صفحه 1:
phew ayn
3”
od
a 4
wie vot
صفحه 2:
مقد مه
۴ هوش در همه رفتارهای روزمره ما نمود lay
میکند و از مراتبی برخوردار است.
میزان هوش در افراد مختلف دارای نوساناتی
cul که وابسته به تفاوت های فردی است.
صفحه 3:
صفحه 4:
تعريف متخصصانٍ از هوش: ۲ ۲
٠ الفرد بيفه: هوش أن جيزى است كه ازمونهاى هوش ان
را میسنجد و باعث میشود افراد عقبمانده ذهنی از
افراد طبیعی و باهوش متمایز شوند.
۰ ترستون: هوش از هفت استعداد ذهنی بنیادی و مستقل از یکدیگر
تشکیل میشود که عبارتند از: کلامی, سیالی کلامی, استعداد عددی,
استعداد تجسم فضایی, حافظه تداعی, سرعت ادراك و استدلال.
٠ گیلفورد این تعداد را افزایش داده و اظهار داشت: هوش:
دستکم از 120 عامل تشکیل میشود.
صفحه 5:
ء ديويد وکسلر:هوش عبارت است از توانایی کلی 9
جامع در فرد که باعث تفکر منطقی, فعالیت هدفمند
و سازگاری با محیط میشود.
* ریموند کتل: مجموعه استعدادهایی که با آنها به
شناخت مير سيم » شناختها را به ياد میسپاریم
polity تشکیلدهنده فرهنگ را بهکار میبریم تا
مسائل روزانه را حل کنیم و با محيط سازگار شویم.
صفحه 6:
* هوش و رشد
هوش واستعداد
هوش در مفهوم
عاملی
صفحه 7:
۴ هوش و رشد
بالا رفتن سن 5295 BE افزايش هوش
بینه معتقد بود: ,—
ح در کودک عادی دارای رشد
در کودک عقب مانده فاقد رشد
امروزه اعتقاد بر لین است که هوش درهردو کودک عادی
و عقب مانده رشد میکند با اين تفاوت که در کودک عقب
مانده رشد هوشی کندتراست و زودتر متوقف ميشود.
صفحه 8:
طرح + نظرية جديد CAP)
ere JS
صفحه 9:
و تعریفی, هوش را استعداد سازگاری با
موقعیتهای جدید در نظر میگیرند.
هوش را استعداد حل مسایل (ذهنی و عینی) تعریف
us
هوش عینی: توانایی درک اشیاء
هوش ذهنی: مختص انسان است و توانایی درک علایم
کلامی و ریاضی و کار کردن با آن هاست.
موفقیت در مسایل گوناگون به توانایی های شخصی
سكن دارد كه در اين صورت از انواع گوناگون هوش
سخن به ميان ميآيد.
صفحه 10:
هوش یعنی استعداد تشکیل
استعداد تشکیل Wao اساس سازگاری
انسان
عنصر مشترک در حل همه مسایل
با بالا رفتن سن کودک تعداد مفاهیم نیز افزایش می یابد
هرچند مفاهیم
ذهنی دیر تر از مفاهیم انتزاعی بروز میکنند
صفحه 11:
هوش در مقهوم عاملی
در مفهوم عاملی هوش یک استعداد کلی است.
با بالارفتن سن کودک, توانایی حل مسأّله هم بهبود مییابد
عامل کلی: اسپیرمن نتایج آزمون های یک گروه آزمودنی را
مورد بررسی قرار داد و نتیجه گرفت, در همه فعالیتهای انسان
یک عامل وجود دارد که آن را هوش کلی یا عاملی کلی نام نهاد.
عامل اختصاصی: از آن جا که بین نتایج آزمون ها همواره
تشابه کامل نیست, می توان به عامل اختصاصی هم پی برد.
اين دو عامل مکمل هم هستند و موفقیت فرد را رقم میزنند
سهم عامل کلی و اختصاصی در افراد مختلف و
als های گوناگون, تغییر میکند
صفحه 12:
وجود سلسله مراتب در عوامل تشکیل
دهنده هوش
٠ عامل كلى: در همه فعاليت ها وجود دارد.
عامل كروهى: در تعداد معينى از فعاليت ها وجود
دارد.
عامل اختصاصى: در يى فعاليت محدود و خاص
حضور دارد.
اين عوامل در افراد مختلف, متفاوت است. تركيب
اين عوامل هم فعاليت ها و تفاوت هاى فردى را
صفحه 13:
نظریه چند عاملی ترستون
به نظر ترستون هفت عامل اولیه اساس هوش را
تشکیل میدهند:
* کلامی
5 عددی
٠» حافظه
* استدلال
* سیالی کلامی
* سرعت ادراک
عملکرد هریک از این ها در افراد مختلف» فرق ميكند
که تفاوت های فردی را به دنبال دارد
صفحه 14:
نظر گیلفورد
گیلفورد عوامل تشکیل دهنده هوش را 120
عامل اعلام کرده است:
اين 120 عامل در افراد مختلف به تحو خاصی ترکیب
میشوند و تفاوت های فردی را میتوان از طریق آن
توجیه کرد.
گیلفورد توانایی های ذهنی را از سه زاویه تولیدی,
محتوایی و عملیاتی مورد بررسی قرار داه است.
صفحه 15:
توزيع هوش
منحنى هوش منحنى طبيعى است يعنى توزيع هوش
در بين افرادى كه به صورت تصادفى انتخاب ميشوند
مانند توزيع قد و وزن است.
يعنى تعداد كمى از افراد انتخاب شده كم هوش و
تعداد كمى هم داراى هوش بالا هستند و اكثريت در
وسط منحنى قرار خواهند كرفت
صفحه 16:
در نتیجه آزمون بینه سیمون» عقب مانده های
ذهنی به صورت عینی طبقه بندی شدند:
فرد 16 ساله دارای هوش کودکان 9 ساله کودن یا آموزش
پذیر
6 ساله دارای هوش کودکان6 TA کالیو یا
تربیت پذیر —
6 ساله دارای هوش کودکان 2/5 تا 3 ساله کانا یا
حمایتی
ع ل للدم
براى درك عينى تر تفاوت های فردی ضریب هوشی يا 10
را حساب می کنند: سن عقلی
هرچه ضریب از 1 کمتر باشد کودک عقب مانده تر است.
صفحه 17:
گروه های عقب مانده
* آموزش پذیر: قادر به ایجاد ارتباط گفتاری و
* کالیو یا تربیت پذیر: قادر به یادگیری مفاهیم
انتزاعی نیستند و از نظر کار عملی در حد
کودک 7 ساله هستند.
۶ کانا: از پس کارهای شخصی خود پر نمیآیند.
در ایجاد ارتباط هم بسیار ضعیفند. به اکثر
محرک های اطراف خود هم پاسخی نمیدهند.
صفحه 18:
گروه های باهوش
* اين گروه به گروه های باهوش, پرهوش:
مطالعات کمی در باب این گروه صورت گرفته
زیرا آنها برای مسولان تعلیم و تربیت دشواری
آنچنانی ایجا نمیکنند.
مطالعه ترمن
* بر اساس مطالعات او افراد نابغه, بهتر از
دیگران از تعادل روانی برخوردارند. و از لحاظ
سلامت چسمی, روانی و موفقیت در صدر