صفحه 1:
4 ودر جرع ‎rn eee‏ ~ الم هنک عظمت و مثام میحمق الله مرکانه یبا راجع به مقام و مرام مادر انى از بى او(مادر) كن جد و جهد احترام هر کسی از احترام مادر است مادر دنا کند فرزند داناتربیت هر که بر هر جا رسد از اهتمام مادراست اقکند کی در خطر بهر کسی جان را کسی این گذشت و این فداکاری مرام مادراست پیامبر اکرم صل اه علیه و آله و سلم می فرمایند: «الجنهٌ تحت اقدام الامهات ؛ بهشت زیر پای مادر ( ص ) در خصوص مقام مادر فرمودند: فی صلوة التصوع فان دعاک والدک فلا تقطعها و ان دعتک و الدتک فاقطعها؛ هنگامی که نماز مستحبی می خوانی, اگر پدرت تورا صدا كرد نمازت را قطع نکن ولی اگو مادرت تو را صدا زد‌نمازت را قطع کن و به او جواب ‎ody‏ المستدرک ج ۱۵ ص ۰۱۸۱ إذا

صفحه 2:
مساله حقشناسی نسبت به پدر و مادر در قرلن چنین بیان شده است: «و وصینا الانسانبوالدیه حملته امه وهنا على وهن و فصاله فی عامین ان اشکرنلی و لوالدیک: ما بهانسان در مورد پدر و مادر سفارش لبه نیکی) کردیم» مادرش او را با ناتولنى رويناتولنى حمل كرد لبه هنكام بارداری هر روز رنج و ناراحتى تازهاى را متحملميشد) و دوران شيرخواركى او در دو سال پایان مییلبد (آری‌به او وصیت کردیم) کهبرای من و يدر و مادرت شکربه جای آور.» یعنی مادری که ن همه رنج دوران حملو شیرخوارگی فرزند را دیده باید حق او را شناخت. وبه پاس زحمات اوبه اواحترام و نیکی کرد و از او سپاسگزاری نمود. اهمیت و شرافت مادر در کلام امام خمینی ره «حقوق مادران را نمیتوان شمید و نمیتوان به حق ادا کرد. يك شب مادر نسبت به فرزندش از سالها عمر پدر متعهد ارزندهتر است.

صفحه 3:
هيج شغلی به شرافت مادری عظمت مقام مادر از دیدگاه آیت النه جوادی آملی «یک سلسه مسوولیتهای پرورشی به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سی ماه یکسری مسوولیتهایی دارد که مرد ندارد. در این سی ماه که کودک مستیقما از مادر تغذیه میکند. مادر مسوول حفظ دو نفر است؛ یکی برای خود و دیگری بیای کودک. آیا این عظمت زن نیست؟ این مسوولیتی نیست که ذات اقدس الهی به زن دادة است كه به در حفظ انديشيههاء رو مواظب افکار و انديشه هایت باشی! ‎Seats‏ ‏مسائل: از راه انديشه به فرزند ميرسد» خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همه کس بالاتر است. اول مدرسه ای که بچه دارد دامن مادر است.

صفحه 4:
قدر شناسی خداوند متعال می فرماید«ان اشکر لی ولوالدیک» «شکر مرا بجاآور [ که خالق و منعم اصلی تو هستم] و از يدر و مادرت قدردانى كن .» هتكامى كه از رسول كرامى اسلام صلى الله عليه و آله در مورد قدردانی از مادر سوّال شد» آن حضرت فرمود: «هیربات! هیهات! که بتواتی. حق,مادر را ادا کنی .هر آینه اگر به اندازه ریگهای بیابان عالج [صحرائی در عربستان] و دانهمهای باران به مادر خدمت کنی و از وی قدردانی کرده,وبندهوار در پیش آوبایستی, این همه خدمات تو به اندازه زحمات وی در هنگامی که در رحم او بودی و سنگنی توررا تحمل میکرد نخواهد بود پیامبر خدا صلی الّه علیه و آله و سلم : سه گناه است که کیفرشان در همین دنیا می‌رسد و

صفحه 5:
آغوش مادر مادر « تک‌واژه‌ای: مادر عين زیبایی‌ست و البته که زیباتر از زیبایی چیزی قلب بزرگ خدا در سینه‌ی مادران می‌تد. ~ مادرء دستی بر گهواره دارد و دستى در دست خدا. آن كاه كه مادرء گهواره را تکان می‌دهد . عرش خدا به لرزه هیچ سنکی به آن سنگینی نیست که بتوان آن را در یک کفه‌ی ترازو نهاد و در کفه‌ی دیگر آن؛ وزن مهر و قدر و مادرانه را سنجید. مادر عنوان عاشقانه ترین شعر خداست. شعری که مضمون آن جز عشق نیست. مادرء همان عشقی‌ست که در هیأت آدمی بر خاک گام برمی‌دارد. ‎yale‏ جيزى ست شبيه خودس. هيج جيز شبيه مادر نيستء مادرء فقط مادر است...

صفحه 6:
بدست آوردن رضایت پدر ومادر اویس قرنی از معدود یاران بيامبر صلى الله عليه و آله ميباشد كه در زهد و تقوی به درجات بلندی نائل شسد هنگامی که اویس در یمن بود شتربانی میکرد و مادر بیری داشت که تحت تکفل او بود . او با اینکه علاقه شدیدی به وجود گیامی رسولالله صلی له علیه و آله داشست؛ هیچگاه نتوانست پیامبر را از نزدیک زیارت کرده و به نظاره آن سیمای ملکوتی نشیند . در یکی از روزها که اشتیاق دیدار سرور کاثنات در وجودش به شدت شعلهور گردید. از مادرش اجازه خواست تا به سرزمین حجاز آمده و حضوت رسول صلی الله عليه و آله را زيارت نمايد مادرش به او گفت: پسیم! به دیدار آن حضرت برو و هرگاه پیامبر صلی الثه علیه و آله در مدینه نبود. بیش از نصف روز در آنجا توقف نکن! اویس با زحمت فراوان فاصله بین يمن و مدينه را بيمود و به شهر بيامبر صلى الله عليه و آله رسید اما با كمال ناباورى شنيد كه: بيامبر صلى الله عليه و آله در شيهر مدينه حضور ندارد . چون بیش از نصف روز فوصت نداشت و به والاترين هدف خود كه فيض حضور پیامبر صلی الثه علیه و آله بود. نائل نشد؛ به مسلمانان حاضو در مدیثه اظهار داشت: سلام مرا به حضرتش برسانید و بگوئید که مردی به نام اویس از یمن به زیارت شما آمده بود و چون از مادرش اجازه توقف بیشتوی نداشت. با کمال ناراحتی به وطن خود مراجعت نمود . بعد از مدتی, پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه با گشت و فرمود: «تفوح روائح الجنة من قبل قرن؛ واسوقاه اليك يا اويس القرنى: الا ومن لقیه فلیقرنه منی السلام نسیم بهشتی از سوی منطقه قرن میوزه آه! جه قدر به ديدار تو مشتاقم: اى اويس قرنى! [ای مسلمانان!] هر کس او را دید سلام مرا به او برسائد .»

صفحه 7:
ایا می توا به پذر ماد بد از فو آنها نیکی کرد؟ رسول الله صلى الله عليه و آله و سَلَم لما سئل عن بر الوالدين بعد موت عم الصْلاة علیهما ‏ والاستغفاز لهما :نفخ عهدهما من بعدهما : وصلهٌ ارم اتی لا توصل إلا ‎i lage‏ واکرامُ ضدیقهما . پیامبر خدا صلی اه علیه و آله و سلم - قر باسخ به سؤال آز یکی کردن به پر و ادر بعد از فوت آذ آرى» دعا كردن براى آنيقاء آمرزش خواستن برايشان و اجرا كردن ان بعد از مرگ آنها و صله رحم کردن ابا خويشان انها ؛ و احترام كناستن بد دوستان الترغيب والترهيب : 7 | 397 / 10

صفحه 8:
عاق والدین شدن پس از مرگ پدر و مادر چگونه است؟ الإمام الباقز عليهالسلام : عاقا لهما فی حیاتهما غیز با بهما . فإذا ما: ‎ua‏ و رم امام باقر عليه السلا يك وقت هست كه بنده در زمان حيات يدر و مادر خود نسبت به آنان نيكوكار است ‎٠‏ ‏اما وقتی می‌میوند : نه بدهى أنان را مىبردازد ونه برايشان طلب أمرزش مىكتنداء در اين صورت خداوند او را نافرمان قلمداد مىكند و يك وقت هم هست كه بنده در زمان حیات پدر و مادر خود. ناخلف و افرمان است و به آنان نیکی نمی‌کند : ما وقتی مردند بدهی‌های نها را می‌بردزد و برای ایشان آمرزش می‌طلبد .لا خداوند عز و جل او را نیکوکر می‌نویسد . الکافی : ۲/ ۱۹۳ / ۲۱. منتخب میزان الحکمة : 7۱6 همی الم كه مادر هر يرم نوست صنای سای ی او برسرم نیست | احسان و نيكى به والدين يكى از دستورات اسلام است كه در قرآن و روايات سفارش مرا گر دولت عم ببخشند هاى زیادی در این مسأله شده است. مد ناد درم تست در خسان به والدين فرقى + احسان در زمان والدین تا حدودی امام باقر(علیه السلام) می فرماید: «بنده ای در نيكوكار امسته ولى يس از مرى آنها را فرموش می براى آنها طلب رحمت نمى كند. خداوند او را جز دیگری در حال حیات عاق والدین است ولى يس | مرک با و سار آن‌ها را یاد می ۰«کند» خداوند او را نیکی کننده به والدین ثبت خواهد فرمود ‎cull Ipoh)‏ ۳ ص ۲۳۸)

صفحه 9:
دعای مادر بوی بهشت می دهد دست دعای مادرم سجدهپس از خدا پم بر کف پای مارم اتش پاک عشق را دامن شوق می زند ‎le‏ - سوز من حمد و ثنای مادر ابروی بردباری ام خم نشود به عمر خود بر سر من اگرزند درد و بلاى مادرم گر طلد زمن گهی: سر به مره حاضوم جان به دو دست آروم بهر زضای مادرم گرد و غبارحادثه نیست به ره عمر من آب زده تمام شب شک صفای مادرم مرغ اذان! مخوان كه او تا به سحر ن من كنم اين سحر ادا فرض قضاى مادرم ارزش اشسك يك شب اثس به ز هزار جان من ابس تو بكو ز جه كنم هديه براى مادرم اين من هرزه قاصر فرض ادای خدمتم پس چه جواب می دهم پیش خدای مادرم حق مادر بر فرزند . مادران حتی نسبت به فرزندان نا خلف خود مهر می ورزند.چند سال قبل,در شمال کشور ,پسر نا خلفی قصد شت ادش را إكتد حادر وق يليل عرد كه درگ خر ار رس ده جان من برايم مهم نيست .من مى ترسم فردا تو را به خاطر من بكشند باعنايت به مين صهر مادرى فزون از حد ست كه امام سجاد ابه حق مادر بر فرزندان اسار كرده وفرمودة ماد انسان را در رحم خود و بعد از ن در دمنش بروراندو به كونه اى حمل كرد كه هبيج كس نمى يذيرد كه ب

صفحه 10:
برکت دعای مادر محمد بن علی ترمذی, از عالمان ربانی و دانشمندان عارف مسلک بود. در عرفان و طریقت. به علم بسیار اهمیت میداد؛ چنان که او را «حکیم الاولیاء» میخواندند. در جوانی با دو تن از دوستانش, عزم کردند که به طلب علم روند. چارهای جز این ندیدند که از شهر خود: هجرت کنند وبه جایی روند که بازار علم و درس, در آن جا کرمتو است. محمد. به خانه آمد و عزم خود را به مادر خبر داد. مادرش غمگین شد و گقت؛ای جان مادرامن ضعیقم و بيكس و تو حامى من هستى؛ اكر بروى؛ من چگونه روزگار خود را بگذرانم. مرا به که میسیاری؟ آیا روا میداری که مادرت تنها و عاجز بماند و تو دانشمند شوی؟ از این سخن مادر. دردی به دل او فرود آمد. ترک سفر کرد و آن دو رفیق: به طلب علم از شهر بیرون رفتند. مدتی گذشت و محمد همچنان حسرت میخورد و آه میکشید.روزی در گورستان هر نشسته بود و زار میگری میگفت: «من این جا بیکار و جاهل ماندم و دوستان من به طلب علم رفتند.وقتی بازآین.آنان عالماند و من هنوز جاهل.» ناگاه پیری نورانی بیامد و گفت: «ای پسراچرا گریانی؟» محمد حال خود را باز گفت. پیر گفت: «خواهی که تو را هر روز درسی گویم تا به زودی از ایشان در گذری و عالمتر از دوستانت شوی؟» گفت: «آری؛ میخواهم.» پس هر روز: درسی میگفت تا سه سال گذشت. بعد از آن معلوم شد که آن پیر نورانی؛ خضر (ع) بود و این نعمت و توفيق؛ به برکت رضا و دعای مادر يافته است. 3 مادرم دیده بسویت نگران است هنوز غم نادیدن تو بار گران است هنوز آنقدر بر همگان مهر ووفاکردی تو نامت همه جا ورد

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
29,000 تومان