صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
صفحه 4:
صفحه 5:
صفحه 6:
6 ۵۰ 1۹8۲۱۳ جصمویه را را
Be rs a. من all فى غايّة ی الجبال و الأنهار
٠ ۱ فی وم من JE Os Las Sass MM الغزلان
ان إلى ماذا نفعل ؟
to ای رز Jal.
لاس + صَغيرَةٌ فى lil : «ما SJ gh
Ang
٠ كله اى از آهوها در جنگلی بین کوه ها و رودها بودند
٠ در روزی از روزها , پنج گرگ به آهوها حمله کردند
آهوی اوّل گفت : خداپا , چه کنیم ؟
3 . آهوی دوم گفت : هیچ ( کاری ) نمی توانیم بکنیم
« آهوی کوچکی با خودش گفت :« چاره چیست ؟
فکر کنم . پیروز خواهم شٌ
صفحه 7:
ا +
العََالَةٌ الصَّغيرةٌ شاهَدت عُصفورًا ؛
|« فَسَألَتَهُ:« Sle Sled] Ke Gb Ys آحَرُ ؟
. « جات العصفور « لا
: العَزالة مایعشت السَغیرة فشاهدت حمامَةٌ و سالتها
. آهو کوچولو گنجشکی را دید
۲ پس از او پرسید :« آیا پشت آن کوه ها جهان دیگری غیر از جهان ماست
« گنجشک گفت :: نه
٠ آهو کوچولو ناامید نشد پس کبوتری را دید و ازش پرسید
لعمادر دو جوجه , آیا پسشتآنک ود ها غیر از دنیایما جهاندیگریاسنا؛ »
. خود جولدیا از او شنید
صفحه 8:
ألعَرَانَةٌ شاهدت هُدمُداً و سَالّت :
هَل خَلفَ الجبال عالمُ غَيرُ عالّمنا ؟ »
أجابٌ الهُدهدٌُ pal»: «
Jos Ua ola الشرتفع و وَصَلْت قَوقَهُ فَشادت
cae) FL وَقالت لآباء الغزلان :
: آهو هدهدى را ديد و يرسيد
آيا يشت كوه ها جهانى غير از جهان ماست ؟
هدهد ياسخ داد : بله
يس آهو به كوه بلند صعود كرد و بالاى آن رسيد يس جنكل يهناورى را ديد ؛
از سس نت ویدرنآهوها گنت
صفحه 9:
«أ تعرفونَ أنَّ خَلفَ الجبال «SST Se
أوَ قالت لأمّهات الغزلان : « أ تعرفنَ أنَّ خَلفَ الجبال عالمًا آخَرَ ؟! »
قَقالَ العَزالٌ GS >: dae IGM تقولِينَ هذا الكلامَ ؟! »
ILS Ou 5 الثّانى : كأنّى مَجِنوتَةٌ . و قال الغَزَالٌ الثَّالتُ : هئ تكذبٌ .
و قالّت العَرالَةٌ الرَابِعَةُ : آنت تکذبین .
آیا میدلنید کسه بسالیکود ها جهاندیگریاستا »
و به مادران آهوها گفت : « آیا می دانید که بالای کوه ها جهان دیگری است ؟
« پس آهوی اوّل با خشم گفت : « چگونه اين حرف را می زنی ؟
« و آهوی دومی گفت :« گویا تو دیوانه ای .» و آهوی سومی گفت : « او دروغ می گوید
« . و آهوی چهارمی گفت : « تو دروغ می گود
صفحه 10:
: رَئيسٌ الغزلان كَلامَهُم وَ قال ob
«هی لا تكذبٌ ؛ عندّما كنت صَغيراً؛ قالَ لى طائرٌ عاقل :
a
Gb الجبال عالَمٌ BT 5 25 53 لرّئیسنا ASL AS كلامى وَ
Mee CILIG) 655 i US Se
رئیس آهوان سخنشان را قطع کرد و گفت :
| «او دروغ نمی گوید ؛ وقتی کوچک بودم ؛ پرنده ی دانایی به من گفت :
| پشت کوه ها جهان دیگری است و آن را به رئسمان گفتم ولی او سخنم را نپذیرفت
و خندید . چنان که می دانید من هميشه خیر و صلاح شما را می خواهم ؛ پس باید
صفحه 11:
همگی بالای کوه صعود کردند
و جهان جدید و تازه ای یافتند و
صفحه 12:
انجام می دهيد
ps 33) 3
حيات وحش مازندران |
صفحه 13:
صفحه 14:
$ JEW ET S855 Bl
os وشن
صفحه 15:
صفحه 16:
صفحه 17:
صفحه 18:
ِ و اسلله. igus
eee Po. يارئخداء ٠
(rae)
صفحه 19:
tg 1
یزیر DINE. Sc bade Se مسد
PEE EER ELI EG 2
صفحه 20:
صفحه 21:
در كرود هاودو نفرد عكلفه كنيد ( كفو كو بازبانقرآن)
صفحه 22:
.نی تکثب (تکتبین ) واجباتک (واجباتک ٩)
کی کللیف هایت را هی نویسی 5
؟. متي وَصَلتَ (وَصّلت ) إلى المدرّسّة 1
لو به مررس ۱۱
* متي GIFS (تخزجی ) من المدرّسّة ؟
کی از مررسه فارج می شوی ٩
۲ متی ترجم (ترجعین إلى هُنا؟
Sorter nt oly J
۵ متی تبداً لامتحاناث ؟
کی امتمانات شروع می شور ؟
صفحه 23:
صفحه 24:
صفحه 25:
جمله های زیر را با توخه به قاعده ی بالا ترجمه کنید .
تاللمیانگرلزیکواز تالفهای_طرح کشور لستکه در شهر باستانیلیذد در لستانخوزستانقرار دارد.
صفحه 26:
صفحه 27:
صفحه 28:
صفحه 29:
لاله الصَفیرء شاهدت خلت oll یوت النلاحین .
٠. آهو کوچولو پشت کوه ها خانه های کشاورزان را دید
29 L رئیس آهوان سخن آهو کوچولو را پذیرفت ٠
09 « Ay ie »: Se ba Sg
——— للا ۱
العَرَالة الهدهد سَألّت أوَل مد .
آهو نخستین بار از هدهد پرسید 20
1
٠ كرك ها ينج ( قلآده ) بودند © ©
صفحه 30:
آلشّمرين الثّانى : بخوانيد و ترجمه كنيد .
صفحه 31:
Dae لَكم فيها قواكة کشرا و منها حا کلرن ۷00 سر(
+ برلیشما میود هایفراولنیلسو از آنمیخورید ( و در آنباغها )
*< قالوا مَن فَعَلَّ هذا بآلهتنا )»2 رن /۱۵۰
گفتند چه کسولیر| کار ) را بباخدلیانما ( کاهنانمعبد نمرود )
کرو ؟
7 ولا ظلم ی آخدا #6 هید ae
٠ و پرورد گار تو به هیچ کسی ستم نمی کند
ور( جعلناه قرآنًا eee )24 (زخرف /۳)
البه ما آن را قرآنی به ( زبان ) عربی نازل کردیم
صفحه 32:
el eRe) Pe EM Melby De Lepy In vey
صفحه 33:
نت أتعر ف call AR ا لاتم فاها ملک .
. تو زبان عربی را خوب می شناسی ولی خواهرت مانند تو نمی شناسد
زمیلک لب ملاس حَريفَيّهُ ُلماذا آنت نب
همکلاسی تو لباس پاییزه پوشید پس تو چرا نیوشیدی ؟
pale da الوم
تو دیروز احساس اندوه کردی ولی امروز احساس شادی می کتی
دام :
من سر درد دارم ؛ به زودی به درمانگاه خواهم رفت
صفحه 34:
صفحه 35:
صفحه 36:
الس فيط نزدیک شد قوب نزدیک می شود
ل
ei 7 فرمانروایی 10 فرمانروایی
tsi & کر ملکه 1
2 7
SST geile aa a
صفحه 37:
صفحه 38:
صفحه 39:
صفحه 40:
صفحه 41:
صفحه 42:
« إنَّ الحسَد يأكل الحسات كنا ists الا «Chet
. به يقيرحسد نيكىهارا میخورد چنانکه آتشیزم را میخورد »
»
« الآماتة جلبٌ الرّزْق و الخياتة جلبٌ الففرَ. »
لمانت روزىرا به همرله دارد و خياننقفقر و ندارىمى (حفظ) »
« . آورد
« ان اله جمیل و حب الجمال .۰
« . قطقا خداوند زیباسنو زیبایی( ظاهریو بساطنی) را دهستهارد »
» ضاعَهٌ «EE 45 BN
obs. ساختر| و از دستهادن) فرصتقمو غصّه لست »
« إِنَّ الحوائج النّاس |لیکم نعمهٌ من الله. »
« . النته نیازهایمردم به سویشما. ن عمتولسز جانبغداهند »
( حکمت ال تا سوم از رسول خدا (ص) و سخن چهارم و پنجم از علی (ع) است .)
صفحه 43:
صفحه 44:
«» ومنون باه و رسوله و جاهدون فى سبيل الله بأموالكم و أنفسكم ro
«به خدا و رسولش ایمان مي آورید و در راه خد با مال ها و جان هایتان جهاد می کنید ۰ ( ۱۱ / صف)
واه بما -عملون بصیر ).م be
و خدا به آنچه لنجلم میدهید , آگاهلست» ( ۲/ تغابن »
»» pala ply Gol لبسون الحقّ بالباطل و کمون LSI Jal ne
« ای اهل کتاب چرا حق را با باطل مى آميزيد و حق را کتمان می کنید درحالی که شما میدانید .۰( ۵۰ / آل عمران)
« كتابٌ الله .يصرون به و -نطقونَ به و "عون به ...)»رن ابلاغه /خطه ۱۳۳)
( کتاب خداست که به وسیله ی آن « راه حق را ء مى بينيد و با آن سخن مى كوبيد و مى شنويد . ...)
».. عملون فيما تَعلَمونَ GS لاخاف علکم فيما لا..علمونَ ولكن ارا ul»
( من از آن چه نمی دانید نگران نیستم بلکه نگاه کنید آن چه را می دانید چگونه به کلر مى بنديد .)
تسس ( نهج الفصاحه / باب دانش و دانشّمندان )
صفحه 45: