کسب و کارمدیریت و رهبری

مدیریت رفتار سازمانی

صفحه 1:
ارائه دهنده: ستاره کریمیان

صفحه 2:

صفحه 3:

صفحه 4:
مقدمه: #امروزه در دنیای رقابت. مدیران و رهبران بزرگ سازمان ها و شركت ها به این سمت هرکت میکنند که بهبود عملکرد در خود ایجاد نمایند و همچنان موفق باشند. از جمله مسائلی که مدیران و رهبران به آتن توجه می کنند ارتباطات و تعاملات صهیم با مشتریان و عرضه کنندگان و کارکنان سازمان است که جزء نیروهای رقابتی نیز محسوب میشوند. مدیران یا رهبران میدانند که آنچهه باعث تقویت عملکرد ميشود. مهارت مدیریت بر خویشتن و درک متقابل دیگران میباشد که امروزه یکی از نکات کلیدی سازمانها در هوزه رفتار سازمانی معسوب میشود. مدیریت بر خود و درک متقابل دیگران از طریق هوش عاطفی حاصل میکردد و به عبارت دیکر هوش عاطفی باعث تقویت ارتباطات. اثربخشی, مدیریت بر خود و درک متقابل دیگران میشود.

صفحه 5:
تعریف احساسات: © در روانشناسی . هیجان‌ها معمولاً به احساسها و واکنش‌های عاطفی اشاره دارند : #هر هیجان از سه ملفة اساسی برفوردار است: © مؤلفت شناختی: افکار. باورها و انتظارهایی که نوع و شدت پاسق هیجانی (۱ 5 برای یک فرد فوق العاده لذت بفش است, ممکن است برای دیگری کسل کننده یا آزارنده باشد." * مؤلفئ فیزیولوژیکی: که شامل تغییرات جسمی در بدن است. برای مثال. هنگامی که بدن از نظر هیجانی به «اسطة ترس یا خشم بر انگیخته می‌شود. ضربان قلب زیاد می‌شود. مردمک‌ها گشاد می‌شوند و میزان تنفس افزایش می‌یابد. اکثر هیجان‌ها شامل یک انگیختگی کلی و غیر اختصاصی دستگاه عصب هستند. 9 ۰

صفحه 6:
تعریف احساسات: *مزلفهرفتاری: به حالت‌های مختلف ابراز هیجان‌ها اشاره می‌کند. جلوه‌های چهره‌ای. حالت‌های اندام ۰ هرکت‌های بیانگر و آهنگ صدا همراه با شم . لذت . شادی . غم . ترس و 0 6 @ eo ‏هیجان‌های‎ 88

صفحه 7:
ene ‏على‎ هوش عاطفی یا هوش هیجانی یا( ۴0 ) : هوش عاطفی یا هوش هیجانی (یا ۶0) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خجد است. به عبارت ديكر. شخصی که ‎EQ‏ بالایی دارد سه موَلفة هیجان‌ها را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می‌کند. (ملفة شناختی. ملفة فيزيولوثيكى و مؤلفة (فتارى).

صفحه 8:
پیشگامان علم هوش عاطفي : #اصطلام هوش عاطفی برای اولین بار در دهه ۱۹۹۰ توسط دو روانشناس به نام‌های جان مایر و پیتر سالووی مطرم شد. ‎Jails ©‏ گولمن صامب نظر علوم رفتاری و نویسنده کتاب «کار کردن به وسیله هوش هیجانی» اولین کسی بود که این مفهوم را وارد عرصه سازمان نمود. ‎ ‎

صفحه 9:
*كولمن در تعريف هوش عاطفى مى كويد: ©"مهارتى است كه دارنده ى كن مى تواند إز طريق خودآكاهى روحيات خود را كنترل كند و ازطريق خود مديريتى. ان را بهبود دهد و ازطريق همحلى تاثير لن را درك كند و از طريق مديريت روابطء به شيوه اى رفتار كند كه روحيه خود و ديكران رابالا ببرد”.

صفحه 10:
6 تعریف هوش عاطفی * روانشناسان انواع هوش را در گروه اصلی دسته بندی کرده اند: * ()/هوش انتزاعی: به معنای توانایی ادراک و بکارگیری ماهرانه نمادهای ریاضی وکلامی © ۲)موش عینی: به معنای توانایی ادراک برخورد ماهرانه با موضوعات می باشد. © )/موش اجتماعی: به معنای توانایی ادراک دیگران است . * ريشه هوش عاطفى از مفهوم هوش اجتماعی که اولین بار توسط ثراندیک تعریف شده. نشات میگیرد . مفهوم هوش عاطفی یک اصطلاع فراگیر است که مجموعه ی گسترده ای از مهارتها و خصوصیات فردی را در برمى كيرد و معمولا به مهارتهاى ميان فردی و درون فردی اطلاق میگردد که فراتر از موزه مشخصی از دانش پیشین بهره هوشی(۱0) و ومهارت فنی یا حرفه ای می باشد. 9 جان مایر و پیترسالووی . هوش عاطفی را توانایی ارزیابی. بیان و تنظیم عاطفه خود و دیگران و استفاده ی کارآمد از آن تعریف کرده اند.

صفحه 11:
ابعاده معیارها و زیر معیارهای هوش عاطفی: |-شایستگی های شخصی: عبارتست از اینکه فرد چگونه خود را مدیریت کند . اين بعد دارای ۳ معیار خود آگاهی, خود تنظیمی و خود انگیزشی می باشد: ۱-۱ خود آگاهی: گولمن خودآگاهی را چنین تعریف می کند که فرد باید بصیرت داشته باشد و از حالات درونی . نقاط قوت و ضعف خود و منابع درونی خود آگاه باشد. این معیار شامل ۲۳ زیر معیار می باشد: 1-1-1- آگاهی عاطفی : یعنی اینکه فرد نسبت به عواطف خود و تاثیرات آنها آگاهی و شنافت. دارد. ۱-۱-۲-خود ارزیابی صحیح ودقیق: به مفهوم آگاهی فرد از محدوديتها و نقاط قوت خود استد ۱-۱-۳- اعتماد به نفس: به معنای اطمینان از ارزشها و ظرفیت های خود می باشد. ۲-اخود تنظیمی: مدیریت عواطف یا خود تنظیمی شامل مدیریت کردن هالات درونی ۰ محرک های آنی و منابع درونی شخص میباشد. این معیار شامل ۵ زیر معیار می باشد:

صفحه 12:
© -۲-۱-۱ خود کنترلی : به معنای مدیریت کردن عواطف و امیال مرب است. ۲-۲-۱- قابلیت اعتماد: به معنی حفظ معیارهای راستی, صداقت و درستی است که از این طریق در افراد اطمینان ایجاد کند. ۳-۲-۱- وظلیفه شناسی : به معنای مسئولیت پذیر بودن در مقابل عملکرد شخصی است. ۲-۱-- سازگاری و انطباق پذیری: به معنای توان اعمال تغییرات سریع. جابجایی اولویتها و مدیریت مستمر تقاضاهای چندگانه می باشد. ۵-۲-۱- نوآوری : به معنی دنبال کردن ایده های جدید از منابع متنوع و خلق ایده های جدید می باشد. ۰ ۱-۳- خود انگیزشی: سومین معیار کولمن میباشد که شامل کنترل تمایلات عاطفی است که از این طریق, رسیدن به اهداف آسان گردد . ia * این معیار شامل ۴ زیر معیار می باشد : iW

صفحه 13:
* ۱-۰« هدایت موفقیت : به معنی تلاش در جهت بهبود یا دست یابی به استانداردهای عملکرد است . ۲-۲-۱- تعهد: به معنی همسو بودن با اهداف گروه یا سازمان است بطوری که برای تحقق اهداف سازمانی با فداکاری و از خود گذشتکی عمل می کنند . ۳-۳-۱- پیشگامی : ‎ay‏ معنى آمادکی برای استفاده کردن از فرصت ها است و افراد به دنبال اهدافی فراتر از نیازها و انتظارات فود هستند. ۳-۱-- خوش بینی: به معنی پافشاری در پیگیری اهداف وکارکردن با امید, علیرغم موانع و مشکلات است. ۲- شایستگی های اجتماعی : مبین ویژگیهایی است که فرد بر اساس آنها روابط بین خود و دیگران )| مدیریت می کند . این بعد شامل ۲ معیار یعنی آگاهی امتماعی و مهارتهای امتماعی است که به شرع زیر می باشد:

صفحه 14:
و ۲- آگاهی اجتماعی: به مذهوم آگامی از امساسات. اهتیاجات و توجهات دیگران و علاقه مندی فعالانه به مسایل مورد علاقه دیگران میباشد. 1-۱-۲- خدمت مدار : به معنی پیش یص و تا شامل بررسی کردن راههای افزایش وفاداری و رضایت مشتریان ؛ می باشد. ۳-1-۲- توسعه و بهبود دیگران : به مفهوم امساس کردن نیاز دیگران برای بهبود و تقویت تواناییهای آنها میباشد . ۳-۱-۲- تنوع در نفوذ قدرت : یعنی از طریق افراد مختلف فرصت ایجاد کنیم به عبارت دیگر از تفاوتهای دیگران به عنوان فرصت استفاده کنیم و محیطی ایجاد کنیم که افراد بتوانند رشد و شکوفایی پیداکنند. ۲۶-۱-۲- آگاهی سیاسی : به مذهوم شنافت روابط کلیدی قدرت در گروه و شناسایی نیروهای تغییر دهنده عقاید افراد و شبکه های اجتماعی مهم. میباشد. ۲-۲- مهارت های اجتماعی : به مفهوم مهارت های فرد در ایجاد رابطه های موثر میان فردی میاشد. * این معیار دارای ۸ زیر معیار می باشد :

صفحه 15:
ات * -۲-۱- تاکتیگهای نفوذ: به معنی بکارگیری تاکتیک های مجثر برای متقاعد کردن افراد © ۲-۲-۲- ارتباطات موئر: به مفهوم ارسال پیام های واضع و مطمئن برای مضاطبان, بطوری که درک و فهم متقابل ایجاد شود. ۲-۲-۳- رهبری: به معنی روهیه بخشی و راهنمایی افراد و گروهها به عملکرد بهتر و هدایت و رهبری افراد از طریق الگو و نمونه بودن می باشد . ۴ ۲-۲-۴- مهارتهای مدیریت تغییر: افراد دارای این مهارت . تغییر و حذف موانع را تشخیص می دهند و طرفدار مشارکت دادن دیگران در فعالیت های خود هستند. ‎-P-P-O ©‏ مدیریت تضاد: به معنی مذاکره و حل اختلاف نظرها و تضادها است و افراد دارای این زیر معیار, به دنبال راه ملهای برد - برد هستند و تعارضات و تضادهای بالقوه ۱ شناسایی و به هل آن کمک می کنند. ‏ب-۲-۲- ایجاد تعهد: به معنی پرورش روابط موثر و شبکه های غیر رسمی در سازمان و بررسی روابطی که دارای منافع دو طرفه هستند. می باشد. ‏# ۲-۷-«- همکاری و اتلاف: به مفهوم کارکردن با دیگران در جهت اهداف مشترک می باشد. ‏* ۲-۲-۸ شایستگیهای تیمی: به مذهوم ایجاد هم افزایی گروهی برای پیگیری تمقق اهداف جمعی است. ‎ ‎

صفحه 16:
نقش هوش عاطفی در سازمانها: * مرمله اول- توصیف شفل: * در هنگام توصیف شغل لازم است که تمامی شرایط و الزامات شفلی در قالب عبارات رفتاری و به شکل عینی بیان شود و ضرورت دارد تا مهارتهای مورد نیز برای اهراز آن شغل به صورت دقیق و یک به یک گفته ‏ فهرست شود. * مرمله دوم- اتتقاب ابزار مناسب برای ارزیابی: * به کمک یک توصیف شغلی خصیصه مدار, می توان ابزار مناسبی را اتفاذ کرد. ارزیابی باید متمرکز بر جنبه هایی باشد که از طریق شیوه های گزینشی خعلی (چک لیست ها یا مصامبه ) * مرمله سوم- ارزشیابی و معرفی ‎shal‏ شایسته: # در اینبا موش عاطفی عامل مهمی در گزینش افراد برای اهراز شغل و از ای آتان ممسوب میشود. البته به شرطی که بخشی از یک جریان و رویکرد فراگیر باشد . علاوه براینها هوش عاطفی در کارا بودن سازمان نقش بسیار بسزایی دارد زیرا نتایج حاصل از پژومشهای انجام شده پیرامون هوش عاطفی و کارایی مدیریت نشان می دهد که در بین معیارهای هوش عاطفی . معیار "مهارت های امتماعی " در بروز کارایی نقش بسزایی دارد .

صفحه 17:
یک توصیه مدیریتی: ؟ توصیه می شود که سازمان ها برای اینکه هوش عاطفی مدیران خود را بالا ببرند ب روش پیشنهادی ویزینگر را مورد استفاده قرار دهند: * اين روشها عبارتند از: رشد و توسعه خود آگاهی. مدیریت عواطف و اهساسات . ایجاد انگيزش در خود ءتوسعه ی مهارت های ارتباط موئرء توسعه مهارتهای فردی , باری نمودن دیگران برای خود یاری. ۴ همچنین تمقیقات نشان میدهد که موثرترین مدیران کسانی هستند که توانایی شنافت اهساسات کارکنان را درباره وضعیت کارشان داشته باشند و زمانی که کارکنان دچار یاس و تاامیدی یا نارفایتی می شوند وضعیت آنها را بهبود دهند.

صفحه 18:
a #مدیرانی که با هوش عاطفی مدیریت می کنند سبب میشوند که کارکنان آنها در سازمان باقی بمانند.

صفحه 19:
ES 4 2 هوش عاطفی و رهبری: ترکیب مهارت های پایه ای و دستوری به رهبری اثر بخش منجر چون این مهارت ها یک نوع آگاهی از دیگران . امتیاجات آنها و توانایی پاسفگویی به نیازهای آنها را به طور اثر بخش در موقعیتهای مختلف نشان می دهد. در سال ۱۹9۹ پریست شایستگی های رهبری را در ۳ نوع طبقه بندی کرد: (-مهارت های سفت : اغلب به مهارت های تکنیکی برمی گرددکه شامل مهارت هاى عملی و مهارت های امنیتی و مهارت های محیطی می باشد . ۷۲-مهارت های نرم : اغلب به مهارت هاى ميان فردى برمى كردد كه شامل مهارت هاى آموزشى و سازمانى مى باشد. ۲-مهارت متا : شامل مهارت های حل مسئله . تصمیم گیری و قضاوت می باشد.

صفحه 20:
اندازه گيري هوش عاطفي: ‎al‏ فردی به نام بار-آنن هوش عاطفی را به عنوان "نظم دادن مهارتهای غیر شنافتی "توصیف کرده و بیان کرد که هوش عاطفی می تواند برای پیش بینی عرصه های موفق زندگی, مفید باشد. پرسش نامه ی بار- آن شامل ۱۳۲ بفش می باشد که یک نمره کلی از هوش عاطفی به علامه نمره هایی برای ۵ مقیاس مرکب و ۱۵ زیر مقیاس ارائه می دهد . © مقياس مركب به شرع زیر می باشد: ١-مقياسهاى‏ درون فردی: که شامل خود توجهی, خود آگاهی عاطفی, جرات, استقلال وفود شکوفایی می باشد. ۲-مقیاس ‎slo‏ میان فردی : که شامل همدلی ۰ مسئولیت اجتماعی و روابط میان فردی می باشد . ۳-مقیاس های اتطباق پذیری : که شامل انعطاف پذیری ومل کردن مسئله می باشد. ۴-مقیاسهای مدیریت استرس : که شامل تحمل استرس و کنترل محرک می باشد. ۵-مقیاسهای کلی روانی : که شامل خوش بینی و شادماتی می باشد .

صفحه 21:
») ee ‏البته دو دانشمند به نامهای کارسون و بیرکن میر در سال ۲۰۰۰ ۰ برای اندازه گیری‎ ‏هوش عاطفی ۵ معیار اساسی بیان کردند که عبارتند از:‎ (-واکنش و پاسخ همدلانه : که توانایی فهمیدن عواطف ایجاد شده در دیگران می باشد. ۲-تنظیم حالت: به معنی توانایی کنترل حالات و مهرک های از هم گسیخته است. ۳-مها رت های میان فردی: به معنی تبهر در مدیریت روابط و ساختن شبکه ‎Glo‏ ‏ارتباطاتی می باشد. ۲-انگیزش درونی : به معنی اشتیاق زیاد برای کارکردن است . ۵- خودآگاهی : یعنی توانایی شخصی برای شناختن و فهمیدن عواطف و حالات و محرک های خودش و تاثیر آنها بردیگران.

صفحه 22:
| آموزش و تقويت هوش عاطفي: - الگوی چهار مرمله ای برای تقویت هوش عاطفی در رویارویی با مسایل و مل آنها ء ¢\- موقعيت: در مه موقعيتى قرار داريم وچه احساسى در ما ايجاد شده است ؟ #- انتخاب: برای خلاصی از این موقعیت یا مشکل چند راه برای انتخاب داریم؟ #- نتیجه: هر یک ازاین انتغاب ها چه نتایجی را برایمان به همراه دارد؟ ۴- راه حل: گزینش یکی از راهها و اجرای آن.

صفحه 23:
* امروزه مدیران و رهبران به اهمیت و نقش تعاملات صمیح و درک متقابل با کارکنان و غیره از طریق هوش عاطفی پی برده اند. به طوری که طبق آمار: بسیاری از سازمانها به آتن روی آورده اند. هدش عاطفی از طریق مدیریت بر خویشتن و درک و مدیریت بر دیگران مزایای بسیار زیادی برای سازمانها دارد و اثربخشی مدیران و رهبران و در نتیجه عملکرد سازمان را بالا می برد. * سازمانها مجموعه ای از گروه ها هستند که تعاملات موفق آمیز آنها به انعطاف پذیری سازمانی.انطباق پذیری و اعمال تفییرات در سازمان کمک می کند. بنابراین سازمانها برای اینکه اثربخشی سازمان را بالا ببرند از مهارت هاى نرم (که مبتنی بر عواطف می باشند)استفاده می کنند. لذا سازمان میتواند از مهارت های عاطفی در این زمینه کمک بگیرد تا برنامه هایی برای توسعه کارمندان طرح ریزی کند و عملکرد افراد و در نتیجه اثر بفشی سازمان را بالا ببرد.

صفحه 24:

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
34,000 تومان