علوم انسانی و علوم اجتماعیفلسفه و حقوق

روانشناسی رفتارگرا در علم فلسفه

صفحه 1:
به نام خدا گروه فلسفه و منطق استان اصفهان

صفحه 2:
روان شناسی رفتار گرا

صفحه 3:
بنیانگذار مکتب رفتارگرا در روانشناسی فردی به نام واتسون است که در اوایل قرن ۰ یعنی سال ۱۹۱۳۰ مبلادی این مکتب اغاز شد رفتارگرایی که یکی از مکتبهای پرنفوذ روانشناسی است. نه تنها در اين زمينه. بلكه ‎eee‏ یر جافی یدرون ی تفای و بو رت نود نفوذ علمی داشته و دارد. از جنبه های عمده ی این نظریه - که به آن ویژگی ‎came alee col liga‏ كرا تلم برد که برالتاین تک تکرش فاتفی 1 .تحت عنوان «پوزیتیویسم» استوار شده است

صفحه 4:
هر چند «عینیت گرایی» » ريشه در تاریخ تفکر بشری داشته است. اماء در قرون اخیر پیش از آنکه زیربنای فکری برخی از مکتبهای روانشناسی و جامعه شناسی قلمداد شود. به نحوی به وسیله ی «دکارت» تجدید حیات یافت. سپس تجربه گرانای دورشد آن علاش کردند و هاگوست کنت» فیلسوق قعامعه شتا فرانسوی قرن نوزدهم. آن را به صورت یک مکتب فلسفی درآورد. و بدین ترتیب يويسم يا به عرصه ی وجود نهاد. و سپس حلقه ی وین این تفکر را به اوج «خود رسانید

صفحه 5:
حلقه ی وین در سال ۱۹۰۷ جمعی از دانشجویان . هر پنجشنبه شب در کافه ای قدیمی در شهر وین گردهم جمع می شدند تا درباره علم و فلسفه بحث کنند. آنها به شدت تحت تاثیر «ارنست ماخ» بودند. ماخ » کرسی تاریخ و نظریه علم استقرایی در دانشگاه وین را برعهده داشت. کار عمده او پرورش بیشتر تجربه گرایی بارکلی و هیوم بود. این انجمن دوستانه درپی آن بود که حق ذ ی . ریاضیات و منطق را ادا کند و در عین حال از آموزه کلی ماخ که می گفت «علم اساسا توصیف تجربه است» عدول مجلس انس دوستانه آنها. آغازی بود برای شکل گیری گروهی که بعدها به حلقه وین معروف شدند و رای فلسفی آنها تجربه گرایی منطقی و يا پوزیتیویسم منطقی بود. نامی که فایگل به مجموعه افکار گروه داده بود. این گروه در سال ۱۹۲۸ به وسیله موریتس اشلیک (۱۸۸۲ - ‎)۱٩۳۶‏ فیلسوف و زیکدان مشهور آلمانی تاسيس شد. از افرادی که ارتباط نزدیکی با این حلقه داشتند. آلبرت اینشتین و لودویک ویتگنشتاین بودند. زمانی که ویتگنشتا به درخواست .برخی جلسات گروه شرکت می‌کرد ن در وین آقامت دا

صفحه 6:
پوزیتویسم یک جنبش فکزی است که به معنی اثبات گرایی بود و کلیسا در رانن ان کار ی کرد در كوتاه كلام بايد گفت پوزیویتیسم به این معناست که برای باور داشتن و پذیرفتن هر مقوله ای آن باید را | تجربه عبور بدهیم. که نتیجه ان علوم تجربی کنونی هست و .أثبات گرایی درشت نقطه مقایل ذهن گرایی میباشد در واقع اثبات‌گرایی اصطلاحی فلسفی است که توسط اگوست کنت ساخته شده و به کار رفت. كنت بر اين باور بود که جبری تاریخی بشریت را به سمتی خواهد برد که نگرش دینی و فلسفی از بین رفته و تنها شکل از انديشه كه باقی می‌ماند متعلق به انديشه ی قطعی و تجربی علم است. در این عصر جدید تاریخ» نهادهاي اجتماعي مربوط به دین و .فلسفه از بین خواهد رفت

صفحه 7:
اگوست کنت. معتقد بود که فقط زمانی می توان برای شناخت ارزش قائل شد که از طریق حس و تجربه به دست آمده باشد و در نتيجه اموری را می توان اثبات کرد که .مشاهده پذیر باشند اومعتقد بود تنكر عقلانى محض را كه فاقد مشاهده باشده ذر شباحت موجودات جهان يدون اعشبارمى حاسيت و ذاش أدمى راية تدده هاى مادى 'مخد ون مى كرد دیا هاى كنت تأثير فراوانى در روان شناسى جديد به جا نهاد و به نوعى از مطالعات روان اساي مجر شد كة تنها #راجير قا ى اكه م2 توانسنت ديقه. شتیده وزیا لسن کزدد .متمرکز بود

صفحه 8:
در کل می توان دیدگاه پوزیتیویست ها را اینگونه جمع بندی کرد که که فظر فیلنوفای خسربه گرا ‎See ee Ne‏ آنان معتقدند که ذهن انسان در بدو تولد» به اصطلاح لوح سفید است. و شناخت» پس از آن و از كذر آموختن به منظور تشخيص الكوهاى تكرار شونده در تجربه ما و ربط دادن ايده هاى عام به آنها كسب مى شود. شناخت اصيل به بيان اين الكوها در تجربه و جيزى كه مى توان ذاز آن استنباط كرد محدود مئ شود هدق اسلی ای مکت ان اس که رفتان قیل ‎is eG Mex le oe Slee ol‏ رفتار عوامل محیطی است محرکهایی است که از بیرون برفرد وارد می شود و وادار به واکنش بوعکنن العملمی کند.

صفحه 9:
ثلا کسی ما را صدا می کند وما واکنش نشان میدهیم یا فرض کنید یک عاملی بعنوان محرك ما را عضتکین میزتتایت شاهم هر مقایل رشار عفم تاد واه داشت | بایستوان مثال هوا گرم می شود واکنش ما به جور است هوا سرد می شود واکنش ما یه جور دیگر Casale بتابراین این شکتب معتقداست کهان جیزی که‌مدنظر ماست رفتار قابل مشاهده] رفتار قابل اندازه گیری است مثلا زمانی که ما دچار ترس یا خشم می شویم یاهر کدام از فرایندهای روانی ما قابل اندازه گیری هستند أن موقع كه دجار حشم مى شويم جهرة ى ما برافروختة است دماى بدن اما بالا رفته مكلا ضربان قلب را بخواهيم اندازه بكيريم مشخص است كه بالا رفته خون را آزمايش بكنيم ميزان هورمونى كه وارد خون ما شده خيلى بيشتراز ميزان طبيعى وتعادل طبيعى اش است بنابراین جز به جز این رفتار ها قابل مشاهده واندازه گیری است

صفحه 10:
,رفتارگراها به محیط توجه دارند در واقع محیط یک رویکرد مکانیستی است یک محرکی از بیرون ما را به حرکت وا می دارد ما را به واکنش رفتار وا می دارد این مکتب دوره ی طولانی داشت که از اوایل قرن ۲۰ شروع شد تا حدود ۰۰ به اوچ خودش رسید وتا سالهای اخر حاکمیت می کرد در مورد مصداق ها ی مکتب رفتارگرا می توان افرادی مثل پائولف روسی. مثل سورنداک مثل اسکینررا نام برد که برای اثبات رویه ی این مکتب . ازمایشهایی انجام دادند

صفحه 11:
مثلا: پائولف امد روی سکش ازمایش کرد ویک جراحی انجام داد یک لوله ای را وصل کرد به حنجره سك وائرا وصل کرد به یک ظرف مدرج که میزان بزاق سك را موقعيت هاى مختلف انناره نگیرد سنگ را كرشن نگه داشت همانطور كه من ذانيد حيوانات مجر ‎lok‏ که انها اابرانگیختد می کند محرکهای طییعی است هل خدا واب وامعال آن است

صفحه 12:
ابن سك را بيست تساعت كرسته تكداشت وبعد از أن غذا را به إن نشان كاد همين كه يوق غذا رااستشمام کرد بزاق تشریح می کرد وپائولف میزان بزاق را در موقعیت های مختلف اندازه مى كرفت وبعد امد به تدريج روزهاى بعد قبل از أينكه غذا را به سک نشان دهد كن ‎Siglo at‏ يا جراغي را روسن فى كرد نوه لكا نشان مى داد ويعن عا به سك مى داد سك روزهاى اول اثراين زنك يا صدا يا نورجراغ را نمى فهميد وان ربطى به ساختار طبيعى اش نداشت جيزى كه برايش مهم بود وبه ان توجه مى كرد غذا بود ولى القدران زور يااصدا عمراة با غذا شد كه سكا لثر ان رااياد كرفت » وهمين كه جراخ روش ‎hak‏ رنگ بهضدا در مي امد قبل ار اينكه غذا ‎Sie eis dis mh la‏ .يعنى در برابر يك عكس العمل محيط و بيرونى واكنش وياسخ نشان مى داد

صفحه 13:
در رفتار گرایی ما دونوع پاسخ ودو نوع محرک داریم یکی از پاسخ ها به اصطلاح پاسخ ما ات نی باس کماان قری ی ماری تقد ی ریاد فک پاتولف در برابر غذا که محرک طبیعی است پاسخ طبیعی نشان می دهد وبزاق ترشح می کند ولی یک نوع پاسخ. پاسخ شرطی شده است ان پاسخی که در مورد صدای زنگ یا نورچراغ داده میشد یک پاسخ شرطی شده است باطبیعت آن سگ سازگاری نداره آن را یاد گرفته .است

صفحه 14:
محرک ها هم همینطور محرک ها دونوع هستند یکی محرک های طبیعی مغل غذا واب واینها ویکی محرکهای شرطی . یعنی محرکهایی که واسطه می شوند وارتباط پیدا می .کنند با محرکهای طبیعی مثل پول در این ازمایش صدای زنگ یا نور چراغ کودک انسان هم همینطوز است در ابتدااثر پول را نمی داند همراه والدین به مغاره می رود ومی بیند با یک کاغذ یا کارت الکترونیکی که به مغازه دار ارائه می شود مثلا خوراکی دریافت می کند انقدر این رفتار تکرار می شود که به تدریج کودک انسان اثر پول را یاد می گیرد بعنوان یک واسطه یک ابزاربرای دریافت محرک طبیعی اش مثلا .دریافت غذا یا خوراکی وامثال ان

صفحه 15:
بنابراین این مکتب معتقد است که بخش عمده ای از رفتارهای ما , دراثر شرطی شدن یا در آثرعادت ایجاد می شوند انقدر تکرار هی شوند که تبدیل می شوند به عادت وکمترین میزان . تمرکز یا دقت وتوجه را لازم دارند مثلا راننده ای که در یک مسیر ترانزیتی دائما هر روز رفت وامد میکند گاهی وقتهاصفر درصد حواسش جمع جاده است ازمایش شده و ثابت شده که چرت میزند وخطا نمیکندچون عادت شده کال ی ردان طولائى وهمزمان با ابتكه ‎ee‏ هم ميزئد اصلا تگاهش به صفحه کلید نیست یا مثل خیاطی که دارد خیاطی میکندهمزمان بأ دوستش حرف میزند اهنگ گوش میدهد و کارهای مختلف انجام میدهد وکمترین حواسث . به ان موقعيت خياطى ودوخت هست

صفحه 16:
پس بنابراین مکتب رفتار گرایی روی اين رفتارهای قابل مشاهده تمرکز کرده که نابل اندازه گیری هستند ونست تفر محرک های محیطی ایجاد می شون موتتفدند که رفتار ما معاثراز محیط وعوامل فحیطی ابنت خالا همه ی غوامان محیطی بطور عام شکل گرفته باورهای ما ودر حقیقت نگرش ما وواکنش هایی که . ما داریم انجام میدهیم به همین صورت است

صفحه 17:
اثبات گرایی روشی است که از به کارگیری روش‌های علوم طبیعی در علوم اجتماعی حمایت مى ‎oe, ag aS‏ روش در علوم مختلف أست اثبات گریی از اساس بر این ایده طبیعت گرایانهاستور است, که علم یعنی مطالعه واقعیتی. که بیرون از بحث و گفتگوی علمی وجود دارد و در مقایسه با خود علم امری خارجی شمرده می شود. این واقعیت به واحدهای مشاهده پذیر یا پدیده های طبیعی قابل تبدیل است

صفحه 18:
:اثبات گرایی را می توان به طور کلی در پنج اصل استوار کرد علم كرايريا وحدتووشطمئ بنا بر اثباتكرليئ هيج كونه تمایزیمیا‌روش‌هی‌طوم طبیعیو طوم لجتماعی-1 .وجود ندارد علبيستكرايريا يديدار كرلين وحدتطوم فسقط در روشرطوم محدود نمرقسود» بسلكه موضوع لنها هم ولحد -2 ا ى علب مشاهده است عم اثباتگ را به طور کلییسر چیزواستوار استک 4 می‌تولند -3 مشاهدم و ارزيابيشود. به عبارتديكر به نظر يوزيتيويستغاء محققب| روش‌تسجربییسا مشاهدی بسه سوی‌مرحله ارزیابیپ یش‌می‌رود. بعنی‌دانشمنده تجربه را برلیک شفقوانینیک لی‌ک 4 به نحو عینی‌وجود دارنده به کار می .برد. قولنينوكه بتولناز لنها فرضيه هايورا بيرونكشيدء كه برلعييش بيني رويدادها قابلاستفاده باشند دما ارزش عم در بساره موضوع خود داورئ:_مىكد. و عملوخنثوو أزاد از ارزشهاىاجتماعوو لخلافولست -4 لين لثباتكرليانبر دوكانكىولقعييتو ارزشت اكيد مىك نند. آنط مدعوإند كه ارزشرنمىة ولند از ولقعيت 0 بسكيرد. سنابرليناثباتك رليربر دوكانكىواقعيتو ارزش‌تساکید ممكند. نابر علم لجتماعواثباتكراء .قط ولقعيتهاواجتماعىمىة ولنند ارزيابوشوند معرفتلبزارئ به طور كلئنهاد علم به عنولنحرفه در جامعاه جديدء جستجوىمعرفتداراوك اربرد فنيرا -5 . تسهيزكردف كرجه ممكناستشكلهاوسياسىك وناكونويه خود كيرد

صفحه 19:
همانطور که گفتیم اصل اساسی پوزیتیوبسم منطقی «اصل اثبات» و معطوف به برچیدن بساط كسترده مجان ‎Go gat os be a Gites‏ نی تین دقیق «است این آموزه حاکی از آن است که 1 نای ی کجمله . مطلب یا عبرتبه لتکایشرلیط صدق‌آن‌مطرح می‌شود -1 2- ‏ايد توسط مشاهده تجربىيعنواز طريقهلنشإكتسابىمستقيم يا‎ Hee Sees ‏ننایج آزمونعلمی‌تعیین‌شده‎ و یا منحصرا از صورت منطقی (تحلیلی) عبارت مورد نظر چنان که در ریاضیات و هندسه دیده اح شو ‎del (pa eter oe‏ شود 19

صفحه 20:
به طور کلی برنامه کار اثبات گرایی منطقی دو وجه دارد؛ منفی ومثبت وجه منفی آن اثبات امتناع متافیزیک یا فلسفه اولی است و وجه مث .علوم گوناگون و تحویل آنها به یک زبان علمی عمومی اثبات گرابان که هر یک از شاخه های علم را دستگاهی از جمله ها تلفی می کننده می کوشند که جمله ها را به عناصر سازنده خود تجزیه کنند و نیز روابط و قواعد منطقی ترکیب عناصر .سازنده را بیابند به این ترتیب معلوم می شود که عناصر اصلی یک دستگاه علمی معدودند. اثبات گرایان منطقی می کوشند که همه علائم را مانند علم ریاضی به صورت نمادی درآورند. چنان که اصحاب .منطق ریاضی ۰ منطق ارسطویی را به هیات نمادی درآوردند 20

صفحه 21:
tee els) در قرن بیستم در آلمان و انگلستان فلاسفه‌ای که تحقیقات عمیق و وسیعی در رابطه با روش علم در شناخت جهان انجام می‌دادند براي آن که خود را از پو: «پوزیتیویسم منطقی» را بر تگرش خود نهادند. این فلاسفه معتقد بودند که تنها بخش غیرتجربی (پيشيني) دانش بشر اصولِ منطق است که از تجربه حاصل نمی‌شوند و اندیشیدن را پیشاپیش محدود می‌کنند. هر معرفت دیگری که انسان می‌تواند کسب کند باید از راه تجربه به دست آيد. اما بسیاری از گزاره‌هایی که ما در زندگی یا در فلسفه به كرات به كار می‌بریم اگر بدرستی تحلیل «شوند هیچ‌جا به تجربه متصل نمی‌شوند يست‌هاي فرانسوی جدا کنند تام a

صفحه 22:
بوزيتيويسم مدتى قابلٍ ملاحظه سنت رایج در فلسفه علم بود. اما با ظهور نگرش‌هاي جدید. و ا و واكرادن أكم كن بد خاشيه رائده ره بو تحتدنات: مد ون نشان ىد جد كه تصور شاب دريارة ع يور تيو سم متطفى ساك تكرانة و علط ايك دانشمندان و فیلسوفان مختلفی به مبارزه با این جنبش فکری پرداختند. از جمله مشهورترین راد کر ‎Meee ee CUI els Ge pa‏ پوپر» (۱۹۹۴-۱۹۰۲) فیلسوفاتریشی یکواز مهمتریرم نتقدثباتگولیودر درین‌خود» 1 بود. ایدم لصلیو لیرپستکه لصللثبا تباید به وسیله لصلبطا (؟ اهی‌ریش ین" فرضیه لی قیاسین امیده می‌شود. جایگزینشود. علم ن_می‌تولند با لنجام آزمایش‌ها. لگرچه متعدد. چیزیرا لثباتکسند زیرا ‎ep yk‏ آزمایش‌شده باشد هموایه از لین لحتما (خا ی :_یستکه لبط شود 2

صفحه 23:
2 پوپر. علوم طبیعی و اجتماعی, پوزیتیویسم منطفی را مورد نقد و اشکال قرار می دهد. او در زندگینامه ی خود. پس از ذکر رابطه اش با «حلقه ی وین» و نقدهایی که بر آنها وارد ساخته است. بدینگونه اظهار می دارد: «قبل و حتی بعد از جنگ جهانی دوم. کتابها و مقالاتی از آنان بیرون می آمد که نشان می داد این تفاهم را به خرج می دهند و تعدیلهای جزئی در نظرگاه خود وارد می کنند. ولی باید گفت در این وقت. سالها بود که از وفات پوزیتیویسم منطقی می گذشت! امروزه همه می دانند که پوزیتیویسم منطقی جزء متوفیات فلسفه و ۰«فلسفه ی علم است همچنین یکی دیگر از منتقدان اثبات گرایی "کوهن" است. ايده صلى او اين است. كه علم نه آنگونه که اثبات گرایان می گویند به صورت استقرایی حرکت می کند و نه آنگونه که "بوپر " ادعا می کند با ابطال نظریه پیش می رود. مهمترین عامل در علم. جابجایی از علم هنجاری به علم انقلابی است. او بر اين باور است که دانشمندان از اشتباهات خود نمی آموزند. به ویژه اگر آن اشتباهات. پیامدهای بسیار گسترده ای برای مسیری که علم به سوی آن هدایت می شود داشته باشد (همان.ص۷۰) در واقع اعتبار علمی در هر پارادایمی .مبتنی بر تجریه و اصل اثبات نیست. بلکه مبتنی بر اجماع بین دانشمندان موجود در آن پارادایم است

صفحه 24:
نظربه گشتالت

صفحه 25:
گشتالت نام یک مکتب درروانشناسی و نام گروهی از روانشناسان آلمانی پیرو این مکتب در قرن بیستم است که نظریات ور تهایمر را مبنای کار خود درزمینه بررسی یادگیری قرار دادند. لغت گشتالت به‌معنای شکل (۴۵۲۲) و شمائل یا صورت (5036). و گسترده‌تر آن به معنی شیوه (۷8106۲) آمده است. وگشتالت به زبان آلمانی معنی سازمان (0۳93012311010) یا فرم یا شکل.

صفحه 26:
گشتالت بنا به تعریف عبارت است از یک پدیده نظام‌دار يا یک کل که عناصر آن با آنکه متمایزند به یکدیگر سخت وابسته و مرتبط هستند.اجزای یک گشتالت خواصی دارند که از قرارگیری آن‌ها در کل ناشی می‌شود و کل نیز خواصی دارد که در هیچ یک ‎le‏ بافت تم شود بتابراين يك مشتالك واجدى متها ار اجر وامحيط اطرافش است. گشتالت در پدیده‌های فیزیکی» زیستی و در رفتار انسان به صورتهاى ‎ine‏ ظاهر تود 26

صفحه 27:
گشتالت بنا به تعریف عبارت است از یک پدیده نظام‌دار یا یک کل که عناصر آن با آنکه متمایزند به یکدیگر سخت وابسته و مرتبط هستنداجزای یک گشتالت خواصی دازند که از قرارگیری آن‌ها در کل ناشی می‌شود و کل نیز خواصی دارد که در هيج یک از عناصرش یافت نمی‌شود. بنابراین یک گشتالت واحدی متمایز از اجزا و محیط اطرافش است. گشتالت در پدیده‌های فیزیکی, زیستی و در رفتار انسان به صورت‌های مختلف .ظاهر می‌شود 27

صفحه 28:
28 در واقع می توان گفت درمقابل دیدگاه رفتارگرا بود که نظرية گشتالت پدید آمد و این نظریه ی (گشتالت) ريشه در كذ أو نظزيات فلسفي + ان يافت كثتالت از نطو فلسفى متتنئ بر آراى فلتو مشهور فرن مجدهم آلمان «مالول كانت» بود كانت ادراك انسان را نمايش منفعلى از ا ۱ دانست, بلکه ادراک را همچون يك واحد سازمان يافته. توصيف مى كرد كدر آل ذهن به مواد خام ادراكى كه از محيط به آن مى رسد. شكل و سازمان مى بخشد. برخى از فيلسوفان بعد از كانت نيز در تكامل اين نظريه كوشيدند و زمينه اى فراهم .شد تا نظرية كشتالت در عرصة روان شناسی متولد شود شته های دور دارد و می توان منشأً آن را در آرا

صفحه 29:
به طور کلی» معانی و مفاهیمی که دراروانشناسی بر اصطلاح کشتالت اطلاق شده: .بسیار گسترده تر از آن است که در فلسفه از لین اصطلاح استفاده می شود ‎tees oe‏ ییون ثر باب موس ومعنای ساب ارنه شمه حمان سترانی ماکنی ورتهایم بتانکتار این مکنب باشد که در سال ۱۹۲۴ در دانشکاه كانت واقع در برلين ايراد شد. در اين سخنرانی, ورتهایمر به تفاوتهای رویکرد گشتالت و رویکرد کاهش گرایانه ای که کل را به عناصر تشکیل دهنده ی آن تجزیه ‎to aa a‏ ‎ee ter ae ale‏ مكتب المانى انث يعنى جمی از زونشتاسان [لمانی مكتب کشتالت را تشکیل دادند واین قضیه در نی خاب همان مقاله ای ورتهایمربود .که گروهی درصدد برامدند وان را به یک مکتب تبدیل کردند. مثل کافکا مثل کهلر ‎ ‎ ‎29 ‎

صفحه 30:
30 شتالت معتقد است که انسان» در یادگیری و شناخت. اجزای تشکیل دهندة جدا از هم يا در كنار هم را درک نمی کند؛ بلکه آنها را مانند مجموعه های متداخل, به .صورت کل یا واحد می شناسد

صفحه 31:
خلا دانش آموز وقتی می خواهد مسئله ای را حل کند. ابتدا کل آن مسئله را بدون توجه به اجزا یا عناصرش درنظر می گیرد و یک مفهوم کلی از آن مسئله در ذهن خود به وجود می آورد؛ سپس به عملیات جزئی آن می پردازد و سرانجام آن مسئله را حل ‎a‏ يرلئفهم منظور شنا لمك [مونش حلش مو ‎Ud Lag xs pS)‏ 31

صفحه 32:
2 توجه به نظریات ورتهایمر نکته ی اصلی نظریه ی گشتالت را می توان چنین بیان کرد: «کل» ها وجود دارنده رفتار - به عنوان کل - توسط عناصر منفرد و متشکل خود. تعین نمی یابد؛ بلکه برعکس, بخشهای یک فرایند کلی. توسط طبیعت درونی همان کل معنا .می شود در واقع آنچه در یک «کل» اتفاق می افتد» قابل کاهش به اجزای جدا و خصوصیات ریزتر نیست. بلکه برعکس, «آنچه در بخشی از یک کل رخ می دهد, به وسیله ی قوانین درونی ساختار همان کل معین می شود.» بنابراین گشتالت به معنی خصوصیات کل در مجموع .فراتر از جمع عددی اجزای تشکیل دهنده ی آن است

صفحه 33:
برای مثال. معنای هر پرده در یک ملودی در ارتباط با موقعیتی مشخص می شود که در کل .ملودی دارد تجربه ی پیوستگی اهراک و استمرار آن» بیشترین کمک را به شکل گیری نظریه ی, .گشتالت ارائه داد بر طبق این تجربه اگر از جلو و روبرو به یک پنجره نگاه کنیم. نقش یک مربع در شبکیه ی چشم ما منعکس می شود. حال اگر همین پنجره را از سمت چپ یا راست بنگریم. تصوير همان پنجره در چشم ما یک ذوزنقه است؛ در حالی که. ما هنوز پنجره را مربع ادراک می کنیم. پس ادراک ما از پنجره. حتی اگر احساس ما تغییر کند. بدون تغییر می ماند 33

صفحه 34:
‎ol‏ مكتب متتهد انيت أن جيزى كداز ‎he‏ م ‏تصاويرى از صورت هاى منفرد است صورت مثلا درخت صورت يك ذ يقى صورت ‎ ‏+ اسنت ‏ذهن ما به اين ها فرم می دهد آن ها را تبدیل می کند به کل ‏مثلا یک ارکستر سمفونی بروید اگر تک تک نوازنده ها جدا جدا پا نت ها را گوش بدهید با آن ‎ol oS ee‏ ارس دریافت زونه يعنوان يك ‎ghee Gods Sele Ota‏ حس خاصی را در شما بران شده به آن اضافه شده متفاوت است یعنی حسی که ازتک تك إن شارفا ونر ها در افك فى شود حل كفت ار ان کی ند که اک کم ‎we!‏ ‎ ‎34 ‎ ‎

صفحه 35:
یا شاخه ريشه وبرگ وساقه و را روی هم جمع کنیم همه ی اجزای درخت هست اما درخت نیست درختی که در ذهن ما شکل می گیرد وبا درختی که بعنوان یک موجود توقله در طییعت وجوه فارک خبلی فراثر اد ربشه وساقه وبرک و امقال ‎Cal Bh‏ يك نكاه زيبا شناسائه هم به أن اضافه مى شود كيفيتى كه ما انرا دريافت كرديم: كه مختص به خودمان است وان را تبديل مى كنيم به يك سازمان يك كل . بنابراين ذهن ما مى ايد موجودات منفرد وصورت هاى منفرد را به كشتالت . تبديل مى كند به كل ها . . مفاهیم کلی یا دسته های کلی 35

صفحه 36:
36 ‎wk SUSIE See‏ در مورد ‎Ss Sr Hn yl pis Gone ian clad‏ طیقه ‎coe Wale CLS |,‏ كد ار انها جاريم ‎Sr ago ce aly fo‏ کل نک سومان کف انیم .أنارامى كنار كشتالت ‎

صفحه 37:
روانشناسی گشتالت نیز همانند هر مکتب روانشناسی دیگر مورد انتقادهای شدید قرار متوجه مفاهیم اصلی و اصطلاحات نسبتا مبهم و پیچیده ای است که در این مکتب به کار رفته است. حتی معنای خود کلمه گشتالت هم گرفته است. لبه تیز این حملا هنوز به درستی معلوم نیست و در هیچ زمانی موفق نشده اند برای آن برابر مناسبی پیدا

صفحه 38:
" مکتب روان شناسی گشتالت در بین مکاتب اصلی روان شناسی آمریکا موفقیت چندانی به برد و کهلر اعتراف می کرد که تاثیر روانشناسی گشتالت بسیار محدود است زیرا هسته ی مرکزی تحقیقات آن را مطالعه درباره ی ادارک تشکیل می دهد. در حالی که هدف اصلی روانشناسی آمریکا مطالعه ی بادگیری است.

صفحه 39:
کشتالت همان ساختارگرابی است بعنی از کل به جز رفتن است وکانت وهگل به کل اهمیت می دهند. که انعکاس آن دز روانشناسی ور ثهایمر است. رفتارگرایی نقطه مقابل گشتالت است که از جز به کل رفتن است که انعکاس ان در «روانشناسی کسانی مثل واتسون, اسکینر:پائولف و.. هستند

صفحه 40:
با تشکر از همراهیتان -

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
34,000 تومان