صفحه 1:
درس اول ادبیات فارسی 2
صفحه 2:
وی از عارفان قرن پنجم است که به پیر هرات و پیر انصار و همچنین به ۶
شيخ الاسلام ملقب بوده لست
از مشهورترين آثار او مى توان به الهى نامه و زاد العارفين و مناجات **
نامه و در نهايت رسالهى دل و جان اشاره كرد
مناجات هاى خواجه عبدالله مسجّع لطيف دلنشين ساده و سرشار از
صفحه 3:
انثر ساده:در نثر ساده جملات کوتاه و ساده مى باشند و هم جنين لغات عربى و »
ات و احاديث و ضرب المثل ها مترادفات در أن كمتر
مثال:تاريخ بيهقى **
نثر مسجّع:در نثر مسجع از آيات و احاديث و ضرب المثل و همجنين آرايه هاى 9
ادبى مائند استعاره و كنايه استفاده مى شود و در آخر جملات کلمات هم وزن به كار
مى رود
مثال:آثار خواجه عبدالله انصارى **
صفحه 4:
نثر بینابین:خصوصیات هر دو نثر ذکر شده را دارد ۶
نثر مصنوع:در ان نثر شاعر خود را موظف می کند که از آرایه های ۶
ادبی و آیات و...استفاده کند و گاهی معنا تحت تاثیر لفظ قرار می گیرد
مثال:حبیب السیر,مرزبان نامه 4
نثر معاصر:نثری که نویسندگان امروز از آن استفاده می کنند و بسیار ۶
ساده و روان است
نثر شکسته:نثری که در نمایش نامه نویسی و زبان محاوره ای مردم **
صفحه 5:
پاراگراف اول
نام:اسم] راحت :أسايش | روح نجان | بيغام:بيام | مفتاح:كليد | فتوح:بيروزى ها | صباح: صبحدم |
| صبوح:شادمانی
...مرهمزدولییکسه پسر رووزخم میگذارند | مجروح:خسته |
| زخمی | مهرترحم
١ هموح یام درد» زرا هم بهمعنی شادمانی و هم بهمعنی نوی شراب 1 5 ۲۳3
درم مي خورد: فد مهر او بلانشينان را كشتى نوح است«تلميح دارد به داستان
صفحه 6:
کریم:جولنمرد | عطانب خششلنعام | ذاسوجود. هستی| بیهمتانبین ظیر| | *
| صفابروشناییطراوت ها:ملآرزه [ol Ata tual jo | WL aL
| ضیاء زروشنایی
| که:کوچکتر | مهنبزرگتر |
صفحه 7:
:عمر بكاسجيير شد | عذر:توبه | بر عيبهاىما مكير | **
ee we arc
مارا باز خواست نکن | تنزجسم | الطاف:خوبی ها | | مر
| | منكار:تقاشى نكن | كشته ها :اعمال خوب و بد
ايه ها
باران رحمت«اضافه ى تشبيهى»يعنى رحمت خدا مانند باران همه كير
صفحه 8:
* روح و ردان
انسان
صفحه 9:
سید محمد بهجت. تبریزی. متخلص.
~
ee ee تبریز
“ =
به اث
به شهریلر
وی در قرن معا
اصر می زیسته و یک غزل
غزل سرای برجسته **
است 4 ا 55
1
.از مهم ترين آثار او مى تو
ار او می توان Ne
ات اشعار او د
او در ينج جلد
و منظومه
ى حيدر بابايه سلام به زبان تركى أذربايجانى اشاره كرد
scious
آذربایجا
کی انی اشاره کرد
صفحه 10:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را #۶
که به ما سوا فکندی مه سایه ی هما را *
توضیحات: هما «نام پرنده ای که استخوان می خورد در ادبیات فارسی آمده است **
كه اين پرنده بر سر هر که سایه ی او افتد به دولت یا خوشبختی و سلطنت می رسد این
پشتش سیاه رنگ مایل به خاکستری است. سینه اش حنابی
بدون هیچ نقشی است و در ادبیات فارسی مظهر فر و شکوه است و آن را به فال
«نیک می گیرند
صفحه 11:
صفحه 12:
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
* »مرهج:خر«...»ادانملد«...
** Sy ee
ای دل اگر می خواهی خدا را بشناسی فقط به حضرت علی
تگاه کن زیرا من به علی خدا را شناختم
صفحه 13:
پمگر ای سحاب رحمت تو بباری ار نه دوزخ. ۶
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را
:توضيحات **
سحا ب«ابرى كه باران دارد»...سحاب رحمت«اضافه ى تشبيهى»...شرار«ياره **
«آتش»...قهر«كينه»...سوا«يكى يكى
الى برت ای ابر پر بار رحمت خداوند مگر نه پاره های آتش کینه و دشت 1142| 09
صفحه 14:
صفحه 15:
صفحه 16:
صفحه 17:
به جز از على كه آرد يسرى ابو العجايب **
كه علم كند به عالم شهداى كربلا را؟
مصرع دوم اشاره دارد به كربلاى حسينى أنجا كه حضرت حسين با 0 تن از *
یاران خود به دست سباهيان يزيد به شهادت و هدف از قيامشان اعتلای دین اسلام بود
صفحه 18:
به غير | 4
حضرت علی چه کسی پسری با شکوه دارد که پرچم شهدای کربلا را **
بر روی زمین بر پا کند
صفحه 19:
«توضیحاتپاک بازان«کسی که جان خود را در راه خدا باخته ۶
8 ؛
دوست: حضرت “aa
معنی بیت:وقتی انسان های کامل و عارف با هم پیمان می بندند چه کسی مانند حضرت *
على مى تواند به بيمان خود وفا كند
صفحه 20:
صفحه 21:
من نه مى توانم او را خدا بخوانم و نه میتوانم او را بشر بخوانم
حضرت علی را به چه نامی بخوانم
صفحه 22:
صفحه 23:
من از دو چشم خود خون جاری می کنم آگاه باش ای باد خنک که از خاک مرقد ۶
حضرت علی برای درد چشمانم غباری بیاوری
صفحه 24:
به امید آنکه شاید برسد به خاک پایت ۶
چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را *
توضیحات:صبا«بادی است که از طرف شمال شرق مى وزد
ملایم که ضد آن باد دبور (گرم و سوزان)می باشد.باد صبا در ادبیات فارسی نماد
پیک و قاصد بین عاشق و معشوق است
صفحه 25:
ابه اميد آن روزى كه بتوانم بر خا كت بوسه بزنم از طريق باد صبا هميشه بيام **
هاى سوزناك و درد دل خود را براى تو مى فرستادم
صفحه 26:
٩و تویی فشای گردان به دعاى مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
** تاحيضوت:
قضای گردان«کسی که سرنوشت را تغییر می دهد»...آفت قضا«پیش آمدهای ناگوار *
...و بد
پیامبر اسلام می فرماید :«الدعاء یرد القضاء»یعنی«دعا سرنوشت و قضا و قدر را **
صفحه 27:
ای حضرت عی تو تعیر دهنده ی مبرئوشنی به حق دعای مستمندان پیش /۲۹ ۱۳
.ناگوار و بد را از ما دور کن
صفحه 28:
جه زنم جو ناى هر دم ز نواى شوق او دم
كه لسان غيب خوش تر بنوازد اين نوا را **
توضیحات:نای«آلت موسقی است که در عربی به آن مزما می گویند و هميشه **
آواز سوزناک دارد و درد دل عاشق که از معشوق محجور
«کند»...لسان غیب«زبان غیب گو منظور حافظ شیرازی
صفحه 29:
صفحه 30:
۵ صبحگاهن pal ss cyl بر 17
به پیام آشتابی بنوازد آشنا را
توضيحات:در اين بيت صنعت تضمین به کار رفته شده است. «تضمین:اگر شاعر ©
یا تویسنده ای آیه ای از قرآن یا حدیثی از بزرگان یا توشته ای از یک نویه
ی از شاعر با نویسنده ای دیگر در اثر خود بیاورد صنعت تضمین نامیده می
«شود»...پیام آشنایی«پیامی از حضرت علی»...أشنا«شاعر
صفحه 31:
من همیشه در اين آرزو هستم که نسیم صبحگاهی پیامی از حضرت علی برای من *
شاعر بیاورد
صفحه 32:
صفحه 33:
تلمیح در لغت یعنی به گوشه ی چشم تگاه کردن و در اصطلاح يعنى وقتى شاعر **
إيسنده أى ب ان يا حكايث یا واقعه یا ضرب المثلی معروف اشاره کند از
صنعت تلمیح استفاده کرده است
به عنوان مثال :مهر او بلانشینان را کشتی نوح است *
صفحه 34:
صفحه 35: