فرهنگ سازمانی، نظریه مدیریت نمادین

فرهنگ سازمانی، نظریه مدیریت نمادین

اسلاید 1: ديدگاه فرهنگ سازماني و نظرية مديريت نمادين

اسلاید 2: مقدمه در دهة 1980 دو كتاب به نامهاي نظرية z و هنر مديريت ژاپني در بارة مديريت ژاپني نوشته شد كه جزو پرفروش ترين كتابها قرار گرفت. تمركز اين دو كتاب بر فرهنگ سازماني بود. براساس ديدگاه فرهنگ سازماني باورها و ارزشهاي مشترك موجب به هم پيوستگي اعضاي سازمان در جهت هدف مشترك آنها مي گردد و سطح وفاداري، تعهد و عملكرد آنها را تعيين مي كند.اين ديدگاه شامل سه دسته ادبيات است: (1) ادبيات علمي در تعريف فرهنگ سازماني، (2) ادبيات عملگرا در معرفي مديريت نمادين و (3) ادبيات جديد در معرفي مديريت بينشي.

اسلاید 3: ادبيات علمي: ديدگاه فرهنگ سازماني تلاش عده اي از دانش پژوهان براي تعريف پارادايم جايگزين براي درك ابعاد نمادين حيات سازماني.بنابر ديدگاه فرهنگ سازماني، سازمانها صرفاً سيستمهايی ساده نيستند، بلكه سيستمهايي انساني اند. سؤال مهم آن است كه اعضاي سازمان چگونه واقعيات پيرامون خود را تفسير و درك مي كنند. ديدگاه جديدي كه نظريه پردازان مزبور به شكل گيري آن كمك كردند ديدگاه نمادين يا فرهنگ سازماني نام گرفت.در اين ديدگاه، سازمان همانند يك خانوادة بزرگ تلقي مي شود كه با باورها و ارزشهاي مشتركشان به هم پيوسته اند. اين ارزشها در طول زمان به صورت استعاره، افسانه، رسم، داستان و فرهنگ در مي آيد، تصميمات اعضاي سازمان را هدايت و موجب انسجام و يكپارچگي سازمان مي گردد.بر اساس ديدگاه فرهنگ سازماني، رفتار انسان كمتر متأثر از منطق سرد و تحليل دقيق است و بيشتر تحت تأثير فرهنگ سازماني قرار دارد. عملكرد عالي سازمان نيز از طريق ارزشهاي مشترك سازمان قابل دستيابي است.

اسلاید 4: چهارچوبي مفهومي براي درك فرهنگ سازماني محققان احساس كردند داشتن تعريف و درك مشتركي نسبت به اصطلاح فرهنگ سازماني ضروري است. در پاسخ به اين نياز، يكي از روان شناسان اجتماعي به نام ادگار شين چهارچوبي مفهومي، شامل موارد زير را به منظور تسهيل مطالعة فرهنگ سازماني طراحي كرد:سه سطح فرهنگ سازمانيمفهوم قوت فرهنگيسازوكارهاي تثبيت ارزشها و مفروضات فرهنگي

اسلاید 5: سه سطح فرهنگ سازماني فرهنگ سازماني چيزي بيش از مجموعة ارزشها و هنجارهاي حاكم بر سازمان است، به صورت يك موجود زنده در طول زمان تكامل مي يابد و نتيجة تجارب انباشتة سازمان در حل مسايلي است كه سازمان با آن روبرو است. شين معتقد بود فرهنگ سازماني از سه سطح مرتبط به هم تشكيل شده است:ارزشهاي ظاهري كه تجلی ارزشها و مفروضات زيربنايي فرهنگ مي باشد و قابل مشاهده است. اين سطح از ارزشها شامل ساختار، محيط فيزيكي سازمان، زبان مورد استفاده، نحوه برگزاري جلسات، اعلاميه ها و ... است كه از طريق آنها ارزشهاي فرهنگي و مفروضات پايه منتقل و تقويت مي شود. ارزشهاي مورد حمايت ارزشهايي است كه اعضاي سازمان بدان متعهدند. اين ارزشها در سطح مياني قرار گرفته اند و نا مشهود هستند. مانند فلسفه، هدف و راهبرد سازمان كه در سطح آگاهي اعضاي سازمان مطرح و راهنماي آنها در تصميمات روزانه اند.مفروضات پايه، اصول و نظريه هايی هستند که مبنای عمل اند و به اعضاي سازمان در سطح نا خودآگاه آنها مي گويد چگونه فكر كنند، چه احساسي در بارة مسايل داشته باشند و چه اقداماتي را در موقعيتهاي مختلف انجام دهند. اين ارزشها قطعي و ثابت اند.