صفحه 1:

صفحه 2:
با ‎SS‏ ‏دین ودانش بررسی انتقادی مسئله تعارض علم ودین * مولف : محمد حسین مهدوی نژاد " مدرس : آقای دکتر دلجو موضوع کنفرانس مدیریت اسلامی 8 دانشجو : فاطمه تاجی ۶ بهار60

صفحه 3:
فصل اول: مسئلة تعارض علم ودين و بيشينة آن فصل دوم: جايكاه بحث ازتعارض علم ودين در ميان معارف بشرى فصل سوم: كونه هاى مختلف تعارض ميان علم و دين فصل جهارم: تقرير ونقد راه حلهاى تعارض علم ودين جمع بندى ونتيجه ككيرى

صفحه 4:
ا ‎SSS‏ ‏چکیده دین و دانش: بررسي انتقادي مسئله تعارض علم و دین" که اينك در هیئت کتاب به زیور طبع آراسته شده است. پایان نامه پژوهشي آقاي محمدحسین مهدوي‌نژاد براي اخذ درجه کارشناسي ارشد آز دانشکده الهیات و معارف اسلامي دانشگاه امام صادق(ع) بوده است که درسال 900 در کنگره دین پژوهي به عنوان پایان‌نامه برگزیده كشوري انتخاب شدهء این زحمت را متقبل گردیده که با بهره‌گيري از پژوهشهايي که در مسئله علم و دین به عمل آمده است» گزارشي منظم از تاریخ تعارض علم و دين - كه يكي از نسبت‌هاي میان علم و دین است - در دنياي مسیحیت و رامحلهايي که متفکران غرب براي رفع تعارض در آن یافته‌اند» ارائه کند. کتاب حاضر در مجموع از دو مقدمه و چهار فصل فراهم آمده است. مقدمه که عصاره پژوهش و تالیف است حاوي نکات ارزنده‌اي است که دکتر علیزاده - که نقش استاد راهنماي پایان‌نامه - ‎GUS‏ حأضر فعلي - را داشته‌اند - آن را به نگارش درآورده‌اند.

صفحه 5:
مقدمه مسنئله "علم و دین" از بحثبرانگیزترین موضوعات در حوزه مطالعات الاهياتي است و با وجود سابقه طولاني» همواره به صورت موضوعي زنده و اثر گذار در بحثهاي اندیشمندان بروز کرده است. اين مسئله داراي شاخه‌هاي متعددي است که هريك از آنهاه به نوبه خود پراهمیت هستند. از اينروي يكي از فروع مسئله علم و دین" که دلمشغولي بسياري از اندیشمندان مشرق و مغرب زمين بوده و هست نسبت ميان علّم و دين است. اساسا در اين » این پرسش بنیادین طرح مي‌گردد که چه ارتباط و سنخيتي ميا علم و دین برقرار است. متفکران و اندیشمندان اسلامي و مسيحي در پاسخ به این پرسش, رهيافتهاي گوناگوني اتخاذ نموده‌ند که با حصر عقلي نه چندان دقیق» مي‌توان اين ارتباط را در ذیل سه عنوان تعارضء تعاضد و تفارق خلاصه نمود. مدافعان هريك از اين نظریات براي مدعاي خود. دلايلي اقامه نموده‌اند» اما با مداقه‌اي در اين تئوري ها به اين نتیجه رهنمون مي‌شويم که پاره‌اي از اين نظریات به راه ناصوابي رفته و نتایج صحيحي صید تنموده‌اند.

صفحه 6:
۹۹۰۰۰۰ فصل اول:مسئلة تعارض علم ودين و بيشينة آن تحديد مفاهيم بنيادى الف - جيستى دين [)-معانى لغوى دين ©-معانى اصطلاحى دين ©-مراد از دين درمسئلة تعارض علم و دين ب - جيستى علم -معانی لغوی علم معانی اصطلاحی علم مراد از علم در مسئلة تعارض علم و دین

صفحه 7:
SS ج - چیستی تعارضص اقسام تعارض علم و دين ارتباط علم و دين : نسبتهاى ممكن ميان علم ودين الف- تعارض علم ودين ب- تفارق علم و دين ج- تعاضد علم ودين بيشينة مسئلة تعارض علم و دين الف- علم ودين درقرون وسطى ب- علم ودين درعصر انقلاب علمى ج- علم ودين در عصر روشنكرى د- علم و دين در سدة نوزدهم و بيستم

صفحه 8:
# فصل نخست. در بردارنده مسئله تعارض علم و دين و دين است . اين فصل هد به مثابه مقدمداي بثيادي براي ديكر فصول ب شمار ميايد. 8 متشکل ! ا ع ا مسئله علم و دین در نزد فیلسوفان مانقدم ماتاخر غربي» چیست تعارض و اقسام آن» نسبتهاي ممکن میان علم و دین است. "" علم و دين از جمله مفاهيمي است که تعاریف بي‌شماري برایشان ارانه شده است» اما با وجود کثرت تعاریف از این دو مفهوم» مي‌توان تحويلي براي أنها جست به اين معنا كه علم را حاصل فهم آدمي از جهان هستي و طبيعت بدانيم و دين را حاصل فهم از وحي. از جمله مشتركات حلم و دين» كرايش.به أنهاست كه دو وجود أدمي تعبيه شدهاند. خداكرايي» حس ديني و به تعبیر قرآن کریم» فطري بودن دین» امري است که بسیار از روان‌شناسان بر آن صحه نهاده‌اند. همچنین طرح پرسش و کاوش و جستجوگري از لوازم فطرت کنجکاو آدمی آست؛ معناي این سخن آن است که انسان ذر حالت طبيعيء هم طالب علم است و هم طالب دین و به این لحاظ سخن گفتن آز تعارض علم و دین امري غیر ممکن براي آدمي است.

صفحه 9:
* از دیگر دلایل منقین بر رفع تعارض علم و دین در نظر گرفتن قول و فعل خداوند است که به هیچ‌وجه من الوجوه امکان طرح تعارض ميان علم و دين وجود ندارد؛ زیرا دین را براساس توصيفي که از آن به دست دادیم» قول خداوند است و علم» قانونمندي‌هايي است که صنع و فعل الهي از آن برخوردار است؛ با ضميمه كردن اين دو مقدمه؛ چگونه مي‌توان نتیجه گرفت که قول و فعل خداوند باهم در تعاروض است؛ زیرا تعارض میان قول و فعل شخصي واحد به نقصي در علم و قدرت او یا غرض و مرضي که آن هم مالا به نقص ارجاع داده مي‌شوده مربوط مي‌شود؛ حال آنکه خداوند قادر علي‌الاطلاق و ‎alle‏ ‏همه‌دان و خیرخواه محض است؛ از اين روء تعارض علم و دین» تعارضي بدوي و ظاهري است و نه تعارض حقيقي و واقعي که امري محال و ممتنع است. البته تعارض در بادي نظر هم ناشي از سوء فهم ما از جهان یا از وحي و یا هر دو هم هست. علي هذا رو در رو شدن با این تعارضها منجر به تلاش و کوشش علمي مضاعف و بازگشت و سیر دوباره در حوزه علم و دین مي‌شود كه اين امرء هم براي علم و هم براي دين نتایج گوهرباري به ارمغان مي‌آورد. تاريخ مناسبات علم و دین در دنياي اسلام» سرشت و سرنوشت متفاوتي از آنچه در عالم مسیحیت رخ داده» داشته است.

صفحه 10:
۲ ۳۲۲۲۲۲۲۲ 0 8 دلائل تعاضد علم و ۰ در فرهنگ اسلامي نچه که مجال طر داشته» تعاضد یا همان سازكاري ميان عام ودين است كد اين أمرء قود بيذليل نيست. دليل اولي اين تعاضد علم و دين را ميتوان در ترغيب و تشويقهاي پیامبر بزرگوار اسلام(ص) و ائمه علیهم‌السلام جستجو نمود. بيامبر(ص)» يس از مبعوث شدن به مقام نبوت و رسالت و اتصال به عالم بیگران و لایزال الهي» در نخستین قدم» مردم را به فراكيري علم و دانش فراخواند - كه آيات اول سوره علق مويد اين مدعاست - و بالاترین ارج و منزلت را براي خواندن» نوشتن و آموختن قائل ‎aes ee‏ رگترین تمدنها و بالند‌ترین فرهنگ‌ها را در جهان کرد و پیروان خود را به آموختن عم و حکمت» از آغاز تا نزب الم نس مه قيقد و از نزديك‌ترین تا دورترین نقاط جهان (و لوبالصین) و به حربها و هزينه‌اي ‎oe‏ ‏بسفك المهج و خوض اللجج) تشویق کرد و اين درست مقابل ‎ee a eis ees Donec‏ ممنوعه تلقي شده است

صفحه 11:
a علم : حاصل فهم ما از جهان هستی وعالم طبیعت وقانونمندیهایی است که صنع وفعل الهی از آن برخوردار است. دین حاصل فهم ما ازوحی وقول خداوند است. ريشه های تنازع علم و دین از اواسط قرون وسطی هنگامی که متولیان مذهب به سرکوب دانشمندان واندیشمندان پرداختند. بتدریج علم قوت یافت به طوری که فراترازرسالت حفیقی اش»خود را به عنوان حلال تمام مشکلات جامعه وزندگی بشر معرفی کرد. به خاطر عدم شناسایی مرزهای حقیقی دانش تجربی وتفگرمذهبی وآمیختن مسائل آن دو به هم.مسئل«تعارض علم ودین»شکل گرفت.

صفحه 12:
‎2S 00‏ * از دیگر مسائل مهم فصل اول سخن گفتن در باب پیشینه مسئله تعارض علم و دين است؛ به اين معنا كه چه علت یا علتهايي باعث شد كه علم و دين كه حاوي مشتركات زيادي بودند رابطه آنها به تعارض بينجامد. ‏. در بي باسخ به اين برسش ميتوان به دلايلي جون بد رفتاري اصحاب کلیسا با دانشمندان علوم تجربي در قرون وسطي ان شاره کرد كه خود اين عامل» جرقه‌اي شد که در عصر انقلاب علمي و روشنگري نقطه افترق علم و دین به حد اعلاي خود رسد به گونه‌اي که علم حد و حدود خود را نشناخته و در آموزه‌هاي ديني و مذهبي راه پیدا نماید و در مقام نظرخواهي به جاي دین به اظهارنظر بپردازد. ‏۴ این جریان پیش رونده» در سده نوزدهم و بیستم ميلادي با روي کارآمدن جریان تحصلي[3)] و به دنبال آن پوزیتوبسم منطقي چون شوكي بود كه به دين و امور متاف وارد شد و تا آن جأً پیش رفت که دین را از ساحت علم كنار نهاده وادر نهايت حكم به بي‌معنايي و بيهودگي دین و گزاره‌هاي متافيزيكي کرد. ‎

صفحه 13:
لذا اگر بخواهیم این سيرخطي علم و دین را نشان دهیم اینگونه مي‌توان ترسیم کرد که قرون وسطي نقطه آغازي است که علم خود را مستقل از دین فرض مي‌کند و در عصر انقلاب علمي تنها علم است که هدف مطلوب خوانده مي‌شود: لذا حوزه كاري علوم تجربي وسعت پیدا مي‌کند و در عصر روشنگري تا جايي قدم بر مي‌دارد که با آموزه‌هاي مذهبي و ديني درگیر و تعارضي میان آنها به رجود آید و در فرن بیستم ميلادي نتيجه تعارضء بي‌معنايي زاره هي ديني قلمداد گردد. اين جريان علم و دين كه در سنت مسيحي به تعارض كشائيده شده است را ما به خوبي ميتوانيم در فصل اول اين كتاب هنكامي كه از ييشينه مسئله تعارض علم و دين صحبت مي‌شود ببینیم. و اما درباره تعارض علم و دين در سنت مسيحي بايد كفت كه: آبستن اين تعارض در اواسط قرون وسطي است و در عصر روشنكري اين محصول ناميمون به بار است به دليل سختكيري و تعصبات بيجاي اصحاب كليسا بر صاحبان فكر و اندیشه و همچینن راه‌اندازي دستگاه تفت أيدء سبب كرديدند دين كه جون جماقي بر سر علم زده مي‌شد به یکباره کنار نهاده شود و در عوض این علم است که سکان كشتي اندیشه و مذهب را به عهده بگیرد و به طوري که علم فراتر از رسالت حقيقي‌اش» خود را به عنوان حلال تمام مشکلات جامعه و زندگي بشر معرفي نماید. لذا مذهب و دينداراي حکم تأنويه‌اي بودند که توجهي زيادي به آن نمي‌شد. این مسئله و بي‌حد و حصر انگاشتن دانشهاي تجربي تا آنجايي که در مسائل مذهبي بدون گرفتن به اظهارنظر مي‌پرداخت» مسئله تعارض علم و دین متولد إديد. همجنين در نظر

صفحه 14:
‎tw‏ يا ‎a‏ ‏فصل دوم: جایگاه بحث از تعارض علم و دین در میان معارف بشری ‏چیستی علم کلام ‏الف- موضوع علم کلام به رسالت علم كلام ج- روش علم كلام جيستى علم جديد ‏مسائل فلسفة دين

صفحه 15:
* مولف در فصل دوم کتاب : چون علم کلام و فلسفه دین که رابطه نزديك میان اين دانشهاي معرفتي با علم و دین وجود دارد. 8 نکته ديگري که سبب گردید در دنياي اسلام» تعارض میان علم و دين فرصت عرض‌اندام در مقابل یکدیگر را نداشته باشند؛ ‎cual pS alla . *‏ دانشهاي تجريي در تزد مسلمین مي‌گردد. اما در عوض قلسفه ‏نشي اجنبی تلقي مي‌شد» اين مجال ‎lay Ly‏ نمود که به جاي علم در مقابل ‎ee‏ فلسفه حكايت از اين ند که روي آورد همه مین جاري است: بلكه بالعكس اتباع ائمه اطهار(ع)؛ ‎Js Sa‏ اييد و يذيرش فلسفه - كه دانشي وارداتي به حساب مي‌آمد - به توسعه و تکمیل آن پرداختند. آما آنان که به فلسفه روي خوش نشان ندادند که عمدتا اشاعره و اهل‌حدیث بودند بر اين پندار غلط بودند كه قلاسفه در به كارگيري قلسفه به رهنمودن شده بودند که متغایر و متضاد با ‏آموزههاي ديني بود و به زعم آنها اصولا به كاركيري عقل فلسفي در موضوعات و ‏توشه‌اي جز کفر و الحاد براي ۳ كه حد اعلاي اين جريان تفكر راما در غزالي . وي در کتا قه بین الاسلام و الزندقه" فلاسفه را با است و در کتاب دیگرش يعني "تهافت الفلاسفه"» بیست مسئله از اب كرده و فيلسوفان را به جهت اعتقاد به آنها به شدت مورد انتقاد ‏ن میان» سه مسئله را انتخاب کرده و فیلسوفان را به است که فیلسوفان هم افزون بر پاسخ به ‏۳ اف ‎coasts‏ و و ۱۳۳۲ ‏فتهاند. به هر روي أنجه كه در دنياي مسيحيت به عنوان تعارض ميان ‎pee‏ مي‌شود در دنياي اسلام به دلیل ناآشنايي مسلمین با دانشهاي تجربي شکل ‏یب نو کر ات كد ارا ‎Te de a‏ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 16:
‎SS ۲ ۲ ۲3۵3 ۰ ۰‏ لا فصل سوم: كونه هاى مختلف تعارض ميان علم ودين تعارض ميان كزاره هاى علمى و كزاره هاى دينى لا نمونه هايى ازتعارض ميان كزاره هاى علمى و كزاره هاى دينى > حركت وسكون زمين مسطح بودن يا كروى بودن زمين نور دادن کره ماه به همه آسمان آسمانهای هفت گانه ‎۲۷ ۲ ۲ ‏زوجیت همة موجودات زیستی ‏مراحل شکل گیری جنین در رحم مادر ‏مسئلة شهابهای سماوی ‏نسبت دادن بیماری روانی وجسمانی به مس شیطان ‎۲ ۷ ۷ Vv

صفحه 17:
۶ تعارض وقوع معجزه با علم ۶ تعارض علم با اعتقاد به خدا < نظرية تكامل وانديشة دينى )-لامارك داروين :نوآورى نظرية تكامل داروين -ابعاد تعارض نظریفداروین با انديشة دینی موضع دانشمندان ومتکلمان مغرب زمین در قبال نظریة تکامل <-موضع دانشمندان ومتکلمان مسلمان درقبال نظرية تکامل < طوفان نوح(ع) و مسئلة عمر زمین تعارض میان پیش فرضهای علمی و پیش فرضهای دینی 2 نمونه هایی ازتعارض میان پیش فرضهای علمی و پیش فرضهای دینی

صفحه 18:
a ‏لا‎ ‏تعارض ميان روحيات علمى و روحيات دينى‎ ‏لا نمونه هايى ازتعارض ميان روحيات علمى و روحيات دينى‎ ‏تعارض ميان جهان بينى علمى و جهان بينى دينى‎ ‏ل ويزكيهاى جهان بينى مبتنى بر دين‎ ‏امر قدسى و وجود فراتر ازماده‎ * ‏هدفدار بودن جهان‎ * ‏نظام اخلاقی جهان‎ * ‏ویژگیهای جهان بینی مبتنی بر علم‎ 0

صفحه 19:
* فصل سوم به این امر اختصاص یافته است که مصداق‌هاي متفاوت تعارض علم و دین را چه در سنت اسلامي و چه مسيحي مورد بررسي قرار داده و راه حل برون رفت از اين تعارضات را به تصوير کشد. گونه‌هايي از تعارض ميان علم و دین که مورد بررسي مولف قرار گرفته؛ عبارتند از: 6 تعارض میان گزاره‌هاي علمي و ديني که داراي اقسام متفاوتي هستند مانند حرکت و سکون زمین» مسطح بودن يا كروي بودن زمين؛ نور دادن كره ماه به همه آسمان» آسمانهاي هفتگانه؛ زوجیت همه موجودات زميني» مراحل شكل‌گيري جنین در رحم مادر» مسئله شهابهاي آسماني» نسبت دادن بيماري رواني و جسماني به مس شیطان» تعارض وقوع معجزه با علم» تعارض عم با اعتقاد به خداء نظریه تکامل و اندیشه ديني که دآروین آن را پیش کشید و بحثهاي دامنه‌داري میان علم و دین رد و بدل شد که در نهایت براساس فرضیه داروین تعارضي کامل ميان علم و دين برقرار شدء توفان نوح و مسئله عمر زمین است. از دیگر تعارضاتي که مولف در این فصل مورد مداقه خود قرار داده است مي‌توان به تعارض میان پيش‌فرضهاي و پيش‌فرضهاي ديني اشاره کرد که اين قسم از تعارضات همچون تعارض قبلي داراي اقسام و نمونه‌هايي است که مولف در دستور کار خود قرار داده تا به بحث و بررسي آنها بپردازد. خوانده شد تعارض میان روحیه علمي و ديني» تعارض میان جهان‌بيني علمي و ديني از دیگر تعارض‌هايي است که مولف به آنها پرداخته و در جهت حل اين تعارضات گام برداشته است.

صفحه 20:
‎SS ۲ ۲ ۲ 3 ۰ ۰‏ ‎a‏ ‏فصل چهارم: تقریر ونقد راه حلهای تعارض علم و دین ابزارانگاری در علم ‏الف- روش ابزارانگارانه اندریاس و کاردینال بلارمین از علم ۶ ارزیابی ونقد روش اوسیاندر وبلارمین ‏ب- روش ابزارانگارانه پپر موریس دوئم از علم ‏< ارزیابی ونقد روش دوئم ‏ابزارانگاری در دين ‏الف- تفسیر ابزارانگارانه گالیله از دين ‏< ارزیابی ونقد نظرية گالیله ‏ب- تفسیر ابزارانگارانه ریچارد بون بریث ویت از دین ‏< ارزیابی ونقد نظرية بریث ویت

صفحه 21:
با ‎SS‏ ‏ج- تفسیر ابزارانگارانه والتر ترنس استیس از دین ۶ ارزیابی ونقد نظرية استیس تفکیک زبانهای علم ودین الف- ماهیت زبان کارکردهای مختلف آن ب- زبان دین و زبان دینی ج- علل وعوامل طرح مسئلغزبان دین و توجه بيشتر متالّهان جديد فيلسوفان دين به آن * مسئلة تعارض علم و دين * مسئلة معناداری زبان + مستلشمعناشناسی اوصاف الهی د- عدم معنا داری زبان دین(دیدگاه پوزیتبویسم منطقی) * اشاراتی کوتاه به پيشينة تفکر پوزیتیویسم منطقی واهداف اصلی آن * ملاک معناداری گزاره ها از دیدگاه پوزیتیویسم منطقی

صفحه 22:
* لوازم معرفت شناختی اصل تحقیق پذیری معنا * ارزیابی و نقد دیدگاه پوزیتیویسم منطقی ه- زبان دینی به عنوان بازی زبانی مستقل(دیدگاه لودویگ و؛ * ویتگنشتاین وپدیدة زبان * نظریه تصویری زبان (معنا)ونتایج معرفت شناختی آن ۰ ارزیابی و نقد نظریه تصویری * نظریة بازیهای زبانی ونتایج معرفت شناختی آن ۰ ارزیابی و نقد دیدگاه ویتگنشتاین متاخر و- تلقّى نمادين از زبان دین (دیدگاه پل تبلیش) * ماهيت زبان دينى در انديشه تيليش * ديدكاه مفسّران و انديشمندان درقبال نمادين بودن زبان دين * ارزيابى و نقد ديدكاه تيليش

صفحه 23:
‎Abi 5‏ تاویل پذیری ظواهر دینی ‏* تاویل پذیری زبان دین از دیدگاه ابن رشد ‏* تاویل پذیری زبان دین از دیدگاه گالیله ‏تفکیک قلمروهای علم ودین ‏لا ايمانوئل كانت و تمايز علم و دين ‏لا جنبش كلامى نوارتدكسى تمايز علم و دين جداسازی حوزة علم ودین در انديشة کارل بارت 0 جنبش فلسفی اگزایستالیسم تمايز علم و دين ‏< جداسازی حوزه علم ودین در اندیشة سورن کی بر کگور > جداسازی حوزة علم ودین در انديشة مارتین بوبر ‏> جداسازی حوزه علم ودین در انديشة رودلف بولتمان

صفحه 24:
با ‎SS‏ ‏تفکیک دین از معرفت دینی ۵ ارکان نظریه قبض وبسط 0 ارزیابی و نقد نظریة قبض وبسط

صفحه 25:
Se eas ۳ 6 ‏این دلمشغولي وا به همراه داه ب تقريري ملق و ساختاز‎ ‏يات ارائه كند و با تكيه بر پیش‌فرض‌ها و لوازم منطقي نظریات» هريك از‎ انهارا در ترازوي محك خود قرار داه و بهارزيیي انا پردازد فصل آز لحاظ كمي به تنهايي نصف حجم كتاب است كه حكايت از بأ اهميت بودن آن قرار كرفته است مي‌کند. . به هر روي آنجه كه در اين فصل مورد ات عبارتند از: ابزار آنگاري علم در نزد فلاسفه‌اي چون بلارمین» اوسیاندر» پیرموریس ابزارانگاري در دین نزد دانشمنداني چون ‎ALIS‏ ریچاردبون و بریس‌ویت استیس تفكيك زبانهاي علم و دین: که خود شامل قسمت‌هاي مجزابي چون ماهیت زبان و كاركردهاي ‎tha‏ آن» زبان دین و زبان ديني» علل و عوامل طرح مسئله زبان ديني» مسئله تعارض علم و دین؛ مسئله معناداري زبان» مسئله معناشناسي اوصاف الهي» عدم معناداري زبان دين مي‌شود؛ زبان ديني به عنوان بازي زباني مستقل که ديدكاء مورد نر ابن دوم ست ن در ذيل اين فصل مورد تحقيق قرار كرفته است البته مولف ضمن پ به اين نظريه بازي زباني:[3] آشاراتي كوتاه به نظريات ويتكنشتاين در باب ماهیت زبان چون نظریه تصويري زبان:[0] داشته است. دیدگاه پل ‎as‏ - متاله انگليسي - که به تلقي نمادین از زبان دين پرداختهء از دیگر" اد ست که مولف هريك از ریت را ابتدا تقرير و سيس مورد جرح و نقد خود قرار داده است.

صفحه 26:
CSAS cee © *_بدین‌ترتیب علي‌رغم اينکه دین در سده‌هاي متمادي شان و جایگاه رفيعي بر ابدان و اذهان آدمیان داشت و دلها را آرام مي‌نمود از عصر روشنگري بهبعدرفتهرلته ذهنها تسخير كشت و علم تنها راه و مددكار موثق به حقيقت شد و دين مهجور ماند. با روي کارآمدن علم زمینه تاخت و تاز آن فراهم آمد. این سرعت علم تا جايي ادامه یافت که برخي از عالمان علوم تجربي؛ اساسي‌ترین اصول فلسفي همچون اصل علیت را به دلیل اينکه نتوانستند در زیر تیغه جرا ماه تریح نید !خی مان ن اصل متافیزیکی با پاره‌اي از اصول علم فيزيك جم ريه علوم تجر؛ ت - به وجود آمد مورد آنکاز خود قرار تحول علم لين در مطلبا را بف ميكشيد كه 112 " در عرصه فناوري قصد رقابت اي ینداران را دارد و از عبريي ديا ء منكر دأنستههاي ثابت و يقيني شده و أن را محال پنداشته است. علاوه بر تطور معنايي دو واژه "علم" و "ین" در عصر جدید, نحوه ارتباط آنها نیز فراز و نشیب‌ها و نقاط عطفي به خود دیده است. سده هفدهم ميلادي؛ دوره آنچنان تحول سریع در جهان‌بيني بشر بود که به درستي مي‌توان از تولد علم جدید در اين سده نبوغپرور سخن گفت: سوال اصلي در عصر پیدایش علم جدید اين است كه به هنكام وقوع ناسازكاري ميان علم و آنچه محصول وحي آلهي است جه بايد كرد؟ اين بحث به دليل اهمتيش انديشمندان ‎og os‏ زا به خود مشئول تموله اسث به طوري که توان رهيافتهاي متفاوتي را در میا نها سرا اغ گرفت. عده‌اي با ابراز رابطه خصمانه میان علم و دين كوشيدند تا آن دو را ناسازگار جلوه دهد تاجايي که برتراندراسل[] اين ناسازگاري را در گوهر علم و ذات دین دانست. در مقابل» برخي از فیلسوفان و متکلمان و پیش از همه» ‎LAS‏ که هم مهر دين بر دل داشتند و هم اهتمام جدي به طمه سعي گردند تا سازگاري و الطباق باف‌هاي علمي رال آموزه‌هاي و حياني به اثبات رسانند. از سويي دیگر كساني مانند کانت[0] و لیسته[0] و طرفدلران نظریه تحلیل زباني ساز جدايي مطلق علم و دين را نواختند. 0 سي انتقادي مسئله تعارض عم و دين” که منتقدانه به رهیافت تعاروض ميان علم و دين یسته است مشتمل بر چهار فصل ال ؛

صفحه 27:
eg

رایگان