صفحه 1:
صفحه 2:
زندکینامه امیر هوشنگ ابتهاج
صفحه 3:
زندگی نامه
نام اصلی: امیر هوشنگ ابتهاج
زاده: ۶ اسفند ۱۳۰۶ ٩۳( سال) رشت. ایران سبک نوشتاری: شعر نوء غزل مثنوى
محل زندگی: آلمان کتابها: نخستین نفمهها. سیاهمشق ۱ و ۲ و ۳
نام(های) دیگر: سایه شبگیره ah) | Foose تا tak cel gow
ale dewal یادگار خون سروء تاسیان, بانگ نی» سراب
تخلص: سایه پذیرفته از حافظ
پیشه: شاعره پژوهشگر همسر(ها): آلما مایکیال (۰ ۱۳۳۷)
زمينه كارئ: ادبياتة موسيقى ايرانى فرزند(ان): آسیاء يلداء كيوان و كاوه
مليت: ايرانى يدر و مادر: ميرزا آقاخان ابتهاج _ فاطمه رفعت
جوايز مهم: بنياد موقوفات دكتر محمود افشار امضا
نشان عالى هنر براى صلح
©
صفحه 4:
امیر هوشنگ ابتهاج روز یکشنبه ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش
«آقاخان ابتهاج» از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای
اين شهر بود.
gh od «Lal yh از تفرش بوذماتك. "كه ينه ذلييل: مشاقل:اقارى .و اقيواقئ
درسالهاى بسيار دور به كيلان مهاجرت كردند.
پدربزرگ او يعنى «براهيم ابتهاج الملک» گرکانی و مادربزرگش رشتی بود.
پدربزرکش مستول گمرک بود و در زمان تسلط جنگلیها بر جنگل توسط یکی از
آنها. یا به روایتی توسط یکی از کشاورزانش, کشته میشود.
برادران ابتهاج یعنی غلامحسین ابتهاج. ابوالحسن ابتهاج و احمدعلی ابتهاج»
عموهای امیرهوشنگ هستند.
هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران
گذرلند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود رابه نام نخستین نغمهها منتشر
کرد.
صفحه 5:
ابتهاج در جوانی دلباخته دختری ارمنی به نام گالیا شد که در
ساکن بود و Gal عشق دوران جوانی دستمایه اشعار
عاشقانداى شد که در ن ایام سرود. بعدها كه ايران غرق خونریزی
Kurs 9 يجزان:شبه ابتماج شعرى مدانام '(ديرصت كاليانه) بأ
اشاره بدهمان روابط عاشقانهاش در كيرودار مسائل سياسى سرود.
سايه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعرخوانی بر آرامگاه حافظ در جشن
هنر شیراز میپردازد که باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود
(از پاریز تا پاریس) استقبال شرکت کنندگان و هیجان Wool پس از
شنیدن اشعار سایه را شرح میدهد و مینویسد که تا قبل از آن
هرگز باور نمیکردهاست که مردم از شنیدن یک شعر نو تا اینحد
هیجانزده شوند.
©
صفحه 6:
ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران (پس از کنارهگیری داوود
بايه كذار برنامه موسيقايى كلجين هفته بود. تعدادى از غزلهاء تصنيفها و اشعار نيمايى او توسط موسيقىدانان
انى محمدرضا شجریان. علیرضا افتخاری. شهرام ناظری. حسين قوامى و محمد اصفهانى اجرا
شدماست» تصبيق خاطرةالكيز توای پری کیجایی و تصييف سبيده (ايزان إلى سبراى: اهيدا از اشعارسايه اسيحد
سایه بعد از حادثه میدان ژلله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بههمراه محمدرضا لطفی, محمدرضا شجریان و حسین
علیزاده. بهنشلنه اعتراض از رادیو استعفا داد. ابتهاج مدتی بهعنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران به کار
اشتغال داشت.
منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته (به اشتباه میگویند
سازمانی بودهاست) در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت
سازمان میراث فرهنگی رسیدهاست. دلیل این نامگذاری وجود
درخت ارغوان معروفی در حیاط این خلنه است که سایه شعر
معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفتهاست.
©
صفحه 7:
از مهمترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزلهای حافظ است که با عنوان
«حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ توسط نشر کارنامه به چاپ
رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سالهای
زیادی را صرف پژوهش و حافظشناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن
زحمتهاست که سایه در مقدمه آن را به همسرش پیشکش کردهاست.
در تاریخ پنجشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۷ در مراسم پایانی ششمین «جشنواره
بینالمللی هنر برای صلح» نشان عللی «هنر برای صلح» به هوشنگ ابتهاج و
۳ هتربنتد آایگر اهداء نشد.
صفحه 8:
جهانبینی هوشنگ ابتهاج
هوشنگ ابتهاج («سایه») با اينکه در خانوادهای مرفه و سرشناس زاده شد؛ ولی بعدها همفکر تودهایها شد.
هرچند هرگز به عضویت لّن درنیامد. برخی از کسان گرایش ابتهاج به سوسیالیسم و حزب توده را باعث تقویت
جنبه شاعری او میدانند. با وجود اين. در سالهای بعد اشعاری با درونمایههای عرفلنی, اخلاقی و مناجات با
خدا سرود که عدهای آنها را از نظر پرداخت زبانی به اشعار حافظ. نزدیک میدانند.
مطلع غزلى عرفانى از سايه:
نامدگان و رفتگان از دو کرانه زمانسوی تو میدوند. هان ای تو هميشه در میان
در چمن تو میچرد آهوی دشت آسمانگرد سر تو tee SL shee کهکشان
©
صفحه 9:
اخراج از کانون نویسندگان ایران
در سال ۱۳۵۸ خورشیدی, هیثت دبیران کانون نویسندگان ایران که عبارت بودند از باقر
پرهام, احمد شاملو محسن یلفانی» غلامحسین ساعدی و اسماعیل خوئی تصمیم به تعلیة
هوشنگ ابتهاج. بهآفین» سیاوش کسرائی. فریدون تتکابنی و برومند بهعلت نقض مرامنامه و
اساسنامه کانون گرفتند. این تصمیم درنهایت به تأیید مجمع عمومی کانون نویسندگان
ایران. که بهصورت فوقالعاده برگزار شد. رسید و منجر به اخراج کل عناصر تودهای» بههمراه
اين ينج تنء از كانون نويسندكان ايران شد.
صفحه 10:
ویز کی شعر
غلامحسین یوسفی درباره شعر سایه میگوید: «در غزل فارسی معاصر, شعرهای
سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش» تشبیهات و
استعارات و صور خیال بدیع. زبان روان و موزون و خوشترکیب و هماهنگ با
غزلء از ویژگیهای شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف ن یادآور شیوه دلپذیر
حافظ است. از جمله غزلهای برجسته اوست: دوزخ روح. شبیخون, خونبها. گریه
لیلی. چشمی کنار پنجره انتظار و نقش دیگر.»
اشعار غو او نیز درونمایهای تازه و ابتکاری دارد؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان
سایه با اين درونمایه ابتکاری همگام شده. نتيجه مطلوبی بهبار آوردهاست. خود او
معتقد است برای او اصل عاطفة شعر است.
صفحه 11:
در شعر پس از نیما در حوزه غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور
داشتهلند انجام دادهاند که در لین بین نامهلیی چون هوشنگ ابتهاج, منوچهر نیستانی» حسین
منزوی. محمدعلی بهمنی و بهبهانی بهچشم میخورد. عبدالعلی دستغیب در نقدی
سایه را در حلقه دوم شاعران نیمایی؛ آنهلیی که پیش از پیوستن به نیما شعرهلیی در سبک و
قللب سنتى مىنوشتند. كنار احمد شاملو. اخوان ثللث و سيروس نیرو قرار داده که حلقه اول رأ
شامل توللی. شمس نگرودی؛ منوجهر شيبانى؛ اسماعیل شاهرودی و دیگران میدلند. و حلقه
سوم. که سهراب سپهری و منوچهر آتشی و دیگران را شامل میشدهاست.
صفحه 12:
«پس از شهریور سال ۱۳۲۰ لین دو گروه به علاوه گروه سوم به نیما پیوستند. لين اتصال
البته آنقدرها هم اتفاق بزرگی را رقم نزد؛ یعنی برخی از این شاعران در این مدت یک
سری نوآوریهایی انجام دادند. اما انگار پیشنهادهای نیما را درست درک نکرده بودند.
چون ما دیدیم که دوباره برگشتند. سایه از نیما زیاد تأثیر گرفت. شعرهای نیملیی جالبی
را نوشت که هنوز هم بعضاً در خاطرهها ماندهاست اما لین اتفاق چندان دوام نیافت...
ایشان یک غزل سرا هستند. اما امتیازش به نظر من لین است که توانسته غزلهایی را با
حال و هوای جدید خلق کند. در واقع غزل کلاسیک و سنتی را نفسی تازه بخشیدهاست.
از اين بابت یک غزل سرای نثوکلاسیک بهشمار میرود.»
©
صفحه 13:
کار ها
سایه هم در آغاز, همچون شهریار چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما نگرش مدرن و اجتماعی شعر
نيماء بدويؤه يس از سرايش ققنوس: با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود. همخولنی نداشت. پس راه
خود را که همان سرودن غزل بود. دنبال کرد.
سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعه «نخستین نغمهها» را که شامل اشعاری بهشیوه کهن است. منتشر کرد. در
لین دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعه او به اسلوب جدید است؛ امآ
قللب همان چهارپاره است با مضمونی از نوع غزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و
طبیعی. مجموعه «سیاه مشق».با آنکه پس از «سراب» منتشر شد. شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲٩ شاعر را
دربرمیگیرد. در لین مجموعه. سایه تعدادی از غزلهای خود را چاپ کرد و توانلیی خویش را در سرودن
غزل نشان داد تا آنجا که میتوان گفت تعدادی از غزلهای او از بهترین غزلهای این دوران بهشمار
میرود.
©
صفحه 14:
سایه پس از درگذشت احسان طبری در بهار ۰۱۳۶۸ مثنوی «قصه خون دل» رابه یاد و در رثای او سرود.
ترانه «در لین سرای بی کسی» از سرودههای هوشنگ ابتهاج است. بسیاری از کارشناسان برآنند که بخش
عمدهای از معروقیت ابتهاج؛ مدیون وابستگی او به حزب نوده ایزان بودهاننت:
در مهر ۱۳۹۵ بي
ت و سومین جایزه بنیاد موقوفات افشار که در لین بنیاد برگزار شد. به هوشنگ ابتهاج
اهداء شد. در این جلسه علاوه بر سیدمصطفی محقق داماد و غلامعلی حداد عادل شخصیتهای برجسته
فرهنگی چون محمدرضا شفیعی کدکنی. حسن انوری, فتحلّه مجتبایی, علیاکبر صالحی. سیدرضا صالحی
امیری» احمد مسجدجامعی» عبدالحسین مختاباد. ژاله آموزگار و... حضور داشتند.