درسنامه ولایت فقیه (درس اول تا سوم )

صفحه 1:
2*2 ترس / ۲ 5 1 وداه 4 

صفحه 2:
درسنامه ولایت فقیه 

صفحه 3:
درس اول مفاهیم و کلیات 

صفحه 4:
مقدمه اهمیت شناخت مفاهیم کلیدی یک نظر به * راه برای درک بهتر و دقیق تر نظریه ۰ اظهار نظر در باره نظریه با انصاف و عدل ۰ جلوگیری از خلط و مغالطه ی عمدی و سهوی در پاره ای از مفاهیم ومبانی 

صفحه 5:
مفهوم ولایت ۰ معنای لغوی " ولایت از نظر لغوی از ریشه ی ( ولی)) انس به معنای قرب و نزدیکی است . ۰ معنای اصطلاحی به معنای سلطه بر شخص يا مال يا هر دو است» اعم از اينكه جنين سلطه اى عقلى باش.د يا شرعى » اصلى باشد يا عرضى 

صفحه 6:
انواع ولایت اءولایت تکوینی : ولایت تکوینی بعنی سلطه و قدرت تصرف در جهان هستی ؛ به گونه ای که شخص می تواند در آن به اذن الهی نفوذ کند . ۲ ولایت تشریعی : مقام و منصب قانونی است که از سوی خداوند به فردی از افراد به عنوان مقام رسمی داده می شود تا به امور اجتماعی ر سید گی کند . نکته : آنچه در ولایت فقبه مطرح است ((ولایت تکوینی )) نیست بلکه تشریعی است 

صفحه 7:
ویزگی های ولایت تشریعی ۱-وجود اختیار برای فرمان دادن و نمی کردن ۰ ۴۲-بر خلاف ولایت تکوینی تخلف بردار است . 

صفحه 8:
انواع ولایت تشر بعی ١-مرجعيت‏ در بيان احكام و معارف اسلامى ‎sall 58‏ بَعَتَ في لأْمُدّمْنِ شولا مَنْهَ:ةَ وأ ی ویر ‎adalls asi aa Jalsa‏ وان ‎[gis‏ من َيل ‎(Q/ana>) canbe Lia wo)‏ ۴-مرجعیت در قضا و فصل خصومت ‎Gl Cy‏ نك آکثبت بح 2 کم بنن التّاس بماً ‎abi Dsl‏ ولا تکن لَحایین حخصیمَا (ساء/205) ‏۳ وعامت سیاسی و اجتماعی ‎esi Wy‏ انوا َطیغوا ال وَأَطِيعُوأ الوَسُولَ وَأَؤلي ‎sLus} Sip 9 Ui‏ /59( ‎ ‎ 

صفحه 9:
مفهوم قفیه ۰ فقه در لغت «فقه » در لغت به معنای «فهم » علم و ادراک ) آمده است . بنابراین در لغت به شخص دانا و فهمیده » فقیه می گویند . ۰ فقه در اصطلاح ۱. به معنای علم و آگاهی به مجموعه دین «عقاید » اخلاق و احکام ) ۲ به معنای دانش تحصیل احکام و مقررات اسلامی نکته : امروزه انصراف و تبادر از «فقه » و «فقیه » به همین معنای دوم است و کاربرد آن در معنای اول نباز به قرینه دارد 

صفحه 10:
مفهوم ولایت فقیه ولابت فقيه به معنای ریاست و زمامداری فردی است که می تواند با مراجعه به منابع اسلامی » احکام و قوانین اسلامی را استخراج و استنباط کند . 

صفحه 11:
ae ‏شبهات ولايت فقيه‎ * ولايت و قيوميت بیان شبهه: بعضی مخالفان ولایت ثقیه معتقدند ولایت درباره ی اطفال و سفیهان به کار می رود ؛ ما که خودمان عقل داریم نیازی به ولی فقیه نداریم ! پاسخ : این شبهه مغالطه ای بیش نیست ؛ چون ولایت در اصطلاحات و عبارات فقهی دو جایگاه دارد : ۰ مواردی که افراد خود به اداره ی خویش قادر نیستند . * مواردی که افراد در اداره ی امور خویش توانمند است اما نیاز به مدیریتی کلان و سرپرستی جامعه دارند . نکته : مراد ما از ولایت در بحث ولایت فقیه به معنای مدیریت و تدبیر امور جامعه است . 

صفحه 12:
شبهات ولایت فقيه ‎٠‏ ولايت فقيه يا وكالت فقیه بيان شبهه : برخى بعد از آنكه ولايت را به معناى قيوميت بنداشتند » حكومت و حاكميت را نوعى (( وكالت )) در نظر كرفته اند كه از سوى شهروندان به حاكم انتخابى واكذار مى شود. 

صفحه 13:
شبهات ولایت فقيه پاسخ شبهه وکالت فقیه : ۱. در وکالت شخص اصالتا بایستی حق انجام کاری را داشته باشد تا به و کیل واگذار کند در حالی که بعضی امور تحت ولابت است که در حوزه حقوق مردم نیست » چه برسد بخواهد به کسی واگذار کند مثل قتل با قتل عضو برای قصاص. ۲ در وکالت به خواست مردم حکم می کنند برخلاف ولابت ۳ بقای وکالت به زنده بودن موکل است برخلاف ولایت ۴ وکالت غیر مسلمان صحیح و مشروع است بر خلاف ولایت 

صفحه 14:
شبهات ولایت فقيه ‎٠‏ ولایت فقیه با نظارت فقیه : بیان شبهه : در جامعه اسلامی » حکومت نباید سکولار باشد ؛ اما دینی بودن آن تنها از طریق ولایت محصور نیست بلکه از بابت نظارت هم ممکن خواهد بود 

صفحه 15:
شبهات ولايت فقيه ۰ پاسخ شبهه نظارت فقیه : ‎.١‏ نظریه رنظارت فقیه» ناظر به رفتار فردی است در حالی که مدیریت اجتماعی مستلزم فرا فردی و سازمانی است . ‏۲ رویکرد «نظارتی فقیه ») انفعالی است . ‏۴ فقدان ضمانت اجرا برای دخالت های فقه در امور اجتماعی در «نظارت فقیه )). ‏۴ بانبودن ضمانت اجرا دولت به هر بهانه ای می تواند از پذیرش فقه ابا ورزد «داستان ملک فیصل )) ‏۵ حکومت بالمصداق خود پیامبر و اهل بیت «علیهم السلام )) 

صفحه 16:
ولابت فقیه ؛ مسئله ای کلامی با فقهی * بستگی دارد موضوع بحث ما چه چیزی باشد : |.موضوع علم فقه : بیان وظایف و باید و نباید های افعال مکلفان ۲.موضوع علم کلام : بیان افعال خداوند . اگر ولایت فقیه از منظر فعل مکلفان در نظر گرفته شود مسئله ای فقهی است مثل این سوال : آیا اطاعت از اوامر و نواهی فقیه در امور اجتماعی و سیاسی بر مسلمانان واجب است ! اما اگر مسئله ولایت فقیه را از منظر(( فعل خدا)) بنگریم مسئله کلامی است مثل این پرسش : آیا خداوند پس از رحلت بيامبر (صلى الله عليه و آله وسلم )كسانى را برای هدایت تعیین کرده است ؟ 

صفحه 17:
«ولایت ققیه» همان «ولایت سول انب ی ۳ اينها (مخالفان ولایت فقیه) از «ولایت رسول الّه» هم می‌ترسند! شما بدانید ک ۱ ‎ie‏ ‏اه علیه- حالا پباید, از ای ‎ilies‏ با (سخترانی امام (ره) در تاریخ ۳۰ مهر ۰۱۳۵۸ ۳۰ ذیتعده ۱۳۹۹ هه ۱ اگرکسی‌در مقابل ‎coy 53>‏ فقیه» صف آرابی کند. قطعاً در مقابل «ولى ‎aut‏ الأعظم حضرت وليعصر(عج)» ‎A 4‏ لق سر نيز خواهد ايستاد. ‎AM‏ = ‎ 

صفحه 18:
2*2 ترس / ۲ 5 1 وداه 4 

صفحه 19:
درسنامه ولایت فقیه 

صفحه 20:
درس دوم مبانی نظریه ولایت فقیه 

صفحه 21:
مقدمه اهمیت پرداختن به مبانی نظریه ها ۰ هر باور و اعتقاد و نظریه مبتنی بر مبانی خاصی است ۰ برای توضیح و نقد نظریه های علمی 

صفحه 22:
-امبانى هستى شناسی ‎١-١‏ :خالقيت والوهيت خداوند ‏توحید در ربوبیت : ‏* ربوبیت تشریعی : هیچ کس جز خدا حق فرمان دادن و قانون وضع کردند را ندارد ‏* ربوبیت تکوبنی : تدبیر واداره ی جهان نیز منحصر به خداست و پس خلقت اداره جهان را به موجود دیگری واگذار نمی کند (نقد مکتب فرانکفورت) 

صفحه 23:
مبانی هستی شناسی توحید در خاقیت : آفریننده ای در عالم خلقت جز خداوند وجود ندارد توحید در الوهیت و عبودیت : با وجود توحید های قبلی حق پرستش نیز با چنین خدایی است. چرا که پرستیدن در واقع اظهار بندگی کردن و خود را در اختیار کسی نهادن بی چون و چراست. 

صفحه 24:
= 3 امه ۰ مبانی هستی شناسی ۲-۱ ممکن الوجود بودن انسان وعین الربط بودن به خداوند ممکن الوجود : اصالت از آن خداست و واجب الوجود است و دیگر موجودات فرع وجود اویند و وجود آن ها در طول وجود الهی است عين الربط بودن : انسان سر تايا فقير و نيازمند است و لحظه به لحظه وجود وحيات وممات او در اختيار خداوند است هر جملنسان دلرد از خدلوند است و هر لحظه خداوند اداره کند » او هیچ ندارد 

صفحه 25:
زنک تأمل : مرگ موتور سوار 

صفحه 26:
مبانی هستی شناسی ۳-۱ نسبت دنبا و آخرت : * هر که زندگی خوبی داشته آخرت بد خواهد بود و بالعکس " اگر تو دنیا فقیری در آخرت فقبر و اگر ثروتمند و در آخرت هم روتمند " عين الربط است . ه رآنچه بکاری در آن دنیا برداشت می کنی و کاری به فقیر و غنی ندارد مهم عمل انسان است . (الدنیا مزرعه الآخره ) 

صفحه 27:
مبانی هستی شناختی ۴-۱ واسطه بودن معصوم دنه ‌بین انسان و خدا حال که انسان فقط نباید به زندگی دنیوی بپردازد بلکه بایستی به آخرت هم بپردازد » نیازمند برنامه است . که خدا در کنار عقل رای او تبیین کرده است و آن معصوم سساست. 

صفحه 28:
بلنینسانشناسی2 1-7 دو بعدى بودن ‎٠‏ نكاه ما به انسان فقط زندكى مادى نيست بلكه در او (بنا بر دليل عقلى و نقلى و تجربی ) بعد ديكرى وجود دارد كه به معنويات مى پردازد ‎٠‏ بر خلاف بسيارى از مكاتب و نظام هاى سياسى و اجتماعى كه فقط ارضاى ‏نیاز های مادی را مد نظردارد و از ابعاد روحی و نفسانی غافل اند 

صفحه 29:
مبانی انسان شناسی ۲-۲ عاقل بودن : ۰ مراد ما از عاقل بودن توان تحلیلی انسان و فهم مسائل گوناگون است . و به عنوان حجت درونی تلقی می شود و انبیاء و امه معصومین . به عنوان حجت بیرونی ۰ ۰ برخلاف خرد بسندگی و عقل ابزاری » زیرا در اين مکاتب انسان فقط به آنچه عقل و فهم ناقص خود درک می کند اکتفا می کند . ۰ نکته: * دین مکمل عتل است نه در تضاد با او . * سوال کردن حداقلی از تمام انسان ها در مورد اعمالشان بر اساس عقل !!! 

صفحه 30:
مبانی هستی شناسی ۳-۲ اراده و اختبار : آدمی با علم حضوری در می یابد که دارای اختیار است . اينكه فردا اين كنم يا آن كنم اين دليل اختيار لست اى صنم اصولا فرستادن انبیاء و نزول کتب آسمانی بدون اختبار انسان » بى فايده است و خدا کار عبث و بیهوده انجام نمی دهد . نکته : یادمان باشد در هر مسئله ای نه افراط كنيم نه تفریط بلکه لاجبر و لا تفويضي بل امر بين الأمرين 

صفحه 31:
معانى اختيار : الف ) اختيار درمقابل اضطرار مثل خوردن گوشت مردار . ب ) اختيار در مقابل اكراه مثل انجام كارى به خاطر تهديد . ج )اختيار در مقابل جبر مثل نفس كشيدن . د ) اختيار به معناى قصد و كزينش . يعنى فرد كارى را با توجه به منافع وضرر هايش انتخاب مى كند . نكته : مقصود ما كزينه ( د ) مى باش تكليف جلسه بعد : فرق بين اراده و اختيار جيست ؟؟؟ 

صفحه 32:
مبانی هستی شناسی ۴-۲ کمال جویی و میل به جاودانگی ۰ هیچ انسانی دوست ندارد در او نقصی وجود داشته باشد و به دنبال زدودن نقص هاست . ۰ انسان تک ساحتی فقط نتایص دنبوی را دور می کند و توجهی به نقایص معنوی ( عثل دورغ / تهمت / خوردن‌مال مردم و...)ندارد بر خلاف انسان دو ساحتی. ۰ اما تکامل حقیقی در این است که انسانیت بالقوه او توسط ابعاد معنوی بالفعل شود . 

صفحه 33:
مان هعرفتشناسی 3 مراد ما از این بحث : مبانی معرفت شناختی قضایا و گزاره هایی است که بیانگر اعتقاد انسان به امکان دستیابی به معرفت بقینی و محدودیت انسان در کسب معرفت و ابزار ها » شیوه ها و ملاک دستیابی به علم و معرفت در این عالم . 

صفحه 34:
مبانی معرفت شناختی ۱-۳ منابع چهارگانه شناخت : حس» عقل » شهود و وحی ‎٠‏ اولين ابزار : حس فراگیر ترین ابزار معرفت حس است. حواس دو نوع است : " ظاهری (حواس پنجکانه) *_باطنی (افعال» حالات و انفعالات مثل غم وشادی / درد ولذت ...) * مشکل حواس ظاهری : دارای محدودیت زمانی و مکانی و محدود شدن به ظواهر . 

صفحه 35:
منابع معرفت شناسی ۰ دومین ابزار : عقل اساسی ترین کار آن درک مفاهیم کلی برخلاف حواس که به امور جزئی می پرداختند . * مشکل ابزار عقل : ناکار آمدی ابزار حس در عقل . * سومین ابزار شهود : معنای شهود و مکاشفه این است که واقعیت را بدون واسطه » آن چنانکه که هست ‏ بیابيم . * مشکل ابزار شهید : بيشتر معرفت های شهودی برای همکان قابل دستیابی نیست. 

صفحه 36:
مبانی معرفت شناسی ۰ چهارمین ابزار: وحی آن چیزی که خداوند متعال درقالب دستور های الهی به پیابران ابلاغ می شود نکته : با وجود مشکلاتی در سه ابزار وجود داشت انسان به منبع و ابزار شناخت دیگری نیازمند است تا رابطه ی اعمال و رفتار خود را در این دنیا را با حیات اخروی بداند و آن ابزار وحی است 

صفحه 37:
مبانی معرفت شناسی آیا امکان دستبابی به معرفت بقینی وجود دارد ؟ نسبی گراها و شکاک ها می گویند امکان دستیابی وجود ندارد . اما ما معتقدیم که امکان دارد زیرا بدیهیات اولیه (وجود خودم) و وجدافیات » یقینی و خطا ناپذیرند که منشأً آن یا بداهت و یا ابتنای آن ها بر علم حضوری است . 

صفحه 38:
2*2 ترس / ۲ 5 1 وداه 4 

صفحه 39:
درسنامه ولایت فقیه 

صفحه 40:
درس سوم اصول حاکم بر نظریه ی ولابت فقيه (۱) 

صفحه 41:
اصل اول : عدم جدايى دين از سیاست أ. مفهموم دين ۰ در لغت : عادت وشأن » حساب » جزا ؛ اطاعت و اسلام . * در اصطلاح : مجموعه ای از عقاید ؛ اخلاق و قوانین و مقررات اجرابی است که هدف آن راهنمایی انسان برای رسیدن به سعادتمندی است . ۲ مفهموم سیاست © در لغت : ریاست » پروراندن » تنبیه » تصدی امور رعیت و... ۰ دراصطلاح : روش اداره ی جامعه با مدیریت و تدبیر و تصمیم گیری در باب مساثل و رویدادهای کلان جامعه برای تأمین مصالح عمومی انسان ها 

صفحه 42:
عدم جدایی دین از سیاست ۳ نسبت دین و سیاست باوجود اينکه انسان دوبعدی است و رابطه بین دنیا و آخرت عینی است از طرفی برای اینکه به سعادت برسیم و انسانیت بالفعل داشته باشیم نیازمند دين براى اداره جامعه ای هستیم که بتواند به مصالح دنیوی و اخروی ما را تامین کند . 

صفحه 43:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ‏۴ قابلان به جدایی دین از سیاست : ‏۰ دسته اول : ‏کسانی که از اساس با دخالت‌هادن مضامین دینی در امور مربوط به سیاست مخالف اند ‏* دسته دوم * (کوسه و رش بند) ‏استدلال های دخالت آموزه های دین‌شر امور سياست را مى پذیرند و لی می گویند دین اسلام‌خنبال چنین چیزی نبوده ‏(مگر دین اسلام کاملترین‌دین نیست چه طور می شود اين 1موزه ها براى اديان سابق اهمیت‌داشته ولى در دين اسلام ‏اهمیت نداشته ) ‏۰ دسته سوم : ‎ ‏کسانی که می گویند حکومت اسلامی تجر به خوبی نداشته و بایستی برود کنار و دخالت در سباست نکند . 

صفحه 44:
شخصيت دیدگاه اول دوره مقدمات و سطلح: در سال ۱۳۵۹ دروس حوزوی را در شیراز آغاز و در خرداد ۱۳۶۰ وارد حوزه علميه قم شد. مهم‌ترین استادان وی در دوره مقدمات و سطلح عبارتد اه محمدعلی غرنوی معروف به مدرس اقفانی (۱۲۸۴-۱۳۶۵) علی باه اشتهاردی (۱۳۰۱-۱۳۸۷) و محمد هاشم صالحی (متولد ۱۳۲۴). *_دوره سطح عالی: تحصیلات سطلح عالی را از سال ۱۳۶۳آغاز کرد. مهم‌ترین استادان وى در اين مقطع عبارتند از: در اصول فقه: مصطفى اعتمادى تبریزی (۱۳۰۴_۱۳۹۴) و کنجعلی, و در فقه: محمدتقی ستوده (۱۳۰۰-۱۳۷۸) و احمدپایانی (۱۳۰۶-۱۳۷۵) در فلسقه: بح انصاری شیرازی (۱۳۹۳- ۱۳۰۶ و در تفسیر عبداثه جوادی آملی (متولد ۱۳۱). * دوره خارج: وى تحصيل در مرحله خارج را از سال 1182 شروع كرد ميهمترين استادان علوم تقلى و علوم عقلى وى حسين على منتظرى نج آبادى (۱۳۰۱-۱۳۸۸] به مدت ده سال و عداثه حیادی آملی (متولد ۱۳۱۲)به مدت دوازده سال بودند. ديكر استادان ديكر وى در اين مرحله عبارتئد از اد تبریزی (۱۳۰۵-۱۳۸۵). سید محمود هاشمی شاهرودی (متولد 4۱۳۳۷ سید کاخلم حسینی حاثری (متولد ۱۳۱۷) و سید محمد روحائی (۱۳/۶- ‎(res‏ اجتهاد: در زمان مهاجرت كديور به هران حسينعلى منتظرى رسيدن شاكرد خود به «مرتبه اجتهاد و استنباط در مسائل اسلامى و اهل نظر بودن در ‎al | ll‏ كردماست اك منتظرى در ا مرداد 181 سيد محمد على أيازى. محسن كديور و احمد قابل را به نمايتدكى خود در ياسخ به سؤالات دينى مسلماتان خارج از كشور معرقى کرد *_تحصیلات تکمیلی: مقطع کارشناسی ارشد: تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته ابهبات و معارف اسلامى در مركز تربيت مدرس دانشكاه قم را از ۸ آغاز و در سال ۱۳۷۲ به پیان رسانید مقطع دکتری: پس از شش سال تحصیل در مقطع دکتری در سال ۱۳۷۸ از رساله دکتری خود در فلسفه و حكمت اسلامى با كرايش حكمت متعاليه از دانشگاه تربیت مدرس عنوان «تحلیل انتقادى آرا ابتكارى أقا علی مدرس در حكمت متعاليه» با راهنمابى غلامحسين ابراهيم. دينانى با رتبه ممتاز دفاع كرد. 

صفحه 45:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ۵ بررسی و نقد نظریات جدایی دین از سیاست 1-۵. نقد دیدگاه اول (نظریه سکولاریسم ) ۱-۱-۵ بیان اول و نقد آن بيان : روابط و مسايل سياسى همواره در حال تغيير است لذا جون احكام اسلامى در زمان ومکان خاصی نازل شده ومحتوای ثابت و مشخصی دارد نمی تواند پاسخ ‏گوی تحولات روز افزون باشد . 

صفحه 46:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ‎ ‏نقد بيان اول : ‏اولا : تغيبر و تحولات هو كونه است ‏۰ تغیبرات صرفا شكلى و قالبى ‏۰ تغییرات که محتوا را تغییر می دهد . ‏پیشتر تغیبر و تحولات از دسته لول است که با دستور های دینی که کلی هستند در تعارض نخواهند بود . مثل ربا که یک اصل کلی است و در اشکال متعددی (مثل بورس / گولکوئیست / سهام عدالت / بیتکوین )به کاربرده می شود . ‏انیا : تخیبراتی که از نوع دوم باشد در قالب مساثل مستحدثه می باشد که از دو طریق حل می شود ‏۱- اصل اجتهاد که فقها با مبانی حکم آن را به دست می آورند مثل ( شبیه سازي / لقاح مصنوعی و تغیبر جنسیت ) ‏۲- استفاده از حکم حکومتی ( بعد از بدست نیاوردن حکم از راه اجتهاد ) 

صفحه 47:
سیاست ن از سپ ‎fo‏ عدم جدایی دین ۱ نقد آن ۲ بیان دوم و ۱ ۳ 1 ببجيده مثا غير بيجب ساده و ‎a‏ ‏| ۱ 1 عردم ‎wan‏ مع پیجیده و گستر ۳ ما جوامع بيجب سس 1۷ کارایی دارد 1 > اسلام کارا صدر جوامع علمی است . بت امروزی نبازمند مدیر؛ 

صفحه 48:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ‏نقد بیان دوم : ‏اولا : در مدیریت فقهی نیز عقلانیت و برنامه ریزی وجود دارد . ‏انیا : مدیریت علمی بر خلاف سکولاریسم بایستی در چار چوب تعالیم دینی باشد . الا : فقه در هر علمی به مسایل کلی می پردازد . ‏رابت : خود عقل یکی از منابع استخراج احکام فقهی است . ‎ ‏در حکومت اسلامی اداره ی دینی جامعه براساس عقل و تدبیر ویافته های علمی و با توجه به ‏تعالیم و آموزه های دینی و احام فتهی است . 

صفحه 49:
شخصیت دیدگاه دوم علی عبدالرازق زاده ۱۸۸۸ در روستایی از توابع «المینا» در کشور مصر است. او در کودکی قرآن را حفظ کرد. خانواده‌اش از عالمان ند و جایگاه و نفوذ ویژه‌ای در میان مردم و دستگاه حاکم داشتند. روشنفکران و سیاستمداران زیادی با خانواده او در تماس بودند. همه برادران عبدالرزاق از سرشناس‌ترین سیاستمداران مصر بودند. یکی از برادران او به نام مصطفی عبدالرازق از نامی‌ترین شاگردان محمد عبده بود. برای همین؛ عبدالرازق هم تحصیلات خود را در دانشگاه الازهر قاهره ادامه داد. در سال ۱۹۱۲ پس از پایان تحصیلات با بلاترین درجه علمی به بریتانیا سفر کرد تا در دانشگاه آکسفورد. اقتصاد فراگیرد.ما با آغاز جنگ جهانی اول: در ۱۹۱۵ به مصر با زگشت. از ‎۱٩۱۵‏ تا ۱۹۲۵ در جایگاه حاکم شرع و استاد الازهر مشغول بود تا اینکه به خاطر تألیف کتاب جنجالی «الاسلام و اصول الحکم» به دادگاه ویژه علمای الازهر فرا خوانده شد. 

صفحه 50:
اصل عدم جدایی دین از سیاست ۰۲-۵ نقد دید گاه دوم (فتدان نان سیاسی و حاکمیتی برای اسلام) ۱-۲-۵ بیان اول ونقد آن بیان اول : پیامبر به قدرت سیاسی هیچ توجهی نداشت ومأموریت او جز ابلاغ پیام خدا به مردم نبود . در اين امر به آیاتی در مورد ابلاغ » بشارت و بیم دادن استناد شده است 

صفحه 51:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ‏نقد بیان اول : ‏اولا : شن نزول آیات بایستی بررسی شود . ‏انیا : وظایف دیکری مثل حاکیت » قضاوت و... اشاره شده و استناد به بعضی از قرآن کار علمی یست . ‏النا : حصر در این آبات حصر اضافی است نه حقیقی. 

صفحه 52:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ‏بیان دوم : در محدوده ی حکومت پیامبر کار کرد های مقوم یک دولت از قبیل اداره ی مالیه و حفظ نظم » وجود ندارد . حال که پیامبر ‏حکومت تشکیل نداده ما کاسه داغ تر از آش نشویم . 

صفحه 53:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ‏نقد بیان دوم : ‏او لا: بایستی به شرایط جامعه توجه کرد که توقعات امروزی را در زمان پیامبر نمی خواهیم (مثلا وزارت بهداشت / کشاورزی و ..۰) ‏انیا : پیامبر نظام قبیله ای را به حکومت و نظام سیاسی تبدیل کرد. ‏ثالئا : فرستادن فرمانده ها به جاهای مختلف برای اجرای امور حکومتی مثل اخذ زکات » خمس وقضاوت ... ‏رابت :مر پیامبر اجرای حدود نمی کرد ؟ اين دلیل بر تشکیل حکومت است . 

صفحه 54:
اصل عدم حدایی دین از سباست ۳-۲-۵ بیان سوم ونقد آن بیان سوم : پیامبر اگر هم حکومت تشکیل دادند به خواست مردم بوده نه اينکه خدا حکومت را برای مردم تفویض و انتصاب الهی کرده باشد . (محسن کدیور ) 

صفحه 55:
‎fol‏ عدم جدایی دین از سیاست ‏نقد بیان سوم : ‏او لا : حق ولایت و حاکمیت برای خداست و مردم دخلی در مشروعیت آن ندارند .لذا با مبانی دینی سا زکاری ندارد . ‏انیا : ماهیت احکام و قولنین اسلام بدون تشکیل حکومت قابل اجرا نیست ‏الا : با مراجعه به تاريخ متوجه می شویم که بیعت ها برای تشکیل حکومت نبوده . ‏نتیجه : ‏افزون براین که تشکیل حکومت ضرورت عقلی است . دخالت دین در سیاست نیز امری ضروری ‏است که تجربه ی عملی خود ائمه معصومین (علیهم السلام ) گواه بر این مطلب است ۰ 

صفحه 56:
اصل عدم جدایی دین از سیاست ۰۳-۵ نقد دیدگاه سوم (تجربه ی منفی تلفیق دین وسیاست ) أولا : همه تجربه ها از تلفیق دین و سیاست؛ منفی نبوده ۰ ۰ حکومت ۱۰ سال پيامبر درمدینه ۰ حکومت پنج ساله امیر المزمنین علی (علیه السلام ) در کوفه انیا : اگر چه حکومت بی نقص نداریم اما در زمان غیبت امام معصوم (علیه السلام ) حکومت های خوبی بود مثل: حکومت آل بویه (نزد غربی ها به عصر زرین معروف است) حکومت صفویه(عصر تمدن اسلامى ) ثالنا: اكر ازدين سوء استفاده شد بايد آن را كنار بكذاريم ؟ آيا در همين دين ادعاى نبوت و مهدويت نشد ؟ بس نبوت و امامت را كنار بكذاريم ؟! آيا كشور هاى استعمار كر از الفاظ آزادى بيان و حقوق بشر سوء استفاده نمى كنند بس اين كلام هاى ارزشى را كنار بكذاريم 

صفحه 57:
اصل دوم : جاودانگی و جامعیت اسلام مقدمه : ۰ خداوند برای هدایت بشر در زندگی دنیا و آخرت ادیان گوناگون را در طول تاریخ بر اساس مقتضای جامعه از طریق پیامبران برای بشر فرستاد . * دين جديد برخى از دين سابق را نسخ و برخى را تاييد مى كرد و از بين اديان تنها دين كامل قا قيامت دين اسلام است . ۰ براى بحث تلفيق دين وسياست »دين مبين اسلام بایستی دو ویژگی داشته باشد : ١.جاودانكى(براى‏ همه زمان ها و مكان ها ) ۲.جامعیت (شامل چار چوب تمام مطالبی که سبب هدايت مى شود نه فقط فقه ) 

صفحه 58:
اثبات جاودانگی : وقتی ما معتقد به خاتعیت هستیم خود دلیل بر جاودانکی است : ‏جامعیت‎ obit در بحث جامعیت ما بایدفلمرو دین را ثابت کنیم.در اینجا چند دیدگاه وجود دارد: |-دیدگاه تفریطی (حداقلی ): وظیفه دین و نیاز انسان به دین به امور فردی است و عبادی و آخرتی ۲-دید گاه افراطی (حداکثری ) : انسان در همه ی جز: ت آمور زندگی خود به دین نیاز دارد ؛ حتی در امور جزئی مانند شیوه ی تهیه ی غذا و ساخت وسایل نقلیه ۳ - دید که معتدل : (براى قلمرو دين بريم سراغ خود دين ) براساس آيات و روايات متعدد وحتى سيره ى عملى اثمه معصومين (عليهم السلام) دين هم بر امور فردى و هم اجتماعى زندكى اعم از اقتصادى / فرهنكى / حقوقى هدايت را فراهم كند . (هدى للناس ) الالت مى كند البته نه به صورت تمام جزئیات بلکه به صورت کلی و اموری که زمینه 

صفحه 59:
5 ات ۹ : 9ق بر در کشوری که به لطف آموزه های قرآن و عترت. عت ‎Per bf‏ چم 3 ‎oo‏ ‏جریان داره» زیاد به خودت قشار تیار! جنگ روانی هم مثل جنک نظامی جواب نمیده! 5