صفحه 1:
صفحه 2:
فارسی پایه ee
درس اول:
خداوند دل است
معنی شعر شعر
و معنی ابتدای
کات فصل
معنی .
5 مهم
واژگان aul
آرایه ها و
نكات اعلام و...
صفحه 3:
دیده ای نیست نبیند رخ زیبای تو راانیست گوشی که همی نشنود
آوای تورا
)امام خمینی«ره») “ 3
معنى : چشمی وجود ندارد که چهره ی
زیبای تو را نبیند و هیچ گوشی وجود ندارد
که صدای تو را نشنود.(منهوم : آثار و نشانه
هاى تو قابل درک و شناخت هستند.)
آرایه : دیده؛ گوش و رخ : مراعات نظیر
نکته ی دستوری : دیده و گوش : نهاد /رخ
زیبای تو, آوای تو : مفعول / نیست : غير
اسنادی / رخ زیبا : ترکیب وصفی / آوای تو
: ترکیب اضافی/همی نشنود: مضارع
اخباری
صفحه 4:
NE FOE I ope on خوش sas oF باذ لد تاوت قز
sate Saute «Se ee Os wots a علد POT
Whe قل وو يد I Se هر فقل سب . بر هم و ویدار وجو tt
Ah tt Fg oe د ee و هیا
۲7 رت حس تک مرفان سر میآوید: ST خم شرا ؤخوا ب بها لسصييروارة
SOR ee a AT SO ا کی wap
| لبقام وعد مع الورن فيه fete Lie St رل رنه"
عقل, چران شوه از خوشد زتین شب م عاجد شوو از J) Bl oe
CaP oP be + ae a8, Ss er SO
ع لور و كه یاپر ز حزار | (Soi of a8 6
WE OSE Fre تمتلت بار خداياء ذ عده مروت اصست کر
رات لک نکر پر مخز سک رقار
خداوند اقرار
didnt Datla
صفحه 5:
8 .مين انيس درغ
٠ بامداد: صبح زود
* اقرار: اعتراف
* فکرت: فکر و انديشه
* اسرار: جمع سر رازها ۱
* تماشا: نگاه کردن به چیزی به قصد تفریح * مستمع: شنونده
* الوان: جمع لون به معنی رنگ ها. در این a
جابه معنی رنگارنگ * نرگس: نماد آگاهی
* آفرینش: آفریده های جهان * ززین: طلایی
* نقش: تصویر 29 ی * حقه: جعبه, ظرفی کوچک که در آن جواهر یا
* بار: آفریننده, خالة يككاد / د چیزهای دیگر نگهداری می شود.
دک تون ۱۳۳ * یاقوت: سنگ قیمتی به رنگ های سرخ,زرد
ب 9 و کی و19
* سعادت: خوشیختر
صفحه 6:
*اندر: در
*انعام: 2 بخشش,نعمت دادن
*آنعام: چارپایان
*منزل: مقصد
*فهم: درک
*تقدیر: سرنوشت , فرمان خدا
یل
*کرم: بخشش
*راست روان: انسان های درستکار
"کج رفتار: کسی که رفتاری بت دارد.
*عاجز: ناتوان Nz.
یز ارجمند,گزامی»یکی از لات
*نهار: روز
*تسبیح: نیایش کردن, خدا را به پاکی
ab هن
Epes a.
0 *عنب:
*خداوند دل: صاحب دل» انسان عارف
*دل ( دل ندارد ): احساس و عاطفه
*مسخر: مطیع و رام
= *مرغان: پرندگان
۹( صد برگ: نوعی گل سرخ با گلبرگ
های پرپر و زیاد
*رحمت: مهر بانی.لطف
صفحه 7:
موعظه ب 2 Ny os EE
دارای چهل و سه بیت و با نام «وصف بهار» سروده شده a
۰ این شعر با آوردن آیات و نشانه های خداوند بزرگ و نیاز انسان به
پروردگار همراه است. در این سروده ی زیبا؛ سعدی پدیده های هستی را
درحال نيايش 9 ستايث "پروردگاریافته است وبه اين نکته اشاره دارد
که با نگاه جستت گانه رپ یدههای آفرینش ه :
خداوند دست یافت.
صفحه 8:
هت 2
خوئن بود دامن صحرا و تماشای بهار بامدادی که تفاوت"نکتد لیّل ونهار
معنی : در صبح زود اوّل بهار که طول شب و روز آن یکسان است؛رفتن,
به صحرا و تماشاکردن گل های زیبای بهاری, لذت بخش است.
توجه : تفاوت نکردن لیل و نهار اشاره به مساوی بودن طول شب و روژ
در سال دارد که دوبار اتفاق می افتد:
الف) ابتداى بهار ب) ابتدای پاییز
ره : مار و نهار:جناس/ ليل و نهار:تضاد / ليل و نهار و بامداةجة
نظين),دامن صحرا:تشخيص
۱ 5
۳ =, =a zw
صفحه 9:
Jo ندارد که ندارد به خداوند اقرار آفرینش همه تثبیه خذاونددل است
معنی : تمام پدیده های آفرینش برای آگاه کردن انسان های عارف آست
و اگر کسی وجود خدارا انکار کند و به خدا ایمان نیاورده ذوق و اجیسامیت
ندارد.
آراية : واج آرايى «د» / كه و به: جناس / دل: مجازاً احساس و عاطفه 6
خداوند 9 ندارد :تكرار
ai دستوری : آفرینش (آفرین+ - ش)- وندی / که در مصراع دوم به
ea | eee 5 4
= \ 3 جرد ~ يني
ae 5 7
صفحه 10:
"هر که قکرت نکند نقش بود جک نقش ee ری دپواروجود
معنی : هر کسی که با این همه نقش ها و پدیده های عجیب هستی, به
آفریننده ی آنها نیندیشد. همانند عکس و تصوير روی دیوان بت احییا 9
بى روح است.
آرايه : در و ديوار: مراعات نظير / ديوار وجود: اضافه تشبيهى / برو دن
مد سای دیوار است: تشبیه ع &@ ~
اي سيد متا باكه مدب ب و ا
ae إن حمه نقذنو نقش عب | me J
قرکیب وصفی هر 5 ISS
صفحه 11:
ae Sn
1 0 Ee. نه همه مستمعى فهم كنند اين اسرار
معنی : کوه, دریا و درختان (همه موجودات) درحال نىادث . خداهند <
اما هر شنونده ای این راز را درک نمی کند. :
آرايه : كوه و دريا و درختان: مراعات نظیر/ بیت تلمیح دارد به أيه ى 2و
و جهار سوره اسراء: إن من شَىء إلا يسَبَح بخمده وّلکن لا تفقهون
تَسْبِيحَهُم انه كان حلیماً غفورا / در تسبیح بودن کوه و دریا و درختان؟*
معنی آیه : چیزی در جهان نیست مگر آن که خدارا تسبیح می
کندو به پاکی می ستاید. لیکن شما تسبیح آن را نمی فهمید. به درستی ..
as خداضتبور و آمرزنده است. بر تا
گتهی دمشوری: همه متتعمعی< ایند ی
صفحه 12:
مر 3 2
Pes 2 A
ot وه سور توا جهالت بودار خبرت هست که مرغان سحر,هی : بند
معنی : آیا خبر داری که پرندگان سحری به هنگام صبح می گویند: ای
آنسان غافل, از بی خبری و نادانی, رهاشو.
آرایه : خواب» سحر وخفته: مراعات نظیر / سر و سحر: جناس / خواب
چهالت: اضافه ی تشبیهی / سر از خواب برداشتن: کنایه از آگاهي و
بيذارى / مرغان سحر مى كويند: تشخيص 2
p=
6 ستوری اک دز شین کمن اسست؛ خر برای تو هستّت (تو:
pate, ) / خفته: خفن صفت است اما در اين د ۵
اسمن پیدا ۳ ای [انسان] خفته.
aa = a \ @
صفحه 13:
حیف باشد که تو خوابی و نرگس بیدار تا کی آخر چو بنفشهسرغفلت دز پیش
مغنی : تاکی می خواهی مانند گل بنفشه, درغفلت و نادانی به سر ببری.
حیف است که تو بی خبر و غافل باشی و گل نرگس بیدار و آگاه باشد.
آرایه : بنفشه و نرگس: مراعات نظیر / چوبنفشه: تشبیه / در و سر: جناش
/ بتفشه در این بیت نماد غفلت و سرافکندگی / نرگس. نماد بينايي و
آگاهی است / سر غفلت در پیش گرفتن: کنایه از آگاه نبودن 7 خواب و
بیدا :تضاد / بیدار بودن نرگس : : تشخیص
کته ی دستوری و و 3 2
مهو دارق ی« درخوابی به معني ais Fl is YER
صفحه 14:
a=
ca eae a >
یا که داند که برآرد گل صدبرگ از خار؟ که تواند که دهد میوه ی آلوان از چ
معنی : تنها خداوند بزرگ است که می تواند از چوب درخت. ه
رنگارنگ و از خار كل هاى سرح خ زيباء يديد آورد. ۹
آرایه : چوب مجازاً درخت / گل و خار: تضاد/
خان گل و برگ: مراعات نظیر
AUS 45 دستوری: صدبرگ: صفت مرگب/میوه ی الوان و گل صدبرگ:
pinoy Cae اتواند و داند: : فعل مضارع اخباریء دهد و برآرد(بیارد): مضارع
التزامی -
Sate ١ ۲ te = re
انكته : هردو مصراع: استفهام انکاری است. .. ی Ss
pk
-
صفحه 15:
ع شود از حقه ی باقوت انار
عقلء حيران شود از خوشه.ىبزراتق عنب ١
* معنی : عقل از زیبایی خوشه ی طلایی انگور متحيّر است و فهم از درى زيباين 3
ظرافت های دانه های انار که مانند یاقوتی سرخ و ارزشمند» می درخشد ناتوان است.
* آرایه: حیران شدن عقل و عاجز بودن فهم: تشخیص / عنب و انار: مراعات نظیر..:
حقّه ی یاقوت انار: اضافه ی تشبیهی ( انار به کیسه ای پر از یاقوت تشبیه شده
است.) ¢
*نکته ی دستوری: خوشه ی ززین: ترکیب وصفی /
*خوشه ی عنب, حقه ی یاقوت و یاقوت انار
45,5 های اضافی/ حیران و عاجز: مسند
له ۱
بد aera ~ ی
صفحه 16:
ماه و خورشید. مسخر کند و لیل و نهار باك وبى عيب خدایی که به PIERS
خداوند پاک و بی عیب با فرمان خود؛ تمام پدیده ها و موجودات
(ماه, خورشید وشب و روز)را مطیع خود کرده است.
ا ae مراعات نظیر / بیت, تلمیج به
صفحه 17:
; SS
eo ) he, یم دصح tee Su Sat
همه گویند و یکی گفته نیابد ز هزار یامت سخن اند زکرم و رحمت او
معنی : اگر همه ی مردم تا روز قیامت درباره ی بخشش و لطف خداوند.:
سخن بگویند. باز هم یکی از هزاران لطف و رحمت خداوند. گفته نمی
شود.
نکتة ی دستوری: * > حرف اضافه اس تست و و
نهادی ذارد. ۱
انه نيك و و هزار: تضاد و تناسب
صفحه 18:
— - بيت یازدهم eS
"شکر آنعام تو هرگز نکند وا نعمتت بار خدایاء [ عدد بیووَناست
معنی : پروردگاراء نعمت های تو قابل شمارش نیست و هیچ انسان شکر:
گزاری نمی تواند شکر نعمت های بی کران تو را به جای آورد.
آرايه : نعمت. شكرء انعام و شكركزار: مراعات نظير / ز عدد بيرون بودن 2
كنايه از بى شمار بودن
نكتوى دستورى : « تيد نعمتت: alerted / حركذ قيد نفى.
ضر« ري
= >
صفحه 19:
7 راشتتى كن به منؤل نرسد كج Set, دوز هید رارقا نوی سعادت 9
ine : اى سعدىء: انسان هاى درست كردار به سعادت و خوشبختى
مى رسند؛ بنابراين تو هم انسانى صادق و راستكو باش: زيرا انسان
بدرفتار به هدف و مقصودش نمى رسد.
آرایه: که و به: جناسٍ / كوى سعادت: اضافه تشبيهى / كوى برذند: كناية
از دست یافتن و سبقت گرفتن/به منزل نرسدکنایه ازبه نتيجه ودف
نرشد./راست روان و کج رفتار: تضاد ص
نگته کعْآدستوری : سعدی: منادا و « » :جرف ندا / راست روان: وندی -
مركب / کج رفتار: وندی- مرکب و صفت جانشین اسم (انسان کچ ٠.
Guay /نزسد: عضارع التزامی منفى ی /سعدی 8 راستی: yee: و
&
صفحه 20:
و خر هفتم هجری قاری است. تدرش
sla مقدّماتی را در زادگاه خود شیراز» فراگرفت .
سعدی در شیراز به کسب علم پرداخت و سپس برای
اتمام تحصیلات به بغداد از مراکز بررک ۵ ۳
د کت و در مدرد 3
صفحه 21:
اسرار - مرغان سحر - خفتم -
ولج - غفلت - جيف - este ى
ى زرين - عنب - عاجر . - حقّه ی
۳ gl on ae عه cep ل
صفحه 22:
پیش از این با تفاوت هزیلن» و ادبیات» آشتا شدیم و دانستیم که هرگاه بخواهیم
متظور خود را زیباتر و دلتشینتر بیان کتیم. از ادبیات بهره می گيريم. به همین دلیل است
كه ادبيات را زبان هتری یا يان برتر میتامتد. شعر. جلوهای از زبان ادبی است. در درسی
که خواندیم. شاعر از برخی آرایمها برای ایجاد زیبایی و جنابیت در زیان هتری. استقاده
کرده است. مانتدد
6 تشممیه-
عقلء حيران شود از خوشة رزرّين عتّب فهم عاجز شود از cogil, AE. اتار 39
4 جان بخشی و مراعات تظیر:
کوه و دریا و درختان» همه درتسبیحاتد ته همه مستمحیء قهم کتتد این آسرار
*اولين دانش هاى ادبى يا همان آرايه هاى ادبى كه در درس اول بیان
شده است تشیب و آن بش و مراعات النظیر می باشد. 1
صفحه 23:
در این مثال ماه به ظرف سیمگون ( به رنگ نقره ای ؛
هر تشبیه دارای چهار رکن است:
1-مشبّه : کلمه ای که آن راتشبیه می کنیم مانند ( ماه )
eee ا توت
دب ۴ : ویژگی مشتر رك بين مشبّه و مشبّه ay 1 مانند ( درخشيدن )
4 هایی که مشبّه را به مشبّه به پیوند می دهند مانند ( چون)
مد شته به قابل حذف شدن نیستند ولی ادات تشبیه و وجه
شیبه می تواند از حمله حذف شود
صفحه 24:
مراعات نظیر : به کلمه هایی گفته می شود
به ذهن بياورد يا اينكه به مجموع كلماتى فته
قرار مى كيرند .
مانند :
ارغون جام عقیقی به سمن خواهد داد/چشم نركس به
واژه های ( ارغوان ) واژه های (سمن و نرگس و شقایق ) را به ذهن رده
مراعات نظیر می گویند:
ابروباد و مه و يي مه
واژه های Dee باد و مه وخورشید و فلک همه در یک دایره معنایی قرار دارند .
صفحه 25:
تشخیص: نسبت دادن اعمال و رفتار انسان را به غير |
گویند.
کوه و دریاو درختان همه در تسبیح اند /نه همه مهتم
در این بیت نیایش کردن با خداوند که عمل انسانی اه
نسبت داده شده است.
برخاست صدا از در و دیوار ولی ما / با این همه ة
صفحه 26:
7 چند نمونه از جلوهای زیبایی آفرینش و نعمتهای خدا را در درس بيابيد وبيان كنيد
0 مفهوم آية ۴ سورةٌ اسراء «آسمانهای هفتگانه و زمین و هر موجودی که در آنهاست»
او را میستایند» با کدام پیت درس» تناسب دارد؟
OF پیام بیت پایائی شعر را توضیح دهید.
صفحه 27:
8 در بیتهای زیر از کدام عناصر زیبایی سخن,» استفاده شده است ؟
- خبرت هست که مرغان سحر م ىكويند: آخر ای خفته» سر از خواب جهالت بردار؟
-تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش؟ حیف باشد که تو در خوابی و نرکس, بیدار
#8 بيت دوم درس را در يك بنده توضیح دهید.
صفحه 28:
=
ی |
Rene ope ee
خفيد و باعي جزماة جرد وس يعد علد قصلو ۳
| كفضت: << سى داتيد كد اين آسیاپ جد صی گو ید 5
eel ee sso ات که مین جر انب
|| جرد es ae ee حر حوذ لون
ع د كا ع Rises oe Noe
aa al
این حکایت از زبان ابو سعید آبی الخیر تنل شده است ,تأکید بر خویشتن شناسی دارد و می گوید شناخت واقعی» همان
شناخت خود ( خود شناسى ) مى باشد . 1١
صفحه 29:
ی 5 7
ی
00 10 مرشد شيخ راهنفاً 5
* آسیاب : دستگاهی که غلات را آرد
* ساعتی : یک ساعت , مذتی
* درنگ : توقف» صبر مکث
*معرفت : شناخت چیزی
۰ مشغول : سرگرم. مشغول آنم : در حال پرداختن آن هستم.
*پیوسته : هميشه
* گرد خویش گشتن : با خود اندیشیدن, به کار خود توجّه كردن
مرو ادبی: کنایه : لگام اسب کشید: لیستاد و راه را ادامه ند
(آسیاب چه میگوید)
صفحه 30:
معنی حکایت : یک روز» شيخ و راهنماى ما ابوسعيد ابى الخيس»
با كروهى از هم اهانش به در آسیابی رسید. اسبش را نگه
داشت و توقف کرد و مدتی» صب كررد. سيس به همراهانش
گفت: می دانید که این آسیاب چه چیزی را به ما می گوید؟ می
گوید: شناخت واقعی همین است که من در حال پرداختن و
انحام دادن آن هستم . به هنكام كشتن؛ با خودم انديشه مى كنم و
به كارهاى <ودم توجه مى كنم و آن جيزهايى را كه شايسته
نیستند انجام نمی دهم و از خودم دور می سازم.
تاريخ ادبیات:
کتاب اسرار التوحيد فى مقامات ابو سعيد كتابى است از احوال شيخ ابو ..
aig كك از ناد کان امه سعند ) آن را درف ششم نگاشته است".
صفحه 31: