تعداد اسلاید : 21 درس هفتم فارس هفتم شامل دانش زبانی و ….

eiliagamer712

صفحه 1:

صفحه 2:
علم زندگانی

صفحه 3:
نکته اّل به اين جمله‌ها توجّه نمایید و دربارة آنها گفت‌وگو کنید. ‎allay‏ دوستم سیب را خورد. - رامین کیف را از بازار خرید. برادرم توب را به احسان داد.

صفحه 4:
همان‌طور که پیش‌تر گفتیم «فعل»» اصلی‌ترین بخش یک جمله است. برخی از فعل‌ها مانند فعل «آمد» فقط با نهاد. جمله‌ای می‌سازند که معنی کاملی دارد. بعضی دیگر مانند فعل «خورد» با گرفتن مفعول, جملة كاملى مىسازند تومن نبوياقد فل ‎Daal‏ بخش دیگری می‌گیرند - بهاين بخش كه براى كامل شدن معناى جمله آمده أستء «متمم» مى كويند. مد متمّم در جملة سوم «بازار» و متمّم در جملة جهارم «احسان» است. کلمه‌هایی مانند «از, به. در و...» قبل از متمّم به کار می‌روند و نشانه متمّم هستند.

صفحه 5:

صفحه 6:
متمم : به کلمه ی بعد از حرف اضافه «متمم» گفته می شود. حروف اضافه عبارتند از : نکته : «چون» فقط زمانی حرف اضافه به حساب می آید که معنای «مثل و مانند» داشته باشد.

صفحه 7:
فتل .ايام كل چو عمر به رفتن شتاب کرد حرف اضاقه. ‎pate‏ حرف اضافه متمم حرف اضافه متمم

صفحه 8:
گذشت از بامکی بر جو کناری !| ا حرف اضافه متمم حرف اضافه نکتة دوم به این بیت توجّه کنید : 5 نمودش بس که دور آن راه نزدیک شدش گیتی به پیش جشم تاریک | 4

صفحه 9:
اگرشعر را به تثر برگردانید» احتغالا این گونه خواهید نوفنت: آن راه نزديك: آنقدر دور به نظرش رسید که گیتی (دنیا) پیش چشم او تاریک شد. در برگرداندن شعر به نثر جه اتفاقی می‌افتد؟ می‌بینید که قسمت‌های مختلف شعر وقتی به ثرتبدیل می‌گردند. جابه جا می‌شوند. در جملهٌ «گیتی (دنیا) پیش چشم او تاریک شد.» فعل در پایان جمله قرار می‌گیرد اما در شعر به اقل بیت منتقل شده __ 8 است. این جابه‌جایی در شعر و نتر ادبی بر زیبایی سخن می‌افزاید. ایا هم اجزای جمله را می‌توان به دلخواه (در شعر و تثر) جابهجا كرد؟

صفحه 10:
‎ayy 35‏ مزال ‎j ۱ : aes‏ 16 1 ۱ لور ‎Cie.‏ با, ‎jin Gv‏ رت د توذى بال وب باذ ‎A. 9 ay 1 20-7‏ ‎az‏ از ‎GbE 7 Ye‏ لرست از بای بو ثاری ‎a ee 0 OR: ‏توت ل ل كم بر‎ liad pre ‎

صفحه 11:
‎Bo 5‏ ز و تست شم ماگ ,آگاه ذا نت کل ماد و داه ‎oe, 4 4 ۲ wh A Il Sab Se i ‏از بای ء لرو از رز راو‎ 0 5 : ‎aD ges ‏نت‎ the nell ‎Bk ‏ز وکاران لاجر کار‎ Malai fiz uh ‏خؤزت نمست باىا بان و بام موز توت واب اسث وازام : : ‎as a . ve GS ‎S71 Al Sai ee Sully Poss ‎ ‎bo rab‏ 7 ماد اذ آن بن ثلرٍ بر باى ايتادن

صفحه 12:
و ب و اس ۱ ار ‎whee sy‏ لر ار و ون شت نام اب & ‎ibs‏ 7 4 ; ۲ we Sf Fea ‏زو ی و کل‎ wh Ae n> ٩۵ ‏كه‎ ‎34

صفحه 13:
پروین اعتصامی :متولد تبریز امسلط به دو زبان فارسی و عربی انخستین شعرهایش را در مجله ی بهار به چاپ رساند اتنها اثر او دیوان اشعار است اسبک اشعار پروین به صورت "مناظره " گفتگوی دو طرفه است/آرامگاه او در شهر مقدس قم در صحن حضرت معصومه (سلام اله) می باشد ‎See: —‏ ۲ دوگانی

صفحه 14:
.با توجه به شماره های بیت ها ابتدا بیت شعر قرار گرفته و سپس توضیح آن درج گردد ۱-با شوق :بااشتياق ۲ - شاخک:شاخه ی کوچک . "ى" تصغير (براى بيان كردن مفهوم كوجكى يك جيز به كار مى كنار جوى آب رود) اشاخسار:شاخه هاى بلندإشاخك متضاد شاخسار/ بامك:بام كوجى اجو کنار:

صفحه 15:
۴-سست: بی حال ادرماند در راه:کنایه از قادر به ادامه ی راه نبودن ۵ - فتاد از پای:کنایه از درمانده شدن و عاجز شدن اعجز :ناتوانی اشاخی:شاخه ای ۶- بس:بسیار انوکار:تازه کار.انسان بی تجربه

صفحه 16:
- توش: آذوقه. اندوخته احدیث زندگی‌نراه و رسم زندگی ‎٩‏ -برپای ایستادن: کنایه از مستقل شدن ۰- من اين جا چون نكهبانم تنو | چون گنج مشبه ادات تشبيه مشبه به مشبه ادات تشبيه مشبه به ۳ - دمساز:همراه اباز:پرنده شکاری ۴ - فتنه:آشوب و بلا ۹ ۵ - بی بن:بدون ريشه ابرومند:جوان اپند:نصیحت| ۷

صفحه 17:
ری 80 ادر بيتهاى زير متمم‌ها را مشخص کنید و بنویسید. پرید از نساخکی برشاخساری گذشت از بامکی بر جوکناری ز وحشت» سست شد بر جای ناگاه ‏ ز رنج خستگی درماند در راه 1 دو وازة کوتاه شده از متن درس پیدا کنید و شکل کامل آن را در جدول زیره مانند نمونه

صفحه 18:
۳ با توجه به معنی, املای صحیح کلمه را اتتخاب کنید. الف) هجوم 0] حجوم [] - حمله ب) اجز ل عجز 0- ناتوانی ؟-يك مفعول ويك متمّم از صفحة نخست درس بنجم؛ بيدا كنيد و جملههاى آ,

صفحه 19:
دعای مادر از بایزید بسطامی, رحمة ال علیه. پرسیدند که ابندای کار تو چگونه بود؟ گفت : من ده ساله بودم شب از عبادت خوابم نمىبرد. شبی مادرم از من درخواست کرد که امشب سرد است. نزد من بخسب. مخالقت با خواهش ماذر ریم ‎ish Sale‏ آن شب هيج خوابم نبرد و از نماز شب بازماندم. یک دست بر دست مادر نهاده بودم و یک دست زیر سر مادر داشتم.

صفحه 20:
آن شب. هزار «قل هو له احد» خوانده بودم. آن‌دست که زیر سر مادرم بود» خون اندر آن خشک شده بود. گفتم : «ای تن, رنج از بهر خدای بکش». جون مادرم جنان دید. دعا کرد و گفت : «يا رب. تو از وی خشنود باش و درجتش, درجه اولیا گردان». دعای مادرم در حق من مستجاب شد و مرا بدين جای رسانید. بستان العارفين “se

صفحه 21:
پایان

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
10,000 تومان