صفحه 1:
1 نامی است که در سال ۱۳۴۷ بر 00000 به ‎oS‏ چاپ می‌شد گذاشت. ‏اين واژه حاصل پیوند « » و حرف «ک» مخفف «کلمه» است. به دید شاملو نوشتههاى شابور كاريكاتورهايى است كه با ‎1۱۳ eves) IPN ‎ ‎Jens ‎Martensson ‎ ‎

صفحه 2:
Jens ۰ Marterisson - ویژگی های کاریکلماتور > -کاریکلماتور نثر است. > -بازی زبانی دارد تا بتواند گفتنی‌ها را دیدنی کند (تصویری) -طنز دارد. -کاریکلماتور از نظر معنایی, صراحت دارد. -کاریکلماتور از چند معنایی واژه‌ها سود می‌برد. -کاریکلماتور, معمولاً از بدیهیات و روزمره‌ها و دم دستی هاست. -سابقه‌ای در ادبیات کهن به عنوان یک ژانر ندارد. اما می‌شود نمونه‌هایی در نثر و نظم پیدا کرد. < -ایجاز از ویژگی‌های کاریکلماتور است. -در کاریکلماتور نوعی نازک اندیشی مانند سبک هندی دیده می‌شود. -غافل‌گیری دارد که با غافل گذری,شعری ففاوت است. -بوع لذتدرگارنگلتاوز با بقع تقاوت اننت.

صفحه 3:
شروع ماجرا پرویز شاپور- پدر کاریکلماتور- پنجم اسفندماه سال ۱۳۰۲ هش در قم - به قول خودش- و در تهران - به قول شناسنامه‌اش از در ورودی زندگی وارد شد و پانزدهم مرداد سال ۱۳۷۸ قلیش برای شنیدن رازی که مرگ با دلش در میان نهاد سکوت کرد و پیکرش را به گورستان هدیه داد و همان‌گونه که وصیت کرده بود او را در خودش به خاک سپردند. شاپور در عمری که برای نام‌تویشی روی سنگ قبر فرصت داشت تحصیل را از مدرسه دقیقی آغاز کرد و شتة اقتصاد را با مدرک کارشناسی به پایان رساند. شاپور از سال ۱۳۷۰ تا پایان عمر با نشرية گل‌آقا همکاری داشت. او علاوه بر طنزنویسی كاريكاتور هم می‌کشید. طر‌های خطی وساده با ستجان‌فقلی. موش كريه و.. زج ‎lens‏ ‏۱9 عم

صفحه 4:
نمونه‌هایی از کاریگلماتورهای پرویز شاپور & وقتی عکس گل محمدی در آب افتاد. ماهی‌ها صلوات فرستادند. < اگر بخواهم پرنده را محبوس کنم, قفسی به بزرگی آسمان می‌سازم. به ياد ندارم نابينائى به من تنه زده باشد. قلبم يرجمعيتترين شهر دنياست. به نگاهم خوش آمدی. چرا هميشه نمیشه!! پایین آمدن درخت از گربه, قطرة باران, اقیانوس کوچکی اس ‎il.‏ شکم خالی سطل زباله را پر می‌کند. ‎a ‎Jens * 8 Martensson .'_?@ |. ‎۳ ۲۲ 8 "۲ "۲ 9 5 ‎

صفحه 5:
نمونه کاریکلماتور هاي سهراب گل هاشم آدم دورنگ» قالی صدرنگ هم بشه زیر خط فقر خیلی شلوغ ‎eer ai‏ شده است. ‎Pere re eee &‏ عشق جاده‌ای است صاف و هموار اما بعضی‌ها در اين راه لیز می‌خورند. بی‌صداترین تار را عنکبوت می‌نوازد. سر شناس تر از آرایشگرها کسی را نمی‌شناسم. روس ها «پوتین» دارند اما ما هنوز پایوش می‌دوزیم. اكر زندان نبود آزّ دست اين آزادی به کجا پناه می‌بردیم. ۲ بدون عینک تمام سازها را ‎Jens‏ «تار» می ۰ ‎J Martenisson‏ بينم ‎ey eae ee‏ رس ‎

صفحه 6:
از ديكر كاريكلماتوريست ها © ©]: <کیومرث منشی‌زاده. اكبر اکسیر, سید حسن < عباس گلکار, مهدى قوجاللهى, إبوالفضل لعل بهادر, سهراب Jens | 6 ۱۷۵۲۲۵۲5۹۵0 ۰ |.

صفحه 7:
605ل ‎Martenisson‏

صفحه 8:
بحضی ۳ ‎ree‏ — دستشان 31 ‎eae)‏ 01 ادكه ۷

صفحه 9:
آل 1 نداشت اجر روى كوخاي ندائت أخر روى آخر مى كشيد! اجر می کشید! ی a3 53-0 ۱ كلعل ‎Martensson - 8‏

صفحه 10:
lens ۲ ع 9 7 0 ع £ G =

صفحه 11:
Jens 8 5 Marterisson - 8

صفحه 12:
گاهی اوقات افکارم با سکوت . زندانی میشوتد . Jens | 3 Marterisson - 8

صفحه 13:
lens 5) Martenson « 5

صفحه 14:
آدم دورنگ» قالی صدرنگ هم بشه , آخرش زیر پاست سهراب كل هاشم

صفحه 15:
أكر زياد ازحد خاكى باثشى آخرش آسنالنت می‌کنند ا اعصابم شريت درست 121155 مي کم وقني که خرد و

صفحه 16:
كاريكلماتورهاى مرادعلى ييركزى

صفحه 17:
ORs tik بکنی‌ها را تمی توا "فزاموتن کرف اما ی توارن بخضید: ‎ba‏ آزادانه تر از روزنامه نگارها قلم می تلسون ماندلا ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 18:
‎as‏ يت ‏در عکس دو نفره ی ما . جای تو هميشه خالیست . ‎

صفحه 19:
شاید ندونی اما ... همسر خامنکار نیست ! Jens ۰ Marterisson - 8

صفحه 20:

10,000 تومان