صفحه 1:
صفحه 2:
ذانشجو: فائزه شبانیان
صفحه 3:
گشتالت((665]۱۴, عبارت است از کلیتی پویا که از دو يا چند بخش
تشکیل شده است. JS L .Gestalt Therapy)) slo, .JiuS
فرد سر و کار دارد که چیزی بیش از جمع رفتارهایش است.
گشتالتدرمانی» روشی پدیدارشناختی است که تجربه انسان را منبع
دادهها میداند و بر تجربه درمانگر و مراجع از واقعیت تاکید دارد.
گشتالتدرمانی» یک رویکرد وجودی است که بر مسئولیتپذیری افراد
در قبال خودشان و نقش آنان در تجربههای کنونی خودشان تاکید
دارد. در گشتالتدرمانی» معضلات مربوط به گذشته و آینده در قالب
زمان حال بررسی میشوند.
هدف کلی گشتالتدرمانی. خودآگاهی از دیگران و محبط است که
ae
صفحه 4:
در نهضت گشتالت و در میان کسانی که سخت تحت
تاثیر مفاهیم گشتالت قرار گرفتهاند به گروههایی
بر میخوریم.
کهلر» کافکا و ورتایسر که سانگذار رسمی يعد
گشتالت شناخته میشوند. و لوین Lewin)) 51 جمله
اندیشمندانی بوده است که با طرح "نظربه میدانی"
به توسعه مکتب گشتالت کمک زیادی نموده است.
در سال 1921 ورتایمر, کافکاء و کهلر با همکاری
گلدشتاین(60۱0516:0) و گروهل alae Gruhle))
پژهش روانشناختی را پایهگذاری کردند» که ارگان
رسمی مکتب فکری گشتالت شدند.
صفحه 5:
درک روانشناسی گشتالت عبارت است از درک مفاهیم
مرکزی آن, که در میان مفاهیم اصلی, گشتالت و میدان(86۱0)
را میتوان نام برد. کلمه آلمانی گشتالت در انگلیسی به قالب,
هیئت و ساختار, شكل يا الكو ترجمه شده است. |
i مکتب گ گشتالت اولین حرکت روانشناختی wlll بر مبنای
روش آزمایش بود. استدلال اصلی آنها این بود که حقایق |
روانشناختی «از ذرات ايستاى نامربوط تشكيل نمى شود» 0
لذا مطالعه انها نيازمند شيوه كل كراست. انها عقيده داشتند
که ادراک, ترکیب نامتشکلی از عناصر نیست که بطور متوالی .
”ا
صفحه 6:
گشتالت گرایان» کار خود را با مفاهیم نسبتا
انتزاعی در خصوص طبیعت ادراک و تفکر و
ساخت تجربه روانی آغاز کردند. آن گاه به تفسیر
مشاهدات روزمره در چارچوپ این مفاهیم نو
پرداخته و نمود نیروهای سازمان دهنده مفروض
در نظریهشان را به وضوح در آزمایشهای خود به
اثبات رساندند. ادراک و نیز فرایندهای
مسالهگشایی بیش از هر چیز دیگر مورد توجه
روانشناسان گشتالت بود. و یادگیری یک امر
ثانوی و فرعی و کم اهمیت تلقی میشد.
صفحه 7:
این مکتب» نقش زمینه( (2019۲00۳0او سازمانیابی( (۲92۳12۵6100هرا
در فرایندهای ادراک پدیداری» چنان بصورت قانع کنندهای نمایان ساخت
که فقط مخالفان سرسخت ممکن است دستاوردهای آن را بی اعتبار
اعلام کنند.
نهضت گشتالت, اثری ماندگار بر روانشناسی بر جای گذاشت و در
زمینههای ادراک» یادگیری» تفکره شخصیت, روانشناسی اجتماعی و
انگیزش تاثیر کرد. آنها تاکید بر تجربه هشیار از نوع پدیدارشناسی
میکردند.
رویکرد پدیدارشناسی در روانشناسی اروپا گستردهتر از ایالات متحده
است., اما تأثیر آن را بر روانشناسی آمریکا میتوان مشاهده کرد.
صفحه 8:
ماهیت انسان از دیدگاه روانشناسی
از نظر صاحبنظران گشتالتی انسان از نظر
عملی ماهیتی تعاملی و از نظر اخلاق »
طبیعتی خنثی دارد. در این دیدگاه انسان به
منزله یک ارگانیزم و یک کل است که نیاز
شدیدی به محيط و تعامل با آن دارد. انسان
کلا یک موجود احساس کننده , تفکر کننده و
عامل است که از لحاظ اخلاق نه خوب است
oe |
روانشناسان گشتالتی به ذاتی بودن نیاز
انسان به سازمان و وحدت تجربه ادراکی
_- ل و
صفحه 9:
تمایل اساسی انسان تلاش برای کسب تعادل به عنوان یک
ارگانیزم است. ارگانیزم انسان یک واکنش کننده یا دریافت
کننده منفعل و فعل پذیر نیست. یک ادراک کننده و سازمان
دهنده فعال است که بر طبق نیاز و علاقه خودش اجزای
جهان مطلق را انتخاب میکند و دنیای خودش را از دنیای
عینی بوجود میآورد. چون ارگانیزم موجودی خود کفا نیست
پیوسته با محیط خود در تعامل است تا به نیازها و علاثق خود
جامه عمل بپوشاند.
صفحه 10:
ایتلسون (1974) دو مکتب رفتارگرایی و گشتالت را تز و آنتی تز همدیگر
می تامد. یکی از مهمترین اختلاف های این دو مکتب این است که طرفداران
مکتب گشتالت معتقدند پدیده ها و رویدادهای مرکب و همچنین رفتار را نمی
توان به اجزای ساده (به عنوان مثال تداعی های) تجزیه کرد زیرا ترکیب و
هیئت هر پدیدةمرکب (یعنی گشتالت آن) متفاوت از مجموع اجزای آن است.
پس رفتار و فرایندهای پاية روانی از قبیل ادراک, شناخت, احساس و تفکر
را نیز نمی توان به اجزای تشکیل دهندة آنها مانند «پیوندها» تجزیه کرد.
پژوهشگران مکتب گشتالت بیش از دیگر مکاتب به شرایط محیط (به معنی
جامع آن) توجه دارند
صفحه 11:
ore ols 3 شتالت را
گشتالتدرمانی, از روشنفکرگرایی
انتزاعی که در بقیه دیدگاهها وجود
12512 اجتناب کرده و مراجعان را تشویق
به آگاهی یافتن و بهکار بردن تمام
ظرفیت هیجانی خود مینماید. به نظر 40
رسد که این رویکرد, مخصوصا برای
افرادی که نسبتا باز و بیپرده و بیش از
حد روشنفکر هستند» مفید باشد؛ زیرا
۷ حال مراجع, نسبت به
استیداد گذشته تاکید مکند.
صفحه 12:
| وارده بر
گشتالتدرمانی, در عین حال که فواید عملی زیادی دارد, خالی از محدودیت نیز نیست.
برجستهترین محدودیت گشتالتدرمانی مساله مهارت» تربیت» تجربه و قضاوت درمانگر
است. چون در تکنیکهای گشتالتدرمانی سعی میشود عواطف شدید شناسایی شوند و
رهایی آنها تسهیل شود مشاوری که این شیوه را بهکار میبرد» باید در امر اجازه دادن
به مراجع برای به تجربه درآوردن عواطف شدید شایستگی داشته باشد و از ul
نهراسد. مشاور باید در ایجاد رابطه نیکو نیز تبحر و تخصص داشته باشد. مشاور بايد
در زمینه کاربرد تکنیکها بداند که چه موقع, با چه کسی و در چه موقعیتی از آنها
استفاده کند. چون در گشتالتدرمانی تاکید زیادی بر فرایند حال و آگاهی و تجربه
مستقیم گذاشته میشود احتمال دارد مراجعانی که این شیوه در مورد آنها اعمال
میشود با جامعه فعلی؛ هماهتگی مطلوب ندا باشند. با وجود این» امید میرود که
آنها به ایجاد جامعه نوتر و مهربانتری برانگیخته شوند؛ جامعهای که در yl افراد مر
خوانند انسانیت تام و تمام خود را رشد داده و از آن لذت ببرند.
صفحه 13:
ا ا م ا
محدودیت عمده گشتالتدرمانی» دامنه نسبتا محدود تعداد
oP Wt bad
مراجعان cul که چنین درمانی برای Jail د
اين محد ودیت نشات گرفته از چند عامل , ای
١ 0 1 « ad aa
“نقش مواجههكّر مشاور “A Nd
TH |
-شدت تجربه هیجانی مراجع در درمان 1
۰فلسفه فردگرایی بسیار شدید كه به نظر میرسد هر نظام
اجتماعی و روش زندگی دیگر را حقیر میشمارد.
صفحه 14:
نقد گشتالتدرمانی از دیدگاه روانکاوی
| * خود را رها کنید, بگذارید نهاد, شما را هدایت کند!
گشتالتی» دوست دارد این موضوع را نادیده بگیرد که در واقع تکانههای
زیستیای وجود دارند که میتوانند سلامت روانی فرد و نظم اجتماعی را
مختل کنند. گشتالتی, چگونه با یک بیمار پارانوئید و سایر بیمارانی که .
فرایندهای خود آنها زیر بار خشم, در خطر از پای درآمدن است,
برحو : ميكند؟ کشالتی .از مستولت رباه حرف رید وبا اس حال.
مسئولیتی حرفهای را ترغیب میکند, به این صورت که به بیماران
توصیه میکند اگر میخواهند دیوانه شوند یا خودکشی کنند, به خودشان
بستگی دارد. این فلسفه, شاید در کارگاههایی که پر از افراد بهنجار
رشدگراست» موتر واقع شود ولی برای بیماران بسیار خطرناک است.
صفحه 15:
۳۳ olSa.9 jl slo oc ns S 2.83
تاکید درمان گشتالتی بر آگاهی, خودپشتیبانی و
مسئولیت» نقش فرد را جدا از سایر افراد. برجسته میکند
و به اهمیت روابط جاری و سیستمهای فرهنگی توجه ۳
Sigel
گشتالتدرمانی به ما میگوید که مشکلات اجتماعی, عامل
تقصير نيستندء بلکه آنها صرفا بهانهجوییهای عقلانی برای
نپذیرفتن مسئولیت رفتارمان میب . شايد اين نظريه
ا در مورد افراد نسبتا روانرنجور و ثروتمند درست باشد,
ولى براى اغلب ماء نيروهاى اجتماعى فقرء بیماری»
join جنسىء تبعيض نزادى: جرم و مرك: حدافل نا
اندازهاى عامل تقصير به حساب میآید.
صفحه 16:
نقد گشتالت e ep) ۳ دیدگاه یکپارچه
نكر
کارکرد مشاور گشتالتی هماهنگ با نظریه تغییر, كاركرد و وظيفه
اصلی درمانگران گشتالتی این است که آگاهی مراجع را تسهیل نمایند.
برای انجام این کار, مشاور ابتدا رابطهای را از طریق ورود به زمان
حال مراجع برقرار میسازد. او تعبیر و تفسیر نمیکند اما بر "چه" و
"چگونگی" تجربه مراجع در ul لحظه تاکید میکند. درمانگر از وسایل
بسیار متفاوتی برای افزایش آگاهی مراجع استفاده میکند که معمولا به
عنوان تجربه به مراجع ارائه میگردد. به مراجع کمک میشود تا از تفاوت
بین بیانات کلامی و غیرکلامی خود آگاه شود. همه این کارکردها در
جهت افزایش آگاهی مراجع از "حال" است. آنوقت این آگاهی یافتن؛
هم خود روش است و هم هدف.
صفحه 17:
در بعضی از اوقات؛ درمانگران گشتالتی میبایست به عنوان
والدینی موثر برای مراجعان خود خدمت کنند. زمانی که به مراجعان
اجازه میدهند تا با ناکامی خود روبرو شوند, از آنها حمایت میکنند. |
به مراجعان اجازه میدهند, آن کسی باشند که هستند و در همان
حال آنها را تشویق به ریسک کردن میکنند. زمانی که از حمایت
بیش از حد پرهیز میکنند, به آنها رسیدگی مینمایند.
درمانگران گشتالتی» در اوقات دیگر به عنوان معلم عمل کرده و
مراجعان خود را به سوی یک زندگی موثر همراه با مهارتهای
مقابله با آن هدایت مینمایند.
صفحه 18:
اراس
مورد استفاده قرار گیرد. يرلزء کارگاه را به
درمانگران دیگری ترجیح میدهند که روشهای
گشتالتدرمانی را در موقعیت گروههای کم و
بیش سنتی بهکار گیرند. برخی نیز رویکرد
گشتالت را در جلسات فردی دنبال میکنند. . در
1 یا خیره
* گشتالتدرمانی با شيوههاى مختلفى ميتواند
درمانكر بايد از اخطارهاى فرد آكاه باشد.
صفحه 19:
GIS gba, گشتالتدرمانی بیشتر با افراد بهشدت اجتماعی,
محدودشده و تحت فشار قرار گرفتهشده موثر است. از
این گونه افراد اغلب به عنوان روانرنجور» دارای هراس, کمال
ALS غیرموثر» افسرده و غیره نام برده میشود. کارکرد آنها
محدود يا ناهمسان است و اصولا به محدودیتهای درونى انها
مربوط میشود و لذتهای آنها از زندگی نیز حداقل است.
صفحه 20:
به نظر میرسد که بعضی از شیوههای آگاهی یافتن گشتالتدرمانی با
کودکان به عنوان شیوه آموزش مربوط به رشد مفید باشد.
گشتالتدرمانی در زمینه افراد بهنجار» تربیت گروههای حرفهای در
زمینه آگاهی, در کلاس درس و در مورد کودکان مضطرب و مراکز
مراقبت کودک بهکار گرفته میشود. لازم به تذکر است که اطلاعات
حاصل از راه خواندن نظریه و تکنیکهای گشتالت, عملا سودمند نخواهد
بود و این اطلاعات باید توام با تجربه و کارورزی و نظارت دقیق باشد.
استفاده از گشتالتدرمانی در موارد گروهی, spol عادی است ولی اغلب
به صورت مشاوره فردی در وضعیت گروهی اجرا میشود.
صفحه 21:
اساس نظریه شناختی را قانون تعادل روا
تسکیل می دهد. بایراین هرانسانی در تلاش
است تا کل وجود او از نظامی متعادل وبایدار
برخوردار باشد. ولی یادگیری یعنی مواجه شدن با
آنچه قا به خال ناساحته بوده است تعادل فردارا
بهم زده زمینه ایجاد تعادلی جدید را در او فراهم
مى كد
يس در نظريه شناختى يادكيرى فرايندى است كه
باعث فروياشيدكى تعادل فعلى فرد مى شود واو
ميكوشد تابه يى تعادل روانى تازه دست بيدا كند.
صفحه 22:
كشتالت : وضع هو کل با هبات کل ۰ تصویر کلی سار مان بافته و
شناخته شده. |
فرد میکوشد موجودات مادی را به صورت و هیأت کل درک کند , يا
به آنها معنا و مفهومی سازمانيافته بدهد و در آن وحدتی به وجود
آورد .
در روانشناسی گشتالت ؛ پی بردن به ادراي ارتباط است که موجب
jis, معنادار میشود . در روانشناسی گشتالت به دو عامل تصوير و
زمینه توجه خاصی نشان میدهند و یادگیری را در نظر اول از برآیند
اين دو عامل ميسر مىدانند .
صفحه 23:
زمینه: درامر یادگیری ومسایل آموزشی عبارت از آن چیزهایی است که شاگرد با
آنها آشنایی دارد. ماتند: معلم» دوستان» بستگان و موجوداتی که رنگ و شکل
see. ع ا ]را د ااا كد عارك اس
شاكرد را تشكيل مىدهد.
به عبارت ديكر زمينه: Ul جيزى است كه به تصوير در زمان و مكان مفهوم واقعى
در روانشناس کشتالت: ادراک 2 اندامها بارش ییحی فرد بستگی دارد و
در این مورد محقق شده که ادراک کودکان از محیط و جهان پیرامون خود با ادراک
بزرگسالان تفاوت دارد.
ادراک از راه تجربه و آشنایی با مفهومهای اصلی طرحها و الگوها حاصل میشود.
صفحه 24:
قانون فراگیری یا
صفحه 25:
1 قانون فراگیری یا جامعیت» بیانگر این واقعیت است که سازمان رواتی همواره به هیأت
و شکل مطلوب و کمالبافته گرایش دارد. در این سازمان ویژگیهایی مانند نظم و ترتیب»
سادگی و پایداری برقرار است.
2 - قانون مجاورت, بیانگر عوامل سازندهی یک میدان است که در نتیجهی نزدیک بودن به
یکدیگر تشکیل دسته با ردههای مشخصی را میدهد .
3 - قانون مشابهت. موارد مشابه بر حسب ویژگیهای خاصی که دارند مانند شکل, رنگ و
جز آن. گروههای مشترکی را به وجود میآورند .
4 - قانون بستگی, در فرد گرایشی وجود دارد که همواره میخواهد شکلها و موقعیتهای
ناجور و نامتقارن را تکمیل کند, یادگیری آنگاه انجام میشود که طرح مطلوب يا هیأت
نیکو حاصل آید. با سازمان دادن اوضاع یا رفع نقص حالت خشنودی در فرد فراهم میشود.
5 - قانون نیک پیوستگی, همانند قانون بستگی هر دو دارای جنبههای صراحت و زیبندگی یا
کمال مطلوت می اد
صفحه 26:
گیری از دیدگاه گشتالت
یادگیری عبارت از وقوع تغییراتی است که در پاسخ به الگوها یا هیأتهای JS
معنادار حاصل میگردد . چنانچه وقتی دانشآموز با مسألهی جدیدی رو
cee مورک بت و الكوهاى كذشتهاش مراجعه مىكند تا در حل مسأله او
رایاری نمایند و نهایتاً اينکه یادگیری از دیدگاه گشتالت با ادراک» بینش و حل
اف از تزور
ادراک زمانی تحقق ميیابد که عواملی مانند: توجه, احساس, تجربه قبلی 9 Line
زمینهساز آن باشد. هیأت کل همواره قبل از اجزا درک میشود.
بینش: احساس و گرایشی است که موجود زنده تسبت به ارتباط اجزا و موقعیتها
نشان میدهد.
به عبارت دیگر: بینش عبارت از راه یافتن به کم و کیف یک مشکل و پی بردن به
حل آن است.
صفحه 27:
ارتباط رفتار با پادگیری
رفتار در نظر رفتارگرایان هرنوع فعالیت محسوس عضلانی
تراوش برونی غدههاست مثل اشک و عرق و ... اما از نظر
گشتا وختار روانی به لور مشعم عشوو نب لك ا كم
استنباطی است.
تداعیگرایان (محرک - پاسخ) معتقدند که هر نوع تغییری در
رفتار به منزلهی یادگیری است و عکس آن نیز درست است
تغییر در رفتار یا یادگیری زمانی معتبر است که بر پایهی بینش
استوار باشد. و یادگیری هم بدون تغییرات محسوس و مشهود
در رفتار امکانپذیر است مانند وقتی که برای فردی محرز شود
که کمک به بنگاههای خیریه سودمند و موثر است اما اگر
استطاعت مالی نداشته باشد ممکن است هیچ فرصتی برای
تغییر رفتار در او پیش نیاید.
صفحه 28:
انسان را موجودی وحدتيافته, خودنظم» کلنگر» وابسته به محيط و
اجتماعی,
روانی - چسمانی
و روحی
دارد. اين سه بعدء به هنكام تولدء بهطور بالقوه در فرد وجود دارند و در
امتداد یک پیوستار قرار میگیرند.
صفحه 29:
مرحلهی اجتماعی, که به فاصلهی بسیار کمی پس از تولد آغاز
ميشودء as وسیله آگاهی و توجه به ديكران خصوصا به «rly
مشخص ميشود. البته جنبه جسمانى نيز در اين مرحله وجود
دارد ولی بدون آگاهی و شعور انجام میپذیرد. در خلال مدت
زمانی که تعامل با دیگران ضرورت مییابد و مرحلهی اجتماعی
نامیده میشود, کودک به ارتباط با دیگران اقدام میکند. Glew
اول بدان دلیل مرحلهی اجتماعی نامیده میشود که در آن به
ارتباط با دیگران شدیدا احساس نیاز ميشود. در اين sal> yo
lisa باید به منزله منبع و مرجع مورد استفاده قرار گيرند.
صفحه 30:
مرحلهی جسمانی - روانی
مرحلهی بعدی؛ یعنی مرحلهی جسمانی - روانی؛ به وسیله آگاهی فرد
از خصوصيات شخصى خودش مشخص میشود. در اين مرحله,» کودک به
عوامل جهان خارج با معیارهای گستردهتر روانی باس يي يم
پاسخ با آگاهی و وجه تمایز بیشتری همراه است.
در خلال این مرحله است که اکثریت مردم اوقات زیاد |
به مفهومسازی و ایجاد ارتباط با عوامل مادی و مکانه .
صفحه 31:
در آخرین مرحلهی آگاهیء انسان از وجود مادیش فراتر
رفته, هستی خویش را به طریق دیگری تجربه میکند و
یقت مات رای تال بالات فسارس مت
vl چیزی که احساس ماوراء حسی نامیده میشود, تغییر جهت
میدهد. مرحله سوم دارای منبع درونی و قائم به ذات است و
پس از تشکیل, به صورت ارتباطی با اولوهیت درمیآید.
صفحه 32:
ماهیت انسان
پرلز, معتقد بود که هر شخصی استعداد آن را دارد که آزادانه
انتخاب کند و مسئول رفتار خود باشد. خودشکوفایی دیدگاه خوش
بینانه يرلز در مورد انسان بر اين فرضیه او استوار است که همه
موجودات زنده ذاتا به سوی خودشکوفایی کشیده میشوند. البته او
این کار را به pla فرایندی ناتمام مینگرد : ما بهطور دائم در حال
شدن هستیم, ما هرگز بهطور کامل "شکوفا نمیشویم". این
تمایل به خودشکوفایی فطری, انگیزش برای کلیه رفتارهای
صفحه 33:
مفهوم اضطراب
اضطراب» فاصله و شکاف میان حال و آینده است. انسان بدان دلیل مضطرب
میشود که وضعیت موجود را رها کرده و دربارهی آینده و نقشهای احتمالی که ۱
ایفا خواهد کرد به تفکر میپردازد. دلهره و مشغولیت در زمینه فعالیتهای آینده
باعث "ترس صحنهای" میشود. ترس صحنهای, از توقع و انتظار فرد از اتفاقات
بد و ناگوار در رفتار و نقشهای آیندهی او به وجود میاید. فرد با تشخیص اینکه
اين اضطراب از چه منبعی حاصل ميشودء بايد به خود آيد و در زمان حال زندكى
کند. اگر فرد در زمان حال به سر برد مضطرب نخواهد شد؛ زیرا هیجان و تحریک
به فوریت در فعالیت خودبهخودی او جریان یافته و خلاق و مبدع میشود.
صفحه 34:
گشتالتدرمانگرهاء گاهی افرادی را درمان میکنند که بخشی
از مشکلشان یا کل آن فیزیولوژیک است. گشتالتدرمانگرها
نسبت به فرایندهای فیزیولوژیک حساسیت و توجه خاصی
دارنق.
درمان کوتاهمدت هماکنون رواندرمانی انفرادی گشتالتی
کوتاهمدت یا دارای محدودیت زمانی وجود ندارد. گشتالة
درمانگرها معمولا بیماران را هفتهای یک جلسه و آنهایی را
که مشکل شدیدتری دارند, هفتهای چند جلسه میبینند.
برگزاری جلسات به فاصلهای بیش از یک هفته این خطر را
به دنبال دارد که بیماران از محتوای جلسات فایدهای نیرند.
اگر هم جلسات در فواصل خیلی کوتاه برگزار شوند.
احتمالا بیماران به درمانگر وابسته شده و فرصت کافی
ای لحاظ کردن محتوای جلسات در زندگی خود را نداشته
باشند.
صفحه 35:
33 | ۳ تمرکزدرمانی
معمولا كشتالتدرمانى به تمركزدرمانى نيز معروف است. زيرا
هدفش أن است که به فرد کمک کند تا به تجربهاش از طريق
آگاهیش بیفزاید و تجارب و تلاشهای ناکامکنندهای که این
آگاهی را سد و متوقف میکنند» واقف شود. جنبه دیگر تمرکز
آن است که فرد روابط بین شکل و زمینه را توسعه میدهد,
بهطوری که بتواند توجه کاملش را به شکل یا هیئت اصلی
معطوف دارد و هر چیز دیگری را در زمینه رها کند. در شیوه
درمان گشتالتی, با آوردن رفتارهای اجتنابی به آگاهی, سعی
ميشود حالت عدم تعادل به تعادل براگردانده شود. هدف آن
Gaul كن قاو قو جمس مكمه leame G خمو قن اتساموت وه اهلد
صفحه 36:
اساس درمان گشتالتی توجه به زمان و موقعیت موجود و کسب
حداکنر آگاهی است.
در سایه وجود آگاهی» فرد میتواند براساس اصل سالم گشتالت
iS Joc یعنی مهمترین موقعیت يا کار ناتمام را تشخیص دهد و
با آن برخورد اصلاحی داشته باشد. موقعیت ناتمام يا کار و امر
ناتمام, همان نیازهای ارضا نشدهای هستند که گشتالتهای ناقص
را تشکیل میدهند. موقعیتها و امور ناتمام معمولا نیرو و فشار
زیادی وارد آورده و رفتار خود را شدیدا تحتتاثیر قرار میدهند.
صفحه 37:
ممنون ازحسن توجه
Lou