علوم انسانی و علوم اجتماعی سیاست و قانون‌گذاری

مبانی آزادی و آزادگی انسان در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام

mabanie_azadi_va_azadegie_ensan_dar_andishehye_siasie_emam_ali

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “مبانی آزادی و آزادگی انسان در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام”

مبانی آزادی و آزادگی انسان در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام

اسلاید 1: مبانی آزادی وآزادگی انسان در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام استاد دكتر مجتبويدانشجو احمد صمداني-فرشيد حكيمي راد

اسلاید 2: مقدمهآزادی های سیاسی اجتماعی از نظر هر اندیشمندی در هر جامعه و حکومتی، در نگرش آن فرد یا نظام سیاسی به انسان، ریشه دارد . اگر انسان را موجودی صاحب اراده و اختیار و آزاد در گزینش راه خود و در عین حال پاسخگو تصور کنیم، و معتقد باشیم که استعدادهای عمیق و شگرف انسان و ابتکار و خلاقیت او در بستر آزادی می شکفد، طبیعتا در حوزه های سیاسی اجتماعی نیز حدود و نفوذ آزادی را گسترده خواهیم دید، و هر چه این نگرش به انسان محدودتر و با قید و بند بیش تر باشد به همان نسبت از حیطه آزادی های سیاسی اجتماعی او کاسته می شود . در نظام سیاسی علی (ع)، مخالفان و دشمنان آن حضرت از آزادی های سیاسی گسترده ای برخوردار بودند این حد از آزادی، به نگرش حضرت علی (ع) به انسان، قدرت و حکومت باز می گشت . این مقاله به تحلیل و تبیین آن بخش از دیدگاه های حضرت علی (ع) می پردازد که موجب می شد آن حضرت در حوزه سیاست و اجتماع، حیطه آزادی افراد را گسترده ببیند، موضوعاتی هم چون آزادی اراده و اختیار انسان، آزادی و آزادگی ذاتی انسان، آزادی انسان از تعلقات درونی، هدف از آزادی انسان و آزادی انسان در زندگی، از جمله مباحث این مقاله به شمار می روند . عمق و ظمت سیره حضرت علی (ع) و ناتوانی نگارنده، ضریب خطای ناخواسته در استنباط ها و تحلیل ها را به شدت افزایش داده است، به همین سبب از همه خوانندگان محترم توقع تذکر و راهنمایی دارم

اسلاید 3: آزادی اراده و اختیارمباحث مهم، گسترده و فراوانی وجود دارد که در آن ها، فلاسفه و دانشمندان به موضوع مختار یا مجبور بودن انسان پرداخته اند، و بحث جبر و اختیار را مورد تحلیل و تبیین قرار داده اند . اولین کسی که بعد از رسول گرامی اسلام (ص) به این بحث اشاره کرده حضرت علی (ع) است . امام (ع) با بیان حیث «امر بین الامرین » ، در نهایت به اختیار و اراده انسان معتقد بود (1) و او را موجود آزادی می دانست که خود می بایست سرنوشتش را در دنیا و آخرت رقم بزند . حضرت علی (ع) خلقت آدم را مورد بحث قرار می دهد و تصریح می کند که خداوند تعالی از میان تمام آفریدگان، آدم را برگزید و او را در بهشت خود جای داد و به او روزی فراوان عطا فرمود، سپس او را آموخت که چه کارهایی را باید انجام دهد و چه کارهایی را نباید انجام دهد، و او را هشدار داد که دلیری نمودن بر اوامر الهی، نافرمانی کردن است، و رتبت و جایگاه او را به مخاطره خواهد افکند . اما آدم، خدا را نافرمانی کرد و پس از توبه، خداوند او را در زمین فرود آورد . (2) خداوند تعالی ابتدا بایدها را به آدم یاد داد، که این امر نشانگر ارزش و اهمیت معرفت است اما د رنهایت حضرت آدم با آزادی و اختیار کامل خود تصمیم گرفت .

اسلاید 4: سخنان حضرت علی (ع) در موارد متعددی حاکی از این است که آن حضرت برای انسان آزادی و اختیار قائل است . ایشان با استناد به برخی آیات قرآن، (3) به بندگان خدا هشدار می دهد که شیطان شما را نشانه رفته است و قسم خورده شما را گمراه نماید و به ورطه هلاکت اندازد و دین و دنیای تان را نابود سازد . (4) بر اساس این اعتقادات امام، انسان این اختیار و آزادی را دارد که به راه شیطان برود یا آن را واگذارد، حتی آزاد است برای پیش گیری از فریب شیطان، به دنبال شناخت و معرفت لازم و کافی نباشد، اما باید تمام پیامدهای منفی آن را پذیرا باشد و در دنیا و آخرت، خسارت های ناشی از این انتخاب خود را متحمل شود . برای سقوط نکردن در ورطه هلاکت، و غافل نماندن از هدف خلقت، حضرت علی (ع) سفارش می کند که قبل از آن که سنجیده شوید خود را بسنجید، و قبل از آن که به حساب تان رسیدگی کنند خود به حساب خویش رسیدگی نمایید و قبل از این که شما را به زور ببرند خود راهی شوید . (5) این سفارشات حضرت علی (ع) فقط در شرایطی معنا پیدا می کند که انسان از آزادی عمل برخوردار باشد و بتواند این راه را انتخاب نکند حضرت برای سعادت انسان او را به این گونه عمل کردن ترغیب می کند و ضمن دادن شناخت و معرفت به او، یادآور می شود که آزادی او فقط در این دنیا است، و پس از مرگ، محصول آزادی عمل خود را خواهد دروید، و هر گزینه ای را که با اراده و اختیار در این دنیا برگزیند، در دنیای دیگر نتیجه انتخاب خود را خواهد چشید و در آن جا دیگر اختیار و آزادی وجود ندارد .

اسلاید 5: حضرت علی (ع)، قضای لازم و قدر حتم خداوند را در اعمال و رفتار روزمره انسان ها منتفی می داند و معتقد است که انسان ها در تمام اعمال و رفتار زندگی خود آزادند و هر آن چه را بخواهند می توانند برگزینند و البته باید به نتیجه آن نیز تن دهند . به اعتقاد امام علی (ع)، اگر چنین نباشد پاداش و کیفر امری باطل خواهد بود و بشارت دادن و تهدید کردن برای عواقب کردار بندگان، معنا و مفهوم پیدا نخواهد کرد و امری بیهوده به شمار خواهد آمد . البته خداوند تعالی مردم را به آن چه مامورند امر کرد و از آن چه نباید انجام دهند نهی فرمود تا بترسند و دست بازدارند (6) ولی در نهایت انسان ها با اختیار و اراده و انتخاب خویش بر امر خدا گردن می نهند و نهی او را وا می گذارند . این اختیار و آزادی انسان ها، برای برگزیدن امر و نهی خداوند و راه حق و باطل است، که ثواب و عقاب متناسب خود را به دنبال خواهد داشت، اما اختیار و آزادی انسان در امور سیاسی اجتماعی، و گزینش راه هایی که حق و باطل بودن آن ها چندان روشن نیست یا در مورد آن ها، در میان اهل حق اختلاف وجود دارد، ابعاد و وجوه پیچیده تری پیدا می کنند که امیدواریم در ادامه بتوانیم آن ها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم

اسلاید 6: آزادی و آزادگی ذاتی انساندر این دنیا، اشخاص، قدرت ها و عوامل متعددی وجود دارند که می توانند آزادی و آزادگی انسان را خدشه دار سازند و او را تحت انقیاد خود در آورند، یا انسان مجبور شود دانسته یا ندانسته و خواسته یا ناخواسته به این انقیاد تن دهد . وقتی آزادگی انسان که به روح عزت طلبی و تکامل خواهی او باز می گردد از بین برود خودبه خود آزادی انسان نیز در ابعاد اجتماعی و سیاسی مورد خدشه قرار خواهد گرفت . حضرت علی (ع) معتقدند که تمام مردم آزاد و آزاده هستند و آزاد از مادر زاده می شوند . (7) در این جا باید بین معنی آزادی و آزادگی تفکیک قائل شد، آزادی به اعمال ظاهر انسان و آزادگی به عزت نفس انسان مربوط می شود و هر دو، ریشه در کرامت انسانی دارد . وقتی انسان آزاد به دنیا می آید این آزادی و آزادگی او فارغ از مذهب و ملیت و سایر عوامل عرضی است و می توان به نوعی آن را جزء ماهیت او به حساب آورد

اسلاید 7: در این صورت، انسان بودن با آزادی پیوند ذاتی و ناگسستنی پیدا می کند و هر کس متعرض آزادی انسان ها شود، انسان بودن آن ها را مورد تعرض قرار داده است . نکته دیگری که پیوند ذاتی آزادی را با ماهیت انسان، در نگرش امام (ع) نشان می دهد این اعتقاد حضرت است که خداوند انسان را آزاد قرار داده است . (8) بر این اساس، آزادی چیزی نیست که انسان آن را به دست آورد، یا حقی نیست که حاکمان و قدرت مندان به افراد اعطا می کنند، بلکه انسان خودبه خود آزاد است، و خداوند او را آزاد قرار داده است و چنین اراده کرده که او آزاد باشد، اگر به جز این باشد بر خلاف قاعده و قانون الهی است . به اعتقاد امام، تنها کسی که در اجتماع می تواند آزادی انسان را محدود سازد خود انسان است، که با استفاده از آزادی خود، که به نوعی جزء ذات و ماهیت اش به شما می رود، می تواند خود را به رقیت دیگری در آورد و آزادی خود را محدود سازد یا از بین ببرد . (9) ممکن است این ایراد مطرح شود که اگر آزادی جزء ماهیت و ذات انسان به شمار می رود چه گونه آن را از بین می برد، زیرا ماهیت شی ء از اصل شی ء تفکیک ناپذیر است؟ پاسخ این است که اگر چه انسان می تواند با استفاده از آزادی خود، آزادی را از خود سلب کند ولی باز هم با استفاده از همین ویژگی، می تواند به حالت اول بازگردد، انسان با اراده و اختیار و آزادی کامل، می تواند آزادی خود را سلب کند ولی تا بیش ترین حد ممکن هم که آزادی خود را از بین ببرد باز هم این ویژگی به طور کامل از بین نمی رود، زیرا سلب آزادی از خود، عرضی است و هر لحظه اراده کند می تواند خود را از رقیت آزاد کرده و به حالت اول بازگردد

اسلاید 8: آزادی او برای بازگشت به حالت اول، در ذات و اراده او باقی می ماند . بنابراین انسان ها آزاد و آزاده متولد می شوند و این آزادی و آزادگی جزء تفکیک ناپذیر وجود آن ها است و به عبارت دیگر، جزء ماهیت و ذات آن ها است، هیچ انسانی حق ندارد آزادی دیگری را محدود کند و اگر محدود بکند بر او ظلم روا داشته و برخلاف فرمان خداوند و طبیعت انسان عمل کرده است، فقط خود افراد می توانند آزادی خود را محدود کنند یا از بین ببرند ولی حتی خود افراد به طور کامل بر امر قادر نیستند، زیرا اراده و اختیار آن ها باقی می ماند و با همین اراده که آزادی خود را محدود کرده یا ظاهرا از بین برده اند می توانند به حالت اول بازگردند، و دوباره آزادی خود را به دست آورند .

اسلاید 9: انسان دارای یک ماهیت جسمانی و یک ماهیت روحانی و نفسانی است، مجموعه عواملی که ماهیت نفسانی و روحانی انسان را تشکیل می دهند موجب تمایز او از سایر موجودات گشته اند . اگر انسان بتواند مؤلفه های ماهیت نفسانی خود را به حد عالی به منصه ظهور و فعلیت برساند و از هر کدام از آن ها - به نحو شایسته، - به نحو کامل استفاده کند، به مراحل بالایی از کمال ست خواهد یافت و اگر در مراتب پایین تر یا ابعادی خاص این کار را انجام دهد به همان حد یا در همان ابعاد به کمال خواهد رسید . آزادی یکی از مؤلفه های ماهیت انسان است که اگر ظرفیت و قابلیت بالقوه آن بالفعل شود به طور شگفت آوری به شکوفایی خلاقیت و استعدادهای انسان منجز خواهد شد و شور و نشاط حاصل از آن، جامعه ای فعال، پویا و سرزنده ایجاد خواهد کرد . اما اگر این مؤلفه، توسط خود انسان یا عوامل بیرونی محدود و سرکوب شود یا مورد بی توجهی و بی مهری قرار گیرد به همان سبت بخشی از سیر تکاملی انسان ناقص خواهد شد ولی به هر حال آزادی از این جهت که جزء ماهیت انسان است اگر چه قابل سرکوبی است اما نه توسط خود انسان ونه به سبب نیروی خارجی، قابل نابودی کامل نیست، مگر این که اراده و اختیار انسان سلب شود که آن هم امری محال است

اسلاید 10: 3 . آزادی انسان از تعلقات درونیدر اندیشه حضرت علی (ص)، آزادی همه جانبه انسان از تمام تعلقات و قید و بندهایی مورد توجه قرار گرفته است که به نوعی انسان را از مسیر تکامل و تعالی باز می دارد . آزادی و آزادگی انسان مفهوم عامی است که تمامی حوزه های مرتبط با انسان - اعم از درونی و بیرونی - را در بر می گیرد، آزادی از تعلقات درونی، اولین گام در راه آزادی است . یکی از مهم ترین اهداف خلقت انسان، تکامل و تعالی او است و این مهم - در مرحله اول - جز با آزادی درونی انسان میسر نمی گردد . حضرت علی (ع) با این استدلال که «ای انسان، خداوند تو را آزاد قرار داده است » به او هشدار می دهد که مبادا طمع، تو را بنده خود قرار دهد . (10) هم چنین ممکن است انسان ها اسیر تعلقات و وابستگی های دنیوی باشند، به همین دلیل حضرت بانگرشی دیگر به انسان، از مردم می خواهد که دل به دنیا نبندند و بنده و اسیر دنیا نشوند . (11) از دیگر قید و بندهای درونی انسان، قید و بند شهوت است، حضرت علی (ع) بر این باور است که بندگی و بردگی شهوت، بدتر و شدیدتر از بندگی و بردگی افراد دیگر است و آزادی از این بردگی به سختی امکان پذیر است . (12) اما قید و بند اصلی و مهم تر در درون انسان، که شاید بتوان فقره های فوق را نیز در آن جای داد هوای نفس یا نفس اماره انسان است . پیروی از هوای نفس، انسان را از رشد و تکامل و شناخت حق و پایبندی به آن باز می دارد، (13) و اگر هوای نفس بر انسان غلبه کند او را کور و کر و پست و اسیر می سازد . (14) به همین دلیل حضرت علی (ع) در موارد مکرر، انسان را به آزاد شدن از تعلقات و خواست های نفسانی فرا می خواند

اسلاید 11: قید و بندها و تعلقات درونی انسان، غل و زنجیرهایی بر روح او هستند که آن را از حرکت و پرواز باز می دارد و در روند تکامل و تعالی او اخلال ایجاد می کنند . انسان در وجود پیچیده خود، دارای قابلیت ها و استعدادهای قوی و فراوان برای تکامل و تعالی است، در درجه اول، برخی از تعلقات و وابستگی های درونی انسان، فرصت استفاده از این قابلیت ها و استعدادها را از انسان سلب می کنند . در درجه دوم، برخی دیگر از این تعلقات، به عنوان مانع، بازدارنده انسان در مسیر رشد و تکامل هستند; کسی که خواهان رشد و تکامل و تعالی است باید از قید و بند تعلقات و هواهای نفسانی آزاد شود و چونان امیرالمؤمنین (ع) بنده هستی بخش بی نهایت باشد، و با آن حضرت همنوا شود که: خدایا مرا این عزت بس که بنده تو باشم و این افتخارم بس که تو پروردگار منی . (16) بدون تردید تا انسان از قید و بند تعلقات و هواهای نفسانی خود آزاد نشود نمی تواند به این مرحله از بندگی پروردگار نایل گردد .

اسلاید 12: آزادی از قید و بندها و تعلقات درونی، حتی در تعامل با دیگران و عرصه های سیاسی اجتماعی نیز تبعات و تاثیرات جدی به دنبال دارد . با وجود این تعلقات و قید وبندها، انسان دارای نگرش و بینشی محدود و تنگ نظرانه خواهد بود، همیشه در بند خویش است و قادر نیست جز به خود و خواست های خود به چیز دیگری فکر کند و به فراتر از خود بیندیشد، این ویژگی، اتقویت خودبینی و خودخواهی در انسان، مانع نگرش اجتماعی، ملی و جهانی برای او می شود، در جامعه ای که هر کس فقط به خویش و منافع خودمی اندیشد، وفاق ملی و روحیه کار جمعی ایجاد نخواهد شد، تحمل وسعه صدر به حداقل می رسد، و با ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی و اجتماعی، منافع ملی چندان اهمیت و جایگاهی نخواهد داشت . در عوض، خودخواهی و منیت افراد به شدت رشد خواهد کرد . این اتفاق در سطح نظام سیاسی و حوزه نخبگان سیاسی، بسیار فاجعه انگیز خواهد بود

اسلاید 13: 4 . هدف از آزادی انساناولین و مهم ترین هدف از آزادی انسان شکوفایی استعدادهای بی نهایت و به فعلیت در آمدن قابلیت های گسترده و نامحدود انسان است . حضرت علی (ع) بر این اعتقاد بود که اگرچه انسان به زعم خود در این جهان هستی موجود کوچکی است اما دنیایی بزرگ تر از جهان خلقت، در درون پیچیده انسان وجود دارد . (17) جهان خلقت و طبیعت و موجودات زنده و غیرزنده آن، دارای قوانین، روابط، تعاملات و دنیای بسیار پیچیده و عجیبی هستند، با این همه، پیچیدگی درونی انسان به گونه ای است که از دنیای بزرگ بیرون، بزرگ تر است . این عظمت و پیچیدگی، در استعدادها، قابلیت ها، توان و تفکر انسان نهفته است . رشد و شکوفایی استعدادهای قوی و همه جانبه انسان در شرایط آزادی امکان پذیر است که:اولا: افراد بتوانند از تمام امکانات و فرصت های موجود استفاده کنند،ثانیا: هیچ مانعی در پیش روی نداشته باشند،ثالثا: از هر گونه دغدغه و نگرانی رها باشند .

اسلاید 14: از مجموع دیدگاه های امام (ع) چنین برداشت می شود که آزادی علاوه بر آن که لازمه ماهیت انسان و ضرورتی برای شکوفایی استعدادهای اوست مهم ترین عامل فراگیر برای به فعلیت درآمدن قابلیت ها و استعدادهای انسان و رشد و تکامل و تعالی او در تمام زمینه ها به شمار می رود . اگر انسان از طمع آزاد باشد در یک بعد مراحل تکاملی را طی خواهد کرد . اگر از تعلقات دنیوی آزاد باشد مسیر و بعد دیگری از قابلیت های او شکوفا می شود و مراحل کمال را طی می کند و اگر از هواهای نفسانی خود آزاد باشد زوایای دیگری از رشد و کمال را درک خواهد کرد . در هر کدام از ابعاد و زوایا، هرچه انسان آزادی بیش تری به دست آورد و قید و بندهای مربوط را بیش تر کنار بزند، شکوفایی استعدادها و رشد و تعالی او در آن زمینه افزون تر خواهد بود . به همین نسبت در عرصه سیاست و اجتماع نیز قید و بندها و عدم وجود آزادی، مخل شکوفایی استعدادهای افراد در حوزه های سیاسی و اجتماعی و توسعه و پیشرفت می شود و مراحل تکامل و تعالی فرد و جامعه را کند خواهد کرد و موانع جدی بر سر راه آن پدید خواهد آورد . - چنان که بعدا نشان خواهیم داد - رشد و پیشرفت تنها با توسعه انسانی و افزایش کیفی سط ح شناخت افراد جامعه و ادای حقوق و .. . ایجاد می شود و تمام این ها در بستر آزادی به دست می آید . پیشرفت علوم انسانی و حتی علوم ریاضی و طب و علوم پایه و ... نیز با آزادی - و به خصوص آزادی سیاسی - ارتباط تنگاتنگ دارد . در فضای غیرآزاد حتی برای بالندگی علوم نظری نیز شرایط مناسب نیست

اسلاید 15: دومین هدف آزادی، ایجاد شفافیت است . اول، شفافیت در نگرش ها و اعتقادات مختلف، تا هر کدام از آن ها به خوبی شناخته شود و افراد آن ها را آن گونه که هستند بشناسند و به آثار و پیامدهای آن ها آگاه شوند، سپس هر راهی را که صلاح دیدند برگزینند . (18) دوم، شفافیت در شرایط حاکم بر منابع، امکانات و فرصت های جامعه، که مهم ترین ابزار و زمینه برای رشد و شکوفایی استعدادهای انسان به شمار می روند . هم چنین در همین عرصه بدون ابهام، قابل محاسبه، و قابل پیش بینی است که استعدادهای افراد کشف می شود و در یک میدان رقابت سالم با شاخص ها و معیارهای مشخص و شفاف، افراد لایق و شایسته شناخته می شوند و قادر خواهند بود برای به فعلیت در آوردن استعدادهای خود از فرصت ها و امکانات بیشتری بهره مند گردند

اسلاید 16: هدف بعدی، یعنی سومین هدف از آزادی انسان در مبانی فکری اسلام، دست یافتن به غایت و نهایت اعتقادات و اعمال و تمتع هر چه بیش تر از اهداف متعالی متصور و منظور شده در آن ها است . اسلام انسان ها را به اعتقاداتی هم چون توحید، نبوت، معاد و ... دعوت کرده است، و در عرصه عمل، آن ها را به انجام اوامر الهی وترک نواهی دستور داده است . آن چه اسلام از این اعتقادات و اعمال برای انسان در نظر گرفته است هدایت، تهذیب نفس، رشد فضایل، کنار نهادن رذایل، سعادت فرد و جامعه و در نهایت تکامل و تعالی آن ها است . تمام اعتقادات مورد نظر اسلام امری قلبی است، اعمال تاکید شده از سوی اسلام باید از روی میل و رغبت انجام پذیرند و با خواست و اراده درونی افراد همراه باشند . اگر هزاران نفر اقرار کنند که به خداوند یا معاد اعتقاد دارند ولی قلبا هیچ گونه اعتقادی به آن ها نداشته باشند این اقرار ظاهری نه تنها هیچ گونه ارزش و فایده ای ندارد جز جریان احکام ظاهری مسلمان بر آنان بلکه دروغ گویی، ریا و دو رویی را در جامعه رواج داده است و در اعتقاد قلبی آن ها نیز هیچ تغییری ایجاد نشده است، پس بهتر است افراد آزاد باشند، به آن چیزی اقرار کنند که اعتقاد دارند تا لااقل جامعه فقط از بی اعتقادی آن ها رنج ببرد، نه این که هم از بی اعتقادی آن ها در رنج باشد و هم بهای سنگین ریا، دروغ گویی، تملق، ظاهر آرایی و دو رویی افراد را بپردازد . انجام تکالیف دینی و پای بندی به حلال و حرام الهی نیز باید از روی اعتقاد قلبی باشد و افراد به اهداف مورد نظر شارع مقدس از این اعمال توجه داشته باشند، چه تمام انسان ها خداوند را عبادت کنند و حلال و حرام الهی را رعایت نمایند و چه تمام آن ها کفر بورزند و از فرامین الهی سرپیچی کنند، در ذات اقدس الهی هیچ تفاوتی ایجاد نمی شود .

اسلاید 17: اعتقادات و تکالیف مورد نظر اسلام، تاثیرات مستقیم بر فرد و جامعه دارند و اثرات آن ها به فرد و جامعه بازمی گردد و دلیل انجام آن ها نیز همین است . اگر این اعتقادات و اعمال از صمیم قلب و با معرفت و شناخت انجام پذیرد و هیچ گونه تظاهر، ریا، دو رویی و دروغ گویی در آن ها نباشد، اثرات واقعی آن ها در جامعه جلوه گر خواهد شد و اهداف مورد نظر شارع مقدس محقق می شود و تنها در صورتی این گونه خواهد شد که انسان ها با اراده، اختیار و آزادی کامل این اعتقادات را برگزینند و باز هم با اراده و اختیار و در کمال آزادی، به کسب معرفت لازم در مورد آن ها بپردازند و در نهایت از صمیم قلب و با رغبت، به اوامر و فرامین الهی پای بند باشند

اسلاید 18: اگر در گزینش باورهای مورد نظر اسلام و رعایت حلال و حرام الهی، انسان ها آزاد نباشند، بدین صورت که یا از قوه قهریه ای حساب ببرند، یا برخی ملاحظات فرهنگی، سیاسی، آداب و رسوم، دغدغه نام و نان، ترس جان و مال و ... آن ها را مجبور به گزینش اعتقادات اسلام و رعایت حلال و حرام الهی بنماید، در واقع اعتقاد و باوری صورت نگرفته است، و اثری که برای رعایت آن حلال و حرام ملحوظ شده هرگز به دست نخواهد آمد . در چنین جامعه ای، که مردم با آزادی و اختیار کامل افکار، اعتقادات و اعمال خود را گزینش نمی کنند، اگر چه همه مسلمان اند، و جامعه به ظاهر اسلامی است، ولی دروغ، ریا، نفاق، دو رویی، بی احترامی به حقوق دیگران (حق الناس)، غیبت، تهمت، و ... به وفور یافت می شود که ریشه تمام این ها آزاد نبودن مردم در گزینش اعتقادات و اظهار عقایدشان است، که ممکن است مستقیما زور بر سر آنان نباشد ولی ملاحظات دیگری آزادی آنان را محدود کرده باشد . چنین جامعه ای نه تنها هیچ گاه به اهداف مورد نظر دین مقدس اسلام نخواهد رسید، و نه تنها هیچ خدمتی به این دین نخواهد کرد، بلکه موجب خدشه دار شدن اسلام و تضعیف آن خواهد بود، بنابراین بهتر است فردی که دروغ می گوید، در امانت خیانت می کند، حقوق دیگران را پایمال می نماید، از ریا و غیبت و تهمت و ... ابایی ندارد و ... این آزادی را داشته باشد که تظاهر به اسلام نکند (20) زیرا ضرر تظاهر به اسلام چنین شخصی به مراتب بیش تر است و با افزایش تعداد اینان، چهره حقیقی و واقعی اسلام پنهان می ماند . در ادامه مباحث خواهیم دید که حضرت علی (ع) در تمام حوزه های فردی و اجتماعی، مردم را آزاد می گذاشت و هیچ گاه افراد را به کاری که تمایل قلبی نداشتند اجبار نمی کرد، اگرچه این اقدام حضرت به ضرر خودش و جامعه اسلامی تمام می شد

اسلاید 19: 5 . آزادی انسان در زندگیحضرت علی (ع) از اساس بر این اعتقاد بود که انسان ها در زندگی خود آزادند و نباید آنان را به چیزی مجبور ساخت . امام در حالی که رهبری و حاکمیت جامعه را به عهده داشت و آن جامعه با بحران جدی فروپاشی و غلبه دشمنان و فاسقان مواجه بود، مردم را به تلاش برای نجات جامعه از بحران و دفع دشمن فرا می خواند و با بحث و استدلال، در صدد متقاعد کردن مردم بود تا آنان در کمال آزادی و با اختیار خود، اقدامات لازم را انجام دهند، ولی مردم به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چندان توجهی نمی کردند . امام علی (ع) به عنوان حاکم جامعه این قدرت و توان را داشت که مردم را به انجام اموری که برای نجات جامعه صلاح می داند مجبور سازد، و به سه دلیل، این کار امام (ع) نه تنها قابل سرزنش نبود، بلکه - ظاهرا - کار معقول و حتی ضروری به حساب می آمد، اول به دلیل عقل، زیرا حکومت و جامعه امام در شرایط سخت و بحرانی واقع شده بود . خود مردم آن حضرت را به عنوان حاکم تعیین کرده بودند و هنوز هم بر حاکمیت امام علی (ع) اتفاق نظر داشتند . در چنین شرایطی که با تهدید خارجی، جامعه در آستانه فروپاشی بود، وادار کردن مردم به دفاع از کیان جامعه و حریم خودشان، عقلا امر پسندیده ای بود . دوم، به دلیل عرف سیاسی رایج در آن روز و حتی امروز، که حکومت باید امنیت و تمامیت ارضی را تامین کند، و اگر مردم خود داوطلبانه دشمن را دفع نکنند، حکومت باید به زور آن ها را بسیج کند و برای دفاع از تمامیت ارضی مجبور سازد . سوم، به دلیل عهد و پیمانی که مردم بر گردن داشتند .

اسلاید 20: مردم با حضرت عهد و پیمانی بستند و هر کدام از طرفین دارای حقوق و تعهداتی بودند، از جمله حقوق حاکم وتعهدات مردم این بود که از آن حضرت اطاعت کنند و در دفاع از جامعه و حکومت کوتاهی نورزند . حضرت می توانست بر اساس این عهد و پیمان، آنان را مجبور به بسیج و دفاع سازد، و اگر کمی اعمال فشار می کرد آنان به آسانی ولی با اکراه درونی بسیج می شدند، ولی حضرت علی (ع) از این حق خود نیز استفاده نکرد، چون می دانست اگر انسان ها با اراده و اختیار و آزادی کامل و تمایل درونی راهی را انتخاب کنند ارزش دارد، و مجبور ساختن آنان به کاری، اگرچه ممکن است اثرات ظاهری خود را داشته باشد یا موجب حفظ حکومت و جامعه شود، ولی فقط ظاهر حفظ می شود، و آن اهداف والای اسلام از حکومت که سعادت و تکامل و تعالی فرد و جامعه است، معطل می ماند; چون با اشتیاق و تمایل درونی افراد همراه نیست . حضرت علی (ع) می دید که مردم تمایلی به حق و حقیقت ندارند، و از عدالت چندان استقبال نمی کنند، و از حاکمیت باطل و غلبه دشمن چندان نگران نیستند یا حاضر نیستند هزینه های این ها را بپردازند و تلاش ها و از خودگذشتگی های لازم را از خود نشان دهند، با این که می توانست و به دلایل فوق پسندیده بود که مردم را به این امور وا دارد ولی می فرمود: من هیچ گاه شما را به آن چه دوست ندارید مجبور نمی کنم . (22) زیرا مجبور کردن مردم از سوی امام، چندان با اهداف و اندیشه های سیاسی اسلام سازگاری نداشت، هدف افتخارآمیز اسلام به هدایت، سعادت، تکامل و تعالی افراد است، و اندیشه سیاسی اسلام یک اندیشه حق محور و عدالت خواه است، تمام این اهداف نیاز به خواست و تمایل و اشتیاق مردم دارد، و اگر مردمی این تمایل و اشتیاق را ندارند باید مبانی معرفتی آن ها راتقویت کرد تا با افزایش آگاهی و پی بردن به اهداف خلقت و اهمیت این امور در دنیا، به آن ها شوق و اشتیاق پیدا کنند و برای به دست آوردن شان تلاش نمایند

اسلاید 21: در امور جزئی و ملموس و کارهای عام المنفعه نیز رفتار حضرت علی (ع) به همین گونه بود، زیرا حضرت از اساس معتقد بود که نباید افراد را به کاری مجبور ساخت . «قرظة بن کعب » یکی از والیان امام بود، در حوزه حکومت او قنات مخروبه ای وجود داشت که با احیای آن، کشاورزی منطقه رونق می گرفت و علاوه بر آبادانی منطقه، درآمدهای مردم و به تبع آن، مالیات دولت نیز رو به افزایش می گذاشت . تعدادی از مردم نزد قرظة آمدند و از او خواستند که - از طرف حضرت علی (ع) - مردم را بسیج کند و آن ها را به بازسازی قنات و کندن نهرهای آن مجبور سازد، قرظة آنان را با نامه ای روانه مرکز کرد تا خواست خود را با حاکم در میان گذارند پس از ملاقات اینان و طرح مساله، حضرت علی (ع) در نامه ای خطاب به قرظة بن کعب نوشت: عده ای از مردم ایالت تو نزد من آمدند و از من خواستند به تو نامه بنویسم تا مردم را به بازسازی نهر واداری، ولی من کسی را به کاری که مایل نیست مجبور نمی کنم . مساله را با مردم در میان بگذار و کسانی را که با تمایل و اشتیاق از بازسازی نهر استقبال کردند به کار ببند و البته پس از بازسازی، منافع آن فقط از آن کسانی است که در تعمیر آن مشارکت کرده اند . (23)

اسلاید 22: بر اساس معیارهای معمول و مصالح اجتماعی، وادار کردن مردم به بازسازی و آبادانی کشورشان امری معقول و پسندیده است، ولی هدف حضرت علی (ع) فقط آباد کردن کشور نبود، بلکه برای حضرت مهم تر این بود که مردم با معرفت و آگاهی، به اهمیت این آبادانی و رشد پی ببرند و آزادانه این راه را انتخاب کنند . تمام اندیشه سیاسی حضرت علی (ع) حول این محور دور می زد که اگر هدایت و سعادت و کمالی وجود دارد - که دارد - مردم باید آن را بخواهند و با اراده و اختیار و آزادی، برای رسیدن به آن تلاش کنند، و اگر حق محوری و عدالت، مهم ترین رکن اداره اجتماعات است - که این گونه است - مردم باید این حق و عدالت را طلب کنند و در صدد تلاش برای رسیدن به آن برآیند . مردمی که اهمیت پیشرفت و آبادانی را درک نکنند و برای رسیدن به آن تلاش ننمایند، اگر مظاهر پیشرفت و آبادانی به آن ها تحمیل شود قدر نخواهند دانست و چه بسا در صدد تخریب آن برآیند . همچنین اگر سعادت و کمال و عدالت را نشناسند یا بشناسند و نخواهند نمی توان آن ها را به زور به کمال و سعادت رساند . به این دلیل بود که حضرت علی (ع) با این که هم از قدرت و توان لازم و هم از دلایل عقلی و سیاسی و اجتماعی متقن برای مجبور ساختن مردم به برخی از امور برخوردار بود، ولی از این اهرم استفاده نمی کرد

اسلاید 23: از سوی دیگر، حضرت علی (ع) معتقد به یک حوزه خصوصی برای زندگی انسان ها بود، تا افراد هرگونه دوست دارند عمل کنند و هیچ کس متعرض آنان نشود، از جمله این ها می توان به مکان زندگی اشاره کرد که حضرت فرمود در هر شهر و هر مکانی که انسان از راحت و آسایش برخوردار است می تواند برای زندگی انتخاب نماید . (24) یا هر کسی می تواند - در چارچوب عرف جامعه - ظاهر خود را آن گونه بیاراید که دوست دارد . از حضرت علی (ع) در مورد این سخن پرسیدند که: «پیری » را با خضاب بپوشانید، حضرت فرمود این فرمایش رسول اکرم (ص) برای هنگامی بود که دین در تنگنا بود تا کافران در جنگ نپندارندکه مسلمانان پیر و ضعیف و آسیب پذیرند، اکنون که میدان اسلام فراخ گردیده و دعوت آن به همه جا رسیده، هر کس آن کند که خواهد . (25) حضرت علی (ع) حتی از این نیز فراتر می رود و به فرزندش امام حسن (ع) وصیت می کند که در دین خود، اگر در مواردی سنت نیاکان خود را نپسندی، خود در مورد آن تفکر و تفحص و تحقیق کن و از خداوند بخواه تا تو را در این جستجو هدایت کند . (26) دین امام حسن (ع) اسلام و پدران بزرگوار او شخصیت هایی چون حضرت علی (ع)، رسول اکرم (ص) و پدران شریف و موحد آنان بودند . بنابراین یکی از مهم ترین وجوه این فرمایش حضرت علی (ع)، آزادی و اختیاری است که برای انسان ها قائل است و معتقد است که افراد آن چه را اعتقاد دارند و عمل می کنند اولا باید خود آزادانه آن را گزینش کرده باشند، ثانیا با تحقیق و تفحص بر مبنای معرفت و شناخت، امری را باور دارند و به آن عمل کنند . زیرا فقط در این صورت است که آن اعتقاد و عمل، آثار و نتایج واقعی خود را برجای خواهد گذاشت و هدف شارع مقدس از آن ها برآورده خواهد شد

اسلاید 24: پی نوشت:(×) عضو هیات علمی پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی جهاد دانشگاهی .1) قاسم حبیب جابر، الفلسفة و الاعتزال فی نهج البلاغه، (بیروت: المؤسسة الجامعیه للدراسات و النشر و التوزیع، 1407 هجری 1987م) صص 93 - 91 .2) نهج البلاغه، سید جعفر شهیدی، (تهران: انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1371) خطبه 91، ص 82 .3) حجر، 39/صاد، 82 .4) نهج البلاغه، پیشین، خطبه 192، صص 212 - 211 .5) همان، خطبه 90، ص 73 .6) همان، قصار 87، ص 372 .7) محمد بن یعقوب کلینی، روضة الکافی، (بیروت: دارالاضواء، 1413 - 1992) ج 8، ص 49 .8) نهج البلاغه، پیشین، نامه 31، ص 304 .9) محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تحقیق: شیخ محمد باقر محمودی (تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، پیشین، ج 1، ج 32، ص 134 .10) نهج البلاغه، پیشین، قصار 367، صص 6 - 425 و قصار 456، ص 442 . /شرح غررالحکم و دررالکلم، پیشین، ج 1، ص 113، و ج 4، صص 353 - 352 و ج 6، ص 317 .11) همان، خطبه 83، ص 60 و قصار 133، ص 385 . /شرح غررالحکم و دررالکلم، پیشین، ج 4، ص 353 .12) شرح غرر الحکم و دررالکلم، پیشین، ج 4، ص . 35213) نهج البلاغه، پیشین، خطبه 42، ص 40 . /شرح غررالحکم و دررالکلم، پیشین، ج 4، ص 499 و ج 5، ص 196 .14) غررالحکم و دررالکلم، پیشین، ج 5، ص 459، ج 6، ص 139 .15) نهج البلاغه، پیشین، قصار 359، ص 424 . /شرح غررالحکم و دررالکلم، پیشین، ج 6، ص 340 .16) محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، (بیروت: مؤسسة الوفاء، 1403 هجری، 1983م) ج 91، ص 92 .17) شعر منسوب به حضرت علی (ع):دوائک فیک و لاتشعررداءک فیک و لاتبصراتزعم انک جرم صغیرو فیک انطوی العالم الاکبرر . ک: علی اصغر حلبی، انسان در اسلام و مکاتب غربی، (تهران: انتشارات اساطیر، 1371)، ص 12 .18) زمر، 8 - 17 .19) ر . ک: ابراهیم، 8 . /آل عمران 97 . /نمل، 40 . /زمر 7 . /تغابن 6 .20) این نظر نویسنده محترم مورد خدشه است . جریان احکام ظاهری اسلام خود ثمرات بسیاری دارد که نمی توان آن ها را نادیده گرفت، علاوه این که به صورت طبیعی احتمال اعتقاد واقعی فرزندان این فرد آن قدر قوی هست که به امید ایمان و اسلام آنان بتوان این فرد به ظاهر مسلمان را تحمل کرد و ضررهای وی را متحمل شد . به هر حال در پذیرش اولیه اسلام، مدعای نویسنده محترم قابل توجه و تامل است ولی در رها کردن تظاهر به اسلام و در واقع جواز ارتداد نمی توان آن را پذیرفت .21) حضرت علی (ع) بیعت را عهد و پیمانی بین مردم و حاکمان می دانستند . ر . ک: شیخ محمد باقر محمودی، نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، (بیروت: مؤسسة التضامن الفکری، 1385هجری قمری)، ج 1، ص 237 . /نهج البلاغه، پیشین، نامه 7، ص 275 .22) نهج البلاغه، پیشین، خطبه 208، ص 241 .23) احمد بن یحیی بن جابر البلاذری، انساب الاشراف (بیروت: دارالفکر، 1417 ه 1996م) الجزء الثانی، ص 390 .24) نهج البلاغه، پیشین، قصار447، ص 440 .25) همان، قصار 17، ص 363 .26) حسن صدر، مرد نامتناهی، (تهران: انتشارات امیر کبیر، 1361) ص 126 .

16,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید