صفحه 1:
صفحه 2:
لازم به تذکر است به جهت این که ۳010 بکاربرده شده در
اسلاید ها 111122231111 28 می باشد خواهشمندیم قبل از نمايش
اسلایدها به نصب 3010 مذکور که در 1ن) موجود می باشد اقدام
صفحه 3:
نام درس: ریاضی عمومی (۲)
تعداد واحد: ۴ واحد
منبع درس: کتاب ریاضی عمومی (۲)
مؤلف: محمد جلوداری ممقانی
تهيه كننده: محسن ساعدى
نوع درس: ياسايه
دق دانشگاه تام نور
صفحه 4:
فصل اول: دنباله وسری
که شامل ع ایدم خاشو:
فصل دوم: هندسه تحلیلی
که شامل ۱۰۰ اسلاید می باشد.
فصل سوم: جبر خطی
که شامل ۱۴۷ اسلاید می باشد.
فصل چهارم: رویه ها و دیگر دستگاههای مختصات
که شامل ۴۲ اسلاید می باشد.
فصل پنجم: توابع برداری یک متغیره
اک شام وا شلات مت ماش
صفحه 5:
فطل ادف
1757 سرى ها
هدفهاى كلى
دنباله و سرى از مفاهيم بنيادى حساب ديفرانسيل و انتكرال هستند. دانشجو
در اين درس با اين مفاهيم . مفاهيم وابسته و كاربردهاى ساده آنهاء نظير
ييدا كردن حد برخی دنباله ها ء به دست آوردن مقدار تقریبی برخی اعداد و ..
آشنا می شود.
هدف کلی از ارائه این فصل آشنا کردن دانشجو به طوری که مطالعه درسهای
آنالیز ۱ و معادلات دیفرانسیل برای آنان آسانتر والذت بخشتتر باشد.
صفحه 6:
هدفهای رفتاری:
دانشجو پس از مطالعه این فصل باید بتواند :
lls Sees هاى صعودى :ولي و a)
مثالى ذكر كنت plas
7 دنباله هاى همك را و واكرا را از هم باز بشناسد . و در هر مورد
كال راك كسد
SA ea a sy eas pastas ee SY
۴ ثابت کند که مجموع . تفاضل حاصلضرب ؛ و خسارج قسمت دو
هه لت ابرم مر هت وی لاله ای eal
صفحه 7:
۵ سری, جم له عمومی سری, مجم_وع جزئی « ام سری.همگرایی
وواگرایی سری را تعریف کند.
۶ او ون کوه ی برای هفگزایی وا را نان Ug a2 از آن آرمون
وک رای لي ار
۲ آزمون همگرایی سریهای با جمله های نامنفی و مجمسوع
جزئی کراندار را بیان کند.
- انواع آزمونهای همگکرایی . آزمون مقایسه . آزمون نسبست ۰
BOS اد NN lS Lh eS أزمون ری
A ثابت کند که سری قوگرا و سری “10.1 >< كملكااست.
nek 7
صفحه 8:
۰ سریهای متناوب را شناسایی و آزمون همگرایی آنها را بیان کند و
به کار برد
tos I a, Lang GE eS 1١ روگ رابى
مطلق همگرایی معمولی را ایجاب می کند .
۳ سریهای توان را تعریف کند . شعاع همگرایی و بازه همگرایی را برای
هر سرى تون را به دست أورد.
۳ با سریهای توان روی بازه همگرایی به عنوان یک تابع رفتار كند و
تشخیص دهد که تحت چه شرایطی:می توان حد سسری توان را محاسبه
کرد ار اون ف یبیرقت
صفحه 9:
he Sal lg weak رف د oe al ۵
رابيان کنیم . در میان اين مفاهیم . ايى دنباله اهميت
ley دارد در واقة؛ بيك جواهيم كر كه بد هر صتبالة الى عددى
Siege Se اين كار امكان يدير باشدامى كوييم دنياله جمكراست
کته دنله واكر ناغير حتكو هنا كد ونه یک تر نين الله ا
,| مق و وا سد وسقي كني
صفحه 10:
اس رد تعریف
فرض کنید ۸ مجم_وعه ای دلخواه باشد. تابع ]با قلمرو لاو برد ۵ را
یک دنباله ذر ۸ می گوییممقت دار ۶به ازای as) ayes alee Lyn
] مین امیمو معمولابه صویت 76۰ (0. ن شارميدهيمدر تعریف
۱ ار ۸۳8 با 4 ش- آنگاه دنباله را حقیقی یا مخثلط ga نامیم.
Ney 7
الف) دنباله SAPs دنباله از اعداد حقیقی و لذا یک دنباله حقیقی
اشت . جمله غمومی این دنباله عبارت است از:
a, =n
صفحه 11:
۱:۱۴ تعریف:
می گوییم دنباله حقیقی .19 عدد اهمگراست اگر به ازای هر ۰ ل8<۷
یک عدد طبیعی "جود داشته باشد که از نجه می شود:
عع لا - مها
كو كتاله وله عدمی همتگرا تخت واگتیوا دامی ده می شود
۵ زاره
اگر دنباله (مقآبه اعداد حقیقی او همتسرا باشد آنگاه
به عبارت ديكر , هر دفباله مي وی یاک به بک عدد حفيقى قنگر باشد:
صفحه 12:
1-11 eg
we Sgt فرض كنيد [* و در تعریف همگرایی را تقباوی با
n> : 1 :
بر ای رت «لجود دارد که از مارح BS
iS
ee yet
ار رل نع ta
عال با اسفاده ات امساوی مطت و نامساوى های فتوی به ای ۰ بات
(۱-1 1-1۱
te نها - بوک 1 -1
e لو -[1 -یه 1 - ی 1 حلا
2 1
واكرا از اين رو >
آين یک تناقض است > ولذا ۰ "یا استفاده از این گزاره تعریفن زیر را داریم:
صفحه 13:
۶ تعریف :
اگر دنباله (ي©ه عدد 1 همگرا باشد می نویسیسم:
1=lima,
ترفك fa,} ES ae Es se a
به GO را باشک نیز به کار می بریم : يعني sly Paks) 9 باشتد
آنگاه :
=lima, مه
صفحه 14:
eo AN
همگراست: Be = ft الف) دنباله
3 oe
Bae برای مشاهده اين امر ۰ 00حراادر نظر بگیرید و قرار دهید
آن [] نماد جزء صحیح است . در این صورت از واتجللریف جزء
1
نا
خر وک
lim+ =o aoe
صفحه 15:
الف) دنباله حقیقی ,9 صعودی (نسزولی) می نامیم اگر به ازای هر عدد
طبیعی ۰ داشته باشیم :
Ayn <A) بيق>ية
eal coe (slg 3.) gg ro Ua atin اگر به ازای هر عدد
طبیعی actly n باشیم:
(بیقک مق) Sa, يبية
ب) دنباله ما که دست کم در یکی از ویژگیهای (الف) یا (ب ) صدق
ند یکنوا می تامیم:
صفحه 16:
ت) دنباله ۰ ۳7 از بالا (پایین) کراندار می نامیم اگر عده نامنفی M
وجود داشته باشد که به ازای هر عدد طبیعی ه داشتسه باشیم:
a,<M (M<a,)
ث) دنباله Han} کراندار می نامیم اگر از بالا و از پایین کراندار باشد.
كبكالة كف كراكدار دإستتحد بيك كران تامیتگنه یی هن تون
صفحه 17:
۰ ۱ مثال:
ae و
1 >2 برقرار لست ليرجن 4 بىك ولراستزی_را بسه ازلیهر عدد مثبت
۷ و به ازای [22]1۷ داريم 2+1<1/4 .
2-1
ب) دنبالة . .2« soy} است » زیر به ازای 1<1 داریم:
a 0
2
حال اگر 2<1 آنسگاه با توجه به نامساوی
تم >1 لثم
صفحه 18:
وف هه یی هریم
Bugs aie te ane
9 3+1
ملس og a امنا
1
ب) دنبالة أنزولى و کراندار است . در واقع به ازای هر عدد طبیعی «
داریم و
2+1
نامساوى وسط حاكى از نزولى بودن دنباله و نامساوى كنارى حاكى از
كراندار بودن آن هستند.
صفحه 19:
۵ متا
از مثال ۰۷ ۱۰۱ می دانیم که دنباله - Alea} عمومی
a, =D"
واگراست: از طرف دیگر به ازای هر ظ دازیم:
1 0۳ 2 امه
A Casi slat alias 015) 5
صفحه 20:
تر
دنباله هرا کوشی می نامیم اگر به ازای هر طل3 كلبيعى
موه هاش اش ایح وه خی نب مج شود
>إمة - معا
تال :
1
alls [2 آکوشی است .
(۷< ۶ را در نظر می گیریم . به آزای هر دو عدد طبیعی « , 2 داريم
1
حك وس حمر , اه
ale
m ni
صفحه 21:
1
و از این رو با انتخاب 1+ = و با استفاده از نامساوی طرف چپ داریم
Ia
oe
ae YN YY
رشتين ABST iG 5A Sey Sas wl اك لعفا يك دی
گر انیت
Bit, See AG Se, see ede Ca alah
صفحه 22:
ANY. ال
ا
القع دنباله سا 2-1 کوشی است »زیر همگراست.
)حون يه ازاى :+821 دشاله 1 ۴ هیگراست . پس کوشی ات
ب) دنباله 7 لَى كران ولذا واكراست و بنابراين كوشى نیست .
صفحه 23:
CBS Van A
فرض کنید دنباله های ۰ (۹8۰ ۰ (ماترتیب به ۵ , ظ همگرا باشند و » عددی
دلخواه باشد . در این صورت
الف) دنباله :۲ * مقابه +2 همگراست یعنی
linfa, +b,) =lima, +limb,
ب) دنباله ,م8 به طله همگراست » یعنی:
linfa,b,) =lima, limb,
به ويزه
limca, =clima,,
صفحه 24:
۰» طو به ازای هر si
یعنی
۶ ۱ دمتال :
cs [foo fal oti 70
ل ل
aoe Bh “limb,
1 :
iin 1+ 3 call محاسبه کنید.
اد
جل:
ل"
فرض كنيد
1
و ملاچون
limb, =Q. lima, =1
lin 14+ | =linfa, +b,) =lima, + limb, =1+0=1
صفحه 25:
حدهای صورت و مخرج را جداگانه محاسبه می کنیم.
limt+ lim 210-1
2
بنابراین
صفحه 26:
۶ قضیه ساندویجی
گر دنيالة. ٠ جر در به هدام هی گرا زاشند ,و دنله جون
لح به ازای هر در »هط ند آنگاه نیز cl Bae a
اثبات:
E>
“را در نظر بكيريد. نا به تعریف همگرایی ی لبود دارد كه ۲
هک 6 ر دية > 6 - 5 يط خط
بنابراین اگر ۳ آلگاه
-e<a,- a<b,- a<c,-a<e
cel Sama Pat بنابراين
صفحه 27:
صفحه 28:
RSA (er ۰ اج لت
es
(,ع) را به صورت هلابند
احم Ae جطلةك يه
تعریف می کنیم . روشن است که به ازای هر ۰
ی و
nn- D2
0
+ يج +1ك 12+ يه) ص
بنابراين به ازاى 22 قاریم
صفحه 29:
له وه 3
۱ ی اران
lime/n =1+ lima, =1+0=1
۸ قطیید :
فرض کنید تابع 70207167 وى[ پیوسته و Buds اى از
(عضای تاش كه es فمكراسك. در اين شور له (,666
به(1)8 همكراست.
صفحه 30:
la Ven
الق تب کال روم بل وه ات اراس داریا
ب) می دانیم که تابع (10(<1۳)1+2 روی 1-< 5 پیوسته است .
همچنین می دائیم g cA BA) gl Mim 1S داريم:
limin@+ ¥/n) =Inl1+ lims/n) =Ind+) =In2
صفحه 31:
شرکنپذیری عمل جمع روی مجموعه اعداد حقیقی (مختلط) موجب
می شود که مجموع هر تعداد متناهی بت :يقن إقداد
معنى دار باشد و به روش یکتایی به صورت م3 ...+ بقكارة
داده شود. با وجود اينء مجموع بينهايت عدد داراى معناى روشنى
نيست. در اين قسمت مفهوم مجموع بينهايت عدد را با معرفى سرى
ارائه مى دهيم.
صفحه 32:
رف
به دنباله 4« .0 دنباله جدید ابا تعریف
S, =a,,S, =a, +a),...,S, =a tat...ta,
aa,
ار eae ای ای ی ی بای با 2
تشان مین دهیم و می خوانيم « دنیگمای :۰۳۰4 را خطه ممومی
MBSE yO alla ln a vee GV alte (hse ری و۱ هرا موم
RY 0
مجموعهاى جزئى سرى. © هع ناميم. توجه كنيد كه اكر تعريف كنيم
0 آنگاه
a, =S,- So n=12,...
صفحه 33:
da
یم لوا مقاريم
فرض كنيد
ae
a Be
آاتوجه کنید که برای محاسبه
1
1 1-
an =G + at. ad Ayn =
S =2, =G)'=5
= 2 کل الب
S, =a,+a, - + =1,1.3
S, =a+a,+
از# مول تصاعد هندسی استفاده کرده آیم.
صفحه 34:
۴ ۱.۲ تعریف:
fe بكرا همسگرا می نامیم اگر دنباله مجموعهای جزئی آن
]ناد ايخ ی اواکترا هی تامیم 8 51
|S oe باشد.درغیر اين صورت سری را واگرا می نامیم. اگر . یعتی
دنباله مجموعهای جزئی سری ۰ ۰ "52۸۴ همگرا باشد » 5 را مجموع
سری می امیم و می نویسیسم.
صفحه 35:
۵ هشال :
الف) دنباله مجموعهاى جزئى سری Ae رام
ذر مثال 35 . ( ديديم كه
1 تج
صفحه 36:
رط کر دای هک
eye 2همگراست اگر و تنها اگر به اای هر 5 طبیعی
یافت شود که به ازای هر pst a DEN PPD
ee ee
این شرط را شرط کوشی برای همگرایی سری یی نامیم .
یکی از نتایج بسیار مهم شرط کوشی را که نوعی آزمون واگرایی است
در زیر می آوریم.
صفحه 37:
BY, ره
SS) So gh lima, OST ash Se 9۰ یرس اگر
ima, #0
Se ee acter ae واس
a ess Go Se WS aS ap gl فوق نادرست است .آبدین معیتی که
lima, =0 5
Ope cell Shi م#بللشرط وه نود مارد
لامتذکر می شویتم که نتیجتهو نکته فوق حاکتی از آن اند که برای
بيدا كردن سريهاى همكرا بايد در ميان سريهايى بكرديم كه حد
Geel ks Ul eg ae aL
صفحه 38:
۸ تال :
eal
cl بو T9592 الف)می دانیم که سسری
تا
روشتتن آست که ee.
=: as 4 Sn
Timm? = 40 ب) سری .3 یگ واگراست » زیرا
بو اي رواک راست از ۰ -#دنلود ندارد.
1
ت) بنابر مشال ۱۰۳۰۵ (پ) سری . تشر
بنابراين در شرط كوشى صدق مى كند.
صفحه 39:
ت) كد كال 6 ١ ران شري "١ تمص كرفت وطابرائن در
شرط كوشى يلاق مى انها
در زير دسته اى از سريها را كه كاربردهاى فراوان دارند معرفى مى كنيم.
ss رت
Sa
وی یقرت عدن وود ات اسن مت وم 3
رايك سرى هندسى با قدر نسبت 8 مى ناميم. جون به ازاى هر ۰۸
با اد ار ار با امه ی
هندسی به ازای هر ۵ با شرط ۰ 1< #أكراست .
صفحه 40:
با استفاده از عمسلهای جمع » ضرب . تفریق » تقسیم و ... اعداد حقیقی
می توان از سریسهای داده شده » سریسهای جدیدی به دست آورد . در اين
قسمت همگرایی یا واگرایی برخی از این سریهای جدید را مورد بحث و
بررسى قرار مى دهيم.
صفحه 41:
ار ۱:۲ تعریف ؛
a ncn ری مه وی باه
Sibu SPs Sip Be hd.) الف) سری
Cc
ae. ودر هر ABC eI ata)
صفحه 42:
۲ قضیه :
Sa 1 1 و گرا و » عددی دلخواه باشد .
آنگاه سریهای (,9 + ,@+ ; هر هد داكت
بط تک + بت کر (ررط + به) کر
20 n=O n=O
د
n=O 0
صفحه 43:
Se ee : مثال ١
ose BEE SES le ps elle
Banas 0 لات
na و 2 n+) انا
ار
11 es
الال ارين + ذا
Dy eee eat oe ce
تچ و
صفحه 44:
Bis Vet AG
ختیاله مق جمله های ان واه Ke, mm teil ts
اعداد تابخ كسيد در نظردمى كبري zi
الف ) اگر oe (واگرا باشد آنگاه ۰۱ یگ sie pas cud OSL)
تعداد متناهى جمله از اول سرى در همك رايى (واكرايى) آن تاثيرى ندارد.
ب) سرى )230 رابه صورت زير تعريف مى كنيم:
b, n=012...k
Arce N=k+1k+2..
صفحه 45:
در این صورت .
(sigan (واگراست ) اک و تنه اكر Sas aR
باشد . یعنی اضافه کردن تعداد متناهی جمله به اول سری همگرایی آن را تفییر نمی
دهد.
we (۳ :
x 2 5 سر
Saat es eee a, se ne a
Neal Saw
Tet 1 ا
٠ 2 2 هک 2
Ce So oabe exe
صفحه 46:
|
۱ ۱۰۵ همگرایی مطلق . همگرایی مشروط
در این قسمت سری های با جمله های نامتفی و سریهای متناوب را که جمله های آنها
به طور متوالی مثبت و منفی هستند » معرفی می کنیم . سریهای با جمله های نامنفی
نت نف RC Gh Oy ry Ue, Pegs
Fase Vad a4
5 aes
الست مسي لسري تاوت مق ٠. هرا كد كن إن شام 2
ا
صفحه 47:
NON
الف) سری سری متناوب است . در اینجا به ازای هر ۰ ae
این سری واگراست .
رب
م س4 2 ١ تكسارت اننت pha las ease nie ی
این منظور فرض می کنیم که . مجموع جزئی ام سری باشد ثابت می شود که
6, ee
صفحه 48:
۴ قتعریف :
و
موم
vases ۵
Mig foe less do Slee Gach el ou
ab
اثبات:
S, =a,+a,+..+a, ِ
قرار می دهیم:
esa Rss eal eae ee Oa oe has ور
سرى متقرفت.
صفحه 49:
۶ ممنثال :
الف) فرض كنيد
1 en
اه
0 فرد 2
& aes ay
(oes OE etl ee و
سری عبارت اند از
S =a, =0 S, =a, +a, =0+1=1
S, =0+1+0=1 5 =0+1+0+1=2
به راحتی می :وان دید که
ار
ولذا 181 بى كران و بتابراين on ie
صفحه 50:
ب) (+2M+3) بت سری با جمله های مثبت است . دارم
= 1 ل ۱ Sed oar
6 ee ee, مت د
7 2 23 2 1+2 1+3 3 n+3
1
مشاهده می کنیم که به ازای هر .« 5 ولذا سری مذکور همگراست .
۷
or au tee همگرای مطلق می نامیم اگر سری ae or
ار شد Bos Sea Shea م clea
صفحه 51:
: منال ٩
الف) در متال ۵۰۲ ۱۰:دیديم که تر
مان ۱۳۵ دیديي که شزرو
x6 or
. سری یگ همگرای مشروط است
ned
gle ag Fay است . زیرا بنابر مثال ۰۵ ۱۰۳ (چ)
eae e
Sole n(n- 1)
صفحه 52:
اکن عند قصية برای ین همگزای با واگرای ail ly داده ادج این قضیه ها
عبارت اند از :
ima lima, 40 3
الف) اگر و تاه کاب :22
وراه
ب شرط عوشي ورا ام راي رف 02
ب) أكر دنباله مجموعهای جزفی سری با جمله STAMPS (piel ele
سری همگراست (قضیه ۰۵ ۰۵ 0
0087 06 “متكراست (قضيد ٠ tet sani sce sl Gos
در اين قسمت ابزارهایی برای تعیین همگرایی سریهای ارائه می دهیم که متکی بر
له ها موی سریها هنن
صفحه 53:
EEN ۱ قضیه (آزمون مقایسه)
b, »
سریهای با جمله های نا منفی 2m "بر نظربگیریدو فرض کنید به ازلى هر
a, <b,
an
. “عراست ٠ يهمكرا باشد. آنكاه gt al
cca MP ST ب) اكر 38 نصواكرا باشد ء
صفحه 54:
۲ سمنال:
5 1
ا ا و
حل:
به ازای 20 وداريم: 1 ۳ a
۱۱۱, -<
map lo p<0
و لذا بتابر Sal Shy og pV 0 Vee
coy P= Lace at قورون به دسا مکی آید که واگ راننت -
حال فرض مى كنيم 8>1<٠ . در این صورت داریسم :
Pineal
از اين
وازاين رو
n=12.... دم
mn on
3 4 7 1
. #يزيظكراست dalle geil ple ee ed SEX جون
صفحه 55:
۴ قضیه (صورت حدی آزمون مقایسه)
فرض کنید در مورد سریهای با جمله های نافنفی ۰ ۰ 2 دافلهماشيم:
kim? = Boe b, #0 القع
در این صورت اگر
الف) ۰ > >لگاه سریهای ۰ ۵۰ 2 ۰ (شیک نوع هستند.
ب) 20 پا 2 آنگاه نوع یک سری تعیین کننده نوع سری دیگر نیست.
صفحه 56:
قم اتفال :
لل
الف) سری cul SE ya@-D . در واقع داريم:
2 =
۱17۳۱ ۰۳ ۰۳
0
n
1 1
Day Sed ish و
1 1
Pea سمكراست ؛ زيراً eae ashes
صفحه 57:
OREN: ۱ قضیه (آزمون نسبت يا آزمون دالامبر)
يي
فرض كنيد 0< #80 ازاى هر me a gm
الف) 1> و انعامعة ب2 گر
ب) 1< 8ه آنگاه cual Sly
CEG laa anda einem nae Tis
صفحه 58:
Sear
Be See ۸
الف) به ازای چه مقادیری از «. سری . ور بهمگراست .
tegen Cll Gl lps ae eve lace Ca روفن ان
صورت زير در می آید.
aia و
لذا فرض می کنیم . 0 به جای سری داده شده . سری ah
نظر می گیریم. داریم:
se در
بنابراین سری اور يه ازاى هر همكراست . و لذا سرى mo nl
به ازای هر < همگرای مطلق است .
صفحه 59:
۳ قضیه (آزمون انتگرال )
3 f:[0) > R Sa, ee
. لت ی 2 با شرایط زیر را در نظر بگیرید
الف) ؟ روی پیوسته و نامنفی است .
[L~)
ب) به ازاى هر
£(n) = >
(ye با روی .و
limf (x) =0 te)
لأدراين صورت انتكرال ناسره همگراست اگر و تنها اگر سری
ممع ل 7
همكرا
Sa,
صفحه 60:
۴ مثال :
1 neal;
او - 0 الدافنة < at Se Tap LP) ass p <0 له إزاى
1
1
Gs
je 9 و ری ی
f £@)dx=lim 5, dx=lim fx Pdx
Wane
—(pet-1) ادم 1
=lim| + P Slip earns
= 21م ار | O<p<1
ce
ازای 9<1 همگرا و به ازاى 2 توافرامت . در نتيجه 3 2 NS ole
. ب5]ء12< همک راو به ازای واکلاکت یرس
صفحه 61:
دنباله توابع
=a, ()و , (0 (x) =a, (x- O”,..,£,%) =a,x- ,£-
زا که در ان 201 lsat و 6 عددئ تابث Cual هدر نظر می گيريم:
را یا یک سری توان و دنباله تکاله ضرایب 1
ae
صفحه 62:
لأتوجه كنيد كه سرى توان ۰ 2۳ 806 الى هر عدد 2 ابه يى
سری عددی ۰ ٩۳ ۰۳۳ یدیل می شود.
لنوجه تعیین مقادیری از ۶ که به ازای آن همگ راست حائر اهمیت است .
PSV
x
سری میک سری توان است .در این سری 2-0 0 .و
1م
1
اين سرى به ازای 20 ر 1 ۴
es 1+0 3 اموا sn 1 ا 1 So
اليديل مى شوم
, 5-2 به ترتيب به سريهاى عددى
صفحه 63:
fx] <Js1 آنگاه سری ae همگراست و داریم:
Seas. 1
0 1-x
لذا سری مذکور روی بازه (-۰۱ ۱) یک تابع تعریف می کند. این تابع عبارت
eee LD se رو
1-x
()1 را مجموع سرئتولن ٠ ” میناميمو مینویسيم
1 ر تا ومع
صفحه 64:
0
فرض كنيد سری توان ۰ 9۷*۲ يثهازاى 0* كز و به ازای X=S
واگرا باشد + دنباله این ضورت
الف) شري بذ ارایاهر دبا فرط > لشلگرای مطلق است ۱
كا لسرن اران قر با کر SAS Ae ار
صفحه 65:
ار
به ازای هر سری توان “م ها یکی از موارد زیسر درست است :
الف) این سری فقط به ازای 1620 همگراست .
ب) اين سرى به ازای هر Gilles IER است .
ب) عدد مثبت ۲ وجود دارد که به ازای هر cel Glee PEELED
وه رای هل كارا شت رط BLT راست .
امتذکرمی شویم که رفتاراسری در نقاطا الايد ج باگانه بررنس ig SA
با توجه به این قضیه تعریف زیر را می آوریم:
صفحه 66:
te خر وی
عدد ۶ در قسمت (پ) قضیه فوق را شاع همكرايى سرى ۵ 2
ان
كر ۳ 2 فقط به ازای 2-0 همگرا باشد ۰ شعاع همگرایی آن را 0 تعریف
PS ist
0 ry 1 0 با
اگر " 0ك به ازای تمام ها همگرا باشد » شعاع همگرابی آن را تعریف می
کم
me “ig مه ۲ >یا
باشد آنگاه ۳ eee pee ae توح
مجموعه همگرایی این سری توان به صورت یکی از بازه های, (-, 7-],[1 , 1
cole], (r, 0); ror
صفحه 67:
2,20) r=00
واگر آنگاه مجموعه همگرایی سری برابر است با بازه
در ۲20 مجموعه همگرایی عبارت است از [1۰ که بازه ای به طسول صفر
ات تساه ی کی کوش کورو مت وه هگ اتف یار مایت
این بازه را بازه همگرایی سری می نامیم.
أتوجه :
آزمون نسبت براى به دست آوردن شعاع همكرايى روش بسيار نيرومند است
صفحه 68:
ری n=)
كا =i اک
rae رت
آنگاه
00= .2 0
20 2 مه 1 ۲
2
2
Goal nts aals شري توان al Sa أنكاه : شماع
صفحه 69:
2 : سمنال ۱
x
Ry re ae en enero شعاع و بار
حل: ۳
“Ten oe
cp
2 =m! =i اک ا Gree مس یز 13
ددحم ۳ )| عت ها دجم 1+ )2+12
لص ع1
مدرد ات oe
ور هه شمارا ری ۱۳ استد Ly
3
سری به ازای 2-1 , 6-1 و به ترتیب عبارت است از a ieee
Sg
Sie
صفحه 70:
آزمون مقایسه نشان می دهد که اين سریها همگرا هستند . یعنی بازه همگرایی سری توان
داده شده [-۱, ۱] است . این بدان معناست که سری توان داده شده روی بازه[-۱ , ۱] یک
تابع تعریف می کند یعنی به ازای هر Be
چون (0] وجود دارد که
fore e Bs on
هه
صفحه 71:
| ۱۰۸ پیوستگی » مشتق و انتگرال سری توان
به طوری که در قسمت قبل دیدیم هر سری توان روی بازه همگرایی خود یک تابع
معرفی می کند . به عبارت دقیقتر. اگر1 بازه همگرایی سری توان
و و
ea aes هر
برابر با (100 انك امه بل
tol
عددی چون (01؟ وجود دارد که مجموع سری
۶۵-۶ اه tel
oh
هدف این قسمت مطالعه ویژگیهای تابع (108 با توجه به ویژگیهای دنباله توابع
no رها
«بسیار ساده»
صفحه 72:
۲ ققضیه : 8
اگر؟ شعاع همگرایی سری اد . آنگاه تابع
مد ره ومع
cs
روی بازه 7 , 6 پیوسته است . به عبارت دیگر به ازای هر ۰ EGLED
Lif Go که زود =£00 = 5a,
صفحه 73:
۴ متا
ox
Be اسب ار ee eee aw الق
۶ Ve در ]- 10
روی بازه (-۰۱) پیوسته است .
ات
ب) بازه همگرایی سری - و قصرابر است با BiG?)
تابع روی 8 پیوسته است .
صفحه 74:
۳ SN:
as 1 3
اگر ء شعاع همگرایی سری توان "ملد . آگه به زای هر pee
داریم:
f(x) {Sax} =S lax") - مد
به علاوه شعاع همگرایی سری توان طرف راست این برابری مساوی است با 7.
صفحه 75:
۶ نتیجه:
اگر + شعاع همگرایی سری توان رح بر (:7! لاعددى طبيعى باش »
آنگاه مشتق ام of eb هر نقطه (1,1 -) کوترابطه زیر صدق می کند
£O) =S nta- D...- k+Da,x"*
-
به علاوه شماع ممكرانى تبرئ, توان طرف رست برابر انيت با ۶
صفحه 76:
۷ ما
فى دانیم که xt? x84... - Lex كك
Tex
1 1
بنابراین به ازای هر-۱< 1> 26 داریم ws 7 > n(- x"?
= nn- DE Dx”?
4+ ne
ae FF Sala Dea 0
1 _€n(n- )@- 2M- 3) Hae
Gx a 3 Co
و( عط صا eee
صفحه 77:
۹ قضیه:
که ۶ - و۶
اگر شعاع همگرایی سری توان Benth i saa Son آنگاه :
دوع ون ی
Sa, [x “Bl? ) مک
به ویژه اگر 0۵ inet ee
aa دعدم ل
موه هه هک زاین درا ثوان ط رف جت ماوق ابت نا ۶
بویمان دیگر از ری توا در بازه همکراش ام وان اجملداية حمل التكرال ترفك
ات وال اسر توان وا جه دست آورد:
صفحه 78:
NGS. مال
انیم که =
oe 1*1 وه
و لذا بنابر قضیه فوق داریم
Ind+t) = 0 1? fxtax Sa ae و ne
برای مثال داریم
و و و سس اه
صفحه 79:
١ 1 سرى دو جفله (el
مق انم هدارا هر ده سم وت ۸
یرب ع 8 BO + یروط بل "ودب
7 1
سوال اين است كه اكر به جاى2 در طرف جب عدد غير صحيح مثبتى قرار
دهيم در طرف راست جه تغييراتى بايد اعمال كنيم ؟ براى اين منظور نشان مى
دهيمكه اكر « عددی حقیقی و مثبت باشد. آنگاه سری توان
us m(n- })...€@- n+) مب
nat nl
1( به تابمی چون )١١1-( که به سری دو جمله ای موسوم است ۰ روی
همگراست یعنی:
6 +9 مب
feos eS ee a
a
صفحه 80:
7م 4 مان ١
سرى دو جمله اى معرف تابع 2( +1)- (#4#دست مى أوريم.
حل: 1
در اینجا 2 2۳ ولذا
> 1
1 3
f(x) =(+x)? =1+ Y
5
ed ی یه دی شب
ot 3
حال اكر در اين برابرى SQ err NB
By 3 ae 3x5 aa
| اح لامع يمد 2 هت
2/5 2 02( 2 ANS
3
را که به eee اي
1
x
Nie
Nie
NI
Nie
1+
صفحه 81:
۴ متا ؛
با استفادهدستور دو حمله ای معرف سری نوا نایم ee SIX مى
آوریم.
ها
sin! x= eee
4 1
geile
اکنون تابع زیر علامت انتگرال .یعنی شخ وله صورت سری توان
می نویسیم
a
=(l- x) 2 =1+ م ae
| 1
1
v1- x
صفحه 82:
این برابری پس از ساده کردن طرف دوم به برابری زیر تبدیل می شود .
L @1x3x5x...x@n- Dn
Ay Ome, 1
Vie ee Saeco eS
2
2 5 ۱ ف اين برا fel
ا
na 2x4x...x(2n)
a, Seber Seon ye از دو طرف اين برابرى انتكرال
are ee ee
al
1x3x5x..<(2n- 1) Ee 35 <
حال با قرار دادن داریم: 2( $a 2x4x...<(2n)2n+1)
صفحه 83:
در قسمت قبل دیدیم که هر سری oly در بازه بازی معرف یک تابع
Cr بار مشتسق پذیر است . همچنین دیدیم که به تابع ol gs
تؤان تیک ری توان »تک هر باره ۱ هگ رات »نیت داك درا Ga
دهن مك ا حي م كنم له هر نايع ماف BRU |, كيك حك اخ
یک سری توان نسبت بدهیم.
صفحه 84:
ره
a)" ,در
اكر سرى توان #تهرف تابع ()5 در فاصله (2+1 , 2-7) باشد و
fo
ل ار
_ ۶۵
n=0,1,2,...
n!
۰۰۲ قضیه (تیلور)
فرض كنيد مشتق های مرتبه اول » دوم » ..۰ (0+1ام تابعگ روی بازه باز 1 پیوسته
PS eye sob Sees x) neg 12 باشند. اگر لكان
۳ + oo 6 a (x- a)P+ 1۳10 (x- ay
nt (n+D!
صفحه 85:
با توجه به اين قضيه تعریف زير را می آوریم:
aay یز
عبارت طرف راست برابری موجود در قضیه ۱۰۹۰۲ را بسط تیلسور !در
نقط هه می نامیم : چند جمله ای
تم سم مق ...ره عم مق رمت ور
را چند جمله ای مرتبه «ام تيلور ؛ و عبارت
ae
+D!
f(x)- p, x) =R, (x) = 6 ۳
nn)
راباقکتی مانده مرتبه هام تبلور ۶ در # می نامیم: مورت لاكرانوى يا صورت
مشتقدى باقى مائدة نيز ناميدة ملى شود
صفحه 86:
درف
اگر تمام مشتقهای تابع ۶در نقطه 2 5 وجود eG آنگاه سری تسوان
F(a =
2
nO)
(x- a)"
را سری تیلور ؟ در نقطه 2۵ ۶ می نامیم. سری تیلور ] در نقطه 8-0 را سسری مک
لورن ۶ می نامیم.
EG) Seine) £0) 2 aly oy Sac VAT Je
را پیدا و مشاهده کردیم که این سریها در هر نقطه هنود این توابع همگرا
ont
5 يعنى: ٠ اهستند
oe Oe a
لأتوجه :مثال زير نشان مى دهد كه اين حكم در مورد تمام سريهاى تيلور درست
صفحه 87:
ال
سری مک لورن تابع
رابه دست می آوريم.
حل:
ne
به ازای گذاریم:
a
۴
هد
mF cy 4.
x
ie
ی
0 x0
1
ج-- 1
x
£ (x) وج ]مهد
ae
خیرات © لك چند جما ده ای از درجه 32 است
صفحه 88:
:با استفاکه ار دس ور هوییتال دار یم لح هر به ارای
2
0= 0 روز د للك ررك ۶10
ae
مد ند ۶0
۵ب
و به طور کلی با توجه به
lim? — ein
x40 XP ta 1
۳ ۲ ود
۶00 -0
ee OE ee eS
3 لم
0۳-۶0۵۰ سر
nO مه
صفحه 89:
١ 1 كاربردهاى بسط تيلور و سرى تيلور 2١ |
در این قسمت چند کاربرد ساده از بسط و سری تیلور را بیان می کنیم. اين کاربردها
عبارت اند از :
رابطه قضیه تیلور با قضيه ميانكين ٠ تعيين نوع نقاط بحرانی توابع «همچنین تقریب
برخی اعداد و محاسبه حد برخی توابع.
صفحه 90:
¥ تال
دج یر
ی Bos ene),
0
سرى مك لورن تابع (12)3+1 عبارتست از
Ind+x) =x- -1<x <1
x- Ind+x) =x[4+%-...] -1<x <1
as
و اك جر
f@) = -(5- چون تابع امد
زه ( ته است:
روی بازه (-1, 11 پیوسته داریم = limf(x) =f
x) _ جبصا -عد
a
آزاین
و ازاین رو li
x40
صفحه 91:
هدفهای کلی
رنه دکارت ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی در سال ۱۶۳۷با انتشار کتاب
060۳066 مبانیهندسه تحلیلیا معرفیکرد. هدفووازلینکار
حل مسائل هندسی با استفاده از روش های ج-بری بود وبی تردید
نوآوری دکارت گام بلندی در تغییر شیوه نگرش به موجودات ریاضی +
تجدید Sho هندسه. وبه وجود آمدن هندسه های جدید بود.
بااین نو آوری نقطه جای خود را به دوتانی سه تایی یاچندتایی مرتبٌ
از اعداد داد و بر عکس . مفهوم فاصله بين دو نقطه و حاسبات هندسی
ناشی از آن با دقت بسیاری بیان شد.
صفحه 92:
خط و صفحه و... با زیر مجموعه های خاصی از مجموعه های شناخته شده
متناطر و به یک معنا با آنهایکی شدندو...
هدف های کلی از ارائه این فصل عبارت اند از:
۱ آشنا کردن دانشجویان با این قسمت از ریاضیات.
۲ استفاده از روش های جبری برای برخی از مسائل هندسی.
۴ آماده کردن دانشجویان برای دروس ریاضی آینده از جمله ریاضی عمومی ۲
| هدفهای رفتاری |
دانشجو پس از مطالعه اين فصل بایدبتواند
۱ تعریف بردار و مفاهیم وابسته به آن در صفحه و فضا را بداند.
۲ اعمال روی بردارها را بداند وآنها را به کار ببرد.
alae 9 slaw ou clo yo با تعاس دشكافيان محصات راسكره و
چچپگرد را بشناسد ودر مواقع لزوم به کار ببرد.
صفحه 93:
&
04
. فاصله دو نقطه » کره و معادله کره را بداند و بنویسد.
حاصلضرب داخلی دو بردار و تمام مفاهیم وابسته به آن را بداندو به کار ببرد.
معادله های دکارتی و پارامتری خطها را بداند وضع نسبی دو خط را بشناسد.
حاصلضرب خارجی و تمام ویژگی های آن رادرموارد مختلف از جمله محاسبه
مساحت مقلث» تشکیل کنج توسط سه بردار ؛ فاصله خطهای متنافر و ..: به کار
ببرد.
3
زاوية بين دو خط ويك خط ويك صفحه را محاسبه کند.
۰.شرط متنافر بودن دو خط . شرط واقع نشدن سه خط بردار یک صفحه را
بداند و از آنها استفاده کند.
صفحه 94:
۲ تععریف
فاصله دو نقطه 4 و 8 به ترتيب با مختصات OY) 9 @,b) را با نماد هم
نشان مى دهم و به صورت
(x- a)? +(y- b)? ,= هم
تعریف می کنیم.
ای اهم طول بردار ۸ 8 باشد. داریم
=(x- a)?+(y- b? هم
صفحه 95:
تال
اگر (0 ,۰1305 (3 ,۸)2 آنگاه انز رن و
بردار های
آن 0 مبدا مختضات است, عبارت است از:
2 3+5 9۳ 6 +2۳ -5/- اه
هنماد +G- 0? =3V2 ?)5 -@/= امه
loa 2 0۳+ 6-0 22+ - 13
lox =/6- 07 +007 =5
صفحه 96:
۴ . تعریف
cD cD Al
ار و راهمسنگ می گوئیم ومی poise. gies
جهت آنها یکی باشد
چها ربردار هم سنگ
صفحه 97:
۷ تعریف (جمع دو بردار )
1 0 ,68 0
منظور از مجموع دو برد برداری چون لست به طوری که
ازی | است کد0۵ 08۰ اضلاع مجا
قطر متوازی الاضلاعی ضلاع مجاور آن هستند.
oc
oc
مجدوع دو OB, OA, رابا
08 006-0۸
نشان مى دهيم .
pe ca
صفحه 98:
WPA هه
در ارم رای مر
08-050۸ +0۸
lee Gene a ies (all رن
مجموع دو بردار مستقل از ترتیب آنها ست.
oa ‘OA+ OB)+OC=OA+ (OB+ O
ی عجن رای ش رکذت eee
است . بنابراين مجموع سه بردار مستقل از يرانتزكذارى است و لذا مجموع سه
08۲0804 زنل
بردار مذکور را ن می دهیم.
صفحه 99:
2 00
00-04 +04 , يعنى بردار وجود دارد که با هر برداری جمع
2
شود . حاصل خود آن بردار مى شود.
00 :
8 را بردار صفر می نامیم و با spate coo
ت) بردار . (1توجودذاردكه
OA+OD=0
۳۹ : 0) -
را قریته ی نامیم وبا نشان می دهیم.
صفحه 100:
۹ تعریف (ضرب عدد در بردار)
OB (0): nee OA 0
به آزای عدد وبردار منظور از حاصلضرب در برداری چون
است به ظوری اینت که
6H = lao) یر ۰0۵ fot وى امول
alice: برایر اندازه :
0۸ 68 ادن 5
ب هم جهت اند اگر و در خلاف جهت هم هستند اگر
ره ۵۵ 0۸ 3
حاصلضرب در رابا نشان می دهیم. به اين ترتیب داریم
OB=a0A
صفحه 101:
۱ قضیه (ویژگی های ضرب عدد در بردار)
bust ne ane a
10۸-۸
(all
eee, a(OA+ OB) =a OA+ a QB ی ی و در گنه عم
برداری پخش پذیر است.
(a+p)OA =a OA+ BOA,
(ap) OA =a(p 9۸ 1
صفحه 102:
اثبات
الف) بنا به تعریف روشن است.
تن a>0
ب) فرض می کنیم . شکل زیر درستی رابطه
08 » جذ0 ه- (018 جه 0)»
را نشان مى دهد. در اين شكل مثلث هاى 00 و 00 رتشابه اند و
صفحه 103:
۲ ریت
QA
هر بردار به طول واحد را یک بردار بکه می نامیم . خطی که بردار جزئی
از آن است خط حامل این بروار تامیده مق شود
۵
0 1
1
بردارهاى يكه متعارقى1 J
صفحه 104:
ar VANE
طولفة هاى افعى وقائم رردارا os Come Yes iy shel
, OA وه me aie
و بردارهاى 3< و [لآ را به ترتيب تصوير های افقی وقائم بردار می نامیم.
۵ مثال
برد و 0۸-۵1 +22۵۳ و عدد *ا در نظر بگیرید.
می خواهیم مولفه های افقی و قائم بردارهای 0۴ +0۸۵ ,۰0۸ (019)) +0۸
را تعیین کنیم.
صفحه 105:
حل:
داریم 1
OA+ OB=(ait b) + (xi+ y) =(a+Wi+ (b+y)j
OA =a(ai+b) =alad + «(bp =(aai + (ab)
OAs (- (OB) =(ait b)- (xi+ yp =(a- wi+ (b- y)j
۶ تععریف (تفریق دو بردار)
۵۵0 08117 0۸
بردار راتثریق از می نامیم و آن رابه صورت
OA- OB
نشان می دهیم.
صفحه 106:
x
0۳8-0۸ 8
صفحه 107:
سه محور 02 , 01 ,0 را که در نقطه ه دو به دو بر هم عمودند. در نظرمی گیریم.
اين محورها نسبت به هم به نحوه های مختلفی قرار می گیرند.
در شکل زیر روش قرار گرفتن آنها را مشاهده می کنیم.
y 1 x
2 2
be 0 0 1 0
x x
این روشهای قرار گرقتن را اصلاً می توان به دو دسته افراز کرد:
راستگرد و چبکرد
صفحه 108:
۱ ۲ تعریقب
سه تایی مرتب(0,03,02) را یک دستگاه راستگرد می نامیم اگر ناظری که در
نقطه 0 ایستاده است و سرش در جهت. 2 قرار دارد و به « نگاه می کند ۶ را
طرف eel, مستكامى رکه رگید تاشن میگ دش سم
2
2
Fae 3
دستگاه د
وگ ارت
ay
4
صفحه 109:
از اين به بعد با دستگاههای راستگرد سرو کار خواهیم داشت.
* دستگاه راستگرد را با 03632 یا به ختصار 26972 نشان خواهیم داد و آن رادستگاه
2 خولهيم خولند
ie SL TA eae Lye Sy MS ete ee
مرتب (0,8,6) از اعداد حقيقى نظير مى شود. 2 ,8 , © را به ترتيب -« مختصء
- و مختص و +#مختص نقطة :4 مى ناميم.به ذليل آين تناظراست كه كاه نقطه
را باسه تاییمرتبد۳,6,) یبکیمیگبریم و میسویسیم (۸)8,,0 ۰ ونیز
كاه مى نويسيم (۸)8,,6 ۰ بدین معنی که نقطه 4 به ترتيب داراى- مختصء
-مختص و -2 مختص ۵ ,2 ,© است.
صفحه 110:
دستگاه مختصات XYZ
صفحه 111:
۲ تعریف
دستگاه 672 را یک دستگاه مختصات دکارتی برای فضا وعددهای 6 1a, b,
مختصات نقطه ۸ می نامیم .
۴ مثال
صفحه 2۲057 در فضا متناطر است با مجموعه نقاط
220 ر ۷65 ,65 ((2 ,۷ |
بنابراین ۰ معادله 0 < 2 را معادله صفحه 501 می نامیم. بدین معنی که هر نقطه
واقع بر صفحه 057 دارای مختصات Vox و 0 < 2 است.
به همین ترتیب 0 < 5 معادله صفحه 102 است. یعنی هر نقطه واقع بر صفحه
2 دارلیم ختصات0 < ۶ و و 2 لست و نیز 0 2 7 معادله صفحه 202 لست
صفحه 112:
۵ ۰۲ ۲ تعریف
صفحه های 60۲ , 02 , 20 را که معادله های آنها به ترتیب ,0 < 2 0 < 0۲7 -
است » صفحه مختصات می نامیم.
* توجه کنید که منظور از اصطلاح صفحه 0 < 2 . صفحه 201 است.
در شکل اسلاید بعدی صفحه های مختصات را نشان داده ایم.
صفحه 113:
صفحه های مختصات
صفحه 114:
1۸02, 2, 4)
ره به رصم
صفحه 115:
٩ تعریف
go B(x,y,z) , A(a,b,c) 5 نقطه در فضا باشند. فاصله آنها را با ba
شان می دهیم و تعریف می کنیم
(x- a)? +(y- b)?+(z- 2 ,= هما
نوجه کنید که بنا بر این تعریف داریم
Isa =(@- xP +b We F
؛ لذا فاصله 3 از ۸ مساوی است با فاصله ۸ از ۰8 یعنی
AB =|B4l
صفحه 116:
0 كله
به ازاى سه نقطه (۸۵)۵,۳,0 2 76+15 (دربو,»)0 رابطه زير برقرار است.
JAB =|AG+|CH
auth Lad jo Sls ABC SI cw أنكاه طول هر:ضلع آن از مجموع دو
ضلع دیگرش بیشتر نیست. و لذا نابرابری ** را نابرابری مثلث می نامیم.
۸ متا
فاصله نقطه های )1 A(L-1, , (3 ,2 ,301 برایراست با
(Q+1?+(@- 1? =/3+2 =V13 + ?1 -@/= لهم
صفحه 117:
Gs) eat (
کره ای به مرکز (0,,)) و شعاع . مجموعه نقاطی چون (260,7,2 در فضا
است به طوریکه jcx| =r
به عبارت دیگر مجموعه
S=|X = y,2)€ R|&- a + (y= bE + @ OF =1
pol at CNG ODO) sae |;
معادله
۵ مه اه مد
با
(x- a)’ +(y- b?+(z- 0? =P
را معادله کره می نامیم.
صفحه 118:
یکلا کرد وزیا SS ok cos ee vate ee Bl aint
(x- a +(y- bY +(z- cP =P
می گوئیم نقطه X(Ky,Z) 9 داخل کره واقع است اگر در نابرابری
2> 2ن (x- a)? +(y- b)?+(z-
صدق کند. به همین ترتیب X(K,Y,Z) در خارج كره است اكر
6 +(ج )۲- (+) 0 =r
مجموعه نقاط واقع در داخل (خارج) کره را داخل کره ( خارج کره) می نامیم.
صفحه 119:
Oe مان
الف) معادله کره ای به مرکز (۰,۰,۰) و شعاع ۲ عبارت است از
(x- 0? + (y- 07+ (z- OP =x + + 22 <4
داخل این کره . مجموعه نقاط (1,2,-26)2 است به طوری که
دشک Pio ,2 را تمایشن else
5
صفحه 120:
۱ قعریف (بردارهای یک متعازفی)
eeu 120۵۵ , ملمع ز , 000- ز
اندازه هر یک از این بردارها برابر ۱ می باشد.
این تردار ها بر دارهای بکه متعارف Pgh go tial
اگر بردارهای فا ۸ 00 oat als باشده و نقطه هانعهای الو رهاز درا
مختصات (۸)8,۲,0 باشده آنگاه
OA =ait bj+ ck
در نتيجه به هر نقطه فضا یک بردار فضایی به مبدا وبه هر بردار فضایی با
مبدا ۵ فقط یک نقطه در فضا می توان نسبت داد.
صفحه 121:
۳ حرف
الف) به ازای بردار فضایی
OA =ai+ bj+ ck
عددهای ۵ ,2 ,6 را به ترتيب -ف- , ل , ع[ مولفه های 0 می نامیم.
OB, OA
برابرند و می نویسیم ۰ OA=OB
ب) می گو نیم دو بردار فضایی
analy WE] alee ole wal, gest لت مدو برد
OA =ait bj+ ck
OB=xi+ yj+ zk
. 2 < 6 , ۷ < برابرند اگر واتنها اگر < 5 , ظ
۴ به عبارت دیگر دو بردار برابرند اگر قابل تشخیص نباشند.
وا 2 و بردار برایر: مه سر a
صفحه 122:
نا
0 1
فرض می eS
عددی حقیقی باشد.
الف) متظور از مجموع دو برد ۰ 0 برداری است چون . QE طوری که
۰ OB=xi+yj+zk , OA =ait bj+
دو بردار فضایی و 1 1
a
OC =(a+x)i+ (b+ y)j+(c+z)k
OC=OA+ 0B
در بزدار 04 بردارق ابت جو" هيه palo ijn
OD =(aa)i + (ab)j + Gow م
OD=a0A
صفحه 123:
١ مثال
ركله + 3 + 0۵ برع 22
به ازاى بردا “بودارهاى
ده , هه COA OB), GOB, به دست آوريد
عله + زه + 31ح عله + ز(1 +3) + ذل +2) - 618 OA+
«OA =2xOA =4i +6j+8k
OB=2xOB=2 +2} «
«(OA+ OB) =AOA+ OB) =6i+ 8j+ 8k
صفحه 124:
مان
OB=-i+j+k , OA=i+j+k 6
الف) معادل 0262203 ۵۴ حل كنيد.
i 2
(OA+ OX) + (- OA) =20B+ (- OA)
bs
OX =- 31+ j+k
صفحه 125:
ب) معادله 013-0 +۴0۸۵ راحل کنید .
حل:
بنابر قضیه فوق داریم xOA=- OB
xi+xj+xk=-i+j+k
ويا 1- > ۶ و 1 < 5 و از اینرو ۱--۱. در نتیجه معادله جواب ندارد.
ب) از معادله > ۵۳ 2۷ ۴۳ مقادیر «و ۷ را پیدا کنید.
sie
بنابر قضیه فوق باید داشته باشیم
صفحه 126:
507 تعريف
به ازاى دو نقطه (©,طبة)4 و (3,2 ,)8 اندازه برد(ظهه .را ب [قظك ا نان ميدهيم
أن را برابر با فاصله دو نقطه 8 و 8 تعريف مى كنيم. يعنى
|AB =|AB =J(x- a)? + (y- be +(@- 2
۵ منال
طول se ای است با
|AB =/2+ (57 +4 =/445+16=5
صفحه 127:
1 © تغريت فا
منظور از حاصلضرب داخلى دو بردار OA =ait bjtck
OB=xi+ yj+zk
Cul ax +by+ezsxe . این عدد رآ نشان می دهیم » یعنی
OA.OB=ax+ by+cz
توجه کنید که اگر 0 < 2 < OF OB aa ts, ic به بردارهایی در
صفحه 501 تبدیل می شوند و حاصلضرب داخلی آنها از فرمول
ax+ by=OA.OB
هت می آید:
صفحه 128:
ا لاصتال
الف) حاصلضرب داخلى بردارهاى
راپیدا کنید.
حل:
داریم
OB=3i+2j+4k , OA =4i+3j- 2k
OA.OB=12+6- 8=1€
ب) طول بردار 2 -[3 + 4 0۵ مساوی است با
29 2+ 3 +222 0۵:0۵ 2 0۸[
ب) به ازای بردارهای (لف) و بردار >3 + [2 -1< 6 دداريم
OA+OC=5i+ j+k
ولذا
6۲ 6۸+ 00 215+ 2+ 4-1
صفحه 129:
۵ ۴ ۲ قضیه ( نابرابری کوشی- شوارتس)
we QBHXi+ y+ zk / OA =ai+ bjt chy, ee
1 دده ات
sae 2 3
و برابری برقرار است اگر و تنها اگر عددی چون "وجود داشته باشد که
OA =, xOB
را abe # را نابرابری کوشی شوراتس می نامیم.
صفحه 130:
۶ تعریف
eae aoa te ee a ی یه اا
1 OA,OB
می نامیم.
نتیجه وق رمن اه معوممه . هعوومه
۷ ۲ مثال
الف) زاویه بین بردارهاء 16 + + 0۵ ۰ 08-13 بيداكنيد.
حل:
داریم :2 ۱ فان ۸
5 7 9۹99
بنابراين 3
دمم 6
cos =
صفحه 131:
٩ ۰۳ ۲ تعرزیف
0ل OB OA oP
اكر <ياى عموداز 4 بر خط2 باشد. بردار را تصویر روی و
op مه و6
اندازه. رامولفه . روی می نامیم.
1
1
1
۱
i
1
۱
۲
در نتیجه تصویل) بر 23)عبارت است از
وت کت ون
صفحه 132:
۰۶ مقا
OA =21+ 3j+
Bai+j+k | ۱
تصویر پردار راروی بردار
ار ال
a ار ان
تصوير راييدا كنيد.
با توجه به تعاریف بای0| و را پیدا کنیم. داریم
OH =VE+P +P =v3 , OA.OB=2+3+4=9
OB, OA,pa OBI, باشد. داریم
eee Ss =
OP ز + 30- رن 5د و +19 =31+3j+3k
۲
و نیز داریم
صفحه 133:
۵ ۲ خط در صفحه و در فضا ۱
0 رن
خط جهت دار نا با ميةا”.. و نقطه را در جهت مثبت آن درنظرمی گیریم.
sh OWL RP ue, Obes
OK 34
لق) پردار یک جر Spit bgt As ies UE gurl)
دم
at ge yee eee gag
ب) زاويه هاى بردار نابا جهت های مثبت محور های مختصات را زویه های
ا
صفحه 134:
ار ی زاويه هاى هادى نا به ترتیب با محور های ع رل رت باشند,
Mab oat Ls BP OA. , Fests eluates [peop 00s). 11008
صفحه 135:
۳۲ ؟ مثال
P(A, 6)y) Oakes sty ks 5( كذرد . مى خؤاقيم مفاهيم موجوة
در تعريف فوق را با محاسبه تحقيق كنيم .
: "عبارت است أز AE.
RP =(- Di+ 4- Oj+ G- Dk =31+4j+5k
cals بركار با ميذا 01 4 انظ گرفته وی ابر ارس کر تغریف ۵ ۲ خاصل:
می شود لا
OA =31+4j+5k
سوی این بردار عبارت است از برداز یکه تا:
aos 59+نه.ق جد = gp + زه +50
joal +42 +
صفحه 136:
زا ويه هاى اين بردار با بردار هاى يكه 1 ,ل , 1 زاویه های هادی هستند. داریم
0
2 انا
cosy =
pee Usp da
نا 52 2
7 توجه کنید کبلا 005 + ۰03 + 605 مجنور طول نا است ولذا
coga+cosp+cos y=1
صفحه 137:
oo بردارهای موازی
اگر بردارگای " ند بذترتیب بامیدا های ۸ و © موازی و بردارهای
oak Sites Seuss lies Oh; OO
AB ,CD
مساوی است Bs » برحسب اینکه هم جهت باشند یا
غير هم جهت.
۶ ؟ مثال
به ای برچ[ + [ + ۸ as, )123 رع جام كا
BPs 26.51, xyz) ره باشد
صفحه 138:
حل:
داریم ast
RP =(x- Di+(y- Dj+(Z- Dk
بنابر شرط توازی۳ موازی24 است اگر وتنها اگر
جح ۷-2 1۳ -ع۶د
بل رن 12 1
بتابراین به ازای هر عدد حقیقی )باید داشته باشیم
cele ۱ 2-3 ع
ويا ِ
غخ+3د ع , 24د عو رن ب1دعر
صفحه 139:
Gish ON
نمی گذرند و ۳۰ VorZo) هطقن الف) معادله های پارامتری خط 1 که از
با بردار »1 6+ز +1 2 موازی اند عبارت اند از
x =x)+ta
y =yo+ tb
Z=z)+tc
ب) معادله های دکارتی خطی که از نقطه (20 ,ول بای گذرد و با بردار
aitbj+ek مواری است+عبارت است از
صفحه 140:
ب) معادله های دکارتی خطی که از نقطه های متمایز ۰ 0200
2 بگذرد عبارت اند ازه
0 2 - 10 1۳ ولا لا
2-2 1-0 ولا ولا
توجه کنید که این مطالب در مورد صفحه 60 رو خط های واقع بر آن نیز
درست اند. فقط در اين حالت ٠ یعنی وقتی که صفحه 16017 و خطهای آن
مطرح هستند معادله ها به صورت زیر در می آیند.
RO Yo) معادله های پارامتری خط 1 واقم در صفحه بزو يدك از تومل (cll
می گذرد و با بردار [ط+21 موازی است
ها + میات در
Y =yo+ tb
صفحه 141:
ب) معادله های دکارتی خط با واقع در صفحه 017:«که از نقطه ۳ گذرد
و با بردار 9 +83 موازی است
ب) معادله های دکارتی خطی که از نقطه های متمایز ۰ (120 ROA) BG
بگذرد عبارت اند ازن 1-0 ماد <
وا
توجه :
9
اكر در معادله های فوق مخرج کسری مساوی با صفر باشد, صورت آن را نيز
برابربا صفر قرار می دهیم . لذا معادله های خطی چون با که از نقطه ۰ (20 سل 10605
می گذرد و با بردار ز ظ +1 ۵ موازی است( در اینجا 0 < 6 عبارت اند از:
صفحه 142:
الف) معادله های پارامتری 2 + معدح عد
ب) معادله های دکارتی
توجه:
شرط 0< 6 <ظ < ۵ نتیجه می دهد که بردار 616 +زط+ 21 در تعریف ۰۱۰ ۲۰۵
مساوس است با بردار صفرو لذا اين شرط جهتی را مشخص نمی کند
این بدان معناست که ققط با استفاده از نقطه ۱۰ نمی وان معادله های
خطی را به دست آورد.
صفحه 143:
۱ منال
Cail شلد هی کار وبا کی خی داتفه زا Sy
cole ta Baa tO iL, بیدا کنید.
حل:
ea ek بارآمتری ای عط عباوت اند از
ع2 +1- عر
y =1+ 3t
Z=-1+t
معادله های دکارتی این خط عبارت اند از
صفحه 144:
Bg «Aussie als eevee sinc eae
من -2+ 3 :
قن كار وا را موازی است:
حل:
ل
در اینجا 2 < ۵ , 3 < 1 , 0 > » . بنابراين معادله هاى دكارتى خط مور
ابر است با
برابر 9 x-1_y-1
3 2
2-2-0
معادله های پارامتری این خظ عبارت اند از
x =1+ 2e
جات بو
Z=2+0t =2
صفحه 145:
yay ۳
دو خط او را متنافر می نامیم اگر منطبق» موازی و متقاطع نباشند.
مال
در يك مكعب مستطيل يالهايى وجود دارند که خطها ی شامل آنها متنافرند.
در شكل زير خط هايى كه شامل ياره خطهاى 413 و 17© هستند. متنافرند.
B
صفحه 146:
AAV فيه
خطهای ۱[ با اتدادهای به ترتيکله +زط +ن< 0۸ 6 + ط + تم< 08
موازی اند یا منطبق اند اگر وتنها اگر a زیر برقرار باشد.
a c
a bo
از قضیه فوق نتیجه می شود که یک شرط لازم برای تقاطع یا تنافر دو خط
a ee re yi
a be!
2 کت ی ی طی
ab eae a aw pow
برقرار باشد.
صفحه 147:
** در برخی از مثالهای زیر هیچ یک از این شرایط برای تقاطع يا متنافر دو خط
و رس
۶ ۲ مثال
الف) به ازای خط های
x- 1 1
es
ی fs دای تفر
بنابراین لو موازی یا منطبق اند نقطه (۱, 0.۲ از ۱ در معادله های Ghee
۲ ie
مهازی انذا و مطی سس giles cost
صفحه 148:
در
Il
NIX
۱
اه
os
۱
I
a 9
5/2
te
2
Win
صدق می کند. بنابراین اين خطها موازی یا منطبق نیستند و نشان می دهیم که
متقاطع اند.برای اين منظور معادله های پارامتری خطها را در نظر می گیریم.
y =3s ای ۳
y =2t 9
Z=3t
صفحه 149:
ار اه ام باشمد عدفهای و بحو ورف نه اور ی که
t=1+2s
2635
Spe
2
از این معادله ها به دست می اوریم 2- < 5 , 3- 2 8 . بنابراین (9-,6- ,۳-3 نقطه
تقاطع است.
ب) به ازاى خطهای
1; =¥ =2 1. جح لاح
1 5 10
ay ee
برقرار است. اگر این خطها متقاطع باشنه باید دستگاه al ob ” شرط تح
t=s
Eos
3t =1+ 3s
صفحه 150:
جوابی متحصر به فرد داشته باشد. از go معادله اول نتیجه می شود که 20 < 5
ولذا از معادله سوم نتیجه می شود 1/3 = t که تناقض است لذا خطهای فوق متنافرند.
ت) ملاحظه می کنیم که خطهای
خر
Il
NIX
ll
ان
ALIN
WIN
در نقطه (0 ,0 ,060 متفاطع اند. در مورد این دو خظ داری.
صفحه 151:
۶ ۲ معادله صفحه ۱
هدف اين قسمت جبری کردن مفهوم تعریف نشده صفحه است . بدین
معنی که به هر ضفحه یک معادله جبری نسبت می دهبم ولذااویدگی 2
های آن را از این معادله جبری طلب می کنیم. در مورد صفحه . اصول
اقلیدسی زیر را در نظر خواهیم داشت. _
کشت کم یک صفعد ونقلهای خارج آن وود دارده دضت کر در یک
صفحه دو خط متقاطع وجود دارند. دو صفحه متقاطع یک خط مشترک
دارند.
كك ی ان یقت ای ره ناه
خطياى إن صفحه عهود إلنت. باشتقاده اران ورركى معادلة صفحة pals
شده ای را به دست می آوریم.
صفحه 152:
2" (معادلة مجه أى كذ ار يك aay مى گذره ویر یک برهار شود اسشت):
فرض می کنیم صفحة از RO Yo 7s مى كذرد و بر بردار
OA =ai+ bj+ck
= 0 ا
زر اط زا در سفسه ات م كنم دار تب برد مود cla alas
است ولذا
RP.OA =0
صفحه 153:
3 5 5 Wee
به صورت زیر می نویسیم 99 P این معادله را بر حسب مختصات ۸ و
a(x- Xo) + 67 - yo) + (Z- Z) =O
aaa jas Manis 515s aloles |, doles gpl (0:20[ :0 فلى كذرد و
=ait bj+ ck ۵( امنداد قائم بر آن است. می نامیم.
jeer et
بل دار وتارس صفحه ی راوید ماو تمه ۶ کیرد
0۸-2 + 3+ 5
+ 3[+ 515
و بر بر عمود است. بنویسید.
حل:
فرض می کنیم (۳)06,1/,2 نقطه دلخواهی بر این صفحه باشد.معادله برداری صفحه
11
عبارت اسبت از 0- BP.OA
صفحه 154:
ولذا معادله دکارتی آن به صورت زیر آمنت .
Ax- )+3(y- 2)+5(z- 3) =0 1
29
2x + 3y +5z- 23=0
7 به طور کلی هر معادله به صورت
ax + by +cz+d=0
؛ با مجهول هاى 2 ,۷7 ,2 معرف یک صفحه است.
صفحه 155:
ta ae Wer
OA=aitbj+ck ور 1
فرص كل 1۳ دو صفحه با بردارهای قائم .5 3
ee ee cs و کی mS Sa
: nH
و می نامیم.
اكراين زاوية" باشدء بنا به تعريف داريم
صفحه 156:
زاويه بين دو صفحه
FA مثال
مى خواهيم زاويه بين دو صفحه FL !ا بيدا كنيم:
2--2+4+2: [1 واكك ع ديد 1
صفحه 157:
ل
امتدادهاى قائم بر اين دو صفحه عبارت اند از
ع + ز4 + 2- واه , ع+زجنعمه
بنابراین
DENT. ی
V3V4ae16-1 ۷5۷7 3
ولذا دارم
Oso <x 0< »ه
7
3
صفحه 158:
۰ ۶ ۲ فاصله یک نقطه از یک صفحه
رو صفحه 4 معادله 00 +17+02 +23 داده شده است. منظور
re و ی ی
و صفحه واقع است.
Bb
5
00
ext Jl را فاصله از HBb, Jb
صفحه 159:
لد ا ل اد PB
داريم مصاد قمر
و i اندازه تصویر هیر < است. در نتيجه داريم
صفحه 160:
۱ فرمول فاصله بر حست مختصات
در فرمول * فرض می کنیم نقطه ۶ واقع بر آارای مختصات (06,,2 بیاشد:
1 ee
PR =(%- X)i+ (Yo- Wi+ (2- Dk
PA =ait bj+ ck
d=- (ax+ by+c2
و از این رو
y) + C(Z- Z)| _|a%+by+e% +d) و۳62 + x) - و266
Serre etree «#
صفحه 161:
Jee VF ANY
فاصله نقطه (۱, ۳. ۲ را از صفحه 1+2+2<0+ پیدا کنید. همچنین معادلات
خطی را بنویسید که از این نقطه می گذرد و بر این صفحه عمود است.
حل
بنا بر فرمول * این فاصله مساوی ا
1434242 8
3 1+1+1
خط عمود بر صفحه با امتداد قائم بر صفحه موازی است و لذا اگر (6,7,2) نقطه
دلخواهی بر خط باشد. عدد حقیقی ؛ وجود دارد که
PR =tG+j+k
بنابراین معادله های دکارتی خط قائم عبارت
x-l=y-3=z-2 از
صفحه 162:
۵ ۶ ۲ نتیجه
:ax+by+cz+d-0 , 11 10 ica ][
منطبق اند اكر وتنها اكر
te ants gpl ply 1 با معادله های فوق موازی و نامنطبق اند اگر تنها اگر
2
a b 0 0
Jie YF ۶
الف) صفحه هاى 7 11 20 Tl
موازى اند ولى منطبق نيستند. در واقع در اينجا
a=a-0, b=b=-0 , c=c=1 , d=d=-1
صفحه 163:
۱ تعریف ( حاصلضرب خارجی)
مور از OC ie Sl Ee Be SOs oe eee
به طوری که
الف) سه تایی مرت۲2 0 1۸ ایک دستگاه راستگرد باشد.
9 بر صفحه ای که از سنه نقطه ۵ و نو ۵ می گذرد عموه باشد:
ا ار ميا ا اي
فستد ره مهب ۱96
nl OB ORs ash 01 كه در
صفحه 164:
حاصلضرب خارجی OB QA 5067۸۵۵8 می دهیم این
حاصلضرب گاه . حاصلضرب برداری نیز نامیده می شود.
۲ ۲ منال
eal و ور تاره ولو ی
مى el 9 2
OC=ixj =k 1 1= چسنه |ز| ند jog
ب) حاصلضرب خارجى تمام زوجهاى حاصل از مجموعه (ك1,ل,1) را
x ica) weeds
بيدا كنيد
صفحه 165:
۲۰۷۵ حاصلضرب برداری دو برذار برحسب مولقه های آنها
مى خواهيم به ازلى بردارماى كلت خزط جنه- ك0 OB=xi+ yj 2k,
ع را بر حسب 8 ,۲ ,6 بر ,2,87 محاسيه كنيم:
توط ج+زهم) -نوم) -عاووم) + زوم) OAxOB=(- b¥)k+
=(bz- cy)i- (az cx)j+(ay- bx)k
این بردار را به صورت دترمینانی زیر نمایش می دهیم.
qo
i
OAxOB=|a
x
NO
صفحه 166:
۷۵ ۲ مثال
al مى تخواهب امفاذله صفح الى كه از ملة نقمله )1 رو ۱2 (1 27 6037
SS ACL, 2 3). بیدا کم
حل: sa
cat یه شامل برد ها |
ABxAC
yf ils Slacal eal ols Ba لون صفك
عبارت است از بردار ae
AB=i+j-2 , AC =2- 2k
ABxAC =- 2i- 2j- 2k =- 24+ j+k)
بنابراین معادله صفحه مورد نظر برابراست با
- 2x- 2y- 2z+d=0
صفحه 167:
جوی ای صفحه رفظ )3 2 ۵01 مر کرد دار ده
-0<0+۲-۴۶
و لذا معادله صفحه عبارت است از
xt+y+z+6=0
صفحه 168:
۶ یک تعبیر هندسی ضرب خارجی
در مثلث 0۸1 که در آن اندازه زاوبه ۸013 است. اضلاع 0۸ و08
Sis Cl eee Ses vase Oe OP ta eae
Aes ous
3 بترم B
H
ee يك
را به
a S
صفحه 169:
ea را ۳ و" محاسبه می کنیم . در مثلث قائم الزویه
ea eue Js OBH
|BH =|OHsino ny
بنابراین * به صورت زير در مى آيد
مصنه ينه م0 3- 5
و ی ی ی و و
oaxoH
بنابراین مى توان كفت كه
۴ اندازه خاصلضرب خارجی دو بردار برابراست با مساحت مثلتی که آن کوبردار
اضلاغ آن هستند.
صفحه 170:
۷ منتال
الف) می خواهیم نشان دهیم که سه نقطه )3 ,2 ,31 ,1 CG, 1,2), BQ,
ix, خط نیستند و مضاحت مقلث ۸ را پیدا کنیم؛
می دانیم که دو بردار موازی اند اگر وتتها اگر حاصلضرب خارجی آنها مساوی
با صقر باه شابراین عله هاى ل , 8 ,© در يك خط فراز تنارين اكر
ABxAC 40
AB=i-j , AC =2- j-k ae
acaba
ABxAC=]1 -1 0|=i+j+k~0
2
صفحه 171:
ies, C, BpA IM, یک مثلث اند. مساحت این معلت مساوی است با
5 =5|ABxAC - جا 1+1
ب) مساحت مثلث با راسهاى (2 ,1 ,20)0 ,4 ,803 , (0 ,1- بل
را بيدا مى كنيم.
حل: ار
بنابر ۶ ۰۷ ۲ می دانیم که این مساحت برابراست با ممملوی,
AB=3i+3j+3k ر AC =-i- 2j- 2k
صفحه 172:
و از این رو » مساحت مثلث :880 برابراست بآ
3 1
"= — 3 ال له 5
V2 2 0 |3
٩ تعریف
05-0024009 را سلف ري سدكاله مشتلط مه بر
OGOBOA ا ل قر
ملاس نی کي 04 ۵ ۶ میرف 04 وهی
عمود باشد. بر کم 4 که توسط بردارهای نت
تشکیل می شود عمود است پس ۳4 بر۳۳۹06 oye است اگر وتنها
كدر سس *. راقع باشد less elses که
صفحه 173:
ل رتوار ال 02 ۵8 9
ساخته می شود . اگر" OAL ay; »<< آمشد. آنگاه
OA.OBxOO =0a|OB-0dcos: = SB. x
© OP دضع
مساحت متوازی الاضلاع 013۳6 قاعده متوازی السطوح مذکور 6304
ام مد OD OA
ی تست
و(تصوير بر" )ارتفاع این متوازی
خم امكوارى اسار جل اسن كل مقط لس OB OD ist تا بو شود
صفحه 174:
ارتفاع متوازی السطوح
0 ای لیب سس وتو لمهي
صفحه 175:
فرض می کنیم
OA=ai+bj+ok , OB=ai+b,j+ok,
60 - علي + زيط + فيه ae
عل( يقيط - يطية) + ز(يعية -يعية) + 1(يعيط - يعيط) - 0 0820
© (يقيط - يطية) + بط(يعية - b,c,)a; + (asc, - يعرط) - 2200 0) .من
a hq
یه بط Sa
یه بط وه
صفحه 176:
۱ قضبه
سه برد04 06۸013 مذکور در بالا را در نظر می گیریم.
الف) این سه بردار در یک صفحه هستند اگر وتنها اگر
كه a bh
لاح ات a2 D>.
وه انط امتح
ب) اين سه بردار يك كنج درست مى كنند (مستقل خطى هستند) اكر وتنها اكر
هط رد
0+ ات بط a,
یه بط jas
صفحه 177:
پ) حجم متوازی السطوح تشکیل شده توسط این سه بردار مساوی است با
a ha
يه یط a
a, b وه
۲ منال
اس آیا چهر 9۵ :۵00 , (3 ,2 BR, 3A0, ,2,0 بان
صفحه هستند یا نه؟ در صورت منفی بودن جواب حجم متوازی السطوح
تشکیل یافته توسط 6۵ را تعیین کنید.
OA=i+2j+3k , OB=2i+3j+k Als
OC=3i+2j+k
صفحه 178:
106
OA.COBxOO =|2 3 1/ =1+2- 5=-1270
3 2
بنابراین چهار نقطه بر یک صفحه نیستند ۰ وحم متازی السطوح به یالهای
12-12 00 08 04
wee youl gly
صفحه 179:
۴ فاصله یک نقطه از یک خط
OA= =ait bj+ Gk iy) us و نقطه (20 ,10 مدا ر خارج آن داده شده
اس عقاو از فصل از 1طول کوتاهترین یاه حملي لست که تایه یک
نقطه 1 وصل می کند.
بای مان قامله ١ . أر خط ل شلوا اباب کی
اه تسه یعنی ملول برد
PE مساوى است با تصوير بردار 06 أروى خطى كه از مض گذرد وبر
1 عمو د است.
صفحه 180:
ا زاویه بین 12 و خط 1باشد. آنگاه
RH =|RP{sino
|CaxRF =|OA\|RF|sine
ear loaner
eae ع
و از این رو
صفحه 181:
۲ ۵ منال
فاصله نقطه3 3 از خط 1 با معادلة های دکارتی زیر را پیداامی کنیم:
x-3_y-1_z+2
ی
تقطه (2- 11 ,2)3 را براين خط انتحاب دى اكنيم كاريم
عله - ز2 - 2- 13
چون امتداد خط ۱ برد16 +2 +2 -< 608 است. پس فاصله * از 1 عبارت است
از
OAxR,
ee BH لگ ae ور
مه
صفحه 182:
۷ شرط متنافر بودن دو خط
rie ics مره من ۳ متنافرند اگر gla ala .و ب
1 0۸,۸ ۳
پر !و وجود داشته باشند به طوری که بردارهای یک
تشکیل دهند. یعنی
PP’. (OAxOA’) 40
۸ مود مرک ale LS
خطی که دو خط متنافر را قطع کند و پر هر دو عمود باشد» عمود مشترک
آنها ناميده مى شود. اكر عمود مشترك خطهاى !و لين خطها را به ترتيب
در نقطه هاى "تو قطع كند. طول sop bu PP bs ob
عمود مشترك خطهاى ١و1 می نامیم. گاهی این طول را فاصله دو خط 1و
AES Paap ae ‘ 5 1
نیز می نامیم. در واقع ۳و نزدیکترین نقاط روی او هستند.
صفحه 183:
صفحه 184:
fev VY:
موی ی ان ار با معادله های دکارتی زیر را دا می کنیم.
م۶2 بل 21 ۷-4 كنع بر
aa 5 4 ص نا PD Mca
امتداد های این خطها عبارت اند از 2
OA=2-j+ae OA’ =4i- 3j+5k
pas ieee) hi] years aire none SP CART). cla aka te
sr 8 دا = >= ب
PP’ =5i- 6j+5k بر OAxOA’ =i- 2j- 2k °°?
PP’ (OAXOA) =5+12-10=7 , لخههم) 4 23
IPP.OAxOA|
d= =
در نتيجه طول عمو مشترك برابر است با 3 لخهحمه
صفحه 185:
۴ قععریف
دو صفحه که منطبق یا موازی نباشند متقاطع نامیده می شوند. محل تقاطع دو
صبحة متتاطع يى خط.اسث اين دو خط.ر فصل مشترى دو صفحه مى ناميم.
ee : 1 ۰
* می خواهیم معادله های فصل مشترک صفحه های ول به دست آوریم
اين خط را. لو امتداد ge OBI pl نامیم و فرض 5 کم sate
y 11 1 :
Tee ate oll و1 باشند, جو اروی. "قرار دارد یس ODA
عمود است. در تتیجه 05 با OAXOA\,,, قاری ال
صفحه 186:
یعنی امتداد ! عبارت است از برار:
۳29 ۳۳ نقطه ای بر او (۳0,,2 نقطه دلخواهی از ۱باشد let?
OAXOA™ است و لذا عدد حقیقی ؛ وجود دارد که :
BP =tOAxOA’ 2
در واقع * معادله برداری 1 است.
فرض كنيم
OAxOA’ =ait bj+ ck
و # را به صورت زیر می نویسیم
(x- x )i+(y- 30([ + )2- %)k =tlait bj+ ck)
صفحه 187:
بنابراین معادله های پارامتری 1 به صورت
ما جروج , y=yorth . هع رود عدر
به دست می آیند. با حذف ؛بین معادله های معادله دکارتی 1عبارت می شوند
از:
Xr % _Y7 Vo 2%
a
Gis Sapte AN user Ce ileal اه گر
برای این منظور فرض می کنیم TI :ax+by+ez+d=0
[[ :ax+by+cz+d=0
1
مكادلة ی
معادله سه مجهولی زیر تشکیل شده است.
صفحه 188:
ax+ by+cz+d=0
ax+by+cz+d =0
hy, wales gil دنگری برای معرفی خط 1 است.
۵ منال
ارات 70+ +2+3: ][
TI :x+4y+52+2=0
متقاطع هستند؟ در صورتیکه جواب مثبت باشد معادله برداری » معادله های
پارامتری و دکارتی آن را پیدا کنید:
صفحه 189:
ce
امتدادهای قائم بر و 11 به ترتيب عبارت اند از
OA =2+3j+4k رب OA’ =i+4j+5k
ea este a cle eae ONG ae
چون 0۸ موازی نیستند » پر و اامتقاطع اند .امتداد فصل مشتر
عبارت است از
OAxOA’ =- i- عل5 + ز6
كد ۱
اکنون نت لا 026 واقع بر هر دو صفحه را انتخاب مى كنيم . براى اين
Peet : =
منظور در معادله های و قرار می دهیم ۳ م2 ع2
x+3y+7=0
x+4y+2=0
وبه دست
ae آوریم
صفحه 190:
از این دستگاه 5 > و 22- > ع به دست می آید. بنابرای 22 306 در نتیجه
معادله برداری فصل مشترک عبارت است از
RP =t i- 6j+5k)
ای دی وش معاداه های قراشری او وا یف al ga ای له
1
كم 00 اوددج 4 y =5- Gt رغ 22 دير
با حذف از اين معادله ها . معادله های دکارتی | به دست می آیند.
x+22
كت
صفحه 191:
8 ی
هدفهای کلی
برای درک مفاهیم علمی در بسیاری از شاخه های علوم و تکنولوژی دانستن
مفهوم ماتریس و ویژگیهای ابتدایی آن اجتناب ناپذیر است . خاستگاه ماتریس
Oe oe eet er ee ah ee ee
Pacem he ie ate همه a, امتح
صفحه 192:
بنابراین هدف از ارائه این فصل براورده کردن اهداف کلی زیر است :
الف) آشنا کردن دانشجو با کلیات و روشهای جبر خطی
ب) ارتقاه درک غلمی عمومی دانشجو
ب) آماده کردن دانشجو برای کاربرد روشهای جبر خطی در ادامه ریاضی
عمومی۲ و درس بلافصل آن ریاضی عمومی ۰۳
هدفهای رفتاری |
ets بدن ا امطالعة ابن فطل بان وات
:ماتريسو مفاهيم ولبسته به لزرا بدلند. از جمله ليزمفاهيم عإرتند از (le
درایه های ماتریس . سطرها و ستونهای ماتریس
صفحه 193:
۰ لنولع ماتریسها را بشناسد. ماتریسمربع: ماتریسولحد ۰ ماتریسصفر ۲77
ماتریس قطری , ماتریس بالا مثلثی. ماتریس پایین مثلثی از جمله این ماتریسها
- هستند
عملهایجمع ماتریسیو ضربعدد در ماتریس ویژگیهاینها را بلندو 177
See aa
عمل شوب ا رش و[ شام وو كاي آنا رانلاك Jae Wily shall ya
جمع ماتريسى و ضرب عدد در ماتريس بشناسد و به كار ببرد .
۵- دترمینان ماتریس داده شدهای را محاسبه کند .
۶ ویژگیهای دترمینان را بشناسد و آنها را در محاسبه دترمینان به کار برد
صفحه 194:
۷ مفاهیم ماتریس الحاقی . ماتریس منفرد و ماتریس نامنفرد و رابطه آنها
را با دترمینان بداند .
۸- وارون ماتریس را با استفاده از ماتریس الحافی محاننبه کند
3 ماتریس متعامد و ماتریس متقارن را بشناسد و ویژگیهای مقدماتی
آنها را تشخیص دهد .
۰ ویژه مقدارها و ویژه بردارهای وابسته به آنها را برای یک ماتریس
مربع محاسبه کند و بداند که ماتریس متقارن با درایه های حقیقی
دارای ویژه مقدارهای حقیقی است ۰
۱ ماتریس تغییر مختصات و معادلات تغییر مختصات را برای بدست
آوردن صورت متعارفی صورتهای درجه دوم دو و سه متغیره بکار بیرد
صفحه 195:
ove my! cl alo را را که در « سطر و « ستون مرتب شده اند یک ماتریس
MDD (بخوانید ۰« در «) می نامیم .
ماتریس ها را با حرفهای بزرگ لاتین ۸۵8 ... نشان می دهیم . هر یک از TAN
عدد مذکور را یک درایه ماتریس می نامیم.
Ok یه بیع
Om وه وه ریق
عه يض 22 Ag یه
Qt Am ++ Anji Amal
صفحه 196:
i=12...m
A=(a,)
لل
ويا اكر امكان ابهامى در ميان نباشد به (7)00 *صورت نشان داد
نکته آخر این که اگر ۸ ماتریسی «0اشد ۰ ۰و ه را ابعاد و كاه .. تعزو
Rotor e st
صفحه 197:
ClO ل
فرض می کی 4 و70۳ 7 دو ماتریس 0باشندمی گوییم ۸ برابر
است با 8 و مى نويسيم 4-78 اكر
ص... جك ز وصر... م1 رطد رد
به عبارت ديكر ل برابر است با اكر درايه هاى متناظر در آنهابرابر باشند.
تعریف۹ .0 .9
فرض می کنل۵)< 4۵ و(رط)< 3 دو ماتریس 0<0باشند . منظور از مجموع
این دوماتریس . ماتریلك ۳ ای چوو(:)7 "است به طوری که
G=ath, i=l2...m9j=12..n
صفحه 198:
مجموع هو 8 یعنی6 رابا +۵ نشان می دهیم .
SPS Os
مجموع ماتریش های۸ وظ را بدست می Hetil
1-4 1-0
امه و Beals 06 ام
8- 0 4 9 8 7
oe
داریم 7 2 0[ 3+4 2+0 11
A+B=/4+3 5-5 6-2-7 0 4
7+4 8+0 98 |11 8
صفحه 199:
تعریف(ضربعدد در ماتریس) 9 .0
فرض ال خم G TMG, ste عددی دلخواه باشد . منظور از حاصلضرب
eal BOD gf MD suas 7 بطوری که
bj=aa, i=12...mg j=12...n
ماتریس 9 را حاصلضرب" در ۸ می نامیم و می نویسیم
B=aA
49. 0. م9
9 29
2
A=lo 1 9 bla
0
احم © اهم
3x1 3x2 3X] [3 6 0۵
oA =3A =|3>0 3x1 372-10 3 6
3x1 30 3x2) |3 0 §
داریم
صفحه 200:
۶ تعریف (ضرب ماتریسی )
فرض مى كنرلرة)- ل (و)” 8 به ترتيب ماتريسهاى 19000 ABP
منظوراز حاصلضرب هدر 8 ماتريس 10”8 جون (:6)- نكست بطورى كه
مه + + ره + مرطرية > Cy,
به ازای > 1 و1 3
ملاحظه می کنیم که در رابطه #. عددهاى
Am مقر
درایه های سطر نام ۸ و عددهای ,روز
بیط
صفحه 201:
درانه های ستون ام ظ هستند بتابراین می توان کفت که لق عرب اعضای
متناظرسطر نام ۸ در ستون ۲ ام 8 و جمع آنها به دست آمده است .
اه تمه - مه ما
1
صفحه 202:
و آن را به صورت دستگاه معادله های عددی.می تویسیم
۹
x
8
am
i
۳
~ PN
1 tI
2
دم
Ay
aN
i
<
ب ) در معادله
6
0 1 2 3
1 0 1 1
AB=/2 1 0 ۱2 4
4
داریم
2 3 4
0 1 2۱0 1 2
1 0 11 0 1
2 1 012 1 0-14 1 2
AA
13
1
صفحه 203:
ل
داريم
x+2y+3z
2- 7+ 42
3
بنابه تعریف برابری ماتریس ها آخرین برابری معادل است با دستگاه
تمعادله های زیر
2 + -3
می دانیم که هر یک از این معادله ها معرف یک صفحه در فضاست .
صفحه 204:
قضیه 19.0.5
هر دستگاه : معادله « مجهولی خطی را می توان توسط یک معادله ماتریسی
یک مجهولی نشان داد . یعنی دستگاه « معادله « مجهولی
۱ +a,.xX, بت
& X, +X, +: +a,,X, =b,
a)
AX + مره +۰۰ + Ay Xy =D
2
Xy 7 4
را که در آن متجهول اند می توان به صورت
AX=B (2)
mxl nxt
نوشت . که در آن ۸ماتریسی 2709 8 به ترتیب ماتریس های
ره
صفحه 205:
SO. d. Days
را به ترتیب ماتریس ضرایب ۰ ماتریس طرهای دوم و BOAX ماتریس های
ماتریس مجهولهای دستگاه (۱) می نامیم . ماتریس را که از افزودن ستون
بسه لنتهایسمتولستماتریس۸ حاصلمیشود . ماتریسافزوده دستگاه 7
می نامیم . بنابراین ماتریس افزوده (۱) عبارت است از )۱(
Gf vag ae ay a Dy
Ca ee مدا
لي و
در نماد فوق خط قائم نشان می دهد که ماتریس مورد بررسی ماتریس افزوده
كاه تیادله ها اش
صفحه 206:
م9 .90.0
الف ) ماتریس ضرایب ۰ ماتریس طرفهای دوم ۰ ماتریس مجهولها و ماتریس
افزوده دستگاه اه
2-5 2+1
-x+y-Z=-1
عبارتند از
ماتریس ضرایب 4
A=|2 1-1
Sis
ماتریس طرفهای دوم 1
B=|5
صفحه 207:
ماتریس مجهولها
م
۱
و به
N
2 es
مت ود 2 - رده
تن در در
ae
i
حم
تعریفللنطع ماتریس) 9 .0 .99
الف ) اگر 111-10 یعتی اگر تعداد سطرهای ۸ برابر تعداد ستونهای آن باشد ۸ را
یک ماتریس مرب" می نامیم . در ماتریس مربع ۸ قطری را که شامل
. درايه ها 29 ۳9-9 است قطر اصلی می نامیم
صفحه 208:
ب ) ماتریس واحبودو را با ,1 نشان مى دهيم . داریم
10
وا , رز ۰-0 1
00
2)
a, 0 0
na 0% a5 0
2-0:
٠ اين ماتريس قطرى را با نماد زير نشان مى دهيم
A =diaga,p ...9 a)
صفحه 209:
ت ) اگر درایه های پایین (بالای) قطر اصلی ماتریس مربع ۸ صفر باشند .
۸ را ب لاپ ایبی مشلثیسین امیم. جند ماتريس, ا لامثلثىبه قرار يرن
A, Ay ay
lal ae ا
0
2
عا ين المت بر اب صورت رشان مه
مه ييه ره
a |
9 ۰
صفحه 210:
تعریف(ت لنهادم یکماتریس) 9 .6006.0
دا ما اد ترس ای خرن Pale ct
مي نامیم كر م و..و2ول<ع1
ba =a,
m 9--:1=%25
ترانهاده ماتریس ها نشان می دهیم .
منل(9 .989.0
ترانهاده هر یک از ماتریس های زیر را پیدا می کنیم
2 1
(ت) 4 ۵ 1-
7 6 5
8-1 2 3 ل4 bie
صفحه 211:
>
I
جم زم ين
ال ه صر
هو ند
ب ) داریم
50.4 تین
كد Ca se,
لف قرا مسقارن .نامي کر ی شارت در ماستقارن ان آکر
i=12..n9 j=12..n رعع ره
GMs SAE Soe aes SUL aula Ge cil aa
aj=-a, i=12...n9 j=l2..n است اگر
صفحه 212:
1 2 3 4
Es 12223) eae @ )1 ماتريسهاى
ا
4 6 8 9
مر
با ۰ از ۳ 6 5 D=|4
متقارن اند ولی ما
ارن اند ولی ماتریسر
متقارن نیست
۲ ماتریس های
ل
aes , B=|2 0 4], C= 3
Bo es eS OKT
2
پاد متقارن اند . توجه کنید که اعضای روی قطر اصلی هر ماتریس پاد متقارن
صفر اند .
صفحه 213:
مغر 0 .66
الف ) به ازاى ماتريسهاى
cma § ده |
af
مشاهده ی کنيم که calplS Gaal ones UU صحبت از برابری
(0()۸ )0۸ در مورد این ماتریسها بی مورد است
ب ) به ازای ماتریسهای و
3
C=|2
3
4
۴
مشاهوه ی کنیع كه (ظ8) © تعريف شدة است بتابراين (8)86 نيز تعريفة
- 1[ i
288 50 شده اسث وداريم
PPO ا 1 و
صفحه 214:
ب ) به ازای ماتریس های واحد et By
رل
4- 1- 0
مشاهده می کنیم که ماتریس های DA تولف شده اند بنابراین
۸۸ وو۵ح LA
ولی ماتریس مایل4 وت تعریف نشده اند و لذا صحبت از برابری آن
باه بی مورد است .
صفحه 215:
تعرینه .90.0
ae Aa ane aes Seas
فرض کنید ۸ ماتریسی " باشد . توانهای صحیح نامنفی ۸ را به صورت زیر
As! BN ال اتب اش
۸ <۸ te
Am =A"
صفحه 216:
منذرة :0 :810
اه و اه لد رسمه .رواد ه
wove ef
رین 60.4
1X +B t+ AyX =H, متطورار يك حوات دنه معادلد:های
2
ريطت يكامية + +٠٠: ركترية + ركرية
وت وكتريية + +٠٠: يلوي + ركترية
صفحه 217:
با
۳ اس کنه در ام ماه ماملی و تک
ی یک عونت Gay SS
ات ار داشته اشیم
8 (ty FAX +++ FAG, =D,
یلع مرو + ۰۰۰+ رارق + وا) و3
م2 مه ۰۰۰+ لوبق + رلار3
حال اگر
xX Oy
Go إن أو x=
On. مد
آنگاه ملاحظه می کنیم که دستگاه معادلات بالا معادل است با
صفحه 218:
که در آن ۸ ماتریس ضرایب (::) و 8 ماتریس طرفهای دوم (:) است.
بتابراین اگر دستگاه معادله cle داده شده ای جواب داشته باشد ۰ آنگاه معادله
ماتریسی متناظر با آن نیز جواب دارد و بر عکس.
١ متا
صورت ماتریسی دستگاه
5- 4 +3 +2
-x+y+z=2
Sx+y- 32=4
عبارت اسك از
صفحه 219:
- یک جواب معادله ماترینی متناظر با آن اس
صفحه 220:
ار
ماتریس مربع ۸ را وارون پذیر می نامیم اگر ماتریس مربع ظ وجود داشته باشد
که
AB=BA=I
در این صورت ظ را یک وارون ۸ می نامیم .
یعنی وارون هر ماتریس در صورت وجود یکتاست .
8-۱
وارون ۸ را در صورت وجود با نماد زیر نشان می دهیم .
صفحه 221:
۲ منال
الف ) وارون ماتریس
gale 5
لل ©
واكام كمه
فرض مى كنيم كه
BS 1
est
وارون ۸باشد .داریم
BAC y| [a bl] _fax+cy bx+dy 1
“|z t| [ce 0| |azect bz+dt} |0 1
صفحه 222:
بنابراین طبق تعریف تساوی ماتریسها داریم
ax+cy=1 az+ct=0
bx+dy=0 — bz+dt=1
از دو معادله طرف چپ و عو از دو معادله طرف راست 2۸ بدست می آیند:
مشروط بر إين 86745 OF در واقع داریم
d =D) C a
x=, y= 2 < pa eS
ad- be ad- be ad- be ad- be
در نتیجه اگ(007 -20آنگاه oe 1
- 04 1 0ظ ۵0 0ظ 20 |
a ad be|-c a 6
ad be ad- be)
با یک امتحان ساده ملاحظه می کنیم که
AB=I=BA
BAY
صفحه 223:
اک هرس مریم 4 غارون داشته باشطی آنگاه معاوله ماترس ٩۸فا
بك جواتب هارت تارج قبارت امت
X=A"B
PP. d. Oph.
دستگاه
2k +3y =5
4x+17y =6
.را حل می کنیم
صفحه 224:
حل
He cess این le مائرس
ام 3
41
3 i
Cs a ilps Ou ween cee
ولذا 1/63 _ }5{ }3 - 1117 x
== 2۵۸8 |12
lace 4
حي جوت دسكاء عبارت اسار
كش ل و
PV Til oy a
صفحه 225:
به ازای ماتریس
۵
A=
© له
عدد 20-20 را دترمینان ۸ می نامیم و آن را با نماد0©]4 يا اكلشان می دهیم .
|A| =detA =ad- be بنابراين
ال 7 7006
برای تعریف مفهوم دترمینان در مورد ماتریس هلی ۰ 2۳٩ ودابتدا مفهوم
همسازه را تعریف می کنیم .
صفحه 226:
اب 3x3
به ازاى ماتريتق” ای چون
ديه A Ap
A=|@ A a;
اد :هه رية
2x2. 3
Shey .از آن » دترمینانماتریس > Joe از حذف سطر و ستولی که
در آن قرار دارد را کهاك" می نامیم و آن زايا 9 لشان مى دهیم . منظور از
Aes عبارت ست از عدت ور
A, =¢ DM,
ay
فرض کنید ۸ماتریس3۳۹ مذکور در بالا باشد دترمینان ۸ را با
اه مق مه
هاعه یا إية دية رية
إدجة دمة ريما
صفحه 227:
ان می دهیم و به صورت زیر تعریف می کنیم
detA =a, Anta AntaArs
اتوجه كنيد كه
00
arya -ویقررهع 181 )د ريم
أدمة دوا
a, و
aa) مم اه و
aoe b Ass A323 2
a,
(a... ayer) © 1۳۳۳ 2 ور
ادوة 891
بنابراین دترمینان ۸را می توانیم بر حسب درایه های آن به صورت زیر بنویسیم
det =a, (a,a,,- a,A,))- a,{a,A,,- لويقية -ديقيةأوية + لويقرية
صفحه 228:
مرن 8:9
الف ) در مورد ماتریس زیر تمام همسازه های درایه ها را محاسبه و آنگاه
آن را محاسبه می کنیم :
همسازه های als های ۸ از این قرارند
۳ 1
={ ره و 1-3 ره
صفحه 229:
مر 0 ریش . در 17 )د ويه
ee 1 3 -)- ا 1 2 -)-
1-4 پیش : 1 cm
51 7
he 1 + د 1*7 )- ريه
mh 1 =1 )2 ويك
detA =1A,,+2A,,+3A,, =-3- 44+3=-4
بنابراین داریم
صفحه 230:
ماتريس ه31 ای چون ۸را در نظر می گیریم
الف ) فرض کنید ماتریس 8 از ضرب یکی از سطرها (یا ستونهای ) ۸ در
عددی چون ۲ بدست آمده باشد .در این صورت
detB=kdetA
ب ) اگر ماتریس 8 از تعویض جای دو سطر (ستون ) ۸ بدست آمده باشد
آنگاه
detB=-detA
ت ) اگر دو سطر (ستون ) ماتریس ۸ مساوی باشند » آنگاه
detA=0
صفحه 231:
ما ©
۷
زاف
دترمینانهای bed بدست می آوریم
هماه
Ah st
SON
2 Js
eS
x
صفحه 232:
ب ) سطر سوم این دترمینان ۲ برابر سطر اول آن است . لذا داریم
و Te
2>0=0= 7 << 7 6
1-2 4 2
پ ) در سطر اول از عدد ۲ می توان فاکتور كرفت و دترمينان را با استفاده
از تعریف محاسبه کرد .
2 0 1 0 5
4 5 6 -24 5 - ۳
3 7 3 7
ت ) ستون سوم این دترمینان ۳ برابر ستون اول آن است از این رو
37 9
0= 4 3/=31 14
7 8 7 8
صفحه 233:
oy امه ثيه
ده امه دم
ا و 22
.را در نظر می گیریم
ae) - )x(n-
دمن ما إى كه از ذف بطر :ام ولسزون رامق حاطل
a 7 Ny 1
می شود رآبا . نشان می دهیم و آن را کهاد "و عدد
Ay=CD™M,
را همساؤة مى ناميم
التأبسط دترمينان نسبت به سطر نام
16۵ 22 شرت
a
صفحه 234:
مطزهترمیانمانریس خی :0 16۰
. مى خواهيم دترمينان ماتريس زير را محاسبه كنيم ع ay,
در 08
O07 dag 05,
حل بيه 00020 0
A=
دترمینان را نسبت به ستون اول بسط می دهیم
det =a, Ay, +0A,,+..+0A,, =a, Aj,
ملاحظه می کنیم که دترمینانی (1 0۳7( 07 از نوع دترمینان ۸ است
واز این رو به استقرا داریم
مب + .۰ .«وقر ب< 061۸
یعنی دترمینان یک ماتریس بالا (پایین ) مثلثی یا قطری مساوی ا
ا ها وع قراس 3
صفحه 235:
3 an,
. ماتريس 2 ای چون ۸را در نظر می گیریم
الف Asi ترانهاده ۸ باشد . آنگاه
detA’ =detA
ب ) اگر تمام درایه های یک سطر (ستون ) ۸ مساوی با صفر باشند .
آنگاه 0= detA
ب ) اگر یکی از سطر (ستون) های ۸ مضربی از سطری ( ستون ) دیگر
باشد . آنگاه 0= det
ت ) اگر ماتریس 8 از ضرب یکی از سطرها (ستونها کی ۸ در عددی ناصفر
چون » بدست آمده باشد . آنگاه
defB =cdetA
صفحه 236:
7 nxn
ث ) اگر وه دو ماتریس " باشند . بطوری که درایه های سطر (ستون)
الم و ) مساویباشند و گر سایر درلیه های۸ و 8 و © یبکسازی اشند آنگام
detA =deB+deC
ج ) اگر ماتریس ظ از تعویضهای دو سطر (ستون ) ۸ بدست آمده باشد .آنگاه
deiB =- detA
ج ) اگر ماتریس از تعویضهای دو سطر ( ستون ) :م۸ با مجموع مضربی
از سطر(ستون ) ام و سطر ام ۸ بدست آمده باشد . آنگاه
det B=det A
ح ) اگر قماترس1 باشد آنگاه
det AB = detA detB
صفحه 237:
م9 .9 .49 ee
( الف 0
6 62 45
77 86 3
=0
ب ) چون سطر دوم دترمینان زیر مضربی از سطر اول است پس
1
2
0 9 0 100
1 85 10° 82
=0
ب ) داريم
=o,
نم ان 06
1
4
7
صفحه 238:
بنا به ت :
ae
6 ها 0
ath
بتا به الف >
م yin
60 م دك
صفحه 239:
کت نف :2 197
ماتریس مربع ۸ را نا منشرد می نامیم اگر وارون پذیر باشد . ماتریسی که
تامتفرک نباشد , منفرد نامیده می شود .
مشر .6. 09
الف ) ماتريس هاى
1
1 0 1<ظ ر 1 چاه
011
وارون پذیرند . در واقع داریم
صفحه 240:
1 1 1
202
aa paji .1 1 7
20 5
pe
ea ور
نا براین این مانریس ها نا متفرفند
ب )ماتريس 2 1
6 4 0-2
578
منفرد است برای مشاهده این امر از برهان خلف استفاده کنید .
صفحه 241:
٩0.9. قضیه
اگر ۸ وارون پذیر باشد آنگاه sted)
کر مات نت مر اند و Salsa ete
تعریف(ماتریس | احاقی) 9 .9 .99
فرص كي 4 اماد ده و *" همسازه درایه باشد .
ماتریس 1
adjA=(A,)
Mo enh cog
صفحه 242:
۸ ماتریسی باشد اناد
A(adjA)=(adjA)A=(det/
Te ellie Gitte Ga pied as
FoR osm ayes Sle ace
زمه تدهم
detA
معره 6 م6
وارون ماتریس زیر را پیدا می کنیم .
صفحه 243:
حا
َه
أبنذا ممسازة هاي درايه ها را بيدا مى كنيم ؟
0 0 1
ا oe
1 1 2
ما مه
بنابراین ماتریس همسازه ها و ماتریس الحاقی ۸عبارت اند از
aia Died.
4- 4 4 - رها
1
صفحه 244:
ار
adjA-la,) =|-2 4 -2
Pea
اکنون دترمینان ۸ را محاسبه می کنیم
det =a, A,,+a,A,)+a,Ay, =-3- 44+3=-440
A
a
بنابراین **وجود دارد و داریم
25
a Deedee
5 1
يدر أشن نیجه زا ازماس نیم
صفحه 245:
=(deA)I
٠ و از این رو » نتیجه بدست آمده درست است
صفحه 246:
| فضایبرداریو تابع خطی9 .9 ,
تاکنون ساختارهای ریاضی بسیاری را دیده ایم که ازویژگیهای یکسانی
برخوردارند.مثلاً در ریاضی عمومی ۱ دیدیم که اگر ۲ مجموعه تمام توابع
پیوسته با دامنه[0, 41 باشد . آنگاه به ازای هر سه تابع ۵؟ و « متعلسق Fa
B se
و هر دو عدد حقیقی "و داریم
1+ و 9+1< و 1+ ۳
1
+(و +۶6)< (]+و) +1
۳ تابع صفر ۴ ام , یف 6:(0< 0 پیوسته است » یعنی ۳
وداریم
£+0=0+f =f
صفحه 247:
۳ تابع؟ دارای قرینه (-ه است یعنی توخاويم
1+0
۵ تابع ثابت يك را به صورت O11 Ro در می گیریم .
نخست توجه می کنیم که يس
1f=f یعنیعدد۱ ضربدر ] مسافیلسبا
۶ 20۴*۳0 (9+ گگلگی توابع هر دو طرف به 7 تعلق دارند و تساوی برقرار
mak
alf+g)=af+ag
(ap)f =a(p)£
صفحه 248:
هر مجموعه ای که روی آن عمل جمع اعضا و عمل ضرب اعداد در اعضا تعریف شده باشد ودر
coe SAV tal کته یک فضایی برذاری عقیقی ناه
و
ky ales Us pps ls مثال رد مر
. می کنیم سر وکار داریم
صفحه 249:
توجه کنید که بردارهای
J, =(10..9 ,1, =Q1..9,...1, =(0...91)
که در آن ها فقط موّلفه :ام برابر با ۱ و بقیه صفرند اعضایی از . هسثكك .
قراس نی can د که الا 3
کرد .در این صورت هر عضو را یک بزگار سطری می نامیم .
ترانهاده هر بردار سطری را یک بردار ستونی می نامیم . چون یک تناظر یک به یک
بین بدارهای سطری «- بعدی و ترانهاده آنها وجود دارد . هر عضو را می توان به
Bs gee 3 ce ۳ 0
صورت برداری ستونی نیز در نظر گرفت .
صفحه 250:
۲ تعریف
ا 2" برنازهاص 0 301 8 یی SO pial aes
01,V, .وله + ور 10
Vie ei,
eae کت
eee rene
9 مظات .نب
ممه- ج 5< =
اس دوهی 2000 3 1-0109 9( جروا ب رادر ترس
گیریم . اگر (7 :نار لخراهى از . باشد آنگهبثأبه تعریف جمع برداری و
ضرب عدد در بردار » داریم .
w =(0.09 +060 + 0 y) =al, +61, + yl,
يعنى « يك تركيب خطى از hy وطابقك .
صفحه 251:
B, su oat 5A10-5)9 v, =(23-43)9 v, =(1- 20), EG ت
Fibs hf bleh) es eS
Vv, +Vv,+0v, =(34,- 64)
(- Dv, + v, =Q10)
Sv, + v2 =@909 =90100)
3v, +4v, +5v, =(- 173538-10
1 8, - بت + رت9 =C000 =o
صفحه 252:
۷ تعریف
| ۱ n=DR® :
می گوییم فضای برداری (Vays: Mil ie; te
شده اش گر هن عضو ۰ کار کیت جصی از تفارهای ۰ ۲۸۵۰9۰۱۲
oy
باشد . در این صورت یک مجموعه ays مى eb
الف ) مجموط2 ۱۷۳ مذکو(/01< ۷۱ و 0 -2< و یک مولد . اس
مجمول ۱۳۰۵ مزکو 200 و و2 -)< و۷ ولا 01 ولا
ی
ب ) مجموطة9 ۱۳۰۲۳ مذکور یک موند 202,710 ۲ ول4 2237 ,۲ و
210 نست
صفحه 253:
ت) مجموعه :»با (۲:<01 و 1240)حتلل خطی است ولی مولد
١ یت یرای هت اين مطلف فرص كيد
XV +YV, =(& XX) + (Y2yD =(K+y,x+2y,x) - 000
۲
داریم 0عتو 7-0 بنابراین ۲۲ مستقل خطی است . حال اگر ۰ 0618 ,طبع)
ترکیبی خطی از ode Yi آنگاه باید «و و وجود داشته باشد بطوری که
(xty,x+2y,x) =(a,b.c)
ويا
x+y =a,x+2y =b,x =c
بنابراین باید داشته باشیم
y=a-c,y=b-a
3
ولك 3 ای ار ی ی ار و
زو و۷
صفحه 254:
۲ ۳ قضیه
oe Seon a یت COM) case) cul Sha ate wal
lel saeca"l Sul, siete elses تمام باب Bute بر
می نامیم و می نویسیم
n=dimR”
۳ عمال
الف ) با توجه به ۳۷ ۷۱ 9 (01-ودلضیه فوق می ببینیم که
dimR? =2
به همین ترتیپ ۰ ۳010 ۷ 9 TOM =O می دهد که
dimR® =3
صفحه 255:
ب ) فرض کنید ۳3 و در" مجموعه بردرهای
(00...01- مل..., ©...01- ,1 0..۵)<
را در نظر مى كيريم .
مى بينيم كه اكد 200.9 x1+xb+x) =X)
ae آنگاه
x=
و لذا 9 مستقل خطی است . حال اگر 2۳ 92۰-80 ادلخواهی باشد آنگاه
بنابر ویژگیهای جمع برداری و ضرب عدد در بردار داریم
(a,a,...a,) =a), +a, +..+a),
وی رو تیک وک ات هه اك عراف ات و این
n=dimR®
صفحه 256:
برخی زیر مجموعه های ود در اصول فضای برداری صدق می کنند . اين زیر
مجموعه ها را زیر فضاهای می نامیم گر زیر به تعریف این مفهوم مى پردازیم .
۰۵ ۰۲ ۲ تعریف
زیر مجموعه ناتهی slab iT مياميم اکر درشرایط زیر صدق کید .
الف ) به ازای هر 2
veS eas er alitves (
ueS aeR aueS
يا توجة به شرط (ب) روشن انيت كد كر IER OL باشب اناك
305 “أراين رون اكر 5 زیر فضایی از Ul el By ريق
بك شرط کی رای آتکه دز قضا نباف [ن 2 62517057
صفحه 257:
Ve ۲ تال
الف ) مجموعه pled ترکیبهای خطی بردار (اواو1) را 5 می امیم - داريم
ع0 يا ي) > >۱022(۲ و
روشن است که ۹ )با ۷ و ()ما- لو عضو 5 باشند. آنگاه
5 (02(یا + ب)< 00یا + )با رل + را
ay, =(at) dies
۲ و 5 3
بنابراین مجموعه تمامی ترکیبهای خطی بردار (اواو1) یک زیر فضای 3
است . چون این مجموعه فقط توسط یک بردار غير صفر (1و1و1) توليد
شده است .داریم
dimS=1
صفحه 258:
ب ) مجموعه تمام ترکیبهای خطی بردار صفر (0و0:0) مساوی است با
3
((0و0و00) روشن است که ((0و0و00)-٩ یک زیر فضای است at تعریف
dimS=0
ب ) فرض كنيم
83 ع8 عن ع منا 5-1
0 و sie,
ail atl ops oat PCy دو عضو 21
ua(& +(x, yO =(k+x y+y DES
au=a(x, yO =(ax,ayQeS
روشن است که ((0واو0) و (0و0و۱)) مستقل خطی و یک مولد ٩ است
بنابراین
dimS=2
صفحه 259:
هت
فرض می 2h mabs دو عدد طبیعی باشند . تابع Sikes Ae
تابع خطی می گوییم اگر شرایط زیر برقرار باشد
f(u+v) =f(u)+f(v) ,u,veR® ,)
F(ou) =af(u) , ce R,we RP
اگر در شرط (ب) قرار دهیم 7 *بدست می آوریم
=u) =CF(u) = )0(£
بتابراین یک شرط لازم بزای خطی بودن #برقرار بودن تساوی* 0 لمك
اکنون فرض می کنیم ۷(" "1" گیک تابع خطى است و
17 © یلار (Vi Yor Vn) ER™ « X ۷ 9 (0) جر نويسيم
۱
صفحه 260:
بدست می آوریم (00 2 را
00ح يلآ
)سل ولا
. عددی حقیقی است sa fo elie (el laa ees
f é
. یدز اشت به علاوة ۰ هاتایعی خی هستند Slik lps
1 نک ون ۱۳
در نتيجه تابع خطى 6 راى توان توسط « تابع خطى حقيقى 2 9-9
معين كرد . اين توابع حقيقى را موءلفه هاى تابع ؟ مى ناميم .
صفحه 261:
019. 9. م9
canes ava) as الف ) تابع
f(x, y)=(2x+3y,x+2y)
eee us Gey) Ail خطی است: در واقع به
u+v=(x+x yt+y), au=(ax,ay)
£(u+v) =Q(x+x’)+3(y+y),x+x'+Ay+y))
=(2k + 3y+2k' + Byx+2y+x'+2y)
= (2x + 3y,x+2y) + (2x'4 3y,x'+2y)
f(u)+f(v)
£(au) =f (ax, ay) =Qax) + 3ay),0x+2ay))
=a(2x + 3y,x+2y)
=af (u)
صفحه 262:
موءلفه های این تابع عبارتند از :
Y, =f y) =2x+ 3y, y =£,(x,y) =x+2y
به آسانی دیده می شود که این موعلفه ها توابع خطی هستند .
ته باتو = Behe
gore, را مت )00,£,)0,£,)0,€= (۶< ۷
y, =f\(x,y) =x+y41 که در آن
Yo =£,(x,y) =x+2y
Y3 =£,(x, y) =3x+4y
خطی نیست . اگر ۶ خطی باشد باید داشته باشیم )0 ,0 ,0)=(0 ,0(£ چون داریم
۶۵ 100 < )00,£,00,£,00,£(= £0
يس ؟ خطی نیست .
توجه کنید که علت خطی نبودن ] وجود جمله ثابت ادر موءلفه اول است .
صفحه 263:
)ورن به اتمازه راوید Pe سول میا مختصات ۶ یک نایم خی ۱ < ۳
2
فرض می کنیم که با دوران مذکور نقطه
تبدیل شود . با توجه به شکل ۱ >
صفحه 264:
داریم
OB=OY cost +p)
BY =OYsin& +6)
ون و یعنی مختصات نقطه ۷ به ترتیب عبارتند از 00و3۷ و به دلیل
دوران ,0۷06 پس برابریهای فوق به برابریهای زیر تبدیل می شوند.
xX, =OYcosrcos)- OYsina sind =x, cos)- y, sind
y, =OYsina cos) + OY cosx sind =y, cod) + x, sind
f=(6) توسط Ro Ray gst
x, =f,(x,,y,) =x,co#- y,sind
y, =£,(%,, y,) =x, sind + y, cos)
تعریف می کنیم . روشن f aS Col تابعی خطی است .
صفحه 265:
تعریف(ماتریستابع خطی) 9 .۰.9 90
تم Pe ee em
و مقدار ۶ در تیک Xa = ريا ...)+ كباش i
mae? fine Ef is oo a)
اینصورت توابع سورت ا مس
£=( 5h, tn)
y, =f) =a,X, +a,X) +...4a,X,
مكابية +... + وترية + رورت (0) رک وا
AX +... + يكتوية + ركتيبة- (06 ,1ت برلل
صفحه 266:
ماتریس ضرایب دستگاه معادله های فوق را ماتریس ؟ (نسبت به پایه های
متعارفی ) می نامیم . بنابراین ماتریس ۶ عبارت است از
Ay Ay Aly
Me aa An es an
Be a
3 عم معو mxn
os ale كه فا ون تیم 0
960 OD Oj.
Dads
(ي]2 و3 بدم)(,/تداريم 5 7 Rs الف ) در مورد تابع
۱
صفحه 267:
Gal لويس امار ارت است از
J 2
۷2 2
ب ) در مورد تابع خطی f(x) =(2x,3x,0F:R> R? داریم
=f) =2x, y, =£,(x) =3x, y, =f, (x) 20 :¥
بنابراین ماتریس ماتریس 31و عبارت است از
دم تت ©
صفحه 268:
۴ تعریف
fe Res Rees 8
تابع خطی 7 را در نظر می گیریم مجموعه
20 6160۵ ۱ < 1
را هسته می نامیم . به عبارت دیگر هسته ] مجموعه تمام جوابهای
Sealy ales 7۳۹0
هسته را بانمادً یا 672 نشان می دهیم .
ل و اه یی تون میا قرو راید
صورت معادله ماتریسی
AX’ =o
پا دستگاه معادله های زیر نوشت
صفحه 269:
y, =f) =a, X, +a, X +...4a,x, 20
=a,x, + a,x, +...4a,x, =O (2) رگ رل
Yin =f (X) = Apa + ApX +--+ AX, =O
بنابراین؟ 165 مجموعه جوابهای دستگاه معادله های فوق است . دستگاه
معادله هايى را که طرف دوم آنها صفر است همگون می نامند .
صفحه 270:
ct eh eo eR we مره
Rif) = f@)KeER"
را تصویر ۶ می نامیم .به عبارت دیگر تصویر ۶ مجموعه تمام مقادیر؟ است .
یم که |219۶ 12 آنگاه ۶ پوشا است .
ر قضیه زیر ویژگیهای اصلی هسته و تصویر را بیان می کنیم .
۶ قضیه
فرض مى كنيم لط امد
الف ) 6 هسته ۶ یک زیر فضای el
ب ) 18080 تصویر؟ یک زیر فضای "القت .
dim K+dim R(f)=n ( =
صفحه 271:
GAY
بعد هسته و بعد تصوير تابع خطی 88 ”لأا ترتيب يوجى و رتبه*] مى
. ناميم و آنها رابه ترتيب (2)4 و(1)5 نشان مى دهيم
n(f)/=dim K , r(f)=dim R(f)
صفحه 272:
۸ منال
Ais
ب ) ماتریس » هسته ؛ تصویر برتبه تبع خطی ۰ LEBER
f(x, y)=(2x,-x+y,x+4y)
را بيدا می کنیم
بنا به تعریف ماتریس ۶ عبارت است از
20
A=|-1 1
4 1
بنا به تعریف » هسته ؟ مجموعه جوابهای دستگاه زیر است .
20 2
-x+y-0
x+dy =0
صفحه 273:
و لذا((0و00)->1 یعنی هسته ۶ صفر بعدی است و .16(<2 00 اکنون پایه
ای برای )2 بيدا مى كنيم .
ا RE) = fy, y)eR?
= (Ox, x+y,x+4y)keRyeR
=x(Q-1)+yOl4xeRyeR
V2 = O19 HO AD wofl0,1)=(0,1,4) 5 £1,0)=(2,-1,1) Soe
به 168 تعلق دارند » مجموعه ۰ chs JEM! 5 مولد 168 است .
۱
VV)
بنابراین 88-2 حصنه و یک پایه برای آن
صفحه 274:
توجه کنید که تعداد سطرهای مستقل خطی ماتریس ۸ نیز 2 است.(امتحان کنید) .
یعنی
r(A)=r()=dimR(f)=2
ريف
اد ۳ ب R
eS ab Sele wh alt eee وجود
داشته باشد به طوری که
fog= لا
بنابراین تعریف » ماتریس های 100 و 00۴ به ترتیب برابرند با ماتریس همانی
oR gof=,
nxn mxm
اكر تابع ع با شرايط فوق يافت شود ء آن را يك وارون ؟ مى نامیم و
مى نويسيم .
0
صفحه 275:
واروق هر نائغ ادر قورت وود BN
مى دانيم كه يك شرط كلى وارون يذيرى تابع
ن است . قبل از بيان معادل جبر خطى اين شرط كلى مثال زير را مى أوريم
Skis R
۱ مطل
الف ) تابع ؟ در 3*۳ - : 21-2,0,0۴ +0 (2,,ت100 وارونپذیر نیست زیر
یک به یک نیست .
تچ
Ge مر هت تا ارون يذ فنست ورا يوشا ست
الب Ba ot Ge alec
صفحه 276:
R ان و
رت
one اا
£(x,y,z)=(2x+3y+z,x+y+3z)
يك به يك نيست . در واقع دو صفحه
2x+3y+z=0
x+y+3z=0
دست كم دو نفطه تقاطة دارند و آنا مسته ؟ بيش اريك نقطه es Slo
#يكبه يكنيستو در نتيجه وارمنيذير نيست
VY: (. ۲ قضبه
ieee ay cee فرض کنید
الف ) ۶ یک به یک است اگر وتنها اگر (0) ۶۳ 667 . به عبارت دیگر یک به
یک است اگر و تنها اگر 280-0
صفحه 277:
ب ) اگر 102 و] یک به یک باشد . آنگاه ] پوشاست . به عبارت دیگر تحت این
فرضها. وجودٌ دارد .
پ ) اگر 302 و1 پوشا باشد . آنگاه ] یک به یک است .به عبارت دیگر تحت این
فرضها . وجود دارد
ت) یک شرط لازم برای پوشا بودن ؟ اين است كه .بن گر مک آنگاه
؟ وارون پذیر نیست .
ار ذك) سعد مل Mus gs بي كر
22-2 بنابراين
ث ) تابع يك به يك ( يا يوشاى ) ؛ وارون يذير است اكر وتنها اكر 2-0 .
ج ) اگر ۸ ماتریس ۶ باشد آنگاه ۶ وارون پذیر است اگر وتنها اگر ۸ وارون پذیر
باشد. به عبارت دیگر وجود دارکاگر وتتها اکر و ی
صفحه 278:
۴ "۲ لتخم
تابع خطی * *- 5 والزون يذير است اگر وتنها اگر
r(H=n
این نتیجه را رتبه ماتریس به ماتریس ها نیز می توان تعمیم داد .
كرض كتين eS) مع 3 ae epee Wa clase escrow) EN
MA 9
كيريم . مثلا سطرة ام رابا نشان مى دهيم . داريم
(م.- 8 و8)< ۷
Ge sls Oy soe) is نولدت مى Ns Mal موجه
دهيم .
صفحه 279:
۵ ۲ تعریف
بعد زیر فضای 5 را رتبه ۸ می نامیم و آن را با(10 نشان می دهیم .
بنا به تعریف بُعد ۲)۸(۰ بیشترین تعداد بردارهای مستقل خطی مجموعه
(A) <m
منال ۲ ۶
1 الف ) سطرهای ماتریس مربع
یه
۱
ie عبارتند از 70 ۷۶ ۰ 0۳2" راحتی دیده مى شود كه
خطی است
بنابراین ۲0۸(<2 توجه می کنیم که
deta =-3 0
صفحه 280:
ت ) رتبه ماتریس
1
>
ll
۲ ۵ ۵ در
0
1
0
1
پرابر است با 3. توجه می کنیم که بزرگترین دترمینان غير صفر حاصل از آن نیز
است . در قضیه زیر ویژگیهایی از ماتریس و رتبه تابع خطی را بیان می کنیم .
Meech eaves
7 Ebi se oie Ros BE at
فرض می کنیم ابمی خطی با ماتریس ۸ باشد.ویژگیهای زیر برقرارند.
r(A)=r(f) (|
1 صقر حاصل از هرایست ei Alea gs GaeShy clean clas TIA) CG
ب ) اكرط>20 آنكاه وجود دارد اگر وتنها اگر -(۲08 و لذا -(۸) معادل است با
det 40
صفحه 281:
هدف این قسمت بررسی حبذ بری و حل دستگاههای m معادله « مجهولی است .
برای این منظور روشی به نام روش حذفى كاوس -جردن معرفى مى کنیم .
معرفی این روش نیازمند ابزارهای خاصی به نام عملهای سطری مقدمانی است . به
هر عمل سطری مقدماتی یک ماتربس مرب نامنفرد به نام ماتریس مقدماتی
این عمل وابسته است . از این رو . ضمن معرفی روش گاوس _جردن اين ماتریسها
را نیز معرفی می کنیم .از جمله دستاوردهای جنبی روش گاوس - جردن روشی
جهت محاسبه وارون و رتبه ماتریس است .
صفحه 282:
علاوه بر روش گاوس- جردن می توان دستگاههای « معادله « مجهولی را به
استفاده از دترمینان ماتریس ضرایب مورد بررسی قرار داد .این روش برای
دستگاهی که دترمینان مذکور صفر نباشد . به فرمول کرامر برای جواب دستگاه
ی
کر دترمیتان ماتریس ضرانب فستگاه او معادله اد مجهوتی
a, + aX, +..+,,X, =D,
oi ها توا
AyX FAK tt AX, =D 9
lr Ar. مه ore
اده ... ديه ریق
مه Ax مق
صفحه 283:
غیر صفر باشد . آنگاه دستگاه (۱) فقط یک جواب به صورت
X=A'B
1 b دارد . که در آن
x=|"| , Ba|P
Xn by,
قضیه (دستور کرامر) ۰۱
با نمادهای فوق داریم
detA,
0)
ee det? Bre 7
که در آن_ از قرار دادن 8 به جای ستون زام ۸ به دست می آيد . يعنى
صفحه 284:
Aya b, Aya مه
Ay Dy By’ eer Om
@z by Aya - Gaal
JY FY
الف ) در مورد دستگاه معادله های
xty+z=2
2x- y+z=0
x+2y-z=4
داریم
بل 2 2
A=|2 -1 1], او( , 820
4 a 4
detA =7 40
OF
(محاسبه کنید) . پس دستورهای کرامر را می توان به کار برد .
صفحه 285:
اه
1
1
5
مر
5
EON
امم
2 aes
7
البته با استفاده از وارون ماتریس نیز می توان X را محاسبه کرد .
6 22 و 21
X=A'B=-|3 -2 ۵ 3 1
2 34- 1- 5
دستگاه معادله های 222+ 2:7
1< ا +2 ۷ +36
x42y-2- t=4
x+y-2+t=5
صفحه 286:
تال اس با اوه بارس
AX=B
که در آر
2 0 x| 2
کر
کر Weave Z| ae eel
با t 5
چون ۸-0 66(چرا؟) پس دستگاه جواب ندارد یا بیشتر از یک جواب دارد . البته با اندکی
ماه در هی بانم که alas عراف نذارد یرای زلحك عر شدن كارامى وان نا
۷۶ اتتضاب کرد - دستگاهي | ole alles خطى رز که دستت کم یک جواب داشته باشد:
سازگار و در غیراین صورت ناسازگار می نامیم .
ادر ا ار با تانارکار ی نک ستگه ار معافه های حطی غاراستفاده از عبلهای سطری
مقدماتی به راحتی صورت مى كيرد .
صفحه 287:
۴ تعریف
ایک دستگاه « معادله « مجهولی داده شده است
الف ) هر یک از عملهای
. دو معاذله را جا به جا کنیم ) ١
ey نتيجه را به جاى معادله 1ام قرار دهيم
۲ ) معادله ۲ ام را با معادله ۱ ام
(معادله ۶ ام در جای خود می ماند )
۳ ) معادله ای را در عدد غیر صفری چون » ضرب کنیم .
ماتریس راف رمات سن افروکه ۵ تکام حاعلاراعمال یک با چ عل سطری مقدمانی
بر این دستگاه را به ترتیب هم ارز سطری ماتریس ضرایب و ماتریس افزوده دستگاه اصلی می
ae
صفحه 288:
ب )با هرعمل سطری مقدماتی روی یک دستگاه یک ماتریس مربع متنالالشت ۰
بطوری که وقتی از طرف چپ در ماتریس افزوده دستگاه ضرب شود » ماتریس افزوده
دستگاه حاصل از اعمال این عمل سطری مقدماتی در دستگاه اصلی بدست می آید .
این ماتریس را ماتریس مقدماتی می نامند.
۵ مثال
دستگاه سه معادله سه مجهولی
2k+y-z=1
Zook
-x+5y+2 55
و + ۲+5۷
27 32+ 6+33 -
را در نظر می گیریم .
صفحه 289:
مرت مار مه ار سار
بط اجان
با تعویض جای معادله های اول ودوم . این دستگاه به
2
جح +5 +یر-
x+5yt5 5
2+ 2-1
- 6+33 +32 27
@)
تیدیلامی شود . مشاهده می کنیم که عنورت ماتریسین آنن دستگاه جدید.
1 1 ee
lbs 2 عبارت است از
221 إعوالا- -1
56 55 5102| 7
صفحه 290:
حال در ماتريس واحد I dst BE 15 3 کنیم و بدست می آوریم.
E,=/1 0
1 0 0
این ماتریس را از طرف چپ در ماتریس افزوده دستگاه اصلی ضرب می کنیم
1
د
2
52 1 -1
26 33 3
2 1
1
در
33 6-
سر ایور بح
خر این
خرس | بای
مشاهده می کنیم کهماتریس حاصل ماتریش افزوده دستگاه ( *) است بنابراین:
ماتریسی اش مقدماتی که با ضرب آن در هر ماتریس سطرهای اول و دوم اين ماتريس
جا به جا مى شوند.
صفحه 291:
۷ ۴ ۳ تعریف
2 mxn
. چون ظ را در نظر می گیریم
۱ را تحویل شده سطری می نامیم اگر
ماتریس
الف ) اولین درایه غیر صفر (در صورت وجود ) هر سطر ظ برابر با اباشد.
ب ) همه درایه های ستونی از 18 که شامل اولین درایه غیر صفر سطری از 8 برابر با
صفرباشند .
۲ 8 را تحویل شده سطری پلکانی می نامیم اگر تحویل شده سطری باشد و در شرایط زیر
هم صدق کند
ب ) اولین درایه غیر صفر هر سطر از اولین درایه غیر صفر سطری بعدی به ستون اول
Ge! is) نز دیکتر بش
ت ) بعد از سطری که همه درایه های آن صفرند . سطر غیر صفری وجود نداشته باشد
صفحه 292:
۰ تال
الف ) با انجام عملهای سطری مقدماتی ماتریس زیر را به یک ماتریس تحویل شده
سطری پلکانی تبدیل می کنیم .
457
AS11209
و
01 10
حل tt 1- ۱-0
001 00
2- 12060
7 5 ۵-4 ور
3 29
10-2
15 5 0/ع ۸ یگس 5
2 را
صفحه 293:
2 - 0 1 1
3 1 ۶۱0 ۵ كوظرى يكرى ,25
7 02
2- 0 1 3
3 1 20 ۵ وري كرو يد تلوى يه
9000
0 1 9
1 0 ۵ كور كرو رد كوو يكور يكو 5
1 0 0
رابطه فوق نکته های بسیاری را بیان می کند . اول اين که این رابطه نشان می دهد که
3
روه ی ی ترا
1
1 ود بطري يكرد یی کدی گم 5< اه
كدر أ مات بت واه ae
صفحه 294:
بنابراین اگر هنگام انجام عملهای سطری مقدماتی روی ۸ جهت پیدا کردن هم ارز
تحویل شده سطری پلکانی ۰۸ این عملها را روی ماتریس واحد هم اندازه با نيز
انجام دهیم به محض تبدیل شدن ۸ به ماتریس واحد . ماتریس واحد نیز به وارون
بو شود +
ذوم اينكه از اين رابطه نتيجه مى شود كه نه حاصلضربى از ماتريس هاى مقدماتى
است , البته اين تجزيه يكتا نيست و به ترتيب انجام عملهاى سطرى مقدماتى
بستگی دازد :
متذکر می شویم که اگر بعدا نیازی به ذکر عملهای سطری مقدماتی نباشد . می
توان از درج آنها خودداری کرد .
صفحه 295:
01 ما
کاربرد عملهای سطری مقدماتی در حل دستتگاههای معادله های خطی
می خواهیم سازگاری یا عدم سازگاری دستگاه چهار معادله سه مجهولی زیر را تعیین
x-y+2=3
pete.
2xk+y-z=6
- X+2y+2z=1
3x- 2y- 22=-1
با استفاده از هم ارز سطری . ماتریس افزوده دستگاه را به صورت ساده تری می
نویسیم . ماتریس افزوده دستگاه عبارت است
3
1
9
Aol 24
3222-2
صفحه 296:
با ضرب سطر اول به ترتیب در ۱2 3- و جمع حاصل به ترتیب با سطرهای دوم » سوم و
چهارم ۸ تبدیل می شود
به ماتریس
111
ها
0
1- ود 2 0
با ادامه اين روش صورت تحویل شده سطری ۸ به صورت زير به دست می آید .
1 0 0 3
OA Ona
3
0 0 1 1
0 0 0 1
A
صفحه 297:
بنابراین دستگاه اصلی هم ارز معادله ماتریسی
1 0 x|
01 yl
00 2
00 t
ویا هم ارز دستگاه معادله های زیر 3=
است .آخرین معادله که یک تناقض است ؛ نشان می دهد که دستگاه ناسازگار است .
صفحه 298:
5 7 ۱
" وجود پایه های متعدد برای فضای برداری«پاین آمکان را فرآهم می آورد که
براى مقاصد مختلف از بايه هاى متفاوت و مناسب استفاده كنيم .از آنجا كه
هر بايه (مرتب) يك دستكاه مختصات برای ,پرفراهم می کند ۰ این بدان
معناست که مثلاً اگر در دستگاه مختصات 50 معادله خم ه به صورت
x? 4+2xy- y? =1
باشد » ممکن است در دستگاه مختصاتی چون 10۷ این معادله را به صورت
ساده تری بنویسیم و به این ترتیب امکان شناسایی کامل خم را مهیا کنیم .
صفحه 299:
برای رسیدن به این هدف لازم است قبلا مفاهیمی چون ویژه بردار و ویژه مقدار یک ماتریس
مربع و نیز مفهوم ماتریس های متشابه را بدانیم . خواهیم دید که ویژه بردارهای یک ماتریس
یک Cal) ly al لب در بسیاری مواردا رای مقاصد این درس کفایت خواهن
کرک
ages Ca)
3 هو واه Be
ath gt QA RO RY كيم Gas
بردار 7۹ امتعلق به . ریک ویژه بردار 8 می نامیم اگر عددی چون ek
وجود داشته باشد که
0 2۷ (۶)۷
در اين صورت “را يك ويزه مقدار ؛ مى ناميم .
صفحه 300:
قرض كنيد RY © تتأيع همانى باشد در این صورت به ازای هر ۰ | VER
I(V)=V
و بنابراین معادله (۱) را می توان به صورت
£(V)- 2L(V) =(£- AD(V) =0 @)
3 3 1 : 1 1-1
توت و لذأ ويزه بركارهاى ١ عصوهاى غير صدر هته تابع خطى 'مسسيد Sie
دیگر هر ویژه بردار ريشه غير صفرى از معادله (2) است .
Deora}
ویژه بردارها و ویژه مقدارهای تابع خطی
£:R’> R’ 9 f(x,y) =(k+2yAx- y)
را پیدا می کنیم .
صفحه 301:
حل
برای این منظور معادله
y)- Ay) 2+2۲ (,6(-۶)
=(x- Ax+2yAx- Ay- y) =O
یا دستگاه معادله های
x(L- A)+2y =0
Ax- (1+ A)y =0
راشتت به اجان Spice
1
1-2 2
4 -(1+d)
صفحه 302:
می دانیم که این دستگاه جواب غیر صفر دارد اگر وتنها اگر دترمینان ضرایب آن
صفر باشد ۰ یعنی
820 -(1-2(0+2) -
یا
2-9-0
6)
بنابراین ویژه مقدارهای ۶ عبارت اند از
قح و
حال هر یک از این مقدارها را در دستگاه معادله های ( #) قرار می دهیم ودستگاه را حل می
کنیم تا ویژه بردارهای وابسته به این ویژه مقدار بدست آیند .
صفحه 303:
الغا ) به ازائة - 2 دستگاه به صورت
- 2+27 0
4x- 4y =0
در می آید . مشاهده که هر بردار ۷ به صورت
2
4
وبا شرط <17 یک جواب این دستگاه است .
بنابراین بردارهای 1
vex x40 3
23
ویژه بردارهای متعلق به ویژه مقدار . هستند . یکی از اين ویژه بردارها با
صفحه 304:
لخدو
انتخاب 2/2 به صورت زير بدست مى آيد .
ale
V2
V, 1 5
طول این ویژه بردارمساوی است با ۱و لذا برداری یکه ؛ ویژه بردار یکه است .
ب ) به آزای اه ( #) به صورت
0= رهب
Ax +2y =0
در مى آيد . هر جواب غير صفر اين دستكاه به صورت
عد
us| | باع2 -- ث8 x40,
ا
1
U=
را
است . بنابراین هر یک از بردارهای 870
صفحه 305:
یک ویژه بردار متعلق به
1
که رای و كيت فى [يد : داراى طول واحد ولد ویاه برداری بکه اشت :
برای کاربردهای بعدی خلاصه حل مثال فوق را بیان می کنیم .
الف ) ماتریس تابع خطی ۰ را لکیل دادیم
ب ) دترمينان اين ماتربس را مساوی با صفر قرار دادیم و با حل معادله حاصل مقدارهای را
بدست آوردیم , این مقدارها همان ویزة مقذارهای 6 هستید -
صفحه 306:
پ ) هر یک از ویژه مقدارهای؟ را در معادله
(f- ADv =|
قرار دادیم و ویژه بردارهای وابسته به آن را پیدا کردیم .
ت ) به ازای هر ویژه مقدار یک ویژه بردار با طول واحد انتخاب کردیم .
i 3 detf- a1) =0 2
مشاهده می کنیم که در این روش معادله etal any cee می کنت لد نام
ویژه ای هم دارد +
aes YO
a7 AF . £:R°> R® oe
فرض می کنیم Pe subs ab " آن باشد . در این صورت ماتریس
7 f = 21) feet
Sole a تابع خطی
صفحه 307:
2۲ 0 0 0 [ai-% وب a,
a 020 0 Gye Lage Nc oe
PE 060 3 Oe Shs
000% ay dip se a De
ماد کی ۶ وله stay ly ای اف
detA - AI) =0
را معادله مشخصه ۶ و چند جمله ای درجه «ام طرف چپ معادله را چند جمله ای
مشخصه 1 می نامیم . روشن است که ريشه های معادله مشخصه ؛ ویژه مقدارهای ]
۴ مثال
الف ) ماتريس تابع خطي ۳
بارت أبنت از
0
1 حم
صفحه 308:
ویژه ماتریسن معادله مشخصه : ویژه بردارها ویژه مقدارهای ۶ را پیدامی کنیم
حل
ویژه ماتریس ؟ عبارت است از
0 1-2 0 2
7 0
Av]
0311
0:1
۸-1 -|
و لذا معادله مشخصه ۶ را به صورت زیر به دست می آوریم .
xX
كان بردار ؟ باشد ,يايد داشته
£(V) =AV =1.-V roe
براى بيدا کردن ویژه بردارهای ؟ فرض می کنیم
صفحه 309:
ويا
۲ ملاحظه می كنيم كه
از حل این معادله ماتریسی نسبت به ۱
1
V=x|
: =x
بنابراین 0 یک ویژه بردار وابسته به ويزه مقدار
صفحه 310:
۵ تعریف
فرض می کنیم Ge (aj) «واشهد . منظور از یک ویژه مقدار ۸ عددی چون اس
2:
detA - a1) =0 به طوری که
X
Spl tok Mssig Ng) lea es
۸۷ x
یا
V(A- ADV =O
کنون که با مفاهیم ویژه مقدار و ویژه بردار برای یک تابع خطی يا برای یک ماتریس آشنا
شدیم » چند نکته ضروری است .
صفحه 311:
الف ) برخی ویژه مقدارهای برخی ماتریسها ممکن آست اعداد حقیقی نباشد
بنابراین سوءال این است که ویژه مقدارهای کدام ماتریسها همگی حقیقی اند؟
ب زر
ب ) مجموعه ویژه بردارهای تابع خطی EE خطی است
در مورد بند (الف) مثالی می آوریم و ثابت می کنیم که هر ماتریس
حقیقی دارای ویژه مقدارهای حقیقی است . در مورد بند (ب) قضیه ای را بدون
ات ای کی
صفحه 312:
JY OY
ویژه مقدارهای ماتریس
doles gla ats,
داریم 1+ =
0
|A- at wae
a
مهف کر ها تن ارف
اند از اعداد مختلط
دح
صفحه 313:
۸ ۵ ۲ لم
R= R?
اما ی تا ی قارن باشد . آنگاه به ازای هر
£(X), Y=X,f(Y)
2 XER
CoS
;
که درآن 4۶ تشانگر ضرب فاخلی در اس
۰ "۲ قضیه
pls ST asl pte RN AEs i al وه فعدارهای آن ععی
تند » به علاوه ویژه بردارهای وابسته به ویژه مقدارهای متفاوت متعامدند و لذا مجموعه
ی هرس من ی ات
صفحه 314:
qd. S. Opt.
درستی حکمهای قضیه قبل را در مورد ماتریس
)22.20
2 8-1-2-1
0-0-0
+ بررسى ام كديم
ویژ معادله مشخصه ماتریس ۸ عبارت است از
2-0
2=0- 1-2 ۵2-2« -هامه
یا 0
صفحه 315:
ويا بالاخره 6+8-0 - 23-32
ss ار ريش قاى اتن ممادله انلك ووو ريشه دیگو از عل Male
821 -2 -22
شك من ايك ری مها ار 2-< و2 و 24 و
بتابراین ویژه مقدارهای ۸ حقیقی هستند .
اكنون ويذه برذارهاى وابستة بد این ce Sets lots oy أوريم
الف ) فرض مى كنيم (ر] ویژه برداری وابسته به ويزه مقدار
cele 1 رز
2
باشد . در این صورت باید داشته باشیم یا
(A-DV,=0 AV, =V,
صفحه 316:
x
MOG ronet و از اين رو
0 -2 -
۴ 2-2-0
اين معادله ماتريسى معادل است با دستكاه معادله های خطی
x- 2y=0
2x- 22=0 -
2-0 -27 -
از حل این دستگاه بدست می آوریم
vey i
le)
که در آن « عدد حقیقی غیر صفر دلخواهی است .
صفحه 317:
x
یک ویژه بردار متناظر با ویژه مقدار ۰ 32372 لالج نلليم,داريم (
AY, = 2V,
يا
[x 1 ]0 2- 4
< || 2- 3 2-
|b z| 2 م0
مانند (الف ) این معدله را نسبت به ۰ حل می کنیم و بدست می آوریم
م
2
2
Mf
)د
22
که در آن عدد حقيقى غير صفر دلخواهى است .
صفحه 318:
ب ) و بالاخره با اندکی محاسبه ویژه بردار متناظر با ویژه مقدار
1 2-
8 می اوریم 2 zy: ۷
2]1
Coal alg ER (Oy sas . مشاهده می کنیم که
0 ,۷ لات رلا لات يل لا
و2 و و به دو متعامدند .
در مثال فوق اگر ویژه بردارهای یکه متناظر با ویژه مقدارهای hee eee
4=
bas
1
رنا
Ss
۱
توجة كنيد كد إلا ورلا قافن خطي وا algal ali gg gil ات ۳
صفحه 319:
۴ ۲۰۵ («ماتریس (alice cle
فرض کنید ۸8 دو ماتربس مربع . اش . می گوییم ۸ با لا متشابه است اگر
-c}
Bee ماتریس نامنفرد » وجود داشته باشد بطوری که
١ 216 ريت
ماتريس مربع ه را قطرى شدنى مى ناميم اكر با يك ماتريس قطرى
له گت shales ذر إن صورت ١ 1 راءمشابة قطرى .د مى Ral
اكنون سوءال اين است كه جكونه مشابه قطرى يك ماتريس را بيدا كنيم . براى اين
منظور قضيه زير را بدون اثبات مى أوريم .
صفحه 320:
۶ ۵. ۲ قضیه
۳ nxn ee
فرض می کنیم ۸ ماتریسی باشد. 4با ماتریس قطری ظ متشابه است. اگر و
فقط اگر مجموعه ویژه بردارهای آن مستقل خطی و شامل ۰« بردار باشد . در اين
صورت اعضای روی قطر ظ. ویژه مقدارهای ۸ هستند .
۷ منال
الف ) نشان می دهیم که ماتریس
ابا ۵ 1
A=|3 -5 3
6 -6 4 feces قطرى
حل
به آسانی دیده. شود که
ی م له .21ج
het, A Be AE با اه اس
صفحه 321:
4 ویخه مقدارهای ۸ هستند . به ویژه مقدار
دو ویژه بردار
1 1
لاد ,۷ , ۵۱ ديلا
1
وابسته است . به همين ترتيب ويزه بردار |1|جهرِقزه مقدار 2 واهستهاست .
2
clas Yaeger Gg خطی اسب بش ۸ قظری شدتی است fle با لستفاده ار این وید
دارها ماتريس © را به صورت
1
11 0 ۷۱ ۷ ده
1
نکیل می دهیم . به آسانی دیده می شود
صفحه 322:
AC=|AV, AV, AV,|=|-2V, -2V, 4V,|
+2. 0 0) +2 0 0
و۷ ده ۷۱0 -2 0-00 2 0
0 0 4 004
بنابراین 0 0 2-
0 2 0-عمي
4 0 0۰
یعنی ۸قطری شدنی است
صفحه 323:
۹ ۳ تعریف
ماتریس مربع > را متعامد می نامیم اگر ۰ 0
بنابراين EG) oy لتعامد باشد و ۰ (ر۵< 00
آنگاه بتابه تعریف خاصلضرب دو ماتریس و با توجه به تعریف ترآنهاده ماتریس داریم
0۵0 i¥j
oy Che a
kal 1-12
رای ول هرت و كا les pial بد وان برد تایه
مساوی است با ۱و به علاوه دو سطریا ستون ناهمنام اینگونه ماتریسها بر
هم عمودند .
صفحه 324:
۰ مثال
دا
9 2 عم
م2
متعامد است ۰ زیرا طول هر سطر یا ستون آن ۱ است و هر دو سطر یا ستون نا
ماف إن كام اند البنة نا جد ی ی و
عدن و
صفحه 325:
Lest N NY
۱ [seca Sia sled CRU لم ور و دودر يسائر و تا رام 12
گر ويزه مقدارهاى ماتريس متقارن 8 باشد آنكاه ماتريس متعامد © وجود دارد
که 3 ie
يد دعم
Jee اي اس el he, CP كليم :جه eed fi كنيد
Geeta ye
می دانیم که ویژه مقدارهای ماتریس
صفحه 326:
85 5 ٩
moo
ه هو 9
IO
اک 2 2ص 220 =
تا
0 1-
22
وا
ta?
ی
C'AC =CAC =
متعامد است
I.
Dayle 0
2
a
3
3
4
aaa
aN
9 بم هم
ال
ل
5
5
مات
tl
0
ویژه بردارهای یکه متناظر با اين مقدارها عبارت اند از
صفحه 327:
این بدانمعناست که گر ۸ ماتویس تایع خطی ۰۰۰ ۱ a UR
متعارفی پاشد آنگاه این ماتریس نسبت به پایه مرب
مسرت ین ات
بنابراین بهازای ماتریس متقارن "ای تون ۸ با ویژه مقدارهای
اگر ویژه بردارهای یکه متناظر با آنها را به ترتیب Us ینیع زلگاه
ماتریس مورد نظر خواهد بو . 7 as
صفحه 328:
۵ تعریف
هر عبارت به صورت
ax’ +cxy+ by
ax’ + Qdxys by’ +2oyzt 2fzx+ cz ويا
را يك صورت درجه دوم دو يا سه متغيره مى ناميم .
x
x
7 1 x=
یا ام آنگاه صورتهای درجه دوم دو يا سه متغيره را |
مشاهده می کنیم که اگر
می توان به ترتیب به صورت
ac
إط »6
صفحه 329:
df
2110 ظ ۶
09
ع بع دا
نوشت . ماتريس متقارن موجود در هريك از اين صورتها را ماتريس آن صورت درجه دوم
اه
۶ ۵ ۳ مثال
2
الف ) عبارت gs ee eee yt ار ی تفای ادن رگد کت
دوم عبارت است از 1
1 0
+ +2 5
لت ی را
درجه دوم عبارت |
تن ادم
نادم هر
صفحه 330:
2
Cs a 1 + 3+ 72 + 222+22
ب )عبارت” y لك مور ره دوه مه متیر أت يا رشن
إن سورت درس Neal Cleo
3
1 ج 1
2
10 =
2
18502
روش توشكن ماتزيس صورنا درجه قوم
ax’ + by +22’ + Qdxy+ 2eyzt 2fzx
را در شکل 35 شان ذاده ايمر
=z هد oe
ع sx a a
a b e م5
e c £ =
صفحه 331:
deo iG 7 ۰ Be
chet, اکنون فرض می کنیم ۸ ماتریس یک صورت درجه دوم سه متغیره و
آن باشند . می دانیم که اگر BUR rps متناظر با ویژه مقدارهای
باشند آنگا ب(وی(ووژ 8 01
ی يد عم
2 3
که در آن
c=|U, U, U,|
بنابراین اگر 3 5
hyo Gi ۱۳
)@ 2 3
10000 ۳
th 2+ تبرت لا 6 مب دید
hs
صفحه 332:
مشاهده می کنیم که در دستگاه مختصاتی که محورهای آن در امتداد
seal ae se ees بورك در جف وم دهم شنم Slay eile
E 1 3 3
435 27301 15“ را به خود مى كيرد» اين حالت را صورت متعارفی صورت
درجه دوم و0 را ماتريس تغيير مختصات مى ناميم . معادله ماتريسى ( *) يا
دستكاه معادله هاى
عدت + اين + ين - ا
عوك + الوك + يون - ل[
عليه + الوه + قري - 2
را که در آن 0 دنتگاه معادلات تغییر مختصات می نامیم .
صفحه 333:
۸ عثال
7
الف ) فرض می کنیم |2- 10 A=|-2
17
ماتربس یک ضورت درجه دوم باشد . دستگاه مختصاتی پیدا مئ كنيم كه اين صورت درجة
دوم در آن دستگاه دارای جمله مخلوطی به صورت 250172 نباشد . سپس این صورت را به
صورت متعارفی در می آوریم .
حل
ابتدا ویژه مقدارهای ۸ و سپس ویژه بردارهای متناظر با این مقدارها را بدست می آوریم .
2 04 as
-2 102 -2/=-29+24?-180+432-0
3 ک
26 و dy =12
2,
صفحه 334:
اکنون ویژه بردارهای متناظر با اين ویژه مقدارها را پیدا می کنیم . فرض
x
۶ 27
2
ate eal tie ot xt + لكاويرة وا ما با
فد hx و نز
د لوا 2- 4 6-2 -ه)
11
برع
x-2y+z=0
باشد چون هر یک از بردارهای
صفحه 335:
۳ و ور(
جوابهاى دستكاه مذكورند. يس به ترتيب مى توانند ويزه بردارهاى متناظر با 54
تفت شوو
دك ويزة برذار مشاطر Asal stele CE aL
se و
2-0 - 2- 2-2 12(6-ه)
eg a i> DZ
یا دستگاه 5x+2y- z=0
2+20 +2
x- 2y- 5z=0 6
با حذف از دو معادله اول ؛ اين دستكاه معاذل مى شود با دستكاه
20 2 -ع
x- 2y- 5z=0
صفحه 336:
از اين رو » به ازای هر 1570
x 1
X =|- 2x) =x]- 2
x 1
dy =12
oul یک بردار ویژه متناظر با
ات aa de 3 Ao
خال ماتریی > را با قرار دادن ویزه برداز یکه متناظر با درستون ام آن تشکیل می دهیم:
tlio ey
v3 V2 V6
Cal 0. 22)
v3 v6
د
3ل V2 V6
به راحتى اديده مى شود اكق ان عادر بين Died Saleen
صفحه 337:
حال دستگاه مختصاتی را در نظر می گیریم که امتدادهای محورهای آن به ترتیب
ستونهای اول ۰ دوم و سوم © هستند . اكر به ترتيسجراسيتونهاى ,اول دوم سوم
عباشئد , اعداد وجود دارند بطوريع كيد رع و و
ع x|
و 20 رونا + رقرنا +رعرنا - | |< >
3 2
سه معادله حَاصل از اين دستكاه معادلات ٠ معادلات تغییر مختصات هستند . در نتیجه
ی به صورتجزيم جر مى آيد
3
ممماءة مق 6۸۵62
3§
65 +65) +125
صفحه 338:
هدفهای کلی
هدف کلی از ارائه این فصل آشناکردن دانشجو با مفهوم رویه برویه های
درجه دوم ورده بندی آنها ودستگاههای مختصات معروف در فضای سه
بعفی انس
صفحه 339:
دانشجو پس از مطالعه اين فصل بايد
.١ مفاهيم مربوط به رويه هاى استوانه اى ودوار را بداندو به كار ببرد.
”. رويه هاى درجه دوم رابا استفاده از روش هاى جبرخطى فصل ۲ شناسایی کند.
۲ از روی معادله متعارفی درجه دوم. شکل رویه معرف آن را تشخيص دهد.
۴ دستگاههای مختصات استوانه ای و کروی را بشناسد واز آنها استفاده کند:
صفحه 340:
١ ؟ روية هاى استوانة رود های دوز
۰۱ تعریف
فرض کنید » خمی واقع بر صفحه ای چون ۳و با خطی ناواقع براین صفحه
اشت که بان موازی نیشته خطی که متکنابر :6 وموازی :1 حركت كيذ
رویه ای تولید می کند. این رویه را استوانه یا رو به استوانه ای می نامیم.
خم © را هادى استوانه وهر يك از خطهاى با ناو متكى بر خم © را
alge (Ss رانك نی تام
صفحه 341:
۲ منال:
فى ذانيم که iste SL 2-0 , تن
معادله های دایره به مرکز (۰, ۰۰ ۰) و شعاع 21 ۲ در صفحه 017 هستند. حال
اگر خطی بر این دایره تکیه و موازی با محور ۶ حرکت کند . یک استوانه قائم
يديد می آورد.
معادله های پارامتری خطی ازاین نوع که از نقطه ae بردایره میگذرد
عباتست از
7 2 2 ملاع لا , ولا< ۶
Bip es Ee desley ay gia ie alanine
Sst و۲۵ را حذف می کنیم و معادله زیر , Kole تغییرکند . ازاین معادله
می آوریم. ۳
صفحه 342:
عدم وجود 2 در اين معادله نشانه دلخواه بودن 2 است . بنابراین(۱) معادله مورد
بحث أست . در شكل رير كسمتى ازاين استوانة adele ols Gl
صفحه 343:
۴ ۱ معادله استوانه
3
بطور کلی هر خم در فضای سه بعدی ** مجموعه جواب های یک دستگاه
کو تعادله سه محهولی است. حال آگر لین معادله هارا
90,2 20 (۷,2,)و
بنامیم آمگاه خم 6 وا به ضورت
0 (2 56۷۸
Need 2-0
نشان مى دهيم.
صفحه 344:
حال فرض کنید هادی استوانه ای توسط دستگاه معادله های
f(x, y,z) =O
Gc:
ee y,Z) =O 5
داده شده ياشد. اكر خط (1 يکي از مولذهای اين استوانه الى باشدء قرا
می توان فصل مشترک دو صفحه در نظر گرفت. یعنی
رح ie 9
axtby+oz=u
2 کدوقنی در ادن دشتکله وه نع کل خطرطه موی Aan ae
ee
صفحه 345:
حال فرش کید زمر ۸0 نقظه ای روت استونه ای ناهد TE Shia il,
”> بایه چنان اختیار شوند که نقطه (۸0,3,2 در معادله های (۳) صدق WS
ارف رای مر و راید کون هط کید مت رای
ط وز باید در نقطه لیچوو(نارا ,15 مشت رکب اشند بعنیلین: قطه بساید در
معادله های (۲) و(۳) به طور همزمان صدق کند . یعنی
lees =0 ee
g(s, tu) =O as+bt+oqu=u
اکنون بين اين معادله ها 58 ,6 , 14 را حتف می کنیم و در معسادله حاصل
قرار می دهیم
A=axtby+aqz 7 ax+by+oz=u
ومعادله استوانه را در نظر می گیريم.
صفحه 346:
۵ ؟ مثال:
می خواهیم معادله استوانة اى را بنويسيم كه © هادی آن دارای معادله هائ
y=4x"
2-0
ومولد آن موازی خط 2 > 7 جاشد.
D: x-y=r
معادله های مولد را به صورت “\x- zen
تعصهع ۲
در طر فى كيريم. خال :از دستكاه معادلة های. 2-0
ودج دعر
صفحه 347:
۶ ,2:1 را حذفمیک نيم. ن تیجه میشود .
y=p-A , (u-A) =A? , برك 2
در نتیجه معادله استوانه مورد نظر عبارتست از
(x- z- x+ y) =4(x- 2
4x? +47?- 8xz- y+z=0
۷ ۱ تعریف
خم »و خط ارا که هردو روی یک صفحه هستند . در نظر می گیریم. اگر
6 حول! دورلنک ند ۰ رویه لیبه نام رویه دوار حاصمیشود . خم 6 را
يك مولد و خط ارا محور دوران اين رويه می نامیم.
صفحه 348:
می خواهیم معادله رویه دوار ی را که از دوران خم 6 حول محور [ يديد مى آيد
پدشتت آورنه؟
8 وریم.
صفحه 349:
۸ منال
y=x
حم حول محور « دوران می کند. معادله رویه دوار حاصل را پیدا کنید.
2
=x? 4
وق Y حول محور « دوران می کند هر نقطه اش دایره ای پدید می آورد
که مرکز آن روی محور است. 2
صفحه 350:
دن رك 113 ل + تفط الخرافل وى ادن رو دار Spec
بر محور دوران ۰ محورل[0 را رسم مى كنيم تا رويه را در دايره اى به مركز .4
و خم 6 را در نقطه ظ قطع کند. مختصات ۸ عبارتست ازر0.۰, 6 اگر ظ دارای
Coy Dee باشدء باید داشته باشیم.
yoy . y =x?
چون فاصله ظو 8 از نقطه ۸ باهم براپر است » داریم:
y+ OF - +07 -&/= ۳+0۵( بو + 2و -عولء
واز این رو با توجه به این رابطه و روابط(۴)معادله رویه دوار به صورت زیر حاصل
Sabie 2 ب و زا
این رویه را سهمیوار دوار می نامیم.
صفحه 351:
۰ مثال
فرض كنيد خط « واقع بر صفحه XOY 9 موازی با محور ۷ حول این محور دوران
alps oles Sige Gul sos بدید می ایدم خواهي معاذله این استوانه را ند
دو طریق بدست آوریم.
حل
راه حل اول. به شکل زیر توجه کنید.
صفحه 352:
فرض کنید (005,1,2ظ نقطه دلخواهی واقع بر استوانه باشد. این نقطه بر دایره به
مرکز (۸0,۷,0 واقع است. این دایره خط 9 را که دارای معادله 26 است در
نقطه (6)6,۷,۵ قطع می کند. از تساوی ۸036 نتیجه می شود:
(c- 0? +(y- (+0 0۴ 00۴+) 0+۵۴
واز این رو معادلة استوانه عبار تست از
az =e
صفحه 353:
راه حل دوم . خط ط محل تلاقی دو صفحه 620 - و 0 .2 است. بنابراین؛ هر
یک از مولدهای استوانه به صورت
ات ۳
مرک <
است. معادله خمی که این خط ها متکی بر آن به موازات ظ قرار دارند و
استوانه را مى سازند عبارتست از ع نیرب هر
pS
در نتیجه معادله استوانه عبارتست از
مد مور ج یز
صفحه 354:
اکنون که با رویه های استوانه ای و رویه های دوار آشنا شدیم. رویه هایی
را معرفی می کنیم که تعمیم طبیعی خمهای درجه دوم . یعنی مقاطحع
مخروطی هستند.این رویه هابرویه های درجه دوم نامیده می شوند.
* کره یک مثالی از یک رویه در جه دوم است.
صفحه 355:
۰۱ تعریف
نمودار معادله در جه دوم سه مجهولی
Ax? + By’ +Cz + Dxy+ Eyz+ Fzx+ Gx+ Hy+Iz+J =0 ب
را که درآن ۸ ,ظ ,6 ,ظ رظ رظ ,6 راط با رل اعداد ثابت و 4 ,8 ,0 ,© ر ,1 همه
صفر نیستند. یک روبه درجه دوم می نامیم.
7۳ به عبارت دیگر یک رویه درجه دوم مجموعه نقاطی چون (003,2 متعلق
3
به فشای Wale ous OS Gu # دی مي کنند:
صفحه 356:
Jee FY ۲
در معادله * قرار می دهیم
الف)[- - 21 © 8-2 ع م ,0
- 181 - 6 < ۴ < 8 > (1 وبه دست مى آوريم:
- 2ج ب شب تيو
مشاهده مى كنيم كة اين معادلة:: معادله كرة به مركز («و “و )٠ و شعاع ۱
است. بنابراین می توان ادعا کرد که برخی از رویه های دوار رویه در جه
دوم نیز هستند.
ب) با قرار دادن 1 > 8 > 4و 1- > 1 و 20 [ 2 ۲۲ < 6 < ۲ < ۴ < ظ < و
به دست مى أوريم.
Ze ey
7 دیدیم » این معادله معرف سهمیوار دوار است . بنابراین سهمیوار دوار تمونه
دیگری ازیک رویه درجه دوم است.
صفحه 357:
i
د
صفحه 358:
صفحه 359:
1 - و + یر
و
صفحه 360:
۴ ۲ مثال
رویه معرفی شده توسط معادله درجه دوم زیر را شناسایی کنید.
+2 6+12 جع مرول رهش ب+قور
جاع ادن متطور pious Mews cae طرف كت عادله فوع اف
y,Z) =2x? + y’- Axy- 4yz )ط
را درجه دوم نظر می گیریم(2 ,۳ ط یک صوررت درجه دوم سه متفیره است:
ضورت ماتریسی (1/۶ ,)۳ عبارتست از
ام مه 2
P(x, y.z)=[k y z]/-2 1 - 257
]00-220
صفحه 361:
ویژه مقدارهای ماتریس ضرایب صورت درجه دوم مذکور عبارت اند از
Ag =4 ,2-= یز ,رب
ویژه بردارهای یکه متناظر با این ویژه مقدارها عبارت اند از
[2- 1
درب
2
PO y,zZ) را به صورتویر در میآورد
P(x, y,Z) =x?- 2y? +42?
صفحه 362:
قسمت درجه اول معادلة داده شه را نیز با استفاده ه برحنیب: ۰ ۳ ۱۶ ۸۱۲
می نویسیم و بدست می آوریم
3+ 6+12 -- +13 - 2
دراه ahh A شده بر حيتي 2< OY بداصورت ريرادر مى أيد
o’- 3°- ay’- هه تق 5? =8
مشاهده مى كنيم که این معادله معرف يك هذا
صفحه 363:
۳ ۴ مختصات استوانه ی وکروی
هدف این قسمت تعمیم مختصات قطبی به فضای سه بعدی است.
بنابراین دستگاههای مختصات استوانه ای و کروی را معرفی وبرخی ویژگیهای
صفحه 364:
۱ ۰۲ تعریف
اگر (۸)0,3/,2 نقطه ای در دستگاه دکارتی 12 و 8 تصویر قائم آن بر صفحه زد
gee bogs Crean Ose evar antl قطن
oe Tacs ons, Ox )8 را کی ae عتضا قس لته ای
نقطه ۸ می نامیم.
eit 1
ele و ای has as
و20 را معرف محور 2 می گیریم.
مشاهده می کنیم که با این محدودیت ها به هر نقطه در فضا فقط یک دسته ®
مختصات استوالة إى تشيت حادم مي شود
صفحه 365:
YY رابطه مختصات دکارتی و استوانه ای
1 70, ee
فرض می کنیم (66,۷,2 OF) به ترتیب مختصات دکارتی و استوانه ای
نقطه 4 باشند.
در مثلث قاتم الزاویه 005 (قائمه در 6) شکل ** داریم
2۲008 , y =rsind 0
به علاوه بنا به تعریف داریم
2-2 (2)
Resi aGb islata alia ashton shat
از روابط (۱ و(۲) مختصات دکارتی ۸ به دست می آیند.
صفحه 366:
برعكسء باتوجه به شرایملا۳ "و 57 9 7 از روابط (۱) نتیجه می شود
که
tarp =v ۲ 40
= لو عدم
Ook > 0
بنا براین اگر مختصات دکارتی (0,1/,2 نقطه ۸ داده شده باشد آن گاه مختصات
استوانه ای آن عبارت خواهد بود از
tan| 7 x>0
x
۳2 0 2 x-0,y0
3
x
نما +
4
A
5
صفحه 367:
۲ مان
ACS WO, در دستگاه مختصات دکارتی داده شده است ۰ مختصات
استوانه ای آن را تعیین می کنیم.
فرض م کنیم که(2 ۲۳۹۶ مختصات استوانه ای هاباشد / دازیم
2-2 , r=vi+1=/2
صفحه 368:
۶ استوانه
فرض کنید ۰ عددی ثابت ونامنفی باشد. در دستگاه مختصات استوانه ای
مجموعه 20 60,2 ات هر
استواته اى اسبت که عم هادی ان
z=0
ع رو + قير
و مولت ان موی با مج ات معاده ان استرله کر مگ مات
اشتواند ای
ودر دستگاه مختصات دکارتی
است.
صفحه 369:
استوانه 6
r=
صفحه 370:
۷ نیم صفحه
x2] )عم
فرض می کنیم
مجموعه 00 0 B= (8,z)|
عندی تابت باشد در دستگاه مختصات استواند ای
نک ele شنته به ارام این تیم ضفحه عبات است از تقام نعاط
صفحه 0 که شامل نیمه نامنفی محور « است.
صفحه 371:
Jeet YA
و Spee Slates Mien ese کی
این تموقاا عبارت آست آز فجموعه تقاط
r=20+cos))) دروت ادم
ین مختص ععددی است اختیاری":
مر یک دلنما در صفحه 01 است. بنابراین» مجموعه
مایا لسوت سد مدي إن كات
به ازاى 0 -
مذكور و مولد آن موازى با محور 2 است
صفحه 372:
ی از نمودار معدله 204608
صفحه 373:
۰ تعریف
عه تا 0907900007 yal oA asics Geena)
2 3 : . 0 20 7 3
توجه کنید که چوق معرف یک نیم صفحه ومحور 02 واقع در آن محور
ری > 0۷
ی > م
ارت
قطبی است. دامنه تغییرات از
۲۱ ارابطه مختصات دکارتی و کروی
اگر (۷,2, مختصات دکارتی نقطه ۸ باشد. آن گاه مختصات کروی
a ور دست م اشن
tan| 3 x>0
x
0 0)
tan! 3| x<0
x
صفحه 374:
برعکس 9۳ :۲۳۰۳ ۰ مختصات کروی نقطه ۸ با مختصات دکارتی G2)
باشد آن گاه با توجه به شکل اسلاید بعدی وروابط فوق داریم
Z=pcosp
x =OBcos) =psinp cos
y =OBsind =p sinp sino
صفحه 375:
مختصات کروی:
صفحه 376:
۲ منال
نقطه (3- ,1 ,۸2 در دستگاه مختصات دکارتی داده شده است. مختصات
كروى اين نقطه را بيدا مى كنيم.
دارم 14.- 4+1+9/.- 2 + تو + تقول - م
=cos'—3_ ~cos'(0/80002~3657' گ نومه نو
714 6
در مورد © داریم 2 2-
cos =—————. =- —— 44
V5 ۰ 221
ولذا داریم
2-24 2636 -180- و
صفحه 377:
۳ ۵
الف) معادله کره : می دانیم که
x4yez =r
معادله کره به مرکز ۵ و شعاع ۲ است این معادله در دستگاه مختصات کروی
8
Car a
نوشته می شود.
ب) معادله نیم صفحه : همانند دستگاه مختصات استوانه ای اگر
| وک ۳ ۰ عددواثابت باشد ۳۵ مرف یک ثم ضفحه >
پ) معادله مخروط :)5 OT) > 0عددی ثابت باشد. می خواهیم
نمودارمعاد؟ " ۴ راپیدا کنیم.
صفحه 378:
x/2<qy <x
صفحه 379:
كمال
صورت دكارتى معادله کروی ۰ 30050 + 0517305170 جتلإسيد.
برای این کار دو طرف معادله داده شده را در "ضرب می کنیم تا به دست
آوریم. ووم م3 + مصنو مصنه م6< *م
اکنون با توجه به روابط تعریف شده داریم:
Gy tae ی
45 bs
Pine
x +(y- P+ 2 4
2 Ol)
بنابراین معادله داده شده » معادله کره به مرکز 27 وست.
صفحه 380:
هدفهای کلی
هدفهای کلی این فصل را می توان به صورت زیر خلاصه کرد.
۱ آشناکردن دانشجو با توابع برداری یک متغیره . حساب دیفرانسیل و انتگرال
وکاربردهای این توابع
۲ مطالعه حرکت در صفحه و فضا با استفاده از ویژگی های توابع برداری
۳ به کاربستن مطالبی از فصل هاى كذشته در اين فصل .
صفحه 381:
دانشجو پس از مطالعه این فصل بایدبتواند
8 حده مشتق وانتگرال توابع برداری یک متفیره را محاسبه کند:
D خم و مسیر را تعریف ومعادله های پارامتری برخی از مسیر ها را پیدا کند
6 خم هموار را بشناسد؛ طول خمداده شده را محانبه و در صورت آمکان تحم
را توسط طول خم پارامتری کند.
ت- برخی خم ها ی معروف از جمله سیکلوئید (چرخزاد)... رابشناسد وطول و
انحنای آنها را محاسبه کند.
شب مفاهیم مربوط به حرکت در یک صفحه بازجمله سرعت: شتاب» عندی؛
مولقة قاى قائم و مفاسئ فيتاب را مخاسية كد
صفحه 382:
Siglo SG ck care SATIN ع تاه مجاهت ور
واز آن برای محاسبه افجنای مسیر: و معادله دایره آنخنا استفاده کند.
ج- فرمول های مربوط به انحنای مسیر را بداند.
ح-دستكاة مختصات فضابى 12/8 را در هر نقطه از مسير داده شده به دست
ee از آن انحتا وتاب مشير هاى فضا را بيذا كند.
خ) فرمول هاى مربوط به تاب را به دست آورد ومسطح يا نا مسطح بودن خم را تشخيص
دهد.
د) صفحه قائم و صفحه بوسان و صفحه رکتیفایر را در مورد هر خم داده شده به دست
او
صفحه 383:
Ss 2 11
ees 1۳9۵ Re
ai sas 2 وس فدرا نت تایم برداری یکت متفیره
R
مجموعه ۸ را دامنه و مجموعه را برد اين تابع مى ناميم.
R
توانیم به صورت زير بنویسیم: wel A(t). pn = 2 به ازای
۶) 6) )گر )
f,:A> 2 دقع 5
که در توابعی حقیقی روی. ۸ هستند. از طرف
خر رف SOS Re tai اسك رای ار
00 )دع , "ایک
صفحه 384:
معادله های (۱) را معادله پارامتری نگاره ۶یعنی مجموعه (10۸ موتوابع و
را مولفه هاى ؟ و متفیر ؛ را یک پارامتر می نامیم.
به همین ترتیب به ازای 23 1 , اگر توابع حقیقی Bee ede aie
FH =(E(0,.600,£,0) tea fo
آنگاه این توابع را مولفه های ۶ و معادله های
z=f,() , هادا x=f()
را معادله های پارامتری (10۸ و متفیر !را یک پارامتر می نامیم
صفحه 385:
".1ف مَثال
به ازای 0,1] < ۵ ee بت
£(t) =(sin2xt, co@xt)
دارای مولفه های
f(t)=sinkkt , f£,(t)=co@rt teA
و مجموعه (8] دارای معادله های پارامتری
» مه - ز , زود
است.
توجه کنید که (868 دایره به مرکز (0)0,0 و شعاع 21 7 »یعنی دایره واحد
fx y)e f(A)
است.در واقع اگر نقطه دلخواهی متعلق به (10۸ باشد .آنگاه
x? +y? =(sirf 2t+ cog 2xt) =1
صفحه 386:
یعنی (,06 متعلق به دایره واحد است. برعکس هر نقطه دلخواه روی دایره واحد
زافقط به یک صورت می توان توستط معادله های هیا مان ادا
توجه كنيد كه نمودار ۰۲ یعنی مجموعه
G=|(t£() teA =|(tsirdxt,comxt)| teal
f 0 kG L متفاوت است. در شکل اسلاید بعدی مجموعه های (80۵ و ۵ را در
دستگاه مختصات 7 نشان داده ایم. توجه کنید که 6 روی است انه
x+y? =1
قرار دارد.
صفحه 387:
صفحه 388:
۳ منال
تا f:R- R° با
ker تعریف
£(t) =(2cost 2sint,3t)
دارای مولفه های
£(t)=2cot , £(t) =2sint , f(t) =3t
است. معادله های پارامتری (210 عبارت اند از:
پا 2sinb و x =2cost i
4
تحه که فد این ات تدارا تک مان ۶ امت ول | فا
ites ول ECR) معروعه اما اس ارم
اوح £(R) =| Gy, 2)|x =2cost /y =2sint ,z
صفحه 389:
=4 teR
2
مشاهده مى كنيم كه به ازاى هر 2 چتابراین هر نقطه
۳ أروى أسشوانه قات 4 130 © واقع است. مجموعه A(R)
یعنی نگاره؟ را یک پیچوار(هلیسم) مدور می نامیم.
وت موتو
صفحه 390:
۶ تعریف
ا =(£,(t),£,(t) ) ۷ ey ۶0
f£:ACR-— R? ي )0(£, £00 ,40+ fo ار وا
ورب Geb) ), L=Qbd یت ار
| ملک (ime, <1, Lime, (t) =1, ime, (t)
lim, (}) =1, limf,() =1,
اه عبارت دیگر تابع ۶ دز نقطه .فد دارد اکر و عن ها اگر هیک از
مولفه های آن در این نقطه حد داشته باشد.
صفحه 391:
۹
مى ss تابع 18 ۵21 که در آن 2 هیا 3 هدر نت بل 12۵۴۸
سته است اگر داشته باشیم:
7 ۳ (ه)۶- )عسنز
؟ را روی۸ ببوسته مین امیملگر در هر يكاز نقاط 4 ييوسته باشد
با توجه به تعریف مشاهده می کنیم که تابع ] در نقطه ۵ < 1 پیوسته است اگر
و تنها اگر هر یک از مولفه های ؟ در ۸ پیوسته باشد. به عبارت دیگر اگر
(۵)یگر6)۵)< هک یا ()وگ,0)یظ,)گ)< ۶00
(hie ts 6
Feller هون است اک وا کر بایغ tol
etl
صفحه 392:
۰ مثال
eee 1
Ca 9 =|VE+1sint,e) , 9
حل:
ريا همه مولفه های ۶ در این نقطه پیوسته هستند.در واقع داریم:
ea انا spas يا
lim/t + le limsint =O=six0 , lime' =1
sint
Sm nes | , ب ۳ 2 -<ا
که نقطه هس پیوسته لیست.
1,60 <
oe
زیرا تبلع
در نقطه0 < ] تعریف نشده است. با وجود این داریم:
Imf(t) =(1,1n2)
صفحه 393:
۲ شريف
Ln =2,acb flabl> Rg 3= تابعى بيوسته روى اطرةاباشد . آنگاه 1
R
رایک خم در یا ی نامیم. نکاره ۶ یعنی مجموعه رااثر یا مسیر خم (و
گاه خود خم)و معادلات پارامتری[,8] ۶ را معادلات پارامتری خم می نامیم.
۳ مثال
11 11 ام
) تا رلا|ا< )۶
R
روی [-۱۰۱] پیوسته و لذا یک خم در است. معادلات پارامتری این خم
: عبارت اند از
,11 اي 0 اخ
صفحه 394:
اثراين كم يا نكا ره ف عبار كانت ارد
f[- 11] =|£(|tel- 11)}
@y| x=|{. y=t, tel- 1]
& x)| O<x <1
در شکل زیر [1,1-] ۶را رسم کرده ایم.
صفحه 395:
توجه کنید که وقتی ؛از ۱- تا ۰ افزایش می یابد » نقطه (,06 اثر خم ۶ را از
(۱, 0 تا (.و-) یک بار می پیماید.همچنین وقتی !از ۰ تا ۱ افزایش یابد نقطه
(زرعم اثر خم ۶ را از (۰.» تا (0,۱ مجدداً طی می کنند. با این هریک از دسته
معادله های
x=-t, y=t te[-10 *
x=t, y=t te[ol ie
معادلات پارامتری خم واحدی هستند. در شکل (ب) خم متکور با معادلات
پارامتری * ودر شكل (ب) خم مذكور با معادلات پارامتری ** نشان داده
شده اند.در این شکل ها پیکانها جهت حرکت نقطه (06,1 روی خم را نشان
می دهند.
صفحه 396:
)۱,۱( ),۱(
شكل (پ) شکل (ب)
صفحه 397:
۴ ال
f(t) =(coskt , sinltt,t) teR ves
۳
gk pil
حل:
بنا بر تعریف , اثر ؟ عبارتست از:
۶)5( < ,هن ر نظعمع) t)| teR,
چون
x?- y* =cosh2t- sinK2t =1
005۳28 به ازای هر0< ge “قرار دارد. 7 3 Hh etl og) FA) ye
پس برای ترسیم استوانه مذکور تنها شاخه ای از هذلولی
yal أ
2-0
را در نظر مى كيريم كه مختص اول هر نقطه آن مثبت است.
صفحه 398:
در شکل زیر قسمتی از (1078. اثر ۶ را روی قسمتی استوانه 1- ۳ - تازسم
کرده ایم.
یکی از مجانب های هذلولی
صفحه 399:
۵ منال
قسمتی از خم فصل مشترک رویه های
2 رو + قهر
4< 2و + رو + تعر
(eo
را که دز ایک هشتم اول دشگاه مختصات 2 است رسم می کنیم.
بنابر تعریف یک هشتم اول دستگاه مختصات 612 مجموعه نقاط (06,1,2 است
که 77 ۷ 7۳۰ .خم مورد نظر از تلاقی استوانه
1< + 1۳ 6
0 JOM co Sas a a با كرد
صفحه 400:
در شکل زير این خم را با تعویض نقش محور های « و ۷رسم کرده ایم.
صفحه 401:
۷ همنال
دابره اع نه شعاع + در صفحه و6 روی معور «بدون اکن بلفره می غلنده
coy ly oils cel lead ame نام اين نقطه یکت شم روی صفته [ز۳۵ بدید
می آورداین خم را چر خزاد يا سیکلوئید می نامیم .می خواهیم معادله های
پارامتری چرخزاد را به دست آوریم.
برای این منظور فرض می کنیم مکان اولیه ۰۳ نقطه 0 مبدا مختصات باشد.
ای خر ی ی رت ی ی و
قرار گیرد.
صفحه 402:
صفحه 403:
توحه کنید که طول های کمانهای 08 وظط و پاره خط 0 منامی لد بتابراین
شکل . مختصات نقطه « به زاویه ۴ OGY) Tob Sew مختصات نقطه ۶ باشد
آنگاه
x=OB-AB , — y=OD-DE=a+DE
از مثلث 880 دا
AB =FC=aco} 5 0| =asind
ED=PF=asin| p= 3] =- aco)
در دایرف به مرکز > و شغاع ۵ داریم
OB =PB=a 90
x=a)-asind , y=a- aco در نتیجه
صفحه 404:
A, A,
جرخزاد. طول خم ,0148 برابراست با 268
صفحه 405:
٩ تعریف
می گوئیم تابع برداری
(3-ه یاعم , ع8 ب[طية]:ع
. x=tela bh; a
هشتقیذ بر است اگر
lim—+_(£(x)- £0)
ae xt
وجود داشته باشد. بدابهى است در نقاظ jl plate t =D yt Ha وجود خد فوق»
وجود حد هاى يكطرفه به ترتيب راست وجب است.
صفحه 406:
درصورتی که ؟ در نقطه ؛ مشتقيذير باشد.حد فوق را مشاتق ؟ در نقطه ) مى ناميم
df
=, (t) ۳
وآن را با dt نشان می دهیم. بنابراین
۶ lim! (۰ 0
xt est
f@) f(a’)
مشتق ] در نقطه 20 8 و 8-2 را به ترتيب بآ یا نشان می دهیم.
£(x)- f(a) 1
2 - ۳
f(a") =lim
f£(x)- f(b)
f(b) =i
Oe eea5
صفحه 407:
« به ازای 2 - 52۵۲9 )کت ۶
(AW, £00, £50p) 5 )۶
به ازاى
of lly نقطه ) مشتقید بر اسث اگر وتنها اکز مولفه های آن درالین
نقطه مشتقپذیر باشند.
-5 ما
Inx, 1- x2) pias | #عماك مع
1
زا خر تفه ور ميد ع كيم
صفحه 408:
ee
J
: بنابر رابطه :::* به ازای هر 2 داریم
f(x) = es 2x|
x
)2 - ,ور ی )- )3 {£
N
۲۳ ۵ مثال
می خوامی0 ۴۵ , ©" (وعد ع) م 496060 به ازاى
1,20 - 1,12 +عيماء )۶
Docs,
ean وی م9
o(t) =In@t +0)
صفحه 409:
حل: «م4- هماع . مد و۶
داریم 2
gO =Q- 10 همع 0و
مصح 0 , 20 ۵0
(£.g)O =f OgO+fOgO -0+ 2-2
Le
Tjian
DRO. 22)
eet SE ی
5)+C 2-22 =O-25) -0@=
Jj
xg)'O = 0-5
1
ONIRE
(£)'O =o OfO + 0۶0 كفك ¢= 02 لماك
صفحه 410:
۶ ۱ ۵ قضیه:
[ab] —~-1—% R" n=2 \3 زنجیر توابع
ee
90
را که درآ ۳( ٩ و یک بازه در 8 است در نظر بگیرید. فرض كنيد ؟ در
te[ab] . 3
SRLS ور له heeds Tb) ياست در اين مورب نافع برداري
gof:[a,b]> R”
در نقطه ؛ مشتقپذیر ت و داریم
(god () =g'(E (HE
d(go) _dgds_dgaf HE
dt ds dt dsdt
توجه کنید که در این قضیه تابع ۶ یک Canal Sl ail
صفحه 411:
۷ ۵ منال
1
h(t) = in/t- 1
) اكر int] 1 يمه , جلي | (t)
(2)5 و به ويز) 2 را محاسبه میکنيم
حل:
قرار می دهیم سل )۶ ر |۵۱ na دنه 2 - 90
t t-1
h(t)=(gof)(t) و به دست می آوریم
7 1 vas رم aad
۶0 -- 200-1 Bet OS toy t ass
4 1 2 1
=|- = =|-1,
g(t) ر 609 ر ۱ 0 | 1, cod, }
صفحه 412:
nw =- Sct- ae 31 cos, ۱
2
h@ =g ME =- 0 16 3
ریت 5
1-63 حم ح[طیه]: ۶
را روى اط,ة] هموار مى ناميم اكر به ازاى tela)» (1) جود داشت
روى [8,0] پیوسته باشد.
م کر
و به آزای هر ۱
توجه کنید که اگر به ازای 2 < 9 قرار دهیم
f(t) =(£,(0),£,(0))
آنگاه نابرابری :: به صورت زیر در مى آید.
(f(D)? + (0)? 40
صفحه 413:
؟* وابنا براين Slant o> روی (ظ,۵)هموار انست اگز فتنها اگر در هر نعطلا
مشتق یکی از مولفه های ۶ غیر صفر باشد. توجه کنید که این مطلب در حالت
3 > 9 نیز برقرار است.
:م مثال
الف) خم jt, Ind+t) ,G+t)) )- ومع
روی ۰۱-1 ۱] هموار نیست » زیرا در نقطه 0 > 8 مولفه اول آن 2 5
ب) خم زیر روی [۰,۱] هموار است.
f(t) =(sint,sint ,? +1)
صفحه 414:
۳ ۵ منال
الف) خم
te[- 11] ((2ا+0, وعفصاءنم )- ومع
روی [-۱۱] پاره هموار است . زیرا این خم در نقطه 0 < تا مشتق ندارد.
ب) چرخزاد به عنوان یک خم در نقطه های + هموار نیست
ودر بقیه نقاط هر بازه متناهی هموار است.
۳ ار تا تاک ()۳
در نقطه 0 < با هموار نیست. زیرا
|£O| =o
صفحه 415:
۴ 1 ۵ تعریف
الف) فرض می کنیم
3 با 22 1 f:[ab]> R®
خمی هموار باشد. طول این خم را با 5 نشان می دهیم وبا رابطه زیر تعریف
می کنیم:
s= {lf at
got jlgo——_2 ob la,bl a gle. ta - ---- abies or sic
طول ؛رانا ره رير تعريق دى كليم 20207280755
خوره) عن جع لت ۴۵ ] عد
صفحه 416:
با قرار داهگک 8 وویمتاع ط این فرمول به صورت زیر در می آید.
ع ۳۵ ۶ -
fie) رده
fietajat عم ١ عه هعمال
طول خم پاره هموار
صفحه 417:
7 توجه کنید که اگر به ازای 2- 8
f(t) =(£,(t), £,(t))
s= pif] dt= PFO +f Wat
=(£,(0, £00, £.
همجنين به ازاى 3 > 2 و بنابراين و ce
خ00) 2 )کل له (ه ۴ | ع و
صفحه 418:
۵ مان
الف) طول خم
تتماتع 200
مساوی ات با
Gina V5) 7 0 حتلم دخورصت جتارل
ب) خم
ماع £(t) =(cost, sind)
هموار است و طول آن مساوى است با
fVsitt+costdt= f dt=x
صفحه 419:
7 مشاهده می کنیم كه طول خم تابعى از بارامتر تعريف کننده خم نیز هست.
رح
s(t) = 660 dn
ج ۴ تانق اوه روی ناما لشت اس نأض مشعید ارك ات
و داریم
Ab) eh areal
<= 3
در نتیجه 3
aS
با توجه به این پدیده تعریف زیر را داریم.
صفحه 420:
۷ ۰ تعریف
مى كوئيم خم
3 يا 2-2 ماطیه]:؟
يا
(ه) یگ, () رگ (©) ,)كت (5) 5 با ((ع)یگ, (ه) 6)< £(s)
توسط طول خم پارامتری شده است اگر
2
۲ بت اه
3
البته با توجه به قاعده زنجیری» اگر ! پارامتر دی گری برای خم باشد. داریم
۶ _ 96 9۶ هگ ندیم
ds? dt: ds ds ds
dt
_ عه
صفحه 421:
۸ © مثال
ب)پیچوار
۶۲) =(acost, asint, bd teR
رانسبت به طول خم پارامتری می کنیم.
حل:
طول خم در بازه [۰,] عبارت است از
s(t) = {ve + ۲۳ ح Bt
s(t) = ve + لح م۳ 22 +
واز اين روء در هر دو مورد داریم
حال این مقدار ؛ را در تعریف ! فرار مى دهيم و به دست مى آوریم.
صفحه 422:
bs
سوه رتش ومد 50
oe ‘dee کب + ها
اکنون توجه کنید که با این نمایش طول خم ] در بازه [5,۰] مساوی است با5 و به علاوه
f(s) =|
دا
اريم
Iss 5
پ) آیا خم
f(t) =(e' sint, e' cost e') teR
را می وان با طول خم پارامتری کرد؟
حل:
AB را در نظر می گیریم. طول خم از نقطه 110*602 عبارتست از
ره - )2/3 9۷30۱ ] ع و لاک ع هد
صفحه 423:
بنابراین ؛ تابعی از + است و داریم
5
مم قد نه ان +e] لد t=
V3
در نتيجه خم را می توان توسط : پارامتری کرد و مولفه های آن را به صورت زیر
ست ار
£,(s) =| wat e * | sintr{ 0ه , [ © + حتف
£,(s) =| 4 +e" | cosa + +e] ,s=0
£,(8) =z +e" » S=O
Oa ax aos a > 15 اين مولفه ها صورت ساده ترى به خود مى كيرلك
صفحه 424:
۰ ۵ تعریف انتگرال تابع پیوسته
filabloR , f(t) =(£,(t), £,(t),£,(0)
رابه صووفل) ۶ آل نشان می دهیم و به صورت زير تعریف می کنیم.
Preac=( fam@at Pemat زوه عل
به همين ترتيب انتكرال تابع بيوسته زير تعريف مى شود.
[ط به] > ۱ 0) 5)< f(b)
® توجه كنيد كه انتكرال هر تابع بردارى ٠ بردارى ازا جنس مقادير همان تايع
است. مفهوم انتكرال تابع بردارى بسيارى از ويزكى هاى انتكرال توابع حقيقى
را داراست. باوجوداین.این مفهوم درقضيه ميانكين براى انتكرال صدق نمى كند.
صفحه 425:
۲ ۵ حرکت در صفحه |
ل
بردار 0۸.را شعاع حامل متحرک در لحظه ؛ می نامیم : در شکل زیر مسیر
مر aod ها »و ۷ مشاهدهمی کنید.
۶0+ ۸0
1)
صفحه 426:
te cle pa OY
۶)0 =x(Di+ y(oj Bas فرص
مکان متحرکی در لحظه ) باشد. در این صورت رابطه
£(t+ At) =x(t+ Abi+ y(t+ Adj
t+ At.
مکان انب مرک در لحظه خواهد بود. بنابراین
£(t+ At)- f(t)
At
در تیه در teat Ab تمانتده برتار شرغت متووشط در بازه مان از وتا
ور ی ۵9-0 گیورزر
ieee
poe At
وجود داشته باشد. برابربا بردار سرعت در لحظه ؛ خواهد بود.
صفحه 427:
با توجه به این مطلب اگر سرعت متحرک در لحظه !را V(E)L نشان دهیم بنا به
تعريف مشتق داريم 1 1 ee 1
۷۵ ز) ۶ + :) << )۶1
یعنی مشتق ۶ در لحظه 4 مساوی است با سرعت متحرک در اين لحظه؛ اكنون
با توجه به شکل اسلاید بعدی مشاهده می کنیم که
£(t+ At) =f(Hi+PQ
بنابراین داریم
۶0+ ۸۵ ۶0۵ _PQ
At At
صفحه 428:
y £(t+ at)
51 7 از (1)6 رسع شود » بر مسیر متحرک مماس است.
صفحه 429:
در نتيجه اگر ۰ ۵۳ آنگاه نقطه 0 روی مسیر متحرک به نقطه میل مى كند و
ed 4s PO Leo مماین بر خم تبدیل مي شود اين ردان ففناست که اكز ذا
بردار ۲ را به نقطه ۴ منتقل کنیم آنگاه ()۷ بر مسیر متحرک يا بر خم داده شده
مجاس می نود
بنابراین مشتق به عنوان یک بردار بر مسیر متحرک مماس است.
صفحه 430:
۲ ۲ ۵ تعریف
t
Ee ای و Minas ot ee ouny a
pales
بنابرا مشتهیت
100 )01 ۳
مسر متحرك باشد انكاه اندازه بردار سرعت اين متحرى عبارت أست از
اه ام ا ردیل -
+ ]$( = ۳26 +269 (۳)۵
توجه کنید که سرعت متحرک یک بردار و اندازه بردار سرعت یک عدد
است.
صفحه 431:
۴ ۲ ۵ منال
الف) مکان متحرکی در لحظه ؛ عبارت است از
=eli+e'j )۶
مدل درغت وانداره بردار ضرفت اين امتكرك (a pans
مختصات متحرک در لحظه » عبارت اند از
۴ < 57 9
مشاهده می کنیم که در هر لحظه 0< :۰ او 0< 7 و
1
تج رو
x
1
بتابراین مکان متحرک شاخه ای از هذلولی ع< 7 "است که در ریع اول واقع است.
صفحه 432:
شرعت tied yo Ses dl ce By ld اغبارت اند ارا
v(t) =elit+e'j ,
lv(t)| =Ve* +e =/2cosRt
صفحه 433:
as Aes سيم كي 1 VAR) eee ون
dx x( 4
بنایراین زاویه بردار سرعت با جهت مغبت محور ۸ باز (متفرجه) است لا بردار
سرع يه صورتی!است که در شکل اسلاید پیش نشان داده شده است:
ب) یک ذره طبق رابطه زیر حرکت می کند
£(t) =(@cospvt)i+ (rsinwt)j
0
RD ye lator dol a eer CS Berra ka?
متجرک زا شناسایی .می کنیم؛
صفحه 434:
این متحرک در لحظه ؛ عبارت انداز
y(t) =rsinwt ر x(t) =rcosvt
OF
(+ yb) =P
مسیر متحرک دایره ای به مرکز مبدا مختصات و شعاع ۲ است. (guy
سرعت و اندازه بردار سرعت متحرک در لحظه ؛ عبارت اند از
v(t) =(- nosinot)i+ (wm cosnt)j
مصاع cos wt) بتای گننه) "مالک )۱۳
صفحه 435:
چون
dy __ rcosvt
—_—— = mocotanot =ta: ۳ + بای
dx - nosinwt 2
بردار سرعت (۷)۲ با جهت مثبت محور « مساوی
[+t]
2
با توجه به اينكه U f(t) Jal> glad. t abied j9 جهت مثبت محور ۶ مساوی
ات نا بننچه مي کلم که بردارهای (۵ ۶ (۷00 در هر لحم بر هم
عمودند وجهت (۷)۷ در جهت افزایش + است.
صفحه 436:
شماع حامل و سرعت متعامدند:
صفحه 437:
۵ ۰۲ ۵ تعریف
فرض كنيد خم
)۲+ )<< سا ر filablo R
هسیر متحرکی است وزدست کم دو بار مشتقپذیر باشد: در این صورت بردار
)"7 + )<< )”ع
را شتاب متحرک می نامیم ومعمولاً آن را با (2)0 نشان می دهیم.
۳ تایراین بردارد(ا)ه شاب جرک ۰ هشتی ail Spee Gey
زظ) 7 + نها) ع<ع )۷ a(t)
صفحه 438:
ules بردان بك 8 Vey.
فرض کید مسیر متحرک ۰ خم
f:[abl> R? , ۶) <<) +
توسط بارامتر طول خم 5 پارامتری شود. به ویژه داریم
s(t) = fiv@)| dn
بنابراین داریم
ds
ag ce اف
إومي كك_عة عه عف_ ووى.
dt dsdt ds
ae _ veo
ون ۵ 05
صفحه 439:
یعنی اگر خم . مسیر متحرک . نسبت به پارامتر طول خم پارامتری شود.
بردارسرعت نسبت به این پارامتر : برداری واحد است و جهت آن با جهت
Ss el ie a Seeley يكى اسك اين بزخار را 'برقار يكه
مماس می نامیم و با 1 نشان می دهیم.
af _ v(t)
ds fv]
در شکل اسلاید بعدی بردار یکه مماش را در لحظه) رسم کرده ایم.
صفحه 440:
v(t)
صفحه 441:
۶ ۵ بردار نکه قائم
فرض كنيد خم هموار
filabloR , f(t) =x(Hi+ yj
مسیر حرکت یک متحرک باشد. بنابراین درهر لحظه ۰۰ بردار یکه مماس 7 بر
اين خم ايا مشر تعريف شدة أت زاويه انا جوت مثيت محور: رام نم
جون ۶برداری بکه است. پس جهت آن تابنی از اندازه راوید اكيت
با توجه به شکل اسلاید بعدی می نویسیم
ز(مصنعی) + ن(ودمی)ع T =T@)
داریم
(cos)j=cofo+S)i+sirf 0+], + ت(مصنو تا
صفحه 442:
sind
x
dT
برداری یکه وعمود بر 7 است و با جهت مثبت محور + زاویه ای به “qpllk
7 ۳-9
اندازلا * 2 مى سازد. بنابراين ون ” دو بردار يكه قائم بر 7 با جهت هاى
مخالف هم هستند.یکی از این دو بردار را که جهت آن به طرف تعقر خم است
بردار يكه قائم مى ناميم وبا 11 نشان می دهیم.
صفحه 443:
بردارهای یکه قائم مماس
صفحه 444:
10 ف مولمه هاف مما فا برعت شتا
فرض كنيد مسير متحرك , خم هموار و دو بار مشتقيذير
filabloR? , f(t) =x(Hi+ yj
باشد. سرعت این متحرک در لحظه ) مساوی است با
۶ عه )_عه عه_ 2
Mi at sae dt =| ae
با Giese itis با
va -| 2 تم
05
یعنی مولفه های ()۷ در دستگاه 1 عبارت است از عل و ۰ اين عددها را به
ترتیب مولفه های مماسی و قائّم سرعت می نامیم.
صفحه 445:
حال أر رايطة © ee Op hig ete eo ورن
ail ad اك
act) = Tomb
d
ادا كن داز Ae alin dl OH (Siz
daT_dtde _dtTdods ع
+ 35 مك dt do’ dt
aT ۰
با قرار داهج" از این رابطه در رابطه فوق به دست می آوریم
ds)* do i eee وتو
5 ی ae
aT
Seal Gl cas Give قائم ale el مى تم کم
یحو ان قرار دهیم. برای تشخیص جهت eet
به صورت زیر عمل می کنیم. do
صفحه 446:
و0 < 2 eae Pica ؛ صعودى است وبتايراين با افزيش. +
7 در جهتمئلناتى:ابيده مىوشود و لذا زاميه بين1 و که ب لير و
Gate, cage تفییرمی کندراین ندان معناست که
11
مه
et gtilsal Case سيك به تر وق اك والدا ف 3+ ASO, apg OSes
در حهتعقربه هایساعنتابیده میشود. و درلینحالتداریم 1
0
do
در نتیجه فرمول :::را می توان به صورت زیر نوشت
ره 98 مد | 0ك )2 ] aT
‘dt (ككق الغة) dt
صفحه 447:
با استفاده از اين فرمول . رابطه ::::# به صورت زير در می آید.
ds)*|do وتلق
a(t) = rt+( 3] lw
۴۳ را به ترتیب مولفه های مماسی وقائم شتاب
a,
تامیم وانها را به ترتیج با و نشان می دهیم. بنابراین داریم oe
a(t) =a,T+a,N
از این رابطه نتیجه می شود که
يكح + مكو jacy)?
نارای بای بیدا کردر 2۸4 6۵2 وري روي جه ضام لنت - 6ج ]
را محاسبه کنیم.
صفحه 448:
ممتال
الق بردار یکه قائم » مولفه های مماسی و قائم شتاب متحرکی با معادلة هشیر
حرکت زیر را پیدا کنید.
£(t) =3(coxt+ tsint)i+ 3(sint- tcost)j
حل:
در له )دار
v(t) =(Btcost)i+ Btsint)j
بنایراین
بنابراین
= =|veo| =3t
ولذا برذار يكد مما در لحظة عبارت ات او
7 ae =(cos)i + (sint)j
0
صفحه 449:
ع فرمول تكان مى دهن كه راوية 1 با جيك مثيت نخور > برابراست ا 1
= 2
asap et Owes ok کل فان بر مسا Soul
ence 3 7 11
زردهم) + زراصزه )< 2
OF پس
5
05 05
و بنابرآين عولفة هاى مماسى .و قائم شتاب Ga Ta
5-5-5-0 3
or ae =a ae) =
3 -(23)| do) _ Gu? _ 5,
نج ی | N
3T+3tN
a(t) =
صفحه 450:
مه
Se
,0 را که سرعت خمیده شدن مسیر متحرک نسبت به پارامتر طول
K 1 . :
خم است. انحنای مسیر یا خم می ناميم و آن را با حرف يونانى (بخوانيد
do
۱
04
می توان ثابت کردکه انحنای" ذاتی خود مسیز است و به انتخاب دستگاه
Pe ae مايه Ol pela ass کی لاد با رح ای دا Ls
حي مختضات مور اسشاده ار EE Sa lea
شان مل مهي
7,۴
صفحه 451:
ay
با توجه به تعریف مشاهده می کنیم که هر چه لیشتر ( كمتر) باشد
خمیدگی خم بیشتر ( کمتر ) است و لذا انتظار می رود که خمیدگی یک دایره
کوچک عددی بسیار بزرگ و بر عکس خمیدگی خط راست صفر باشد.
۵ ۵۰۲ مثال
الف) انحنای خط راشت زیر را پیدا کنید.
y=axtb
با قرار دادن با < ۶ این خط را می توان به عنوان نگاره خم زیر در نظر گرفت.
f(t) =tit (at+b)j
صفحه 452:
داریم
a(t)=0
و از این رو
ee =a و
چون
ودع =Vi+ a +0
پس
do
ا
fas
*” بنابراین انحنای خط راست صفر است. چیزی که انتظارش را داشتیم.
صفحه 453:
AO A ANY. لا حك وهات
۸ منتال
الف) مسیر متحرکی خمی با معادلات پارامتری زیر است
x(t) = 3cos t 7 y(t)=4sint
انسیا مسيررا ذر لحظة ) واسيس در لحظد هلى 0 > ]و جح تیدا کنید.
داريم
x =-3sint , دا 3008 , y=4cot , y =-Asint
بنابراین
12 | 12005 + تند 1| 55
1+1 65 16602072 ووو 27
صفحه 454:
صفحه 455:
حك أخران هم ای قسیت لنش کایره | تحار قرف ی کت
۰ ۵ تعریف
خم هموار و دو بار مشتقپذیر زير و نقطه ۳ واقع بر آن را در نظر می گیریم.
براین خم در نقطه ۲ دایره ای مماس می کنیم کهه
الف) انحنای دایره مساوی با شد با انحنای خم
ب) مرکز دایره در طرف تقعرخم و روی خط قاثم بر خم در ۳ باشد . این
دایره را دایره انحنا ء مرکز و شعاع آن را به ترتیب مرکز و شعاع انحنای خم در
نقطه ۳ می نامیم .
صفحه 456:
صفحه 457:
1 مان
معادله دایره انحنای خم >< 9 را در نقطه (۱و۰) پید | می کنیم
حل:
نخست شعاع انحنای مسیر را پیدا می کنیم. برای این منظور انحنای مسیر را
به دست می آوریمداریم ی
این در نقطه (۰,۱) انحنا مساوی است با
3
| -»
Va
در نتیجه شعاع انحنا برابر است با
a == =(Y3) 7
صفحه 458:
اکنون روی خط عمود بر خم در نقطه (۰, ۸ مرکز دایره انحنا را پیدا می کنیم.
معادله این خط عبارت است از
۷ < 1
بنابراین اگر (۸)2,1 مرکز انحنا باشد . باید داشته باشیم
b=1-a, a&+(b- 1(2 =2
با حل این دستگاه نسبت به هو « بدست مى آوريم 3 > ط و 1- > 8 . بنابراين
نقاط ممکن برای مرکز دایره انحنا عبارت اند از (3 ,2-)۵ و (1- ,۸)2 در طرف
مقعر خم واقع است در نتيجه معادله دایره انحنا عبارت اند از
(x+2)?+(y- 3) =2
صفحه 459:
۱ ۳ ۵تعریف مفاهیم اولیه
فرض كنيد خم مشتقيذير
=x(Di+ y(Dj+z(Dk ۶6۵ ره ماد
مش یک مرک باشه ۶بردار
£(t) =x (i+ 7 ع1() 2 + زها)
را سرعت متحرک در لحظه ott نامیم و آن را با ()۷ نشان می دهیم .
صفحه 460:
ردان تترعت بر مین معانن نت
چون به ازای 14 ,۲2 4 (0) ۶ (۷۲۷ پس بردار یکه
1 را گت
)د = فد
T Fa po?
بدون ابهام تعریف می شود.
صفحه 461:
این بردار را بردار یکه مماس بر خم ( یا مسیر متحرک) در نقطه ؛ می نامیم.
فرض می کنیم z
دل |60 ۶ - s(t)
+
طول خم از نقطه (4)8 تا نقطه ()] باشد. در اين صورت(])5 تابعى صعودى و
مشتقپذیر از (])9 است و داريم
(#- تچ S(t) =|] ae
ds 7۵
با استفاده از روابط * و #* داريم
_ 09 ای 16 _ 1۶
ds dt ds ۳۵
صفحه 462:
یعنی مشتق بردار موضع نسبت به طول خم مساوی است با بردار یکه مماس
طول vee Soy يعر( جر لحظه زرا مقدار بردار مرعت متحرک
Peo
*” أكر غلاوه بر اهموار بودن ١ تايف دو يار مشتقپذیر باشدد آنگاه بردار
>1() 2 + ز() 7 + 1(ا) "دع )200۶۲
راشتاب متحرک در لحظه ! می نامیم.
صفحه 463:
۲ ۳ ۵ مثال
در مثال ۰۳۵ ۱. ۵ (ب) طول ييجوار
teR علط) + ز(اصنعه) +(دهعم)ع )۲
را که بین نقطه های ( 160 و ()] و 0 < ۸ واقع است به صورت
s(t) = {Vat +B dy =Va?+ bt
محاسبه کردیم. چون
v(t) =C asint)i+ (acost)j+bk
يس بردار يكه مماس مساوی است با
هاط بزومعه متاصتعه ) لب - 76۷ -
موی که
dt
T
همچنین داریم
a(t) =- a(codi+ sint)
صفحه 464:
۴ ۳ ۵ صفحه قائم و مولفه های شتاب
می خواهیم بردار شتاب ()8 را که از نقطه (1)۲ رسم می شود به مجموع ذو بردار
تجزیه کنیم » یکی در امتدادبردار يکه مماس 1 و دیگری برداری واقع در صفحه
عمود بر 7 در نقطه (5)6 . اين صفحه را صفحه قائم بر خم ( يا مسیر) در لحظه 1
Fale
صفحه 465:
صفحه قائم وتجزیه بردار شتاب
صفحه 466:
ما كي كك نا هن anes pacer ری فا
است.
a(t) =AB+AC
می خواهیم این بردار ها را برحسب تابع ۶ شناسایی کنیم. با استفاده از قاعده
زنجیری می نویسیم
2 a a dt_d@s
اه
a(t) = a 2 + 2
~ dtl dt ds dt) dt 481 16 ds dt
eer (aa) (ae
~ dt dt) | d¢
صفحه 467:
اکنون از دو طرف رابطه زیر نسبت به ۵ مشتق می گیریم.
af df
ie a 3
در نتيجه
Wf df df
3
af
۸ بنابراین بردارچی بر بردار مماس 7 عمود است. بنابراین اگر از نقطه
رسم شود روی صفحه قائم خواهد بود. بردار يکه لا را به صورت
i
223
2
Wy
صفحه 468:
تعریف می کنیم وآن را بردار قائم اصلی بر خم در نقطه (60؟ ۸ می نامیم.
با استفاده از * بر دار (2)0 را به صورت زیرمی نویسیم.
a(t) =—>T+
@s ds)" PE
apt laa aN
بتابراین بردار (2)0 به مجموع دو بردار تجزیه می شود.
صفحه 469:
۵ ۰۲ ۵ تعریف
ee و
2
5
الف) عددهاجق. * |02 زرا ل -
شتاب در لحظه ؛ مى ناميم وآنها را به صورت زير نشان مى دهيم
ae ee
or ae dt} [ag
8 aT
ب) بردایج- و اندازه آن عدد
32 كا
ds ds
راابد ترنيب بردار اتحنا و اتخناى مسير در (at lie نیم
صفحه 470:
۶ منال
الف) بردار قائم اصلى . معادله صفحه قائم و انحنای خم
teR علراط) + زراصتععم) +تروهعع)< )۶
رادر ۳522 260 ۵7 که به ازای ge ces atm آیده پیدا می کنیم.
حل:
بنا بر مثال ۳.۲ ۵ بردار یکه مماس در لحظه ) عبارت است از
و لذا در نقطه ۸ داریم
صفحه 471:
همچنین در لحظه داریم
= 2 1 +3 11 011 11
SU AS GE pies Ee st) 2 1 گر
ds dtds ds /#+b ۳ eet)
بنابراین با توجه به رابطه
10 بر
ds ds Ja#+b
dt
در نقطه ۸ یعنی در لحظه 27۳ ۲ داریم
بتایراین انحنای مسیر در نقطه داده شده » مساوی است با
a ره
a+b
صفحه 472:
و از این رو بردار قائم اصلی عبارت است از
dt
N=ds =i
K
چون صفحه قائم از ۸ می گذرد و بر 7 عمود است پس معادله آن عبارت است از
(x+ay,z- br).T -0
ay- b(z- br) =O
صفحه 473:
در شکل زیر مبدا را در ۸ قرار داده و آن زا رسم کر ده ایم. توجه کنید که
جهت او محور یکی است.
بردارهای قائم اصلی و يکه مماس در ۸۸۵
صفحه 474:
21 ان مصافت وتات
دیدیم که اگر خم هموار
[طیع]ع۲ 2016 + )7۷ + ()<ع )۶
دو بار مشتقپذیر باشد. آنگاه به ازای هر ۰۱ صفحه قائم بر خم و مولفه های مماسی
و قائم شتاب بدون هیچ ابهامی تعریف می شوند. می دانیم که بردار قائم اصلی DN
صفحه قاتم قرار داردو بردار یکه مماس ۲ براین صفحه عمود است .اکنون در صفحه
قائم بردار یکه 8 را چنان در نظر می گیریم که دستگاه 1(118 یک دستگاه راستگرد
باشد.
بردار را قائم مضاعف بر خم . صفحه تشکیل شده توسط بردارهای و1 را صفحه
پوسان و صفحه تشکیل شده توسط بردار های و3 را صفحه رکتیفایر (یکسوساز)
در لحظه می نامیم.
صفحه 475:
7 ی کهستگاه رلستگرد لست
صفحه 476:
0
a
١ i در
. بر ۲ نیزعمود است ds
dB
مضربی از بردار لا است. یعنی عددی چون رجود دارد که ei»
dB 5
بم خلت
ds 3
را تاب خم در نقطه مورد محاسبه مى ناميم.
فرمول * نشان مى دهد که JAB)
ds|
"و از این رو. تاب آهنگ چرخش بردار ظ است.
cy 1 ۳ ان ّ 5 ۴
نوج سيد که ایام ۱ هرکر قفی نت ول tl تالک بت
صفر یامنفی باشد.
صفحه 477:
٩ ۳ ۵ مثال
الف) معادله صفحه بوسان و تاب خم
f(t) =(/3cos)i+ (V3sintj+k teR
ارا بيدا كنيد.
Be
CA اش سل هم و و
خمی مسطح است. پس صفحه بوسان آن عبارت است از 1 < 2 .چون خم
0د ع
مسطخ ایست پس تابی تدارد بعنی
صفحه 478:
۲ محاسبه انحنا
اه _ xath| ای
“مم a
dt
۳ مثال
سير محر کی عتارت اهنت از
f(t) =tit tj+ Pk teR
می خواهیم انحنای مسیر را پیدا کنیم و معادله صفحه قائم بر مسیر را در نقطه ای
که انحنا بیشنه است به دست آوریم.
صفحه 479:
حل:
f(t) =i+j+2tk , £(t) =2k ثاريم
بنابراين
۶0۶00 -- 2+2 , jE WE | =2V2
| £@| =v2+4e
از این رو
2/2 Sie
ergot Gat ae So Eee
)/2(3)1+ 22(2 )1+ 222
aos beta به دست مل ابد اكه 210 یه ازای اینمعتار عون
صفحه قائم از نقطه (۰, ۰, ۰» می گذرد و بر بردار یکه مماسی
To ae)
عمود است. پس معادله آن به صورت زیر است
1 + >60
صفحه 480:
محاميه نت
by به تعریف عدد dees) تن
~ كه
صدق می گکند تاب خم یا مسیر متحرک می نامیم.
Oxf Wf") £(_
[EO xt (HP
با استفاده آزاین فرمول یکی از مهمترین خصوصیات خمها مسطح به دست می آید:
ی یه گر 7 که عم متسه انس بد عبارت د بكر كر
(HW £"(W) =O ae <۶0)
آنگاه خم داده شده (60؟ مسطح است.
صفحه 481:
(POLLO) (GO Seed Shy باشد ele A) جم St se
نمی توانند كنجى نابديهى بسازند واز اين روه ** مجدداً برقرار است.
™ بنابراين خم (5)5 در يك صفحه قرار دارد اكر وتنها اكر تاب آن صفر باشد. به
عبارت دیگر خم مسطح است اگر و تنها اگر رابطه #* بر قرار باشد.
۶ ۳ مثال
الف) خم
۶60 زتا +ل1 + تال +26 teR
مسطح است( در یک صفحه قرار دارد)بنابراین تاب آن در هر نقطه صفر است:
صفحه 482:
ب) تاب خم
f(t) =(€'cosi+(e'sinjj+e'k teR
را در نقطه دلخواه (804 محاسبه می کنیم و نشان می دهیم که این خم مسطح
۶)( -- 6 ۱)608:+ زراصنه -6۱)609 + نزو - e'k
£"(t) =(e 'sint)i- Ae‘ cost)j+e'k
£°(t) =2e ‘(cos-- sint)i+2e '(cost+sint)j- © ع1
بنابراین داریم
20 + ز(اصنه -9مم) ۶ و + نرلصته جومع) 62 -< (t) 11)0<۶
صفحه 483:
۶ )۵< 6۵ 6*6
* 2-2 (7)0 ۵۶ <۶۵)
در نتیجه داریم
5
حك - ۶0( 6<۶)) _
3
oT PtP "Get
ج66 ۲ يس خم داده شده مسطح نیست.
الزم به تذکـــــر است به جهت این که Fontبکاربرده شده در
اسالید ها B Nnazaninمی باشد خواهشمندیم قبل از نمایش
اسالیـــدها به نصب Fontمذکور که در CDموجود می باشد اقدام
نمایید.
نــام درس :رياضی عمومی ()2
تعداد واحد 4 :واحد
منبع درس :کتاب رياضی عمومی ()2
مؤلـف:
محمد جلوداری ممقانی
تهيه کننده :محسن ساعدی
نوع درس :پــــــــايه
ناشــــر :دانشگاه پيـــــام نور
فهرست مطالب
کتاب حاضرشامل 5فصل با عنا وين زيراست:
فصل اول :دنباله وسری
که شامل 86اسالید می باشد.
فصل دوم :هندسه تحلیلی
که شامل 100اسالید می باشد.
فصل سوم :جبر خطی
که شامل 147اسالید می باشد.
فصل چهارم :رویه ها و دیگر دستگاههای مختصات
که شامل 42اسالید می باشد.
فصل پنجم :توابع برداری یک متغیره
که شامل 104اسالید می باشد.
هدفهای کلی
دنباله و سری از مفاهیم بنیادی حسـاب دیفرانسیل و انتگرال هستند .دانشجو
در این درس با این مفاهیـــم ،مفاهیم وابسته و کاربردهای ساده آنها ،نظیر
پیدا کردن حد برخی دنباله ها ،به دست آوردن مقدار تقریبی برخی اعداد و ...
آشنا می شود.
هدف کلی از ارائه این فصـل آشنا کردن دانشجو به طوری که مطالعه درسهای
آنـالیز 1و معــــادالت دیفرانســـیل برای آنان آسانتر و لذت بخشتـــر باشد.
هدفهای رفتاری:
دانشجو پس از مطالعه این فصل باید بتواند :
-1دنباله ،دنبـــاله های صعودی،نزولـــی ،و یکنــوا را تعــــريف و برای هر
کـدام مثالــی ذکر کنــد.
-2دنباله های همگـــــرا و واگــــرا را از هم باز بشنــاسد ،و در هـر مورد
مثــال ارائــــه کنـــد.
-3ثـــابت کند که هر دنبــــاله یکنــــوا و کرانـــــدار همگــــراســــت.
-4ثــــابت کند که مجموع ،تفاضـل ،حاصلضرب ،و خـــــارج قسمت دو
دنبـــــاله (بـــا مخرج غیر صفر) همگــــرا ،دنبـــــاله ای همگـــــراست.
-5سری ،جمــــله عمومی ســــری ،مجمــــوع جزئی nام سری،همگـرایی
و واگرایـــی ســـری را تعريـــف کنــــد.
-6آزمــون کوشـــی برای همگرایی را را بیان کند و با استفاده از آن آزمون
واگـــرایی
an 0
limرا نتيجـه بگیرد.
n
-7آزمون همگـــرایی سریـــهای با جملـــه های نامنفــی و مجمـــــوع
جــزئــی کرانـــــدار را بیـــان کنـــد.
-8انــــواع آزمونهای همگــــرایی ،آزمون مقایســــه ،آزمون نسبـــت ،
آزمون ریشـــــه را بیان کنــــدو از آنها استفــــاده کنــــد.
1
n1 n
-9ثابت کند که سری
واگرا و سری
n
( 1 r 1) r
همگـراست.
n1
-10سریـــهای متناوب را شناسایی و آزمون همــــگرایی آنها را بیان کند و
به کار برد
-11همگرایــــی مطلق و مشروط را تعريف کند و نشان دهد که همگــــرایی
مطلق همگرایی معمولی را ایجاب می کند .
-12سریــــهای توان را تعريف کند .شعاع همگــرایی و بازه همگرایی را برای
هـــر ســـری تــــوان را به دســت آورد.
-13با سریـــــهای توان روی بازه همگــــرایی به عنوان یک تابع رفتار کند و
تشخیـــص دهد که تحت چه شرایطی می توان حد ســـری تـوان را محاسبه
کرد ،از آن مشتــــق یا انتـــگرال گرفت.
دـنـباــله 1 . 1
در ایــن بخش پس از معـــرفی دنبـــاله ،مفاهیم بنیادی وابستـــه به آن
را بیــــان مـــی کنیم .در میان این مفاهیم ،همگـــرایی دنبــاله اهمیت
ویـــژه ای دارد .در واقـــع ،سعی خواهیـــم کرد که به هر دنباله ای عددی
نسبــت دهیم ،اگر ایـــن کار امکان پذیر باشد می گوییم دنباله همگراست
وگرنه دنبــــاله واگرا نامیده خـــواهد شد .به ایــــن ترتیب ،دنبــــاله ها
را بــه دو دستــــه همـــگرا و واگــــرا تقسیــــم مـــی کنیــم.
1 . 1 . 1تعريف
فرض کنید Aمجمــــوعه ای دلخواه باشد .تابـــع fبا قلمرو Nو برد Aرا
یک دنباله در Aمی گوییم.مقـــدار fبه ازای nرا جمله عمومی دنبـــــاله
fمـینــامـیم و مـعموال بــه صــورـت f (n) an
و ....نــشـــانمـیدـهیم.در تــعريــف
1 . 1 . 1اگر A=Rیا =A ¢آنــگاه دنباله را حقیقــی یا مختلط می نامیم.
1 . 1 . 2مثال :
الف) دنباله
{n} n1یک دنباله از اعداد حقيقی و لذا یک دنباله حقیقی
است .جمله عمومی این دنباله عبارت است از:
an n
1 . 1 . 4تعريف :
می گوییم دنباله حقیقی
}anبه{ عدد lهمگراست اگر به ازای هر
یک عدد طبیعی n0وجــود داشته باشــد که از
0 ،
n n0
نتيـجه می شــود:
an l
اگر دنباله }{anبه عددی همــگرا نباشـــد واگـــرا نامیـــده مـی شـود.
1 . 1 . 5گزاره
l
همگـــرا باشد آنگاه
اگر دنبـــاله }{anبه اعـــداد حقيقـــی lو
.
به عبارت دیگـر ،هر دنباله می تواند حداکثر به یک عدد حقیقی همگرا باشد.
l l
اثبات:
فرض کنید l lو در تعريف همگرایی را
مساوی با
در ایــن صـــــــورت
n0
وجـــود دارد کـــه از
l l
3
, an l
l l
انتخاب کنید.
3
n n0
نتيـــجه مــی شود:
l l
3
an l
حال با استفاده از نــامساوی مثلث و نامساوی های فـــوق به ازای
l l
3
واگرا از این رو
2
3
l l
3
داریمn
n0
l l an l an l
1
این یک تناقض است ،ولذا
. lبا lاستفاده از این گزاره تعريف زیر را داریم.
1 . 1 . 6تعريف :
اگر دنبـــاله }{anبه عدد lهمگـــرا باشد مــی نویسیــــم:
l liman
n
و مـــی گوییم lحد دنبـــاله
}{an
است .همچنین این نمــاد را وقتــی
به واگــــرا باشد نیز به کار می بریم .یعنی اگر
باشــد
}به {anواگــرا
آنگاه :
liman
n
}{an
1 . 1 . 7مثال :
الف) دنباله
}{an
با
حل:
برای مشاهده این امر ،
1
n
an به
0همگراست.
1
n0
. که در
0رادر نظر بگیرید و قرار دهید
آن [ ] نماد جزء صحیح است .در ایـــن صورت از
صحیـــح نتيجه مــی شود که
1
0وn n
تعـــريف جزء
وnلذا
1
1
1
0
n
n
n
در نتيجه
1
lim 0
n n
1 . 1 . 9تعريف :
الف) دنباله حقیقی }anرا{صعـــودی (نــزولی) می نامیم اگر به ازای هر عدد
طبیعی nداشته باشیم :
) (an1 an
an an1
ب) دنباله }{anرا نا صعـــودی (نا نــــزولی ) می نامیم اگر به ازای هر عدد
طبیعی nداشته باشیم:
)(an an1
an1 an
پ) دنباله }{anرا که دست کــم در یکـی از ویژگیهای (الف) یا (ب ) صدق
کند ،یکنوا می نامیم.
ت) دنباله
}{anرا از باال (پایین) کراندار مــی نامیم اگر عدد نامنفی M
وجـــود داشته باشد که به ازای هــــر عدد طبیـعی nداشتـــه باشیم:
) (M an
an M
ث) دنبالــه }{anرا کراندار می نامیـم اگر از باال و از پایین کراندار باشد.
دنبـــاله کـــه کرانـــدار نباشــــد ،بیـــکران نامیـــده می شــــود.
1 .1 . 10مثال :
الف) دنباله
{n} n1
صعودی است .زیرا به ازای هر عدد طبیعی nنامساوی
ـتزـیـــرا بــه ازاـیهر عـدد مـثبت
ـت اـیـندـنـباــله بــیکــراـناـس .
n< n+1بــرقرار اـس .
، Mو به ازای ] n=[Mداریم . n+1>M
ب) دنباله
n1
n 1
n صعـــودی است ،زیـــرا به ازای n=1
1
a1 0 a2
2
حـــال اگـــر n>1آنــــگاه با توجـــه به نامســـاوی
n2 1 n2
داریـــم:
به ازای هر عدد طبیعی nداریم
n 1
n
n
n 1
یاan 1 an
یعنی } {anصعـــودی است.
پ) دنباله
1
nنزولی
و کراندار است .در واقع به ازای هر عدد طبیعی n
داریم
1
1
1
n 1 n
0
نامساوی وسط حاکی از نــــزولی بودن دنبالـه و نامساوی کناری حاکی از
کرانــــدار بودن آن هستنــــد.
1 . 1 . 15مثال :
از مثال 1 . 1 . 7می دانیم که دنباله
}nبا{a
جمله عمومی
an ( 1)n1
واگراست .از طرف دیگر به ازای هر nداریم:
an ( 1)n1 1
و لذا این دنباله کراندار است .
1 . 1 . 19تعريف :
دنباله }{anرا کوشی می نامیم اگر به ازای هر
وجـــود داشته باشـــد که از
0
عدد طبیعی
n n0 , m n0
نتيجـــه مـــی شود
an am
1 . 1 . 20مثال :
دنباله
1
nکوشی
است .
حل:
0را در نظر می گیریم .به ازای هر دو عدد طبیعی n , mداریم
n m m
,
1 1
m n
1
m n
mn
n
n0
و از این رو با انتخاب
1
n
0 1و
با استفاده از نامساوی طرف چپ داریم
1 1
n n0 , m n0
n m
1 . 1 .21قضيه :
اگر } {anیک دنبـــاله همــگرا و بر عکـــس اگر
}{an
کوشــی باشـــد
همـــگرا است .
یا به اختـــصار{an} :همــــگراست اگر وتنـــها اگر کـــوشـــی باشـــد.
1 . 1 . 22مثال :
الف) دنباله }{anبا
2n 1
an
2n 1کوشی
ب) چون به ازای ، a<1<0دنباله
پ) دنباله
n
{
2
} بی
است ،زیرا همگراست.
n
{
a
} همگراست ،پس
کوشی است .
کران ولذا واگراست و بنابراين کوشی نیست .
1 . 2قواعد محاسبه
1 . 2 . 1قضيه :
فرض کنید دنباله های
}bn} , {an
به{ترتیب به b , aهمگرا باشند و cعددی
دلخواه باشد .در این صورت
الف) دنباله }{an bnبه a+bهمگراست ،یعنی
lim an bn liman limbn
n
n
n
ب) دنباله} {anbnبه abهمگراست ،یعنی:
lim anbn liman limbn
n
n
n
به ویژه
limcan c liman
n
n
، ست
a
a
{ n}
ـراb همگbnبه
bn 0
آنگاه
، n و به ازای هرb0
پ)اگر
liman
an
lim
n
n b
limbn
n
یعنی
n
: مثال1 . 2 . 2
1
1 )الف
.را محاسبه کنیدnlim
n
limbn پس
0 , liman 1
n
n
1
b
چون. n n , an 1
:حل
فرض کنید
1
lim1 lim an bn liman limbn 101
n
n
n
n n
.کنید
1
n2 1
limرا
محاسبه
n 2n2 n 1
1
n2
n2 1
2n2 n 1 2 1 1
n n2
)ب
:حل
:می نویسیم
.حدهای صورت و مخرج را جداگانه محاسبه می کنیم
1
1
lim1 2 lim1 lim 2 101
n
n n n n
1 1
lim 2 2 2002
n
n n
n2 1 1
lim 2
n 2n n 1
2
بنابراين
1 . 2 . 6قضيه ساندویچی
اگر دنباله
}{cn} , {anهر دو به عـــدد aهمـــــگرا باشند ،و دنباله چون
} {bnبه ازای هر nدر
صدق an
bn cn
کند ،آنگاه
}{bn
همگراست.
نیز به
اثبات:
0
را در نظر بگیرید .بنا به تعريف همگرایی
ی n0
وجود دارد که
n n0 an a , cn a
بنابراين اگر n n0آنگاه
an a bn a cn a
بنابراين }{bnبه aهمگراست.
1 . 2 . 7مثال :
1
الف)
1
1
n
lim
n راپیدا کنید.
حل:
به ازای هر nداریم
و لذا به ازای هر nداریم
چون
n
lim
11
n n 1 limپس
n
1
1
1
1
n
1
1
n
1
1
1
n
1
1
n
n 1
1
1
n
1
lim
n
ب) ثابت کنید
n
n 1
. nlim
حل:
دنباله } {anرا به صورت
n 1,2,...
an n n 1
تعريف می کنیم .روشن است که به ازای هر ، n
n(n 1) 2
n(n 1) 2
n
an ... an
an
2
2
بنابراين به ازای
an 0
.داریم:
n (an 1)n 1 an
n 2داریم
2
n 1
2
an
یا
2
n 1
0an
چون
2
0
n 1
lim
پس
n
limبنابراين
. an 0
n
limn n 1 liman 101
n
n
1 . 2 . 8قضيه :
فرض کنید تابع
f : D R Rروی Dپیوسته و
اعضای Dباشد که به
به) f(aهمگراست.
}an
دنباله{ ای از
a D
همگراست .در این صورت دنباله
}) {f (an
1 . 2 . 9مثال :
الف) تابــــع
(رادیـــکال)روی
)[0,
پیــــوسته است .بنابراين داریم
1
1
lim 0 0
n n
n
lim
n
ب) می دانیــــم که تابــــع ) f(x)=ln(1+xروی x >-1پیوستــــه است .
همچنین می دانیم که
n 1
n
limبنابراين
.
n
f n n
همگراست و داریم:
(limln
(1 n n) ln1 limn n ln
11) ln2
n
n
3 . 1سری
شرکتپذیری عمل جمع روی مجموعـــــه اعداد حقيقی (مختلط) موجب
می شود که مجمــــوع هر تعداد متنــــاهی
معنـــی دار باشد و به روش یکتایــی به صورت
a2 ,....anازa1 ,
اعـــداد
a1 a2 .... an
نشان
داده شــود .با وجود این ،مجمـــوع بینهایت عــدد دارای معنای روشنـی
نیست .در این قسمت مفهوم مجمــــوع بینهایت عدد را با معرفی سـری
ارائـــه مــی دهیم.
1 . 3 . 1تعريف :
به دنباله
}nرا{Sبا تعريف
{an} n1دنباله جدید
S1 a1 ,S2 a1 a2 ,....,Sn a1 a2 .... an
a
نسبت می دهیم .این دنباله جدید را یک سری می نامیم ،و آن را با
نشان مــی دهیم و می خوانیم « سیـــگمای »
an .
را an
جمله عمـــومی
ســــری و Snرا مجموع جزئی nام آن می نامیم .گاه دنباله
مجموعهای جزئی ســـری
S0 0آنگاه
n
n1
را }{Sn
دنباله
a
می نامیم .توجه کنید که اگر تعريف کنیم
n
n1
n 1,2,...
an Sn Sn1
1 . 3 . 2مثال :
فرض کنید
1n
a
(
n 2) , n 1,2,...داریم
1
1
S1 a1 ( )1
2
2
1
1
1 1 3
S2 a1 a2 ( )1 ( )2
2
2
2 4 4
1
n
11
12
1n 1
1
2
Sn a1 a2 .... an ( ) ( ) ... ( )
1 n
2
2
2
2 1 1
2
2
1
توجه کنید که برای محاسبه
ازSnفرمول تصاعد هندسی استفاده کرده ایم.
1 . 3 . 4تعريف :
سری anرا همـــگرا می نامیم اگر دنبالـــــه مجموعهای جزئی آن
n
1
همـــگرا باشد.درغیر این صورت سری را واگــرا می نامیم .اگر
دنبالـــــه مجموعهای جزئی سری
}{Sn
یعنی
aبه Sهمگرا باشد S ،را مجموع
n
n1
ســـری مــــی نامیم و می نویسیـــــم.
S an
n1
1 . 3. 5مثال :
1
n
در مثال 1 . 3 . 2دیدیم که
و یا
n0
Sn1 2
1
2n 1
n 1,2,....
n
می نامیـــم.
1
2n
n 0,1,2,....
1
lim
چون n 2n 1پس
}{Sn
2را
الف) دنبالــــه مجموعهای جزئی سری
limلذا
Sn 2و
Sn 2
1
n
همگـراست
n0 2
سری
1
2
n
n0 2
و داریم
1 . 3 . 6شرط کوشی برای همگرایی
0،
عدد طبیعی
سری anهمگراست اگر و تنها اگر به ازای هر
یـــافت شـــود که به ازای هر
mهر
n0و
p N
داشتــه باشیــــم
am1 am2 ... am p
این شرط را شرط کوشـــی برای همگـــرایی سـری
an
مـــی نامیم .
یکی از نتایج بسیار مهم شرط کوشـــی را که نوعی آزمون واگـــرایی است
در زیر می آوریم.
n0
1 . 3 . 7نتيجه
اگر سری
anهمگرا باشد ،آنگاه
liman 0
n
آنگاه ســـری
limبیــان دیـــگر اگر
a. n 0به
n
an
واگـــراست .
توجه کنید که عکــس نتيجـــه فوق نادرست است .بدین معنـــی که
ســـری واگــــــرایی چون
anباشـــرط
n1
liman 0
وجـــــود دارد .
n
متذکر مـی شویـــم که نتيجـــه و نکته فوق حاکــی از آن اند که برای
پیدا کردن ســــریهای همگرا باید در میـان سریهایـــی بگردیـــم که حد
جملـــه عمــومی آنها صفـــر است .
1 . 3 . 8مثال :
الف)می دانیـــم که ســـری موزون
1
n
واگــــراست .
n
1
1
lim
0
.
n n
روشــــن است کـــه
ب) سری n2
واگراست ،زیرا
n1
پ) ســـری
lim
. n 0
( 1)n 1واگــراست زیرا
n1
2
n
lim( 1)n 1
وجــود ندارد.
n
1
همــــگراست
)
n1 n(n 1
ت) بنابر مثـال ( 1 . 3 . 5پ) ســـری
بنابــــراين در شـــرط کوشـــی صدق مـــی کند.
و
ت) بنابر مثال ( 1 . 3 . 5الف) سـری
1
2n
همــــگراست
و بنابراين در
شرط کوشی صدق می کند.
در زیر دستـــه ای از سریها را که کاربردهای فراوان دارند معرفی می کنیم.
1 . 3 . 9تعريف :
ســـری هنـــدسی .فرض کنید aعـــددی ثابت باشد .ســـــری
را یک ســــری هندســـی با قدر نسبت aمی نامیم .چـون به ازای هر ، a
با
a 1
حد
n
lim
a
وجـــود
n
ندارد یا نامتناهـــی است ،پس ســری
هندسی به ازای هر aبا شرط
a 1واگراست .
a
n
n0
1 . 4جبر سریها
با استفــاده از عمــــلهای جمع ،ضرب ،تفریق ،تقسیم و ...اعـــداد حقيقی
می توان از سریـــهای داده شده ،سریــــهای جدیدی به دست آورد .در این
قسمت همگـــرایی یا واگـــرایی برخی از این سریـهای جدید را مورد بحث و
بررســـی قرار می دهیــــم .
1 . 4 . 1تعريف :
فرض کنید a
n
n0
,
bn
سری حقــیقــی و cعددی حقــیقـی باشد.
دو
n0
(an
الف) سری ) bn
سریــــهای
مجموع
را
n0
ب) سری
can
حاصلضرب عدد cدر سری
را
n0
مـــی b
, a
نامیم.
n
n
n0
n0
مـــی an
نامیم.
n0
1 . 4 . 2قضيه :
اگر a
n
,
n0
آنگاه سریهای
bn
سریــــهای همـــگرا و cعـــددی دلخواه باشد ،
n0
) bn
(a
n
n0
,
can
همـــگرا هستنــد و داریـــم
n0
n
0
n
0
bn ) an bn
c an
n
0
(a
n
n
0
ca
n
n
0
n
1
,
، هستنـــد
همـــگرا
n0 2
n
1
5
,
همــگرا
n0 2
3
,
n1 n(n 1)
1
n1 n(n 1)
: مثال1 . 4 . 3
می دانیم که سریــــهای
1 n 1
1
2
n
(
n
1
)
n1
بنابراين سریهای
و داریم.هستند
n 1
1 n 1
1
1
1
213
n(n 1)
)
n1
n1 2
n1 n(n 1
2
3
1
3
313
)
)
n1 n(n 1
n1 n(n 1
n
n
1
1
5
5
5210
2
n0
n0 2
1 . 4 . 4قضيه :
دنباله } ،{anجمله های
a , a1 ,...am
0از آن و اعداد
هستند در نظر می گیریم .
اعداد ثابت
a
n
الف ) اگر
b , b ,...bk
0
که در آنها k , m
1را
همگرا (واگرا ) باشد آنگاه
n0
an
همگرا( nواگرا) است .یعنی حذف
m1
تعداد متناهی جمله از اول سری در همگــــرایی (واگـرایی) آن تاثیری ندارد.
را به صورت زیر تعريف می کنیم:
ب) سری
c
n
n0
n 0,1,2,...,k
n k 1, k 2,...
bn
cn
)an (k1
در این صورت ،
c
همگراست (واگراست ) اگـــر و تنها اگر
a
همگرا(واگرا )
n
n
n0
n0
باشد .یعنی اضافه کردن تعداد متناهی جمله به اول سری همگرایی آن را تغییر نمی
دهد.
1 . 4 . 5مثال :
1
همگـــراست
)n1 n(n 1
الف) سری
1
)n2 n(n 1
.بنابر قضيه فوق ســری
همگراست و داریم:
1
1
1
1 1
1
n
(
n
1
)
n
(
n
1
)
1
2
2
2
n2
n1
n
ب) سری 2واگراست و لذا سری
n0
n
2
واگراست .
n100
1 . 5همگرایی مطلق ،همگرایی مشروط
در این قسمت سری های با جمله های نامنفی و سریهای متناوب را که جمله های آنها
به طور متوالی مثبت و منفی هستند ،معرفی می کنیم .سریهای با جمله های نامنفی
(مثبت) نقش بسیار مهمی در نظریه سریها دارند.
1 . 5 . 1تعريف :
سری
نامیم.
n 1
(
1
)
an
n1را که در آن تمام
an
ها نامنفی هستند ،یک سری متناوب می
1 . 5 . 2مثال :
n 1
)( 1
یک سری متناوب است .در اینجا به ازای هر ، n
الف) سری
n1
an 1
این سری واگراست .
( 1)n 1
متناوب
n
n1
ب) سری
این منظور فرض می کنیم که
همگراست .
}{Sn
است .نشان می دهیم که این سری همگراست .برای
Sn
مجموع جزئی nام سری باشد ثابت می شود که
1 . 5 . 4تعريف :
اگر تمام جمله سری
a
نامنفی باشند ،ســـری را با جمله های نامنفی
n
می نامیم.
1 . 5 . 5قضيه :
سری با جمله های نامنفی
a
همگراست اگر دنباله مجموعهای جزئی آن کراندار
n
باشند.
اثبات:
قرار می دهیم:
Sn a1 a2 ... an
چون به ازای هر a،n 0 ، nپس
سری
a
همگراست .
n
}{Sn
صعودی است و لذا همگراست .در نتيجه
1 . 5 . 6مثال :
الف) فرض کنید
nزوج
nفرد
در این صورت سری
1
an
0
a
یک سری با جمله های نامنفی است .چند مجموع جزئی این
n
سری عبارت اند از
S2 a1 a2 011
S1 a1 0
S4 01012
S3 0101
به راحتی می توان دید که
S2n n
و لذا } {Snبی کران و بنابراين
a
واگراست .
n
1
یک ســـری با جملـــــه های مثبت است .داریــــم
ب)
)n1 (n 2)(n 3
n
1
1 1
1
1
Sn
k 3 3 n 3
)k1 (k 2)(k 3
k1 k 2
n
مشاهده می کنیم که به ازای هر ، n
1
3
،وSnلذا سری مذکور همگراست .
1 . 5 . 7تعريف :
a
a
همگرا باشد .سری
را همگرای مطلق می نامیم اگر سری
سری
a
a
واگرا باشد .
را همگرای مشروط می نامیم اگر همگرا و سری
n
n
n
n
1 . 5 . 9مثال :
( 1)n 1
ـراست .
nهمگ
n1
الف) در مثال 1 . 5 . 2دیدیم که سری
( 1)n 1
1
واگراست
n
n1
n1 n
همچنین در
مثال 1 . 3 . 5دیدیم که سری
( 1)n 1
همگرای
n
n1
.بنابراين
سری
مشروط است .
( 1)n 1
) n(n 1همگرای
n1
ب) سری
مطلق است .زیرا بنابر مثال ( 1 . 3 . 5پ)
1
( 1)n 1
همگراست
)n1 n(n 1
)n1 n(n 1
سری
.
1 . 6آزمونهای همگرایی
تا کنون چند قضيه برای تعیین همگرایی یا واگرایی سریها ارائه داده ایم .این قضيه ها
عبارت اند از :
الف) اگر
liman 0
یا اگر
n
liman
وجود نداشته باشند آنگاه سری
n
a
n
واگراست (نتيجه ) 1 . 3 . 7
ب) شرط کوشی برای همگرایی (قضيه )1 . 3 . 6
پ) اگر دنباله مجموعهای جزئی سری با جمله های نامنفی
سری همگراست (قضيه )1 . 5 . 5
a
همگرا باشد آنگاه
ت) اگر
n
a
کراندارباشد آنگاه
n
a
همگراست (قضيه .)1 . 5 . 10
n
در این قسمت ابزارهایی برای تعیین همگرایی سریهای ارائه می دهیم که متکی بر
جمله های عمومی سریها هستند.
1 . 6 . 1قضيه (آزمون مقایسه)
سریهای با جمله های نا منفی
bn , an
در نظر بگیریدو فرض کنید به ازای هر
را
n1
n1
an bn
،n
a
همگراست .
الف) اگر bهمگرا باشد ،آنگاه
n
n
n1
ب) اگر aواگرا باشد ،آنگاه
n
b
واگراست .
n
1 . 6 . 2مثال :
اگر
p1
آنگاه سری
1
np
واگراست .
حل:
به ازای p0داریم:
1 1
lim p
n n
p 0
p 0
و لذا بنابر نتيجه 1 . 3 . 7سری واگراست .
به ازای p=1ســـری موزون به دست مـــی آید که واگــــراست .
حال فـــرض مـــی کنیم . p<1<0در ایــــن صورت داریــــم :
n 1,2,...
و از این رو
n 1,2,...
چون n1واگراست ،پس بنابر آزمون مقایسه
np n
1
1
np n
1
نیز
واگراست
np
.
1 . 6 . 4قضيه (صورت حدی آزمون مقایسه)
فرض کنید در مورد سریهای با جمله های نامنفی
الف)
bn 0
ب)
b , a
داشتهباشیم:
n
n
a
lim n
n b
n
در این صورت اگر
الف) 0 آنگاه سریهای
یک نوع هستند.
b , aاز
n
n
n1
n1
ب) 0یا آنگاه نوع یک سری تعیین کننده نوع سری دیگر نیست.
1 . 6 . 5مثال :
1
)n(n 1
الف) سری
چون
1
n
ب) سری
واگراست .در واقع داریم:
1
)n(n 1
n
lim
lim
1
n
n
1
)n(n 1
n
واگراست پس سری
1
2
1
nهمگراست ،زیرا
1
)n(n 1
واگـــراست .
نیز
1
n2
همگراست
و داریم
1
2
n
lim
1
n
1
n2 1
1 . 6 . 7قضيه (آزمون نسبت یا آزمون داالمبر)
فرض کنید an 0به ازای هر ،nو
a
lim n1 a
اگرn
a
n
an
همگراست .
الف) a <1آنگاه
n1
ب) a >1
a
واگراست .
آنگاه
n
n1
a
پ) a =1سری در مواردی همگرا و در مواردی واگراست .
n
n1
1 . 6 . 8مثال :
n
الف) به ازای چه مقادیری از ، xسری
x
همگراست
!n0 n
.
حل:
روشن است که ســـری به ازای x =0همگراست .زیـــرا در این حالت سری به
صورت زیر در می آید.
…+1+0+0+0
x 0و به جای سـری داده شده ،سری
لذا فرض مـــی کنیم
n
x
!را nدر
n0
n1
نظر می گیریم .داریم:
0 1
n
بنابراين ســـری
x
!n
x
n 1
lim
n
x
!)(n 1
n
x
!n
lim
به ازای هر xهمگـــراست ،و لذا ســــری
n0
به ازای هر xهمگرای مطلق است .
n
xn
!n0 n
1 . 6 . 13قضيه (آزمون انتگرال )
سری با جمله های نامنفی
الف) fروی
f :[1, ) R
تابع
aو
با شرایط زیر را در نظر بگیرید .
n
n1
پیوسته و نامنفی است .
)[1,
ب) به ازای هر
f (n) an , n 1
پ) fروی
نزولی است و
)[1,
دراین صورت انتگرال ناسره
limf (x) 0
x
همگراست اگر و تنها اگر سری
باشد .
f (x)dx
1
همگرا
a
n
n1
1 . 6 . 14مثال :
به ازای p >0دنباله } {aبا
n
1
np
1
f
(
x
)
با دامنه
xp
an
و تابع
1
an
np
داریم:
f (x)
1
dx lim x pdx
p
b 1
x
p 1
0 p 1
, p 1 1
1 p
, p 1
dx
1 xp
به
)[1,
نزولی هستند و
f (x)dx lim
b 1
1
1
p1
b
1
1 p
lim
b
1 lnb 0
1 p
بنابراين انتگـرال
سری
1
p>1
بهnpازای
ازای p>1همگرا و به ازای
همگـــرا و به ازای
0 p 1
واگراست .در نتيجه
0 p 1
واگـــراست .
1 . 7سری توان
1 . 7 . 1تعريف
دنباله توابع
..., f n (x) an (x c)n ,..., f1(x) a1(x c) , f0(x) a0
را که در آن
{
a
}
n
n0یک
n
دنباله و cعددی ثابت است ،در نظر می گیریم.
سری ) a (x cرا یک سری توان و دنباله
n
n0
می نامیم.
}{an
را دنبالــه ضرایب آن
(x c)n
توجه کنید که سری توان
سری عددی
n
(
r
c
)
n
aبه
ازای هر عدد x = rبه یک
n
n0
aتبدیل می شود.
n0
توجه تعیین مقادیری از xکه به ازای آن همگــراست حائز اهمیت است .
1 . 7 . 2مثال :
n
سری
x
یک سری توان است .در این سری ، c =0و
n0
an 1 n 0,1,2,...
این سری به ازای , x=0
1
x , x=1
2
11 ... , 1 0n 1
تبدیل می شود.
n0
x=2 ,به ترتیب به سریـــهای عددی
n
1
n0
n
,
1
,
n0 2
n
) (2
n0
x 1
اگر
n
آنگاه سری xهمگـراست و داریم:
n0
,
x 1
1
n
x
1 x
n0
لذا سری مذکور روی بازه ( )1 , 1-یک تابع تعريف می کند .این تابع عبارت
است از
) f(xرا مـجموع ســریتــواـن
), x ( 1,1
n
1
f (x)
1 x
مـیــامـیم و مـینــویـسی :م
xن
n0
x 1
,
f (x) xn
n0
1 . 7 . 6قضيه :
فرض کنید سری توان
n
anx
ازای
به
n0
r 0
xو به ازای x=s
همگرا
واگرا باشد .دنباله این صورت
r
x
همگرای مطلق است .
ب) ســـــری به ازای هر xبا شـــــرط
x s
واگـــراست .
الف) سری به ازای هر xبا شرط
1 . 7 . 9قضيه :
به ازای هر سری توان
n
a x
تنها یکـــــی از موارد زیـــر درست است :
n
n0
الف) این ســـری فقط به ازای x=0همـــــگراست .
ب) این سری به ازای هر
x R
همگرای مطلق است .
پ) عدد مثبت rوجود دارد که به ازای هر
و بــــه ازای هر xبا شـــرط
)x ( r, r
همگرای مطلق است ،
x r
واگـــراست .
متذکر می شویم که رفتار سری در نقاط
r
باید xجــــداگانه بررسی شــــود .
با توجه به این قضيـــه تعريف زیــــر را می آوریم:
1 . 7 . 10تعريف :
عدد rدر قسمت (پ) قضيــــه فــوق را شعاع همگـــرایی ســــری
می نامیم.
n
a x
n
n0
n
ax
فقط به ازای x=0همگــرا باشد ،شعاع همگـــرایی آن را x=0تعريف
اگر
n
n0
می کنیم
n
a
x
n
اگر
n0
به ازای تمام xها همگــرا باشد ،شعاع همـگرایی آن
راr
تعريف می
کنیم.
n
0 r
شعاع همگــرایی سری a xباشد آنگاه
توجه می کنیم که اگـــر
n
n0
مجموعه همگـــرایی این ســـــری توان به صورت یــــکی از بازه هایr , r],[-r ,-( ,
[-r , r
)r] , (-r , r) ,است.
r
و اگـر
آنگاه مجموعه همگـــــرایی سری برابر است با بازه
)( ,
.
در r=0مجموعه همگـــــرایی عبارت است از { }0که بازه ای به طــــول صفر
است .مالحظه مـــی کنیم که در هر مورد مجمــوعه همگرایی یک بازه است .
این بازه را بازه همگرایی سری می نامیم.
توجه :
آزمون نسبت برای به دست آوردن شعاع همگرایی روش بسیار نیرومند است .
در سری
هر گاه
n
a
x
n
n0
an1
an
lim
n
آنگاه
0
0
0
r
1
آنگاه rشعاع همگرایی سری توان داده شده است .
n
( 1) x
پیداnرا0 1 n2
.کنید
n
: مثال1 . 7 . 11
شعاع و بازه همگرایی سری
:حل
n
( 1)
an
1 n2
lim
n
an1
an
داریم
lim
n
1
,
2
n0 1 n
( 1)n
1 n2
( 1)n xn
2
n0 1 n
.است
( 1)n1
1 (n 1)2
( 1)n xn
2
n0 1 n
1 n2
lim
1
2
n 1 (n 1
)
1
r
1 و لذا
شعاع همگرایی سری
و به ترتیب عبارت است ازx=-1 , x=1 سری به ازای
آزمون مقایسه نشان می دهد که این سریها همگرا هستند .یعنی بازه همگرایی سری توان
داده شده [ ]1 , 1-است .این بدان معناست که سری توان داده شده روی بازه[ ] 1 , 1-یک
عددی
تابع تعریف می کند یعنی به ازای هر
چون ) f(xوجود دارد که
( 1)n xn
f (x)
2
n0 1 n
]x [ 1,1
1 . 8پیوستگی ،مشتق و انتگرال سری توان
به طوری که در قسمت قبل دیدیم هر سری توان روی بازه همگرایی خود یک تابع
معرفی می کند .به عبارت دقیقتــــر ،اگر Iبازه همگرایی سری توان
n
t I
ax
باشد ،آنگاه به ازای هر
n
عددی چون ) f(tوجود دارد که مجموع سری
n0
n
برابر با ) f(tاست a t .
n
t I
f (t) antn
n0
هدف این قسمت مطالعه ویژگیهای تابـــع ) f(tبا توجه به ویژگیهای دنباله توابع
«بسیار ساده»
{antn} n0
است .
1 . 8 . 2قضيه :
n
اگر rشعاع همگرایی سری
ax
باشد ،آنگاه تابع
n
n0
f (x) anxn
)x ( r, r
n0
)t ( r, r
داریم
روی بازه ( )r , r-پیوسته است .به عبارت دیگر ،به ازای هر
limf (x) lim anx f (t) antn
n0
n
n0
x t
x t
1 . 8 . 3مثال :
الف) بازه همگرایی سری
n
x
n،1 nبـــرابـــر
), x [ 1,1
است با [ )1 , 1-بنابراین تابع
xn
f (x)
n1 n
روی بازه ( )1 , 1-پیوسته است .
(x 1)n
بـــرابــر است با
!n
n0
ب) بازه همگرایی سری
تابع روی Rپیوسته است .
R
)( ,
بنابراين
1 . 8 . 4قضيه :
n
ax
باشد ،آنگاه به ازای هر
n
اگر rشعاع همگرایی سری توان
)x ( r, r
n0
داریم:
n
n
f (x) anx anx nanxn 1
n0
n1
n0
به عالوه شعاع همگرایی سری توان طرف راست این برابری مساوی است با . r
1 . 8 . 6نتيجه :
اگر rشعاع همگرایی سری توان
آنگاه مشتق kام تابع fدر هر نقطه
n
f
(
x
)
a
x
n
،و kعددی طبیعی باشد ،
n0
) ( 1,1درxرابطه زیر صدق می کند
(x) n(n 1)...(n k 1)anxn k
nk
به عالوه شعاع همگرایی سری توان طرف راست برابر است با . r
)(k
f
: مثال1 . 8 . 7
1
1 x x2 x3 ...
1 x
1 x 1
1
n n 1
n
(
1
)
x
2
(1 x)
n1
داریمx <1 <1-بنابراين به ازای هر
2
n n 2
n
(
n
1
)(
1
)
x
3
(1 x)
n2
3!
n n 3
n
(
n
1
)(
n
2
)(
1
)
x
4
(1 x)
n3
1
n(n 1)(n 2)(n 3)
n n 4
(
1
)
x
5
(1 x)
5!
n4
(n 4)(n 3)(n 2)(n 1)
( 1)n xn
5!
n0
می دانیم که
1 . 8 . 9قضيه :
اگر rشعاع همگرایی سری توان
f (x) anxn
n0
an
)(bn1 an1
n0 n 1
b=t , a=0آنگاه :
به ویژه اگر
باشد و
n
b
)b ( 1,1
با . a<bآنگاه :
b
f (x)dx an x dx
a
a
n0
an n1
t
n0 n 1
t
f (x)dx
0
به عالوه شعاع همگــــرایی ســـری توان طــــرف چپ مساوی است با . r
به بیان دیگر از سری توان در بازه همگرایی می توان جمله به جمله انتگرال گــــرفت و
انتگــــرال ســـری توان را بـــه دست آورد .
: مثال1 . 8 . 10
1
( 1)n xn
1 x n0
میدانیم که
1 x 1
و لذا بنابر قضيه فوق داریم
n
t
dx
( 1)n n1
n
n
n 1 t
ln(1 t)
( 1) x dx
t ( 1)
0 1 x
0
n
n0
n0 n 1
n1
t
برای مثال داریم
n
2
3
1
( 1)n 1 1
1 1 1
1 1
3
ln ln1
...
2 n1 n 2
2 2 2
3 2
2
1 . 8 . 12سری دو جمله ای
می دانیم که به ازای هر عدد صحیح و مثبت n
n
n(n 1) 2
x
x ... xn
!1
!2
(1 x)n 1
سوال این است که اگر به جای nدر طرف چپ عــــدد غیر صحیح مثبتی قرار
دهیم در طرف راست چه تغییراتی باید اعمال کنیم ؟ برای این منظور نشان می
دهیمکه اگر mعـــددی حقیقی و مثبت باشد ،آنگاه سری توان
m(m 1)...(m n 1) n
x
!n
n1
1
که به سری دو جمله ای موسوم است ،روی ( )1 , 1-به تابعــی چون )f(x
همگراست .یعنی:
x 1
m(m 1)...(m n 1) n
x
!n
n1
f (x) (1 x)m 1
1 . 8 . 13مثال :
سری دو جمله ای معرف تابع
حل:
در اینجا
1
m
، 2
ولذا
x 1
1
2
)) (1 xرا(xبه fدست می آوریم.
1 1
1
(
1
()...
) n 1
1
2
f (x) (1 x)2 1 2 2
xn
!n
n1
1
1 1
3 1
35 1 4
1 x 2 x2 3 x3
x ...
4
2
!2 2
!2 3
2
!4
x 1
حال اگر در این برابری قرار دهیم
4
1
x
2سری
3
2
1 1 1 1 1
3 1 1
35 1 1
1 2 3
...
2 2 2 2! 2
2 3! 2
24
4! 2
را که به
3
2
همگراست به دست می آوریم.
1 . 8 . 14مثال :
با استفاده از دستور دو جمله ای معرف سری توان تابع
1
sin
xرا به دست می
آوریم.
حل:
می دانیم که
dt
1 t2
x
1
sin x
0
1
اکنون تابع زیر عالمت انتگــــرال ،یعنی
t2را1به صورت سـری توان
می نویسیم
برای این منظور می نویسیم:
1
1 3
2
( x) 2 2 ( x)2 ...
1
!1
!2
1
1
(1 x) 2
1 x
این برابری پس از ساده کردن طرف دوم به برابری زیر تبدیل می شود .
1
135...(2n 1) n
1
x
)24...(2n
1 x
n1
x 1
x2
حال اگر در دو طرف این برابری xرا به
دست می آوریم:
تبدیل کنیم به
135...(2n 1) 2n
x
)24...(2n
n1
x 1
1
1
2
1 x
آوریم:
از دو طرف این برابری انتگرال می گیریم و به دست می
)135...(2n 1
x2n1
1
x
2
حال با قرار دادن
داریم:
)24...(2n)(2n 1
2n1
sin 1 x x
n1
1 135...(2n 1) 1
6 2 n1 24...(2n)(2n 1) 2
1 . 9بسط تیلور ،سری تیلور
در قسمت قبل دیدیم که هر ســـری تــــوان در بازه بازی معرف یــک تابع
بـــی نهــایت بار مشتــــق پذیر است .همچنین دیدیم که به تابع
می توان یک سری توان ،که در بازه ( )1 , 1-همگـراست ،نسبت داد .در این
قسمت بحث اخیر را ادامه می دهیم ،یعنی سعی می کنیم به هر تابع مناسب
یک ســــری تــــوان نسبت بدهیم.
(1 x)m
1 . 9 . 1قضيه :
اگر سری توان
(x a)n
، r>0آنگاه با فرض
a
n
n0
معرف تابع ) f(xدر فاصله ( )a-r , a+rباشد و
)f (a) f (0) (a
داریم:
n 0, 1,2 ,...
)f (n) (a
an
!n
1 . 9 . 2قضيه (تیلور)
فرض کنید مشتق های مرتبه اول ،دوم )n+1( ،... ،ام تابع fروی بازه باز Iپیوسته
باشند .اگر
I
آنگاه,txیaبین x , aوجود دارد به طوری که :
)f (a
)f n (a
)f n1(t
n
f (x) f (a)
(x a) ...
(x a)
(x a)n1
!1
!n
!)(n 1
با توجه به این قضيه تعریف زیر را می آوریم:
1 . 9 . 3تعريف :
عبارت طــــرف راست برابری موجــود در قضيه 1 . 9 . 2را بسط تیلــــور fدر
نقطــــه aمی نامیم .چنـــد جمله ای
)f (a
)f n (a
pn (x) f (a)
(x a) ...
(x a)n
!1
!n
را چنـد جمله ای مرتبه nام تیلور fو عبارت
)f n1(t
f (x) pn (x) Rn (x)
(x a)n1
!)(n 1
را باقــــی مانده مرتبه nام تیلور fدر aمی نامیم.
مشتقـــی باقی مانده نیز نامیده مــــی شود .
)Rn (x
صورت الگرانژی یا صورت
1 . 9 . 6تعريف :
اگر تمام مشتقهای تابع fدر نقطه x =aوجود داشته باشند آنگاه ســری تــوان
)f (n) (a
n
(
x
a
)
!n
n0
را سری تیلور fدر نقطه x =aمی نامیم .سـری تیلور fدر نقطه a=0را ســری مک
لورن fمی نامیم.
f (x) sinx , f (x) ex
در مثال 1 . 9 . 4سریهای مک لورن توابع
را پیدا و مشاهده کردیم که این سریها در هـــر نقطه
هستند ،یعنی:
x2n 1
!)(2n 1
n 1
)sinx ( 1
n1
x R
خود این توابع همگرا
به
,
xn
e
!n0 n
t
توجه :مثال زیر نشان مــی دهد که این حکم در مورد تمام ســـریهای تیلور درست
نیست.
1 . 9 . 7مثال :
سری مک لورن تابع
x 0
x 0
را به دست می آوریم.
1
2
x
f (x) e
0
حل:
به ازای x 0داریم:
1
1
4
6 x2
, f (x) 6 4 e
,...
x
x
2
2e x
f (x) 3
x
1
1 x2
(x) p3n e
x
که در آن
p3n
)( n
یک چند جملـــه ای از درجه 3nاست .
f
:با استفاده از دستــــور هوپیتال داریــــم x=0به ازای
1
x2
)f (x) f (0
e 0
f (0) lim
lim
0
x 0
x
0
x
x
0
1
x2
2e
f (0) lim 4
x 0 x
و به طور کلی با توجه به
1
x2
داریم
e
e t
lim n lim
n
x 0 x
t
1 2
t
f (n) (0) 0
در نتيجه سری مک لورن تابع fعبارت است از :
)t(n
n
(x 0) 0xn 0
!n0 n
n0
1 . 10کاربردهای بسط تیلور و سری تیلور
در این قسمت چند کاربرد ساده از بسط و سری تیلور را بیان می کنیم .این کاربردها
عبارت اند از :
رابطه قضيه تیلور با قضيه میانگین ،تعیین نوع نقاط بحرانی توابع ،همچنین تقریب
برخی اعداد و محاسبه حد برخی توابع.
مثال1 . 10 .4
.را محاسبه کنید
x ln(
1 x)
lim
x 0
x2
:حل
عبارتست ازln(x+1) سری مک لورن تابع
x2 x2
ln(1 x) x
...
2
3
1 x
x ln(
1 x) x ...
2 3
2
1 x x2
f (x)
...
4
2 3
1
limf (x) f (0)
x 0
2
x ln(1 x) 1
lim
2
x 0
x
2
1x 1
1x 1
بنابراین
چون تابع
داریم،] پیوسته است1 ,1-( روی بازه
و ازاین رو
هدفهای کلی
رنه دکارت ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی در سال 1637با انتشار کتاب
Geometricمـبانـیهـندسـه تــحلیلیرا مـعرفـیکــرد .هــــدفوـیازاـیـنکــار
حل مسائل هندسی با استفاده از روش های جــــبری بود وبی تردید
نوآوری دکارت گام بلندی در تغییر شیوه نگـرش به موجودات ریاضی ،
تجدید حیات هندسه ،وبه وجود آمدن هندسه های جدید بود.
بااین نو آوری نقطه جای خود را به دوتایی ،سه تایی یاچندتایی مرتب
از اعداد داد و بر عکس .مفهوم فاصله بین دو نقطه و حاسبات هندسی
ناشی از آن با دقت بسیاری بیان شد.
خط و صفحه و ....با زیر مجموعه های خاصی از مجموعه های شناخته شده
متناطر و به یک معنا با آنهایکی شدندو...
هدف های کلی از ارائه این فصل عبارت اند از:
.1آشنا کردن دانشجویان با این قسمت از ریاضیات.
.2استفاده از روش های جبری برای برخی از مسائل هندسی.
.3آماده کردن دانشجویان برای دروس ریاضی آینده از جمله ریاضی عمومی 3
هدفهای رفتاری
دانشجو پس از مطالعه این فصل بایدبتواند
.1تعریف بردار و مفاهیم وابسته به آن در صفحه و فضا را بداند.
.2اعمال روی بردارها را بداند وآنها را به کار ببرد.
.3بردارهای یکه فضایی و مسطح را بشناسد ،دستگاههای مختصات راستگرد و
چچپگرد را بشناسد ودر مواقع لزوم به کار ببرد.
.4فاصله دو نقطه ،کره و معادله کره را بداند و بنویسد.
.5حاصلضرب داخلی دو بردار و تمام مفاهیم وابسته به آن را بداندو به کار ببرد.
.6معادله های دکارتی و پارامتری خطها را بداند ووضع نسبی دو خط را بشناسد.
.7حاصلضرب خارجی و تمام ویژگی های آن رادرموارد مختلف از جمله محاسبه
مساحت مثلث ،تشکیل کنج توسط سه بردار ،فاصله خطهای متنافر و ...به کار
ببرد.
.9زاویه بین دو خط و یک خط ویک صفحه را محاسبه کند.
.10شرط متنافر بودن دو خط ،شرط واقع نشدن سه خط بردار یک صفــحه را
بداند و از آنها استفاده کند.
2 .1بردار در صفحه
2 .1 .2تعریف
فاصله دو نقطه Aو Bبه ترتیب با مختصات ( )a,bو ( )x,yرا با نماد
نشان می دهم و به صورت
AB (x a)2 (y b)2
تعریف می کنیم.
به این ترتیب اگر
AB
طول بردار B Aباشد ،داریم
AB (x a)2 (y b)2
AB
که در, OB , OA
مثال2 .1 .3
, BA , AB
آنگاه اندازه بردار هایA(2, 3) ، B(5, 0) اگر
: عبارت است از، مبدا مختصات استO آن
AB (5 2)2 (0 3)2 32 32 3 2
2
2
BA (2 5) (3 0) 3 2 AB
OA (2 0)2 (3 0)2 22 32 13
OB (5 0)2 (0 0)2 5
2 .1 .4تعریف
AB
دو بردار
CD
و
AB CD
گر اندازه و
~ ا
را همسنگ می گوئيم ومی نويسيم
جهت آنها يکی باشد
چها ربردار هم سنگ
2 .1 .7تعریف (جمع دو بردار )
OB , OA
منظور از مجموع دو بردار
برداری چون OCاست به طوری که
قطر متوازی االضالعی است
OC
مجموع دو
OB , OA
که
اضالع مجاور آن هستند.
بردارOB , OA
را با
OC OA OB
نشان می دهیم .
a+
b
a
مجموع دو بردار
b
OC
2 .1 .8قضیه
OC , OB , OA
فرض کنید
سه بردار با مبدا Oباشند .در این صورت
OA OB OB OA
یعنی عمل جمع برداری جا بجایی است .بنابراین
الف)
مجموع دو بردار مستقل از ترتیب آنها ست.
)(OA OB) OCOA (OB OC
ب)
،یعنی عمل جمع برداری شرکتپذیر
است .بنابراین مجموع سه بردار مستقل از پرانتزگذاری است و لذا مجموع سه
بردار مذکور رابا OA OB OCنشان می دهیم.
OA OO OA
پ)
OO
وجود دارد که با هر برداری جمع
،یعنی بردار
شود ،حاصل خود آن بردار می شود.
O
OO
نشان می دهیم.
را بردار صفر می نامیم و با
ت) بردار ODوجودداردکه
OA OD O
ODرا قرینه
OAمی نامیم و با
) (OA
نشان می دهیم.
2 .1 .9تعریف (ضرب عدد در بردار)
به ازای عدد
OA
و بردار
در
منظور از حاصلضرب
OA
برداری چون
است به طوری است که
OB OA
الف)
.یعنی اندازه
OB , OA
هم جهت اند اگر
ب)
حاصلضرب
OA
در
0
, OB
برابر اندازه
OA
است.
و در خالف جهت هم هستند اگر
را با
OA
نشان می دهیم .به این ترتیب داریم
OB OA
OB
2 .1 .11قضیه (ویژگی های ضرب عدد در بردار)
اگر
OA
و دو عدد و
و
OB
دو بردار باشند آنگاه
1OA OA
الف)
(OA OB) OA OB
ب)
برداری پخش پذیر است.
( ) OA OA OA
پ)
)() OA ( OA
ت)
،یعنی ضرب عدد در بردار نسبت به جمع
اثبات
الف) بنا به تعریف روشن است.
0
ب) فرض می کنیم
.شکل زیر درستی رابطه
(OA OB) OA OB
را نشان می دهد .در این شکل مثلث های OACو OACمتشابه اند و
C
OC
y
A
OA
C
OB
B
x
a
A
B
(OA OB) OA OB
o
2 .1 .13تعریف
OA
جزئی
هر بردار به طول واحد را یک بردار یکه می نامیم .خطی که بردار
از آن است خط حامل این بردار نامیده می شود.
y
A
yj
a
j
x
xi
i
بردارهای یکه متعارفیj , i
o
2 .1 .14تعریف
OA xi yj
اعداد xو yدر بردار
را به ترتیب مولفه های افقی وقائم بردار
و بردارهای xiو yjرا به ترتیب تصویر های افقی وقائم بردار OA
می نامیم.
2 .1 .15مثال
bj
بردارهای OA aiو OB xi yjو عدد
را در نظر بگیرید.
می خواهیم مولفه های افقی و قائم
را تعیین کنیم.
بردارهای OA ( (OB)) , OA , OA OB
:حل
داریم
OA OB(ai bj) (xi yj) (a x)i (b y) j
OA (ai bj) (ai) (bj) (ai) (bj)
OA ( (OB)) (ai bj) (xi yj) (a x)i (b y) j
) تعریف (تفریقـ دو بردار2 .1 .16
می نامیم و آن را به صورت
OA
از
OB
را تفریق
OA ( (OB))
بردار
OA OB
.نشان می دهیم
y
A
B
E
x
o
OEOA OB
2 .2مختصات فضایی
سه محور ox, oy , ozرا که در نقطه oدو به دو بر هم عمودند ،در نظرمی گیریم.
این محورها نسبت به هم به نحوه های مختلفی قرار می گیرند.
در شکل زیر روش قرار گرفتن آنها را مشاهده می کنیم.
y
x
y
z
o
y
z
o
z
o
x
این روشهای قرار گرفتن را اص ً
ال می توان به دو دسته افراز کرد:
راستگرد و چپگرد
x
2 .2 .1تعریف
سه تایی مرتب( )ox,oy,ozرا یک دستگاه راستگرد می نامیم اگر ناظری که در
نقطه Oایستاده است و سرش در جهت zقرار دارد و به yنگـاه می کند x ،را
در طرف راست خود ببیند .دستگاهی را که راستگرد نباشد ،چپگرد می نامیم.
z
z
y
x
o
دستگاه راستگرد
x
o
دستگاه چپگرد
y
از این به بعد با دستگاههای راستگرد سرو کار خواهیم داشت.
دستگاه راستگرد را با oxyzیا به ختصار xyzنشان خواهیم داد و آن رادستگاه
xyzخـواـهیم خـواـند.
در نتیجه با استفاده از دستگاه راستگرد xyzبه هر نقطه Aاز فضا یک سه تایی
مرتب ( )a,b,cاز اعداد حقیقی نظیر می شود c , b, a .را به ترتیب – xمختــص،
yمختص و – zمختص نقطه Aمی نامیم.به دلیل این تناظراست که گاه نقطهـب )a,b,cیــکیمـیگــیریـم و مـینــویـسیم ) ، A=(a,b,cوـنـیــز
Aرا بــا ســه تــایـیمـرت (
گاه می نویسیم ) ، A(a,b,cبدین معنی که نقطه Aبه ترتیب دارای x-مختص،
y -مختص و – zمختص c, b, aاست.
z
A(a,b,c)
v
c
y
o
a
b
x
xyz دستگاه مختصات
B
2 .2 .2تعریف
دستگاه xyzرا یک دستگاه مختصات دکارتی برای فضا وعددهای a, b, cرا
مختصات نقطه Aمی نامیم .
2 .2 .4مثال
صفحه xoyدر فضا متناطر است با مجموعه نقاط
(x, y, z) x R , y R , z 0
بنابراین ،معادله z = 0را معادله صفحه xoyمی نامیم .بدین معنی که هر نقطه
واقع بر صفحه xoyدارای مختصات xو yو z = 0است.
به همین ترتیب x = 0معادله صفحه yozاست .یعنی هر نقطه واقع بر صفحه
ـت
ـت و نــیز y = 0مـعـادـلـه صـفحه xozاـس .
yozداراـیمـختصات x = 0و yو zاـس .
2 .2 .5تعریف
صفحه های zox , yoz , xoyرا که معادله های آنها به ترتیب = 0y = 0 z = 0, x
است ،صفحه مختصات می نامیم.
توجه کنید که منظور از اصطالح صفحه ، z = 0صفحه xoyاست.
در شکل اسالید بعدی صفحه های مختصات را نشان داده ایم.
x=0
y=0
0
=z
صفحه های مختصات
B(1, -1, 5)
A(2, 2, 4)
C(-2, 4, -4)
2 .2 .9تعریف
اگر ) B(x,y,z) , A(a,b,cدو نقطه در فضا باشند ،فاصله آنها را با
نشان می دهیم و تعریف می کنیم
*
AB (x a)2 (y b)2 (z c)2
توجه کنید که بنا بر این تعریف داریم
BA (a x)2 (b y)2 (c z)2
و لذا فاصله Bاز Aمساوی است با فاصله Aاز ، Bیعنی
AB BA
AB
2 .2 .10قضیه
)B(,,
به ازای سه نقطه ) A(a,b,cو
) C(x,y,zرابطه زیر برقرار است.
AB AC CB
یعنی اگر ABCیک مثاث در فضا باشد ،آنگاه طول هر ضلع آن از مجموع دو
ضلع دیگرش بیشتر نیست ،و لذا نابرابری * را نابرابری مثلث می نامیم.
2 .2 .11مثال
فاصله نقطه های ) B(1, 2, 3) , A(1,-1, 1برابراست با
AB (1 1)2 (21)2 (3 1)2 32 22 13
2 .2 .13تعریف (کره)
کره ای به مرکز ) C(a,b,cو شعاع ، rمجموعه نقاطی چون ) X(x,y,zدر فضا
است به طوریکه
CX r
به عبارت دیگر مجموعه
(x a)2 (y b)2 (z c)2 r
را کره به مرکز( )a,b,cو شعاع rمی نامیم.
معادله
(x a)2 (y b)2 (z c)2 r
یا
(x a)2 (y b)2 (z c)2 r2
را معادله کره می نامیم.
S X (x, y, z) R3
معموالً کره را با معادله اش می خوانیم و مث ً
ال می گو ئیم کره
(x a)2 (y b)2 (z c)2 r2
می گوئیم نقطه ) X(x,y,zدر داخل کره واقع است اگر در نابرابری
(x a)2 (y b)2 (z c)2 r2
صدق کند .به همین ترتیب ) X(x,y,zدر خارج کره است اگر
(x a)2 (y b)2 (z c)2 r2
مجموعه نقاط واقع در داخل (خارج) کره را داخل کره ( خارج کره) می نامیم.
2 .2 .14مثال
الف) معادله کره ای به مرکز ( )0,0,0و شعاع 2عبارت است از
(x 0)2 (y 0)2 (z 0)2 x2 y2 z2 4
داخل این کره ،مجموعه نقاط ) X(x,y,zاست به طوری که
در شکل زیر کره
x2 y2 z2 4
را نمایش داده ایم.
z
y
r
o
x
2 .3بردـارهای فضایی
2 .3 .1تعریف ( بردارهای یکه متعارفی)
با فرض
)i (1,0,0) , j (0,1,0) , k (0,0,1
اندازه هر یک از این بردارها برابر 1می باشد.
این بردارها بردارهای یکه متعارف نامیده می شوند .
اگر بردارهای
فضاییOA
داده شده باشد ،و نقطه Aانتهای این بردار ،دارای
مختصات ) A(a,b,cباشد ،آنگاه
OA ai bj ck
در نتیجه به هر نقطه فضا یک بردار فضایی به مبدا Oوبه هر بردار فضایی با
مبدا Oفقط یک نقطه در فضا می توان نسبت داد.
2 .3 .3تعریف
الف) به ازای بردار فضایی
OA ai bj ck
عددهای c, b, aرا به ترتیب – k , -j , -iمولفه های OAمی نامیم.
ب) می گو ئیم دو بردار فضایی
OA
OB ,برابرند و می نویسیم
اگر مولفه های همنام آنها برابر باشند ،یعنی ،دو بردار
OA ai bj ck
OB xi yj zk
برابرند اگر واتنها اگر . z = c , y = b , x = a
به عبارت دیگر دو بردار برابرند اگر قابل تشخیص نباشند.
OA OB
2 .3 .5تعریف
OB xi yj zk , OA ai bj ck
فرض می کنیم
دو بردار فضایی و
عددی حقیقی باشد.
الف) منظور از مجموع دو
OA
بردار
OB ,برداری است چون OCبه طوری که
OC (a x)i (b y) j (c z)k
OC OA OB
ب) منظور از
حاصلضرب
صورت زیر تعریف می شود:
در بردار ، OAبرداری است چون
OD (a)i (b) j (c)k
OD OA
ODبه
که
2
بردارهای،
مثال2 .3 .6
عدد
k
وOB i j, OA 2i 3j 4بردارهای
.به دست آورید
را(OA OB)
OA OB (21)i (3 1) j 4k 3i 4j 4k
OA 2OA 4i 6j 8k
OB 2OB 2i 2j
, OB , OA , OA OB
به ازای
(OA OB) 2(OA OB) 6i 8j 8k
مثال2 .3 .9
OB i j k
,
OA i j k
فرض می کنیم
.را حل کنیدOA OX 2OBالف) معادله
:حل
(OA OX) ( OA) 2OB ( OA)
ویا
OX 3i j k
x OA OB 0
ب) معادله
را حل کنید .
حل:
بنابر قضیه فوق داریم
x OA OB
xi xj xk i j k
ویا x = -1و x = 1و از اینرو . 1- = 1در نتیجه معادله جواب ندارد.
ب) از معادله x OA 2y OB iمقادیر xو yرا پیدا کنید.
حل:
بنابر قضیه فوق باید داشته باشیم
x 2y 1 , x 2y 0
1
1
x , y
2
4
2 .3 .14تعریف
به ازای دو نقطه ) A(a,b,cو ) B(x, y,zاندازه
AB
بردار
را با
AB
و آن را برابر با فاصله دو نقطه Aو Bتعریف می کنیم .یعنی
AB AB (x a)2 (y b)2 (z c)2
2 .3 .15مثال
5j 4k
طول بردار
AB 2i مساوی است با
AB 22 ( 5)2 42 4 5165
نشان میدهیم
2 .4زاویه بین دو بردار ،ضرب داخلی
2 .4 .1تعریف (حاصلضرب داخلی)
منظور از حاصلضرب داخلی دو بردار
OA ai bj ck
OB xi yj zk
عدد ax +by+czاست .این عدد
OA.OB
را با
نشان می دهیم ،یعنی
OA.OB ax by cz
توجه کنید که اگر c = z = 0آنگاه
بردارهایOA, OB
به بردارهایی در
صفحه xoyتبدیل می شوند و حاصلضرب داخلی آنها از فرمول
ax by OA.OB
به دست می آید.
2 .4 .3مثال
الف) حاصلضرب داخلی بردارهای
OB 3i 2j 4k , OA 4i 3j 2k
راپیدا کنید.
حل:
داریم
OA.OB 12 6 8 10
ب) طول
بردار OA 4i 3j 2k
مساوی است با
OA OA.OA 42 32 22 29
پ) به ازای بردارهای (الف) و بردار
2j 3k
OCi داریم
OA OC 5i j k
ولذا
OB.(OA OC) 15 2 4 21
2 .4 .5قضیه ( نابرابری کوشی -شوارتس)
, OA ai bj ck
به ازای دو بردار
*
OB xi yj zk
داریم
OA.OB OAOB
و برابری برقرار است اگر و تنها اگر عددی چون وجود داشته باشد که
OA OB
را بطه * را نابرابری کوشی شوراتس می نامیم.
2 .4 .6تعریف
0 ,
زاویه
را که در رابطه * صدق می کند ،زاویه بین بردارهای
OA, OB
نتیجه
می نامیم.
OA OB
,
OA.OB 0
2 .4 .7مثال
الف) زاویه بین
حل:
داریم
بنابراین
, OA i j k
بردارهای
)(OA, OB 0
OBپیداکنید.
i jرا
OA.OB
2
2
cos
3 2
3
OA OB
2
Arccos
3
2 .4 .9تعریف
OP
OB
اگر Pپای عمود از Aبر خط
OP
OA
را مولفه
اندازه
باشد ،بردار
را تصویر
OB
روی
A
می نامیم.
P
P
در نتیجه تصویر OAبر OBعبارت است از
OB
OA.OB
2
OB
OP
OA
روی
OB
و
2 .4 .10مثال
k
بردار OA 2i 3j 4راروی بردار
تصویر
OB i j kو اندازه این
تصویر راپیدا کنید.
حل:
با توجه به تعاریف
بایدOB
و OA.OBرا پیدا کنیم .داریم
2
OA.OB 2 3 4 9
و لذا
OP
اگر
2
OB 1 1 1 3 ,
تصویر OAبرOB
باشد ،داریم
9
OB OB 3(i j k) 3i 3j 3k
3
و نیز داریم
2
9
3 3
3
OA.OB
2
OB
OB
OA.OB
OP
OP
2 .5خط در صفحهـ و در فضا
2 .5 .1تعریف
P0
خط جهتدار Lبا مبدا
OA
فرض کنید
و نقطه Pرا در جهت مثبت آن درنظرمی گیریم .
همسنگ بردار P0Pبا مبدا Oباشد.
OA
الف) بردار یکه
OA
U
را سو یا جهت بردار
OAسو یا جهت بردار
،
P0P
،و سو یا جهت خط Lمی نامیم.
ب) زاویه های بردار Uبا جهت های مثبت محور های مختصات را زاویه های
هادی
P0P , OA
،U
یا خط Lمی نامیم.
, ,
پ) اگر
زاویه های هادی Uبه ترتیب با محور های z, y, xباشند،
Pخط Lمی نامیم.
cos , cos , cosرا کسینوسهای هادی 0P ,OA , Uیا
y
z
P
P
A
U
P0
y
P0
U
در فضا
در صفحه
x
2 .5 .2مثال
)P0(1,0,1
خط Lاز دو نقطه
و) P(4,4,6می گذرد .می خواهیم مفاهیم موجود
در تعریف فوق را با محاسبه تحقیق کنیم .
حل:
P
0P
بردار
عبارت است از
P0P (4 1)i (4 0) j (6 1)k 3i 4j 5k
اگر این بردار با مبدا Oدر نظر گرفته شود ،بردار OAدر تعریف 2 .5 .1حاصل
می شود .لذا
OA 3i 4j 5k
سوی این بردار عبارت است از بردار یکه :U
1
)(3i 4j 5k
5 2
(3i 4j 5k)
1
32 42 52
OA
OA
U
زا ویه های این بردار با بردار های یکه k , j, iزاویه های هادی هستند .داریم
U.i
3
cos
5 2
Ui
U. j
4
cos
5 2
U j
U.k
5
1
cos
2
Uk 5 2
2
2
2
cos
cos
cos
توجه کنید که
مجذور طول Uاست ولذا
cos2 cos2 cos2 1
2 .5 .5بردارهای موازی
AB , CD
اگر بردارهای
OP , OQ
به ترتیب با مبدا های Aو Cموازی و بردارهای
به ترتیب با این بردارها همسنگ باشند ،آنگاه
مساوی است با 0یا
AB , CD
،برحسب اینکه
زاویه بین
هم جهت باشند یا
غیر هم جهت.
2 .5 .6مثال
OA i j k
به ازای بردار
و نقطه ) P0(1,2,3مجموعه تمام نقاط
) P(x,y,zرا پــیدا مـیکــنیمP0P
کــه
OA
بــا
مـوازـی
بــاشد.
حل:
داریم
P0P (x 1)i (y 2) j (z 3)k
بنابر شرط
توازیP0P
موازی OAاست اگر وتنها اگر
x 1 y 2 z 3
1
1
1
بنابراین به ازای هر عدد حقیقی tباید داشته باشیم
ویا
x 1
y 2
z 3
t ,
t ,
t
1
1
1
x 1 t , y 2 t , z 3 t
2 .5 .10تعریف
الف) معادله های پارامتری خط Lکه از نقطه )P0(x0, y0, z0می گذرند و
با بردار a i+b j+c kموازی اند عبارت اند از
x x0 ta
y y0 tb
z z0 tc
ب) معادله های دکارتی خطی که از نقطه )P0(x0, y0, z0می گذرد و با بردار
a i+b j+c k
موازی است عبارت است از
x x0 y y0 z z0
a
b
c
پ) معادله های دکارتی خطی که از نقطه های متمایز
)P1(x1, y1, z1
)x0, y0, z0و(P0
بگذرد عبارت اند از:
x x0 y y0 z z0
x1 x0 y1 y0 z1 z0
توجه کنید که این مطالب در مورد صفحه y xoو خط های واقع بر آن نیز
درست اند .فقط در این حالت ،یعنی وقتی که صفحه xoyو خطهای آن
مطرح هستند معادله ها به صورت زیر در می آیند.
الف) معادله های پارامتری خط Lواقع در صفحه xoyکه از نقطه
می گذرد و با بردار ai+bjموازی است
x x0 ta
y y0 tb
)P0(x0, y0
)0(x0, y0
می Pگذرد
ب) معادله های دکارتی خط Lواقع در صفحه xoyکه از نقطه
و با بردار ai+bjموازی است
x x0 y y0
a
b
پ) معادله های دکارتی خطی که از نقطه های متمایز
بگذرد عبارت اند از:
)P1(x1, y1, z1) P0(x0, y0, z0
و
x x0 y y0
x1 x0 y1 y0
توجه :
اگر در معادله های فوق مخرج کسری مساوی با صفر باشد ،صورت آن را نــــیز
برابربا صفر قرار می دهیم .لذا معادله های خطی چون Lکه از نقطه
)P0(x0, y0, z0
می گذرد و با بردار a i+ b jموازی است( در اینجا )c = 0عبارت اند از:
الف) معادله های پارامتری
x x0 ta
y y0 tb
z 0
ب) معادله های دکارتی
x x0 y y0
a
b
z z0 0
توجه:
شرط a = b= c =0نتیجه می دهد که بردار ai +bj+ ckدر تعریف2 .5 .10
مساوس است با بردار صفرو لذا این شرط جهتی را مشخص نمی کند .
این بدان معناست که فقط با استفاده از نقطه
خطی را به دست آورد.
نمیP0توان معادله های
2 .5 .11مثال
الف) معادله های دکارتی و پارامتری خطی که از نقطه
وبا
بردارAB 2i 3j
k
موازی است را پیدا کنید.
حل:
معادله های پارامتری این خط عبارت اند از
x 1 2t
y 1 3t
z 1 t
معادله های دکارتی این خط عبارت اند از
x 1 y 1 z 1
2
3
1
)P0(1,1, 1
می گذرد
ب) معادله های دکارتی و پارامتری خطی را بنویسید که از نقطه
)P0(1,1,2
OA 2i 3j
می گذرد وبا بردار
موازی است.
حل:
در اینجا . c = 0 , b = 3 , a = 2بنابراین معادله های دکارتی خط مورد نظر
برابر است با
x 1 y 1
2
3
z 20
معادله های پارامتری این خط عبارت اند از
x 1 2t
y 1 3t
z 20t 2
2 .5 .13تعریف
L
دو خط Lو
را متنافر می نامیم اگر منطبق ،موازی و متقاطع نباشند.
2 .5 .14مثال
در یک مکعب مستطیل یالهایی وجود دارند که خطها ی شامل آنها متنافرند.
در شکل زیر خط هایی که شامل پاره خطهای ABو CDهستند ،متنافرند.
B
C
A
D
خطهای متنافر
2 .5 .15قضیه
l
OB ai bj ck , OA ai bj ck
خطهای lو با اتدادهای به ترتیب
موازی اند یا منطبق اند اگر وتنها اگر شرط زیر برقرار باشد.
a
b
c
a b c
از قضیه فوق نتیجه می شود که یک شرط الزم برای تقاطع یا تنافر دو خط
l
ـنـسـتکــه یــکیاز ش ـراـیـط
lو مـذکور در قــضیه فــوقاـی ا
a
b
c
الف)
a b c
a
b
c
ب)a b c
برقرار باشد.
ج)
a
b
c
a b c
در برخی از مثالهای زیر هیچ یک از این شرایط برای تقاطع یا متنافر دو خط
کا فی نیست
2 .5 .16مثال
الف) به ازای خط های
x 1 y z 3
2
4
6
l :
,
x
y z
l:
1 2 3
a
b
c 1
a b c 2
l
l
صدق
بنابراین lو موازی یا منطبق اند نقطه ( )3 ,2 ,1از lدر معادله های
l
نمی کند .پس lو
موازی اند و منطبق نیستند.
ب) امتداد خطهای
x 1 y 2z
2
3
9
در شرط
l :
,
x
y z
1 2 3
l:
1 2
3
2 3 9/ 2
صدق می کند .بنابراین این خطها موازی یا منطبق نیستند و نشان می دهیم که
متقاطع اند.برای این منظور معادله های پارامتری خطها را در نظر می گیریم.
x 1 2s
y 3s
9
z s
2
l :
x t
y 2t
z 3t
l:
اگر lو lمتقاطع باشند ،عددهای tو sوجود دارند به طوری که
t 1 2s
2t 3s
از این معادله ها به دست می اوریم
تقاطع است.
9
3t s
2
t = -3 , s = -2
پ) به ازای خطهای
x
y z
2 3 4
a
b
c
شرط a b c
l :
,
.بنابراین ) P(-3, -6,-9نقطه
x
y z
1 2 3
l:
بر قرار است .اگر این خطها متقاطع باشند باید دستگاه
t s
2t 3s
3t 1 3s
جوابی منحصر به فرد داشته باشد .از دو معادله اول نتیجه می شود که s = t =0
ولذا از معادله سوم نتیجه می شود t = 1/3که تناقض است لذا خطهای فوق متنافرند.
ت) مالحظه می کنیم که خطهای
x
y z
2 3 4
l :
,
x
y z
1 2 3
در نقطه ) O(0, 0, 0متقاطع اند .در مورد این دو خط داریم
a
b
c
a b c
l:
2 .6معادله صفحه
هدف این قسمت جبری کردن مفهوم تعریف نشده صفحه است .بدین
معنی که به هر صفحه یک معادله جبری نسبت می دهیم ولذا ویژگی-
های آن را از این معادله جبری طلب می کنیم .در مورد صفحه ،اصول
اقلیدسی زیر را در نظر خواهیم داشت:
دست کم یک صفحه و نقطه ای خارج آن وجود دارد ،دست کم در یک
صفحه دو خط متقاطع وجود دارند ،دو صفحه متقاطع یک خط مشترک
دارند.
می دانیم که اگر خطی بر یکی از خطهای صفحه ای عمود باشد ،بر تمام
خطهای این صفحه عمود است .بااستفاده از این ویژگی معادله صفحه داده
شده ای را به دست می آوریم.
A
O
P
P0
( 2 .6 .1معادله صفحه ای که از یک نقطه می گذرد و بر یک بردار عمود است).
فرض می کنیم صفحه از نقطه) P0(x0, y0, z0می گذرد و بر بردار
OA ai bj ck
عمود است.
نقطه دلخواه ) P(x,y,zرا در صفحه انتخاب می کنیم .بردار P0Pبر بردارOAعمود
است ولذا
P0P.OA 0
این معادله را بر حسب مختصات Aو Pو P0به صورت زیر می نویسیم
a(x x0) b(y y0) c(z z0) 0
این معادله را معادله دکارتی صفحه
که از نقطه )P0(x0, y0, z0می گذرد و
OA ai bj ckامتداد قائم بر آن است ،می نامیم.
2 .6 .3مثال
معادله برداری و دکارتی صفحه
را بنویسید که از نقطه
)P0(1,2,3
می گذرد
و بر k
بردار OA 2i 3j 5عمود است ،بنویسید.
حل:
فرض می کنیم ) P(x,y,zنقطه دلخواهی بر این صفحه باشد.معادله برداری صفحه
عبارت است از
P0P.OA 0
ولذا معادله دکارتی آن به صورت زیر است .
و یا
2(x 1) 3(y 2) 5(z 3) 0
2x 3y 5z 230
به طور کلی هر معادله به صورت
ax + by + cz + d =0
و با مجهول های z, y, xمعرف یک صفحه است.
2 .6 .7تعریف
فرض کنیم
و
OB ai bj ck
دو صفحـــه با بردارهای قائم
باشند ،زاویه بین بردارهای
OA ai bj ck
OB,OA
را زاویه دو صفحه
و می نامیم.
اگراین زاویه
باشد ،بنا به تعریف داریم
, 0
OA.OB
OA OB
cos
زاویه بین دو صفحه
2 .6 .8مثال
می خواهیم زاویه بین دو صفحه و
:2x 4y z 2
را
,
پیدا کنیم:
: x y z 1
حل:
امتدادهای قائم بر این دو صفحه عبارت اند از
,
OB 2i 4j k
OA i j k
بنابراین
2 41
7
7
3
3 4161
3 7
cos
و لذا داریم
,0
7
3
cos 1
2 .6 .10فاصله یک نقطه از یک صفحه
)P0(x0, y0, z0
نقطه
و صفحه به معادله ax+by+cz+d=0داده شده است .منظور
از فاصله نقطه P0از صفحه طول قسمتی از خط عمود بر صفحه است که بین
P0
A
و صفحه واقع است.
B
P0
P
H
طول بردار HP0را فاصله P0از می نامیم
PA
اگر
امتداد قائم بر صفحه باشد ،آنگاه با توجه به شکل در مستطیل
داریم
PB HP
0
P0
از اینرو ،در فاصله
از اندازه تصویر P0Pبر PAاست .در نتیجه داریم
PA .PP
0
PA
P0
فاصله
و لذا
PB PP
0 cos
از مساوی است با
PA .PP
0
*
PA
HP
0 PB cos
PBP0H
فرمول فاصله بر حسب مختصات2 .6 .11
.) بیاشدx,y,z( دارای مختصات واقع برP در فرمول * فرض می کنیم نقطه
داریم
PP0 (x0 x)i (y0 y) j (z0 z)k
PA ai bj ck
d (ax by cz)
و از این رو
HP
0
a(x0 x) b(y0 y) c(z0 z)
a2 b2 c2
ax0 by0 cz0 d
a2 b2 c2
*
2 .6 .12مثال
فاصله نقطه ( )2 ,3 ,1را از صفحه x+y+z+2=0پیدا کنید .همچنین معادالت
خطی را بنویسید که از این نقطه می گذرد و بر این صفحه عمود است.
حل:
بنا بر فرمول * این فاصله مساوی است با
1 3 2 2
8
111
3
خط عمود بر صفحه با امتداد قائم بر صفحه موازی است و لذا اگر ) P(x,y,zنقطه
دلخواهی بر خط باشد ،عدد حقیقی tوجود دارد که
)PP0 t(i j k
بنابراین معادله های دکارتی خط قائم عبارت است از
x -1 = y – 3 = z - 2
2 .6 .15نتیجه
دو صفحه
: ax by cz d 0
,
: ax by cz d 0
منطبق اند اگر وتنها اگر
بنابراین صفحه های
و
با معادله های فوق موازی و نامنطبق اند اگر تنها اگر
a
b
c
d
a b c d
2 .6 .16مثال
الف) صفحه های
: z 1
,
:z 0
موازی اند ولی منطبق نیستند .در واقع در اینجا
a a 0 , b b 0 , c c 1 , d d 1
2 .7حاصلضرب خارجی و کاربردهای آن
2 .7 .1تعریف ( حاصلضرب خارجی)
منظور از حاصلضرب خارجی بردار OAدر بردار OB
برداری است چون
OC
به طوری که
)
مرتب(OA, OB, OCیک دستگاه راستگرد باشد.
الف) سه تایی
OC
ب)
بر صفحه ای که از سه نقطه Oو Bو Aمی گذرد عمود باشد.
OC
پ) اندازه
مساوی باشد با
OC OA OB sin
OAو OBاست.
زاویه بین
که در آن
OBبا
OAرا
حاصلضرب خارجی در
OC OAOB
نشان می دهیم .این
حاصلضرب گاه ،حاصلضرب برداری نیز نامیده می شود.
2 .7 .2مثال
j
OBپیدا
را
الف) حاصلضرب خارجی بردار یکه OA iدر بردار یکه
می کنیم.
OC i j sin 1
2
OC i j k
حل:
ب) حاصلضرب خارجی تمام زوجهای حاصل از مجموعه { }i,j,kرا
پیدا کنید.
k
i
j
j-
k
0
i
i
0
k-
j
0
i
j
k
2 .7 .5حاصلضرب برداری دو بردار برحسب مولفه های آنها
می خواهیم به ازای بردارهایOB xi yj zk, OA ai bj ck
OAOB
بردار
را بر حسب z, y, x, c, b, aمحاسبه کنیم.
OAOB( bx)k (cx) j (ay)k (cy)i (az) j (bz)i
(bz cy)i (az cx) j (ay bx)k
این بردار را به صورت دترمینانی زیر نمایش می دهیم.
k
j
i
c
b
OAOB a
z
y
x
2 .7 .5مثال
الف) می خواهیم معادله صفحه ای که از سه نقطه ), C(3, 2, 1) , B(2, 3, 1
َ) A(1, 2, 3می گذرد پیدا کنیمَ .
حل:
AC, ABاست .بنابراین امتداد قائم بر این صفحه
این صفحه شامل بردارهای
عبارت است از بردار ABACداریم
AC 2i 2k
,
AB i j 2k
)ABAC 2i 2j 2k 2(i j k
بنابراین معادله صفحه مورد نظر برابراست با
2x 2y 2z d 0
چون این صفحه از نقطه ) A(1, 2, 3می گذرد ،داریم
d=0+2-4-6-
و لذا معادله صفحه عبارت است از
x+y+z+6=0
2 .7 .6یک تعبیر هندسی ضرب خارجی
در مثلث OABکه در آن اندازه زاویه AOBاست ،اضالع OAو OBرا به
صورت بردارهای OA, OBدر نظر می گیریم .مساحت این مثلث را S
می نامیم.
1
S OA BH
2
B
A
H
یک تعبیر هندسی ضرب خارجـی
o
*
BH
اکنون
OBو محاسبه می کنیم .در مثلث قائم الزاویه
را برحسب
OBHدارـیـم
BH OB sin
بنابراین * به صورت زیر در می آید
1
S OA OB sin
2
با توجه به تعریف حاصلضرب خارجی دو بردار مالحظه می کنیم که
2S OAOB
بنابراین می توان گفت که
اندازه حاصلضرب خارجی دو بردار برابراست با مساحت مثلثی که آن دوبردار
اضالع آن هستند.
2 .7 .7مثال
الف) می خواهیم نشان دهیم که سه نقطه
), C(3, 1, 2) , B(2, 1, 3
)A(1, 2, 3
بریک خط نیستند و مساحت مثلث ABCرا پیدا کنیم.
حل:
می دانیم که دو بردار موازی اند اگر وتنها اگر حاصلضرب خارجی آنها مساوی
با صفر باشد .بنابراین نقطه های C, B , Aبر یک خط قرار ندارند اگر
ABAC 0
داریم
,
AC 2i j k
k
j
1 0 i j k 0
1 1
AB i j
i
ABAC 1
2
و لذا C, B, Aرئوس یک مثلث اند .مساحت این مثلث مساوی است با
1
1
3
S ABAC
111
2
2
2
), C(-1, -1, 0) , B(3, 4, 5
ب) مساحت مثلث با راسهای )A(0, 1, 2
را پیدا می کنیم.
حل:
بنابر 2 .7 .6می دانیم که این مساحت برابراست با
,
1
ABAC
داریم:
2
AB 3i 3j 3k
AC i 2j 2k
i
j
k
ABAC 3
3
3 3j 3k
1 2 2
و از این رو ،مساحت مثلث ABCبرابراست با
1
1
3
S ABAC
32 32
2
2
2
2 .7 .9تعریف
)
OA.(OBOCرا حاصلضـــــرب سه گانه مختلط سه بردار
حاصلضرب
OC, OB, OA
(با همین ترتیب) می نامیم.
مالحظه می کنیم که OC, OB, OAاگر وتنها اگر OAبر
عمود باشد.
OBOC
چون
بر صفحه
OBOC
که توسط بردارهای
اگر در صفحه
OC, OB
تشکیل می شود عمود است پسـ OAبرOBOCعمود است اگر وتنها
واقع باشد .بنابراین ثابت کرده ایم که
شکل زیر متوازی السطوحی را نشان می دهد که توسط بردارهای
OC, OB, OA
ساخته می شود .اگر زاویه بینOAو OD OBOC
باشد ،آنگاه
OA.(OBOC) OA OBOC cos OBOC
OA
(تصویر
OD
بر
)
OBOCمساحت متوازی االضالع OBECقاعده متوازی السطوح مذکور
چون
) ODارتفاع این متوازی السطوح است ،پس
OAبر
و (تصویر
)OA.(OBOC
OC, OB, OA
ساخته می شود.
حجم متوازی السطوحی است که توسط سه بردار
D
A
E
o
B
ارتفاع متوازی السطوح
C
فرض می کنیم
OA a1i b1j c1k
,
OB a2i b2 j c2k ,
OCa3i b3 j c3k
داریم
OBOC(b2c3 b3c2)i (a3c2 a2c3 ) j (a2b3 b2a3 )k
OA.(OBOC) (b2c3 b3c2)a1 (a3c2 a2c3 )b1 (a2b3 b2a3 )c1
a1
b1
c1
a2
b2
c2
a3
b3
c3
2 .7 .11قضیه
OC, OB, OAمذکور در باال را در نظر می گیریم.
سه بردار
الف) این سه بردار در یک صفحه هستند اگر وتنها اگر
c1
c2 0
b1
b2
a1
a2
c3
b3
a3
ب) این سه بردار یک کنج درست می کنند (مستقل خطی هستند) اگر وتنها اگر
c1
b1
a1
c2 0
b2
a2
c3
b3
a3
پ) حجم متوازی السطوح تشکیل شده توسط این سه بردار مساوی است با
c1
c2
b1
b2
a1
a2
c3
b3
a3
2 .7 .12مثال
, C(3, 2, 1) , B(2, 3,A(1,
)1) 2, 3) , O( 0, 0, 0
الف) آیا چهار نقطه
در یک
صفحه هستند یا نه؟ در صورت منفی بودن جواب حجم متوازی السطوح
تشکیل یافته توسط OC, OB, OAرا تعیین کنید.
حل:
داریم
OB 2i 3j k
OA i 2j 3k
,
OC 3i 2j k
و لذا
2 3
1 1 2 5 120
1
1
OA.(OBOC) 2 3
2
3
بنابراین چهار نقطه بر یک صفحه نیستند ،وحم متازی السطوح به یالهای
OC, OB, OA
1212
برابر است با
واحد حجم.
2 .7 .14فاصله یک نقطه از یک خط
OA ai bj ckو نقطه )P0(x0, y0, z0در خارج آن داده شده
خط lبا امتداد
است.
منظور از فاصلهP0
از lطول کوتاهترین پاره خطی است که
P
0را به یک
نقطه lوصل می کند.
P0
برای محاسبه فاصله
از خط ،lنقطه دلخواه Pرا بر lانتخاب می کنیم.
P
با توجه به شکل زیر مالحظه می کنیم که فاصله 0از خط ،lیعنی طول پاره
P0H
خط
مساوی است با تصویر بردار P0Pروی خطی که از
lعمو د است.
P0
می گذرد وبر
l
P0
H
آنگاه، باشدl و خطP0P زاویه بین
اگر
P
P0H P0P sin
OAP0P OA P0P sin
P0H P0P .
OAP0P
OA P0P
OAP0P
OA
و از این رو
15 .7 .2مثال
)P0(1,3,2
فاصله نقطه
از خط lبا معادله های دکارتی زیر را پیدا می کنیم.
x 3 y 1 z 2
2
2
1
l:
حل:
نقطه ) P(3, 1, -2را بر این خط انتخاب می کنیم .داریم
P0P 2i 2j 4k
چون امتداد خط k l
بردار OA 2i 2j است ،پس فاصله Pاز lعبارت است
از
6 2
2 2
3
6i 6j
9
OAP0P
OA
P0H
2 .7 .17شرط متنافر بودن دو خط
l
خطهای lو
با امتدادهای
OA
OAو
P
به ترتیب
های Pو
نقطه
متنافرند اگر
PP, OA, OA
بر llو وجود داشته باشند به طوری که بردارهای
تشکیل دهند ،یعنی
یک کنج
PP.(OAOA) 0
2 .7 .18عمود مشترک دو خط متنافر
خطی که دو خط متنافر را قطع کند و بر هر دو عمود باشد ،عمود مشترک
l
آنها نامیده می شود .اگر عمود مشترک خطهای lو این خطها را به ترتیب
در نقطه های PPو قطع کند ،طول پاره خط PPو یا طول بردار PراPطول
عمود مشترک خطهای lو lمی نامیم .گاهی این طول را فاصله دو خط lو
P
نیز می نامیم .در واقع Pو
l
نزدیکترین نقاط روی lو هستند.
l
l
P
OAOA
H
l
P
PP.OAOA
d PH
OAOA
2 .7 .20مثال
l
طول عمود مشترک خط های lو با معادله های دکارتی زیر را پیدا می کنیم.
x 1 y 2 z 4
4
3
5
l :
,
حل:
x 4 y 4 z 1
l:
2
1
2
امتداد های این خطها عبارت اند از
OA 4i 3j 5k
OA 2i j 2k
,
حال نقطه های ))P(-4, 4,-1و P0(1, 2,4را به ترتیب بر lو انتخاب می کنیم
داریم
OAOA i 2j 2k
PP 5i 6j 5k
,
PP.(OAOA) 512 107 , OAOA 1 4 4 3
در نتیجه طول عمو مشترک برابر است با
7
3
PP.OAOA
OAOA
d
2 .7 .14تعریف
دو صفحه که منطبق یا موازی نباشند متقاطع نامیده می شوند .محل تقاطع دو
صفحه متقاطع یک خط است ،این دو خط را فصل مشترک دو صفحه می نامیم.
می خواهیم معادله های فصل مشترک صفحه های و
را به دست آوریم .
OA, OA
بردارهای
این خط را lو امتداد آنرا OBمی نامیم و فرض می کنیم
قائم بر صفحه های
و
باشند .چون lروی قرار دارد پس
عمود است .در نتیجه OBبا
بردار OAOAموازی است .
OBOA
بر
یعنی امتداد lعبارت است از بردار:
OAOA
)P0(x0, y0, z0
اگر
نقطه ای بر lو ) P(x,y,zنقطه دلخواهی از lباشد
PP
OAOA
است و لذا عدد حقیقی tوجود دارد که :
P0P t.OAOA
*
در واقع * معادله برداری lاست.
فرض می کنیم
OAOA ai bj ck
و * را به صورت زیر می نویسیم
)(x x0)i (y y0) j (z z0)k t(ai bj ck
0موازی
بنابراین معادله های پارامتری lبه صورت
z z0 tc
, y y0 tb ,
x x0 ta
به دست می آیند .با حذف tبین معادله های معادله دکارتی lعبارت می شوند
از:
x x0 y y0 z z0
a
b
c
راه دیگری برای توصیف lبرحسب معادله های و
برای این منظور فرض می کنیم
وجود
دارد.
: ax by cz d 0
: ax by cz d 0
معادله های و باشند در این صورت lاز مجموعه جواب های دستگاه در
معادله سه مجهولی زیر تشکیل شده است.
ax by cz d 0
ax by cz d 0
*
بنابراین دستگاه * روش دیگری برای معرفی خط lاست.
2 .7 .25مثال
آیا صفحه های
:2x 3y 4z 7 0
: x 4y 5z 20
متقاطع هستند؟ در صورتیکه جواب مثبت باشد معادله برداری ،معادله های
پارامتری و دکارتی آن را پیدا کنید.
حل:
امتدادهای قائم بر و به ترتیب عبارت اند از
OA i 4j 5k
چون
AOAوO
,
OA 2i 3j 4k
موازی نیستند ،پس و متقاطع اند .امتداد فصل مشترک
عبارت است از
OAOA i 6j 5k
)0
نقطه P0(x0, y0, zواقع بر هر دو صفحه را انتخاب می کنیم .برای این
اکنون
منظور در معادله های
می آوریم
و
قرار می دهیم z z0 0وبه دست
x 3y 7 0
x 4y 20
از این دستگاه y = 5و x = -22به دست می آید .بنابراین) . P0( 22,5,0در نتیجه
معادله برداری فصل مشترک عبارت است از
)P0P t( i 6j 5k
این معادله را به صورت مولفه ای می نویسیم و معادله های پارامتری lرا به دست
می آوریم
z 5t
,
, y 5 6t
x 22 t
با حذف tاز این معادله ها ،معادله های دکارتی lبه دست می آیند.
x 22 y 5 z
1
6
5
هدفهای کلی
برای درک مفاهیم علمی در بسیاری از شاخه های علوم و تکنولوژی دانستن
مفهوم ماتریس و ویژگیهای ابتدایی آن اجتناب ناپذیر است .خاستگاه ماتریس
چیزی به نام تابع خطی است و تابع خطی تابع طبیعی بین فضاهای برداری
است ،واین همه جزئی ازجبر خطی هستند .
بنابراین هدف از ارائه این فصل برآورده کردن اهداف کلی زیر است :
الف) آشنا کردن دانشجو با کلیات و روشهای جبر خطی
ب) ارتقاء درک علمی عمومی دانشجو
پ) آماده کردن دانشجو برای کاربرد روشهای جبر خطی در ادامه ریاضی
عمومی 2و درس بالفصل آن ریاضی عمومی . 3
هدفهای رفتاری
:دانشجو پس از مطالعه این فصل باید بتواند
:مـاتریـسو مـفاهیم واـبـسته بــه آـنرا بــداـند .از جـمله اـیـنمـفاهیم عـبارـتـند از 1-
درایه های ماتریس ،سطرها و ستونهای ماتریس
،اـنواـع مـاتریـسها را بــشناسد .مـاتریـسمـربـع ،مـاتریـسواـحد ،مـاتریـسصــفر 2-
ماتریس قطری ،ماتریس باال مثلثی ،ماتریس پایین مثلثی از جمله این ماتریسها
.هستند
عـملهـایجـمع مـاتریـسیو ضــربعـدد در مـاتریـسو وـیژگـیهایآـنـهـا را بــداـند و 3-
.به کار ببرد
-4عمل ضرب ماتریسی را بشناسد ،ویژگیهای آن را بداند و رابطه آن را با عمل
جمع ماتریسی و ضرب عدد در ماتریس بشناسد و به کار ببرد .
-5دترمینان ماتریس داده شدهای را محاسبه کند .
-6ویژگیهای دترمینان را بشناسد و آنها را در محاسبه دترمینان به کار برد .
-7مفاهیم ماتریس الحاقی ،ماتریس منفرد و ماتریس نامنفرد و رابطه آنها
را با دترمینان بداند .
-8وارون ماتریس را با استفاده از ماتریس الحاقی محاسبه کند .
-9ماتریس متعامد و ماتریس متقارن را بشناسد و ویژگیهای مقدماتی
آنها را تشخیص دهد .
-10ویژه مقدارها و ویژه بردارهای وابسته به آنها را برای یک ماتریس
مربع محاسبه کند و بداند که ماتریس متقارن با درایه های حقیقی
دارای ویژه مقدارهای حقیقی است .
-11ماتریس تغییر مختصات و معادالت تغییر مختصات را برای بدست
آوردن صورت متعارفی صورتهای درجه دوم دو و سه متغیره بکار ببرد
مـاتریـس1 .3
تــعریـف1. 1. 3
درایه ای از mnعدد را را که در mسطر و nستون مرتب شده اند یک ماتریس
( mnبخوانید mدر ) nمی نامیم .
ماتریس ها را با حرفهای بزرگ التین ...، A ،Bنشان می دهیم .هر یک از mn
عدد مذکور را یک درایه ماتریس می نامیم.
a1n
a2n
ain
amn
a1j
a12
a2j
a22
aij
ai2
amj
am2
a11
a21
A
ai1
am1
i 1,2,...,m
) A (aij
j 1,2,...,n
.ویا اگر امکان ابهامی در میان نباشد به ) A (aijصورت نشان داد
نکته آخر این که اگر Aماتریسی mnباشد m ،و nرا ابعاد و گاه
اندازه Aمی نامیم .
m
nرا
بــراـبریمـاتریـسها 4. 1. 3
) ij
کنیم A (aو) B (bijدو ماتریس mnباشند.می گوییم Aبرابر
فرض می
است با Bو می نویسیم A=Bاگر
j 1,2,...,nو i 1,2,...,m
aij bij
به عبارت دیگر Aبرابر است با اگر درایه های متناظر در آنهابرابر باشند.
تــعریـف6. 1. 3
فرض می
کنیم A (aو) B (bij
) ij
این دوماتریس ،
m
n
ماتریس
دو ماتریس mnباشند .منظور از مجموع
ای چون) C (cijاست به طوری که
j 1,2,...,nو i 1,2,...,m
cij aij bij
. نشان می دهیمA+B راباC یعنی، B وA مجموع
7. 1. 3مـثاـل
. را بدست می آوریمB وAمجموع ماتریس های
1
A 4
7
2
5
8
3
1
6 , B 3
4
9
0
5
0
4
2
8
حل
1 1
A B 4 3
7 4
20
5 5
8 0
3 4 0 2
6 2 7 0
9 8 11 8
7
4
1
داریم
تــعریـف(ضــربعـدد در مـاتریـس) 12. 1. 3
) A (aij
فرض کنید
mn
در Aماتریسی
n
ماتریسی mو عددی دلخواه باشد .منظور از حاصلضرب
) B (bij
ای چون
است بطوری که
j 1,2,...,nو i 1,2,...,m
bij aij
ماتریس Bرا حاصلضرب در Aمی نامیم و می نویسیم
B A
مـثاـل13. 1. 3
به ازای
داریم
0
2
2
3
و
0
6
6
6
3
0
30 3
32 0
32 3
2
1
0
1
A 0
1
32
31
30
31
A 3A 30
31
3 .1 . 16تعریف (ضرب ماتریسی )
فرض می )
کنیم) A (aijو B (bjkبه ترتیب ماتریسهای
m
nو
np
باشند .
منظوراز حاصلضرب Aدر Bماتریسی mpچون ) C (cikاست بطوری که
* Cik ai1b1k ai2b2k aimbmk
به
هر1i
ازای m
و1k p
.
مالحظه می کنیم که در رابطه * ،عددهای
ai1ai2 aim
درایه های سطر iام Aو عددهای
b1k
b2k
bmk
درایه های ستون kام Bهستند .بنابراین می توان گفت که ikاز cضرب اعضای
متناظرسطر iام Aدر ستون kام Bو جمع آنها به دست آمده است .
مـثاـل17. 1. 3
b1k
b2k
ain cik
bnk
ai2
ai1
الف ) حاصلضرب Aرا در ماتریسهای Aو Bرا پیدا می کنیم .
1
1
0 , B 2
3
2
0
1
1
1
A 2
0
1 0 1 1 0 1 1 1 3
AA 2 1 0 2 1 0 4 1 2
0 1 2 0 1 2 2 3 4
حل
داریم
1 0 1 1 4
AB 2 1 0 2 4
0 1 2 3 6
ب ) در معادله
Ax B
فرض می کنیم:
x
1 2 3
2
A
, X y , B
2 1 4
3
z
و آن را به صورت دستگاه معادله های عددی می نویسیم
حل
داریم
x
y x 2y 3z 2
2x y 4z 3
z
1 2 3
AX
2
1
4
بنابه تعریف برابری ماتریس ها آخرین برابری معادل است با دستگاه
:معادله های زیر
x 2y 3z 2
2x y 4z 3
می دانیم که هر یک از این معادله ها معرف یک صفحه در فضاست .
قــضیه 19. 1. 3
هر دستگـاه mمعادله nمجهولی خطی را می توان توسط یک معادله ماتریسی
یک مجهولی نشان داد .یعنی دستگاه mمعادله nمجهولی
a11x1 a12x2 a1nxn b1
a21x1 a22x2 a2nxn b2
am1x1 am2x2 amnxn bm
()1
را که در آن
xn، ،x2،x1
مجهول اند می توان به صورت
)(2
نوشت ،که در آن Aماتریسی
هستند .
AX=B
mو Bبه ترتیب ماتریس های
nو X
و
m1 n1
تــعریـف20. 1. 3
ماتریس های A ،Xو Bرا به ترتیب ماتریس ضرایب ،ماتریس طرهای دوم و
ماتریس مجهولهای دستگاه ( )1می نامیم .ماتریس Cرا که از افزودن ستون
ـسـفزودـهـ دـسـتگاهـ
Bبــه اـنـتهایســمتراـسـتمـاتریـس Aحـاصـلمـیشــود ،مـاتری ا
( )1می نامیم .بنابراین ماتریس افزوده ( )1عبارت است از
b1
b2
A B
bn
a11 a12 a1n
a
a
a2n
C 21 22
am1 am2 amn
در نماد فوق خط قائم نشان می دهد که ماتریس مورد بررسی ،ماتریس افزوده
.یک دستگاه معادله ها است
مـثاـل21. 1. 3
الف ) ماتریس ضرایب ،ماتریس طرفهای دوم ،ماتریس مجهولها و ماتریس
افزوده دستگاه
2x 3y 4z 1
2x y z 5
x y z 1
عبارتند از
ماتریس ضرایب
ماتریس طرفهای دوم
2 3 4
A 2 1 1
1 1 1
1
B 5
1
ماتریس مجهولها
x
X y
z
2 3 4 1
C A B 2 1 1 5
1 1 1 1
ماتریس افزوده
تــعریـف(اـنواـع مـاتریـس) 23. 1. 3
الف ) اگر m=nیعنی اگر تعداد سطرهای Aبرابر تعداد ستونهای آن باشد Aرا
یک ماتریس
.درایه
nn
مربع
می نامیم .در ماتریس مربع ، Aقطری را که شامل
22و...وann
های وa
a
11
است ،قطر اصلی می نامیم
ب ) ماتریس
واحدn
n
را با
In
نشان می دهیم .داریم
1 0 0
1 0
0 1 0
I1 1 , I2
,
I
3
0 1
0 0 0
)پ
a11 0 0
0 a 0
22
A
0
0
a
mn
.این ماتریس قطری را با نماد زیر نشان می دهیم
22وA diag(a11
nnو وa
)a
ت ) اگر درایه های پایین (باالی) قطر اصلی ماتریس مربع Aصفر باشند ،
ـین مـثلثیمـینــامـیم .چـند مـاتریـسبــاـالمـثلثیبــه قـرار زـیرند:
Aرا بــاـال(پــای )
a11 a12 a13
a21
, 0 a22 a23
a22
0 0 a33
a11
a ,
0
معموالً ماتریس باال مثلثی nnرا به صورت زیر نشان می دهیم .
a11 a12 a1n
a
22
ann
تــعریـف(تــراـنـهـادـهـ یــکمـاتریـس) 24. 1. 3
اگرA
) (aij
nm
n
ای چون )(bklراBترانهاده A
ماتریس mباشد ،ماتریس
می نامیم اگر
nو و2وk 1
bkl alk
mو و2وl 1
ترانهاده ماتریس Aرا با Aنشان می دهیم .
مـثاـل25. 1. 3
.ترانهاده هر یک از ماتریس های زیر را پیدا می کنیم
) الف )
1 2 3
A 1 0 4
5 6 7
ب
B 1 2 3 4
1 1 5
A 2 0 6
3 4 7
حل
) الف
ب ) داریم
تــعریـف30. 1. 3
) A (aij
.فرض کنید
1
2
B C
3
4
ماتریسیn
n
باشد
اگر A Aبه عبارت دیگر Aمتقارن است اگر
الف ) Aرا متقارن می نامیم
j 1,2,...,nو i 1,2,...,n
aij aji
ب ) Aرا پاد متقارن می نامیم اگر A Aبه عبارت دیگر Aپاد متقارن
است اگر
j 1,2,...,nو i 1,2,...,n
aij aji
مـاتریـسهای1.
4
6
8
9
متقارن اند ولی ماتریس
3
5
7
8
1 2
1
2
3
2 0
1
2
A
, B 2 7 4 , C
3 5
2 0
3 4 5
4 6
1 2 3
4 5 6
D
متقارن نیست .
3 6 7
.2ماتریس های
0 2 3 4
0 2 3
2 0 5 6
0 2
2 0 4 , C
A
,
B
3 5 0 7
2 0
3 4 0
4
6
7
0
پاد متقارن اند .توجه کنید که اعضای روی قطر اصلی هر ماتریس پاد متقارن
صفر اند .
مـثاـل34. 1. 3
الف ) به ازای ماتریسهای
1
2
A , B , C 4 5
2
3
مشاهده می کنیم که ABتعریف نشده است .بنابراین صحبت از برابری
( C=A(BC))ABدر مورد این ماتریسها بی مورد است
.
ب ) به ازای ماتریسهای
1
1 2 0
2
, B
,
C
1
3
4
4
1 2
A
3
3
مشاهده می کنیم که ( C )ABتعریف شده است بنابراین ) A(BCنیز تعریف
1
شده است و داریم 2 8 8 50
A (BC) (AB)C
2 101
1
18
16
4
پ ) به ازای ماتریس های واحد و I2و I3
ماتریس
1 2 3
A
0 1 4
مشاهده می کنیم که ماتریس های
I3A I2A
تعریف شده اند بنابراین
و
3AAووI2A A
ولی ماتریس
هایAI2
با Aبی مورد است .
وAI3
تعریف نشده اند و لذا صحبت از برابری آن
تــعریـف36. 1. 3
nn
فرض کنید Aماتریسی
باشد ،توانهای صحیح نامنفی Aرا به صورت زیر
تعریف می کنیم .
nn
الف ) ماتریس واحد
ب)
A I
A1 A
پ)
A n A n 1A
37. 1. 3مـثاـل
1 1
داریمA
1 2
به ازای
1 0
1 1 1 1 0 3
2
A
,
A
A
A
0
1
1
2
1
2
3
3
0 3 1 1 3 6
A A A
1 2 6
3
3
3
3
2
a11x1 a12x2 a1nxn b1
a21x1 a22x2 a2nxn b2
am1x1 am2x2 amnxn bm
39. 1. 3تــعریـف
منظور از یک جواب دستگاه معادله های
*
xn n ,...x2 2 , x1 1
nعـدد چـون
هایـیـندـسـتگاهـ
ـت کــه در تــمام مـعادـلـه ا
اـس ،
صدق می کنند .به عبارت دیگر xn n ,...x2 2 , x1 1یک جواب دستگاه (*)
است اگر داشته باشیم
a111 a12x2 a1n n b1
a a a b
21 1 22 2
2n n
2
am11 am22 amn n bm
حال اگر
x1 1
x
X 2 2
xn m
آنگاه مالحظه می کنیم که دستگاه معادالت باال معادل است با
1
A 2 B
m
که در آن Aماتریس ضرایب (*) و Bماتریس طرفهای دوم (*) است.
بنابراین اگر دستگاه معادله های داده شده ای جواب داشته باشد ،آنگاه معادله
ماتریسی متناظر با آن نیز جواب دارد و بر عکس.
3 .1 .40مثال
صورت ماتریسی دستگاه
2x 3y 4z 5
x y z 2
5x y 3z 4
عبارت است از
x 5
y 2
z 4
مالحظه می کنیم که
2 3 4
1 1 1
5 1 3
1
33
8
x
، y ، z
13
13
13
یک جواب دستگاه وبنابراین
1
1
X 33
3
8
.یک جواب معادله ماتریسی متناظر با آن است
3 .1 .41تعریف
ماتریس مربع Aرا وارون پذیر می نامیم اگر ماتریس مربع Bوجود داشته باشد
که
AB=BA=I
در این صورت Bرا یک وارون Aمی نامیم .
یعنی وارون هر ماتریس در صورت وجود یکتاست .
B A 1
وارون Aرا در صورت وجود با نماد زیر نشان می دهیم .
مثال3 .1 .42
a b
A
c d
الف ) وارون ماتریس
. را پیدا می کنیم
حل
فرض می کنیم که
x y
B
z t
داریم. باشدA وارون
x y a b ax cy bx dy 1
BA
z t c d az ct bz dt 0
0
1
بنابراین طبق تعریف تساوی ماتریسها داریم
az ct0
ax cy 1
bz dt1
bx dy0
از دو معادله طرف چپ x ،yو از دو معادله طرف راست z ،tبدست می آیند،
مشروط بر این که ad bc0در واقع داریم
d
b
c
a
x
, y
, z
, t
ad bc
ad bc
ad bc
ad bc
در نتیجه اگرad bc0آنگاه
b
d
1 d b
B ad bc ad bc
c a
c
a
ad
bc
ad bc ad bc
با یک امتحان ساده مالحظه می کنیم که
AB=I=BA
در نتیجه
B A 1
قــضیه 43. 1. 3
اگر ماتریس مربع Aوارون داشته باشد ،آنگاه معادله ماتریسی AX=Bفقط
یک جواب دارد .این جواب عبارت است
X A 1B
مـثاـل44. 1. 3
دستگاه
2x 3y 5
4x 17y 6
.را حل می کنیم
حل
ماتریس ضرایب این دستگاه عبارت است از
2 3
A
4 17
0
که ad bc34 1222بنابراین وجود دارد و داریم
مالحظه می کنیم
A 1
ولذا
x
1 17 3 5 1 63
X A 1B
22 4 2 6 22 8
y
یعنی جواب دستگاه عبارت است از
63
8
4
yو x
22
22
11
دـترمـینان2. 3
تــعریـف(دـترمـینان) 1. 2. 3
به ازای ماتریس
a b
A
c d
A
عدد ad-bcرا دترمینان Aمی نامیم و آن را با نماد detAیا نشان می دهیم .
بنابراین
A detA ad bc
برای تعریف مفهوم دترمینان در مورد ماتریس های
همسازه را تعریف می کنیم .
33
،
44
و...ابتدا مفهوم
تــعریـف2. 2. 3
به ازای
a
ij
ودرایه
3
3
ماتریس
ای چون
a11 a12 a13
A a21 a22 a23
a31 a32 a33
از آن ،دترمینان ماتریس22حاصل از حذف سطر و ستونی که
a
ij
کهاد می نامیم و آن را با Mijنشان می دهیم .منظور از
در آن قرار دارد را
aij
aij
همسازه درایه عبارت است از عدد
i j
A ij ( 1) Mij
تــعریـف3. 2. 3
فرض کنید
Aماتریس33
مذکور در باال باشد دترمینان Aرا با
detA
یا
a11 a12 a13
a21 a22 a23
a31 a32 a33
:نشان می دهیم و به صورت زیر تعریف می کنیم
detA a11A11 a12A12 a13A13
توجه کنید که
a22a33 a23a32
a21a33 a31a23
a21a33 a31a23
a22 a23
a32 a33
a21 a23
a31 a33
a21 a23
a31 a33
11
)A11 ( 1
A12 ( 1)12
13
)A13 ( 1
بنابراین دترمینان Aرا می توانیم بر حسب درایه های آن به صورت زیر بنویسیم
detA a11 a22a33 a23a32 a12 a21a33 a31a23 a13 a21a32 a31a22
مـثاـل4. 2. 3
الف ) در مورد ماتریس زیر تمام همسازه های درایه ها را محاسبه و آنگاه
دترمینان آن را محاسبه می کنیم .
1 2 3
A 0 1 2
1 2 1
حل
همسازه های درایه های Aاز این قرارند .
0 2
)A12 ( 1
2
1 1
12
و
1 2
)A11 ( 1
3
2 1
11
13
A13 ( 1)
0 1
1 2
22
A22 ( 1)
1 ،
2 3
A 31 ( 1)
1
1 2
A 33 ( 1)
A21 ( 1)
2 3
2 1
6
1 3
2
23 1
5 ، A23 ( 1)
4
1 1
1 2
31
33
21
،
32
A 32 ( 1)
1 3
5
1 1
1 2
1
0 1
بنابراین داریم
detA 1A11 2A22 3A13 3 4 3 4
قــضیه 6. 2. 3
ماتریس
3
3
های
ای چون Aرا در نظر می
گیریم .
الف ) فرض کنید ماتریس Bاز ضرب یکی از سطرها (یا ستونهای ) Aدر
عددی چون kبدست آمده باشد .در این صورت
detB=kdetA
ب ) اگر ماتریس Bاز تعویض جای دو سطر (ستون ) Aبدست آمده باشد
آنگاه
detB=-detA
ت ) اگر دو سطر (ستون ) ماتریس Aمساوی باشند ،آنگاه
detA=0
مـثاـل8. 2. 3
دترمینانهای زیر را بدست می آوریم
) الف
0
0
8
0
6
0
5
0
0
)پ
0
6
8
0
5
7
2
4
3
)ب
)ت
1 2 3
6 7 8
2 4 6
9
3
3 7
1 4
7 24
8
حل
) الف
1 0 0
1 0 0
1 0 0
5 0 0
0 6 0 50 6 0 560 1 0 5680 1 0 240
0 0 8
0 0 8
0 0 8
0 0 1
ب ) سطر سوم این دترمینان 2برابر سطر اول آن است .لذا داریم
1 2 3
1 2 3
6 7 8 26 7 8 200
2 4 6
1 2 3
پ ) در سطر اول از عدد 2می توان فاکتور گرفت و دترمینان را با استفاده
از تعریف محاسبه کرد .
2 0 0
1 0 0
5 6
4 5 6 24 5 6 2
4
7 8
3 7 8
3 7 8
ت ) ستون سوم این دترمینان 3برابر ستون اول آن است از این رو
3 7 9
3 7 3
1 4 3 31 4 1 0
8 7 24
8 7 8
ان 9. 2. 3
تــعریـف(دـترمـین )
nn
ای چون
ماتریس
a1n
a2n
ann
a12
a22
an2
a11
a
A 21
an1
.را در نظر می گیریم
)
ماتریس (n 1) (n 1ای که از حذف سطر iام و ستون jام Aحاصل
دترمینان
Mij
می شود را با
aij
نشان می دهیم و آن را کهاد و عدد
A ij ( 1)i j Mij
ij
همسازه aمی نامیم .
را
بسط دترمینان نسبت به سطر iام
n
detA aijA ij
j1
مـثاـلدـترمـینانمـاتریـسمـثلثی13. 2. 3
.می خواهیم دترمینان ماتریس زیر را محاسبه کنیم
a1n
a2n
a3n
ann
حل
a11 a12
0 a
22
A
0 0 a33
0 0 0
دترمینان را نسبت به ستون اول بسط می دهیم
detA a11A11 0A21 ...0A n1 a11A11
مالحظه می کنیم که دترمینانی )(n 1) (n 1و از نوع دترمینان Aاست
واز این رو به استقرا داریم
detA a11a22 ann
یعنی دترمینان یک ماتریس باال (پایین ) مثلثی یا قطری مساوی است با
حاصلضرب درایه های روی قطر اصلی آن .
قــضیه ( وـیژگـیهـایدـترمـینان) 15. 2. 3
nn
ماتریس
ای چون Aرا در نظر می گیریم .
الف ) اگر Aترانهاده Aباشد .آنگاه
detA detA
ب ) اگر تمام درایه های یک سطر (ستون ) Aمساوی با صفر باشند .
detA 0
آنگاه
پ ) اگر یکی از سطر (ستون) های Aمضربی از سطری ( ستون ) دیگر
باشد ،آنگاه
detA 0
ت ) اگر ماتریس Bاز ضرب یکی از سطرها (ستونها )ی Aدر عددی ناصفر
چون cبدست آمده باشد ،آنگاه
detB cdetA
nn
ث ) اگر Bو Cدو ماتریس
باشند .بطوری که درایه های سطر (ستون)
kاـم Bو Cمـساوـیبــاشـند و اـگر ســایر دراـیـه های Aو Bو Cیــکسانبــاشـند .آـنـگاهـ
detA detB detC
ج ) اگر ماتریس Bاز تعویضهای دو سطر (ستون ) Aبدست آمده باشد .آنگاه
detB detA
چ ) اگر ماتریس Bاز تعویضهای دو سطر ( ستون ) rام Aبا مجموع مضربی
از سطر(ستون ) sام و سطر rام Aبدست آمده باشد .آنگاه
det B=det A
n
ماتریسی nباشد آنگاه
ح ) اگر B
det AB = detA detB
مـثاـل16. 2. 3
) الف
0
0
0
0
0
1
2
4
7
8 75
45 62 16
77 86 53
ب ) چون سطر دوم دترمینان زیر مضربی از سطر اول است پس
4
3
2
1
2
4 6
8
0
100 0 9 1000
82 1010 85 1
پ ) داریم
3
6 3
9
2
5
8
1
4
7
بنا به الف :
1 4 7
2 5 8 3
3 6 9
بنا به ت :
1
2 1
3
2
5
8
1
4
7
تــعريف18. 2. 3
ماتريس مربع Aرا نا منفرد مي ناميم اگر وارون پذير باشد .ماتريسي كه
نامنفرد نباشد ،منفرد ناميده مي شود .
مـثاـل19 .2. 3
الف ) ماتريس هاي
1 1 0
, B 1 0 1
0 1 1
وارون پذيرند .در واقع داريم
1 2
A
3 3
1
1
1
2
2
2
1
1 1
1
, B
2 2
2
1
1 1
2 2
2
1 4 2
A
2 3 1
1
بنا براين اين ماتريس ها نا منفردند
ب )ماتريس
1 2 3
C 2 4 6
5 7 8
منفرد است براي مشاهده اين امر از برهان خلف استفاده كنيد .
قــضيه 21. 2. 3
detA 0
اگر Aوارون پذير باشد آنگـاه
قــضيه 22. 3. 2
اگر Aماتريسي مربع باشد و
detA 0
آنگاه Aنامنفرداست .
تــعريف(مـاتريساــلحاقـي) 23. 2. 3
فرض
كنيدA (a
) ij
ماتريسيnn
و
A ij
همسازه درايه
ماتريس
adjA A ij
را ماتريس الحاقي Aمي ناميم .
) (aij
آن باشد .
ـضيه 24. 2. 3
Aماتريسي
باشد nn،
آنگاه
A(adjA)=(adjA)A=(detA
nn
در آن Iماتريس واحد
است .
راين قضيه ،اگر
detA 0
وارون پذير است و داريم
آنگاه A
1
A
adjA
detA
1
مـثاـل25. 2. 3
وارون ماتریس زیر را پیدا می کنیم .
1 2 3
A 0 1 2
1 2 1
حل
ابتدا همسازه های درایه ها را پیدا می کنیم .
1 2
0 2
0 1
A11
3 , A12
2 , A13
1
2 1
1 1
1 2
2 3
1 3
1 2
A21
4 , A22
4 , A23
4
2 1
1 1
1 2
1 3
1 2
, A 32
2 , A 33
1
0 2
0 1
2 3
A 31
1
1 2
بنابراین ماتریس همسازه ها و ماتریس الحاقی Aعبارت اند از
3 2 1
Aij 4 4 4
1 2 1
3 4 1
adjA A ij 2 4 2
1 4 1
. را محاسبه می کنیمA اکنون دترمینان
detA a11A11 a12A12 a13A13 3 4 3 4 0
1
وجود دارد و داریمA بنابراین
1
3 4
adjA
A1
2
4
2
detA 4
1 4 1
بهتر است نتیجه را آزمایش کنیم.
1 2 3 3 4 1 4 0 0
A(adjA) 0 1 2 2 4 2 0 4 0 4I
1 2 1 1 4 1 0 0 4
(detA)I
نتیجه بدست آمده درست است، و از این رو.
فــضایبــردارـیو تــابـع خـطی3. 3
تاکنون ساختارهای ریاضی بسیاری را دیده ایم که ازویژگیهای یکســـانی
برخوردارند .مث ً
ال در ریاضی عمومی 1دیدیم که اگر Fمجموعه تمام توابع
پیوسته با دامنه[ ]1 ,0باشد ،آنگاه به ازای هر سه تابع f ،gو hمتعلــق بهF
و هر دو عدد حقیقی و داریم
f g Fو f g g f
-1
-2
f (g f ) (f g) f
-3تابع صفر 1 Rو0:،0با تعریف 0 =)x(0پیوسته است ،یعنی
وداریم
f 00 f f
0 F
-4تابع fدارای قرینه ( )f-است ،یعنی
وداریم
f F
f ( f ) 0
-5تابع ثابت یک را به صورت
نخست توجه می کنیم که
1f=f
1 Rو0: ،0
نظر می گیریم .
در1(x
) 1
سپس
1 F
ـیـسـتبــا f
یــعنیعـدد 1ضــربدر fمـساو ا
(f g) f g -6
یعنی توابع هر دو طرف به Fتعلق دارند و تساوی برقرار
است .
-7
-8
(f g) f g
()f ()f
هر مجموعه ای که روی آن عمل جمع اعضا و عمل ضرب اعداد در اعضا تعریف شده باشد ودر
شرایط 8-1مذکورصدق کند یک فضایی برداری حقیقی نامیده
.می شود
در این درس فقط با فضاهای برداری حقیقی
.می کنیم سر وکار داریم
(n 1)Rn
که در مثال زیر معرفی
توجه كنيد كه بردارهاي
)I1 (1,0,...,0) , I2 (0,1,...,0) ,...,In (0,0,...,0,1
كه در آن ها فقط مؤلفه iام برابر با 1و بقيه صفرند اعضايي از
تذكر اين نكته نيز اهميت دارد كه اعضاي
كرد .در اين صورت هر عضو
را يك
n
R
را مي
n
R
بردار سطري
n
R
هستند .
توان ماتريس هاي
1n
تلقي
مي ناميم .
ترانهاده هر بردار سطري را يك بردار ستوني مي ناميم .چون يك تناظر يك به يك
بين بدارهاي سطري -nبعدي و ترانهاده آنها وجود دارد ،هر عضو
Rn
صورت برداري ستوني نيز در نظر گرفت .
را مي توان به
3 .3 .2تعريف
اگر
vn ,...v2, v1
بردارهايي در
Rn
و
,...,1
n
اعدادي حقيقي باشند ،بردار
w 1v1 2v2 ... nvn
vn ,...v2, v1
را يك تركيب خطي
مـثاـل3. 3. 3
مي ناميم .
) 3I (1,0,0و) 2I (0,1,0و)0,0,1
(3
متعلق Iبه را در نظرمی
الف ) بردارهای
R3
گیریم .اگر
)w (,,
دلخواهی از
بردار
R3
باشد آنگاه بنابه تعریف جمع برداری و
ضرب عدد در بردار ،داریم .
w (,0,0) (0,,0) (0,0, ) I1 I2 I3
یعنی wیک ترکیب خطی از و I1و I3 I2
است .
ب ) بردارهای
) v1 (1,1, 2,1و )v2 (2,3, 4,3
v3 را در نظر
و )( 5,4,10, 5در
R4
میگیریم .چند ترکیب خطی از این بردارها به قرار زیرند :
)v1 v2 0v3 (3,4, 6,4
)( 2)v1 v2 (0,1,0,1
)5v1 v2 (0,9,0,0) 9(0,1,0,0
3v1 4v2 5v3 ( 17,35,38, 10
)
18v1 9v2 v3 (0,0,0,0)
3. 3 .7تعریف
(n 1)Rn
می گوییم فضای برداری
شده است ،اگر هر عضو
توسط زیر مجموعه
n
w
R
یک ترکیب خطی از بردارهای
باشد .در این صورت 1, v2,...,vk را vیک مجموعه مولد می
تولید v1,
v2,...,vk
1vو 2vو...وvk
n
R
نامیم.
مـثاـل8. 3. 3
2
مجموعه v1, vمذکور) v1 (1,3و ) v2 (2, 1یک مولد است .
الف )
R2
مجموعه v1, v2, v
3
ب)
مذکور) v1 (1,1,,1و ) v2 ( 2,1,1و )v3 (0,1, 1
R3
یک مولد است .
3
مجموعه v1, v2, vمذکور یک مولد
پ)
) v3 ( 5, 10,5نیست .
) v1 (1,2,, 1و ) v2 (2,3, 4و
ت ) مجموعه v1, v2با ) v1 (1,1,1و )v2 (1,2,0
مستقل خطی است ولی مولد
R3
نیست .برای مشاهده این مطلب فرض کنید .
)xv1 yv2 (x, x, x) (y,2y,0) (x y, x 2y, x) (0,0,0
داریم x=0و .y=0بنابراین v1, v2مستقل خطی است .حال اگر
(a, b, c) R3
v2 v
باشد ،آنگاه باید xو yوجود داشته باشد بطوری که
ترکیبی خطی از 1و
)(x y, x 2y, x) (a, b, c
و یا
x y a, x 2y b, x c
بنابراین باید داشته باشیم
y a c , y b a
و لذا b a a cیا
نیست v2 .
v1
b. c 2a
بنابراین بردار
(1,2,3) R3
یک ترکیب خطی از
و
3 .3 .12قضیه
B Rn
اگر
B Rn
و
Rn
دو پایه باشند آنگاه تعداد اعضای Bمساوی است با
B
تعداداعضای و این عدد برابر است با . nعدد اصلی تمام پایه های
n
R
بعد
می نامیم و می نویسیم
n dimRn
3 . 3 .13مثال
الف ) با توجه به ) v1 (1,0و )(0,1وv2قضیه فوق می ببینیم که
dimR2 2
به همین ترتیب
) v1 (1,1,0و )v3 (0,1,1)v2 (1,0,1
نشان می دهد که
dimR3 3
Rn
را
ب ) فرض کنید n 3و در
Rn
مجموعه بردارهای
B l1 (1,0,...,0) , l2 (0,1,...,0) ,...,ln (0,0,...,0,1)
را در نظر می گیریم .
می بینیم که اگر
)x1l1 x2l2 xnln (x1x2,...,xn ) (0,0,...,0
آنگاه
x1 x2 ...xn 0
و لذا Bمستقل خطی است .حال اگر
n
(
a
,
a
,...,
a
)
R
1
2
n
بردار دلخواهی باشد آنگاه
بنابر ویژگیهای جمع برداری و ضرب عدد در بردار داریم
(a1, a2,...,an ) a1l1 a2l2 ... anln
Rn
و از این رو B ،یک مولد است .در نتیجه Bپایه ای برای
n dimRn
Rn
است و
بنابراین
n
R
خود در اصول فضای برداری صدق می کنند .این زیر
برخی زیر مجموعه های
مجموعه ها را زیر فضاهای می نامیم R.در زیر به تعریف این مفهوم می پردازیم .
n
3 .3 .15تعریف
زیر مجموعه ناتهی
الف )
S Rn
به ازای هر
را یک زیر فضای
و هر
ب ) u v Sبه ازای هر u Sو هر
u S
Rn
R
با توجه به شرط (ب) روشن است که اگر
می نامیم اگر در شرایط زیر صدق کند .
.
v.S
u S
0
و
u S
دلخواه باشد ،آنگاه
0u Sاز این رو ،اگر Sزیر فضایی از باشد آنگاه لزوماً
Rn
یک شرط کافی برای اینکه Sزیر فضا نباشد آن است که
S
بنابراین
S.
3 .3 .16مثال
الف ) مجموعه تمام ترکیبهای خطی بردار (1و1و )1را Sمی نامیم .داریم
S t(1,1,1) t R (t, t, t) t R
R
روشن است که اگر
و) v1 t1(1,1,1و )v2 t2(1,1,1دو عضو Sباشند ،آنگاه
v1 v2 t1(1,1,1) t2(1,1,1) (t1 t2)(1,1,1) S
و
v1 (t1)(1,1,1) S
بنابراین مجموعه تمامی ترکیبهای خطی بردار (1و1و )1یک زیر فضای
است .چون این مجموعه فقط توسط یک بردار غیر صفر (1و1و )1تولید
شده است .داریم
dimS=1
R3
ب ) مجموعه تمام ترکیبهای خطی بردار صفر (0و0و )0مســـــاوی است با
R3
{(0و0و })0روشن است که{(0و0و S=})0یک زیر فضای است .بنابه تعریف
dimS=0
پ ) فرض کنیم
S {(x, y,0) x R, y R} R3
R3
به راحتی دیده می شود که Sیک زیرفضای است .در واقع اگر
)y,0وv (x,
دو عضو
R
Sو
)u (x, y,0
عددی دلخواه باشد آنگاه
u (x, y,0) (x, y,0) (x x, y y,0) S
u (x, y,0) (x, y,0) S
روشن است که {(0و1و )0و (0و0و })1مستقل خطی و یک مولد Sاست ،
بنابراین
dimS=2
3 .3 .18تعریف
فرض می
n 1
1
mو
کنیم
دو عدد طبیعی باشند .تابع
n
m
f
:
R
R
رایک
تابع خطی می گوییم اگر شرایط زیر برقرار باشد
الفf (u v) f (u) f (v) , u , v R) n
f (u) f (u) , R , u Rn
ب)
اگر در شرط (ب) قرار دهیم 0بدست می آوریم
f () f (0.u) 0f (u)
بنابراین یک شرط الزم برای خطی بودن fبرقرار بودن تساوی
()
است. f
n
m
f
:
R
R
یک تابع خطی است و
اکنون فرض می کنیم
m
n
Y
f
(
x
)
و
Y
(
y
,
y
,...,
y
)
R
،
X
(
x
,
x
,...,
x
)
R
1 2
m
1 2
n
می نویسیم
))Y (y1, y2,...,ym) (f1(x),f2(x),...,fm(x
)y1 f1(x
بدست می آوریم
)y2 f2(x
)ym fm(x
می بینیم که مقدار هریک از توابع fiدر نقطه ، Xعددی حقیقی است .
fi
بنابراین تابعی از به Rاست .به عالوه
Rn
fi
ها تابعی خطی هستند .
در نتیجه تابع خطی fرا ی توان توسط mتابع خطی حقیقی
معین کرد .این توابع حقیقی را موءلفه های تابع fمی نامیم .
2f،f1و...وfm
19. 3. 3مـثاـل
با تعریف
f : R2 R2
الف ) تابع
f(x,y)=(2x+3y,x+2y)
: داریم R وv (x , y ) وu=(x,y) در واقع به ازای. خطی است
u v (x x, y y) , u (x, y)
f (u v) (2(x x) 3(y y),x x 2(y y))
(2x 3y 2x 3y, x 2y x 2y)
(2x 3y, x 2y) (2x 3y, x 2y)
f (u) f (v)
f ( u) f (x, y) (2(x) 3(y),x 2(y))
(2x 3y, x 2y)
f (u)
موءلفه های این تابع عبارتند از :
y1 f1(x, y) 2x 3y, y f2(x, y) x 2y
به آسانی دیده می شود که این موءلفه ها توابع خطی هستند .
ب ) تابع
2
3
f
:
R
R
با
که در آن
تعریف
))Y f (x) (f1(x),f2(x),f3 (x
y1 f1(x, y) x y 1
y2 f2(x, y) x 2y
y3 f3 (x, y) 3x 4y
خطی نیست .اگر fخطی باشد باید داشته باشیم ) f(0, 0)=(0, 0, 0چون داریم
)f (0,0) (f1(0,0),f2(0,0),f3 (0,0)) (1,0,0) (0,0,0
پس fخطی نیست .
توجه کنید که علت خطی نبودن fوجود جمله ثابت 1در موءلفه اول fاست .
ث ) دوران به اندازه زاویه ثابت حول مبدأ مختصات ،یک تابع خطی ا ز
R2
R2
به تعریف می کند .
حل
فرض می کنیم که با دوران مذکور نقطه
تبدیل شود .با توجه به شکل 1
)Y (x2, y2
)X (x1, y1
به نقطه
x2
y
Y
y2
x1
y1
X
x
A
B
O
داریم
OB OY cos( )
BY OY sin( )
x2
و به دلیلBYوOB به ترتیب عبارتند ازY و یعنی مختصات نقطهy2 چون
. پس برابریهای فوق به برابریهای زیر تبدیل می شوندOY=OX، دوران
x2 OY cos cos OY sin sin x1 cos y1 sin
y2 OY sin cos OY cos sin y1 cos x1 sin
وf (f1, f2)
2
2
f
:
R
R
را توسط
اکنون تابع
x2 f1(x1, y1) x1 cos y1 sin
y2 f2(x1, y1) x1 sin y1 cos
. تابعی خطی استf روشن است که. تعریف می کنیم
تــعریـف(مـاتریـستــابـع خـطی) 21 .3. 3
n
m
f
:
R
R
را در نظر می گیریم .فرض می کنیم
تابع خطی
)f (f1, f2,...,fm
)n
نقطه X (x1, x2,...,xبرابر با )Y (y1, y2,...,ymباشد .در
و مقدار fدر
fm,...,f2, f1
اینصورت توابع
به صورت زیر هستند .
y1 f1(x) a11x1 a12x2 ... a1nxn
y2 f2(x) a21x1 a22x2 ... a2nxn
ym fm(x) am1x1 am2x2 ... amnxn
ماتریس ضرایب دستگاه معادله های فوق را ماتریس ( fنسبت به پایه های
متعارفی ) می نامیم .بنابراین ماتریس fعبارت است از
a11 a12 a1n
a
a
a
21
22
2
n
M
a
a
a
mn
m1 m2
مشاهده می کنیم که ماتریسی تابع
f : Rn Rm
ماتریسی
mn
است .
مـثاـل22 .3 .3
الف ) در مورد تابع خطی
2
2
f
:
R
R
f(x,y)=(2x+3y,x+2y) ،داریم
y1 f1(x, y) 2x 3y , y2 x 2y
بنابراین ماتریس fماتریسی
2عبارت است از
2و
2 3
M
1 2
ب ) در مورد تابع خطی
f(x)=(2x,3x,0)f :،R R3داریم
y1 f1(x) 2x , y2 f2(x) 3x , y3 f3 (x) 0
بنابراین ماتریس ،fماتریس 31و عبارت است از
2
M 3
0
3 .3 .24تعریف
f : Rn Rm
تابع خطی
را در نظر می گیریم مجموعه
K X Rn f (x)
را هسته fمی نامیم .به عبارت دیگر هسته fمجموعه تمام جوابهای
f (x)
معادله زیر است .
هسته fرا بانماد Kیا kerfنشان می دهیم .
) A (aij
اگر
) X (x1, x2,...,xn
ماتریس fو
صورت معادله ماتریسی
AX
یا دستگـاه معادله های زیر نوشت
آنگاه می توان معادله فوق را به
y1 f1(x) a11x1 a12x2 ... a1nxn 0
y2 f2(x) a21x1 a22x2 ... a2nxn 0
ym f m(x) am1x1 am2x2 ... amnxn 0
بنابراین ker fمجموعه جوابهای دستگاه معادله های فوق است .دستگاه
معادله هایی را که طرف دوم آنها صفر است همگون می نامند .
تــعریـف25. 3. 3
اگر f : Rn
Rm
یک تابع خطی باشد ،مجموعه
R(f ) f (x) X Rn
را تصویر fمی نامیم .به عبارت دیگر تصویر fمجموعه تمام مقادیر fاست .
m
R
(
f
)
R
آنگاه fپوشا است .
می بینیم که اگر
در قضیه زیر ویژگیهای اصلی هسته و تصویر fرا بیان می کنیم .
3 .3. 26قضیه
فرض می کنیم
f : Rn Rm
تابعی خطی باشد .
Rn
الف ) Kهسته fیک زیر فضای
است .
ب ) ) R(fتصویر fیک زیر فضای
m
R
است
ت ) dim K+dim R(f)=n
.
3 .3 .27تعریف
بعد هسته و بعد تصویر تابع خطی
n
m
f
:
R
R
را به ترتیب پوچی و رتبه fمی
نامیم و آنها رابه ترتیب ) n(fو) r(fنشان می دهیم .
)n(f)=dim K , r(f)=dim R(f
3. 3 .28مثال
ب ) ماتریس ،هسته ،تصویر ،رتبه تابع خطی
2
3
f
:
R
R
با تعریف
)f(x,y)=(2x,-x+y,x+4y
را پیدا می کنیم .
حل
بنا به تعریف ماتریس fعبارت است از
2 0
A 1 1
1 4
بنا به تعریف ،هسته fمجموعه جوابهای دستگاه زیر است .
2x 0
x y 0
x 4y 0
و لذا{(0و K=})0یعنی هسته fصفر بعدی است و dim R(f)=2.اکنون پایه
ای برای ) R(fپیدا می کنیم .
R(f ) f (x, y) (x, y) R2
بنا به تعریف داریم
(2x, x y, x 4y) x R, y R
x(2, 1,1) y(0,1,4) x R, y R
) 1v(2, 1,1و)v2 (0,1,4
چون ) f(1,0)=(2,-1,1و )f(0,1)=(0,1,4پس بردارهای
به ) R(fتعلق دارند ،مجموعه
v1, v2
مستقل خطی و مولد ) R(fاست .
بنابراین dim R(f)=2و v1, v2
یک پایه برای آن است .
توجه کنید که تعداد سطرهای مستقل خطی ماتریس Aنیز 2است(.امتحان کنید) .
یعنی
r(A)=r(f)=dimR(f)=2
3 .3. 30تعریف
تابع خطی
n
m
f
:
R
R
را وارون پذیر می نامیم اگر تابع خطی
وجود
داشته باشد به طوری که
m
R
تابع همانی
=fog
n
R
و= gofتابع همانی
بنابراین تعریف ،ماتریس های fogو gofبه ترتیب برابرند با ماتریس همانی
و
mm
.
nn
اگر تابع gبا شرایط فوق یافت شود ،آن را یک وارون fمی نامیم و
می نویسیم .
g f 1
وارون هر تابع در صورت وجود یکتا است .
می دانیم که یک شرط کلی وارون پذیری تابع
n
m
f
:
R
R
یک به یک و
پوشا
بودن آن است .قبل از بیان معادل جبر خطی این شرط کلی مثال زیر را می آوریم
.
3 . 3 .31مثال
الف ) تابع fدر
n
m
f
:
R
R
f(x,y,z)=(x+2y-z,0,0) ،
وارونپذیر نیست .زیرا
یک به یک نیست .
ب ) تابع fدر
2
3
f
:
R
R
f(x,y)=(2x,-x+y,x+4y) ،
،البته این تابع یک به یک است .
وارون پذیر نیست زیرا پوشا نیست
1
3
2
f
:
R
R
با تعریف
پ) تابع خطی
)f(x,y,z)=(2x+3y+z,x+y+3z
یک به یک نیست .در واقع دو صفحه
2x+3y+z=0
x+y+3z=0
دست کم دو نقطه تقاطع دارند و لذا هسته fبیش از یک نقطه دارد .یعنی
نــیست
.
fیــکبــه یــکنــیستو در نــتیجه واروـنپــذیر
3 .3 .32قضیه
n
m
f
:
R
R
تابع خطی باشد .
فرض کنید
الف ) fیک به یک است اگر وتنها اگر } . ker f={0به عبارت دیگر fیک به
یک است اگر و تنها اگر .n(f)=0
ب ) اگر m=nو fیک به یک باشد ،آنگاه fپوشاست .به عبارت دیگر تحت این
فرضها
f1
وجود دارد .
پ ) اگر m=nو fپوشا باشد ،آنگاه fیک به یک است .به عبارت دیگر تحت این
فرضها
f1
وجود دارد .
ت ) یک شرط الزم برای پوشا بودن fاین است که
n .
mاگر n<mآنگاه
بنابراین
fوارون پذیر نیست .
f 1
از (ت) نتیجه می شود که اگر وجود داشته باشد ،باید داشته باشیم
و لذا
m=nبنابراین
ث ) تابع یک به یک ( یا پوشای ) fوارون پذیر است اگر وتنها اگر. n=m
ج ) اگر Aماتریس fباشد آنگاه fوارون پذیر است اگر وتنها اگر Aوارون پذیر
f1
باشد .به عبارت دیگر وجود دارد اگر وتنها اگر
detA 0
n m
3 .3. 34نتیجه
تابع خطی
n
n
f
:
R
R
وارون
پذیر است اگر وتنها اگر
r(f)=n
این نتیجه را رتبه ماتریس به ماتریس ها نیز می توان تعمیم داد .
فرض کنید ) A (aij
ماتریسی
گیریم .مث ً
ال سطر iام را با
mn
باشد .هر یک از سطرهای Aرا عضوی از می
v
i
نشان می دهیم .داریم
)vi (ai1, ai2,...,ain
Rn
مجموعه v1, v2,...,vm
یک زیر فضا از تولید می کند .این زیر فضا را با Sنشان می
دهیم .
3 .3 .35تعریف
بعد زیر فضای Sرا رتبه Aمی نامیم و آن را با) r(Aنشان می دهیم .
بنا به تعریف بُعد r(A)،بیشترین تعداد بردارهای مستقل خطی مجموعه
v1, v2,...,vm
است .بنابراین
r(A) m
.
3. 3. 36مثال
الف ) سطرهای ماتریس مربع
1 1
A
1
2
عبارتند از )2 (1,2) , v2 (1,1به vراحتی دیده می شود که
خطی است .
بنابراین r(A)=2توجه می کنیم که
detA 3 0
v ,v
1 2
مستقل
0 0
1 0
0 1
1 0
ت ) رتبه ماتریس
1
0
A
0
1
برابر است با .3توجه می کنیم که بزرگترین دترمینان غیر صفر حاصل از آن نیز
33
است .در قضیه زیر ویژگیهایی از ماتریس و رتبه تابع خطی را بیان می کنیم .
3 .3. 37قضیه
n
n
f
:
R
R
تابعی خطی با ماتریس Aباشد.ویژگیهای زیر برقرارند.
فرض می کنیم
الف ) )r(A)=r(f
ب ) ) r(Aتعداد سطرهای بزرگترین دترمینان غیر صفر حاصل از Aاست .
f1
پ ) اگر m=nآنگاه وجود دارد اگر وتنها اگر r(A)=nو لذا r(A)=nمعادل است با
detA 0
حـلدـسـتگاههـایمـعادـلـه هایخـطی4. 3
هدف این قسمت بررسی حلپذیری و حل دستگاههای mمعادله nمجهولی است .
برای این منظور روشی به نام روش حذفی گاوس -جردن معرفی می کنیم .
معرفی این روش نیازمند ابزارهای خاصی به نام عملهای سطری مقدماتی است .به
هر عمل سطری مقدماتی یک ماتریس مربع نامنفرد به نام ماتریس مقدماتی
این عمل وابسته است .از این رو ،ضمن معرفی روش گاوس _جردن این ماتریسها
را نیز معرفی می کنیم .از جمله دستاوردهای جنبی روش گاوس – جردن روشی
جهت محاسبه وارون و رتبه ماتریس است .
عالوه بر روش گاوس -جردن می توان دستگاههای nمعادله nمجهولی را به
استفاده از دترمینان ماتریس ضرایب مورد بررسی قرار داد .این روش برای
دستگاهی که دترمینان مذکور صفر نباشد ،به فرمول کرامر برای جواب دستگاه
منجر می شود .
اگر دترمینان ماتریس ضرایب دستگاه nمعادله nمجهولی
()1
یعنی
a11x1 a12x2 ... a1nxn b1
a21x1 a22x2 ... a2nxn b2
am1x1 am2x2 ... amnxn bm
a11 a12 a1n
a21 a22 a2n
an1 an2 ann
غیر صفر باشد ،آنگاه دستگاه ( )1فقط یک جواب به صورت
X A 1B
دارد ،که در آن
x1
b1
x
b
X 2 , B 2
x
n
bn
3 .4 .1قضیه (دستور کرامر)
با نمادهای فوق داریم
()2
j 1,2,...,n
detA j
detA
xj
که در آن از قرار دادن Bبه جای ستون jام Aبه دست می آید ،یعنی
a11 a1j 1 b1 a1j1 a1n
a a
a
a
b2 2j1
21
2j 1
2n
A j
a
a
a
a
2
b
n1
nj1
nn
n
n
مثال3 .4 .2
الف ) در مورد دستگاه معادله های
x y z 2
2x y z 0
x 2y z 4
داریم
1 1 1
x
2
A 2 1 1 , X y , B 0
1 2 1
z
4
detA 7 0
. پس دستورهای کرامر را می توان به کار برد، )(محاسبه کنید
چون
2 1
1
2 1
1
2 1
1
داریم
0 1 1
0 1 1
0 1 1
4 2 1 6
4 2 1 10
4 2 1 2
x
, y
, z
detA
7
7
7
v
7
. را محاسبه کردX البته با استفاده از وارون ماتریس نیز می توان
1 3 2 2
6
1
1
X A 1B 3 2 1 0 10
7
7
5 1 3 4
2
2x y z 2
3x y z t 1
x 2y 2z t 4
x y z t 5
دستگاه معادله های
معادل است با معادله ماتریسی
AX=B
که در آن
0
x
2
y
1
1
, X , B
z
4
1
1
t
5
1
1
2
1
2 1
3 1
A
1 2
1 1
چون (det A=0چرا؟) پـس دسـتگاه جواب ندارد یـا بیشتـر از یـک جواب دارد .البتـه بـا اندکی
محاسـبه در مـی یابیـم کـه ایـن دسـتگاه جواب ندارد .برای راحـت تـر شدن کار مـی توان u=-
y+zانتخاب کرد .دسـتگاهی از معادلـه های خطـی را کـه دسـت کـم یـک جواب داشتـه باشد
سازگار و در غیراین صورت ناسازگار می نامیم .
تعییـن سـازگاری یـا ناسـازگاری یـک دسـتگاه از معادلـه های خطـی بـا اسـتفاده از عملهای سطری
مقدماتی به راحتی صورت می گیرد .
3 .4 .4تعریف
یک دستگاه mمعادله nمجهولی داده شده است
الف ) هر یک از عملهای
) 1دو معادله را جا به جا کنیم .
) 2معادله kام را با معادله lام
)(l k
جمع و نتیجه را به جای معادله lام قرار دهیم
(معادله kام در جای خود می ماند ) .
) 3معادله ای را در عدد غیر صفری چون cضرب کنیم .
ب ) ماتریس ضرایب وماتریس افزوده دستگاه حاصل ازاعمال یک یا چند عمل سطری مقدماتی
بر این دستگاه را به ترتیب هم ارز سطری ماتریس ضرایب و ماتریس افزوده دستگاه اصلی می
نامیم .
پ )با هرعمل سطری مقدماتی روی یک دستگاه یک ماتریس مربع
متناظرm
m
است ،
بطوری که وقتی از طرف چپ در ماتریس افزوده دستگاه ضرب شود ،ماتریس افزوده
دستگاه حاصل از اعمال این عمل سطری مقدماتی در دستگاه اصلی بدست می آید .
این ماتریس را ماتریس مقدماتی می نامند .
3 .4 .5مثال
دستگاه سه معادله سه مجهولی
2x y z 1
z 1
2 2
x 5y
6x 33y 3z 7
را در نظر می گیریم .
صورت ماتریسی این دستگاه عبارت است از
1 x 1
1 1
y
2
2
z
3 7
2 1
1 5
6 33
با تعویض جای معادله های اول ودوم ،این دستگاه به
( *)
z 1
x
5
y
2 2
2x y z 1
6x 33y 3z 7
تبدیل می شود .مشاهده می کنیم که صورت ماتریسی این دستگاه جدید
عبارت است از
1
1
1
5
x
2 2
2
1 1 y 1
6 33 3 z 7
حال در ماتریس واحد
33
عمل فوق را اعمال می کنیم و بدست می آوریم.
0 1 0
E12 1 0 0
0 0 1
این ماتریس را از طرف چپ در ماتریس افزوده دستگاه اصلی ضرب می کنیم
1
2
1
7
1
2
1
3
1 5
2 1
6 33
1
1
2
7
1
1
2
3
2 1
E12 1 5
6 33
مشاهده می کنیم که ماتریس حاصل ماتریس افزوده دستگـاه ( *) است بنابراین،
E12
است مقدماتی که با ضرب آن در هر ماتریس سطرهای اول و دوم این ماتریس
ماتریسی
جا به جا می شوند.
3 .4 .7تعریف
ماتریس mnچون Bرا در نظر می گیریم .
B -1را تحویل شده سطری می نامیم اگر
الف ) اولین درایه غیر صفر (در صورت وجود ) هر سطر Bبرابر با 1باشد.
ب ) همه درایه های ستونی از Bکه شامل اولین درایه غیر صفر سطری از Bبرابر با
صفرباشند .
B -2را تحویل شده سطری پلکانی می نامیم اگر تحویل شده سطری باشد و در شرایط زیر
هم صدق کند .
پ ) اولین درایه غیر صفر هر سطر از اولین درایه غیر صفر سطری بعدی به ستون اول
(دست چپ ) نزدیکتر باشد .
ت ) بعد از سطری که همه درایه های آن صفرند ،سطر غیر صفری وجود نداشته باشد .
3 .4 .10مثال
الف ) با انجام عملهای سطری مقدماتی ماتریس زیر را به یک ماتریس تحویل شده
سطری پلکانی تبدیل می کنیم .
حل
1 0
0 0
0 1
2
7
3
4 5 7
A 1 0 2
2 2 3
1 0 0
0
P2 1 0 1 0 , E12 1
0 0 1
0
1 0
E12P2 1A 4 5
2 2
1 0 2
S3,( 2)1S2,( 4)1E12P2 1A 0 5 15
0 2 7
1 0 2
P S3,( 2)1S2,( 4)1E12P2 1A 0 1 3
0 2 7
1 0 2
1
S3,( 2)2P25S3,( 2)1S2,( 4)1E12P2 1A 0 1 3
0 0 1
1
5
2
1 0 0
E P A 0 1 0
0 0 1
1
1
5
1,(2)3 2,( 3)3 3,( 2)2 2 3,( 2)1 2,( 4)1 12 2
S
S
PS
S
S
رابطه فوق نکته های بسیاری را بیان می کند .اول این که این رابطه نشان می دهد که
وجود دارد
1
A
و برابر
است با
1
5
1,(2)3 2,( 3)3 3,( 2)2 2
P S3,( 2)1S2,( 4)1E12P2 1I
که در آن Iماتریس واحد
33
است .
S
S
S
1
A
بنابراین اگر هنگام انجام عملهای سطری مقدماتی روی Aجهت پیدا کردن هم ارز
تحویل شده سطری پلکانی ، Aاین عملها را روی ماتریس واحد هم اندازه با Aنیز
انجام دهیم به محض تبدیل شدن Aبه ماتریس واحد ،ماتریس واحد نیز به وارون
Aتبدیل می شود .
دوم اینکه از این رابطه نتیجه می شود که Aحاصلضربی از ماتریس های مقدماتی
است ،البته این تجزیه یکتا نیست و به ترتیب انجام عملهای سطری مقدماتی
بستگی دارد .
متذکر می شویم که اگر بعدا ً نیازی به ذکر عملهای سطری مقدماتی نباشد ،می
توان از درج آنها خودداری کرد .
3 .4 .13مثال
کاربرد عملهای سطری مقدماتی در حل دستگاههای معادله های خطی
می خواهیم سازگاری یا عدم سازگاری دستگاه چهار معادله سه مجهولی زیر را تعیین
x y z 3
2x y z 6
x 2y 2z 1
3x 2y 2z 1
می کنیم .
حل
با استفاده از هم ارز سطری ،ماتریس افزوده دستگاه را به صورت ساده تری می
نویسیم .ماتریس افزوده دستگاه عبارت است
3
6
1
1
1 1
1 1
2 2
2 2
1
2
A
1
3
با ضرب سطر اول به ترتیب در -3 ،1،-2و جمع حاصل به ترتیب با سطرهای دوم ،سوم و
چهارم Aتبدیل می شود
به ماتریس
1
3
3 0
3
4
5 10
1
3
1
2
1
0
A
0
0
با ادامه این روش صورت تحویل شده سطری Aبه صورت زیر به دست می آید .
0 0 3
1 0 1
0 1 1
0 0 1
1
0
A
0
0
بنابراین دستگاه اصلی هم ارز معادله ماتریسی
x 3
y 1
z 1
t 1
ویا هم ارز دستگاه معادله های زیر
0
0
1
0
0
1
0
0
1
0
0
0
x 3
y 1
z 1
01
است .آخرین معادله که یک تناقض است ،نشان می دهد که دستگاه ناسازگار است .
تــبدیـلمـختصات5. 3
وجود پایه های متعدد برای فضای برداریRnاین امکان را فراهم می آورد که
برای مقاصد مختلف از پایه های متفاوت و مناسب استفاده کنیم .از آنجا که
هر پایه (مرتب) یک دستگاه مختصات برای
n
R
فراهم می کند ،این بدان
معناست که مث ً
ال اگر در دستگاه مختصات xoyمعادله خم cبه صورت
x2 2xy y2 1
باشد ،ممکن است در دستگاه مختصاتی چون uovاین معادله را به صورت
ساده تری بنویسیم و به این ترتیب امکان شناسایی کامل خم را مهیا کنیم .
برای رسیدن به این هدف الزم است قب ً
ال مفاهیمی چون ویژه بردار و ویژه مقدار یک ماتریس
مربع و نیز مفهوم ماتریس های متشابه را بدانیم .خواهیم دید که ویژه بردارهای یک ماتریس
یک پایه برای
Rn
nn
پایه در بسیاری موارد برای مقاصد این درس کفایت خواهد
است .این
کرد .
3 .5 .1تعریف
n
n
f
:
R
R
تابعی خطی باشد .
فرض می کنیم
بردار V 0متعلق به
n
R
را یک ویژه بردار f
می نامیم اگر عددی چون
وجود داشته باشد که
()1
f (V) V
در این صورت را یک ویژه مقدار fمی نامیم .
R
فرض کنید
n
n
I
:
R
R
تابع
همانی باشد ،در این صورت به ازای هر
،
VR
I(V)=V
و بنابراین معادله ( )1را می توان به صورت
f (V) I(V ) (f I)(V) 0
()2
نوشت ،و لذا ویژه بردارهای fعضوهای غیر صفر هسته تابع خطی
دیگر هر ویژه بردار fریشه غیر صفری از معادله ( )2است .
مـثاـل2. 5. 3
ویژه بردارها و ویژه مقدارهای تابع خطی
) f (x, y) (x 2y,4x yو f : R2 R2
را پیدا می کنیم .
I
هستند . به fعبارت
حل
برای این منظور معادله
(f I)(x, y) (x 2y,4x y) (x, y)
(x x 2y,4x y y) (0,0)
یا دستگاه معادله های
x(1 ) 2y 0
4x (1 )y 0
. حل می کنیمx ،y را نسبت به
2 0
1
4 (1 ) y 0
می دانیم که این دستگاه جواب غیر صفر دارد اگر وتنها اگر دترمینان ضرایب آن
صفر باشد ،یعنی
یا
()3
(1 )(1 ) 8 0
2 9 0
بنابراین ویژه مقدارهای fعبارت اند از
3
حال هر یک از این مقدارها را در دستگاه معادله های ( *) قرار می دهیم ودستگاه را حل می
کنیم تا ویژه بردارهای وابسته به این ویژه مقدار بدست آیند .
الف ) به ازای 3دستگاه به صورت
2x 2y 0
4x 4y 0
در می آید ،مشاهده که هر بردار Vبه صورت
x
y
و با شرط y=xیک جواب این دستگاه است .
بنابراین بردارهای
ویژه بردارهای متعلق به ویژه مقدار
x 0
3
1
V x
1
هستند .یکی از این ویژه بردارها با
انتخاب
1
2
x
به صورت زیر بدست می آید .
1 1
2 1
V1
V1
برداری یکه ؛ ویژه بردار یکه است .
طول این ویژه بردارمساوی است با 1و لذا
ب ) به ازای
3
،دستگاه ( *) به صورت
4x 2y 0
4x 2y 0
در می آید .هر جواب غیر صفر این دستگاه به صورت
x
U با x 0 , y 2x
y
است .بنابراین هر یک از بردارهای
x 0
1
U x
2
یک ویژه بردار متعلق به
3
است .ویژه بردار
1 1
5 2
که به ازای
1
5
U1
x
به دست می آید ،دارای طول واحد و لذا ویژه برداری یکه است .
برای کاربردهای بعدی خالصه حل مثال فوق را بیان می کنیم .
الف ) ماتریس تابع خطی
)(f I
تشکیل دادیم .
را
ب ) دترمینان این ماتریس را مساوی با صفر قرار دادیم و با حل معادله حاصل مقدارهای را
آوردیم .این مقدارها همان ویژه مقدارهای fهستند .
بدست
پ ) هر یک از ویژه مقدارهای fرا در معادله ماتریسی
0
(f I)
0
قرار دادیم و ویژه بردارهای وابسته به آن را پیدا کردیم .
ت ) به ازای هر ویژه مقدار یک ویژه بردار با طول واحد انتخاب کردیم .
مشاهده می کنیم که در این روش معادله
det(f I) 0
نقش ویژه ای ایفا می کند و لذا نام
ویژه ای هم دارد .
3. 5. 3تعریف
فرض می کنیم
تابع خطی
n
n
f
:
R
R
تابع خطی و
) I
صورت(fزیر است.
به
) A (aij
ماتریس آن باشد .در این صورت ماتریس
a1n
a2n
ann
a12
0 0 0 a11
a22
0 0 a21
0 0
an2
0 0 an1
0
A I A
0
0
این ماتریس را ویژه ماتریس ، fمعادله
det(A I) 0
را معادله مشخصه fو چند جمله ای درجه nام طرف چپ معادله را چند جمله ای
مشخصه fمی نامیم .روشن است که ریشه های معادله مشخصه fویژه مقدارهای f
هستند .
3 .5 .4مثال
n
n
f
:
R
R
عبارت است از
الف ) ماتریس تابع خطی
1 1
A
0
1
ویژه ماتریس ،معادله مشخصه ،ویژه بردارها ویژه مقدارهای fرا پیدامی کنیم
حل
ویژه ماتریس fعبارت است از
0
0 1
0 0 1
1 1
A I
0 1
و لذا معادله مشخصه fرا به صورت زیر به دست می آوریم .
1 1
det(A I)
(1 )2 0
0 1
برای پیدا کردن ویژه بردارهای fفرض می کنیم
باشیم :
x
V
yیک ویژه
f (V) V 1V
بردار fباشد ،باید داشته
1 1 x x
0 1 y y
و یا
از حل این معادله ماتریسی نسبت به xو yمالحظه می کنیم که
بنابراین
1
V x
یک ویژه
0
1
V x
0
بردار وابسته به ویژه مقدار
1
است .
3. 5. 5تعریف
ماتریس
فرض می کنیم ) A (aij
باشد .منظور از یک ویژه مقدار Aعددی چون است
nn
طوری که
به
det(A I) 0
بردار غیر صفر
x1
V
را یک ویژه
xn
بردار Aمی نامیم اگر
AV
یا
V(A I)V 0
اکنون که با مفاهیم ویژه مقدار و ویژه بردار برای یک تابع خطی یا برای یک ماتریس آشنا
شدیم ،چند نکته ضروری است .
الف ) برخی ویژه مقدارهای برخی ماتریسها ممکن است اعداد حقیقی نباشد
بنابراین سوءال این است که ویژه مقدارهای کدام ماتریسها همگی حقیقی اند؟
ب ) مجموعه ویژه بردارهای تابع خطی
f : Rn R n
مستقل خطی است .
در مورد بند (الف) مثالی می آوریم و ثابت می کنیم که هر ماتریس متقارن
حقیقی دارای ویژه مقدارهای حقیقی است .در مورد بند (ب) قضیه ای را بدون
اثبات بیان می کنیم .
3 .5 .7مثال
ویژه مقدارهای ماتریس
1 2
A
1
1
ریشه های معادله
A I 0
هستند.
1
2
A I
2 1
1 1
داریم
مشاهده می کنیم که ریشه های معادله
.
i
2 10
عبارت اند از اعداد مختلط
3 .5 .8لم
اگر ماتریس تابع خطی
f : R2 R2
متقارن باشد ،آنگاه به ازای هر
و
2 XR
Y R
داریم
)f(X),Y=X,f(Y
که در آن « »0نشانگر ضرب داخلی در
R2
است .
3 .5. 10قضیه
n
n
f
:
R
R
متقارن باشد ،آنگاه تمام ویژه مقدارهای آن حقیقی
اگر ماتریس تابع خطی
هستند ،به عالوه ویژه بردارهای وابسته به ویژه مقدارهای متفاوت متعامدند و لذا مجموعه
این بردارها مستقل خطی است.
مـثاـل11. 5. 3
درستی حکمهای قضیه قبل را در مورد ماتریس
.بررسی می کنیم
2 2 0
A 2 1 2
0 2 0
حل
ویژ معادله مشخصه ماتریس Aعبارت است از
0
2 0
یا
2 2
det(A I) 2 1
2
0
1 2 2 2
)(2
2 0
3 32 6 8 0
ویا باالخره
یکی از ریشه های این معادله 1 0
است و دو ریشه دیگر از حل معادله
2 2 8 1
بدست می آیند .این ریشه ها عبارتند از
2 2و 3 4
بنابراین ویژه مقدارهای Aحقیقی هستند .
اکنون ویژه بردارهای وابسته به این ویژه مقدارها را بدست می آوریم
الف ) فرض می کنیم
xویژه برداری وابسته به ویژه مقدار
V1 y
z
باشد .در این صورت باید داشته باشیم
1 1
یا
AV1 V1
(A I)V1 0
و از این رو
1 2 0 x 0
2 0 2 y 0
0 2 1 z 0
این معادله ماتریسی معادل است با دستگاه معادله های خطی
x 2y 0
2x 2z 0
2y z 0
از حل این دستگاه بدست می آوریم
2
V1 y 1
2
که در آن yعدد حقیقی غیر صفر دلخواهی است .
ب ) یک ویژه بردار متناظر با ویژه مقدار
2را2
x
می V2
y
نامیم،داریم
z
AV2 2V2
یا
4 2 0 x 0
2 3 2 y 0
0 2 2 z 0
مانند (الف ) این معدله را نسبت به x ،y ،zحل می کنیم و بدست می آوریم
y
2 1
y
V2 y 2
2 2
y
که در آن yعدد حقیقی غیر صفر دلخواهی است .
پ ) و باالخره با اندکی محاسبه ویژه بردار متناظر با ویژه مقدار
3 4
صورت زیر
را به
y 2
V3 2
2 1
بدست می آوریم .
که در آن y R 0دلخواه است .مشاهده می کنیم که
V1 V2 V2 V3 V3 V1 0
V1و V2و V3دو به دو متعامدند .
در مثال فوق اگر ویژه بردارهای یکه متناظر با ویژه مقدارهای
3 4
ترتیب
به
و 1 1و2 2را
U1و U2وU3
داریم
بنامیم ،
2
1
2
1
1
1
U1 1 , U2 2 , U3 2
3
3
3
2
2
1
توجه کنید که U1و U2و U3
مستقل خطی و از این رو پایه ای برای
استR3.
( 3 . 5. 14ماتریس های متشابه )
فرض کنید A ،Bدو ماتریس مربع
nn
باشند .می گوییم Aبا Bمتشابه است اگر
ماتریس نامنفرد Cوجود داشته باشد بطوری که
B C 1AC
3 .5 . 15تعریف
ماتریس مربع Aرا قطری شدنی می نامیم اگر با یک ماتریس قطری
) D diag(d1,...,dn
متشابه باشد .در این صورت D ،را مشابه قطری Aمی نامیم .
اکنون سوءال این است که چگونه مشابه قطری یک ماتریس را پیدا کنیم .برای این
منظور قضیه زیر را بدون اثبات می آوریم .
3 .5 . 16قضیه
فرض می کنیم Aماتریسی
nn
باشد A .با ماتریس قطری Dمتشابه است ،اگر و
فقط اگر مجموعه ویژه بردارهای آن مستقل خطی و شامل nبردار باشد .در این
صورت اعضای روی قطر ، Dویژه مقدارهای Aهستند .
3 .5 . 17مثال
الف ) نشان می دهیم که ماتریس
1 3 3
A 3 5 3
6 6 4
قطری شدنی است .
حل
به آسانی دیده می شود که
2
2 4 0
2
بنابراین 1 و 2 4ویژه مقدارهای Aهستند .به ویژه مقدار
1 2
مضاعف
دو ویژه بردار
1
1
V1 0 , V2 1
1
0
وابسته است .به همین ترتیب ویژه بردار
چون مجموعه
1
ویژه
1بهV3
2
مقدار
وابسته2است .
4
v ,v ,v
1 2 3مستقل خطی است ،پس Aقطری شدنی است .حال با استفاده از این ویژه
بردارها ماتریس Cرا به صورت
1 1 1
V3 0 1 1
1 0 2
تشکیل می دهیم .به آسانی دیده می شود
C V1 V2
AC AV1 AV2 AV3 2V1 2V2 4V3
C V1 V2 V3
2 0 0
2 0 0
0 2 0 C 0 2 0
0 0 4
0 0 4
2 0 0
C 1AC 0 2 0
0 0 4
بنابراین
. قطری شدنی استA یعنی
3 .5 .19تعریف
ماتریس مربع Cرا متعامد می نامیم اگر
بنابراین اگر
) C (cij
ماتریسی
CC I
nمتعامد باشد و
nو
) CC (ij
آنگاه بنابه تعریف حاصلضرب دو ماتریس و با توجه به تعریف ترانهاده ماتریس داریم
i j
i j
0
ij cikcjk
k1
1
n
بنابراین ،طول هر سطر یا ستون یک ماتریس متعامد به عنوان برداری متعلق به
مساوی است با 1و به عالوه دو سطریا ستون ناهمنام اینگونه ماتریسها بر
Rn
هم عمودند .
3. 5. 20مثال
ماتریس
2 1 2
1
C 1 2 2
3
2 2 1
متعامد است ،زیرا طول هر سطر یا ستون آن 1است و هر دو سطر یا ستون نا
همنام آن متعامدند ،البته با پیدا کردن حاصلضرب
بودن Cپی برد .
نیز
CC
متعامد
می توان به
3 .5 .22قضیه
اگر n،....، 2، 1ویژه مقدارهای ماتریس متقارن Aباشد آنگاه ماتریس متعامد Cوجود دارد
1
C 1AC
2
n
که
سوال این است که Cرا چگونه تعیین کنیم .به مثال زیر توجه کنید .
3 .5 .23مثال
می دانیم که ویژه مقدارهای ماتریس
عبارتند از
3 4و 2 2و 1 1
2 2 0
A 2 1 2
0 2 0
ویژه بردارهای یکه متناظر با این مقدارها عبارت اند از
2
1
1
1
U1 1 , U2 2 ,
3
3
2
3
C
1
U1 U2
3
2
1
U3 2
3
1
2 1 2
1
U3 1 2 2
3
2 2 1
روشن است که ماتریس
متعامد است وداریم
2 1 2 2 2 0 2 1 2
1
1
C AC C AC 1 2 2 2 1 2 1 2 2
9
2 2 1 0 2 0 2 2 1
0 1 0 0
9 0
1
0 18 0 0 2 0
9
0 0 36 0 0 4
3
3
f
:
R
R
نسبت به پایه
این بدان معناست که اگر Aماتریس تابع خطی
R3
متعارفی باشد ،آنگاه این ماتریس نسبت به پایه مرتب
U1و U2وU3
به صورت قطری فوق است .
بنابراین به ازای ماتریس متقارن
nایnچون Aبا ویژه مقدارهای
اگر ویژه بردارهای یکه متناظر با آنها را به ترتیب
ماتریس مورد نظر خواهد بود .
U2 Un
U1
U1و U2و...و
بنامیمUnآنگاه
3 .5 .25تعریف
هر عبارت به صورت
و یا
2
2
ax cxy by
ax2 2dxy by2 2cyz 2fzx cz2
را یک صورت درجه دوم دو یا سه متغیره می نامیم .
مشاهده می کنیم که اگر
x
X
yیا
x
X y
zآنگاه صورتهای
می توان به ترتیب به صورت
a c
X
X
c b
درجه دوم دو یا سه متغیره را
a d f
X d b e X
f c c
یا
نوشت .ماتریس متقارن موجود در هریک از این صورتها را ماتریس آن صورت درجه دوم
می نامیم .
3 .5 .26مثال
x2 y2
الف ) عبارت
دوم عبارت است از
ب ) عبارت
یک صورت درجه دوم دو متغیره است .ماتریس این صورت درجه
0
1
1
0
2
2
2
x
3
xy
y
یک صورت درجه دوم دو متغیره
درجه دوم عبارت است از
3
2
2
3
1
2
است ،ماتریس این صورت
2
2
2
2
x
3
xy
y
2
z
پ ) عبارت 2xz
یک صورت درجه دوم سه متغیره است .ماتریس
این صورت درجه دوم عبارت است از
3
1
2
1 0
0 2
1
3
2
1
روش نوشتن ماتریس صورت درجه دوم
ax2 by2 2z2 2dxy 2eyz 2fzx
را در شکل زیر شان داده ایم .
z
y
x
f
d
a
x
e
b
d
y
c
e
f
z
اکنون فرض می کنیم Aماتریس یک صورت درجه دوم سه متغیره و
آن باشند .می دانیم که اگر
1و2و 3
باشند آنگاه
1و2و 3
مقدارهای
ویژه
U1و U2وU3
ویژه بردارهای یکه متناظر با ویژه مقدارهای
1
C 1AC
2
3
که در آن
C U1 U2 U3
بنابراین اگر
x
Y , X y CY
z
( *)
آنگاه
2
2
2
Y 1 2 2
1
XAX YCACY Y
2
3
مشاهده می کنیم که در دستگاه مختصاتی که محورهای آن در امتداد
U1و U2وU3
باشند ،صورت درجه دوم داده شده حالت ساده
2
2
2
3
3
1را به خود می گیرد ،این حالت را صورت متعارفی صورت
درجه دوم و Cرا ماتریس تغییر مختصات می نامیم .معادله ماتریسی ( *) یا
دستگاه معادله های
x c11 c12 c13
y c21 c22 c23
z c31 c32 c33
) C (cij
دستگاه معادالت تغییر مختصات می نامیم .
را که در آن
3 .5 .28مثال
الف ) فرض می کنیم
7 2 1
A 2 10 2
1 2 7
ماتریس یک صورت درجه دوم باشد .دستگاه مختصاتی پیدا می کنیم که این صورت درجه
دوم در آن دستگاه دارای جمله مخلوطی به صورت xy،yzیا zxنباشد .سپس این صورت را به
صورت متعارفی در می آوریم .
حل
ابتدا ویژه مقدارهای Aو سپس ویژه بردارهای متناظر با این مقدارها را بدست می آوریم .
داریم
1
2 3 242 180
4320
7
3 12و 1 2 6
2
7
10
2
2
1
اکنون ویژه بردارهای متناظر با این ویژه مقدارها را پیدا می کنیم .فرض کنید
x
X y
z
یک بردار دلخواه غیر صفر باشد x .یک ویژه بردار متناظر با
دستگاه
2 6
است. 1اگر جواب
1 2 1 x 0
(A 6I)X 2 4 2 y 0
1 2 1 z 0
یا جواب معادله
x-2y+z=0
باشد چون هر یک از بردارهای
1
X 2 0
1
,
1
X1 1
1
جوابهای دستگاه مذکورند ،پس به ترتیب می توانند ویژه بردارهای متناظر با
محسوب شوند .
یک ویژه بردار متناظر با
12
3
جواب غیر صفری از دستگاه
5 2 1 x
(A 12I)X 2 2 2 y 0
1 2 5 z
یا دستگاه
است .
5x 2y z 0
2x 2y 2z 0
x 2y 5z 0
با حذف yاز دو معادله اول ،این دستگاه معادل می شود با دستگاه
x z 0
x 2y 5z 0
1و2
از این رو ،به ازای هر x 0
بردار
یک بردار ویژه متناظر با
x
1
X 2x x 2
x
1
3 12
است .
i
درستون iام آن تشکیل می دهیم.
حال ماتریس Cرا با قرار دادن ویژه بردار یکه متناظر با
1
2
1
6
2
0
6
1 1
2
6
1
3
1
3
1
3
C
.به راحتی دیده می شود که این ماتریس متعامد است
حال دستگاه مختصاتی را در نظر می گیریم که امتدادهای محورهای آن به ترتیب
ستونهای اول ،دوم و سوم Cهستند .اگر
Cباشند ،اعداد
ستونهایV3اول ،دوم سوم
به
ترتیب Vو V2و
1
وجود دارند
که 2و 3
بطوری و
1
x
1
X y U11 U22 U33 C 2
z
3
سه معادله حاصل از این دستگاه معادالت ،معادالت تغییر مختصات هستند .در نتیجه
زیرXدر می آید
به صورت
صورت درجه دوم مورد نظر ،یعنی
AX
1
3 CAC 2
3
XAX 1 2
612 622 1223
هدفهای کلی
هدف کلی از ارائه این فصل آشناکردن دانشجو با مفهوم رویه ،رویه های
درجه دوم ورده بندی آنها ودستگاههای مختصات معروف در فضای سه
بعدی است.
هدفهای رفتاری
دانشجو پس از مطالعه این فصل باید
.1مفاهیم مربوط به رویه های استوانه ای ودوار را بداندو به کار ببرد.
.2رویه های درجه دوم رابا استفاده از روش های جبرخطی فصل 3شناسایی کند.
.3از روی معادله متعارفی درجه دوم ،شکل رویه معرف آن را تشخیص دهد.
.4دستگاههای مختصات استوانه ای و کروی را بشناسد واز آنها استفاده کند.
4 .1رویه های استوانه رویه های دوار
4 .1 .1تعریف
فرض کنید Cخمی واقع بر صفحه ای چون Pو Lخطی ناواقع براین صفحه
است که باآن موازی نیست .خطی که متکی بر Cو موازی با Lحرکت کند
رویه ای تولید می کند .این رویه را استوانه یا رویه استوانه ای می نامیم.
خم Cرا هادی استوانه وهر یک از خطهای موازی با Lو متکی بر خم Cرا
یک مولد استوانه می نامیم.
L
C
P
4 .1 .2مثال:
می دانیم که معادله های
x2 y2 1 , z 0
معادله های دایره به مرکز ( )0 ,0 ,0و شعاع r =1در صفحه xoyهستند .حال
اگر خطی بر این دایره تکیه و موازی با محور zحرکت کند ،یک استوانه قائم
پدید می آورد.
معادله های پارامتری خطی ازاین نوع که از نقطه
عباتست از
)(x0, y0,0
واقع بردایره میگذرد
x x0 , y y0 , z t
با توجه به این معادله ها می بینیم که zدلخواه است و از تا
تغییرکند .ازاین معادله
می آوریم.
هاx0
می تواند
و y0را حذف می کنیم و معادله زیر را بدســـت
x2 y2 1
)(1
عدم وجود zدر این معادله نشانه دلخواه بودن zاست .بنابراین( )1معادله مورد
بحث است .در شکل زیر قسمتی از این استوانه نشان داده شده است.
4 .1 .4معادله استوانه
R3
بطور کلی هر خم Cدر فضای سه بعدی
مجموعه جواب های یک دستگاه
دو معادله سه مجهولی است .حال اگر این معادله هارا
)g(x,y,z
f(x,y,z) =0و
بنامیم آمگاه خم Cرا به صورت
f (x, y, z) 0
C:
g(x, y, z) 0
نشان می دهیم.
حال فرض کنید هادی استوانه ای توسط دستگاه معادله های
f (x, y, z) 0
C:
g(x, y, z) 0
)(2
داده شده باشد .اگر خط Dیکی از مولدهای این استوانه ای باشد D ،را
می توان فصل مشترک دو صفحه در نظر گرفت ،یعنی
a1x b1 y c1z
D:
a2x b2y c2z
توجه کنید که وقتی در این دستکاه و
حاصل می شوند.
)(3
تغییر کنند خطوط موازی D
حال فرض کنید ) A(x,y,zنقطه ای روی استوانه ای باشد .دراین صورت
و
باید چنان اختیار شوند که نقطه ) A(x,y,zدر معادله های ( )3صدق کند.
از طرف دیگر به ازای این مقادیر و
خط Dباید خم Cقطع کند ،بنابراین
یــعنیـیـننــقطه بــاید در
ا
Dوز بــاید در نــقطه اـیچـون) B(s,t,uمـشترکبــاشـند.
معادله های ( )2و( )3به طور همزمان صدق کند ،یعنی
f (s, t, u) 0
g(s, t, u) 0
a1s b1 t c1u
a2s b2t c2u
اکنون بین این معادله ها u , t , sرا حذف می کنیم و در معــــادله حاصل
قرار می دهیم
a2x b2y c2z
ومعادله استوانه را در نظر می گیریم.
,
a1x b1 y c1z
4 .1 .5مثال:
می خواهیم معادله استوانه ای را بنویسیم که Cهادی آن دارای معادله های
y 4x2
z 0
ومولد آن موازی خط = y = z xباشد.
حل:
معادله های مولد را به صورت
در نظر می گیریم .حال از دستگاه معادله های
x y
D:
x z
y 4x2
z 0
x y
x z
z,y, xرا حـذفمـیکــنیم ،نــتیجه مـیشــود .
, y , ( ) 42
x
در نتیجه معادله استوانه مورد نظر عبارتست از
(x z x y) 4(x z)2
یا
4x2 4z2 8xz y z 0
4 .1 .7تعریف
خم Cو خط lرا که هردو روی یک صفحه هستند ،در نظر می گیریم .اگر
Cحـول lدوراـنکــند ،روـیـه اـیبــه نــام روـیـه دوار حـاصـلمـیشــود .خـم Cرا
یک مولد و خط lرا محور دوران این رویه می نامیم.
خم C
خم l
می خواهیم معادله رویه دوار ی را که از دوران خم Cحول محور lپدید می آید
بدست آوریم.
4 .1 .8مثال
y x2
خم
حول محور yدوران می کند ،معادله رویه دوار حاصل را پیدا کنید.
حل:
y x2
وقتی
حول محور yدوران می کند هر نقطه اش دایره ای پدید می آورد
که مرکز آن روی محور yاست.
y
z
K
B
j
A
o
y
D
x
)B(x1, y1, z
فرض کنید
نقطه دلخواهی روی این رویه باشد .از Bصفحه عمود
بر محور دوران ،محور Oyرا رسم می کنیم تا رویه را در دایره ای به مــرکز A
و خم Cرا در نقطه Dقطع کند .مختصات Aعبارتست از( )y ,0,0اگر Dدارای
)(x, y,0
مختصات
باشد ،باید داشته باشیم.
y x2
y y ,
چون فاصله Dو Bاز نقطه Aباهم برابر است ،داریم:
(x 0)2 (y y)2 (0,0)2 (x 0)2 (y y)2 (z 0)2
واز این رو ،با توجه به این رابطه و روابط()4معادله رویه دوار به صورت زیر حاصل
می شود
y x2 z2
این رویه را سهمیوار دوار می نامیم.
4 .1 .10مثال
فرض کنید خط Dواقع بر صفحه xoyو موازی با محور ،yحول این محور دوران
کند .در این صورت یک استوانه پدید می آید .می خواهیم معادله این استوانه را به
دو طریق بدست آوریم.
z
حل:
راه حل اول .به شکل زیر توجه کنید.
B
y
A
D
o
C
x
فرض کنید ) B(x,y,zنقطه دلخواهی واقع بر استوانه باشد .این نقطه بر دایره به
مرکز ) A(0,y,0واقع است .این دایره خط Dرا که دارای معادله x =cاست در
نقطه ) C(c,y,0قطع می کند .از تساوی AC=BCنتیجه می شود:
(c 0)2 (y y)2 (0 0)2 (x 0)2 (y y)2 (z 0)2
واز این رو ،معادله استوانه عبارتست از
x2 z2 c2
راه حل دوم .خط Dمحل تالقی دو صفحه x - c=0و z = 0است .بنابراین ،هر
یک از مولدهای استوانه به صورت
x
z
است .معادله خمی که این خط ها متـکی بر آن به موازات Dقرار دارند و
استوانه را می سازند عبارتست از
2
2
2
x z c
y 0
در نتیجه معادله استوانه عبارتست از
x2 z2 c2
4 .2رویه های در جه دوم
اکنون که با رویه های استوانه ای و رویه های دوار آشنا شدیم ،رویه هایی
را معرفی می کنیم که تعمیم طبیعی خمهای درجه دوم ،یعنی مقاطـــع
مخروطی هستند.این رویه ها،رویه های درجه دوم نامیده می شونــد.
کره یک مثالی از یک رویه در جه دوم است.
4 .2 .1تعریف
نمودار معادله در جه دوم سه مجهولی
* Ax2 By2 Cz2 Dxy Eyz Fzx Gx Hy Iz J 0
را که درآن J, I, H, G, F, E, D, C, B, Aاعداد ثابت و F, E, D, C, B, Aهمه
صفر نیستند ،یک رویه درجه دوم می نامیم.
به عبارت دیگر یک رویه درجه دوم مجموعه نقاطی چون ( )x,y,zمتعلق
به فضای سه بعدی
3
R
است
که در معادله * صدق می کنند.
4 .2 .2مثال
در معادله * قرار می دهیم
الف) A = B = C =1 = -Jو D = E = F = G = H = I =0و به دست می آوریم:
x2 y2 z2 1
مشاهده می کنیم که این معادله ،معادله کره به مرکز (0و 0و )0و شعاع 1
است ،بنابراین می توان ادعا کرد که برخی از رویه های دوار رویه در جــه
دوم نیز هستند.
ب) با قرار دادن A = B = 1و I = -1و C = D = E = F = G = H = J = 0و
به دست می آوریم.
z2 x2 y2
دیدیم ،این معادله معرف سهمیوار دوار است .بنابراین سهمیوار دوار نمونه
دیگری ازیک رویه درجه دوم است.
سهمیوار بیضوی
x2 y2 z2
2 2
2
a b c
x2 y2 z2
2 2 0
2
a b c
x2 y2 z2
2 2 1
2
a b c
z x2 y2 1
z x2 y2 1
4 .2 .14مثال
رویه معرفی شده توسط معادله درجه دوم زیر را شناسایی کنید.
7
8
2x2 y2 4xy 4yz 3x 6y 12z 24
حل:
برای این منظور نخست قسمت درجه دوم طرف چپ معادله فوق یعنی
P(x, y, z) 2x2 y2 4xy 4yz
را درجه دوم نظر می گیریم P(x,y,z).یک صوررت درجه دوم سه متغیره است.
صورت ماتریسی) P(x,y,zعبارتست از
2 2 0 x
P(x, y, z) [x y z] 2 1 2 y
0 2 0 z
ویژه مقدارهای ماتریس ضرایب صورت درجه دوم مذکور عبارت اند از
1 1 , 2 2 , 3 4
ویژه بردارهای یکه متناظر با این ویژه مقدارها عبارت اند از
2
1
3 2
3
1
اکنون تغییر مختصات
*
,
1
1
2 2
3
2
2 x
2 y
1 z
,
2
1
1 1
3
2
x
2 1
y 1 1 2
3
z
2 2
) P(x,y,zرا بــه صــورـتزـیر در مـیآورد
P(x, y, z) x2 2y2 4z2
قسمت درجه اول معادله داده شده را نیز با استفاده * برحسب
x , y , z
می نویسیم و بدست می آوریم
3x 6y 12z 4x 13y 2z
در نتیجه معادله داده شده برحسب x , y , zبه صورت زیر در می آید.
13 2
1
) 4(z )2 8
4
4
(x 2)2 2(y
مشاهده می کنیم که این معادله ،معرف یک هذلیوار یک پارچه است.
4 .3مختصات استوانه ای وکروی
هدف این قسمت تعمیم مختصات قطبی به فضای سه بعدی است.
بنابراین دستگاههای مختصات استوانه ای و کروی را معرفی وبرخی ویژگیهای
آنها را بررسی می کنیم.
**
z
A
O
y
r
B
x
y
C
x
4. 3 .1تعریف
اگر ) A(x,y,zنقطه ای در دستگاه دکارتی xyzو Bتصویر قائم آن بر صفحهxy
باشد فرض کنید و اگر )(r, یک دسته مختصات قطبی ، Bبا محور قطبی
ـختصاتـســـتواـنـهاـی
ا
Oxوـقـطب oباشد ،آـنگــاهـ )(r, , zراـیـکدـسـته م
نقطه Aمی نامیم.
دامنه تغییرات rو را به ترتیب به بازه های 0, و , محدود می کنیم
و r =0را معرف محور zمی گیریم.
مشاهده می کنیم که با این محدودیت ها به هر نقطه در فضا فقط یک دسته
مختصات استوانه ای نسبت داده می شود.
4 .3 .2رابطه مختصات دکارتی و استوانه ای
فرض می کنیم ( )x,y,zو) (r, , zبه ترتیب مختصات دکارتی و استوانه ای
نقطه Aباشند.
در مثلث قائم الزاویه ( OCBقائمه در )Cشکل ** داریم
()1
y rsin
,
x rcos
به عالوه بنا به تعریف داریم
)(2
در نتیجه اگر مختصات استوانه ای
z =z
)(r, , z
نقطه Aداده شده باشند
از روابط ( )1و( )2مختصات دکارتی Aبه دست می آیند.
برعکس ،باتوجه به شرایطr0
که
y
x
tan
x 0 ,
3
x 0
y 0
و از روابط ( )1نتیجه می شود
r x2 y2
,
بنا براین اگر مختصات دکارتی ( )x,y,zنقطه Aداده شده باشد آن گاه مختصات
استوانه ای آن عبارت خواهد بود از
z=z
1 y
tan
x 0
x
x 0 , y 0
2
1 y
tan
x 0
x
r x2 y2
4 .3 .3مثال
)A(1, 1, 2
نقطه
در دستگـاه مختصات دکارتی داده شده است ،مختصات
استوانه ای آن را تعیین می کنیم.
حل:
فرض می کنیم که)(r, , z
,
مختصات استوانه ای Aباشد ،داریم
z 2
, r 11 2
1
tan
4
1
1
4 .3 .6استوانه
فرض کنید cعددی ثابت ونامنفی باشد .در دستگاه مختصات استوانه ای
مجموعه
A (r, , z) r c
استوانه ای است که خم هادی آن
z 0
2
2
2
x
y
c
و مولد آن موازی با محور zاست .معادله این استوانه در دستگاه مختصات
استوانه ای
r=c
ودر دستگـاه مختصات دکارتی
x2 y2 c2
است.
z
y
x
استوانه r = c
4 .3 .7نیم صفحه
فرض می
0 , عددی ثابت باشد .در دستگاه مختصات استوانه ای
کنیم
مجموعه
B (r, , z) 0
یک نیم صفحه است .بسته به ازای 0این نیم صفحه عبارت است از تمام نقاط
صفحه xoyکه شامل نیمه نامنفی محور xاست.
0
4 .3 .8مثال
)r 2(1 cos
نمودار معادله
را در دستگاه مختصات استوانه ای رسم کنید.
حل:
این نمودار عبارت است از مجموعه نقا ط
A (r, , z) r 2(1 cos)
بنابراین مختص zعددی است اختیاری .
به ازای r 2(1 cos،z) = 0
َ Aیا به بیان دیگر معادله
یک دلنما در صفحه xoyاست .بنابراین ،مجموعه
)r 2(1 cos
یک استوانه است که هادی آن دلنمای
مذکور و مولد آن موازی با محور zاست .
z
y
x
قسمتی از نمودار معادله
)r 2(1 cos
4 .3 .10تعریف
)
مرتب (, , را مختصات کروی نقطه Aمی نامیم.
سه تایی
0
چون معرف یک نیم صفحه ومحور ozواقع در آن محور
توجه کنید که
قطبی است ،دامنه تغییرات
،عبارت است از
] [0, یعنی
0
4 .3 .11رابطه مختصات دکارتی و کروی
اگر ( )x,y,zمختصات دکارتی نقطه Aباشد .آن گاه مختصات کروی
آن)(, ,
از روابط زیر به دست می آیند.
x 0
x 0
x 0
1 y
tan
x
2
1 y
tan x
x2 y2 z2
اگر(, ,
برعکس )
مختصات کروی نقطه Aبا مختصات دکارتی ()x,y,z
باشد آن گاه با توجه به شکل اسالید بعدی وروابط فوق داریم
z cos
x OBcos sin cos
y OBsin sin sin
z
A(, , )
y
x
r
B
مختصات کروی
4 .3 .12مثال
نقطه ) A(-2, 1, -3در دستگاه مختصات دکارتی داده شده است .مختصات
کروی این نقطه را پیدا می کنیم.
حل:
داریم
x2 y2 z2 41 9 14
z
3
cos 1
cos 1(0/ 80002
) 3657
14
در مورد داریم
2
2
cos
0/ 8944
2
5
( 2) 1
cos 1
ولذا داریم
180
2636 153
24
4 .3 .15
الف) معادله کره :می دانیم که
x2 y2 z2 r2
معادله کره به مرکز Oو شعاع rاست این معادله در دستگاه مختصات کروی
r
به صورت
نوشته می شود.
ب) معادله نیم صفحه :همانند دستگاه مختصات استوانه ای اگر
0
عددی ثابت باشد 0 ،معرف یک نیم صفحه است.
پ) معادله مخروط :اگر)0 (0, عددی ثابت باشد ،می خواهیــم
نمودارمعادله
0
راپیدا کنیم.
0
/ 20
00 / 2
4 .3 .16مثال
صورت دکارتی معادله کروی
6sin sin 3cosرا
بنویسید.
حل:
برای این کار دو طرف معادله داده شده را در ضرب می کنیم تا به دست
آوریم.
2 6 sin sin 3 cos
اکنون با توجه به روابط تعریف شده داریم:
x2 y2 z2 6y 3z
ویا
3 2 45
)
2
4
بنابراین معادله داده شده ،معادله کره به
x2 (y 1)2 (z
3
) (0,1,
مرکز 2و شعاع
3 5
2است.
هدفهای کلی
هدفهای کلی این فصل را می توان به صورت زیر خالصه کرد.
.1آشناکردن دانشجو با توابع برداری یک متغیره ،حساب دیفرانسیل و انتگرال
وکاربردهای این توابع
.2مطالعه حرکت در صفحه و فضا با استفاده از ویژگی های توابع برداری
.3به کاربستن مطالبی از فصل های گذشته در این فصل .
هدفهای رفتاری
دانشجو پس از مطالعه این فصل بایدبتواند
.aحد ،مشتق وانتگرال توابع برداری یک متغیره را محاسبه کند.
.bخم و مسیر را تعریف ومعادله های پارامتری برخی از مسیر ها را پیدا کند
.cخم هموار را بشناسد ،طول خم داده شده را محاسبه و در صورت امکان خم
را توسط طول خم پارامتری کند.
ت -برخی خم ها ی معروف از جمله سیکلوئید (چرخزاد)و ...رابشناسد وطول و
انحنای آنها را محاسبه کند.
ث -مفاهیم مربوط به حرکت در یک صفحه ،ازجمله سرعت ،شتاب ،تندی،
مولفه های قائم و مماسی شتاب را محاسبه کند.
ج -دستگاه مختصات متحرک TNرا به ازای هر مسیر داده شده به دست آورد
و از آن برای محاسبه انحنای مسیر ،و معادله دایره انحنا استفاده کند.
چ -فرمول های مربوط به انحنای مسیر را بداند.
ح-دستگاه مختصات فضایی TNBرا در هر نقطه از مسیر داده شده به دست
آوردو با استفاده از آن انحنا وتاب مسیر های فضایی را پیدا کند.
خ) فرمول های مربوط به تاب را به دست آورد ومسطح یا نا مسطح بودن خم را تشخیص
دهد.
د) صفحه قائم و صفحه بوسان و صفحه رکتیفایر را در مورد هر خم داده شده به دست
آورد.
5 .1توابع برداری یک متغیره
4 .1 .1تعریف
f : A Rn
تابع
که در آن
A Rو n = 2و n = 3را یک
Rn
مجموعه Aرا دامنه و مجموعه
Rn
به ازای n = 2و
تابع برداری یک متغیره
را برد این تابع می نامیم.
f(t) ،را می توانیم به صورت زیر بنویسیم:
f (t) f1(t) , f2(t)
f1 : A R
که در آن
f2 : A R
و
توابعی حقیقی روی Aهستند .از طرف
2
چونX (x, y) R
دیگر ) f(tمعرف نقطه ای
)(1
)x f1(t
است .بنابراین داریم:
,
)y f2(t
معادله های ( )1را معادله پارامتری نگاره fیعنی مجموعه )، f(Aوتوابع و
را مولفه های fو متغیر tرا یک پارامتر می نامیم.
به همین ترتیب به ازای ، n =3اگر توابع حقیقی
باشند که
t A
f1 : A R
وi = 1 , 2
چنان
f (t) f1(t) , f2(t) , f3 (t)
آنگاه این توابع را مولفه های fو معادله های
)x f1(t
,
)y f2(t
,
را معادله های پارامتری) f(Aو متغیر tرا یک پارامتر می نامیم
)z f3 (t
5 .1 .2مثال
2
تابعf : A R
به ازای )A = [0,1
با تعریف
f (t) sin2t, cos2t
دارای مولفه های
t A
f2(t) cos2t
f1(t) sin2t
,
و مجموعه ) f(Aدارای معادله های پارامتری
*
y cos2t
,
x sin2t
است.
توجه کنید که ) f(Aدایره به مرکز ) O(0,0و شعاع ، r =1یعنی دایره واحد
است.در واقع اگر
)(x, y) f (A
نقطه دلخواهی متعلق به ) f(Aباشد ،آنگاه
x2 y2 sin2 2t cos2 2t 1
یعنی ( )x,yمتعلق به دایره واحد است ،برعکس هر نقطه دلخواه روی دایره واحد
را فقط به یک صورت می توان توسط معادله های * با
t Aنشان داد.
توجه کنید که نمودار ، fیعنی مجموعه
t A
G (t, f (t)) t A t, sin2t, cos2t
با نگاره fمتفاوت است .در شکل اسالید بعدی مجموعه های ) f(Aو Gرا در
دستگاه مختصات txyنشان داده ایم .توجه کنید که Gروی استـــــــوانه
x2 y2 1
قرار دارد.
y
)0,0,1(
f(A)
)1,0,0(
o
t
x
5 .1 .3مثال
f : R R3
با تعریف
تابع
f (t) 2cost,2sint,3t
دارای مولفه های
f3 (t) 3t
f2(t) 2sint ,
f1(t) 2cost
,
است .معادله های پارامتری ) f(Rعبارت اند از:
z 3t
,
y 2sint
,
x 2cost
توجه کنید که در این حالت نمودار fیک زیر مجموعه از
ترسیم نیست.
ولی ) f(Rزیر مجموعه ای ازR3
R4
است ولذ ا قابل
است .داریم
f (R) (x, y, z) x 2cost , y 2sint , z 3t
t R
مشاهده می کنیم که به ازای هر
) (x, y, z) f (Rروی استوانه قائم
،
x2 y2 4
x2 y2 4
بنابراین هر نقطه
واقع است .مجموعه )، f(R
یعنی نگاره fرا یک پیچوار(هلیس) مدور می نامیم.
x2 y2 4
x
5 .1 .6تعریف
می گوئیم تابع
f : A R R3
برداریf : A R R2
با
با
f (t) f1(t) , f2(t)
و
f (t) f1(t) , f2(t) , f3 (t)
در نقطه
t t0
)
حد L (l1, l2, l3 ) , L (l1, l2است اگر
دارای
limf (t) l , limf (t) l , limf (t) l
1
2
2
3
3
t t0
t t0
t t0 1
limf1(t) l1 , limf2(t) l2
t t0
به عبارت دیگر تابع fدر نقطه
t t0
t0
حد دارد اگر و تنــــها اگر هر یک از
مولفه های آن در این نقطه حد داشته باشد.
5 .1 .9تعریف
n
f
:
A
R
R
که در آن n = 2یا n = 3در نقــــطه
می گوئیم تابع
پیوسته است اگر داشته باشیم:
t a A
)limf (t) f (a
t a
مـیــامـیماـگر در هر یــکاز نــقاط Aپــیوسـته بــاشد .
fرا روـی Aپـیوسـته ن
با توجه به تعریف مشاهده می کنیم که تابع fدر نقطه t = aپیوسته است اگر
و تنها اگر هر یک از مولفه های fدر aپیوسته باشد .به عبارت دیگر اگر
f (t) f1(t) , f2(t)
یا
f (t) f1(t) , f2(t) , f3 (t)
آنگاه fدر aپیوسته است اگر وتنها اگر توابع 3 , f2 , f1 f2 , f1دfرa پیوسته
باشند.
5 .1 .10مثال
الف) تابع , t R
t2 1, sint, et
f (t)
در
نقطه t = 0پیوسته است .
حل:
زیرا همه مولفه های fدر این نقطه پیوسته هستند.در واقع داریم:
lim t2 1 1 1 , limsint 0sin0 , limet 1
t 0
ب)
t 0
t 0
sint
f
(
t
)
,
(ln
2
t
)
0
, t 2 , t
درنقطهt=0
تابع
t
حل:
پیوسته نیست.
sint
f
(
t
)
زیرا
1در نقطه t = 0تعریف نشده است .با وجود این داریم:
تابع
t
lmf (t) 1, ln2
t 0
5 .1 .12تعریف
اگر
f :[a, b] Rn
با a<bو n = 2یا n =3تابعی پیوسته روی[]a,bباشد ،آنگاه f
را یک خم در
2
R
یا
3
R
می نامیم.
نگاره fیعنی مجموعه را اثر یا مسیر خم (و
گاه خود خم)و معادالت پارامتری] f [a,bرا معادالت پارامتری خم می نامیم.
5 .1 .13مثال
f :[ 1,1] R2
تابع
با تعریف :
روی [ ]1 ,1-پیوسته و لذا یک خم در
عبارت اند از :
f (t) t , t2
R2
است .معادالت پارامتری این خم
]y t2 , t [ 1,1
x t ,
اثر این خم یا نگا ره fعبارت است از:
t [ 1,1]
]f [ 1,1] f (t) t [ 1,1] ( t , t2) t [ 1,1
y t2 ,
(x, y) x t ,
(x, x) 0x 1
در شکل زیر ] f [-1,1را رسم کرده ایم.
()1,1
()0,0
شکل (الف)
توجه کنید که وقتی tاز -1تا 0افزایش می یابد ،نقطه ( )x,yاثر خم fرا از
( )1 ,1تا (0و )0یک بار می پیماید.همچنین وقتی tاز 0تا 1افزایش یابد نقطه
( )x,yاثر خم fرا از ( )0,0تا ( )1,1مجددا ً طی می کنند .بنابراین هریک از دسته
معادله های
*
**
]t [ 1,0
x t , y t2
]t [0,1
x t , y t2
معادالت پارامتری خم واحدی هستند .در شکل (ب) خم مذکور با معـادالت
پارامتری * ودر شکل (پ) خم مذکور با معادالت پارامتری ** نشــان داده
شده اند.در این شکل ها پیکانها جهت حرکت نقطه ( )x,yروی خم را نشــان
می دهند.
()1,1
()1,1
()0,0
شکل (پ)
()0,0
شکل (ب)
5 .1 .14مثال
اثر خم
f (t) (cosh
2t , sinh2t , t) t R
را مشخص می کنیم.
حل:
بنا بر تعریف ،اثر fعبارتست از:
چون
t R
f (R) (cosh
)2t , sinh2t , t
2
x2 y2 cosh
2t sinh2 2t 1
2
2
x
y
1
قرار دارد.
چون به ازای هرt ،x=cosh2t >0
پس ) f(Aروی استوانه
پس برای ترسیم استوانه مذکور تنها شاخه ای از هذلولی
x2 y2 1
z 0
را در نظر می گیریم که مختص اول هر نقطه آن مثبت است.
در شکل زیر قسمتی از ) ، f(Rاثر fرا روی قسمتی استوانه x2 y2 1
رارسم
کرده ایم.
z
استوانه
x2 y2 1
o
y
هذلولی x2 y2 1
)f(R
()0 ,0 ,1
یکی از مجانب های هذلولی
x
5 .1 .15مثال
قسمتی از خم فصل مشترک رویه های
الف)
ب)
x2 y2 2x
x2 y2 z2 4
را که در یک هشتم اول دستگـاه مختصات xyzاست رسم می کنیم.
حل:
بنابر تعریف یک هشتم اول دستگاه مختصات xyzمجموعه نقاط ( )x,y,zاست
. z 0 , y 0 , x خم مورد نظر از تالقی استوانه
0که
(x 1)2 y2 1
با کره زیر به دست می آید.
2
2
2
x y z 4
در شکل زیر این خم را با تعویض نقش محور های xو yرسم کرده ایم.
z
خم مورد نظر
x
o
y
5 .1 .17مثال
دایره ای به شعاع aدر صفحه xoyروی محور xبدون اینکه بلغزد می غلتد.
نقطه ای از این دایره را Pمی نامیم .این نقطه یک خم روی صفحه xoyپدید
می آورد.این خم را چرخزاد یا سیکلوئید می نامیم .می خواهیم معادله های
پارامتری چرخزاد را به دست آوریم.
برای این منظور فرض می کنیم مکان اولیه ، Pنقطه Oمبدا مختصات باشد.
حال دایره را در جهت مثبت محور xمی غلتانیم که Pدر وضعیت شکل زیر
قرار گیرد.
y
P
E
F
D
o
X
A
2
C
2
x
B
توجه کنید که طول های کمانهای OPو PBو پاره خط OBمساوی اند .بنا براین
شکل ،مختصات نقطه Pبه زاویه
بستگی دارد .اگر( )x,yمختصات نقطه Pباشد
آنگاه
y=OD-DE=a+DE
از مثلث PFCداریم
x=OB-AB
,
AB FCacos asin
2
ED PFasin acos
2
در دایره به مرکز Cو شعاع aداریم
OB = PB = a
در نتیجه
x a asin , y a acos
y
x
A2
A1
چرخزاد ،طول خم OA1برابراست با 2a
o
5 .1 .19تعریف
می گوئیم تابع برداری
) n 3یا f :[a, b] Rn , (n 2
]
نقطه x t [a, bمشتقپذیر است اگر
در
1
f (x) f (t)
lim
x t x t
وجود داشته باشد .بدیهی است در نقاط t =aو t =bمنظور از وجود حد فوق،
وجود حد های یکطرفه به ترتیب راست وچپ است.
درصورتی که fدر نقطه tمشتقپذیر باشد،حد فوق را مشتق fدر نقطه tمی نامیم
)f (t
وآن را با
df
)(t
یا
dt
نشان می دهیم .بنابراین
)f (x) f (t
f (t) lim
x t
x t
) f (a
مشتق fدر نقطه t =aو t=bرا به ترتیب با
بنابراین
)f (x) f (a
x a
) f (b
یا
f (a ) lim
)f (x) f (b
x b
x a
f (b ) lim
x b
نشان می دهیم.
* به ازای
f (t) f1(t) , f2(t، ) n = 2
** به ازای
f (t) f1(t) , f2(t) , f3(t)
،n=3
بنابراین fدر نقطه tمشتقپذیر است اگر وتنها اگر مولفه های آن در این
نقطه مشتقپذیر باشند.
5 .1 .20مثال
مشتق تابع
2
f (x) e1 x , lnx , 1 x2
1
را در نقطه x 2پیدا می کنیم.
:حل
: داریمx >0 بنابر رابطه ** به ازای هر
1
1 x2
f (x) 2xe
,
, 2x
x
1
f e3/4 ,2 , 1
2
در نتیجه
مثال5 .1 .23
(را به ازایf )(0) , (f g)(0) , (f .g)(0)می خواهیم
f (t)
t 1, t2 1,2t
2t
t2 1
g(t) 2
, 2
,2t
t 1 t 1
(t) ln(2t 1)
.محاسبه کنیم
f (0) 1, 1,0
,
1
f (0) ( ,0,2)
2
g(0) 0, 1,0
,
g(0) (2,0,2)
(0) 0
,
:حل
داریم
(0) ln2
(f .g)(0) f (0).g(0) f (0).g(0) 0 22
i
1
(f g)(0)
2
0
j
k
i
0
21
1 0 2
(2,0,
j
k
1 0
0
2
1
3
) ( 2, 2,2) (0, 2, )
2
2
1
1
(f )(0) (0)f (0) (0)f (0) ln2( ,0,2) ( ln2,0,2ln2)
2
2
5 .1 .26قضیه:
3یا n 2
زنجیر توابع
[a, b]
f I g Rn
gof
I
آن f [a, b] و Iیک بازه در Rاست در نظر بگـیرید .فرض کنید fدر
را که در
]t [a, b
نقطه
gof:[a, b] Rn
و gدر نقطه ) s=f(tمشتقپذیر باشند .در این صورت تابع برداری
در نقطه tمشتقپذیر است و داریم
) gof(t) g(f (t))f (t
یا به عبارت دیگر
d(gof) dg ds dg df
.
dt
ds dt ds dt
توجه کنید که در این قضیه تابع fیک تابع اسکالر است.
مثال5 .1 .27
h(t)
1
, sin t 1 , lnt
t 1
ب) اگر
م. را مـحاسـبه مـیکــنیh(1 و بــه وـیژ)هـh(t)
:حل
1
g(t) , sint , ln(1 t)
t
, f (t)
1
t 1
قرار می دهیم
h(t)=(gof)(t)
و به دست می آوریم
1
1
3/2
f
(
2
)
f (t) (t 1)
و
2 وf(2) =1 چون
2
1
1
g(t) 2 , cost ,
1 t
t
1
g (1) 1, cos1,
2
1
1
1
(t 1) 3/2 2 , cost,
2
t
1
t
1
1
1, cos1,
2
2
h(t)
h(2) g(1)f (2)
5 .1 .29تعریف
3یا n 2
f :[a, b] Rn
را روی [ ]a,bهموار می نامیم اگر به ازای هر ]f (t) ، t [a, bوجود داشته،
روی [ ]a,bپیوسته باشد.
و به ازای هر t
f (t) 0
توجه کنید که اگر به ازای n = 2قرار دهیم
f (t) f1(t) , f2(t)
آنگاه نابرابری * به صورت زیر در می آید.
f1(t)2 f2(t)2 0
و بنا براین خم fهمواره روی ( )a,bهموار است اگر وتنها اگر در هر نقــطه
مشتق یکی از مولفه های fغیر صفر باشد .توجه کنید که این مطلب در حالت
n = 3نیز برقرار است.
5 .1 .30مثال
الف) خم
)t , ln(1 t) , (1 t2
f (t)
روی [ ]1 ,1-هموار نیست ،زیرا در نقطه t = 0مولفه اول آن
مشتقپذیر نیست.
ب) خم زیر روی [ ]0,1هموار است.
f (t) sint, sint , t2 1
f1(t) t
5 .1 .33مثال
الف) خم
]t [ 1,1
2
(t , ln
) 1 t) , (1 t
f (t)
روی [ ]1,1-پاره هموار است ،زیرا این خم در نقطه t = 0مشتق ندارد.
ب) چرخزاد به عنوان یک خم در نقطه های0
... , 4a ,2a ,
ودر بقیه نقاط هر بازه متناهی هموار است.
پ) خم
) f (t) (t2, t2, t4
در نقطه t = 0هموار نیست ،زیرا
f (0) 0
هموار نیست
5 .1 .34تعریف
الف) فرض می کنیم
3یا n 2
f :[a, b] Rn
خمی هموار باشد .طول این خم را با sنشان می دهیم وبا رابطه زیر تعریف
می کنیم:
b
s f (t) dt
a
ب) اگر fدر نقاط tn , ... , t1متعلق به [ ]a,bپاره هـــــموار باشد و
a t1 t2 ... tn bطول fرا با رابطه زیر تعریف می کنیم
b
t2
f (t) dt f (t)dt ... f (t)dt
tn
t1
t1
s
a
. این فرمول به صورت زیر در می آیدb tn1و
n
a دادن
t0 با قرار
ti1
s f (t) dt
i 0
ti
y
t1
f (t)
t0
t3
t2
dt
f (t)dt
t2
t1
f (t)dt
x
o
a t0
t1
t2
طول خم پاره هموار
b t3
n =2 توجه کنید که اگر به ازای
f (t) f1(t) , f2(t)
آنگاه
b
b
s f (t) dt f12(t) f22(t)dt
a
a
داریمf (t) f1(t) , f2(t) , f3 (t) و بنابراینn = 3 همچنین به ازای
b
b
s f (t) dt f12(t) f22(t) f32(t)dt
a
a
مثال5 .1 .35
f (t) t, t2
الف) طول خم
t [0,1]
مساوی است با
1
0
1
2
1 (2t )dt 1 4t2dt
0
5 1
ln2
2
4
5
ب) خم
f (t) cost, sint
t [0, ]
هموار است و طول آن مساوی است با
0
2
2
sin t cos t dt dt
0
مشاهده می کنیم که طول خم تابعی از پارامتر تعریف کننده خم نیز هست،
a t b
یعنی اگر
آنگا ه
t
s(t) f () d
a
)f (
چون
تابعی پیوسته روی[ ]a,bاست ،پس sتابعی مشتقپذیر از tاست
و داریم
)ds(t
df
f (t)
dt
dt
در نتیجه
dt
1
ds
با توجه به این پدیده تعریف زیر را داریم.
5 .1 .37تعریف
می گوئیم خم
یا
f :[a, b] Rn
3یا n 2
f (s) f1(s) , f2(s) , f3 (s)
یا
f (s) f1(s) , f2(s)
توسط طول خم پارامتری شده است اگر
df
1
ds
البته با توجه به قاعده زنجیری ،اگر tپارامتر دی گری برای خم باشد ،داریم
df
df dt
)dt f (t
.
)f (t
ds
ds
dt ds
ds
dt
df
)f (t
ds
)f (t
5 .1 .38مثال
ب)پیچوار
f (t) acost, asint, bt
t R
رانسبت به طول خم پارامتری می کنیم.
حل:
طول خم در بازه [ ]t,0عبارت است از
t
s(t) a2 b2d a2 b2 t
0
0
s(t) a2 b2d a2 b2 t
t
واز این رو ،در هر دو مورد داریم
s
a2 b2
t
حال این مقدار tرا در تعریف fقرار می دهیم و به دست می آوریم.
s
s
bs
, s 0
f (s) acos
, asin
,
2
2
2
2
2
2
a b
a b
a b
اکنون توجه کنید که با این نمایش طول خم fدر بازه [ ]s,0مساوی است با sو به عالوه
داریم
df
1
ds
پ) آیا خم
t R
f (t) et sint , et cost, et
را می توان با طول خم پارامتری کرد؟
حل:
نقطهt0
R
را در نظر می گیریم .طول خم از نقطه )(t0تا f(t)fعبارتست از
) 3d 3(et et0
t
t
t0
t0
s(t) f () d e
بنابراین tتابعی از sاست و داریم
s
et0
3
et
یا
s
t ln
et0
3
در نتیجه خم را می توان توسط sپارامتری کرد و مولفه های آن را به صورت زیر
به دست آورد.
, s 0
s
s
f1(s)
et0 sinln
et0
3
3
, s 0
s
s
f2(s)
et0 cosln
et0
3
3
, s 0
s
et0
3
f3 (s)
0
انتخاب t0 این مولفه ها صورت ساده تری به خود می گیرند.
توجه کنید که با
5 .1. 40تعریف انتگرال تابع پیوسته
f (t) f1(t) , f2(t) , f3 (t)
b
را به صورت
f (t)dt
a
,
f :[a, b] Rn
نشان می دهیم و به صورت زیر تعریف می کنیم.
b
b
b
b
f
(
t
)
dt
f
(
t
)
dt
,
f
(
t
)
dt
,
f
(
t
)
dt
1
2
3
a
a
a
a
به همین ترتیب انتگرال تابع پیوسته زیر تعریف می شود.
]t [a, b
f (t) f1(t) , f2(t)
توجه کنید که انتگرال هر تابع برداری ،برداری از جنس مقادیر همان تابع
است .مفهوم انتگرال تابع برداری بسیاری از ویژگی های انتگرال توابع حقیقی
را دارااست .باوجوداین،این مفهوم درقضیه میانگین برای انتگرال صدق نمی کند.
5 .2حرکت در صفحه
5 .2 .1تعریف
بردار OAرا شعاع حامل متحرک در لحظه tمی نامیم ،در شکل زیر مسیر
متحرکی را در لحظه های t0 t , t0و aو bمشاهده می کنید.
y
)f (t0 t
)f(b
)f ( t0
)f(a
x
o
5 .2 .2تعبیر های مشتق
فرض کنید
f (t) x(t)i y(t) j
مکان متحرکی در لحظه tباشد ،در این صورت رابطه
f (t t) x(t t)i y(t t) j
مکان این متحرک در لحظه t tخواهد بود .بنابراین
)f (t t) f (t
t
نماینده بردار سرعت متوسط در بازه زمانی از tتا t tاست .در نتیجه در
صورتی که حد
)f (t t) f (t
lim
t 0
t
وجود داشته باشد ،برابربا بردار سرعت در لحظه tخواهد بود.
با توجه به این مطلب اگر سرعت متحرک در لحظه tرا با) v(tنشان دهیم ،بنا به
تعریف مشتق داریم
)f (t) x(t)i y(t) j v(t
یعنی مشتق fدر لحظه ،tمساوی است با سرعت متحرک در این لحظه ،اکنون
با توجه به شکل اسالید بعدی مشاهده می کنیم که
f (t t) f (t)i PQ
بنابراین داریم
)f (t t) f (t
PQ
t
t
y
)f (t t
Q
v
n
P
s
v
)f(t
x
o
اگر vاز ) f(tرسم شود ،بر مسیر متحرک مماس است.
در نتیجه 0
اگر tآنگاه نقطه Qروی مسیر متحرک به نقطه Pمیل می کند و
لذا خط PQبه خط مماس بر خم تبدیل می شود .این بدان معناست که اگر مبدا
بردار vرا به نقطه Pمنتقل کنیم آنگاه ) v(tبر مسیر متحرک یا بر خم داده شده
مماس می شود.
بنابراین مشتق به عنوان یک بردار بر مسیر متحرک مماس است.
5 .2 .3تعریف
اگر ) v(tسرعت متحرک در لحظه tباشد،
)v(t
را اندازه بردار سرعت متحرک
می نامیم.
بنابراین خم مشتقپذیر
f (t) x(t)i y(t) j
مسیر متحرک باشد آنگاه اندازه بردار سرعت این متحرک عبارت است از
2
2
d
dy
v(t) x (t) y (t)
dt
dt
2
2
توجه کنید که سرعت متحرک یک بردار و اندازه بردار سرعت یک عدد
است.
5 .2 .4مثال
الف) مکان متحرکی در لحظه tعبارت است از
f (t) eti e t j
مسیر ،سرعت و اندازه بردارسرعت این متحرک رامعین می کنیم.
حل:
مختصات متحرک در لحظه tعبارت اند از
,
y e t
x et
مشاهده می کنیم که در هر لحظه t ، x >0و y >0و
1
x
بنابراین مکان متحرک شاخه ای از هذلولی
y
1
x
y
است که در ربع اول واقع است.
y
)v(t
x
o
سرعت و اندازه بردار سرعت این متحرک در لحظه tعبارت اند از
, v(t) e2t e 2t 2cosh
2t
v(t) eti e t j
مشاهده می کنیم که
dy
)y(t
e t
0
t
dx
)x (t
e
بنابراین زاویه بردار سرعت با جهت مثبت محور ،xباز (منفرجه) است لذا بردار
سرعت به صورتی است که در شکل اسالید پیش نشان داده شده است.
ب) یک ذره طبق رابطه زیر حرکت می کند
f (t) (rcost)i (rsint) j
که در آن
rو
اعداد مثبت وثابت اند .مسیر ،سرعت واندازه بردار سرعت این
متحرک را شناسایی می کنیم.
حل:
مختصات این متحرک در لحظه tعبارت اند از
y(t) rsint
چون
x(t) rcost ,
x2(t) y2(t) r2
پس مسیر متحرک دایره ای به مرکز مبدا مختصات و شعاع rاست.
سرعت و اندازه بردار سرعت متحرک در لحظه tعبارت اند از
v(t) ( r sint)i (r cost) j
v(t) r22(sin2 t cos2 t) r
چون
dy
rcost
r cotant tan
t
dx r sint
2
بنابراین در لحظه ،tزاویه بردار سرعت ) v(tبا جهت مثبت محور xمساوی
است با
t
2
با توجه به اینکه در لحظه ، tشعاع حامل ) f(tبا جهت مثبت محور xمساوی
t
است با
،نتیجه می گیریم که بردارهای ) f(tو ) v(tدر هر لحظه بر هم
عمودند وجهت ) v(tدر جهت افزایش tاست.
y
)v(t
t
2
x
t
شعاع حامل و سرعت متعامدند
5 .2 .5تعریف
فرض کنید خم
f (t) x(t)i y(t) j
,
f :[a, b] R2
مسیر متحرکی است و دست کم دو بار مشتقپذیر باشد .در این صورت بردار
f (t) x(t)i y(t) j
را شتاب متحرک می نامیم ومعموالً آن را با ) a(tنشان می دهیم.
بنابراین بردار ) a(tشتاب متحرک ،مشتق سرعت متحرک است.
a(t) v(t) x(t)i y(t) j
5 .2 .7بردار یکه مماس
فرض کنید مسیر متحرک ،خم
f (t) x(t)i y(t) j
,
f :[a, b] R2
توسط پارامتر طول خم ،sپارامتری شود .به ویژه داریم
t
s(t) v() d
t0
بنابراین داریم
الف)
ب)
ولذا
ds
) v(t
dt
df
df ds df
.
)v(t
dt
ds dt
ds
df
)v(t
ds
)v(t
V (t)
یعنی اگر خم ،مسیر متحرک ،نسبت به پارامتر طول خم پارامتری شود،
بردارسرعت نسبت به این پارامتر ،برداری واحد است و جهت آن با جهت
بردارسرعت نسبت به هر پارامـــتر دیگر یکی است .این بردار را بردار یکه
مماس می نامیم و با Tنشان می دهیم.
df
)v(t
ds
)v(t
T
در شکل اسالید بعدی بردار یکه مماس Tرا در لحظه tرسم کرده ایم.
)v(t
y
T
)f(t
)f (t0
x
بردار یکه مماس
5 .2 .10بردار یکه قائم
فرض کنید خم هموار
f (t) x(t)i y(t) j
,
f :[a, b] R2
مسیر حرکت یک متحرک باشد .بنابراین درهر لحظه ، tبردار یکه مماس Tبر
می نامیم.
این خم یا مسیرتعریف شده است .زاویه Tبا جهت مثبت محور xرا
چون Tبرداری یکه است ،پس جهت آن تابعی از اندازه زاویه است.
با توجه به شکل اسالید بعدی می نویسیم
T T() (cos)i (sin) j
داریم
dT
( sin)i (cos) j cos i sin j
d
2
2
y
T
sin
cos
x
dT
بنابراینd
اندازه
2
برداری یکه وعمود بر Tاست و با جهت مثبت محور xزاویه ای به
dT
می سازد .بنابراین d
دو بردار یکه قائم بر Tبا جهت های
مخالف هم هستند.یکی از این دو بردار را که جهت آن به طرف تعقر خم است
بردار یکه قائم می نامیم وبا Nنشان می دهیم.
T
y
N
x
بردار های یکه قائم مماس
5 .2 .11مولفه های مماسی و قائم سرعت وشتاب
فرض کنید مسیر متحرک ،خم هموار و دو بار مشتقپذیر
f (t) x(t)i y(t) j
,
f :[a, b] R2
باشد .سرعت این متحرک در لحظه tمساوی است با
*
df
df ds ds
V (t)
.
T
dt
ds dt dt
بنابراین در دستگاه مختصات TNداریم
ds
V (t)
T 0N
dt
یعنی مولفه های ) v(tدر دستگاه TNعبارت است از
ترتیب مولفه های مماسی و قائم سرعت می نامیم.
ds
dt
و 0این عددها را به
حال از رابطه * نسبت به tمشتق می گیریم تا شتاب متحرک را به دست آوریم.
d ds
d2s
ds d
a(t)
T
T
.
T
2
dt dt
dt
dt dt
داریم
d
T
حال
dt
**
dT
با قرار دادن
dt
***
dT
می دانیم که
d
dT
d
را با استفاده از پارامتر
محاسبه می کنیم.داریم
dT
dT d
dT d ds
.
.
.
dt
d dt
d ds dt
از این رابطه در رابطه فوق به دست می آوریم
2
d2s
ds d dT
a(t) 2 T
dt
dt ds d
نامزد خوبی برای بردار یکه قائم است فقط جهت آن است
که اجازه نمی دهد در این رابطه به جای آن Nقرار دهیم .برای تشخیص جهت
به صورت زیر عمل می کنیم.
d
الف) اگر dt 0آنگاه
نسبت به tصعودی است
وبنابراین با افزایش ،t
dT
Tدر جـهتمـثلثاتـیتــابـیدهـ مـیشــود و ل ـذا زاوـیـه بــین Tو dکــه بــراـبر
2اـسـت
در جهت مثلثاتی تغییر می کند .این بدان معناست که
dT
N
d
d
ب)0
اگر
dt
آنگاه
نسبت به tنزولی است و لذا بر حسب افزایش ، t
Tدر حـهتعـقربـه هایســاعتتــابـیدهـ مـیشــود .و دراـیـنحـاــلتدارـیـم
dT
N
d
در نتیجه فرمول **را می توان به صورت زیر نوشت
dT ds d
ds d
N
N
dt
ds
dt ds
dt
با استفاده از این فرمول ،رابطه *** به صورت زیر در می آید.
2
d2s
ds d
a(t) 2 T
N
dt
dt ds
d2s
2
عددهای
dt
2
ds d
و
dt
ds
را به ترتیب مولفه های مماسی وقائم شتاب
aN aT
و
می نامیم .وآنها را به ترتیب با
نشان می دهیم .بنابراین داریم
a(t) aT T aNN
از این رابطه نتیجه می شود که
a2T a2N
2
)a(t
بنابراین برای پیدا کردن aT aNالزم است که
را محاسبه کنیم.
2
a(t) a2T
2
a(t) a2N
5 .2 .12مثال
الف) بردار یکه قائم ،مولفه های مماسی و قائم شتاب متحرکی با معادله مسیر
حرکت زیر را پیدا کنید.
f (t) 3(cost tsint)i 3(sint t cost) j
حل:
در لحظه tداریم
v(t) (3t cost)i (3tsint) j
بنابراین
ds
v(t) 3t
dt
ولذا بردار یکه مماس در لحظه tعبارت است از
)v(t
(cost)i (sint) j
ds
dt
T
این فرمول نشان می دهد که زاویه Tبا جهت مثبت محور xبرابراست با ،tیعنی
d
dtنتیجه بردار یکه قائم بر مسیر عبارت است از
. tبنابراین 1 0در
چون
پس
dT dT
( sint)i (cost) j
d
dt
N
ds ds
t
عبارت اند
بنابراین مولفه های مماسی و قائم شتاب 3t
از
و
d dt
d2s
d ds
aT 2
3
dt
dt dt
2
(3t)2
ds d
3t
در نتیجه شتاب متحرک به صورت3t
dsمی آید.
زیر به دست
dt
a(t) 3T 3tN
aN
5 .2 .14تعریف
d
عدد
ds
را که سرعت خمیده شدن مسیر متحرک نسبت به پارامتر طول
خم است ،انحنای مسیر یا خم می نامیم و آن را با حرف یونانی (بخوانید
کاپا)نشان می دهیم.
d
ds
می توان ثابت کردکه انحنای ذاتی خود مسیر است و به انتخاب دستگاه
مختصات بستگی ندارد .با وجود این پیدا کردن فرمولی برای محاسبه
حسب مختصات مورد استفاده بسیار مناسب است.
بر
با توجه به تعریف مشاهده می کنیم که هر چه
d
dsبیشتر ( کمتر) باشد
خمیدگی خم بیشتر ( کمتر ) است و لذا انتظار می رود که خمیدگی یک دایره
کوچک عددی بسیار بزرگ و بر عکس خمیدگی خط راست صفر باشد.
5 .2 .15مثال
الف) انحنای خط راست زیر را پیدا کنید.
y=ax+b
حل:
با قرار دادن x = tاین خط را می توان به عنوان نگاره خم زیر در نظر گرفت.
f (t) = t i+ (a t + b) j
داریم
a (t) = 0
و از این رو
d
aN 0
ds
2
ds
dt
چون
ds
v(t) 1 a2 0
dt
پس
d
0
ds
بنابراین انحنای خط راست صفر است .چیزی که انتظارش را داشتیم.
5 .2 .17محاسبه انحنا بر حسب مختصات
5 .2 .18مثال
الف) مسیر متحرکی خمی با معادالت پارامتری زیر است
y(t)=4sint
x(t) = 3cos t
,
انحنای این مسیر را در لحظه tو سپس در لحظه های t = 0و
2
t پیدا کنید.
حل:
داریم
y 4sint
,
y 4cost
,
x 3cost
x 3sint ,
بنابراین
12
2
(9sin2 t 16cos
t)3/2
12sin2 t 12cos2 t
(9sin2 t 16cos2 t)3/2
به ازای t = 0و
2
t
داریم
12 4
)
2
27 9
ب)
(
12
3
(0)
36 16
,
2
4
y
x
را پیدا کنید .
انحنای خم
حل:
از فر مول ** داریم
1
2
2 3/2
(1 ( x
)
)
2
مث ً
ال در نقطه (0و )0انحنای این خم عبارت است از
1
(0)
2
حال آخرین مفهوم این قسمت ،یعنی دایره ا نحنا را معرفی می کنیم .
5 .2 . 20تعریف
خم هموار و دو بار مشتقپذیر زیر و نقطه Pواقع بر آن را در نظر می گیریم.
بر این خم در نقطه Pدایره ای مماس می کنیم که
الف) انحنای دایره مساوی با شد با انحنای خم
ب) مرکز دایره در طرف تقعرخم و روی خط قائم بر خم در Pباشد .این
دایره را دایره انحنا ،مرکز و شعاع آن را به ترتیب مرکز و شعاع انحنای خم در
نقطه Pمی نامیم .
y
P
شعاع انحنا
C
مرکز انحنا
x
o
دایره انحنا
5 . 2 .21مثال
x
معادله دایره انحنای خم y eرا در نقطه (1و )0پید ا می کنیم .
حل:
نخست شعاع انحنای مسیر را پیدا می کنیم .برای این منظور انحنای مسیر را
به دست
y
می آوریم.داریم ex
2 3/2
) (1 y
(1 e2x )3/2
بنابراین در نقطه ( )0,1انحنا مساوی است با
3
در نتیجه شعاع انحنا برابر است با
3
2
1
2
1
a
اکنون روی خط عمود بر خم در نقطه ( )1 ,0مرکز دایره انحنا را پیدا می کنیم.
معادله این خط عبارت است از
y = 1-x
بنابراین اگر ) A(a,bمرکز انحنا باشد ،باید داشته باشیم
b 1 a , a2 (b 1)2 23
با حل این دستگاه نسبت به aو bبدست می آوریم b = 3و ، b = -1بنابراین
نقاط ممکن برای مرکز دایره انحنا عبارت اند از) A(-2, 3و ) A(2, -1در طرف
مقعر خم واقع است در نتیجه معادله دایره انحنا عبارت اند از
(x 2)2 (y 3)2 23
5 .3حرکت در فضا
5 .3 .1تعریف مفاهیم اولیه
فرض کنید خم مشتقپذیر
f (t) x(t)i y(t) j z(t)k
,
f :[a, b] R3
مسیر یک متحرک باشد .بردار
f (t) x(t)i y(t) j z(t)k
را سرعت متحرک در لحظه tمی نامیم و آن را با ) v(tنشان می دهیم .
)v(t
)f(t
بردار سرعت بر مسیر مماس است.
vپس بردار یکه
، (t) f (t) 0، t [a, b
چون به ازای ]هر
)f (t
1
T
)v(t
)f (t
)v(t
بدون ابهام تعریف می شود.
این بردار را بردار یکه مماس بر خم ( یا مسیر متحرک) در نقطه tمی نامیم.
فرض می کنیم
t
s(t) f () d
a
*
طول خم از نقطه ) f(aتا نقطه ) f(tباشد .در این صورت) s(tتابعی صعودی و
مشتقپذیر از ) s(tاست و داریم
**
ds
)(t) v(t
dt
dt
1
ds
)v(t
با استفاده از روابط * و ** داریم
df
df dt
)v(t
T
ds
dt ds
)v(t
یعنی مشتق بردار موضع نسبت به طول خم مساوی است با بردار یکه مماس
طول بردار سرعت ،یعنی) v(tدر لحظه tرا مقدار بردار سرعت متحرک
می نامیم.
اگر عالوه بر هموار بودن ،تابعـ fدو بار مشتقپذیر باشد ،آنگاه بردار
a(t)f (t) x(t)i y(t) j z(t)k
راشتاب متحرک در لحظه tمی نامیم.
مثال5 .3 .2
(پ) طول پیچوار5 .1 .35 در مثال
f (t) (acost)i ( asint) j (bt)k
t R
) واقع است به صورتt > 0( وf(t) وf(0 ) را که بین نقطه های
t
s(t) a2 b2 d a2 b2 t
0
چون.محاسبه کردیم
v(t) ( asint)i ( acost) j bk
پس بردار یکه مماس مساوی است با
T
v(t)
1
( asinti acostj bk)
2
2
ds
a b
dt
همچنین داریم
a(t) a(costi sintj)
5 .3 .4صفحه قائم و مولفه های شتاب
می خواهیم بردار شتاب ) a(tرا که از نقطه ) f(tرسم می شود به مجموع دو بردار
تجزیه کنیم ،یکی در امتدادبردار یکه مماس Tو دیگری برداری واقع در صفحه
عمود بر Tدر نقطه ) . f(tاین صفحه را صفحه قائم بر خم ( یا مسیر) در لحظه t
می نامیم.
C
a
z
B
A
P
)f(t
y
x
صفحه قائم وتجزیه بردار شتاب
مشاهده
می کنیم که بردار شتاب a
به مجموع دو بردار
AB , AC
تجزیه شده
a(t) AB AC
است.
می خواهیم این بردار ها را برحسب تابع fشناسایی کنیم .با استفاده از قاعده
زنجیری می نویسیم
2
d df
d df ds ds d2f ds
dt d2s
a(t)
dt dt
ds ds dt dt ds2 dt
ds dt2
2
2
d2s
ds d f
2 T
2
dt
dt ds
اکنون از دو طرف رابطه زیر نسبت به sمشتق می گیریم.
df df
T.T
.
1
ds ds
در نتیجه
d2f df
d2f
2 .T 0
2
ds ds ds
بنابراین
d2f
بردار ds2
بر بردار مماس Tعمود است .بنابراین اگر از نقطه A
رسم شود روی صفحه قائم خواهد بود .بردار یکه Nرا به صورت
*
d2f
2
ds
N 2
df
ds2
تعریف می کنیم وآن را بردار قائم اصلی بر خم در نقطه ) A= f(tمی نامیم.
با استفاده از * بر دار ) a(tرا به صورت زیرمی نویسیم.
2
2
d2s
ds d f
a(t) 2 T
N
2
dt
dt
ds
بنابراین بردار ) a(tبه مجموع دو بردار تجزیه می شود.
5 .3 .5تعریف
الف)
2
2
ds d f
d2s
,
2
dt ds
عددهایdt2
را به ترتیب مولفه های مماسی و قائم
شتاب در لحظه tمی نامیم وآنها را به صورت زیر نشان می دهیم
2
2
ds d f
2
dt
ds
ب)
dT
بردار
ds
aN
d2s
2
dt
و اندازه آن عدد
d2f
dT
ds2
ds
را به ترتیب بردار انحنا و انحنای مسیر در لحظه tمی نامیم.
aT
5 .3 .6مثال
الف) بردار قائم اصلی ،معادله صفحه قائم و انحنای خم
t R
f (t) (acost)i ( asint) j (bt)k
رادر )
A( a,0, bکه به ازای t به دست می آید ،پیدا می کنیم.
نقطه
حل:
بنا بر مثال 5 .3 .2بردار یکه مماس در لحظه tعبارت است از
)( asinti acostj bk
1
2
2
a b
و لذا در نقطه Aداریم
)( aj bk
1
2
2
a b
T
T
همچنین در لحظه tداریم
)(( acost)i ( asint) j
1
2
2
a b
dT dT dt
dt
.
. .
ds
dt ds
ds
بنابراین با توجه به رابطه
dt
1
1
ds ds
a2 b2
dt
در نقطه Aیعنی در لحظه t داریم
dT
ai
ds
a2 b2
بنابراین انحنای مسیر در نقطه داده شده ،مساوی است با
a
a2 b2
و از این رو بردار قائم اصلی عبارت است از
dt
N ds i
چون صفحه قائم از Aمی گذرد و بر Tعمود است پس معادله آن عبارت است از
(x a, y, z b).T 0
یا
ay b(z b) 0
در شکل زیر مبدا Nرا در Aقرار داده و آن را رسم کر ده ایم .توجه کنید که
جهت Nو محور xیکی است.
T
A
N
بردارهای قائم اصلی و یکه مماس در A
5 .3 .8قائم مضـاعف وتاب
دیدیم که اگر خم هموار
]t [a, b
f (t) x(t)i y(t) j z(t)k
دو بار مشتقپذیر باشد ،آنگاه به ازای هر ، tصفحه قائم بر خم و مولفه های مماسی
و قائم شتاب بدون هیچ ابهامی تعریف می شوند .می دانیم که بردار قائم اصلی Nدر
صفحه قائم قرار داردو بردار یکه مماس Tبراین صفحه عمود است .اکنون در صفحه
قائم بردار یکه Bرا چنان در نظر می گیریم که دستگـاه TNBیک دستگاه راستگرد
باشد.
بردار Bرا قائم مضاعف بر خم ،صفحه تشکیل شده توسط بردارهای Nو Tرا صفحه
بوسان و صفحه تشکیل شده توسط بردار های Bو Tرا صفحه رکتیفایر (یکسوساز)
در لحظه tمی نامیم.
T
B
N
ـت
TNBیــکدـسـتگاهـ راـسـتگرد اـس .
dB
ds
در
dB
نتیجه
ds
بر Tنیزعمود است .
مضربی از بردار Nاست .یعنی عددی چون وجود دارد که
*
dB
N
ds
را تاب خم در نقطه مورد محاسبه می نامیم.
فرمول * نشان می دهد که
dB
ds
و از این رو ،تاب آهنگ چرخش بردار Bاست.
انحنای هرگز منفی نیست ولی تاب می تواند مثبت ،
توجه کنید که
صفر یامنفی باشد.
5 .3 .9مثال
الف) معادله صفحه بوسان و تاب خم
t R
f (t) ( 3 cost)i ( 3 sint) j k
را پیدا کنید.
حل:
این خم محل تالقی صفحه z = 1و استوانه
x2 y2 3
است .و بنابراین
خمی مسطح است .پس صفحه بوســان آن عبارت است از . z = 1چون خم
مسطح است پس تابی ندارد یعنی
. 0
5 .3 .12محاسبه انحنا
)f (t)f (t
3
)f (t
)v(t) a(t
3
ds
dt
5 .3 .13مثال
مسیر متحرکی عبارت است از
t R
f (t) ti tj t2k
می خواهیم انحنای مسیر را پیدا کنیم و معادله صفحه قائم بر مسیر را در نقطه ای
که انحنا بیشنه است به دست آوریم.
حل:
f (t) 2k
داریم
f (t) i j 2tk
,
بنابراین
f (t)f (t) 2 2
,
f (t)f (t) 2j 2i
f (t) 2 4t2
از این رو
1
3
2 2
) (1 2t
2 2
3
2 2
3
) ( 2) (1 2t
1
چون
بیشینه انحنا وقتی به دست می آید که t = 0به ازای این مقدار
صفحه قائم از نقطه ( )0 ,0 ,0می گذرد و بر بردار یکه مماسی
1
)(i j
2
عمود است ،پس معادله آن به صورت زیر است
x+y=0
T(0)
5 .3 .15محاسبه تاب
بنا به تعریف عدد
را که در فرمول
dB
N
ds
صدق می گکند تاب خم یا مسیر متحرک می نامیم.
f (t) f (t).f (t)
2
)f (t) f (t
با استفاده ازاین فرمول یکی از مهمترین خصوصیات خمها مسطح به دست می آید.
0
می دانیم که اگر
**
آنگاه خم مسطح است .به عبارت دیگر اگر
f (t) f (t).f (t) 0
آنگاه خم داده شده ) f(tمسطح است.
برعکس اگر خم ) f(tمسطح باشد ،روشن است که بردارهای
f (t),f (t),f (t)
نمی توانند کنجی نابدیهی بسازند واز این رو ** ،مجددا ً برقرار است.
بنابراین خم ) f(tدر یک صفحه قرار دارد اگر وتنها اگر تاب آن صفر باشد .به
عبارت دیگر خم مسطح است اگر و تنها اگر رابطه ** بر قرار باشد.
5 .3 .16مثال
الف) خم
t R
f (t) t2 1i t3 j 2k
مسطح است( در یک صفحه قرار دارد)بنابراین تاب آن در هر نقطه صفر است.
ب) تاب خم
f (t) (e t cost)i (e t sint) j e tk
t R
محاسبه می کنیم و نشان می دهیم که این خم مسطحf(t) را در نقطه دلخواه
.نیست
:حل
داریم
f (t) e t (cost sint)i e t (cost sint) j e tk
f (t) (2e t sint)i 2(e t cost) j e tk
f (t) 2e t (cost sint)i 2e t (cost sint) j e tk
بنابراین داریم
f (t)f (t) e 2t (cost sint)i e 2t (cost sint) j 2e 2tk
f (t)f (t) e 2t 6
f (t) f (t).f (t) 2e 3t
در نتیجه داریم
(f f ).f
f f
2
2e 3t
1 t
e
4t
6e
3
0
. پس خم داده شده مسطح نیست چون