علوم انسانی و علوم اجتماعیادبیات و زبان

پاوروینت درس 17 فارسی دوم دبستان

صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
1 بت ‎yi? bP =‏ ~ dg J 9 2th pry i fh Sha pak sige? op ‏دک روز‎ 2 DF hep tbl ‏جمد ركباء د حجوان‎ fab et LB de ‏كتاب خوانه فودى , امروز ع توا اپ رن سل‎ Sb ‏داد خی اذ جوانات لياه‎ Myre oy yr [Pav ayo ‏رنه بآ ها کی‎ ‏چم نان قاشای طیعت رفت ول مامت بد اف اه رن با‎ رت بل يعت فيا نا يد یک ماگ شک ددم ذل ‎vier Lt‏ ‎ol‏ ان حاثور نیا چگار دابی؟).

صفحه 4:
4 x ‏رف قومباضبلیرم .کفت: «فرننم. بد يوان وست نز ن1» دنباليك علخ دویدم و اد را‎ 2 7 - -~ 3 ‎wpa. PS‏ یدای یقت رس ‎A Ji»‏ - است من _دانشتم بشوم باید لين حا 1 اف ۳ را خوب گاه تم و ست و پا و شاكل حايثان را بشارم» . ما هکفت: «تو عى خوا ‎wy‏ ‏شوی. خوب است ول بایم مراب بای بد چیزهای در آسیب نرسانی». ‏ لتم «الين خا حم د لين مدت وسسحا و باى عن با بشاند. آن ‎Ps‏ ‏ل «اشمندعى شوم . مر جانورشناس. آن‌ها ۷ آدم‌شناس» .

صفحه 5:
مب درست. نادرست روز جمعه همراه پدر و مادییم به ک وهستان‌رفته - 1 :هار وجانوران‌ه رکدام ی کجور زیباییدارند -2 بلگر قرار اسنمندلنشمند شوم. باید از لین‌جانورانن گه دارعک نم -3 ۳ dete ‏گوش کن ویگو‎ ماجراعدرس‌در کجا و در چه ف صلیلتفاق‌افتاده بسود؟ -1 101 .جه كودككتجكاوراجلبكرند2:5 ييشنهاد يدر برلعاينكه فرزندشمثل: لنشمندها رفتاركند جه-3 بود؟ 8 4 ‎Ky)‏ ش) تا ۲

صفحه 6:
2-2 :وازه سازى \

صفحه 7:
= :بیاموز وبگو ِا .صداى جيك جيك كنجشكان به كوش می رسید صدای چهچه ی بلبل ها به گوش می .رسيد 9 صداى شرشر آب را از ذور فى «شنیدم بچه ها با هم پچ یچ مى -کردند :حالا تو بگو .قارقار میکند

صفحه 8:
اه وست خوو ورخق ‎oon 2k FL‏ درخ کرک تويك و بای يمن بويد در آنا سيز و خم تاستان ‎Si‏ دو غايد حلب ی‌سازد آتجا را ز سار پاش خترا ی عالوبل‌تاب شود بیرار وگیم : ا یک لبا ی 6۶ «رختکاری PEG Tse FL. ‏شام‎ CL ‏مای‎ ‏بسازه م سر خود شاضاری‎ ‏شور تي سم سیزوزاری‎ ‏سم چم خوو را ىكشايد‎ ‏دل هر رحلزر با ی‌بباير‎ ‏هت بات دایب‎ Me ‏روح فو شاداب‎ PEE» Sr Hue

صفحه 9:
مورجه مشغول کار و دانهپیدا کردن است و بلبل از این شاخه ا باد می‌آید و هوهوکنان از بین درختان می‌گذرد و برگ‌های درخت: از خیابان عبور می‌کنند. مورجه در خانه‌اش نشسته. استراحت می‌کند و مورچه می‌آید و در می‌زند. مورحه : «کیه»؟ بلبل : «خیلی سردم شده و گرسنه هستم . کمی‌دانه به من می‌دهی؟». مورجه با خنده : «کسی که در تابستان آواز می‌خواند و به فکر فردایش ‎wees‏ بلبل با ناراحتی در گوشه‌ای می‌نشیند و به فکر فرومی‌رود و با خود می‌گوید : « تابستان کار و تلاش می‌کنم, تا محتاج دیگران نشوم».

صفحه 10:
روباه و خروس روزی بود و روزگاری بود. خروسی بود که قضه‌گفتن و داستان‌شنیدن را دوست می‌داشت و هروقت مرغها و كيوترها و گنجشک‌ها وا مىديد از آنها مىخواست كه سركنشتهاى خود را تعريف كتند. آنها هم خروس را دعوت می‌کردند. و هر چه را خودشان دیده بودند و هر چه را شنیده بودند از حیله‌ها و حمّ‌هایی که شغال‌ها و رویاه‌ها و شکارجی‌ها برای گرفتن مرغ‌ها به کار می‌بردند و از بلاهایی که برسر خودشان یا دوستانشان آمده بوده سخن می‌گفتند. یک روز. خروس,. قدم زنان به صحرا رسید. فصل بهار بود و صحرا سبز و خرّم بود. درخت‌ها شکوفه کرده و بوی گل در هوا پیجیده بود. خروس دلش به شوق آمد و به صدای بلند آوازی خواند.

صفحه 11:
رویاهی در آن نزدیکی بود. صدای خروس را نید و به‌سرعت به طرف خروس آمد. خروس همین که رویاه را دید. از ترس برید روی دیوار و از آنجا به روی‌شاخه‌ی درختی پرید و همان‌جا نشست. روباه به خروس گفت : «جرا رفتی بالای درخت؟ مگر از من می‌ترسی؟ من که با تو دشمنی ندارم. من وقتی آواز تو را شنیدم و دیدم آواز خوبی داری, آمدم با تو دوست شوم. امروز هوا هم خیلی خوب است. بیا قدری‌با هم در این صحرا گردش کنیم». خروس که داستان‌های بسیاری از حیله‌ی روباه شنیده بود و می‌دانست ا بن حرفها همه براى دنل از درخ است. جواب‌داد : «بله. هوا خوب است. صحرا هم سبز است. كلها هم شكفته ۰

صفحه 12:
۳ 1 است. آواز من هم بد نیست ولی من تو را نمی‌شناسم و هميشه پدرم مرا تصیحت می کرد که با مردم ناشمناس رفاقت نكنم و | باكسى كداز من قوىتراست. در جاهاى خلوت تنها كردش نكنم. من هميشه يند يدر را بهياد دارم» #وونا كور ‎ad Sica‏ «بله بلهء من هم با بدرت دوست هستم. جه مرد خوبى است, من از موقعى كه تو بجتّه بودى, هر روز به خانه‌ی شمامی‌آمدم. 7 اتقاقأهمين ديروز. ساعتى با يدرت بودم. از تو هم تعريف م ى كرد و م ى كفت كه بسرم خيلى باهوش و زيرك است. بعد بدرت از من خواهش كرد كه در صحرا و بيابان مواظب تو باشم تا كسى نتواند به تو آسيبى برساند». خروس گفت :«بدرم هیج‌وقت از تو صحبتی نکرد. من هرگزیاد ندارم که رویاهی در خانه‌ی ما رفت وآمد داشته باشد. اصلاً پدر من پارسال در گذشت. رویاه گفت : ببخشید. مقصود من مادرت بود. دیروز مادرت سفارش می‌کرد که تو را تنها نگذارم. حالا اگر میل نداری گردش کنی. حرفی نیست. ولی از اين که از راهرفتن با من احتیاط م ىكنى خيلى متأسفم که هنوز دوست و دشمن خود را نشناخته‌ای و نمی‌دانم جه کسی ممکن است از من بدگویی کرده باشد». خروس گفت : «من اين را می‌دانم که خروس و روب: خوشش می‌آید و خروس ‎ile‏ باید دلش برای خودش بسوزد و با دشسمن خود دوستی نکند». رویاه با خنده جواب داد : «گفتی دشمن؟ دشمن کدام است؟ مگر خبر نداری؟ دشمنی از میان حیوانات برداشته شده و ساطان حیوانات دستور داده است که تمام حیوانات با هم دوست باشند و هیچ کس به دیگری آزاری نرساند». وقتى روياه داشت این حرف‌ها را می‌زد. خروس, گردن خود را دراز کرده بود و توی راهی که بهآبادی می‌رسید. نكا م ى كرد . أ با هم رفاقت كنند. جون كه روياه از خوردن خروس

صفحه 13:
2 و رویاه پرسید : «کجارا نگاه می‌کنی. حواست اینجا نیست؟». خروس گفت : «حیوانی را می‌بینم که از طرف آبادی لیم دارد می‌آیف شی‌دانم چه حیوانی است انا از روباده کنیبزرگ خر است و گوش‌هاو ثم بزرگ دزد پافایش پاریک و بل است و مثل برق و باد می‌دود و می‌آید». روياه از شنیدن این حرف ترسید و دست از قریب دادن خروس برداشت و در فکر بود كه به كجا بگریزد و جگونه پناهگاهی پیدا کنو پنهان شود و شروع کرد به طرف صحرارفتن. خروس که روباه را خیلی وحشت‌زده دید. گفت : «حالا کجا می‌روی؟ صبر کن ببینم این حيوان كه می‌آید. جه جانوری است؟». ‎aby,‏ گفت : «نه, از نشانه‌هایی که نو می‌دهی: معلوم می‌تمود که این یک سگ تمکاری است وم میانه‌ی خویی با هم نداریم» می‌ترسم مرا اذيت كند». خروس كفت : «بس جه طور خودت اللآن می‌گفتی که همه با هم دوست هستند و گرگ و گوسفند و روباه و خروس رقیق شده‌ان و کسی با کسی کاری ندارد؟». روباه گفت : «بله؛ اقا می‌ترسم این سک هم متل تو اين خیر را هنوز نشنیده باشد». این را گفت و یا به فرار گذاشت. (مرزیان‌نامه.باز نویسی مهدی آذر یژدی) ‎Sake Se |G‏ ( ۱ رویاه برای فریب خروس. چه تلاشی کرد؟ > ۲ خروس چگونه از فریب رویاه در امان ماند؟ ۱۱۳ )

صفحه 14:
ای پرددتگاد عزیز, جر و جبتت نو بر هی موجودامت را ‎eel‏ ما دا م در بناه هر و یکت خومش قزام بده. ‎Uh Fie be‏ تبنم درس « طق مو ‎Ct‏ دی زان تک ای خدای بزرگ و بان هن کلف سال کت شم كلاس دوم يصن يدبا يدق عاقب ترب لل يديه سيا سرادم د يوادم یش ياد د يادد من بنثى د

صفحه 15:

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
12,000 تومان