صفحه 1:
يسمه تعالى
5۰
دانشگاه صنعتی امیرکبیر
دانشکده مهندسی صنايع
دزس اصول مدیریت
كليات
دكتر عباس افرازه
۱۳۸۷
صفحه 2:
" امروزه بفش عمده زندگی انسانها در سازمانها و یا درارتباط
با آن سپری میشود. در یکی کار میکنيم و از فدمات و
تولیدات آن دیکری استفاده میکنيم.
” برخى از اين سازمانها کوچک و سادهاند و برفی بزرگ و
پیچیده.
" هر سازمان برای خود هدفهایی دارد و به تبع آن وظایفی را
انجام میدهد.
صفحه 3:
مطالعه سازمان به منظور يافتن
اسخ به سؤال زيرانهام
صفحه 4:
كه داراي هدفه ساختار و احزا و مرز مشخص مي باشد.
"بخش اجتماعي : يعني انسانها » مجموعه کارکنان در سازمان که بعنوان محور اصلي
سازمان عمل مي کند
بخش فني : شامل ابزار کار. فرایندها وروشها قوانین و .-
که باید با چینش ومهندسي معقولي, يكبارجكي مناسبي بين اين دو بخش اصلی
برقرار شود(يعني مدیریت مناسب)
با توجه به اين نكته كم عامل اصلي موفقيت و عدم موفقيت در هر سازماني
تم سل ی ۳۶ =
===> fatter ual | = ==
صفحه 5:
)» (
ديدكاد سیستمی بر سازمان
هذف: سازمانها برمبنای هدف(هایی) بنا نهاده ميشوند. تمام اجزاء/ عناصر این سیستم در جهت دستیابی به این
هدفها فعالیت مینمایند.
اجزاء اصلی: بفش اجتماعی. بخش فلی
دتناختاز: هر سازمان دارای ساختار مناسبی باید باشد تا بدیئوسیله خعالیتهای مناسب ا( طریق وامدها و بفشهايى
که این ساختار را تشکیل میدهند و با کمک فرآیندهای مناسب بتوان به هدفهای خود دست یافت.
هرز سیسسنتم: سازمانها دارای مرزهای مشخصی هستند که عناصر درونی(منابع) آن از عوامل بیرونی و محیطی
قابل تمیز و تشخیص هستند.
ممیط سازمان: مواردی که بر سازمان اثر دارد. ولی در میطه مدیریت سازمان نیست (فرصت/ تهدید) .
”0 بايد يك توازن و تركيب مناسب در سيستم اجتماعى و فنى برقزار شود. يعنى رابطه متناسبى بين ويزكيهاى
سفت افزارى و ماشينى سيستم توليد با سيستمهاى نرم افزارى آن (اصول و روایط اجتماعی) ایجاد نمود.
اين امر ازا( طريق:
** دسته بندى تجربيات توليد(اصول فنى) با هدف مداقل تمودن واسطدها و ...
> دسته بندى تجربيات منابع انسائى. اصول اجتماعى با هدف توسعه مهارتهاى !-- 3
** اين دو دسته فعاليت مكمل يكديكرند.
y
صفحه 6:
تعریف مدیریت:
"مدیریت فرآیند انجام فعالیتهای سازمانی بطور مر توسط دیگران است.
"مدیریت فرآیند بکارگیری مدثر و کارآمد منابع انسانی و مادی در برنامه ریزی
سازماندهی بسیچ منابع و امکانات انگیزش, هدایت و کنترل است که برای
دستیابی به هدفهای سازمان و براساس نظام ارزشی مورد قبول, انجام میشود.
"مدیریت عبارتست از فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تأمین هدفهای
سازمان به نمو مطلوب از طریق استفاده مر آزمنابع کمیاب و در یک ممیط در
مال تغيير.
"مدیریت یک فرآیند است که با کمک ابزار/ روشها و امکانات برای دستیابی به
هدف انجام میشود.
"مدیریت در درون سازمان سعی دارد با توجه به منابع و محدودیتها مشکلات را
هل و مصول هدف را تسهیل نماید.
"مدیریت عبارت است از تأمين مداكثر نتايج ممکن با مداقل مساعی به نموی
که مداکثر رفاه و رضایت فاطر را برای همکاران/ کارفرمایان و هم برای اجتماع
فراهم کند و بهترین خدمات و مرغوبترین کالاها را به مشتریان و جامعه ارائه
دهد.
صفحه 7:
مدیریت: علم یا هنر؟
بفخشی از محیریت که آموفتتی است علم است و
قسمتی که مربوط به كار بستن صحيح و كارا آن اصول
با توجه به شرايط مختلف است هنر مدیریت است .
روشهايى كلى كه براى فراكيرى دانش مديريت وجود
دارد از طريق اموزش و يا از طريق تمرين در حين انجام
کارهستند .
تلفيق اين دو (علم و تجربه) با يكديكر مؤثرتر است .
جراكه يادكيرى تنها فراكيرى يك دانش نيست بلكه اثر ان
در نگرش و مهمتر از آن در رفتار است .
la]
صفحه 8:
مديريت: علم يا هنر؟
نتيجه-اجنك:
مديريت مانند ساير علوم داراى مجموعه اصول كلى و
سازمان يافته است و اين اصول اكتسابى است اما بكاركيرق
و استفادء از اصول در چای مناسب بفود چنبه هنری بودن
مدیریت را در بر میگیرد.
مدیریت اثربفخش یک هنر است که از دانش زیرساپفت
مدیریت بهره میگیرد.
مديريت مهارت /هنر تبدیل برنامه ها به هدفهای پیش
بينى شدء است .
صفحه 9:
اصول مدیرین
**اصول در مدیریت وصفی یا پیشگویی حستند و نه دستوری
یعنی آنکه اصول گزارش می دهند که چگونه یک متغیر به
متغیر دیگر پیوند می یابد و در سازمانی که اين دو متغیر بر
یکدیگر اثر می گذارند چه پیش خواهد آمد.
این اصول دستور نمی دهند که چه باید بکنیم. لذا
همانتد مهندسان که اصول فیزیکی را در طرحریزی دستگاه
بکار می گیرند. صدیرانی که نطریه ای را در مدیریت بکار مى
گیرند باید به شیوه ای معقول اصول را با موقعیت ها
پیامیزند (هنر مدیریت) .
صفحه 10:
یه های مدیرین
"هر نوغ کوشش در چهت بیان اصولی درباره نظریه های مدیریت
مبتنی بر این فرض است که یک سلسله نکات مشترک وجود دارد که
رمایت آنها موب میشود تاوظایف مدیریت در زمینه های گوناگون با
موفقیت حنبال شود.
** نظریه عبارتست از الگویی موثر چهت تهرید. تلفیص. ترکیب. قلفیق.
طبقه بندی و تدلیل اطلاعات پژوهشی برای تکوین رشته های علمی با
بل مشکلی مین .
فرضیه های آزمون شده هستند که هنوز به صورت قانون قابل
اثبات نیستند.
صفحه 11:
ظره های سازمانی:
روش های فکر کردن درباره سازمان را ارائه میدهند و بوسیله آنها هی توان به صورت
مناسبتری به نجزیه و تحلیل سازمانها در زوایای مختلف پرداخت.
"بین فرآیند تجزیه و تحلیل سازمانی و آشنایی با نظریه های مختلف سازهالی رابطه
atts وجود دارد.
”مطالعه و تجزيه و تحليل هر موضوع معمولاً متكى به كاربرد نظريه اى مناسب در مورد
وضعيت تحت بررسى أسست.
صفحه 12:
وظایف مدیران
”مدير بايد با ايجاد هماهنكى بين منابع مختلف اعم از انسانى؛ فيزيكى.
مالى. اطلاعاتى كه با توجه به اصول برنامه ریزی. تصمیم گیری.
سازماندهى . هدايت و رهبرى و كنترل انجام ميشود. سعى در رسيدن به
هدفهاى سازمان نمايد .
”درمورد وظايف مديريت توافق كلى وجود ندارد: ليكن اكثر دانشمندان
علم مديريت از وظايف زير نام مى برند:
برنامه ريزى
6 مزاوع متهي
“> هدايت
* كترل
”بريفى نيز هماهنكى و مديريت منابع انسائى را نيز به آن اضافه مى کنند.
صفحه 13:
شامل تعیین هدف (ها). یافنن (تصمیم گیری) و سافتن راء وصول بء آن (ها) است.
* سازماندهی
فرایندی است که طی آن تقسیم کار میان افراد و گروء هاق کاری و هماهنگی میان آنان. به
منظور کسب هدف (ها) صورت میگیرد.
هدایت
وظیفه هدایت متضمن راهنمایی و نظارت بر مساعی همکاران و بحصول به هدفهای سازمانی
است . جلوم رفتاری در این رابطه ابزار و اطلامات لازم را فراهم و معرفی . نموده اند:
انگیزش. رهبری, پرورش کارکنا. ارتباطات
* کنترل
این وظیفه شامل ارزیابی ندوء انچام کار حر یک سازمان و استفادء از اقدامات اصلادی مورد
خیاز است. مرابخل کنترل متصمن گامهایی مانند تعیین استانداردها (شاپذصها) . مقایسه نتایغ
واقعی با معیارهای کار واعمال اقدامات اصلابدی است. ( در پهین کار چهت بهبود نه در
انتهای کار که مشکلی را هل نعی کند.)
کنترل و برنامه ریزی لازم و ملزوم یکدیگرند .
صفحه 14:
وظایف مدیریت را نباید با وظایف سازمانی اشتباه گرفت.
بدین معنی که اموري نظیر مدیریت: مللی» تولید و فروش و منابع
انسانی از وظلیف سازمانی است در حالیکه برنامه ریزی؛ سازمان دهیء
كنترل از وظايف مديريت است. مدير درحالیکه اب
چندوظيفه سازمانی را عهده دار ie ولکن با وظايف
مدیریت(برناه ریزی؛ سازماندهی» هدایت و کنتول) نیز سروکار بايد
داشته باشد.
0 هر وظيفه سازمانى بايد وظليف تخصصى مديريتى را نيز به
جرا درآورد تا انجام آن در سازمان به صورت موفق اميز صورت يذيرد.
صفحه 15:
وظایف مدیریتی را خباید با وظایف سازمانی اشتباه گرفت ۱
در رابطه با انپام هر وظیفه سازمانی باید وظایف تفصصی محیریتی را
وظایف سازمانی
وظايف مديريتى
برنامه ریزی
سازمان دهی
.نيز به اجرا درأورد
فروش
امور
مالی
منابع
انسانی
جه بايد كرد؟ در کجا؟ چه وقت؟ چطور؟
1
چه کسيچه کاريرا بیدانجام دهد؛ با
چه میزان اختیارات و تحت چه شرایط
Slane
1
ترغیب نمودن همکاران به انجام کار
تعیین شده با علاقه و تمایل
4
كمي ومراقبت از اينكه كار ١ برنامة
نيشده صحیح انجام شود و استفاده
از اقدامات اصلاحيمناسب
صفحه 16:
030 مهارنهای مد
* مهارنهای فنی:
برای انجام دادن فعالیتهای تخصصی لازم هستند. این نوع مهارنها اغلب همراه با
مدیریت و فعالیتهای سازمان دیده میشوند بخصوص برای صدیران عملیائی , زیراآنان
ضمن انجام کارها آموزش افراد دیگر را نیز عهده دار میباشند.
** مهارنهای انسانی:
شامل مراوده » ادراک افراد و انجام کار یه کمک آنها
** مهارنهای تحلیلی:
شامل تشخیص, تحلیل و حل مسنله و مشکل
صفحه 17:
سطوم مدیریت
سطوم مدیریت شامل طبقاتی میشود که مدیران سازمان طی
سلسله مراتب مشفص از رآس تا ذیل در آن قرار میگیرند و در سه
al زیر طبقه بندی میکردند:
عال -1
صفحه 18:
مديران ای ۳
با تعداد كم كليه امور سازمان را در اختيار و كنترل خود دارند.
مدیران عالی سازمان هدفهاء استراتژی های سازمان را پایه
گذاری میکنند و سیاست ها و خط مشی های اجرایی را تعیین
می نمایند و نیز مسئولیت ارتباطات و معرفی سازمان با
مميط فارج از سازمان را نيز بعهده دارند.
ماهيت وظايف و شغل اين كونه مديران بسيار بيميده و يراز
الدجد
تنش و با تصميم كيريهاى موردى ويا روزانه توأم است.
صفحه 19:
ام-2
1 -هديران ميالى
وظيفه بياده كردن سياستها و برنامه هاى تدوين شده را
در سازمان بعهده دارند و نیز هماهنكى و كنترل
فعالیتهای مدیرآن سطوح پایین تر را نیز انجام ميدهند.
نقش حلقه اتصال بین مدیران عالی و برنامه ها و
سیاستهای کلان تا مرمله اجرا را بعهده دارند.
صفحه 20:
بح ددجن
۱ ۶مدیران اجرایی(عملیانی
وظیفه سرپرستی و همانگی فعالیتهای کارکنان و اجرای
خط مشیهای عمومی سازمان را بعهده دارند و اهمیت
کارشان بسیار زیاد است(تواناییهای فنی و انسانی زیادی
باید داشته باشند.)
صفحه 21:
صفحه 22:
حلسعه در سازمان
نکته.یرهر فردی یک قلفه حاکم است. او یک فیلسوف
است. این امر بر کارکنان و به تبع آن برای سازمان نیز
صادق است
"موضوع فلسفه در سازمان در علم مدیریت برای
دانشمندان این زشته رزوز به روز از اهمیت
پیشتری برخوردار می شود .
"قلسقه حاکم بر هر سازمان استراتژی. خدف های
اصلی. سیاست ها: برنامه ها؛ءجهت و موضع هر
سازمازخ را در راطهجا اخسازت(در تقشرح هیکا ر ان
مشتری. اجتماع و بشر) نحوه استفاده از منایم.
تگرش بر بهره وری. اخلاق تجارت و کار مسئولیت
می بایستی به رو شنی تبیین و
صفحه 23:
ضروريات فلسفه فكرى مديريت مؤثر
* فلسفه مديريت بايد تعيين كنده سنك اوليه تأسيس سازمان باشد.
* فلسفه مدیریت بايد شامل ارزشهاى سازمان بصورت روشن و واضح
باشد .
Sb Gls jla Glakam Gol) Sb sw ails, ©
* فلسفه مدیریت باید بیان صريح استراتژیهای سازمان را شامل گردد.
* فلسفه مدیریت باید با مسائل دافلی سازمان سازگاری داشته باشد.
* فلسفه مديريت بايد جنبه عملياتى داشته باشد و در خلاء نباشد.
* فلسفه مدیریت a aah کارکنان منتقل شود (مورد قبول آنان واقع
شود)
'* فلسفه مديريت بايد بويا باشد و مورد ارتقاء قرار كيرح 7
صفحه 24:
عوامل اصلی تعیین کننده فلسفه استراتژی مدیریت:
* انسان:انسان کی ست؟
* افلاق: چه کاری باید انجام شود!
2
* طبیعت ومهیط زیست: چه چیزی در مهیط زیست
قابل انجام و جذب است؟
** اقتصاد: بجه جيزى از نظر اقتصادى قابل انجام و
جاحعتی است1
صفحه 25:
>
اانسان
داشتن تعریفی از انسان ( در بفش انگیزش به این مهم پردایفته شده
است)
انسان و بهرء وری:
هر قدر انسان ها به سمت تکامل پیش روند به همان velo’ clive
بهره وری در آنها بیشتر می شود.
۷ (انسان متکامل انسان بهره ورتر است.)
انسان وسیلی. مهور. روخ و هدف بهره وری و سازمان است .
” او نگین بی بدیل خلقت است.
صفحه 26:
آاطبیعت (منابع و محیط زیست)
" به طبیعت نباید تنها بعنوان منابع طبیعی نگاه شود
بلکه بعنوان کهواره بشریت که در آن انسان خود را از
نظر جسمی و رومی رشد می دهد. از اینرو متابع و
طبیعت باید حفظ شود و محیط زیست برای همه آنسان
ها در همه زمان ها نکاهداری شود. لذا منابع نباید بی
مورد استفاده شود و از بین برود.
۲ استفاده صمیح از منابع و حفظ محيط زيست.
صفحه 27:
لأاقتصا >
”اين عامل كمك مى كند براى زندكى بهتر فردی و
اجتماعى و ارضاء نيازهاى مشروع فردى و اجتماعى
جامعه بشرى كه از طريق سازمانها تأمين ميشود .
“اين امر از سويى به کمک روشهاى علمى و تجريه
بدست أمده حاصل مى شود و از سوق دیگر با
استفاده از منابع انسانى و دانش وفن اوريهاى وبا
ايجاد سازمان و فرايند هاى مناسب بدست نواهد
آهد .
صفحه 28:
2
يه 34 يكذ يه
35
ايجادديدكاه بهبود مستمر
علم: از اين طريق قوانين طبيعت كشف و ارتباط آنها با يكديكر تعريف و كشف
مى شوند. از اين طريق انسان به آنجه در جهان وجود دارد بى مى برد و از آن
استفاده ميكند.
فن آورى (تكنولوزى): به ارتقاء توليد اقتصادى و بهره ورى بالاتر كمك ميكند.
تجربه: نشان می دهد که چگونه انسان می تواند در عمل, كار و وظايف خود را بهتر
انجام بدهد.
سیاست توسعه منابع انسانی:
آموزش: نیازهای تخصصی انسان را تأمین می کند.
تربیت: نموه رفتار انسانی و عقلایی انسان را تأمین میکند و ممکن می نماید.
آموزش و تربیت یکدیگر (| کامل میکللد و بلوغ فلی(تخصصی) و شخصیتی انسان را تأمین می کنند. (رجوع شود به بخش
منابع انسانی)
ایجاد نگاه دانش منبع است.و سیاست ایجاد سازمان دانش مهور
صفحه 29:
0۱
جمع بندی: ATI دیدگاه برای مدیریت
تخت. شبكهاي. مجازي, منعطف
محرکهاي ببروني - دروني - یکیارچه سازي
رهبر. مربی, همراه و
پیچیده. یکپارچه سازي, چند
دیسیپلینی, افتضاني
جامعه دانشي
جهاني
شرب ری رای
يك بعدي,
انسان اقتصادي
کارگر
نگاه ماشيني. سخت. مادي بر پایه سرمایه
سلسله مراتبي, بلند. سخت
فقط محركهاي بيروني
دستور دهنده
ساده