کسب و کارمدیریت و رهبری

نظام سیاسی در عصر غیبت

صفحه 1:

صفحه 2:
* نظام سیاسی در اسلام در عصر غیبت * تهیه کننده : * سيف اللّه رهبرى * دانشگاه افسری وتربیت پاسداری * امام حسين (ع)

صفحه 3:
فیاز جامعه به حکومت و نظام سیاسی امری است که همواره مورد توجه و نظر متفکران سیاسی بوده و آن را از ضروریات زندگی اجتماعی بشر پنداشته اند. ‎dan‏ همین منظور است که یکی از اهداف مهم بعشت پیلمبران صاحب شریعت بیان چگونگی ‏اداره جامعه و تشکیل حکومت بوده که بعضی آنان هم در این راستا موفق گردیدند. ‏از آنجاکه مکتب مقدس و روح بخش اسلام» عللی تیین و جلمع تیین مکلتب دنیلست در لین مورد از ویژگی های خاص برخوردار است؛ زیرا اسلاميك دين حكومتى و سياسى است که سیاست در طبع و صمیم آنن نهفته است و منشأً قانون و حكومت كن هم خود اسلام است. احکام حکومتی اسلام همان دبلفت وشریعت اسلامی است که از سوی ‏حضرت حق به پیامبرش وحی شده است. ‎

صفحه 4:
ضرورت وجود نظام سیاسی در اسلام(که از منظر فقهای بز رگ همچون؛ حضرت امام خمیسی(ره) فلسنه عملی تمام فقه در تمام زوایای زندگی بشریت به حساب آمده است.) از تن چنان بدیهیات و ضروربات اولیه عقل و شرع برخوردار است‌که نیازیببه دلیل و برهان ندارد؛ لما در عين حالها در لين درس برآنيم كه نخست برخی داثیل مهم آّن را مورد تحلیل قرار دهیم و بعدبه صورت اجمال به ماهیست«نظام سیاسی در اسلام» بيردازيم.

صفحه 5:
© همانطور کسه مسی دانیسم حکومتهادر طول تاریسخ اشکال مختلفی داشته وبر اساس جهان بینی اندیشمندان سیاسی شکلهای گوناگونی را به خود دیده است. " شلیدبه تعداد کشورهای جهان حکومت هلیی شکل بافته است؛لذا تقسیم بندی های زیلدی برای انواع حکوهت بیان شده است. © اما ایتداء تعریف حکومت واجزاء تشکیل دهنده آن.

صفحه 6:
حکومت عبارت است از سلطه نظم دهنده اجتماع و در مصطلح امروزی » حکومت به مجموعه مرکب از قدرت هاى سه كانه تشریع » تنفیذ و قضا گفته می شود.

صفحه 7:
‎an‏ اوّل تشریع قانون © : نظام اجتماع بستگی‌به وجود قانونی دارد که در سایه ‎pL‏ ‏همه یکسان و عادلانه بتوانند به زندگی آرام خود ادامه ‏دهندءو از هرج و مرج در امان باشند و ضرورت لين معناء بشر ‏را به وضع قانون و الهتون را به قبول دعوت انبيا وادار كرد. ‎

صفحه 8:
" : طبیعی است‌که بسیاری از مردم از آنجاکه قانون قید لست و عملبه قّن برخلاف غرلیز نفسانی آنهاحی بلشد؛ آماده عمل‌به قانون نیستند و از لین روی قوه دیگری لازم است که مردم را وادار به اجرای قانون کند وجه آس حکومت, واداره کننده امور کشور گفته می شود

صفحه 9:
در مورد عملبه قانون ممکن است اختلافلتیبه وجود آید وبا افرادی مرتکب خلاف شهند, از لین روی » جامعه نیازبه قوه قضائیه بعنی نیروی تشخیص و تنبیه خلاف کار پیداهی کنستا حییم عدللت اجتملعی محفوظ بملند و خطاکارسبه کیفر اعمال خود برسد

صفحه 10:
در دنیای کنینی» بر خی»حکومت ها راجه طور کلّی‌به سه دسته تقسیم می کنند: ۱. حکومت فرد بر مردم (دیکتاتوری با سلطنتی). ۲. حکومت دسته و گروهی بر مردم وبه عبایتی حکومتستک حزبی (مثل حکومت اشرافی). ۳. حکومت مردم بر مردم (دموکراسی).

صفحه 11:
حکومت ها سه دسته اند: ۱ حکومت جمهوری» که به همه یا بخشی از ملت حتی شرکت در حکومت را می دهد. ۲ حکوست پادشاهی و سلطنتی قانینی؛که در تن شامپس از مشورت‌با نمایندگان مت بر کشور حکم می کند. ۳ حکومت پادشاهی غیر قانونی» که شاه بر اساس هوا و هوس هاى شخصی حکومت می کند. بعد اضلفه.عی کند: حکومت جمهوری لگر از جلنب همه ی مردم باشد»(دموکراسی) و لگر از ناحیه ی برخی از مردم باشد (آریستوکراسی) - یعنی حکومت اشراف- است. محمد تقی مدرسیءنگرشی بر اندیشه ی اسلامی»ترجمه ی محمدرضا آژیر ص۸۰ ۰۳

صفحه 12:
ا. حکومت علّه (جمهوری دموکراتیک) نکه همگی در یلی شرکت دایند وبا قبول یلی اکلویت‌به اختلافات خانمه می- دهند.در این نوع حکومت باید عدالت و مساوات را در میان همه ی افراد برقرار کرد. ۲ حکومت اعیان و اشراف (آریستو کراسی) که گروهی از قدرتمندان و اشراف بر حکومت سیطره‌عی یایند و درجات و مناسبی ساختگی به خود می بندند. ۳. حکومت ایثی (بادشلضی) کیک مرد نیرومند بر مردم سیطره‌حی یلبد و سپس حکومت را در خانواده ی خودارئی می سازد. سپس در بیان نقطه ی ضعف لين سه حكومت عى كويد:در دو قسم اخيرءظلم و استبداد بر جامعه سیطره‌عی یابد»در حالی که قسمت اول مكر و خيله را انتشار داده مردم را مى فريبد همانءص 8/. الیکارشی (01193۲51) بسا حکومست ابسن یعنسی»سیادت سیاسی و اقتصای گروههای معدودی از روتمندان استنماررگران و متنفئین»وبه عبارنی:نوعی حکومت که در آمن گروهی اندک به سود خویش فرمانروای اکثریت مردم باشند. نیکولوما کیاولی گفترها؛ترجمه محمد حسن لطفی.ص ۴۲

صفحه 13:
ضمن اين كه انواع مختلف حکومت را بر حسب اتفاق مى داند»‌می نویسد: (بلید لین نکته را تذکر دهم که بعضی از کسانی که درباره ی سیاست مطللب نوشته لنسبه وجود سه نوع حکومت قايلندة ١.حكومت‏ يك تن (منارشى)» ۲.حکومت اشراف( آریستو کراسی): حکیمت مردم (مکراسی)؛و معتقدند کسی که‌عی خواهد شهری را بنان نهد بلید یکی از آن اشکال را که مناسب تر از همه می داند انتخاب کند. عده ای دیگر از نویسندکان که خردمندتر از گروه نخستین‌به شمار صی روند. برآ تند كه (شش نوع حکیمت) وجود دارد که سمتا از آنها بسیار بدند و سه تای دیگوبه ذات خييش نیک اند» ولی چنان در معرض افحطاط قرار دارند که ممکن است مطلقاً ملیه ی بدبختی wig’

صفحه 14:
انواع خوب حکومست همان سه نوعسی است که پیشتسر برشمردیم» و انواعبد»حکومت هلیی هستند که در نتبجه ی انحطاط انواع خوب پدید مى آيندءو هريك از آنهابه نوع اصلى خوهبه قدرى شبيه است كه انتقال از يكىيبه ديكرىبه آسانی صورت می- پذیرد: منارشی به سهولت به حکومت استبدادی مبدّل می گردد» آریستو کراسی به آلیگارشی دموکراسی به آنارشی.

صفحه 15:
در تقسسیم بندی دیگری»حکومت های معمول و مرسوم عبارتند از: ۱.حکومت دبکناتوری با سلطه ی فردی با سلطنت مطلقه؛ ۲.سلطنت مشروطه " ,۳.جمهوری» ۳ ۴.تک حزیی.

صفحه 16:
لملبا توجمبه مطللب یاد شده وبا در نظر کرفتن‌یک جامعه ی دینی می توان اصول حکومت را به سه کونه تقسیم کرد: ۱. حکومت های خودکامه»استبدادی و سلطه فردی ۲ حکومت دموکراسی ۳ حکومت الهی در لین جا لازم است- اگر چه مختصر -به بیان و بررسی و نقد انواع حکومت ببردازیم و ببینیم در یک جامعه دینی و اسلامی جه سیستم حکومتی وجود دارد.

صفحه 17:
|.حکومت های دیکتاتوری و خود کلمه‌تلین نوع حکیمت بر اساس حاکمیت فرهیا گروه خاصی بنا شده و بر محور اراده ی فردیا آتن گروه دور صی زند و طبعاً تأمین کننده منافع همانها نیز هست؛و ننیجه ی آن بردگی جامعه و بدبختی و سیه روزی آنها است.در این نوع حکومت اراده ی مردم هیچ گونه نقشی ندارد و مصالح آنها مطرح نیست. یکسی از اشکال دیکتاتوری (توتاليتريانيسم) است.در رزيم هاى توتاليترءنه تنها (دیکتاتور) حکومت را کنترل صی کندبلکه اقتصاد. خلنه» مدرسه» مطبوعات رادیو» سینماءمسجد و کلیسا را -لگر بتولند- و بالاخره روح و فکر تمام مردم را در کنترل خود دارد. در مباحث بعدی در لین رابطه و تفاوت اساسی چنین رژیمیبا حکومت اسلامیعبه ويقه با حکومت اسلامی ولایی را متذ کر خواهيم شد.

صفحه 18:
لین نکته نیز لازم به ذکر است که حکومت شاهنشاهی و سلطنتى كه از ويزكى هليش جانشينى ايثى ان است»كلهى سلطنت شاه توسط مجلس قانون گذاری»محدود است‌مکه لین نوع را حكوصت (سلطنت مشروطه) نامند (اگر چه در حقیقت باز شاه عاصل اصلی نفوذ است)؛ گاهی اقتدارات و اختبارلتش نامحدود است و تملصی اقتدارات دولتی در دست شاه بوده و قوای سه گلنه از او ناشی‌صی- شودکه ن را (سلطنت مطلقه) گویند؛اداره ی حکومت در چنین رژیمی تنها طبق میل و دلخواه اعلی حضرت است. آنن چه اراده کند بلید انجام بکیرد»هرچند موجب کشتن هزاران زن و مرد و کودکبی گناه باشد.در لین رئیمبلبه کار بستن عنصر زور و خشونت یبا استفاده و تحییک دسته های اوباش و با پشتیبانی دسته های مجهول الهویه»سعی در استحکام پایه های حکومت مي شود!

صفحه 19:
حکومت استبدادی شاحه های مختلفی دارد: گلهی استبداد فردی لست؛و گاه استبداد حزبی‌کبه طورى .كه یک حزب کوچک که اقلیتی را تشکیل.هی دهبا توسل‌به زور بر اکئویت مسلطعی شود و افکار خود را بر آنها تحمیل‌عی کند.لین همان چیزی است‌که مار کسیست‌ها طرفدارّن بودند وبه عنوان (دیکتاتوری پرولتاریا) از آن یاد مى کردند (هابز) فیلسوف معروف انگلیسی دو گونه دیکتاتوری را شناسایی کرده است: |.حکومت خودکامکی اکتسابی؛دیلت اکتسابی ّن است که قدرت حاکمبا زوربه دست آیدو قدرت حلکم وقتیبا زور کسب‌حی شودکه مردمیلبه تنهلیی ویلبه طور جمعی:از ترس مرگیا اسارت همه ی اعمال تن شخص‌ا انجمن راکه حلکم بر جان و آزادی آنهاست»مجاز شمارند.در دیلت اکتسابی؛مردم خود را تسلیم همان کسی می کنند که از وی می هراسند. پرولتاریا (06۲0۱6۴۵۲۷3) قشر تولید کننده ای بود؛و گروه کوچکی از اینها که وفاداری و کارلبی شانبه ثبوت رسیده بوده‌در حزب کمونیسم نام نویسی کرده و جمعیت کوچکی را در برابر جمعیت عظیم مردم تشکیلعی دادند و بر آنها حکیمت‌عی کردند» حزبی كمنه فراكير بود ونه انتخاب آزادی در ّن صورت مى كرفت و نه هركس مى توانست در آن نام نويسى کند و نه رنگ و بویی از دموکراسی داشت.

صفحه 20:
نوع دوم از خود کامکی آمن است که هلبز خود مبلغ و مروج آسن است و چنین حکومتی را مشروع و نوع اول را غیر مشروع هی دلند و آّن (دیلت خود کامگی تأسیسی) است.او می گوید: (حکومت دیگر آن است که آدمیان بین خود توافق کنند که با میل و رضایت! به زیر فرمان‌یک فردیا انجعنی از افراد در آیند‌بدان منظور که او حلفظ آنان در برابر آسیب دیگران باشد). سبه هر روىءدر لین نوع وییٍه از قرلئت حکومتی»خود کلمه»قانون گذار است در حالی که او نیز تابع قانون نیست و با هیچ قیدی محدود نمی شود. حمید عنایت» خداوندان انديشه سیاسی»ج ۲ ۶۶ و ۰۱۴۸

صفحه 21:
wi bat ۳ : شکی نیست که حکومت استبدادی با اشکال و شاخه هایش»از زشت ترین انواع حکومت هاست و مفاسد بسیاری داردء بين خسارت ها از لین ناحیه دامنگیر جامعه ی بشریت در طول تاریخ شده است؛قتل,بی کناهان؛انواع شکنجه هاءجنگ های‌بی دلیل و مخرّب؛غارت سرمایهحانبه لستضعاف کشاندن محرومان»انواع تبعیض‌ها وبی عدالتی‌ها,صرف کردن سرمایه های اجتماع در راه عیاشی و هوسرانی هاءاز آثار نکبت بار حکومت های خود کامه و استمدادی است. قر آن مجید در یک آیه.حق مطلب را ادا کرده است: ‎git G1)‏ اذا دذخلُوا یه آفسدوها و حَقلوا رد آخلا أَذن و قذالک یلون) بادشاهان خود کلمه هنکلمی که وارد ‏منطقه ی آبادی شوند تن رلبه فساد و تباهی‌حی کشند و عزیزان آنجا را ذلیل‌حی کنند و کارشان (همیشه) لین گینه ‏است. تفاوتی نمی کند.که لستبداد فردی بلشدیا کروهیبلکه آثار سوء استبدا گروهی گاه بیشتر لست»و روشنتوین نمونه ‏ی آن استبداد حزب کمونیسم در روسیه ی شوروی بود که فجایع بزرگی را به بار آورد. ‏سوره ی نمل» آیه ی ۰۳۴ ‎

صفحه 22:
ی ‎cent ۳۳‏ حکومت دموکراسی- اعم از مشروطه و جمهوری - به اصطلاح؛عالی ترین و کامل ترین حکومت در دنیای امروز است. در لین سیستم حکومتی»اصل بر لین است که تمام مردم از هر گروه و قشری‌ببا آزادی کلمل‌به پای صندوق های وی برونسسد و نمایندکان واقصسی خود را انتخاب كننسسد و سسسرنوشت ملسست خويش را براى سال هاى معيّنِتحتضوابط خاص به دست آنها بسبارند و آنها فيز با تبادل نظر و مشورتی که ظاهرا آزادلقه صورت مى انيسسن ومقرّراتسسى كسسه بسسه عقيدهى آنهسا حافسسظ منافسسع مردم اسسست وضيع و ر کنند و هیلقی برای اجرای آمن تعیین ذمابند كه ريبس لين هيذت»كاهبه وسیله ی لين نمايندكان انتخاب صى شود (حكومت بارلملنى) و كاه مستقيماً منتخب مردم است كه تحت عنوان (رييس جمهور) رياست حكومت را عهده دارعى شود دموكراسى در لفت از د وله ی بونلنی (دموس)به معناى مردم و (کراتوس)به معنای حکمت تشکیل شده است؟ بعنی حکومت مردم بر مردم.

صفحه 23:
لین شکل اخیر را (جمهوری دموکراتیک))حی نامند»و پیداست که لين مطلب درباره ی نظام جمهوری دموکراتیک از نظر تنوری است وگینه عملاً حتی در کشورهلیی کمبه قول معروف مهد آزادی است گذشته از تأثيرات شكرف تبليغات كه به طور غير مستقيم و سحر آميزى آزادى را سلب مى كند. نظام انتخاباتسی طورى مقرّر شده ست كه ريبس جمهور به جاى اين كه نماينده ى اکثویت بلشد»نماینده ی اقلیت‌ی باشدپس از کین نوع حکومت نیزنبه دو نوع تقسیم‌می شود: نوعى كه ظاهراً و واقعاً جنبه ی مردصی دارد»و لین در دنبای گذشته و امروز بسیار کم است و شلید وجود خارجی پیدا نکرده باشد.نوع دیگس آمن است که آب و رنگی از حکومست مردم دارد ولسی در باطن چنیسن نیستءروح آن (استبداد) و ظاهر آسن (دموکراسی) است!

صفحه 24:
~ مسأله مهم دیگر درباره ی حکومت دموکراسی این است که هرچند نظام دموکراتیک,به معنای آزادی افراد و حاکمیت آنان بر سرنوشت خود معنا صی شودءولی با توجه‌به تاریخ پیدلیش َن»در اصل دموکراسی در برابر (تئوکراسی) - یعنی مردم سالاری در برابر خدا سالاری- و آزادی از قید مذهب و دین بود؟و گینه خروج از زیر بار حکومت استبدادی و رسیدن‌به آزادی منحصربه حکومت دموکراسی و طرد مذهب و دین نيستءبلكه مى توان حکومت الهی را پذیرفت و از استبداد نیز رهایی یافت. اين نكته نيز لازم به ذکر است که حکومت ایران؛موسوم به (جمهوری اسلامی)) است؛»یعنی حکومت ایران از نوع جمهوری است.اسانه (جمهوری دموکراتیک) که در بسیاری کشورها خصوصاً غرب وجود دارد؛بلکه (جمهوری)» ماهیتی اسلامی دارد و (جمهوریت) وجودی مستقل از (اسلامیّت) نداردبه عبارقی همان (حکومت اسلامی) است.

صفحه 25:
وبه قول استاد شهید مطهری (رحمت اه علیه): (کلمه ی (جمهوری) شکل حکومت پیشنهاد شده را مشخص‌حی کند و کلمه ی (اسلامی) محتوای لین حکومت را بیان هی کند. یعنی پیشنهادمی کند که لین حکومت‌با اصول و مقرّرات اسلامی اداره شود».و در مدار اصول اسلامی حرکت کند؛ چون‌حی دانیم که اسلامبه عنوان‌یک دین؛در عين حالمیک مکتب و یک ایدئولوژی است. طرحی است برای زندگی بشر در همه ی ابعاد و شوّون آن) امام خمینی (رحمت الّه علیه) در لین رابط‌عی فرملید:(تن چیزی که ملت‌عامی خولهد (جمهوری اسلامی) است نه (جمهوری) فقطه نه (جمهوری دموکراتسک)»(نه جمهوری دموکراتیک اسلامی)؛جمهوری اسلامی) مرتضی مطهری»پیرامون انقلاب اسلامی ص۸۰ امام خمینی (رحمت اللّه علیه)؛صحیفه ی نور.ج ۳» ص ۰۳۶۹

صفحه 26:
بررسی:حکومت دموکراسی»اگر واقعاً دموکرلتیک و جنبه مردمی داشته بلشد؛از جهات زيادى توأم با نارسایی ها بلکه ظلم و ستم است»زیرا: 9.1 بیشتر کشورهلیی که ظاهرأيا واقعاً حکومت دموکراتیک دایند»بسیاری از مردم عملاً در انتخابات شرکت نمی کنند.مثلاً تنها نصتیا هفتاد درصد هیا حتی کمتر از تن در انتخابات شرکت‌حی کنند؛وبا لین حال گاه جمعی از مردم اکثییت راحی بیند که هركز اكثريت در جامعه را نداردهمثلاً سی و یک درصد در مقابل بیست و نه درصد. در چنین صورتی که مصداق ‎gla‏ فراوانی دارد؛اقلیتی از مردم جامعه زمام حکومت را به دست گرفته و اکثییت را تحت سیطره ی خود قرارصی دهند»و بدیهی است‌که آنها قوانین و نظامات جامعه را طبق منلفع گروهی خود تنظیم صی کنند؛و لین‌یک ظلم فاحش است.

صفحه 27:
aT SE tS ‏رز ررض‎ شرکت در انتخابات را دایند»بدون استتنا شرکت نمایند؛(البته فرضی است که هرگز ولقع نشده است) باز ممكن است اکثییت ضعیف بر سر کار آیند؛مثلاً ۵یا بیشترسبمیک نفر ولی دهند.چه دلیلی داردکه تن ریس جمهور بر ۴۹ با کمتر باقی مانده حاکم باشد. لین نیز در لقع‌یک نوع (استبداد اکنیبت) بر ضذ اقليت استمكه در همه ى دموكراسى هاى حلكم؛ مشهود و غير مشهود غیر قابل جلوگیری است. “ابه فرض كه حكومت دموكراسى هيجيك از لين دو اشكال را نداشته باشد!نارسایی اساسی دیگرش لین است كه حكومت دموكراتيك دنباله رو خواسته هاى اكثريت مردم است. يعنى اكسر مردم بر اثسر بدآموزى ها كرفتار انحرافاتسى شوند و خواهان جيزى شوند»مى توانتد با تظاهرات»طومارءمتينك و... از نمايندكان خود بخواهند و آنها فيزيبه خواسته هاى مردم شكل قانهنى جهت اجرا مى دهند.

صفحه 28:
برای نمونه در این نوع حکومت هاء روزی کسه مردم درخواست آزادی معاشرت دختر و پسر را داشته باشند‌نمایندکان به آس شکل قانونی می دهند و هنكامى كديس از مستى مفاسد كن در جامعه آشکار شد مجدداً از راه نمايندكان وجه خواست وارادهى مردم دامنه آزادی محدود می گردد. در هر حال محور گردش لین نوع حکومت هاء خواست مردم است نه مصالح آن هاء

صفحه 29:
: حکومتسی کسه فسه بر محور اراده ی فرد یا افراد مسی چرخد؛و نسه بر محور اراه ی اکثریست مردم؛بلکه بر اساس اراده ی ال است»حکومتی است خدا محور و خدا مدارنه حکومتی مردم سالار؛و يقيناً خداوند متعال اراده اى جز تأمین مصالح واقعی بندکانش ندارد. در لین نوع حکوست؛حاکمیت اصلی از آنن خداست و از ناحیه ی خدایند است که حکوست پیامبران و امامان معصوم (علیه السلام) و کسانی که با داشتن شرایط ویژه.حق حکومت را از سوی آنها دریافت می دارند مشروعیت بيدا مى كند. در اين نوع حكومتءآفات سه كانه اى بر دموكراسى سايه افکنده»وجود ندارد؛و نیز فرد یا افرادى مستبذانه بر مردم حکمرلنی نمی- نمایندکنه سرمایه دارها برنده هستندمفه آفت استبداد نیمی از مودم نسبت‌به دیگران وجود داردءوخه هماهنگیبا خواسته های انحرلفی محبط؛بلکه حکومت صالحان و حکومت پیشنهادی انبا و اولبای الهی است.

صفحه 30:
" حکومت دینی»اسلامیولابی " سه اصطلاح (حکومت دینی)»(حکهمت اسلامی) و (حکومت وللیی) لگر چه در جامعه ای چون جمهوری اسلامی ایران در کنار یکدیگر و برای بیان یک مقصود بیان می شوند» امابه لحاظ رابطه ی اعم و اخص که بین آنها وجود دارد نبازبه توضیعی جداگلنه دارند.علاوه آن که برخی کاربران لین اصطلاحات» گاهی با مقصود خاصی از آنها بهره می گیر ند.

صفحه 31:
للف: حکوهت دینی»حکومتی است که در آن مرجعیت دینی و آموزه های آن در ساخت های مختلف اجتماع و لزوم تناسب امور با اهداف و ارزش های دینی پذیرفته و عمل می شود. ابن تعريف از حکومت دینی با تعریفی که معمولاً در برخی فرهنگ های سیاسی به نام و کراسی) ارایه می شود متفاوت است؛زیرا تلوکراسی که‌به معنای (ربلنی سالاری) است در طول تاریخ‌به دو شکل مختلف مشاهده شده است. صریح ترین و در عین حال سخیف ترین شکل آن»اعتقادبه ربویست حاکم است که در جوامع ابتدلیی قدیم»نظیر مصر و هند و چین باستان سابقه داشته است. شکل دوم تلوکراسی در عالسم مسیحیت بروز کرد که رجال کلیسا ضمن محکوم کردن ایده ی الوهست حاکمان؛به نوعی حق الهی مقدس در حکومت کردن معتقد شدند. از نظر آنان حکام مورد تأیید کلیسا و پاپ حق سلطه و حکومت خویش را مستقیماً از خدایند گرفته لند و خداوند آنها را برای اعمال سلطه بر بندگان اختیار کرده است ملاحظه می شود که حکومت دینی به معنی اعم خود ؛ نه فقط اسلام که سایر ادیان را هم در بر دارد. احمد واعظی»حکومت دینیءص۰۳۹

صفحه 32:
° که دایره ی شمولش تنکتر صی شودسبه تن حکومتی گفته هی شود که مرجعیت دینی از منظر آموزه های اسلام و موازیین و قوانین لین دین الهی مورد پذیرش و اجرا قرار می دهد. بسه عبارت دیگرءدر حکومت اسلامی اداره ی امور کشور و رسیدگی به مسایل جامعه» مطابق دستورات و قوانین اسلام است. ولی‌ها حکیمت هلیی راعی بینیم کمبه ظلهر اسلامی هستند لعا در عمل‌به بسیاری از اصول و احکام اولیّه آن توجه نمی شود و یا عمدا کنار گذاشته‌می شوند.در چنین حکومت هایی اغلب حاکمیت ولی فقیه جامع الشرایط نفی می کردد.

صفحه 33:
مدلی خاص از حکومت دینی اسلامی است علاوه بر پذیرش مرجعیت دین اسلام و آموزه هاى كن درساخت های مختلف؛انسجام جامعه و هماهنگی وهدلیت تن درسیمای رهبری عادالنه و فقیهلنه‌می لين حكومت در شكل ايده ذل خودينه حكومت فرد و سلايق و علليق شخصىء بلكه حكومت دين و عدالت است ‎٠.‏ لذا حکومت ولایی اخص از حکومت اسلامی و حکومت دینی اعم از آن دو است. در حکومت ولایی فقیه (ی بنا بر نظییه ای دیگر»فقیهان) عادل و اسلام شناس که واجد شرلیط ولثیت و رهبری باشد در یلس قرار دارد و بنابر تلوری نصب.از جلنب شرع مقّس‌به لین مقام معنوی نصب شده است.اين حکومت در حقیقت همان نظام ولیت فقیه است . که در بخش سوم‌به آن خواهیم پرداخت.

صفحه 34:

صفحه 35:
ریشه ای تریسن اختلاف بصد از رحلت پیاسبر(ص) بسن مسلمانان لین بود که آیا مجری قانون بلید از سوی خدا تعیین شود یا مردم باید او را تعیین کنند؟

صفحه 36:
دلایل ضرورت حكومت دلیل عقلی: چون انسان موجودی است اجتماعی و اسلام هم آیینی است که‌به نیازها و خواسته های مشروع جامعه پاسخ گفته است. اگر در جامعه حکومتی وجود نداشته باشد؛ كن جامعه دجار اختلال و هرج و مرح صی شود؛ زیرا انسان ها طللب برتری وبه خدمت گرفتن دیگران» در جهت منلفع خود هستند و رها بودن انسان و عدم حاکمیت قانون بر جامعه؛ موجب اختلاف تشتت و هرج و مرج ناشی از تزاهم و تللفی منلفع می شود. رفح هرج و مرج در كرو قانون است؟ لماقانون فیز هر قدر کلمل و منطبق بر نیازهای جامعه تنظیم شده باشد» کلفی يست بلکه نیا زمند مجری و حاکم است. بر اساس لین هدف عقالنی است‌که مهم ترین کار ویه حکیمت؛ ایجاد نظم و امنیت در جامعه و جلوگیری از تنازع و هرج و مرج استء امنیت و نظمی که هر انسانیبه ضرورت ّن ولقف است. (موسبه آموزشی و پژوهشی امام خمينى, فلسفه سیاست

صفحه 37:
ضرورت اجرای احکام الهی ۰ اسلام از معارف اخلاق و احکام تشکیل شده است و نگاهی اجمالی به احکام و فوانین لسلام حاکی از آّن است که ماهیت لین احکامبه گهنه است که اجرا و اعمال آنها تنها در سایه ایجاد حکومت میسر خواهد بود. جهاد در خداء دفاع از کیان جامعه اسلامی,تأمین امنیت داخلی» قضاوت و داوری برای حل اختلاف» احقاق حقوق مردم؛ لمرسبه معروف و نمی از منکر» سامان دهی بیت المال و جمع آوری مصرف خمس» زکات و انفال, از مسایلی هستند که اعمال آنها مستلزم وجود حکومت است. © آيا ممكن است اسلام برای این موضوعات که موتبط به حیات سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی هستند» قانون داشته باشد. لما در مورد مجری و چکونگی اجرای تن احکام سخن نگفته باشد!! بدون تردید اجراى هريك از اين امورء مستلزم ایجاد وزارت خلنه ای است که افرادی میم و کاردان؛ آمن را هدایت کنند.(موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛ فلسفه سياست» ص 0/1

صفحه 38:
احکام اسلامی؛ اعم از قوانین اقتصادی و سیاسی و حقوقی؛ تا روز قیامت باقی و لازم الاجرا است. هیچ‌یک از احکام الهمی نسخ نشده و از بين نرفته است؛ لین بقا و دوام همیشگی احکام؛ نظلمی را ایجاب می کند که اعتبار و سیادت این احکام را تضمین کرده عهده دار اجرای آنها شود. جه اجرای احکام الهی جز از رهگذر بر پلیبی حكومت اسلامى امكان بير نبست» در غير ليين صورت» جامعه مسلملّبه سوى هرج و مرج رفته اختلال وبى نظمی بر همه امور مستولى خولهد شد. الذا هيج ترديدى در لزوم اقلمه حكومت بلقى نصى ماند. علاوه بر آنجه كفتيم؛ حفظ مرزهاى كشور اسلامى از هجوم بيكاذكان و جلوكيرى از تسلط تجاوز كران بر كن عقلاً و شرعاً واجب استء تحقق لین اسر نیز جزبه تشکیل حکومت اسلامی میسر نیست.(امام خمینی» شئون و اختيارات ويلى فقيه(ربيع)» ص ۲۲)

صفحه 39:
قر آن مجید هم این حقیقت را مورداشاره قرار داده است و می فرماید: «لَقّد آرسّلنا رُسْلَنا باالبيّنات و أَنرَنا مَعَهُمُ الكتابّ وَ الميزان وم انس بالقسط و نا الخدیةفید تا ‎Sd‏ و ناف لاس ول ان یره و رل باالغیب انْالّه قوی عزیز(حدید»۲۵)؛ هملناحا پیلمبران خود رلبا ادله و معجزات فرستادیم وبا ایشان کتاب( آسمانی) و میزان(شنلسایی حق از باطل و قوانین عادالنه) را نازل نمودیمتا مردم قبامبه عدللت نمایند و آهن را نازل کردیم که در آّن قوت شدید و نیز منافعی برای مردم وجود داردستا خدایندبی آنکه او را ببینند» بدلند چه کسی او و رسولش را باری می کند. خداوند قوی و شکست ناپذیر است.»

صفحه 40:
* در ان آبسه بعصد از انزال کتاب و میزان در راستای اقامه قسط در جامصه انزال حدید( آهن) و توصیف ن‌به قوت شدید؛ مطرح شده است. تردیدی نیست که بین تن دو انزال بلید تناسبی باشد ون هم‌می تولند چنین ترسیم شود که مقصود از آهن قوی شدید. کنلیه از اسلامی است کمیک حکومت برای کسب سلطنه و ایجاد پشتولنه اجرلیی در جهست اهداف خود(ایجاد قسسط و عدل) بایسد از آسن بهره كيرد؛ زیرا ظالمان و متمردان کمبا هیچ منطقی جز زور پذیرلیی حق نیستند» تنما از هراس آّن سلاح‌ستن‌به اجرای قانون و حکم شرع خواهد داد.(محسن حیدری» پیشینه ها و مبلنی وللیت فقه, ص۰1۹) علامه طباطبلیی در لین جهت‌حی نویسد: «خدایند آهن را نازل کردتا بند گلنش را در دفاع از جامعه صالح و گسترش کلمه حق در زمین بیازماید.»(المیزانج۱۹.ص۱۷۱)

صفحه 41:
زوال دین‌بی دیلت : دون ترديدهر دين و آبينى تیسط یکسری عوامل نگهدارنده درونی و بیرینی خود استوار» زنده» پیبا یبا بر جا مانده و در سینه تاییخ و بیرولنشبه پیش‌حی رودکمبا فقدان ّن عولمل از صفحه روزگار محو و نابود خواهد شد. " یکی از آن عوامل نگهدارنده دین دولت آن دین است. *_ ماوردی در این زمینه می گوید: «هیج دین و آیینی نیست که در فقدان و زوال دولتش دچار پربشلنی نشود» احکلمنی تغییر نکند» نشلنه هایش از بين نرود و گرفتار بدعت نگردد. همچنان که هیچ دیلت مردی نیست‌که بدون دینی که قلب‌ها را جمع کرده؛ اطلعت حاکمش را فرض و واجب دانسته و یاری او را لازم» شمرده» دولتش دوام یلید و لاجرم بدون هیچ گونه مشروعیتی‌سیا سلطان قهربیا مفسد دهر خولهد بود و درستبه لحاظ دو جهت فوق است که واجب است در هر زمان املمی باشدٍ که رهبری امت رلبه عهده گیرد؛ تابدین وسیله هم اساس دین به قدرت سلطان حراست شود وهم دولت او بر پایه احکام و سنن دین جاری شود.»(ابوالحسن الماوردی» ادب الدنبا و الدین؛ ‎IV‏

صفحه 42:
‎a‏ دفع از دارالاسلام ‏اسلام داراییک نوع وسعت سرزمینی و جغرافیلیی است که از ن‌به نام «دارالاسلام» یادحی گردد. بدون شک حفظ و نگهداری و دفاع از دارلاسلام امری است‌که تن از توان‌میک قدرت و تشکیلات سیاسی و نظلمی مخصوص و منحصر به یک حکومت بر آمده می تواند و نه غیر از آن. ‏چنین است که بلید گفت: وظیفه فرد فرد مسلمان است در جهت ایجاد و احبا هیا حفاظت و نگهداری از چنین حکومت به منظور چنین هدفی. اندیشمندی می گوید: ‏دفاع از دارالاسلام فقط در سایه حکومتی؛ ممکن است که اگر سراپا متعهدبه اسلام نیست, لالفل نسبت‌به اهداف آتن عالقه و هوا خواهی نشان بدهد؛ بدین ترتیب, هر مسلمانی که در تحت حکومت ریم متعهدیا متملیل‌به اسلام‌به سرحی برد بلید فعاللنهبرای بقای تن بکوشد و بر عکس» هر مسلمانی که در تحت رییم متخاصبه سر مى بردء بايد هر وقت که فرصت مناسب دست می دهددر بر انداختن آن مبارزه کند. ‏(حمید عنایست؛ اندیشه سیاسی در اسلام معاصرء صرس۱/۸. به نقل از جوادی غزنوی» حکوست دینی یا سکولاری(۱1۸) ‎

صفحه 43:
پیامبر اسلام(ص) به عنوان اسوه و الکوء در دوران حیات خود» هم زمان با فراهم شدن امکانات تشکیل حکومت اقدام به تشکیل آن نمود. با تلمل در قرّن و رهنمود های پیلعبر(ص)درعی یابیم که در زمان حیات پیلمبر(ص) دو نوع سلطهء یکی دیشی و دیگری دنیوی؛ نبوده استء بلكه يك سلطه و اقتدار دينى و دنيوى بوده كه در اختيار شخص پیامبر(ص) قرار داشته است و او مرجع امور مادی و معنوى مسلمانان بوده است. پیلمبر اسلام(ص) بلافاصلمپس از هجرت‌به مدینه» حکمت تشکیل داد و در حللی که یاران و پیروان ّن حضرت دربارهبسیاری از مسایل و مشکلات فردی و اجتملعی از ن حضرت سوّال‌می کردند؛ هیچ گاه از اصل لزوم حكومت سؤال نكر دند. لین لمر مهم بیانگر لین است که مسأله حکومت‌به قدری واضق و بدبهی بوده که نيازنبه سؤال نداشته است(علامه طباطبایی» بررسی های اسلامی» ص ۱۷۶)

صفحه 44:
«مجموعه قانون» برای اصلاح جامعه کلفی نیست؛ برای لین که قانون مايه اصلاح و سعادت بشر شود به قوه اجرائیه و مجری احتیاج دارد. به همین جهت خدایند متعال در کنار فرستادن.یک مجموعه قانون» یعنی احکام شرع یک حکومت دستگاه اجرا و اداره مستقر کرده است. رسول اکرم(ص) در رس تشکیل اجرلیی و اداری جامعه مسلمانان قرار داشت تا دولت اسلام را به وجوه آورد.» (امام خمینی(ره)؛ حکومت اسلامی».ص ۰۲۳۲)

صفحه 45:
© حضرت امام علی(ع) فیز هنگلمی که شرلیط مهیا کر دیدبه مدت پنج سال حکومت اسلامی تشکیل داد و در ابتدای خلافت ظاهری خویش فرمود: «لما والذی فلق الحبة و برء النسمه لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر وحا اخذ الله على العلمك ان لا بقار وا علی کضه ظللم و لا سغب مظلوم لا لقیت حبلها علی غاربها و لسقیت آخرها بکأس اولها...(نهج البلاغه فیض السلام» خطبه ۳» ص ۵۲)؛ آگاه باشید! سوگندبه خدلیی که دلنه را شکلفت و انسان را آفیید؛ لگربنه لین بود که جمعیت بسیاری پیرامینم را گرفته به باری ام قیام کرده‌لند و از لین جهت حجت تمام شده لست و لگر نبود عهد و مسئولیتی که خدایند از علما و دانشمندان(هر جامعه) گرفته که در برابر شکمبارگی ستمگران و گرسنگی ستم دیدگان سکوت نکنند».من مهار استر خالفت را رهامی ساختم و از آن صرف نظر می کردم و آخر آن را با جام آغازینش سیراب می نمودم.»

صفحه 46:
امام(ع) در لین فراز های بلند» یک ضابطه کلسی را بیان کرده است و آسن لیین که: خدایند از عالمان پیمان حملیت از مظلومان و مبارزمبا ظالمان را گرفته است و وفای به آن بدون تشکیل دولت امکان پذیر نیست و بر این اساس بودکه حضرت پرچم خلافت ظاهری را به دوش کشید. البته معلوم است که لین پیمان» مخصوص ائمه(ع) نبود بلکه شلمل همه عالمان در هر زمان و مکانی که باشند» نیز می گردد. امامان شیعمبه غیر از حضرت امام علی(ع) در آّن پنج سال و امام حسن(ع) در مدت بنج ماه به خاطر فراهم نبودن شرایط مناسب حکومتی تشکیل نداده اند. از لين سيره تابناک معصومین علیهم السلامبه روشنی استفاده‌عی شود که هرگاه برای رهبر الهی شرلیط مهیا گردد؛ تشکیل حکومت بر او واجب‌حی گردد.(محسن حیدری» پیشینه ها و مبانی ولایت فقه نزد علمای شیعه» ص ۲۷.)

صفحه 47:
آیلتی مربوطبه ضرورت حکومت فراوان است که عا در اینجا برخی آنها را که بانگر اوصاف و ویژگی های حاکم همچون: اماننداری» عدللت تقوی؛ آگاهی‌به قوانین الهی و مصالح و مفاسد و بصیرت در مورد اوضاع و احوال زمان» می باشد» ذکر خواهیم کرد: «قال اجعلنی علی خزلئن الارض لنی حفیظ علیهم(بوسف؛ ۵۵)؛ يوسف كفت: مرا سرپرست كنجينه های سرزمین (مصر) قرار ده که نگهدارنده و آگاهم.» <ان الله اصطنیه علیکم و زاده بسطه‌فی العلم و الجسم(بقره»۲۴۷)؛(پیلمبر بنی اسرائیل‌به آنما) گفت: خدا او(طاغوت) را بر شما برگزید و او را در علم و(قدرت)جسم وسعت بخشیده.» «النین ان مکنلهمفی الارض اقلمو الصلاه و آتو ال ‎ol‏ و امروا باالمعروف و نهواعن المنکر(حج» ۴ )4 همان کسانی که هر گاه در زمین‌به آنها قدرت بخشيدیم نماز را بیبامی دایند و ز کات‌می دهند و امر به معروف و نهی از منکر می کنند.»

صفحه 48:
امام على (ع) مى فرمايد: «وال ظلوم غشوم خبر من فتنه قدوم(نهج البلاغهءخ ٠)؟‏ زمامدار ظالم و ستمگر بهتر است از فتنه و هرج و مرجى که پیوسته در جامعه وجود داشته باشد. امام صادق(ع) می فرماید: «لايستغينى اهل كل بله عن ثلاثه يفزع البه‌غی لعر دنیا هم و آخرتهم فان عدموا ذللک کانوا همجا! فقیه عللم ورع و امبر خير مطاع و طبیب بصید ثقه(تفسیر موضوعی پیام قرآن» ص4)۴۹ اهل هر شهری از سه چیز بی نیاز نیستند تا در امور دنیا و آخرت به آن پناه برندء اگر آنها را از دست دهند سقوط می کنند: فقیه آگاه و با تقوی» امير خوب مورد اطاعت طبیب بینا و مورد اعتماد.

صفحه 49:
" چنین است که از منظر بسیاری از فقهاء اقامه حکومت اسلامی واجب است, مثل روزه؛نماز و حج» آّن هم وجوب عینی ای ضرورى(آبت الله سيد محمد حسين شیرازی» السیاسه؛ بعنی مشارکت سیاسی فرد فرد مردم در اصل اقلمه حکومت اسلامی واجب و ضروری هی باشد و تعطیل ّن مساوی,با تعطیل تمام احکام اسلام است.(جوادی غزنوی» حکومت دینی با سکولار ص ۰1۹۸

صفحه 50:
حاليس از توضیح مختصر در رابطمبا انواع حکومتها وضرورت كن مبه بررسی دولت از دیدگاه اسلام می پردازیم. دولت در جامعه اسلامی, همانند دیگر جولمع بشری‌سنه تنها بیانگر وجود مجموعه ای از نهادهلستء بلکه حلکی از وجود نگرش‌ها و شیوه های خاصی از اعمال و رفتار لست که منحصرا مدنیت اسلامی خوانده شده و در ولقع جزشی از تمدن اسلامی محسوب حى شودكبه عبارت ديكرء دیلت در فرهنک اسلامی‌سنه امری تصادفى و اتفلقى است و فه سازمانی انفعللی وبی طرف که بتوان نادیده گرفت» دیلت اسلامی دارای بر خی مختصات هندسی و ویژگی های منحصربه فرد است که هر چندبه تدریج در طی زمان شكل كرفته لندء لما فهم کلمل شکل و ساخت دیلت عمدتانیازمند درک نظریه های کلامی و فقهی ای است که در آن این مختصات هندسی و خصوصیات مندرج هستند

صفحه 51:
© گاهی نظریه پردازی درباره دیلت معطوف‌به اصر پسینی است؛به لین معنا که درچی فیم ساختارهای موجود دیلت اسلامی‌چس از پیدلیش آنها بر صی آید؛ اصا در بیشتر موارد» خود نظویه ها هستندکه شرلیط امکان و موجبات پیدلیش نهادهای خاصی را در دیلت اسلامی فراهم ساخته اند. بدین لحاظ که نظییه های دیلت؛ غالباء هم شکل دیلت و هم نگرش‌ما درباره شیوه عمل آن را تعیین می کنند. به نظر هی رسد که فهم نظریه های اساسی دیلت در انديشه اسلامی» بلید بخشی از هرگینه آموزش سیاسی ها را تشکیل دهد.به رغم لین ضرورت» بررسی مفهوم دولت در اندیشه های اسلامی» یکی از مشکل ترین مفاهیم است. برای مثال؛ نظریه های لبن خلدون و لبن الازرق درباره دیلت اسلامی؛ از كين گونه نظريه های پسینی هستندسبی ن‌کمبه مبلنی کلامی - فقمی دولت توجه کنند» صرفا پیدلیش و تحول دولت های موجود در جولمع اسلامی را تحلیلمی کنند و توضیح هی دهند که دولت های اسلامی چگینه از الگوهای املمت و خالفت‌به سلطنت های استبدادی غول پیکر؛ و سپس سلطان نشین های کوچک و مبتنی بر زور و تغلب رسیدند.

صفحه 52:
شلیدبتوان مشکلات تحقیق در نظییه ها و مفهوم دیلت در اسلام را در » ناشی از طبیعت نسبتی است كه بين دو مفهوم تعییفمی شود. در مقلبل یبی غللب مسلمانان که اسلام را مجموعه ای از دين و دیلت‌می دانند» برضی اندیشمندان مسلمان و بسیاری از شرق شناسان» وجود هر گونه نظیبه دیلت در اسلام را انكاررعى كنند؛ از لين روه نخستین برسشی که هر پژوهشگر نظام سیاسی‌با تن مواجه‌عی شود لین است که آیا در اسلام نظریه ای درباره نظام سیاسی و طرح و تصوری از دیلت وجود دارد؟ دسته ای پاسخ منفی و گروه بزرگی جواب مثبت داده اند. تحلیل دسته اول متوجه لین نتیجه اساسی است‌که برای تحقق مقاصد شریعت می باشد. در مقلبل» تحلیل دوم ناظربه لین نکته است اين شريعت مى باشد

صفحه 53:
© در درون هریک از لین دو طیف, دیدگاه ها و نظریبه های مختلفی شکل گرفته است؛ برای مثال در میان کسانی که وجود نظییه ای سیاسی و تصوری از دیلت را در دین اسلام انکار می کنند؛ نظریه ای طرح شده که ناظربه ماهیت مستقل ((دیلت عرب)) و زلیش و ظهور كن در لحظه ای خاص از تاریخ فتوحات اعراب در دوره اسلامی است. اینان عقيده دایندکه جولنه های دیلت عربی - اسلامی در خالفت ابوبکر شکل گرفت» در دوره خلیفه دوم گسترش یلفت» در روزگار خلیفه سوم ابعاد اجتماعی ‎83S Ned ag‏ 9 98 یبه وییه با ((فتنه اکبر)) و مواجهه‌با معایبه در مسیری قرار گرفت که شکل و ساختار نهایی خود را در قالب خلافت های موروثی بنی امیه و بنی عباس به دست آورد

صفحه 54:
* همچنین در درون منکران دوفت در نصوص اسلامی, نظریه دیگری وجود داردکه ضمن مخالفت‌با یلی‌پیش گفته» ... . . . . 20-00 ارجاع مى دهد. لين نظريه در نفى ((دولت اسلامى))با تثورى بيشين همسوست؛ لما برخلاف رهيلفت مذكورء حتى ماهيت مستقل براى ((دولت عرب)) در دوره اسلامى را فيز انكار كرده و تإكيد.عى كند كه انديشه و ساختار دیلت در دوره اسلامی» به طور خلاصه ((خلافت اسلامى))» تدريجا و با الهام از الكوهاى تاريخى روم؛ ايران و يونان تبلور يافته است.

صفحه 55:
لعا و اسلام را دینی تولم‌با دولت عی دلند» عی دلند کمبه لحاظ تاریضی در شد و ساختار و شکل ابده‌ل و اولیه خود را نشان داد. متفکران لین طیف نظری» در تلیید دید گاه خودبه دلثیل کالمی» فقهى و تحیبی استناد.عی کنند که وجود دیلت در اندیشه اسلامی راء قطع نظر از تحولات ناشی از فتوحات جهادی و بعد از تن» تقیبتعی کنند.

صفحه 56:
پیروان لین طیف فکری نیز در درون خود نظریه های گوناگینی تولید کرده لند» و تفسیرهای خاصی از نصوص دینی و تاییخ تحول دیلت در تمدن اسلامی عرضه نموده لند؛به گینه ای که همین تنوع و تکشر نظریه ها درباره نظام سياسى و دولمت در اسلام» محققان راجا دو مسإله يا مشكل ديكرء علاوه بر يكانكى يا جدابى دين و دولت (مشكل نخست). مواجه مى كند. 20200 »طبيهتاصول و مبلنى اعتقادى نزد كرليش هاى مختلف فكرى ‏ مذهبى در اسلام. 0207 » كيفيت استناهبه نصوص دينى و خصوصيات مصادر و منابعى كه در تإبيد نظريه هاى مختلف سياسى به آنها ارجاع مى شود.

صفحه 57:
بسين ترقیب, آنچه مجموع فصول لین نوشته را جمع بندی کرده و رابطه معنا داری بین آنها ایجادهی کند» مساله استناد و تفسیر نصوص اسلامی در نظریه های مختلف نظام سیاسی و دولت در اسلام است و چون نظریه های دولت در اسلام» از به طور طبیعی مقیاس های متفاوقی نیزء برای صحت و درستی استناد نظر یه ها به نصوص دینی مطرح شده است. با توجمبه اشارات فوق» هدف اساسی نوشته حاضر بررسی چارچوب منطقی و نظام مفهومی هریک از نظریه های نظام سیاسی در اسلام ازییک سوء و شیوه استناد لین نظربه ها به ادله ای از قرآن و سنت» و نیز اجماع و عقل» از سوی دیگر است. در لین راستا دو گونه کلان از نظریه های نظام سياسى شيعه و اهل سنت طرح شده است.

صفحه 58:
برای بحث و مطالعه در لین خصوص, هریک از لین دو كونه تقسیم کردیم و ضمن توضيح ويزكى هاى عمومى مهم ترين نظريه هاى جهاركلنه در تفكر اسلامى» تلاش كرهيمتا مناسبات درونى لین نظریبه هاء تاثیر و تلفر آنها از یکدیگر در درون تفکر اسلامی» و نیز تجدد غربی را در سیمای عموصی نظریه های نظامی سیاسی در اسلام ارزیابی کنیم.

صفحه 59:
مفیوم دولت اصطلاح دیلت در علوم سیاسی؛ معمواشبه دو مفهوم متملیز؛ لی مرتبطبا هم؛ اطلاق می شود: )) گفته‌عی شود. در این معناه دیلت مترادف با حکام و کسانی است که 1 گاهی نیز دیلت‌به مجموعه خاصی از (( )) اطلاقمی شود. در تعریفی که از دولت‌هد نظر است؛.هر دو منیوم فوق لحاظعی شود؟ دولت مجموعه اى از افراد و نهادهلست كه قولفين فائقه در یک جامعه را وضع و باپشتوانه قدرت برترى كه در اختبار درنده اجرا می كنند. از ّن وو که دولت ها بر بنیاد فرهنک ها بناحی شوند» جوامع اسلامی نیز دیلت‌با دیلت هلیی متنلسبببا نبازها و الزامات فرهنگ خود ساختهلند وحی سازند.با لین حال؛ دولت هلبه رخم تفاوت هلبى که بایکدبگر دایند؛ ویژگی ها و مشتر کات خاصی هم دایند که آنها را از دیگر سازمان های اجتماعي متمایز می کند.

صفحه 60:
در این جا به برخی از مختصات عام و مشترک دولت ها اشاره می کنیم: اقتدار عام و فراگیر یکی از مهم ترین خصایص دولت» قدرت عام و مستدام آَن است که باللقر از حاکمان و فرمان برداران قرار دارد. چنین قدرت و تفیقی ((حقوقی)) است يعنى مبتنی بر قواعدی است‌کمتا اندازه ای مورد شناسایی عامه جمعیت یک جامعه هستند و صرف هوا و هوس شخص حاکم‌با حاکمان بدین سان قدرت انحصاری دیلت برای تعیین حقوق و وظلیف مردمان جامعه هم خصلت عملی (دوفاکتو) و هم خصلت قانونی و رسمی (دو ژور) دارد. لین که لین خصایص از کجا زاده و تولید.حی شوند» سوالی است که نظریه های دیلت در اسلام در سطور آینده؛ به توضیح و تبیین آن می پردازند.

صفحه 61:
مقررات آمرانه 0" ویژکی نخست همچنین نشان می دهد.که قولنین و مقررات دولت‌ها آمرلنه و حلکم بر دیگر مقررات و قولنین در هر جامعه ای است. دیلت در اندیشه اسلامی‌نه تنما مفسر شریعت و قانون است؛ بلکه ازبیک لحاظ منبع و واضع قانون آمرلنه و لازم الاجرا هم‌عی باشد؛ بنابرلين الكر بين قوانين و تصمیمات دولتی و مقررات سازمان های خصوصی‌بیا حتی احکام فردی و جمعی موجود در شریعت اسلام؛تعارضی پیش آید؛ نوعا توافقی همگانی وجود دارد كه قانون دولت باید برتو شناخته شود: احکومت... یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تعام احکام فرعیه حتی نماز و روزه و حج است. حاكم مى تواند مسجد يا منزلى را كه در مسير خيابان است خراب كند و بول منزل را به صاحبش رد کند. حاكم مى تواند مساجدى را در صورت لزوم تعطيل كند... حكومت مى تواند قراردادهابى را كه خود با مردم بسته استه در موقعی که آن قرار داد مخالف مصالح كشور و اسلام باشد يك جانبه لغو كند عى تولند هر امرى را جه عبادى وبيا غيرعبادى كه جريان نكن مخللف مصالح اسلام استء از كن» مادلمى كه جنين است» جلوگیری کند. امام خمینی» صحیفه نور (تهران: سازمان مدارک انقلاب اسلامی» ۱۳۶۹) ج۲۰» ص ۰۱۷۱-۱۷۰

صفحه 62:
بدیهی است که تمام افرادیک جامعه پیوستمبه همه مقررات دولنی گردن نمی نهند و دیلت ها نيز ناكزيربا كسانى سروكار دايند كه از مقررات كن سربيجى حى كنند؛ البته دولت تنها سازمانى نيس تكه مجازات زندان و اعدام رلبه كارحى بردء بلكه دزدان و راهزنان فيز كلهى جنين مى كنندء اما تفاوت دولت با آنها در ابن است كه اقدام او ((مشروع)) است. مقصود از مشروعیت و حاکمیت در این جا دو چیز است: نخست ابن كه دولت در درون قلمرو خوذ رقیبی ندارد و بر همه گروه ها مسلط است؛ دوم از نظر خارجی دیلت های دیگر آَن رابه عنوان دولتی مجزا و مستقل شناسایی‌می کنند. نظریه های نظام سیاسی و دیلت در اسلام؛ منبع‌یا منلبع لین مشروعیت و حاکمیت را توضیح می دهند.

صفحه 63:
استمرار دولت و عضویت غیرارادی افراد برخلاف دیگر سازمان های اجتملعی که عضویت در آنها ارادی است» عضویت دریک دولت بیشتر غیرارادی است. اغلب انسان هابی هیچ گزینشی عمدی‌جا عملی آکاهلنه؛ از همان ابتدای تلد شهروند یک دولت و فرمان بردار قواعد آن می شوند. هر چند قبول تابعیت یا ترک تابکیت‌یک دولت سبا رعلیت تشریفلنی - امکان پذیر استء ليكن عضویت اولیه در یک دولت غیرارادی است و معمولا انسان ها در درون دولت و با توجه به شرایط از پیش تعیین شده دولت‌سبه دنیاحی آیند» در درون همان دیلت زندگی‌می کنند پپس از مر فيز در کورستانی که غالبا دارای پروانه دولتی است و با رعایت قوانین دولت؛» به خاک سپرده می شوند. بدین‌سان» بسیاری از نظریه پردازان شخصیت خاصی برای دولت قلثل هستند و چنین می اندیشند که می توان از ساختار وکار کردهای وییٍه ّن در جامعه و نصوص اسلامی سخن گفت که تفصیل آنها در بخش های بعدی تحقیق خواهد آمد.

صفحه 64:
ب) نظریه های دولت ‎Hi‏ 0 ‎(YO‏ مباحث كذشته؛ قدرت بلامنازع و حاكميت فائقه و دايمى دولت در جولمع بشرى واز جه دنياى اسلام را نشان‌حی دهد؛ ما همین خصات دیلت بافصله هر نار ناد و جست وجوگر ربا نبوهی از پرسنی هایپنیادیکباحیات و هیبت او پییند داد مواجه‌حی کند: جرا بای دولت را اطاعت کرد أصولا خاستكاه و ضرورت دولت چیست! قدرت دولت را چه کمانی و بهچهدلیل در دست دارند؟ مرزهای قدرت دولت تا کجاست! جكونه مى توان قدرت دولت را مهار و نظارت کرد دولت با جه سازوكارهابى اعمال قدرت مى كند؟ غایت قدرت وهدف دولت چیست؟ قدرت چگونهتوزیع می شود و چگونه جابه جا می کردد؟ این پرسش‌ها البته برانگیزنده هستند و ذهن‌هر انسانی را که به موضوعی چون دولت توجه دارد به شدت به جالش مى كشند و به تفكر واحی دارند. نظییه های سیاسی محصولات نظام وار نهن بشر هسنند کمبا جست وجو و تبین دلایلی برای مشروعیت قدرت دولت؛ توجیهي از حاکمیت و اطاعت شهروندان را ارئه مي دهند.

صفحه 65:
نظویه هلبا اعطای مشروعیت‌به قدرت و حاکمیت» زور و اجبار نهفته در دولت را انسانی و تلطیف می کنند. نظریه های دولت در اسلام چارچوب های مرجعی هستند که به کمک آنها می توانیم پدیده های سیاسی را ارزش گذاری کرده و احکام متناسب آن را از تعالیم اسلامی استنباط کنیم. نظییه ها در صدد توصیف و دسته بندی نظام های سیاسی هستند که مردم از طریق آنها هدف های خویش را دنبال می کنند و توضیح عی دهند که ساختار و کارکرد دیلت ها انیک طرف و رفتار افراد و گروه ها از سوی دیگر» چگونه در نظام های کوناگون متفاوت است.

صفحه 66:
* به طور خلاصه؛ هریک از نظریه های دیلت در اسلام؛ مجموعه منظمی از مفاهیم مرتبطبا یکدیگر هستند که هدف آنها تعریف توصیف و توضیح واقعبت دولت است. هر یک از آنها طرحی فکری هستند که جان دولت را در جهان اسلام معنا می کنند و احتمالا نیز طریقی برای عمل تجويزحى كنند. هر جند همه لین نظیبه هاء از دیدگاه رقیبان و مخالفان قلبل انتقادند؛ لما ملاک اعتبار آنهاسنه کفلیت و کاربرد تجیبی» بلکه در شیوه استنادشان‌به نصوص دینی نهفته است؛ از لین روء نظویه های دولت در اسلامبی-آن که در بند تجربمیا نطبیق‌با واقعیت اجتملعی باشند؛ متضمن عنصری از تجهیز هستند؛به طرح آرمان هلیی برای نیل‌به کمال می پردازند وبا نقد وضع موجود واقعیت های اجتماعی را دگرگون هی سازند. بدین سان؛ نظریه های دیلت در اسلام‌سنه تنها ماهیت دولت در جهان اسلام را توضیح می دهند؛ بلکه بیشتر از تن واقعیت دولت و نظم سیاسی‌ها راحی سازند. لین نظویه.ها جزنی از خود آگلهی‌ها و عقلانیت سیاسی‌ما هستندکه هموار مبا آنها زنگی‌می کنیم و بدان وسیله رفتارها و نیادهای سیاسی خود راحی سازیمیا دگ رگون‌حی کنیم.سی توان گفت که ماهیت و ساختار دولت در هر جامعه ای تا حد بسیاری» مساوی با نظربه های دولت در آن جامعه است.

صفحه 67:
ج) نظام سیاسی؛ مدل تحليل جنان كه كذشتء دیلت ها و نظریه های دیلت حتی در اندیشه و جهان ‎op Maal‏ بسیار متنوع است. در لین شرلیط» اگر در جست و جوی درک بهتر از ساختار و کار کرد نظریه های دولت در اسلام هستیم» بررسی متایسه ای آنمانه تنها ارزشمند است؛ بلکه ناگزیر می نماید. " هيج نوع داورى درباره ويزكى هاى يك نظريه درباره دولت» يا حتی بخش خاصى از دولت» مثل نهاد رهبرى كننده در لكنء بدون مقایسه و سنجش‌با دیگر نظویه های دیلت‌یا نماد و نخص رهبری کننده» در شرلیط یکسان و متفاونسبه فهم بنیادی نظریه ها کمک نمی کند.

صفحه 68:
‎al pls‏ ((تحلیل مقابسه ای ۸۳۵۱۷515 >۲0۳0۱۳۴۵۲۵۲:۷) در ولقع پلیه مطالعه و استدلال درباره نظریه های دولت در اسلام است. لین روش در مطالعه هر نظییه خاص‌سیا نهادی خاص در درونيك نظريهء ها را جه اطلاعات ارزشمندی درباره ویژگی» شکل و دامنه عملکردیک نظریمیا نهادی در درون همان نظریه» در مقایسمبا نظربه ها و نهادهای مشلبه رهنمون‌عی شود؛ ‏به همین دلیل در این نوشته به الگوی تحلیل مقایسه ای تمسک شده است. ‏لین رهیلفت‌بنه تنها در قلمرو بررسی های مفهیمی امری منطقی‌حی نملید بلکه ارزش عملی نیز دارد» زیرا هرگاه آگاهی ما درباره مختصات نظریه ها بیشتر باشد» بهترحی توان درباره کار آیی‌یا ناکارآمدییک نظویمیا بخش هلیی ازبیک نظریه استدلال کرد. ‎

صفحه 69:
© با این حال رهیلفت تحلیل مقایسه ای بدون ابزار و مدلی‌که بتولند بخش هلیی از ساختار و کار کرد نظییه های دیلت در اسلام رلبه طور شفاف و منظم توضیح داده و نظم درنی حلکم بر آنها را ارزیلبی کند» چندان هم کار تیی تحقیقلتی و عملی ندارد؛ از لین رو؛ پژوهشگران عااقه منسبه مطالعات تطبیقی همواره مدل هلیی را برای تنظیم مطالعات خود برحی گزینند که مدل تحلیل سیستمی يا نظام سیاسی یکی از مهم ترین و رایج ترین آنهاست. تعریفی از سیستم سیاسی که در این نوشته لحاظ شده است نظام سیاسی اسلام را مجموعه به هم پیوسته ای از فعالیت های سیاسی تلقی‌حی کند .که توسط شمار بزرگی از کار گزاران وبا هدف خاصی تعهد شده و انجام‌هی گیرد. لین سیستم از عناصری همبسته تشکیل شده است که هر کدام‌به تنملیی بخشی از نظام سیاسی اسلام را تشکیل داده و نهادها و گروه های معینی را شاصل هی شوند. لین ویژگی سیستم سیاسی را عناصر ساختاری‌یابه طور کلی ((ساختار)) نظام سیاسی اسلام می نامند

صفحه 70:
" در مقلبل» نوع رولبط تعییف شده‌بین ساختارهای موجود در درون نظام سیاسی اسلام راء کار کردهای همان ساختارها و يابه طور خلاصه ((کاروییه)) نظام سیاسی اسلام می نامند. روشن است که نظربه های مختلف نظام سیاسی در اسلام» ساختار و کاروییه های متفایتی را برای دیلت اسلامی تعریف می کنند. در لین پژوهش کوشش ی کنیم لین تفاوت ها رلبا تکیه بر مدل نظام سیاسی» ارزیلبی و برجسته کنیم» زیرا اگر ساختارها در هر نظریه سیاسی» عناصر اصلی تحلیل هستند» ماهیت رابطه بین لین ساختارها نیزجه منظور ایضاح تفصیلی و جزئبات نظام سیاسی ملحوظ در نظییه».می بلید کشف شوند. بدین سان» تفاوت های موجود در نظویه ها در خصوص آرایش ساختارها و کارویژه های دولت ها بیشتر ظاهر می شوند.

صفحه 71:
در خصوص ساختارهای نظام سیاسی اسلام بر چهار نکته مهم تاکید می کنیم: ‎)١‏ عناصر دولت؛ ‏۲) مرزهای دولت؛ ‏۳ شبکه روابط دولت؛ ‏۴) مخازن با منابع قدرت دولت. ‏درباره کا کرد نظام سیاسی نیز موارد چها رگانه زیر اهمیت بیشتری دارند: ۱) جریان ارتباطات دولت؛ ‏۲) مرکز تصمیم گیری با رهبری دولت؛ ‏۳) باز خوردهای موثر در دولت؛ ‏۴) دامنه قدرت دولت. ‎

صفحه 72:
" _ مجموع آنچه که یک نظریه نظام سیاسی در اسلام لازم است که در قلمرو بررسی خود لحاظ کند» در نمودار زیر نشان داده شده است: نمودار فوق الگوی حاکم بر فصل های آینده ایسن مقالسه راء در بررسی و مقایسه نظربه های دیلت در اسلام نشان هی دهد. همه نظویه های نظام سیاسی, در اسلام قبل از هر چیز» دلیل‌با ادله توجیه کننده ای برای وجوب و وجود دولت در اسلام اراشه می دهند. این دلایل معمولا بر قركن» سنت» عقل و یا ضرورت های عقلئیی استوار هستند که مخازن دولت اسلامی و مورد نظریک نظریه پرداز مسلمان را تشکیل می دهند.

صفحه 73:
*_نظریه هلپس از تمهید ادله لازم‌سبه طور آشکار ویا ضمنیبه شمارش و معرفی عناصر قدرت در دیلت اسلامی می پردازنده» یعنی مجموعه ای از نهادها و گروه هلیی که آجرهای ساختمان دولت درک نظریه را تشکیل‌حی دهند؛ سپس‌به تعريف و تحديد مرزهای دیلت‌حی پردازند؛ منظور از ((مرزها)) در لین جاء همان مفهوم متعارف مرز از حیث تاریخ و جفرافیلیا زمان و مکان است. مرزها ممکن است در هر دولتی» گسترده يا محدود باشدء اماجه هر حال اصطلاحی است که یک دیلت و نظام سیاسی را از ((محیط)) و پیرامون جدا و متمایز می کند. نظویه هلپس از مرز بندی دیلت‌سبه طراحی و تعریف شبکه خاصی از قدرت در درون مرزهای خود اقدام‌سی کنند» بعنی‌با چینش عناصر قدرت» و ایجاد نیعی تقدم و تاخر بین گروه‌ها و نهادهاء نظم و آرلیش وییه ای رلبه عناصر قدرت تحمیل‌حی کنند؛ هر نهاد و گروهی را در جایگاه معینی که نظربه نشان می دهد بر می نشانند.

صفحه 74:
نظربه ها همچنین‌به تحلیل درباره مرکز رهبرا د و توضیح‌عی دهندکه آیا دامنه قدرت دیلت محدودبه حوزه عمیمی استبا قلمروهلیی از زندگی خصوصی افراد را فیز درحی نوردد؟ پاسخ‌به لین پرسش یکی از محورهای اصلی در هر نظریه سیاسی است زیرابا تکیه بر پاسخ بر آمده از همین پرسش است کمیک نظوییا نظییه پردازسی تولند تبیینی دقیق و محکم از شیوه؛ مکانیسم و جهت جریان قدرت در درون دولت ارلنه کند و بدین ترتیب, الگوی نهلیی دولت مطلوب خود را که ممکن است‌به درجلتی متمایل به اقتدار گرایی با مردم سالاری باشد» تعیین و عرضه کند.

صفحه 75:
سسرانجام؛ نظریسه های دولسست؛ همواره مسسيرها و مجارى خاصسى را براى باز خوردهاى»اء823 ۴۵۵0 اجتناب ناپنیر تمهیدهی کنند. حلقه های باز خورد» حاکمان را از موقعیت خروجی ها و نیج تصمیمات دیلت مطلع می کند و امکان آن را فراهم می‌آورد که تصمیمات‌با شناخت بیشتر انجام شده و در مولقع لزوم تجدید نظر شود. باز خوردها حتی ممکن است که موجب دگر گینی اساسی تری در نظویه دیلت و استنباط نظییه پرداز شده و زمینهزایش نظریه های جدیدتری درباره دولت اسلامی را تدارک کنند. به هر حال؛ چنین می نملید که الگوی تحلیل سیستمی‌نه تنها ظرفیت زیادی برای تحلیل مقایسه ای نظربه های دیلت در اسلام دارد؛ بلکه قادر است که لین نظریه ها را بيش از آنچه که خودبه‌ما گفته وحی گوینسبه سخن در آورده و ظرلفت های مکنون آنها را عیان كند.

صفحه 76:
دولت اسلامی؛ دولتی دینی است که ارزش ها و اصول خود را از دین اسلام می گیرد؛ لیکن دینی بودن دیلت اسلامی؛ هرگزبه معنای ایدئولوژیک بودن كن نيست» زيرا هر جند كه دولت های دینی نیز همانند دیلت های غیردینی؛ ممکن است در شرلیط زملنی و مكلنى وبؤه اى كرليش هاى ایدئولوژیک نشان دهند» اما اصولا مقوله دین بسیار گسترده تر و فربه تر از ایدئولوژی‌هاست. برای توضیح لین تملیز و تفکیک نسبتا روشن بین دملت دینی و دولت ایدئولوژیک توجمبه تقسیم فيل مفیاسبه نظرحعی رسد. بعضی از محققان» انواع دیلت‌ها و تبعا نظییه های دولت رلبه اعتبار عقیدمبه سه نوع کلان تقسیم کرده اند: الف) دولت دینی؛ ب) دولت سکولار؛؟ ج) دولت ایدئولوژیک.

صفحه 77:
الف) دولت دینی چنان که گذشت, دیلت اسلامی دولتی دینی است و معیار دینی بودن‌یک دولت نیز استناد به دین و پذیرش مرجعیت دین در زندگی سیاسی است. ((دیلت دینی))به خودی خود کوبای تن نیست که اسلام؛ مسلمانان ویا عالمان اسلام چه نقشی در دولت دارند. همین ابهام موجب شده است که تفاسیر و تحلیل های متفایتی از دولت اسلامی ارلنه شود که هریک از آنهاء در واقع؛ نظریه ای درباره نظام سیاسی در اسلام هستند. در لین جلبه برخی از لین برداشت‌ها اشاره‌هی

صفحه 78:
© ۱- دولت اسلامی بعنی دوت در جوامع اسلامی: لین تعریف» بدون آّن که هر گونه پرسشی درباره نسبت دین و دیلت در انديشه اسلامی طرح کند» ((دیلت اسلامی)) را دولتی معرفی‌هی کند که در جغرافبای زندگی مسلمانان تشکیل شده است. لین برداشت که ملهم از مطالعات مربوطبه جغرافیای انسانی سسیاسی است یکی از رلیج تیین تعییف ها از دیلت اسلامی است و امروزه پلیه بسیاری از تشکل ها و نهادهای بین المللی» از جمله سازمان کنفرلنس اسلامی» اتحادیه بین المجللس کشورهای اسلامی و بلنک بین المللی اسلامی است.

صفحه 79:
۲- دیلت اسلامی؛ دولتی است که حلفظ و مجری شریعت و آموزه های اسلامی در جامعه است. لین تعريف نيز همافند تعریف نخست بدون تن که داوری خاصی درباره ماهیت قدرت و ساختار درونی دولت اسلامي داشته باشده به دولت نگاهی ابزاری دارد. تفاوت لین تلقی,با برداشت نخست در لین است کمبه صرف وجودیک دیلت در جامعه اسلامی» چنین دولتی را مصداق ((دیلت اسلامی)) نمی دلند؛ بلکمبا توجمبه شرط اجرلیا عدم اجرای شریعت توسط دیلت‌هاء آنها رلبه دیلت های اسلامی و غیر اسلامی‌یا مشروع و نامشروع تقسیم و داوری می کند. در لين انديشهء دیلت اسلامی ((بدون تن که ريشه در وهی اسلامی داشته باشد))» پدیده ای تاریخی است که در نتبجه تالقی نیروها و مواجهه مسلمانان‌با دیگر ملت هاء در درون جامعه اسلامی زاده و ظاهر شده است؛ اسلام هيج كاه نه به دولت انديشيده و نه تشكيل دولت از مشاغل و دغدفه های اصلی تن بوده است؛ لیکن ظهور دیلت‌سبی تردید» از نتلیج جلنبی و گریزناپنیر آن بوده است.

صفحه 80:
۳- دیلت اسلامی؛ دولتی است که فرمانرویان آن؛ شرایط و اختیارات خاصی دارند که در نصوص دینی ارائه شده است. شرط قریشی بودن خلیفه در نظربه های قدیم اهل سنت؛ و فيز شرطهاى اجتهاد و عدللت حاکم در برخی اندیشه های جدید شیعه؛ از نمونه های بارز این تفسیر است. نظییه های قدیم لهل سنت؛ بامشروط کردن خلیفمبه شرلیط خاص, شیوه استقرار حلکم اسلامی رلیا کلابه عهده مردم هر زملنه نماده لند ییلبا تجویز مشروعیت الگوهای هم عرضی چون الگوی نصب انتخاب و غلبه» گزینش نهایی یکی از شوه های فوق را امری تخیبری و به اختیار مردم گذاشته اند. همچنین» نظویه وللیت انتخلبی فقیهان در اندبشه های متاخر شیعه نیز ضمن بّن که اجتهاد و فقلهت را شرط اصلی حاکم‌حی دلند؛ شیوه استقرار حلکم را امری عقالیی دانسته و از لين حیشبه تجویز شیوه انتخاب به عنوان یکی از مناسب تریین طرق ممکن در شرلیط امروز می پردازد. اینان برلین باویند که دیلت اسلامی» دولتی است که ارزش ها و حتی شرلیط حاکمان را از دين و روش های مملکت داری را از علم و تجربه اقتباس می کند.

صفحه 81:
۴- دیلت اسلامی» دولتی است کسنه تنها ارزش های حلکم بر زنگی سیاسی و نیز شرلیط رهبران و فرمانروایان آّن از جلنب دین تعیین و تعویف‌هی شود» بلکه حتی شیوه استقرار حلکم در لس هرم دیلت وبه طور کلی» ساختار نظام سیاسی و روش های مدیریت امور عموصی جامعه نیزبه وسیله دین بیان می گردد. بر اساس لین تحلیل» تنها دولتی راحی توان مصداق واقعی ((دولت اسلامی‌یا دولت مشروع)) دانست‌که علاوه بر شرلیط وییه حاکمان سکه در برداشت سوم گذشت - شیوه استقرار رهبران در مسند قدرت نیز مطلبقبا الگوی ارلئه شده در شريعت ودين باشد. نظریه نصب در اندیشه شیعه و نیز برخی تفسیرها از خلافت در اهل سنت جنین برداشتی دارند.

صفحه 82:
‎Lal‏ واقعیت لین است که اندیشمندان مسلمان هرگز دربارهماهیت چنان نظام آرملنی و الگوی ایدهتل دیلت اسلامی اتاق نظر نداشته فد و همین اختلاف ها از نیک سوه موجب طرح الگوهای متفاوتی از دولت ایدهآل اسلامی شده لست و از سوی دیگر» پرسش های بسیاری را درباره ملاک اعتبار هرمیک از مدل های ارلنه شده» اصول» ساختار ‏و كارويؤه آنهاء و نیز نسبت ّن الگوهای آرملنیبا دیلت های واقعا موجود در تاريخ و جهان اسلام برانگیخته است. ‏اکنون برای توضیح سیمای عمومی دولت اسلامی‌سبه مقایسه لین نوع دیلت‌با نظریه هابا دوالگوی رقیب, یعنی دیلت سکولار و دیلت ایدئولوژیک می پردازيم. ‎

صفحه 83:
ب) دولت دینی و دولت سکولار چنان که گذشت دیلت اسلامی دولتی است که در آّن» ساخت عمومی قدرت سیاسی ویا حداقل شرایط حاکمان از طریق معیارهای ملحوظ در نصوص دینی تعریف می شود. لين انديشه دقيقا مخللف دیلت سکولار است که در اساس بر جدلیی دین و سیاست استوار بوده وهر گونه مرجعیت دین در زندسگی سیاسی را انکارهی کند؛ البته اعتقادبه سکولاریسم (علمانیت) در حوزه اندیشه سیاسی» هرگز ملازمبا دین ستیزی و نفی دین نیست؛ بلکه معیار سکولار بودن پای بندی به استقلال عقل آدمی در شناخت پدیده ها و مصالح سیاسی است. دو نظام اندیشگی فوق» بعنی دولت دینی و دیلت سکولار» آن گاه که‌جه طراحی نظام سیاسی مطلوب خودسی پردازند» شاخص هلیی ارلثه‌می دهندکه در مجموع سیمای عموصی دولت در دو اندیشه را متمایز می کند. در زیر به مهم ترین این تفاوت ها اشاره می کنیم:

صفحه 84:
۱- در دیلت دینی» رئیس دیلتبه شخص (مثل پیلمبر و امام)یلبه وصف عنولنی (مثل خليفميا ولى فقيه در اندیشه شیعه) از جلنب خدا و دین خدا تعیینمی شوده در حللی که در دیلت سکولاریا دولت سیاسی» رئيس دولت توسط مردميا بعضى از مردم» یا به ورائت و يا به کودتا و انقلاب استقرار یافته و مشروعیت می يابد. ۳- دولت دینی مبتنی بر احکام شرعی است که توسط پیلمبری وبه صورت وحی در جامعه تشريع شده استء در حللی که قوانین دولت سیاسی (سکولار) بر خرد و عقل بشری استوار است. ۳- اطاعت از حاکمان در دیلت دینی» قبل از قن که فرض مدنی باشد» واجب شرعی است؛ در حللی که دیلت سکولارچنین نیست وهیج رابطه ای درآنن» بين اطاعت از حاکم و ایمان وعصیان به خدا ودین خدا وجود ندارد.

صفحه 85:
۴- معارضه با رئیس دولت دینی از مصادیق بغی و محاربه و نفاق و... بوده و ستلزم یک سری مجازات های شرعی و نیز عقاب اخروی است؛ اما در دولت های بشری هر گونه معارضه و عصیان تنها مستوجب مجازات دنیوی و قوانین عرفی است. ۵- قوانین دولت دینی از آّن روی که مبتنی بر کتاب وسنت استء علی الاصول جنبه قدسی دایند» بنابرلین قولفین و آیین نلمه های دیلت دینی نیز سهمی از قداست یافته و بیش از قولفین بشری در نفوس مردمان خضوع و تسلیم ایجاد می کند. کتاب خدا و سنت پیلمبر (ص) که اساس قوانین و نهادهای دولت دینی است. جاودلنه است» هيج حیفی و حکمی از ن‌تا پایان دنیا تغیبر نمی کند» هر آنچه در آنهاست صدق و حق است که باطل‌به او راه ندارد» انلی و ابدی است؛ لما قوانین و نهادهای دیلت سیاسییا سکولار مبتنی بر نوعی از قانون اساسی است‌که همواره در معرض صواب و خطاء حق و باطل» حذف و اضلفه و تغخییر و تجدید نظر بنیادی است؛ شلنی از جاودانگی و ابدیت ندارد و مطلبق خواست و اراده صاحبان حاکمیت» اعم از مردم یا بخشی از مردم؛ دجار تحول می شود.

صفحه 86:
۶- حاکببیا حاکمان در دیلت دینی از ّن حیث کمبه نصب خاص (مثل پیلمبر و اما کیلبه نصب عام (عئل خلیفمیا حاکمان شیعه در دوره غیبت که شرایطی دایند) از جلنب شارع تعیین و توصیه شده فنده فرمان برداران‌عتا زملنی که حاکمان شرلیط تعیین شده را داوفد» حق عزليا تحديد اختيارات وسلطه آنان را ندایند» زیرا آنچه که خالق تعیین کرده مخلوق محال است که نقض کند؛ لعا حلکیا حاکمان در دیلت سیاسی (سکولارکبه گونه ای هستند که مردم‌به طرق مختلف می توانند آنان را عزل‌یا قدرتشان را محدود کنند و البته برای لین کونه اقدامات» شیوه های قانینی» عرفی وبه هر حال پذیرفته شده ای در جولمع مختلف وجود دارد.

صفحه 87:
۷- حلکم در دیلت دینی-تا زملنی که واجد شرلیط احراز شده و از پیش تعیین شده در شريعت استء دوره حکومتش غیر محدود است و جزجا زوال شرلیطیا مکش بر کنار نمی شود» ولی حلکم در دیلت سکولار دوره حکومت محدوده میقت و از پیش تعیین شده در قانون اساسی یا عرف جامعه دارد وبا در الکوهای غبردهوکراتیک به زور شمشیر رقبابسته است. ۸- مهم توین دغدفه و وظیفه حلکم در دیلت دینی اجرای شریعت و اطمینان از رضلیت خدایند است» هر چند فرض بر لین است که در جامعه دینی» رضلیت مردم فیز در اجرای شریعت شرط است؛ در حللی که مهم تیین وظیفه و هدف دیلت سیاسییا سکولار کسب رضلیت مردم از راه تامین منافع و مصالح عموصی آنان است و بدین ترتیب, افکار عموصی مهم ترین معیار مشروعیت دولت در الگوی سکولار است.

صفحه 88:
‎-٩‏ حاکم در دیلت دینی»به لحاظ ولثیت شرعی که دارد از امکانات مالی و مشروع وسیع تری نسبت به دولت های غیردینی برخوردار است. حاکم دینی حق دارد تمام وجوهات شرعیه از قبیل ز کات و خمس را دریافت و مطلبق تشخیص خود هزینه کند و همین ویژگی» آزادی عمل بیشتری در زمینه های اقتصادی و بالتبع فرهنگی - سیاسی‌به حاکمان در دلت دینی اعطا می کند» در حللی‌که اختبارات مللی حلکم دردولت سکولار محدوشبه مقررلتی است که در قانون اساسی وبه طور سالانه در قوانین مصوب مجلس منظور صی ‏شود و دولتمردان هرگاه از حدود تعییف شده در بودجه سالانه تحاوز کنند ‏مشروعبت خود را از دست می دهند. ‎

صفحه 89:
جه هر حال» تمایزات پیش گفته؛ مهم ترين تفاوت ها بين دو نوع دولت دینی و سکولار است و همین تفاوت ها نشان‌عی دهند که دیلت دینی سیمای عموصی منحصر به فرد دارد. نوع خاصی از انواع دولت است که بنلبه تعریف» حاکمیت ان خدا و شریعت است و از این حیث حکومت و حاکمان سهمی از قداست و معنویت دارند. دیلت دینی - اسلامی» بدین سان» دولتی اعتقادی است که شالوده و سیمای آن هاله ای از عقیده و ایمان دارد. با لين حال» اعتقادی بودن دولت دینی هرگزبه معنای ایدئولوژیک بودن تن

صفحه 90:
ج) دولت دینی و دولت ایدئولوژیک خاستگاه ایدئولییٌی, ناظرجه لین مساله است كه ((ممكن است)) بين فهم و ولقعميا بين تفكر اجتهادی و حقیقت دینی در تجربه اسلامی؛ تفاوت و حتی تناقض باشد. چه بسا اتفاق افتاده است که از تیمیا رولیت واحد» تفسیرها و برداشت های متفاوت و متعارضی شکل گرفته و می گیرد. بدین سان در تجیبه اسلامی نیز مفایقت فکر و ولقع دین در جولمع اسلامی موجب ظهور مذلهب و فوقه های متعددی شده است که هر کدام از حقبقت مکنون در کتاب و سنت» تفسيرهاى متفاوت و تاییل های متضارب ارلئه کرده لند؛ سپس هریک از لين تجربه ها و تفسيرهاء خواه بين شيعه و سنی‌یا درون شیعه و سنی» فهم خود از نصوص دینی را تنها فهم درست و مطلق تلفی کرده و هموارمبا تعجب از یکدیگر حی پرسند: چگونه ممکن است که انسان‌یا گروهی از انسان ها چنان در انديشه ای تعصب داشته باشند که به رغم مغایرت آن با عقل سلیم همچنان از آن دفاع کنند؟

صفحه 91:
7 برای مثال؛ ابوحلمد غزللی در کتاب مشهور خود فضلثح الباطنیه کهبه نقد آرای اسماعیلیه می پردازد» همین سوال را طرح می کند و می پرسد: © چگونه ممکن است‌که انسان علقل بر عقیده ای کمبه لحاظ برهلنی متنلقض و -بى بليه است كردن نهد؟ لما نکته مهم ّن است که غزللیپس ازبیک تحلیل ‎«gi gb‏ نتبجه.عی کیردکه مساله از قبیل منطق و استدلال نیست, بلکه ناشی از انگیزه های نفسانی و غیرعقلانسی سابق بره رگونه تعقل و تدبر است و بنابر این مناظره کلامی و استدلالی در اين گونه موارد بی فایده است. * همین ویژگی‌هاء مهم تیین تفاوت دیلت دینی و دیلت ایدئولویک را نشان می دهد. در زیر به تفصیل این نکات می پردازیم.

صفحه 92:
تنهاییک رولیت ندارد» بلکسبا ی (درون مذهبی)» در خصوص خطمشی های زندگی سیاسی باز می گذارد. در دیلت های ایدئولوژیک. تنمابیک ‎Ai‏ ‏بر عکس» در دیلت دینی‌سبه وییه در شیعه‌سبه مساله خ ی توجه می شود.

صفحه 93:
۰ ۲- در دیلت ابدئولوژیک حملیت از تفسیر رسمیبه اعتبار منطق درینی و برتری دلیل یا ادله آشن تفسیر نیست؛ بلکه ناشی از عوارض و انگیزه هلیی بیرون از آنن نظربه است که قطعا از جنس استدلال و احتهاد نیستند؛ جب و بغشض» عشق و نفرت» خوشبینی و بدبینی... از جمله عواصل ما ثبل استدلال و بیرون از نظریه هستند که ملنع از مراجعه و درک استدلال رقیب می شوند.

صفحه 94:
‎٠‏ ۳- دیلت ایدئولوژزیک؛ آرا و افکار رقیب راغه از جنس اندیشه, ‏بلکه ناشی از اغراض شیطلنی می پندارد؛ در حللی که در دولت دینی‌خه تنها تنوع آرا و اجتهادهای مختلف رسمیت و اصالت 6919 بلکه اعتبار هر تفسیر و نظر تنهابه ((عبار استدلال)) سنجیده می شود. بدین سان» در دولت دینی دوام هر انديشه و رلبی‌به قوام دلیل آن است. ‏۴- دولت دینی بر بنیاد ((خطا پذیری)) هر گونه آرای اجتهادی استوار است؛ لیکن دیلت های ابدئو لوژیک دجار توهم استغنا بوده و ‏چنین می پندارد که حقیقت نهایی را در دست دارد. ‎

صفحه 95:
۵- دیلت ایدئولوژیک برای خود ((کمللی)) را قلثل است که دیگران را فلقد نمی دلند و همین ((بندار کمال)) راه داد و ستد معقول میان او و دیگران را می بندد» و آرمان های دیگران را به چشم تحقیر می نگرد. در دولت ابدئولوژیک تقلید و تعبد مهم است؛ اصا در دولت دینی ((تنقه‌شم تعبد)) مطرح است بعنی اول نقد و ارزیلبی های فقیهلنه» سپس تعبدبه یافته های اجتهادی. ۶- دولت دینی چون بربنیاد نقد و اجتهاد در نظریه ها استوار است» حدلقل در نظر مبنلیی برای کیش شخصیت ندارد؛ در دیلت دینی شخصیت هلبه اعتبار نظربه ها معتبیند؛ لما در دولت ايدنولوزيك اعنبار نظريه هليه شخصيت هلست.

صفحه 96:
" به هر حال» هر چند که دیلت های دینی نیزبه اندازه دملت های سکولار و بشری امکان و استعداد تن را دایند که تحت شرایطی تمایلات ایدئولوژیک نشان داده و به دولت ایدئولوژیک بدل شوند. * ليكن دیلت دینی آرملنی که دین پلیه و دین داور است» علی الاصول‌با دیلت ابدئولوژیک مشابهتی ندارد

صفحه 97:
اکنون که سیمای عمیمی دولت دینی-تا حدودی روشن شده و تفاوت های عمده‌آن‌با دو نوع دیک دملت سکولار و ابدئولوژیک برجسته شده است لازم است به مدل های آرمانی دولت در اسلام و ویژگی های عام اشاره کنیم. از ديدكاه عموم مسلمانان» نخستين و عللى تيين آرملفى از دود ضرت محمد (ص) در مدینه الرسول است؛ لما در تعیین ماهیت دولت پیلمبر (ص)» هیچ گاه تولفق نظر وجود ندارد» زیرا مناهیم ق ‎ai‏ وس 4 ‎A‏ با لين حال تعریف یک نمونه‌یا نمینه های عللی که جامع بین طیف گسترده ای از تفسیرها درباره ماهیت دولت پیامبر (ص) در مدینه النبی هستند ضروری است.

صفحه 98:
خوشبختلنه در تحقيقات مربوط به نظريه هاى دولت اسلامى؛ سه الكوى كلمل از دولت اسلامى ارائه شده است: در مباحث آينده شالوده هاى فكرى هريك از سه ديدكاه براى نظريه بردازى درباره دولت اسلامى بررسى خواهد شد. در اين جا صرفا به ويزكى هاى عمومى هر يك از سه الكوى فوق اشاره مى كنيم.

صفحه 99:
الف) نظام سیاسی خلافت خالفت نمهنه آرملنی دیلت اسلامی از ذبدگاه لهل سنت است. لهل سنت در اصطلاح رلیج بین مسلمانان» نام فرقه ای بزرگ از پیروان دین اسلام است که دیدگاه سیاسی خاصی دارند؛ معتقدفد صحابه؛ میراث بیلمبر (ص) را حفظ وبه نسل های آینده منتقل کرده لند؛ صحابه در نظر لهل سنت در اعلا درجه از صلاح و تنوا هستند و نقد و تردید در کردار آنها و نقل قول هلیی که از پیامبر (ص) دارند به هیچ وجه روا نیست. یکی از نویسندگان اهل سنت‌با طرح لین سوال که آیا خالفت تاریخی» تطبیق صحیحی برای نظربه دولت در اسلام است يا نه» در پاسخ می نویسدد در لین خصوص بلید تاکید نمودکه خالفت تاریخی کم و بیش از اندیشه[ دیلت آرملنی اسلام] فاصله گرفته است؛ لما تردیدی نیست که خالفت ابوبکر و عمر و خالفت عمربن عبدالعزیز تطبیق دقیقی از تفکر اسلامی است.

صفحه 100:
که اسلام را در حوزه نظام سیاسی به صورت کامل تطبیق کرده اند؛ " لملیس از عهد خلفای راشدین جارجوبی از خلافت که جه تدریج شکل گرفت‌به طور تام و تمام اسلامی نبوده است. 1 در زیر سه ویژکی اساسی خلافت اسلامی را مورد اشاره قرار مى دهيم:

صفحه 101:
جنان که گذشت خلافت اسلامی جانشینی پیاصبر (ص) در حفظ دین و سیاست دنیاست. اهل سنت بدیین ترتیب‌سنه تنملبه جدلیی مین از سیاست نمی اندبشنده بلکه تن دو وا همبسته و گسست ناپنیر می دانند وجه لحاظ لزوم اجرای شریعت است که ضرورت حکومت اسلامی را طرح می کنند. ابن تیمیه می نویسد: واجب است دانسته شود.که ولایت لمر مردم از اعظم واجبات دین است؛ و بلکه لستواری دین جز بدان وسیله ممکن نیست؛ زیرا که بنی آدمبه خاطر نیازنبه یکدیگر مصلحت شان جزبه اجتماع انجام نمی گیرد و حراست دین در جامعه نیز» ناگزیر سبه رئیس و حاکم نیاز دارد.

صفحه 102:
ابوالحسن ماوردی نیز در شاره به نقثي خطير خلیفه در حراست از دین می نویسد: هیچ دین و آیینی نیست که در ثندان و زوال دولتش دجار پریشلنی نشوده احكلمش تغيير ذكنده نشلنه هایش از بین نرود و گرفتاربدعت نگردد. همچنان که هیچ دولتمردی نیست که بدون دینی که قلب ها را جمع کرده؛ اطاعت حاکمش را فرض و واجب دانسته و باری او را لازم شمرد؛ دولتثي دوام یابد. و لاجوم بدون هیچ گونه مشروعیتی‌یا سلطان قهر پیا منسد دهر خولهد بود» و درستبه لحاظ دو جهت فوق است که واجب است در هر زمان املمی باشد و رهبری لعت رالبه عهده گیرد سقلبه لین وسیله هم اساس دینبه قدرت سلعلان (در لین جا یبه طور کلی در اندیشه قدیمل(سلطان)) فقطبه معنای پادشاه نيستء بلکه اصطلاحی است که برای هر گونه حلکم و صاحب قدرت سیاسی» اعم از پادشاه» خلیفف امام معصوم و... اطلاق می شود) حراست شود و هم دولت او بر بايه احكام و سنن دين جارى شود. دين براى اجراى احكام وحفظ خود نيازبه دولت دارد . و همجنين براى توجيه خود نياز به مشروعيت دارد كه از دين كرفته شود.

صفحه 103:
" جالین حالبه رغم پییند آشکار دین و دیلت در خلافت اسلامی» املمت و رهبری در اندیشه سنی از اصول دیانت اسلام یست. " ابو حلمد غزللی توضیح.عی دهد که املمت از مهمات و اصول عقلید نیست, بلکه از جمله مباحث فتهمی (فتهیات) است که همانند هر مساله فقهی دیگر در معرض نقد و بررسی است.

صفحه 104:
~ نظویه خلافت بر بنیاد عدم هر گونمنص از پیلعبر (ص) در خصوص تعیین خلیفه استوار است. مطلبق نظر لهل سنت» حضرت رسول (ص) لمر خالفت و شیوه های تعیین خلیفه راجه عهده صحابه و سپس مردمان هر زملنه نهاده است؛ پیامبر (ص) هرگز کسی را برای اداره دولت اسلامی» بعد از وفات خود معین نفرموده است. و لذلبه نظر جوینی»((معظم مسائل املمت عاری از استدلال قطعی وخللی از مدارک ومستندات یقین آور است)).

صفحه 105:
اهل سنت‌پس از اعتقادبه نبود نصوص خاص درباره خلافت شخص معینی از جانب پیاسبر (ص)؛ و نیز فقدان نص در خصوص شرلیط و طریقه تعیین خلینه» در استدلال‌به دیلت مشروع اسلام به کفتار و کردار صحابه استناد کرده اند. ‎Light ©‏ توجهبا مرجعیت صحابه که درباره خلفای راشدین ‏اجماع داشته لند» شرلیط و شیوه استقرار خلفای جهار گلنه را نمونه آرمانی و مشروع دولت اسلامی تلقی می کنند. ‎

صفحه 106:
در نظام سیاسی خلافت» معمولا سه شیوه استقرار حاکم و انعقاد خلافت پذیرفته شده است و در هر سه طییق از راه های انعقاد امامت به ((عمل صحابه)) استناد می شود: انتخاب اهل حل و عقد؛ عهد و نصب از جانب خلیفه پیشین (استخلاف)؛ زور و غلبه.

صفحه 107:
درباره شرليط اساسى خليفه اتفاق نظر وجود ندارد. قاضى لبى يعلى بن فر! جهار شرط براى ((اهل امامت)) ذكر مى كندة ‎-١‏ داشتن نسب قريشى؛ ‏۲- احراز تمام شرایطی که در قاضی شرط است مثل آزادی, بلوغ» عقل» علم و عدالت؛ ‏۳ شایستگی اداره امور جنگ سیاست و اجرای حدود اسلامی؛ ‏۳ برتری و افضل بودن در علم و دین. ‎

صفحه 108:
ابوالحسن ماوردی شرایط خلیفه را به هفت مورد افزایش داده و می نویسد: و اما شروط معتبر در اهل امامت هفت چیز است: ۱- عدالت با تمام شروط آن؛ ۲- دانشی که بتواند در احکام دین اجتهاد کند؛ ۳- سلامت حواس اعم از چشم و گوش و زبان؛ ۴ -سلامت اعضا که در انجام وظایف خلیفه مشکل ایجاد نکند؛ ۵ -راٍی و تدبیر در امور سیاسی و مصالح مردم؛ ۶س شجاعت و قدیتی که بتولندبا دشمنان جهاد کرده و از هستی جامعه اسلامی دفاع کند؛ ۷« نسب قریشی داشته باشد.

صفحه 109:
((اماست)) نمونه عا شیعیان امامت را از ار دانند و عقبده دارند که خدایند ا پیامبر (ص) بر گزیده است. جه اعتقاد شیعیان» پیلمبرباذ لقب شيعه در ص

صفحه 110:
به نظر او البته اختلاف در مساله امامت اختصاص به شیعه و سنی ندارد: از زمان رجلت حضرت محمد (ص)؛ همه فیقه های اسلام از شیعه و دسته های دیگر درهر روزگاری و در حبات هر املمی وبلپس از در گذشت اوه اختلافشان درباره مساله امامت بوده است. جه هر حال» شیعیان بر حسب ادله ای که دارند» لین نکته را مفروض گرفته لند که رهبری سیاسی بعد از پیلمبر (ص) از ّن علی‌بن لبی طللب (ع) بوده است و لیکن برخی حوادث ناگوارپس از رحلت پیامبر (ص) موجب دور شدن حضرت علی (ع) و دیگر امامان معصوم از لین منصب و انزوای آنان شده است. در زیر به ماهیت نظام امامت اشاره می کنيم.

صفحه 111:
۱- ماهیت امامت نظام آرملنی شیعه؛ نظلمی است که رهبری ن را امام معصو مبه عهده دارد؛ از لین رو شیعه برای منصب املمت جایگاه دینیبه مرلتب بیشتر از اهل سنت قائل است» زبرا امامت در اندیشه شبعی خلافت الهی در زمین است. مهم ترين وظيفه امام» جانشینی پیلمبر (ص) در وظلیف سه گلنه تن حضرت» یعنی: ‎-١‏ تبليغ دين ‏۳- هدایت معنوی بشرء ‏۳- قضاوت و اداره نظام سیاسی است. ‎

صفحه 112:
بدین سان؛ املمت در افديشه شيعه منصبى الهى است وبه جز وحى؛ در تمام كار ويؤه هاى خودء استهرار نبوت است-به همین دلیل املمت در شیعه فرلتر از صرف رهبری و پیشولیی در سیاست و حکومت تلقی شده و شلیسبه همین لحاظبا شورا و انتخاب قلبل دسترسی نیست. شیعیان استدلال‌می کنندکه املمت فیز همافند نبوت؛ لطف الهی است ولاجرم» در هر عصری امام و هدلیت گری بلید که به جانشینی پیامبر (ص) تمام وظلیف او را در هدایت بشر به عهده گیرد. روا نیست که عصری از ازاعصار از امام واجب الاطاعه و منصوب از طرف خداوند خللي باشد, خواه مردمان بپذییندیا امتناع کننده باری‌اش کنندیا نکننده اطاعت کنند با نه, حاضر باشد یا غایب.

صفحه 113:
نظريه شيعه درباره املمتء بر اساس وجودنص از جلنب خدایند در تعیین هویت امامان استوار است که پیامبر (ص) ‎GT‏ بیان کرده است. در نزد شیعه دوازده اماصی آخرین امام معصوم حضرت مهدی (عج) است که از سال ۲۶۱ هجری غیبت کرده و روزی که تعیین تن برای کسی جز خداوند معلوم نیست؛ برای نجات مسلمانان از ظلم و جور ظهور خواهد کرد. شیعه امامان را ((او لوالاسر)) عی دلند که خداوند اطاعت آنان را واجب کرده است؛ ادر شان امر خداء نمی شان نهی خداء اطاعتشان اطاعت خدا و سربيجى از فرمان های آنان عصیان خدا محسوب می شود؛ احکام شرعیه جز از سرچشمه امامان جاری نسی شود و احکام شرعی مکلفان جزبا رجوع‌به آنان دانسته و پذبرفته نمی گردد.

صفحه 114:
در اندیشه شیعه» هر چند خدایند قرن را تمام و کمالبه پیخبرش نازل فرموده» اما صرف و جود کتاب اللّه برای تضمین هدلیت مردم و دور کردن آنان از گمراهی کنایت نمی کند. ۰ مطلبق استدلال شیعه» عقل انسان عادی از درک اسرار کتاب خدا و كذر به مغز آن و احاطه بر جمیع جوانب آن ناتوان است. نا کزیر بلید کسانی باشندکه راسخان در علم الهی بوده و پوشیده‌ها و متشابهات قركن را قوضيح دهند و آنان همان اهل بيت و ائمه (عليهم السلام) هستند که در احادیث پیلمبر (ص) يكى از ثقلين» سفينه نجات و ستا رگان هدایت اهل زمین معرفی شده اند.

صفحه 115:
© با توجمبه اهمیت منصب اماعت در شیعه» که قّن را منصبی الهى و امتداد نبوت می دانند» شیعیان عقیده دارند که امام لازم ‎cow!‏ صفاتی استئنایی و فراتر از ویژگسی های مردمان عادی داشته باشد. مهم ترين اين صنات عبار تند از:

صفحه 116:
" به نظر شیعه امام نیز همانند پیامبر (ص)» واجب است معصوم از جميع رذیلت های ظاهری و باطنی» عمدی با سهوی» و از کودکی تا مرگ باشد. " از لین حیث که سبب نیازمندی‌به امام بعد از پیامبر ناشی از عدم عصمت مردم است» معصوم نبودن امام مستلزم نوعی تسلسل‌بی نتیجه است» زبرا هرگاه رهبری معصوم نباشد» خود محتاج دیگری خواهد بود و بدین سان» در لمر املست دورسا تسلسلبی پایان جرد خواهد داشت. © اندیشمندان شیعه در استدلالبه عصمت امامبه آبات زیادی» از جمله تیه ‎۵٩‏ سوره نسا استناد کرده اند: ((يا إيها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولی الامر منکم)

صفحه 117:
ب- افضل و اعلم بودن: شيعه معتقى لست امام فیز هملنند پیلمبر؛ واجب است‌که افضل مردمان در صفات مهمى جون كمال در شجلعت» بخشندكىء راستگویی» عدل تدبیر» عقل» دلنش و اخلاق باشد و جون امام در اندیشه شیعهء صرفا مرد سیاست و جنک نبوده و بر خلاف نظم اهل سنت» حلفظ شربعت - بعد از ببامبر (ص) و کاشف اسرار و احکام دین برای مردمان است» لازم است دانشی مناسب لین مسوولیت عظیم داشته باشد؛ دانشی کمبه گونه ای استثنایی» ثراتر از صرف آشنایی با حلال و حرام شرعی است.

صفحه 118:
۰ شیخ محمد رضا مظفر توضیح می دهد که امام معصوم (ع) علم‌به جمیخ معلومات و احکام و معارف الهی را از طریق پیلمبر (ص) یا امام قبل از خودبه دست میآورد و هرگاه با پرسش و امر جدیدی مواجه شود» البته دانش لازم را از طریق الهام با قوای قدسی که خداوند در او به وديعه نهاده استء كسب می کند. هرگز از آنها درباره چیزی سوال نشده است که در پاسخ آَن درمانده شوند و بگویند نمی دلنم؛ وبا لین که پلسخ رلبه زمان بعد و مراجعه و تلمل موکول کنند. همچنین هیچ یک از زندگی نگاران ائمه معصوم (علیهم السلام) از اساتید و معلمان آنان یاد نکرده؛ و درباره تیقف آنان در بعضی مسائل وبا تردیدشان در بسیاری از معلومات و غیره که عادت بشر در هر زمان و مکان است؛ گزارشی نیاورده اند.

صفحه 119:
شابان ذکر است که شرلیط پیش گفته از مختصات امامان دوازده گلنه از اهل بیت است که حسب عقیده شیعه؛ بر املمت آنان‌سبه همراه همان ویژکی های شخصی که دارند» تصریح شده است؛ اصا در عصر غیست امام مهدی (عج)؛ چنین شرایطی از علم و عصمت درباره جانشینان آن حضرت» که فقهای عادل هستند» وجود ندارد. فقیهان نیز هر چند که ((نواب عام)) تلقی صی شونده اصا در تلاش و اجتهادشان در تحصیل دلنش همانند دیگر افراد مردم هستند و جونان سایر انسان هاء به یکسان مستعد اصابت و خطا می باشند. در مباحث آينده تفصيل لين بحث و تإثير كن در ماهيت نظام سياسى شيعه در دوره غيبت خواهد آمد.

صفحه 120:
تحولات نظریه های نظام سیاسی در اسلام ستا کنون درباره نظریه های نظام سیاسی در اسلام بسیار بحث شده است» لعلبه نظر نصی رسد که نسبت لین نظریه هلبا سنت و تجدد» وجه تبح» دكركونى و تحول نظریه های سیاسی مسامانان با توجه به دگرکونی فلسفه سیاسی در دنیای متجدد مورد بررسی قرار گرفته باشد. " هی توان گفت که نقد و بررسی نظویه های دیلت و منطق تحول آنها در جهان اسلام‌نه تنها هنوز آغاز نشده است» بلکه مقدمات نظری برای ورود به چنین پژوهشی هم هنوز فراهم نیست.

صفحه 121:
* با لین حال وجه رغم فقدان تمهیدات نظری» نواندیشی دینی و نو کرایی سیاسی سابقه ای دوبست ساله در جهان اسلام دارد. لين نوكرليى هر چند چلاش های مهمی بین مولفق و مخللف برانگیخت و مواضع متفاوت و گاه متنلقض را سبب گردید, اما سرانجام در وضعیتی خاص مستقر شده است‌کمبه نظرحی رسد خطوط اساسی و مختصات هندسی قابل تشخیص و تمیز دارد. شلید بتوان لین مجموعه مختصات رلبا عنوان ((تجدد اسلامی)) تعریف کرده و مرزهای آن رابا سنت سیاسی اسلامی ازیک سویی» و تجدد غرب از سوی دیگر شناسایی نمود.

صفحه 122:
"_تاکیسد بر ((تجدد اسلامی)) در این پژوهش, بدین لحاظ است که اولاه تجددگرلیی در نظریه های نظام سیاسی ضرورتلبه معنای غرب گرلیی نیست» زیرا هیچ ضرویتی نداردکه هرگینه نوگرلیی و تجددی لزوما بر مبنای مدرنیته و تجدد غرب استوار باشد. همواره این امکان جدی وجود دارد که نو گرایی سیاسی در جهان اسلام‌با تکیه بر تجوبه دینی وبه گینه ای متفاوت از غرب‌سبه تجدید در اسلوب‌هاء اندیشه ها و روش های عمل سیاسی بینجامد. در لین باره؛ بنگویدبه تجوبه مشروطیت و انقلاب اسلامی در ایران و تلاش های نوگرایلنه علمای اهل سنت در مصر و لبنان و...مبه وییّه عبده و رشید رضا در مصر. ۰۷

صفحه 123:
برخلاف عقیده عمومی فوق» برخی نویسندگان وهی اسلامی و قرآن را تمام حقیقت نمی دانند» بلکه چنین‌هی اندیشند که وحی اسلامی فقط بخشی از حقیقت است کمبه اعتبار ظرف زمات و ظرفیت وجودی پیامبر (ص) نازل شده است. چنین هی اندیشند که اگرجه فرض پیامبراسلام (ص) بیش تن که بود عمرحی کرش و زنده ی بود؛ ایسن احتمال وجود داشت که آیات بیشتری بر او نازل شده و حقایسق و احکام جدیدتری برای او و طبعا مسلمانان آشکار می شد. ((ر. ک: عبدالکییم سروش» بسط تجوبه نبوی (تهران: صراط» ۱۳۷۸) مقلله اول» صى ‎١‏ ‎Ko‏ سيد محمد حسين فضل الف بيشين» صي؛ 76 امام روح الله خميني صحيفه ‎ON 6g)‏ ‎Foe‏

صفحه 124:
برتران بدیسع در کتاب دو دولت تمایزات دو گونه تجدد در جهان اسلام و غرب را توضیح هی دهد.به نظر اومجه رغم هیمنه تجدد غربی که سودای تعمیم به همه تمدن های جهان را دارد» تجیبه جهان اسلام مسیر متفاهقی را در راستای نو گرلیی سیاسی طی‌هی کند به طور خلاصهء تجدد گرلیی و نظام سیاسی برخلسته ازّن در جهان اسلام‌نه تنها به حذف دين و شريعت از زندكى سیاسی ختم نشده است تلکه برنفوذترين نظريه هاى نوكرابلنه در دنياى اسلام» همواره از سوى علما و انديشمندان دينى طرح شده است در حللی که نوگرلیی سیاسی در غرب از بنياد با دين در تعارض بوده و به حذف دين از حوزه عمومى برداخته است.

صفحه 125:
ثانیاه چنان که اشاره شد» کاربرد کلمه تجدد هر جندبه نیعی گسست از سنتبه سان شیءای متعلقبه گذشته است» لما هرگزمبه معنای گسست از اسلام نیست‌کبه تعبير ديكرء بین ((تجدید اسلام)) و ((تجدبد فکر اسلامی)) تفاوت بسیاری وجود دارد؛ تجدید اسلام چیزی است که در قاموس اهل ایمان معنای روشنی ندارد و بلکه آشکارا بی معناست زیرا به اعتقاد مسلمانان خداوند اسلام را جونان حقیقت مطلق و غیرقلبل تغییرسبه پیلمبر اسلام وحی کرده است؛ لیکن تفکر اسلامى كه در قللب گفتمان های مختلف فقهی» فلسفی و غیره ظاهر شده لند همگی تاربخیت خاص خود را دارند و بنابراین در معرض نقد و تجدید هستند. # همین ویژگی فرصت مناسبی را برای نقادی تجربه های فکری و عصل سیاسی مسلمانان با توجه به لوازم و الزامات هر عصر و مکان تدارک کرده است.

صفحه 126:
* بنابرلین» نو کرلیبی سیاسی در جهان اسلام از آتن رو که اساسا وجه دینی دارد» كسست لكن از كذشته فيز بدون كن كه مطلق باشد» کسستی نسی است. #نوگرلیی اسلامی هرگزبه معنای قطع رابطمبا تمام اركان نظام سیاسی گذشته و ابتکار نظامی‌به کلی متفاوت‌با نظام سنتی نیست» :#زیرا نظام هاى سیاسی سنتی نیزبه هر حال نسبتی‌با دین پیدا کرده بودند.

صفحه 127:
" در فیل, ویژگی های عموصی نظریه های سنتی و جدید درباره نظام سیاسی اسلام اشاره می کنيم: الف) نظام سیاسی سنتی نظام های سیاسی اسلام از بدو پیدلیش‌جایک معضل اساسی روبه رو بوده لند» مشکلی که در نظام های سیاسی زمان ها نیز تقریبابه همان صورت وجود دارد»به وییه هنگامی که نظام سیاسی دچار بحران می شود نظییه پردازان مسلمان هموارمبا لین مشکل مواجه عی شوند که جكونه ميان آزادى و نظم و امنيت» يابه عبارت ديكرء بين آزادى و اقتدار موازنه برقرار کننده

صفحه 128:
#+چگونه مانع محدودیت آزادی شوند و جکونه خود کامکی حاکمان را مهار کنند. #نظریه های قدیم نظام سیاسی در جهان اسلام؛ ناتوان از آشتی ‎coll coat‏ 99 سرانجام آزادی رلبه نفع امنیت و اقتداربه حاشیه راندند و طرحی از نظام سیاسی در انداختند که خود کامگی و اقتدار از ار کان اصلی آن بود. :مهم توین ویژگی‌ها و شاخص های نظام سیاسی سنتی عبارقند از؛ اقتدا رگرایی» شخص محوری» وحدت قوا و الگوی امپراتوری.

صفحه 129:
داشتند نظویه های جدیداسلامی نیعا » و بنابرلین در گسست و تقلبل‌با نظربه های سنتی شکل گرفته اند. جنان كه كذث ‎eee‏ ۱ است که دولت اسلامی در تحاله یافته و یا به عبارت دیگر» نهادینه شده بود؛

صفحه 130:
اما نظریه های جدید. عموصا زاده دورانی تار یخی اند که جوامح اسلامی در آستانه تحول به نوعی از زندگی سیاسی جدید هستند» که گذشته از برخی حلوه های غرب گرابلنه و حاشيه اى كنء شلید بتوان ریند عموصی دیلت جدید در جهان اسلام را تحت عنوان توضیح داد. + در لین جا فقط به عنایین و نهرست ویژگی های چهار گلنه و مختصات مشترک نظییه های نظام سباسی جدید در شبعه و لهل سنت اکتفا می شود. این خصایص مشترک عبارتند از:

صفحه 131:
۹ جماركانه و مشترك نظربه هاى 0159 ۳ مشاركت جويبى» قانون گرایی نهاد محوری» تفکیک یا استقلال قوا پذیرش مرزهای ملی و سرزمینی.

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
24,000 تومان