صفحه 1:
ماهبت مکتب ساختار گرایی
ساختارگرایی قاثل به وجود هستة سخت و پنهان در پس پدیده های
ظاهری از جمله پدیده های فرهنگی و ارتباطی است که نشانه
شناسی سعی دارد با شناخت و تحلیل علائم و نشانه های ظاهری, به
.فهم آن هستةٌ سخت به عنوان «ژرف ساخت» پی ببرد
#هدف ساختارگرایی
کشف ساختارهای عمیقی است که به جهان بشری نظم و انسجام می
.بخشد
صفحه 2:
اختارگرایی
۱ - نظریه ای که در آن رولبط انسانی بیش تر با نمادگرلیی منطقی تفسیر و توجیه می
شود.
۲ - شیوه ی تجزیه و تحلیل زبان براساس توصیف ویژگی های ساخت و نظام آن.
صفحه 3:
ساختارگرایی به موارد زیر اطلاق می شود.
ساختارگرایی یک رویکرد در مطالعه علوم انسانی است که پدیده ها را
به عنوان نظامی از اجزای مرتبط به هم مورد بررسی قرار می دهد.
زبان شناسی ساخت گرا
ساختار گرایی (معماری)
ساختارگرایی (زیست شناسی)
ساختارگرایی (فلسفه علم)
ساختارگرایی (فلسفه ریاضیات)
ساختارگرایی (روان شناسی)
ساختارگرایی (جامعه شناسی)
صفحه 4:
ساختارگرایی یکی از نظریه های رایج درعلوم اجتماعی است. بر پایه این طرز فکر. تعدادی
ساغتار ناپیدا و ناملموس:: جازچوب اصلی پدیده:های:ظاهزی اجتماع:را تشکیل.می, دهعددزوش
ساختارگرایی در نیمه دوم سده بیستم از سوی تحلیلگران زبان.فرهنگ, فلسفه ریاضی و جامعه به
گونه ای گسترده بکار برده می شد. انديشه های فردینان دوسوسور را می توان آغازگاه لین مکتب
دانست. هرچند پس از وی ساختارگرایی تنها به زبان شناسی محدود نشد و در راه های گوناگونی
بکار گرفته شد و مانند دیگر جنبش های فرهنگی, اثرگذاری و بالندگی آن بسیار پیچیده است. با این
JE ساختارگرایی عموماً بهاندیشه فرانسوي دهه ۱۹۶۰ اطلاق می شود و با نام متفکرانی
چون کلودلوی استروس رولان برتمیشل فوکوژرار نت لونی آلتوسرژاک للکان.آلژیر داس کره
ماس. و ژان پیائه آميخته شده است. ساختارگرايي فرانسوی به رغم آن که با فرمالیسم روسی و
شاخه های فرعی آن نظیر مکتب پراگ و ساختارگرايي لهستانی پیوند تنگاتنگی دارد. به واسطه تنوع
خود و توارب میان رشثه ای اش از لن ها متملیز است. ساختارگرایی به منزله مرحله ای فراسوی
انسان گرلیی و پدیدارشناسی, به بررسی رولبط درونی ای می پردازد که زبان و نیز تمامي نظام های
نمادين يا كفتمانى را مى سا
صفحه 5:
ار گر یی(معماری)
ساختارگرایی نام جنبشی در معماری و برنامه ریزی شهری است که در حدود اواسط قرن بیستم میلادی اتفاق
افتاد. این جنبش, واکنشی به عملکرد گرایی کنگره بین المللی معماری مدرن که به بیلنی تهی از زندگی از
برنامه ریزی شهری انجامیده بود که هویت باشندگان و ساکنین و فرم های شهری را نادیده می گرفت.
ساختارگرایی در معنای عام یک مکتب فکری است که در مکان ها و زمان ها و رشته ها و زمینه های مختلف
ظهور و بروز یافته است. ساختارگرایی را می توان در زبان شناسی, انسان شناسی: فلسفه و هتر یافت. در ایتدای
مقلله و نوشتار عمومی ساختار گرلیی تعاریف زیر آمده است: «ساختار گرلیی یک پارادلیم نظری است که عناصر
فرهنگ را پرچسته مى كند و بليد در ارتباط با يك نظام در برگیرنده بزرگتر دیده شود.» سیمون بلک برن نیز
متناوبً به طور مختصر بیان داشته است که «ساختار گرایی اعتقادی است مبتنی برلین که پدیده زندگی اسان
پدیده ای معلوم و مفهوم نیست مگر در رولبط متقابل آنها این رولبط ساختاری را شکل می دهند. و در پس
گوناگونی های محلی پدیده های ظاهری قوانین دائمی از فرهنگ انتزاعی در جریان است».
صفحه 6:
ساختارگرایی یا کانستراکتیویسم شیوهای از معماری مدرن است که در اتحاد جماهیر
شوروی در دهه ۲۰ میلادی و اولیل دهه ۲۰ شکوفا شد. در اين شیوه بر نمایاندن و برجسته
کردن شکلهای هندسی و انتزاعی و خطوط رابط و اجزای سازنده تأکید میشود.
اختازگرایی:.جنبقلین است که,پس: از .سال ۱۹۱۰۷ در مستکو Codd قر ازميقة
مجسمهسازی. پاگرفت و در معماری کاربرد گستردهای یافت. در اين جنبش. تأثیرگذاری
ساخت اساس طراحی ساختمان بود و بر قطعات کارکردی ماشین تأکید خاصی میشد.
مشهورترین نمونه آن پروژه تاتلین به یادبود انترناسیونال سوم در مسکو (۱۹۲۰) است.
این سبک معماری فناوری پیشرفته و مهندسی را با اهداف آشکار کمونیسم اجتماعی ترکي
نمودهاست. اگر چه بعدهابه چندین شاخه رقیب تقسیم شد. اما لین جنبش مولد بسیاری از
پروژههای پیشگام بود و البته در سال ۱۹۳۲ محبوبیت خود را از دست داد. گرچه اثرات آن
در تحولات بعدی در معماری مشخص شدهاند.
صفحه 7:
صفحه 8:
کانستراکتیویسم هم مانند فوتوریسم به دنبال تکنولوژی, عمل گرایی و پیشرفت
بود.
اولین شعارهای کانستراکتیویست ها در اوایل دهه ۱۹۲۰ اینچنین بود:
"مرگ » زنده باد ت 4
Cou tS lS cles «زنده باد ات
ویژگی دیگر آثار کانستراکتیویست ها اصرار بر نشان دادن ماهیت وافعی اشیا و
.اجسام, به ویژه محصولات صنعتی جدید مانند. شيشه, پلاستیک و آهن بود
کانستراکتیویسم معتقد به عملکرد و حذف تزئینات است. از دیدگاه
کانستراکتیویسم ساختار و عملکرد است که باید معماری را شکل بدهد.
یکی از جنبش هایی که در شکل گیری کنستراکتیویسم تأثیر
داشت سوپرماتیسم است.
.حرکت هنر روسی که بوسیله کازمیر مالویج پایه گذاری شد
صفحه 9:
اش. یکی از مهم ترین نمایندگان سبک ساختارگرایی يا
کنستراکتیوبسم است. طراحی او برای بنای یادبود و مرکز بین الملل
سومبه عنوان اولین پرویه معماری که از سنت فاصله گرفته. شناخته
می شود.
سب
صفحه 10:
لین برج در طی حرکت مارپیچی که نمادی
از تكرار تاريخ بود بيش مى رفت
و ساختمان شيشه اى بارلمان را در قلب
خود جاى مى داد. لين بنابه برج تاتلين
با ۲۵۷۷6۵۲ 131119 نیز معروف است.
اين برج به تبعیت از برج ایفل ساخته شده
وبا لین تفاوت که برج ایفل ایستا و ساکن
است ولی برج تاتلین حرکت و پویایی
خاص دارد . در هر دو برج استفاده كردن
از مصالح جديد خود را نمايان مى سازد .
صفحه 11:
1
این بنای باد بود در حدود ۲۹۰ متر ۲
ارتفاع داشت يعنى 4 متر بلند تر 707١
از برج ايفل
صفحه 12:
طرح ساختمان روزنامه پراودا اثر الکساندر وسنین )1٩۲۳(
همه مازیمات.. همچونتابلو لعاهااتساعتهایمیوایی »
باندگوها و حتوآسانسووهایدلخلیب نا به عنولنلجزاء
جدلناپذیر در طرح ساختمازسه کر گرفته شدهلند و ینک
مجموعه ولحد را تشکیل دادم لندلیرنیبایی
« .کانسترلکتیویسملست
صفحه 13:
در اولئل دهه ۱۹۲۰عده ای از هنرمندان اروپایی لین مکتب به خاطر اختلاف نظر و همچنین
سیستم حکومت. شوروی را ترک کردند و شاخه اروپایی لین نهضت نام گرفتند که از معروف
ترین آنها برادران پوزنر را می توان نام برد کانستراکتیویست های روسی تحت تأثیر
مارکسیست به فایده اجتماعی هنر معتقد بودند هنرمندان شاخه اروپایی مانند برادران
پوزنر اعتقاد داشتند فایده هنرغی ee و کارکردی مستقل دارد.
یکی از کارهای سبک کانستراکتیویسم ماکتی به نام آرشیتکتون است که شاید بتوان لن را به
فارسی «معمار ساخت» نامید. مولف این نوع ماکت ها ماله ویج است.
در لین تجربه خاص عملکرد معماری مطرح نبود. اما همین اندیشه بعدها به
صور مختلف در جاهلیی که هم حجم و فضاها و هم کل ساختمان عهده دار
عملکردهایی معین بودند بارها و بارها به منصه بروز رسید.
صفحه 14:
نظر یه پردازان:
فردینان دوسوسور
صفحه 15:
فردینان دوسوسور: زبان و اسطوره
دوسوسور. زبانشناس ساختارگرای سوئیسی. زبان را نظامی از
نشانه ها میداند که با فرایند پیچیدة «دلالت» سر و کار دارد.
از نظر وی زبان دارای دو بخش است:
لانگ زبان: به عنوان مجموعة نشلنه های مرتبطی که تابع
مجموعه ای از قواعد است.
پارول گفتار: رابطه و ارتباط کلامی میان افراد انسانی یا کاربرد
فردی است.
صفحه 16:
پارول جه موارد تجربی و بالفعل کاربرد زبان مربوط است. یعنی به
چیزهایی که مردم در زمانها و مکانهای خاص به کار می برند.
لانگ. نوعی ژرف ساخت است؛ یعنی کل نظام نشلنه هلیی که اساس
پارول را تشکیل می دهد.
رویکرد سوسور بیشتر بر لدنگ متمرکز بود. او کمتربه آنچه
مردم صی گفتند علاقه داشت. علاقة او بیشتر معطوف به
نظام زبانم نهفته دريس کلام بود که به آنان اجازه می
داد همه
صفحه 17:
تفکیک اساس زبانشناسی سوسور:
«دال» و «مدلول»
هر نشانة زبانی ترکیبی از دال و مدلول است.
مثال: تصویر «درخت» دال و مفهوم يا صورت ذهنی درخت. «مدلول»
هیچ رابطة طبیعی و ذاتی بین دال و مدلول وجود ندارد.
وائْه ها و مفاهیم. معنایشان را بر اساس تفاوتی کهبا سایر ولّه ها و
مفاهیم در یک نظام زبانی مشخص دارند. کسب می کنند. (کل گرا)
صفحه 18:
رولان بارت
زبان و اسطوره شناسی
رولان بارت» متفکر ساختارگرای فرانسوی است که از نظر
وی. اسطوره, نظام نشانهشناختی مرتبة دومی است که در
ol نشانیههای زبان. یعنی هم دالها و هم مدلولها در مقام
دالهای اسطورهای ایفای نقش میکنند. یعنی بر دیگر
مدلولهای اسطورهای دلالت ميکنند.
سوسور: زبان ] دال + مدلول - نشانه
1
بارت: . اسطوره 0 دال + مدلول - نشانه
صفحه 19:
به عنوان مثال:
نشانة «موش» در مرتبة زبانی دلالت. یعنی «جوندة کوچک» اما در
مرتبلة اسطورة دلالث معنی- موش ثابعی از بافتهای اجتماعی و
فرهنگی است. در کشورهای غربی انكليسى زبان مانند بريتانيا. موش
اسطوره ای است که بر کثافت. بیماری و تاریکی فاضلاب. زیرزمین
دلالت دارد.
بارت. ساختار پنهان و نهفتة عناصر فرهنگی و روزمرة مردم فرانسه
(ورزش؛ سرگرمی و ...) را «قاعده بورژوایی» می نامد.
صفحه 20:
ژاک لاکان
زبان و سوژه
اک لاکان پزشک: فیلسوف و روانکاو برجسته فرانسوی؛ معتقد است ایگوی فرویدی واقعیتی مجسم
چون چشم یا پا ندارد بلکه نشانه است.
به باور لاکان جدا از زبان. سوژه انسانی وجود ندارد این نکته از نظر فلسفی اهمیت تعیین کنندهای
دارد زيرا به لین معنی است که انسان به عنوان سوژه مستقل از ابطهاش با سوژههای دیگر وجود
ندارد. چرا که زبان از رابطه با دیگران Gabe ناپذیر است حتا شکلگیری «نفس» ساختهی
اجتماعیست. «انسان آنگاه سوژه میشود که گفتن «من» را فرا میگیرد. واژهای که در یک زبان
مشترک و از طریق رابطه با دیگرن فرا گرفته میشود»
صفحه 21:
لویی آلتوسر
ایدئولوژی و سوژه
مارکسیسی ساختارگراست که با تأسی بر مارکس, بر لین باور است که
هر نظام اجتماعی برای بقا و ماندگاریاش ناگزیر از بازتولید شرایط و
روابط تولید است..
آلتوسر ایدئولوژی را مجموعهای از تصاویر نمادها و چارچوبهای مفهومی
میداند که مهمترین کارویژهی آن «سوزهسازی» است.
به نظر وی. بازتولید رولبط تولید توسط دستگاههای ایدئولوزیک دولت
مانند نهاد خانواده. نهادهای حقوقی, نهادهای سیاسی و وسایل
ارتباطیچمتی,دسصورتمیگیرد..
صفحه 22:
گروه رسانه ای گلاسکو
ایدئولوژي خبر
نظریههای مارکسیستی ساختارگرا به پژوهشهای تجربیای منجر شد که مهمترین مورد
آن. پژوهشهای گروه رسانهای گلاسکوی انگلیس از اواسط ۱۹۷۰ تا اواسط ۱۹۹۰
میلادی است. هدف آنها رمزگشايي اخبار تلویزیون و نشان دادن ساختار و چارچوب
فرهنكي مؤثر بر تولید اخبار به ظاهر بیطرف بود. (بررسی کارکرد ایدئولوژیکی اخبار
تلویزیون در گزارشهای مربوط به اعتصابهای صنعتی اتحادیههای کارگری تحلیل برنامه
های خبری دو ایستگاه پخش خبر در بریتانیا)
صفحه 23:
جودبت ویلیامسون
ایدئولوژي آگهی
ویلیامسون با تأثیرپذیری از مارکسیسم ساختارگراء میگوید آگهیها با فروش کالا به ماء
شیوهی هویتیابی یا کیستی ما را تعریف و تعیین میکنند. (مثال: من زملنی به اندازه
کافی توانمند هستم که مانند فردی باشم که در آگهی است)
ویلیامسون می نویسد: معنای ایدئولوژیک در آگهی, از طریق دالها ساخته ميشود و با
استفاده از تحلیل نشانه شناسی می توان معلنی پنهان تصاویر (دال) را رمزگشایی
کرد. (مثلاً فقدان مدلول کافی در آگهی ادکلن)
تبلیغات معنایی را خلق میکند که با واقعیت هیچ ارتباط مستقیمی ندارند. هدف همهی
آگهیهء تلاش در جهت ایجاد تمایز میان چیزهایی است که به قول ویلیامسون, اساسا
یکسانند و با هم تفاوتی ندارند. (مثال: دو بسته قهوه با مارکهای مختلف)
صفحه 24:
میشل فوکو
ن و جامعة نظارتی
میشل فوکو استدلال می کند که گفتمان یک مکانیزم حذف و طرد است. و کارکرد آن. ساخت ایده
ها و ارزشهای خاص کنونی و حذف و نادیده گرفتن بقیهی ارزشها و ایدههاست.
به استدلال وی. گفتمان. موضوع را میسازد. ابژههای داش را تعریف و تولید میکند و نحوهی
گفتگوی معنادار دربارهی یک Spee دليل 3 برهان تراشیدن براى أن را تعیین ميكند.
از آثار فوکو در مطالعات رسانهای استفاده شده است تا نشان دهد که رسانهها مکانیسمها یا دستگاه
هلیی هستند که قدرت گفتمان از طریق آنها اعمال ميشود. بنابرلین رسانهها نیز همانند زندان و
دیگر نهادهای قدرتمند اجتماعی. کارکرد سراسربینی دارند
صفحه 25:
انتقادات پساساختارگرایان
بر انديشة ساختارگرایی
پساساختگرایی منتقد سرسخت یگانگی نشانه ثابت است و بر گذار از مدلول به دال اصرار دارد. ویژگی
متن همچون زبان» بیثباتی و عدم قطعیت است و هدف پساساختارگرایی فرو ریختن معنای ثابت در
متون است. به دلیل چنین بیثباتی فلسفه و نقد نمیتوانند ادعای خاصی در زمینه تفسیر متن داشته
.باشند و تفسیر عملی آ
اندیشهی فراساختگرایی, دوگانگی عین و ذهن را در اندیشهی ساختگرایی نقد میکند و معتقد است ذهن و
.عین هر دو با هم هستند
اد و فاقد محدودیت است
تأکید بر قدرت» سیاست و معرفت عنصر مورد توجه فراساختگرایی است که ساختگرایی فاقد آن است
.فراساختگرایی برخلاف ساختگرایان به جای زبان, بر بحث و مناظره تأکید میورزد
صفحه 26:
رویکردهای مکتب ساختارگرایی
م-عمق, نطح را توضیح میدهد.بنابراین برای درک آنچه در سطح ظاهر میشود بایدبه عمق بنگریم
- از نظر ساختارگرایان ان عمق, ساختارافته است. آنها ژرفساختها را هر یک از گروههای محدود عناصر به شمار
میآورند که ترکیب و بازترکیب آنهاتنوع سطح را توضیح میدهند
در ساختارگرایی تحلیلگر عینیتگراست. در واقع مشاهدهگرانی هستند که در کار کشف نوعی از حقیقتاند
هنگ مانند زبان است. همانند زب
ای فرهنگی نیز عناصری ساختاریافته وجود د
ادر يس يديد
از انسانكرايى است. سورهى انسانى (من انديشنده) را رد میکند. (شعا