صفحه 1:
۸2
صفحه 2:
پیدایش اقتصاد کلان:
به طور کلی دراقتصاد کلان دومکتب عمده مطرح می باشد:
۱حمکتب کلاسیک
اقتصاددانان کلاسیک مانند آدام اسمیت.ژان باتیست سی,جان
استوارت میل اعتقاد داشتند در اقتصاد تعادل همواره برقرار است
و بازار با عملکرد آزادانه خود می تواند منابع کمیاب جامعه را به
طور کارامد یعنی به گونه ای که بیشترین منابع برای جامعه
بدست آید تخصیص دهد در نتیجه اعتقادی به مداخله دولت
در اقتصاد نداشتند.
صفحه 3:
آدام اسمیت با نوشتن کتاب ثروت ملل در۱۷۷۶نظریه دست
نامرتی را مطرح کرد.بر اساس این عقیده چنانچه تک تک افراد
جامعه به دنبال بيشینه نمودن منافع خویش باشند یک دست
نامرتی این فعاليتها را به گونه ای تنظیم خواهد نمود که بیشترین
منافع برای جامعه نیز بدست آید.
ژان باتیست سی با بیان قانون بازارها ی سی معتقد بود عرضه
به وجود آورنده تقاضای خود است زیرا هنگام تولید و عرضه بنگاه
بايد سهم عوامل تولید از درآمدهای بوجود آمده را ادا كندبه اين
ترتیب این عوامل صاحب درآمدشده وخودبه خودبه تقاضای کالاها
و خدمات می پردازد.
انديشه ها آن بود که اجازه دهیم در اقتصاد.بزارها به
طور ae all نماد و تعادل در اشتغال كامل همواره يرقرار
صفحه 4:
۲-مکتب
نظریات کلاسیک ها تا دهه ۱۹۳۹ و اوایل دهه ۱۹۲۰ نظریات مسلط
در اقتصاد بود اما در اين سالها با به وجود آمدن بحران بزرگ درغرب
و از بین نرفتن آن صحت این تفکرات مورد تردید قرار گرفت در این
وضعیت اقتصاددان شهیر انگلیسی جان مینارد کینز نظریات خود را بیان
کرد. به عقیده کینز برعکس کلاسیک ها عدم تعادل پدیده ذاتی در
اقتصاد است وتعادل پدیده ای کاملا اتفاقی است.قیمتها ودستمزدها به
سمت بايين انعطاف يذير نيستند و در نتيجه بازار لزوما كارامد نيست و
دولت بايد در مواقع لزوم براى ازبين بردن عدم تعاذلها در اقتصاد دخالت
كندومى ذانيم كه براى سياستكذارى كردن درسطح كلان تثورى هابى
مطرح كرديد كه به عنوان اقتصاد کلان شناسایی می شود.
صفحه 5:
به عقیده کینز بر عکس کلاسیک ها عدم تعادل پدیده ذاتی در
اقتصاداست و تعادل پدیده ای کاملا اتفاقی است.قیمتها و دستمزدها
به سمت پایین انعطاف پذیر نیستند و در نتيجه بازار لزوما کارامد
نیستو دولت باید در مواقع لزوم برای ازبین بردن عدم تعادل ها در
اقتصاد دخالت کند ومی دائیم که برای سیاستگذاری کردن درسطح
کلان تئوری هایی مطرح گردیدکه به عنوان اقتصادکلان شناسایی
ی شود
صفحه 6:
IN LENY.S هر
يس ازآنكه از ماهيت مباحث اقتصاد كلان أكاه كرديم.به دنبال أنيم
كه متغيبرهاى اقتصاد كلان رامورد سنجش واندازه كيرى قراردهيم
اسنجش و اندازه كيرى متغييرهاى اقتصاذ كلان به حسابدارى ملى
موسوم مى باشد بيش ازأنكه أدام اسويت كناب فروت علل رأ يه
رشته تحریر درآورد تصور عمومی بر آن بود که ثروت یک کشور
براساس میزان طلا و جواهرات موجود در آن سنجیده می شود.
بنابراین درچنین جامعه ای اشراف و نظامیان دارای جایگاه بوده و
مورد توجه قرار مى كرفتندددراين وضميت کشورها سمی میکردند به
هرترتیبی شده میزان طلا وجواهرات خودرا افزايش دهند كه اين
مکتب به مکتب سوداگری موسوم بود
صفحه 7:
آدام اسمیت برخلاف این تفکرات مطرح نمودکه ثروت یک کشورباید
بر اساس میزان توأنایی کشور برای تولید کالاها و خدمات مور نياز
عموم مردم سنجیده شود.یادیدگاه آدام اسمیت درجامعه کارآفرینان
(آنتروپرونره) اهمیت می یافتند وخود به خودبرای سنجش کشور بايد
میزان تولید سنجیده می شد.
بدین ترتیب تولید ملی به عنوان مهمترین متغییر اقتصاد کلان مطرح
صفحه 8:
درآمد قابل تصرف
صادرات
واردات
مصرف
يس انداز
سرمايه كذارى
ماليات
مخارج دولتى
م
Mm} al ZI ps اب اد ره
Disposables
Income
Export
Import
Consumption
Saving
Investment
Tax
Government
صفحه 9:
صفحه 10:
می دانیم که برای محاسه ارزش تولیدات بایستی ارزش بازاری
آنها را در نظر بگیریم. چنانچه بخواهیم معاملات انجام شده در
یک اقتصاد را به طور خلاصه و در یک نمای کلی نشان دهیم
نمودار فوق که به نوع نمودار جریان تولید,درآمدهزینه مصرف
موسوم است نشان دهنده این موضوع است.
بر اساس این تمودار می توانیم معادلات زیر را در مورد اقتصاد
کلان یک کشور بنویسیم:
Y+m=C+I+G+x
Y=C+1+G+(x-m)
لها
خالص صادرا
صفحه 11:
درآمد قابل تصرف:
درآمدى است كه در اختيار افراد جامعه قرار مى كيرد و مى تواند أن
را یه مصرف رسانده یا پس انداز کند.
1+0 7
»
Y ¢=W+R+4J+0+(B-T)
کمکهای دولتی
صفحه 12:
۲۱۳۵۱20 ZO
Gross
Net
Domestic
National
Product
Income
توليد ناخالص داخل
توليد اخالص ملى
توليد ناخالص ملى
ری تخاس dh
درآمد خالص ملی
GDP
GNP
NNP
GNI
NNI
صفحه 13:
مهمترین متغیبر در اقتصاد کلان چیست؟چرا؟
مهمترین متفییر تولید ملی است ,زیر می دانیم که یک جامعه از
نظر اقتصادی به دنبال رفاه و سعادت مادی می باشد و این رفاه و
سعادت مادی در تتیجه صرق پیشتر حاصل می شودهصنرقد پیشتر
زمانی حاصل می شود که تولید بیشتری اتفاق افتاده باشد
در بحت های آینده به این نکته خواهیم پرداخت ه نحوه توزیع و
تولید درآمد اتفاق افتاده نیز دارای اهمیت بسیار است.
صفحه 14:
روشهای محاسبه تولید ملی:
۱-روش تولید(ارزش افزوده):
درروش تولید به جمع ارزش تولیداتواقع شده درجامعه می پردزیم
۲-روش هزینه:
در اين روش هزینه های انجام شده برای خرید محصولات تولیدی
جامعه را جمع می کنیم.
۳-روش درآمد:
دراین روش می دانیم که ارزش درآمدهای بدست آمده توسط اقشار
مختلف برابرارزش تولیدات اتفاق افتاده درجامعه می باشدینابراین به جمع درآمدهای افراد جامعه می پردازيم.
صفحه 15:
ا-روش. توليد (ارزش افزوده):
جنانجه اشاره شد دراين روش بايديه محاسبه جمع ارش
توليدات جامعه ببردازيم.جنانجه ارزش تولیدات مختلف جامعه
رابه صورت جدول زیر با یکدیگر جمع کنیم به عددی خواهیم
رسید.
دم 10000
ل 20000
صندلی 12000
5 10000
0 12000
نان 15000
صفحه 16:
آیا این عدد معیار درستی از تولید ملی خواهد بود؟
خیر_ زیرا در محاسبه فوق ارزش برخی از کالاها در دل کالاهای
دیگر محاسبه مضاعف شده استبنابراین عدد بدست آمده بسیار
گمراه کننده خواهد بود برلی حل این مشکل دوراء پیش روداریم
Jol آنکه فقط ارزش کالاها و خدمات نهایی را ملاک محاسبه قرار
دهیم,دوم استفاده از ارزش افزوده می باشد.
کالاها و خدمات نهایی: (60005 1هصذ۴)
منظور از کالاها و خدمات نهایی در اینجا کالاها و خدماتی
که مصرف خانوار یا دولت می رسد یا برای سرمایه گذاری به کار
می رود و یا به کشورهای دیگر صادر می شود.
صفحه 17:
کالاها و خدمات واسطه ای:
این کالاها و خدمات توسط بنگاه ها خریداری می شود و در تولید
محضولات دیگر به کار می رود. معمولا ارزش کالاها و خدمات
واسطه ای درارزش کالای نهایی مستهلک مى شودبه عنوان مثال
آرد یک کالای واسطه ای برای تولید نان است.
ارزش افزوده (۸00 4۷106 :
منظور آزارزش افزوده در فرآیند تولیدی ارزشی است که به محصول
طی آن فرآیند اضافه می شود.
صفحه 18:
ارزش افزوده معمولا به صورت با صورت زر محاسبه می کتد:
نهاده - ستاده < ارزش افزوده
Value add output input
راه دیگر برای محاسبه ارزش افزوده :
جمع پرداختی به عوامل تولید را محاسبه نمائیم به عنوان مثال
برای محاسبه ارزش افزوده یک مدرسه دولتی مطمثنا نمی توان
از رابطه بالا استفاده كردبتابراين از این روش بهره می گیریم یعنی:
W+R+ J+n
صفحه 19:
در عمل می دانیم برای محاسبه تولید ملی از طریق ارزش آفزوده
كليه فعاليتها را مورد توجه قرار مى دهيم(نه فقا محصولات نجايى)
وآنها را در بخشها وزير بخشهاى مختلف ازيكديكر متمايز مى كنيم
به عنوان مثال:
زیر بخش زراعت و باغداری
بخش کشاورزی بخش دامپروری و شیلات
بخش جنگل و مراتعداری
زیر بخش بازرگانی
بر بخش حمل و نقل
بخش خدمات بخش توريست و هتلدارى
ير بخش بهداشت و درمان
صفحه 20:
كارمزد احتسابى:
مى دانيم كه بانكها به مانده حسابهاى ديدارى سودى را يرداخت
نمی کنند درعوض دریرابرخدمات ارائه شده به حسایهای دیداری نیز
هزینه ای دریافت نمی نمایند و به طورتلویحی این دورابا یکدیگر
معادل در نظر می گیرند.منظور از حسابهای دیداری حسایهایی است
که بانک به محض دیدار یا رویت خواله صاحبموظف به کارسازی
وجه آن می باشد . نکته ای که باید در مورد حسابهای دیداری در
نظر بگیریم آدست که امکان تفکیک سهم بخشهای مختلف از
کارمزد احتسابی ممکن نیست در نتیجه در محاسبه جمع ارزش افزوده
بخشها برای جلوگیری از محاسبه مجدد ,۷ .2(جمع ارزش افزوده
بخشها)کم به طور یکجا کارمزد احتسابی را ازمی کنیم.
صفحه 21:
Le] DY PATIWS ANCES
نشان دهنده جمع ارزش کالاهاوخدمات نهایی تولید شده درمحدوده
جغرافیایی یک کشور طی یک دوره زمانی(یکسال)می باشد.
بنابراین اگر حتی یک خارجی درمحدوده جفرافیایی کشور تولیدی
انجام داده باشد در محاسبه 2120) محسوب می گردد و در اینجا
مللاک محدوده جفرافیایی کشور و نهایی بودن محصول است.
صفحه 22:
CAND AVES AGENT)
نشان دهنده جمع ارزش کالها و خدمات نهییتولید ده توسط
ath oS patie a yo Se pg eS ell
توجه می کنید که دراینجا ملاک ملیت ونهایی بودن محصول است
جنائجه ايرانيان ولو خارج از شور توليد كرده و ارزش تولیدات خود
را ارسال می نمایند در 3[۱۳) محسوب می گردد و خارجیان حتی
اگر درداخل مرزهای کشور تولید نمایند در 21۳)محاسبه نمی شود.
صفحه 23:
GNP™=GDP"™+A ۱ (1)
خالص درآمد عوامل تولیداز خارج -درآمداتباع کشوراز خارج - درآمد اتباع خارجی ازداخل
۳ (3)
GDP™= GDP ‘+ T, (4)
i alae ele
1
صفحه 24:
می دانیم که اگر ۳ (21) رااز معادله(۳) محاسبه کنیم درواقع ازارزش
افزوده بخشها استفاده نموده ايم كه ار
رش افزوده هر بخش نیز
می تواند از جمع پرداختی به عوامل تولید محاسبه گردد در نتیجه
6102 خود به خود به قيمستعولمل وليد محاسبه شده لست
چنانچه ۵12۳ را از معادله (؟) محاسبه کنیم آنگاه تولید ناخالص
داخلى به قيمت بازار می نامیمزیرا در محاسبه آن ارزش بازاری
کالاها وخدمات نهایی را ملاک محاسبه قرار داد
باید توجه کنیدکه در قیمت بازارها می تواند مالیات یا سوبسید تعلق
گرفته باشدکه به عوامل پرداخت نمی شوددر نتیجه می توانیم رابطا
6 را نتیجه بگیریم.
صفحه 25:
ye را
در اين روش مى خواهيم به مجاسبه هزینه هایی که برای خرید
محصولات تولیدی جامعه انجام می شود بپردازيم.
اين هزينه ها عبارتند از: هزینه های مصرفی خصوصی ,هزینه های
سرمایه گذاری ۰ هزینه های دولتی ۰ هزینه های خارجی بر روی
محصولات (خالص Isle
ما بایستی یه نکات زیر توجه کنیم:
۱)بین مصرف و هزینه های مصرفی تمایزقاثل می شوند اما از
آتجا که میزان عصرفى كد عملاً اتفاق مى افتد قابل تعيين نيست
اسمولا بد جاى مصرف ميزان هزينة هاى مصرفى را در نظر
صفحه 26:
مى كيرند و اين از اين واقعيت ناشى مى شود كه معمولاً كالاهاى
مصرفى بادوام طى يك دوره مصرف نمى شوند يلكه در دوره هاى
متمادی مصرف می گردند.
۲)منظوراز هزینه های سرمایه گذاری هزینه هایی است که بر روی
کالاها و خدمات سرمایه ای انجام می شود یعنی کالاها و خدماتی
که ظرفیت تولید وامکان تولید محصول رابرای مایه وجود می آورند.
بنابراين در اینجا منظور هزین انجام شده پرروی ساختمان» ماشین آلات
تشکیل سرمایة اخالس شناسایی
مى شود .از أنجا كه معمولاً بنكاهها براى باسخ دادن به نيازهاى بازار
مقدارى از محصولات خود رادرانبار تكهدارى مى كننددر محاسبة
صفحه 27:
سرمایه گذاریتغییر در موچودی انبار 12110۷ را نیز به تشکیل سرمایه
ناخالص اضافه می کنند.
۳)منظوراز سرمایه گذاری برنامه ریزی شده .همان تشکیل سرمایه
ثابت ناخالص است و منظور از سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده 7
در موجودی انبار می ASL +
مطرح می شود.انتظار داریم در
متبت باشد یعنی کالاها در انبارها انباشته شود و در 121107 شرایط رکود
منفی باشد یعنی موجودی انبارها از سطح تعریف 2110۷ آشرایط رونق شدة قبلی کمتر شود.
)بايد توجه کنیم که درفرآید ولد ,ظرفیتهای تولیدی جامعه مستهلک
در موجودی انبار به عنوان یک شاخص و علامت یرای ارزیابی روال اقتصادی
صفحه 28:
می شود. بنابراین سرمایه گذاری های انجام شدة قسمتی صرف
جبران ظرفیتهای تولیدی از بین رفته می شود و قسمتی نيز به
موجودی سرماية جامعه افزوده می گردد.
بنابراين مى توانيم بنويسيم:
Ie - D
استهلاك سرمایه گذاری سرمايه كذارى
ناخالص خالص
)اطلاعات مربوط به هزینه هاودرآمدهای دولت نیزیراساس بودجة
مصوب و محقق فاقد اندازه گیری است.می دانیم که درآمد ها و
هزینه های دولت درقالب بودجة سالانه بایدیه تصویب مجلس برسد
تا قابل اجرا باشد.
JN
صفحه 29:
GNP™ =GNI=GDP"™+A
NNP =GNP-D
تولیدخالس
ule
NNI = GNI-D -T,
درآمد خالص
ملى
صفحه 30:
شمول تولید ملی:
درمحاسبه ارزش تولید ملی بایستی درنظر بكيريم كه هم معاملات
در محاسبه ورد نمی شود ينابراين براساس جدول زير مى توانيم
شمول توليدات انجام شده را بررسى نمائيمة
معامله
ود
نمى شود
نمى شود
| م4 |ام
میا تیه
محاسبه
نمی شود
Boece
نمی شود
و
مثال
قاچاق کالا- کالای دوره قبل
کارمزد احتسابی- کشاورز
خانم خانه دار
مازيكى كه امسال توليد و
معامله شود
صفحه 31:
٩-ردیف یک تولیداتی هستند که معامله می شوداما محاسبه نمی گردد مانند
کالاهایی که دردوره هاى قبل تولید شده اندهرچند که دردورة فعلی معامه
شوند در محاسبة توليد امثال در نظر گرفته نمی شود یا به عنوان مثال
کالاهای غیر قانونی و قاچاق.
۲-ردیف دو تولیداتی رامطرح می کند که معامله نمی شوند اما در محاسبة
تولید ملی منظور می گردد. مانند خدمات بانکی به حسابهای دیداری(کارمزد
احتسابی)» تولیدات کشاورزی که توسط خود کشاورزان استفاده می شود و
یا خدمات مستقلاتی که توسط مالکین آنها استفاده می شود.
صفحه 32:
۳-ردیف سه مواردی رابیان می کند که نه معامله و نه محاسبه می شوند این
موارد مانند فعالیتهایی است که افراد در منازل انجام می دهند مانند فعالیتهای
زن خانه دار و یا تعمیراتی که توسط خود اشخاص انجام مى پذیرد.
6-ردیف چهار عموم تولیدات نهایی که درهردوره انجام می شود هم معامله
و هم محاسبه می شود.
صفحه 33:
ل
١)حسابهاى ملى نشان دهندة توزيع درآمدها و امكانات بين اقشار
مختلف جامعه نيست. بنابراين اكر توليد ملى 1/۳۰ افزایش یابد »
نمى توانيم نتيجه بكيريم كه مطمئناً وضع اقتصادی مردم کثبور
۰ بهبود پیدا کرده است.
۲)به علت آنکه روشهای محاسبه و شرایط کشورهای مختلف با
هم متفاوت است در مقایسة ارقام آنها باید بسیار دقت نمودهر چند
می دانیم سازمان ملل باطرح standard national accounting SNA
صفحه 34:
سعی نموده روشهای محاسبه را یکسان نمایداما به طور حتم بعضی
ویژگی ها موجب تفاوت معنی دار در محاسية ارقام می شود - به
عنوان مفال: درکشورهای صنعتی خانمها در بیرون ازمنزل شاغل
بوده وکسب حرآمد می کنند که مامله و محاسبة مى شو برای
غذا از رستوران استفاده می کنند كه معامله و محاسبه می شود
خدمات منزل توسط مستخدم انجام می گیردکه معامله ومحاسبه
می شود.
بنابراين بايد در مقايسة توليد ملى بين اين كشورها دقت نمود.
۳)هزینه های انسانی وزیست محیطی در محاسبة توليد ملى منظور
نمى شودبه عنوان مثال: آلودكى هلى محيط زيست » از بين رفتن
جنگلها برودخانه هاءمراتع, مشکلات روانی تاشی از زندگی صنعتی+
ازدحام.آلودگی های هوا وصوتی... در محاسبة ارقام حسابهای ملی
منظور نمی شود
صفحه 35:
شاخص توسعه انسانی: ((](۳11
جنانينه اقاره قد يكى او محدوديتهاى حسابهاى ملن مقايسة
ارقام کشورهای مختلف با یکدیگر است شاخص توسعه انسانى اين
امکان را طبقه بندی و با هم مقایسه کنیم.این شاخص بر اساس
پارامتر های زیر محاسبه می گردد:
۱-میزان امید به زندگی
۲-تولید سرانه تعدیل شده
۳-سطح سواد
Human Development Index
صفحه 36:
به علت پائین بودن ساير پرامترها به غیراز درآمدو استفاده نامطلوب
درآمد سرانه تعدیل شده
۷
5
۶۴
صفحه 37:
چنانچه اشاره شد یکی از محدودیتهای حسایهای ملی عدم
توضیح چگونگی توزیع درآمدها و امکانات بین اقشار مختلف
جامعه می باشد به همین منظور شاخص های زیر برای سنجش
چگونگی توزیع درآمد در جامعه معرفی شده اند.
۱-نسبت سهم دهکهای درآمدی از کل درآمد جامعه
انجه افراد جامعه راازکم درآمدترین به پردرآمدترین درنظر بگیریم
۱۰/کم درآمدترین افرادجامعه دهک اول درآمدی راتشکیل میدهد
و ۱۰/ پردرآمدترین دهک دهم را معین می کند به همین ترتیب دهکهای دیگر قابل تعبین اند.
صفحه 38:
چنانچه نسبت سهم هر یک از اين گروهها از کل درآمد جامعه
محاسبه شود عددی را بدست می دهد که معین کننده فاصلة بين
سطح درآمد اين كروهها مى باشد.
0
چنانچه اطلاعات مربوط به درصد جمعیت را بر روی محورافقی
و اطلاعات مربوط به درصد درآمد را روی محور عمودی نشان
دهیم می توانیم بر اساس اطلاعات مربوط به دهکها یا پنجکهای
درآمدی می توان نموداری را بدست آوریم که منحنی لورنز نامیده
عي قود
مى دانيم كه بر روى خطة#درجه طول و عرض برايرئد يعنى مثلاً
صفحه 39:
۰ / افراد جامعه7/۱۰ درآمدها را بدست مى أورند.در نتيجه اين
خط را خط برابرى مى ناميم.هر جه منحنى لورنز به خط برابرى
نزديكتر باشد توزيع درآمد در جامعه برابرتر خواهد بود و برعكس
A ee
خط برابری
درصد جمعیت
صفحه 40:
CCF Wa) PD ratrratye
(COEFFICATIENT
چنانچه نسیت مساحت بین خط پرابری ومنحنی لورنز را به مساحت
متلث (0/۸) تقسیم کنیم عددی بدست می آیدکه بین صفر تا یک
قرار دارد هرجه اين عدد به صفر نزدیکترباشد توزیع درآمد برابرتر
خواهد شدوهرجه به يك نزديكتر شودتوزيع درأمدنابرابرتر مى شود.
به اين ترتيب معيارى عددى براى سنجش برابرى در توزيع درآمد
حاصل می آید.
* << ضریب جینی > مساحت بین خط بابری و منحنی لورنز ۱2
8ساحت
صفحه 41:
متغیر سطح يا انباره ای : Stock)
(Variables
متفیرهایی هستندکه دریک لحظه اززمان قابل اندازه گیری میباشد
مانند: موجودی سرمایه کشور, اقلام ترازنامه یک شرکت.
متغیر جریانی : (2212۳0165 ۷ ۳۱۵۰)
اين متغيرها در طول زمان قابل اندزه گیری اند
مانند: سرمایه گذاری . تولید ناخالص ملی.
صفحه 42:
مثال) جنائجه بدانيم توليد ناخالص داخلى ١ واحد از توليد ناخالص
ملى يزركتراسته
ولا - آيا اين يديده ممكن است اتفاق بيا فتد.
ثانيً-مفهوم أن جيست.
۵ + - 2ن د م طلرن
بله- زيرا ممكن است خالص درآمد عوامل توليد از خارج منفى باشددر اينجا
منهوم آن است که درآمدی که اتباع کشور از خارج بدست آورده اند ۲۰ واٍحد
کمتر از درآمدی است که خارجیان از کشور مد نظر كسب نموده اند
صفحه 43:
مصرف خصوصی
رت ری
del
صادرات
خالص مالیاتهای
ere
خالص درآمد عوامل از خارج
۳۸۰۰
۳۵۰
تشکیل سرمایه ثابت ناخالص des
هزینه های مخارج ee
دولت
واردات ye
استهلاک ۴۳۵۰
صفحه 44:
GDP™ =C+I1+G+ (xm)
GDP = =3300-3800+10000+500+100+12000= 23100
GDP" = GDP ‘+T,
GDP ' - 250-23100 = 22850
NNI = GNI-D-T,
NNI =250-450-23100 - 21100