صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
آیا قانون جذب واقعیت دارد
ون جذب یکی از ن مفاهیم جنجالبر
مخالفان زیادی دارد. طبق لین قانون به هر چیزی که فکر کنید از کائنات
بزی است که مدافعان و
دریافت خواهید کرد. بسیاری از پیروان قانون جذب معتقدند که «شبیهها
هميشه همدیگر را جذب میکنند.» به این معنی که افکار مثبت هميشه
نتلیج مثبت و افکار منفی هميشه نتلیج منفی در چی خواهند داشت. اما آیا
قانون جذب حقیقت دارد؟ در ادامه با ما همراه باشید تا ۱۴ حقیقت قانون
جذب از دید دکتر نیل فاربره عضو انجمن بینالمللی روانشناسی مثبت گرا؛
را بررسی کنیم. حقایقی که باورهای شما را به چالش میکشند.
صفحه 4:
قانون جذب ادعا میکند که بر پایهی نظریات علمی است. اما در
خوشبینانهترین حللت چیزی بیش از شبهعلمی متافیزیکی نیست.
آن هم بر پایهی فرضیات غلط. بیاساس و اغلب ناقص- فهرست
اطلاعات علمی غلطی که در قانون جذب مطرح شده بهقدری
عریضوطویل است که در این مطلب نمیگنجد. برای مطالعهی
جزئیات بیشتر میتوانید به کتاب «تابلوی آرزوهایت را دور بریز:
حقیقت قانون جذب» نوشتهی دکتر نیل فاربر رجوع کنید.
صفحه 5:
:فقط جند مورد از «حقاب
.الكترونها بار مثبت دارند
«.در فيزيك «شبيدها هميشه همديكر را جذب م ىكنند
.تفكر ماددى مغز را مىسوزاند
تنها اتر (نه هوا) رساناى نور و فكر است
تمامی ذهنها را بههم متصل میکند. وقتی دو یا چند ذهن بههم نزدیک میشوند. همادهی ذهن»
.درهم میآمیزند و «ذهن برتر» سوم شكل مى كيرد
.ارتفاعات بالاتر اکسیژن بیشتر و هوای بهتری برای نفس کشیدن دارند
.ارتعاشات صوتی سریعتر از فکر به حرارت و نور تبدیل میشوند
انرژی فکر ۰ تا ع * ۱۰۱۴ هرتز یا بالاتر از ۱۰۱۴۷ هرتز است. امواج مغزی در واقع
.آهستهاند: ۱ تا ۱۰۰ هرتز
.کائنات افعال را میشنود و نه صفات یا کلمات توصیفی و فقط تصاویر افکارتان را میبیند
هر فکری که دارید (حدود ۷۰۰۰۰۰ هزار فکر در روز) فرکانس, طول موج یا انرژی مشخصی دارد.
«مادهی فکر» از مفز بهسمت اتر پیرامونمان حرکت میکند و «مادهی بیشکل» را به ایجاد هرآنچه در
.فکر دارید وامیدارد
حتما میپرسید که اينها چه اهمیتی دارند؟ اما باید بدانید که مبنای علمی قانون جذب از همین
! «حقایق علمی» تشکیل شده است
بهظاهر علمی» مطرحشده در قانون جذب عبارتاند از
صفحه 6:
قانون جذب هدف اصولی عمیقی ندارد ۲۰
فراوانی ماده و ثروت مهمترین تجلیهایی هستند که مردم برای جذبشان
تلاش میکنند. در قانون جذب. کائنات است که هدف زندگی افراد را معلوم
میکند. افراد اهداف بهخصوصشان را برحسب خواستهها و نه ارزشها
برمیگزینند و بههمینخاطر چون هیچ هدف اصولی عمیقی در کار نیست.
اشتیاق کمتری برای رسیدن به هدف وجود دارد.
صفحه 7:
در قانون جذب نیازی به اقدام و عمل نیست ۳۰
براساس قانون جذب تنها راه تجلی افکارمان در قالب نمودهای واقعی باورداشتن و
زندگیکردن بهطریقی است که انگار به هدفمان رسیدهايم. استر هیکس. از
تعلیمدهندگان قانون جذب. میگوید: «به این دنیا نیامدهاید که چیزی را با عمل بهوجود
بیاورید.» بهاعتقاد پیروان قانون جذب. اقدام و عمل به کائنات نشان میدهد که میدانید
فلان چیز را ندارید و ازطرفی هم به قابلیت کائنات در تحقق آن چیز مشکوک هستید.
بیشترمان میدانیم که اقدام و عمل لازمهی رسیدن به هدف است. اما چنین لازمهای با
فرضیات قانون جذب کاملا تناقض دارد.
صفحه 8:
در قانون جذب برای دست یابی به هدف نیازی به برنامه ریزی نیست .۴
اگر بپذيریم که بهترین راه دستیابی به اهدافمان زندگیکردن به
طریقی است که انگار به خواستههایمان رسیدهايم. پس دیگر نیازی به
برنامه ریزی وجود ندارد. در قانون جذب برنامه ریزی برای زندگی و
اهداف عملی است که به کائنات نشان میدهد به قابلیتش در
برآوردهسازی هدفتان شک دارید و ایمانتان کامل نیست.
صفحه 9:
اين قانون شک را احساسی منفی میداند که باعث میشود
منفیهای بیشتری را به خود جذب کنید و درنتیجه به هدف
دلخواهتان نرسید. جک کنفیلد در کتاب «راز» مطرح میکند:
«وظیفهی ما نیست که ببینیم هدفهایمان چطور محقق
میشوند. .۰ ایمان داشته باشید که کائنات خودش کشف خواهد کرد
چطور هدفتان را متجلی کند.» مطالعات نشان دادهاند که این طرز
فکر بیشتر به رضایت کوتاهمدت میانجامد. اما در افزايش انگیزه و
شانس دستیابی به هدف نقش چندان موّثری ندارد. جالب است که
بااینحال در وبسایت جک کنفیلد برنامهای آموزشی برای ساخت
!«برنامهی عملیاتی» بهفروش میرسد
صفحه 10:
در قانون جذب زمانبندی برای رسیدن به هدف بیمعنی است .۵
اگر قرار باشد طوری زندگی کنیم که انگار به هدفمان رسیدهايم. پس دلیلی ندارد که
برای خودمان زمانبندی یا موعد رسیدن به هدف تعیین کنیم. راندا برن. نویسندهی کتاب
رازه دراینباره میگوید: «برای کاتنات هیچ زملنی نمیبرد که خواستهتان را متجلی کند.»
اما مطالعات مختلفی اهمیت داشتن جدول زمانی در دستیابی به هدف را ثابت کردهاند.
بااینحال کارشناسان قانون جذب این باورند که تعیین ضربالاجل برای رسیدن به هدف.
با سازوکاری که کائنات هدفمان را محقق میکنند جور نیست.
صفحه 11:
در قانون جذب دست يابى به.هدف هيج چالشی ندارد .۶
در قانون جذب چالشها جزو افکار منفی دستهبندی میشوند و باید از آنها اجتناب کرد. اگر
خودمان را فردی تصور کنیم که هدفش محقق شده است. پس دیگر چالشی هم در کار نخوا
بود. استر هیکس دراینباره میگوید: «هرگاه به این درک برسید که فکرکردن به هر آن چیزی
که نمیخواهید فقط باعث میشود که همان چیز را بیشتر تجربه کنید» آنوقت است که کنترل
افکارتان دیگر کار سختی نخواهد بود.» این درحللی است که شناخت چالشها و برنامه ریزی
برای رویارویی با آنها نقش بسزایی در مسیر رسیدن به هدف دارد. اما باور به قانون جذب جایی
برای شناسایی و مبارزهی سازنده.با چالشها باقی نمی گذارد.
صفحه 12:
در قانون جذب جایی برای همدلی وجود ندارد ۷۰
براساس قانون جذب شرکت در فعالیتهلیی همچون خیریه و کمک به دیگران بار منفی دارد و باعث
الاس واتلز, از بنیان گذاران قانون جذب. مینویسد: «از فقر حرف
نزنیده درموردش کنکاش نکنید و خودتان را درگیرش نسازید: وقتتان را ضرف آمور خیریه یا جدبشهای
خیر نکنید. هممی این کارها فقط فلاکتی را که سعی به از بين بردنش دارند تداوم میبخشند.» واتلز
درادامه توصیه میکند: «تمام توجهتان را به ثروتمندان معطوف کنید و فقر را نادیده بگیرید.» برن در
کتاب راز حتی یک قدم فرلتر رفته است: «اگر کسی را دیدید که اضافهوزن داشت. نگاهش نکنید... اگر
به بیماریها فکر کنید یا درموردشان حرف بزنید. خودتان هم بیمار خواهید شد. به هرچه فکر کنید یا
خودتان را در معرضش قرار دهيد. جه خوب جه بد همان جيز براى خودتان ييش خواهد آمد.»
صفحه 13:
بنابراین اگر به قنون جذب باور داشته باشید باید از مشاغل مربوط
به حوزههای کمکرسانی یا سلامتی از قبیل پزشکی, پرستاری
خدمات بیمارستانی. دینیاری» روانشناسی, افسری نیروی انتظامی,
بيرايزشكى و بسيارى شغلهای دیگر اجتناب کنید. از فعالیت در
مشاغلی که نیازمند به مراوده با فقرا دارند نیز باید بيرهيزيد و با اين
slog حسابدارء كا ركذار وام مسکن, بانکدار پا وکیل نشوید. همهی
اینها درحالی است که مطالعات نشان دادهاند شرکت در کارهای
خیر. همدلی و شرکت در فعالیتهای داوطلبانه برای هر دو طرف؛
هم انجامدهندهی کار خیر و هم دریافت کنندهی آن» منفعت دارد.
اما اگر از پیروان قانون جذب باشید. بايد از اين منفعت جشم
صفحه 14:
در قانون جذب باید از حمایت بر حذر بود ۸۰
پراساس قانون جذب چون هميشه همان چیزی را جذب خواهید کرد که
فکرتان به آن مشغول است. پس بلید از شرکت در هرگونه گروههای حمایت از
بیماران جسمی و ذهنی اجتناب کنید. مطالعات نشان دادهاند که اتفاقا
گروههای حمایت از مثلا معتادان. چاقها پا مبتلایان به سرطان سینه مفیدند.
اما قانون جذب بهغلط هشدار میدهد که با شرکت در چنین گروههایی فقط
مشکلتان را بدتر خواهید کرد.
صفحه 15:
قانون جذب بیفکرانه است .94
ذر قانون جذب بلید خودتان را هدام در آیندهای غیرواقعی تضور کنید که انكار عدف 'بخصوضتان محقق
است. بهعبارتی باید فقط نتایج موفقیت آمیز را تج قا به کاثنات نشان دهید که باورش دارید.
از اینروست که فکرکردن به برنامه ریزی» اقدامات و چالشها دارای بار منفی دانسته میشود و با قانون
جقب جور درنضیآیه سابزاین براناس قانون wll قرائس دسعيالى مهف را جامیجه گیرید و
درعوض روی نتیجه متمرکز شوید و بدون توجه به حال. زندگی کنید. و این یعنی بیفکری که در
تقطمی مقلبل ذهن آگاهی قرار دارد. ذهن آگاهی یعنی آگاهی کامل از اینجا و اکنون و توجه تمام به آن.
همجدين مطالعات نشان داددائد كه دهن اكاهى elie فواید بسیازی ازجمله ایجاد: احبناس رشایت و
شادمانی در زندگی است:
صفحه 16:
در قانون جذب همیشه خودمان مقصریم .۱۰
در قانون جذب بهعنوان قانونی جهلنی و بینقص هر چیز مثبتی هميشه باید
چیزهای مثبت بیشتری را به خود جذب کند. بنابراین هرکسی خودش کاملا
مسئول اهدافی است که برایش محقق نشدهلند و اصلا هم اهمیتی ندارد که آن
اهداف محققنشده چقدر غیرواقمی بودند. بهعبارتی براساس قانون جذب ما
نهتنها افکار و اعمال خودمان بلکه افکار و اعمال اطرافیانمان و حتی طبیعت را
نیز تحت کنترل داریم. اما در واقعیت چنین چیزی نیست!
صفحه 17:
در قانون جذب همیشه خود قربانی تقصیر کارست .۱۱
قانون جذب ادعا میکند که اگر هر چیز بدی برایتان اتفاق افتاد. تتها دلیلش این است که خودتان به
افکار بد فکر کردهاید. مثلا اگر تصادف کردید» صددرصد تقصیر خودتان است. یا اگر به سرطان سینه
مبتلاً شدید. باز هم صددرصد تقصیر خودتان اسث و اضلا هم ربطی به ژنتیک ندارد. اگر قربانی تجاوز و
سوواستفاده شدید. باز صددرصد خودتان مقصرید. کودکان قربانی حملات تروریستی؛ کودکان بیمار,
قربانیان بلایای طبیعی. هولوکاست و هر مصیبت دیگری از تقصیر خود فرد مصیبتزده ناشی میشود.
ن جذب را تشکیل
میدهند که میگوید هیچکس هرگز چیزی را که در فکرش نباشد جذب نخواهد کرد. یعنی هر اتفاق
همه اته قلبمان میدانيم که چنین, طرز فکری مسخره اسث. اما همینها اساسر
بدی که میافتد خودمان مقصریم.
صفحه 18:
برایناساس اگر به قانون جذب باور داشته باشید. نباید برای مثلا مبتلایان به سرطان یا
کودکانی که در سختی و فقر زندگی میکنند متأسف باشید. چراکه مسبب وضعیتشان
کسی جز خودشان نیست. بهنظرتان علت چاقی چیست؟ اگر به قانون جذب باشد.
tile نه متابولیسم پایین بلکه فکرکردن به چاقی است. باب پراکتور. از کارشناسان
قانون جذب. میگوید: «بیماری نمیتواند در بدن فردی که در وضعیت عاطفی سالمی
«.باشد زیست کند
چیزی را بدست نخواهید آورد مگر اینکه فکر کنید
میتوانید بهدستش بیاورید. فک رکردن به اینکه میتوانید چیزی را بهدست بیاورید. آن
چیز را با همین فکرتان بهسمتتان خواهد آورد.» یا بهگفتهی جیمز آلن, از پیشگامان
جنبش خودیاری. «افکار و اعمال خوب هرگز نمیتوانند نتایج بد در پی داشته باشند.
افکار و اعمال بد هم هرگز نمیتوانند نتایج خوب در پی داشته باشند. رنج و عذاب
هميشه اثر فکر غلط در بعضی جهات است.» والاس واتلز هم میگوید: «اگر کسی فقط
به سلامتی کامل فکر کند. میتواند در خودش کارکرد بدن سالم را ایجاد کند.» استر
هیکس نیز معتقد است: «هرکسی همهی جنبههای تجربیاتش را خودش مشخص
میکند. ما بر سلامتیمان در تمام طول زندگی کنترل کامل داریم. هیچ چیزی تصادفی
3# يست
در كتاب راز نيز آمده است: «هيج
صفحه 19:
در قانون جذب کمال هر جیزی دستبافتنی است .۱۲
قانون جذب ادعا میکند که قانون بیعیبونقصی است و میتولند به زندگي سرشار از کمال بینجامد. در قانون جذب گفته
میشود که هیچ هدفی اگر بتوانید به َن فکر کنید خیلی بزرگ نیست و چیزی بهاسم اهداف غیرواقعی وجود ندارد. در کتاب
راز میخوانيم که میتون به ایهآلهایی همچون سلامتی کامل و جولنی ابدی فکر کرد و لین افکار را با فکرکردن مدلوم به
کمال مطلوب در ولقعیت محقق ساخت. اما میدانيم که زندگی بیعیبونقص نیست. زندگی میتواند برایمان تجربیات
محشری بههمراه دلشته باشد. ولی هرگز کامل نخواهد بو
بهنظرتان چنین طرز فکری چه اشکللی
کوتاهمدت حالتان را خوب کند. اما از شانس دستیابی به هدف میکاهد و میتولند باعث ناامیدی شود. مطالعات نشان
ارد؟ چرا نبلید کمال گرا باشیم؟ خیالبافی و تلاش برای رسیدن به کمال شاید در
دادهلند که اگر قرار باشد فقط کمال هر چیزی راضیتان کند (از سلامتی کامل و خانوادمی تمامعیار گرفته تا ازدواج عالی و
منزل بینقص). آنوقت است که باید منتظر یک نا
حسابی هم باشید!
صفحه 20:
قانون جذب دارای اثر پلاسیبو با همان تأثیرات تلقینی است ۱۳۰
پلاسیبو به موادی غیرفعال و بیلثر گفته میشود که لثر رابه آنها نسبت داده باشند. هرچه ب
به خودتان بقبولانید که چیزی اثرگذار خواهد بود. متقابلا شانس بیشتری هم برای دریافت نتیجهی
مثبت نصیبتان خواهد شد. برخی از پیروان سرسخت قانون جذب معتقدند که چون ذهن انسان
قدرتمندی است. ما حتی میتوانیم ضربان قلب و فشار خونمان را از طریق تجسم فکری افز
کاهش دهیم. اما قانون جذب برای عموم مردم بیشتر درمورد چیزهای پیشپاافتادهای که برایش تابلوی
آرزوها ندارند: مغل پیداکردن پول در خیابان یا شنیدن خبری از یک دوست گمشده جواب میدهد.
بهنظرتان قانون جذب بیشتر از داشتن پای خرگوش, انداختن سکه در آبنما یا شکستن استخوان جناق
برایتان شانس خواهد آورد؟ اگر امتحانش کنید. خواهید دید که نه.
صفحه 21:
تأثير مثبت قانون جذب در دست یابی به اهداف دارای شواهد علمی نیست و هرچه هست روایات و
گزارشهای فردی است. این حقیقت ثابت نمیکند که پس قانون جذب وجود ندارد. اما آیا به نظرتان
وقت گذاشتن و صرف پول و انرژی برای چیزی که میتواند بیاثر و حتی زیان آور باشد ارزشی دارد؟
.دیگران بیشتر از اینکه شکستهایشان را به گوشمان برسانند موفقیتهایشان را جار میزنند
وقتی دو چیز نامربوط همزمان برایمان اتفاق میافتند. با اینکه میدانیم خیلی اوقات چنین تصادفی رخ
نمیدهد. باز سعی میکنیم که بين آن دو چیز نامربوط ارتباطی خاص پیدا کنیم. مثلا چند بار شده كه
به شخصی خاص فکر کرده باشید و آن شخص به شما زنگ بزند؟ از بین صدها نفری که در طول روز به
آنهاافكر ld pS go فقط. ۰/٩ درضدشان به ما ونگ برجندا اما اگر همین درضد را تسبت به کسانی که
به شما زنگ زدهاند و تصادفا در فکرشان هم بودهاید بسنجید قضیه فرق میکند: من به فلانی فکر کردم و
او هم زنگ زد و این يعنی ۱۰۰ درصد غافل از اینکه خیلی از کسانی هم که به آنها فکر کرده بودید هیچ
آزنگی به شما نزدند
صفحه 22:
در بسیاری از وبسایتها و منابع قانون جذب ادعا میشود که
شانس دستیابی به اهدافی که به آنها فکر میکنید بالای ٩۰ درصد
است. اما اگر از کارشناسانی که با تمرینکنندگان قانون جذب
سروکار دارند بيرسيدء به شا خواهند گفت که میزان CaS بسیار
بالاست. جان آساراف از کارشناسان قانون جذب. میزان موفقیت در
قانون جذب را فقط حدود ۰*۱ درصد برآورد کرده است و این رقم
.منطقىتر بهنظر مىرسد
دكتر فاربر ضمن توضيح اشكالات قانون جذب معتقد است كه شايد
این حرفها برای طرفداران قانون جذب خوشایند نباشد. اما اين
روشنگریها بسیار لازملند تا میلیونها مردمی که وقت. پول و انرژی
خود را صرف سیستمی بیاثر و زیانآور (بهعقیدهی او) میکنند آگاه
صفحه 23: