یادگیری چیست؟ یادگیری در زندگی انسان چه نقشی دارد ؟ یادگیری در دوران طفولیت-نظریه ژان ژاک روسو-نظریه پستالزی

daniasi2016

23 صفحه
581 بازدید
12 اسفند 1400

برچسب‌ها

صفحه 1:
یادگیری در دوران طفولیت

صفحه 2:
معروف ترین تعریفها؛ تعریفی است که به وسیله کیمبل. پیشنهاد شده است : یادگیری تغییر نسبتا پایدار در (توان رفتاری) رفتار بالقوه که در نتیجه تمرین تقویت شده رخ می دهد. این تعریف را با دقت بیشتری بررسی می کنیم: نخست اینکه یادگیری همواره باید قابل انتقال به رفتار مشاهده پذیر باشد. یادگیرنده قادر به انجام کاری خواهد بود که پیش از بادگیری نمیتوانست آن را انجام دهد . دوم اينکه این تغییر رفتاری نسبتا پایدار است؛ یعنی نه موقتی و نه ثابت است . سوم تغییر در رفتار الزاما نباید بالافاصله بعد از تجربه یادگیری رخ دهد . چهارم. تغییر در رفتار از تجربه يا تمرین ناشی می شود. پنجم. اينکه تجربه یا تمرب

صفحه 3:
یادگیری در همه صحنه های زندگی نمایان است. یادگیری تنها آموختن مهارتی خاص با مطالب درسی نیست؛ بلکه در رشد هیجانی ۰ رشد شخصیتی . تعامل اجتماعی انسان دخالت دارد. انسان باد می گیرد که ازچه چیزی بترسد. چه چیزی را دوست بدارد و کجا چگونه رفتار کند. در واقع نوزاد از همان لحظه تولد درگیر فر آیند یادگیری می شود و این توانایی است که باعث پیشرفت و تفاوت روزانه او تفاوت انسانهای یک نسل از انسانهای نسل قبل از خودشان مى شود . فرآيند يادكيرى با توجه به اهمیتش هميشه مورد توجه بوده و در این مورد دانشمندان بسیاری اظهار نظر. پژوهش و نظریه پردازی کرده و جواب بسیاری از سوالات را روشن کرده اند. بطوری که می توان با صراحت و اطمینان در مورد اينکه "یادگیری چیست ؟ . چگونه رخ می دهد و عوامل موثر کدام هستند ؟ " بحث کرد.

صفحه 4:
کودک در فرهنگ لغت فارسی: کودک به معنی بچه. فرد نابالغ. فرزند انسان است که به حد بلوغ نرسیده است و حکایت از وجودی مستقل دارد که در روند رشد و تکامل قرار دارد در این فرایند هنوز به مرز مشخصی که بلوغ نام دارد نرسیده است اما ذاتا پویا می باشد و بالقوه متکامل است (اين تعریف از نظر فعالیت ها و روند تکامل و رشدش تعریف شد.) کودک در اعلامیه سازمان ملل: تعریف کودک در پیمان جهانی حقوق کودک بند یک:کودک کسی است که سن او کمتر از هجده سال باشد مگر اينکه بر اساس قانون ملی قابل اعمال. سن قانونی کمتر تعیین شده باشد.

صفحه 5:
مسئله بادگیری در زندگی انسا بسیار مهمی دارد و در طی سال های زندگی به صورت های مختلف جلوه می کند. برای کودک یادگیری از خانه و خانواده آغاز می شود.الگوی او در سالهای اولیه زندگی پدر , مادر , برادر . خواهر و دیگر نزدیکان و افراد خانواده هستند زیرا رفتار آنها در شرایط و مقتضیات خانواده در لوح ضمیر او نقش می بندد و شخصیت او را می سازد و در اين ميان نقش مادر از همه مهم تر و موثر تر است زیرا پیوستگی عاطفی کودک به مادر در واقع دنباله پیوستگی دوران زندگی جنینی او می باشد که تا مدت ها ادامه بيدا مى کند. روانشناسان بخصوص در سالهای اخیر متوجه شده اند که جدائی کودک از مادر براثر طلاق با هر عامل دیگر بخصوص در سه چهار سال اول زندگی جریان رشد طبیعی کودک را تحت تاثیر خود قرار داده دچار اختلال می کند.

صفحه 6:
آنچه همواره باید در نظر داشت این نکته است که کودک در کانون خانواده که اولین و بهترین محیط طبیعی آماده برای آموزندگی است از همه افراد خانواده یاد میگیرد . در سالهای نخستین بدون اینکه کسی زی به او بیاموزد بر اثر واکنشها و هیجاناتی که در برخورد با مسائل از خود نشان می دهند به تدریج با محیط زندگی خود آشنا می شود و از آن چیز های تازه فرا می گیرد باین جهت محیط مساعد در پرورش کودک و شخصیت او اثری انکار ناپذیر دارد. کودکانی که در محیط های نامساعد پرورش میابند و به عنوان مثال پیوسته شاهد اختلافات پدر و مادر می باشند در شخصیت آنها از نظر شکل گیری عواطف و رفتار های غیر مطلوب نشانه های بارز دیده می شود. درباره یادگیری در کودکان از زمانهای پیش نظریات مختلف ابراز شده است و اینک به طور مختصر به آنها اشاره می کنیم.

صفحه 7:
روسو در کتاب مشهور خود به نام "امیل" یک کودک خیالی را از زمان تولد تا هنگام بزرگسالی توصیف میکند . بر طبق نظریه روسو کودک بر پایه توانائیهای طبیعی و ذاتی خود پرورش می یابد محیطی فراهم کنیم که در آن محیط شرایط لازم برای بروز استعداد های نهفته او وجود داشته باشد در این صورت پرورش او به صورت طبیعی انجام خواهد شد . در هر حال آموزش کودک به صورت امری تحمیلی به هیچ وجه قابل توجیه نیست. پرورش کودک سه جنبه مشخص و مجزا از یکدیگر را در بر میگیرد: ۲ انسان (از نظر رفتاری) ابزار و وسایل

صفحه 8:
رشد نیرو های بدنی کودک زائیده نهاد های طبیعی است که بالقوه در او وجود دارد و برحسب قوانین طبیعی به مسیر خود هدایت می شود . قوای ذهنی او بر پایه مشاهده و تجربه و برخورد با دیگران و در نتیجه فراگیری از آنها شکل میگیرد و دست انسان به کمک وسایل و ابزار آموزش در جهت دادن به یافته های کودک نقش تعیین کننده دارد. روسو در مورد آمادگی کودک برای یادگیری می گوید: "با کودک را عادت دهید که به فایده آنچه ‎ob‏ میگیرد پی ببرد . بدین طریق او را معتاد خوهید کرد که اختیار خود را کور کورانه بدست دیگران ندهد و بر قدرت اتکار خود بیفزاید " روسو اولین کسی است که توجه مربیان را به تفاوت های فردی جلب کرده و لزوم رعایت آنها را در آموزش و پرورش گوشزد کرده است . او درباره ی راهنمائی میگوید: " لازم است که مربی در تمام شاگردان خود بکار می بندد با او شریک باشد. وقار خود را بهانه نکنید و خود را ايد

صفحه 9:
طبیعت کودک: پستالزی نظیر روسو معتقد است که آموزش باید از طبیعت کودک پیروی کند. او درباره تربیت فرژتدش از روش روسو بعتی دستورهایی که در کتاب امیل آن هارا توصیه کرده بود استفاده کرده و نتایج مطلوب بدست آورده است و نظربات خود را به تفصیل در کتاب مشهورش (برای مادر زن) شرح مى دهد. نظريات يستالزى:براساس تفاوت هاى فردى مبتنى است او كوشش مى كند كه در تربيت کودک توجه مربیان را به تفاوت های فردی جلب کند و لزوم رعایت آنها را در تعلیم و تربيت كوشزد نمايد. در اينجا عبارتی چند از خطابه ای که پستالزی در روز اول سال ۱۸۰۹ در مجمعی علمی بیان کرده بود نقل مى شود:" ما هیچگونه کینه ای نسبت به کشش های درونی و استعداد های ذاتی کودکان نداریم . فکر اینکه از آنها مردانی نظیر خودمان یا مثل معاصرانمان بسازیم از ما دور با . آنها باید تحت مراقبت ما بصورت مردانی چنانکه طبیعت ‎terre lease‏ يعدت لوقع

صفحه 10:
شناسائی کودک:فرویل در تعلیم و تربیت اصل را بر شناسائی کودک می گذارد و تمام خود را در این راه بکار میبرد. در اداره کودکستان ها معتقد به برنامه ریزی دقیق علمی است که بر اساس آن فعالیت های کودکان کاملا بيده و حساب شده اجرا كردد. اصل تفاوت های فردی و پی بردن به آنها از راه مشاهده رفتاری کودک مطلبی است كه فرویل بر آن صحه گذاشته است. خلاصه نظریات فرویل را می توان به اين صورت بیان کرد: ۱) بازی ها مهمترین و اصلی ترین فعالیت های دوران کودکی است که از طبیعت کودک سرچشمه میگیرد و باید هميشه مورد توجه مربی قرار گیرد. ۲)کودک خویشتن خویس یعنی استقلال وجودی خود را در طی بازی از راه نقشی که در آن دارد درک ميکند. ۳)کودک از راه تماس با دیگران و شناسائی آنها و تجربه و آزمایش محیط طبیعی و اجتماعی خود را تشخیص می دهد. ۴)در پرورش کودک همواره باید از روش های محدود کننده که اختیارات را از کودک سلب می کند جدا احتراز شود.

صفحه 11:
از دیدگاه فروبل بازی در زندگی کودک نقش مهمی دارد. به عقیده او بازی عین زندگی است. بازی موجب بروز استعداد های کودک و نشاط و سلامت او می شود و به او انرژی و میل به همکاری با دیگران و کوشش و استقلال فکری می بخشد. با کمی مطالعه درباره نوع بازیهاتی که کودک دوست دارد میتوان به روحیات او . پرخاشگری, کم حوصلگی, صبر و شکیبائی و دیگر نهاد های ذاتی او پی برد. مربی از مشاهدات رفتاری کودک و تشخیص استعداد های نهفته و ذاتی او میتواند در راهنمائی و جهت دادن فعالیت های او نقشی سازنده داشته باشد و با تنظیم برنامه ای حساب شده و طرح ریزی شده به بروز استعداد های ذاتی او کمک کند.

صفحه 12:
خود محوری: جان دیوئی فلسفه تعلیم و تربیت را بر پایه "خودمحوری " کودک صحیح می داند.به عبارت دیگر تاکید وی بر روی خود کودک و علائقش استوار می باشد. به عقیده او کودک بایستی خود تجربه کند و از طریق مشاهده و تجربه با حقایق امور آشنا شود . در نزد دیوئی حرکات بدنی و بازی دو رکن اساسی برای تکامل او محسوب می شوند. بادگیری به روش کلاسیک در نزد دیوئی مردود شمرده می شود.زیرا او معتقد است که این نحوه آموزش جز تحمیل مطالب بر ذهن کودک مفهوم دیگری ندارد. آموزش صحیح آن است که در آن علائق و تمایلات کودک به عنوان زمینه های مساعد و مطلوب بکار گرفته می شود.

صفحه 13:
: هدف یادگیری برای مونته سوری مانند جان دیوئی "رشد " کودک است او در جائی میگوی بايد بدانيم كه كودك دارای شخصیتی است که همواره در پی رشد و گسترش است. او از ابتکار برخودار است و خود به تنهائی کارش را انتخاب می کند و برای به سامان رسانیدن آن اصرار می ورزد و مطابق نیازمندی های درونی خود آنرا تغییر میدهد و هنگامی که خود بر مشکلات فاثق میاید و قلبش از شادی لبریز مى شود". شعار مونته سوری در آموزش این است:" مشاهده کن و در عين حال همه چیز را به دقت زیر نظر داشته باش " مونته سوری در حقی ب آموزشی جدبدی را پیشنهاد می کند که به کلی با دیگران متفاوت است. به عقیده او احترام گذاشتن به کودک یعنی احترام گذاشتن بر زندگی خصوصی و تلاش او در راه حصول آزادی او عقیده دارد که در گذشته آموزگاران خصوصیات عاطفی خود را با مشخصات عاطفی کودک اشتباه میکردند. مونته سوری با نقش مادری مربیان مخالف نیست ولی عقیده دارد که افراد در اين نقش فعالیت تولیدی کودک را برای رشد و پرورش محدود می سازد. بگذار خودم یاد بگیرم تو فقط راهنمائیم کن." نتیجه مونته سور

صفحه 14:
بازی و کارکرد جسمانی: فعالیت های کودکان ضمن بازی باعث تحرک عضلات کوچک و بزرگ شده. به پرورش و تقویت آنها کمک می کند. مثلا هنكام دويدن. راه رفتن و پریدن عضلات بزرگ بدن,. و موقع بازی با مکعب ها و یا خمیر, عضلات کوچک به حرکت در می آیند. این فعالیت ها توجه کودک را زیادتر. حرکات او را دقيق تر و مهارت او را بیش تر می کند. بازی و کارکرد ذهنی: بازی عامل اصلی در پرورش ذهنی کوذگ به شمار می آید. خوذک آنچه که در غانه با کودکستان می آموزد ضمن بازی تکرار می کندو هنگام تکرار درباره آنها می اندیشد و معنای بسیاری از ان پدیده ها برایش قابل فهم تر می گردد. فعالیت فکری کودک ضمن بازی همرا با تصور همراه است باید نقشی برای خودش انتخاب کند. مثلا پزشک, پس باید در ذهن خود رفتار و حرکات و گفتار او را تصور نعاید. تمنوز کودک همچتین مز تجست ابزار و وسابلی برای اجزای تقش به کار می افعف وارشد میکند. یکی از فزضیه های روانشاستی رشد اين است كه بازى رشد هوش را تسريع مى كند. در تاييد اين فرضیه مطالعاتی شده است که نشان می دهد کودکانی که اسباب بازی در اختبارشان نیست و امکانات کمی برای بازی دارند. از لحاظ شناختی از همسالان خود عقب ترند

صفحه 15:
بازی و رشد اجتماعی: به نظر " مید " کودکان از طریق بازی شخصیت خود را رشد می دهند. رشد شخصیت کودکان از طریق بازی در دوران اولیه کودکی و با تقلید و اجرای عملی نقش بزرگسالان شکل می گيرد. تعمیم شخصیت. که اجتماعی شدن در دوران بلوغ بر اساس آن شکل می گیرد. در ضمن بازی کودکان رشد می یابد. کودک در ضمن بازی مازم است تا مقرراتی که بازی ها را شکل می دهد بكار بندد و از این طربق با تقلید الگوهای رفتاری دیگران رفتار و شخصیت خود را شکل دهد.

صفحه 16:
برای فعال نگاه داشتن کودک طی فرآیند یادگیری. مطلوب است کیفیت بازی انگیزی در قالب الگوهای مناسب و کیفیت های فضایی مطلوب به معماری محیط یادگیری وارد شود. فضاهای بازی انگیز بر مبنای اصل تعلق کودک به فرهنگ بازی کودکانه شکل می گیرند. در چنین محیطی معماری. فضایی ایمن فراهم می کند که در آن تداوم فضاء تداوم بازی را تضمین می کند. تنوع محیط و عناصرمحیطی ابزار بازی گوناگونی را در اختیار مخاطب قرار داده و فضایی خلق می کند که ضمن داشتن قابلیت عرصه بندی برای گروه های سّی کودک. مدیربت کودک بر جنس بازی خود را می پذ‌برد.

صفحه 17:
انگیزه و هدف: یادگیری معلول انگیزه‌های متفاوتی است. یکی از اين انگیزه‌ها که نقش مهمی در جریان يادكيرى ميل و رغبت شاگرد به آموختن است. رغبت هر کس است که نیروی فعالیت را افزایش می‌دهد. برای اینکه شاگردان در ضمن یادگیری فعال باید به موضوعی که می‌خواهند قرا بگیرند علاقمندباشند. برای ایجاد رغبت . لازم نیست موضوعات درسی را به طور تصنعی جالب توجه نشان داد. همینکه مطالب و مفاهیم درسی بر اساس نیاز شاگردان تنظیم شده باشد و مسائل اساسی و واقعی نان را مطرح سازد و به آنان در برخورد با محیط کمک کند. رغیت آنان برلنكيخته خواهد شد. یکی دیگر از عوامل ایجاد انگیزه . هدف است. هدف به فعالیت انسان و جهت و نیرو می‌دهد. اگر انسانی در طول زندگی خود هدف قابل وصولی نداشته باشد. پویایی و حرکت خود را از دست خواهد داد. هدف ارزشمند. فرد را به خواستن و طلب کردن وادار می‌کند. در مدارس ۰ هدف‌های تربیتی باید انعکاس از احتیاجات و تمایلات شاگردان باشد و بطور واضح بیان شود. معلم و دانش آموز باید بدانند غرض از فعالیت‌های آموزشی در یک مقطع زمانی خاص چیست. مشخص بودن هدف‌ها در مدرسه , سبب هماهنگی پیش فعالیت‌های معلم و شاگرد می‌شود و آنان را ه اجرای فعالیت‌های متنوع بر می‌انگیزد و جهت و میزان پیشرفت آنان رلنشان می‌دهد. محیط مدرسه و کلاس را آموزنده و نشاط آور می‌سازد و سطح یادگیری شاگردان را گسترش داده و یادگیری را عمیق‌تر و موثرتر می‌کند.

صفحه 18:
تجارب گذشته: آموخته‌ها و تجارب گذشته کودک ساخت‌شناختی وی را تشکیل می‌دهد. آمادگی کودک در حد وسیعی تحت تاثیر تجارب گذشته اوست. فرد زمانی میتواند مفاهیم و مسائل جدیدی را دک کند که مفهوم و مساله جدیدی با ساع‌شناختی او مزتبط باشد. در وقع.فرایند بگیری همچون رواد رشد است. همچنان که رشد جرباتی داتمی است. یعتی گذشته . حال و آینده آنان با هم ارتباط دارد. یادگیری نیز جریانی است که تجارب گذشته پایه و اساتن وضع فعلی آن را تشکیل می‌دهه و آنچهفرد در آینده خواهد آموخت باید متناسب ب تجارب او در زمان حاضر باشد: فد وقتی مفهومی زا واقعا مىآموزد كه بايه و ريشه در تجارب كذشتهاش داشته باشد. اگر ین ارتباط برقرار تشود.یادگیری بهمعنی خاص خود صورت نخواهد گرفت: بتابراین معلم همواره باید فعالیت‌های آموزشی را بر اساس تجارب گذشته کودکان و متناسب با ساخت‌شناختی آنان طراحی و اجرا کند. توجه به این اهر شرط اساسی موفقیت در کارها تربیتی است. معلم آگاه در فعالیت‌های آموزشی و پرورشی ابتدا زمینه‌ها و تجارب گذشته کودک را بررسی می‌کند: تون او را بای درک و هم مسئله جديدى مى ستجد و مفاهيم جديد را با توجه به سح دانش او رنه میدهد.متلا ار معم ریاضی در تدریس مقهوم تاه .زمینههای قبلی شاگردان را به دست فراموشی بسپارد و آموزش خود را بدون توجه به مطالب و انش قبلی آنان در این زمیته آغازکند. هرگز موفق نخواهد بود. البته ممكن است در اينها سوال مطرح شود که با توجه به اینکه تجارب گذشته شاگردان یک کلاس . دلیلتفاوت در شکوفایی استعداد : معیط خانوده و سطح ترییت والدین یکسان لیست. چگوله معکن است معلم روش تدریس خود را متناسب با تچارب همه شاگردانانتخاب کند.اگر چه چنین امری کار آسانی نیست. اختلاف سطح دانش‌آموزان را میتوان از طریق آموزش ترمیمی با فعلیت‌های متنوع دیگر که به حل اين مه کیک می‌کنه از منان برد

صفحه 19:
موقعیت و محیط یادگیری: موقعیت و محیط یادگیری از عوامل بسیار موثر در یادگیری است. محیط مانند نور . هوا . تجهیزات و امکانات آموزشی, طبیعی است هر چه امکانات آموزشی . کتابخانه و منابع مختلف علمی مناسب تر و بیشتر باشد. یادگیری شاگردان در مقایسه با یادگیری شاگردان مدرسه‌ای که دارای فضای مناسب نیست و در آن جز کتاب درسی منابع دیگری یاف نمی شود بسیار متفاوت خواهد بود. محیط ممکن است عاطفی باشد. رابطه معلم و شاگرد ۰ رابطه شاگردان با هم . رابطه والدين با هم و نگرش والدین و مربیان در زمینه تربیت کودکان . همگی می‌تواند در میزان یادگیری شاگردان موثر باشد. موقعیت آموزش منظم همراه با محبت و احترام متقابل . نسبت به محیط های خشک و تهی از عواطف . تاثیر بیشتری در یادگیری احترام متقابل . نسبت به محیط های خشک و تهی از عواطف . تاثیربیشتری در یادگیری خواهد داشت. عاطفه به عنوان یک عامل بسیار موثر می‌تواند در جریان یادگیری عمل کند. عواملی نظیر عدم امنیت . ترس ۰ اضطراب . نومیدی . شک و تردید می‌توانند در فعالیت‌های آموزشی از همه امکانات یاد شده برخوردار باشد. شاكرد را به كنجكاوى و تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود واردار می‌سازد.البته محیط و موقعیت تلاش برای یادگیری و حل مسائل ذهنی خود وادار می‌سازد.البته محيط و موقعیت یادگیری باید متناسب با آمادگی . استعداد . نیاز و گرایش شاگردان باشد. اگر مجموعه عوامل موجود در محیط برای شاگرد برانگيزنده و قابل درک نباشد. مساله‌ای در ذهن او ایجاد نخواهد شد یا در صورت وجود مساله. شاگرد توانایی حل آن را نخواهد داشت. به هر حال .امکانات محیط آموزشی .عم از نیروی انسانی و تجهیزات ۰ وضع اجتماعی . فرهنگی و اقتصادی خانواده نگرش والدین و مربیان نسبت به تحصیل و آموزشگاه و هزاران عامل محیطی دیگر می‌تواند در کیفیت و کمیت یادگیری شاگردان موثر باشد.

صفحه 20:
روش تدریس معلم: در کنار شرایط و امکانات آموزشی نیرویی انسانی و بویژهمعلم .از مهمترین عوامل تشکیل دهنده محیط‌های آموزشی است. تاثیر موقعیت و امکنات مناسب بر هيج فردى بوشيده نيست. اما امكانات و تجهيزات بدون وجود معلم كارايى لازم را نخواهد داشت. معلم با شناخت اعکاناتبه تجهیز مناسب محیط آموزشی مى بردازد. محيط و امكانات آموزشى را سازماندهى مى كند. موقعيت آموزشى مناسب را بوجود مى آورد و با شناخت استعداد . علايق و توانایی شاگردان . آنان را در طريق صحيح بادكيرى هدايت مى كند. البته جنين نقشى به دانش و اعتقادات معلم بستكى دارد. اكر جه كنجكاوى و ارضاى آن را بديهى ترين احتياجات شاگردان است. اگر معلم با نظریه ها و اصول یادگیری آشنا نباشد و تدريس را فقط انتقال واقعيتهاى علمى بداند و تجارب يادكيرى را منحصر به نشستن در كلاس . گوش دادن و حفظ کردن مطالب شنیده شده يا نوشته شده در کتاب تصور کند. مسلم است که در تقویت کنجکاوی و پرورش استعداد و تفکر علمی شاگردان چندان موفقیتی به دست نخواهد آورد. زیرا شاگرد که همواره علاقمند به فکر کردن است. در بررسی عوامل مختلف باید فرصت حرکت و جنبش داشته باشد تا بتواند به هدف‌های آموزشی برسد. یادگیری بدون تلاش و فعالیت و تعامل با محیط صورت نخواهد كرفت. كسى كه مى خواهد ياد بكيرد بايد فعالیتی متناسب با علایق و توان خود داشته باشد. و اگر در روش تدریس معلم این نکات در نظر گرفته نشود. مدرسه و کلاس برای شاگرد جالب توجه و جذاب نخواهد بود. ام اگر معلم خود را راهنما و ایجادکننده شرایط مطلوب یادگیری بداند و بجای انتقال اطلاعات . روش کسب تجربه را به شاگردان بیاموزد. آنان در برخورد با مسائل فعال تر خواهند شد. از منابع مختلف استفاده خواهند کرد. اطلاعات لازم را به دست خواهند آورند. به سازماندهی آن خواهد پرداخت و آن را تحلیل خواهند کرد تا به حل مسائل نایل شوند. با چنین روشی . شاگرد نه فقط حقایق علمی را فرا می‌گیرد.بلکه با روش هاى علمى كسب معرفت نیز آشنا خواهد شد. طرز کار را با منابع مختلف و نحوه استفاده از مطالب درسی برای حل مساله را خواهد آموخت و در فرایند یادگیری . ابتکار و خلاقیت خود را به کار خواهد انداخت

صفحه 21:
عدي كل يوساو طرفداران مكتب كشتالت معتقدند كل . اجزا را در يك طرح و زمينه قرار مى دهد و ارتباط آنها را روشن می‌سازد. به نظر ايشان . اجزا به تنهايى بى معنى و نامفهوم هستند ولى وقتى در يك طرح زمينه قرار بكيرند. معنى و مفهوم آنها روشن مىشود. طرح يا كل قابل انتقال و تعميم است. اما اجزا و كيفيت خالص آنها اين خصوصيت را ندارد طرح يا كل . عناصر را مشخص مى سازد و آنها را در یک زمینه خالص به هم ارتباط می‌دهد. مطالعه فرایند یادگیری نشان خواهد داد که حرکت از کل به جز روند یادگیری را بهتر و فهم مطالب را آسان‌تر می‌کند. اجزا به تنهایی بی‌معنی و نامربوط هستند و در طرح و کل . معنی پیدا می‌کنند. البته کل معادل مجموع اجزا نیست و بررسی تک تک اجزا و روی هم قرار دادن آنها سبب تصور کل نمی‌شود. کل عبارت است از نحوه ارتباط و پیوند اجزا با هم و تا این ارتباط مشخص نشود. اجزا قابل فهم نيستند. در جریان تدریس ۰ معلم باید در حد امکان . ایتدا مطالب درسی را به صورت کل مطرح کند و ارتباط اجزا با کل را مشخص سازد و پس از آن به بررسی و تحلیل اجزا بپردازد. مطالعه جزئیات بدون در نظر گرفتن رابطه آنها با هم و همچنین رابطه آنها با کل . موجب پریشانی فکر خواهد شد. در حالی که مطالعه از کل به جز با مشخص کردن روابط جز با کل : قدرت تحلیلی در فراگیران می‌دهد و در نتیجه یادگیری معنی‌دار می‌شود. به عبارت دیگر . حفظ و فکر و تکرار . جای خود را به فهم و انديشه می‌دهد.

صفحه 22:
تمرين و تكرار برای بسیاری از دست‌اندرکاران آموزش و پرورش. هنوز این سوال‌ها مطرح است : تعرین جه نقشى در فرايتد يادكيرى دارد؟ آيا يبشرفت یادگیری يما تابع تكرار است؟ اكر جنين نيست. شرايط تمرین و تکرا چیست؟ مساعدترین موقعیت برای تعرین کدام است؟ تکالیف تکراری مدارس مى تواتد براى شاكردان مفيد باشد با نه؟ در پاسخ به سوالات مطرح شد بايد كفت: تاثير تعرين و تكرار ذر كل فرايند يادكيرى و حیطه‌های مختلق آن بویژه در حیطه روانی - حرکتی . ‎KI‏ تاپذیر است. همه اين ضربالمثل قدیمی در كار فيكو كردن از بر كردن استمرا شنيدءائد و واقفند كه بازى روى يخ يا رانندكى فقط در نتيجه نمرين و تکرار ید گرفته می‌شود. واكر تكرار نشوند. دير يا زود به دست فراموشى سيرده خواهند شد. ولى اين نكته نيز غير قابل الكار است كه كيقيت اجراى تمرين . مقدار و زمان آن تقش بسیار مهمی در تثبیت با عدم تلبت رفتر دار جننانكه آزمايش ها متعدد نشان داده است. اجرای تعرین در زمان غير متمركز . اثر یادگیری بیشتری نسبت به اجراى تمرين در زمان متمركز دارد. مثلا شاكرد موضوع مورد يادكيرى را در دو تمرين بيست دقيقداى . زودتراز يك تمرين جهل دقيقداى ياد مى كيرد. از همين رو . تمرين و تكرار موثر بايد شرايط و ويزكى عاصی داشته باشد. از جعلهاینکه بای ‎de‏ و مرتب و طول دوردهلى آن مناسب بأد ودر شرايط والدى و طبيعي الجام يذيرد. اكر شاكرد هر اوشاع و احوال ساختاكى و غير طبيعى تمرين كند. مطلع شود. زيرا اطلاع از ييشرفت ‎٠‏ او را به كوشش وا مىدارد. تمرين نبايد بيش از حد طولانى و خستگی آورباشد. هر گاهععلی به طور سريع و متوالى تكرار شود . اغلب موجب کاهش کارایی تمرين مى شود. به اين معنى كه شخص در انجام دادن آن عمل به تدريج كندتر و ضعيفتر مى شود. تا اينكه سرانجام از انجام دادن آن سرباز مى زند. در واقع خستگی یادگیری را کاهش می‌دهد.

صفحه 23:
ممتون از توجه شما

جهت مطالعه ادامه متن، فایل را دریافت نمایید.
10,000 تومان