صفحه 1:
efi
اما ى با اصول 2000
. ۳
اساد: ثاب | Gest
وا سد مر مر
2 2
دس نيرت برق
صفحه 2:
فصل اول : فرهنگ
فرهنگ واه ای فارسی مرکب از دو جزء ” فر ” و ” هنك ” است . فر بيشوند وبه معناى جلو .بالاوبيش أمده
است .قرعلاوه بر بيشوندء اسم نيز هست ويه معنى شكومدرخشتدكى وبزركى به كار رفته است.” هنك "ريشه
ای اوستاییدارد وبه معنی کشیدن وسنگین وزنی است. واژه مرکب فرهنگ ازلحاظ لفوی به نی بالا کشیدن
و بیرون کشیدن است که لته هیچگاه در ادبيات فارسی به این معنی به کار نرفته است.
در ادب فارسی فرهنگ به معانی مختلفی چون دانش » علم ۰ معرفت ۰ ادب ۰ تربیت ۰ هنرآموختن و به
کاربستن ۰ آموزش و پرورش , آداب » بينش و ایدئولوژی مذهبی آمده است.
فردوسی فرهنگ را همسنگ با دانش وهنر می داند ومی گوید :
ز دانا بپرسید پس دادگر که فرهنگ بهتر بود یا گهر
چنین داد پاسخ بدو رهنمون که فرهنگ باشد ز گوهر فزون
که فرهنگ آرایش جان بود ز گوهر سخن گفتن آسان بود
گهربی هنر زار وخوار است وسست به فرهنگ باشد روان تندرست
صفحه 3:
فرهنگ در زبان فرانسه ۲لا]آلا و در زبان انگلیسی ۳6لا]الان) بیان شده است . ۲لااما از نظر ريشه
لغوی به معنی کشت و زرع به کار می رود ودر ادبیات فرانسه معنی لین کلمه از پرورش گیاهان به پرورش
حیوانات و بالاخره پرورش انسان تعمیم یافت.
در زیان عربی اصطلاح ثقافه را معادل فرهنگ قرار داده اند. لین لفت از نظر ریشه ای به معنی آموختن .ماهر
شدن و یافتن آمده است.
در هر حال بليد دانست كه فرهنگ مفهومی مبهم وپرمعنا دارد و سال ها است که علی رغم ارئه تعاریفد متنوع
از ن . هنوز تصویری روشن از لین مفهوم که همگان برلن اتفاق نظر داشته باشند ارلئه نشده است. تعاریف
مختلفی که از فرهنگ ارائه شده بالغ بر سیصد فقره است » که برخی از آنها عبارتد از :
مارکارت مید ؛ فرهنگ عبارت است از مجموسه ای از رفتارهای آموختتی » باورها , عادات و ستن که مشترک
ميان گروهی از افرد است ویه کونه ای متولی توسط دیگران که وا آن جاممه می شوند آموخته و به کر
گرفته می شود.
صفحه 4:
فرهنگ از نظر ادواردتایلور (19/۱0۲) عبارت است
وهر توانایی که انسان به عنوان عضو جامعه كسب مى
پایه های این تعریف مبتنی است
مجوعه ای پیچیده شامل باورها ء هنرهاء اخلاق . عادات
جهانی بودن
توجه به عمومیت
های فرهنگی
توجه به تشابهات
به جای اختلاقات
در مقلبل دیدگاه کل نگر تایلور عده ای همچون بواس (8035) ومالینوفسکی(/۷13100۷۷5/6) دیدگاهی
نسبی گرا در فرهنگ دارند و معتقدند که :
۱-هر جامعه دارای فرهنگ وی
۲- هیچ فرهنگی را نمی توان بر فرهنگ دیگری ترجیح داد.
خود است که هویت . وحدت وتداوم آن جامعه را تضمین می کند.
صفحه 5:
ژاک ید(۷6 86) فرهنگ را رفتار ویژه نوع بشر وجزء لاینفک رفتار می داند. او فرهنگ را به طور
مشخص مجموعه ای از بان ,فکار اعتقادات , سنن ٠ قراردادها . سازمان ها بزاربروش های کار آثار
مذهبى ٠ مراسم اجتماعی وغیره می داند که بقاء وکاربرد آن بستگی به قابلیتی دارد که اتحصارً در اختیار انسان
است .
دکتر شریعتی فرهنگ را مجموعه ای از ساخته ها و اندوخته های معنوی تعریف کرده است و آن را با تمدن و
ایدئولوژی + مرتبط ولی متفاوت دانسته است.
ادوارد ساپیر(۲ 5301 0۷3۲0) می گوید فرهنگ عبارت است از سیستم
ضمیر ناخودآگاه .
رها وحالت های متکی بر
در دایره المعارف میرات آمریکا فرهنگ به این شکل تعریف شده است : باورها رفتارها ءزبان وتمام راه های
زندگی در یک گروه از مردم در یک زمان خاص .بر اساس این تعریف فرهنگ شامل اعتقادات » مراسم , رسوم
کارهای هنری , اختراعات , تکنولوژی وسنن یک جامعه است.
صفحه 6:
فرهنگ همانند پیاز از چند لایه تشکیل شده است برای درک و شناخت آن ub لایه لایه آن را مطالعه کرد , در
لایه خارجی فرهنگ اسمان خراشها , نوع لباس و ... می باشد لایه ارزشها و هنجارها در درون فرهنگ
عمیقترین لایه را تشکیل می دهد و لایه بیرونی متاثر از لایه درونی است.
تاکنون بالغ بر ۱۶۰ تعریف از فرهنگ شده
صفحه 7:
صفحه 8:
تفاوت فرهنگ وتمدن
مت © - ©
* فرهنگ سازنده وکمال دهنده فرد است» فردیت ومن أذمى را مى سازد ولی تمدن انسان را در سازمان اجتماعی
وگروه
* _ تمدن نیازمند فرهنگ است.تمدنی پایدارو سازنده است که استوار بر فرهنگ آن ملت باشد. فرهنگ سازنده
تمدن است ولی تمدن جلوه گاه فرهنگ است.
* _ فرهنگ جنبه آفرینش . دیرندگی ۰ معنوی , ذهنی . بنیادی وچونی دارد ولی تمدن جنبه تقلیدی ۰ علمی ۰ عینی
وچندی دارد.
صفحه 9:
) خصوصیاتف رهنگاز دیدگام هرسکویتس5]] ۳۱6۳5۱۷۷(
صفحه 10:
صفحه 11:
کارکردهای فرهنگ
صفحه 12:
صفحه 13:
eee
فرهنكى
صفحه 14:
فرآیند فرهنگ پذیری
صفحه 15:
متغیرها و روندهای فرهنگ پذیری
صفحه 16:
تواوری های جوامع دیگر را به
سختی مي Sees ee
وعدم رفت و
بل آن ات
21
Ug aly ae ie ae +
مافرت های ار آاگیبتبرش
Spell sd
گروه های اجتماعی و فرهنگ پذیری
در اثر تهاجم سياسى و نظام
جامعه ديكر را اشقال مى كنند بيه
أساتى فرهتكشان يذيرفته نمى شود
. ارباط دو سويه فرهنكى seal
می شود.
به لیل سیل, سيان عاتن
سا وسمجور به کوج شنه ان
Git dbo Ur ag oot
Spc bas Sa
صفحه 17:
نتایج فرهنگ پذیری
الحاق
خاموشی
صفحه 18:
برلثر مطالعه . كتاب خواندن ٠ تمرين وآموزش عملى انباشته مى شود جز مز راه
أموزش مستقيم ودر سطح محدود قابل وأكذارى به ديكرى نيست.
مجموعه ای از کالاهای فرهنگی im tT ate كتلرش هاى علمى » كتاب
ها و...قابل اتتقال وخريد وفروش انست وآثار أموزشى بر داردكان أن دلوف
از طريق مدارك تحصيلى ورسمى مانند دييلم آموزشى ويا .
واختراع توجيه مى شود.
صفحه 19:
عوامل اجتماعی موثر بر تحولات فرهنگی
الكوى يارسونز : يارسونز جامعه شناس آمريكابى مدل ساختارى نسيتاً ساده اى براى تحليل عوامل موثر بر فرهنك به عتوان
نهاد اجتماعی ارائه کرده است. بر اساس نظریه وی چهار موضوع عمده وجود دارد که تاثیر آنها بر یکدیگر حرکت کلی جامعه
را شکل می دهد. این چهار موضوع در مدلی تحت عنوان ۸9
es} 044 all pj &4y0 4 (Adaptation/Goal/Attainment/Legitimaey)
-١ انطباق با محيط وسازكارى جامعه با شرايط فيزيكى ( وظيفه نهاد اقتصاد)
۲- حفظ اهداف كلان جامعه و انطباق حركت جامعه با اهداف ( وظيفه نهاد سياست)
1- يكبارجكى جامعه به ساختار امنيتى ومشروعيت نظام باز مى كردد ( وظيفه نهاد
۴- حفظ الوهای کیفی[ وظیفه نهد فرهنگ)
اين جهار نهاد در تعامل با يكديكر موجب حركت جامعه به سوى اهداف متعالى خواهند شد.
صفحه 20:
فرهنگ عمومی
+ هم در جوامع مختلف » نظام های فرهنگی متفاوتی موجودند و هم در بطن ودر درون یک
نظام فرهنگی بزرگ و وس » خرده فرهنگ cl کوچکتر جای گرفته اند. وجود خرده
فرهنگ ها وفرهنگ های گروهی وسازمانی متنوع در یک جامعه طبیعی و لازم است ولی در
میان ملت وجامعه بزرگ واصلی بسیاری از ارزش ها » باورها ء هنجارها والگوهای رفتاری
جنبه عام دارند , همه آنها را پذیرفته لند و همه در زندگی و رولبط اجتماعی از
کنند. این جنبه های عام فرهنگ در میان یک جامعه بزرگ پا ملت را می توان به عنوان
فرهنگ عمومی جامعه مورد مشاهده ومطالعه قرار داد.
٠» بليد توجه کرد که ممکن است در یک جامعه افرادی با گرلیش های ترقی خواهانه والگوهای
فکری متعللی وجود داشته باشند » ولی سرنوشت و مسیر حرکت آن جامعه ربطی به آنان
نداشته باشد یا تأثیر ناچیزی داشته باشند . به همین دلیل شناخت دقیق فرهنگ عمومی Gly
ارقاء وتحول آن و قرار دادن جامعه در مسیر رشد وتوسعه , اهمیت زیادی دارد.
صفحه 21:
فرهنگ و تفکر سیستم
پدیده فرهنگ مانند سایر پدیده های موجود در جهان هستی یک کلیت يا یک سیستم
است.در تفکر سیستمی فرآیند وتاثیری که از پیهند و رابطه متقلبل اجزا با هم وبا کل
عم حاصل می شود اهمت درد نذا یک نموه ونماد فرهنعی در شرلبط و وضعیت های
مختلف از ارزش ۰ مفهوم واعتبار متفاوتی برخوردار می شود.
با نگاه سیستمی به فرهنك ء ارتباط وبيوند بين اركان وعناصر تشکیل دهنده آن با کل
مجموعه اهمیت پیدا می کند و به همین دلیل اجزاء آن را نمیتوان جدا از وضعیت ومحیط
سیستم ارزیابی وبررسی کرد. 7
عدم برخورداری از تفکر سیستمی در مقوله فرهنگ مساله ساز بوده وبعضا باعث تنش ۰ آسیب
و ناکامی در درون یک جامعه و موجب قهر» کین وستیز در بین جوامع می شود.
تفلید وکپی برداری سطحی وظاهری از برخی از نمودهای فرهنگ دیگران یکی از نتایج
نداشتن تفکر سیستمی در مقوله فرهنگی است ۰ که باعث می شود یک مفهوم وسمبل
فرهنگی قدرتمند و با ارزش به صورت مجرد درمحیط فرهنگی بیگانه مطرح که گاها نیز
حالت مضحک ومسخره به خود می گیرد.
صفحه 22:
فرهنگ سطوح رلایه های مختلفی دارد
آاب و سئنبهرهاهنجاره والگوهای رناری
قال رويت ؛ شناخت و بررسي
ال با
6 Pe
ياورها وأسطوره هاى ذهتي
> سطع غير قابل رويت
صفحه 23:
فصل دوم : آشنایی با برنامه ریزی
برنامه ریزی قدمتی هم پای قدمت زندگی اجتماغی انسان دارد. از همان اشا انسان بر خسب:
طلوع وغروب خورشید برنامه های شکار , کشت وذرع و خواب خود را تنظیم می کرد.
آنقلاب صنعتی این آهنگ ثلبت برنامه ریزی را به هم ريخت ولى به نوبه خود باعث شد
نكرش ديكرى در استفاده از زمان ونحوه رسيدن به اهداف به وجود آید.
در اوايل قرن بيستم در منلبع علمى واثّه برنامه ريزى جاى مهمى را به خود اختصاص داد.
تیلور وفایول از جمله دانشمندلنی بودند که در امر مدیریت وبرنامه ریزی صاحب نظر بودند و
پدیده برنامه ریزی را به طور خاص مورد بررسی قرار دادند.
برنامه ریزی رکن پراهمیت مجموعه وظلیف مدیریت است که در صدر وظلیف مدیریت هم
قرار دارد.
صفحه 24:
رابطه مدیریت و برنامه ریزی
Innova
صفحه 25:
تشبیه وظایف مدیریت به هرم
Sh) برنامه
سامان دهی
ایجاد انگیزه
“توأورى
كنترل
صفحه 26:
تعاریف برنامه ریزی
صفحه 27:
بونامه ريزى
برنامه خروجی فرآیند برنامه ریزی است .
برنامه بيانى روشن ٠ مستند ومشروح از مقاصد وتصمیمات
oi
صفحه 28:
اهمیت برنامه ریزی
صفحه 29:
اعداف برنامه ریزی
صفحه 30:
Ge و
۳
مک سس
خود را با رشد مورد نظر
داد
0
را به سوى رشد اقتصادى
كلان مى برد و أز به هدر
صفحه 31:
مراحل برنامه ریزی :
صفحه 32:
صفحه 33:
انواع برنامه ریزی :
صفحه 34:
(Strategy) (31x!
تعابیر گوناگون وگاه ناسازگاری از استراتزی ومدیریت استراتژی وجود )25 dy تعبيرى اين تعاريفه مانند هنر
است که قابل شناسایی است ولی تعریف و توضیح آن مشکل است.
استراتژی الگویی بنیادی از اهداف فعلی و برنامه ریزی شده » بهره برداری وتخصیص منابع و تعاملات یک
سازمان با بازارها ءرقبا و دیگر عوامل محیطی است .
۰ یک استراتژی باید سه چیز را مشخص کند:
كدام اهداف بايد محقق گردد؟
روی چه جبز بايد تموكو
as
جكونه یدابع تخصیص یبد
وجه قعاليت هابى بايد اتجام شود ؟.
صفحه 35:
دلایل به کار گیری برنامه ریزی استراتژیک
۲ برنامه ريزى لستراتزيف براى سحيط هاى بد شدت بييحيدة و متغير طراحى كيده لست .
؟- برنامه ريزى استراتزيك براى كسب نتيجه است و بخشى از مدیریت نتیجه گرا را تشکیل مى دهد .
۳ يك ليزار اشاسى براى اعمال مدير
۴- برنامه ريزى استراتزيك خود را تطبيق مى دهد.
۵- براى يشتيبانى مشتريان لازم است .
ع- برنامه ريزى استراتزيك ارتباطات را گسترش می دهد.
صفحه 36:
مزایلی برنامه ریزی استراتژیک
-١ قبل از بيش أمدن مشكلات احتعالى از وقوع أنها خبر مى دهد.
:1 به علاقمند شدن مديرآن به سازمان كمك مى كند.
- تغييرات را مشنخص كرده و شرليط عكس العمل در برابر تغييرات را فراهم مى كند.
- هر نيازى را كه برلى تعريف مجدد سازمان ضرورى آست تعبين مي كند.
3 براى دستيابي به اهداف أز بيش تعيين شده يستر مناسب إيججاد مى كند.
ع- به مديران كمك مى كند که درک روشن تری از سازمان داشته ياشئد.
0- شناخت فرصت هاى بازارأبنده وا أسان تر مي AS
ات ديد هدفمند از مسائل مديريت ارائه مي کند
lA برلى بازنكرى اجراى برتامه و كتترل فعاليت ها اله مى كن
-٠١ به اخذ تصميم در راستاى أغداف تمبين شد کمک مي کند
به نحو موثرترى زمان ومنابع را به فرصت هايتعيين شده تخصيص مى دهد.
۲- هماهنگی در اجای تاكتيك ole كه برنامه را به سرانجام مى رساند به وجود مى أورد
HILLS ap EW داخلى كاركتان به وجود مى أورد.
*1- ترتيب دهي لولويت ها را د قالب زماتى برثامه فراهم مي ورد
١8 سمزيتى برلى سازمان در مقابل رقب يه دست مى دهده
ne براى تعيين te
اتفكر أبنده ذكر رأ تشويق مى كند.
اقراد اائه مى دهد و به موجب أن باعث اذ
انگیزه می گردد.
صفحه 37:
اجرای تشکیل دهنده و يا عوامل اجرا کننده فرایند بر نامه ریزی استراتزیک.
٠ كميته راهبرى
٠ کمیته بر نامه ریزی استراتژیک
» مدیریت برنامه ریزی استراتژیک
صفحه 38:
روش های اجرایی برنامه ریزی استراتژیک
۱- تدوین چشم انداز
۲- تدوین ماموريت
۳- ارزش ها و اصول
۴- اهداف جسورانه
ری
۵- ارزیابی درونی وبیرونی
۶- استراتژی های سازمان و موضوعات استراتژیک
۷- اهداف کلان
۸- سنجش وارزیبی عملکرد
بهینه کاوی
۱۰- تحلیل فاصله
۱- اهداف خرد
۲- استراتژی های عملیتی
۳- برنامه های اجرایی
۴- ارزیابی فرآیند برنامه ریزی استر
صفحه 39:
تفاوت های برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی تاکتیکی
۱- برنامه ریزی تاکتیکی به طور کلی در سطوح میلنی و پلیه ای ساز
ریزی استراتژیک در سطوح عالی شکل می گیرد.
۲- در برنامه ریزی تاکتیکی بیشتر بر منافع فعلی سازما
استراتژیک به منافع آینده توجه می شود
۳- برنامه ریزی تاکتیکی کوتاه مدت است و برنامه ریزی استراتژیک بلند مدت است .
۴- در برنامه ریزی تاکتیکی بیشتر بر روش های تجربه شده و دستاوردهای گذشته تاکید می شود در حالی که
در برنامه ریزی استراتژیک بر روش های نو و تجربه
۵- برنامه ریزی تاکتیکی نسبت به برنامه ریزی استراتژیک مخاطره کمتری دارد.
۶- تاکید بنامه ریزی تاکتیکی بر کرایی است در حالی که برنامه ریزی استراتژیک بر اثربخشی تاكيد دارد.
انجام می شود ء در حللی که برنامه
تاكيد مى شود , در حللى كه در برنامه ریزی
صفحه 40:
نظریات تبیین رابطه میان فرهنگ و برنامه ریزی
فرهنگ قابل اندازه گیری نیست پس نمی توان آن را
کمی ودر چهارچوب بر نامه در آورد
فرهنگ یک واقعیت اجتماعی است که قابل مطالعه و
بر نامه ریزی در آن میسر و ضروری است
فرهنگ و حفظ ارزش های اصیل و میراث مادی
ومعنوی فرهنگی از اساسی ترین عوامل پایداری
نظام اجتماعی و حکومت است و برنامه ریزی به
bar bw عناصر فرهنگی و ارزش های مورد
انتظار میسر و حکومت موظف به دخالت در عرصه
های فرهنگی است
صفحه 41:
کارکرد های نظام فرهنگی در سطلح کلان
* تغيير و نوآوری اجتماعی فرهنگ ابزاری (بعد تغییر
دهنده)
* تداوم اجتماعی فرهنگ هنجاری (بعد نظم دهنده)
صفحه 42:
sa
بر و ویژگی برنامه ریزی
فرهنگی
* طراحی مجموعه ای از رفتارها,کنشها و واکنشها , _
کات را مات ار و با اه
محتمل و یا متصور
* ویژگیهای برنامه ریزی فرهنگی
1- دشوار و پیچیده است
2- زمانبر است
3- تمام طیف جامعه را در برمیگیرد
4- چند وجهی است
5- با عوامل متعدد درگیراست
6- درصد شکست آن بالاست