صفحه 1:
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: نشانه های علمی وتجربی
وجودروح
:استادگرامی
صفحه 2:
مهمترین بحث انسان شناسی این است که آیا انسان دارای بعدی فراتر از بعد
جسمانی هست یا خیر؟
۶ آیا انسان دارای روح و نفس و جان هست؟ ایا انسان از همین اعضای بدن تشکیل شده
است؟
دو نظریه وجود دارد:
انسان چیزی جز اعضای بدن نیست
انسان علاوه بر جسم .دارای روح هم هست.
بیشتر ادیان بر این باورند که انسان دارای جسم و روح است.
go اسلام نیز بر همین اعتقاد است.
براساس دلایل مختلفی فلاسفه می گویند که روح وجود دارد برخی از این دلایل محکم و
< برخی سست هستند.
““ یکی از LY اثبات روح آن است که:
, ۴ .اگر انسان دارای شرافت است باید دید که شرافت از کجا سرچشمه میگیرد؟؟
>
# ۲ ۲ ۴ ۳ ۴
چرا میز شرافت ندارد ولی انسان دارد؟
صفحه 3:
7
سعدى مى كويد اين تفاوت بين جاندار و بى جان است
تن آدمی شريف است به جان آدميت.
جان دار جه جيزى دارد كه بى جان ندارد؟
جاندار بر اساس معيارهاى زيست شناسى سه ويؤكى دارد حركت . تغذيه و توليد مثل اما
سوال
اين است كه جه عاملى سبب ميشود كه اكر موجودى اين سه معيار را دارا بود شرافت هم
داشته
باشد.
کسانیکه معلول هستند معتقد نیستند که به همان اندازه ای که اعضای بدنشان سالم است
شرافت
دارند.
يس متوجه میشویم انسان غیر از جسم چیز دیگری هم داراست که باعث میشود هویت
به او
بدهد.
4 اعضای بدن از سلول بوجود آمده است که سلول های آن دائم در حال تغییر هستتند و از بين
صفحه 4:
پس اگر ما بگوییم انسان فقط از اعضای بدن تشکیل شده با عوض شدن سلول های بدن باید
بگوییم که انسان عوض شده است در صورتیکه انسان همان است و هویتش هم تغییری نکرده
است.
دلیل دیگر برای اثبات روح. داشتن احساسات و عواطف در انسان است که غیر جانداران گویا
فاقد آن هستند :
رویای صادقه :ما در خواب اتفاقاتی را میبینم که چند ماه بعد در واقعیت برای ما اتفاق می افتد و
ما متوجه میشویم که این اتفاق را در خواب دیده ایم.
فقط روح انسان است که میتواند به آینده و گذشته سفر کند به مکان هایی که تابحال نرفتیم و
نمیدانیم کجاست .
دو نظر راجع به انسان وجود دارد:
7 انسان مجموعه ای از اعضای بدن است.
۲ علاوه بر جسم دارای بعد غیرمحسوس نیز ه
صفحه 5:
در حوزه ادیان بیان میشود که انسان دارای بعد روح نیز هست یعنی به بعد دوم )نامحسوس( قائل
بودند
به طور مثال دین اسلام
در خلقت انسان
[| چگونگی شکل گیری جسم
لادمیدن روح در انسان
اثبات روح با دلايل
0) شرافت انسان از كجاست؟!
جرا ميز شرافت ندارد اما انسان دارد؟!
تمايز جاندار با بى جان: روح 1
) اكر انسان مجموعه اعضاى بدن است جرا وقتى به طور مثال باى آن قطع ميشود نمى كوييم
هويت آن كم شده است؟
۳) معتقد بود اگر جسم را در فضای بدون احساس معلق کنیم بازهم »»» ابن سينا »»» رجل معلق
شخص, درکی از وجود خود دارد.
(۴اعضای بدن از سلول تشکیل شده است که سلول ها حداکثر بعد از ده سال كاملا عوض
میشوند پس اگر قرار است انسان محدود به جسم باشد شخص بعد از ده سال یک شخص دیگر ۱
صفحه 6:
مثال:ده سال قبل جرمی مرتکب میشویم الان هم ما را مجرم میدانند زیرا معتقدند ما
همان فرد
ده سال قبل هستیم در حالی که تمامی سلولهای بدن ما عوض شده است.
۵) علم در انسان بر اساس امور مادی قابل توجیه نیست زیرا ما نمیتوانیم بر اساس علوم
مادی
تجربی توضیح دهیم که مثلا روبت چگونه محقق میشود در حالی که عقلا شی بزرگ در
شی کوچک جای نميشود اما ما تصاویری بزرگتر از خود مشاهده میکنیم و این نیست مگر
آنکه بگوییم علم. فوق مکان است.
زیرا تنها اگر ذهن ما مکان مند نباشد میتواند این همه اشیا را در خود جای دهد.
۶) بحث احساسات و عواطف( دندان درد را میتوانی نشان بدهی ولی دلتنگی را خیرو
جایگاه معینی ندارد
دلتنگی . تنفرو موضوعاتی از اين قبیل در بی جان معنی ندارد زیرا بر میگردد به روج که
مکان مند نیست.
صفحه 7:
دلایل تجربی که ملموس تر است:
اتناف م افند. تراموش میکنيم مدنی بعه رح میدهه رووای صادقه
اغلب افرادی که دچار مرگ موقت میشوند داستان یکسانی دارند و میگویند :»» مرگ
موقت
تمام زندكى ام را به جشم ديده ام واز آن مهمتر جسم خود را مشاهده ميكنند
مانند مرگ موقت و احضار ارواح نیز از دلایل تجربی است که موید وجود روح
میباشند(کما)
اکثر ایات قران به مادی بودن روح اشاره دارد.
ملاصدرا میگوید روح برامده از جسم است.
در دنیا جسم. روح میسازد.
در برزخ بالعکس است.
همچنین میگوید تمام اشیا در حال تکامل اند؛ حتی روح
درواقع بیان میکند که علت مرگ تکامل روح است. کلمه روح از ریح گرفته شده که
به معنی باداست.
روح را ميشود به باد در کشتی بادبانی تشبیه کرد دیده نمیشود اما عامل حرکت و
فد گر است:
صفحه 8: