صفحه 1:
ده
el
صفحه 2:
صفحه 3:
صفحه 4:
س او ما به بى جوبي دير
فرض کنید در قطار هستید و هنگامی که از دیدن مناظر لذت می برید ناگاه کودکی با نهایت
اضطراب و نگرانی شما را صدا میزند با حالت تعجب به او خیره می شوید و منتظر کلام او
ید که می گوید:
آقا عجله کنید از قطار پیاده شوید ایستگاه بعد این قطار به واسطه ی انفجار بمبی که داخل
آن هست منهدم خواهد شد . پس وقت را ۶ ارید.
شاید شما هم مثل بنده به حرف این کودک بی اهمیت باشید ولی وقتی شخص دیگری به
شما همین حرف را میزند احساس خطر بیشتری می کنید و همین طور اشخاص بعدی تا
جایی که کل قطار به شما هشدار می دهند.
در این جا شما کمترین کاری که می کردن است یعنی حداقل کاری که انسان
عاقل در مواجهه ا ادعای خطری که مرگ و زندگی و را تهدید می کند. انجام می دهد .
کردن است که مبادا آن خطر منجر به مرگ او شود .
وقطعا شما به مسئول قطار مراجعه کرده و صحت با بی اساس بودن این ادعا را بررسی می
کنید تا جایی که مطمئن شوید خطری شما را هدید نمی کند.
در مثال بیان شده شما به دستور عقل خود عمل کردید و در شرایط مشابه چون احتمال
ضرر كلان و غير قابل جبران مثل ضرر به زندگی مطرح است نیز همین کار را خواهید کرد
چرا که عقل به شما دستور می دهد هنگامی که احتمال خطری بزرگ مطرح است باید با
تحقیق کردن سایه ی شوم آن خطر را برطرف سازیم چه این که بسیاری بدون تحقیق فورا
اقدام می کنند مثلا هنگامی که عده ای از اشخاص ادعا کنند عقربی روی گردن شماست .
.شما حتى اكر شك به راستى اين كفتار هم داشته باشيد باز با احتياط برخورد خواهيد كرد
صفحه 5:
نهایتا ۱۰۰ سال یا حتی ۳۰۰۰
احتمال از دست دادن زندگی ۱۰۰ساله اختمال از دست دادن ابدیت
درچنین شرایطی (اختمال ضرر غیر قابل جبران ) دستوربه تحقیق درچنین شرایطی (احتمال ضرر غیر قابل جبران ) دستوربه تحقیق
اگر قضیه راست بود . ترجیح فرار بر قرار اگر لذت نامحدودی بود کسب آن لازم اگر نه که هیچ
صفحه 6:
در دوم رصح
خیلی وقت ها ما راجع به بسیاری از چیزها بحث می کنیم در حالی که خودمان از موضوع بحث بی خبریم و نمی دانیم بر سر چه چیزی ب:
می کنیم مثلا: بسیار از دین سخن می رانیم در حالی که خود واژه ی دین در تعریفات برای ما معنای خاصی ندارد ۰ پس بی درنگ شروع
: کنیم
؛واژه ی اضافی و ترکیبی اصول عقاند از دو کلمه ی اصول و عقائد تشکیل يافته است بتابراین باید هردو لفظ را جداگانه بررسی کرد
اول : جمع اصل . به اساس و بنیان هر چیزی اصل گفته می شود بنابراین اصول یعنی : بنیان ها وريشه ها (معجم مقاییس اج ۱اص )٩۱ گر
سای بالا معنای لغوی و لفظی کلمه اصول بود اما اصول در معنای اصطلاحی : اساس و بنیان هر چیزی که به صورت قواعد و حکم های
.کلی برای فهم آن چیز یا انجام آن استفاده مى شود
بیان شده در آن علم عمل کرد و ابتدا آن را فهمید و سپس آن را مراعات کرد
2 لقائد : جمع مصدری کلمه عقیده . از ريشه ی عقد , عقد به معنای پیوند و گره ی محکم و ناگسستنی است
بنابر این عقائد یعنی پیوند های محکم (معجم مقاییس |ج۴ اص ۷۵۶)
+ در معنای اصطلاحی . عقائد یعنی : مجموعه پیوند های ذهتی اشخاص نسبت به مطالبی که آن را اور دارند
: حال باین توضیح دقیق راجع به اصول و عقائد باید واژه ی ترکیبی اصول عقائد به این معنا
«الف - لغوی ولفظی [] به معنای اساس و بنیان پيوند های محکم به ذهن انسان است
.ب - اصطلاحی [] به معنای علمی است که راجع به اساس باورهای آدمی بحث می کند
صفحه 7:
([ل در لغت به معنای روش و در اصطلاح به معنای
+روشی که آنسان بر اساس باور ها و اعتقادات خود آن را میزگزیند و بر آن اسامی زندگی امی SF
ادیان بنابر اعتقادات به سه دسته تقسیم می شوند
الف - ادیان توحیدی (ادیان ابراهیمی) : که معتقد به خدای یگانه هستند مانند : اسلام . مسیحیت بهودیت
+ ب -ادیان تشریکی : که معتقد به خدا هستند اما آن را چندگانه می دانند و معتقدند هر خدائی به تنهایی توانأیی انجام کاری را ندارد با مانند : بت پرسلان
۱
الهه های مصر gland . فضائى برستان و |
ج - ادیان تکفیری : که در ظاهر منکر وجود خدائی هستند اما در واقع آن ها خدا را با دید خود تعریف می کننه مانند: ماتریالیسم ها (مادی گرایان)
تعریف می شود
. هر مقدار دایره ی تعریف را بزرگ تر کنید ادیان بیشتر و حتی ممکن است مکاتب و نحله های بیشتر داخل شوند.
لام نیز از دو لحاظ تعریف می شود
في : پذیرش ۰ پذیرفتن (معجم مقاییس اللغه اج ۱۳ص ۵۴۲)
اصطلاحی : دینی الهی است که شامل مجموعه عقاید عقلانی و مناسک الهی و مجموعه دستور های فردی . اجتماعی است که با هدف سعادت ور
نیوی واخروی به عنوان آخرین دین الهی مطرح شده است
صفحه 8:
۳
درس سوم : انواع | img |
اخت دين در درس اول ثابت شد ولی خود شناخت سوالات مهمتری را به دنبال دارد
۶ ضرورت
شناخت اتسانی از چه راه هابی امکان پذیر است؟
plas یک از راه ها تتیجه یقینی را به تبال دارد ؟
با استفاده از کدام راه مابه واقع میرسیم ؟
انوا شناخت
شناخت نجربى يا حسى : اين نوع شناخت باتوجه به تجربيات انسان كه از راه اندام هاى حسى حاصل شده و مقایسه ی آن ها پا یک دیگر به دست می
آبد . ماتند انواع شناخت هابى كه در علوم تجربی موجود است : طب . فيزيك ٠ شيمى ٠ زمين شناسى و
شناخت نقلی و تعبدی : در این نوع شناخت ما با توجه به مطالبى كه از يبشينيان معتبر خود داريم به درك جديدى ميرسيم البته اين اخبار توسط مخبر
صادق يعنى كسى كه اصلا احتمال ذروغ كفتن در وى وجود ندارد . انتقال مى ياند :مانند تمامى علوم منقوا
mee ed tage 5 مه ام با انز نت و le eee
ات . تاریخ . حدریث
د ی
۰.علوم هست و غیر از این دخالتی ندارد
و البته ol عقلی قطعا به آِن معنا نیست که عقل بدون کمک هر حس و تجربه ای نتیجه می كيرد بلكه كاه در مقدمات یک استدلال عقلی از تجربیات و
.حسیات بهره گرفته می شود
صفحه 9:
دارد
اتوجه به تقسیم انواع
اخت ما می توانیم چهارنوع جهان بینی را در نظر بگیریم
جهان ببنى تجربى : به جند دليل اين نوع جان بینی نه تنها کا رآمد نیست بلکه قابل استفاده
اولا: برد تجربه بسیار محدود بوده و نهایت
اختی که از آن حاصل می شود راجع به ماده و مادیات است و دست تجربه حسی . بسی کوتاه تر از آن است
ات كند يا العياذ بالله نفى و ردّ کند جراكه قلمروى علوم تجربى در مادیات است و . وجود خدا غیر مادی است و مشخص است با شناخت
مادی نمی توان به موضوعی که غیر مادی است . آگاهی یافت
بنابراین اطلاق جهان بینی به این نوع شناخت اشتباه است و و اين شناخت ها ایجاد شدند تامتضمن بقای بشر باشند نه پاسخ به سوالات وی
تجربی قرین به خطا و اشتباه است . به این معنا که هر لحظه با آزمایشی جدید نتیجه ای جدید گرفته می شود و بسیار سخت است که
انسان بتواند نتیجه ی قطعی برسد . سیر و تحول علوم تجربی به دقت بیان گر این معناست
* جهان بینی نقلی و تعبدی : این نوع نیز به جهاتی قابل استفاده نیست
اين نوع جها وابسته به پذیرش منبع یا منابع معتبر است که اعتبار خود آن منابع معتبر وابسته به مسائل عقلی است مثلا نمی توان گفت : چون قرآن
cone كويد : خدا هست . بس خدا هست ؛ هنوز خدايى ثابت نشده كه بيغمبرى ثابت شود و ييرو آن قرآن معتبرى ثابت شود
در منابع معتبر نیز عمده بحث های جهان بینی مطرخ نشده است چرا AS آیأت و روایات شریفه کاملا مطابق عقل و فطرت بشری هستند و مطلب اشتباه نقل
مثلا وجود خدا در قرآن ثابت شده است :
سْلَهمْ («(آ فی ال شک ))) فاطر السَماوات و الأَرْضٍ يَدْعُوكُمْ آسوره ابراهیم / آیه دهم ]
/گفتند پیامبران آن ها : آیا در وجود خدا شک است ۲۲۲۲ کسی که خالق آسمان ها و زمین است
صفحه 10:
* جهان بینی شیبودی : اما در این جا بحث بسیار تخصصی است پس دقت فرمائید
اولا: در جهان بینی شهودی جایی برای مفاهیم نیست و اشخاص به عین واقعيت دست بيدا مى بنابر اين اطلاق جهان بینی بر شهود امری اشتباه است
چراکه جیهان بینی منظومه ای از نظام های مفهومی است و جایی که مفهومی حضور ندارد . جای جهان بینی نیست
ثانیا : بیان مشاهدات و مکاشفاتی که در وادی شهود برای انسان حاصل می شود نیاز به ورزیدگی ذهنی بسیار در تحلیل های فلسفی و عقلی دارد و اگر
-.کسی آن را درست نتواند منتقل کند خود عامل گمراهی خواهد شد
ثالثا : بسیاری از مسائلی که ذیل عنوان شهود گنجانده شده در واقع انعکاس خیالات و تخیلات ذهنی بوده و در عالم واقع اتفاقی نیافتاده است فهم و
تشخیص تخیل و واقعیت و مرز بین شهود و خیال نیژ از طریق همین خط کش های عقلی است و گاه کار آن قدر بلا می گیرد که خود شهود کنندگان نمی
۰.توانند فرقی بین شهود که در واقع اتفاق می افتد و انعکاس خیالات که واقعیتی پشت آن نیست قائل شوند
رابعا : آنچه شهود حقیقی است در گرو سال ها بندگی و عبادت خالصانه خدا و رعایت حقوق در تمامی مراحل زندگی است حاصل می شود و شاهدی به شهود
درست نرسیده مگر با اطاعت فرامین الهی . حال کسی که در اصل وجود خدا شک دارد چگونه می تواند از این طریق خدا را بشناسد . خدایی را آن طور که
-باید نپذیرفته که عبادتش را کند و به جهان بينى راه يابد
جهان بسنی عقلی (فلسفي ) : ناگزیر بعد از رد شدن هر سه راه موجود . وهر سه نوع جهان بینی باید جهان بینی عقلی را پذیرفت که البته امتیازاتی نیز به
نسبت دیگر جهان بینی ها دارد
اول : برد عقل و غقلائیت محدود نبوده و چون عقل کلیات را درک می کند می توان به نظام های منشجمی دست یافت و در نهایت منظومه ای عقلی از
باحث و مطالب به دست آورد
دوم : عقل به تنهایی مورد پذ برش همگان است و نقطه مشترک تمام هفت ملیارد شخص روی زمین است . درحالی دیگر جهان بینی ها مربوط به اشخاص و
+.اصناف مختص همان دسته است و از این جهت فراگیرترین نوع جهان بینی است
سوم : از همه مهمتر اگر با ساز و کاری که در بخش بعد گفته خواهد شد پیش رویم نه تنها خطایی در این نوع جهان بینی وجود نخواهد داشت بلکه امکان آن
..نیز منتفی خواهد بود و به دیگر بیان محال است انسان اشتباهی کند
صفحه 11:
علت كار,
۱
صفحه 12:
راز قطعی بودن علوم عقلی : ابتدا به تقسیم ذیل توجه کنید
»علم حضوری : که در اين نوع علم . شخص بدون واسطه مفهوم دیگری یک مسئله را مى داند و امكان خطا در آن موجود نیست were
مانند : علم به وجود خود ( یعنی هر شخصی بدون دخالت مفپلوم دیگری علم به وجود خود دارد و می داند که هست.) —
.علم حصولی : که در این نوع علم . شخص به واسطه ی مفاهیم دیگر یک مسئله را می فهمد و امکان خُطا در آن هست
ات انا علوم انسانی اعم از علوم تجربی و. برای مثال : هنگامی که انسان به مفههوم گلبول بر می خورد پیش از آن باید بسیاری از مفاهیم واسطه
«شوند تا آن را بفهمد تا انسان مفهوم اعضا و اجزاء بدن را نفهمد + تا مفهوم خون و عملکرد آن را در بدن نفهمد امکان ندارد مفهوم گلبول را بشناسد
خطا ناپذ بری علم حضوری
چرا انسان در فهم مسائل اشتباه می کند ؟
پاسخ واضح است . مادامی که انسان سعی می کند در فهم مسائل از واسطه های دیگر کمک بگیره به علت اشتباه قراردادن یک واسطه یا فهم نابجا از
یک واسطه اشتباه می کند . اما اگر ميان فهم آدمى و آنچه که آن را می فهمد فاصله و واسطه ای نباشد . چگونه امکان اشتباه هست ؟ به عبارت دیگر
هنگامی که میان فهم یک مطلب و خود آن مطلب فاصله ای نباشد امکان اشتباهی نخواهد بود چرا که فهم آدمی جز حقیقت را نخواهد دید و آنچه می
«فهمد همان چیزی است که به فههم او اعتبار داده است
اگر کسی بخواهد اشکال کند که این مطلب را پذیرفتیم اما چه کسی گفته خود آن کسی که می فهمد اشتباه نیست ؟
در پاسخ خواهیم گفت : شما این اصل را پذ یرفتید و طبق همان دارید ما را رد می کنید :یعنی اگر کسی بخواهد مطلبی را رد کند باید پیش از آن
پذیرفته باشد که او می فهمد و اگر نه باید خود را نفهم فرض کند . که در این صورت حرف او اعتباری ندارد . پس علم حضوری بالاتر از آن است که رد
یا اثبات شود چرا که در هر دو جنبه رد یا اثبات . شخص باید بیذیرد که اصل فهم ذاتاً صحیح است و امکان خطا ندارد و اصلا خطا وصحیح . غلط و
درست بودن همه در صورتى معنا پیدا می کند که فهمی باشد . جراکه در صورت نبود فهم اثبات با رد بی معنا می گردد و فهم خود منشأً پیدایش رد یا
. اثبات است
علوم عقلی چون به علم حضوری می رسند . نه تنها احتمال خطا از آن ها برداشته می شود بلکه امکان خطا نیز ندارند
"ee ae eer) amen | OF LF |
صفحه 13:
راه شناخت خداوند به صورت علم حضوری ممکن است ؟
بله هر کس به مقدار وسعت وجودی که دارد می تواند به علم حضوری خدا را درک کند اما پیش از
شناخته باشد بنابراین . اين نوع شناخت بعد از علم حصولی ممکن است . یعنی میتوان خدا را بدون وا
آیا نیا است همه مسائل با علم حضوری درک شوند ؟
نه . پذیرش یک علم حضوری کافی است که آن علم به وجود هرشخص . توسط خود او می باشد.
علوم حصولی 1 تس 2 at امکان تتطا کارت
راه برزشی باورها نقلی
اموععلات عقلی به جایی می رسند که واسطه درفهم ندارند. ۰ امکان خطا ندارنده . نتائج قطعی استسه
قبل هابه اعتقادات رسيده است
صفحه 14:
درس چهارم : توحیدِ
چرا خدا علت نداره ؟
00
0
برهان در لغت به معناى نور و حقيقت آمده است.
در اصلاح نیز اقلمه برهان یعنی : استدلالي را با ساز و کار مت
هيج كونه شكى در راستى و درستى آن نداشته باشيم.
ا 1
:هر سه مسئله ی توحید را ذیل ده قاعده انجام می دهیم
صفحه 15:
.می پذیرم که ذهن توانایی رسیدن به واقعیت را دارد
ذهن به وافعيت / 1 3
ید /
صفحه 16:
علیتدو طرفدارد . بکطرفانعلطستو طرفدیگر سعلول.1
. مقصود از علتچیز اثر نار لستو معایمعاولچیزوستکه از لثر گفار تساثیر میگبرد 2
عليتيعنىهر موجودودر عا لو نيز به علتودارد . وهيج موجودو( با ممكنى) بعلت 3
هر استدلال دو مقدمه و يك نتيجه دارد (( يعنى دوعلت و يك معلول دارد)) ٠ دو اثر كذار يك اثر بذير دارد : «بنابر اين رد كردن يا اثبات كردن اين اصل
صورت نمی كيرد مكر با كمك و يارى جستن از همين اصل ».بس شخصى كه قصد انجام رد يا اثبات اصل عليت را دارد بايد بيش از آن اين اصل را
پذیرفته باشد و اگرنه استدلال او چه در جنبه ی رد چه در جنبه ی اثبات . واقع نمی شود چرا که . جه كسى كفته آن دو مقدمه و اين نتيجه باهم مرتبط ١ |
هستند تا نتیجه ای حاصل شده بنابر آن قابل قبول باشد
صفحه 17:
23200707010 77
صفحه 18:
تا بی نهایت بالا روند و به علتی منتهی نشوند
که معلول نباشد. تسلل در علل رخ می دهد به دیگر سشن
اگر اثر گذاران یک مجموعه همه باشند و به مؤثرى نوسند
که خود آن موّثر از دیگران تاثیر نگیرد . تسلل در علل رخ می دهد
حا ae eee ع سين
ا ا ل ل ا ان
معلول ها وابسته به علتشان هستند و تا علت آن ها محقق نشود»
20000000 een re
Ot Daa DPN aD ae cant el
PEL ل
موجود نشوند . موجود نمی شوند . این درحالی است که ما یقین به
وجود موجودات داریم و می دانیم موجودات هستند . پس
FOr ES Ura | genes ا re tree eae
صفحه 19:
۱۳ eR eee)
از دو حال خارج نیست
در اين قاعده ما چیزی را ثابت نکردیم . بلکه ا
مفهوم وجود را در ذهن تقسیم به واجب و ممکن 3
کریم . و واجب را به موجودی با وجود ضروری
,ممکن را به موجودی با وجود امکانی معتا کرد:
صفحه 20:
cul يي
که برای واجب الوجود
کردیم در نظرگرفتن
علت برای وی محال
«است
از طرفی طبق قاعده
چهارم محال است
که او علتی داشته
.باشدٍ
] یا هیچ کدام از سه حالت نیستیم که بنابر این نه موجودیم BR
و نه ناموجود که این نیز محال است . چرا که شی غير
صفحه 21:
صفحه 22:
چنان که گفته شد واجب الوجود . موجودی است که بودنش ضروری است و نیازی ندارد و طبعا علتی هم
| نخواهد داشت . بنابراین ««هرگاه»» ((هرگونه)) نیستی و عدم برای او در نظر بگیریم دیگر او واجب
الوجود نخواهد بود . چراکه وجودش چندان ضرورتی هم نداشته و زمانی هرچند کوتاه برای نبود او در
. نظر گرفته شده . این چنین موجودی
« واجب الوجود نیست
1 مسئله برای خداوند محال است . علت محال
بودن در نظر گرفتن ترکیب برای ay الوجود همان بدون علت بودن واجب الوجود است . چراکه اگر
برای چیزی جزئی در نظر بگیریم . به این معناست كه بايد شخصی را در نظر بگیریم که این موجود را
محدود کرده است به فلان جزء پس برای او علتی در نظر گرفتیم که او را محدود کرده و بیان شد محال
است که ما پتوانیم برای واجب الوجود . علتي در نظر بگیريم . مانند : یک باره خط با یک نقطه
صفحه 23:
يعنى هيج زمانی نخواهد رسید که او نباشد به ديكر سخن زمانى نيست كه او
اوه ٠ نباشد . جرا که اه واجب الوجود است
خداوند عالم به تمام امور است و علم او انتها و ایانی ندارد و نوع علم او برای هیچ مخلوقی قابل درک نیست علم خداوند . و
این گونه نیست که وی معاذ اه ندانسته و یا دانسته ی خطا داشته باشد ؛ چرا که صورت یاد شده با نامحدود بودن علم او در
تضاد است علم خداوند به معنای درک جدیدی از حقائق نيست و اين كونه نيست كه معاذ الله وى جيزى را نداند و بعدا داراى آن
شود . بنابراين علم به معناى آكاهى بعد از جهالت يا درك جديد در هيج زمانى براى وى ثابت نبوده است ؛ بلكه محال است و اگر
.حتى براى لحظه اى بيذيريم كه او ندانسته اى داشته يعنى نسبت به آن محدود شده و اين خلاف ذات واجب مى باش
خداوند قدرتى نامحدود و بى يايان دارد و قدرت داشتن او به اين معنا نيست كه او براى انجام كارى نيرو و توان صرف مى كند
و | بلکه به محض اراده کردن هر چیزی آن چیز به وجود می آید والبتّه نامحدود بودن قدرت خداوند به این معنا نیست که خداوند .
از آن تغذیه می کند وآن منبع نا محدود است.چرا که وی جسم نیست و صفات مذکور مختص جسم است
صفحه 24:
لولا كان آلهه الا الله لفسدتا : اثر غير از خدا. خداى ديكر يدر نظر بكيريم به آن معناست كه دو واجب
ا ا ا ا ا ل eres
اراده اى برخلاف ديكرى كنند : لزومش بى نظمى و هرج و مرج عالم خواهد بود . در صورتى كه ما مشاهده
-مى كتيم عالم در نظم بسيار دقيقى به سر مى برد . يس يك مدبر و خكيم بيشتر نداريم
| RE emer O Te ORC rTE IE rm e salitt
-نامحدود داریم که در تقابل قرار گرفته و سرانجامی ندارند
ار و et OE ae ee Bad
Peirrowe tenn ap er peen ia Cromer men rong RINE MCE Lh ETO eer mT
000
BAR ل
00 ا
م باشد. پس فرض غلط است و ما یک خدا بیشتر نداریم
| رابطه ی میان ذات و صفات خدا عینیت است یعنی صفات خدا عین ذات او هستند و این گونه نیست که خدائی باشد
بعد صفات را خلق کرده باشد . چراکه این مسئله محال است چه که یا این مخلوقات ممکن الوجودند . که محدودند
fa aps Oo a5 یت ارس سل سس سس سب
oe)
ذات و
صفحه 25:
صفحه 26:
صفحه 27:
1
دوم - موجودى كه حكمت نامحدود 1
هدف خود را از
ER ESRC RIOT TES | Ree RVI
.دوم - رشد مخلوقات بدون در نظر كرفتن علت رشد محقق نمى شود
0 ل ا ee ل tally le
0 ا ا aan
ن نمی برد
Bearer 1
صفحه 28:
این که علت عقل و دانش بشری باشد . که محال است علت
دانش بشری باشد ؛ چراکه دانش بشری محدود است و نمی
تواند رشد انسان را با پیچیدگی تمام مسائلش تضمین کند
نمونه ی بارز آن همین تغییر قواعد و قوانیین حکومت ها و
٠ دولت هاست چرا که اگر کامل می بود نیازی به تغییر نداشت
این كه خداوند مخلوقی را خلق کند که متصل به علم نامحدود
خداوند باشد و بتواند رشد بشر را با تمام پیچیدگی هایش
توسط نقشه یراه علم نامحدود ترسیم کند . نام این مخلوق نبی
است . پس خداوند باید نبی را خلق کند و محال است نبی را
. خلق نکند چون بدون نبی علت رشدی نیست
3
1 Cane ONT
BRO Teer eee ey)
rae erie arn
reve BRNOr OTe Sey)
اشتباه نكردن و در اصطلاح به
0
10111 [1 [ 1 [ 111 ee ee Dee)
Face اا اا ااا ااا Por
كن ها براى هدليت بيهوده خواهد شد و خداوندى كه علم و حكمت نامحدود
0 1111 CC an Yer OON IN | eeED
Peer re
صفحه 29:
oF
۱ و و مه افراد به خشیت الهی.
desea 0 ی es Or دا
نا
پیامبران علاوه بر عصمت و وحی دارای ویژگی هایی دیگر نیز هستند . علم آن ها
کامل است چون معصوم هستند و چون علم کاملی دارند پس هم مردم را هدایت
۳ می کنند هم وعده به مسائلی که بر دیگران پوشیده است می دهند و
«| واسطه ی ویژگی علم و عصمت ایشان هیچ گاه دروغ نمی گویند و هدفشان فقط
بر او را به ما ندهد تمام کار ها ببهوده می گردد و خداوند کار بیهوده نمی
کند پس به انبیاء قدرت اعجاز داده و هر تبی ای معجزه کند مشخص می شود وی
صفحه 30:
تا ار چا ۱ ب 00 0 000
Cee ne Ded ecoler Cer er Rela \2 0
ea at و از RE RRP ees = ۱
نکته : خداوند در هر عصری معجزه ای را برای پیامبران خود برمی كزيد و اين معجزه همسان آن جه بود كه مردم ادعا مى |
کردند . مثلا در زمان حضرت موسی ( علیه السلام ) معجزات وی در باب سحر بود چزا که مردم در سحر پیشرفت کرده |
بودن و در زمان حضرت عیسی ( علیه السلام ) شفاهادن جذامی و زنده کردن مردگان بود , چراکه بشر ادعا می کرد در |
= پزشکی بسیار پیشرفت کرده است ۰ در واقع ابن کار خدا بدان جهت آنتت که عجز بشر را به خود وی ثابت کند |
واما در زمان نبی مکرم ( صل الله علیه و آله ) پشو,ادعا,کود در صنایع ادبی بی نظير است بيلك خداوند قرآن را را ناز ل کر
توضیح : قرآن در لغت به معنای خوانده شده است و در اصطلاح به معنای کتابی آسمانی است که بر پیامبر خاتم
۰ مستقیما از جانب خدا توسط فرشته ی وحی تازل شده است و آن چه موجود است جز کلام خدا نيسّت
و باز هم پس از مدتی مطالب آن کهنه می شود. یا نظرات آن رد می شود و یا تاریخ مصرف آن می گذرد. ولی قرآن دا
قرن ها نه تنها دست نخورده باقی ماندهو هنفة ذانشمندان را به خود مشغول کرده و مطالب آن برای هدا
طراوت است بلکه دبکران را نیز دعوت کرده که اگر می گویید از ناحیه خدا نیست یک GUS مثل"
حداقل ده آیه مثل آن و با یک سوره مثل آن را
+ کردقد آگرمي توانسشند ین مبارزه طلبی را جوا دهتتاتابه الا
.از طرف قر آن در میان pled
صفحه 31:
درس ششم : معاد
پس از آن که توحید و نبوت را بررسی کریم نوی به آق وشیدوزاست تا مسئله ى معاد را بررسی
اما از اثبات معاد نياز است كم زو كك و7 ps ae آ#بدهیم . تا بدانیم چه چیزی گرا
است ثابت كردد: اعفد SS
معاد درلغت به معنای بازگشت و رجوع+کر3 |
همچنین معاد در اصطلاح به معنای با زگشت زندگی ات دراك اسان ( فا دک مخلوقات) است که توسط |
خدائ کب( جل و اعلی شانه )شوت میپکیود
=
AE, Lull cle Sup EET GLY به اوللست که ما وود روح ترا انسان ابید زيم
«روح در لغت به معنای نفس و دویدن می باشد
.همچنین در اصطلاح به معنای پدیدهای از جانب خداست که حیات بخش پدیدههای عالم ماده میباشد
ویژگی ها : مجرد است و شکل هندسی ندارد ؛ بنابراین اجزاء سه گانه ( طول . عرض . عمق ) ندارد | روح
سرچشمه ی تمام احساسات بشری مانند غضب , شهوت . لذت ۰ ترس » درد : امید است | روح درواقع همان
eo eer rere |
صفحه 32:
۱
ی زد ابد موجودات اسح يقاق آن تست وی بای نم ار
در آن محل انسان ها دودسته می گردند آن های که وارد بپهشت ابدی شده و غرق در
لذت می گردند و آن هایی که وارد جبهنم می گردند خود دو گروه می شوند.
Sap See
0 00 rae ere ne)
CY Somes re] Pareto bey eae ees] ee reorder es ا
Peron ie free pyre tp iran pee POLICE Cee errr eevee L
Co has Cian) Bik SF Sat. Sask و ce . oa ds, oa cans Gla ۲ 6
صفحه 33:
همچنین در مسئله oles og پرسش هایی مطرح شده که به اقتضای بحث به برخی از آن ها با ۳۳۲
تن خباوند مزدگان با زنده می کند ؟
سان حك اد ا حي امت تت نك 00
ola UI «las '(كة انتقال روح از جسيمئ به جسم ديك ريس از فرك و بازكشت 3وباره أن ابه دنيا امت وا تنها
ا ا اند ناتخ عقددية أتتقال روح از جسم به جف دراطي اهربا و 2 7
سرانجام تناسخ عقیدة واحدی و
د نذارد) صحیح است ؟
1 پاسخ: عقیده تناسخ بنایر نص صریح قرآن باطل است و انسان پس از مرگ در برزخ است تا قیامت و هیچ راهی برای بازگشت به دنیا نیست ۳
خی |ذا جاء أَحَدَهُمٌ الْمَْتُ قال رَبّْ ازجغون (۹۹) لعلّی أغمل صالخا فیما SG کلاانّها کلمهٌ هو قانلها ومن ورائهم رزخ الی یوم ببْعثُوْ(۱۰۰)
تا آنگاه که مرگ یکی از ایشان فرا رسد. میگوید: پروردگاراء مرا بازگردآنید.٩۹
شاید من در آنچه وانهادهام کار نیکی انجام دهم. نه چنین است. این سخنی است که او گوینده آن است و پشاپیش آنان برزخی است تا روزی که
برانگیخته خواهند شد. | توجه به این نکته قابل تامل است : قال الرضا ( علیه السلام ) : مَن قال بالتَناسْخ فْهوٍ كافرٌ بالله القظيم مُكذْبٌ بِالْجَنّه و التّار
صفحه 34:
2 24
کلمات ابشان اگر
صفحه 35:
3 فا امامت
قیمترین مقیده موه ی امامت است و البته باق و انیس
( سل اه علیه ورآله 609 شانن بتوان ادعا کرد » مهمتزین عق: ای درس
من مات و لم یعرف امام,زمانه مات میت الجاهلیه .۱۱
هركس بميرد وامام زمانش را نشنائته به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است-
اين را با تعابیر متفاوتی در بسیاری از منابع اهل تشبع و اهل تسنن وَارّ شده استٍ و مضمون آن این
اك سنا امام وی ات 5
بنایواین ضراولت شناد "ملاع بها ثابت شد یراجم ار و
مسلم صحیح میملم روج رصن U1) WEVA
«ابونعيم اصفهانی, حلیة الاولیا» ۱۲۹۳ق» TY Foul’
این ای خاصمی cabal GES ۳۰ اقرج ۲ص ۵۰۲
.این حنبل؛ متسد اجه اک راقونچ هت ص۸۸
ابو داوود: متّد.-۱۳۱۹ق»ج ۳ص ۳۲۵
.طیزانی؛ هستد الشاهیین: ۱۴۰۵ق: ج۲: ص ۴۳۷
صفحه 36:
در لغت : امامت به معنای پیشوایی و رهبری است. در زبان عربی, کلمه امام. به معنای فرد با چیزی است که به
او اقتدا میشود. از اینرو. برای امام مصادیقی مانند قرآن کریم. پیامبر اکرم(ص). جانشین پیامبر. امام در نماز
جماعت فرمانده سپاه. راهنمای مسافران. ساربان شتران و دانشمندی که از او پیروی میشود. آمده است.[۱]
لب رف ایس معجم | امقلییسفیألفة ۱۴۰۴اق. ص۴۸/ فسیومی اسامصباح اللمنير. ۱۴۱۴ق. ج ص ۳۲-۳۱ [1]
لمبنمنظور. لسساناعرب۴۱۴اق. ج ۱ ص ۱۵۷/ رلغبلصفهانی اس امفردلتفیغریم اف رآن ۴۱۲ اق. ص ۲۴
0 شر تونیلقر بللموارد. ۱۳۶۱ش. ج» ص ۱۹
. در اصطلاح : رهبری امت اسلامی در امور ee 5 دنيوى wives جانشین امامت عاد فى 0
و أياد كنيدا هنگامیکسهلبولهيمرا ae و سخلآزملیشکرد. يساو )
همه را به طور كاملبه نجام يسلنيد بروردكايش ابه خاطر شليستكروليلقطو] فرمود: مزتو
را بسولیهمه مردم پسیشوا ولمام قرار دادم لبولهیم گ_فتو از دودملنم آنسیز پسیشویانیس رگزیرل
(.[برورهكار ا فرمود: بيما نم ]كه مامتو بيشولييإس طبه ستمكارلن: مووسد
اين آيه در شناخت جايكاه امامت بسيار موثر است . جرا كه خداوند مى فرمايد بعد از ابتلاء ابراهيم
عليه و على نبينا و آله و عليهم السلام به آزمايشاتى كه در آن حال نبى اوالعزم بوده است . مقام امامت
٠ را جعل كرده ايم
يعنى امامت از نبوت و حتى نبى اوالعزم بالاتر است ؛ جرا كه حضرت ابراهيم با داشتن هر دو مقام از
مقام امامت محروم است و هنكامى به مقام امامت دسترسی پیدا می کند . كه ابتلائات مختلف را از سر
ء كذرائده است و آن را آن كونه كه خداوند مى خواسته به اتمام رسائده است
سه
صفحه 37:
یبجر مس الس سحي ال اعت
اختلافات تقسیری با برداشت های متفاوت با نفهمیدی حکمی از احکام آلهی 1
همه تابع کتاب قر آنی است که مجمل است و این کتاب نیاز به مفسری دارق ١
که این گونه اشکالات را بر طرف سازد و گرنه لزوم لغو بودن و بی قائده بودن
٠ کتاب الله را داربم . كه اين مسئله مخال است
و حداقل صرورت وجود مفسری برای ببان احکام آن ثابت است» نا زمان
حیات نبی اکرم ( صل الله علیه و آله ) این منصب را خود حضرتشان به عهده
داشتند اما پس از وی هنوز بسیاریاز احکام مورد افتلاف بوهه ونیاز dy
۰ مفسر دارد عانند : وضوبی که همه فرق مسلیمین محتاج په آن هستند
داعش . بوکوحرام . سلفیت . وهابیت و .... همه نتیجه ی خوانش های متفاوت
از دین به وجود آمدند و بارها مخرب تر از دشمنان اسلام برای اسلام بوده
اند . چراکه باعث ترویج مدلی از دین اسلام شدند که آن را امروزه با نام
بت ری سید
بسیاری از احکام اجتماعی و سیاسی و نظامی اسلام نیز مجمل است و هرکس
می تواند از آن تفسیری به روش خود داشته باشد . و این مسئله به آن معنا
است که نه اسلام دین خاتم است و نه حتی به اندازه ی ادیان دیگر روش
مشخصی دارد و ما ثابت کردیم که دین اسلام آ خرین دین است و بنابر آن
برای تمام حالات زندگی برنامه دارد . بدون وجود پیشوا و راهنما رسیدن به
محال خواهد بود . بنابراین ما قطعا محتاج امام هستیم
۳۳ ۳9
صفحه 38:
one 1 ری
ج- از جهت نكاه مخالفين
د- از جبهت يقينى بودن و مشكوق نبودن
صفحه 39:
آلف- در جهت سند : حدیث غدیر در سند در حد فوق تواتر است یعتی اگر به یک حدیث بقین داشته بأشیم که از زبان
: (صل الله عليه و آله وسلم ) خارج شده همين حديث است .به طورى كه اكثر منابع اهل سنت در مواضع بسیاری آن را
ابونعیم. آخبار اصفهان. die) ص-۱۰۷ ۲۳۵ و چ۲» ص-۲۲۷)البن عبدللبر, الاستیعاب. (ج.۲. صید»۴۶) البن اثير. أسد Ng) salad
صرب۳۰۸) (۳۶۷ و ۲ ص۲۳۳ و ۳ ص۲٩. ٩۳ ۰۲۷۴ ۳۲۱۰۳۰۷ و چ۴ ص۲۸ و هه .۶ ۲۰۵,۲۰۸)_البن حجر عسقلانی.
الاصابه. (چا صیب۰۳۷۲ ۵۵۰ و ج۲ م۰۲۵۷ ۰۳۸۲ ۰۴۰۸ ۵۰۹ و چ۲ ص۵۱۲ و ۴5 صیب*۸) ابیهقی, (صی,۱۸۲) اابوالفرج. الأغلنی,(ج ۸
صی۳۰۷) /بلاذری, انساب الاشراف.( چا. صی۱۵۶) البن کثیر, البدلية و النهلية.(چ۵. صب۰۲۰۸ ۰۲۰۹ ۲۱۱, ۰۲۱۲ ۰۲۱۳ ۰۲۱۰ ۰۲۲۷ ۲۲۸ و
۷ ص۳۲۸ ۰۳۴۴ ۰۳۴۶ ۰۳۴۷ ۰۳۴۸ ۳۴۹)/ذهبی, MAF ao Naz) ۱۹۷) /خطیب بغدادی, (۸. مب۲۹۰ و ۰۷ ص۳۷۷ و ج 1۲
ص۳۴۳ و ج ۱۴ ص ۲۳۶) /ابن قلانسی, تاریخ دمشق,(ج۱» ص۳۷۰ و ج ۲ صی۵» ۸۵, ۳۴۵ و ج۵» ص۳۲۱) ابخاری:(ج۱, ص۳۷۵ و Nz
قسم ۲ رقم 1۹۴)/زرندی حنفی,(صرب ۰۷۹ ۱۰۹ ۱۱۲)البن الأثیر.(ج۴.۱ ص-۳۴۶) البن خلکان. وفیات الاعیان.(ها؛ ص۶۰ و ج۲.
ص۲۲۳) /قندوزی,(۲ - ۰۴۰ ۰۵۵,۸۱-۵۳ ۰۱۲۰ ۰۱۲۹ ۱۳۴ ۱۵۴ ۰۱۵۵ ۱۸۷-۱۷۹ ۰۲۰۶ ۰۲۳۴ ۲۸۴) للبن قتیبه. الامامة والسیاسف.(ج1,
صرب۱۰۹) للبن جوزی. تذکرة الخواص.(ص» ۰۳ ۳۳) /احمد حنبل,(چا. ص۰۸۴ ۰۱۱۹ ۱۸۰ و ۴ م۰۲۴۱ ۰۲۸۱ ۰۳۶۸ ۰۳۷۰ ۳۷۲)و(ج ۵
۰۲۴۷ ۰۳۶۶ ۰۳۷۰ ۴۱۹ - ۴۹۴ و چ۶ ص,۴۷۶)لبن مغازلی. منلقب.(صي ۱۸.۱۶ ۰۲۰ ۰۲۲ ۰۲۳ ۰۲۴ ۲۵. ۰۲۲۴ ۲۲۹)/خوارزمی,
المناقب, (صي۰۲۳ ۰۷۹ ۰۸۰ ٩۵ ۴ ٩۲ ۱۱۵ ۱۲۹ ۱۳۴)/حاکم نیشابوری»(۳» صر,۱۰۹, ۰۱۱۰ ۰۱۱۸ ۰۳۷۱ ۶۳۱) البن سعد.
الکبری,(ج ۳ صب۳۳۵) البن ماجه. سنن:(ج1 صی-۴۳) اابن عبد ربه, عقد الفرید.(ج۵. ص۳۱۷) اشوکانی(ج ۰۳ Nz eget gor] (Vege
ص۰۵۶ ۶۴ ۶۵ ۶۷ ۶۸ ۶۹ ۰۷۲ ۰۷۵ ۷۶۰۷۷)_ لین صباغ. الفصول المهمه.(ص ۰۲۳ ۰۲۴ ۰۲۵ ۰۲۷ ۴ ۷) امتقی هندی,(ج1 ص۴۸ و
ج ۶ صب ۴۰۵-۳۹۷ و چا صب۶۰ و ج۱۲ صب:۲۱ و ج ۱۵ صب۲۰۹) امسعودی,(۲ صب!۱) للبن حجر عسقلانی؛ تهذیب التهنیب.(جا,
ص۲۳۷ و Te ص۵۷ و چ۷. ص ۰۲۸۳ ۴۹۸۰۴۶ انساتی. سنن.(۵. صب۴۵) احلبی. السیره الحلبیه.(چ ۳ ص۲۷۴ ۲۸۲ ۳۶۹) اابن
لبی الحدید. شرح نهج البلاغه,(جا. ۲۶۲-۲۱۷ و ۲ ص۲۸۸ و ۳ ص۲۰۸ و چ۴. ص۲۲۱ و چ. صی.۲۱۷) /حاکم حسکانی.(ج.
صب ۰۱۵۸ ۱۹۰) امسلم.(۴. م۱۸۷۳ افخررازی.(ج ۰۳ صی۶۳۶) انسائی. خصائص امیرالممنین(ص!۰۲ ۴۰ AD AF AT AA GAP
۰ ۰۰۴ ۱۲۴) امقریزی»(۲۲۰) |احمد بن عبدالله طبری»(ص ۶۷ ۶۸) /آلوسی»(ج ۶ ص ۵۵) اترمذی(ج ۵ ص (۵۹)
صفحه 40:
: ب- از جهت دلالت و اشاره متن : مهمترین بحث در |
آبا منصب ولابت و خلافت انتصابی است یا انتخابی ؟و برفرض انتصابی بودن . ولایت در چه اموری جریان دارد ؟1-
آبلليزمقام سختصسه لشخاصیستبا میتسولریسه چند نسفر آنرا گسسترشداد !7۲
جا شکل می گیرد . که باید به چند سوال اساسی پاسخ دهیم
ee بد مقد ات] لاد بت ی
Rares ۱
اده بل eae 35
Gr 65 (NUE at 4 ا 5
أبو بكر عبد الله بن عثمان عمر بن الخطاب عثمان بن عفان على بن أبى طالب طلحة بن عبيد الله الزبير بن”
الرحمن بن عوف سعد بن مالک (و هو سعد بن أبى و اص) العباس بن عبد المطلب الحسن بن على بن أبى طا
على بن أ طالب عبد الله بن العباس عبد الله بن جعفر بن طالب عبد الله ين مسعود عمار بن ياسر أبو ذر جد
بن رافع الأنصاری سمرة بن جندب سلمة ب
سهل بن سعد الانصاری عذیین خاتم الطانی تابت 6 39۳0000 kal لعب بن عجرة الاي
.الأنصارى هاشم بن عتبة بن أبى وقاص الزهری المقداد بن عمرو الکندی عمران بن حصین الغزاعی عمر بن آبی
از زنان :فاطمة بنت رسول الله. صلى الله عليه و آله و سلّم عائشة بنت أبى بكر أمّ سلمة أمّ المؤمنين أمّ هانى بنت؛
بنت حمزةٌ بن عبد المطلب أسماء بنت عميس . ( البته تعداد روات غدير به ٠٠+ تن از صحابى مى رسد !!!)
صفحه 41:
ما برای فهم یک کلمه ای که مورد اختلاف معنایی است در هر زبانی باید به لغت شناسان آن مراجعه کنیم . مثلا برای فهم کلمه ی
ء ژرفا باید به لغت نامه دهخدا و عمید مراجعه کرد
براى فهم كلمه ى مولا نيز به دور از تعصبات , بايد به لغت شناسان عرب مراجعه كرد تا معناى كلام نبوى ( صل الله عليه و آله |
* وسلم ) برای ما مشخص كردت |
در باره ی کلمه ی مولا ۴۲تن از ادبای به نام و مشهور عرب که کسی در ادبیات جلوتر از آن ها نرفته است و قریب به ۳۸ تن از
: آنان سنی مذهب هستند . تصریح کردند که کلمه ی مولی معنای اولی (برتر) را می دهد
محمد ب انم ساکلبی/ ۲ بو ید هسب اب فصاری)سلخوو ۳ - بو عبیدة بسوٍتنی)_لصری| 1-۴ لخفش/
_علم۶-مبزد./۱۷- محمد للزجاج./۸- بو بكر لب اْبایی/۹- | لسچستلنی) امزیزی
عبد لله للرملنی)۱۱- بو اس قصر سلجوهری) ۱۲ بو ٍسحاقاتلیسابووی) ۱۳ بو احسرع لیس وأٍحمد ا لهلحدی 10
لبو ااحجاج lI VDoc بو عبد الله للؤوينى) لبو زکر با التلشيبانىا تب ريزى) -١١/ الحسينقراء بقوع 24
“جار الله للمخشرى 4 لأبو القرج لبر اجوزى ٠ الأحمد لك رواجكى ٠ "نظام لنيسابويى) ۲۲ -لبو سم قرشم قصیب 18
شم ینس بطلبواجوزی/۲۴-اسافاضیت اصر [ ابرم لبیضاوی۲۵ سل حسلبوی لسمیی ۲۶ -متحمد عبد ا قادر للرازوى 3
a we VA gaia | dood Idle. بسولٍحمد اسشسفی/ ۲۹ -عنمو foe J ace زوین 27
شيخ نور bab صتباغ ا سمل اکی/۱ ۳ -جادال لحم ]مد Ley pen oL iN (ceed | واعظ ا لكاشفى 30
بو اسلسعود بومجمد اادمادی/۴ ۲سسعید اساحلبی/۳۵ ۱ -لشیخ شهپاباادیرا اخفاجى| شيخ سليما نهمل 33
۰ملاجار اسلله له آبادی/ ۳۸ م خب سیر لفندی/۳۹-جمد wef (cil لارحیم بسچبد اساکریم- 37
وشید اسنبی] ۴ -اسلننید مژمیسیعسوهومسلشبلنجی 41
صفحه 42:
حجر مکی به این مسئله توجه نداشتند که اولویتی که برای پیامبر خاتم ( صل الله عليه و آله وسلم ) مطرح است به تصریح قرآن
.95 در آیه ی ۶ سوره ی احزاب . غیر از اولوبتی است که برای افراد عادی مطرح است
oii 4 آنفسهم... پیامبر نسبت به موُمتان از خودشان سزاوارتر است .
٠ (اراده پیامبر درباره تصرف در جان و مال آنها بر اراده خودشان مقدم است )
پس همان گونه که ردیف اولویت نبی اکرم ( صل الله عليه وآله ) رديف اولويتى است كه به فرمان خدا . اجازه دارد حتی در جان های مومنان
تصرف کند و مومنان حتی در بخشیدن جان خود نباید مضایقه کند به طریق اولی و قطعا در مسائل دیگر فرمان پیامبر مقدم است در تمام
٠ امور ( یعنی همان معنای اولی به تصرف )
+ پس معنا و نوع ولایت نبی اکرم معین گردید که همان معنای اولی باالتصرف است
اما در باب امیرموستان چگونه برای ایشان این مقام ثابت است ؟
غدير ياسخ اين سوال نيز مشخص مى گردد
من كنت مولاه ( هركس. كه من برتر از اويم ) فهذا على مولاه ( يس اين على مولاى اوست )
٠ اين فا بنابر نظر همكان معناى ربط مى دهد يعنى همان نوع برترى اى كه براى من ثابت است . برای علی نیز ثابت است
٠ و ما ثابت كرديم بنابر نص آيه ى شريفه ييامبر اولى باالتصرف است . يس على ( عليه السلام ) نیز اولی بالتصرف است
ثانیا - ما شاهدى بر ابن مدعاى خود داريم كه بيامبر قبل از بيان اين جمله سه بار از مردم اقرار كرفتند . تا نوع ولایبت ایشان که اولى
باالتصرف در امور است فراموش نشود: الست اولی بالمومنین من انفسهم ؟ آیا من نسبت به جان هاى مومنان نسبت به خودشان اولويت
الخارم Sees : من کنت ... بنابر این شخص نبی اکرم به این مسئله اشاره کردند
صفحه 43:
Peers |
به واجب تعالی نیز همین است . و تنها کسی که حق ولایت را در اين عالم
دارد . خود خدا است . حتی قر آن کریم به این موضوع بارها اشاره کرده
است با تعبیر وله ملک السماوات والارض . در واقع اين تعبير یعنی پادشاهی
آ برای خداست . ( و نه شخص دیگر)
کرامتی که دارد از فضل خویش
بنابر حکمت و مصلحت می بخشد , در بخش گذشته ثابت کردیم Sag |
مختص خداست . حال اگر همین خدا در وحی خویش به نبی خویش با آیه ی
النبی اولی بالمومنین من انفسهم وی را مسئول و حاکم قرار دهد . آن گاه می
توان گفت نبی از جانب الیهی حاکم امور است و ولایت وی چون امتداد ولایت
«خداست . پس بی اشکا
۳ 5 /
چون ابت کردیم ولایت امری است که فقط برای خدا ثابت است . و بنابر
حكمت امحدود آن وا به نی نیز اعطا کرد حال اقا باشد حاكم و
به سراغ همان خداوند حكيم رفت . و
جون ثابت كرديم ولايت داشتن فقط از راه اثبات طريق الهى آن ممكن است بنابر اين
اشخاص غير از على ابن ابى طالب عليه السلام اكر بخواهند ولايتى داشته باشند بايد
.از امتداد ولایت خدا به آن پرسند
Loot | دانند
صفحه 44:
بعد از بررسی هر چهار مقدمه در دلالت حدیث غدیر به اين نتيجه مى رسيم كه:
امامت منصبی است که فقط خداوند می تواند آن را به اشخاص بدهد و این مقام فقط برای امیرالم وم
استچراکه او طبق حدیث غدیر امام و والی مردم است و گستره ی ولابت او در تمامی مسائل د8
اخروی می باشد . چنان که او اولی بالتصرف است .
ج - حدیت غدیر از دیدگاه مخالفین :
گرچه هر آن چه که به.آن استناد کردیم . منابع اهل سنت بود ولکن برای بررسی بیشتر کلماتی را از بزرگان
اهل سنت راجع به واقعه ی غدبر خم می آوربم :
شا ول آ: بلاغ : در روز پنجشنبه, ۸آذیالحجه, جبرئیل امین بر پیامبر اکرم صلی ال علیه و آله۱
نازل شد و آیه شریقه «یا ها الرسول بلغ ما آنزل |لیک من ریکو
cage ail Gf oI القَوم الکافربق>(ماتة؟ تلاوت کوقز( کت به: واعتی تیش بو رى. ۱۳۸۸
حسکانی. [بی تاأ؛ ج ص ۲۰۰/ ابن کقیرا ۲ Te ص /١8 خطيت”بغدادى. [بى نا]. ج8. ص .09٠١ 9 \
- دیدگاه مغازلی در اختصاص,این مقام: آبن مغازلی, در مناقب می نویشه:۲ / \
خدیث ندیر حدبث صحیحی است که خدود صد نفر صَحانی که عشره مبشرة ثیز از آن جمله است آن را از
خدااص ) روايت كرده انيد اين حديث ثابت است وایرادی بر آن واره تست واین فضیلتی است که فقط
حائز آن شده و هیچ کس در این فضیلت با او شریک نیست.(مناقب ابن مغازلی ص ۲۷, حدیث۳۹)
- دیدگاه عبد المقصود مصری تقریظ الغدیر : حدیث غدیر بدون شک, تی است که دستخوش باطل نمی
فروزان و درخشان است ,چون روشنایی روز و آن یکی از حقایق خروشنده الهام است که از سینه پیامب
برآگنده گشته تاارزش دنت پرورده) برادر و بر گز بده خویش در مبان امتش را معلهوم کنتت7(القق 0 مقدمه <
صفحه 45:
: ذ <ازجدهت يقيد دن شکوک تبودن
بررسى اقوال بزركان اهل سنت به خوبى اين مفهوم را مشخص كرد كه واقعه ى غدير از تمام ججهات يقينى است اما ب
به بقين بايد كفته شود شك در مورد یک روایت از پنج جهت صورت می گیرد . که تمام صور آن باطل است
امير مومنان ثابت و برای دیگران غیر ثابت است
. اولا - از حهت سند: که با بررسی فوق تواتر بودن حدیث غدیر در آن شکی نیست
انیا - از جهت وثاقت ( راستگوبی ) راو بان به صورتی که احتمال دروغ در روابت نرود.: که با بیان ۱۵۰ تن از صحابه این احتمال
. به صفر مى رسد و محال وقوعى است كه روايت غدير دروغ بوده باشد 5 |
ثالنا - از جبهت تحريف واقعه : كه با بيانات متعدد از صحابه ى نبوى ( صل الله و آله و سلم ) و شرح هاى متعدد عالمان اهل سنت |
بر يى مسئله ى واحد اين احتمال نيز از بين مى رود . جرا كه همه بر فرض قضيهى واحد ( ثبوت روا غدير) شروع به سخن
کردند و اگر واقعهى غدير تحريف شده مى بود امكان نداشت ابن عدهى كثير از مخالفين همه ناظر به وقوغ.آن شروع به بحث |
ا
,شک بی معناست
خامسا- از جهت ضعف متن و
بر ا ale Cee on tty ۳
خطبه ازاجهات بلا ت و فصاحت اشکالی نداردبلکه از این جهت بی نظیر است و اصلا امكان ندارد به غير از بیان نبوی![
۱( صل الله علية و آله و سلم ) بتواند چنین فصیح و بلیغ سخن گفته باشد \\
صفحه 46:
آ(آیه ۳۳ سنوّره احزاب)
]بزداید و شمارا پاک و BIS Fo PSY
ce pal لغتشناسان؛ برای انحصار ۱ ی 1
است واین مقأم پاکی فقط.برای اب
جا که اراده ی خدانامجدود است پس بردن گناه شامل تمامی شرایط برای آنان می گردد بعنی
مان و مکان و سن و تکامل و ورود به دنیا و ... برای ایشان مطرح نیست و آنان در تمام شرایط پاکند.
| | ممکن اشت گفته شود گه زجس فقط بر پاکی از گناه اشاره دار ين آمکان سهو و نسیان برای آنان مطرح"است
| کهدر پامتخمی گونیم:«لرجی» (پلیدی) به دلیل ایّنکه با الف و لام|آمده است. شامل اه رگونه پلیدی فکری[و
عملی میشود و سهئو و نسیان نیز از اقسام پلیدی اند . چرا که آن,ها اموری عدمی هستند و
امری که از عم باشد تعلق دارد و اما اگر گفته شد که مصداق اهل بیت کیستند ؟ در پاسخ
بسپاری از صحابه. مراد از اقلبیت زا علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و سین(ع) داتستهاند انس بن مالک:
۱ ابوسعید خذری: ام شلمه, إبشه ells ach دنه مر سود و دا إبن نظر معتقد
صفحه 47:
رین اه برا اثبات عام ائعه (علبيهم السلام) رجوع به خود اشان است و جون ثايت شد إيشان
. نه برای خود مقام تراشی می
fl کائن حتی شامل تقدیراتی از غلائق است که اتفاق نمی افتد.)
بسحار لاور اساجامعة لدرر خبار للم افلهار علیهماسلسلام. جلد ۲۶ , صفحه»۱۱و بسصائر للیجانتف]
ف ضات لآ امحمد علمهم اسلسلام. جلد۱. صفحه ۱۳۷
وجون از امام هادی که او نیز معصوم است در زیارت جامعه کبیره که عالی ترین اسناد را داراست.
الكل تداد كليم تور واحد (تعنى همه ياهل بيت بك تورئد ٠ بس اين نقام مختص امير مويتان و و
3 فى
wits te eis ale a 9 ( الأمالی (للصدوق) , جلد ۱, صفحه ۳۰۷)
ule Golo plole |[ السّلام فرمود:ای ابو بصیراما درخت دانایی هستیم.ما خاندان پيامبریم
جبرئیل در خانه ما فرود می آمد.ما خزانهدار علم الهی هستیم.ما معدنهای وحی پروردگاریم.ه رکس-
۱۳3۳۹5 نر شار اند واه نت اتف رای کدی ید شوم آ رای ود ز تحاران ات
صفحه 48:
ائمه علت وجودی تمام ممکنات در تمامی اعصار و امکنه هستند . همان گونه که در حدیث
: شریف کساء به سند صحیح از زبان خداوند عزوجل بیان شده است
قال له عرَوحَل:یاملانکتی ویاشکان سَماوا
منیرً ولا شفساً مْضیه ولا فلکا یدوز وَلا بحرا بجری ولا فلکا بشری آلاًفی iN hb ALS
الّذِينَ هُمْ تَحْتَ الكساء
پس خدای عزوجل فرمود: ای فرشتگان من و ای ساکنان آسمانهايم براستى كه من نيافريدم
آسمان بنا شده را و نه زمین گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلک چرخان و نه
شتی در جریان را مگر بخاطر دوستی بنج تن اینان که در زیر کسایند
سيلة ما خذا دكا دائسته شد تبارى و تعالى.و محمد برده دار خداى تبارك و تعالى اسك
بعبادتنا عبد الله و 'لولانا ما عبدالله '". (كافى .ج١.ص 097
ارت جامعه کبیره بیان می شود آشاره بدان دارد که ورود اهل
قا پس آن ها نیازی به کسب کمالات
أن کر
شما را | به صورت ] نورهايى آفريد و كرداكرد عرش خود . قرارتان داد تا اين که به واسطه شما . بر
گذاشت . پس شما را در خانه هایی قرار داد که خداوند . رخصت داده است که بزرگ داشته شوند و
الدع نفد تور
صفحه 49:
ry
مومس
۳
د سح
اراس (اح
حر
سس
اكراكراح
me te fh om
هك كر
صر دح
۵ سل ( | ۵سا
اب شمه ف ones ٩
m=
الاح كدر
=
۳3
5
أن رسيده است كه معرفتى هرجند اجمال خضيت به جهارده معصوم عليهم السلام بيابيم
حال نوبت به آ
صفحه 50:
ذکر چند نکته قبل از پاپان :
۱-سعی شد تا تمامی اصول عقائد با دقت هرچه تمام تر از جهت عقلی و نقلی مورد بررسی قرار
منکر کاستی ها و نقص های آن نیستیم . امید که به توفیق الهی نقص های آن نیز برطرف گردد.
۲- سعی شد تا حد امکان از سنگینی و پیچیدگی کلام پرهیز کنیم . تا این مطالب قابل استفاده همگان |
گرد و البته قالب این مطالب برای سنین ۱۶ -۲۴ سال تهیه گردیده است. |
۲- شخصی که می خواهد این مطالب را ارائه دهد . خود بايد حد اقل چند دوره ی کلامی را پشت سر
گذاشته باشد و اگرنه از پسپ تبیین آن بر نخواهد آمد.
۴ -این طرح بر اساس بنیان فکری علامه مصباح یزدی ( نفسی له الفدا ) و کتب ایشان از جمله آموزش عقا
و خداشناسی و... تهیه گردیده است . هرچند در ضمن آن به کتبی نظیر تبیین براهین اثباتک خدا آیت AN
جوادی و الغدیر مرحوم علامه امینی و همچنین عبقات الانوار مرحوم میرحامد حسین و همچذ
المیزان مرحوم علامه طباطبایی (علیهم الرحمه ) و ... نیز تمسک کردیم.
ای ی هی ی ی ۱ ی 0 ۳
کی تم با وی زا ول فص ل
۶- امید است که توسط این طرح اشخاصی که در ابتلائات فکری آخر الزمان قرار گرفتند . به سر منزا
مقصود برسند.
۷- آن شااللّه این طرح مورد قبول حضرت صاحب الامر اروحنا لتراب مقدمه الفدا واقع گردد.به امید ن
اتمام :شب دوم رجب المرجب سال۱۴۴۰ قمری .