واقعه غدیر خم

صفحه 1:
!!مادسيج یعنی دهگده علم و دانش ایران مادسیج. شبکه آموزشی پژوهشی دانشجویان ایران درد ور دا مايا 

صفحه 2:
Beet el | Pee esl 

صفحه 3:
واقعه غدير خم محمدرضا تاج آبادی 

صفحه 4:


صفحه 5:
اهمّیت حچ الوداع آغاز سفر حج خطابه اول در منی ee ye ey 0222000 اعلان رسمی برای حضور در غدیر ۳ ‎ler as a meen‏ 1 دو اقدام عملی بر فراز منبر ‎Ceo)‏ بيعت زنان 3200 شمر غدیر Be Ser 21000 5 

صفحه 6:
اهمیت حجه الوداع هجرت پیامبر اکرم صلي اند علیه و اله و سلم و خروج آن حضرت از مکه معظمه نقطه عطفي در تاریخ اسلام به شمار مي آید و بعد از این هجرت. حضرت سه بار به مکه سفر کرده اند. بار اول در سال هشتم پس از صلح حدیبیه به عنوان عمره وارد مکه شدند و طبق قراردادي که با مشرکین بسته بودند فورأً باز گشتند. بار دوم در سال نهم به عنوان فتح مکه وارد اين شهر شدند» و پس از پایان برنامه ها و برجيدن بساط كفر و شرك و بت يرستي به طائف رفتند و هنكام بازكشت به مكه آمده و عمره بجا أوردند و سيس به مدينه بازكشتند. سومين و أخرين بار بعد از هجرت كه بيامبر صلي الله عليه و اله و سلم وارد مكه شدند در سال دهم هجري بعنوان حجه الوداع بود كه حضرت براي اولين بار به طور رسمي اعلان حج دادند تا همه مردم در حد امكان حاضر شوند. در اين سفر دو مقصد اساسي در نظر بود و لن عبارت بود از دو حكم مهم از قوانين اسلام كه هنوز براي مردم به طور كامل و رسمي تبيين نشده بود: يكي حجء و ديكري مسئله خلافت و ولايت و جانشيني بعد از ييامبر صلي الله عليه و اله و سلم. 

صفحه 7:
آغاز سفر حج ۶ پس از اعلان عموميء مهاجرین و انصار و قبایل اطراف مدینه و مکه و حتي بلاد یمن و غیر آن بسوي مکه سرازیر شدند تا جزئیات احکام حج را شخصا از پیامبرشان بیاموزند و در اولین سفر رسمي حضرت به عنوان حج شرکت داشته باشند. اضافه بر آنکه حضرت اشاراتي فرموده بودند که امسال سال آخر عمر من است و این مي توانست باعث شرکت همه جانبه مردم باشد. * جمعيتي حدود یکصد و بیست هزار نفر (گاهي بیشتر از آن را هم نقل کرده اند) در مراسم حج شرکت کردند که فقط هفتاد هزار نفر آنان از مدینه به همراه حضرت حرکت کرده بودند» بطوريكه لبيك گویان از مدینه تا مکه متصل بودند. 

صفحه 8:
۶ حضرت چند روز به ماه ذي الحجه مانده از مدینه خارج شدند و بعد از ده روز طي مسافت در روز سه شنبه پنجم ذي الحجه وارد مکه شدند. * امیرالمومنین علیه السلام هم که قبلاً از طرف حضرت به يمن و نجران براي دعوت به اسلام و جمع آوري خمس و زکات و جزیه رفته بودند به همراه عده اي در حدود دوازده هزبار نفر از اهل يمن براي ايام حج به مکه رسیدند. * با رسیدن ایام حج در روز. نهم ذي الحجه حضرت به موقف عرفات رفتند و بعد از آن اعمال حج را يكي پس از ‎GIS‏ ‏انجام دادند» و در هر مورد واجبات و مستحبات آن را براي مردم بیان فرمودند. 

صفحه 9:
خطابه اول در منا * در عرفات دستور الهي نازل شد که علم و ودایع انبیاء علیهم السلام را به علي بن ابي طالب علیه السلام منتقل کند و او را به عنوان خلیفه و جانشین خود معرفي کند. ‎٠‏ در مني بيامبر صلي اله عليه و اله و سلم اولين خطابه خود را اراد فرمودند كه در واقع يك زمينه سازي براي خطبه غديربود. در اين خطبه ابتدا اشاره به امنيت اجتماعي مسلمين از نظر جان و مال و آبروي مردم نمودندء و سيس خونهاي بناحق ريخته شده و اموال بناحق گرفته شده در جاهلیت را رسماً مورد عفو قرار دادند تا كينه توزیها از میان برداشته شود و جوّ اجتماع براي تامین امنیت آماده شود. اا ۰ او اختلاف کنند و بر روي یکدیگر شمشیر بکشند. ‎ ‎ 

صفحه 10:
در ‎La!‏ تصریح فرمودند ‎TAS‏ اگر من نباشم علي بن ابي طالب در مقابل متخلفین خواهد ایستاد. سپس حدیث نقلین بر لسان مبارك حضرت جاري شد و فرمودند: من دو چیز گرانبها در میان شما باقي مي گذارم که اگر به اين دو تمسك کنید هرگز گمراه نمي شوید: کتاب خدا و عترتم يعني اهل اشاره اي هم داشتند به اینکه عده اي از همین اصحاب من روز قيامت به جهنم برده مي شوند. نكته جالب توجه اينكه در اين خطابه؛ اميرالمومنين عليه السلام سخنان حضرت را براي مردم تكرار مي كردند تا آنان كه دورتر بودند بشنوند. 

صفحه 11:
خطابه دوم در مسجد خیف در منا ۰ در روز سوم از توقف در مني؛ بار دیگر حضرت فرمان دادند تا مردم در مسجد خیف اجتماع کنند. در آنجا نیز خطابه اي ایراد فرمودند که ضمن آن صریحاً از مردم خواستند که گفته هاي ایشان را خوب به خاطر بسپارند و به غالبان برسانند. ‎٠‏ در اين خطبه به اخلاص عمل و دلسوزي براي امام مسلمين و تفرقه نينداختن سفارش فرمودند و تساوي همه مسلمانان در برابر حقوق و قوانین الهي را اعلام کردند. بعد از تن بار دیگر متعرض متفه خلافت شدند و حدیث ثقلین بر لسان حضرت جاري ‎ab‏ و بار دیگر براي غدیر زمینه را آماده کردند. ‏۰ در اين مقطعء منافقین کاملاً احساس خطر کردند و قضیه را جدي گرفتند و برنامه هاي خود را آغاز کردند و پیمان نامه نوشتند و هم ‎abe‏ 

صفحه 12:
لقب امي رالمؤمنين در مكه جبرئيل؛ لقب اميرالمؤمنين را به عنوان اختصاص آلن به علي بن ابي طالب عليه السلام از جانب الهي آوردء اكر جه اين لقب قبلاً نيز براي آن حضرت تعيين شده بود. بيامبر صلي الله عليه و اله و سلم هم دستور دادند تا يك يك اصحابش نزد علي عليه السلام بروند و به عنوان اميرالمؤمنين بر او سلام كنند و السلام عليك يا اميرالمؤمنين بكويند» و بدينوسيله در زمان ‎Gls‏ خود» از آنان اقرار بر امير بودن علي عليه السلام كرفت. در اينجا ابوبكر و عمر به عنوان اعتراض به ييامبر صلي الله عليه و اله و سلم گفتند: آیا این حقي از طرف خدا و رسولش است؟ حضرت خضبناك شده فرمودند: حقي از طرف خدا و رسولش است» حداه ند این «ستور را به من داد ‎TEs‏ 

صفحه 13:
اعلان رسمي براي حضور در غدیر » با اینکه انتظار مي رفت پیامبر خدا در اولین و آخرین سفر حج خود ‎See ye ee‏ منادي خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان کند: فردا كسي جز ‎ln Hs ald ON sae‏ و همه بید حرکت کنند تا در وت مسین در غدیر خم حاضر باشند. ‎٠‏ غدير كمي قبل از جحفه که محل افتراق اهل مدينه و اهل مصر و اهل عراق و اهل نجد بود به امر خاص الهي انتخاب شد. در اين مکان» آبگیر و درختان كهنسالي وجود داشت. هم اکنون نیز؛ غدیر محل شناخته شده اي در دویست و بیست کيلومتري مکه و به فاصله دو مایل قبل از جحفه به طرف مکه قرار دارد؛ و مسجد غدیر و محل نم ام لا لحن 1 ور رت رساك ‏ار 

صفحه 14:
‎٠‏ براي مردم بسیار جالب توجه بود که پیامبرشان - بعد از ده سل دوری از مکه ‏ بدون آنکهمدني اقامت کنند تا مسلمانان به دیدارشان بیایند و مسایل خود را مطرح کنند» بعد از اتمام مراسم حج فورا از مکه خارج شدند و مردم را نیز به خروج از مکه و حضور در غدیر امر نمودند. ‎٠‏ صبح لن روز که پیامبر صلي الله عليه و اله و سلم از مکه نفر (و به قولي صد و جهل هزار» و به قول دیگر صد و هشتاد هزار نفر) تخمين زده مي شدند به همراه حضريت حركت كردند. حتي عده اي حدود زده هزار نفر از اهل يمن كه مسیرشان به سمت شمال نبود همراه حضرت تا غدیر آمدند. ‎ ‎ 

صفحه 15:
اجتماع خطابه و جزئیات خطبه همینکه به منطقه کراع الغمیم - که غدیرخم در آن واقع شده - رسیدند» حضرت مسیر حرکت خود را به طرف راست جاده و به سمت غدير تغییر دادند و فرمودند: یا لاس أجیبوا داعي اه آنا سول ال اي مردم دعوت کننده خدا را اجابت كنيد كه من پیام آور خدایم. و اين كنايه از آن بود که هنگام ابلاغ پیام مهمي فرا رسیده است. 

صفحه 16:
ee ‏ا‎ ۰ و آن موضع خالي بماند. * پس از این دستور همه مرکبها متوقف شدند» و كساني که پیشتر ‎ee‏ 3 اي خود جايي پیدا کردند» و کم کم آرام گرا ‎٠‏ شدت گرما در اثر حرارت آفتاب و داغی زمین سوزنده و به حدی ناراحت کننده بود که مردم و حتی خود حضرت گوشه ای از لباس ‎ee‏ 0 بودندء و عده ای از شدت كرما عبای خود را به پایشان پیچید بودقد. ‎ 

صفحه 17:
»* از سوى ديكرء پیامبر صلی اش علیه و اله و سلم سلمان و ابوذر و 1 فراخ ‎eo ay,‏ ای انداختند تا سایبانی از آفتاب باشد» و آن محل برای برنامه سد روزه ای که حضرت در نظر داشتند کاملا مساعد شود. GAS) ‏سپس در زیر سايبان» سنگها را روی هم چیدند و از‎ ٠ ‏شتران و ساير مرکبها هم کمك گرفتند و منبری به بلندی قامت‎ ‏حضرت ساختند و روی ن پارچه ای انداختند» و آنرا طوری بر پا‎ ‏کردند که نسبت به دو طرف جمعیت در وسط قرار بگیرد و پیامبر‎ ‏صلى الل عليه و اله و سلم هنگام سخنرانی مشرف بر مردم باشد تا‎ ‏صدای حضرت به همه برسد و همه او راب‎ ۰ البته ربيعه بن اميه بن خلف كلام حضرت را براى کرد تا افرادی که دورتر قرار داشتند مطالب را بهتر 

صفحه 18:
پیامبر و امیرالمزمنین علیهما السّلام بر فراز منبر انتظار مردم به پایان رسید. ابتدا منادی حضرت ندای نماز جماعت داد» و سپس نماز ظهر را به جماعت خواندند. بعد از لن مردم ناظر بودند كه ييامبر صلى الله عليه و اله و سلم بر فراز لن منبر ايستادند و اميرالمؤمنين عليه السلام را فراخواندند و به ايشان دستور دادند بالاى منبر بيايند و در سمت راستشان بايستند. قبل از شروع خطبه. امیرالمومنین علیه السلام يك پله پایین تر بر فراز منبر در طرف راست حضرت ایستاده بودند. سپس آن حضرت نگاهی به راست و چپ جمعت نمودند و منتظر شدند تا مردم کاملاً جمع شوند. پس از آماده شدن مردم» پیامبر اکرم صلى الله عليه و اله و سلم سخنرانی تاریخی و آخرین خطابه رسمی خود را برای جهانیان آغاز کردند. 

صفحه 19:
دو اقدام عملی بر فراز منبر در اثناء خطبه بيامبر صلى الل عليه و اله و سلم دو اقدام عملى بر فراز منبر انجام دادند كه بسيار جالب توجه بود: ‎Wen ts eq‏ له م ار ير نك عليه و الهو سلم ‏امار على ان علي ر اله راسك يس از مقدمة جيني و ذکر مقام خلافت و ولایت امیرالمزمنین علیه السلام برای آنکه تا آخر روزگار راه هرگونه شك و شبهه بسته باشد و هر تلاشی در اين راه در نطفه خنثی شود. ابتدا مطلب را به طور لسانی اشاره کردند و سپس به صورت عملی برای مردم بیان کردند. بدين ترتيب كه ابتدا فرمودند: ‏باطن قرن و تفسیر آنرا برای شما بیان نمی کند مگر این کسی که من دست او را می گیرم و او را بلند می کنم و بازویش را گرفته او را بالا مى برم. 

صفحه 20:
* بعد از آلن» حضرت گفته خود را عملی کردند» و بازیوی على بن ابى طالب عليه السلام را كرفتند. در اين هنكام امي رالمؤمنين عليه السلام دست خود ريا به سمت صورت حضرت باز كردند تا آنكه دستهاى هر دويشان به سوى آسمان قربار گرفت. سپس پیامبر صلی ال عليه و اله و سلم امیر المومتین علیه السلام را از جا باتد کردند تا حدی که پاهای آن حضرت محاذی زانوهای پیامبر صلی ال عليه و اله و سلم قرار گرفت و مردم سفیدی زیر بغل آن دو را دیدند» که تا آن روز دیده نشده بود. در اين حال فرمودند: ‎٠‏ هركس من مولى و صاحب اختيار اويم اين على مولى و صاحب اختیار اوست, 

صفحه 21:
۰ © بیعت با قلبها و زبانها + اقدام دیگر حضرت آنن بود که چون بیعت گرفتن از فرد فرد آ-ن جمعیت انبوه» ار طرفی غیر ممکن بود و از سوی دیگر امکان داشت افراد به بهانه های مختلف از بیعت شانه خالی کنند و حضور نيابندء و در نتيجه نتوان التزام عملى و كواهى قانونى از آنان گرفت. لذا حضرت در اواخر سخنانشان فرمودند: ای مردم» چون با يك كف دست و با اين وقت كم و با اين سيل جمعيت؛ امكان بيعت وداک فكاو جود » پس شما همكى اين سخنى را كه من مى گویم تکرار کنید و بگویید: + مافرمان تو را که از جانب خداوند درباره علی بن ابی طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندی اطاعت می کنیم و به آن راضی هستیم» و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر این مدعا بیعت می کنیم ... عهد و پیمان در این باره برای ایشان از ماء از قلبها و جانها و زبانها و ضمایر و دستمان گرفته شد. هر كس به دستش توانست وگرنه با زبانش بدان اقرار کرده است. 

صفحه 22:
پیداست که حضرت. عین کلامی را که می بایست مردم تکرار کنند به آنان القا فرمودند و عبارات آنن را مشخص کردند تا هر کس به شکل خاصی برای خود اقرار نکند» بلکه همه به آنچه حضرت از آنان می خواهد التزام دهند و بر سر آن بیعت نمایند. دقتی کم ا ا اله و سلم پایان یافت همه مردم ۰ ۰ بيعت عمومی گرفته شد 

صفحه 23:
بيعت مردان ‎٠‏ يس از يايان خطبه؛ مردم به سوى بيامبر و اميرالمؤمنين صلوات الله عليهما و آلهما هجوم آورند» و با ايشان به عنوان بيعت دست مى دادن و هم مبر و هم به اميرالمؤمنين عليهما السلام تبريك و تهنيت م و بيامبر صلى اش عليه و اله و سلم هم مى فرمودند: نا ير الإو فنا عل ‎IA ges‏ ‏۰ عبارت تاریخ چنین است: يس از اتمام خطبه» صداى مردم بلند شد که: آری» شنیدیم و طبق فرمان خدا و رسول با قلب و جان و زبان و دستمان اطاعت می کنیم. بعد به سوی پیامبر و امیرالمومنین صلوات الم علیهما و آلهما ازدحام کردند و برای بيعت سبقت مى کر رت ‏* برای آنکه رسمیت مسئله محکم تر شود وآن جمعیت انبوه بتوانند مراسم بیعت را به طور منظم و برنامه ریزی شده ای انجام دهند» ‏پیامبر صلی الّه علیه و اله و سلم دستور دادند تا دو خیمه برپا شود. تكن را مخصرض خووشان فرار دانید تا در ان ارس مات ر آمر کردند تا مردم جمع شوند. ‎ ‎ ‎ 

صفحه 24:
پس از آن مردم دسته دسته در خيمه ييامبر صلى اللم عليه و اله و حضرت بيعت نموده و به او تبريك و اميرالمومنين سلم حضو ‎Ses‏ ‏تهنيت مى . سيس در خيمه مخصوص ‎ie es ee‏ نكنه قايل توجوى كدر هيجيك از پیروزی های پیامبر صلی الّد عليه و اله و سلم - جه در جنكها و جه ساير مناسبتها و حتى فتح ‎sy eel ase Epa es‏ فرمود: به من تبريك بگویید, به من تهنيت بكوييد» زیرا خداوند مرا به نبوت و اهل بيتم را به امامت اختصاص داده است . 5 1 و اين نشانه فتح بزرك و در هم شكستن كامل سنكرهاى كفر و نفاق ست. برنامه بیعت و تهنیت تا سه روز ادامه داشت. و این مدت را حضرت در غدیر اقامت داشتند. 

صفحه 25:
بسيار بجاست كه در اين مقطع به قطعه جالبى از تاريخ اين بيعت اشاره كنيم: اولين كسانى كه در غدير با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت نمودند و خود را از دیگران جلو انداختند همانهایی بودند که زودتر از همه آنرا شکستند و پیش از همه پیمان خود را زیر پا گذاشتند. آنان عبارت بودند از: ابوبکر» عمرء عثمان» طلحه و زبیرء که بعد از پیامبر صلی ‎il‏ علیه و اله و سلم یکی پس از دیگری رو در روی امیرالممنین علیه السلام ایستادند.. جالبتر اینکه عمر بعد از بیعت اين کلمات را بر زبان می راند: افتخار برایت باد» گوارایت باد ای پسر ابی طالب» خوشا به حالت ای ابا الحسن» اکنون تو مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی شده ای! 

صفحه 26:
+ نکته دیگری که بار دیگر چهره افرادي را روشن ساخت اين بود كه يس از امر ييامبر صلى الم عليه و اله و سلم همه مردم بدون جون و جرا با اميرالمؤمنين عليه السلام بيعت مى كردند» ولى ابوبكروعمربا آنكه ييش از همه خود را براى بيعت به ميان انداخته بودند قبل از بيعت به صورت اعتراض كفتند: آيا اين امر از طرف خداوند است يااز طرف رسولش (يعنى: از جانب خود مى كويى)؟ حضرت فرمودند: از طرف خدا و يسولش استء و نيز فرمودند: آربى حق است از طرف خدا و رسولش كه على امیربالمزمنین است. 

صفحه 27:
بيعت زان © بيامبر صلى الله عليه و اله و سلم دستور دادند تا ظرف آبى أوردند» و پرده اى زدند كه نيمى از ظرف لب در يك سوى يرده و نيم دي آن در سوی دیگر قرار بگیرد» تا زنان با قرار دادن دست خود در يك سوى لبء و قرار دادن امیرالمومنین علیه السلام دستشان را در سوى ديكر با حضرت بيعت كنند؛ به اين صورت بيعت زنان هم انجام كرفت. ‎٠‏ همجنين دستور دادند تا زنان هم به حضرتش تبريك و تهنيت بگویند» و اين دستور را درباره همسران خويش مؤكد داشتند ‏»* يادآور مي شود كه بانوي بزرك اسلام حضرت فاطمه زهرا عليها السلام از حاضرین در غدیر بودند. همجنين کلیه همسران پیامبر صلى الله علیه و اله و سلم در آن مراسم حضور داشتند. ‎ ‎ 

صفحه 28:
عمامه سحاب پیامبر صلی الم علبه و اله و سلم در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت. به عنوان تاج افتخار بر سر امیرالمومنین علیه السلام قرار دادند و انتهاي عمامه را بر دوش آنن حضرت آویزان نمودند و فرمودند: عمامه تاج عرب است. خود امیرالمومنین در این باره چنین فرموده اند: پیامبر در روز غدیرخم عمامه اي بر سرم بستند و يك طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند: خداوند در روز بدر و حنین» مرا بوسیله ملانکه اي که چنین عمامه اي به سر داشتند ياري نمود. 

صفحه 29:
98 هو ۳ بخش ديگري از مراسم پر شور غدیرء درخواست حسان بن ثابت بود. او به حضرت عرض كرد: يا رسول الثم اجازه مي فرمایید شعري را كه درباره علي بن ابي طالب (به مناسبت اين واقعه عظيم) سروده ام بخوانم؟ حضرت فرمودند: بخوان ببركت خداوند. حسان گفت: .اي بزركان قريش» سخن مرا به كواهي و امضاي بياصبر كوش در همانجا سروده بود خواند كه به عنوان يك شد و به یادگار ماند. ذیلا متن عربي شعر 

صفحه 30:


صفحه 31:
آيا نمي دانيد كه محمد امبر خدا صلي اللم عليه و اله و سلم كنار ع ا ندا ایستاد» و آين در حالي بود كه جبرئيل از طرف خداوند پیام آورده بود که در امر سستي مکن که تو محفوظ خواهي بود.. و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان» و اگر نرساني و از ظالمان بترسي و از دشمنان حذر کي سر ل در اینجا بود که پیامبر صلي ‎il‏ عليه و اله و سلم دست علي عليه | را با دست راست بلند کرد و با صداي بلند فرمود: هر کس از شما كه من مولاي او هستم و سخن مرا بياد مي سيارد و فراموش نمي کند» مولاي او بعد از من علي است. و من فقط به او - نه به یگ -به عنوان جانشین خود براي شماراضي هستم. پرور را هر کس علي را دوست بدارد او را دوست بدار» و هر کس با علي دشمتي کند او را دشمن بدار. پروردگارا پاري کنندگان او را ياري فرما بخاطر نصرتشان امام هدایت کننده اي را که در تاریکیها مانند ماه شب چهارده روشني مي بخشد. پروردگارا خوار کنندگان او را خوار کن و روز قيأمت که براي حساب مي ایستند خودت جزا بده. 

صفحه 32:
ظهور جبرئیل در ‎one‏ مسئله ديگري که پس از خطبه پیامبر صلي الم علیه و اله و سلم پیش آمد و بار دیگر حجت را بر همگان تمام کرد این بود که مردي زیبا صورت و خوشبوي را دیدند که در کنار مردم ایستاده بود و مي كفت بخدا قسم» روزي مانند امروز هركز نديدم. جقدر كار يسر عمويش را مؤكد نمود» و براي او پيماني بست که جز کافر به خداوند و رسولش آنرا برهم نمي زند. واي بر كسي که پیمان او را بشکند. در اینجا عمر نزد پیامبر صلي الّد علیه و اله و سلم آمد و گفت: شنيدي این مرد چه گفت؟! حضرت فرمودند: آیا او را شناختيی؟ گفت: نه. حضرت فرمودند: ۱ او روج الامین جبرئیل بود. تو مواظب باش این پیمان را نشكني؛ كه ۱ جنين كني خدا و رسول و ملائكه و مومنان از تو بيزار خواهند بودا 

صفحه 33:
معجزه غدیر» امضاي الهي * واقعه عجيبي که به عنوان يك معجزه» امضاي الهي را بر خط پایان غدير ثبت كرد جریان حارث فهري بود. در آخرین ساعات از روز سوم؛ او به همراه دوازده نفر از اصحابش نزد بيامبر صلي اش عليه و اله و سلم آمد و كفت: ۰ اي محمد! سه سوال از تو دارم: آیا شهادت به يگانگي خداوند و پيامبري خودت را از جانب پروردگارت آورده اي یا از پیش خود گفتي؟ آیا نماز و زکات و حج و جهاد را از جانب پروردگار آورده ار آيا اين علي بن ابي طالب كه گفتي" مَنْ ‎Ga Gab Yj‏ ... از جانب پروردگار گفتي یا از پیش خود ‏گفتي؟ ‎ 

صفحه 34:
حضرت در جواب هر سه سوال فرمودند: خداوند به من وحي کرده است و واسطه بین من و خدا جبرئیل است و من اعلان کننده پیام خدا هستم و بدون اجازه پروردگارم خبري را اعلان نمي کنم. حارت گفت: خدایا اگر آنچه محمد مي گوید حق و از جانب توست سنگي از آسمان بر ما ببار یا عذاب دردناكي بر ما بفرست. 

صفحه 35:
و در روایت دیگر چنین است: خدایا؛ اگر محمد در آنچه مي گوید صادق و راستگو است شعله اي از آتش بر ما بفرست. همینکه سخن حارث تمام شد و براه افتاد خداوند سنگي را از آسمان بر او فرستاد که از مغزش وارد شد و از برش خارج گردید و همانجا او را هلاك کرد. در روایت دیگر: ابر غليظي ظاهر شد و رعد و برقي بوجود آمد و صاعقه اي رخ داد و آتشي فرود آمد و همه دوازده نفر را سوزانید. بعد از این جریان» آیه ‎Os dL‏ بعذاب. واقع (0) للکافرین. ‎Al Ga‏ دافغ- (9) ... نازل شد. پیامبر صلي الم علیه و اله و سلم به اصحابشان فرمودند: آیا دیدید و شنیدید؟ گفتند: آري. و با این معجزه بر همگان مسلم شد که غدیر از منبع وحي سرچشمه گرفته و يك فرمان الهي است 

صفحه 36:
پایان مراسم غدیر * بدین ترتیب پس از سه رون مراسم پایان پذیرفت و لن روزهابه ‎AU ise‏ ای در دهنها قش ست. کرو ههاو قبائل عرب» هر يك با دنیایی از معارف اسلام» يس از وداع با پیامبرشان و معرفت کامل به جانشین او راهی شهر و ديار خود شدند» و پیامبر صلى الله عليه و اله و سلم عازم مدینه گردید. ‎٠‏ خبر واقعه غدیر در شهر‌ها منتشر شد و به سرعت شایع گردید و به گوش همگان رسید و بدینگونه خداوند حجتش را بر مردم تمام کرد. 

صفحه 37:
برای عضویت در شبکه دانشجویان ایران عدد ۱ را به شماره زير پیامک کنید لطفا آدرس ما را يو خاطر داشتو ياشيد D ‏ات‎