صفحه 1:
بسم الله
الرحمن
صفحه 2:
اسم تفضيل و اسم مكان
صفحه 3:
« تعریف اسم تفضیل »
به اسمی که برتری شخصی نسبت به شخص دیگر پا شی
کاس اب میس مت یت دا
as كور
لا اسم تفضیل در زبان فارسی معادل « صفت برتر یا
صفت برترین » است.
صفحه 4:
« مهم ترین وزن های اسم تفضیل »
* برای اسم های مذکر : « آفقل « » sal» « Jal «
اسف ای اکن ارت هس اج Pols es
*برای اسم های مونث : « قعلی »
شتري - قيرع - تحلمى د رنطلى- نيا - كللذ وس
* غالبا جمع اسم تفضیل بر وزن « آفاعل ی ید
آکابر - آعاظم - آقارب - آراذل _ آفاضل و ....
صفحه 5:
« نکاناسم تفضیل»
« تفضیل در حالت مقایسه بین دو موّنث بر وزن owl Q
أفقل » به كار می رود.
مثال : فاطمه أكبَرٌ مِن زينب : فاطمه از زينب
بزرگتر است.
لا کلمه « آخر » هميشه اسم تفضیل است و مونث آن «
آخری » می باشد اما کلمه ی « آخر » اسم فاعل
است و مونث آن > 0731 « می باشد.
صفحه 6:
« نکات اسم تفضیل »
لااسامی رنگ ها همچون « ازرق - اصفر - ابیض - اسود -
اخضر و ... » اسم تفضیل محسوب نمی شوند.
لا اسم های تفضیل هرگز تنوین نمی گيرند.
صفحه 7:
« نکاناسم تفضیل»
01 اگر در یک جمله یک اسم بر وزن اسم تفضیل باشد اما
معنایش بر نقص و عیب یا رنگ دلالت کند , اسم تفضیا
نمی باشد.
مبال : احمر - احمق و ....
صفحه 8:
« نکاناسم تفضیل»
لا اگر دو کلمه « یر » و « شر » بدون ال و به معنای « بهتر -
بهترین » و « بدتر - بدترین » باشند , « مشتق از نوع اسم
تفضیل » محسوب Wo شوند که در اين حالت غالبا بعد /
از آن ها حرف جر « من » یا « مضاف الیه » می آید.
مثال :
1. حى على خير العمل : به سوی بهترین کار بشتاب.
2. تفكر الساعه خير من عباده سبعين سنه :
ساعتى انديشيدن بهتر از هفتاد سال عبادت است.
صفحه 9:
« نکاناسم تفضیل»
هرگاه « اسم تفضیل » همراه حرف جر « من » بیاید ,
غالبا معنای « صفت برتر » را دارد.
لاهرگاه « اسم تفضیل » به همراه مضاف الیه بیاید
( مضاف واقع شود ) . غالبا معنای « صفت برترین » را
دارد.
صفحه 10:
« تعریف اسم مکان »
*اسمی است که یر مکان وقوع فعل دلالت می کند.
صفحه 11:
« وزن های اسم مکان »
0 بر وزن های « مَفعل » « مفهل » « مَفقله » می woul
مثال : المغرب - المشرق - المدرسه - المعید و 0
1 جمع همه ی اسم های مکان بر وزن « مفاعل » می آید.
مثال : مغارب - معابد - مدارس و ....
صفحه 12:
« نکات اسم مکان »
1
اسم های « موقع » و « موضع » اسم مکان به حساب
می آیند.
| اسمی که بر وزن > فال » باشد حتما اسم مکان است
به شرط آن که معنایش بر مکان دلالت کند.
مثال : مطار - منام - مزار - مکان و ...
صفحه 13:
« نکاناسم مکان»
| اگر یک اسم جمع بر وزن « مَفاعل » بیلید , زمانی اسم
مكان به حساب می آید که معنایش بر مکان دلالت کند و
این وزن را با وزن « مفاعیل » اشتباه نگیریم. ۱
odie Teds _ piles t dl[Rs 00
لا کلماتی مانند : « بیت _ الصف و .... » هر چند بر مکان
دلالت می کنند اما اسم مکان نیستند.
صفحه 14: