صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
منابع:
۱-منبع اصلی:اصول تعلیم و تربیت تالیف دکتر علی شریعتمداری
انتشارات دانشگاه تهران
۲-سایرمنابع:
اصول و مبانی آموزش و پرورش تالیف دکتر علی تقى يور ظهير
مبانی و اصول آموزش و پرورش تالیف دکتر غلامحسین شکوهی
سير آرائ تربيتى در غرب تاليف دكتر على محمد كاردان
نكاهى دوباره به تربيت اسلامى تاليف دكتر خسرو باقرى
مقالات اينترنتى معتبر
صفحه 4:
سرفصل ها:
مقدمه راجع به چیستی مبانی و اصول و ضرورت پرداختن به آنها برای
دانشجویان علوم تربیتی-اصول آموزش و پرورش از نظر دکتر هوشیار-
اصول از نظر د کتراسمیت- اصول از نظر جان دیویی- اصول از نظر
دکتر شریعتمداری
کار کلاسی:اصول آموزش از دید گاه
کمنیوس» روسوءپستالوزی» کانت »اشنایدر» راسل» ابن سیناءجاحظابن
خلدون؛ابن مسکویه» دیویی»غزالی» فارابی»مطهری وبرخی اصول
تربیت اسلامی از دید گاه دکتر باقری
صفحه 5:
شيوه ب ركزارى كلاس
۰ دقيقه يرسش كلاسى در ابتداى جلسه(درس جلسه قبل)
ارائه درس با استفاده از ياوربوينت وياسخ به يرسشهايى كه در جلسه قبل
به دانشجويان ارائه شده و مشاركت آنها در ياسخ به سوالات-استخراج
اصول آموزشى با استفاده از ديدكاه ها ى افراد مختلف و ارائه آنها
توسط دانشجويان در كلاس و ارائه ياسخ نهايى و تكميلى -مطرح كردن
برسشهاى جديد براى جلسه بعدى
شيوه ارزشيابى: ١ نمره حضور فعال در كلاس- "نمره انجام تكاليف
کلاسی-نمره میان ترم- ۱۲ نمره پایان ترم به صورت تشریحی
صفحه 6:
واژه های اصل و اصول تقریبا در همه شاخه های دانش منجمله
تعلیم وتربیت به کار می رود. اگرچه همه جا معنای پایه و اساس
را می دهد اما در رشته های مختلف به عنوان یک اصطلاح به کار
نمی رود.
درقلمروعلوم نظری و تجربی اصل به معنای قانونمندی های
شناخته شده در انهاست. این علوم دارای نظریات توصیفی اند
یعنی به هست ها می پردازند.روان شناسی .جامعه شناسی.
مثال:شرایط محیطی بر انسان تاثیر گذار است.
در قلمرو علوم تجویزی و کاربردی مثل علوم تربیتی اصول به
شکل قضایای حاوی باید می باشد
مثال: بايد شرايط محیطی را اصلاح نمود
صفحه 7:
فایده دانستن oes J pol جیست؟
تربیتی موجب بهبود عملکرد معلمان می شود
الب درسی و آشنایی سطحی به روش های تدریس به
ند موجب حل مشکلات تربیتی شود.بلکه معلم علاوه
لسفه و دلیل علمی روشها را درک کند تا آنها را به
كيرد
تربيتى از ايجاد تضاد و اختلاف در اعمال و افكار معلم
as
تخاب روش. تعیین هدف .روابط با شاگردان توجه به
عی. و میراث فرهنگی و چگونگی انتقال آنهابه دانش
کردن برای زندگی و . به شکل موثرتری می توان
صفحه 8:
اگرچه اصول آموزش و پرورش از دید افراد مختلف بررسی
می شود ولی در صورتی که این اصول خالی از غرض و پیش
داوری نسبت به پدیده ها بررسی گردد مشاهده می شود که در
بیشتر آنها اتفاق نظر وجود دارد.
در صورتی که متفکری با موقعیت های تربیتی آشنا باشد . از روش
های علمی مطلع و به سودمندی آن ها واقف باشد .صاحب سلیقه
باشد و توانایی استنتاج داشته باشد. می تواند اصول را از آثار
متفکران مختلف استنتاج کند می توان گفت که آنها حقیقت را در
لباس های مختلف عرضه کرده اند.
صفحه 9:
تصش "ول
تال معلیم مره ار بظی
دکتر هوشیار
در اين فصل به بررسی نظریات دکتر هوشیار درباره اصول
تعلیم و ترییت.پرداخته می شود.
پررسی و مقایسه آراء و اندیشه های فیلسوفان و مربیان
تعلیم و ترییت از موضوعات اساسی مطرح در حوزه
تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت است .
اين امر از ان جهت اهمیت دارد که نظریه های تعلیم و
تربيت بنیان عمل تربیتی هستند.
در واقع ماهیت و هدف تعلیم و تربیت از ماهیت و هدف
های مطرح در اندیشه های تربیتی جد | نمی باشند.
صفحه 10:
دکتر محمدباقر هوشیار در ۱۲ اسفند ماه سال ۱۲۸۳ هجری شمسی در
شیراز به دنیا آمد . شوق اوبه کسب علوم و معارف سبب گردید تا در
هفده سالگیبه آلمان برود و در رشته های روان شناسی نظری. آموزش و
پرورش: روان شناسی علمی به تحصیل بپردازد و سرانجام با اخذ درجه
دکتری از دانشگاه مونیخ به ایران برگردد.
ایشان از افراد زیادی مانند شیلر فندر. هینست.
گئور گ کرشن اشتاینر تأثیر علمی پذیرفته است.
ته و بیشتر از همه از
صفحه 11:
دکترهوشیار برای نخستین بار درکتاب روان شناسی خود. امکان
اندازه گیری هوش و مظاهر آن را در ایران نشان داده است.
به علاوه وی در زمینه های گوناگونی به تالیف و ترجمه
پرداخته که علوم تربیتی و مسائل آموزش و پرورش و به
خصوص مبلنی نظری تعلیم و تربیت کودکان. سالمندان شیوه
های تدریس و موضوعات مختلف درسی از ّن جمله
می باشند.
مهم ترین اثر وی در زمینه تعلیم و کتاب اصول آموزش و
پرورش می باشد که اصول تعلیم و تربیت را به روش علمی و
بی سابقه ای در تاریخ تعلیم و تربیت ایران مطرح می سازد.
صفحه 12:
ورس oye valine CNG
مقدمه کتاب دکتر هوشیار
* تعلیم وتربیت :تحویل و انتقال سرمایه تمدنی از نسلی به نسل
دیگر است که موجب تراکم و ترقی تمدن می شود.
* نقد دکتر هوشیار:تنها انتقال میراث تمدنی باعث ترقی و رشد آن
نمی شود.کار مهم تعلیم وتربیت ارزش سنجی این میراث و
توسعه آن است.
وتربیت در
-رفتار باید با شعور وآگاهی همراه باشد
* رفتار تنها بر عمل انسانها نسبت به هم که همراه با شعور و آگاهی
باشد اطلاق می شود
صفحه 13:
* تربیت از نظر دورکیم:عملی که نسل بالغ درباره نسلی که هنوز قادر
به زندگی اجتماعی نیست انجام می دهد.هدف تربیت این است که
حالات جسمانی,عقلانی و اخلاقی آنها را ترقی دهند و برای
زندگی در جامعه سیاسی و درمحیط آماده کنند
نقد دکتر هوشیار:دورکيم انسان را دارای دو وجه فردی و اجتماعی
می داند و معتقد است که انسان در ابتدای تولد فاقد وجود
اجتماعی است و وظیفه تعلیم وتربیت ایجاد آان است.در حالی که
اگر وجود فردی را ذاتی بدانیم وجود اجتماعی را هم باید ذاتی
داليم و اين ممکن نیست. دورکیم با نظرات کارکردگراانه و کل
گرایانه اش جنبه های فردی را در تربیت نادیده می گیرد.
۱۲۳ ۴
صفحه 14:
جداکردن جنبه های فردی و اجتماعی و مورد غفلت قرار دادن
یکی از این دو جنبه در تربیت صحیح نیست زیرا جامعه متشکل از
افراد است .
* تربیت از نظر روسونبازگشت به طبیعت
نقد :توجه بیش از حد به جنبه فردی و بی توجهی به جنبه
صفحه 15:
تعریف تربیت از رد دکتر هوشیار :
-هدایت و اداره جریان ارتقایی و تکاملی است و مراد
از جریان ارتقایی و تکاملی نیز طفل و زندگی و آینده اوست.
طفل در حال رشد وترقی است و در معرض تغییرات همراه با
پیشرفت قرار دارد.تعلیم وتربیت بایدجنبه های مختلف رشد
و اداره کند. این جنبه ها مثل جریان هایی
هستند که در هم تاثیرمتقابل دارند و در حال تغییرند
* به عقیده هوشیار تعلیم و تربیت را نه می توان در شمار علوم
قلمداد کرد نه فنون و هنرهاء بلکه باید آنرا هم علمءهم فن و هم
هتراشنموة
شخصیت او را هدا
صفحه 16:
مبانی با زیر بنا ساخت پایه ای است که رو بناها برآن
استوارند.مبناها به توصیف ویژگیهای عام انسانی می پردازند.مبانی
رابه طور کلی به دو گروه مبللی علمی و فلسفی می توان تقسیم
کرد
مبانی علمی:با توجه به ویژگیهای زیستی اجتماعی و روانی
شخص می شوند
مبانی فلسفی:از ملاحظات فلسفی مربوط به طبیعت آدمی و غایات
تربیت بدست می آید.
صفحه 17:
تعریف اصل
* نظریات ۱- توصیفی:هست ها
۱ ۲- تجویزی(کاربردی)نباید ها
* مینااتوصیف ویژگیهای عام انسانی
* اصل:قاعده و قانون کشف شده (استخراج شده است. وضع نشده)
که در بیشتر موارد صادق است
* روش:دستورالعملهای جزئی تر
صفحه 18:
صفحه 19:
مثال
مبتانانسان دارای ضعف است
fel باید در روشهای تربیتی سهل گیری مد نظر باشد
روش:مرحله ای کردن تکالیف/تجدید نظر در تکالیف
مبنا
اصا
مثال
:انسان دارای کرامت است.
لباید به عزت دانش آموز احترام گذاشت و آن را تقویت کرد.
روشایجاد زمینه ابراز تواناییها /تغافل(تظاهر به غفلت نسبت به
ضعف دانش آموز)
صفحه 20:
اصول
* تعريفات لكر قمع ميشناسند مثل آنجه در مقام تعریف خط و سطح
و حجم و دايره و مربع و مثلث و غيره در هندسه به كار برده ميشود.
* اصول متعارفه عبارت است از يك يا جند اصلى كه دلائل و براهين آن
علم بر روی آنها بنا شده و خود آن اصول بديهى و غير قابل ترديد
است و هیچ ذهنی خلاف آن را جایز نمیشمارد مانند اصل کل و جزء (کل
از جزء بزرگتر است) و اصل مساوات (دو مقدار مساوی با یک مقدان
مساوی با یکدیگرند) در هندسه و اصل امتناع تناقض در فلسفه و منطق.
(هیچ گزاره ای نمی تواند هم درست و هم نادرست باشد)
صفحه 21:
اصول موضوعه عبارت است از یک يا چند اصلی که برخحی از
دلائل آن علم متکی به آنهاست و خود آن اصول بدیهی اذهان
نیست ولی آن اصول را مفروض گرفتهايم.
اصول موضوعه اصولی هستند که از اصولی که در سایر علوم
بدست آمده اند استخراج میشوند.
صفحه 22:
oe
اصول مطلق » اصولی هستند که در همه شرایط و مکانها قابل
استفاده می باشند. اصول آموزش پرورش» مطلق نیستند ؛ یعنی
در همه شرایط » زمانها و مکانها مصداق ندارند » مانند اصل
آزادی و اصل فعالیت. بنابراین» مقطع سنی و تحصیلی و شرایط
و موقعیتهای دانش آموزان » تعیین کننده این اصول می باشند .
۲) اصول موضوعه هستند » نه متعارفه :
اين اصول » در علوم دیگر اثبات و در تعلیم و تربیت » به کار
گرفته می شوند . اصول متعارفه » اصولی هستند که در همان
علم » اثبات و به كار كرفته مى شوفد .
صفحه 23:
علوم تربیتی یک علم کاربردی است و مبانی نظری آن توسط علوم دیگر
» به ویژه روانشناسی به دست می اید. روانشناسی» تحقیقاتی بین پدیده
ها انجام می دهد ( برای مثال » روابطى بين انگیزه های پیشرفت
تحصیلی دانش آموز به وجود می آورد
در حقیقت» روانشناسی نظریات را مطرح می کند و علوم تربیتی» مبانی
نظری را در محیط تربیتی به کار می برد
صفحه 24:
* مثال» نظریه گشتالت در روانشناسی یادگیری » ارتباط جزء و کل را
مطرح کرده است. بر اساس این نظریه؛ هر چه موضوعات درسی در یک
کل منسجم و بافت و زمینه کلی تری به دانش آموزان ارائه شود» میزان
درک دانش آموز و ید گیری معنادار وی از موضوع » بيشتر خواهد بود.
دانش آموز هر چه بي بيشتر بتوائد. ین مطالب ارتباط برقرار كنك ة خر
به کل ربط دهد و بين اجزاء پیوند برقرار کند » بهتر می تواند مطالب را
یاد بگیرد. در این صورت» این مطالب قابلیت انتقال بیشتری به محیط
خارج از کلاس خواهند داشت.
J pel (1 کشف کردنی هستند » نه وضع کردلی :
اصول را بايد بر اساس قواى يادكيرى » ماهيت انسان » استعداد و
نیازهای دانش آموزان » كشف كرد و به كار برد.
صفحه 25:
© لاک وی تلو یل شاگرد و تلم
#۶ تكيه كاه های نظری که از عوامل موجود در حیات انسان استخراج
شده است و باید آن را به عنوان ملاک عمل در نظر گرفت.
3 جستجوی مبانی عقلانی و مقیاس هایی که به وسیله آن به آسانی
رفتار پرورشی مطلوب می شود رفتاری که به وسیله ان می توان
هر وضع خاص تربیتی یعنی هر طفل را از موقف مخصوص خود
به هدف مطلوب رساند.
صفحه 26:
۲ خصوشیات اصل اوالظر و
هوشیار .
۱-نمی توان اصول را وضع نمود
بايد از راه مطالعه منابع آن مانند حیات انسان کشف و
استخراج شوند
۲-اموری عینی و واقعی هستند .یعنی هميشه و همه جا
قابل اعتبارند
۳-تعمیم ندارند. فرق اصل و قانون این است که
برخلاف قوانین» اصول ممکن است در هميشه و همه جا
صادق نباشد.
صفحه 27:
همان طور که ملاحظه می شود تناقضی در
خصوصیت 3و 2 وجود دارد.در حالی که
خصوصیت 2.اصل را امری عینی و خارجی و
هميشه معتبر می داند ,.خصوصیت 3,تعمیم
نداشتن اصل را مطرح می کند
صفحه 28:
مبانی تعلیم وتربیت از نظر
دکترهوشیار ۱
اگرچه دکتر هوشیار مبانی را به طور واضح بیان نمی کند.می توان آنها را از
قسمتهای مختلف کتاب استخراج کرد
الف: مثا فلس
* باتاگید بر ین نکته كله در مورد انسان باید او را به عنوان یک
کل نگریست. به بررسی سژالاتی چون : هدف زندگی چیست؟
ارزش ها کدامند؟چگونگی وجود انسان؟ خدا به عنوان قدرت
ازلى در جهان... مى بردائه كه از حيطه علوم خارج اندو تنا
در حيطه فلسفه مى توان آنها را مورد برر سى قرار داد ١.
نکته دلیل بر توجه وی به مبنای فلسفی calcu gat
صفحه 29:
: مبناي روان
مبنای روان شناختی عمدتا طبیعت یادگیرنده و تنوریهای
یادگیری را در بر می گیرد.
هوشیار نیز از روان شناسی در حد بسیار زیادی مطلع است وی
قبل از اینکه عمل تربیتی را شرو ع کند. بر شناخت کامل
ویژگی ها و خصوصیات روانی شاگرد. چگونگی یادگیری.
چگونگی حافظه و چگونگی رفتار شاگرد در زندگی تأکید
داشته است و تمامی این موارد بیانگر توجه وی به مبنای روان
شناختی تعلیم و تربیت است.
صفحه 30:
| ج: مبناي جامعه
هوشیار انسان را موجودی اجتماعی می داند و در جریان تعلیم
و تربیت بر جنبه فردی و اجتماعی انسان تأکید می کند.
از نظر وی انسان کامل بدون تاثیر اجتماعی محقق نمی گردد و
اجتماع نیز تعبیر دیگری برای کمال انسان است.
تأکید وی بر بعد اجتماعی انسان در جریان تعلیم و تربیت بیانگر
توجه وی به مبنای جامعه شناختی تعلیم و تربيت ١ می
باشد.
صفحه 31:
به عقيده هوشيار تعليم و تربیت باید بکوشد نیروها (استعدادها
و امکانات بالقوه )افراد را متناسب با نیازهای فرد و جمع
پرورش دهد.
در حقیقت تعلیم و تربیت باید نیروی مورد نیاز اقتصاد جامعه
را تامین کند و از اين روست که بر نظام آموزش و پرورش
مبتنی بر راهنمایی تحصیلی و حرفه ای تأکید دارد
* این امر بیانگر توجه وی به مبنای اقتصادی تعلیم و تربیت
است.
صفحه 32:
به عقیده هوشیار تربیت آدمی بدون توجه و در نظرگرفتن
ساختمان بدن و شکل خاص انسانی و ویژگی های جسمانی او
نمی تواند رهنمودهایی را ارائه دهد.
بنا بر همین اعتقاد وی تلاش زیادی در جهت توضیح چگونگی
شکل گیری. رشد و قابلیت های سازگاری انسان از لحاظ
فیزیولوژیکی. شناخت قوانین کلی حیات. آگاهی از شرایط
رشد خاص آدمی .... می کند که تمامی این موارد نشانگر
توجه وی به مبنای زیست شناختی تربیت است.
صفحه 33:
" و: مبناي تاريخي
هوشیار قبل از پرداختن به معنای تعلیم و تربیت و قبل از
استقراء اصول تربیتی مورد نظر خویش بر لین اعتقاد است که
ابتدا باید به مطالعه و تحقیق در تعریف تربیت و نظریات
مختلفی که در لین باب آمده است پرداخت تا به نظر جامعی در
باب حیات انسان واصل شد . در ولقع وی قبل از پرداختن به
معنای تعلیم و تربیت به مطالعه تاریخ ترییت جهت تدوین و
استقراء اصول تربیتی مورد نظر خویش می پردازد.
صفحه 34:
صفحه 35:
مهو مر انسان
در ببحث از انسان به نظر ارسطو معتقد است كه انسان را حيوان
ناطق هى دانست. بعضى كفتند كه معنى نطق در اينجا سخن كفتن
نیست. ادراک کلیات است.حیوان احساس میکند. درک میکند ولی
جزئیها یعنی فرد را درک میکند. در ذهن حیوان فقط فرد وجود
دارد» مثلا صاحب خودش را میشناسد. تن انسان دیگر را میشناسد
آن خلنه را میشناسد آن خلنه دیگر را میشناسد. صد خانه را ممکن
است بشناسد ولی از همه اینها نمیتولند یک معنی کلی بسازد و با
ن کلیات در ذهن خودش قانون تشکیل بدهد. انسان ادراک معانی
و مفاهیم کلی میکند.
صفحه 36:
1 7 6 8
اراده مسبوق به كشش حيات سائقى
صفحه 37:
اول حيا
ect eee د ا ی ری
* اعمال سائقى يا كششى منشا متفاوتى از اعمال ارادى دارند
* فعل ارادى با آكاهى همراه است و از روى نظم و قصد انجام
مى شود.
* عمل كششى بدون آكاهى انجام مى كيرد و از قسمت هاى
ناآكاه نفس نشات مى كيرد.
* کشش:حالتی است که غرائز در آن فعالیت در می آیند .
تقسیم بندی های مختلفی از انواع سائقها صورت گرفته است:
صفحه 38:
سائق جذب و دفع:جذب منفعت و دفع مضرت که همراه با سایر امور
نفسانی انسان را متوجه امور خارج می کند یعنی انسان را به
بدن ءلباس »طبیعت »معاشرت» جامعه » تمدن و خدا متوجه می کند.
صفحه 39:
گروه دیگری اين تقسیم بندی را ارائه کرده اند:
۱- سائق صیانت نفس که در موارد گرسنگی؛ تهیه پناهگاه ؛ذخیره
آذوقه و ... ظاهر می گردد.
۲-سائق فعالیت و اشتغال که موقع بازی» تقلید» ورزش کار های دستی
و .. بروز می کند.
۳-سانق شهوت :شهوت در لغت به معنای رغبت و میل و خواستن» به
ویژه خواهش های نفسانی است .تولید مثل»محبت »خوردن پوشیدن ..
صفحه 40:
ots
مسبوق as ۳
eee مر کرت BS ۰ گاه » مطلع . ؛ سم به
سابقه آن جه كه قبلا عين يا شبيه آن وقوع يافته باشد.
در اين مرحله تجربياتى كه كودك كسب کرده او را از قيد آن رها
مى كند و فعاليت هاى او كه در مرحله قبل انعكاسى يا اجبارى بود وارد
مرحله اختيار و انتخاب مى شود. در مسير رسيدن به اهدافش حركت
می کند» قوه تفکر و قضاوت در او رشد می کنده تا حدى از قيد سائق
ها می رهد و دست به انتخاب می زند.
صفحه 41:
در اینجا بحث رغبت مطرح می شود
رغبت نتیجه درک ارزش است یعنی هر ارزشی را که درک
می کنیم نسبت به آن رغبت پیدا می کنیم.
درک ارزش هم نتیجه تجربه فرد است که ابتدا به صورت فعالیت
کششی ظاهر می شود و به تدریج اراده در آن موثر می شود و
ادراک ارزش رغبتی بوجود می آید.
صفحه 42:
صفحه 43:
وظیفه آموزش و پرورش فراهم ساختن وسائل ادراک ارزش؛
تحصیل رغبت و تحریک اراده است
یعنی شرایط را برای تجربیات مناسب دانش آموزان فراهم کند
در سالهای ابتدایی زندگی حالات عاطفی مثل خوشی و رنج وسیله
ادراک ارزشند.
بعد که کودک رشد می کند تعقل و تفکر باعث ادراک ارزش
فى شود.
صفحه 44:
کلمات سائق. محرک,رغبت و هدف جنبه های مختلف
یک رفتار را نشان می دهد و معنای نزدیک به یکدیگر
العمل معینی مقابل محیط خود بدون دخالت
به از خود نشان
9 می دهد.
ee er eee es eee eee | ee. eee
صفحه 45:
محرک: قوه سوق دهنده که پیدایش عكس العمل
خاصی را در مقابل محرک معینی تسهیل می کند
و مانع بروز عکس العمل های دیگر می شود.
هدف:نقطه ای که فرد به طرف آن حرکت می
کند محرک, راهنما و وسیله ارزش سنجی است.
رغبت:نقطه ای که فرد فعالیت خود را از آن
شروع می کند.
صفحه 46:
خصوصیات طفل در مر ۱۳
ام
يه
js * ف انيه ظفل وارةهفيع :صمال 833 مى
شود,دکتر هوشیار با نظرات يستالوزى تا حدى
موافق است.
دروغ گویی و بی ثباتی سوق می
دهد .اراده هنوز تحت تاثیر مبانی اخلاقی نیست و
فقط در اندیشه سود و زیان خویشتن است و
انتظار دارد هرچه می خواهد به او بدهند و
خودپرستی در او شکل می گیرد.
خصوصیات آشنا باشد و برای رفع ضعف ها
راده مسبوق
صفحه 47:
* 1-ابتدا مربی باید از راه تمرین و عادت
استعدادهای خدادادی بچه ها را رشد دهد و قوای
ذهنى انها راءمثل قوه حافظه و فکر و تخیل ,
= خواندن و نوشتن و حساب کردن تقویت
* 2-سپس مریی بایدرفتار اجتماعی را در طفل
پرورش دهد و او را به ادب و شرافت و
راستگویی عادت دهد.
در این مرحله معلم در صورت مواجهه با دانش
آموزانی که خود تحت تاثیر ارزش ها رو به كمال
هستند از اصل حریت و آزادی استفاده می کند و
صفحه 48:
ost pe oR Oot ۱
محکوم سائق ها نیست اراده خود را نیز از تسلط سائق ها خارج
می کند و تحت فرمان عقل قرار می دهد
در این مرحله فرد دارای اختیار و آزادی است
در این قسمت دکتر هوشیار اراده مسبوق به کشش را با اراده
مسبوق به خرد مقایسه می کند و به سه نکته اشاره می کند.
صفحه 49:
(re eee 5 یش اراده مسبوق به خرد اراده
مسبوق به کشش از آن پیروی می کند. از نظر دکتر هوشیار انسان
مختار است اما حدودی را برای این اختیار در نظر مى كيرد و
افراد را از این حیث به چند دسته تقسیم می کند.
۱- افرادی که از لحاظ روحی سالم باشند و حیات سائقی و
غریزی آنها غیرعادی نباشد و بتوانند ارزش های مطلق را درک
کنند از آزادی برخوردارند اما افراد دارای بیماری روحی اعمال
اختیاری محدودی دارند.
۲-افرادی که بیماری های مغزی دارند هم نمی توانند نتیجه کار
خود را پیش بینی کنند و آزادی و اختیارشان محدود است.
صفحه 50:
که دون که و مقایه اراد EN Ee Ose
اشاره شده این است که محرک اراده مسبوق به کشش ارزش
های مشروط هستند اما محرک اراده مسبوق به خرد ارزش های
مطلق اند.
ly روشن شدن این مطلب مفهوم ارزش های مشروط و مطلق
باید بررسی شود. دکتر هوشیار در این باره از نظرات یک دانشمند
آلمانی به نام دیکرت استفاده کرده است.
ارزش های مشروط: ارزش هایی که سعادت شخص را تامین می
کنند پا در رفع احتیاجات گروهی یا عده کثیری از مردم موثر
هستند.مثلاخوراک .پوشاک .آبادی, امنیت .اداب و سنن و. .که
همه افراد برای ادامه حیات برای آنها ارزش قائلند ولی نوع
ارزشی که برای آن قائلند با امور مطلق فرق می کند.
صفحه 51:
ارزش های مطلق: این ارزش ها پایه تمدن بشر را تشکیل می
دهند.این ارزش ها آنقدر اهمیت دارند که در بعضی موارد بشر
حاضر است برای رسیدن به آنها حتی زندگی خود را به خطر
بياندازد يا خوراک و پوشاک و امنیت در برابر آنها بی اهمیت
است.ارزش هایی مانند:۱-ارزش راستی(حقیقت و علم)
۲-ارزش زیبایی ۳-ارزش اخلاقی ۶-ارزش غدالت ۵-ارزش دین
همان طور که گفته شد این ارزش ها محرک اراده مسبوق به حرد
هستند. یعنی انسان برخحلاف هفت سال دوم که فقط تحت تاثیر
ارزش های مشروط بود در هفت سال سوم تحت تاثیر ارزش های
مطلق قرار می گیرد.
صفحه 52:
* نکته سومی که در مقایسه اراده مسبرق به خرد و مسبوق به کشش
اشاره شده این است که مجری اراده مسبوق به کشش آنگونه*من*
* است که هنوز تحت تاثیر کشش های طبیعی است اما مجری اراده
مسبوق به خرد "من اندیشنده" است
صفحه 53:
طبق نیمارو لین سمل fie gph SAT
حاکم بر اعمال و رفتار اوست و حالات حبوانی و آنچه که
اجتماع به او تحمیل کرده. تحت تاثیر من اندیشنده و خردمند قرار
دارند و انسان از هردو گریزان است.
زیرا اطاعت از اینها در شان انسان نیست. انسان بافضیلت. اعمال را
به خاطرتفعی که برایش دارد انجام نمی دهد بلکه به خاطر خیر
بودن به سوی آن می رود و در اين مرحله است که دین را درک
می کند.
صفحه 54:
جتماعى بودن انسان
درباره اجتماعى بودن دكتر هوشيار معتقداست كه نظر
ارسطو كه انسان را حيوانى مدنى الطبع (آنکه
برحسب طبیعت و سرشتش بشهرنشینی و تمدن مایل
است) می دانست درست نیست. زیرا حیوانات مدنی
الطبعی مانند زنبور عسل وجود دارند.
اما با توجه به تعریفی که ارسطو در باب انسان داشت
که اورا حیوان ناطق می دانست می توان برداشت
کرد که منظور ارسطو این بوده که اجتماعی بودن یکی
از صفات انسان است نه اينکه انسان فقط حیوانی
اجتماعی است.بنابراین اشکال دکتر هوشیار وارد
نیست .علاوه براین اجتماعی بودن انسان با زنبور
عسل متفاوت است زیرا زنبور فقط از روی غریزه
صفحه 55:
* در مورد اساس تشکیل اجتماعات انسانی دکتر
هوشیار معتقد است که تمایز افراد در نظر هم و
نام گذاری, پایه و اساس تشکیل اجتماع است و
تفرد انسان است که اجتماعی بودن او را ممکن
می کند .
نقدی که بر این نظر وارد است اینست که تمایز
فرد که به نام گذاری منتهی می شود خود نتیجه
زندگی اجتماعی اوست و اگر بشر اجتماعی
زندگی نمی كرد اين مساله مطرح نمی شد یعنی
تفرد اساس زندگی اجتماعی نیست.
صفحه 56:
روش بيدا كردن اصول
* به نظر دكتر هوشيار اصول را از راه تجربه مى
توان بدست آورد یعنی با روش آزمایشی 1
* کشف اصول تعلیم وتربیت مستلزم بررسی دقیق
جنبه های روانی,اجتماعی 9 فرهنگی حیات انسان
است و باید علاوه بر مباحث روان شناسی به
مبانی جامعه شناسی و فرهنگی هم توجه نمود
صفحه 57:
صفحه 58:
ان هو تيا بايددانش آموز راحت
كذاشته شود به او اجازه و فرصت كافى
داده شود خودش ازمايش كند و از رغبت
ها و علائق اواستفاده شود.
با توجه به اینکه کشش طبیعی بدون اراده
و تفکر و توجه به هدف در طفل جلوه
می کند در این مرحله امور آنی مورد
علاقه طفل است
از انجایی که در مرحله اموری مورد توجه
طفل است كه جنبه انيت دارد»اصل
متناسب با ان فعاليت به قيد ان نام دارد.
cpl اصل از مطالعه حبات سائقی بدست
صفحه 59:
مصلوب اصل 32
* مطلوب این اصل محدود نکردن دایره فعالیت
طفل است.یعنی باید به کودک فرصت داده شود
* این اصل در مورد کودکانی که دائما می خندند و
مسخره می کنند و هميشه دنبال لذتهای آنی
هستند باعث می شود تا اهداف تربینی محقق
نشوند و کودک به نظم تن ندهد.
صفحه 60:
اصل كمال
* مربى بايد آينده وكمال زندكى فرهنكى و تمدنى
را مد نظر قرار دهد.
* تماميت و كمالى كه در آموزش مد نظر است با
cules sl! به قید آن بدست نمی آید.پیروی
از رغبت ها به تنهایی کافی نیست پیروی کامل از
اصل فعالیت موجب گرویدن طفل به امور
ناشایست می شود
صفحه 61:
و 7۳۳۳0
* مطلب اصل کمال اینست که از زندگی کششی
جلوگیری شود و فرد نسبت به ارزش ها علاقه
مند شود
۴ کودک نباید دائما در آن باشد بلکه به آینده توجه
کند و نقشه و هدف داشته باشد.
* زیاده روی در اصل کمال موجب می شودکودک
سرسختی نشان دهد و يا مانع رشد استعدادهای
شخصی او شود.
صفحه 62:
اصل حریت
* میل به ساختن و تقویت استعدادها در انسان
وجود دارد و باید در مدرسه تامین شود .
* آزادی براى تحقق اين ميل منشا اصل حریت
است كه طبق أن بايد به كودى اختيار و ازادى داد
تا استعدادهاى خود را شكوفا كند
° مثلا با تاسیس کارگاه های کار عملی
صفحه 63:
مطوب اصیل ma
* مطلوب این اصل خودکار بار آوردن شاگرد است
* دانش آموز باید خودکار باشد وبه اين طریق
استعدادهای خود ۳ بپروراند
* مبالغه در اين اصل موجب مسامحه کار, کم
حوصله و عجول شدن کودکان می شود.
صفحه 64:
* تنها با انجام کارهای مورد علاقه و یا تکیه بر
هوش نمی توان پیشرفت کرد
باید به سرمایه تمدنی که در دست داریم و آنچه
سند و معتبر است توجه نمود و تمرینات مدرسه
ای که سندیت و اعتبار دارند برای تقویت نیروهای
جسمانی و نفسانی و ایجاد عادات پسندیده
لازمند.
صفحه 65:
یف ی
مطلوب این اصل عدم توجه به امیال و رغبت
های طفل است.
در صورتی که تمایلات و رغبت های کودک مانع
توجه او به کار های تعلیماتی شود اجرای اصل
سندیت ضروری است.
برنافة تدرستة بايد بتشعر ا اميال كؤؤك مورد
توجه قرار كيرد مكر اين كه اميال او در جهت
برنامه مدرسه باشد.
صفحه 66:
* هر فردی حق دارد برای برنامه زندگی خود اقدام
کند وبا توجه به امیال و احتیاجات خود طرحی
بریزد و در اجرای تمایلات شخصی و تامین منافع
فردی خود بکوشد.
* این جنبه از حیات منشا اصل تفرد است
صفحه 67:
مطلوب این اصل اینست که رغیت شخصی افراد
مورد توجه باشد و تمایلات شخصی آنها مد نظر
زمانی که هردانش آموزی میل خودش را دارد و
می خواهد دیگران هم از امیال او پیروی کنند
اجرای اصل تفرد با مشکل روبرو می شود. در
این هنگام باید اصل اجتماع را برای مصلحت جمع
اجرا کرد.
صفحه 68:
اصل اجتماع
* معلم باید نماینده اجتماع از هر حیث باشد و به
پرورش اجتماعی طفل بپردازد.
٠ طفل باید علاوه بر استقلال شخصی اخلاقی به
* مطلوب اصل اجتماع
* مطلوب اين اصل اینست که همه میل و نظر خود
را تابع خیر و صلاح جمع قرار دهند. نیروهای خود
را در اختیار جمع قرار دهند واز امیال خود چشم
مبالغه در این اصل موجب می شوند افراد خود را
dyna] co و و ای فلا افیا سس یس
صفحه 69:
۰ هیچ اصلی نباید بیش تر از حد
لزوم استفاده شود و در استفاده
از اصل باید مقتصد بود و نه كمتر
از حد مورد لزوم و نه بیشتر از
حد »اصول استفاده کرد
صفحه 70:
* کار مهم تعلیم وتربیت حل تناقضاتی است که در
حین اجرای اصول بالا در موقعیتهای تربیتی پیدا
مى شود
٠ تناقض اول:اصل فعاليت و اصل
كمال
* مطلوب اصل فعاليت آزاد كذاشتن زندكى
که
* مطلوب اصل کمال ممانعت از whe
ات
* مورد این تناقض حیات سائقی
صفحه 71:
تناقض دوم: اصل حریت و اصل
مطلوب اصل حریت :خودکاری دانش آموز
مطلوب اصل سندیت:پرورش استعدادها
با برنامه ها و مقررات دبیرستانی
مورد تناقض:پرورش استعدادها به وسیله
تمرین وعادت
سیله تعلیم وتربیت استعدادهای بچه ها
براي تحقق ارزش های درک شده مرشد
صفحه 72:
تناقض سوم:اصل اجتماع و اصل
تفرد
مطلوب اصل اجتماع :ترجیج منفعت جمع
بر فرد وپیروی از مصالح عمومی
مطلوب اصل تفرد:مقدم بودن تمایلات
فردی
مورد تناقض:فراهم کردن برنامه زندگی و
Leuk
اين تناقض وقتی حل می شود كم به
وسيله تعليم وتربيت “نظام هماهنگ با
لا ci ce 1 ی og § را مر
صفحه 73:
اراده مسبوق به |اراده مسبوق به
خرد(7سال سوم)
می شود و آراده در
او شكل مى كيرد
اخلاق و ارزش هنوز
ب اس أراده به وسیله
۱ ارزش هاى مشروط
هدف تعلیم وتربیت |تحریک و فعال مى
ایجاد تناسب لازم شود:
میان استراحت و
اهداف غایی و درک
صفحه 74:
صفحه 75:
در فصل اول اصل به معنای مبنای کار معلم و شاگرد به کار رفت.
در این قسمت اصول را به معنی راهنمای فکری در حل مسائل
تربیتی بررسی می کنیم.
يعنى مربى بايد از لحاظ فکری چه خصوصیاتی داشته باشد تا مسائل
تربیتی را به طور صحیح و علمی حل AS
به نظر دکتر اسمیت مربی باید طرز تفکر علمی یا فلسفی داشته باشد.و
چیزی که در مسائل مختلف تربیتی به معلم کمک می کند .طرز
تفکر اوست.
پس باید معلم را به اصول و مبانی فکری آشنا کرد تا طرز برخورد
علمی با مسائل روزمره تربیتی را بیاموزد.
صفحه 76:
ابعاد ذهن فلسفی
*" ان syesiuiess bel با متستائل نی را
:
:6
0+
صفحه 77:
A حامعیت:
در تمام زندگی آنچه خاص و فوری است راهی برای ایجاد فشار
بر انسان دارد و آن تقاضا برای حل شتا ب زده است. ویژگی
جامعیت در صدد است تا انسان را طوری پرورش دهد که بتواند
در برابر فشار آنی و موارد خاص مقاومت نموده و مسائل را بر
اساس هدفهای درازمدت بنگرد. در این راستا لازم است فرد
قدرت تعمیم خلاق را به دست آورده و به کار برد. بدین منظور
باید در تفکرات عمیق نظری شکیبا باشد.
صفحه 78:
جامعیت
خصوء
صفحه 79:
3 توجه مس توس آنها دی یک
اح ب لعي ل soy
رابا توجه به هدف عمومى ارتش در نظر بكيرد و ارتباط كارش را
با وظيفه و كار ساير قسمت ها بداند و يك تصوير بزرك از كار
خود و سایر واحدهای نظامی داشته باشدروحیه اش قوی تری
می شود وکارهایش را بهتر انجام می دهد.
فرد دارای ذهن فلسفی به تصویر بزرگ توجه می کند.
زمینه ادراکات خودراتوسعه می دهد
توجه خود را محدود به یک امر معین نمی کند و ارتباط امر
خاصی را که با آن روبروست با سایر امور درک می کند.
صفحه 80:
در مواجهه با مسائل تربیتی باید زمینه کلی تربیتی را در ذهن
مشخص کرد و مسایل را با یک دید وسیع تربیتی در نظر گرفت.
مثلا ارائه یک روش تدریس خوب به تنهایی نمی تواند موجب
یادگیری شود و معلم باید وقتی با دانش آموزی که مشکل یادگیری
دارد مواجه شد .جوانب دیگر را هم در نظر داشته باشد مثل
آمادگی روحی و جسمی دانش آموز, تجارب گذشته او و موقعیت
و محیط یادگیری اش.
صفحه 81:
wa pols J
essa ete chan a ahs, WAG? S29.
در این ویژگی ارتباط دادن مسائل روزانه به هدف های دور
نظر است که مستلزم استفاده از عقل .تسلط بر عواطف .مقاومت
در برابر امر فوری است
یعنی در برابر مسائل روزانه تسلیم نشود و با به کارگیری عقل *
وکنترل عواطفباتوجه به اهداف ثابت و دورتصمیم گیری کند.
در واقع عامل زمان در اینجا وارد تصویر بزرگ می شود.
اهداف دور دست اگرچه ممکن است هرگز تحقق نیایند اما به
عنوان راهنمای ثابت در مدتی طولانی اعمال فرد را هدایت می
صفحه 82:
برای تصمیم گیری در مورد مسائل فورى بايد به زمینه آنها توجه
کرد.یعنی باید به جنبه تاریخی آنها در گذشته توجه کرد تا نتایج
احتمالی اینده را پیش بینی نمود.
داشتن هدف دور به تنهایی کافی نیست بلکه معلم باید
بتواندمسائل روزمره را به آنها مرتبط کند و به آن سمت گام بردارد.
مثلا در تدریس ریاضی هدف بلند مدت ما آشنایی با مفاهیم
ریاضی و تشخیص معلوم و مجهول و فهم مسائل است و معلم با
هر مسئله ای که حل می کند باید این هدف کلی را در نظر بگیرد.
صفحه 83:
3-به ربردن قوه تعمیم : تعمیم:شامل
2نوع تققيم ی
1-تعميم استقرايى :يعنى قاعده اى كلى كه از
راه استقرا بدست امده باشد. که خود به دو گونه
استقرای کامل و ناقص تقسیم می شود.
کامل:(مشاهده تمام موارد و بدست آوردن قاعده
ناقص:(مشاهده تعدادزیادی از مواردو بدست
آوردن قاعده کلی)
۴ 2- تعمیم خلاق:به جای مشاهده تمام موارد و
بیان قضیه کلی,ذهن خود را فعال کرده و موارد
را بررسی کند.ببیند از انها چه می فهمد و بر چه
صفحه 84:
* مثلا با مشاهده افتادن اشیا کسی که فقط تعمیم
استقرایی دارد از تفکر فلسفی برخوردار
نیست,تنها نتیجه می گیرد که اشیا بعد از رها
شدن سقوط می کنند اما نیوتن با به کار بردن
تعمیم خلاق و تفکر فلسفی به دنبال کشف قاعده
ای برای چرایی این موضوع می پردازد و به
قانون جاذبه می رسد.
در واقع افراد دارای تفکر فلسفی ,نگاه سطحی
به يديده ها ندارند.در پدیده های تربیتی هم معلم
بايد با جنين تفكرى برخورد كند و با مشاهده
موارد مختلف در صدد كشف علل و عوامل موثر
صفحه 85:
pls Wl ane 4-نوجه به
برای درک بهتر جنبه نظری يا تثوریک یک امر باید
هر مورد خاص را در طرح یا زمینه کلی اش قرار
داد.
افراد دارای ذهن فلسفی ,در صدد شرح و تفسير
دلائل و مدارک با قرار دادن آنها در یک طرح و
زمینه هستند.
این کار را با استفاده از قوه تخیل و ابتکار خود
انجام می دهند. سعی می کنند چارچوبی
توضیحدهنده برای یک مشاهده فراهم آورند .
صفحه 86:
منظور از توجه به جنبه های نظری یعنی خود را
فقط به استفاده از امور محسوس, محدود نکنیم
و از قوه ابتکار و خلاق ذهن خود استفاده کنیم.
به مسائل فکر کنیم تا ارتباط آنها با هم مشخص
تر شود.سعی کنیم ازامور, درک صحیحی داشته
باشیم و به تحقیق بیشتر در مورد ul ها
بپردازیم.هرچند ممکن است برای افرادی که با
این دید به امور نگاه نمی کنند جنبه خیال بافی
داشته باشد
صفحه 87:
* مثال:معلم با دقت در وضعیت دانش آموز خود
متوجه می شود که فعلا آمادگی برای خواندن
ندارد و نباید اورا تحت فشار گذاشت.هرچند ای
aS از نظر مادر دانش آموز غیر قابل قبول باشد
و پیشرفت را تنها در خواندن می بیند.
مثال:وقتی راجع به ارتباط درس قرائت فارسی
با سایردروس تحقیقی انجام می شود ,به جنبه
نظری توجه شده هر چند ممکن است از نظر
معلمی که فقط توجه خود را معطوف درس
فارسی کرده و ارتباطش را با سایر دروس در
نظر نمی گیرد غیر قابل قبول باشد.
صفحه 88:
۲ تعمق:
° فرد دارای ذهن فلسفی با مقاومت در برابر فشار امر واضح آنچه را
دیگران بدیهی می پندارند مورد سوال قرار داده. از تعصبات
جاهلانه و جانبداری های شخصی دوری می کند. چنین فردی
نظریات و افکار اساسی را مورد ملاحظه قرار می دهد و به دنبال
کشف اصول اساسی در شکل گیری یک موقعیت است. فرد دارای
ذهن فلسفی با استفاده از تفکر آنچه را که به صورت عادت
پذیرفته شده کنار گذاشته و تفکراتش را بر یک جریان فرضیه
ای- قیاسی بنا می نهد.
صفحه 89:
صفحه 90:
بدیهی فرض می کنند
فرد دارای تفکر فلسفی در برابر فشار امر واضح
و بدیهی مقاومت ro کند و چیزی را که دیگران
مورد سوال قرار نمی دهد می پرسد و با تعصبات
جاهلانه مقابله می کند.
در مورد ماهیت انسان و تعصبات افراد نظرات
مختلفی ارائه شده است. بیکن این تعصبات را
دام هایی می داند که فقط قدرت عقلانی انسان
می تواند در برابرشان بایستد.
دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند که تعصبات
اجتماعی به قدری انسان را تحت تاثیر قرار می
دهد و حقایق را پیچیده می کند که برای مطالعه
صفحه 91:
یعنی حقایق تحت تاثیر تعصبات فردی و اجتماعی
است.
در جنبه تربیتی هم باید ازبین بردن یا کم کردن
تعصبات جاهلانه جزو اهداف تربیتی باشد.
افراد دارای تفکر فلسفی, ارزش نظرات قبلی را
از روی میزان علمی آنها مشخص می کنند.
تعلیم وتربیت باید نیروی تعمق را در افراد زیاد
کند و به آنها کمک کند تا در درک حقیقت تحت
تاثیر تعصبات اجتماعی و فردی قرار
نگیرند.معلمین هم باید افکار دیگران را بی دلیل
نیذیر ند و به دانش آموزان هم اجازه پرسش
صفحه 92:
2 بقعي
ر قر مي فلسفی علاوه بر حالت پرسش و
تردید,در هر موقعیت سعی می کند نکات اساسی
را روشن و ظاهر کند تا در برخورد با موقعیت
ی جدید که روش های معمولی برای حل
مثلا معلمی که با غیبت دانش آموزمواجه مى
شود به جای اینکه فورا نام او را به دفتر مدرسه
دهد تا او را با محرومیت مواجه کند,باید خود را از
قید روش های عادی رها کند و به جنبه های
“SS git از وضعيت دانش آموز اطلاع بيدا كند
شابدبا مشكلات خانوادكى ذر كير باقعا قر
صفحه 93:
J 99 3 9
جنبه هاى أساسى در هر و فعیت
در بحث از تعمق بايد بدانيم منظور اين است كه ذهن خود را بايد
متوجه عمق قضايا كنيم و به امور آشكار بسنده نكنيم. بعد ازكشف
امور اساسى در اين مورد هم فرد بايد ذهن خود را محدود به جند
امركه نتيجه امور منطقى و امور اساسى است نكند بلكه بايد بعد از
روشن کردن نکات اساسی,به امور ناآشکار هم توجه کند.
با توجه به این که در هر موردی یکسری فرض های اساسی وجود
دارد بايد ديد كه آيا این نکات بدست آمده با فرض های اساسی
در ارتباطند يا نه و در مرحله بعد حتى به خود اين فرض های
اساسى هم با ديد يرسش نكاه كرد.
صفحه 94:
* در مسائل تربیتی به عنوان مثال در هنكام مواجهه با بى ميلى
شاكردان براى فرا گیری مطالب درسی.معلمان باید زمینه تجربی
شاگردان آمادگی آنهاءمحیط خانوادگی ایشان و روش کار را بررسی
کنند و با توجه به این مسائل اقدام کنند.
صفحه 95:
وت و 2
فرضيه اى - قياسى
به جاى اينكه قضاوتهاى خود را بر روش استقرايى مبتنى كنيم
روش خلاق را به كار بريم كه جنبه قياسى هم داشته باشد.
اين خصوصيت مانند جهارمين خصوصيت جامعيت است.
براى روشن شدن نقش تئورى و اساس نظرى است.
در روش استقرايى محقق بيشتر حللت يذيرندكى بخود
هى كيرديعنى جزييات را مورد مطالعه قرار مى دهدو خصوصيات
آنها را يادداشت مى كند و سيس جيزى را كه ديده به شكل يك
حكم كلى بيان مى كند.
اين روش وقت كير است و جندان معتبر نيست.
صفحه 96:
* فردی که دارای تفکر فلسفی نیست به جای اینکه از سطح قضایا
فراتر رود وعمق انها را درک کند.امر تجربی و قابل مشاهده را
مبنای اصلی قضاوت خود قرار می دهد.
* اما فرد دارای تفکر فلسفی به جای یادداشت و ثبت وقایع به
توضیح و تفسیر آنها می پردازد.احتیاجی به بررسی یک به یک
تمام جزییات ندارد و مشاهده چند مورد برای به کار انداختن فکر
او کافی است و می تواند برای توضیح این موارد فرضیه یا حکم
موقتی صادر کند.
برای دقیق شدن اين فرضیه محقق چند سوال طرح می کند و به
کمک این سوالها به تفسیر موارد جزیی می پردازد.
صفحه 97:
* بنابراین او به محض مشاهده عکس العمل دانش آموزان در چند
مورد. شروع به تحلیل و تفسیر این عکس العمل می کند و فکر
خود را به کار می اندازد تا بعد از درک نکات اساسی فرضیه
مناسب را اتخاذ کند اقدام به حل مساله کند و با افزون شدن
تجربیاتش در فرضیه خود تجدید نظر می کند.
صفحه 98:
* حکم و قضاوت او موقتی است و با توسعه تجربیات و برخورد با
موارد دیگر فرضیه خود را تغییر می دهد و مجددا در پی تشریح
جزییات و ارائه فرضیه جدید برمی اید.
* مثلا معلمی که طرز تفکر فلسفی دارد وقتی روش خاصی را در
تدریس پا انضباط استفاده می کند برای توضیح و تفسیر روش
منتظر نمی ماند تا ببیند این روش در اوقات مختلف و موارد
گوناگون چه عکس العملی در شاگردان ایجاد می کند .او اگر
بخواهدعکس العمل همه شاگردان را در موارد مختلف یادداشت
کند هیچ گاه موفق به حل مساله نميشود.
صفحه 99:
۳قابلیت انعطاف:
* آزادی از جمود روان شناختی نشانه ای از ذهنیت فلسفی است.
افراد دارای ذهنیت فلسفی معمولا در موقعیت های جدید رفتار
مناسبی بروز می دهند. زیرا هدف های دراز مدت و عقاید اصولی
را مدنظر قرار می دهند.چنین فردی عقاید را فارغ از منبع آنها
سنجیده و مورد ارزیابی قرار می دهد. افراد دارای ذهن فلسفی با
فهم تفاوت میان متضادها و متناقضات کامل می توانند مسائل را از
چند جنبه مورد توجه قرار دهند. از سوی دیگر چنین فردی مایل
است در موقعیتی مبهم دست به اقدام زند زیرا معتقد است می
توان ابهام را به طریقی حل کرد که موقعیت مذکور را هماهنگ با
اهداف انسان سازد.
صفحه 100:
خصوصیات قاب
انعطاف
صفحه 101:
روانی
دکتر اسمیت ظهور جمود روانی(جامد
شدن,ایستایی, تحول ناپذیری) را در سه موقعیت
بیان می کند:
الف-در اوضاع و شرایط کاملا جدید که تازگی این
شرایط باعث می شود که فرد نتواند از تجربیات
گذشته خود استفاده کند و در مقابل موقعیت ,
عکس العمل نشان دهد.
به عبارتی افراد آنچه را که در گذشته دیده یا
انجام داده اند به همان شکل در ذهن خود ضبط
کرده اند و نخواسته اند و نتوانستند که نکات و
صفحه 102:
ب-جمود روانی وقتی ظاهر می شود که فرد در
برابر موقعیتهای همانند. عکس العمل های مشابه
نشان دهد و اين عكس العمل ها حالت شرطی
بيدا كنند. يعنى طبق نظر ياولف به طور مشروط
وخود به خود اجرا شود.اكّر اين فرد در موقعيت
جديدى كه ظاهرا شبيه موقعيت قبلى است قرار
كيرد همان عكس العمل قبلى را به صورت
شرطى و بدون فکر و از روی عادت انجام می
دهد.
اما فردی که تفکر فلسفی دارد عکس العمل هاى
شرطی نشان نمی دهد و دانسته و از روی اراده
صفحه 103:
* ج-در موقعیتهایی که جنبه های عاطفی زیاد وجود دارد
و فرد به شدت دچار هیجان می شود هم جمود روانی
ظاهر می شود.در این موقع به جای بیشتر فکر کردن
و اقدام صحیح ممکن است تحت تاثیر احساسات
عکس العمل نادرست نشان داده شود.
افراد دارای تفکر فلسفی در موقعیتهای تازه و پیش
بینی نشده کمتر رفتار نامناسب نشان میدهند چون با
توجه به اهداف بلند مدت و توجه به جنبه های اساسی
هر موقعیت و تجدید نظر در قضاوت و تصورات
خود,کمتر تحت تاثیر موقعیت قرار می
از نظر دکتر اسمیت خردمند کسی است که دارای
بش ای هنشت اه ات ی یرس ورین سس وس ویر
صفحه 104:
نوچه به منبع آنها اینکه چرا نمی توانیم افکار
را بدون توجه به منبع آنها ارزش سنجی کنیم چند
نکته را بیان می کند.
* 4عامل باعث پیدایش افکار و نظریات در ذهن
می شود:
* شرایط اجتماعی-روانی
* ارتباط و تداعی افکار در ذهن
۰ ربط ۳
هر فرد در موقع قضاوت درباره نظریات, تحت
wil یکی از این عوامل با همه آنها قرار می
صفحه 105:
زمینه شخصى:
اغلب افراد دیگران را به طبقات معینی تقسیم
می کنندو هریک از آنهارا در یکی از gil طبقات
قرار می دهند.وقتی نظری ابراز می شود
بلافاصله دنبال این هستند که شخص گوینده جزو
کدام طبقه است و بعد درباره نظر او قضاوت
کنند.که البته اين قضاوت درباره گروه و طبقه او
خواهد بود نه نظر و بیان او.
گاهی علاقه شدید و مبالغه درباره یک چیز هم
باعث می شود در ارزش سنجی افکار و نظریات
دچار اشتباه شویم.
صفحه 106:
شرایط اجتماعی -روانی:گاهی اوقات در
بررسی افکار فقط شرایط اجتماعی روانی را
ack بوجود امدن انها مى دانند كه در اين امر
نباید مبالغه کرد.چون همان طور aS نادیده گرفتن
اين عامل مضر است, اگر افکار دیگران را تنها
ناشى از شرايط در نظر بكيريم هم قادر به
ارزش سنجى درست آنها نخواهيم بود .
ارتباط و تداعی افکار در ذهن:گاهی اوقات
هم به دلیل مجاورت یا مشابهت دو نظر
وعقیده ,حکمی که قبلا درباره یکی صادر شده به
محض مشاهده دومی درباره آن هم صادر می
صفحه 107:
ربط منطقی:گاهی از اوقات ربط منطقی دو
نظریه باعث می شود که یکی به درستی ارزیابی
نشود.مثلا مساله انتقال معلومات را نتیجه روان
شناسی قوا می دانند و با رد روان شناسی
قوا ,بگوییم که انتقال معلومات هم مردود است.
پررسی افکار و نظریات جدا از منایع آنها به اين
منظور است که تمایل و عواطف فرد نسبت
به صاحب نظریه مانع درک ارزش نظریه
نشود وگرنه گاهی هم توجه به منبع افکار و
عقاید برای روشن کردن منظور صاحب عقیده
خوب است.
صفحه 108:
جهابت متعدد, دارد. که افکار خود را به دو جهت؛محدود
کنند.آنچه که به آن تمایل دارد یا ندارد.آنچه که بدان اعتقاد دارد یا
ندارد.
از نظر دکتر اسمیت این تقسیم در امور متناقض صحیح است ولی در
امور متضاد درست نیست.
اموری متناقضند که وجود یکی مستلزم عدم دیگری است و نفی یکی
اثبات دیگری را در پی دارد یعنی اين یا آن.مرگ یا زندگی:قبول
شدن یا نشدن و ...
اما در امور متضاد چنین نیست مثلا نفی سفیدی دلیل بر سیاهی نیست
چون ممکن است زردسبز و. باشد. پا نفی آسیایی بودن به معنی
اروپایی بودن نیست
صفحه 109:
اغلب افراد امور را فقط در دوجهت بررسی می نمایند یعنی فقط
به تناقضات توجه دارند. ولی کسانی که تفکر فلسفی دارند بین
امور متناقض و متضاد فرق می گذارند .
یعنی جهات مختلف را بررسی می کنند و فقط به دو جهت بسنده
نمی کنند. و می توانند فرضیه های مختلفی را برای حل یک مساله
مطرح کنند.
صفحه 110:
موقتی و شرطی و علاقه به تصمیم
كبري در مواقع مبهه مورد یقین و اطمینان وجود
داشته است و اضطراب وترسی از امور غیر یقینی و نامعلوم بوده
بیشتر از جنبه عاطفی نشات گرفته است.اما علاقه به آزادی
واستفاده صحیح و عقلانی از آزادی سبب کنجکاوی می شود.
* فرد دارای ذهن فلسفی به جای اينکه دنبال معانی مطلق و ثابت
باشد.قضاوت های موقتی را هم می پذیرد و آنچه را که در اختیار
دارد بررسی و تفسیر می کند و با مشاهده وضع تازه در قضاوت
خويش تجدید نظر می کند.
صفحه 111:
در واقع فرد دارای ذهن فلسفی از مواجه شدن با موقعیت های
مبهم خودداری نمی کند وبا در نظر گرفتن اهداف در مواجهه با
آنها فرض های منطقی بوجود می آورد و پویایی ذهن خود را
حفظ می کند.
اسمیت برای بیان عقیده خود جمله ای از برتراند راسل بیان می
کند:
"کار فلسفه در این عصر این است که بیاموزد چگونه در وضع عدم
طمینان زندگی کنند و در عین حال از اظهار نظر و اقدام خودداری
“es
صفحه 112:
صفحه 113:
dle دیویی( Woka Orwev) ()996- ۱۸۵ ٩ یکی از
معروفترین فیلسوفان امریکایی قرن بیستم و از پیشتازان
عمل گرلیی (پراگماتیسم) است که آرای انقلابیاش در باره
فلسفه,آموزش,جامعه و سیاست بحثهای فراوانی را به وجود
gat
در لین فصنل ابتدا به بررسی اتقادلتی که دیویی از تعاریف سایر
مربیان از تعلیم وتربیت کرده می پردازیم و سپس تعریف او از
تعلیم وثربیت را پیان می کنیم.
صفحه 114:
* عده ای تعلیم وتربیت را به معنای آمادگی می دانند. برای این عده
کودک در حال حاضربه عنوان یک عضو جامعه که حقوق و
امتیازات خاصی دارد مد نظر نیست و فقط آماده کردن او برای
زندگی آینده مد نظر است.
* انتقادات دیویی براین تعریف:
۱-بچه ها در زمان حال زندگی می کنند و احتیاجات آنها با آنچه
مربوط به سالمندان است فرق می کند. همین احتیاجات و خواست
ها محرک های موثری در رشد ویادگیری بچه ها هستند.
صفحه 115:
اما وقتی یادگیری را برای آینده در نظر می گیریم نمی توانیم از
محرکات فعلی استفاده کنیم.
علاوه بر اينکه آینده برای کودک مبهم است برای معلم هم مبهم
است. پس چطور می توان حال را در نظر نگرفت و برای آینده
نامعلوم کودک را آماده کرد.
۲-اشکال بعدی امروز و فردا کردن و تردیدی است که در تربیت
به وجود می آید.زیرا فاصله آینده تا زمان حال خيلى زياد است و
نبايد زياد برای رسیدن به آن عجله کرد. همین طور فرصت هایی
که جهت رشد و تشکیل شخصیت بچه در زمان حال وجود دارد
مانع از غفلت از حال و توجه به آینده می شود.
صفحه 116:
۳-اشکال بعدی این است که توقعات مربی و تکالیفی که برای بچه
معین می کند بدون توجه به وضع فعلی او تعیین شده است و این
میزان ها مربوط به گذشته و حال سالمندان هستند . معلوم نیست
كه در آینده برای بچه ها قابل اعتبار باشند و چه بسا تا بزرگ شدن
آنها این میزان ها هم تغییر کنند و بی اعتبار شوند.
۶- اشکال بعدی اینست که عدم توجه به احتیاجات و خواست
های بچه , باعث می شود تا مربی برای متقاعد کردن بچه ها
مجبور شود از تشویق های بی رویه یا تهدید های بی معنی استفاده
کند و در واقع آنها را تحمیق کند.
صفحه 117:
ASSEN که اینجا وجوه داره اینست که نظی دیویی cl Se
نباید بچه را پرای آینده آماده کرد بلکه او به
عنوان یک جریان رو به رشد نگاه می کندو آینده هم به اندازه زمان
حال اهمیت دارد نه بیشتر.
زيرا برای اينکه کودک در آینده بهتر بتواند با مسائل مربوط به
زندگی مواجه شود باید احتیاجات فعلی او تامین شود و
استعدادهای او کاملا رشد کند تا در آینده که در واقع نتیجه زمان
حال است بهتر زندگی AS
یعنی توجه به آینده ضروری است ولی لزومی ندارد که به وضع
حال بچه بی توجه باشیم و استعدادها وتمایلات و احتیاجات فعلی
اش را نادیده بگیریم .
صفحه 118:
تعلیم وتربیت به عنوان آشکار کردن استعدادها
* به عقیده برخی .تعلیم وتربیت آشکار کردن یا فعلیت دادن
استعدادها و قوای پنهانی فرد است.
در اینجا رشد به عنوان یک امر محدودکه به طرف هدفی معين و
کامل جریان دارد ,در نظر گرفته شده است و نه یک جریان دائمی.
* در اینجا هم هدف. استعدادهای فعلی بچه نیست بلکه آشکار
ساختن قوای پنهانی اوست.
برای آشکار کردن قوای پنهانی دانش آموز( شبیه تعریف قبلی)مربی به
یک هدف ثابت و غیرقابل تغییر توجه دارد.
صفحه 119:
٠. هگل و فروبل هردو به هدف کلی و مطلق معتقد
بودند.
* معمولا اين نوع اهداف کلی مافوق تجربیات و
ادراکات افراد قرار داردو امری مبهم و غیر قابل
درک است.
صفحه 120:
= برورتر
قوای ذهنی
برخی از مربیان تعلیم وتربیت را به معنی پرورش
قوای ذهنی مثل قوه ادراک,حافظه,یاداوری,
تداعی معانی,دقت,اراده,تعقل و تخیل می دانند.
هدف تعلیم وتربیت ,ایجاد قوای مخصوص جهت
انجام امور است.هدف تعلیمات مدرسه نیز
پیدایش و رشد همین قوای ذهنی است.
این نظریه را به عنوان دیسیپلین رسمی تعریف
کرده اند .منظور ازدیسیپلین 2 چیز است:1- قوه
ای که تربیت می کنیم ,چه نتیجه ای میدهد.2-چه
روشى در تربيت اين قوه بايد به كار رود( معمولا
روش تمرين است)
صفحه 121:
* دیویی اين طرز فکر را مربوط به جان لاک می
داند. که از یک طرف دنیای we ,محتوای
معلومات مارا از طریق حواس به ما معرفی می
کند و از طرف دیگر ذهن ما که از قوای معین
مانند دقت- مشاهده- حفظ مقایسه وتجزیه و
ترکیب تشکیل شده قرار دارد
وظیفه تعلیم وتربیت تمرین برای قوای ذهنی
است تا این قوا بصورت عادت درایند به شکل
خودکار فعالیت کنند.
از نظر لاک بهترین تمرین برای قوه تفکر, تمرین
مسائل ریاضی است.
صفحه 122:
٠. طبق نظر لاى ماده موضوع معلومات را تشکیل
می دهد و ذهن بوسیله قوای خود oly Jl
تمرین,آن را به شکل خاصی در می آورد. هدف
تعلیم وتربیت هم تشکیل قوای ذهنی از راه
* به نظر دیویی اين تفکر از جنبه ای رئالیستی و از
جنبه ای ایدئالیستی است.
٠ رئاليستى است جون مى كويد ماده معلومات
انسان از خارج وارد ذهن مى شود و ايدئاليستى
است جون تشكيل قواى ذهن را مهم مى داند.
صفحه 123:
یه وارد
1- اعتقاد به وجود عواملي پیش از تولد با جهت و
هدف معین در انسان يعني قواي ذهني اعتقادي
نارواست . وجود قوائی مثل قوه حافظه دقت تداعی
معانی تفکر و غیره از نظر علمی قابل تردید است.و
می توان گفت که یک سلسله اعمال غریزی یا گرایش
های فطری که اساس آنها مربوط به روایط سلولهای
عصبی است وجود دارد.گرایشاتی هستند که به صورت
عکس العملهای فاقد جنبه عقلانی ظاهر می شوند.
2- اين فعالیتهای کششی با تمرین کامل نمی شوند و
دارای دو جنبه اند.یک :جنبه انتخاب دارند یعنی به تدریج
عکس العملهای مناسب را برای سازش به وجود می
صفحه 124:
* 3- هرچه اين فعالیت ها اختصاصی تر باشند یعنی
وقتی در برابر امر خاصی صورت می گیرند
خاصیت تعمیم آنها به موارد دیگر کمتر است.
پیروان نظریه دیسیپلین رسمی تصور می BUS
که تمرین املا کلمات, باعث تقویت قوای ِ
دقت.مشاهده و حافظه می شود و تقويت أن
قوا قابل انتقال به موارد دیگر است. در صورتی
که این جریان در مورد اعمال کششی صادق
4-طرفداران این عقیده فکر را از عمل فکر و
دقت رااز عمل دقت جدا Go دانند.
صفحه 125:
* مشاهده, قضاوت وتخیل نتیجه تاثیر متقابل اعضا
حسی و امر مورد مشاهده است و همان طور که
امر مورد مشاهده ممکن است متنوع باشد
مشاهده که نتیجه تاثیر متقابل عضو حسی و امر
می باشد نیز متنوع خواهد بود.
اين قوا نتيجه تاثیر متقابل فرد و محیط هستند و
در اثر برخورد فرد و محیط رشد می کنند.
صفحه 126:
دهن ۲
٠ برخى از مربيان نظريه وجود قواى ذهنى را انكار مى
كنند اما موضوعات خارجى را در توسعه مبانى اخلاقى
و ذهنى موثر مى دانند.
به نظر اين عده تعليم وتربيت يعنى: تشكيل ذهن
بوسيله ايجاد ارتباط و اتحاد ميان محتويات ذهنى كه
بوسيله امور خارجى وارد ذهن شده است.
نماينده اين طرز فکر هربارت بود که معتقد بود,
نیروهای ذهنی مانند:حافظه,دقت,تفکر ادراک,
احساس,هیجان, عبارتنداز ترتیبات و تداعی هایی که
دراثر برخورد ذهن باعوامل و موقعیتهای
جدید حاصل می گردد.هربارت به شدت وجود قوای
ذهنی را انکارمی کرد و معتقد بود که ذهن قادر است
صفحه 127:
جنبه های تربیتی این نظریه عبارتند از:
1-نوع ذهن و کیفیات ذهنی, مربوط به نوع
gino يا موضوعاتی است که دسته معینی از
عکس العملها را ایجاب می کند.بنابراین تشکیل
است.
2-درک یا هضم موقعیت های جدید بستگی به
وضع ادراک مطالب گذشته دارد. پس وظیفه اول
مربی اين است که موارد مناسب را برای ایجاد
عکس العمل اصلی انتخاب کند و مطالب جدید
رب با توجه به ارتباط آنها به امور گذشته
ين مطالب گذشته در درک و
ao
صفحه 128:
ایجاد ele GL تا ایجادمی شود. 2
را برای بهتر درک و تفکرکردن و فهمیدن به شکل یک رو
تدریس 5 مرحله ای را
صفحه 129:
1- آمادگی: آماده کردن ذهن شاگرد (از طریق پرسش از او با
بیان مختصر درس گذشته). «هربارت» اولین بار موضوع آماد
را در قالب طرح درس ارائه داد. او معتقد بود معلم باید قبل از
هر چیزی. دانش آموز را از نظر ذهنی و با توجه به تجربیات قبلى
او آماده کند.
2- ارائه : ارائه مطالب درس جدید.
3- ترکیب و مقایسه: کودک مطالب درس جدید را با آموخته
های قبلی خود مقایسه و بین آنها ارتباط برقرار می کند.
4- تعمیم: ایجاد انسجام بین مطالب جدید و قدیم و نتیجه گیری
کلی از آنها. ۱
5- اجرا: نشان دادن کاربرد آموخته ها در هر مورد (اين مرحله
توسط پیروان هربارت افزوده شده است.) طبق نظر هربارت.
آموزش به معنی دقیق آن؛ فراهم آوردن زمینه يديد آمدن
انديشه های تازه
صفحه 130:
به نظر دیویی اولین کسی است که تعلیم و
سای از صورت یک امر اتفاقی و بدون نقشه
به صورت امرى منظم كه بايد ب/ روش
= بيكيرى شود و هدف خاصى را دنبال كند
درآورد و ارتباط بین تدریس و مطلب درسی را
بیان نمود هربارت بوده است
الشكال عمنده نظرید,هربارت لین الستت کة وود
led فغالى را که فرد, در برخورد. بة مخیط از
خود ظاهر می سازد مورد غفلت قرار می
دهد. مهم محتوای تدریس و روش آن است.
صفحه 131:
* درباره تاثیر روشی که آگاهانه به کار رود مطالعه
شده اما نقش احساس و طرز برخورد که به
شکل ناآگاهانه در تجربیات موثر است نادیده
گرفته شده است
. در اجرای اين نظریه به مطالب مربوط به گذشته
اهميت بيشترى داده اند تا امور جديد و غير قابل
صفحه 132:
=
توجه به كذشته ع
5 این نظريه داراى دو جنبه زيست شناسى و فرهنكى است.
0 طبق اين نظريه رشد صحيح فرد شامل تكرار مراحل
منظم تحول كذشته زندكى حيوانى و تاريخ انسانى
* تكرار مراحل تحولى ,در جنبه فيزيولوزيك رخ مى دهد .
(جنبه زيست شناسى
* تجدید تاریخ انسانی, در سايه تعليم وتربيت صورت مى
كيرد.(جنبه فرهنكى)
صفحه 133:
پیروان این نظریه معتقدند که بچه ها در سن
معینی مثل انسان های وحشی اند.(از نظر
شرایط روحی و اخلاقی و طفیان اعمال غریزی)
بنابراین برنامه درسی باید شامل داستان ها و
سرودهای مخصوص همان دوره باشد
با رشد فرد برنامه ها مطابق با ادبیات همان
دوره باشد
تا بالاخره به وضع زندگی حاضر توجه نموده و
دوره کنونی فرهنگ را در بر بگیرد.
توجه به گذشته ایجاب می کند که به برنامه ها ی
تعلیماتی به محصوات ت ادبی گذشته توجه کنند
اي ]| | . ]اب To...
صفحه 134:
شکال اوا یی معتقد است این نظریه اساس
صحیح بیولوژیکی ندارد و فقط مراحلی از رشد جنین
انسان, پاره ای از خصوصیات مراحل پست تر تکاملی
را در بر می گیرد.
در واقع پیروان این نظریه مفهوم ورائت را
به نظرایشان وراثت یعنی این که زندگی
گذشته ,خصوصیات عمده فرد را تعیین می کند
و این خصوصیات ثبات خاصی داشته و کمتر تغییر
خصوصيات ارثى جنبه استعداد وقوه را دارا هستند.
صفحه 135:
طبق اين نظریه اثر ورافت از اثر محیظ خیلی
روانشناسی و تعلیم و تربیت نشان داده است که
ورائت و محیط و تعامل کنش و واکنش بين اين
دو عامل عمده ای در رشدو تعلیم و تربیت افراد
است.
طبق اين نظريه بايد به فرد همان طور كه هست
توجه كرد.توقعات مربى بايد متناسب با وضع شاگرد
باشد و بايد محيط مناسب با استعدادهاى ارثى
او را فراهم کند.
صفحه 136:
اشکال دوم:
مربوط به برنامه ,تعلیماتی اننت که بر این اسانتن.
مربیان وظیفه خود را تنها انتقال فرهنگ
گذشته به افراد می دانند.وضع تربیتی از صورت
جریانی در حال رشد به صورت مطالعه محصول
کار گذشتگان در می آید.
در اینجا ارتباط گذشته و حال مد نظر نیست و
مربی تنها وظیفه خود را آنتقال فرهنگ گذشته به
افراد می داند.
هرچند احتیاجات فعلی افراد.مسائل زندگی آنها و
طرز کار ایشان تحت تأثبر وضع گذشته قرار دارند.
مطالعه گذشته از نظر تأمین احتیاجات و نشان
صفحه 137:
عنوان دوباره بيت رأ عبارت می داند از :
* دوباره ساختن يا تجديد نظر در تجربيات و
تشكيل مجدد آنها به منظور اينكه به اين
تجربیات معنای بیشتری داده شود و برای هدايت
تجربیات بعدی فرد را بهتر آماده سازد.
۰ منظور از توسعه معنای تجربیات این است که ما
ارتباطات و پیوستگی calles هایی را که
مشغول انجام آنها هستیم بهتر درك نمائیم. فعالیت
و
می شوند و در ابتدا ارتباط و تاثیر
ايت و بت
صفحه 138:
5 نکته دیگری که در این تعریف است هدایت
تجربيات بعدى است.منظور اين است كه درك
ارتباط فعالیتها ,فرد را قادر می سازد که
نتایج اعمال خویش را پیش بینی کند و به
اين وسیله تجربیات بعدی خود را هدایت
نماید.
* جان ديويى در اين رابطه فرق بين يك عمل
تربيتى با اعمال عادى و بدون هدف را مشخص
مى سازد.
* در اعمال غير قربيتى فرد ممكن است نحو
انجام كار معينى را باد بكبرد ولى اين يادكيرى با
صفحه 139:
زیرا متوجه نتیجه عمل نیست و رابطه آن را
باهدف مورد نظر درك نمی کند که متاسفانه
بیشتر برنامه های مدرسه یا تکالیفی که برای
شاگردان تعیین می شود از همین قبیل هستند.
در اجرای اعمال بدون هدف ,فرد توجهی به نتیجه
ندارد و ارتباط فعالیت های خود را درک نمی کند.
اين اعمال وقتى سر می زند که دیگران کاری را
از او می خواهند یا دستور می دهند که کاری را
بدون اطلاع از هدف آن انجام دهند.
صفحه 140:
در اين قبیل موارد ممکن است یادگیری صورت
پذیرد ولی با درک و فهم توام نیست.بیشتر برنامه
های مدرسه از اين نوعند.
اما در زمينه اعمال sols فرد کاری را به طور
اتوماتیک انجام می دهد و از این راه مهارتها و
عاداتی هم کسب می کند اما به علت نبودن درک
و فهم , اين امر در رشد معانی تجربیات و یا درک
* تجربه در تعریف دیویی به معنای جریان فعالی
است که مراحل اولیه آن در تکمیل مراحل بعدی,
کمال تأثیر را دارد.
تجدید نظر در تجربیات که امری دائمی است
صفحه 141:
صول از نظر دیویی
* اصول تعلیم وتربیت جان دیویی در کتاب"تجربه و
تعلیم وتر ری
او امده است.ابتدا نظریات او درباره تعلیم وتربیت
مترقی و تجربه آورده می شود.
تعلیم وتربیت قدیم دربرابر تعلیم وتربیت
بشر علاقه دارد فکر خود را پیوسته بر نقاط افراط
و تفریط متمرکز کند و کمتر به اموری که ow این
دو قرار دارند توجه می کند.
فلسفه تعلیم وتربیت نیز تحت تاثیر همین رویه
قرار دارد. دراين زمان اين مخالفت بين تعلیم
صفحه 142:
در انتقاد از تعلیم وتربیت قدیم ,تعلیم وتربیت
جدید به وجود آمده است.این انتقاد که در عین
حال به صورت مقايسه ميان تعليم وتربيت جديد
و قديم بيا ن شده, این است که:
اساس تعليم وتربيت قديم تحميل از طرف مقامات
بالا و منابع خارجى و تحميل ميزان هاى افراد
سالمند و مواد و موضوعات درسى به افراد در
حال رشد و تكامل است.
sly بيان نظريه تعليم وتربیت جدید,اصول
مشتركى مبناى تربيت جديد را تشكيل مى دهد.
صفحه 143:
تحمیل از طرف مقامات بالا رشد وتربیت فرد
انضباط خارجی فعالیت آزاد
یادگیری از طریق کتاب و ادگیری از راه تجربه
ies
کسب مهارت ها وروش های استفاده از مهارت ها وروش
مجزا و نامربوط از راه های مربوط
تمرین
آمادگی برای آینده دور استفاده از فرصت های
طسوت
ato = ley Se 41 wes 1م ديد
صفحه 144:
نکته ای که وجود دارد اينست كه بايد ديد اين
در واقع انتقاد از فلسفه تعليم وتربيت قديم و
تنها يوداختن به جنبه منفى به تنهايى كافى نيست
وبايد اصول مثبت وسازنده اى را به وجود دارد و
راهكار ارائه داد تا بتوان مسائل تربيتى را حل
نمود.
وقتى با کنترل خارجی مخالفت می شود بايد
طریقه مسلط ساختن عوامل درونی و شخصی
به وسیله تجربه کردن را کشف کرد.
یا وقتی با مر جعیت خارجی مخالفت می شود ,به
صفحه 145:
* همین طور این که با تحمیل معلومات روش ها و
قوانین اخلاقی سالمندان به بچه ها مخالفت می
شود به معنای طرد تمامی این قوانین
نیست.مساله این است که چه کار کنیم که اصل
یادگیری از راه تجربه شخصی خدشه دارنشود.
۷ یا رد محدودیت برای بچه ها به معنای آزاد
گذاشتن آنها نیست.باید دید معنی آزادی چیست و
چه شرایطی دارد.
به نظر دیویی اصول تعلیم وتربیت جدید مشکلات
جدیدی در مدارس به وجود می آورد وبرای حل
آنها بايد از فلسفه تازه ای در مورد تجربه کردن
صفحه 146:
نظریه اساسی درباره تجربه
چنان که گفته شد رد فلسفه تربیتی مدارس قدیم
کافی نیست و باید به یک نظریه درباره تجربه
دست يافت.
مساله عمده در اينجا كشف رابطه حياتى ميان
تعليم وتربيت وتجربه شخصى است.
فلسفه جدید تعلیم تربیت با یک فلسفه تجربی و
آزمایشی رابطه نزدیکی دارد.اما کلمات تجربه و
آزمایش باید دقیقا مشخص شود.
اين مطلب که تربیت صحیح از راه تجربه بدست
wo اید,دلیلی براین نیست که هر تجربه ای
دارد.
آموز نده است و آأثر
صفحه 147:
برخی تجربیات اثر سو تربیتی دارند.تجرییاتی که
در فرد حالت جمود و تحجر يديد مى اورند يا
حساسيت او را كم مى كنند يا فعاليتهاى ماشينى
و خودكار را در فرد به وجود مى اورند .تجربيات
اینده را محدود می سازند.
همین طور تجربیاتی که اگرچه مطبوعند ولی به
دلیل عدم ارتباط با یکدیگر ,موجب تضییع نیرو و
عدم تمرکز می شود و مانع تحت نظر گرفتن
تجربیات بعدی می شود .
صفحه 148:
در تربیت قدیم , تجربیاتی که am ها در مدرسه
داشتند از لحاظ تربیتی درست نبودند زیرا رابطه
ای با تجربیات بعدی شاگردان نداشتند. در
صورتی که تجربیات بایدعلاوه بر این که مطبوع و
لذت بخش باشند.سبب رشد تجربیات بعدی نیز
بشوند.
تعلیم وتربیت به منزله رشد در ضمن
تجربه» بوسیله تجربه و برای تجربه است.
تعلیم وتربیت اگرچه بايد خودرا از قيد عادات
برهاند اما بدون نقشه و به طور اتفاقی هم نمی
تواند باشد.
صفحه 149:
* اگرچه تعلیم وتربیت جدید از این جهت که با
قوانین رشد سازگار است ساده تر از تعلیم
وتربيت قديم است ولى سادگی با اسان بودن
فرق دارد و انتخاب مطالب درسى و سازمان
دادن آنها و روش تدريس كار أسانى نيست.
برای جدا کردن تجربیات تربیتی ازتجربیاتی که
جنبه تربیتی ضعیف یا اثر سوء تربیتی دارند نیاز
به دانستن میزان ها یا اصول تجربه است.
صفحه 150:
صفحه 151:
۱-4 اذام ناسو
اصل ادامه متكى cal Site,
برخى عادات را راه ثابت و معين انجام امور مى
دانند.
دیویی معتقد است یکی از خصوصیاتی که عادات
دارند, تغییری است که در فرد به وجود می آورند
و در کیفیات تجربیات بعدی فرد اثر می کند.
در اینجا عادت روی احساس و نظر فرد موثر
است(هم از نظر عاطفی و هم عقلی).
این عادت ها در حساسیت و عکس العمل ما در
شرایط مختلف و در برخورد با مشکلات زندگی
shame: نسوس
صفحه 152:
° با توجه به این معنی اصل ادامه تجربه یعنی این
که, هرتجربه چیزی از تجربیات گذشته اخذ می
کند و به نحوی در تجربیات آینده تاثیر می گذارد.
* با توجه به اين اصل,تجربيات تربيتى در مدرسه
بايد متناسب با تجربيات قبلى شاكردان باشد و
موجب رشد آنها در تجربيات بعدى را فراهم
آورد.تجربياتى كه داراى اين خصوصيت اند اثر
تربيتى مطلوب دارند.
صفحه 153:
با توجه به اين اصل جان دیویی گاه جریان تربیتی را
عين رشد مى داند. به عنوان مثالى براى اصل
ادامه مى توان از رشد كردن در جنبه هاى بدنى,
عقلانى و اخلاقى نام برد.
برخى اين اشكال را وارد كرده اند كه جهت رشد
باید مشخص شود تا فرد به طور صحيح رشد كند
وكرنه ممكن است رشد در جنبه هاى منفى مثلا
دزدی صورت بگیرد.
دیویی این اشکال را قبول ندارد و معتقد است که
تعیین یک يا دو جهت برای رشد, موجب محدودیت
آن می شود.
صفحه 154:
به عقیده دکتر شریعتمداری جهت رشد باید تا
اندازه ای مشخص باشد ولی انتخاب جهت و
خصوصیات آن بسیار مهم است.
جهت رشد باید خود امری رشد کننده و تکامل
پذیر باشد تا مانع رشد نباشد و بلکه موجب رشد
هدف های معنوی و عقلانی گسترده مثل تقوا و
پرورش قدرت عقلانی هم به فعالیت های معلم و
شاگرد جهت می دهد وهم رشد را محدود نمی
سازد.
یا اگردر رشد عقلی جهت را حرکت به سوی روح
صفحه 155:
اصل ادامه تجربه در تمام موارد صدق می US
يعنى :
هر تجربه اى جيزى از كذشته اخذ مى كند و به
نحوى در تجربيات أينده تاثير دارد.
تجربه فعلى بايد به كونه اى باشد كه موجب
بیداری, کنجکاوی و تقویت قوه ابتکار شود
تا به شکل صحیحی در تجربیات بعدی تاثیر کند.
معلم باید به تجربیات قبلی دانش آموز توجه
کند و انها را اساس قرار دهد نه تجربیات
خودش را
صفحه 156:
علاوه بر اين ارتباط دانش آموزان با هم نیز
تاثیر گذار است که در اين بين معلم بايد نقش
راهنما را ایفا کند.
ادامه رشد تجربی هر فرد باید متناسب با
استعدادهای او باشد.
علاوه بر اين معلم بايد به شرايط مادی و
اجتماعی و تاریخی جامعه نیز آگاه باشد.زیرا
این شرایط با احتیاجات اساسی بچه ها در ارتباط
است و در تجربیات آنها تاثیر گذارند.پس بايد
شرایط عینی و خارجی نیز را در نظر گرفت.
صفحه 157:
eal 2
* علاوه بر شرایط عینی و خارجی ,باید شرایط
درونی فرد نیز مورد توجه قرار گیرد.
اصل تاثیر متقابل رابطه این دو عامل را روشن
می کند.
تجربه معمولی نتیجه تاثیر متقابل این دو عامل
است.
اشکال تعلیم وتربیت قدیم, غفلت از تاثیر عامل
درونی است.
به تعلیم وتربیت مترقی نیز در صورتی که بیش
از حد به عامل درونی اهمیت دهد و عامل خارجی
gaa ache alse] ae . dread cd [ ;
صفحه 158:
هر تجربه محصول تاثیر متقابل فرد با محیط
اين محيط از اشخاص و اشياء تشكيل شده وبه
عبارتى از شرايطى تشكيل شده كه روى
احتياجات شخصی تمایلات,هدفها و استعدادهای
فرد در به وجود آوردن تجربه تاثیر دارد.
Lol ادامه و اصل تاثیر متقابل از هم جدا نیستند.
اين دو اصل ضمن اینکه قابل تفکیک
هستند ,وحدت نیز دارند.
صفحه 159:
در اصل ادامه همان طور که فرد از موقعیتی به
موقعیت دیگر انتقال می یابد دنیای او توسعه می
یابد و مهارتها و معلوماتی که در یک موقعیت فرا
گرفته می شود وسیله ای برای برخورد وفهم
موقعیتهای بعدی خواهد بود.
اين امر تا وقتی انسان زنده است و امور را یاد
مى كيرد ادامه دارد.
تکامل شخصیت فرد وقتي صورت می گیرد که
تجربیات گذشته وحال و آینده او با هم مرتبط
باشند.
صفحه 160:
وحدت صحیح دو اصل ادامه و تاثیر متقابل,
اهمیت و ارزش تربیتی یک تجربه را تعیین می
کند.
وضع فرد و شرایط خارجی هردو عامل مهمی در
شرایط خارجی شامل آنچه مربی انجام می
دهد.روش,طرز برخورد.اسباب,کتب و ..و مهمتر
از همه وضع اجتماعی فرد است.
مربى بايد محیط کار را که روی استعدادها و
احتیاجات فید اثر می گذارد طوری تنظیم کند که
از لحاظ تر بیتی تجربیات مفیدی بوجود آورد.
صفحه 161:
* در تربیت قدیم برای عوامل محیطی ارزش ذاتی
قائل بودند و کوشش نمی کردند تا آن عوامل را
با وضع افراد تطبیق دهند.که اين مخالف با اصل
تاتي رن متقابل:يوة:
با توجه به اصل ادامه, مواد درسى غير _
مربوط,تجربيات بى ارتباطى براى دانش آموزان
يديد مى أورند كه جون با وضع فعلى او نيز
تناسب ندارند در رشد تجربياتش موثر نيستند.
صفحه 162:
هر وی چاه و حل ماهر وکین با
زیادی تحت کنترل اجتماعی است و این کنترل
ازادی او را محدود می سازد.
حتی بچه ها موقع بازی تحت کنترل اجتماعی واقع
Wo شوند.بازی ها تایع قوانینی هستند که رفتار
بچه ها را منظم می کنند.
هر بازی خصوصیاتی دارد که افراد را کنترل می کند
1-قوانین قسمتی از بازی هستند و جزء بازی
محسوب می شوند. . قوانین هستند که بازی ها را
بة وعوة.حى أورئة ه أكر فوانین نبودند بازی نیز
صفحه 163:
2-در بازی ممکن است یکی از افراد مخالف تصمیم
معینی باشد و لین شود که مخالفت او به
کرو متا قانون تلقى مع شود
شوند.
نتایجی که از بررسی جریان بازی بدست می آید
نشان می دهد که اعمال فرد بوسیله کل
موقعیتی که در أن فعالیت می کند کنترل هت
شود. در این موقعیت همه افراد بر روی هم آثر
متقابل دارند.
کنترل جنبه اجتماعی دارد و افراد خود را جزء جمع
صفحه 164:
° در مدرسه نیز کنترل افراد به وسیله فعالیت ها
وموقعیت هایی است که اين فعالیت ها در آن
صورت می گیرد.
علت این که در مدارس قدیم .دانش آموزتابع
تمایل يا تصمیم شخصی معلم بود و نظم به معنى
اطاعت کورکورانه تلقی می شد موقعيتى بود كه
در مدرسه به وجود می آمد.زیرا مدرسه به
عنوان یک واحد اجتماعی که معلم و دانش
آموز با هم کار کنند و اهداف مشترکی داشته
باشند, نبود.پس معلم شخصا اعمال قدرت کرده
و نظم را به وجود می آورد.
* در مدارس جدید فعالیتها حنبه احتماعی
صفحه 165:
° معلم بايد نقشه هاى لازم را برای زندگی جمعی
در مدرسه تهیه کند ,اطلاعات کافی در باره دانش
آموزان داشته باشد و با مهارت در رشته درسی
فعالیت دانش آموزان را طوری ترتیب دهد که
هریک سهمی در اجرای امور داشته باشند و
فرصت کافی نیز به آنها بدهد به اين ترتیب نظم
لازم در مدرسه به وجود می آید.
در اين میان برخی دانش آموزان در اثر عوامل
خارج از مدرسه نمی توانند خود را با زندگی
جمعی سا ش دهد.در این موارد باید با مطالعه
صفحه 166:
اصل تاثیر متقابل نیز نشان می دهد که تعلیم
وتربیت یک جریان اجتماعی است.
هرجه حالت جمعی بیشتر تحقق یابد کیفیت کار
بالاتر می رود.
معلم هم باید مانند شاگردان عضو گروه باشد و
نقش خود را به عنوان راهنما اجرا کند.
در حالت جمعى در ضمن رعايت آداب
مناسب ,بايد به آزادى افراد نيز تا آنجا که عقل
سلیم حاکم بر اعمال آنها حاکم است ,احترام
گذاشت.
صفحه 167:
ال روطب ای
به نظر دیویی تنها آزادی, آزادی عقل است.
آزادی عقل وقتی تحقق پیدا می کند که فرد بتواند
قضایای مختلف را مورد بررسی و مشاهده
دقیق قرار دهد, هدف های اساسی و باارزش
برای خود انتخاب کند و با استفاده از وسایل
لازم براى رسیدن به هدف های خود اقدام کند.
دیویی معتقد است آزادی مربوط به محیط خارجی و
آزادی درونی یعنی آزادی فکر و تمایل با هم
محدودیتهای خارجی که در مدارس قدیم وجود
داشت در نحوه فکر و قوه قضاوت آنها هم موثر
صفحه 168:
* از بين بردن محدودیتهای خارجی موجب می شود
فرد با استفاده از اين آزادی , طبیعت خود را
آشکار کند و معلم به شناخت بیشتری از دانش
آموز برسد و موجیات رشد اورا فراهم کند.
علاوه براین در مدارس قدیم که دانش آموزان
آزاد گذاشته نمی شدند شاگردان حالت پذیرندگی
یا انفعال داشتند.
محیط کلاس و ارتباط معلم و شاگرد از فعالیت
شاكرد ممانعت به عمل مى آورد در صورتى
که دانش آموز بايد در کیان یادگیری نقش
موثر و فعال داشته با
صفحه 169:
۰ آزاد گذاشتن بچه ها در سلامت و تقویت
روحیه آنها هم موثر است.
به نظر دیویی تمایلات و رغبتها در هر موردی
نقطه شروع را تشکیل می دهد اما باید آنها را
تحت کنترل در آورد و اين کنترل نباید به وسیله
عوامل خارجی صورت پذیرد بلکه قوای درونی
فرد مثل قوه قضاوت و فکر باید تمایلات او را
هدف اساسی تعلیم وتربیت اینست که فرد بتواند
تحت راهنمایی عقل و خرد خویش عواطف و
احساساتش را کنترل نماید.
صفحه 170:
جان دیویی مخالف کنترل خارجی است و اثر آن
را در رفتار افراد سطحی و بی ارزش تلقی می
کند ولی رهایی از کنترل خارجی به معنی تسلیم
در برابر امیال و هوسها نیست.
اگر کسی از کنترل خارجی رها شود وتسلیم
هوسها و تمایلات شخصی شود عامل خطرناک
تری براعمالش حاکم شده است. افلاطون
بردگان را دو گروه می داند:1-کسی که هدف
دیگری را به مرجله اجرا در آوز2- کسین؛ که بترچه,
اتمایلات»و قوسهای قود. استت:
رهایی از کنترل خارجی درصورتی مفید است که
صفحه 171:
ول مر و حرف
سفق رس رتنس آزادی عقل است ووقتی
US wo lay Gari که فرد بتواند قضایای مختلف
را مورد بررسی و مشاهده دقیق قرار دهد, هدف
های اساسی و با ارزش برای خود انتخاب کند و با
استفاده از وسایل لازم برای رسیدن به هدف
های خود اقدام کند.
اين نوع آزادی که با تعیین هدف و اجرا
کردن آن در ارتباط است, مشابه تملک نفس
پا کنترل خود است چون تعیین هدف و
سازمان دادن وسایل برای اجرای آن ,کار عقل
صفحه 172:
* در مدارس جدید برخلاف مدارس قدیم, دانش
آموزان در تعیین اهداف شرکت داده می شوند.
البته اهداف اموری بدیهی نیستند ودر جریان
تربیت است که معنی و طرز پیدایش و نقش
اهداف مشخص می شود.
به نظر دیویی یک هدف صحیح ابتدا به صورت
محرک درونی ظاهر می شود و عدم اجرای فوری
این محرک آن را به صورت تمایل (رغبت ) در
می آورد.
صفحه 173:
(یادآوری)[
رغبت نتیجه درک ارزش است یعنی هر ارزشی را که درک
می کنیم نسبت به آن رغبت پیدا می کنیم.
درک ارزش هم نتیجه تجربه فرد است که ابتدا به صورت فعالیت
کششی ظاهر می شود و به تدریج اراده در آن موثر می شود و
راک ارزش رغبتى بوجود مى ليدأ
از نظر ديويى رغبت نيز هدف نيست.
هدف یک نقطه نظر نهایی است.یعنی باید به وسبله عقل.نتایج
حاصل ازاجرای محرک درونی را پیش بینی کرد.
صفحه 174:
* در اين جریان. بررسی و مطالعه شرایط
خارجی و اوضاع واحوال لازم است.
زیرا محرک درونی و میل, به تنهایی ae بوجود
نمی آورند بلکه نتایج از تاثیر متقابل آنها با
تترایط خارخی بوقست می wail
مشاهده deal وبررسی و تعمق درباره آنهاء
صفحه 175:
تشکیل هدف یک عمل پیچیده عقلانی است و
مستلزم 3مرحله است:
1-مشاهده شرایط خارجی
2-اطلاع از آنچه در گذشته در موقعیت های مشابه
با موقعيت حاضر رخ داده است.دراین باره از
تجربیات گذشته فرد یا دیگران می توان استفاده
کرد.
3-قضاوت درباره آنچه مشاهده می شود و آنچه از
تجربيات كوشتته sly درک موقعیت حاضر مفید
صفحه 176:
در مدارس جدید گاهی پیروی از تمایل را با پیروی
از هدفها از راه مشاهده و قضاوت اشتباه می
گیرند و بچه ها را در اجرای هر گونه فعالیتی آزاد
می گذارند. که چون عقل در آنها نقش ندارد فاقد
اثر تربیتی است.
اشکال مدارس قدیم نیز در بی توجهی به تمایلات
و محرکات درونی شاگردان بود.
صفحه 177:
٠. خلاصه کلام اینکه توجه به محرکات درونی
شاكردان براى مربيان ضرورى است ولى بايد اين
تمايلات را هدايت كرد و تحت كنترل عقل دراورد.
* از لحاظ تربيتى بيدايش و ظهور ميل يا
محرک درونی 1 هدف نهايى را تشكيل
نمی دهد ولی بروز میل» باعث تهیه نقشه
و روش کار می شود و این نقشه
مستلزم مشاهده و بررسی شرایط
خارجی و استفاده از تجربیات و اطلاعات
قبلی است.
صفحه 178:
وظیفه معلم راهنمایی شاگردان در مشاهده و
قضاوت عقلانی در موقعیت های
است معلم باید با استفاده از تجربیات خود به
شاگردان در تهیه نقشه و اتخاذ روش صحیح کمک
کند که به این منظور باید با وضع دانش آموزان و
احتیاجات و استعدادها و تمایلات آن ها آشنا باشد.
از نظر ديويي هدف کلی آموزش وپرورش
رشد يا همانا بازسازي تجربه است به
گونه اي که به هدایت و کنترل تجربه هاي
* در واقع از نظر وي تعلیم و تربیت هدفي ماوراي
صفحه 179:
ال روط سيان 2m
La درسی Jus jl حساب,تاريخ, جغرافیا يا
عم طبيعى در ابتدا بايد محتویات خود را از
تجربیات عادی زندگی انتخاب کنند.
ب-وارد کردن تجربیاتی که فرد تاکنون کسب
کرده است در یک زمینه غنی تر و وسیع تر و
مربوط کردن آنها به سازمان رشته های
علمی.
8 ج-رعایت اصل ارتباط در موقع توسعه دادن
تجربیات فردی و مربوط ساختن آنها به تجربیات
وسيع علمى
# د- معرفى قوانين و حقايق علمى به شاكردان از
صفحه 180:
برنامه درسي از نظر ديويي محدود به فضاي
ترون مقرسم و فتاليت هاي از پیش طراحي
شده نيست , بلكه بادكيري در هر جايى که ان
آموزان باشند صورت مي 5
از نظر ديويي برنامه درسي مطلوب, برنامه اي
است که در آن دانش آموزان با محتوا در تعامل
باشند.
همچنین با تجارب شخصي کودك رابطه مستقیم
داشته باشد, به رشد هوشي او, يعني فهم و ابداع
كمك کند, مهارت هاي عملي لازم را در زندگاني
دانش آموز به وجود آورد.
صفحه 181:
بر این اساس از نظر ديويي معلم نباید دقت خود
را صرف موضوعات درسي به خاطر خود آن
موضوعات بنماید بلکه باید روابط و تأثیر متقابل
این موضوعات و احتیاجات و استعدادهاي
شاگردان را در نظر داشته باشد.
از نظر ديويي برنامه درسي باید مبتني بر مسائل
عمده زندگي باشد, در اين صورت است که
رغبت و علاقه دانش آموزان به مطالب بیشتر
مي شود.
صفحه 182:
قای اموز
ز بر وق و5 أموزش ويرورش جهار ر ويزكي دارد:
° آموزش وپرورش عين زندگي است, ai آماده
شدن براي زندگي
آموزش وپرورش همان راهنمايي دانش آموز و
حمایت از نزرفد طنیعي او است .
كاركردي اجتماعي است و در اجتماع و براي
ع صورت مي كيرد .
آموزش ويرورش به شكل عملي است كه برء
انگیزه و نیاز دانش آموز استوار است وتوسط
خود او و با ياري و راهنمايي مربي صورت مي
كت د ا ای 192817[ ه:. 22925
صفحه 183:
* كودك محور بودن تعلیم و تربیت. مورد توجه ديويي
است از نظر وي نیازها و علایق کودك پاید مورد توجه
باشد, بر بر اين اساس ديويي از مدارس ol زمان انتقاد
میکرد زیرا در آن ها سکوت بر دانش آموزان حاکم بود
و علائق و تجارب دانش آموزان مورد غفلت قرارگرفته
بود و در ان از همه دانش آموزان مي خواستند کتاب
هاي مشابه را بخوانند و درس هاي همانند را پس دهند
و ارزيابي و امتحان بجاي دانش و تجارب
مربوط به زندگي دانش آموزان» بیشتر متکي
بر محفوظات ذهني بود. در چنین شرايطي انگیزه
هاي اجتماعي کودکان رشد نمي کند .
صفحه 184:
* در پراگماتیسم دیویی تفکر موقعی تحقق می یابد
که فرد با مشکلات روبرو شود و بر اساس روش
علمى به حل آنها ببردازد. ل لذا روش تدریس در
این مکتب روش حل مسئله یا مشکل گشایی
است که غمل کافل تفکر نیز نامیده: ميشود.
روشي ارزشمندتر است که کودك را به تفکر
وا دارد» معلم هنگامي درکاربرد روش حل
مسئله موفق است که دانش آموز را به درك و
فراگيري موضوع درس علاقه مند سازد.
صفحه 185:
بنابراین بهترین روش آموزش از نظر ديويي
روش حل مسئله است که با بکار گيرير
اين روش فرد قادرٍ به حل مسائل در زندگي
فردي و اجتماعي مي كردد. اين روش داراي
شش مرحله است :
جمع ع أوري معلومات,
بيدا كردن راه حل هاي مناسب,
آزمایش راه حل ها
انتخاب راه حل مناسب
070
صفحه 186:
در تا فرد ایک موقعیت مبهم و متفاوت با تجربه های
شته اش روبرو و به همین alo دچار حیرت و
سردرگمی می شود.
سپس او وجه ناهمخوان را که مانع فعالیت است
شناسایی می کندو به بیان مساله می پردازد.
بعد از آن هم فکورانه و بطور منظم درباره مسئله به
تحقیق می پردازد تا ابزارها و راههای حل مشکل را
کشف کند
سپس راه حلهای موقتی را برای حل مشکل ابداع می
کند و فرضیه سازی می کند ِ
سرانجام فرضیه یا راه حل موقتی را آازمایش می کند
اگر مسئله را حل کرد فرد فعالیت خویش را از _
صفحه 187:
دیویی ضمن رد مفاهیم حقایق مطلق و
بدون تغییر و ابدی معتقد است که احکام
کلی اموری موقتی هستند که بايد در
معرض ارزشیایی و بازسازی بیشتری
قرار گیرند
صفحه 188:
صفحه 189:
* اصول تعلیم وتربیت از نظر دکتر شریعتمداری
مفاهیم,نظریه ها و قواعد نسبتا کلی هستند که
در بیشتر موارد صادقند وباید راهنمای اعمال
* اين اصول مبتنی بر تعالیم دینی؛ تحقیقات
روانشناسی, جامعه شناسی,فرهنگی و نظریات
مربیان بزرگ است که به ترتیب بررسی می
دد.
صفحه 190:
۱-اصول میتنی
مربوط به رشد
۲-اصول مبتنی
بر احتیاجات
iz i اساسی افراد
صفحه 191:
مربوط به رشد
1-رشد عبارت است از یک تغبیر دائمی که
همراه با پیشرفت بوده وبه طور منظم در
زمینه وطرح معینی صورت می گیرد .مربی باید
تجربیات گذشته فرد را al واساس تجربیات
فعلی او قراردهد و متوجه باشد که تربیت فعلی
فرد اساس کارآینده او را تشکیل می دهد .
2-رشد به صورت تدریجی در رفتار فرد یعنی در
افکار , عادات , احساسات و اعمال روزمره او
ظاهر می شود .بنابراین مربی باید دائما رفتار
دانش آموز را مورد بررسی قرار دهد.
صفحه 192:
۴ 3-رشد در هر دوره مشکلات و مسائل خاصی برای
افراد بوجود می آورد.مثلا در دوره های اولیه
رشد کنترل فعالیتهای عضلانی مشکل است اما در
دوره بلوغ سازش اجتماعی مساله می شود.
مربی باید در هردوره مشکلات و مسائل افراد را
در نظر بگیرد و در حل آنها به افراد کمک کند.
۰ 4-رشد در جنبه های مختلف شخصیت انسان
صورت می گیرد. . مربی باید در جریان تربیتی
جنبه های مختلف شخصیت او را (جنبه های
بدنی, عقلانی, اجتماعی, عاطفی,اخلاقی,دینی وهنری
)مورد توجه قرار دهد.
صفحه 193:
5-رشد افراد مختلف , متفاوت است .بچه ها از
لحاظ زمینه ارثی .وضع خانوادگی,موقعیت شغلم
والدین,امکانات مالی, هوش, استعداد بدنی وسایر
جنبه های رشد با هم متفاوتند.
مربى بايد با توجه به وضع Sym از بچه ها در ترقی
و پیشرفت آنها بکوشد و فرصت های لازم تربیتی
sly آنها ایجاد نماید.
صفحه 194:
آصول مبتنی بر احتیاجات اساشی
افراد(احتیاجات بدنی و روانی)
* 1-احتیاجات بدنی: تامین احتیاجات بدنی از قبیل آب
و غذا وفعالیتهای عضلانی و محافظت از بدن در
برابر امراض در سلامت روحی و جسمی فرد موثر
Ow
مربی باید به وسیله تعلیم ورزش و بهداشت و
شرکت دانش آموزان در فعالیتهای مختلف ,باعث
ایجاد عادات مناسب و رشد مهارت های بدنی آنان
شود.
صفحه 195:
۲- احتیاجات روانی:
ay > 0
روانى
صفحه 196:
* احتیاج به محبت
این احتیاج در همه مراحل زندگی وجود دارد. البته برای کودکان
محسوس تر است چون از محیط محبت آمیز خانه به مدرسه وارد
می شوند.
مربی باید به کودک محبت کند و بین او و همسالان محبت ایجاد کند
تا از اضطراب و ناراحتی در آنها جلوگیری شود.
* احتياج به تعلق به كروه
انسانها در همه مراحل رشد ميل دارند به كروه يا دسته اى تعلق داشته
باشند و به عنوان يك عضو از گروه شناخته شوند. بنابراين
مربی باید در تثبیت وضع گروهی دانش آموزان به آنها کمک کند
و در مورد بچه های ساکت و گوشه گیر مطالعه کند.
صفحه 197:
احتیاح به بیان و ابراز وجود
انسان علاقه دارد افکار, هنر و کار خود را در
مقابل دیگران ابراز کند واحتیاج دارد که
احساسات: خود را بیان نقاید. qual این احتیاج
موجب تسکین فرد و رشد قوه ابتکار و خلاقیت
فرد, رشد اجتماعی او و رعایت حقوق دیگران
می شود.
پس مربی باید محیط تربیتی را طوری بوجود
آورد که دانش آموزان بتوانند آزادانه
افکار, عقاید.احساسات و هنر خود را ابراز نمایند.
صفحه 198:
احتیاج به امنیت ,نظم و هدف
احتیاج به امنیت در جنبه های مختلف زندگی,نظم
وترتیب در کارهای روزانه و داشتن هدف از جمله
احتیاجات ضروری انسان است.
ری :بای دز تاین: این احتیاجات:به .دانش أمَوَز
کمک کند.
تعالیم دینی در تعیین هدف, ایجاد امنیت و جهت
دادن به زندگی نقش اساسی دارند.
صفحه 199:
صفحه 200:
en وه
۶ و SUMMED صحیح دربارة خود به
عنوان یک موجود رشد کننده:
ايجاد عادات لازم sly توجه به بدن» پاکیزه نگه نگه
داشتن ومحافظت از آن و کمک به ایجاد نظر
صحیح و واقعی راجع به بدن و امور
جنسی,ضروری است. ۲
توسعه عادات بهداشتی وتعلیم آنها با استفاده از
فیلم های اموزشی مفید است.
در مورد تربیت جنسی باید میان مدرسه و خانه
ارتباط باشد تا آنچه در خانه گفته می شود
بوسیلة تعلیمات مدرسه کامل گردد.
صفحه 201:
وه ره
2° - طوز paike ۲۳۳ با دیگران» ایجاد رفاقت و
انتخاب رفیق و توسعءهً یک شخصیت اجتماعی:
در مدرسه بچه ها معاشرت با هم را یاد می گیرند
بنابراین معلم باید در ضمن بازی هایشان همکاری و
ارتباط صحیح و دوست يابى را آموزش دهد.
3 -يادكيرى نقشى كه به عنوان يى فرد مذكر
يا مؤنث از لحاظ اجتماعى به عهدة افراد
است.
البته اين نقش ابتدا از خانواده و سيس از رفقاى
همسن اموخته مى شود. معلمان بايد در مورد بجه
Kul كه نتوانسته اند اين نقش رادر خانه يا از بجه هاى
صفحه 202:
" وظایف مربوط به دوره
8 هب
بادگیری مهارنهای انسانيى ىر لمات
نوشتن و حساب كردنء انقدر كه فرد
بتواند در جامعه بسر برد.
البته بايد توجه كرد كه در شش سالكى آمادكى
كمترى براى خواندن و نوشتن وجود دارد و
معمولا در 7 یا سالگی خواندن و نوشتن و درک
ریاضی آسانتر می شود.
صفحه 203:
9 1 مربوط به دوره
دبستا
۰ 5- رشد مفاهیم و معانی اموری که بچه لر
زندگی روزمره با آنها سر و کار دارد مثلاً پاره
ای از مفاهیم مربوط به شغل و کار امور
مدنی و اجتماعی.
در یاد دادن مفاهیم باید از طریق حسی و از راه
تجربه استفاده کرد. به طور کلی اساس برنامه
دبستان در سالهای اولیه باید بر تجربیات حسی باشد
تا تصورات و مفاهیمی که وارد ذهن کودک می شود
نسبتا با واقعیت تطبیق کند.
در سالهای اخر دبستان توسعه مفاهیم از طریق
خواندن اشکالی ندارد.
صفحه 204:
6-توسعه و رشد یک قوة درونی که موك
اخلاقی را تحت نظر قرار دهد, احترام به
قوانین اخلاقی و توسعه a مقیاس عقلی جهت
ارزشها.
" الف) از طریق بیان تعلیمات ساده دینی و رفتار
پیشوایان معصوم.
ب)از طریق تعلیمات اخلاقی.
* ج ) از راه تنبیه و پاداشی که معلم یا گروه معمول می
دارد.
* د) از طریق مثالهایی که معلم بیان می کند.
صفحه 205:
" وظایف مربوط به دوره
۰ 7- اجراء استقلال نخسم دبستان
° یعنی باید بچه مستقل بار بياید و بدون کمک
والدین و دیگران امور خود را انجام دهد.
* بچه ها در مدرسه و گروه همسالان حالت
استقلال خود را رشد می دهند.
* اگر معلم مستبد و دیکتاتور باشد بچه ها فرصت
کمی برای اجرای استقلال شخصي بدست می
آورند ولی اگر معلم راهنما باشد,آنها فرصت
بیشتری برای قبول مسوولیت و سازمان دادن
فعالیت ها و درک ارزش مطالب, خواهند داشت.
صفحه 206:
وه مر به اوره
٠ 8- زشة و اتؤشبيعة تمايقات اتسبت به ها
و مؤسسات اجتماعى
* در اجراى اين وظيفه مدرسه بايد به بجه ها كمى
كند تا نسبت به بيروان مذاهب ديكر يا نزادهاى
مختلف,آزادى كفتار و عقيده و ساير حقوق مدنى ,
بردباری نشان دهد و حقوق دیگران را رعایت کند.
صفحه 207:
وظایف مربوط به دوره بلوغ
٠ 1 - برقراری روابط جدید و صحیح با
همسالان خود:
فرد بايد رفتار صحيح بادختران .يسران وسالمندان را
ol يكيرذ وسمكارق با آنان.را بيامورة.
مثلا از طريق فعاليتهاى غير درسى و غير رسمى
مانند تشکیل انجمنها, مهمانی ها, ادارة مدرسه
بوسیلة شاگردان, امور ورزشی و هنری می توان
اقداماتی برای توسعه مهارتهای اجتماعی در
افراد بعمل آورد.
۴ آمی شماء دنن , احتمای ه ریاس م داد
صفحه 208:
وظایف مربوط به دوره بلوغ
۴ 2- قبول اجرای نقش اجتماعی جنس
مذکر یا موّنث که مورد تصویب جامعه
باشد.
پسرانی که تحت تاثیر عادات زنانه بوده اند یا
دخترانی که زنانگی در آنها کمرنگ است,در اين
مورد احتیاج به کمک دارند.
این کمک می تواند بوسیله مشورت با خود
آنها,ایجاد فرصت های انفرادی و گروهی جهت
بحث راجع به نقش و همچنین ضمن دروس
ادبیات و روان شناسی صورت بگیرد.
صفحه 209:
وظایف مربوط به دوره ,
3 - قدردانی از قدرت بدنی خود و بكار
بردن آن به طور موثر
باید به هریک از افراد کمک کرد تا از وضع بدن
خود احساس رضایت داشته باشد و تصور نکند که
قيافه و اندامی غیر عادی دارد.
در ورزش بايد رشد بدنى افراد را در نظر كرفت
و آنهایی را که از نظر رشد به هم نزدیکند در
ورزش يا بازی معینی قرار داد.
در زیست شناسی باید افراد را با تغییرات بدنی
دوره بلوغ آشنا کرد.به آنها فرصت صحبت درباره
صفحه 210:
وظایف مربوط به دوره بلوغ
4 - مستقل ساختن خود در زمينة Le طفی از
والدين و ساير سالمندان
در دوره بلوغ به تدريج افراد بايد از حالت اتكا خارج
شوند و در زمينه عاطفى مستقل شوند .در مرحله
باید به کنترل عواطف و احساسات در بچه ها کمک
کرد واز راه مطالعه آثار نویسندگان اختلاف میان
دوره سالمندی و بلوغ رانشان داد.
5 - تأمین استقلال اقتصادی
مدرسه بايد در تحصیل ت تجربیات حرفه ای به
شاگردان کمک کند. باایجاد کارگاه ها در مدارس: 39
دروسی مثل کامییوتر, مدیر یت,تعلیمات صنعتی و..
صفحه 211:
وتلایف مریوط ک دورن لوغ
6°- « انتخاب شغلی که قرد استعداد لازم
برای اجرای آن را دارد و آماده شدن جهت
انجام این شغل:
* مدرسه باید به دانش آموز در انتخاب شغلی که با
استعداد و علاقه او متناسب است کمک کند و
مشاغل باارزش برای جامعه را تعیین کند.
٠ 7- آمادگی برای ازدواج و تشکیل خانواده:
دراين باره نقش خانواده بسیار پررنگ است.
مدرسه هم مى تواند با ارائه دروس مرتبط يارى
رسان باشد.آموزش مهارتهاى زندكى زناشويى
مثل گوش دادن,ابراز احساسات و خواستههاى
صفحه 212:
وظایف مربوط به دوره tol
8- توسعه و رشد مهارتهای عقلانی و درک
امور لازم جهت دارا شدن صلاحیتهای wire
يا اجتماعى.
یعنی امور مربوط به قوانین, حكومت,اقتصاد. سياست
و.. را درک کرده وبرای برخورد با امور زندگی آماده
یکی از وظایف مهم دبیرستان ها تربیت شهروند
خوب است.
براى رشد صلاحيت هاى اجتماعى افراد از طريق
اداره مدرسه به وسیله شاگردان, بررسى جامعه و
موسسات آن و گردش های علمی می توان عمل
صفحه 213:
وظایف مربوط به دوره بلوغ
۰ 9 - آشنایی به حقایق علمی و درک روش
جوانان و افراد بالغ ضروری است.
* مدرسه بايد در انتخاب مطالب مربوط به رشته
هاى علمى دقت كافى داشته باشد و علاوه بر
آشنا كردن دانش آموزان با حقايق علمى .روح
علمى .عادات صحيح و علاقه به مسائل علمى را
در أنها برورش دهد.
صفحه 214:
وظایف مربوط به دوره بلوغ
0 - کسب و تحصیل ارزشها و مبانی اخلاقی و
مطایق ساختن رفتار خود با اینگونه ارزشها
در این زمینه از راه های زیر می توان اقدام کرد:
1) با توجه به موقعیت خاص و الگو بودن معلم,در
انتخاب انها بايد دقت زيادى انجام داد و از بين افراد
باصلاحيت انتخاب شوند.
2) با شركت نوجوانان در کارهای جمعی آنها را با ارزش
های دینی و اجتماعی و استفاده از مبانی علمی در
مسائل زندگی آشنا کرد.
3) کمک به نوجوانان در ایجاد و توسعه میزان های
اخلاقی با توجه به مقتضیات اجتماعی
صفحه 215:
رم اصو
geil 1 بادگیری:"
منظور از آمادكى اين است كه شاگرد در زمينة
بدنی, عاطفى, اجتماعى و عقلانى به اندازة كافى
رشد داشته باشد تا بتواند امور لازم را فرا گیرد.
تدریس هر ماده يا مطلب علمى بايد با توجه به
آمادگی شاگرد صورت پذیرد. .آمادگی در شاگردان
مختلف فرق دارد و برخی آمادگی بیشتری برای
درک مطلب دارند.
علاوه بر اين برنامه مدرسه باید قابل انعطاف
باشد و معلم اختیار داشته باشد تاتعلیمات را
متناسب با آمادگی شاگردان شروع کند.
مسی بر
صفحه 216:
عون
2- اصل تاثير تجربيات قبلى در فرا كرفتن
مطالب تازه
برخى روانشناسان ن جريان يادكيرى را مانند رشد مى
دانند. همان طور كه رشد يك جريان دائمى از كذشته تا
حال و آینده است,یادگیری نیز تایع همین قانون _
است.تجربیات گذشته پایه ادراکات فعلی است 9 آنچه
امروز می آموزد در رفتار اینده او موثر است.
بنابراین معلم باید به تجربیات قبلی دانش اموزان توجه
کند و تفاوت آنها در اين تجربیات را هم در نظر داشته
باشد.
در تنظیم برنامه ها هم باید تعلیمات فعلی دنباله
صفحه 217:
چهارم = مبتنی بر
0 شاگرد بايد فعال باشد و خود تحت راهنمایی
معلم به فراكيري بيردازد.مطالب درسى بايد به
شكل مساله در آيند و او با مطالعه,
تحقیق ,بحث و آزمایش در صدد حل آنها برآید.
* یادگیری وقتی صورت می گیرد که شاگرد خود
تجربه كند و در نتيجة تجربه, تفییراتی در افکار.
عادات, تمایلات و اعمال او ظاهر گردد.حفظ
مطلب درتغییر افکار و فهم حقایق موثر نیست.
صفحه 218:
: رم اصو مبتنی بر
۰ -اصل توجه ىر ا دقهانين نين يادكيرى
شاگردان
* در جریان یادگیری ,علاقه,هدف.محرک و کوشش
شاگرد نقش مهمی دارد.
* معلم بايد علاقه و رغبت شاگردان را نقطه شروع
کار خود قرار دهد ,در تعیین هدف های اساسی به
آنها کمک کند,احتیاج آنها را در نظر بگیرد و
شاگردان را از روی میل و علاقه به فعالیت وا
دارد.
صفحه 219:
چهارم اصول مبتنی بر
5- اصل انتقال د :قوانین بادگیری
موسسات تربیتی باید دانش آموزان را قادر سازند تا
آنچه را در مدرسه می آموزند در برخورد با
موقعیت sb تازه مورد استفاده قرار دهند.
یادگیری وقتی واقعاً صورت می گیرد که شخص
یادگیرنده بصیرت و فهم لازم را در جریان یادگیری
بدست آورد. علاوه بر بصیرت و فهم. قدرت تعمیم و
توجه به مشابهت ها در موقعیتهای مختلف و وجود
عناصر مشابه در دو موقعیت, در انتقال یادگیری تأثیر
دارند.
معلم باید مطمئن شود که شاگردان مطلب درسی را
صفحه 220:
: 5 اصو مبتنی بر
6- اصل مربوط به رزقوالبنء یایگیری
* اگر مطالب درسی باهم ارتباط داده شوند
شاگردان بتوانندآنها را با هم درک کنند و به
صورت یک کل در زمینه ای وسیع بررسی
کنند,فهم آنها از مطالب درسی بیشتر می شود.
معلمان باید تا جایی که مقدور است مطالب
درسی را با هم مربوط کنند و سعی کنند
شاگردان از طریق حل مسائل مختلف ارتباط
رشته های گوناگون علمی را باهم درک کنند.
صفحه 221:
7 - اصل فهم در ,
اگر یادگیری از روی یروس و یم نباشد بی ارزش
cul ومطالب علمی که بدون فهم و به شکل
سطحی آموخته شده به زودی از ذهن wo we
شود.
بنابراین به فهم و بصیرت در جریان یادگیری باید
اهمیت داده شود که از طریق فعال بودن دانش
آموز در جریان یادگیری اتفاق می افتد.
اينکه به امور مورد یادگیری احساس احتیاج کند و
رابطه اش را با سایر امور درک کند موجب عمیق تر
آموختن مطالب می شود.
صفحه 222:
د بايد در نظر باشد
Stake see هدف هاى تربيتى را مورد
توجه قرار داد.
=a” ارزش سنجى بايد با توجه به تغي
افکار ,تمایلات,احساسات ؛,عادات, اطلاعات و اعمال
فرد انجام گیرد.
۷-ارزش سنجی تنها مربوط به معلومات نیست.در
ارزش سنجی باید رشد شخصیت فرد از لحاظ
اجتماعی, عقلانی, عاطفی و اخلاقی پایه قرار گیرد.
aw ارش تستجي بايد Kallis SO anal
پیشرفت دانش آموز را در نظر ب
۳ لمیر ای اشوس را
صفحه 223:
” 6- ارزش سنجى بايد در سايه همكارى 5
ن.سرپرست های تعلیماتی, اولیا دانش آموز
و خود او صورت پذیرد.
7-وسایل ارزش سنجی باید:
4 الف-قدرت فکری,ابتکار قوه بیان,ادراکات
اساسی و معلومات فرد را اندازه بكيرد
” ب-نفوذ معلم را از لحاظ تاثير دادن تمايلات و
استنباط و نظر شخصى به حداقل تقليل دهد.
۷ ج-شامل تست هایی شود که قابل اعتماد
باشد(پایایی) یعنی در مواقع مشابه تقریبا نتایچ
مشابه در اختیار گذارد و صحیح باشد یعنی آنچه
را مورد انتظار است اندازه بگیر د.(روایی)
صفحه 224:
tee ته جاه فد یه ره سي و ae
بررسی می کنیم.
معلم بايد در سازگاری اجتماعی به شاگردان کمک
کند.آنها را برای زندگی اجتماعی آماده سازد. مسائل
اجتماعی را برای ایشان تشریح کند و برای برخورد به
شرایط متغیر در زندگی اجتماعی, آنها را آماده سازد.
معلم باید به رشد قوای عقلانی شاگرد کمک کند و در
ae
صفحه 225:
شاگرد باید به عنوان یک فرد کم رشد و ناآشنا به
جامعه توسط معلم ساختار اجتماعی را مورد
بررسی قرار دهد.
برای تامین احتیاجات شخصی رویه ای را که
مورد قبول جامعه است اتخاذ کند.
برای حفظ و بقاء جامعه هر نوع کمکی می تواند
انجام دهد.
کار مدرسه هم اجرای وظایف تربیتی در جهت
بقاء جامعه و حفظ وحدت و یگانگی آن و تامین
ات ارس آفت اج مایت وس
صفحه 226:
صفحه 227:
* جریان اجتماعی پدیده ای است که بتواند حداقل
در سه سطح به منصه ی ظهور برسد. اول:
وسعت دامنه ی جمعیتی: به این معنی که
پدیده ای جریان اجتماعی است که بتواند جمعیت
قابل توجهی از مردم را با خود همراه کند. دوم:
تداوم بقاى افراد در جريان: به اين معنى که
يديده اى جريان تلقى مى شود كه افراد عضو
جریان. مدت مدیدی آن را همراهی کنند و در آن
ایفای نقش کنند. سوم : : عمق دانش اعضای
جریان از لایههای هویتی جریان: به اين
| و ای بر ی
از شقوق مختلف جریان و چگونگی شکل SHS
آه واشتم اند هنن زررررن elm ole] a
صفحه 228:
صفحه 229:
همکاری از لحاظ جامعه شناسی جریانی است که در آن افراد و گروه
ها برای رسیدن به اهداف عمومی فعالیت های خود را متحد می BOS
و از کمک یکدیگر برخوردار می شوند .
در نتیجه موفقیت یک فرد یا گروه مثل موفقیت افراد و گروه های
cul So و ادامه حیات اجتماعی تا حد زیادی تحت تاثیر همکاری
افراد جامعه است.
صفحه 230:
عادت به همکاری و ادراک ارزش آن در زندگی اجتماعی امری است که
بايد مورد توجه مربیان باشد.
شرکت دادن بچه ها در فعالیتهای ete و تعلیماتی و اقدام به کارهای
دسته جمعی روح همکاری را در میان آنها تقویت میکند.
اساس کارهای تربیتی باید بر همکاری معلم. شاگرد و والدین استوار
باشد.
روى اين اصل معلم بايد در تهيه برنامه. انتخاب مواد درسىء تعيين
هدفهای تربیتی و ارزش سنجی پیشرفت شاگردان و در حل مسائل
شخصی و اجتماعی آنهابا ايشان همکاری نماید.
صفحه 231:
سازگاری اجتماعی:
جریانی که در آن روابط افراد و گروه طوری تنظیم شده است که باعث
رضایت آنهاست مثلا تقلید و تمایل موافق. نوعی سازگاری اجتماعی است.
از لحاظ تربیتی نیز سازگاری تا حدی ضروری است.
بچه درمدرسه. درخانه و سایر موقعیت ها با آداب و رسوم قوانین و
میزانهای خاصی روبرو میشود.پاره ای از اين امور برای ادامه زندگی
ضروری است و فرد اجبارا باید از آنها پیروی کند تا بتواند در یک وضع
رضایت آمیز با دیگران به سر برد.
صفحه 232:
* کار معلم آشنا كردن بجه ها با ارزش و اهميت اين گونه امور
مى باشد نكته مهم در سازكارى اين است كه مربى نبايد انتظار
داشته باشد كه فرد حالت يذيرندكى و انفعالى به خود بكيرد و خود
را تسليم محيط و موقعيت كند.در اين صورت خصوصيات فردى
شخص مضمحل مى كردد و حالت استقلال وى از ميان مى رود
صفحه 233:
یکی دیگر از جریان های اجتماعی مخالفت است.
از لحاظ جامعه شناسی مخالفت به آن دسته از عکس العمل ها اطلاق
می گردد که فرد به وسیلهآنها می خواهد از شرایط و عوامل معینی
برای نيل به هدف های خود استفاده نماید در صورتی که همین شرایط
مانع موفقیت دیگران در نیل به اهداف است.
مخالفت شامل تضاه و رقابت است و ممکن است درونی یا بیرونی باشد
یعنی فرد برای ترجیح یک میزان یا انتخاب یک راه در خود احساس
تضاد نماید.
گاهی مخالفت میان فرد وشخص یا گروههای مختلف ظاهر میگردد.
صفحه 234:
* از لحاظ تربیتی معلم وظیفه خاصی در مقابل این جریان دارد.
* در موقع مخالفتهای درونی مثل تضاد ميان استعداد و تمایلات و
مصلحت فرد معلم باید به افراد کمک کند تا خود را بهتر
بشناسند.استعداد. احتیاج» رغبتها و مصالح خویشتن را بهتر تش تشخيص
دهند و تمایلات خود را تحت نظر عقل و خرد خویش در آورند.
صفحه 235:
در مورد مخالفت ميان اشخاص, مربی باید افراد را به حقوق و
وظاتف خود آشنا سازد و اختلاف نظر افراد را وسیله ای برای رشد
فکری و اخلاقی ایشان قراردهد و به ایشان کمک کند تا درباره
یکدیگر بهتر قضاوت کنند و روابط صحیح تری میان هم برقرار
سازند.
از همین طریق می توان مخالفت گروهها را به طور منطقی و
عقلانی از میان برد یا تقلیل داد.باید توجه داشت که اختلاف افکار
وعقاید تا حدی برای رشد جامعه سودفتد است ولی این اختلاف
نباید به صورت دشمنی و مخالفتهای غیراصولی ظاهر گردد.
صفحه 236:
توافق
توافق يكى از جريانها اجتماعى است كه در آن روابط اشخاص به منظور
جلوكيرى از تضاد يا تقليل و ازبين بردن آن تغيير ميابد و سازش ميان افراد
توسعه بيدا ميكند.
توافق و سازش متقابل در زندكى اجتماعى كمال اهميت را دارد.جون غالب
اوقات رفع اختلافات فكرى به طور كلى ميسر نيست بنابراين توافق و سازش
ميان افرادى كه داياى افكار و عقايد مختلف هستند ضرورى به نظر ميرسد.
از نظر تربيتى اين جريان اهميت خاصى دارد.در دنياى امروز اقوام مختلف
در اثر ييشرفت وسايل ارتباطى با يكديكر در تماس هستند.ادامه اين تماسها
براى توسعه و ييشرفت تفاهم بين المللى امرى ضرورى است
صفحه 237:
بنابراين افراد بايد خود را برای برخورد با افکار و نظریات مختلف آماده
سازند.
رشد قضاوت صحیح در افراد آنها را برای برخورد عقاید و افکار
مختلف آماده میسازد.
معلم نیز در مدرسه دائما با افکار و عقاید مختلف سرو کار دارد.او باید
از هرگونه تعصبی عاری باشد و قدرت تحمل يا «سعه صدر»داشته
باشد تا بتواند دربررسی افکار و نظریات مختلف به شاگردان کمک کند
و طرز تفکر علمی را میان ایشان رسوخ دهد.
صفحه 238:
رسمی
احترام
بعد قدرت
صفحه 239:
* بعد مربوط به کار رسمی
برای اجرای این کار به ابزار, برنامه و افرادشایسته
نیازمند است تا به اين امور رسیدگی کنند.ارتباط بین
اعضا مدرسه که برای رسیدن به این هدف به وجود
می آید کار رسمی مدرسه نامیده می شود.
بعد مرجعیت:
اداره مدرسه مستلزم تصمیم گیری است .اشخاصی
که می توانند تصمیم گیری کنندومرجع هستند باید
مشخص باشند.بعد مرجعیت راهی است که در آن
افر اد شایسته برای تصمیم گیری باهم و با دیگران
صفحه 240:
بعد ارتباط
برای هماهنگی بین اعضا بايد بين آنها ارتباط
صحيح برقرار شود راهى كه به اين ارتباط منجر
Wo شود تا اعضاء مدرسه از کار هم و پیشرفت
امور آگاه شوند بعد ارتباط نامیده می شود.
بعد قدرت:
58 آن دسته از اعضای مدرسه که می توانند
احتياجات افراد را تامين كنند يا مانع شوند؛ منيع
قدرت نامیده می شوند, این افراد ممکن است
اولیا مدرسه و والدین یا شاگردان باشند.راهی که
در آن افراد برای تامین احتیاجات يا عدم تامین
صفحه 241:
بعد امتیاز و احترام:
اعضای مدرسه بخاطر موقعیت شغلی شان
دارای امتیازات خاصی هستند که اين امتیازات
فقط به خاطر شغل و موقعیت به آنها داده شده
است.راهی که در آن افراد یک موسسه در اين
زمینه باهم ارتباط پیدا میکنند بعد امتیاز نامیده
ميشود.
بعد روابط غيررسمى:
یک سری از روابط مثل روابط دوستانه كه خارج
از ساختار مدرسه بوجود مى آيد .به اين روش كه
در آن افراد برای آرامش درونی خود ارتباط ایجاد
صفحه 242:
ay
براى اينكه كلاس بهتر به اهداف تربیتی برسد ویادگیری بیشتر شود واعضا کلاس احتیاجات
خود را به عنوان عضوی از گروه تاد به ابعاد زیر توجه کند
بعد حل مساله
ام و
بعد رفاقت
صفحه 243:
بعد حل مساله:
اقدام به حل مسائل محیط درونی و خارجی مدرسه
و مسائل محیط داخلی کلاس ضروری است.منظور
از مسائل محیط داخلی مدرسه, مسائل مربوط به
قوانین, مقررات, برنامه ها و اهداف تربیتی است؛و
منظور از مسائل خارج از مدرسه مشکلات مربوط
به وضع خانوادگی وجایی که مدرسه در آن قرار
داردو... است.
بعد رهبری و مرجعیت:
در کلاس عده ای کار بیان و حل مسائل مختلف را به
عهده می گیر ند.اين عده مرجع يا همان رهبر هستند.
صفحه 244:
بعد قدرت:
افرادی وجود دارند که توانایی نفوذ و تاثیرگذاری در
تمایلات و افکار سایرین را دارند؛ اين افراد ممکن
است معلم, شاگرد و یا سایر افراد مدرسه
باشند.این افراد دارای قدرت هم هستند.
بعد رفاقت:
* همانند مدرسه, در کلاس نیز افراد اقدام به تشکیل
گروه دوستان می کنند وبرخی از مسائل خصوصی
خود را فقط با آنان در میان می گذارند.
صفحه 245:
بعد احترام و حیثیت شخصی:
* هر یک از افراد کلاس برای پیشرفت گروه و
اجرای برنامه های آموزشی کمک می کنند این
کمک ها باعث شکوفا شدن استعداد های افراد و
به تبع آن بيدا كردن احترام و شخصيت در ميان
صفحه 246:
أصول تعليم و تربيت با توجه به وضع
* در عصو ما با به وجود آمدن علوم و تكنولوزى
ارتباطات تحولات عمیقی در فرهنگ حاصل شده
است و آداب اخلاقی ودینی و ایده آل های اجتماعی
تغییر کرده است.
* معلم باید در برابر اين تغییرات حساسیت نشان دهد
و دانش آموزان را با اين تحولات آشنا کند. اصولی که
در برخورد با میراث فرهنگی باید مد نظر باشد
بارتند از:
صفحه 247:
۱ انتقال
میراث
Sop
صفحه 248:
۱- انتقال میراث فرهنگی
معلم مفسر یا مترجم میراث فرهنگی است.معلم بايد در فهم ميراث
فرهنگی و روشن کردن اهمیت آن و ایجاد حس قدردانی نسبت
به آن در دانش آموزان بکوشد.انتقال و فهم میراث فرهنگی در
ایجاد وحدت و همبستگی در جامعه مهم است.
۲-ارزش سنجی میراث فرهنگی
معلم نباید تنها به انتقال میراث فرهنگی بپردازد بلکه باید آن را با
توجه به ضرورت وجود و عقلانی بودنش بررسی کرد و انچه را
مفید است حفظ کرد.
صفحه 249:
۳-توسعه و پیشرفت میراث فرهنگی
مهمتر ازانتقال و ارزش سنجی میراث فرهنگی .توسعه و پیشرفت
آن است.باید بر آثار گذشتگان اضافه کرد و نظریات و آداب نو به
وجود آورد و پیشرفت داشت. کار مهم مربی هم کمک به دانش
اموزان در توسعه و پیشرفت میراث فرهنگی است.
صفحه 250:
در جوامعی که دموکراسی به عنوان فلسفه اجتماعی پذیرفته شذه
است . آرمانهای دموکراتیک بعنوان هدف تمامی فعالیت ها
بخصوص فعالیت های تربیتی انتخاب شده اند.
اگر دموکراسی را منطقی ترین روش زندگی بدانيم . تعلیم و تربیت
تنها راه رسیدن به این هدف خواهد بود.زیرا تعلیم وتربیت در
معنای صحیح یعنی ایجاد ورشد عقلانی و اخلاقی در افراد. در
واقع تعلیم و تربیت اساس دموکراسی را تشکیل میدهد.
صفحه 251:
* دموکراسی, بیش از آن که یک روش حکومت باشد. یک روش زندگانی
است؛ روشی که باید به متن و بافت زندگی اجتماعی راه یابد. دیویی
حتی کارایی سیاسی دموکراسی را نیز در گرو همین چگونگی دانسته. بر
آن است که دموکرآسی اگر به بافت زندگی راه نيابد بلکه فقط در سطح
نظام سیاسی بماند. شکننده و ناپایدار خواهد ب
از میان جلوه های منش دموکراتیک باید به ویژه بر چگونگی هایی چون
همکاری, مسئولیت پذیری, داشتن انديشه بان و بیش از همه پذیرفتن
حق متفاوت بودن برای دیگران و از این رو حالت بردباری تأکید کرد.
دستیابی به این چگونگی ها. تنها در پرتو تربیتی که هم از آغاز بر این
ارزش ها تکیه می کند. ممکن می گردد؛ ارزش هایی که محیط زندگانی
کودک از خانواده گرفته تا مدرسه و جامعه, نماینده و بازتاب آن ها
باشد.
صفحه 252:
55 — 1 1 از اصو a لام نا ۳ 0 wh
1¥( ارام ب اف رای تال افلآ
”2 ) عدالت و مراعات اول أن د مناسات
Je!
3%( رز روم WF ف io
4( اون و ری
5%( موولت . اما ,
J wale 3 (6% و شل |مور
صفحه 253:
a Oe je? =
۶ ارام اقراد بد اساس قال اطلائى انما
يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر و انثى و جعلناكم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اكرمكم
عندالله اتقیکم» (حجرات/۱۳) ای مردم. ما شما را از مرد و زنى آفريديم و در كروهها و
تيرههاى بزرك و كوجك جاى داديم تا يكديكر را بشناسيد؛ همانا كرامى ترين شما نزد
خداء با تقوی ترین شما است.
در اسلام موقعیت اجتماعی.وضع طبقه و نژاد و ملیت و جنس ملاک برتری نیست بلکه
ملاک تقواست:
2 عدالت و مراعات اصول أن در مناسات SEI
اء ای کسانی که ایمان آورده اید . به عدالت فرمانروا باشید وبراى خداء شهادت دهيد»
هر چند به زیان خود یا پدر و مادر یا خویشاوندان شما چه توانگر و چه درویش بوده
پس . از هوای نفس پیروی مکنید تا از شهادت
آن اعراض کنید . خدا به هر جه مى كنيد آكاه
باشد زيرا خدا به آن دو سزاوارتر است د
حق عدول كنيد جه زبان بازى كنيد ياا
است(النساء آبه : 0۳۵
صفحه 254:
* و زرو Kishi
* حضرت على(ع) مى فرمايند: الايستعان على الدهر الابالعقل». تنها
از طريق عقل مى توان بر زمانه بيروز شد.
* 4 -ثماون و كارى
تعاونوا علی البر و اتقوی(مانده:۲)
در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید
صفحه 255:
شم رل نی با لین که اجب ی هلت + هر کس صبح کند و
به آمور مسلمانان همت نوّرزد از SUT نیست و هر کش فریاد کمک خواهی
کسی را بشنود و به کمکش نشتابد. مسلمان نیست.» کافی» ج ۰۲ ص 2174
۲ oe
م -اصل مشاوره ور صل و تسل اضور °
* وشاورهم فی الامر(آل عمران آیه : ۱۵۹)
* وامرهم شوری بینهم(سورة الشوری: آیة OA
صفحه 256:
we Cee: 5-5
جربیان پزرگ درباره مفهوم تربیت. هدف های تربیتی.مواد
درسی و سازمان آن ها و روش اساسی تعلیم وتربیت .پایه و بنیان
کار تربیت را تشکیل می دهد.
* به طور مثال آنچه درباره اصول تربیتی با توجه به نظریات دکتر
هوشیار یا دیویی و دیگران مطرح شد.
2
صفحه 257:
اصول با توجه به هدف های صحیح تربیتی
۱-هدف های تربیتی بايد با توجه به معنی رشد و ترقی بیان شود
اهداف تربیتی موجب رشد شخصیت افراد در جهات مختلف مى
شوند.بنابراین اين اهداف باید رشد کننده و تکامل پذیر باشند.
۲-هدف های تربیتی باید با توجه به افکارعقاید.عادات. تمايلات
واعمال فرد تهیه وتنظیم شود.
اهداف آموزشی نباید تنها در جهت پر کردن ذهن دانش آموز از
اطلاعات باشند بلکه باید دنبال ایجاد تغییر در افکارعادات و تمایلات
فرد باشند.
صفحه 258:
۳-هدف های تربیتی باید موافق با ایده آل های اجتماعی جامعه باشد
در جوامعی که ایده آلهای آن , ایده آلهای دموکراتیک هستند .اهداف
تربیتی هم بايد شاكردان را به این سو سوق دهند.در جامعه
اسلامی ءهدف های تربیتی بايد از تعالیم اسلام استخراج شوند.
۶- هدف های تربیتی باید موید یکدیگر باشند
توافق هدف ها شرط اصلی موفقیت در فعالیت های تربیتی است.
صفحه 259:
۵-هدف های تربیتی باید قابل اجرا باشند
اهداف باید عملی باشند و روش ها را نیز باید ارائه داد.
-هدف های تربیتی باید جامع باشند
اهداف تربیتی باید جنبه های مختلف رشد انسان مانند جنبه های
معنویءاجتماعی,عاطفی,بدنی و عقلانی را شامل شوند.
صفحه 260:
۷- هدف های تربیتی باید قابل فهم باشند
* اهداف مبهم و غیر قابل درک بی فایده اند.
۸- هدف های تربیتی بایدمتفیر باشند
* با توجه به متغیر بودن احتیاجات جامعه .اهداف نیز باید متغیر
باشند و با اهداف فرد و جامعه سازش داشته باشند.
صفحه 261:
اصول تعلیم وتربیت در انتخاب و سازمان مواد درسی
#۶ ۱-مواد درسی باید طوری انتخاب شوند که در فهم و ارزش سنجی و توسعه
میراث فرهنگی به شاگردان کمک کنند. (در جامعه ما .مطالعه فرهنگ اسلامی
ضروری است)
a ۲سمواد درسی باید حقایقی درباره وضع اقتصادی.سیاسی.اجتماعی و
جغرافیایی جامعه در اختیار شاگردان قرار دهد.
#۶ ۳سمواد درسی باید مشتمل بر اصول و مبانی علمی باشد و شاگردان را به
نقش و تاثیر علوم در زندگی آشنا سازد.
ع ۶-مواد درسی باید متناسب با احتیاجات. استعدادها و علائق شاگردان باشد.
صفحه 262:
* ۵-مواد درسی باید شاگردان را برای احراز شغل و حرفه مورد نیاز
جامعه آماده کند.
ع4 - مواد درسی باید در توسعه و اجرای وظایف مربوط به رشد
افراد موثر باشد.
#۶ ۷-سازمان برنامه درسی باید کوشش های معلمان و شاگردان را در
رشته های مختلف علمی هماهنگ سازد و هریک از مواد مکمل
دیگری باشد.
ع ۸سسازمان برنامه مدرسه باید قابل انعطاف باشد.
#۶ ٩-سازمان برنامه درسی باید بين رشته هاى مختلف درسی وحدت
ایجاد کند.
صفحه 263: