علوم انسانی و علوم اجتماعیالهیات، دین و معنویت

درس 3 پیام های آسمان هفتم (تلخ یا شیرین)

تعداد اسلایدهای پاورپوينت: 14 اسلاید این پاورپوینت برای دبیران ودانش آموزان ساخته شده و مکمل یادگیری در این درس است. (همراه با عکس و سوال)

parviz.nej

صفحه 1:
DSN A 1 00 مه

صفحه 2:
درس سوم: تلخ یا شیرین به نظر شما منظور از تلخ یا شیرین در این درس چیست؟1) آیا منظور تلخی و یا شیرینی است؟ © pe) | ۳ = مح عر ره

صفحه 3:
خلاصه متن درس بر روی تخت گران قیمت قصر نشسته بود و به حادثه های :عجیب امروز, فکر می کرد این دیگر چه رسمی است؟ چرا مردم شهر همگی در مقابل » دروازة شهر جمع شدده بودند؟ چرا تا مرا دیدنده به طرفم دویدند؟ چرا مرا روی شان ههایشان نشاندند و به قصر آوردند؟ مگر این شهر حاکم و فسرمانروا ندارد؟ شاید مرا با شخص‌دیگری!...« لشتبام كرفت

صفحه 4:

صفحه 5:
روزها یکی یکی می آمدند و می رفتند» ولی کسی به پرسش های پادشاه جواب درستی نمی داد. این رفتار مرموز اطرافیان؛ او را بیشتر نگران می کرد تا اينکه روزی... مخفیانه لباس مردم عادی .شهر را پوشید و از قصر بیرون رفت

صفحه 6:
ناگهان گرمی دستی را روی شانه هایش احساس کرد. سر جایش میخ کوب شد. سرش راکه برگرداند پیرمرد مهربانی را دید.»!؟ جناب سلطان! شما اکنون باید در قصر باشید. با این سر و وضع در بازار چه می کنید « دست و پایش را گم کرد: نمی دانست چه جوابی بدهد. پیرمرد او.را شناخته بود. بریده بریده گفت:می خواستم» می . .. خواستم» آخر می دانید

صفحه 7:
پیرمرد با لبخند گفت :می دانم که کنجکاو هستید که بدانید این محبت ها و پادشاه شدن شما و رفتارغیرطبیعی مردم از چیست پادشاه گفت بله خیلی متعجیم. پیرمرد گفت:مردم اين شهر طبق رسم قدیمیدر روز معینی کنار دروازه شهر جمع می شوند. آنان اوّلین کسی که وارد شهر می شود را به دوش می گیرند و او را به عنوان پادشاه خود انتخاب میکنند. آنها تا یک سال؛ به تمام دنتورات پادشاه عمل می کنند وفرمان بردار او هستند»‌سال بعد دوباره همگی در کنار دروازةٌ .شهرجمع می شوند

صفحه 8:
بنابراين؛ هیچ پادشاهی در اين شهر نمی تواند بیشتراز یک سال حکومت کند.پادشاه:پس تکلیف پادشاه قبلی چی می شود؟ پیرمرد:آن را با کشتی به جزیره ای می برند و انجا می گزارند.پادشاه روزها فکر کرد و تصمیم گرفت برای اینده اش توشه جمع کند و جزیره رابرای خود و تلخی را تحمل کند تا اینده شیرین داشته باشد آباد کند . یک سال گذشت و پادشاه با هدایای خود در جزیره بی سرو صدا قصر و مزرغی ساخت و تعدادی از افرادش را در آنجا مستقر .کرد

صفحه 9:
نیمه های شب ناگهان احساس کرد نمی تواند دستانش را حرکت دهد. چشمانش را که باز کرد با صحنه عجیبی رو به رو شد. نگهبانان قصر دست و پای سلطان را بسته بودند و می خواستند او را با خودشان ببرند.ببخشید جناب سلطان! دورة یک ساله حکومت شما به پایان رسیده است و شما همين حالا بايد به همراه ما بيابيد. آنها بى درنك يادشاه را بی جزيره بردند و نزديكاى ساحل آنها نمى دانستند ‎She AS‏ زيادى در جزيره منتظر ورود دوست عزیزشان یعنی پادشاه هستند و قصر بزرگ و زیبای او را که در میان باغی قرار داشت برای آمدنش آراسته اند.سال ها بعد» مردم آن شهر بزرگ از دریانوردان ميشنیدند که در وسط دریا شهری زیبا

صفحه 10:

صفحه 11:
حال میتوانید به سوال 0 پاسخ دهید؟ (جواب: منظور از تلخی یا شیرینی اين درس اين است كه شما خودتان ميتوانيد تعيين كنيد كه ذر آينده زندگی تلغ(پرمشکل) یا شيرين(زيبا و خوب) داشته باشيد.آيا منظورتلخى و يا شيرينى است؟خير: .منظور مشكلات و زيبايى هاى زندكى است ‎١‏ جرا بادشاة زيرك از رفتن به جزيره هيج ترسى در دل نداشت؟ مركبراءجه كسانووحشتناكو ناخوشايند لسك جرا؟ 2 ‏.حا تمؤمنازرا در هنكام مركتوضيح دهيد 3

صفحه 12:
mera 7 ‏حمت بیک ساله. خوگدراتی و زتدگی راحت در فص‎ 9 AE ‏#لف به تظر تسا گر يادضاء زيرك يه جاى‎ ona ‏را اتعحاب مى کرد. چه سرانجامی در انتظار او می‌بردة‎ SG ۰ ‏نب اگر کمی فکر کتیم در می‌باییم که داستان زیرک سیاهت‌های زیادی با زندگی خود ما در دنیا دارد.‎ اين سباهتها را بيدا كتيد و مانتد نموتد. جاهاى خالى زير را بر کنید. 1- تيرك كه الوانين ياريه آن صهر آمده پود. یه راعتسایی دیاز داست. ما نیز که تتها یک بار به آين دنیا می آمیم: بر ای خوتبختی نیازمند راعنمایی پیامیر ان هستیم . *دالى مى توانست تمام وقتى را یه استراحت در قصر بيردارة اها تيز سمكين ست . ‎or‏ مان یادساهی | تس خيلى زود سيرى قد ‏مات زتدگی ما ‏؟- مان تمی کرد کنه تگهباتان تاگهان تیسه تسب یه سر اض ‎ ‏عير 2 ه تكهياتان هنكام رفعن يه أى اجازة هيج كارى را تدادتد. يه هنكام ر فعت ما تور ‎ ‏+- او در آن جزيرء زبياادر جابى زندكى م ىكررد كه خودض ساخته یود. ‎ ‏7 لاكثر ز مركت و ارد أين شهر نمى ضد . هراز نسى تواتست روزى يادضام ‏ساير صسباهتها را يا مضورت دوسعات ورا هتمابى معلمتان بتویسید. ‎

صفحه 13:
: خداوند در قرآن می فرماید. .۰ لین تتوفاهم لملایگه یی :همان کسانی که فرشتگان جانشان را درحالی که يأكند مى منتانتد ایقولون سَلام عیکم :و به آنان مي گویند: درود بر شم باد .الوا ال بما گنثم تععلونبه پاداش آنچه انجام می دادید به بهشت وارد شوید ۰

صفحه 14:
:و دز جای دیگری از قرآن کریم می فرماید و و تری اذ یی الذیت کفژوا الملایِکَُ بو اگر می دیدی هنگامی که فرشتگان جان کافران را می گیرند يَضْرِبونَ وَحِوهَهم و آدبارَهُم :به صورت و پشت هایشان می زنند .و ذو قوا عذاب الخریق: می گویند عذاب سوزان را بچشید

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
10,000 تومان