صفحه 1:

صفحه 2:
سعدى

صفحه 3:

صفحه 4:

صفحه 5:
© اسان

صفحه 6:
2۴ الا دی درانارش به ور کلستان ووستان پر ی 1 ای ار رورس را ی توت با اس اد ازر وهای گوناگون تربیتی مخاطبان خود رابه اخلاق نیکو سوق دهد وازاخلاق پات دورماید وی به ای ‎brood eee sere‏ درزندگی به کار ببر چرا که(نیابی به ازوی نصیحت گری). ۰ سراتبر پوستان وکلستان سعدی سرشار اراخلافانی اسب که بیشران برگرفته از قرآن کریم است وبرهرمسلمانی واجب است شخصیت اخلاقی خود را به آنها زینت بخشد,مواردی چون,راستی,درستی, قناعت, مناعت,صبوری, سخاوت, خرسندی,بی نیازی,متعهد به پیمان,رعایت حقوق

صفحه 7:
بیت پژوهی خواست سعدی است.

صفحه 8:
Cw YY ‏افكان وضرورت‎ * 1 امكان نري

صفحه 9:
0ت تربيت:

صفحه 10:
۶ هدف غایی:

صفحه 11:
© تقد های مبانی هدف های میانی تربیت احلافی ارنگاه سعدی را ‎Wo‏ توان به هدف های اخلاقی درحوزه های اخلاق,فردی,اجتماعی,سیاسی,خانوادگی تقسیم کرداما با چشم پوشی ازچنین تقسیمی می توان گفت که سعدی برآن است که همگان فرد با کرو بای ارر رل ا اتب سل سای افیا ار شوند ویه یمن این پیرایش وآرایش,جامه,تقوابرگیرند وراه درست تا تا * سعدی ضمن شرح بسیاری از ویژگی های مثبت ومنفی اخلاقی خواسته دربوستان وگلستان به تقویت ‎wo‏ پردازدوآن راامری نسبی ودارای مراتب می شمارداز اين رو مبان تقوای صالحان وعارفان فرق سی گدارد:

صفحه 12:

صفحه 13:
*.اصل مراقبت:مراد سعدی ازاین اصل آن است که باید پیوسته کوشید تافطرت پاک,همچنان پاک ونیالوده بماند ونیزلازم است همواره مراقب بود وغبار هرگونه لغزش را ازآینه وجود زدود که غفلت ازاین قاعده موجب رسوخ صفات ناپسند درفرد می شود وچون چنین شود زدایش زنگارازآینه دل دشوارخواهد شد. *.اصل تدریج:حصول صفات اخلاقی مطلوب, وهمچنین رهایی ارستا ااتانی تامطل کار مت ی هد بل کی که ایا ار به این مهم دست یابد, نخست باید ثبات قدم پیشه کند وضمن پایبندی به ‎Lol‏ مراقبت,درآینه دل تامل ورزد وبکوشد به تدریج یعنی آهسته وپیوسته صفات مذموم را ازخود بزداید وصفات پسندیده را جایگزین آنها سازد.

صفحه 14:

صفحه 15:

صفحه 16:

صفحه 17:

صفحه 18:
0 2.جوانی:سعدی به جوانی وجوانان توجه زیادی کرده است ودربوستان وكلستان زياد تاكيد كرده است.نكرش سعدى به دوره ى جوانى زندكى واقع بینانه است,یعنی به مقتضيات جوانى توجه داردواز جوانان انتظارندارد چنان مردی کامل که سرد وگرم دنیا را چشیده است رفتار کنند؛دراین حال وی ازجوانان می خواهد دوره ی جوانی را دریابند وعمر خود را به بیهودگی وهوس ‎wily‏ سپری نکنند.سعدی به جوانان می گوید دریی بلوغ فکری خود باشند.حرمت پدر ومادر راپاس دارند وبدانند که اگررفتارشان با والدین چنان که باید نباشد نباید انتظار داشته باشند فرزندانشان باآنها پسندیده رفتار کنند؛‌جوانان باید عقل وادب پیشه کنند وازهوی هوس دوری کنند ودرزندگی زناشویی صبر داشته باشند ودرزندگی اقتصادی به اعتدال رفتارنمایند.

صفحه 19:
عوامل 7 انسانی * 1.ورانت:

صفحه 20:
*.مجیط انسانی:سعدی برخلاف کسانی چون اخوان الصفاء فارابی, جاحظ ازتاثیر محیط طبیعی بر تربیت وشخصیت افراد یاد نکرده است؛اما محیط انسانی رادرتربیت موثر می شمارد,ورشرح این محیط ,ازعوامل انسانی یعنی پدر, معلم,همنشینان یاد می کند. * الف)پدر: سعدی,پدررامهمترین عامل تربیت می داند که از آغازمرحله تربیت پذیری کودک باید مراقب اوباشد ومحیط آرامش وآسایش وی را فراهم سازد تا چشمش به دیگران نباشد.پدرباید ازآغاز در اندیشه آموزش فرزند وغمخوار اوباشد واوراخردمند وپرهیزگاربارآورد ومراقب باشد به لغزش های جنسی دچارنشود.برپدراست که فرزند را نازپرورده نکند وچون سنش اقتضا کرد به اوپيشه ای بیاموزد تا درآینده بتواند برخودمتکی باشد ودست نیازنزد دیگران درازنکند.

صفحه 21:
بامعام:سعدی نقش تربیتی-آموزشی معلم را می پذیرد ودرحکایت های بوستان وگلستان ازمعلم یاد می کند.اما وی برخلاف کسانی چون غزالی,قابسی,ابن سحنون به آداب و وظایف واخلاق وشرایط وجایگاه معلم ومعلمی نمی پردازد.اشارات سعدی درحکایاتش به معلم یا معلمی بیشتر برای نتیجه گیری های اخلاقی است. * ج) همنشینان:دوستان وهمنشینان ازجمله عوامل غیرمستقیم تربیتی اند.سعدی درشرح تاثیرپذیری دوستان ومعاشران ازیکدیگرمی گوید:هم کمال وخصال دوست نیک,ازراه محاکات وتقلید به دوست هرچند فرومایه باشد منتقل می شود وهم کاستی ونابایستی دوست بد در دوست گرچه فرشته خوباشد اثر می گذارد واوناگذیررفته رفته فرشتگی را ازدست می دهد ومانند دوستش فرومایه می شود.سعدی پیشنهاد می کند ازمصاحبت بانادان پرهیزشود.سعدی همنشینی با نااهلان را شایسته نمی داند حتی اگر صفات ناپسند ایشان درفرد اثرنکند وی را بد نام می کند.

صفحه 22:

صفحه 23:
2 2.تربیت اجتماعی:سعدی ازروابط گوناگون انسانی سخن به میان می آورد ‎a‏ ال ل او توا مر راتس سا سرام رورا اس وال یووم ره *.تربیت اخلاقی-عرفانی:سعدی دربوستان وگلستان پیوسته درپی تربیت ‎ener rl reniyT ese is (ers‏ ۷ ‎pall‏ کار را در ‎elec ec‏ هاد ای ونلاس ی کند با استاد از یات سل بطم وسرآرا رکه عو را محاطیا سس الا کش زاین روار سوت ازمعقولاتی جوز تویه دک قکر وید رصافنامی سنا ساب سیم سکرراحلا ی سالک اباب دی مر ‎a:‏ ری ار کی عانشی باه در ات وار عارفانی جون ای بسطامی,سهروردی, جنید, شبلی, المصری, روزیهان شیرازی,داوود طایی نام برده است.

صفحه 24:
۳ 8 9)

صفحه 25:
‎٠‏ 1.مباحته ومناظره: درمباحثه,دوپاچندنفر؛ متن درسی واحدی رامبنا قرارمی دهند ويس ازمطالعه فردى,مطالب مطالعه شده را براى يكديكربازكو مى كنند وبه تحلیل وشرح مطالب می پردازند. سعدی این روش آموزشی رانیک دانسته ومعتقد است که علم,بی بحث ومباحثه پایدار نمی ماندوازیاد می رود. مناظره غیرازمباحثه است.درمناظره هم نوعی بحث علمی صورت می گیرد اما هدف,رد واثبات مطلبی مهم است.سعدی مناظره را جدل نامیده است وازجمله درباب هفتم گلستان به مناظره خود با یکی ازدرویشان پرداخته است.سعدی گاه وبه اختصار تمام به برخی ازآداب واخلاق مباحثه ومناظره می پردازد مثلا؛سخن طرف مقابل را نباید برید؛نباید ازچیرگی برطرف مقابل پا خوش سخنی وقدرت استدلال خود مغرورشد؛ازاینکه در رویارویی علمی با دیگران عیب ونقصی ازما آشکار شود نباید بیم داشت؛نخست باید به سخن طرف مقابل نیک گوش داد آنگاه پاسخ گفت؛هدف مناظره ومباحثه باید رشد عقلانی وعلمی باشد,نه فضل فروشی. ‎

صفحه 26:
*ستفاده ازداستان وتمثیل:سعدی دریوستان وگلستان ازاین روش بیش ازدیگر روش ها بهره برده است.وی مانند کسانی چون مولوی واخوان الصفاءازراه نقل مطالب درقالب حکایت,کوشیده است به طور غیرمستقیم اخلاق وعادت مخاطبان خویش را سازوار با مفاد تربینی-اخلاقی حکایت خود تغییردهد واصلاح سازد. * 3.استفاده ازيند وموعظه: سعدی درگلستان(باب دوم,حکایت یازدهم)به صراحت از به كاركيرى اين روش وكاربرد تربيتى آن یاد می کند.وی درسراسرپوستان وكلستان ازخودء.سيماى واعظ واندرزكويى جيره دست نشان مى دهد كه بيوسته دريى آن است كه درقالب نثرونظم وحكايت ومثل وخاطره ونقل قول بزرگان,مخاطبانش رانصیحت کند. او ازآنان می خواهد نصایح پدرانه اش را گوش گیرند.سعدی درپایان دیباچه گلستان می گوید:مراد ما نصیحت بود وگفتیم.اين مایه عنایت به بند واندرر ازان روست که سعدی

صفحه 27:
* اندرز را دراصلاح اخلاق مفید می داند وآن را ازابزارهای امربه معروف ونهی آزمنکر می شمارد.وی معتقد است اصولا نصیحت,باب نخست سوق وننبیه سعدی دربوستان وگلستان ازتنبیه وگاه تشویق سین گفه اس ازمعی سحنان اوبرمی آید که طر فداراععال تبیه بدنی است.وی با بیان حکایت معلم مکتب دردیارمغرب(گلستان,باب هفتم,حکایت چهارم)می خواهد به خواننده القا کند که معلم ومربی برای حفظ سندیت خود باید تندخو وخشن باشد وباکی نداشته باشد وهرگاه لارم شد شاگردان را سب بدنی کند چرا که اک معلم بترم خوباشد وحلیم, کودکان گستاخ می شوند وبه مدرسه نمی آيند ودر

صفحه 28:
*,برسش وپاسخ "پرسش ازسوی کسی که نمی داند ویاسخ كج !مس عرو اس ناساس زبس( راه نادیده بی کاروان رفتن ودارو به گمان خوردن خلاف راه صواب واراییت»ه صاحیان خر ب دور است الب سوال ارس فصل فروشی مطرح كردن خود.وقت گذرانی وبرای اطلاع ازامورشخصی دیگران باشد بلکه باید برای دستیابی به معرفت وکمال باشد وبدین سبب آنجا که سوال کننده بدون سوال وبا صبر وسکوت جواب خود را ‎se‏ يابد نیازی به سوال نیست.

صفحه 29:
الهىإدانى که نه به خود به این روزم! ونه به کفایت خویش شمع هدایت می افروزم! ا 6 ا | ‏ا‎ 0 0 2 ver Vinge root t-) ‏توبه من به توفيق تو.شكرمنن به انعام تو,‎ ۱ eC eee گرفضل تونباشد.من برچه ام؟

صفحه 30:

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
10,000 تومان