صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:

صفحه 4:
بي تردید هر حرکت و جنبشي که با هدف ایجاد نظام جدید و اصلاحات ‎eet oem eS RE SOE TeP wire ey‏ | خواهد داشت . قيام خونين سيدالشهدا قيامي است كه درمحرم سال شصت ا ا ال ل لت ‎ine ea‏ روز جات پدوزی یکره فوای درد ‏سرا فرداي عاشورا ‎erect ey‏ ا ل ا 0 کاخ بيدادگري را لرزاند

صفحه 5:
MSU LO een ate CCR ye Denc gest SSCS Te Te Ce one yo eed Bec oe nme b ve wen kale er oye) ‏طرح آن پرداخت این است که اگر حسین بن علي(ع) یم نمي کرد آا‎ ‏روحیه تنبلي و گریز از مسئولیت به روحیه ظلم ستيزي و مسژولیت‎ ۱ ‏و‎ oS Oy ENP ‏ل‎ ene eer) ‏ا ا‎ ۱ ‏ا‎ fees rere etree tor ‏فراواني به تأسي أز أن واقعه عليه حاكمان ستم كر صورت كرفت‎ که برخي از آنهاعبارتد 121210 مختار تتفي با انكيزه انتقام أن قاتلان امام و شهيدان كربلاء القلاب زيدين

صفحه 6:
واقعه حزّه رخدادی بس تلخ و سنگین است که به سال 00 هجری قمری ‎e SIS‏ رک( 1 لله بن مطيه را ماندهی تیروهای رزمی خود تخاب کردند ال ا ال 2 ‎were By‏ ا 0 2101111111000 واقعد جره رابه حق بايد يكى از فجايع تاريخ ‎RUC UCR OMIM‏ 5 ی

صفحه 7:
0 اس ‎om cent‏ حلک ر سول از (ص) نز تین لت حشرت ماندن نز آن تیار 1 ‏بیهی لست که اس مردم مدینه با ۱ ‎FES My See eke Drees‏ در مقایسه ‏3 ‏ول 7 با اتف ديكران دريات ‎

صفحه 8:
عثمان بن 0 مهاجرين الصار را أز مد مده لمق رمد اد اعتراضات خود يدر ميان بكتارند و ودر مقيل هم يزيد ا 0 ال لان اعمل جاهلنهش بی کفانیخود را نها ثبت ابت كر

صفحه 9:
‎Peas 0‏ آمدند نهای که هیچ مرد و ز ‎ ‎ ‎۳ ome ive eT ‏و راه‎ a ۱ ‏لك‎ eo ey oe Lee ne ae) 00

صفحه 10:
سای یس ۳ »از ديكر عوامل مؤثر در قيام مردم مدينه در برابر دولت اموى روشهاى ناشايست اخلاقى و تصميمكيربهاى ناشيانه سياسى بود كه مردم مدینه شاهد آن بودند. ا 0 از ولید بن عقبه مدنویسد: «تو مردی خشن و سختگیر را برای ما 1 ‎en hr ole lee eee ered‏ ا ‎Pere‏ ۱۳ ‎Fo eee eee OW cae Cayce eer ye ee eS)‏ 1 به دنبال اين اعتراض بود كه يزيد» وليدبن عقبه را عزل كرد؛ و عثمان ‎Toe‏ ا ل ‎eS eee‏ ا ‎eye CS eb cere‏ 1

صفحه 11:
‎per‏ 0 ل اكه ‎errr‏ 1 اع ی ای لعا را د آمده را از حرّه خارج کند» معترضان مدینه» راه را بر او بسته و آنها د ‎er)‏ ا ا ل لك مدینه گزارش داد ل ل ا نمود و يزيد را بر عليه مردم مدينه برانكيخت ‎ES SOURS O eee es ee oE ee ae ra eos ‏لشکر انبوهی به طرف آنها گسیل خواهم کرد و آنان را زیر سم اسبان‎ ‏«لگدمال خواهم نمود‎

صفحه 12:
ی عبدالله بن حنظله؛ مردم مدینه را برای مبارزه نهایی با یزید و بندامیه فرا خواند. جایگاه اجتماعی او در میان مردم سبب شد تا با وی هماهنگ شوند و حتی خود او را به عنوان والی مدینه برگزینند و با او بیعت .نمايند و يزيد را از خلافت عزل کنند 7 Ge مدرسيد در خانه مروان حَكم زندانى ساختند بدون آن كه آسيبى به آن. .ها برسد

صفحه 13:
1 weer te TS ee hea ee en eee ene ine Bele sie. ‏.«ما را از مدینه بیرون راندند‎ يزيد شب هنكام به مسجد آمد و بر بالای منبر رفت و بانگ برآورد که ای اهل شام! عثمان بن محمد - والی مدینه - به من نوشته است که اهل مدینهء بنی امیه را از شهر راندهاند. ‎wee eed are)‏ ال 0 .باشد برایم گواراتر از شنیدن این خبر است

صفحه 14:
ر cy Ser ‏مىدادند. متتی نگذشت که حدود دوازده‎ 5 ‏سك وده سركت‎ nce eRe,

صفحه 15:
۳ ت دینار و برای هر کدمٍ و 1 همراهبود مسیحیان شامی نیز دیده با مردم مدينه آماده شده بودند درباره مردم مدینه به ن عقبه چنین سفارش کرد: «مردم مدینه ‎a yer‏ سرت سه يار بر آنان پیروز شدی سه ن را قثل ‎Cea,‏ واه برد ‎Gee a 1‏ ل ا ‎BYpy‏ ‏و غارت ل لاك ۱

صفحه 16:
مسلم بن عقبه همراه لشکریان خود از وادی القری به سوی مدینه حرکت ۱ زد با نزديك شدن لشكر شام به مدينه؛ عبداالله بن حنظله در مسجد النبى مردم را به نزد منبر بيامبر (ص) فرا خواند و از آنان خواست هر كدام يا او همراهند تا پای جان با او بیعت کننده مردم نیز تا پای جان با او بیعت نمودئد Rot Ses eet ‏ا‎ Ses eo En ۱ E-Ten eee Cy AU oP ede y Duet Sete) ‏زناكارء خمّار و بى نماز است و تحمّل حكومت او مايه نزول عذاب‎ ‏الهی است‎

صفحه 17:
ا ل ل ا لت کردند. و بعید مددانستند که لشکر شام از قسمت ناهموار و سنگلاخی ‎SS Se Cnet Dead‏ صورت آغاز جنك از آنجا كارى از بيش ببرند. ولى لشكر شام از همان منطقه به مردم مدینه حمله کرد نبرد از صبح تا ظهر ادامه يافت. قواى مدينه سرسختانه مقاومت كردند. عبداالله بن حنظله به يكى از غلامانش كفت: مرا از يشت سر محافظت کن تا نماز گزارم. عبدالله نمازش را خواند و به نبرد با شامیان ادامه داد

صفحه 18:
‎ee‏ ا 0 أو نيز به سمت مدینه حرکت کرد تا به قبیله بنی حارثه رسید» یکی از مردان آن قبیله را که قبلاً شناسایی کرده بود فراخواند و طیٌ گفت وگوی محرمانه به وی وعده احسان و جایزه داد تا راهی برای نفوذ به مدینه ۱ .مروان نشان داد و شامیان از همان راه به داخل مدینه نفرذ کردند ‎ee ee‏ ‎Pe Ce Se er mee eon y‏ ‏0 از يشت سر خود شدند. ‎ws igo‏ ر دفاع از زن و فرزند خود به مدينه بازكشتند ‎Hees | SIG Le‏ آنان با كشتن ‎Serer nar p coe ee tarp Nec‏ ۱ بر کل مدینه تسلط یافتند

صفحه 19:
ابن قتيبه مدنويسد: «ورود ‎Se ee eer ew‏ هجری اتفاق افتاد لتر رس اران «در جذكال سياه شام غارت شد ‎pamtememencr ends nestor‏ 00 تصرّف مدينه كفت: «دست شما باز استء هرجه مدخواهيد انجام دهيد! ‎Eee‏ ل ا الل ‎ce ae‏ ی همه جانبه آنان قرار ‎Cup ae‏ رند و آسيب ايمنى. .نيافت. مردم كشته مدشدند و اموالشان به غارت مدرفت ناگوارتر از قتل و غارت شامیان نسبت به مردم مدینه و باقی مانده نسل ‎nosey (Oe) I rere O Reo‏ ۱ مبالات شام به هتک ناموس اهل مدینه بود

صفحه 20:
در هجوم شامیان به خانههای مدینه پيامبر (ص)؛ هزاران زن هتک حرمت شدندء هزاران كودك زاييده شدند كه بدرانشان معلوم نبود. ان ‎a‏ ل ا 1 Wenn On ee ‏زمین ريخته شده بود. کودکان در آغوش مادران محکوم به مرگ شده‎ ‏و‎ ‎۱ ‏لا‎ ‏زیادهروی در کشتن مردم «مسرف بن عقبه» نامیدند. اهل مدینه از آن‎ 2

صفحه 21:
برخی از نویسندگان براین باورند كه اسم قيام توابين ازاين آيه الهام كرفته ع 0 0۳ پا اي حول هياو ‎(SE‏ 0 بروردكارتان. بكشيد خودتان ‎STC‏ ل ل ‎Meroe yy Stab tesa‏ ی قرع توبه)و رحیم است ‎cancel‏ آسرائیل نازل شده است که در غیاب حضرت ‎1 ‏الع داقر‎ 0 a ‏آنان دستور داد كه يكديكر را بكشند تا با ابن كار‎

صفحه 22:
& 0 0 0 نمى توان كفت كه حتما از اين آيه أخذ شده 0 بلكه نويسندكان معاصر اين قيام ‎Po PRR ss‏ ‎ae‏ در كتب تاريخى و احاديث اشاره اى به آن مى 1 اك

صفحه 23:
یکی از راههای شناخت انقلابها» آگاهی از شخصیت فکری فرهنگی و سیاسی رهبران آنهاست. نهضتها از اندیشههای رهبران خویش متاثر است. تفسیر دین» مکتب و هر عقیدهای ,توسط رهیران جنبشها به رویکرد عملی قیامها مىانجامد های انقلابی هماره در بستر اندیشههای پیشوایان انقلاب تغییر و تحول فراوان یافتهاند و جامعه را متحول ساختهاند 2 eee kee tee Oe SS ae TE ‏.با علل انقلابهاست‎

صفحه 24:
رهبران قيام» بويزه ۱ برخوردار بودند که بدون شناخت وموقعیتسیاسی آنهاه شناخت قیام توابین میسر تال 0 BIB ET ee Speen ere ‏شیعیان کوفه بودند و جایگاه ممتازی در بین قبیلههای خود‎ داشتند. اينك به صورت بسیار فشرده به معرفی آنها ‎(oe‏

صفحه 25:
قبیله« خزاعه» از بزرگترین قبایل عراق است که قرنها دارای جایگاهی ‎Coe eae ie ose en Tee re ete we woe‏ ‎(CoS Fes Cee ere eC eTse Bom ered ML)‏ شدند. یمندهای مهاجر در دو شهر بزرگ آن عصر حجاز» یعنی مکه و مدینه اقامت گزیدند و اندكك اندك جمعیت و شوکت آنان فزونی یافت تا رجايى كه ساليان دراز تولیت کمبه را در دوران جاهليتبر عهذه داشتند مردم قبله خزاعه پیش از فتح مکه» مسلمان شدند و بسیاری از آنهاء در جنگهای پیامبر(ص) علیه کفار جنگیدند. برخی از دلاوران خزاعه از ,فرماندهان سپاه مام علی (ع) نیز بودند

صفحه 26:
بدیل بن ورقاء خزاعی» در جنگ صفین فرمانده پیاده نظام سپاه امام على (ع) بود. دعبل شاعر اهل بيت و عمرو بن حمق انقلابی بزرگ که به دست معاویه به شهادت رسید» نیز ‎Seba ER AT IP ۳۰۳‏ على (ع) عليه ناكثين» مارقين و قاسطين شركت داشتند ا 5 أو در سال ©© ه.ق 5 طمانان از ‎Se EO ens‏ 0

صفحه 27:
S53 en ET Se Sen ‏ل‎ ree ws ed) ‏قادسيه(©0 ه.) و تمام جنكهاى حضرت على (ع) عليه دشمنان آن‎ ‏حضرت براى اسلام شمشير زد. مسيب بن نجبه از اصحاب امام على‎ 030 ‏ا ا ل ل‎ mst oy EAP (de ‏ا‎ eC ‏رس و ا ا ل ا‎ ‏تجاوز لشكر معاويه به قلمرو سرزمينهاى تحتحكومت امام على (ع)‎ ‏ل الل اتا‎ تیماء» رفته و سربازاناشنا لگ معاویه را از آن‌منطقه لخراج کند»

صفحه 28:
از اصحاب امام علی (ع)» امام حسن و امام حسین علیهما لسلام بود و در بین راه سفر حج» همراه مالك اشتر و گروهی دیگر از شه میان در ۱ ‎Baro)‏ ا ‎PRO riot Oe‏ قبيله «بجليه» بود و مردم قبيلهاش را در تبرد با دشمنان امام على (ع) ‎TC 0)‏ ا ل 0 ee

صفحه 29:
از اصحاب امام على (ع) و امام حسین (ع) بود و از بزرگان ‎rer‏ ب 1 1 0111117111 فقيهان شيعه شمردهاند عبد الله بن سعد( بن نفيل) ازدى از اصحاب امام على (ع)بود و در زمره برترين شيعيان جاى داشت

صفحه 30:
د الاك ال یم ورس ار ‎٩‏ © oe So ee aan fe Dre

صفحه 31:
قیام توابین از سال 00 قمری» پس از شهادت امام حسین(ع)» شکل گرفت و به تدریج فراگیر شد و طرفداران بسیاری پیدا کرد و به مدت .چهار سال شکلگیری جنبش, نیرو و امکانات قابل توجهی فراهم گردید ‎ee kes SBE ce)‏ ۳ »آغاز رسمی حرکت خود از شهر بزگ کوفه تعیین کردند. در اين زمان یزید بن‌معاویه" به هلاکترسیده بسود و "مروان‌بن‌حکم" در شام و" غرب عالم اسلام و "عبدالله بن زبیر" در مکه و شرق و جنوب عالم. اسلام» حکمرانی مدکردند و شهر کوفه درسیطره عبدالّه بن زبیر و طرفداراتش قرارداشت Bebo oe aie ree ‏ا‎ ‎۱ ese bie he S'S) Ve ese BCE Cer eee are ee eee entry SCE rer Fy ‏وقوع نپیوست‎

صفحه 32:
و تزابین که تعدادشان چهار هزار رزمنده عاشق شهادت برد؛ از كوفه به گناه و جرم خویش» طلب غفران نمودند و آن گاه به سوی ‎EO Bee Coe)‏ ۱ ‎staal ns ar eal ae‏ رم وی مس "مسیب بن نجبه فزاری" 0 دلاوردهای توابین» سپاه عبیداله متحمل شکست سنكين شد و بسيارى الا ا ل ار ات نيا ماني ی ‎eB ER epee ety tr‏ 1 ‎eNOS ret cee S WB eS ee ee Cerri Se Tres)‏ ‎ore ae reel‏ ی زعی" خدلجویانتولبینسود ولیک اریکی‌شبب منم پبیروز: ‎Fe‏

صفحه 33:
ات جنگی به نبرد تزابین شتافت و جنگ خونینی میان طرفین شعله ورگردید ملیمان بن صرد که با سپاهی سنگین از دشمن رویرو شده بود. از زین اسب به پایین آمد و شمشیرش را از غلاف بیرون آورد وغلاف آن را شكست و به ياران خود كفت: عبادالله! من اراد البكور الى ربّه و ا ل ا ل 0 ل 2 1 ,توبه کند و به پیمان خویش وفا کند» پس با من بیاید در این هنگام» تعداد زیادی از ياران او از اسب پیاده شده و بباکانه یه صفوف عظيم دشمن زدند

صفحه 34:
200 شام تیره و تنگ کردند و اگر پیروزمهای آنان به همان صورت ادامه میافت؛ پیروزی نهایی نصیب آنان مشد؛ ولی شامیان؛ به جای نبرد ا ل اك ل ا ا ۱ یزید بن‌حصین‌بن‌نمیر"» قرار گرفتو دلاورانه به شهادترسید" لذ يس از اوء "مسیّب بن نجبه" فرماندهی توابین را بر عهده گرفت ولی بس از مبارزاتىء او نيز به شهادت رسيد

صفحه 35:
»از آن بنج فرمانده و امير توّابين» هر كدام يس از ديكرى فرماندهی را بر عهده گرفته و با سربازان عبیداله بن زیاد به نبرد پرداختند» ولی در میان میدان به شهادت رسیدند و تنها رفاعة بن‌شداد بجلی» به همرلم عدهای‌اندگاز تخولبین از" تاریکی شب استفاده کرده و خود را از آن واقعه هولناک؛ نجات ,داد و به کوفه برگشتند و در قیام مختار بن ابی عبیده ثقفی که پس شهادت توابین» به وقوع پیوست شرکت نمودند

صفحه 36:
مختار کیست؟ ‎oy‏ 0 ‎Bee eee eels) QD eb) e erm cher)‏ ‎(Cee eee SLOSS eee Reb eee te by‏ کنیه‌اش ابواسحاق؛ و لقبش کیسان بود که فرقه کیسانیه ‎hore enone)‏ 0 طبق روايتى, ‎EEN eee een See tes oe ee tue yee)‏ كيس را امي رالمؤمنين به مختار دادئد. "1 0000 0 te ay ‏ل ایران) در زمان‎ ONG ‏ا‎ 2 ره مرواب

صفحه 37:
مادر مختار دومه است که از زنان با شخصیت بود و او را صاحب ‎eee ee ee FRY BES‏ وى ادب و فضائل اخلاقى را از مكتب اهل بيت بيامبر(عليهم السلام) و شرکت در جنگ با لشکر فرس به عراق آمد و خاندان او همانند بسیاری ‎Teron)‏ | اميرالمؤمنين(عليه السلام) بود و يس از شهادت آن حضرت» براى ‎yey‏ ا ۱

صفحه 38:
بر اساس كواهى تاريخ و تصر اي تن ید و آن با 00 منطقه خطرنيّه و اطراف كوفه برائى ‎cay A) ۳ ter‏ ۱

صفحه 39:
ابن زياد دستور داد كه دعوت كنندكان امام حسين(عليه السلام) و ‎tin ep cee aig‏ ل ا ا ل 0 نوشته است: هنگام دستگیری مسلم و هانی مختار در كوفه نبود و او برای جذب نیرو به اطراف شهر رفته بود و وقتی خبر ناگوار دستگیری مسلم را شنید» با جمعی از افراد و يارانش به كوفه آمد. هنكام ورود ‎ome So Lhe ao)‏ ا ا ل ل 0 كوى لفظى شديدء بين آنان و مختار و افرادش» دركيرى بيش آمد و فرمانده آن كروه مسلح كشته شد و افراد مختار متفرق شدند؛ زيرا مقاومت را به صلاح نديدند؛ مختار از آنان خواست محل را ترك گویند تا ببینند چه پیش خواهد آمد.( > ابن زياد يس از مسلط شدن بر اوضاع و شهادت مسلم و هانی؛ به شدت ‎ter eee‏ ل ا ل

صفحه 40:

صفحه 41:
مختارء زائدة بن قدامه را محرمانه نزد شوهر خواهرش» عبداله فرزند ‎pinoy nce eran yrs‏ ۱ ‎Aree BU‏ ۱ ‎ecb er WE ee wy Er Nd‏ ۱ احترام قاثل بودند. او نامه‌ای برای پزید فرستاد و برای مختار» که دامادش بود تقاضای بخشش کرد. یزید هم بلافاصله نامه‌ای به ابن ا ‎DD‏ ۱ مختارء که در يك قدمی مرگ بوده با نامه یزید نجات يافت و ابن زياد او را خواست و به او گوشزد کرد: اگر نامه امیرالمزمنین(یزید)!! نبود :تو را می‌کشتم. حالا برو و در کوفه نمان. مختار به ابن زیاد گفت بسیار خوب. من برای انجام عمره به مکه می‌روم و با اين بهانه به نزد ابن زبير آمد

صفحه 42:
SS jy 7 همزمان با دعوت مختار و تهیه مقدمات قیام» عبدالله بن زبیر؛ سیاستمدار »كاركشتهاى به نام عبدالله بن مطيع؛ را كه سابقه دوستى با مختار داشت به استانداری کوفه منصوب نمود. تاریخ ورود استاندار جدید به ا ل ۱ ۱ ners) پیامبر( كرفت» مكه را به قصد عراق براى هدفى بزرك ترك 9 مختار با رهبران شيعيان و ياران اميرالمؤمنين على(عليه السلام) و ی ‎SO RS Ser Cree Byo ere Center‏

صفحه 43:

صفحه 44:
7 سوه شام شهد العنادم) البود. رش خلاصه ادلّه ذ ل بيان. ‎orc nie a‏ در كوفف هفدعوتو قيام خود را-0 ‎ag ‎

صفحه 45:
در ملاقات نمایندگان شیعیان عراق با محمد حنفيّه و امام سجاد(عليه السلام) در حجازء آنان اظهار داشتند كه مختار ما را به خونخواهى شما دعوت كرده است. امام و محمد حنفيّه در ياسخ آنان؛ اظهار داشتند كه ما خواهان اين كاريم و بر مردم واجب است او را يارى ا Se eee Id WIPER Tee ‏لخ للش تمر در جتكي ا قاو لعل رمو خوخ افر ص يرطي‎ ) ‏لست بای دی(‎ Ce Pree eves erry eure an ens ee ache ga RPE Reve oT ۱3 ‏كربلا حسين سرور مسلمين و فرزند دختر بيامبر سيّد‎ ١ ‏مىباشد.(‎

صفحه 46:
عبدالرحمن بن شریح می‌گوید: جمعی از سران شیعه در خانه سعد بن ابى سعر حنفى» كه از جهرههاى برجسته شيعه بود» جلسهاى تشكيل دادند عبدالرحمن» که از از بزركان كوفه بودء در آن جلسه جنين كفت مختار میخواهد قیام کند .ومار ار وو یباری‌خویشا دعوت نموده و ما هم بیمت. 5211101017 ‎eae ee aS Uy eet ere hed)‏ 0 گرفته است." او پیشنهاد داد جمعی از سران شیعه به حجاز بروند و با اهل بیت پیامبر و بازماندگان امام حسین(علیه السلام) به اا ل ‎Foote‏ ‏تسار رس سس سس(

صفحه 47:
‎oy‏ ا ا ل ا ‎ae ie)‏ ا 1 ا ا ا 0 »جنين باشدء با همه وجودء از او حمايت خواهيم كرد و اكر جنين نباشد او را ترك خواهیم نمود. محمده فرزند امپرالمزمنین(علیه السلام) پس از حمد و ثنای الهی گفت »گفتید کسی شما را برای خونخواهی ما دعوت کرده است. به خدا سوگند

صفحه 48:
:علامه مجلسی(ره) به نقل از فقیه بزرگوار علامه ابن نما می‌نویسد محمد حنفیّه به سران شیعه گفت: "درباره خونخواهی ماء برخیزید ۱ برويم. آنان همراه محمد حنفيّه خدمت امام سجاد(عليه السلام) شرفياب شدند و محمد ماجرا را بیان کرد. امام در پاسخ آنان فرمود عموجان» اگر کسی به حمایت ما اهل بیت برخیزد, بر مردم واجب است ‎Apert el OCP Ser ae epee STs ne‏ قرار دادم؟ هر طور که صلاح دیدی» اقدام کن پاسخ صریح و قاطع امام تکلیف را روشن کرد و سران شیعه شاد شدند و با خود گفتند: امام و محمد حنفیه به ما اجازه قیام دادند.(2.1)) آنان به كوفه يازكشتند و به مختار بشارت دادند و او را ازماجرا اده ‎SE oe ae‏ ‎eat a)‏ لاا قيام

صفحه 49:
شهر کوفه چهره يك شهر جنگی به خود گرفت و این بار در تب خونخواهی امام حسین(علیه السلام) می‌سوخت و فریاد "یا لثارات ‎Ie eee eM‏ 06 ا ا ايرانيان تشكيل مىدادند و جمعيّتى عظيم بودند که به آنان "جند الحمراء" یا "لشکر سرخ" می‌گفتند؛ زیرا نسبت به اعراب سیه چهره. گونه‌هایی سرخ و سفید داشتند و یا لباس سرخ ل ل اه تشكيل مودادند. اينان به دليل عدالت كسترى حكومت حضرت سس مر ‎Soe merce ibe aor pecy‏

صفحه 50:
هایی که با مختار بیمت کرده بودند؛ فوج فوج وارد کوفه می‌شدند ‎henner tenons res es‏ ۱ الحسین" وارد شهر شده نیروهای مثثی بن مخربه نیز پس از درگیری نیروهای ابن زبیر در بصره و شکستن محاصره شه به کوفه آمدند

صفحه 51:
قصر ابن زیاد به تصرف مختار در آمد» آنها شب را آنجا ماندند و صبح روز بعد بزرگان و سران قبایل و مردم در مسجد و مقابل قصر تجمع Oe Tee me TCL ie aes Sees ‏,رسمی پپروزی القلاب؛ مهیّا کرد.( ) ظاهرا آن روز» جمعه بوده است‎ ‏مختار شخصانماز را آقامه نمود و در يك خطبه پرمحتوا و‎ 9 eee er ear cd ges as ONT EE CSTE EIU | ل کربلا قیام کنم و انتقام آن عزیزان را بگیرم و تا آخرین نفسء با شدت هر جه بيشتر؛ اين هدف مقذس را تعقيب خواهم كرد.»6(مختار سيس در خطبه دوم ثماز» بااتاكيد و قسم ياد كردن» تصميم خوداً را در ريشهكن نمودن عمّال ظلم و ستم و قاتلان امام حسين(عليه السلام) اعلام داشت در نهايت مختار حكومت خود را تاسيس نمود و قاتلان شهداى كربلا را به سزای عمل خود رساند 66,

صفحه 52:
۱ ۳ eeey RyCe eC ebm D ea res ‎omar‏ تست ‏زیدالازید)) کنیه از مقام وا ا ‎PRN Kee‏ مای او (مانند: زید بن حارثه » زید بن ارقم » زید بن حسن »...)

صفحه 53:
Fe Eda ‏در زدن‎ 9 ۳ Ro wee ESS Se Tee Levee enone ere] ‏حال اين پیشوای بزرگ اسلام در کتب مستقل و ارزنده نوشته شده است‎ ‏ما در اينجا لازم نمى دانيم كه به نحو تفصيل متعرض حالات ايشان‎ ‏شويم » فضائل اين امام عاليمقام بى كران و بى انتها است‎ کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست كه تر کنم سرانگشت و صفحه بشمارم

صفحه 54:
)و بستنم ددا رای 1۳ (عليه السلام ) او را این بانو از ‎Ce‏ م ون شد وء قهرمان کتاب ما زید ‎(lal ae)‏ 7 انجپتلم زید 3 يعنى ‎ost yaa) a‏ 7 رادا

صفحه 55:
009 پیشوایان مادر آين زمینه رسیده که مفارش فرموده آند همیشه تامهای ‎See See EY eS e Wee Dene enor‏ لذه امام چهارم (علیه لسلام ) برای انتخاب نام نوزاد عزیزش از قرآن لس ۱ »خیره خیره به صدر آن نگریست » گویی امام دتبال گمشده ای می گردد ا ل نظر کرد » عجیب است » این آیات که امام برای انتخاب نام کودکش می بیند» همه آيات جنگ امت ر جهد. ايه قتل است و شهادت أيه كشتن است و كشته شدن ‏ آیه نبرد است و انقلاب.

صفحه 56:
خدايا جه سرى اسث » دفعه اول بالاى صفحه قرآن اين آيه بود: (( فضل الله المجاهدين على القاعدين )) (-::) يعنى خداونده پیکار کنندگان را بر راحت طلبان و خانه نشينان برترى بخشيدو در دفعه دوم كه امام قرآن ‎eit his Cy Bee ES)‏ ا ا 0 ‎we‏ 0 یقاتلون فی سبیل له فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التورية و الانجيل و القرآن و من اوفى بعهده من الله » فاستبشروا ببيعكم الذى ‎(Gr Ore Omer)‏ ا لت ‎rnrem eee B aD)‏ ۱ می کنند و می کشند و کشته می شوند» وعده ای است حق بر خدا در تورات و انجيل و قرآن ؛ ‎EE Orie Aree a‏ دلشاد باشید» و این همان رستگاری بزرگ 0 )) :امام قرآن را بست ء وبا جهره اى آرام و مطمئن » سه مرتبه فرمود 0 ‎ele}‏ ل م لل اا

صفحه 57:
mE =e با توجه به اوضاع و احوال مسلمین در زمان خلفای جور (که قبلا اشاره شد) و ظلمهابی که از طرف آذان نسبت به ملت اسلام عموما و خاندان پيامبر (صلی الّه علیه و آله ) و مجاهدین علوی خصوصا و پایمال کردن ‎tee 6 Tee R Ee aS eer Sy‏ ل ل ‎Rib yecrteereE eye ces yew Vere‏ رادر جند جمله خلاضه كرد ( عليه السلام) ‎ere‏ ا ا ل ل ا جامعهه مسلمین 6 - 5 شکیل‌حکومولقعیلساامی‌در صورت ‏تا

صفحه 58:
0 دانستن شربایط اوضاع حکومت و افرادی که در آن. ‎(ome hep em breRcrars)‏ ا يد ا ا 0 هشام ابن عبدالملك اموى وارد سخن شويم

صفحه 59:
دهمین خلفه از دودمان امیه است او در سال 005 هق به خلافت رسید و مدت خلافت وی قریب (00 سال به طول انجامید و روز چهارشنبه 0 روز مانده به آخر ربیع الاول در سال ‎Segre ee Saha‏ ات خوش و عمارت های مجلل و آثا هشام ‎ne)‏ ۱ ا ا 0 يوغ خود حكام بنى اميه درآورده بود او به قوانين اسلام بى نسبت به شرایع و احکام قرآن بی تفارت بود گناه و فسق علنی او» مورد كواه هم عصران هر گناهی را که می خواست مرتکب می شد .و هميشه مشغول عیش و نوش و جام شراب هیچگاه از او جدا نمی شد ‎om bec te ce yc ESSE er oy‏ 0 ay

صفحه 60:
‎Ba ee Te ee ate oo‏ ل (علیه السلام ) بوده است ۰ و بگویند» بلی » زید مرد با ‏ب يمان و خالم بود و أسلم (عليد السلام ) او را دومست مى ی ‎se ag easy By Cherny ‏در‎

صفحه 61:
Sine ‏ده شاو طرار‎ COTES تصریح کرده انده و می گویند قیام زید (علیه السلام ) به اذن امام صادق ده لست( عليه لام ا ل ا ل ضمن جوابی که به ماعمون داد فرمود ۱ Reet Tere Rena ۱ aS ‏ل ل‎ rd Kees ‏عم ان رضیت ان تکون المقتول (المصلوب ) بالکناة » فشامنك » فلما‎ Pree ye ron fei hn (re evn pene yratis ewe Cire) ۱ )) . ‏یجیه‎

صفحه 62:
امام صادق فرمود او برای قيامش با من مشورت کرد. من به او گفتم : عموجان اگر دوست دارى و راضى هستى كه همان به دار آويخته كناسه باشى » يس راه تو ‎Sires ioe o‏ اا ات ۱ فرمود ( عليه لشلام) وای به حال کسی که ندای او را بشنود و بیاریش نشتابد اين روايت و مضمون بعضى اخبارى كه كذشت خود شاهد ديكرى از مدعای ماست که قیام زید به اذن امام (علیه السلام ) بوده است وانگهی م ا ل ل ل بوده و دخالت امام و يا دستور و اذن وی ممکن بوده است به گوش سس ری اس سر لس نه اصحاب نزديك آنان » به هيج وجه مايل نبودند كسى به آن اطلاع بيدا ‎CNP ey (ores PU Byes ese Byer ie enrarcy‏ مطلبی است بسیار واضح و روشن

صفحه 63:
ل ا 00 خص انقلابیون علوی روا داشته می شد و هشام شخصا در راءس همه این ظلمها بود» براى وى تشریح و گوشزد می نمود )3 و بارگاه هشام وارد PS corer aes Denyse be

صفحه 64:
Seen eee ee 1 ‏زيد (عليه السلام )» به‎ ‏لك و از این رهگذر آهانتی فعبت‎ ‏به زيد (عليه السلام ) شده باشد‎ ۱ eyes ane aay ee ‏هشام گفت : همانند تو مرا به پرهیزکاری امر می کندا؟‎ زيد: در ميان بندكان خداء هيجكس برتر نيست كه ديكران را به تقوا و ياكى وصيت كند؛ و كسى از وصيت شدن به تقوا يست نكردد» يس از خدا بترس » آنگاه هشام تند شد و فریاد زد .. تو آرزوى خلافت را در دل مى برورانى و اميد آن را به دل بسته اى اما تو را با حکومت و خلافت چکار؟! بی مادر» تو فرزند کنیزی بیش نیستی

صفحه 65:
1 خليفه بدزبان دادء فرمود: هشام » من كسانى را والامقام تر از بيامبران در نزد خدا نمی یابم » و حال آنکه اسماعیل پیامبر خدا کنیززاده بود» اگر ل ا ‎chins‏ وه مت اى هشام » من از تو مى يرسم آيا منصب نبوت بالاتر است يا خلافت ؟ ‎ee is foe‏ ا ل 6 ‎ee‏ ل ل ۱ ا كت هشام » از این سخنان مستدل و کوبنده زید (علیه السلام ) آن هم در »مقابل ‎٠‏ اطرافيان جايلوس سخت خشمكين شد و فرياد زد. دؤخيم ‎٠‏ بيا مبادا این مرد در میان لشکریان و اطرافیان من بمانده مواظب باش

صفحه 66:
هشام » خليفه مرموز و نابكار اموى ‎٠»‏ از اين برخوردها و ملاقات هاى خويش با زيد كاملا روحيه آزادمنشى و حريت او را درك كرده بود» و ا ل ‎Bers‏ ا 0 ا ‎ee‏

صفحه 67:
0 ery 9 Pere BESO EL ey Smee ie es Ner te SIE eee Ie EBT eee eee BS ny 6 ‏ا ل ا ف ا ل‎ 0 en 5 EE 0 ۳ 7 4 ‎Ges‏ رطا ركان ‎Byes ey ce)‏ روشن می او پس از 9 مه از زندان آزادشده اما کاملا تحت نظر بود و هشام را ساختگی او را از شام اخراج کرد

صفحه 68:
‎Gating pe‏ زید تماس بگیرند و او هم آنان را به جهاد و نبرد علیه حکومت شاه و دار و دسته اموی تحريك کند و | طرف عراق بالا خص مرکز آن کوفه همیشه مهد انقلاب و نهضتها بوده است » عراق سالها با حکومت امیرالمو منین بو ‎ ‏فرزندان معصوم حضرتش را می شناسد و آگاهی آنان غير دیگران آن طرف روح جنگجویانه و سلحشورانه عراقی ها هميشه ۱۳ ر بنی امیه ‏ مد ی سب لا ام ‎et ar ‏استاندار عراق مى خواست به هر نحوى شده زيد را از كوفه‎ ‎ ‎

صفحه 69:
زید بن علی تصمیم گرفته بود چند روز را در کوفه به سر برد و زمینه قيام را مساعد كند ولى با مراقبت شديد و تحت نظر كرفتن وى از جانب ‎ogee‏ م لا ل ل ‎TE eee‏ تقیه بود زید به بهانه اينکه من کاری به حکومت ندارم و می خواهم زندگی عادی ‎ey err Byes eer eck‏ ۱ ‎Sct eke Teme)‏ 0 جاسوسان » مرتب حالات زید را به یوسف بن عم استاندار کوفه گزارش می دادند» امّا استاندار از زید و شخصیت و نفوذ وی در مردم سخت هراسان بود دستور دادء عذر وى را بخواهند و از كوفه بيرون رود

صفحه 70:
‎ed ks)‏ 0 جون كسالتى دارم نمى توانم از شهر خارج شوم و جند روز ديكر را در كوفه خواهم ماند ‏. اما يوسف دست بردار نبودء به او بيام داد هر جه زودتر كوفه را ترك ‎cer beers rat DI‏ ا 00 سر ملکی گفتگو دارد» از کوفه خارج نشد یوست بن عمر به او پیام داد ‎eee Te ewes)‏ را ‎ee LoS SMB ict Yet eet e.]‏ و مدینه از طریق ((قادسیه )) از شهر خارج شد 2

صفحه 71:
موقعی که استاندار عراق » فهمید زید از شهر خارج شده » خیالش راحت ا ل ا ل كت خویش ساخت تا او برگرد زید (علیه السلام ) هم وارد قادسیه شده بود مردم موقعی شنیدند زید با این‌وضم. از کوفه خارج شده سختپریشانو منقلب( یه |سلام) شدند و ‎fered Bye eee ace Seer eM ee hoe‏ ‎Goro‏ ‏ظلمهائى كه مردم ) بالا خص كوفه و نواحى اطراف آن از ناحيه ل حكوما ,دند و جنايات حكومت با علويان و خاندان پیامبر و شیعیان بسیار مردم را از بنی امه متتفر کرده بود

صفحه 72:
‎sch be ecree a‏ ا ا ل آنها منتظر فرصت مناسب بودند» و هم اكنون با بودن زيد بن على ‎En) pene eee See ean‏ ] ‏تس رت با دی در ‏راضی نگهدارند لذا تصمیم گرفتند به هر نحوی است زید را از بیرون رفن از عراق منصرف کنو او را به کوفه بازگرداند وابلاعره ‏ ‎a Sere Ore CUBED Een icr gt Pe)‏

صفحه 73:
داد» زيد هم جند سال در كوفه به رهبيرى ‎Sor oe‏ بیدار ‎CSC ere Sh Oe rire er ere‏ ورد

صفحه 74:
را بود و او را دعوتبه قیام و لنقافبو رهبری‌خویش‌کردد ,بودند (:1) حاکی از آمادگی مردم برای جهاد بود زيد (عليه السلام ) خود را در قبال اين نامه ها و درخواست هاى يى در ۱ السلام ) به استغائه ملت ستمديده پاسخ گفت و از اين جهت کوفه را ا ل 0 روح سلحشوریو غخرتدر ‎ore ahs Carmel nets‏ ان لمیه و دشمنان‌خاندانرسا نیز علتدیگرییود که زید (علیه السلام ) در آنجا نهضت زيد را شروع كند

صفحه 75:
reo Ghee bE Sere Er aioe pera ey ‏كردند و با جملات مهيج و بر تحرك آمادكى خود را براى نبرد و‎ ‏جاننشانی در راه زید (علیه السلام ) سلام دشتند‎ آنان به زيد كفتند: (( اين تخرج عنا و معك ماءة الف سيف )): )) تو جرا از ميان ما بيرون مى روى و حال آنكه يك صد هزار شمشير از تو پشتیبانی می کند» و علاوه بر مردم کوفه شیعیان بصره و خراسان نیز با تو همراهند ودر راه تويا بنى اميه مى جنكندء و دشمن در مقابل ما ‎ln)‏ ال ل ا ال ل ۳ ‎eee Let pe Kerrey‏ ا 0

صفحه 76:
‎es‏ ی دا ‎tre eon‏ ‏ک دیگر کرد يه شرا ‎coe‏ ‏۳ ‎ae IR fe‏ الاسم ‏عده خویش ‏۳۹ ان مق وان مواست ب ‎eee‏ ‎ere‏ اس ادست | ‎Nees‏ ‏مه )رس له )مک ری ‏ى و اصرار زيادء مى كفتند: نه ».به خدا سوكند ياد رسد 0 0 ‎ ‎

صفحه 77:
علی (علیهمالسلام ) سالها ارت ازع ی ‎AGRA‏ يائين يكشده یاج هک فداكار محتاج بود تا به وسیله آ 0 7 PR Ua ents ‎Race‏ اه اوست (علیهماالسلام ) تصمیم نهائی و قطعی خود را گرفت و به پیروان خود ‎etree howe‏ ۷ ‎

صفحه 78:
زيد بن على (عليه السلام ) علاوه بر كوفه كه در آن عصر مركز عراق » بود به ديكر شهرها و بخش هاى مهم عراق و حتى مراكز دور دست دعات و فرستادكانى كسيل داشت تا براى او از مردم بيعت بكيرند» و هدف او را برای ملت روشن سازند و با این نقشه قیام زید از مراکز عراق به ساير بلاد مسلمين » توسعه يافت و جمع زيادى از مردم مسلمان به عنوان پشتیبانی از خاندان پیامبر و اصلاح وضع حکومت و ‎Tar Ve See oe 8)‏ ۱ ,حکومت به مجرای اصلی خود به نهضت زید (علیه السلام ) پیوستند | ere OURO 5)

صفحه 79:
يزيد ‎teaver‏ ی مردم را یه بیعتزید و نبرد با تن بن ابى زيلد به زيد بيوستم . و جمع زيادى از همشهريان من با فرستاده ‎irs‏ 7 سام بنلبىا لعديد» ((سالم بنلبىا احديد در بعضىاز نسخ آمدم -© لیکن‌وی‌سنه ‎Oey ay an (oy‏ 7 فرستادگان زید بودم و او مرا به سوی زیید ایامی فرستلد تا او را به جهاد و ا زید (علیه لاسام ) دو نفر را به سوی‌خراسانف رستاد باه نام بدة 6۰ کثیر جرمیو حسن‌ین‌سعد که خود مردی‌دلنشمند و عاللم بسود و باه ‎ne‏ ا ‎te hen eee) Eley‏ 700 عثمانب نعمير لبويقظانف قيه نيز از جمله دعاتؤيد بود او از جمله - ] 500

صفحه 80:
نت ‎ee Ere)‏ ل ل ل ل ا ‎BS Ten Crs) et‏ مشکوك می کرد؛ گرچه زید بن علی (علیه السلام ) برنامه خود را با ا ل ا ل ال لكت ‎BR)‏ ل ا ا ل ها قابل تقيه و حفاظت نبود» ديكر كوفه به يك شهر انقلاب مبدل شده بود و مردم به خود نوید پیروزی می دادند و خوشحال بودند که مردی نمونه و فداكار و شجاع جون زيد بن على (عليه السلام ) رهبرى آنان را در ات ‎Boye ‏ل ا‎ Tee Dey PS ere yee ee] ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 81:
۱ ree Ye ret een ‏انقلاب مبدل ساخته بود. و مردم همه منتظر واقعه مهمی بودند که بالاخره پیش آمد‎ ۱ roe ce Deve s)) ‏مرکز كزلرش مى دادند و هر روز اوضاع عراق وخيم تر مى شدء و گزارش هايى از‎ ‏اوضاع کوفه به مرکز می رسید‎ RE Ee reer Bye eee pcre perg ly ۱ NETO NIon eID Ryo ene IG) ‏کوفه به حیره فرستاد و او را از وخامت اوضاع مطلع کرده بود‎ گرچه خود یوسف بن عمر والی عراق که آن روزها را در حیره به سر می برد و از كزارش ماءموران خود وضع كوفه را به دسث آورده بود امّا نامه هاى شديد اللحن خليفه اموى او را مجبور کرد که مجدانه به سرکوبی نهضت زید و یارانش بپردازد و انقلاب را در نطفه خفه سازد

صفحه 82:
استاندار کوفه » سیب شذ که وی با جدیت تمام اوضاح کوفه را تیب ند كك ل

صفحه 83:
‎Eevee)‏ رح ‎Pes Ove DO Sy rene care ret BENG Leroy‏ ‎Pe eee‏ 0 ید ‎DISS‏ ‎ ‏سعی ذاشتد تا روز برد ‎ee‏ زيدرا 1 دشمن مخفی نگهدارند ‏حاکم کوفه ناچار متوسل به یکی از جاسوسان زبردست شد او برده ای ا ل ا ان .يك نقشه دقیق جاسوسی ماء‌مور گشت » جایگاه مخفی زید را کشف کند انتخاب اين غلام خراسانى براى اين ماءموريت خطير بسيار مهم بود ‎Pe ke Se eT Ste Leen er we wks S)‏ ‏گفت من از شیعیان خراسانی هستم و او با نقشه دقیقی خود را در سنگ ‏طرفداران و شیعیان زید قلمداد کرده بود ‎ ‎ ‎

صفحه 84:
و به اين بهانه كه من » جوانى از اهل خراسان و از ارادتمندان به خاندان بيامبر و از مريدان زيد مى باشم و براى يارى زيد ‎Se vet Cre Boge)‏ ل ك0 السلام ) درآمد و می گفت من پول زیادی را از شیعیان برای رهبر انقلاب زید (علیه السلام ) آورده ام بعضی از شیعیان ساده لوح فریب این جاسوس حرامزاده را خوردند و او را به مخفیگاه زید راهنماتی کردند ۱ Tce] ‏سوء ظن زید نسبت به خودش به نزد زید برد و پولها را به‎ 22 ‏او تحویل داد,(‎

صفحه 85:
‎orate‏ ا ل 0700 1212 كرارش داك ّْ ‏فل ا ا ا ل لت كك ۰ب 0 را از طرفداران زید می شناسم که به مخفیگاه زید آمد و رفت .می کنند» و آن و را به نام (عامر) و (طعمه )* معرفی نمود كفت شاب راف

صفحه 86:
هجوم دشمن مواضع خود را مستحکم کنند و رسما آماده نبرد گرا ‎١‏ ‎BOR et See ee ere eh er eee ES es‏ در (( مقاتل الطالبیین , از موعد قيام خروج نمودند؛ و اين فاصله با یام و حمل 50 م ۱۳ ‎eee ny @omen sj orcron re io‏ ۷ ‎yee er eer yrs ape nary‏ ۱ روز چ ه آغاز شد و سه روز ادامه یافت تا روز جمعه 0 صفر رهبر انقلاب ‎nts eBre cy‏ ا ‎ye Cree erm‏ ۱۳

صفحه 87:
حکم بن صلت عامل پوسف بن عمر در کرفه يك روز قبل از خروج ‎Ad‏ و Beene ‏شهر‎

صفحه 88:
‎afer sre EE Peer)‏ ا ل ‎rar‏ م ا ‎Bree OE Ct Sur ro tar Sn Rea‏ را باختند و دست از يارى زيد كشيدند ‎

صفحه 89:
SP سور و نمی دانند چه خواهد شد و زید (علیه السلام ) کجاست » و بعضی احتمال می دادند ممکن است صحن مسجد و بازار میدان جنگ گردد و بالاخره آنان بتوانند به یاری زید بروند Se ey Sera ae ee Tee ete er te Bere ‏ل‎ SRE tee ee Toe eo) ‏آنان غذا ببرند تا اينکه کسی نتواند از چنگ ما فرار کند و به زید بپیوندد.‎ ‏و دستور داد موقعی که مردم در مسجد زندانی شدند مخفیگاه زید را‎ ‏محاصره کن و او را دستگیر نما و اگر در مقابل تو مقاومت کرد با او‎ PO Yen is Car rocc)

صفحه 90:
Or 1 PEAS NAN Gye ee ‏از وی نیافتند آنان خیا مى كر‎

صفحه 91:
CDE yar em ‏ل ا‎ een tb Tae ‏كردند كه شهر را محاصره كنند» آن شب سيرى شد و‎ ‏جهارشنبه اول صفر از افق كوفه دميدء گرگ صفتان‎ ‏»های خود را برای آشامیدن خون آن سلحشوران غیور تیز کرده اند‎ ‏شهر را با عده ای نظامی و شرطه و ماءمور به محاصره خويش‎ ‏درآورده اند و جمعیت انبوهی از کوفیان در مسجد زندانی شده اند‎ ‏هوا كم كم داشت روشن مى شدء و سياهى دامن خود را بر روى زمين‎ ‏ا ا ا‎ cr ‏جمع بی کرد در اولین لحظات صبح . فرمانده‎ ‏به قاسم بن کثیر حضرمی و مردی دیگر به نام صدام دستور داد به‎ ‏طرف شهر بروند و فریادشان را به شعار (یا منصور امت ) بلند کنند‎ ‏و مردم را به جهاد دعوت کنند. این دوء اسب خود را به حرکت درآوردند‎ ‏و فریادشان به شعار انقلاب بلند بود‎ : ‏در ۱ د علیه دستگاه حکومت دعوت‎ 506 Ee on Rarer enn ee Ree re lk Ven OE Seo na tb)

صفحه 92:
۱ BB vaca yrs Ce BE Crp) ‏قاسم (كه سعيد بن خيثم وى را صدام ياد كرده است ) كشته شد‎ ‏و قاسم دستكير شد و او را به نزد يوسف بن عمر بردند. قاسم‎ در مقابل سو ل ا كت 01 0ك گردن او را زدند

صفحه 93:
2 4 )02 هق نخستين روز نبرد خونين حق با باطل ‎eye n eT‏ ل ل ل 0001 با نیروی اهریمنی هشام بن عبدالملك اموى بود 0 (9 fee Ae CCT A INS ‏چه کسی از شما مرا در نبرد با انباط (2/2) امل‎ )):)) ‏آن خدایی که نذیر مبعو؛ ما کی‎

صفحه 94:
بس از آنكه يوسف بن عمر والى عراق » کاملا از اوضاع کوفه با خبر گشت و دانست که یاران زید (علیه السلام ) هر لحظه ممکن است با يك حمله برق آسا کوفه را تسخیر کنند و عمال موی را در آنجا قتل عام نمایند تصمیم گرفت صبح چهارشنبه که نقلابیون در نزديك شهر سنگربندی کرده اند اشکریان خود را برای نبرد آماده سازد و به سوی کوفه حرکت دهد ,یوسف در نزدیکی شهر کوفه در راه حیره تلی را محل فرماندهی خویش قرار داده بود ۱ ری و لا( طوائف را به سرکردگی و (عمرو بن عبدالرحمن ) رئیس پلیس و ماءموران شهر را نیز در کوفه با لشکری مجهز مهیای نبرد ساخت 0 os eee ee ee See ey ‏لل ور لتر زود رار برا‎

صفحه 95:
۱ ort ee er ee nee met Cee ceD) ‏رئيس بليس شهر به نام عمرو بن عبدالرحمن برخورد کردند‎ ‏فرياد نصر بن شعار (( (يا منصور امت ) )) بلند شدء و عمرو در مقابل‎ ‏أو وحشت زده ساكت بود. نصر براى يارانش فرمان حمله داك‎ eB emer es ent ‏ا‎ tC ESE eS) NBD yores ore bets Bees Teer pr react ‏فص‎ ‎trey‏ ل ا ل ل ‎ne Wyrenncpemnr ee‏ ۱ ‎[eo to See 10)‏ ‎ ‎

صفحه 96:
"۳ ۱۳۳ كروه بندى, دم شام می ‎ee a‏ أن از خ زيادى ا ۳ روز چهارشنبه

صفحه 97:
رزمندگان پیروز با فرماندهی زید بن علی (علیه السلام ) محلات کوفه را یکی پس از دیگری به تصرف درآوردند و قسمت اعظم شهر به دست ‎Wee re ens mo Nrtry‏ 1۱ حساس دیگر شهر به نام (جبانه صائدین ) حرکت کردند و در آنجا سنگرها بستند و جنگ شدیدی بین آنان در گرفت که در اين جبهه نیز ۱ ‎age eee a SED vent oT]‏ ۱ ‎SSeS Spe ree Sete es ke See ore eerie‏ گسیل می داشت و هر چه از جنگ می گذشت سربازان تازه نفسی از طرف دشمن وارد معرکه می شدند

صفحه 98:
و س0 ‎ers‏ از و1 ee te ‏ل ال‎ eS) ByS aren yse cece tis Conn Treen pene ‏روى 55-7 ی انبوهى از یاران خویش را وارد میدان نبرد‎ 0 به اى بود كه بر بيكر انقلاب وارد شد

صفحه 99:
خارج كامل داشت به ا 001 ادر بط السلام ) و یارانش نتوانند ‎ali 1 ۰‏ مسرب تشمن به عقب نشینی مجبور شد و مجاهدین توانستند خود را به در مسجد برسانند

صفحه 100:
0 ocr tote ‏نجات می یافتند پیروزی مجاهدین اسلام قطعی بود. الا ن مجال آن‎ ‏رسیده بود که زید بن علی و یارانش در مسجد را بگشایند و مردم را از‎ ‏محاصره آزاد کنند‎ ۱0 wats ves) ۱ ie E Eten ‏بلكه مردم برجم ما را ببينند و بدانند كه آنان تا در مسجد بيروزمندانه‎ ‏جلو آمده اند. (- - ) و.زيد و يارانش در كنار (( (باب الفيل ) )) مسجد‎ ‏اسنكر كرفتند‎

صفحه 101:
ene Fae ne 0 ‏ل‎ acd نگ با زید پرداختند» یوسف بن عمر ‎ee) Reece‏ مسجد بيشروى كرده اند و هر أن ‎re eee ier}‏ 4 یه هر وسیله شده در مسجد ر ‎vee sD‏ ‎eG aan‏ القن 1 كردند يدين وضع اين موقعيت حسانس از دست یاران زید خارج شد. ۵ ‎

صفحه 102:
۱ ‏ا‎ ole ey See YBa ۱ re Beye oy ree eee ny as) oie Dy ‏وحشتناك مهيا سازد‎ زید (علیه السلام ) فرزند برومند امام سجاد (علیه السلام ) با یاران سلحشور و فداکارش خود را مهیای نبرد می کنند از آن طرف دشمن زخم خورده و انتقامجو در صبح روز پنج شنبه ‎aera e)‏ ره ‎Oe enn ESC ce wre ey bee‏

صفحه 103:
۱ ‏تعجب به دنا ن گرفته ند رزمندگن با حملات ی‎ ee (pea) 0 ) ‏عقب می رانند و آنان را تا محله (بنی سلیم‎

صفحه 104:
RO cheer keene Soke Ce Sets Tee ‏عده اى از تيراندازان ماهر را به حمايت آنان فرستاد‎ زيد (عليه السلام ) جون تند باد شديد در صف مقدم جبهه جلوتر از ياران پیش می رفت و تیرهای دشمن چون باران به سوی او می بارید. درست ‎Ker pear Cony‏ ا ل ‎Soe oye epee ces See‏ اصابت کرد و شدت آن بحدی بود که تا انتها در جبهه نورانی او فرو رفت (- ‎١‏ ) اين تير را يكى از غلامان نابكار يوسف بن عمر به نام ا ري الاسم کلبی ) رها شده بود

صفحه 105:
یاران زید (علیه السلام ) بدن تیر خورده فرمانده عظیم الشاهنشان را از میدان خارج کردند و او را برای معالجه و استراحت به خانه يكى از اصحابش به نام ((حران بن ابى کريمة )) در قسمت بازار د 26 و بعضی گوینده او را به خانه ای به نام (دارالحوارین ) در ۳

صفحه 106:
شهادت زید روز جمعه سال 60 ق و در آن وقت ل 0 ine) ‏سلام و درود بی پایان ما به ریوح مقدس و روان تابناك‎ او و ياران فداكار وى باد

صفحه 107:

صفحه 108:
تاریخ طبری محمد بزجرير طبرى ج 14 معجم قبائلا درب عر رشا كحلك ج 0. ص ‎CAPO APO‏ بحارالارار ج 66 س 61660 بحارللارار» ج ‎tsa OPE ve PO‏ ص :6*09 الشارات لبرلعيم بزمحمد ثنقفئ ج © ص 60؛ كاملابنثير» ج 9 ص 6.6666 النسابا اشر ادج © ص 6/26 بحل لاوار» ج 66 س 6660 ‎a‏ ‏اللاشاء ص 605 تاریخ طبریج 6 ص 669و 9469 تاریخ طبری ج 6 ص 66-6 ان ج ©» ص 0800 -09. تاريخ طبرعج 6 ص 50-06 ۱۱ ys PO ¢ A ‏تنقيح المقلىمامقائئ ج © ص ©600؛‎ ‏سن ی‎ ¢ CMLL nO pened 20-680 vagy hoy mal a!

صفحه 109:
شبلتجی‌ص 09-770 (( لإصار)) ‎aren‏ 9ص 009 و تاریخ بن‌عاکر ج و ص 0 0۴ - .569 88 (( و المعدائقا رديه »)) ‎Coes oe‏ اتاءليففاجىحسن ‎ala‏ الهلويه » )) يسخاروص سر 20 اسللوار )) 6*0 ص 606 و شورة زید بسن ص م - زيد الشهيد ص 0. و (( لعان‌لشیعه ۰ )) ج ۴ ص-00©. ‏در (( بحارالاوار )) ج ©©6 ص ©0664 و (( لعيازا شيعه » )) ج 7 ص 007 جابجديد-0 © مقاتلا لطا إبين)) ص 067 و (( بحارالاوار )) ج ©©6 طبع. جديد ص 66-000 ‎(HRs‏ 60 س ۳۵ امسدوقص 006 (( الشدير» )) ج 6ص ۳0 ص © ‎© ‏رجا لو اإلدلن)) يسعنوييامبر-©6‎ dda ola! ‏ا‎ hs 0 ‏ا‎ aS ‏عن ): من ولد و له اربعة ولد و احدهم باسمی فقد جفانی )) یعنی پیامبر نود اکن چم ود لش کی وب نم من شود به گنج فرش ۲ ‏و عن علتى (عليه السلام ) حق الولد على الوالد ان يحمسن اسمه ...)) يعنى امام على (عليه السلام ) فرمود. ‏حقفرزند بر يدر ليناستكه نام نيكويراءاو لنتخابكلد ... ‏عرآنمجید سوره نساء لیه 0,05 -10 ‎ ‎ ‏-تاريخ ييعقوبي ج © ص 06,066 -66 الغانوج © ص 000 و (( عقدا-فريد )) ج © ص 6*00 (( . و ان‌شاما كانصاحبشرلب©)© ))

صفحه 110:
در شرح صحيفه سجاديه سيد علمخازشيرازىاولئلكتاب)© (( رياض! ل كين)). از نقل‌هه لی‌جمله نیز به د: که زید فسرمود: (انا-للهاتلا يقعدن ©6. ( (( ‏چشم می‌خورد هشام‎ Ste Mae ۳6,06 ‏-الحدائق الوردية فی مناقب انمة الزيدية : )) ج ) ص‎ (PPMP? vad cass} sel قادسيه منزلكام بينرلى ده حول بر که سار كوه به قصد حور ول انبم کر ‎٩5‏ ‎oe (aes galery See ats‏ 36 تاريخ طبروج © ص ‎POP‏ و (( مقال الا لیین) ص ‎GOS‏ - (( وقايع. الام )) خياباتوص ©©-©©. ‎ee ee Oe eee‏ و -اصول کافی ج 4 کتاب حجت حدیث 69.09 تاريخ ابن اثير ج © ص ©© و تاريخ طبری ج 9 ص 000 چاپ قدیم 09 حص 00.100 (( مقالب الا ایین)) -رقه یکی از شهرهای آباد در سواحل فرات بوده 0 © ص 66.006 (( مقائلا للا إيين)) ‎٠‏ مدرك فوق 6 -ص م06.©© (( مقائلالطلليين)) -تاريخ طبرى ؛ ج © ص 66.006 تاريخ طبروج © ص 60 و كاملابناثير ج © ص 66-6000 -تاريخ طبرى ج © ص ©©©. (( مقاتل الطالبيين )) ص ‎ ©72.06:6*‏ ‎aaa‏ 099 ,ری وی ع و عن 693 و یی ان لدع مب

صفحه 111:
عوازخطيه ©/© (جهاذ) ص 06 نيع الإلاثه (درجمه و شرح فيض © م ار طخ تس جر یه 00 صرب 000 و لخي 3 0 ص 660 و خطبه 60 ص ‎Soe‏ للب ب تم را : ts 60 ‏-نهج البلاغه نامه دوم‎ ٠ 60.5 ‏تاریخ طبری ج 6 ص 600 و تاریخ ابن اثیر ج © ص‎ ‏ی‎ (oe gee ‏عي حص‎ کوهی‌لستدر عرلق» و ساکنین‌آن عجم هی‌مستعرب‌لنده و را بدان‌جهتانباط-6 مرك ويندء چونشباهتزیدواز نظر یه مب بانج و از فصاحتعربی محرومند و مس موی سم تن اما صدوقص 660 و ‎Caste.‏ 6ص ۳0 (( تنقيح المقلل)) حرقت©© . ‎ach oa 0) Boe‏ (رجيهع 1 ‎١‏ تاریخ طبری ج 0 چاپ قدیم ‎OS.‏ ‏-طبرى ص وت رت ‎١‏ ص 66.066 (( متاتلا لا لیین)) = 09.000 )) متال الا ایین)) طبرعج 6ص 20۵9 ‎٠‏ -ج 6 ص 20.606 (( لنسابا_اشراق)) ج 9 ‎aS a Od yo (cube) COS co‏ 9 تمح له لبزابی دید ج 6 ص -ص ۳5.060 (( مقاتلا_لطا إيين)) ‎٠‏ ج ٩ص‏ 26.006 (( نساباهرلن) -طبقات ابن سعد ج © ص 06*0 (( مقاتل الطالبین )) ص ‎POMBO‏

صفحه 112:
مت وصامج اتاج بنائنائنا اعد جلدوسهحا. نبسدسسد

29,000 تومان