلند به دست نياورد. از ياى طلب نتشيند».
هرچه پیشتر میآموخت عشق و علاقهانش به دانش اندوزی بیشتر میشد. به تشنهای میمانست كه ساعتها در ييابانى خشىف
و زیر نور خورشید فرزوان مانده است و سپس به اب میرسد ولی هرچه از آن مینوشد گویی تشنهتر میشود.
صفحه 60:
سوال ؟: أرأياهاى هر عبارت را مشخص كنيد
ألف) هر روز درخت وجود لصبرالدين» بر بارئر موشد.
ب) همه يك صذدأ نام أو را بر زبان wally cat
31
صفحه 61:
صفحه 62:
Voie Fay UN ey esas es rea لغتهاای مهم درس ند نه ندا ندا ندا نم نهنهم نم نم نهر
باور تكردنى. غير قايل يباور
كهواره. زمين هموار
al ااتزخنةموؤرتا» igs Mihi
ia aaa ae =e
وی قممیی Aerie روایت کتندکی. رونق. رواح
ase ae كتيده ae ع ب سم
رتجور. ضعيف حميت: صروت. جوانمردی. غیرت. رشک
خردسند. تتار ازموده سیرت: اطريقه. روش. مذهب. خلق و حو
ee #ببع لدم كرات داكي 3s
أو شعل بركتار ردن غوغاء جار و جنجال زياد
atl > cele بیانصاف: اغقائم. مسارم :سحت ”قر
نج نم نم نم نج نم نم نج ند نج ند معتی ابیات شعر آرشی 9599 نج نم نم نم نج تنم نم نم نم نم
جع و
جنگ تحميلى. جتكى :اعادلاقه بود/ جنك جنك غير قابل باورى بود./ آن كيس ههلى ير از ات و حون الود خبط مرزى و
ما را از دشمن_جداء مشخص_مىكرد.
صفحه 63:
دشمنبد عهدبی لاف با هجومبی من خود رزها را جابه جا مى كرد
دشمن عهد شکن ظالم | با حملههای ناگهانی و پی در پی خود | در اثرپیروزی و شکست گاه پیشروی میکرد و گاه عقب
ay
أز ميان أنش و باروت | مىوزيد از هر طرفه هر جاا تبرهاى وحشى و سرکش/ موشک و شمپاره و رکش
تیرهای کشنده و خطرناک, موشک. خمپاره و ترکش از همه جا و از مبان آنش و گلوله وبروت به سمت ما پرتاب میشد.
أن طرفه نصف جهان با تانكهاى أنشين در راه / اين طرف ننها سلاح جنگ ايمان بود خانههاى خاك و خون خوردها مهد
شبران و دلیران بوددر آن سری مرزء نصف کشورهای جهان با وسایل و ادوات جنگی مجپزآماده حمله به ایران هستند و در
ابن طرف مردم أبران ننها مانددائد و سلاح جنگی و مبارزه أنيا تنها یمان به خدا بود. / در خانه هابى كه بر أثر جنگ وبران و
خونین شده بودند شیر مردان شجاع فرار داشتند.
صفحه 64:
شهر et خرمشهر/ در غروب آفتاب خویش/ چشم در چشم افق میدوخت/ در دهان تانکها میسوخت!/ در چشان
حالی هراس انکیز
شهر خرمشهر که از شدت خونریژی مجروحان و شهیدان. خونین شده بود در هنکام ضروب آفتاب یه دور دست ها تگاه
میکرد. در مبان شعلههای سوزان و کشنده تانکهای دشمن میسوخت و از بین میرفت در چنان حال وحشت انگیزی.
شیهر از ان سوی سنخرها/ شیر مردان را صدا میزد: | آی! ای مردان نام آور ای همیشه نامتان بیروز
ye لز الى افر ةب نوخا لسينان طاام lb yall Hilla rem Marner they aie لها رو یکت
غام و یاختان جاونان و سواقراژ است.
ee ee enn a eee
تاریخ در حال تکرار شدن است. اگر دشمن در سرزمین و کشور ما باقی بماند. وطن ما کوچک و تتتگ خواهد شد.
ناممان در دفتر تاریخ/ کوچک و کم رنگ خواهد شد نام ما ایرانیان شجاع در دفتر تاریخ بسیار بیارزش و کم رنگ خواهد شد.
خون میان سنگر آزادگان جوشید/ مثل یک موج خروشان شد/ کودکی از دامن این موچ بیرون چست/ از کمند آرزوها رست/
چشم او در چشم دشمن بود ادست او در دست نارنحک
St در رگهای ایرانیان ازاخه به جوش امد و همه خشمکین شدند و ستل موح پر خروشی حر لت تردند. ناگهان بت
کودک از میان موحهای پر خروش رزمندگان ایرانی بیرون امد و خودش را از طثاب ارزوهای مادی رها کرد و در حالی کسه
چشم در چشمان دشمن دوخته بود و نارنجکی هم در دستش بود.
جنک. جنتتی نابرایر بود/ جنک. جنگی فوق باور بودا کودت تنها. به روی خاتریز امد/ صد هزاران چشم. قاب عکسس وداک
هد جنك عسيلق, ستقق. فاعفاقامه يود سك ستاك ad قایل یآوری موجااتفودک: شهاازاسسین فهحیس GaN ae شاكرين اسن
صدما تقر چشم: به آو,دوخته بودند.
aS Se SS ne
شده بود و با چشمان خود از وخدیگر عیپرسمند كه امن #ودى سد»
صفحه 65:
او جه میخواهد از این میدان؟! / صحنه جانبازی است اینجا؟! ا زمین بازی است اینج؟! | دشمنان کوردل, اما در دلش
خورشید ایمان را نمیدیدند/ تیغ آتش خبز «دستان» را نمیدیدند/ در نگاهش خشم و آنش را نمیدیدندا بر کمانش تیر
«أرش» را نمىديدند / در رگش خون «سیاوش» را نمیدیدند
وا این میدان جنگ چه میخواهد؟ این جاء میدان جنگ و جان باختن است یا زمین بازی کودکان؟! ما دشمنان نادان که
نور ایمان و معنویت را در قلب او نمیدیدند شمشیر آتشین دستان پهلوان را در دستش نمیدیدند و در نگاه او خشم و
ناراحتی را نمیدیدند. نارجنک مبان دستان او را که مثل کمنان و تير (آرش) بود. نمیدیدند و خون پاک سیاوش, پهلوان
نامی ایران را که در رگهای با غیرت او جاری بوده نمیدیدند.
اکودک ما بفض خود را خورد/ چشم در چشمان دشمن کرد/ با صدایی صاف و روشن گفت:/ «آی, ای دشمن! من حسین
کوچک ایران زمینم/ یک تنه با تانکهانان در کمینم| مثل کوهی آهنینم». کودک قصه ماء حسین فهمیده غم و ناراحتی خود
صفحه 66:
تا هو تشاد وزج ISHN gL ple a arene mee eee as ea EIR هون تساو مات هس سس
از سرزمیت ایرانم و به تتهامی در کمیت «های غول پیکر شما هستم. من هم چون کوه مقاوم. محکم و آهنین se
ناکهان تکبیر. پر وا کرد/ در میان آتش و باروت. غوغا کرد/ کودکی از جنس نارنجک/ در دمان تانکها اقتاد... ناکهان قریاد الله
یی دار نع هی :ات کت جر ویر آ هیر علوله نع عوشي يمايا كرض كودكين تعنوياي كا مل فاز فوکد و وا
خودتی را هز مقایل تاتکهای دشمن انداخت.
تسس یرومم ها تا کت او هاسع ر طسو رو pS Gs مه سم REG aaa Gf
خشمن. نها Sle ofl AS Alea gS ahaa oe SU
آسمان از شوق, دف میزد/ شظ خرمشهره کف میزد/ شهره یکباره به هوش آمد/ چشم اشک آلوده را وا کردا
زیباا برچم خود را تماشا کرد محیط از شادی. جشن و سرور به پا کرد. رود خرمشهر از شوق در جو.
قف ع وه: هو ی آر این واقمه يررك به عوه: أنه جميعاى اکتقبازسی را بان عرد ير بلسماق: #لديدي:
نع نع نس نع نم نم نم نم نم نم نم خوت ار ز یایی نج نع ند نع نم نم نم نم نم نم نم
سوال ۱ کدام قسمت از درس آشاره يه شهيد «حسن فهمیده» دارد؟
کپست این عود ی او چه دیخواهه از این عیحان:3
کودک ما بقض خود را خورد/ چشم در چشمان دشمن کرد/ با صدایی صاف و
کوچک ایران زمین هستن: کودکی از چعس,تارلسک | در دهان قلنکها آفتاد.
ال ۲: دربارة این مصراع شمر «آن طرف تصف جهان. با تانکهای آتتین در رام» توضیح دهید.
متظور این است که ارتنتشی عرای تنها نبود. بلکه نیمی از قدرتهای بزرگ دنیا و کشورهای جهان همراه و پشتیبان او بودند و
مر نوج سلاحی ید این کشور میدادند از سلاحهای شیمیایی و سیکروبی ثرفته تا نانکها و هواپیساهای مجیز. اسا در مقابل
ایوای فا یف تیوهانی کمخکی بو اشيد يه ناسکی ود
صفحه 67:
سول؟: چه شباهت هایی بین این درس و درس هفتم (هم زیستی با مام میهن) وجود دارد؟
هر دو مربوط به ادبیا پایداری و مربوط به وطن دوستی هستند و این که هرکس باید نمی دقیق به کشورش داشته باشد و
هم چون Ula!) مادر و فرزندی رابطهای عاشقانه و پر احساس داشته باشند و هم چون رابطه مادر و فرزندی رابطهای عاشفانه و
پر احساس داشته باشند و برای همدیگر از بذل جان و مال و.. دریغ نکنند.
سوال؟: شما اگر در زما
جنگ بودید چه میگزدید؟ پاسخ به این وال نشار استد شابن در گنز رزمندگان با تشمن
میجنگیدم و شاید هم, مانند شهید فهمیده نارنجک به خود میبستم و برای دفاع از سرزمین عزیزم به زیر تاک میرفنم.
لاله نان تنل نع گفت و و لاله
سوال ا: دربرة شباهتهای آرش کمانگیر و حسین فهمیده گفت و گو کنید. هر دوعزیزه ارنی و سرافراز بودند.برای بیرون
راندن دشمن پلید از خاک سرزمینشان جان خود را از دست دادند. عاشق سرزمینشان بودند. به ما فهماندند که باید از
صفحه 68:
ع ومين و آرعان هاى ملت مقلع كتييو
سوال ۲: به کمک اعضای کروه. متن درس را به صورت نقالى. در کلاس اجرا کنید.
تقسیم کار کنید و هر کس کاری را بر عهده بگیرد. تصاویری از صحههای جنگ تهیه کنید و همزمان یا خواندن شعر یه
عيورت تقالی:: عضو در prin pean 5a
SS ty نم قو: a)
در مصراع های زیر, واژه های نادرست املایی را بيابید و شکل صحیح آنها را بنویسید. :١ سوال
الف) ناگهان تکبیر پر واکرد / در میان آتش و باروت. غوقا کرد. غوقا > غوغا
ب) اين طرف که ات تک یمان بو خاند های تاک ۶ حمن عورده/ مهد شيران و دليران يود. فلاح © بلتج
ب) دشمن بد عهد بی انصاف/ با حجوم بی امان خود/ مرزها را جا بد جا م ىكرد. حجوم >هجوم
سوال ۲: هر یک از بیتهای زیر به کدام داستان اشاره دارد؟ چکيدة آنها را در دو یند بنویسید. (دو مورد انتخاب شود)
چون ست اصحاب کهف. آن خرس زار شد ملازم در يى آن بردبار
Siang wet لاؤسبو ا#لسيصيم عاسطن رازن
اصحاب کهف عدهای مسیحی بودند که در زمان حکمرانی امپراتوری روم باستان با نام دقیانوس در شهر اقسوس در ترکية
امروزی زندگی میکردند و همگی جز یکی از آنان که چوپان بود از اشراف و درباریان بودند و دین خود را مخفی نكه
میداشتند.
ee Ee که او عازن دیهد ly YN ae آلهها سر هياو ان خب جر شيع مسي و ينا
اغارض هر ووسطاين يه عام رقيو بودياك متزيوان كنوب ا زفعتساعهيون عد غاز روهدتت عبواب أيكنان لز زيوة ونين حتدوه سيضي
سای اب وان رهتیم و 1 1 1 12 1 2 12 1 1 1 1 1212 1 1 1 1 1 1[ 1 1 12 1 1 1 011
همه چیز را دگرگون يافتند. سرانجام به غار بازکشتند و دیگر ا آتها یافت عشفا و فرحم بر فراق کار براق. آنها تسخدق
ere
صفحه 69:
بزد تیسر بر چشسم اسف سندیار سيه شد جهن ييش أن نامدار
آشاره به ثبرد اسفندیار و رستم دار
انسیا شاهزاده آیزانی وا زنتجم کی lab lle آیزانی ات شاه ایبران قضتهببارد که اس فیدیار را بهجایسیتی
خود انتخاب کند. از آن سو هم دل خوشی از رستم ندارد. به همین دلیل آتش جنگ بین ایین دو پهلوان نام را
زوم داز چات Bp al Si کته استقته نان ز] بای JSG sai Ia, Sul
علیه رستم کاری کند. تا اینکه رستم نزد سیمرغ میرود و سیمرغ میگوید که اسفندیار روسین تن ا
هیچ تیری یا شمشیری در وق آثر نمیکند. قضه جای بدن او ضد صربه است بنه جز چشم او نسیعرغ میگویند كنه
استفقدیار را در چشمة زنندگی 69H pS LN Mag hg فنديار
و چشمانش از گزند آسیبها مصون نماند. رستم بر اساس همین ضیف |
سوال : درك و دريافت خود را از سرودة زیره در دو بند بنویسید.
«آسمان از شوق. دف مىزد / شط خرمشهر. كف مىزد / شهر يكباره به هوش آمد / جشم اشك آلوده را واکرد/ بر فراز گنبدی
یباا پرچم خود را تماشا کرد» این سروده با آهنگی استوار به حماسه بیرون راندن دشمن از خرمشهر اشاره دارد و از این
صفحه 70:
اتفاق مهم و باارزش. آسمان به خاطر شوق و علاقه زیاد دف میزد و با اين دف زدن رود خرمشهر با شادی وصف اشدنی کف
میزد و خرمشهر یکباره به هوش آمد و از اسارت و بندگی رهایی یافت و چشمان پر از اشک خود را باز کرد و با تلاش
سربازان ایرانی که حقیقتاً همچون سربازان امام زمان(عج) هستند پرچم سه رنگ زیبای کشورمان, ایران ase را بر فراز
کتبدی زیبایر افراشتند و حرعشهر: آن را تماشا عیکرد.
این سروده بیان دلاوریها. شجاعتها. استواریها و شادیهای سرشار همه مردم ایران به ویژه خرمشهریها و تمام پدیدههای
آن را بیان میکند که در جنگی نابرابر حسین فهمیده و حسین فهمیدههای زیادی همچون آرش کمانگیر che دقاع از ايران
و ایرانی به پا خواستند و جانانه و عاشقاند جانهای خود را برای کشورشان فدا کردند تا به پاس این ایثار و فداکاری وجبی از
خاک ایران به دست دشمن نیقتد.
لد لها نم نم نم ONE oN نم نم معتی حکایت هنم نم نم نم نم نم نم نم POUR
اسککدر. یکی از کاردانان را از عملی شریف عَزّل کرد و عملی خسیس یه وی داد.
اسکندر یکی از عوامل کار بلد خود را از کار با ارزش و مهم برکتار کرده و کاری کم ارزش و سطح پایین به وی سپرد.
روزی آن مرد بر اسکندر درآمد؛ اسکندر گفت: چگونه میبینی عمل خویش را؟
روزی آن مر
گفت: زندگانیات دراز یادا نه مرد به عمل. بزرگ و شریف گردد. بلکه عمل, به مرد. بزرگ و شریف گردد.
گفت: عمر شما طولانی باشد! مرد با انجام کار بزرک نمیشود و ارزش نمییابد. بلکه کار با مرد بزرگ میشود و
يس در هر عمل که هست. نیکو سیرتی میباید و
يس در هر كارى. بايد روش خوب و مناسب و انصاف
صفحه 71:
صفحه 72:
نج نج نج نج نج نج نم نج نج نج نم معتیی لغتهای مهم خر سی. نج نج نم نم نم نم نم نم نم نم نم
le == کاناء شتاستده
همس. خانواته عهد. پیمان. e298
=z Gea ==
توا دلج 2538 se افتخار. می کننت
پیتگاه = عبادتگاه. دیر. محل عبات
a مخلوی: آقریده
نزديكان. كسى كه قرب و منزلت يافته 5 آستراحت نمی کردم
ooo! =
Dal ee =
Sa
لاور
ica pc agg iy at A ركوو
بانع نع نع نع نع نم بسانت نما نت معتیی عبارتهای مهم متن در سی نج نع نم نع نم نج نم نم نم ند نم
تقل است آن شب که رایمه در وجود آمد. در خانة پدرش چتدان جامه نبود که آو را در آن بپیچتد و چراغ نبود.
روانت کردهانک آت شبی که رایعه به دنا امه دی خاف يدرك لبانی مه انمازهای نموت که او را در آن قزار دفنداو عبع چراق در
فاد وه مان را ,وشن تن
به قلان همسایه رو و چراغی روخن بخواه به نزد قلان همساید برو و به اندازه یک هراق از او روضن (سوخت مهراق) فرص بکیر
Ga ps aa a Gd ee ae pay Ge eS
خواحر رایمه براکنده شدتد و زفشتد.
افدرا ده وی دزم ووو شيجب اق وا وه وده سه الوه هو وت
صفحه 73:
أن خواجه أو را به رنج و مشفت, کار مفرمود. راب رب نجامکارهای سخت و دشوار را به و دستور ميدا
روی بر خاک نهاد و گفت: مرا زاين همه هیچ غم لیست. الا رضاى نو مى بايد تا بدأنم كه راضى هستى با نه؟»
صورنش را بر روی زمین گذاشت (سجده) و به خداوند با حالت راز و نباز گفت: از این همه سخنی اراحت نبستم؛ مگر
ve
خشنودى نو يس بايد بدانم أيا از من خشنود هسنی A
وازى شنيد كه ((غم مخورء فردا جاهیت خواهد بود؛ چنان که مفربان آسمان به نو نازند صدابى شنيد كه مىكفت: ممكين
نباش, در آبندهچنان مفامی خواهی داشت که نمام فرشتگان و نزدیکان درگه al به نو افتخارميکند.
pare Rae Las 16 ab ۳ 0 ۱
یم روزه داشنی و همه شب نمازکردی و تا روز بر ای بودی ببوسنه روزه مى كرفت و هر شب به pe Uy aa la
صفحه 74:
حال. ضباکنت مود
ieee ee ee
الهی! تو میدانی که هوای دل من در مواققت قرمان توست و روشنایی چشم من در خدمت درگاه نو
خدایا! تو آگاه و باخیری که آرزو و میل قلبی من در همراهی و اطاعت کردن از فرمان و دستور توست و نور چشمهای
خدست استان و در گاه توسست.
اکر کار بد دست من استی, يكت ساعت از خدمتت نياسودمى. اما تو مرا زير دست مخلوق كردهاى. به خدمت توء از آن دير
م ىايم گر آراده و اعتیار ایت کارها در ست مت بود. حتی یک لسظه مس اد خدحت درگاد تو أسوحه و ينعيال نم ى شيم أما BF
حبا زیوجت و علدم آفریدهای به همین لت دير يها دمت و تيايض دعاقت ب جاه عى كوم
ال مز دا توت زا وتجه معا که او Juste مس بجا ودام حل هرد مسح gash ی وا att رس
عم رفن زاب دام یت
ee ea 977005100 0 13 =
شود و صدمهای به او پرسانت دود بچگونه میتواند به از apg a5 kia او نیپ پرساندو
testa La sas ot ای هروا کم اکن یک دوس دعم لب ميت فكي مودار اس هجوج /ز! تلو الق الس عم حي الب مت
gl Bg pS slay Gulshan sh GG Wives, Rage Gigs ga Cage SL ag
een een nd
leas Ss ae = a 1107
tall
متتوالی :۳+ بچه عدوارن. ضاغن Sis ات:بزاع این cal Gays $555
آن پمسممند و نه تواتچه بوه روقعی بای راغ بیدا کدد.
نت با خداء ذت کامل. السان متوکل. شقمچ امت. مقام ذت. رابعه ه طران زث پاکدامت. ثن مقرب و
سوال ۲: مهم ترین ویژکی های اخلاقی رایمه چه بود؟
راهبی بودن به رهای خداء توكل يه خداء شک رگزار نعمتهای خدا بودن. فروعنی در مقابل خدا
صفحه 75:
سوال؟: جكونه مى توان أنسان كاملى بود؟ با نوكل و أيمان به خدا؛ یعنی اینکه خدا را در همه حال و همه کار با خود همره
كردن و هر کاری را برای رضایت او انجام دادن,
هله لاله هلله له لهاله] كفت RII CI SAD Sg
سوال :١ دربارة نموندهابى از فداكارى نان ابرانى در انقلاب اسلامی و دفا مقدس, گفت و گو کنید. زنان ایرانی چه در
انقلاب و جه در دوران دفاع مقدس: همراه و هممّام با مردان قدم برداشتئد. زثانى مالند فريس حيدريور, فوزيه شيردل و
طيبه واعلى
سوال ]: دربارة يكى از زئان بزرك شاهنامة فردوسى؛ تحفيق كنيد.
گرد آفرید نخستین شیر زن حماسه ملی ایران است. كرد أفريد دلربا و جالاك با ابن كه در شاهنامه حضوری کوتاه دارد و
صفحه 76:
شکست هم میخورد. بسیار برجسته اسث و یکی از گیراترین نان شاهنامه است. وی را میتوان مانند قرانک. ارنواز و شهرتاز
نمونة زن اصیل ایرانی دانست. در سبان مرز ایران و توران دژی به نام «دژ سفید» بود که ژدهم پدر گردافرید بر ان حتمرانی
میکرد. داستان کردآفرید از رسیدن سهراب یه حژ سپید شروع میشود. وقثی سهراب به ذ سقید رسید با هژیر روبه رو شد و
هیر را شکست داد و در کمال تاباوری سریازان نژ سپید. سهراب هژیره را نکشت و او را یه اسارت كرفت و يه درون سياه خود
I geet iy Og age Sa Coa eR a gl war el gs کون gh) pea BT لبهي
نظامی بو تن كرت. سهراب أو را به نيرد طلبيد. يسى از رویارویی سیهراب و گردافرید. گرد اقرید متوجه شد توان مقابله با
سهراب را ندارت از این رو تصمیم بد قرار کرفت که در راه سیهراب به او رسید و با ضریهای OE خود كردافريد که چهره او را
WI OS eee oly ge me وضفرق زجمازوئ آستن جردآهنید. Ee Ly Oye as عورعه و نیع دید دنتاید
نیرنگ زد و به سهراب وعدههای دروغین داد. سهراب که شیقته کردآقرید شده بود. پیشنهادش را قبول کرد و با او به سمت
ادروازه دز سپید زوانه شد. در میائه راه گردآقرید با زیرکی به داخل حو تاخت و دروازه را بر روی سهراب بست و سهراب را از
نتیجه حمله به ایران و نبرد با رستم بر حذر داشت.
نم نم نم نم نم نم نج نم نم نم نم قوشتن. نم rs ندا ند بانع نم نم نهر
سوال ۱: هر یک از واژگان زیر با کدام نشانة جمع بد ار نمیروند؟
ae
Gir
ls نظرها
سوال :یا کوچه به مکن درسن, وا «دوست» در چمله زیرء به چه اشاره دارد؟
Cagle) epee BETES KARA NR ea pelos RI lag ps eau eu ee ge اکن یک
صفحه 77:
سوال ۳: جاهای خالی را با کلمات مناسب پر کنید.
۳ تو داشتی شعری را میسرودی
oly ooo) MUIR MU MIR mT آندیشیدن ننهنه هنن هنن نان
1 011
زيرا خرمشهر به ساده ثري سلاحهاى دفاع نا آخرين لحظه در مقابل دشمن مقاومت كرد و مردم هر بك با جان و مال و
ناموس خود از شهر دفاغ کردند.
سول ۲: دریافت شما از جمله زير چیست؟
«حبات حقيقى مردان خداء قفنوس وار از ميان خاكسئر نخلهاى نيم سوخنه. سر بر أورد.»
9
زندگی واقعی مردان خدا همیشه دارای
تولد است و هیچ گاه از بين نمیرود و پیوسته به فکر دیگران هستند.
صفحه 78:
درس دوازدهم
يايه ى نهم
صفحه 79:
نج بجع نم نم بجع نم بجع نع ند my ros معتیی لغتهای مهم در سی بجع نج نج ند نم نم ند نم نع تعنم
== 1 Se
Sat che احطاكنب اوسائويا
هو هه ۳
بهشت. دوام. بقا حور شود
ناخوشايدد ۱ خلق و خوه روش
بزرگی نمودن. غرور Je ab
۳ پاشکوه. با عظمت
چهره خوشيختى
نج نج نم نم نج نم نم نم نم نم نم معتی عبارتهای مهم متن 99 ITO age نم سان oy TOI TO) TOI TOITE
طنین دلنشین کلام ایشان. فراتر از جعرافیای فرهنگی تاریخ بشری است و جانهای پاک. پیوسته مشتاق شنیدن آن هستند.
ييام و اهناف زيبا و دل انتنيز سخان ییامبر(ص)». بسیار خستردهتر و قراتر از محدوده فرهنکهای تاربخ بشری است و وجوت
تمام اتسانهای پاک. خمواره و هعیتد علاقه مد خنیدن آن پیامغا و سختان ثاب است.
پیام پیامبردص». کنجینه و آبشخوری است که انسانیت. همواره برای تازکی و شکوقایی و شکوهمندی خود بدان. نیازمند
است. پیامها و سخنان پیامیر(صض) هم چون کنج با ارزش و سرچشمهای است که انسانهای صالح و درستکار همواره برای
تا ز کی. شادايي. بزر کی و شکوه خود به آنها نیازمند هستند
SS = ee eae a a ee)
خداوند بلند مرتبه ید زیبایی و چهره ظاهری و اموال و سخنان شما توجه نمیکند. بلکه به اعمال و رفتار و باطن قلبتان توجه
a
صفحه 80:
.اگر دربارة چیزی که به آن علم نداری, از تو پرسیده شود. بگو نمیدانم تا از پیامدهای ناگوار آن در اسان بمانى. ای
ابوذزء اكر دربارة جيزى كه علم و شناخت ندارى از تو برسش شود. بكو كه باسخ أن را نمىدانم نا از انفاقات و حوادث
ناخوشايند أن در امان و أسوده باشى.
ای ابوذر. به اندازة نياز. سخن بكوى. كشاده روى و خندان باش كه خدای تعالی. گشاده روى و آسان كير را دوست دارد. ای
أبوذر. سخنان بيهوده و نادرست را نو و به اندازه نياز خود. حرف بزن و هميشه خندان و شاداب باش. زيرا خداى بلند مرتببه,
انسان خندان و با گذشت را دوست دارد.
مثل موّمنان, جمله چون یک تن است؛ چون یک اندام را رنجی رسد. همة اندمها آگاهی پابند و رنجور شوند. مشل مومنان:
همگی مثل اندام یک بدن است؛ وقتی به یکی از اندام آسیب و رنجی برسد تمام اندامها با خسر میشوند و رنجور و اراحت
صفحه 81:
ees rosa) نم نج دعت هود أرزيابى نس سن سس سرس
م ل و قري eS a 2272272271222
ay Se A nd gee De Cn eg مسا کارجاسی که نامر یی cals as eS فا تسد فد
علاصرشان shoe isl
سوال ۲: این درس را با درس پتجم(اداب زندکانی) مقایسه کتید و شبامت های آن را توضیح دهید.
جن هوجو جم بیان صاملنت نو آمامب: سهم زتدگی آشارم:هاز تم ,و از سوازه سخحت كم ور شیم یه جبورسی توای به سطازه ور اضاوم تخد
١ گشاده رویی و کم سخین بودت ۲ کمک به همنوع در مشکلات و رنچها
Si kes iil ee Se + eee ©
بيك sy دودو oo
کمسال است در نقس انسان. سخن تسو خسود را به کفتاره ناقص متن
ای ایوشر. اگر دریارة چیزی که به آن علم نداری. از تو پرسیده شود. بگو نمیدانم تا از پیامدهای تاگوار ان در امان بمانی. ای
ابوضر به اندازة نیاز سخن بکو.
رال ۴: از كما قسمت درمی پزشتر خوشنتان آمذ و لختت بردید؟ اع انوذرء اکر دربارة چیزی که به آن غلم نداری:
شوب يعو تمن مانس #ان ومواسيصاى با كاز أن من انان مطافين
نم نم نم نهیم نم نم نج نم نم نم کقت و کو نع نم نج نم نم نم نم نم نم نم نم
ال-5 از رهكرهاي Sse ee ea SS es OS Ss Gls sy
ياطئ افراد و انتخاب دوستان خوب كه رفتار آنها در رفتار ما تأثير میگذارت و سنجیده حرف زدن. کم حرف زدن. خوب حرف
زدنء انتخاب هم تشين و دوستان خوب. گشاده رویی. قهر کردن. رهایی از کار بد و گناد. کمک ید همنوع در بیماریها و
مععلات
سوال ۲: هر گروه برای یکی از موضوعهای رفتاری درس داستان» خاطره يا حکایتی مناسب به کلاس عرضه کند.
altel ly nigh pga كسميب ودين 'ادناين وشوج اعضابي كمد بجاسعان: ها حتكايتن يزابيم:
Sais El uses y ايه اموضوعهاف ترج حلقاه يتويد
صفحه 82:
ندا نت نس نت تست تسن نكا نانك فوشتن IOI IU
2
لت >
متعال >
علم >
سوال_۲: مانتد نمونه. جدول زیر را کامل کنید.
23 8 Sa eee
=r aS as =a
مفرد مقرد 4 جمع جم
خواندم خوان خوانده بودم
= 1 کته بوديم با
5 7 کات هی نش 2 بودیم نه ماد
ديدم داشت مىديد | ديده بوديم اديده باشيد
yy / لعافتم ىكرت | #زقع يودي | #رهدم يلايد
oil حاشت میآورد_ | آورده بودیم_ _آورده باشید.
i See ens ae eG
به تاتی دوست و هم تعین ید اقاره داره که گر اسان هم نعین حوبداشته یاکه از دهایی يهش است و جر هم نغیین ید
ee هی ارآ عير نهتر اسك ومن از اسان عير ناشين يمس te انها ياشد مر
صفحه 83:
oho sho, be .. RM سیرت سلمان هنن نهنه هنن
سلمان قارسی بر لشکری امیر بود. در میان رعایا چنان حقیر مینمود که وقتی خادمی به وی رسید. گفت: ایین توبرة کاهه
بردار و به لشكركاه سلمان بر.
اسلمان فارسی امیر و فرماندة لشکری بود. در میان مردم آن چنان خود را کوچک و حقیر نشان مىداد كه يك وقت يك خادم
به او رسيد. گفت: «اين کیسة بزرگ کاه را بردار و به لشکرگاه سلمان ببر.»
چون به لشکرگاه رسید. مردم گفتند: امیر است. آن خادم بترسید و در قدم وی افتاد. وقتی به لشکرگاه رسید. مردم به او
گفتند: آن فرده.همان امیر است. آن خادم ترسید.و به دست و پای سلمان SE
اسلمان گفت: به سه وجه. اين کار را از برای خودم کردم. نه از بهر توء هیچ انديشه مدار,
ol به مه دلیل این کلر رابرای ونم لاسام دافم. نا برای نو هیچ نترس (تارحت نباش)
اول آنکه تکبر از من دفع شود؛ دوم آنکه دل توه خوش شود؛ سوم آنکه از عهدة حفظ رعیت, بیرون آمده باشم.
اول انکه تکبر و خودبینی از من دور شود؛ دوم آنکه دل تو خوش شود و خوشحال و بانشاط شوی سوم آنکه از عهده حفظ
مزعو و a soph ong el الله يات
صفحه 84:
صفحه 85:
STO a FON FOS Fa FON FO بجع ند لذ ن2ع ۵ ن۵) ۲2۵ معنیی لغتهای مهم در سی نهر نع نم as a rasa
خریبی:
به بایان رسید. تمام شد
هتگام ولادت. روز تولد
باده نوشان. میخوران
تکرار کرددن سختی
تجات بخش. تجات دهنده
مدای
نج تنم نم نج نج نم نم منم نم معتی ابیات شعر آشتای غر بیان نج نم رن نم هن نم ونم
چشمههای خروشان تو را میشتاستد موجملى يسريثان تو را مىشتاستد
تمام اجزاى مستى. خی چشمههای پر جوتش و خروش و مویفای آشعتهه قو (امام رضا(ع)) ,را میشتاسند.
سش تسشنکی را تو آبی. جوابی 2 های بیسابسان تو را می:
قر بیابان,نرای یک افرد. عخته حمانتی و اوزشچندا انسته, وجود: تقینبی LEA elt po CETL BL
صقیقته ماب انب حیات آنت و ال فظر و آف راد خماتتانینبهسگی أو وأ جی تاد
كام فو Raises =o. Bes ee a
نام عو ابعازة روييكن و شادایی و خکوفایی است په عسین علت تمام برگهاء گیاهان و قطرههای پاران تو را میشتاستد.
عم كذ کلهای این باق را میشنا, ۳ امت 6
همان لور که تمام گلها (شهیدان) با هنم اشدايى دازتد. (به خاطر هدف معتركى) تسام شهيدان نين با تو آخنایند: همان گوته
تو تمام شهیدان را میشناسی
بان تسو را میت
صفحه 86:
اینشک ای خسوب! فصل غریبی سرآمد چون تسمام فریسبان تو را میشناسند
اكنون اى امام خوب من, زمان غریب بودن و ناآشنایی به پایان رسید. زیرا تما انسانهای بیگانه و غریب نو را میشناسند.
كاش مسن هم عبور تو را دیده بسودم کوچههای خراسان نو را میشناسد
ای کاش من هم در زمان شما حضور داشتم و وجود حفیقی شما را درک میکردم. کوچههای خراسان پا نو آشنا هستند.
HMMM JF OMe شغر Ole! giro MUIR UYU mY
J Fol. و بهارجانأمد برخيز كه عيد میکشان آمد
زمان ولادت حضرت مهدی(عج) فرا رسيده اس. گوبی بهار جان بخش از رأه رسيد و جانها زنده شدند. يس از جاى خود بلدد
شوء زيرا عيد عارفان و عاشفان از رأه رسيده است.
صفحه 87:
تازهای در جان مر
ae سسشان زمين و آسمان آمد
گلستان از شدت شادی و ظرب پر از گلهای لاله شنده است. زیرا یادشاه زمین و آسمان از راه رسیده ایست.
a ee aa ee متسدار که متسجی جهان آمت
دستور و قرمان امام زمان(عج) آماده باش که تجات دهنده مردم و جهان و هستی متولد شد.
os esos نج نم ey ros نم نم نم خود ار ز یایی نج نج نم نج نم نه نم نم نم نم نم
لجان عدا هه مهاه د عل ههه 1# عجر
حرم ایشان شر خراسان تشه و غریب نیست و هر سال چندین میلیون نفر از حمه جا به زيارت أيشان نايل میشوند؛ يس فصل
غریبی و تتهایی به بایان رسیده است.
سوال ؟: در شعر دوم. براى ميلاد امام زمان(عيج) جه توصیف هایی بد کار رفته است؟
میلاه کل بهار ales ig sae sate لاله بارات شدن کلزار از عیحن: آمدن سلملات زسین و آسمان. آمدن متجمی جهان
Ee و TT -
راهتمایی و هدایت مردم و ببدار تردن دل آنان. اتحاد ملی و اتسجام اسلامی و..
سوال ۴: چکونه میتوان به شناخت اولیای خدا دست یاقت؟ با تفکر و تعقل در سیره و روش زندکی آنها و تدبر در
EIEIO gg SAF ray ey reyes rey es eros rasa نم نم نم نم نم نم
Die دربارة زندگی و قضایل امام رها (ع) گفت وگو کنید. آمام رها(ع) فرزند آمام موسی کاظلم(ع) روز پتجشتبه بازدهم خی
القمده سال ۱۳۸ هجری. شالزده روز پسی از شهادت جد بزر گوارش. امام صادق(ع» در مدینه چشم به جهان کشود. نام
میا رکلشی را على گذافتتد. کنیهاش اییالسسن و القلیش رخا صابر. رخبی و دقی بود که سشهورترین آنها رخا اسكر
صفحه 88:
پدر ایشان, موسی بن جعفر(ع) و مادرش کنیزی به نام «نجمه» بود که «تکتم», سمانه» و (م البنین» نیز خوانده میشد.
نجمه, کنیزاحیمده) مادر امام موسی کاظم(ع) بود و چون در عفل و دین داری مرنبهای ولا و در اخلتی و رفتار بر دیگر زنان
برتری داشت. او را به پسرش امام کاظم(ع) بخشید.
أمام رضا(ع). پس از شهادت پدر بزرگوارش امام کاظم(ع) عهده دار مقام امامت شد.
سوال : با مراجعه به ديوان «حافظ»» غزلى بيابيد و دربارة نوع رديف أن بحث كنيد.
صباز مسنزل جانان كذر دريغ مدار وزو به عاشق بسیدل خبر دریغ مدار
به شكر أنكه شكفتى به كام بختاى كل نسيم وصمزمرغ سحر دريغ مدار
حریسف عشق نو بودم چو ماه نو بودی كل ون كه ماه تمامى نظر دريغ مدار
انث زاهسل معرفت این مختصر دریغ مدا
جهان و هر جه در و هست سهل و مختصر
کنون که چشمهی قند است لسل نوشینت
صفحه 89:
7
سي يغ ورحويق سففر
تو اب ديده ازين ره wise Boe SA
مكلام تلويه افاق مى يرد شاعر
جو ذكر خير طلب مى كنى سخسن اين است
ogy ge ch acy sa BG باق
علاط سس auld هی رد هیک راید SUR Falls wee Sl
ترکیب واژهها
در زبان فارسی معمولاً فعلها در انتهای جملد قرار
ی رامق وق al aie ae
بيجع يا عمو عقيل رت یت اف gL Ag GAR a 5
این :قزلن اجان :عامه نت SAY easy las gg fader 9 59 پایان. نها
نیودت و سنافعط آبه موز انساهاعماین این کاروا
inf AS
WO MO Seis Ee عرمر
جو لاه eG ol Re Le ee ee ne
تويسيد eee - ولادت -+ميلاد - اعیاد -*عید - معیشت-* عيش
تسلط <> سلطان. مسلط - نجات ه منجی
سوال ۲: در بیتهای زیر. قافیهها را مشخص کنید و نوع ردیف آنها را بنویسید.
خرس را مسگزین. مستّهل همجنس را
غریت -* غریب - معایر* عبور
هی بیسا با مسن. پسران این خرس را
خرس و هم جنس: قاقیه - راء ردیف نوع رديف: حرف
شد تقس آن دو سه هم سال او تست تر از حادف ده ح ال او
أع سان وجاك فاقيف اف ودیش.- نوخ رذیعم ضمسی
سوال ۳: ارتباط معنایی بیت زیر را با درس پیدا کنید و بنویسید.
آ وب واه و مس که کار مر باغ را بوی بهار ue
هر دو به خلهور امام زمان (عج) و آمدن منجی عالم بشریت اشاره دارند
صفحه 90:
سوال ۴: جدول زیر را کامل کنید.
دروازة آن در روان خوانی فصل پنجم آمده است. (آسمان)
یکی از پیشوندها (با)
مشق میان تهی (مق)
نشانة مقعول (را)
بخشی از نام فصل پنجم کتاب های فارسی (انقلاب اسلامی)
اگر برعکس بخوانید. کتابتان با آن آغاز مى شود. (شياتس)
مخالف آشنایی (دشمنی)
(Lk) obese
جهت (سو)
۰)نام یکی از سورههای قرآن که از آن به نام «قلب قرآن» یاد شده است. (یس)
۱یکی از ضمایر (او)
۳).... گوش کن جانا که از جان دوست تر دارند / جوانان سعادتمند. پند پیر دانا را (نصیحت)
صفحه 91:
صفحه 92:
نج ندا نكا ندا بجع نم نم ند نج ند نج معتیی لغتهاای مهم در سی لد ندا نه ندا ندا ند نع نم نم ند نم
پرتو, روشتایی
ea هی ررفتای هقاز اه ایستواری
آندیشیدن. فکر کرد
نابود شدن. هلاک شدن
هرت کاردا
غمكين
زارى كردن. حالت دعا و التماس
نیا
بسیار, افزون
آ مد فناید.
مقام رتبه. درجه
همعی. همکان. همه
بینوایات. فقرا صله رحم:
نج نم نج ند ندء نم نج نم نه نم نج معتی پیتها و عبارتهای مهم در سی نج نج نج نم نم نم نم نم ند ند نم
جهان. جمله. قروغ روی حق دادن حق اندر وی ز پیدایی است. پنهان
همه جهان جلوهای از تور الهی اشت. خدا آنن قدر در آفریدهها جلوه کردم و اشکار است عه ما از قرط آشار ون دا
نمی توانیم او را بيني
صفحه 93:
بدا مكنم اى مفضل, به باد کردن خلفت انسان, پس, عبرت گیر از آن
میکنم. بس از آن زان یرت کم
بپرس از ایشان که آیا این طبیعت که شما میگویید. علم و قدرت دارد بر اين کارها یا نه؟ اگر گویند که علم و قدرت دارده
پس به خدا قائل شدهآند و او را «طبیعت» نام کردهاند؛ زیرا معلوم است که طبیعت را شعور و اراده نیست؛ و اگر گویند که
طبیعت را علم و اراده نیست, پس معلوم است که این کارها از طبیعت بیشعور. صادر نمیشود.
از آنها که کار اعضای بدن را به طبیعت نسبت میدهند. بپرس که آیا اين طبیعت که شما میگویید دانش و قدرت و توانایی به
نجام این کارها را دارد.يا خير؟ اكر آنها جواب دهند ته علم و قدرت انجام اين كار را داد پس به وجود خدا اقرار دارند و فقط
Late آن را طبيعت نام نهادداند. زيرا معلوم و آشكار است كه براى طبيعت شعور و احساس و ارادهاى وجود ندارد و اگر بگویند
كه براى طبيعت علم و ارادهاى وجود ندارد يس معلوم مىشود كه اين كارها از طبيعت بىشعور به وجود نمىآيد.
صفحه 94:
تدای آنکه حرارت دا دجم تخود که آدمی زا زلف ند
یرای آنکه دمای بدن و قلب بالا نرود و باعث از بین رفتن انسان تشود.
اکر از این قوهها حافظه را نمیداشت. چتوند بود حال او و چد خللها داخل میشد در امور و زندکانی و کارهای اوا ا"ثر از
نیروها حافغله را خلق نمی کرد. حال و روز انسان چگونه بود و چه آسیبهابی در زندگی به او ميرسید.
يد كنك أبنت a nes a en ea ans eae en
که در شان و طافت او تست دانستی آنها عداوند اکاه آنچه را که صلام دین و خنیای انسان در آن انت. يه أو عاق الست و
آنچه را که طاقث دانستن آن را شدارد. از دائستن آن ستع کرده است
کدرا که موی Se es
اثر آدمی را هر گز دردی نمیرسید. به چه چیز ترک کناهان را و به چه چیز تواضع می کرد برای خدا و نضرع می کرد نزد او
ار انسان درد. را احساس نمیکرد. چگونه ناهانش از بین میرفت و با چه ابزاری به درگاه خدا زاری میکرد و اقتادگی
مینمود.
یه چه چیز مهریانی میکرد یه مردم و صدقات میتمود یه مساکین؟ نمیبینی کسی را که به دردی دچار شد. خضوع میکند و
به درگاه خدا روی میآورد و طلب عافیت میکتد و دست میگشاید به دادن صدقه؟ پس نمیبیبی که حکیم علیم در هر
امری. آنچه به عمل آورده. همه موافق حکمت است و راء خطا در آن تیست؟
gO AS Ot ae ag h بیط ge ABS pie gil هاگآ "تب وی ی وا اه مایت ماع خن
لمشوع :مي ach وربه: مرگاة خداوند:راز و قیار میکمعهرو از خدا ونستگاری و نعمبرسیین مو شياسه بو معدن وا
حجان صحظة :و سک از سی ید9 پبی: | با تحیبتتی که دلول اقيم دانا ار هو Seen te eg sce IS آی ده و آفرخه است
حمکیی مواقق و همراه حکمت و دانش انست و هیچ راه خطانو اشتباهی در کارهای خدا وجوت Jos
پس من شاد و خوشحال برکشتم به آنچه از معرفت مرا حاصل شد و خدا را حمد کردم.
يس من شاد و خوشحال برگشتم و به خاطر آنچه از شناخت و آگاهی به دست آوردم. خدا را شکر کردم.
صفحه 95:
تسه ۱ ارزیابی DIMM
سوال 1: باس yaa ake alas Gare اكراز شاكردان جمفر ين لجمدزع) فى بيد انس كه أو زياف ازاين تغنان
ما را شنیده و با متانت جواب گفته است. لذا تو هم شایسته با ما سخن بگو
سوال ۲: اين درس را با درس اوّل (آفرینش همه ...) مقایسه کنید و شباهتهای آنها را بیان کنید.
Zi
هردو وجود خدا و نبوت را بیان نمودهآند. اينکه هر نعمتی که خدا به ما داده و آفریده است برای شکرگزاری است. نعمتهایی
ما رابه عظمت و بزرگی خبلزند رسسمون مو ارد
سوال ۲: چرا خداوند بزرگ. نعمت نفكّر و انديشيدن را به انسانها بخشيد؟
نا در آنجه آفريده انديشه كنيم و به حكمت و هدف آفریدهها فکر کنیم. بیندیشیم که خداوند هر يك را براى جه كارى خلق
اكرده است. دربارة نيروهايى كه خداوند در وجود انسان خلق كرده و نعمتهابى مانند يادأورى. فراموشى و.. فكر كنيم و تصور
کنیم که اگر این آفریدهها نبودند چه اتفاقی می|
سوال۴: اگر نعمت حیا را نداشتیم چه اتفاقی میافتاد؟ اگر حیا نبود. هیچ کس مهمانداری و وفای به عهد نمیکرد و کسی
5
را برآورده نمیکرد. مردم نیکی نمیکردند و از بدیها نیز دوری نمیکردند. برخی از مردم اگر از یکدیگر شرم
صفحه 96:
آنمی کردند حق پدر و مدر را ثیز به جای تمیآوردند و صلحه رحم و احسان به خویشان نمی کردند و امانتهای مر
اند و اترک محاصی نمی کردند.
نم نج نم نم نم نم نم نم نم نم نم گقت و و نع نم نم نم نم نع نم نم نم نم نم
ee رركن ررم
معي tes صميدعه يز عويدونيان العميصض ينار حكرة 8 آنينا كه بد عرمودة بيستروض» Gee; Gl Chea, a
االهی میشود. در صمن دیدار یا خویشاوندان باعث انس و الق میشود. دوستیها را پابرجا کیندها رأ دور و تخم
در دلها م ى كار
اسوال ۲: دربارة آیات دو و سه سورة «الرحمان»:«خداوند انسان را آفرید و به او نطق و بیان آموخت» بحث کنید و نتیجه را به
اکلاس کزارش دهید.
de) ل عروسي: قرا تفت #رقته اسك تلاق با مود ات فان منم عا تسسحا سات بو موص ترا سرف و
فرموده که این نممتها را فراموش نکنید. در آیات دو و سه نیز خداوند بد آموختن نعطق و بیان و آفرینش انسان كه از
مهمترین نفمتهای الهی, هننتنت. اهنازة دارن. دز واقع اشنا ید عطلیم: قرآن که نخنتین و مهمترین Shes اهارة کرزده و
ty ol uae قبل از خلقت و آفریتش انسان آورده اننت.
نج نم نج نم نم نم نم نم نج سرع فوشن سنن ننم نس بسع نم نع
272۳۳2 2 eo a SS
هت شيف وش عا یی جرا سر
اسوال ۲: جملههای زیر را بخوانید و قیدهای آن را مشخص کنید.
ب) من قعلاً کاری ندارم.
ن همايون دوياره برتده شد
صفحه 97:
اسوال ۳: بیت زیر را بخوانید و ارتباط آن را با متن درس در یک بند بنویسید.
جهان جون زلف و خال و خط ابروست كه هر جيزى به جاى خويش نيكوست
چهان نیز مثل اعضای بدن انسان است و اكر در آفرينش خود دقت كنيم. هر جيزى در جاى خودش خوب است. مثلا اگر
چشمها بالای سر قرار مى كرفت و دهان روى شكم يا موارد ديكر جه اتفاقى مىافتاد يس قطعاً خداوند به هر جيزى عليم و
ales
WWMM معنى أبيات شعر خوانى بود «قدر تو افزون أز ملأيك» نهاك نه نه نهاك لاله لاله
nly له كرو قرم است بازار محيت
لباسى دوختم بر ققاممت دل زيود محنت وتر محبت
* خدایاء دلی دارم که خواستار و خواهان محبت است. و از اين دل است كه بازار محبت و دوستى كرم و بر روئق است.
[* براى دلم لباسى به اندازه دوختدام. لباسى كه با تار و يود محبت بافته شده |
صفحه 98:
ینود درد مسو و دمانسم از دوست بود وصل مو و هجرائم از دوست
اكنبير a orl le جدا هس رز نگردد جانم از دوست
* درد و درمان من هر دو از جانب معشوق(یار) است. وصل و دوری من نیز از مشوق(دوست) است.
peasy cnet jl led A) ig را اجها کته هر و جافم ازبدوستبچفا عمی توق
بديدم قبر دولتمتد و درويش
نه دولتمند برده يك كفن بيش
* کم و بیش در قبرستان گشتم و قبر ثروتمند و ققیر را دیدم.
* و فهمیدم که نه ققبر میکفن در خاک دقن شده است نه فروتمند بیشتر از یک کفن با خود برده انعد
دلا غافل ز سبحانی چه حاصل مطیع نقس و شیطانی چه حاصل
بسود قسدر تو اقسزون از ملایک تو قدر خود نمیدانی چه حاصل
ید چرااز منلوند پاک و منوم بیغبری. از این بیتعبری چه فایدهای میبری و آز اينکة فزماتیر تفن
هستی. چه اتفادهای مییبری؟
» آروش أنسان بالأثر از اروقن قرز مظتنت عو قير واصولت واروكن شومت وا ونان حنه ففيسماق أغارد.
من کاری که بر یاه کت آیو (SS a=
چو قردا نامه خوانان نامه خوانند تو ویسنی نامة خود. ننسگت آیو
* کاری انجام نده که در مقابل پایت سنگ(مشکلا) به وجود آید و جهان با این وسعت و بزرکی برای تو ننگ و تاریک باشد.
* زمانی که در روز قیامت پروندهات را بررسی میکنند و نامث اعمالت را میخوانند. تو نامة خود را ببیتی و خجالت بکشی,
صفحه 99:
صفحه 100:
Te نا نع نج نم reyes ros Te نم نج معتی لغتهای مهم در سی ند نع نم نم نج بجع نم نع ند ند نم
Seer oy oe Saat مغرور. فرهیخته
حفاكي عالاكنت انين عتداوندكان:
hed
غير عرب. ايراتى
ندا ندا ندا ندا ندا ندند دانع تداك معنى عبار تاهاى مهم متن در سن PWD
پیش از هر چیز برایت آرزومندم که به خوبیها عشق بورزی و نیکان و نیکوییها نیز بد تو روی بیاورند.
پیش از هر چیزی برای تو آرزو میکنم که عاشق خوبیها و نیکیها شوی و انسانهای نیک و خوبیها به سوی تو سرازیر
اديت
آزو: دارم دوزستاتین:داشته: يلش يرك تادوننت و يوغى حوست كان كه معت كوه وك حن جمحان مورت اعتمادمت باه
آرزو ع كسم دزستانی a, ISS Mil 5), ASS a Lt OIG تاي BEES lS aay Hes تافل يعد
نفر از این دو کروه مورد اعتماد تو باشد.
چون زندگی بدین گونه است. برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشى. نه كم و نه زياد. درست به اندازه. تا گاهی باورهایت
را مورد پرسش قرار دهند. که دست تم یکی از آنها اعتراضش. به حق باشد. تا زیاده به خودت غره نشوی,
زندکی نیز همین طلور و بر همین روش است, امیدوارم که دشمن هم داشته باشی, ند کم و نه زیاد. دقیقاً يه یک اندازه. تا
کاهی اوقات تو را تقد کنند و رفتارهای تو را پسنچند. که حداقل یکی از آنها تقد و اعتراضش حقیقی و منطقی باشد. تا
از اتدازه بد خودت مقرور نشوی.
همجتین» پزایت اوتحم ضبوو: پاکتیقق پا کنناتی که لپا ات" کونهکت مین کته" که این کار تناداهای: ات پلکه پا "کسانی aS
اشتباهات بز رگ میکنند.
صفحه 101:
كتين برایت آرزوتتلاع ضبور بلای: له با کسانی که اشتناهات کذتنک می کنتد که این کارتخیلی آسان اننت بلکهتضبزاتر
مقابل کسانی که اشتباهاتشان بزرگ است.
اميدوارم به برندداى دانه بدهى و به أواز مرغ سحری گوش کنی وقتی که آواز سحرگاهیاش را سر میدهد.چرا که از این راه
احساسی زیبا خواهی یافت, به رایگان,
آرزو دارم به پرندهای دانه بدهی و هنگامی که مرغ سحرگاهی (بلبل) آواز سحرگاهبیاش را سر مىدهد به أوازش كوش كنى
زیرا با اين کار (روش) به رایگان و آسانی احساس زیبا و خوبی پیدا خواهی کرد.
امیدوارم که دانهای هم بر خاک بیفشانی, هر چند خرد بوده باشد و با روبیدنش همراه شوی تا دریایی چقدر زندگی در یک
درخت جریان دارد. امیدوارم که دانهای هم در زمین بکاری, هر چند که بسیار کوچک باشد و با رشد و بزرگ شدن آن همرله
شوی تا ببینی و بفهمی که به فرمان و قدرت خداوند چقدر زندگی در وجود يك درخت جاری است.
آرزومندم اگر به پول و ثروتی رسیدی, آن را پیش رویت بگذاری و بگویی: این دارای من است. فقط برای اینکه آشکار شود
کدامتان اریاب دیگری است! آری؛ پول ارباب بدی است؛ اما خدمتگزار خوبی است.
صفحه 102:
آرزو میکنم که اگر به پول و ثروت دست پیدا کردی آن را جلوی خود بگذاری و بکویی این تمام تروت من است تا معلوم شود
که کدام یکی صاحب و حاکم دیگری است. یله اگر پول بر انسان حاکم شود صاحب بسیاری یدی خواهد بود ولی اگر بخواهد
جر حيست اسان قشت فلم وس انس
و در پایان برایت ای مهریان. آرزومندم همواره دوستی خوب و یک دل داشته باشی STE آزرده شدی یا پس فردا شادمان
کشتی. با هم از عشق سخن بگویید و دوباره شکوفا شوید.
خر اذل mise sol Sa یک دوست خوب و همدل ذاشثه باشی تا اگر در آینده در تنگناها و
کبی قرار گرفتتی. با یکدیتگر از دوست داشتن سخن بگویید و بالنده و شکوفا شوید.
نج نم نج نم نم نم نج نم نم نم نم خود ار زیایی نج نم نم نم نم نم نم نم نم نم نم
eS ne
او آبراهها و تعاصی قرد يتقان بعالب اما خعمیان بد عر دلیل نکانی را cit oP eo oe es Be cae
یادآوری میکنند که سیب میشود غرور کاذب قرد شکسته شده و متوجه نقایص خود شود و در صدد رفع عیبهایش پرآید.
سوال ۲: چرا پول اریاب بدی است ولی خدمتگزار خوبی است؟
قایرا ای عرونتننو وان نز ساق ote يلاك AUT و تخزهنت. وا ال pas Ss, SU per ans SLU
کشاند. انسان باید پول و تروت را در اختیار خود بگیرد و در جهت خوب و مثبت به کار بندد و حاکم و قرمانر
باشد.
سوال ۲: اکر شما بد جای شاعر بودید برای دوستانتان چد آرزوهای دیگری داشتید؟
آرزو می کردم همیشه سلامت باشند و بیماری هیچ گاه به سراغشان تیاید.
آرزو م ىكردم قبل از مرکشان آقا امام زمان (عج) ظهور کند.
آرزو می کردم عاقبت به خیر شوند و
تسوا ما چیه هنامس رس هی رس
ری را میشتاسید؟ پابلو ترودا. گوته. هاتر
صفحه 103:
لكالاا لها هنن نان كفت و گر تنل
سوال ا: درباره مهمترین و زیباترین نکتة درس گفت و گو کنید. دو مورد از زیباترین جملات درس را میتوان به نکانی كد
دربارة يول و ثروت و انسان و اين كه كدام يك ارباب دیگری باشد بهتر است و آرزومندی داشتن دشمن براى دوست اشاردا
os
Tew دربارة سه آرزوی خود و راه رسیدن به آنها گفت و گو کنید.
هر کدام آرزوی خود را مطرح کرده و سپس راه حل های رسیدن به آرزو را بررسی کنید به نظرات هم احترام بگذارید و به
همه فرصت بیان آرزوها را بدهید. برای مثال:
آرزوی ظهور آقاامام زمان (عج) < فرستادن صلوات و آماده سازی مقدمات ظهور با گناه نکردن
آرزوی داشئن شغل مناسب در آینده < برنامه ریزی و خواندن درس و توکل به خداوند
و
صفحه 104:
نج نم نم نم هه نم نم نم ند ند قوشتن نع ند نج نج نم ند ys ye
براق هر واه دو عَم So Se جد ول قرار تهیت
عره
اعتماد. es
ult سس
اعتراض معارخی
وال ۲: یکی از بندهای درس را که بیشتر میپسندید اتتخاب کنید و دلیل انتخاب خود را توصیح دهید:
همچنین. برایت آرزومندم ضبور باشی نه یا کنسانی که اشتیاهات کوچک میکنند که این کار سادهای است بلکه با کسانی که
اشتباهات یز رگ صی کتند.
دلیل انتخاب: به خاطر اينکه به شخصیت انسان شکل دیگری ميدهد و روحية گذشت را تقویت می کند.
ee eee
پوقدت عشمی شادسان. خدمتعرزار. موایم ما سر-بو راهآ هی تسعیوگاه. نی زار اور قکر ساده. | رزوسن
کدی ۳7 1
= شادمان
مد سركت | عواییها
نبیزار
آرزومتد راه آهن
ات
صفحه 105:
صفحه 106:
نج نج نم نم نم نم نج نج نم نم نم معتیی_ لغتهای مهم در OS yw نج نم نم نم نم نم نم نم نم نم
کار بزرک و نمايان املی: رام و مطيع
صاعقة. رعد و برق es!
aS See تآمل: اند
eee qalmsiggragel scant فراغت:
207 Zs
کریما جواتمرد. بخشنده
خو تردن: عادت کردن
الت خاری. زیوتی
Aa قرقه
آستان:
Lae
سرور
وداع کردت:
هن نم نم نم نم نم نج سات معتی عبارتهای مهم در سی نانم نم نم نم هنم هنم نم
بلاقاصلة ولشماق Ea Spr eS ans ae oe a Ss
یه سرعت یک فکری همچون نوری درخشان ذهن من را روشن کرد. صانند صاعقهای کذرا که در صیان تاریکی شب میدر خشد.
زندکی من یکنواخت است؛ ولی تو اکر مرا املی کنی. زندکی من چون خورشید خواهد درخشید.
col seen sae walee Re coast os انا ای قرسی:را الیو رام تین :زتیگیمی, مسموین. تانب تور بو جو خن
صفحه 107:
صدای پای دیگران مرا به له فرو خواهد خزاند؛ ولی صدای پای نو همچون نغمة موسیقی مرا از انهبیرون خواهد کشید.
صدای پای غریبهها من را به داخل لانه خواهد برد. اما صدای پای آشنای تو مثل آهنگی دوست داشتنی من را از لانه به
بیرون خواهد آورد.
أوخ كه من خواهم كريست! آدمها ابن حقيقت را فراموش كرددائد. ولى نو نبايد هركز از ياد ببرى كه هر جه را اهلى كنى.
هميشه مسئول أن خواهى بود
أفسوس كه من خواهم كريست انسانها اين حقيقت را از ياد بردداند اما نو هركز نبايد فراموش كنى كه هر جيزى را كه رام و
أهلى مى كنى هميشه مسئول و سرپرست آن خواهی بود. به هر خال تو مسئول كل خودت هستى
جيزى كه از وجود ابن شاهزاده. مرا نا ابن درجه مفتون خود مىسازد. وفاى او نسبت به كل است و اين تصوير أن كل سرخ
است كه در وجود اوه co به هنگام خواب نیز همچون شعلا جراغ مىد رخشد.
| أن جيزى كه از وجود ابن شاهزاده نا ابن اندازه مرا عاشق و شيفته خودش مىكند وفادارى أو نسبت به كل أسث و این تصویر
صفحه 108:
آن کل سرخی است که در وجودش حتی موقج خواب نیز هم چون شمله یک چراغ میدرخشد.
اکر تو کلی را دوست داشته باشی که در ستارهای باشد. لطفی دارد که اکر شب هنگام به آسمان نگاه کنی. همة ستارگان
Sjga telat ay he Gs ar yet amps gg gle Uae Mg PEE
ب یه اسمان تام کی تصام ستا
ان اسمان را هم چون کل شوفا و زیبا میبسی
نج نع نم ند نم نم نم نم نم نم نم خود ار زپایی نج نم نم نم نم نم نم نم نم نم نم
ps a a ae Gs oC a Oe Ce مور كيد با
capes IES A fl pled Ging Gas a Mass peg! ly به هر خال شرا هنکام
نازک و عجیب. شازده کو.
آشنامی او خود را خناهزاده کوچک معرفی کرد
سوال ۲: چرا شازده کوچولو. شمارش ستار گان را برای کارفرما. بیقایده میدانست؟
نا رکان بزای کارفرما فایدة داشتند و ته کارفرما برای آننها فایده دا«
۳ Lee
م ى خواست ند یاف فو مك توافتي و عادت خارج شون و دنهد یا جوت خوراشد درخشد وراد دنکیم تعاههای سای
لذبت مره
سوال ۴: شما اکر جای خلبان بودید با شازده کوچولو چکونه رفناری داشتید؟ من او را به شهرمان دعوت می کردم و
عع ممعم ممم كفت و كو ممم ممه ممه
aD Ss a te Eee 272
خلبان: انسانی رویایی که نقاشی را دوست
شازده کوچولو: معصوم. بیریاء مسئولیت پذیر. متفکر و
رویاه. عاشق اهلی شدن. زیرک و توانمتد.
led yg i eee ere ENS
صفحه 109:
سوال ۲: درباره پیام داستان شازده کوچولو بحث کنید.
تیلم اسطن ستفارت است یعس ار این ساستان جدین پیام من تزان پزدافت كريد سغزلبت پایری: سبوری: dl
نگهبانی از داشته ها و..
gh NY هن هن نان
سوال ا: از میان گروه کلمات زیر واژههای نادرست را ابید و شکل درستشان را بنویسید
تصویر مار بوآ" حضم غذاء حدث و گمان. با وقار نمام. ودا و خداحافظی؛ عظیمت به سیارهُ زمین, مالک ستاره گان؛
انسان علاقمند
هضم غذا - حدس و گمان - وداع و خداحافظى- عظيمت به سيارة زمین - مالک ستارگان
سوال ۲: در بند اول درس قیدها را مشخص کنید. وقتی, روزی؛ در کتابی
صفحه 110:
ال ۳ با توچه به علحههای داعل منت ومان فتلهای هر جعله را تعییر دهبد و جعله را بازتویسی gt
* من شاهکار خود را بد آدمهای بزرگ نشان دادم. (ماخی بعید»
سن نفشكار خوج را مد أجمطفى يركب نغان امه بوهم
اين هواييما. با سرعت قوق العاده يرواز م ىكند.لإماضي مستمر)»
این هواپیما. با سرعت قوق المادهای داشت پرواز میکرد.
* راز دیگری از زندگی شاهزادة کوچک بر من قاش شد.(مضارع التزامی)
کاش راز دیگری از زتدکی شاهزادة کوچک بر من فاش بشود.
سوال ۴: جدول صفحه بعد را کامل کنید.
سعولد سعبوی»قسیدده تومج شمری هستند. قالب
-یکی از اجزای نجمله و به مععی پند؛ است. هید
دو مصراعی که با هم بيایند. بیت
یکتی ار عتاصر مهی داستان درون مایه
یه ادبیات دفاع مقدس می گویند. ادبیاث پایداری
أن آرطرقت: یضواتید: توجین. جملم: feasted
صفت «ادب» و یکی از انواع نوشته ادبی
اکر از آن طرف بخوانید مترادف هویدا است. ادیب
ا فطل مسمس عي آي سم
اريشة قعل بن
PIE 2h ca Ble امع
- کتاب مشهور مولوی موی
حدوست» به زبان ترکی یولاش
ممم ولأ همراه آموزش می آید. پ
حرف ربط. و
صفحه 111:
CI YT IU فرمنی براق افد شين oN
سوال ا: یکی از i ها پرندگان را به اشتباه الداخت؛ [ آنپا چکونه فریب خورده بودند؟
نقاشی مبوهها آن قدر شبیه میوه بود که پرندگان قدرت تشخیص غیر وافعی بودن ميودها را نداشتند؛ به همین خاطر به طرف
تابلوى نقاشى هجومبردند وه آن نوک زدند نا ميودها را بخورند.
سول ۲ ناشی دیگره جشمهاى انسانها را به اشتباه انداخت. alam cy) lina جيست؟ آيا جشمهاى شما هم نا به حال اشتباه
cual 0a
نقاش دوم تصوبر یک پرده را نقاشی کرده بود. این کار نقاش دوم گذشته از خطاى ديد. خطای فکر هم بود. بعنی همه فکر
میکردند که بعد از برداشتن پرده, قضاون دربارة نفاشی شروع میشود و همین فکر کردن پاعث خطای دبدشان شده بوده بله
ما هم در خبلی از موافع دچار خطای دید میشویم.
صفحه 112:
تجنم نم نم نم نم نم نج تنج ۲ معنی ابیات شعر نبایش «بیا تا بر آریم دستی ز دل» نی نه لماع نهر
ne = 1 عن
با تااز ته حل و با تمام مجود حدا را عبادت کنيم» زما یس از مرگ امکان شک رگزاری و دعا در قبر وجود ندارد:
كريمهء به رزق تو يروردهايم به إنعام و لطف تو خو كرددايم
agrees Me Aes Ese s SUL E SEGRE at
چومارابه دنسیا تو کردی عزیز یه عقبی همین چشم داریم نیز
وقتی که ما را در این دنیا عزیز و محترم قرار دادی. در آخرت هم همین را از تو انتظار داریم.
به لطفسم بخوان و مسران از درم els جز انب مامه سير
عدايا با لظف وامهريائن مرا نه منوى عويش دعوت كن وار مركاهت مرا کور نکوه ویر يه جز مزكاه تو جنيع پیاهگاهی pbs
بترم نكم لسرا ره كار Cees as
ee يقين و ايمان را مثل يك جراغ بر سر راه من قرار بده و وجودم (دستم) را از انجام كارهاى بد دور نكنه دار
pkey ae 8 pesto eee earthed.
fe با خوازی و پسترام از مزگاه خودت مور نکن ریرا بجر al gash allo پبه ضیف میم راه و آنید دیگری: وود
55
صفحه 113:
صفحه 114:
NM ۲۵۵ معنی لغتهای مهم درس ندا نع نم نع تنم نم لدان دانع
استايش كردن i آقزونده. روشن کننده
آسمان ۳[ 777
فكر جوان
در اینجا یعنی چشمها مكان. مقام
بدان سان که: آن چنان که تام به ستی فینوء بهعت
مناسي: و وأرئعة 195 عقل
ياد كردن خدا 7۳۷ 7۳
ختاوند. پانشاب Sige 8 خورشيد
کمر نداند: نمیتواد
RWW Ob! je WU WEEE ندا لكآ لكآ
a ae ee 22222 2ه
تا نام عدامی آغاز سی کم که آفرستنه رصنع و عقل ری آفسی ات هم فکری نمیقوانت از انت اندحته مالاتر و برتر برود.
صفحه 115:
خداونسد نسام و خداوند جای
روزندة ماه و ناهید و مهر
خداوند همه چیز را آفریده است؛ کیوان بالاترین سیاره آسمان» آسمان گردنده. ماه پر نور و سیارة ناهید و خورشید
به پیتتدگان» Sp ST شده را تب بنی: مونجان دو را
تلاش برای دیدن خداوند کار بیهودهای است و اين کار به جز آزردن و رنجاندن چشمها. فرجامی ندارد.
تب ابه پدو تب ره اند ی هه رآه که او برتر از نام و از جایگاه
مسائلی است که با چشم دیده میشود. از این روی» آلجه که فراتر از دیدن و احساس انسان باشده غير قابل درك و فهم انست.
Eoin Ebay lee SAB a اسيفسة Ss
ستودن نداند
چون خداوند را آنچنان که شایسته اوست.ئمی قوانیم بغناسیم؛ پن آن چنان که شايستة اوست. .وی را نمیتوانیّم سنايش
کنیم. بنابراین. باید چون و چرا درباره خداوند را کنار بگذاریم و کمر بندگی برای اطاعت خداوند ببندیم.
Ul, بسود هر که دانا بوذ ای نا برد
انسان ذانا و اكاه ذر انجام كارها موفق و پیروز است. آگاهی و دانش سبب شادابى و نشاط ذل انسان میشود,
صفحه 116:
به بایان آمد این دفتر
200-85 همچنان باقبست