شهید تنها

صفحه 1:
گروه دین و اندیشه تبیان 

صفحه 2:


صفحه 3:
و ۱2 حملة فى كرد. مسلمان‌ها فرار. لا مشهور قريش 9 از آسمان نذا آمد 0 

صفحه 4:


صفحه 5:
۱۳ , خودش را رسادد به : « دروغ می‌گویند. من تو را 

صفحه 6:
مسجد در وسط بؤد. 0 ‎obo)‏ م لا خانه‌هایشان را به مسجد بیندند. همه غیر از علی. 

صفحه 7:
الا و دعا كرد: « خدایا! هر كس على را دوست دار" 

صفحه 8:


صفحه 9:
‎abs‏ و انصار. فاطمه, على. حسن و حسين. ‏9 حرف های پدرش راء علی ‎GEA yt‏ از عدیر می تفع 00 | برای ولایت. برای وصی رسول ‎BSS‏ ‏۳۹ : ‎ 

صفحه 10:


صفحه 11:
مدام به بچه‌ها سفارش می‌کرد که مدای گریه‌شان بلند نشود. اما خودش تاب تياورد ۱ سرش را گذاشت به دیوار و بلند بلند كريه كرد: 

صفحه 12:


صفحه 13:
مقصر مثل همیشه نافذ بود. سرم را اندا على را دوست كارى؟: خواستق] 

صفحه 14:


صفحه 15:
به جماعت می‌خواند که ابن گواء ایستاد پشت 

صفحه 16:
مسلمان بودند. نمازشبخوان. با به اسم خداء مسلمان وما ررك حدم رز را با بچه‌ای که در شکم ا 

صفحه 17:
زن راه می‌رقت و امیرالمومنین را نفرين مى كرد أو ول می‌پخت. گرمای آتش صورتش را سرخ کرده بو می گفت.. بچش! آین سزای کسی استک که ار همسایه آمده بود.به نع 9 

صفحه 18:
پاداشت را می‌دهد. به خاطر صبری که کرده‌ای ۰۰ و دشمنی دیدم از امت تو .» ینشان کن علی جان!» خواب دیده ‎Oy‏ خواب 

صفحه 19:
۱ بود؛ ام كلثوم. 02210007 ‎gees‏ ‏صورت دخترش, اشکه ‎Bo Red et Red‏ - آخر باباجان! كي ذيدهاى يدرت توى ينك وعده دو 

صفحه 20:


صفحه 21:


صفحه 22:


صفحه 23:


صفحه 24:
‎aa‏ خیش با و مت لور ب له 36 1 ‎diag?‏ ‎ ‎PA een PTT Cee re)