صفحه 1:
صفحه 2:
حقوق بازرگانی
(یشتههاواو ماجتهاعی حسابدلیع/
دکتر ارسلان ثابت سعیدی
صفحه 3:
کات
باب اول
باب دوم
باب سوم
باب جهارم
صفحه 4:
>|
همان طور که برای دانشجویان دانشکده حقوق به اقتضای رشته تحصیلی و نیازهای
حرفه ای آتی آنان باید کتابی تهیه گردد که نه تنها از نظر افقی جامع تمام اصول,
ضوابط, تتوریها, سوابق تاریخی, مبانی عرفی و قانونی حقوق تجارت باشد بلکه از نظر
عمودی نیز هر مبحث باید به طور عمیق و از جمیع جهات مورد بحث قرار گرفته و
نتيجه كيرى به عمل آید. مع ذالک برای سایر رشته های مورد نظر باید کتابی تهیه گردد
كه ضمن اينكه جامع حداکتر اطلاعات لازم - از نظر افقی - باشد حتی الامکان در آن
از مباحث طولانی و جلدهای حقوقی پرهیز گردد. به عبارت ديكر براى اين كروهها
بايد بيشتر به ارائه حداكثر مقررات قانونى از نظر کمی -با حداقل تحلیل و تجزیه, در
حدود تفهیم مقررات مزبور, تهیه گردد و مطالعه جنبه عمیق این رشته از حقوق به
حقوق دانان حرفه ای واگذار گردد.
صفحه 5:
#حقوق جمع حق است و حق عبارت است از امتیازی که در جامعه پر حسب
قانون, قرارداد یا عرف و عادت برای شخص به وجود می آید و دیگران موظف به
احترام آن هستند.
صفحه 6:
معنی دیگر حقوق عبارت است از علم شناخت قوانین. قوانینی که به وسیله قانونگذار
وضع می گردد. برای همه مردم, به سادگی قابل فهم و درک نیست. قوانین بعضاً نسخ
می گردند و قوانین دیگری جانشین آنها می گردد. بعضی از قوانین با بعضی دیگر در
تضاد هستند. بعضی از قوانین مجمل, مبهم, ناقص و نامفهوم هستند به نحوی که برای
شناخت درست و اجرای صحیح آنه مستلزم شناخت و تحصیل دانش مربوط به حقوق
صفحه 7:
گاهی حقوق در معنی «سیستم حقوقی» به کار رفته است کما اينکه گفته می شود.
طبق «حقوق اسلام» ارث پسر دو برابر دختر است. ولی طبق «حقوق فرانسه» ارث
پسر مساوی با ارث دختر است. در اینجا منظور از حقوق اسلام و فرانسه سیستم
حقوقی حاکم بر این دو گروه
صفحه 8:
حقوق دارای معنی عرفی دیگری نیز هست که در قلمرو حقوق اداری است. حقوق در
این معنی. شامل مزه با حق الزحمه است که کارمند با کار گر معمود به ازاي یکماء کار
دریافت میدارد.
صفحه 9:
تقسیمات حقوق
(حقوق خارجی), (حقوق داخلی)
صفحه 10:
حفری خارجی عباوت است از کلبه فرالین مقر رات, فراردادها و مرف و هادانی که
حاکم بر روابط خارجی دولتها و اشخاص است اگر موضوع این مقررات دولتها باشند
در اين صورت «حقوق بین الملل عمومی» نام دارد. و اگر موضوع آن اتباع کشورهای
مختلف باشند «حقوق بین الملل خصوصی» نام دارد.
صفحه 11:
حقوق داخلی به کلیه قوانین, مقررات و ضوابط و عرف عاداتی گفته می شود که حاکم
بر قلمرو یک کشور معین و مشخصی است.
حقوی داغلی شامل موارد زیر لست ؛
E حقوق عمومی
"ا حقوق خصوصی
صفحه 12:
منظور از حقوق عمومی آن رشته از رشته های حقوقی است که به نحوی از انحا دولت
در اجرای آن سهیم است و پای منافع عمومی در ميان است مثل حقوق اساسی, حقوق
کیفری, حقوق اداری و آیین دادرسی کیفری.
صفحه 13:
درباره اختیا
يار
سیستم حکومتی, ارکان کتی و ق
مملکتی و قوای سه گانه کشور, ا
اختیار ارت
نیارات دولت
و
elon
مسا H ملت بحث
می کند. و کلیه اين مباحث در ارتباط با
حقوق ارتباط با مسائ
ثل و مصالح دولت است
صفحه 14:
از مجاا کند و هميشه دول مجا
از مجر تعییر
عر
جازات
ات
و
جرم بحث
بحث
ص
و هميك
دولت
در ت
ین و |
اجرا
ی
جازات
ات
و
ی
ما
دارد
صفحه 15:
روابط کارمندان و دولت را تنظیم می کند. پس باز هم یک طرف قضیه مربوط به دولت
صفحه 16:
تشریفات و اصول و ضوابط رسیدگی به شکایات جزایی را در دادگاههای کیفری تعبین
می کند که نوعا مربوط به دولت و قوای عمومی است بنابراین در قلمرو و حقوق
عمومی قرار دارد
صفحه 17:
در حقیقت روابط خصوصی افراد را تحت نظم و قانون در می آورد. حقوق خصوصی
شامل رشته های حقوق مدنی و حقوق بازرگانی می شود.
صفحه 18:
قوه قضاییه یکی از ارکان سه گانه حکومتی یعنی قوه مقننه. مجریه و قضاییه است. در
رأس قوه قضاییه رئیس قوه قضایبه قرار دارد.
قوه قضاییه دارای یک رسالت و سه وظیفه اصلی و اساسی است. رسالت قوه قضاییه
عبارت است از :
8 رسیدگی به شکایات و تظلمات
@ صدور احکام عادلانه به منظور حفظ حقوق مردم
@ بالمال تامین و تعمیم عدالت.
صفحه 19:
اث#ایجاد تشکیلات لازم در دادگستری به تناسب مسئولیتهای اصل یکصد و پنجاه و
تن
ا#آتهیه لوایح قضایی متناسب با جمهوری اسلامی.
ا#استخدام قضات عادل و شایسته و عزل و نصب آنها و تغییر محل ماموریت و
تعيين مشاغل و ترفیع آنان و مانند اینها از امور اداری طبق قانون.
ا#سایر وظایفی که طبق قانون به عهده این شورا گذارده شده است.
صفحه 20:
##ادادكاههاى عمومى
##ادادكاههاى اختصاصى
##ادادكاههاى عالى
صفحه 21:
آلادادگاههای عمومی دادگاههایی هستند که صلاحیت رسیدگی به تمام دعاوی و
شکایات را دارند مگر آنچه که طبق قانون از صلاحیت آنها خارج شده است.
#دادگاههای عمومی تقسیم می شوند به دادگاههای حقوقی و کیفری (یا جزایی)
صفحه 22:
دادگاههای حقوقی تقسیم می شوند به دادگاههای حقوقی ۱ و ۲. صلاحیت دادگاههای
حقوقی ۱ رسیدگی به دعاوی است که خواسته آن بیشتر از دو میلیون ریال باشد به
علاوه تجدیدنظر از آرای صادره از دادگاههای حقوق ۲ نیز به عهده این دادگاهها
گذارده شده است.
صفحه 23:
دادگاههای حقوقی ۲ صلاحیت رسیدگی به دعاوی که خواسته آن کمتر از دو میلیون
Sky باشد داشته به علاوه بعضی از دعاوی خاص مثل رسیدگی و صدور حکم در مورد
انحصار وراثت؛ با هر مبلغ خواسته نيز در صلاحيت اين دادكاهها قرار داده شده است.
صفحه 24:
دادگاههای کیفری نیز تقسیم می گردند به دادگاههای کیفری ۱ و ۲. در حالی که
جرایمی که مجازات آنها سنگین, یعنی در حدود اعدام. حبس دائم و از اين قبیل است
در صلاحیت دادگاههای کیفری ۱ می باشد جرایمی که مجازات آنها سبکتر و در حد
مزیرات است در صلاحیت دادگاههای گیفری ۲ می باشد.
صفحه 25:
دادگاههای اختصاصی دادگاههایی هستند که صلاحیت رسیدگی یه هیچ امری را ندارند
مگر آنچه را که صراحتً قانون در صلاحیت آنها قرار داده است مثل دادگاههای انقلاب.
دادگاههای نظامی (در امور کیفری) دادگاههای مدنی خاص و دادگاههای حل اختلاف
کارگر و کارفرما (در امور مدنی).
صفحه 26:
دادگاههای عالی نه جزو دادگاههای عمومی هستند و نه جزو دادگاههای اختصاصی,
اگرچه در بعضی موارد صلاحیت رسیدگی به دعاوی خاصی را هم داشته باشند.
"این دادگاهها عبارت اند از دیوان کشور و دیوان عدالت اداری. دیوان کشور عهده دار
دو وظيفه اصلی است: تطبیق احکام صادره از دادگاهها با قوانین, که اصطلاحاً به آن
رسیدگی «شکلی» یا «صوری» می گویند. وظیفه اصلی دیگر دیوان کشور ایجاد وحدت
ree say
صفحه 27:
یکی از ابتکارات فانون اساسی بعد از اتقلاب است که به دعاوی حولت يا مامورين
دولتی در رابطه با وظایف اداری آنها و مردم رسیدگی می کند.
صفحه 28:
2
برای قضاوت در مورد یک مساله حقوقی و احراز واقعیت, قاضی نمی تواند منحصراً
به متن قانون مربوطه مراجعه کند. او ملاحظات دیگری را هم در مد نظر میآورد که
اصطلاحاًبه مجموع این ملاحظات منابع حقوق می گویند.
صفحه 29:
منابع حقوق, طبیعتا در هر رشته بر حسب مورد مختلف است در حقوق تجارت منابع
سقوق يه شرج زير ابستء
1# متون قانونى
ال رویه قضایی
لا عرف و عادات تجارى
1# نظريه علماى حقوق
صفحه 30:
برقرای نظم در جامعه مستلزم رعایت حقوق و انجام تكاليفى است كه بايد از قبل معين
و مشخص شده باشد در غیر این صورت نمی توان از مردم انتظار داشت که رعایت
حقوق دیگران را کرده و تکالیف خود را انجام دهند. بهترین وسیله برای تعبین حقوق و
تکالیف مردم یک کشور وضع قانون و مقررات به وسیله مقامات قانونگذاری است.
صفحه 31:
قانون به معنی اعم دارای مراتب و درجات مختلفی است که به ترتیب اهميت به شرح
زير است:
4 قانون اساسی
4# قوانين عادى (مصوب قوه قانونكذارى)
© آيين نامه
صفحه 32:
#قضات ممکن است از متن یک قانون استنباطات مختلف داشته باشند و در نتیجه
بر حسب استتباط خود در موارد مشابه آرای مختلف صادر کنند.
#ممكن است اکتر قضات در مورد بخصوصی دارای استنباط واحدی باشند ه
نحوی که در مورد مزبور دادگاهها نوعاً و عادتاً آرای مشابهی صادر کنند. در یک چنین
موردی اصطلاحاً گفته می شود «رویه قضایی» به وجود آمده است.
صفحه 33:
عرف و عادت به طور کلی عبارت است از مجموع عادات و رسومى كه تفياً يا اثباتاً در
یک جامعه در یک گروه یا در یک منطقه در مورد خاصی معمول است و برخلاف آن
عمل کردن به نحوی سرزنش یا عکس العمل دیگران را برمی انگیزد.
صفحه 34:
#حقوقدانان از متون قانونی و مسائل حقوقی برداشتها, تفسیرها و تجزیه تحلیلهای
بخصوصی دارند که در کتب, مقالات و سخنرانیهای خود منعکس می کنند.
#قضات در موقع صدور حکم گاهی, برای فهم و درک بهتر قانون, به اين نظرات
مراجعه کرده و از آن بهره می گيرند. به اين ترتیب نظرات علمای حقوق, من غیر
مستقیم و بدون اینکه قاضی در حکم خود به آن اشاره کندن, در نحوه صدور احکام
ممکن است موثر باشد و بنابراین یکی از منابع حقوق به شمار می رود.
صفحه 35:
علمای حقوق تجارت نوعاً دوران تکامل این رشته از حقوق را به سه دوره تقسیم
Shh تجاری است.
میکنند. این تقسیم بندی از نظر نوع مقررات حاکم بر روابط تجاری
# دوره قدیم
% دوره قرون وسطی
را
صفحه 36:
از نظر قدمت تاریخی حیات بشر نیست بلکه منظور قدیمیترین
منظور از دوره
دورانی است که روابط تجاری به حد قابل توجه و ملاحظه ای در یک یا چند نقطه
جهان برای اولین بار در آن حد شایع شده و گسترش يافته است که ناگزیر مجموعه
تجاری ناچار از قبول یک سلسله ضوابط و اصولی شده است که همین ضوابط و اصول
بعدها به صورت زیربنای مقررات تجاری د رآمده است.
صفحه 37:
#بعد از رونق تجارت در جمهوریهای ساحلی دریای مدیترانه, یک دوره فترت امور
تجارى, به علت وقوع جنگها و درگیریها به چشم می خورد که تا حدود قرون دهم
میلادی ادامه دارد.
#مجدداً بعد از فروکش کردن نسبی کشمکشها, رونق بازار تجارت جای جنگ و نزاع
را می گیرد و ایتالیا مرکز تجارت مهم آسیا و اروپا می گردد و جمهوریهای فلورانس,
ژن, ونیز و پیز از نظر تجاری شهرت زیادی پیدا مى
صفحه 38:
#دوره جدید از نظر تکامل حقوق تجارت در حقیقت از اواخر قرن پانزدهم شروع
میگردد و بعضی از عوامل زیربنایی حقوق تجارت گسترش فوق العاده پیدا می کند:
#قاره آمریکا کشف می گردد و سوداگران در پی طلا و سودهای بادآورده به این قاره
سرازیر میگردند. کشف قطب نماء کشتیها را با اطمینان پیشتری به مقصد می رساند.
وسایل حمل و نقل کالاهای تجارتی از انحصار کشتیها خارج شده و وسایل سریع السیر
و مطمئنتری مثل قطار, هواپیما و وسایل حمل و نقل زمینی کالاهای تجارتی را به
سرعت از یک نقطه به نقطه دیگر جهان حمل می کنند.
صفحه 39:
در اییان قبل از مشروطیت مقررات خاصی تحت عنوان تجارت وجود نداشت و امور
تجارت تابع مقررات کلی شرعی بود. فقهای اسلام در کتب فقهی نیز تحت عنوان مکاسب
و تجارت از مکاسب حلال و حرام بحث کرده اند ولی مباحتی که تجارت جدید ایجاب
مى کرد در اين کتب مورد بحث قرار نكرفته بود و اين موضوع كاملاً طبيعى بود زيرا اين
مباحث از سيستم تجارى بود كه در قديم وجود نداشت. مع ذالك بعضى از فقهاى
ما دربار es ل
cla a و غره در آخر رساله خود میاحنی را اختصامی داده اتن
صفحه 40:
>|
bs eee
جارتى
صفحه 41:
تاجر شخص است: «تاجر کسی است که 6۰.۰ بهتر این بود مقتن به جای کلمه «کسی» در این ماده
از کلمه «شخص» استفاده می کرد زیرا در اصطلاح حقوقی «شخص» است که دارای حقوق و
تکالیف و مشمول عناوین حقوقی می گردد و در هر حال شخص اعم است از حقیقی و حقوقی زیرا
طبق ماده ۵۸۸ قانون تجارت: «شخص -قوقی می تواند دارای کلید حقوق و تکالیفی شود که قانون
برای افراد قاثل است مگر حقوق و وظایفی که بالطبیعه فقط انسان ممکن است دارای آن باشد مانند
حقوق و وظایف ابوت -بنوت و امتال ذالک» و تجارت از جمله حقوقی نیست که انسان بالطبیعه
ممکن است دارای آن باشد بلکه اشخاص حقوقی نیز می توانند به اعمال تجارتى مبادرت ورزند.
صفحه 42:
فل اي خوه را همماملات تسارنی» خرار دهد مظور از
معاملات تجارتی معاملاتی است که در ماده ۲ قانون تجارت ذکر شده و موضوع بحث
بعدی ما را شكيل عی دهد
صفحه 43:
عملیات تجارتی به اقداماتی گفته می شود که از نظر قانون معاملات تجارتی محسوب
میگرده و ما آنها را عملیات تجارتی می نامیم. به طور کلی عملیات تجارتی بر دو نوع
هستند:
© عمليات تجارتى ذاتى
© عملیات تجارتی تبّعی
صفحه 44:
اعمال تجارتی ذاتی یا اصلی به طور مرتب در ماده ۲ قانون به شرح زیر آمده است.
ماده چنین مقرر می دارد. معاملات تجارتی از قرار ذیل است:
© خريد يا تحصيل هر نوع مال منقول به قصد فروش یا اجاره اعم از اینکه تصرفاتی
در آن شده یا نشده باشد.
# تصدی به حمل و نقل از راه خشکی یا آب یا هوا به هر نحوی که باشد.
صفحه 45:
هر قسم عملیات دلالی یا حق العمل کاری (کمیسیون) و یا عاملی و همچنین تصدی به
هر نوع تاسیساتی که برای انجام بعضی امور ایجاد می شود.
1 تاسیس و به کار انداختن هر قسم کارخانه مشروط بر اینکه برای رفع حوایج شخصی
نباشد.
8 تصدی به عملیات حراجی
& تصدی به هر قسم نمایشگاههای عمومی
# هر قسم عملیات صرافی Shs
@ معاملات برواتی اعم از اينكه بين تاجر و يا غير تاجر باشد.
4# عمليات بيمه بحرى و غير بحرى
© كشتى سازى و خريد و فروش کشتی و کشتیرانی داخلی و یا خارجی و معاملات راجع
سنا
صفحه 46:
ساملا ار ی اه سابل ار دای ای espe a ود
ارتی محسوب نمی گردند بلکه به «تبع» تاجر بودن معامله کننده و به اعتبار اینکه
تاجر آنها را انجام میدهد تجارتی محسوب می گردد.
صفحه 47:
«معاملات ذیل به اعتبار تاجر بودن متعاملین يا یکی از آنها تجارت ب می شود
!لآ کلیه معاملات بین تجار و کسبه و صرافان و بانکها.
Pie ee ee eee tee ts cere al
ir el de oe FE ae ile له
es
اقا کلیه معاملات شرکتهای تجارتی.»
صفحه 48:
در قانون تجارت ايران شرایط خا ای تاجر بودن و اشتغال به تجارت بیث
SUIS به ملا.
eal
با توجه به اینکه تجارت مستلزم یک سلسله عملیات حقوقی, تعهدات و قراردادهاست طییعتاًتاجر باید
طبق مقررات قانون مدنی دارای اهلیّت wash
8 اشتغال به بعضی از رشته های مخصوص تجارت. مثل داروسازی, مستلزم داشتن پروانه مخصوص است.
@ تاجر دارای یک سلسله تکالیف خاصی است که از جمله آنها داشتن دفاتر تجارتی و ثبت نام در دفتر
ثبت تجارتی است.
صفحه 49:
هن ۳۹ وى تس ذأ 6 5 3
* اولا: معّف وضعیت تاجر از نظر میزان و نوع خرید و فروش, میزان سود و زیان و
ب طور كل دارای ناسر ی باشد و تاج هم هی نواند با مراجمه پم دفاتر خود. در
صورتی که مرتب و منظم تنظیم شده باشند. از وضعیت دارایی خود باخبر شده و از
ورشکستگی خود آگاه و تا حدودی از آن جلوگیری به عمل آورد.
صفحه 50:
* ثانیا: جون همیشه امکان تهیه اسناد و مدارک مربوط به معاملات تاجر بلافاصله بعد
از وقوع وجود ندارد. ثبت معاملات در دفاتر تجارتی می تواند دلیل وقوع و کیفیت و
شرایط معاملات تاجر باشد. زیرا قانون به دفاتر تجارتی تاجر, در صورتی که طبق
ضوابط قانونی تنظیم شده باشد به نفع تاجر اعتبار داده است.
صفحه 51:
**ثالثاً: كسانى كه با تاجر معاملاتى داشته اند مى توانتد براى اثبات ادعاى خود به
دفاتر تاجر استناد کنند.
**رابعاً: دفاتر تاجر از نظر مالياتى نيز مى تواند ملاى درآمد و در نتيجه مبناى تعيين
ماليات ير درامد قرار گیرد.
صفحه 52:
طبق ماده ۶ قانون تجارت «هر تاجری به استثنای کسبه جزء مکلف است دفاتر ذیل یا
دفاتر دیگری را که وزات عدلیه به موجب نظامنامه قائم مقام اين دفاتر قرار می دهد
داشته باشد:
*
دفتر روزنامه
دفتر کل
Pies
دفتر کییه.
صفحه 53:
طبق ماده ۷ قانون تجارت «دفتر روزنامه دفتری است که تاجر باید همه روزه مطالبات
و دیون و داد و ستد تجارتی و معاملات راجع به اوراق تجارتی (از قبیل خرید و فروش
و ظهرنویسی) و به طور کلی جمیع واردات و صادرات تجارتی خود را به هر اسمی و
رسمی که باشد و وجوهی را که برای مخارج شخصی خود برداشت می کند در آن دفتر
ثبت نماید».
صفحه 54:
طبق ماده ۸ قانون تجارت «دفتر کل دفتری است که تاجر باید کلیه معاملات را لااقل
هفتهای یک مرتبه از دفتر روزنامه استخراج انواع مختلفه آن را تشخیص و جدا کرده
هر نوعی را در صفحه مخصوصی در آن دفتر به طور خلاصه ثبت کند».
صفحه 55:
طیق ماده ٩ قالون ad Ses دارایی دفتري است که تاجر باید همه ساله صورت
جامعی از کلیه دارایی منقول و غیرمنقول و دیون و مطالبات سال گذشته خود را به ریز
ترتیب داده در آن دفتر ثبت و امضا نماید و اين کار باید تا پانزدهم فروردین هر سال
بعد انجام پذیرد».
صفحه 56:
طبق ماده ۱۰ قانون تجارت: «دفتر کپیه دفتری است که تاجر باید کلیه مراسلات و
ات و صورتحسابهای صادره خود را در آن به ترتیب تاریخ ثبت نماید.»
صفحه 57:
دفاتر تجارتی از جمله دفات لى نيست و دارای یک سلسله آتار حقوقی مهم ید ۵
۴ این دفاتر اقرار کتبی به ضرر تاجر می تواند محسوب گردد.
© تاجر میتواند با شرایط خاصی از مندرجات دفاتر خود به نفع خود و به ضرر دیگران استفاده
as
دفاتر تاجر ممکن است از نظر ورشکستگی به تقصیر یا به تقلب تاجر مورد استناد قرار گیرد. ۲
مندرجات دفاتر تاجر اصولاًمبنای میزان درآمد و در نتیجه مالیات قرار می گیرد.
صفحه 58:
قانونگذار مقررات زیر را درباره دفانر عباریی مقرر دافعه استه
سول طبق ماده ۱۱ قانون تجارت «دفاتر مذکور در ماده ۶ به استثنای دفتر کپیه قبل
از آنكه امضاى مزبور لازم نيست, ولی باید اوراق آن دارای نمره ترتیبی باشد. در موقع
تجدید سالیانه هر دفتر مقررات این ماده رعایت خواهد شد».
صفحه 59:
لسانانی: طبق ماده ۱۲ قانون تجارت «دفتری که برای امضا به متصدی امضا تسلیم می
شود بايد دارای نمره ترتیبی و قیطان کشیده باشد و متصدی امضا مکلف است صفحات
دفتر را شمرده در صفحه اول و آخر هر دفتر مجموع عدد صفحات آن را با تصریح به
اسم و رسم صاحب دفتر نوشته با قيد تاريخ امضا و دو طرف قيطان را با مهر سربى كه
وزارت عدلیه برای این مقصود تهیه می نماید منگنه کند لازم است کلیه اعداد حتی
تاريخ با تمام حروف نوشته شود»
صفحه 60:
asl Gage a ۱۳ قانون تجارت کلیه معاملات و صادرات و واردات در دفاتر
مذکوره فوق باید به ترتیب تاریخ در صفحات مخصوصه نوشته شود. تراشیدن و حك
کردن و همچنین جای سفید گذاشتن بیش از آنچه که در دفاتر را از ختم هر سال لااقل
تا ده سال نگاه دارد.»
صفحه 61:
به طوری که ذکر شد قانون تجارت برای دفاتر تجارتی, از نظر حقوقی, اعتبار خاصی
قائل شده است مشروط بر اینکه این دفاتر طبق مقررات قانون تجارت تنظیم شده
باشند. این اعتبار از دو نظر مورد توجه قرار گرفته است.
© عليه تاجر
© به نفع تاجر
صفحه 62:
آنچه را که تاجر در دفاتر خود ذکر اعم از اینکه مربوط به امور تجارتى او باشد يا
نباشد و جه در رابطه با تجار باشد يا غير تاجر و اعم از اینکه دفتر او طبق مقررات
تنظيم شده باشد يا نباشد در هر حال يك نوع اقرار است و اقرار كتبى داراى اعتبار
بیشتری از اقرار شفاهی است و هر کسی میتواند از اقرار کتبی تاجر علیه او استفاده
کند مگر اینکه خلاف آن ابت گردد.
صفحه 63:
اعتبار مندرجات دفاتر تجارتی علیه تاجر منطبق با یک اصل مسلم و کلی حقوقی یعنی
اقرار است. اما اعتبار مندرجات دفتر تاجر به نفع خود. که در حقيقت یک ادعاست و
al قابت گردته یک اغتبار قانونی بر خلاف اصرل کلی مربوط به دلايل اتبات دعوی
صفحه 64:
در هر حال استفاده از مندرجات دفتر تاجر به نفع خود در صورتی معتبر است که دارای
شرایط زير باشد:
3 دفاتر تاجر طبق مقررات قانون تجارت تنظیم شده باشد.
3 دعوى بين تجار ياشد.
3 دعوى مربوط به امور تجارتى باشد.
1 مندرجات دفتر طرف مقابل مندرجات دفتر طرف مدعى را انكار نكند.
صفحه 65:
با توجه به اعتبار مندرجات دفاتر تجارتی و اينکه هر تاجری می تواند برای اثبات
ادعای خود به دفتر تجارتی خود یا تاجر دیگر استناد کند بنابراین دفتر مورد استناد
تاجر بايد الزاماً به دادكاه ارائه شود تا دادكاه به تواند به صحت و سقم ادعای مدعی پی
مرك
صفحه 66:
ماده ۳۰۱ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد: «هرگاه یکی از طرفین به دفاتر
بازرگانی طرف دیگر استناد کند دفاتر نامبرده باید در دادگاه ابراز شود. در صورتی که
ایزار دفاتر در دادگاه ممکن نباشد دادگاه کارمندی را مامور می نماید که با حضور
طرفین دفاتر را معاینه و آنچه لازم است خارج نویسی نماید. هيج بازرگانی نمی تواند
به عذر نداشتن دفتر از ابزار و یا ارئه دفاتر خود امتناع کند مگر اینکه ثابت نماید که
دفتر او تلف شده یا دسترسی به آن ندارد»
صفحه 67:
#در صورتی که به دفتر تاجری استناد شود و وی از ارائه آن امتناع کند ماده yey
قانون آئین دادرسی مدنی برای این تخلف یک ضمانت اجرایی به صورت اماره به این
شرح مقر داشته است: «هرگاه بازرگانی که به دفاتر او استناد شده است از ابزار
دفاتر خود امتناع نماید و تلف یا عدم
##دسترسی به آن را نتواند ثابت کند دادگاه می تواند آن را از ادله مثبته اظهارات طرف
قرار دهد».
صفحه 68:
#مواردی هست که امکان ارائه دفاتر در دادگاه وجود دارد ولی ارائه آنها ضمن ایجاد
امکان برای اثبات یا رد دعوی مصالح و منافع دیگری را که ارتباطی به دعوی ندارد به
مخاطره می اندازد.
رن ا ا << << <<
میدارد: «هرگاه ابراز تمام یا قسمتی از سند يا اظهار علنی مفاد آن در دادگاه با منافع
یکی از اصحاب دعوی یا شخص ثالتی منافی بوده و یا بر خلاف نظم یا منافع عمومی
باشد دادرسی دادگاه یا کارمند علیالبدل یا مدیر دفتر به تعیین دادگاه در حضور طرف
يا طرفين آن سند را معاینه و فقط آنچه را لازم و راجع به مورد اختلاف است خارج
نویسی مي نماید».
صفحه 69:
یکی دیگر از الزاماتی که قانون به عهده تجار گذارده است آنان در دفتر ثبت
ely از فقتر ثبت تسارتی دفیری است که در معل معینی قرار دارد و
oles اعم از حقيقى يا حقوقى بايد طبق مقررات نام خود را در اين دفتر ثبت نمایند.
صفحه 70:
و
تب تماری در بساری از کشورها و حود دارد و فایده ان به فرارازر است:
© دلالت تاجر بودن
۰ اطلاع از تعداد و نوع فعالیت تجار
© اطلاع تجار از وضع AS
Gb © ماده ۱۶۲ قانون مالیاتهای مستقیم
© اعطای بعضی امتیازات
صفحه 71:
ماده ۱۶ قانون تجارت مقرر می دارد «در نقاطی که وزارت عدلیه مقتضی دانسته و دفتر
ثبت تجارتی تاسیس کند کلیه اشخاصی که در آن تقاط به شغل تجارت افتفال دارند
اعم از ایرانی و خارجی به استتنای کسبه جزء باید در مدت مقر اسم خود را در دفتر
ثبت تجارتى به ثبت برساند والا به جزای قدی از دویست تا دو هزار ريال محكوم
خواهند شد».
صفحه 72:
Gb ماده ۴ آیین نامه ثبت تجارتی بازرگانان و بنگاههای بازرگانی و شرکتهای تجارتی
که به شغل بازرگانی اشتفال ورزیده یا تاسیس می شوند در ظرف یک ماه از تاریخ
شروع به کار یا تاسیس مکلف اند اظهارنامه تنظیم و به دفتر ثبت تجارتی تسلیم نمایند
و طبق همان ایین نامه باید اظهارنامه در سه نسخه روی نمونه های چاپی مخصوصی
رتی محل گرفته می شود تنظیم و به همان دفتر تسلیم و
که از متصدی دفتر ثبت
رسید گرفته شود.
صفحه 73:
برابر ماده ۶ آیین نامه مذکور در اظهارنامه باید نکات زیر به ترتیبی که
شماره گذاری شنده نوفته شود:
ste نام و نام خانوادگی بازرگان و رئیس بنگاه و مدییان شرکت و اسم تجارتخانه يا بنگاه
با شرکت.
له تاریخ و محل تولد و شماره شناسنامه و محل صدور آن.
تابعیت اصلی و تابعیت فعلی در صورتی که تابعیت دیگری را تحصیل نموده باشد
يخ و طرز تحصيل تابعيت ثانوى بايد قيد شود.
"له تاريخ ورود به ايران و شماره و محل صدور پروانه اقامت (اگر اظهارکننده تبعه خارجه
باشد).
ise kes es ae call J
صفحه 74:
"له میزان سرمایه در شرکتهای تجارتی.
#* شماره ثبت منگنه و پلمپ دفاتر تجارتی که به موجب مواد ۶ و ۱۲ قانون تجارت به
عمل آمده است.
© شماره تلفن, عنوان تلگرافی, کتاب رمز تجارتی.
# رشته تجارت (تجارت داخلی یا تجارت خارجی)
"ل قید شماره ثبت علائم تجارتی
صفحه 75:
به نظر حقوقدانان مذکور مال عبارت است از هر چیزی که در بازار قابلیت خرید و
فروش و معامله و به عبارت دیگر ارزش تجارتی داشته باشد.
صفحه 76:
el stall بر دو گونه است اموال مادی و اموال عیرمادی,اموال مادی عبارت است از
اموالی که وجود عینی دارد و در خارج موجود است و قابل مس مثل میز, صندلی,
تومبیل, منزل و غیره.
اموال غیر مادی اموالی هستند که وجود عینی قابل لمس در خارج را ندارند مع
ذالک دارای ارزش تجارتی بوده و قابلیت معامله و نقل و انتقال دارند. ارزش این اموال
بر حسب قانون و يا عرف به وجود آمده و منشاً یک سلسله امتیازات مالی برای
صاحبان آنها گردیده است.
صفحه 77:
حقوق مالی حقوقی هستند که شخص نسبت به یک شخص, یا یک چیز دارد و
آتار مالی است. متل حق دینی (طلب از شخص دیگری) مهر که حق مالی زن نسبت به
شوهر یا حق سرقفلی, حق تألیف. تصنیف و غیره که حقوق اخیر در حقیقت حقوق
ری
صفحه 78:
«سرقفلی عبارت است از ما به ازای حقی که شخص نسبت به انتقال یک ملک تجاری
دارد».
صفحه 79:
یکی دیگر از مصادیق حقوق مالی تجارتی که جزو مایه تجارتی محسوب می گردد و
قابل نقل و انتقال و خرید و فروش است. در قانون تجارت مواد ۵۷۶ الي ۵۸۳ از باب
چهاردهم به «اسم تجارتی» اختصاص یافته است.
صفحه 80:
لذ برای اينکه نام تجارتی مور حمایت فائونی قرار گیرد طبیعتاً مستفزم این است که نامهای
تى به توتيب در جاى تبت و ضبط شود نا ديكران تتواتد از آن سوء انستفاد» PES
A به همین ليل در تعام کشورها مقرراتی برای ثبت و حمایت از نام جاوتی پیش بينی شده
است.
ماده ۵۷۶ قانون تجارت ما نیز مقرر می دارد: «ثبت نام تجارتی اختیاری است مگر در
مواردی که وزارت عدلیه ثبت آن را الزامی کند».
صفحه 81:
تجارتی باید طوری که به حقوق دیگران لطمه ای نزند و موجب فریب مشتریان
و اشتباه یک کالا با کالای دیگری, به علت تشابه اسمی نگردد. به همین دلیل قانون
شرایط و موانعی را به شرح زير برای ثبت نام تجارتی پیش بینی کرده است.
صفحه 82:
استعمال علائم تجارتی و صنعتی سابقه نسبتاً طولانی دارد و می توان گفت از هنگامی که
محصولات مشابه به بازار عرضه شده است صاحبان حرف و صنایع و تجار به منظور حفظ
اصالت محصولات خود در صدد برآمده اند به وسیله مناسبی کالای خود را به مشتری
بشناسانند و مانع فریب مشتریان خود. در اثر رائه کالای مشابه دیگران گردند. از این
زمان تجار و صاحبان صنایع و حرف به فکر علائم تجاری افتاده اند و هر یک پر حسب
زمان و مکان برای کالای خود علامت خاصی را در نظر گرفته اند و مشتریان نیز با توجه
به شناختی که از محصول مورد نظر خود داشتهاند با دیدن علامت مخصوص جنس
مطلوب خود را جستجو و خریداری می کرده اند.
صفحه 83:
Les b به می دهیم:
جز شر قرار
.=
ai
مور
)22
شرج
تى را ب
sles
علامت تج
به
ا
2
ات مرب
Ls.
ری
صفحه 84:
علائم و اختراعات: «علامت تجارتی عبارت از هر قسم علامتی
طبق ماده ۱ قانون
است اعم از نقش, تصویر, رقم, حرف عبارت مهر, لفاف و غیر آن که برای امتیاز یا
تشخیص محصول صنعتی تجارتی یا فلاحتی اختیار می شود ممکن است یک علامت
تجارتی برای تشخیص امتیاز محصول جماعتی از زارعین یا ارباب صنعت یا تجار و یا
محصول یک شهر و یا یک ناحیه از مملکت اختیار شود».
صفحه 85:
بعضی از علائم به علت اینکه در انحصار دولت یا مقامات مملکتی است و يا برخلاف
نظم و عفت عمومی است ممکن است ممنوع اعلام گردد. بهمین دلیل ماده ۵ قانون ثبت
علائم و اختراعات مقرر می دارد: «هیچیک از علائم ذیل را نمی توان به عنوان علامت
ارتی اختیار نمود و با آنها را یکی از اجزای یک علامت تجارتی قرار داد
صفحه 86:
#3 اصولاً ثبت علائم تجارتی اختیاری است, زیرا علائم موجب می گردد که صاحب
علامت از حمایت قانون برخوردار گردد. بنابراین لزومی برای اجباری کردن آن از
طرف مقنّن به نظر نمى رسد.
7 به موجب تبصره ماده ١ قانون ثبت علائم تجارتى و اختراعات: «داشتن علامت
تجارتى اختيارى است مكر در مواردى كه دولت آن را الزامى قرار دهد»
صفحه 87:
#ثبت علامت تجارتى به موجب اظهارنامه اى به عمل می آید که در تهران به اداره
ثبت شركتها و در شهرستانها يه اداره ثبت محل تسليم مى كردد.
#در اظهارنامه. كه به صورت فرم مخصوصی تهیه شده است. مشخصات متقاضى و نوع
علاست که مربوط به جه كاللى است بايد ذكر شود
صفحه 88:
اگر کسی نسیت یه تقاضای نيت علائم ادعایی داشته باشد باید طبق یند ۲ ماده ٩ تانون
ثبت علائم اعتراض بدهد. اعتراض به ثبت علائم ممکن است در دو مرحله به عمل آید.
اعتراض قبل از ثبت علامت
« اعتراض بعد از ثبت عدالت.
صفحه 89:
مهلت اعتراض در بعضی موارد سه سال و در موارد دیگر به صورت نامحدود به شرح
زیر تعیین گردیده است
صفحه 90:
ماده ۶ قانون ثبت علائم و اختراعات مقرر می دارد: «هر قسم اکتشاف یا اختراع
جدید در شعب مختلف صنعتی یا کشاورزی به کاشف یا مخترع آن حق انحصاری می
دهد که بر طبق شرایط و در مدت مقرر در این قانون از اکتشاف یا اختراع استفاده نماید
مشروط بر اينكه اکتشاف یا اختراع مزبور مطابق مقررات این قانون در اداره ثبت اسناد
تهران به ثبت رسیده باشد.»
صفحه 91:
اختراع عبارت است از طرح ریزی مربوط یه تهیه و ساخت یک وسیله يا کالای
جدیدی که در صنعت, کشاورزی, بازرگانی و غیره کاربرد داشته باشد مانند اختراع
free il هواپیما. یخچال. تلویزیون و از این قبیل.
صفحه 92:
اکتشاف عبارت است از پی بردن به روابط و خواص ابزار و مواد خاصی که از ترکیب
آنها یا به صورت ساده می توان در زمینه های صنعتی, فلاحتی و غیره استفاده
بخصوصی کرد که تا زمان کشف پر مردم پوشیده بوده است.
صفحه 93:
فرق عمده اختراع و اکتشاف این است که در اختراع. عنصر اصلی و اساسی, ابداع و
ابتکار شخص است در حصول نتیجه به خصوص از یک چیزی در حالی که در
اکتشاف, عنصر اصلی پی بردن و کشف یک خاصیت با رابطه خاص بین اشیا بخصوصی
است كه اين خاصيت و رابطه قبل از کشف هم وجود داشته ولی کسی از وجود آن
آگاهی نداشته است. مثلاً فکر ساختن هواپیما یک اختراع است ولی پی بردن به قوه
جاده رمن یک اکتشاف است.
صفحه 94:
ابتکار عبارت است از تعبیه و تهیه یک وسیله به شیوه جدیدی که سابقه نداشته است
مثلاً ابداع روش جديدى برای گرفتن آب میوه جات یا چیدن میوه از درخت یا مطالعه
کتاب.
صفحه 95:
نون در صورتی از اختراع و اکتشاف حمایت می کند که به ثبت داده شده باشد. برای
ثبت علامت مقرر شده است
ثبت هر نوع اختراع و اکتشاف باید به همان ترتیبی که
عمل شود و اعتراض به ثبت آن نیز مانند اعتراض به ثبت علامت است.
طبق ماده ۷ قانون ثبت علائم و اختراعات. کسانی می توانند تقاضای ثبت اختراع و
اكتشاف كنتد كه مدعي يكى از امور ذيل باشند
4# ابداع هر محصول صنعتى جديد.
4# كشف هر وسيله جديد يا اعمال وسايل موجود به طريق جديد براى يك نتيجه يا
محصول صنعتى يا فلاحتى.
صفحه 96:
#قاولاً: به موجب ماده ۳۳ قانون ثبت علائم و اختراعات استفاده انحصاری ساخت,
فروش, اعمال یا استفاده از اختراع برای مدت تقاضا (۵.۱۰.۱۵ يا حداکتر ۲۰ سال)
متعلق به صاحب ورقه اختراع است.
#اثانياً: صاحب ورقه مى تواند حقوق خود را به موجب سند رسمی به دیگری منتقل
کند. و این حقوق می تواند از طریق ارث نیز به دیگری منتقل شود. ولی در هر حال
انتقال باید به ثبت برسد.
صفحه 97:
#اثالثاً: مراجعه به اسناد اختراع و تقاضای سواد مصدق از آن بلامانع است.
#ارابعاً: كسى كه ابتداثاً تقاضاى ثبت اختراع يا اكتشافى را به نام خود می کند مخترع
شناخته می شود مگر خلاف آن در دادگاه ثابت شود.
#تتخامسا: ورقه اختراعی که در خارج تحصیل شده باشد. در صورتی در ايران معتبر است
که مدت آن منقضی نشده و برای بقیه مدت در ایران تقاضای ورقه اختراع کند.
#اسادساً: هركونه ادعايى نسبت به حق اختراع و اکتشاف باید در دادگاههای حقوقی و در
صورتی که جنبه جزایی داشته باشد, در دادگاههای جزایی مطرح گردد.
صفحه 98:
>|
شرکتهای تجارتی
صفحه 99:
طبق ماده ۵۷۱ قانون مدنی: «شرکت عبارت است از اجتماع حقوق مالکین متعدد در
شیئی واحد به نحو اشاعه»
صفحه 100:
#اشاعه عبارت است از اجتماع حقوق مالکین معدد در شیثی واحد به نحو اشاعه اکتراً
بدون قصد انتفاع و تقسیم آن.
#6ساعه سمکن است قهری و غررارادی باشد منل اینکه مالی به ارت به جند نف برس
در اين صورت ورثه همگی نسبت به مال موروئی مالکیت مشاع دارند ولی این مالکیت
ارادی نبوده است.
صفحه 101:
«شرکت تجارتی عبارت است از شرکتی که بین چند نفر برای امور تجارتی به صورت
یکی از شرکتهای مذکور در قانون تجارت تشکیل و دارای شخصیت حقوقی است».
صفحه 102:
تى که موجب تمیز آنها از شرکتهای مدنی است به شرح
خصوصیات مهم شرکتهای تجاا
زیر است:
4 شركت بايد به صورت یکی از شرکتهای تجارتی قانون تجارت درآید.
w شرکتهای تجارتی, برخلاف شرکتهای مدنی, دارای شخصیت حقوقی هستند.
شرکتهای تجارتی, در صورت عدم قدرت بر پرداخت دیون خود ورشکسته می
شوند در حالی که شرکتهای مدنی مشمول ورشکستگی نیستند.
v شرکتهای تجارتی, هر یک دارای خصوصیات مربوط به خود هستند و همین امر
موجب ممیز هر یک از آنها از یکزیگر است.
صفحه 103:
با توجه به اينکه برای تشکیل هر شركت بايد بين شركا عقدى منعقد كردد و انعقاد هر
نوع عقد تابع مقررات خاص و شرايط اساسى آن است على هذا شرايط مذكور به شرح
زیر بايد در قرارداد شركت رعايت شود.
قانون مدنى شرايط اساسى براى صحت هر قرارداد را به شرح زير مقرر داشته است.
% قصد و رضاى طرفين
* اهليت
معين بودن موضوع قرارداد
6 مشروعيت موضوع قرارداد
صفحه 104:
یکی از خصوصیات شرکتهای تجارتی, برخلاف شرکنهای غیرتجارتی, این است که
شرکتهای مذکور دارای شخصیت حقوقی هستند.
صفحه 105:
از نظر فعالیتهای اجتماعی, دو نوع شخص وجود دارد شخص حقیقی و شخصی
حقوقی. منظور از شخص حقیقی افراد انسانی است و منظور از «شخص حقوقی عبارت
است از یک مفهوم تصنعی و اعتباری که به منظور تسهیل فعالیتهای اجتماعی برای
بعضی از گروههای اجتماعی از طرف قانونگذار پیش بینی شده است».
صفحه 106:
اشخاص حقوقی بر دو نوع اند: اشخاص حقوقی حقوق عمومی, اشخاص حقوقی
حقوق خصوصی. منظور از اشخاص حقوقی حقوق عمومی, اشخاصی هستند که از
طرف دولت به وجود میآیند مثل تمام وزارتخانه هاء موسسات و سازمانهای دولتی.
صفحه 107:
شرکنهای تجارتی عبارت اند از شرکت هایی که به صورت یکی از شرکتهای هفتگانه
تجارت تاسیس می گردند. این شرکتها پس از تشکیل طبق قانون
مقرر در قانو
تجارت دارای شخصیت حقوقی می شوند.
صفحه 108:
اقامتگاه از نظر حقوقی, عبارت است از محلی که طبق قانون فرض می شود شخص
أكثراً و عادتاً در آنجا حضور دارند.
صفحه 109:
اولاً: طبق مقررات ايران, در ايران تشکیل شده باشد.
نياً: اقامتكاه او در ايران باشد.
©ثالثاً: مركز اصلى آن نيز در ايران باشد.
صفحه 110:
قانون تجارت ایران در ماده ۲۰ شرکتهای تجارتی را به هفت نوع به شرح زیر تقسيم
کرده است.
© شرکت سهامی
شرکت با مسئولیت محدود
مركت تعامی
شرکت مختلط غیرسهامی
شرکت مختاط سهامی
شركت نسبى
شرکت تعاونی تولید و مصرف
صفحه 111:
شرکتهای سهامی از جمله مهمترین شرکتهای تجارتی به حساب می آیند اهمیت این
© اولاً تعداد شركا در اين نوع شركتها معمولاً زياد است و در تتيجه از يك طرف
در حالی که سرمایه هر یک از شرکا ممکن است به تنهایی قابل ملاحظه نباشد. با
این حال سرمایه شرکت ممکن است یه میزان خیلی زیاد و قابل توجه باشد.
انا مسوایت هرکا منود به سهامی است که در شرکت دارند و بیشتر از آن
در مقایل طلیکاران مسئولیتی ندارند.
فا - تمام اعمال و معاملاتی که انجام می دهند تجارتی محسوب می شود.
صفحه 112:
طبق ماده اصلاحی قانون تجارت
حى قانون تارت سال ۱۳۳۷ هدرک ها
al Oe
است که سرمایه
سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام
1
ود به مبلغ اسمی سهام انهاست»
صفحه 113:
در تعریف مندرج در ماده ۱ قانون تجارت از شرکت سهامی عناصر زیر قایل توجه
0 مشارکت
صفحه 114:
# شرکتهای سهامی عام
# شرکتهای سهامی خاص.
صفحه 115:
طبق ماده ۴ اصلاحی قانون تجارت «شرکت سهامی عام شرکتی است که موسسین آن
قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تامین می کنند».
صفحه 116:
#۶ وجود تعدادی افراد علاقمند
۶ تعهد و تامین حداقلی از سرمایه شرکت به وسیله موسسین
#۶ مراجعه به اداره ثبت شرکتها برای انجام امور مقدماتی تشکیل شرکت
صفحه 117:
به طوری که قبلاً یاداوری شد در شرکتهای سهامی عام مقداری از سرمایه به وسیله
غير موسسين تامين مى گردد.
طريق تامين اين مقذار از سرمايه با اتتشار اعلامیه پذیره نویسی انجام می گردد.
يذيره نويسى عبارت است از تعهد يرداخت يك يا جند سهم از طرف افراد غير موسس
و يرداخت مبلغى از آن به صورت نقد.
صفحه 118:
در اعلامیه پذیره تویسی, طبق ماده ٩ (لایحه اصلاحی) باید موارد زیر درج گردد:
۶ نام شرکت.
۴ موضوع شرکت.
© مرکز اصلی شرکت و شعب آن در صورتی که تاسیس شعبه مورد نظر باشد.
۶ مدت شرکت.
۶ هویت کامل و اقامتگاه و شغل موسسین, ذکر تخصص يا اطلاعات آنان در امور
شرکت به اختصار.
صفحه 119:
© میزان سرمایه شرکت و تعیین مقدار نقد و غیرنقد آن و تعداد نوع سهام و مشخصات
سهام غیرنقد.
در صورتی که موسسین مزایایی برای خود در نظر گرفته اند تعیب چگونگی و
موجبات آن مزایا.
4 سس مقداری از سرسایه که مومسین تعهه کرد و ملفی که پرواخت کرد اند
صفحه 120:
© ذکر هزینه هایی که موسسین تا آن موقع جهت تدارک مقدمات تشکیل شرکت
پرداخت کرده اند و برآورد هزینه های لازم تا شروع فعالیت شرکت.
در صورتی که انجام موضوع شرکت قانواً مستلزم موافقت مراجع خاصی باشد ذکر
مشخصات اجاره نامه یا موافقت اصولی آن مرجع.
۶ ذکر حداقل سهامی که هنگام پذیره نویسی باید توسط پذیره نویس تعهد و تعيين
ملفی از آن که باید مقاری بذیر» تویسی قدا برداخت کرود.
صفحه 121:
ذکر شماره و مشخصات حساب بانکی که مبلغ نقدی سهام مورد تعهد باید به آن
حساب پرداخت شود و تعیین مهلتی که اشخاص ذیعلاقه می توانند برای پذیره نویسی و
پرداخت مبلغ نقدی به بانک مراجعه کنند.
© تصریح به اينکه اظهارنامه موسسین به انضمام طرح اساسنامه برای مراجعه علاقمندان
به مرجع ثبت شرکتها تسلیم شده است.
ذکر نام روزنامه کثرالانتشاری که هرگونه دعوت و اطلاعیه بعدی تا تشکیل مجمع
عمومی موسس منحصرا در آن منتدر حواهد شد.
۶ چگونگی تخصیص سهام به پذیره نویسان.
صفحه 122:
مجمع عمومی موسس یکی از مجامع عمومی شرکتهای سهامی است که از اجتماع
صاحبان سهام تشکیل می گردد.
صفحه 123:
#مجمع عمومی موسس در حقيقت یک بار بیشتر تشکیل نمی گردد و بعد از انجام
وظایف خود منحل گردیده و دیگر تشکیل نمی گردد.
#طبق ماده ۱۶ لایحه اصلاحی, پس از احراز اينکه تمام سرمایه شرکت تعهد و حداقل
۵ آن پرداخت شده است. موسسین ضمن تعیین و اعلام تعداد سهام هر یک
تعهدکنندگان, مجمع عمومی موسس را دعوت خواهند کرد.
صفحه 124:
طبق ماده ۷۳ قانون تجارت وظایف مجمع عمومی موسس به شرح زیر است:
© رسيدكي به گزارش موسسین و تصویب ol و همچنین احراز پذیره نویسی کلیه سهام
شركت و تأدية مبالغ لازم
© تصويب طرح اساسنامه شركت و در صورت لزوم اصلاح آن.
& انتخاب اولین مدیران و بازرس يا بازرسان شركت.
#© تعیین روزنامه کثرالانتشاری که هرگونه دعوت و اطلاعیه بعدی برای سهامداران تا
تشکیل اولین مجمع عمومی عادی در آن منتشر خواهد شد.
* قبول آورده های غیرنقدی.
صفحه 125:
طبق ماده ۸ قانون تجارت اساسنامه شرکتهای سهامی بايد با قيد تاريخ به امضای
موسسین رسیده و مشتمل بر موارد زیر باشد:
نام شرکت
9 موضوع شرکت به طور صریح و منجّز.
8 مدت شركت.
fl مركز اضلى شركت و محل شعب آن اگر تاسیس شعبه مورد نظر باشد.
صفحه 126:
alas سهام بی نام و با نام و مبلغ اسمی آنها و در صورتی که ایجاد سهام ممتاز مورد
88 مبلغ سرمایه شرکت و تعیین مقدار نقد و غیرنقد آن به تفکیک.
نظر باشد تعیین تعداد و خصوصیات و امتیازات این گونه سهام.
ل تعیین مبلغ پرداخت شده هر سهم و نحوه مطالیه بقیه مبلغ اسمی هر سهم و مدتی که
ظرف آن باید مطالبه شود که به هر حال از پنجسال متجاوز نخواهد بود.
له نحوه انتقال سهام با نام.
له طریقه تبدیل سهام با نام و به سهام بی نام و بالععکس.
صفحه 127:
قرضه. ذکر شرایط و ترتیب آن.
لله در صورت پیش بینی امکان صدور او
شرایط و ترتیب افزایش و کاهش سرمایه شرکت.
لل مواقع و ترتیب دعوت مجامع عمومی.
لل مقررات راجع به حد نصاب لازم جهت تشکیل مجامع عمومی و ترتیب اداره آنها.
لله طريقه شور و اخذ رأی و اکتریت لازم برای معتبر بودن تصمیمات مجامع عمومی.
صفحه 128:
قله تعداد مدیران و طرز انتخاب و مدت ماموریت آنها و نحوه تعیین جانشین برای
مدیرانی که فوت یا استعفا می کنند یا محجور یا معزول یا به جهات قانونی ممنوع می
aS
الله تعيين وظايف و حدود اختیارات مدیران.
الله تعداد سهام تضمینی که مدیران باید به صندوق شرکت بسپارند.
8 قید اینکه شرکت یک بازرس خواهد داشت یا بیشتر و نحوه انتخاب و مدت ماموریت
بازرس.
صفحه 129:
قله تعیین آغاز و پایان سال مالی شرکت و موعد تنظیم ترازنامه و حساب سود و زیان
و تسليم أن به بازرسان و به مجمع عمومی سالانه.
له نحوه انحلال اختيارى شركت و ترتيب تصفيه امور آن.
نحوه تغییر اساسنامه.
صفحه 130:
عه الزام در انتخاب نام
# آزادی در اتتخاب نوع نام
صفحه 131:
يد ۲ باده موب ۲ باده ٩ قانون تعارت (به ترنب در بورد مندرحات اسارشامه
و اعلامیه پذیره نویسی) به ترتیب زير اشاره په لزوم ذکر مرکز اصلی شرکت شده است.
«مرکز اصلی شرکت و محل شعب آن اگر تاسیس شعبه مورد نظر باشد».
صفحه 132:
موضوع شرکت عبارت است از عنصر اصلی شرکت یعنی هدف و چیزی که شرکت به
خاطر انجام آن تشکیل شده است.
صفحه 133:
موضوع شرکت می تواند به طور كلى (مثلاً خرید و فروش و لوازم خانگی) و تجارت
کالای مخصوصی مثلاً خرید و فروش ath ay ولی بای دارای شرایط زیر باشد:
اث موضوع شرکت نوعاً چیزهایی است که به نحوی با هم ارتباط دارد مثلا موضوع
شرکت تجارتی نوعاً و معمولاًنباید خرید و فروش آهن آلات و پارچه با هم باشد.
7" موضوع شرکت به صراحت بند ۲ ماده ۸ قانون تجارت باید «صریح و منجّز» باشد.
موضوع شرکت باید مشروع بوده متضمن منفعت عقلایی باشد.
صفحه 134:
يكى از مسائلی که در اساستامه شرکت باید ذکر گردد مدت شرکت است. مت فر کت
مکی لست محدود با تامجدود باشد موق مدب فر کت محدوه لست که برای مدت
ومع al ot صورت مدت عرگت تامعنوه است»
صفحه 135:
با توجه به اینکه شرکتهای تجارتی اصولا به منظور انتفاع و بردن سود تشکیل می
گردند بتابراین سرمایه یکی از لوازم اساسی و ضروری آن به شمار می رود و بدون
سرمایه هیچ شرکت تجارتی تشکیل نمی گردد. به همین دلیل اهمیت شرکتهای تجارتی
به میزان سرمایه آن است و هر چقدر سرمایه بیشتر باشد شرکت دارای اعتبار بیشتری
صفحه 136:
مسائل مختلف مربوط به سرمایه را در شرکتهای سهامی یه شرح زیر مورد بررسی قرار
میدهیم:
۴ میزان سرمایه
تقسیم سرمایه
سوه برداخت سرمایه
صفحه 137:
یکی از خصوصیات شرکتهای سهامی اين است كه در اين شركتها. سرمايه بايد يه سهام
مساوى تقسيم كردد بنابراين در اين شركتها سهم الشركه. بدون اينكه يه صورت سهام
مساویالقیمت درآيد وجوه كداره:
صفحه 138:
در شرکتهای سهامی قانون برای پرداخت سرمایه مقررات خاصی پیش بینی کرده است
به شرح زیر:
الك د عرد سيا
شركا مكلف نيستند تمام سرمايه )| La در موقع تاسيس شركت
سرمايه شركت بايد در موقع تاسيس تعهد كردد و مبلغى از آن
ميزان و مدت پرداخت قسمت پرداخت نشده در اساسنامه تعیین می گردد ولی طبق
قانون تجارت این مدت از پنجسال نباید تجاوز کند.
ب - پرداخت نقدی
کل برمایه باید توسط شرکا تمهد ولی قسمتی از آن نقداً تأدیه گردد. تعیین میزان نقدی
در اساسنامه شرکت پیش بینی می گردد ولی این مبلغ نباید کمتر از ۳۵/۰ کل سرمایه
باشد,
صفحه 139:
طبق قانون تجارت هیئت مدیره هر شرکت سهامی مکلف است یک سیستم (معادل
۰ سود خالص خود را در حساب مخصوصی ذخیره کند و اين اقدام تا زمانی که
سرمایه احتیاطی معادل ۱۰ از کل سرمایه شرکت برسد اجیاری است و از آن پس
اختیاری خواهد شد.
صفحه 140:
افزایش یا کاهش سرمایه تابع تشریغات و مقدمات خاصی است که هر یک را به طور
جداگانه مورد بررسی قرار می دهیم.
صفحه 141:
در صورتی که یک شرکت سهامی تصمیم به افزایش سرمایه خود داشته باشد باید نکات
زير را مد نظر داشته باشد:
اولاً: افزايش سرمايه در صورتى امكان بذير است كه تمام سرمایه تعهد شده
cSt لا اح ارا سرمایه شرکت به وسیله شرکا
پرداخت نشده شرکت نیاز به افزایش سرمایه خود ندارد.
ثانی: افزایش سرمایه به دو صورت ممکن است انجام گردد یا قیمت اسمی هر
سهم افزوده گردد.
صفحه 142:
6 ثالثاً: افزايش سرمايه به بيشنهاد هيئت مديره و تصويب مجمع عمومى فوق العاده
انجام میگردد. ييشنهاد هيئت مديره بايد متضمن كزارش توجيهى هيئت مديره
درباره افزايش سرمايه همراه با اظهار نظر بازرس يا بازرسان شركت در اين مورد
باشد.
مجمع عمومى فوق العاده مى تواند اين حق را به هيئت مديره تفويض كند.
صفحه 143:
ol aM پس از اتحاذ تصميم در مورد افزایش سرمایه مراب باید در روزتامه
کشرالاتتار متخ شرک آلهی شود.
خامسا: در صورتی که افزایش سرمایه از طریق انتشار سهام جدید به عمل آید و
سهام جدید به مبلغی بیشتر از قیمت اسمی آن به فروش برسد.
صفحه 144:
اضافه ارزشی که از اين بابت نصیب شرکت می گردد ممکن است طبق ماده ۱۶۰ به
صورت زیر مصرف شود:
© به اندوخته قانونی منتقل گردد.
تقد ین صاحبان سهام سایق تقسیم گردد.
۶ به ازای آن سهام جدید صادر و به صاحبان سهام سابق داده شود.
صفحه 145:
ممکن است بعد از تشکیل شرکت موجباتی فراهم گردد که دیگر ازومی پرای حفظ همه
سرمایه اولیه شرکت به نظر نرسد در این صورت شرکت اقدام به کاهش سرمایه خود می
کند.
صفحه 146:
کاهش اجباری سرمایه وقتی پیش می آید که سرمایه شرکت در اثر زیانهای وارده
تصف يا از نصف کمتر می شود در این صورت هیئت مدیره پاید بلافاصله مجمع عمومی
فوق العاده را دعوت کند.
صفحه 147:
طبق ماده ۱۸۹: «علاوه بر کاهش اجباری سرمایه مذکور در ماده ۱۴۱ مجمع عمومی
فوقالعاده شرکت می تواند به پيشنهاد هیثت مدیره در مورد کاهش سرمایه شرکت به
طور اختیاری اتخاذ تصمیم کند مشروط پر آنکه بر اثر کاهش سرمایه به تساوی حقوق
صاحبان سهام لطمه ای وارد نشود و سرمایه شرکت از حداقل مقرر در ماده ۵ این قانون
و
صفحه 148:
کاهش اختیاری سرمایه مستلزم دو نوج شرط است: شر ایط اساسی و ش ایط صوری و
ees
۱- شرایط اساسی: کاهش سرمایه اختیاری در صورتی امکان پذیر است که طبق ماده
NAM
اولا : به تساوی حقوق صاحبان سهام لطمه ای وارد نیاورد. (یعنی هر تصمیمی در
مورد کاهش گرفته می شود نسبت به همه سهامداران به طور مساوی اعمال كردد).
oh سرمایه شرکت از حداقل مقر در ماده ۵ قانون تجارت کمتر نگردد:
قل التً: طبق تبصره ماده ۱۸۹, کاهش اختیاری سرمایه, برخلاف کاهش اجباری, فقط
از طریق کاهش بهای اسمی سهام انجام می پذیرد.
صفحه 149:
۲- شرایط تشریفاتی: پیش بینی این شرایط بیشتر برای حفظ حقوق اشخاص ثالث و
طلبکاران شرکت است زیرا با توجه به محدودیت مسئولیت شرکا در شرکتهای سهامی
به میزان آورده آنها در شرکت (یعنی فقط به میزان سرمایه) ممکن است سرمایه شرکت
کاهش یابد و مردم از آن بی اطلاع بمانند.
صفحه 150:
قانون کاهش اختیاری سرمایه را منوط به شرایط تشریفاتی زیر کرده است:
#اولا: پيشنهاد کاهش سرمایه از طرف هیئت مدیره همراه با گزارش توجبهی آن
(علت درخواست کاهش سرمایه) و گزارشی از وضعیت مالی شرکت از ایتدای سال
مالی که مجمع عمومی ترازنامه آن را تصویب کرده است» ۴۵ روز قبل از تشکیل مجمع
عمومی فوق العاده ای که کاهش سرمایه در دستور جلسه آن قرار گرفته است در
اختیار بازرسان قرار گیرد.
صفحه 151:
یا بازرسان باید بمد از دریافت نقاسای هی مدیره به همراه گزارشات مربوطه
آن را مطالعه و دقیقا مورد بررسى قرار داده و نظر خود را نفياً يا اثباتاً به مجمع عمومى
فوق العاده اعلام نمايند.
Lge مجمع عمومی فوق العاده پس از بررسی پيشنهاد هیئت مدیره و نظرات
بازرس یا بازرسان شرکت در مورد کاهش سرمایه اتخاذ تصمیم می کند. چنانچه مجمع
tess با
از تاريخ اتخاذ تصميم باید در روزنامه رسمی و روزنامه کثیرالانتشار منتخب شرکت,
موضوع کاهش درج گردد.
صفحه 152:
#رابعاً: يس از انتشار آكهى هر شخص ذينفع. مثل دارندكان اوراق قرضه یا
بستانكاران, كه منشأ طلب آنها قبل از انتشار اكهى باشد (یعنی معامله یا قرارداد یا هر
لى كه منشاً مطالبات آنها است قبل از انتشار اكهى باشد. زيرا بعد از اتتشار اكهى
دليلى بر ادعاى عدم اطلاع از ميزان واقعى سرمايه شركت وجود ندارد) مى تواند ظرف
مدت دو ماه از تاريخ انتشار آخرین آگهی (تاریخ روزنامه رسمی یا کثیرالانتشار)
اعتراض خود را نسبت به کاهش سرمایه تقدیم دادگاه کند.
صفحه 153:
تفاس در سورنی که دادگاه اعتراض را وارد شتیص دهد در این صورت با
شرکت باید برای پرداخت طلب طلبکار در موعد مقرر وثيقه بدهد و يا در غير اين
صورت باید طلب طلبکاران را که اگر موجل (مدت دار) باشد به صورت «خال»
درآمده و شرکت موظطف به برداخت آن است.
صفحه 154:
قانون تجارت در ماده ۲۳ از سهم به شرح زیر تعریف کرده است: «سهم قسمتی است از
سرمایه شرکت سهامی که مشخص میزان مشارکت و تعهدات و منافع صاحب آن در
شرکت سهامی می باشد ...»
صفحه 155:
تی» بودن سهم است. منظور از
یکی از مخحصات هم در شرکهای سهامی «نتر
تی بودن این است که سهم باید اولاً به صورت ورقه جایی مرآید فان لین ورقه
جایی باید دارای معدرجات خاصی باه در غیر این عورت اسبار ارت
صفحه 156:
ماده ۲۶ همان قانون مقرر می دارد: «در ورقه سهم نکات زير باید قید شود:
نام شرکت و شماره ثبت آن در دفتر ثبت شرکتها,
> مبلغ سرمایه ثبت شده مقدار پرداخت شده آن.
تعيين نوع سهم.
مبلغ اسمى سهم و مقدار پرداخت شده آن به حروف و به اعداد.
تعداد سهامی که هر ورقه نماینده آن است».
صفحه 157:
عادی, سهم
تام سوم
است: سهم با نام. سهم بی نام
ختلفى به شرح زير
سهام دارای انواع مختلفی
يك از آنها راابه
كه هر ني
اىء سهم انتفاعی و سهم موسس
غير نقدى.
نقدى, سهم غير:
ممتاز. سهم
سى قرار مى دهيم.
شرح زير مورد برر؛
صفحه 158:
سهم بی نام عبارت است از سهمی که مشخصات صاحب سهم روی آن منعکس نیست
و دح استاد در وج حایل ات سم انام عارت اس ار هی که مش حسات
صاحب آن روی سهم منعکس است.
صفحه 159:
همان طور که گفته شد سهم بی نام در حکم اسناد و در وجه حامل است منل چک,
سفته و برات در وجه حامل. اين كونه اسناد از نظر مالکیت متل اسکناس هستند یعنی
نرد هر کسی بافت شود معلی به همان اشخاص محسوب بی کرده بگر ابسکه خلاف
آن ثابت شود. (مثلا ثابت شود که سند مفتود با سرقت شد» و یا یه وسایل دیگری مثل
کلاهبرداری به دست دیگری افتاده است).
صفحه 160:
انتقال سهام با نام, برعکس, مستلزم ثبت در دفتر ثبت سهام شرکت است و انتقال دهنده
يا وكيل يا نماينده قانونى او بايد قال را در دفتر مزبور امضا کند.
صفحه 161:
اگر علاوه بر سودی که به طور عادی و مساوی به همه سهام تعلق می گیرد. امتیاز
دیگری برای بعضی از سهام در نظر گرفته تشده باشد در این صورت سهم عادی است.
برعکس اگر امتیازات خاصی به سهم تعلق بكيرد در اين صورت سهم را ممتاز گویند.
صفحه 162:
تاسیس سهام ممتاز در شرکتهای سهامی دلایل مختلفی دارد ولی به طور کلی می توان
گفت که هرگاه شرکت برای جذب امتیاز بخصوصی که برای شرکت اساسی و ضروری
به نظر می رسد مواجه با مشکلی باشد به منظور تسهیل جذب آن اقدام به صدور سهام
ممتاز می کند.
صفحه 163:
سهام ممتاز عبارت اند از سهامی که طبق اساسنامه یا تصویب مجمع عمومی فوق العاده,
نسبت به سایر سهام دارای امتیاز خاصی پاشند. مثلاً امتیاز بعضی از سهام ممکن است.
دریافت شود بیشتر یاحق رای بیشتر در مجامع عمومی نسبت به سهام عادی باشد یا
اینکه ممکن است امتیاز این گونه سهام این باشد که در هنگام انحلال شرکت بدواً مبلغ
اسمی سهام ممتاز پرداخت گردیده و سپس سایر سهام.
صفحه 164:
امتیازاتی که برای سهام ممتاز در نظر گرفته می شود باید یا به موجب اساسنامه پیش
بينى شود و يا اينكه به وسیله مجمع عمومی فوق العاده تصویب گردد. به موجب ماده ۴۲
«هر شرکت سهامی می تواند به موجب اساسنامه و همچنین تا موفعی که شرکت منحل
نشده است طبق تصویب مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام, سهام ممتاز ترتیب دهد.
امتیازات اين كونه سهام و نحوه استفاده از آن باید به طور وضوح تعیین گردد. هرگونه
تغییر در امتیازات وابسته به سهام ممتاز باید به تصویب مجمع عمومی فوق العاده شرکت
با جلب موافقت دارندگان نصف به علاوه یک این گونه سهام انجام گیرد».
صفحه 165:
سهام انتفاعی به این معنی که دارندگان اين گونه سهام در سود شركت در طول مدت
کرک هی مرو در حاب بت دارای قرف سیب ولا زد ال
که در مورد سایر سهام بعد از انسلال شرکت دارایی شرکت باید به نستب سهام آنها سس
آنان تقسیم گردد).
صفحه 166:
سهام در شرکتهای سهامی معمولا دارای دو نوع قیمت است: قیمت اسمی و قیمت
تجارتی, منظور از قیمت اسمی قیمتی است که طبق اساسنامه شرکت در موقع تشکیل
شرکت برای هر سهم در نظر گرفته شده و اين قیمت روی خود سهم نيز درج كرديده و
صاحب سهم آن را پرداخته و یا قسمتی را پرداخته و بقیه را تعهد کرده است و مجموع
قیمت اسمی سهام هر شرکت سهامی در حقیقت معرف سرمایه آن شرکت است. افزایش
سرمايه و كاهش سرمايه هميشه مربوط به قيمت اسمی سهام است.
صفحه 167:
بعد از تشکیل شرکت گاهی مصالحی ایجاب می کند که سهام بی نام شرکت تبدیل به
سهام با نام و یا بالعکس سهام با نام آن تبدیل به سهام بی نام شود. در این صورت برای
تبدیل هر یک از سهام به دیگری شرکت باید مطابق مقررات مواد ۴۳ الی ۵۰ قانون
تجارت و در هر حال یا به موجب اساسنامه شرکت و یا تصویب مجمع عمومی فوق
العاده عمل کند:
صفحه 168:
تبدیل سهام پی نام به سهام با نام از نظر تشریفات کمی مشکلتر است زیرا دارندگان
سهام بی نام معین و مشخص نيستند و دعوت آنها طبيعتاً مواجه يا محظوراتى است به
همين دليل قانون تبديل اين كونه سهام را به سهام با نام توأم با تشريفات بيشترى قرار
داده است.
صفحه 169:
تبدیل سهام با نام به بی نام ساده تر است. علی هذا
همان طور که گفته شد تشر
Gb ماده ۳۷ مراتب فقط یک بار در روزنامه کثیرالانتشار شرکت آگهی و مهلتی که
ار ار سس سس رای وت را ای
بی نام صادر و در Sp شرکت نگهداری می گردد تا هر موقع صاحبان آن مراجعه
کردند سهام با نام آنان اخذ و ابطال و برابر تعداد آن سهم بی نام به آنان تحویل گردد.
صفحه 170:
طیق ماده 8 لابسه اصلاحی, فور که فرضه ورقه قایل معامله ای است که معرف میلفی:
وام است با بهره معین که تمامی آن یا اجزای آن در موعد یا مواعد معینی بايد مسترد
5-0
صفحه 171:
ماده ۷۲ قانون تجارت مقرر می دارد: «مجمع عمومی شرکت سهامی از اجتماع
صاحبان سهام تشکیل می شود. مقررات مربوط به حضور عده لازم برای تشکیل مجمع
عمومی و آرای لازم جهت اتخاذ تصمیمات در اساسنامه معین خواهد شد مگر در
مواردی که به موجب قانون تکالیف خاص برای آن مقرر شده باشد».
صفحه 172:
مجمع عمومی موسس اولین مجمعی است که برای تاسیس شرکت سهامی تشکیل
میگردد و پس از انجام وظیفه منحل و دیگر تشکیل نمی گردد.
صفحه 173:
مجمع عمومی عادی مجمعی است که به طور معمول همه ساله تشکیل و به امور عادی
و جاری شرکت رسیدگی می کند.
صفحه 174:
انتخاب اعضای هیئت مدیره که مدت خدمت آنان منقضی شده باشد (حداکتر برای مدت
۲ سال) و همچنین بازرس یا بازرسان شرکت به عهده مجمع عمومی عادی است.
صفحه 175:
مجمع عومی موسن یک روزنامه کیرالشتار را یرای درج آگهی های ترکت
انتخاب میکند. مع ذالک در صورت ایجاد ضرورت, مجمع عمومی عادی می تواند این
روزنامه را عوض کرده و روزنامه کتیرالانتشار دیگری را انتخاب کند.
صفحه 176:
در عرکت سهامی بمضی مسانل وجود دارد که تشکیل شرکت بدون تصمم گیری و
اقدام در مورد آنهاء امکان پذیر نیست. این مسائل چنانکه قبلاً ملاحظه شد در صلاحیت
مجمع عمومی موسس است. مسائل دیگری وجود دارد که مستلزم بررسی و اتخاذ
تصمیم مرتب و سالیانه است. این مسائل نیز در صلاحیت مجمع عمومی عادی است.
صفحه 177:
8نحوه تشکیل مجمع عمومی فوق العاده از طریق نشر آگهی و به همان طریقی است که
در مورد مجمع عمومی عادی گفته شد.
#برای رسمیت یافتن مجمع عمومی فوق العاده حضور لااقل دارندگان بیش از نصف
سهامی که مق ری دارند الوامی است: گر در اولین جلسه OBE gall cial Ue gal
در جلسه دوم با حضور دارندگان پیش از یک سوم سهامی که حق رای دارند رسمیت
خواهد یافت.
صفحه 178:
#6 تغيير نام شرکت.
** تغيير موضوع شرکت.
® تغيير مركز اصلى شركت.
6 تغيير مدت شركت (كم يا زياد كردن آن).
3 تغيير سرمايه شركت (افزايش يا كاهش Aol
صفحه 179:
® تاسیس سهام ممتازه
6 افزايش یا کاهش تعداد اعضای هیئت مدیره و بازرسها و همچنین افزايش یا کاهش
مدت عضویت آنان, مشروط بر اینکه برخلاف مقررات قانون تجارت نباشد.
#6 تغيير مقررات مربوط به مجامع عمومی.
# اعال عرکت قل از خانمه مت (در صورتي که عدت سود باشدا ر كلدل إن
در صورت عدم محدودیت مدت.
صفحه 180:
x تصمیم گیری در مسائلی که در صلاحیت سایر مجامع عمومی شرکت است.
مجمع عمومی فوق العاده از اتخاذ تصمیم در موارد زیر ممنوع است:
#_ اتخاذ تصمیم برخلاف مقررات قانونی (به طور کلی) و برخلاف مقررات تجاری
(به طور خاص). زیرا توافق اشخاص برخلاف مقررات قانونی اعتبار ندارد.
۷ مجمع عمومی فوق العاده مثل ساير مجامع عمومی شرکت. حق تغییر تابعیت
شرکت را ندارد.
حق افزايش تعهدات صاحبان سهام را با هیچ اکثریتی ندارد.
صفحه 181:
از نظر تشکیلات, یکی از مهمترین و شاید مهمترین رکن هر شرکت تجارتی هیشت
مدیره آن شرکت محسوب می گردد. مجمع عمومی, هم به علت کثرت اعضا و هم به
علت عدم آگاهی و تخصص و وقت کافی برای اداره شرکت نمی تواند مدیریت شرکت
را به عهده داشته باشد بنابراین معقول و منطقی است که اعضای شرکت چند نفر را به
عنوان مدير انتخاب كتند تا انها به نمایندگی صاحبان سهام شرکت وا اداره کنند.
صفحه 182:
۳
برای عضویت در آن در نظر گرفته است که اين شرایط را باید به دو دسته تقسیم کرد
شرایط مثبت و شرایط منفی.
صفحه 183:
منظور از شرایط مثبت شرایطی است که باید با وجود آن شرایط مدیر انتخاب و انجام
وظيفه كند. اين شرايط به شرح زیر است:
» اعضاى هيئت مديره بايد لزوماً أز بين صاحبان سهام شركت به وسيله مجمع عمومى
موسس (براى اولين بار) و سيس مجمع عمومى عادى انتخاب كردند.
> عده اعضاى هيئت مديره در شركتهاى سهامى خاص از ينج نفر نبايد كمتر باشد.
اكرجه در شركتهاى سهامى خاص حداقلى تعيين نشده ولى به منظور امكان رأى SS
معمولاً از سه نفر كمتر نيست بايد يادآورى كرد كه هميشه تعدادى نيز عضو على البدل
انتخاب می گردد که جانشین اعضای اصلى غايب مى گردند.
صفحه 184:
* مدت مدیریت اعضای هیئت مدیره طبق اساسنامه تعیین می گردد, مع ذالک این
مدت از دو سال تجاوز نخواهد کرد و انتخاب مجدد آنان به این سمت بلاما
> مديران؛ به منظور جبران احتمالی خسارات وارده از طرف آنها به شرکت باید تعدادی
از سهام شرکت را طبق اساسنامه, خریداری و در صندوق شرکت تا خاتمه مدیریت
خود تودیع کنند.
صفحه 185:
أشخاض در صورتی.می ترافند به عضویت یت مدیره تخاب گردند كه داراى شرايط
زیر نباشند:
6 محجورین و کسانی که حکم ورشکستگی آنان صادر شده باشد.
# کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا جنحه های ذیل به موجب حکم قطعی از
حقوق اجتماعی کلاً ا بعضاً محروم شده باشند.
صفحه 186:
طبق ماده ١١14 هيئت مديره, در اولین جلسه خود از بین اشخاص حقیقی عضو هیئت
(نماینده شخص حقوقی, که شخص حقیقی است می تواند به ریاست یا نیابت ریاست
انتخاب شود) یک رئیس و یک نایب رئیس را برای مدت عضویت در هیئت مدیره.
sb اساسنامه برای اداره جلسات هبشت مدیره انتخاب خواهند کرد.
صفحه 187:
برای هر یک از جلسات هيئت مديره بايد صورتجلسه ای تنظیم گردد. در مورد این
صورتجلسه ذکر نکات زير به خصوص ضروری است:
حي اولأ: صورتجلسه بايد به امضاى اكثريت مديران حاضر در جلسه برسد.
یر ثائیً: در صورتجلسه نکات زیر باید ذکر گردد:
نام مدیران حاضر و غایپ.
8 خلاصه ای از مذاکرات جلسه.
9 تصمیمات اتخاذ شده با قید تاریخ
© قيد نظر مدیران مخالف با تمام یا بعضی از تصمیمات متخذه.
صفحه 188:
مدیران شرکت اصولاً طبق ماده ۱۱۸ «دارای کلیه اختیارات لازم برای اداره شرکت
میباهند» با اي حال مدیران شرکت دارای اختبارات زیر نمی باشند:
الا اول: اتخاذ هرگونه تصمیم و اقدام بر خلاف مقررات قانونی.
ال ee اتخاذ تصمیم در مواردی که خارج از موضوع شرکت باشد (مثلاً موضوع شرکت خرید و
فروشب آهن است ولی هیثت مدیره اقدام به خرید طلا كند).
صفحه 189:
بنابر تصریح قانونگذار موارد زیر را میتوان جزو وظایف مدیران محسوب دانست.
اعلام قبولی سمت خود بعد از اتتخاب.
#” تودیع سهام تضمینی به منظور جبران خسارت احتمالی شرکت از طرف مدیر.
صفحه 190:
رعایت مقررات قانونی در اجرای وظایف محوله.
#» دعوت مجامع عمومی.
شرکت در جلسات هیتت مدیرد.
#/ اجرای وظایف مربوطه به عنوان نمایندگی شرکت, به صورت دسته جمعی و
انفرادی (اگر وظیفه خاصی برای مدیر در نظر گرفته شده باشد).
صفحه 191:
تنظیم بیلان و حساب سود و زیان و دارایی شرکت و تقسیم سود طبق مقررات و
همجنين تهيه خلاصه دارایی و قروض شرکت هر شش ماه یک بار, و تسلیم آن به
بازرسان.
وضع اندوخته قانونی مقرر در حساب مربوطه.
#2 به طور کلی انجام وظایفی که به موجب قانون, مصويات اساسنامه: يا مجامع
عمومی و یا عرف و عادت مدیریت شرکتها به عهده مدیر گذارده شده است.
صفحه 192:
لمدیران در حکم وکیل و نماینده صاحبان سهام شرکت هستند بنابراين طبق اصول
کلی, جز در مورد تقصیر (افراط با تفریط) اصولا مسئول تستند,
#ل#ماده ۱۴۲ لایحه اصلاحی که مقرر می دارد: «مدیران و مدیر عامل شرکت در مقایل
cs و اسخاص ال نسیت به تخلف از مقررات قاتوتی با اساستامه شرکت و یا
مصوبات مجمع عمومی بر حسب مورد منفردا ا مشترکاً مستول می باشند و دادگاه
حدود مسئولیت هر یک را برای جبران خسارت تعیین خواهد نمود».
صفحه 193:
در صورتى كه اقدامات مدير (يا عدم اقدامات لازم در جایی که اقدام او ضروری بوده
است) متحصرأً منجر به خسارت مادی گردد. بدون اينكه جرمى واقع شده باشدء در اين
gee ع ييل ان ارت را را ري ل اسك مدای رحلا
مصويات apse game اقدام به فروش اموال خبرمتقول شرکت کند و از این راء ضرری
به شرکت وارد شود.
صفحه 194:
با اين حال ممکن است اقدام (یا ترک اقدام) مدیر علاوه بر خسارت به شرکت جرم هم
محسوب گردد که در این صورت مدیر از نظر کیفری نيز تحت تعقیب قرار گرفته و به
مجازات خواهد رسید.
صفحه 195:
به طوری که فبلا پادآوری شد ماده ۱۳۲ لابعد اصلاسی مدیران وا تسبت به تضلفات از
مقررات قانونی» «بر حسب مورد متفرداً يا مشتركاً» مسئول مى شتاسد.
صفحه 196:
مواردی کر مد شرکت مردام ستولت دارد مواردی است که مد . بر خرف ضواط و
مقررات در خارج یا داخل شرکت اقداماتی انجام دهد (یا از اقدامات مربوط به وظایف
انحصاری خود امتناع کند) که منحصراً مستند به خود او باشد و سایر اعضای هیئت
مدیره دخالتی در آن نداشته باشند. و از این راه خسارتی به شرکت وارد شود در این
صورت شخص مدیر متخلف مسئول است و سایر اعضای هیثت مدیره مسئولیتی ندارند.
صفحه 197:
طبق ماده ۱۴۳: (( در صورتی که شرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود
که دارایی شرکت برای تادیه دیون آن کافی نیست دادگاه صلاحیتدار میتواند به
تقاضای هر ذینفع هر يك از مدیران یا مدیر عاملی را که ورشکستگی شرکت یا کافی
نوهن دای شرت به نوی از تسام معلول تخافات او برد است مرها با ماما چه
تادیه آن قسمت از دیونی که پرداخت ان از دارایی شرکت ممکن نیست محکوم نماید.
صفحه 198:
قا طرف معامله شركت قرار كرفتن
a منع دريافت وام
له
لقلا ممنوعيت رقابت
اد" دريافت مقررى
صفحه 199:
#مواد ۱۲۴ الی ۱۲۸ قائون تجارت اختصاص به مدیر عامل شرکت دارد.
##ادر حالى كه هيئت مدير اداره شركت را به طور كلى در اختيار دارد اجراى
تصميمات هيئت مديره يه وسيله مدير عامل به اجرا در مى آيد.
صفحه 200:
حدود اختیارات . وظایف و حق الزحمه مدیر عامل به وسیله هیئت مدیره انجام می
گردد و در حدود اختیارات تفویض شده به او نمایندگی شرکت را به عهده داشته و از
طرف هیثت مدیره قابل عزل است.
صفحه 201:
مدير عامل حتماً بايد يى شخص حقیتی باشد نه حقوقی.
صفحه 202:
@ انتخاب بازرسان شرکت برای اولین بار به عهده مجمع عمومی و در مراتب بعدى به
وسيله مجمع عمومی عادی به عمل خواهد آمد.
© طبق ماده 107 قانون تجارت . در صورت يكه مجمع عمومى بازرسى معين نكند يا
بازرس از انجام وظايف خود امتناع كند در اين صورت هر ذینفعی می تواند به دادگاه
صلاحيتدار مراجعه و دادگاه به تعداد مقرر در اساسنامه بازرس انتخاب می کند تا
وظایف بازرس راء تا انتخاب بازرس از طرف مجمع عمومی عادی . انجام دهد.
صفحه 203:
طبق ماده ۱۴۴ مجمع عمومی عادی همه ساله یک یا چند نفر یازرس انتخاب می کند»
بنابراین تعداد بازرسان, از نظر قانون, محدودیتی ندارد و تعداد آن در اساسنامه تعیین
ee
صفحه 204:
با توجه به نحوه انشای ماده ۱۴۴ که اعلام می دارد مجمع عمومی عادی « هر سال یک
با چند نفر بازرس اسخاب می کند مشتخص میگرده مدت ماموریت بازرسان یکسا
صفحه 205:
ان اصولاً برای نظارت و کنترل امیر شرکت به خصوص امور مالی آن در نظر گرفته شده
است بنابراین باید گفت اختیارات بازرس را می توان در دو جمله به شرح زیر خلاصه کرد:
نظارت و کنترل امور شرکت برای اطمینان از صحت و درسیتی کارها وگزارش أن به
ی ریس لو
۶ به منظور اجرای وظایف فوق . بازرس حق بررسی و کنترل . صورتحسایها, قراردادها,
فاکتورهاء دفاتر و به طور کلی تمام استاد و مذارک مربوط به آمور مالی شرکت را دارد
پاذرس در سورت لروم بی توانا از ظر کار شناس استفاده ند
صفحه 206:
8 احراز صحت درستی صورت دارایی و صورتحساب دوره عملکرد و حساب سود و زیان
و ترازنامه شرکت .
# احراز صحت مطالب و اطلاعاتی که مدیران در اختیار مجامع عمومی می گذارند و
گزارش خلاف واأقع بودن آنها به مجمع عمومی
8 عراز رعایت تاوی حقوق صاحبان سهام در حدود متررات قانونی و اساسنامه شرکت
8 گزارش هرگونه تخلف از ناحیه مدیران , به اولین مجمع عمومی
در صورت اطلاع از وقوع جرم اعلام آن به مرجع صلاحیتدار و اولین مجمع عمومی .
صفحه 207:
فگحسن شهرت و عدم محکومیت کیفری موثر.
قحداقل داشتن درجه لیسانس در رشته های متناسب با وظایف محوله
آقگداشتن حداقل پنجسال تجربه مفید
العم اشتغال به نمايندكى در مجلس شوراى اسلامی
#كاعدم اشتغال به طور موقت در سازمانهاى دولتى
صفحه 208:
در صوریی که شرگت بد هر دلبلي فادر به ادامه حیات باق در اي صیرت Goi
خواهد شد. این انحلال ممکن است » طبق موارد پیش بینی شده در قانون, خود به خود
باشد یا طبق تصمیمات دادگاه و شرکت پس از انحلال باید تصفیه شود . مسائل مختلف
انحلال و تصفیه را دو میحث مختلف مورد بررسی قرار می دهیم.
صفحه 209:
طبق ماده ۱۹۹ موارد و انحلال بدون حکم دادگاه موارد زیر شرکت به خودی خود و
بدون نیاز به حکم دادگاه منحل خواهد شد :
# وقتی که شرکت موضوعی را که برای آن تشکیل شده است انجام داده و یا انجام
Caulder |
در صورتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل گردیده و آن مدت منقضی شده
باشد مكر اينكه مدت قبل از انقضای آن تمدید شود.
# در صورت ورشکستگی
صفحه 210:
طبق ماده ۱ لایحه اصلاحی , در موارد زیر ممکن است دادگاه به تقاضی هر ذینفع
حکم انحلال شرکت را صادر کند:
# در صورتیکه تایکسال پس از به ثبت رسیدن شرکت هیچ اقدامی جهت انجام
موضوع آن صورت نگرفته باشد و نیز در صورتی که فعالیتهای شرکت در مدت
بیش از یکسال متوقف شده باشد.
در صورتیکه مجمع عمومی سالانه برای رسیدگی به حسابهای هر یک از سالهای
مالی تا ده ماه از تاریخی که اساسنامه. تعیین کرده است تشکیل نشده باشد.
## در صورتى كه سمت تمام يا بعضى از اعضاى هيئت مديه و همجنين سمت مدير
عامل شركت طى مدتى زايد بر شش ماه بلا متصدى مانده باشد.
صفحه 211:
تصفیه شرکت را با توجه به مقتضیات آن می توان به این شرح تعریف کرد: « تصفیه
شرکت عبارت است از انجام تعهدات و پرداخت بدهیهای شرکت و وصول مطالبات و
تقسیم دارایی آن بین شرکاء.
صفحه 212:
با توجه به تعریف فوق منظور از تصفیه شرکت به طور خلاصه یعنی تقسیم دارایی شرکت
ولی دارایی شرکت حبارت است از اموال موحود. دیون و مطالیات بتابرایی تصفیه شامل
کلیه اقدامات مربوط به امرای این اصل است که می توان گفت شامل آمور زیر
© انجام تعهدات
o پرداخت بدهیها
وصول مطالبات
تقسیم دارایی
صفحه 213:
يس از انجام كليه تعهدات شركت , پرداخت بدهیها, وصول مطالبات. طبیعتاً دارایی
خالص شرکت مشخص و معین می گردد که باید بين شرکاء تقسیم گردد. برای تقسیم
دارایی باید به شرح زیر اقدام گردد.
اولاء پرداخت قیمت اسمی سهام به صاحبان سهام و استرداد سهام آنها .
انیا + تقسیم دارایی باقیمانده به تسبت سرمایه بین شرکاء
ثالثً: تودیع سهم شرکایی که حضور ندارند در حساب مخصوص و آگهی مراتب .
صفحه 214:
آ پس از تقسیم دارایی شرکت. دو اقدام دیگر انجام خواهد گردید.
اعلام پایان تصفیه به ثبت شرکتها برای آگهی
آل* تحویل دفاتر و اسناد و مدارک به اداره ثبت شرکتها.
صفحه 215:
ماده ٩۴ قانون تجارت شرکت با مسئولیت محدود را به این شرح تعریف کرده است :«
رک با سول محدو: درعی اس که بس دو با سد فش برای امور سارت
تشکیل شده و هر یک از شرکا بدون اینکه سرمایه به سهام و یا قطعات سهام تقسیم
شده باشد فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت مسئول قروض و تعهدات است».
صفحه 216:
در قانون تجارت صراحتاً در مورد تشکیل شرکت با مسئوليت محدود شرایط خاصی را
منحصراً در یک ماده پیش بینی نکرده است مع ذالک از مجموع مواد 9۶و ۹۷و ۱۰۰
قانون مذکور می توان شرایط تشکیل این شرکت را به شرح زیر استنباط کرد.
٩_پرداخت تمام سرمایه نقدی و تقویم وتسلیم سهم الشرکه غیر نقدی طبق ماده ۹۶: شرکت با
مسئولیت مجدو وقتی تشکیل می شود که تمام سرمایه نقدی تادیه و سهم الشركه غير نقدى نيز
ويم و ی شدء باشد.
_تنظیم و امضای شرکتنامه
٩ تصریح بهای تقویم شده سهم الشرکه غیر نقدی در شرکتنامه
صفحه 217:
#سرمایه در شرکتهای با مسئولیت محدود دارای خصوصیات زیر ۱
#سرمایه به سهام مساوی تقسیم نمی گردد.
#تمام سرمایه تقدی باید تأدید گردد.
#سرمايه غير نقدی تقویم و تسلیت شود.
صفحه 218:
مدیران در شکرتهای با مسئولیت محدود , حد معینی ندارد بر حسب تعداد شرکا و نیاز
آتهاء در اهتيار شركاست:
صفحه 219:
طبق ماده ۱۱۴ قانون تجارت شرکت با مسئولیت محدود در موارد زیر منحل میگردد:
@ وقتی که شرکت مقصودی را که برای آن تشکیل شده انجام داده یا انجام آن غیر ممکن باشد.
8 وقتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل و مدت نتقضی شده باشد.
4 در صورتی که شرکت ورشکست شود
3 در صورت تصمیم عده ای از شرکا که سهم الشرکه آنها بیش از نصف سرمایه باشد.
صفحه 220:
6 در شرکتهای با مسئولیت محدود. اصولاً تقسیم سود و زیان, مانند تمام شرکتهای
تجاری به تسبت آورده هر شریک است مکر اینکه شرط خادق شده باشد.
با این حال در صورت ورشکستگی, هر یک از شرکا فقط تا میزان آورده خود در
شرکت مسئولیت برداخت قروض شرکت را به عهده دارند شرط خلاف آن نیز معتبر
صفحه 221:
طبق ماده ۱۱۶ قانون تجارت« شرکت تضامنی شرکتی است که در تحت اسم
مخصوصی برای امرو تجارتی بین دو يا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل می شود.
اگر دارایی شکت برای تادیه تمام قروض کافی نباشد هر یک از شرکا مسئول پرداخت.
تام فروض شرکت اس »
صفحه 222:
گر چه طبق ماده ۱۱۸ قانوت تجارت:« شرکت تضامنی وقتی تشکیل می شود که تمام
سرمایه نقدی تادیه و سهم الشرکه غیر نقدی نیز تقویم و تسلیم شده باشد»
صفحه 223:
kil ۱۲۰: در شرکت تضامنی شرکا باید لااقل یک تفر از میان خود یا خارج به
سمت مدیری معین نمایند.
#ماده ۱۲۱ + حدوه مسئولیت مدیر با مدیران شرکت تضامنی همان استکه در ماده ۵۱
مقابل موکل دارد.
صفحه 224:
پر خلاف شرکتهای سهامی, در شرکتهای تضامنی لزومی نداردکه مدیران به تعداد معینی
باشند. حتی همان طور که در ماده ۱۲۰ ذکر شده, با یک نفر مدیر هم شرکت تضامنی
را می توان اداره کرد . همچنین مدیر شکرت تضامنی را از خارج شرکت نیز می توان
اتتخاب
صفحه 225:
طبق ماده ۱۱٩ قاتوت تجارت اصولا در شرکت تضامنی منافع به نسبت سهم الشرکه
بين شركا تقسيم میگردد. و طبق ماده ۱۲۴ نیز در روابط بین شرکا مسئولیت هر یک از
آنها در تادیه قروض شرکت به نسبت سرمایه خواهد بود. اين قاعده کلی و اصولی
منحصر به شرکتهای تضامنی نیست و در کلیه شرکتهای تجارتی تقسیم سود و زیان به
نسبت سرمایه است.
صفحه 226:
منظور از شخصیت شرکاء در این قسمت. شخصیت اقتصادی شرکاست که می تواند
ضامن پرداخت بدهیهای احتمالی شرکت . علاوه بر سمایه باشد. در شرکتهای تضامنی
شخصیت شرکاء در ارتباط با مسائل مختلف شرکت دارای اهمیت خاصی است که به
شرح زير به آنها می پردازیم.
صفحه 227:
طبق ماده ۱۳۱:« در صورت ورشکستگی یکی از شرکا و همچنین در صورتی که یکی
از طلبکاران شخصی یکی از شركا به موجب ماده ۱۲۹ انحلال شرکت را تقاضاکرد
سایر شرکا میتوانند سهم آن شریک را از داراى شركت هذا تادیه کرده و او را از
شرکت اخراج کنند» .
صفحه 228:
تهاتر عبارت است از سقوط دين شخصی نسبت به طلبکار خود . در صورتی که مدیون
.به دلایل دیگری, از دائن خود طلبکار گردد. با توجه به اینکه شخصیت شرکا از
شرکت جداست قانون خواسته است یادآوری کند که اصولاً دین و طلب از شرکت یا
شرکا و یا به آنها ارتباطی به یکدیگر ندارند و موجب تهاتر نیست جز در یک مورد.
صفحه 229:
طبق ماده ۱۳۷ قانون تجارت در صورتی شریک می تواند از حق فسخ خود استفاده
کند که شرایط زیر جمع باشد:
٩ در اساسنامه شرکت این حق از شرکا سلب نشده باشد.
٩ _تقاضای فسخ به قصد اضرار از سایر شرکا نباشد.
© از تاریخ تقاضای فسخ شش ماه گذشته باشد.
© اگر موافق اساسنامه سال به سال به حساب شرکت رسیدگی می شود فسخ در موقع ختم محاسبه
سالیانه به عمل آمده باشد.
صفحه 230:
به موجب ماده ۱۳۶ شرکتهای تضامنی در موارد زیر منحل می گردد:
الا وقتی که شرکت مقصودی را که برای آن تشکیل شده بود انجام داده و یا انجام آن
غیر ممکن شده باشد.
ال وقتی که شرکت برای مدت معینی تشکیل و مدت منقضی شده باشد.
در صورتى كه شركت ورشكست شود.
8 در صورت تراضی تمام شرکا
صفحه 231:
83 در صورتی که یکی از شرکا به دلایلی انحلال شرکت را از محکمه تقاضا نماید و
محکمه آن دلایل را موجه دانسته و حکم به انحلال شرکت بدهد.
در صورت فسخ یکی از شرکاء مطابق ماده ۱۳۷
در صورت ورشکستگی یکی از شرکا مطایق مواد ۱۳۹ و ۱۴۰
در صورت فوت یا محجوریت یکی از شرکا مطابق مواد ۱۳۹ و ۱۳۰
صفحه 232:
شرکت نسبی مانند شرکت تضامنی . جزو شرکتهای شخص محسوب می گردد زیرا هر
کاء به نسبت سرمایه خود در شرکت. ضامن پرداخت قروض شرکت می
باشند و اگر سرمایه شرکت جوابگوی بدهیهای آن نباشد طلبکاران به نسبت سرمایه هر
شریک در شرکت حق مراجعه 4 دارایی شخصی شرکا را نیز دارند.
صفحه 233:
یه باده ۸۲ هرک نی شرکسی اس که یرای آمور تبارتی در نت ام
مخصوصی بین دو یا چند نفر تشکیل و مسئولیت هر یک از شرکا به نسبت سرمایه ای
است که در شرکت گذاشته شده. نکته عمده در تعریف شرکت نسبی مسئولیت شرکا در
مقابل طلبگاران احتمالی شرکت است .
صفحه 234:
"نام شرکت
در نام شرکت نسبی عبارت ( شرکت نسبی) باید ذکر گردد و لااقل نام یکی از شرکا
نیز ذکر گردیده و از بقیه شرکا با عبارتى مثل (وشركا) يا (و برادران) ياد ميكردد.
Ue Sop eal
لحگدر صورتی که شریک جدیدی وارد شرکت شود باز هم به نسبت سرمایه خود
مسئول پرداخت قروضی هم خواهد بودکه شرکت قبل از ورود او داشند 1
صفحه 235:
شركتهاى مختلط شركتهابى هستند كه نوعاً مركب از يك يا بچند شریگ ضامن و
شركاى غير ضامن هستند.
صفحه 236:
علت تشكيل اين شركتها وجود دو نوع شريك با مسئولیتهای مختلف است. كه به دلایل
مختلف تمایل به همکاری در یک شرکت تجاری دارند. مثلا شخصی تصمیم یه تشکیل
بک هر کت جار داره که از یک طرف یل مارد فحنا شرك را اداره کرده و
دیگران دخالت موثری در اداره امور شرکت نداشته باشند و از طرف دیگر نیاز به
sales
صفحه 237:
شرکتهای مختلط غیر سهامی
8# شرکتهای مختلط سهامی,
صفحه 238:
طیق ماده ۱۳۱ شرکت مخعلط یر سهامی شرکتی است که برای امور تجارتی ۰ در
تحت اسم مخصوص بین یک يا چند نفر شریک ضامن و یک یا چند نفر شریک با
مسئولیت مسدوه دون اتشار سهام مشکیل می گرد 4,۰
صفحه 239:
در شرکت محلط عر سهايی شرکای با سول مسدود تایم معررات زر هستد
ع همان طور که در تعریف این شرکت تصریح شد . شرکای با مسئولیت محدود فقط تا
میران سرمایه خود مستول بر داخت بدههای OS هستند و بش از آن مستولیی
ندارند. بنابراین در هر مورد که مسئولیتی برای شرکای مزبور در مقابل طلبکاران در نظر
گرفته شده تا حد سرمایه آنان در شرکت است.
صفحه 240:
#اصولاً شركا مسئول فروض گذشته شرکت نیستند با اين حال طبق ماده ۱۵۵ شریک
با مسئولیت محدود که وارد شرکت مختلط غیر سهامی موجودی می گردد تا حدود سهم
الشرکه خود مسئول قروض قبل از ورود خود در شرکت نیز خواهد بود شرط خلاف
سب بر اشخاص تالت معتر نت
صفحه 241:
عداره شرکت ند تکلیف و نه حق شرکای با مسئولت محدود است, با این حال شركاى
مزبور حق نظارت پرشرکت را دارند.
Sat سئولیت محدود حق اقال سهم الشركه خود را بدون رضايت ساير شركا
به شخص ثالث نداردولى مى تواند حق خود را نسبت به سهم الشركه خود به ديكرى
واكذار كند در إن _صورت شخص مررور حى دخالت و نظارت در امور شركت را تدارد
صفحه 242:
شرکت مختلط سهامی, مانند شرکت مختلط غیر سهامی, شرکتی است که از یک عده
شرکای ضامن و شرکای غیر ضامن تشکیل می گردد. ولى در اين شركتها به جاى
شرکای با مسئولیت محدود . شرکای سهامی وجود دارند.
صفحه 243:
در حالی که مقررات مربوط به شرکتهای مختلط غیر سهامی این نوع شرکتها را بیشتر
تابع شرکتهای تضامنی قرار داده, مقررات مربوط به شرکتهای مختلط سهامی این شرکتها
را تابع شركتهاى سهامی قرار داده است.
صفحه 244:
#7به طوریکه قباً گفته شد اصولاشرکای ضامن, در شرکت مختلط سهامی, تابع مقررات
مرکت تضامی هسته با این حال مباره خاصی طس مقررات فرکت مخعلط سهامی
در مورد شرکای ضامن, پیش بینی شده است.
شریک ضامن کسی است که سرمایه او به صورت سهام در نیامده وش ریک یا
شرکای ضامن در مقابل طلب طلبکاران در صورتی که طلب آنان بیشتر از دارابی
شركت باشد؛ سغوایت نامسدود تضامنی دارند.
صفحه 245:
شرکای سهامی در شركتهاى مختلط سهامى داراى حقوق و تكاليفى به شرح زير هستندد
© شريك سهامى فقط تا ميزان سرمايه خود مسئول قروض شركت هستند.
© دراسم شركت نبايد نام هيجيك ازشركاى سهامى قيد كردد.
ns es eee عل شرگای سهامی است وی با این همه از طریق,
هیئت نظارت میتوانند نسبت به عملکرد شرکت نظارت داشته باشند.
شرکای سهامی حق شرکت در مجامع عمومی و شرکت در رای گیری در حدود
صلاحیت مجامع را دارند.
صفحه 246:
#تصمیم مجمع عمومی (در صورت تصریح به آن در اساسنامه)
#تصمیم مجمع عمومی و رضایت شرکای ضامن
صفحه 247:
ols
شركتهاى تعاونى در حقيقت به منظور مبارزه با دو عامل اساسى اجتماعى تشكيل
گردیده اند: سودجویی سرمایه داران و تورم.
صفحه 248:
تعریف: طبق ماده ۲ قانون شرکتهای تعاونی: شرکت تعاونی شرکت است (مرکب از
اشخاص حقیقی یا حقوقی که به منظور رفع نیازمندیهای مشترک و بهبود وضع اقتصادی
و اجتماعی اعضا از طریق خود یاری و کمک متقابل و همکاری آنان موافق اصولی که
در این قانون مصرح است تشکیل می شود.
صفحه 249:
۵ هریک از اعضا حداقل باید دارای یک سهم باشند و تمام قیمت اسمی سهم خود را
نقدا بپردازند ولی تعداد سهام هر عضو نباید از یک هفتم کل سرمایه 2
ضمناأخرید سهام ممکن است یه اقساط باشد.
8 حداقل اعضای یک شرکت تعاونی از هفت نفر نباید کمتر باشد .
۵ هریک از اعضا در مجمع عمومی , دارای هر تعداد سهام که باشد. بیشتر از یک رای
ندارد.
#برای حضور در مجمع عمومی می توان به دیگری وکالت داد ولی هر کس بیشتر از
سه وکالت نمی تواند قبول کند.
8 انتقال سهم به غیر عضو ممنوع است.
صفحه 250:
در این بخش بعضی مسائل مشترک شرکتهای تجارتی را به شرح زیر مورد بحث قرار
میدهیم
صفحه 251:
هر چند هر شرکتی بعد از تشکیل طبق ماده ۵۸۳ قانون تجارت دارای شخصیت حقوقی
است با وجود این طبق ماده ۱۹۵ همان قانون:« ثبت کلیه شرکتهای مذکور در این قانون
الزامی و تابع مقررات قانون ثبت شرکتهاست.
صفحه 252:
ثبت شرکتها اگر چه مشمول مقررات مختلف بوده در مورد شرکتهای داخلی, خارجى.
بیمه, کسبه جزء و غیره تفاوتهای مختصری دارد. مع ذلک اصول ثبت همه آنها یکسان
صفحه 253:
مرجم ثبت شرکنها درتهران اداره ثبت شرکها (با به عبارت دقیقتر داره ثبت شرکنها) و
در خارج از تهران اداره دایره یا شعبه ثبت اسناد و در صورتی که در محل اصولاً ثبت
استاد نباشد, دفاتر اسناد رسمی یا دفتر دادگاه خواهد بود.
صفحه 254:
در خواست ثبت شرکت به موجب تقاضا نامه ای خواهد بودکه باید در دو نسخه تنظیم
و حاوی نکات اساسی مربوط یه هر شرکت از قبیل, نام » نوع » مرکز اصلی تابعیت
میزان سرمایه و غیره بوده و اسناد و مدارک لازم که حکایت از انجام مقررات مربوط به
تشکیل هر شرکت می کند (مثل شرکتنامه . اساسنامه . صورتجلسه مجمع عمومی و در
مورد بعضی شرکتها مدارک مربوط به تعهد پرداخت سرمایه شرکت و تسلیم سرمایه غیر
نقدی و از اين قبیل) که در هر یک از شرکتهای هفت گانه متفاوت است . تسلیم مرجع
ثبت گردد.
صفحه 255:
خالمه میات خرگهای تجاری ممکی است ورهکسگی باند با اتعلال, ور عکسگی
اين شركتها تابع مقررات مربوط به ورشکستگی است ( باب یازدهم قانون تجارت) اما
انحلال شرکتهای تجارتی مشمول مقررات مواد ۲۰۲ الی ۲۱۸ قانون تجارتدر مورد
تصفیه امور شرکتها است .
صفحه 256:
oe te
سند. طبق قانون مدنی عبارت است از هر نوشته ای که در مقام دعوی BY pls L
استناد باشد.
>|
صفحه 257:
لطر رار اناد تجارنی استاه عادی است که در آمور معاملات و نوها تجاری به کار
می رود و هر چند غیر تاجر هم از آن استفاده می کند . قانون تجارت از بین این اسناد.
با لحاظ اهمیت. فقط از برات. سفته و چک نام پرده و مقررات حاکم برآنها را تنظيم
کرده است یه استاه مشمول متررات مربوط یه خود و عرف و عادی تجاری می باشند,
صفحه 258:
اسناد تجارنی در عالم تجارت دارای فواعدی است که می توان از جمله آنها بد موارد
زیر اشاره کرد:
جانشینی پول نقد
وسیله اعتبار
lnk js Sobel
صفحه 259:
#قانون تجارت برات را تعریف نکرده ولی با توجه به مقروات و عرف حاکم بر برات
می توان آن را به شرح زیر تعریف کرد:
#برات عبارت است از سندی که به موجب آن شخصی به دیگری دستور می دهد مبلغ
معینی را در وجه شخص معين یا حامل یا به حواله کرد آن شخص, به رویت یا در موعد
معین بپردازد.
#کسی که برات را ضاهر می کنددیرانکش» کسی که برات در وجه اوست «ارنده
برات» و کسی که بابه برات را یردازه برانگیر تامیده می شرد:
صفحه 260:
مهر یا امضا
ع قید کلمه برات در روی ورقه
+
ع* اسم شخصی که باید برات را تادیه کند
+ تعیین مبلغ برات
صفحه 261:
یکی از خصوصیات مهم برات, و اختلاف اساسی آن با سفته و چک, مساله قبول و
نکول براتگیر (محال علیه) است.
صفحه 262:
طبق ماده ۲۳۵ : «برات باید به محض ارائه یا منتهی در ظرف ۲۴ ساعت از تاریخ ارائه
قبول یا کول شود». موضوع قبول برات اصولاً مهلتی ندارد و حداکتر ظرف ۲۴ ساعت
يس از ارائه بايد قبول و يا نکول شود.
صفحه 263:
منظور از نکول تصریح به عدم تعهد پرداخت وجه برات از طرف محال علیه است.
صفحه 264:
سئولیت در برات
#مسئوليت تضامنى
#ضمانت از مسئولين برات
#ورشكستكى مسئولين برات
#حق مراجعه به مديران تصفيه همه ور
»عدم حق مراجعه مديران تصفيه به يكديكر
صفحه 265:
ماده ۳۰۷ از سفته به شرح زیر تعریف کرده است : «فته طلب سندی است که به موجب
آن امضا کننده تعهد می کند مبلغی در موعد معین یا عندالمطالبه در وجه حامل یا
شخص معین و یا به حواله کرد آن شخص کارسازی نماید».
صفحه 266:
ر له اسنادی ات که بر علاف رات و سفته که موارد استعمال محد ودی
دارند. یک سند نقل و انتقال پولی همگانی است. به همین دلیل, علاوه بر مقررات
به همین دلیل, علاوه بر مقررات
حقوقی مندرج در قانون تجارت. به علت سهولت امکان سو: استفاده به وسیله آ
2 و ن»
مشمول مقررات جزايى نيز شده است.
صفحه 267:
طبق ماده ۳۱۰ قانون تجارت : «چک وشته ای است که به موجب آن صادر کننده
وجوهی را که نزد محال علیه دارد کلاً ا بعضاً مسترد یا به دیگری واگذار می نماید».
صفحه 268:
به موجب ماده ۱ قانون : «نواع چک عبارت است از :
@ جک عادی, چکی است که اشخاص عهده بانکها به حساب جاری خود صادر و
دارنده آن تضمینی جز اعتبار صادر کننده آن ندارد.
جک تایید شده, چکی است که اشخاص عهده بانکها په حساب جاری خود صادر و
توسط بانک محال علیه پرداخت وجه آن تایید می شود.
© جک تضمین شده چکی است که توسط بانک به عهده همان باتک به درخواست
مشتری صادر و پرداخت وجه آن توسط بانک تضمین می شود.
@ جک مسافرتی, چکی است که توسط بانک صادر و وچه آن در هر یک از شعب آن
بانک یا توسط نمایندگان و کارگزاران آن پرداخت می گردد.»
صفحه 269:
طبق ماده ۳ قانون : «صادرکننده جك بايد در تاريخ صدور معادل مبلغ جك در بانک
محال عليه وجه نقد (با اعتبار قابل استفاده) داشته باشد ...» در موارد زیر چک در حکم
بی محل خواهد بود.
در صورتی که چک در تاریخ صدور دارای محل بوده ولی صادرکننده قبل از دریافت به وسیله دارنده
وجه آن را به نحوی از بانک خارج كند.
tt صادر"
به بانک دستور عدم پرداخت بدهد.
صادرکننده, چک را به صورتی
كند که انک به عللی از قبيل عدم مطابقت امضا و خط خوردگی و
غیره از پرداخت آن خودداری کند.
صفحه 270:
طبق ماده ۷ قانون صدور چک بلامحل مستلزم سه نوع مجازات است :
له حبس تعزیری از شش ماه تا دو سال.
Sa oe od بهارم وچه چک با یک بهارم کسر موجودی هنگام اراد چگ
له ممنوعیت از داشتن چک برای مدت سه سال, در صورت صدور چک بی محل بیشتر از یک بار
مشروط بر اینکه منجر به صدور کیفر خواست شده باشد.
صفحه 271:
سند در وجه حامل سندی است که مشخصات دارنده روی آن درج نشده و قابل پرداخت
تعریف سند در وجه حامل
حامل آن است.
اين اصولاً وجه سند در وجه حامل باید به حامل پرداخت گرد مگر در موارد زیر:
#* در صورت توقیف وجه از طرف پلیس یا مقامات قضایی.
در صورت امتناع حامل از تسلیم سند در مقابل پرداخت.
+ در صورتی که عدم مالکیت دارنده سند نسبت به آن در دادگاه احراز گردد.
صفحه 272:
قراردادهای تجا
S
Go
>|
صفحه 273:
طیق ماده ۲۳۵ فانون تبارت + «دلال کسی است که در مقایل اجرت واسطه انجام
معاملاتی شده یا برای کسی که می خواهد معاملاتی نماید طرف معامله پیدا می کند.
اصولاً قرارداد دلالى تابع مقررات راجع به وكالت است.»
صفحه 274:
وظایف دلالنیا توجه به اینکه دلال در حکم وکیل و امین است بنابراین وظایف دلال
همان وظایف امین است مع ذالک قانون به موارد خاصی به شرح زیر اشاره کرده است :
#دلال بايد در كمال صداقت طرفین را از جزئیات معامله مطلع کند اگرچه فقط برای یک طرف دلالی
كد عسي موی سول و
* دلال هیچیک از حقوق و تعهدات طرفین معامله را نمی تواند به عهده بگیرد مگر با اجازه نامه
مخصوض.
دلال مسئول تلف یا نقص اسناد و اشیایی است که در نزد اوست مگر اينکه بدون تقصیر او باشد.
صفحه 275:
دلال, در صورتی که معامله از روی نمونه باشد, باید نموته را تا ختم معامله نگه
دارد.
* دلال ضامن صحت امضای طرفین معامله است در صورتی که اسناد معامله به وسیله
او رد و بدل شده باشد.
> دلال ضامن اعتبار طرفین معامله, اجرای قرارداد نوع جنس یا ارزش آن نیست مگر
ايتكه تقصير كند يا اينكه طرفين يا يكى از آنها به اعتبار او معامله كنند.
صفحه 276:
دلال مى تواند در رشته های مختلف اشتغال به دلالی داشته و خود نیز به امر تجارت
ae
#دلال, به شرط اطلاع آمرین, می تواند برای چند نفر و در رشته های مختلف دلالی
کند.
دلال در صورتی می تواند حق دلالی را مطالیه کند که معامله به وساطت یا راهنمایی
او انجام شده و در صورت وجود شرط. پس از حصول شرط.
دلال مستحق حق دلالی و هزینه های مقرر و متعارف است حتی اگر معامله فسخ
شود در معاملات ممنوعه حق دلالی نیست.
صفحه 277:
طبق ماده ۳۵۸ : «جز در مواردی که به موجب مواد ذیل استتنا شده مقررات راجع به
وکالت در حق العمل کاری نیز رعایت خواهد شد.»
صفحه 278:
منظور از وظايف حو العملكار كليه اقداماتى است كه وى بايد براى حفظ مال و حفظ
حقوق آمر در بهترین شزایط طبق قانون, قرارداد يا عرف انجام داد. pls اين موارد از
بيش تعيين شده است معذلک موارد آن را قانون به شرح زیر تعيين كرده است:
1 حق العمل كار بايد آمر را به موقع در جریان اقدامات خود قرار دهد.
Ml در صورت دستور آمر, حق العمل کار, مکلف به بیمه اموال موضوع قرارداد است.
صفحه 279:
در صورت وجود عيوب ظاهر در کال حق العمل کار باید اقدامات لازبه را برای
حفظ آن به عمل آورده و مراتب را به اطلاع آمر برساند.
لا در صورت بیم فساد سریع مال التجاره می تواند شخصا یا مکلفً پا اطلاع دادستان
آن را به فروش برساند.
Sy در dye جر ور صورت دستور le oS ll 81
ماموریت به خرید یا فروش كالابى از طرف آمر.
صفحه 280:
حدود اين امور نيز محدود نيست و حق العمل كار بايد از هر نوع اقدامى كه به كالا و
حقوق آمرلطمه می زند خودداری کند.مع ذلک بعضی موارد قانونی آن به شرح زیر است
حق العمل کار حق ندارد مالی را به قیمتی کمتر از دستور آمر بفروشذ,مگر ثاپت کند.
به منظور احتراز از ضرر بی
cule
9 مابه التفاوت فروش بیشتر و خرید کمت از قیمت معین شده به وسیله آمر متعلق به آمر
است.
© حق العمل کار حق فروش به نسیه یا با شرایط برخلاف نظر آمر و عرف محل را
ندارد.
صفحه 281:
بعضی مواقع وسعت کارهای تجارتی, یا ضعف و از کار افتادگی تاجر, ایجاب می کند
که شخص دیگری به جای وی امور تجارتی را انجام دهد. در اين صورت بايد دانست
اقدامات نماینده تاجر تا چه اندازه برای تاجر الزام آور است و او را متعهد می کند.
صفحه 282:
و
© ضمانت مدنی
© ضمانت تجارتى
*ضمانت مدنی
طبق ماده 287 قانون مدنی : «عقد ضمان عبارت است از اینکه
شخصی مالن را که بخ دیگری استابه عهده بگرد*
صفحه 283:
>|
1 os ورد
صفحه 284:
طبق ماده ۲۱۲ فانون تجارت «ورشکستگی تاجر با شرکت جار درا ضيه وهار
تادیه وجوهی که بر عهده اوست حاصل می شود»