صفحه 1:
صفحه 2:
هر اثر نمودار دارائی موثر خود است . لذا همانطور
که - حق سبحانه - صمد حقیقی . اعی وجود
مطلق غیر متناهی است کتاب او نیز حافل جوامح
کلم نوریه خارج از حد و عد و احصاء است : قل لو
كان البحر مدادا لکلمات ربی لنفد البحر قبل آن
تنفد كلمات ربى و لوجتتنا بمثله مددا و لو ان ما
ى الارض من شجره اقلام و البحر يمده من بعده
سبعه ابحر مانفدت كلمات الله ان الله عزيز حكيم .
صفحه 3:
9و چنانکه الله تعالی نور کل شی است و
هر چیز بدو شناخته می شود که :
9الله نور السموات و الارض و عرفت الاشیا
بالله کتاب او نیز نور و تبیان کل شی
است : : فامنوا بالله و رسوله و النور الذی
انزلنا و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی
و هدی و رحمه و بشری للمسلمین و کل
شى احصيناه فى امام بين .
صفحه 4:
9 کلمه مبارکه کل شی که انكراتست . جيزى را
Oe aie ee EN ae
قران تبیان: ان تباشد .ولی قرآن ن در دست
انسان زبان فهو . تبیان ن کلی شی و زبان کلمات
لله بى انتها اسث . این انسان زبان فهم راسخ
در علم است : و الراسخون فی العلم یقولون
امنا به . لكن الراسخون فى العلم منهم و
المومنون يومنون بما انزل اليك .
صفحه 5:
: ن اسرار کلمات آن جوامع
کلم آیات أن خزائن » سوره های آن مدائن
حکم ؛ مدخل آن باب رحمت بسم الله
الرحمن الرحیم وقف خاص مخلوق فی
احسن تقویم واقف آن رحمن و موقوف
علیه آن انسان است.
صفحه 6:
حقایق کلیه الهیه و جامع حکم علمیه و عملیه
عینی است بدون اینکه هیچ اصطلاحی از
اصطلاحات فنون علوم را بکار برده باشد بلکه
به صورت طبیعی و سیاق عرفی و عادی عربی
#تحدى براى ابد مى فرمايد :
صفحه 7:
“قل لعن اجتمعت الانس و الجن على ان ياتو بمثل
هذا القرآن لاياتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض
ظهيرا .ام یقولون افتریه قل فاتا بعشر سور مثله
مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم
صادقین . فان لم یستجیبوالکم فاعملوا انما انزل
بعلم الله و ان لا اله الا هو فهل انتم مسلمون .و ان
كنتم فى ريب مما نزلنا على عبدنا فاتوا بسوره من
مثله و ادعوا شهداء كم من دون الله pes ol
صادقين . فان لم تفعلو و لن تفعلو فاتقوا النار التى
وقودها الناس و الحجاره اعدت للكافرين .
صفحه 8:
٩قرآن را به صورت طبیعی و سیاق عادی و عربی مبین . بدون
اعمال اصطلاحات صناعی با اعلام تحدی طوری نازل فرموده
است تا خامل و نبیه ء و عامی و فقیه و بدوی و مدنی هر یک به
مراتب خود از آن بهره برند و هیچ كس در كنار اين سفره الهى
بی طعمه نماند ؛ چنانکه تعیین اوقات را به امارات طبیعی اعنی
امر واقعی حقیقی تکوینی 7 ارجاع فرموده است نه صناعی تا
همه کس را بکار آید . و در عین حال به تعبیری تادیه کرده
است که معجز هر ذی فن یکفن در صناعت است . فرمود :
پسئلونک عن الاهله قل هی مواقیت للناس والحج . لذا از عترت
مروی است که الصوم للرویه و الفطر للرویه مفاد ایه اینکه ترا از
هلال پرسند . بگو هلال میزان اوقات برای مردم است.
صفحه 9:
و حج و فرمود : وکلواواشربوا حتی یتبین لکم الخیط الابیض
من الخیط الاسود من الفجر ثم اتموا الصیام الى اليل. و
ملاک را صبح صادق قرار داده است که تشخیص ان برای
همه میسور است چنانکه از یتبین مستفاد و روایات اهل
بيت عصمت و وحی بدان مائور است و تفصیل آن در دروس
معرفت وقت و قبله راقم مسطور است . و فرمود : اقم الصلوه
لدلک الشمس الی غسق اللیل و قرآم الفجر ان قرآن الفجر
کان مشهودا . اين کریمه ناطق مواقیت پنجگانه صلوات
یومیه است که از زوال شمس از کبد سما تا انتصاب لیل
ظهرین و عشائین را است و فجر صلوه صبح را .
صفحه 10:
#و فرمود : و هو الذی جعل
لكم النجوم لتهتدوا بها فى
ظلمات البر و الحر . و فرمود :
ود الدى جعل الشمس ضياء و
القمر نورا و قدره منازل لتعلموا
عدد السنين و الحساب .
صفحه 11:
و بر این دآب و منوال ۰ رسول اکرم (ص) اوقات ظهرین را بر مينا
امارت طبیعی از روی سایه دیوار مسجد مدینه به طرز بدیعی
معین فرموده است که هم برای عامه مردم در تعیین اوقات
ظهرین دستوری سهل التناول بوده باشد .و هم برای مقال
Ball بوزجانی »ریاضی دان بزرگ اسلام. اصابع قبله مدینه
طیبه تنها معجزه فعلی باقی رسول الله است که بدون اعمال
افات نجومی و قواعد هیوی و یا در دست داشتن زیج و دیگر
منابع طول و عرض جغرافیایی . آن را در غایت دقت و استواء
تعیین کرده است و به سوی کعبه ایستاد و فرمود : محرابی علی
المیزاب.
صفحه 12:
الگوی استنباط شکل ظلی گردد . و هم ملاک
Ub pas به اقدام و قبله مدینه » آنچنانکه
پیغمبر (ص) به سوی آن نماز خوانده است ف تا
امروز به حال خود باقی است : و دانشمندان
ریاضی نامور . چون ابوریجان بیرونی به قواعد
ریاضی . قبله مدینه را چنان یافتند که رسول
الله بدون انها يافت . و این ممکن نیست مگر به
يووحى العام ملكوتى .
صفحه 13:
علامه ابوریحان بیرونی در قانون مسعودی که
مجسطی اسلامی است طول مکه را از ساحل
اقيانوس غربى شصت و هفت درجه و عرض
أنرا بيست و يك درجه و بيست دقيقه و طول
مدينه را شصت و هفت درجه و سى دقيقه و
عرض és را بیست و چهار درجه آورده است
که مکه و مدینه تقریبا در سطح یک داثئره
نصف النهار قرار گرفته اند و تفاوت کمتر از
ربع درجه است .
صفحه 14:
0علامه ناصر خسرو علوی در سفر نامه
گوید : « مدینه شهرى است بر کناره
صحرائی نهاده و انجا قبله سوی جنوب
افتاده است » و اين هر دو دانشمند
اطلسهای متأخرین و معاصرین موافق
و معاضد آنان اند .
صفحه 15:
یکی از اموری که » پس از تعیین قبله مدینه به
اعجاز رسول الله (ص) ذکر آن اهمیت بسزا دارد
تعیین وقت زوال ظهر به دستور ان حضرت است .
در کب فن برای تعیین وقت ظهر حقیقی . طرق
عدیده ذکر شده است و ما در کتاب دروس معرفت
وقت و قبله چند طریق را با اقامه براهین هندسی
ذکر کرده ایم اکنون سخن ما این است : هر گاه
خط زوال راء كه ان را خط نصف النهار نيز كويند
در افقى به يكى از طرق تحصيل آن به دست اورده
باشیم...
صفحه 16:
چون شاخصی پهن مثلا تخته فلزی . بر روی آن خط و در
امتداد آن باستقامت نصب کنیم تا در سطح دایر نصف النهار .
یعنی در محاذات آن . قرار گیرد . ظل آن تخته فلزی از وقت
طلوع شمس تا هنگام رسیدنش به این دایره در فوق الرض به
جانب مغرب بود و چون شمس به این دایره رسید نه صفحه
جانب غربی آن تخته فلز را ظل بود و نه صفحه جانب شرقی
آن را : بلکه خط ظلی از او بر نفس خط زوال ؛ اعنی خط نصف
النهار . منطبق است یعنی ظل شاخص . که همان تخته فلز
است . بر روی خط زوال قرار می گیرد . و چون شمس از دایره
نصف النهار زایل گردد یعنی مایل گردد »
صفحه 17:
("صفحه جانب شرقی ان سایه افکند ؛ پس
شاخصی آنچنان ن اول ظهر حقیقی بود و
اگر بر آن خط دیواری بنا کنند حکم دو
صفحه شرقی و غربی دیوار مانند همان دو
صفحه شاخص نامبرده است که در این
عمل خود يوارد شاخص خواهد بود.
صفحه 18:
بنای دیوار مسجد پیغمبر به دستور آن حضرت بود که دیوار طرف غرب
را درست محاذی دایره نصف النهار بنیان نهاد و بلندی دیوار را به اندازه
قامت انسان مقر داشت و به بیانی که گفته ایم هر دیوار که چنین باشد
یعنی بر خط زوال که در سطح دایر نصف النهار است بنا نهاده شود در
همه فصول سال چون ظل صفحه جانب غربی آن به طرف جانب شرقی
ان بر گردد .و آن شئت قلت در آهنگام که هیچ یک از دو جانب غربی و
شرقی ان را ظل نبود علامت فرار سیدن ظهر در آن وقت است امروز هم
در رصد خانه های فرنگستان مانند گرینویج و پاریس دیواری به آن طرز
می سازند و گویند بهترین وسیله تعیین ظهر حقیقی ان است پس
تعیین ظهر در مسجد پیغمبر بهترین طریقه بود که امروز علمای اروپا به
کار می برند.
صفحه 19:
" و آخروقت ظهر را وقتی مقرر داشت که سایه برگشته
برابر ارتفاع دیوار شود ؛ و در این وقت ۰ ارتفاع خورشید از
افق چهل و پنج درجه است و در اول تابستان هر شهر
مدینه آفتاب در نصف النهار فوق الراس و ارتفاع ؟آن نود
درجهانسث .این وقق کهاخرین وقتق:قضیلتت: ظهر استگا
درست وسط حقیقی میان ظهر و غروب است حضرت
پیغمبر آن را اصل قرارداد » و اوقات دیگر را در مدینه و
بلاد دیگر بر این اصل متفرع فرمود و برای همه یک حکم
فرمود که چون فیی یعنی سایه به قامت شاخص شود .
ody SID ظهر است در همه جا و همه وقت.
صفحه 20:
٩و آخر وقت عصر را وقتی معین فرمود که سایه دو برابر شاخص
شود » و آن وقتی است که ارتفاع خورشید را نصف کرد و نصف
أن را وقت فضیلت ظهر قرارداد و نصف باقی را هم تقریبا نصف
کرد و آن را وقت فضیلت عصر قرارداد . و رسم اهل حساب است
که خالص و کامل هر چیز را اصل و مبدا قرار می دهند » مثلادر
اندازه گرفتن نور ء نور ماه را واحد قراردادند در شب چهاردهم که
ثابت است نه شبهای دیگر . و برای واحد وزن آب خالص مقطر
اختیار کردند حضرت پیغمبر هم بلندترین روزها را در شهری که _
خورشید اول ظهر به غایت ارتفاع می رسید » یعنی نود درجه مبدا
قرار داد و روزهای دیگر و شهرهای دیگر ضابطه ندارد .
صفحه 21:
© عمل رسول الله در بناى ديوار براى
تعیین اوقات ظهرین از روی سایه آن
دیوار . ابوالوفا را به استنباط شکلی
رهنمون شده سات در بیان آن گوییم :
علم مثلثات متداول آمروز مبتنی بر جیب
و ظل است . جیب را سینوس و ظل را
تانزانت گویند که اساس آن از علمای
اسلام است یعنی جیب و ظل را اینان
اختراع کرده اند .
صفحه 22:
پیش از اسلام » یونانیان برای حل مسائل نجومی ۰
که احتیاج شدید به متلتات دارد » شکل دیگر
معروف به شکل قطاع را به کار می بردند که هم
در مسطحات به کار می آید و هم در کره؛
شکل ظلی یعنی نسبت میان ظل و زاویه را
ابوالوفاء بوزجانی از حکم شرعی و دستور پیغمبر
(ص) درباره اوقات نماز ظهر و عصر استنباط
#کرد ؛ و چنانکه تقدیم داشته ایم .
صفحه 23:
ge? آن حضرت در مدینه بنای مسجد فرمود . دیوار طرف غرب را
درست مطابق خط نصف النهار از شمال به جنوب بنیان نهاد و
بلندی دیوار را به اندازه قامت انسان مقرر داشت دیوار مسجد مدینه
هنگام ظهر سایه نداشت ؛ چون زوال می شد ۰ سایه از طرف شرقى
دیوار در پایه آن ظاهر می شد . آن حضرت پدید آمدن سایه را
علامت وقت نماز قرار داد که چون مردم در مسجد سایه های دیوار
ملاحظه کردند نماز ظهر به جای آوردند و هر گاه ساعتی چند از
زوال بگذرد سایه بتدریج بیشتر می شود تا به اندازه بلندی دیوار
F 00 یعنی به قدر قامت انسان که به اندازه هفت پاست . از پایه
دیوار تا هفت پا اندازه می کردند ۰ چون سایه به آن اندازه می رسید
هنگام نماز عصر بود» چون پیغمبر (ص) دستور فرمود هر گاه سایه
اندازه قامت دیوار شود نماز عصر کنند.
صفحه 24:
ابوالوفا متنبه شد که پیغمبر (ص) به حساب وسط و
معدل زمان ما بین ظهر و غروب آفتاب را به دو نصف
بخش كرذه اسث : يك نيمه آن از ظهر لست تا وقتى
که سایه به اندازه شاخص شود و نیمه دیگر از آن"
وقت که سایه به اندازه شاخص شود تا غروب »و آن
را به نماز عصر تخصیص داد و نیز دریافت که هر گاه
سایه شاخص به اندازه شاخص شود فاصله از ظهر تا
غروب » نصف شده است . عین دستور پیغمبر(ص) را
در ارتباط ميان ظل و زاويه به كار برد .
صفحه 25:
قامت شاخص . که بندی دیوار مسجد رسول ( ص) است ۰ در
حقیقت . شعاع دايره مثلثاتى است كه خطوط مثلثاتى را به
قیاس به آن می سنجد . و امروز آن را یک واحد فرض می
کنند » و در کتب اسلامی شعاع را شصت درجه می گرفتند
هرگاه سایه مساوی قامت شود یعنی طول ظل به اندازه شعاع
دایره گردد دلیل آن است که زاویه و قوس مقابل آن چهل
و پنج درجه (۴۵ ) شده است ؛ و چهل و پنج درجه نصف
درجه نصف قوس نود درجه ( ۹۰ ) است که از افق مغرب
نی جای غروب آفتاب تا وسط آسمان تصور می شود .
صفحه 26:
#باري از مسجد پیغمبر اکرم ( ص) و
سايه ديوار آن » يعني تا نژانت که ۱
مساوى شعاع كره كردد » خواص ضل
استنباط كردند و جدا ولي براي ظل و
جیب مرقب ساشتته نا مقذار زاوايا را
در مقابل هر جیب و ظل بدانند .
صفحه 27:
0 جداولي مثلثاتي که اسلامیان به كار مي
بردند از قوس و زاویه صفر درجه تا نود
درجه دقیقه به دقیقه با مقدار حقيقي
جيب و ظل ترتيب يافتةبوذه اند و هتوز
آن جداول در زيجات سابق به كار عي
آيند » تا زماني كه لكاريتم اختراع شد
ارويائيان آن جداول را با لكاريتم مرتب
ساختند » و اکنون در دست کردم متداول
صفحه 28:
(آپس معلوم شده است که ظل از
مسجد مدینه بیرون آمد و به
همه جهان من تشر گشت
اروپائیان ابوالوفاء را به همان
صفحه 29:
از تبدیل ظل به مماس اولا و از تغییر دادن
ظل را به وله تانژانت لغت فرانسه ثانیا . موجب
شده است که ظل و مسائل آن را از غرب
بدانند ؛ و حال آنکه معلوم شده است که اصل
مسائل رياضي ظل از مسجد مدینه بیرون آمد و
به دست ابوالوفاء رسید و از وي به همه جهان
منتشر كشت ؛ يعني عمل بيغمبر خاتم (ص)
در بناي مسجد مدينه الكوي رهنمون استنباط و
اختراع ظل شده است .
صفحه 30: