صفحه 1:
يهم نام خدا »
جايكام ايراندر توزيع جبانيدرآمد-1
بسررسیریشههاینابرابریدرآمدیدر آمریکا-2
سرعتاینترنتدر جبان3
منابع یلرانه نقدي4
ایراندر رده 54 جباناز نظر شاخصیفتلر اخلاقيشرکنتظ -5
مجمع جبانیاقتصاد رتبه ايرانرا از نظر کیفیتواه! در میان!۱۴ کشور-6
.جبانهتاد و چبارم اعلام کرد
صفحه 2:
" جایگاه ایران در توزیع جباني درآمد
۳ 1-با وجود سرعت بسیار زیاد رشد اقتصادی چین و هند که هر دو
کشورهای بسیار بزرگ و بسیار فقیر هستند. اما در مجموع میزان
نابرابری درآمدی در سطح جبان در سالهای اخیر ثابت مانده و
هماکنون ضریب جینی درآمدی در سطح جبان در حدود 0/5است.
صفحه 3:
* 2-یک شبروند ایرانی که درآمد او در سطح میانگین درآمد سرانه ایران
قرار دارد )۰ تقریبا در صدک 5 7م توزیع درآمد جبانی جای میگیرد به
اين معنا که وضعیت درآمدی او از 73 درصد مردم جبان ببتر است. به
طور مشابه؛ شبروندی با وضعیت مشاببی در آلمان (دارای درآمدی
برابر با ميانگین درآمد سرانه کشور آلمان)؛ در صدک 90م توزیع جبانی
درآمد جای گرفته و به بیان دیگر از 90 درصد مردم دنیا ثروتمندتر
است.
صفحه 4:
۲ 3-میانگین درآمد دهک اول درآمدی شبروندان ایالات متحده
* (10 درصد از جمعیت کشور که فقیرترین افراد محسوب میشوند(؛
" در صدک شصتم توزیع درآمد جبانی قرار گرفته و از درآمد متوسط
فقیر ترین پنجک درآمدی آلمان؛ به طور محسوسی کمتر است
* همچنین میانگین درآمد دهک اول (فقیرترین دهک( درآمدی در
ایالاتمتحده ۰ حتی از میانگین درآمد دهک اول درآمدی اسپانیا نیز
کمتر است.
صفحه 5:
۳ 4-اين مساله که فقیرترین دهک درآمدی در آمریکاه درآمدی نسبتا
مشابه با افراد واقع در جایگاه 20 درصد پایین جامعه ایران را دارده
ممکن است تعداد بیشتری از افراد را دچار حيرت کند. با در نظر
كرفتن اين نكته؛ اكر فردى با درآمدى معادل ميانكين درآمد فقیرترین
دهك درآمدى آمريكا از ايران ديدن كند؛ دلايل كافى دارد تا به سطح
زندكى 580 درصد از ایرانیان حسادت بورزد؛ در حالی که شخص
مشاببی از آلمان» از لحاظ درآمدی تنبا در مقایسه با 3 دهک پردرآمد
ایران وضعیت بدتری دارد.
صفحه 6:
۳ 3-نکته جالب توجه آنکه افراد بسیار فقیر ايران دارای وضعیتی به
مراتب بدتر از افراد بسیار فقیر مصر و مالزی هستند؛ در حالی که
ثروتمندان ایران در بالاترین صدکهای توزیع جبانی درآمد قرار داشته
و درآمد آنبا فقط اندکی کمتر از درآمد ثروتمندترین دهک درآمدی
آلمان و آمریکا قرار دارد.
صفحه 7:
* 6-البته وضعیت نابرابری درآمدی ایران در مقایسه با برخی
کشورهای جبان ببتر است. به طور مثال برخی کشورهای آمریکای
لاتین یا چند کشور واقح در صحرای آفریقا با وضعیت بدتری از نظر
ناب ابری درآمدی مواجه هستند. مثلا ضریب جینی در برزیل معادل
0 است که بسیار بالاتر از ضریب جینی 0/40 مربوط به ایران
قرار دارد.
صفحه 8:
* 7-چیزی که ممکن است عده بسیاری را دچار حيرت کند - اين مساله
است که توزیع درآمد ایران (در سال 2005) بدتر از توزیع درآمد
آمریکا به نظر میرسد. هرچند هر دوی اين کشورها شاخص جینی
یکسانی -در حدود 0/40 الی 0/43 دارند.
در واقع به نظر میرسد ایران تقریبا بدترین وضعیت توزیع درآمد را
در بین اين گروه از کشورها داراست.
2|
صفحه 9:
* 8-نکته جالب توجه آنکه افراد بسیار فقیر ايران دارای وضعیتی به مراتب
بدتر از افراد بسیار فقیر مصر و مالزی هستند؛ در حالی که ثروتمندان
ایران در بالاترین صدکهای توزیع جپانی درآمد قرار داشته و درآمد آنبا
فقط اندکی کمتر از درآمد ثروتمندترین دهک درآمدی آلمان و آمریکا قرار
دارد.
صفحه 10:
" بررسی ریشههای نابرابری درآمدی در آمریکا
* 9-تمام خانوادههای آمریکایی را بر اساس درآمد سالانهشان مرتب
کرده و سپس آنبا را به پنج دسته مساوی تقسیم مي کنند به هر یک از
اين دستهها که 20 درصد از کل خانوارها را در بر میگیرد؛ «پنجک
درآمدی» گفته میشود
صفحه 11:
“ -سال ۰2005 پنجک پایین (کمدرآمدترین یک پنجم افراد جامعه)
تنبا صاحب 4 درصد از کل درآمد اقتصاد بودهاند؛ در حالیکه اين رقم
برای پنجک بالا (یک پنجم پردرآمدترین افراد جامعه) 48 درصد است.
به عبارت دیگر گرچه تعداد خانوارهای پنجک بالا و پایین مساوی است؛
اما پنجک بالای جامعه تقریبا 12 برابر بیشتر از پنجک پایین درآمد
دارند.. در سال ۰2005 سپم 3 درصد بالای جامعه از کل درآمد آمریکا
21 درصد بوده که از مجموع سبم 40 درصد پایین جامعه بیشتر است.
صفحه 12:
* 11-تاثیر رشد تجارت بینالمللی بر افزایش نابرابری درآمدی در آمریکا افزایش
تجارت با كشورهاي در حال توسعه؛ باعث درگیری نیروی کار ساکن آمریکا با نیروی
کار سایر کشورها شده و به این ترتیب باعث شده است بخشی از سرمایهگذاران
آمریکایی که در حوزههای متکی بر نیروی کار ساده و کممبارت سرمایهگذاری میکنند
(مانند تولید پارچه و لباس و نیز محصولات کشاورزی)؛ سرمایه خود را به خارج از
آمریکا منتقل نمایند. در كنار اين يديده؛ بخش قابل توجبی از سرمایهگذاریهای
متکی بر نیروی کار ماهر از کشورهای دیگر به آمریکا منتقل شده است. به این
افزایش حجم تجارت بینالمللی؛ تقاضای نیروی کار ساده و ماهر را در بازار
كار آمريكاء به ترتیب کاهش و افزایش میدهد. طبیحنا نتیجه چنین فرآیندی آن است
که دستمزد نیروی کار ساده کاهش مییابد؛ در حالی که دستمزد نیروی کار ماهر
افزایش خواهد یافت؛ پدیدهای که طبیعتا عاملی در جبت افزایش نابرابری است.
صفحه 13:
" تاثیر روندهای جمعیتی بر نابرابری درآمدی در آمریکا
* 12-تاثیر نابرابری درآمد بین کبنسالان بیشتر از جوانان است؟؛ زیرا آنان
زمان بیشتری برای صعود به قله یا نزول در چاه داشتهاند. به علاوه؛
نابرابری در میان افرادی که بیشتر تحصیل کردهاند زیادتر است. احتمالا
افرادی که کمتر تحصیل کردهاند درآمدی نزدیک به هم دارند و البته
درآمدشان کمتر از دیگران خواهد بود. در حالی که نوع توانایی و انگیزهها
در میان افراد با تحصیلات بالاتر بسیار متنوعتر بوده که آن به
صورت تنوع بیشتر سطح درآمدها بروز خواهد داشت. بنابراین از آنجا که
متوسط سن جمعیت و نیز میزان تحصیلات در ایالات متحده در حال
افزایش است. نابرابری به صورت طبیعی افزایش پیدا خواهد کرد.
به عبارت ديكر افزايش نابرابرى در درآمد تنبا به دلیل بیعدالتی؛
سیاستگذاری عمومی نامناسب و نظایر آن نیست و برخی پدیدههای کاملا
طبیعی نیز نیز در آن دخیل هستند.
صفحه 14:
-سوال مبمتر این است که چرا باید نگران نابرابری در هر
شکلی بود؟ فرض کنید از شما بخواهند که در مورد منصفانه بودن
نمرات انتبای ترم یسک درس دلخواه نظطر دهید. آیسا شما تنبا
برمبنای ایسن گزاره که «عادلانه نیست نمرات افراد با یکدیکر
متفاوت باشد» به همگی یکسان نمره میدهید؟ یا بدون توجه به
توزیع نبایی نمرات سعی میکنید که به هرکس باتوجه به استحداد و
تلاش او نمره دهيد. بايد به خاطر داشت که برابری در فرصتها
بسيار مبمتر از برابرى در نتايج است. اين كزاره جه در مورد نمره
و چه در مورد درآمد صادق است. دولت باید شرایطی را به وجود
آورد تا همه فرصتهای برابری داشته باشند که بتوانند از
استعدادهای خود برای کسب موفقیست استفاده کنند. اکر این
شرایط ایجاد شده باشد آ.ن olf دلیلی وجود ندارد تا نگران توزیع
درآمد که نتیجه توانایی انتخاب و تلاش افراد است باشیم.
صفحه 15:
2
اسر
ان درد mn Se ap |e یی یبد
days? ۳۸ oe ۱۷-درضل
بلوی 7 درصد lap ls ري EOE 9 <
هنگ کنگ ۳۳ ۲ درمد ١ ترص
ازکتان 46 درصد dep fh dee
زاین wel ۸٩ ابرض
dete ape 7 درصد ۰ ۲۰ فرص
dyn aa No ry
بل درصد dept ass tA
pw ay 7 ريل
عندوسنان ۱درمد ۱ kept wep
2 “7 جمهوری چگ depth aay lh vt
آنوتزی or ۸ درصد ۰ ۱۳
dai aa wr ۳۲7۳5 Goi 22 ee
WT wept ay! ترصة ۲۵ درد dep tit 10 by ا/ا- درصد
dept oy یت یت wey ae fA 1 Soh
٩ seals درصد ep IY dep دتبارک 1 wept doit
صفحه 16:
“ ايران در رده 84 جبان از نظر شاخص رفتار اخلاقي شرکتها
* -مجمع جباني اقتصاد ايران را از نظر شاخضص رفتار اخلاقي
شركتها در ميان 1472 كشور جبان در رده 54 قرار داد. در این
ردهبندي به اين سوال ياسخ داده شده كه در نهر يك از كشورهاي
جبان وضعيت رفتارهاي شركتها حكونه است؟ آيا شركتها در تعامل
خود با مشتريان و ديكر شركتهاي ديكر اخلاقي رفتار مي كنند يا
غير اخلاقي؟ 0 0 ۱
صفحه 17:
* 7-براین اساس دانمارک با کسب ببترین وضعیت در اين ردهبندي
اول شده است. نیوزیلند و سوئد نیز دوم و سوم شدند. در ردههاي
چبارم تا دهم نیز به ترتیب سنگاپور فنلاند. سوئیس, کانادا. هلند؛ نروژ
و لوکزامبورگ جاي گرفتند. در پایین جدول نیز نام كشورهاي آنگولا؛
یمن هائيتي: قر قیزستان؛ vale موريتاني؛ بوروندي» تیمور شرقي؛
بوسني و هرزگوین و ماداکاسکار قرار گرفتند. در منطقه خاورمیانه نیز
وضعیت ایران از دو کشور مصر و لبنان ببتر بوده است.
صفحه 18:
" مجمع جپانی اقتصاد رتبه ايران را از نظر کیفیت راهبا در میان ۱۴۳
کشور جبان هفتاد و چبارم اعلام کرد.
* -براساس رده بندی منتشر شده از سوی مجمع جبانی اقتصاد فرانسه
ببترین وضعیت را از نظر راهبا داشته و در اين زمینه رتبه نخست را
کسب کرده است.
" سنکاپور و سوئیس نیز دوم و سوم شدند. همچنین عمان. پرتغال؛ دانمارک؛
امارات متحده عربی» اتریش هنگ کنگ و آلمان هم به ترتیب رده های
چپارم تا دهم را به خود اختصاص دادند.
" ايران نيز با پیشی گرفتن از کشورهایی مانند نروژ جمپوری چک. اندونزی؛
هند و آرژانتین توانست رتبه ۷۴ جبان را از نظر شاخص کیفیت راهپا به خود
اختصاص دهد. رتبه ای که در رده بندی سال قبل مجمع جبانی اقتصاد نیز
بدست آمده بود. به اين ترتیب از نگاه مجمع جبانی اقتصاد کیفیت راهبای
ايران امسال نسبت به سال قبل چندانی پیدا نکرده است.
صفحه 19:
وضدبت شاخصهای کلان اقتصاد ابران به روابت 111۴
رشد اقتصادی ۲ درصد ۵ درصد 4 ترص
says WE we 6 درصد ۵ درصد
Sos, 1117 درصد ۸ درصد ٩ درصد
نوليد اخالص ۷ مارد دلار ۵ ملبارد دلار 6 ميليارد دلار
ذخابر ارزی ۹ مپابارد دار ۲ ملبارد دلار 11 ملبارد دلار
مازادثرازحساب جاری .۰ ۲4/4 مارد دلار ۷ بلبارد دلار ۲ ببلبارد دلار
ارزش صادراث ۲ ببلبارد دلار 13 مبليارد دلار ۸ مبلبارد دلار
ارزش وارداث 4 ملبارد دلار ۲۳ مببارد دلار ۸۱ میلبارد دلار
صفحه 20:
" پروندهای پیرامون رشد جمعیت
* هفت میلیاردمین شبروند اين کره خاکی» براساس تخمین متخصصان
جمعیتشناسی» روز 31 اکتبر (9 آبان) متولد شد. عبور جمعیت جبان
از مرز هفت میلیارد نفر؛ بازار تحلیلهای مرتبط با رشد جمعیت را در
سراسر جبان داغ کرده است؛ از تحلیلهای مرتبط با تاثیر مخرب رشد
بیرویه جمعیت بر اقتصاد کشورهای جبان سوم گرفته تا تحلیلهای
مرتبط به لطمه حاصل از رشد منفی جمعیت بر تعدادی از اقتصادهای
توسعهیافته.
صفحه 21:
" در این میان؛ بحثهای مرتبط با رشد جمعیت ظرف حدود 2 سال
پیسش در ايران داغ بوده است. عدهای با استناد به پایین بودن
میزان زاد و ولد در کشور, از سیاستهای تشویقی برای افزایش زاد
و ولد دفاع کرده؛ در حالی که عدهای دیگر معتقدند اینگونه سیاستها
فقط به افزایش تعداد فرزندان در خانوارهای فقیر کشور منجر شده و
وضعیت اقشار کمدرآمد را در بلندمدت با مشکل مواجه خواهد کرد.
در ایسن میان عدهای از کارشناسان نیز معتقدند که کشور ایران
ظرفیت جمعیتی به مراتب بیشتر از جمعیت فعلی را دارد مشروط بر
آنکه سیاستهای اقتصادی مناسب به منظور تضمین رفاه شبروندان
ایرانی در پیش گرفته شود. با این توضیحات. مقالات پرونده پیشرو
میکوشند تا جنبههایی از رشد جمعیت در ايران و نیز در سطح جبان
را مورد ارزیابی قرار دهند.
صفحه 22:
كشورى با امكانات و وسعت ايران» قطعا ظرفیت پشتیبانی از جمعیتی به مراتب
بیشتر از جمعیت کنونی را دارد. برای مثال در صورتی که تراکم جمعیتی ایران
به اندازه تراکم جمعیتی کشور سنگاپور بوده و سیاستهای اقتصاد کلان کشور
نیز در مشابه سیاستهای اقتصادی سنگاپور تنظیم شوند بالغ پر 11
میلیارد نفر میتوانند در ايران زندگی کنند و از سطح رفاهی بسیار بالایی هم
برخوردار باشند!
* به عبارت دیگر نمیتوان ارتباط قاطعی بین تراکم جمعیتی یک کشور و سطح
رفاه مردم آسن برقرار کرد و رفاه شبروندان هر کشور توسط کیفیست
سیاستهای کلان اقتصادی آن تعیین میشود.
" در نقطه مقابل» تا زمانی که کیفیت سیاستهای اقتصادی کشور بپبود نیابد؛
اقتصاد اییان سالهای سال درگیر. مشکلات همان افزایش جمعیت دهه پنجاه و
شصت است و خواهد بود و بنابراین ببتر است به همین رشد پایین جمعیت
صفحه 23:
5
تراكم جمعيتى به معناى تعداد جمعيت به ازاى هر كيلومتر مربع؛ در
كشورهاى مختلف تفاوت زيادى دارد. سنكايور كشورى است بسيار
کوچک (مساحت حدود 700 كيلومتر مربع!) با جمعيتى در حدود بنج
ميليون نفر. اكر قرار باشد كيفيت سیاستهای اقتصادی ما مشابه
سنگاپور باشد و تراکم جمعیتیمان هم مشابه این کشور با اين مساحت
که ایران دارد بیش از یازده و نیم میلیارد (درست خواندهایده میلیارد!)
نفر میتوانند در ايران زندگی کنند و درآمد سرانهشان هم در حد و
حدود سالانه 60 هزار دلار باشد؛ یعنی یک سطح رفاهی پسیار بالا
صفحه 24:
میتوان در مورد کشورهای نسبتا بزرگتری مثل هلند و ژاپن صحبت
کرد. اگر تراکم جمعیتی ما مثل هلند باشد میتوانیم بیش از
0میلیون نفر جمعیت داشته باشیم یا اگر ژاپن را میپسندید
میتوان از جمعیت 330 میلیون نفری صحبت کرد. اینبا مثالهایی از
کشورهای پیشرفته هستند تا گفته باشم كه مىتوان جمعيت زياد داشت
و در عين حال ثروتمند هم بود.
صفحه 25:
" همچنین کشورهایی هستند با تراکم جمعیتی بسیار کم و در عین حال
فقیر. مخولستان کشوری است با درآمد سرانه حدود 3500 دلار و تراكم
2/1 نفر در هر کیلومتر مربع. دو نوع دیگر کشور؛ یعنی کشورهایی با
تراکم جمعیتی بالا و فقیر. مثل بنگلادش و پاکستان و کشورهای دارای
تراکم جمعیتی کم و ثروتمند. مثل کاناداء هم وجود دارند.
2|
صفحه 26:
* مالتوس, اقتصاددان انگلیسی قرن هجدهم و نوزدهم میلادی؛ معتقد
بود كه افزايش جمعیت به صورت نمایی است در حالی که ظرفیت
افزایش تولید غذا در طبیعت به صورت خطی رشد میکند؛ یعنی با
گذشت زمان افزایش جمعیت بسیار سریعتر از افزایش تولید غذا
خواهد بود و در نتیجه با افزايش جمعيت؛ قحطی به وجود خواهد آمد.
صفحه 27:
* ارتباط رشد جمعیت با رشد اقتصادی
" اقتصاددانان در دهههای گذشته بحثهای فراوانی بر موضوع تاثیر
جمعیت بر مولفههای اقتصادی مخصوصا رشد اقتصادی داشتهاند. با
مراجعه به ادبیات مربوط میتوان سه مرحله از گذار جمعیتی) را در
کشورهای جبان شناسایی کرد: اولین مرحله از گذار جمعیتی در
کشورهای جبان با دو خصوصیت نرخ زاد و ولد بالا و همچنین نرخ
مرگومیر بالا شناسایی میشود. اگرچه هنوز برخی از کشورها در اين
مرحله هستند اما غالب کشورهای جبان این مرحله را سپری کردهاند.
صفحه 28:
* در دومین مرحله. به مدد افزایش سطح ببداشت و رفاه عمومی» شاهد
کاهش نرخ مرگومیر و استمرار نرخ زاد و ولد بالا هستیم. سرانجام در
سومین مرحله؛ هر دو نرخ یعنی هم نرخ زاد و ولد و هم نرخ مرگومیر
کاهش یافته و در نتيجه نرخ رشد جمعیت به حدود صفر میرسد.
بسیاری از کشورهای توسعهیافته در اين مرحله قرار دارند. کشورهایی
که در چنین مرحلهای قرار میگیرند ممکن است در صورت مواجبه با
رشد منفی جمعیت» سیاست جمعیتی خود را بر تشویق خانوادهها به زاد
و ولد بیشتر تنظیم کنند.
صفحه 29:
تاثیر مباجرت و مرگومیر بر رشد جمعیت
۳ فرمول ساده شده محاسبه نرخ رشد جمعیت در ذیل ارائه شده است.
AP=B+C-D
-B تسعداد زاد و ولد
6- خااصتسعداد مباجران
(]- تسعداد مرگومیر
۳- بشد جمعیت
AP/P = (B + C -D) /P
بر این اساس ۰ سه عامل بر افزایش نرخ رشد جمعیت اثر مثبت
دارند: ممکن است نرخ زاد و ولد در یک کشور افزایش نیابد. ولی به
دلیل کاهش نرخ مرگومیر. کاهش مباجرت به خارج یا افزایش
مباجرت به داخل کشور نرخ رشد جمعیت افزایش یابد.
۲ ۲ ۲ ۲ ۲ ۲ ۲ 3
صفحه 30:
" بنابراین برای مثال میتوان با کاهش مرگومیر (مثلا تلاش برای
کاهش تصادفات و افزایش ببداشت عمومی) در جبت کمک به نرخ رشد
جمعیت تلاش کرد. همچنین کاهش مباجرت به خارج از کشور» قطعا یکی
از عوامل افزایش نرخ رشد جمعیت خواهد بود.
يس میتوان گفت افزایش جمعیت صرفا از طریق افزایش زاد و ولد
محقق نمیشود و کاهش عواملی همچون نرخ مرگومیر یا مپاجرت
باعث افزایش جمعیت میشود. اما نکته قابلتوجه دیگری که شاید در
مورد ایران بتوان مطرح 13965 اين نکته است که ایران سالها است از
مرحله دوره گذار جمعیتسی یعنی گذر از نرخ مرگومیسر بالا بسه نرخ
مرگومیر پایین گذشته است و بنابراین بببود ببداشت و کاهش تلفات
تصادفات هر چند لازم. شاید سیاستی در راستای افزایش قابلتوجه
جمعیت محسوب نشود. اما در هر حال بیتاثیر در افزایش جمعیت
نیست. البته این نکته در مورد بحث مباجرت صادق نیست. کسترش
مباجرت ایرانیان به کشورهای دیگر میتواند در آینده نه چندان دور بر
میزان جمعیت کشور تاثیر قابلتوجبی داشته باشد.
«پایان»