صفحه 1:
00
فارسى سوم متوسطه ی اول
ف رآیند تدریس
درس سسم
صفحه 2:
صفحه 3:
آداب زندگانی
صفحه 4:
ار es تشبخيصى ( به صورت أكروهى)
(Cee ل ا | فا وو ria)
Ue eee a) لطا نیرز یراک
eee ea en 0021
ee rns ala از معاشتربت باهم نشين بدابرهيز كرد 1/01 نمره)
ie ears
ee ie Cente as ع
PUN ی و ره ار
ل ۱ بر سا ویر اب
oe ees ake
cos ال ا ا
ae Pe ee Wet ا
صفحه 5:
کل تر مولوئ آسنت كه pete) Eh ee 319٠٠٠١
(es) Rete eee) cna
تفضیلی صفت ساده 3
ا ل hy eg en
چوبفروخنی از که خواهی رید _ مثاع جوانی به بازار یست >
ا ی ۱
ec eee Opel nr pe
mae 011
ات و ها راابنویسد.( ۱ نقره) متعالی؛ متقاغد, نیکوخصال:مصانب
صفحه 6:
ی
mo
1
صفحه 7:
۱
صفحه 8:
صفحه 9:
صفحه 10:
مادام: تازمانى كه . هميشه
مغیلان: نام درختی است خاردار ۰ در اصل ام
غیلان یعنی مادر دیوان و غولان است.
اصیل: صاحب نسب . ريشه دار
te بهوده + عبخا
داد: عدل . انصاف
خوض ننماید: کنجکاوی نکند
گوهری: اصیل . با اصل و نژاد
خاصّه: مخصوصا
سبقت ننماید: پیش دستی ننماید
محاوره:صحبت . گفت و گو
استراق سمع: دزدیده گوش دادن
صفحه 11:
2
258
—
بدان که مردم بی هنر مادام بی سود باشد: بدان که انسان بی فضل و دانش هميشه بی
فایده است:
جهد کن که اگر چه اصیل و گوهری باشی . گوهر تن نیز داری که گوهر تن از
گوهر اصل بهتر بود: تلاش کن که اگر چه با اصل و ناد باشی . علم و هنر هم داشته باشی
زیرا فضل و هنر از اصل و نژاد برتر است.
بزرگی خرد و دانش راست نه گوهر را: بزرگی به عقل و دانش است نه به اصل و نژاد
صحبت هیچ کس را به کار نباید: برای هم صحبتی و دوستی هیچ کس سودمند نیست.
چنگ در وی زن و از دست مگذار که وی همه را به کار آید: به او متوسل شو
( یاری بگیر) و او را از دست مده زیرا او برای همه سودمند است:
خاصه کسی را که پند نشنود که او خود اوفتد: به خصوص کسی را به کسی که پند
نشنود که او خودش شکست می خورد( با سو به زمین می خورد )
صفحه 12:
Te
و سس
داد ده تا داد یابی: عدل و انصاف کن تا با تو به عدل و انصاف رفتار کنند.
يس چواب خود بگوید بر وجهی که در متقدم طعن نکند: پس جواب خود را بگوید
به گونه ای که بر فرد قبلی طعنه و سرزنش نزند.
در محاوراتى كه به حضور او ميان دو كس رود. خوض ننماید و اگر از او
پوشیده دارند؛ استراق سمع نكند : در كفت و كوهايى كه در حضور او ميان دو نفر انجام
شود کنجکاوی نکند و اگر از او مخفی کنند. دزدیده گوش ندهد. ( فال گوش نایستد.)
صفحه 13:
نكاتعك
Coe
بدان که مردم بی هتر مادام بی سود باشد. چون مفیلان که تن دارد و سایه ندارد:
تشبیه
گوهر اصل: تشبیه گوهر هنر: تشبیه
جنگ زدن: کنایه به کار آمدن: کنایه
به غم مردمان شادی مکن: تضاد
داد ده تا داد یابی: واج آرایی و تکرار
sla ees (gaze 519 رشن
صفحه 14:
قابوس نامه و عنصرالمعالی کیکاووس
امير عنصرالمعالى كيكاوس بن اسكندر بن قابوس بن وشمكير بن زيار ( تولد 4١5 هق )
از شاهزادگان دانشمند و امرای دانش دوست خاندان زیاری بود که پس از درگذشت پدر
. مجال آن را یافت تا چند صباحی برتخت حکومت نشیند
با تمام این اوصاف. بایسته و شایسته است یاد شود اشتهار فراوان امیر عنصر المعالی در
تاريخ ايران نه به سبب حکومتش بوده است و نه به جهت روح مسالمت آمیز و دوری
گزیدن هایش از نبرد و پیکار و خون ریزی. بلکه عمده دلیل شهرت او نگارش کتاب
مشهور قابوس نامه است که آن را در سال ۶۷۵ هجری قمری و به هنگامی که 0۳ سال از
عمرش می گذشت به عنوان پندنامه ای برای تربیت و تعلیم پسر خود گیلان شاهه
نگاشت و در آن کلیه تجارب زندگی خود را در باب اصول اخحلاقی بیان کرد.
علاوه بر این قابوس نامه حاوی مطالب دقیق, شیرین و ارزشمندی درباره تاریخ گذشته
م. اندیشمندان نامدار شاعران نام اور و مردان
ایران و اسلام و احوال دانشمندان خوش
ذف ali
امیر عنصر المعالی که در نصیحت فرزند خود همواره او را به پرهیز از نشست و برخاست
با افراد ناشایست رهنمون می شد. قابوس نامه را که بسیاری از ادبا شاید با اندکی اغراق
gly Ole
بن نمونه نثر پارسی ساده و روان و بی تصنع می دانند در ۶۶ فصل نگاشت
صفحه 15:
خواجه نصیر توسی
a ی fe
ede کنیهاشایرانی» رياضيدان و منجم انديشمند, فقیه, دانشمند, متکلمشاعر,فیلسوف»
. «محقق طوسی» «استادالبشر» و «خواجه» شهرت دارد
او علوم دينى و عقلى را از پدر و مطق و حکمت طبیعی را از دیاش آموخت. تحصیلات خود را
در شهر نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. خواجه نصیرالدین
طوسی مدتی در دستگاه اسماعیلیه د در دژ الموت بود و هنگام حمله هلاگوخان مفول به ایران بر
نجات مسلمانان از خونریزیهای اي os بیرم به خدمت او درمز با تدابیر خاصی |
خرابیهای شهرها و کشتار دسته جمعی مردم به دست هلاکوخان جلوگیری کرد. او نهایتاً هلاكو را به
.یورش به بغداد و سرنگونی عباسیان ترغیب نمود
رصدخانهای در شهر مراغه و ترغیب وی یج (جدول نجومی) جدیدی است كه بعداً به ز
ایلخانی مشهور گردید. او همچنین کتابخانهای گردآوری کرد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن
ز خواجه نصیرالدین طوسی تالیفات متعددی در رشتههای علوم ریاضی. نجوم. منطق. علوم
.طبیعی وحکمت الهی باقبمانده اس
از مشهورترین کتابهای خواجه نصیرالدین طوسی به زبان عربی میتوان به شرح کتاب اشارات»
ابنسینا و در فارسی کتاب «اخلاق ناصری؛ |
«تجریدالکلام فی تحریر عقاید الاسلام» در زمینهی الهیات «تذکره نصیریه» در نجوم. «اساس الاقتباس»
ر منطق, «اوصاف الاشراف» در عرفان. وی همچنین چندین کتاب به زبان عربی در؛
.و هندسه دارد
بوده است.
صفحه 16:
صفحه 17:
فعل های زیر چه تفاوت هایی = دارند؟
می گویم - دارند می بندند - بنویسد - داری می خوانی - می دانی
بپرسم - می ترسیم - دارد مى آيد - مى رانم - بجویند - دارد می تند
می گویم. مى دانی. مى ترسيم. مى رائم 1 مضارع اخباری
دسته بندی
کت ات
دارند می بندند. داری می خوانی. دارد می آید
دارد مى تند 0 مضارع مستمر
صفحه 18:
-١ در جملهيهاى زير”
الف) فریاد
ب) داده ها
ج) بخشند
۵ عدل و انصاف ۲
صفحه 19:
خیره: نبهوده nee
)9( مفیلان: درخ
بلان: درخنچه خاردار:
ختچه جاردار
صفحه 20:
ل ا ا
الفت) همه را به کار آید. ۲
ب) جنگ در وق زک. .
ج) خوب گوی تا خوب شنوی:
:)ديت ذوى ديلت یار است: +
صفحه 21:
"الف) قابوس وشمگیر ۰
«ب) خواجه نطیر توسی .1 7
وی
2°( عنضرالمعالی کیکاووس .7
صفحه 22:
نرر ارا به چه نچیزی تشبیه ,بکررده
صفحه 23:
5 eee ee
الف) خوّض نمودن: در امری اندشیدن:
ب) استراق سم: دزدیده گوش ذادن
. ج) محاورات؛ گفت و کوها
‘ 9( منقدم: 20 ۱
صفحه 24:
الف) کم فرو بستن به وقت خامشی
ب) رعایت افزاد سالخورده"
ج) به هنگام ضخبت عجله تکردن و تند حرف نزدن
د) پیش از دیگران حرف نزدن ”
صفحه 25:
7 بودید eos (Gl
الى
و 3
ag oo
صفحه 26:
فت خلاق ناصری.از
صفحه 27:
- فعل جمله هائ زير جه نوع مضارعى اسِنتٍ اسيت؟
0. e. ی g a
lee eas acd rs ita dae ce
1: نچند
OBS
صفحه 28:
صفحه 29: