صفحه 1:
صفحه 2:
وضع خاص وضع غام وضع عام
موضوع له خاص موضوع له عام موضوع له خاص
امکان دارد امکان دارد بحث امروز ؟
صفحه 3:
اشکال مستفاد از کلام محقق بجنوردی
بر «وضع عام ؛ موضوع له خاص»
اين نوع وفع سکن است.
اين نوع وضع. سر از اشتراك لفظى در مى آورد.
در «اشتراك لفظى» يك لفظ براى معانى متعدد وضع مى شود:
جه با يك با روضع كردن و جه با جند باروضع كردن.
صفحه 4:
ما می گوییم
مرحوم شیخنا الاستذ فاضل لنکرانی :
- اشتراك لفظى را پذیر
- به همین جهت این قسم را بعید دانسته و رد کرده است.
- لزوم اشتراک لفظی ضرری به این نوع وضع نمی زند.
- آنچه بعید است : جایی است که هزاران وضمء هزاران معنا را
- براي لفظى واحد وضع كند
- آنچه بعید نیست : اگر با یک وضع. معانی متعددی برای لفظ
واحدی قرار داده شود
صفحه 5:
وضع عام
وهم غام
خاص
وضع
ضوع pte
اس
له خاص
ار ار تس اس
موضوع له عام
له خاص ۱
5 امکان ندارد
He
اصوا
(مگر عام
امکان دارد
مکان دارد
امكان
شمرده شود
صفحه 6:
)
الوضع
Vege
«ممكن
ee
«ممکن است؛
صفحه 7:
کلام محقق رشتی:
- واضع: گاهی معتایی را ملاحظه می کند و در عیرحال همراه با اس
معنای دیگری را می یابد
- واضع لفظ را بر همین معنای اول مى گذارد اما از این جهت که مشتمل
5
ملاحظ شد [وشع خاص]:
جر این هنگام وضع به هر تج كد آن صفت در آن است سرایت می
تست
۱ ۱
لحاظ کرده است
كاهى علت اينكه وا م وضع, زید را تصور کرده است آن است
که زید را به عنوان مگ ایک اسان که فرصم ل
1
این «وضع خاص ؛ موضوع له عام» است.
فرق «وضع عام : موضوع له عام» و «وضع خاص ؛ موضوع له عام» :
- در «وضع خاص : موضوع له عام» * «زید» تصور می شود
- در «وضع عام ؛ موضوع له عام» < «مفهوم کلی انسان» تصور می شود
فصن
5 تت
صفحه 8:
اشكال اول مرحوم قزوینی به مرحوم رشتی ١
اگر کلی به تتهایی قابل ملاحظه است:
چرا آن را به واسطه جزئی تصور کنند.
(و ملاحظه مع الواسطه آن. خلاف حکمت وضع است)
5
#۹ كر به تنهایی قابل ملاحظه نيست:
در اين صورت بايد كفت ملاحظه جزئى ما را به ملاحظه کلی نمی
ln,
Ee GaP که چيري تن
صفحه 9:
اشکال اول مرحوم قزوینی به مرحوم رشتی
۱ _چرا در «وضع عام ؛ موضوع له خاص» با واسطه کلی, جزئی را
موضوع له قرار مى دهيم
و خلاف حکمت وضع نیست؟
eb ۱
- در آنجا با ملاحظه کلی» تصور اجمالی از جزئی ها حاصل می
| شود (و همین کافی است)
5 - چه بسا تصور تفصیلی dad افراد ممکن نیست. =
ان قلت : (در فرض )
آینکه «تصور خاص است که تصور اج باشد» در /
بوره وكر دوست اسبت
ن نیست بلکه خداوند می تواند جزئی را
عتوان كلى قرأ ame
اما در مورد خداوند
تاد فا کر ملاحظه کند.
أر_ يس جه احتیاجی است که آن را از يق لحاظ مع الواسطة و أ
سوسسسسو سس