صفحه 1:
صفحه 2:
ag کننده:
نسترن عبداللهی
صفحه 3:
چالش های فقر و
اقا کر ی بر اساس روابط اجتماعی ارباب_رعیتی بود که در آن کشاورزان
وابسته به زمین بودندو امکان جابه جایی نداشتند
لیبرالیسم اولیه که بیشتر رویکردی فردی و اقتصادی داشت و به حمایت و دستگیری از
فذر و قنا قائل ترود روابظ اجتماعى ارباب_رعيتى را درهم ريخت.
كشاورزان را از بردكى رها كرد به آنها اجازه داد تا مهاجرت كنند و درباره شيوه زندكى
خود تصميم بكيرند موانع بيشين مانند غير قابل فروش بودن زمين را از بيش ياى صاحبان
ثروت برداشت كشاورزان را به كاركرانى تبديل كرد كه سرمايه وجود خود را به صاحبان
ثروت و صنعت مى فروختند.
سرمايه داران آزادانه به بهره كشى از كاركران برداختند.
كاركران بردكان جديدى بودند كه ظاهرا از همه قيد و بندهاى بيشين آزاد شده بودند.
صفحه 4:
صفحه 5:
نظریه پردازان لیبرال
1 آزادی فعالیت صاحبان سرمایه را ضامن پیشرفت جامعه می دانست و مخالف هر نوع
مداخله دولت در اقتصاد بودند.
آنان حتى كمك به مستمندان را ببهوده می دانستند.
7 در انگلستان که در انقلاب صنعتی پیشگام بود وضعیت نوانخانه ها به گونه ای بود که
فقیران ساکن در آنجا مرگ را بر زندگی ترجیح می دادند.
صفحه 6:
Crane ICY Ceca ORC ا لا ال |
AO ee eos
صفحه 7:
اين كتاب به بررسى اوضاع وخيم يتيمخانهها در اتكلستان
میپردازد. اولیور: پسريچة پتیمی که پس از فروخته شدن از
te res pon ory ieueney aay) ار
كند و به لتدن يرود؛ در ميانة رآه با بسرى دزد مواجة مىشود كه
براف ببرمردى بهودى در لتدن كار مىكتد و اوليور را تزد او فَيجره
ec Bn OnmrCey TING spy era ese 00
cae ar geet ل Byer
خانه نگهداری میکند اما ار بخت بد اولیور در حبابان توسطا
همان دزدان دردیده میشود و اين بار از او براي سرفتی بررگ
استفاده میکند. اولیور در این سرقت بر ميخورد ولی از سنوی
همان خانه كه قصد دزدى داشته, يذيرفته مىشود و از او مراقبت
مىشود. سراتجام: شخصى به نام مستعار مانكس بيذا مىرشود
كه برادر اوليور است و قصد كشتن او رأ تارد و خير خطر مرك
اوليور به اهالى خائة مىرسذ.: ازقضا صاحبان قبلي اوليور نيز كه
اوليور از بيش آنها دزديده شده بود: او را بيدا مئكنتد و با كمى
clsie ار ی را
نجات ۱ 2
ره SON
صفحه 8:
نظریه ی مالتوس
3 از نظر مالتوس جمعیت شناس انگلیسی کسانی که در فقر متولد می شوند حق حیات
ندارند.
۲ ار کت ان انان كه در دنبای قبل تملک شده به دنیا می آید اگر ننواند
قدرت خود را از والدینش دریافت کند و اگر جامعه خواهان کار او نباشد هیچ حقی برای
ریاف كد . ابا جون و جرا درباره مقام و موفقیت خود ندارد.
eS oan ١ جایی رای او وجود ندارد طبیعت حکم به رفتن او میدهد و
أن كم را لجرا من كيد
صفحه 9:
ریکاردو
1
اقتصاد دان مخالف دخالت دولت در اقتصاد حتی افزایش دست مزد کارگران و رفاه آنان
را موجب افزایش تولید نسل آنها و پیدایش مشکلات بعدی میداند و معتقد است که اگر
حکومتگران ما بگذارند سرمایه پرسودترین راه خود را دنبال کند کالاها قیمت مناسب خود
را داشته باشند استعداد و تلاش به پاداش طبیعی خود برسد و بلاهت و حماقت نیز
مجازات طبیعی خود را ببیند پیشرفت کشور را به بهترین وجه تامین خواهند کرد.
صفحه 10:
صفحه 11:
ی ای
قحطی بزرگ ایرلند که به قحطی سیبزمینی نیز معروف است در بین سالهای ۱۸۴۵ تا ۱۸۵۲
میلادی در کشور ایرلند رخ داد و در آن حدود یک میلیون نفر از مردم بر اثر گرسنگی و بیماری
جان باختند و بیش از یک میلیون نفر نیز به کشورهای بریتانیاء استرآلیا, کاناداً و بهویژه به ایالات
el ona ور گردند. تعداد زیادی از آين مهاجران نیز در طول سفر و در کشتیهایی
كن را حمل هر كرد ار بين :رشتين
جمعیت ایرلنه هدور جدود ۲ میلیون نفر کمتر از جمعیت اين كشور بيش از اين رويداد است
صفحه 12:
در سده هجدهم میلادی و با ورود گیاهان جدید از قاره آمریکا به اروپاء دو محصول کشاورزی یعنی
ذرت و سیبزمینی در آن قاره موفقیت بزرگی را بهدست آوردند, بهگونهای که باعث رشد جمعیت و
000 03003 یا شرت درت و سیب زمینی بهدست آمده از مقدار معینی زمین: چندین
m0) ie (am te Cen و رات تولیذ تن استفاده میشد کالری تولید میکرد. بنظر
میرنسد دریائوردان اسپانبایی نخستین بار سیبزمینی را به ایرلند وارد کرده باشند. ایرلند نخستین
سرزمین اروپایی بود که بهخوبی از سیبزمینی استفاده کرد. در قرن هیجدهم بسیاری از ایرلندیها
برای غذای روزانه خود به سیبزمینی وابسته بودند. در سال ۱۸۰۰ میلادی (ابتدای قرن نوزدهم)
سیب زمینی خوراک اصلی کارگران و کشاورزان سراسر اروپای شمالی و حتی انگلستان بود. یک نفر
:انگلیسی که در سال ۱۷۸۰ میلادی از ایرلند بازدید کرده چنین نوشته است
صورش را بکن, کاسه سیبزمینی مرد ایرلندی روی زمین قرار گرفته, تمام خانواده دور آن چمپاتمه
وا ار بای کرو ٠01 کت کوی بهراحتی همسر مرد, سهم خودش را برمیگیرد.
eels gees areal ها تازها نگ , گر و شاید گاو همه از همان کاسه میخورند
صفحه 13:
لیبرالیسم
0 لیبرالیسم اولیه با تکیه بر شعار آزادی و به ویژه آزادی اقتصادی راه استثمار را برای
صاحبان ثروت باز کرد و عدالت را نادیده گرفت.
7 بدین ترتیب نخستین چالش که چالش فقر و غناست در کشور های غربی شکل گرفت.
صفحه 14:
شکل گیری بلوک شرق و غرب
5 ا ان اروبایی برای حل مشکل فقر و غنا در چار چوب ارزش ها و آرمان
های فرهنگ جدید غرب نظربه هایی ارائه دادند.
] ارکس در تب دوم فرن نوزدهم لیبرالیسم اقتصادی را نقد کرد.
1 از نظر او حل چالش های جامعه سرمایه داری فقط با یک انقلاب قابل حل بود.
8 بعد از انقلاب فرانسه طرفداران نظریه های لیبرالیستی در طرف راست و منتقدان این
ارد ب بلس فرانسة قرار میگرفتند.
١ به همين سبب آنها را با عنوان دو جريان جب و راست مى شناختند.
صفحه 15:
۳
به دید گاه های پایبندی به اندیشه های سیاسی مارکس مارکسیسم می
Fer Face ln Feee]]
1۳ اجات اا Porycgeemnits
lee el وا رد اس رات
NO UHRA pa ees Se pal ا ا ا
كراى ليبرال _ دو رويكرد جامعه كرا كستند. سوسباليسم به مالكيت.
خصوصی معتقد است ولی بر خلاف سرمایه داری آن را مطلق نمی داند
ey ولی کویسم به مالکیت خصوصی
صفحه 16:
بعد ها مخالفان سرمایه داری که جریان چپ نام گرفته بودند احزاب سوسیالیستی و کمونیستی را
تشكيل دادند. در اين ميان حزب کمونیست شوروی با انقلاب سال 1917 م توانست قدرت را در
.روسیه به دست كيرد
مخالفان و طرفداران سرمایه داری طی قرن بیستم بلوک شرق و غرب را شکل دادند بلوک شرق
شامل شوروی سابق کشور های آرویای شرقی و چین بود و بلوک غرب آمریکا و اروپای غربی را در
. بر مى كرفت
جوامع سوسياليستى با انتقاد از ليبراليسم اوليه عدالت اجتماعى و توزيع مناسب ثروت را شعار خود
. قرار ميدادند اما آنها نيز با مشكلات اساسى مواجه شدند
چالش و نزاع بلوک شرق و غرب در سراسر قرن بیستم تا زمان فروپاشی بلوک شرق در سال
.1 ادامه یافت
صفحه 17:
بلوک شرق و غرب
چالش چالشی منطقه ای نبود بلکه چالشی جهانی بود.
5 ور و ۶ ۱ و اقنساد و سیاست متفاوت جهان را به دو قطب اصلی تقسیم
کرده بودند و آمریکا و شوروی به عنوان دو ابر قدرت در مرکز اين دو قطب قرار داشتند.
آين ده قطب با اینکه از نظر سیاسی اقتصادی و جغرافیایی در دو بخش متمایز و جدا قرار
می گرفتند به فرهنگ واحدی تعلق داشتند یعنی هر دو بلوک درون فرهنگ غرب قرار
داشتند.
رویکرد مارکس نسبت به عالم رویکردی سکولار بود و در چارچوب همان بنیان های فرهنگ
غرب به حل چالش های جامعه خود می پرداخت.
بنابر اين چالش بلوک شرق و غرب از نوع چالش هایی بود که درون یک فرهنگ تمدن پدید
می آید نه از نوع چالش هایی که بین فرهنگ های مختلف شکل می گیرد.