صفحه 1:
خلاصه و نقد
"کتاب "نظریههای جامعه شناسی
نویسندگان:
دکتر حسین ادیبی و دکتر عبدالمعبود انصاری
درس:
نقد نظربههای جامعه شناسی
صفحه 2:
معرقی
کتاب: چاپ اول در سال ۱۳۵۸ انتشارات جامعه | چاپ بعدی ۲۵ سال بعد در سال ۸۳
نخستین کتاب نسبتا کامل و مکتب محور در حوزه نظریه ها و مکاتب جامعه شناسی
قبل از آن: برخی جزوات و کتابهای اندکی چون مراحل اساسی اندیشه در جامعه شناسی
(ریمون آرون) و قواعد روش جامعه شناسی (امیل دورکیم) و طرح مسائل جامعه امروز
(گورویج)
شارآن:
* حدود ٠١ سال بعد كتاب نظريه هاى جامعه شناسى (دكتر توسلي)
° در آمدی بر مکاتبات و نظریه های جامعه شناسی (دکتر تنهایی)
* تفكر نظرى در جامعه شناسى ويليام اسكيدمور
* زندكى و انديشه بزركان جامعه شناسى نوشته لويين كوزر
صفحه 3:
صفحه 4:
* افزودن مطللببه پیشگفتار. حاوی تعریف و دسته بندی مجدد از رویکردهای نظری جامعه
شناختی و اشاره به پاره ای از اصول و مفاهیم آنهاست
صفحه 5:
2 4
* جامعه شناسی برای شناخت جامعه بیش از هر چیز به تئوری نیازمند است.
* از اولیل قرن بیستمبه بعد نظریات جامعه شناسی در دو جهت کاملا متفاوت محافظه کارانه و
جامعه شناسی پیشرو انتقادی رشد کرده است. جامعه شناسی رسمی مت
محافظه کارانه به کار می رود.
:تفاوتهاى ابن دو اردوگاه
صفحه 6:
فصل اول: نظریه سازی در جامعه شناسی
* علت آنکه جامعه شناسان در رابطه با پدیده ای واحد. تجزیه و تحلیل های گوناگینی ارائه می دهند.
ناشی از بینش های مختلف آنان است.هدف از نظریه. شناخت واقعیت ها و تسلط یافتن بر آنهاست
و مهمترین خصلت نظریه قابل آزمایش بودن آن است.
CO Or be)
نظريه
صفحه 7:
:به طور کلی دولفان تصمیم گیری را قلب مدیریت میدانند
بررسى
مقدماتى
تعریف مگ
به قانون
قر ضصيد
سور طبقه بندى
طرح :تنظیم نظریه میشود آمار و
aa اطلاعات
صفحه 8:
فصل دوم: پیشروان جامعه شناسی
کتاب جمهوریت افلاطون نخستین تحلیل منظم اجتماعی است. وی نخستین بار موضوع نظم اجتماعی را
مورد توجه قرار داد. افلاطون از فرهنگ به معنای فکر اجتماعی یاد میکند. شعور اجتماعی از جمله
مهمترین موضوعات مورد توجه جامعه شناسان کلاسیک بوده است.
تونیس مفهوم افکار عمومی را مطرح کرد.
بنابر عقيدة هربرت مارکوزه سنت ایده آلیزم )آلمان( اساس تئوری انقالب فرانسه را تشکیل میدهد.
نظریه تکاملی اسپنسر
کنت معتقد بود که انسانها به کمک جامعه شناسی می توانند جامعه بهتری بنا کنند
دورکیم: تبیین رابطه بین شایستگی و قدرت
نظریات از خود گذشتگی دورکیم.
دورکیم نخستین جامعه شناسی است که نظریه کارکردی را درباره مطالعه پدیدار اجتماعی معرفی کرد.
یه گروه شغلی و نظریه دين
صفحه 9:
فصل سوم : مکتب فونکسیوفالیسم ساختی
صفحه 10:
مفاهیم عمده (فونکسیون)
1 فوتکسیون (کارکرد)
۲ ساخت 5۲۳۱۵۲۱۴
™ ساخت خرد
* ساخت OW
SOCIAL ORDER نظام اجتهاعی ۳
صفحه 11:
انواع فونکسیون
نتایج مناسب ۴۱1۴۱0۱16۲۱۵۸۷
نتایج نامناسب 0۷5۴۱۱16۲۱۵۸1
نتایج آشکار MANIFEST FUNCTION
LATENT FUNCTION نتایج پنهان
صفحه 12:
oS اساسی در تحلیل فونکسیونالیسم
از دید رالف دارندورف
۱ هر جامعه از یک سلسله عناصر نسبتا پایدار و مههم و به هم پیوسته ت
۲ هر جامعه متشکل از عناصری است که با یکدیگر تجانس و وحدت دارند.
۳ هر یک از اجزای جامعه کارکرد معینی دارد.
۴ اجزا جامعه (ساخت های اجتماعی) با کارکرد های معین خود در دوام و بقای کل جامعه موثرند.
۵ ثبات و دوام هر جامعه بر اساس توافق و رضایت و یگانگی فکری و اخلاقی اعضا آن استوار است.
صفحه 13:
خلاصه نظریات پارسنز در کتاب ساخت کنش اجتماعی
کنش ارادی و داوطلبانه است.
“در قالب يك نظام اجتماعى شكل مى كيرد.
لافرد نقش اجتماعى دارد و هنجارها كنش او را تعيين ميكنند
فرد برای تصمیم گیری از امكانات متفاوتى برخوردار است.
7 شرایط مختلف کنش فرد را تحت تأثير قرار ميدهد
الانظريه كنش بايد به عنوان قالبى تحليلى براى تبيين رفتار انسان استفاده شود.
صفحه 14:
از نظر پارسنز کنش اجتماعی به عنوان یک نظام
اجتماعی از جهار نظام کو جکتر تشکیل شده
صفحه 15:
به نظر پارسنز
قالب کنش از سه جزء تشکیل شده
صفحه 16:
پارسننز دو نوع تمایل را نام می برد
ل ات
۳
صفحه 17:
فصل چهارم: مکتب تضاد یا دیالکتیک
انسان اصالت اجتماعی و سیاسی است
امعه و پدیدارهای اجتماعی
پدیدارهای اجتماعی قابل مشاهده و بررسی
اجتماعی امری مسلم و بدیهی
تضاد ميان ساخت جامعه شهری و جامعه بدوی
ارتباط و تأثیر نهادهای اجتماعی به یکدیگر
ald Aad all در تشاد پا همدیگرپاشند نی خردگونه که آن دور در یک نظریهجدد.جمعکنده رخ مدهد كه همان ديالكتيك است.
صفحه 18:
لوئیز کوزر و رالف دارندورف سهیم در تجدید نظر در این مکتب و اشاعه آن
صفحه 19:
به نظر مارکس عوامل اولیه پویش کار به شرح زیر است
صفحه 20:
جامعه شناسی انتقادی
نظریه انتقادی جنبشی فکری- فلسفی است که به نقد جامعه و فرهنگ
در سرتاسر عا
لوم اجتماعی و انسانی میپردازد.
در بخش جامعهشناسی و فلسفه سیاسی. اصطلاح نظریه انتقادی با فلسفه
نئومار کسیستی و مکتب فرانکفورت توصیف شدهاست.
این نظریه از سوی متفکران مکتب فرانکفورت ارائه شد و تأثیر شگرفی بر
اندیشه سیاسی, جامعهشناسی و اندیشه فرهنگی قرن بیستم بر جای گذاشت.
این نظریه در سال ۱۹۳۰ در آلمان ارائه شد.
صفحه 21:
مکتب فرانکفورت
در رابطه با نظریه انتقادی, نام مکتبی آلمانی است که در دهه
۳۰ (میلادی) توسط ماکس هورکهایمر در قالب یک انجمن .
پژوهشهای اجتماعی در فرانکفورت تأسیس شد.
عمده فعالیت این مکتب در زمینههای مربوط به فلسفه علوم
اجتماعی» جامعهشناسی و نظریه اجتماعی نئومار کسیستی
است.
پس از گذشت نه سال از تأسیس, مکتب فرانکفورت به دلیل داشتن عقاید مارکسیستی مجبور به مهاجرت به ژنو
(۱۹۳۳/۱۹۳۴) و سپس به آمریکا شد. در سال ۱۹۵۰ میللادی مجدداً به فرانکفورت نقل مکان کرد.
طرفداران نسل اول این مکتب عبارتاند از: ماکس هورکهایمر, تتودور آدورنو اريك فروم. هربرت ما رکوزه فرانس
نویمان» والتر بنيامین.
نسل جوانتر مکتب فرانکفورت یورگن هابرماس و آلفرد شمیت بودند.
صفحه 22:
اصول محوری مکتب فرانکفورت
در نزد اعضای ین مکتب و نظریه یک سری اصول محوری مقبول وجود داشت که باید به عنوان مبانی عمده
حاكم بر فعاليتهاى بروهشى» در رأس برنامههاى مكتب قرارمیگرفتند؛ که از جمله مهمترین آن ها عباتند از
۱- سرمایهداری در رشتهای از بحرانهای حاد به سر میبرد. بهترین راه برای درک صحیح این بحرانها چیست و
چه رابطهای بین امور سیاسی و اقتصادی وجود دارد؟
۲ مناسبات اجتماعی در معرض تغییر جدی قرار گرفتهاند. جهتگیری لین تفییر به کدام سو است و اين تغيير جه
ثری بر روند فرد دارد؟
1- اقتداركرليى (اتوريتايانيسم) و توسعه نهادهاى بوروكراسى» ظاهراً نظم مسلط روز به شمار مىروند. لين يديدهها
را جكونه مىتوان درك و تحليل كرد؟
۴- مبارزات جنبشهای کارگری در اروپا بصورت مبارزه واحد تمام کارگران جهان» تحقق نيافت. عوامل و موانع
این امر کدامند؟
a ی فرهنگ: در سرفن دخل و تصرف و تحت نظارت دقیق تراد ۰۳ ۳
شدداند. آيا نوع جديدى از ايدثولوى در حال تکوین است؟ اگر آری, لین ایدئولوژی جدید چگونه و چه اثراتی بر
زندگی روزمرهافراد دارد؟
۶- چگونه توتالیتاریانیسم در قالب نازیسم و فاشیسم سراسر اروپای مرکزی و جنوبی را تحت سیطره خود درآورد؟
جه به شكست ماركسيسم در روسيه و اروياى غربى لیا میتوان به وجود كاركزار اجتماعى قادر به اب
اث رار بود و أيا ماركسيسم جيرى جيك
صفحه 23:
صفحه 24:
نظريه كنش متقابل ذمادين
نظريه كنش متقلبل نمادين: نظريه اى است خرد كه هيج تفسير كلانى براى جامعه ارلئه نمیدهد؛ زیرا جامعه دولت و
نهادهاى اجتماعى در اين نظريه, مفاهيم انتزاعى و ذهنى هستئد.
در مقلیل, تأکید اصلی در لین نظریه بر افراد و کنش های آنها با یکدیگر است. ميتوان جايكاه نظريه كنش متقلبل نمادين
را در ارتباطات میان فردی دانست.
صفحه 25:
صفحه 26:
مفهوم خود از مفاهیم اساسی در آثار مید است. خود فرایندی است که به موجب آن» کنش گران خودشان را همچون ایژهای
(بیرونی) مورد تأمل قرار میدهند. بنبرلین» خود از لین قابلیت بی نظیر برخوردار است که هم شناسا (سوژه) باشد و هم شناخته
ol) 295 چیزی نیست که از بدو تولد همراه فرد باشد. بلکه در فرايند كسب تجربه و فعالیت اجتماعی تکوین مییابد. فرایند
تکوین خود فرایندی زیست شناختی نیست. بلکه ناشی از عوامل و تجربیات اجتماعی است. حتی بدن انسان هم معرف خود او
نیست» تا وقتی که ذهن انسان تکوین یلید و بدن را آن گونه که بلید با به رسمیت بشناسد. بدن صرفاً ساختاری موجود در
جهان واقع است. اما خود اين ویژگی را داراست که موضوع شناسایی خودش قرار گیرد (یبژهی خودش) و براساس همین ویژگی
میتواند خودش را از دیگر یژهها و از بدنش متمایز کند.
بنا به نظر ميدء خود مرکب از دو بخش است: «من فاعلی» (خود جامعه ناپذیر) و «من مفعولی» (خود جامعه پذیر)؛
هر دو جنبهی خود بخشی از خودپنداری فرد است .
خود محصول گفت و گوی «من فاعلی» و من مفولی» است.
«من فاعلى» خود انكيخته. جامعه نابذيرء بيش بینی ناپذیر و جنبهی انگیزشی خود و فعل کنشهای فرد است.
«من مفعولى» به تدريج از طریق کنش متقليل فرد با ديكران و درونى ساختن جامعه تكوين مىيلبد و بر «من فاعلى» نظارت
میکند
من مفعولی. بخشی از خود است که به مثلبه ابژمی کنشها و دیدگاههای دیگران, از جملمی تأملات شخص در قبال خود
شکل میگیرد . فرد زمانی تحت تأثیر «من فاعلی» قرار میگیرد که نتواند با هنجارها و انتظارات جامعه سازگار شود.
صفحه 27:
ميد معتقد است نوزاد در ابتدای تولد هیچ برداشتی از مفهوم «خود» ندارد اما به تدریج و با پشت سر گذاشتن سه
مرخله: درک بهتری از خود و زندگی اجتماعی و نقشپذیری به دست میآورد. این سه مرحله عبارت است:
۱. تقلید: تقلید عمدتا مربوط به کودکان کمتر از سه سال میباشد که آگاهی از هویت خود ندارند و در تشخیص و
تما ای خود از نقشهای دیگران دچار مشکل میشوند. در اين مرحله, کودکان از افرد نزدیک خود (دیگری
مهم) مانند پدر ماد برادر ... تقلید میکنند و ادای نقشهای آنها را درمیآورند.
۲ بازیهای انفرادی: بعد از سه سالگی» کودکان در بازیهای انفرادی و ساده در نقش دیگران مهم ظاهر میشوند؛
مثل کفش والدین خود را میپوشند. یا یک عروسک را دعوا میکنند تا بگویند بزرگ شدهاند. در این مرحله
کودکان وانمود به پذیرش نقش دیگران مهم میکنند؛ یعنی دنیا را از دیدگاه غیر از دیدگاه خود میبینند.
۳ شرکت در بازیهای دستهجمعی: از حدود هفت سالگی و با ورود به دبستان, فرد آمادگی شرکت در بازیهای
دستهجمعی (مانند بازی فوتبال) را پیدا میکند. در اين بازیهاء علاوه بر فهمیدن نقش خود» تصوری از نقش دیگران
و انتظاراتی که از نقشهای دیگر وجود دارد و همچنین ارتباط نقشهای مختلف با یکدیگر را درک میکند و برای
تقشپذیری در اجتماع آماده میشود. بنابراین» هر فرد دیگری تعمیميافته را از طریق فرایند کنش متقابل اجتماعی
كسب سو ركد 1
صفحه 28:
افتقادات اساسی بر نظریه کنش متقابل نمادین
بر دیدگاه کنش متقابل نمادی ایرادهای فراوانی نیز ورد شده است:
در درجه ی اول و از همه مهم تر اينکه در تجزیه و تحلیل های متکی بر فرد ساخت های جامعه عملا نادیده رفته می شوند. در اين ديدكاه به ساخت
اجتماعی» سلسله مراتب قدرت و تضاد درون گروهی توجه کمتری شده است. یکی دیگر از انتقادات این است که کنش متقابل نمادی بیش از اندزه بر
درجه آگاهی و تسلط ارادی بر محیط تاکید دارد. به عبارتی دیگربه نظر می رسد که در اين دیدگاه زندگی اجتماعی شکل یک بازی . آگاهانه ای را
دارد که هرگزپایان نمی یبد و خود هموره در آن اراده اش را اعمال مى كند. در زمينه روش تحقيق نيز انتقادات فراوانى بر نظریه پرازان این مکتب
وارد شده است, خاصه جامعه شناسان مثبت را معتقدند كه روش مشاهده مستقيم »ملاحظات شخصى و منفرد و استفاده از منابع ادبى كه كافمن و
دیگران به کارمی برند فاقد دقت علمی است.
علاوه بر اين انقادات «پروفسور هوبوت » سه انتقاد اساسى به روش مکتب اصالت عمل و منش متقایل نمادی وارد داشته است :
۱ در این دیدگاهه کار تحقیق بدون استفاده از هر گونه نظریه انجام می شود لذا موقعیت پژوهش گر در این مکتب همچون یک « ذهن خالی» ساده
و بی نظر می باشد.
'. به دليل عدم وجود نظريه در تحقیق, پژوهش گر مجبور می شود که به نگرش ها و شناخته های خود مرجعه کند.
۳ به دیل عدم وجود یک نظریه.درافت هایاجتماعی محقق و اطرافیانش به عنوان یک چهارچوب به كار كرفته شده .جهتى را ب
که بیانگرفرضیات پایه ای محقق , فضاى عقيدتى نظام و جكونكى توزيع قدرت در مجموعه کنش های متقابل است.
صفحه 29:
لك 8
نظريه مبادله اجتماعى رفتار را براساس متغيرهاى وابسته به تأملء احساس: عاطفه و فعاليت صورت كرفته؛ تبيين مىنمايد.
جورج کاسپر هومنز » صاحبنظر و مبتكر اصلى نظريه مبادله. و زير نفوذ فايده كرابى و اقتصاد كلاسيك بود.
در نظریه مبادله هومنز, بیش از آنکه رولبط گروهی و نهادی قلبل طرح باشند. رابطه فرد یا فرد مطرح میشود و ASE
اساساً بر فرد یا رولبط میان دو فرد است؛ لیکن هر نظریه جامعهشناختی بلید به واحدهای جممی بیش از دو نفر نيز توجه
کند. هومنز نیز از سطح مبادله فر با دیگری فراتررفته و در نظريه خود. مسئله نهاذهاء كرودها و زیر نهادها را هم مورد
بررسی قرار دادهاست.
صفحه 30:
Social Exchange Theory (SET)
+ We form a relationship ifit is
rewarding
> We attempt to maximise our 4h
tewardsand minimise نت g
cons oo
*Tmusnthecucone li,
* Felon the outcome ویژگیهای نظریه مبادله
prottable
موضوع اصلی آن مبادله است. .۱
... در نظریه مبادله» تنوع روش و موضوع وجود دارد و گرایشهای مختلف از اقتصاد و روانشناسی و .۲
تا جامعهشناسی در شکلدهی آن نقش داشتهند.
مسئله اصلی مورد مطالعه و علاقه همه نظریه پردازان مبادلهه وابستگی درونی روابط بین افراد و جریان .۴
واقعی رفتار اجتماعی است.
روشهای متعددی در نظریه مبادله از قبیل مقیاسهای اقتصادسنجی ایستاری» مطالعه کتابخانهای و ۴
مشاهده ارتباط در موقمیتهای واقعی رفتا, دوستی و روابط خانوادگی به کار برده شدهاست.
نظریه مبادله اجتماعی» در جهت توزیع و تبیین رابطه بین رفتاره براساس پاداش یا مجا .۵
لل مفاهيم و فرضیات مورد استفاده در دیدگاه میادله. در مطالعات تجربی و نظری رفتار خانوادگی» عشق و
ازدواج گسترش بیشتری یافتهاست.
صفحه 31:
قضایای هومنز
هومنز پنج قضیه. در نظریه مبادله دارد؛ که از آنها بهعنوان قضایای عام نام میبرد:
۱. انگیزه؛ قضیه یا گزاره اول انگیزه نام دارد؛ که در برخی کتب جامعهشناسی از آن با عنوان قضیه موفقیت نیز یاد میشود. در اين كزارهه
وی معتقد است هرچه در گذشته موقعیتی خاص برای یک فرد. پاداشی را در پی داشته باشد. احتمال این که فرد آن کنش را دوباره انجام
کهد بشتر ست.
معتقد است اگر در گذشته رخداد یک محرک خاص یا مجموعهای از محرکهاء موقیتی را ساخته باشند که کنث
منز ر در گذشته ر محرک خاص يا مجموعهای از محركهاء موقعيّتى را
فردی با پاداش روبرو شده باشد. هرجه كه محرکهای فعی بیشتر شبیه به محرکهای گذشته باشد. احتمال این که فرد مورد نظره کنش
مشابه کتشهای گذشته انجام دهد. بیشتر است.
۳ ارزش؛ گزاره یا قضیه ارزش نيز از اين قرار است که هرچه یک کنش و نتيجه آن برای یک فرد ارزشمندتر باشد. احتمال انجام آن
كنت بيقر أسستد
۴ اشباع؛ هومنز معتقد است هرچه در گذشته. شخص پاداش ویژهای را دریافت کرده باشد. برای آن شخص. واحد بیشتری از آن پاداش»
ارزش کمتری پیدا میکند.
۵. پرخاشگری و تأیی؛ آخرین قضیه هومنز پرخاشگری و تأیید نام دارد که در آن» هومنز میگوید: شکست در دریافت پاداش موجب بروز
عصیائیت میشود. بدین معنی که کنشگر انتظار دارده پاداش دریافت کند؛ در حالیکه مجازات میشود بنابراین رفتار پرخاشگرانه بروز
میدهد. در مقابل, اگر کنش گر در مقابل رفتار خود. پاداشی بگیرد که انتظار آن را نداشته است. رفتاری تأییدآمیز از خود نشان میدهد.».
صفحه 32:
نقد نظریه هومر
تعمیم قضایای مبادله به سطح گروههای وسیع و نهادهای پیچیده اجتماعی» هومنز را با نتقادات جدی
روبرو ساخت.
برخی وی را متهم کردند که پدیدههای اجتماعی را به پدیدههای روانشناسی فردی تفلیل دادهاست و
از روی روابط ساده و چهرهبهچهره خواستهاست. به درك پدیدههای پیچیده اجتماعی برسد.
پارسونز معتقد است که روابط بین افراد در نظام پیچیده سازمان اجتماعی با میانجیگری نمادها صورت
میگیرده که هومنز یا آن را نادیده میگیرد یا اگر میبیند بههیج وجه درصدد توجیه آن برنميآید.
برخی دیگر نیز بر روششناسی هومنز اشکالاتی وارد ساختهاند؛ از جمله: نحوه اندازهگيری ارزش»
مهارتهای پاداش برای افرادمتفاوت, رابطه بین کنش متقابل اجتماعی و سطح تعلق.
صفحه 33:
جامعه شناسی پدیداری
Phenomenological
Sociology
واه Pheinein (iby, «2, | Phenomenon گرفته شده که به معنای نمایش دادن و نشان دادن
است و آن را پدیدارشناسی نیز ترجمه کردهاند.
واه ۱۵۲۱0۳6۱0۲۱( در فرهنگ وبستر به معنای یک شی یا یک جنبه و نمود 2506 شناخته شده از
طریق حواس, نه از طریق تفکر آمده است.
در اصطلاح پدیدارشناسی» عبارت از مطالعه پدیدار است. پدیده یعنی آن چیزی که پدیدار و آشکار و هویدا میشود.
پدیدارشناسی منحصرا به ساختارها و فعالیتهای آگاهی بشر میپردازد و پیشفرض اصلی آن این است که دنیایی که ما
در آن زندگی میکنیم در آگاهی یا در کلههای ما خلق شده است و دنیای خارج با اينکه وجود دارد فقط از طریق آگاهی
عا عمذا ويذا ع كنت
صفحه 34:
گفتههای اساسی جامعهشناسی پدیداری را میتوان در دو مورد زیر خلاصه کرد:
۱- انتقاد از گرایشها و رویکردهای جامعهشناسی رسمی (خصوصا پوزیتیویسم)!
۲- تمایز بين ذهن و عین» یعنی در تحلیلها باید به معانی و عنصر ذهنی توجه داشت و نظریه عینیت
از 5 بوزیتبویستها را مورد انتقاد قرار میدهد.
صفحه 35:
مفاهیم اساسی پدیدارشناسی
۱) منهوم آگاهی یا وجدان؛ از اساسیترین مفاهیمی است که مورد توجه همه پدیدارشناسان قرار گرفته است. این مفهوم نه فقط
ضمیر یا وجدان,بلکه ماهیت و سرشت ما از خودمان و از جهان زندگی و روابط میان وجدانها را شامل میشود.مفهوم آگاهی در
پدیدارشناسی هوسرل. آگاهی به چیزی است که شامل فرایند آگاه بودن و موضوع آگاهی است که به صور گوناگون مانندبه خاطر
آوردن» درک کردن؛ فهمیدن و ارزیابی کردن ظاهر میشود.
۲) نیتداربودن يا جنبهارادی آگاهی انسان (قصدمندی)؛ سادهترین تعریف قصدمندی آن است که بگوییم هیچ آگاهی وجود ندارد
مگر آنکه به سوی شیئی هدایت شود. به عبارت دیگر, آگاهی از چیزی مطرح است. نه آگاهی به طور مطلق.
۳) نگرش طبیعی؛ (ذیل افکار هوسرل با عنوان قضیه کلی "دیدگاه طبیعی " تعریفه شد)
۴ مفهوم جهان زندگی؛ جهان زندگی, حيات روزمره ما در اين جهان است كه در ال آن خود را در هر لحظه زندگی خویشتن
مىيابيم. تجربه ما از اين جهان (روزمره زندكى) يك ادراك ساده و غیرعلمی است كه مقدمه و مبنایعلم تحقیقی است.
۵) ذهن مشترک یا میانذهنیت؛
۶) جهان فرهنگی؛ از دیدگاه هوسرل. فرهنگ, ترکیب ذهنیتهای متعالی است از تجربیاتی که همه افراد فهمیدهاند.بنایراین من
(جوهر فردی) در ارتباط با اذهان دیگر, از طریق جهان زندگیء میانذهنیتی را به وجود میآورد كه از طریق cal جهان فرهنكى؛ یعنی
جهان ويزه حستى بشرى شكل مى كير
صفحه 36:
نظریه روش شناسی مردمی یا اتنومتدولوژی
ETHNOMETHODOLOGY
اصطلاح اقنومتدولووٌی ( روش شناسی مردمی )با توجه به ريشه های یونلنی اش. در لفت به معنای
« روش هایی » است که انسانها به منظور انجام زندگی های روزلنه ی شان به کار مى كيرند. به سخنى
دیگر, جهان چیزی جز دستاورد عملی و پیوسته جاری افراد نییست. انسانها به عنوان موجوداتی معقول
تصور می شوند. اما آنها در خلال انجام زندگی های روزانه ی شان از « استدلال عملی » استفاده می کنند
نه منطق صوری.
تعریف روش شناسی مردمی
بررسی « مجموعه ی دلنش و شناخت مبتنی بر درک متعارف و یک رشته رویه ها و ملاحظاتی که
اعضای عادی جامعه به کار می گیرند تا شرایطی را که خود را در آن می یابند قلبل فهم ساخته. شیوه
های مقتضی را پیدا کرده و مطابق با آن شرایط دست به عمل بزنند »
صفحه 37:
یکی از اختلافات اساسی بین پدیدار شناسان و روش شناسان مردمی از حیث روش
شناسی است. روش شناسی مردمی تا حد زیادی تجربی بوده و کارهای تجربی بیشتری
را نسبت به مقلله های نظری و فلسفی فراهم کرده و طرفداران نظریه پدیدار شناسی بر
فعالیت های قابل مشاهده تر که از فرایند آگاهی نشات گرفته تاکید دارند. به همین دلیل
توجه بیشتری به روش های تحقیقی کیفی نشان می دهند. جامعه شناسان پدیدار شناسی
توجه زیادی به آگاهی دارند. روش شناسان مردمی . به دنبال سنت پدیدار شناسان +
اهمیت آگاهی را در زندگی اجتماعی مورد تایید قرار داده و قبول کرده اند این حال توجه
انها به تمرکز بر فعالیتهای اجتماعی قابل مشاهده تجربی بوده است
صفحه 38:
: اساسی نظریه روثی شناسی مردمی OLS
.١ نظم اجتماعی
۲ تمایز بین قاعده و نیت
۴ تاکید بر سخن وکلام
۴ رفتار معمولی و رفتار عقلایی
:انتقادات
روش شناسان مردمی به طور کافی در روش ها و ادراکات پدیدار شناسی موضع
روشنی نداشته و روش شناسی هیچ موقعیت مشخصی در مورد آگاهی اتخاذ نکرده
است . روش شناسان مردمی بر روی رفتارهای عمومی مانند مکالمات و رولبط متقابل
1 ی کند اما بة طور گسترده ماع استقرار این کنشها در آگاهی می خرن
صفحه 39:
نتیجه گیری (نظریه روش شناسی مردمی) :
۶ اتنومتدولوژیستها مدعی اند که نظرشان انقلابی است در حالی که جامعه شناسان آنها را به استفاده از روش متافیزیکی
محکوم می کنند.
*_برای پی بردن به نظریه افراد از روش های سهل و ساده مانند مشاهده ی همراه با مشارکت استفاده می کنند در حالی که
برای تحلیل پدیده های اجتماعی که بسیار پیچیده هستند » بايد از شيوه هاى ديكر علمى نیز استفاده کرد.
* مردم روش به بررسی کنش های روز مره مردم می پردازد و کنش گران را موجوداتی خلاق ودارای آزادی عمل می Bb
* و آنجه که از رهیافت مهان و وود برداشت شد این است که ساختارها و واقعیت های اجتماعی شکننده و تغییر پذیرند و نیز
انسان در زندگی روزانه خود با ساختارهای متنوعی رودرو است و می تواند از یک واقعیت به واقعیت دیگری حرکت کنند.
* گارفینگل بنیان گذار این روش بر این است که یک پژوهشگر با شوک وارد کردن از طریق شکستن هنجاره و عادات مردم و
نیز اینکه مردم به امور عادی و روزمره به عنوان فردی غریبه و نا آشنا برخورد کنند می توانند به بررسی موضوع خود بپردا
* روش شناسان مردم نگار نوعا مدعی نیستند که زندگی اجتماعی فاقد نظم است. برخلاف آنچه که ممکن است به نظر آید.
آنان از كنش متقايل تاثير يذيرفته اند كه مسير ظاهرا منظم و قابل بيش بينى دارندء اما روش -شناسان مردمتكار در جنين جنين
تعاملى جالش متفاوتى را مى atte در واقع آنها منكر نوعى نظام محدود كننده ناشى از فرهتك همجون جثمم اندازهلى ارزشى
مشترک یا کنش های ثابت متنی(زمینه ایاهستند.
صفحه 40:
صفحه 41:
نکات منفی AS
منحصر دانستن هرگونه رویکرد و نظریه تحلیلی یا فلسفه مفید و مترقی در نظریه های مارکسیستی و بخشی از
مباحث جامعه شناسی. به عوض کل آن یا جامعه شناسي علمى و پیشرو قلمداد كردن
ایجاد نوعي تفکیک نسبتاً تصنعی میان نظریه ها و مکلتب جامعه شناسی و اصحاب ن یعنی بلید متعلق به گروه
خاصی باشید .نا علمی. پیشرو. ازادیخواه. عدللت جو. انقللبی. مترقی. غیر محافظه کار. ضد وضعیت مستقر و کارهای
نظام سرمایه داری شناخته شویدو اگر نه محافظه کار و طرفدار منافع نیروهای حاکم یا مسلط جامعه شناسی هستید.
مکتب تضاد و نظریه های وابسته به آن را از هرگونه انتقاد مصون دانسته اند
درک نادرستی از مفهوم و جایگاه نظریه و تحقیق و نحوه ساخته شدن آن به عنوان یک پوشش اساسا ذهنی
سوء برداشت از بسیاری نظریه ها و مفاهیم جامعه شناختی مانند: روش کار دورکیم . مفاهیم وبر. مفاهیم نظری
پارسونز و مرتن و ..
ارائه تعریف نادرستی از تقلیل گیایی پدیدار شناختی و صدور برخی احکام جانبدارانه ویراستاری ضعیف. عدم پوشش
كافى به موضوع و ....
صفحه 42: