صفحه 1:
صفحه 2:
بسم الله الرحمن الرحيم
صفحه 3:
منبع
اخلاق اسلامی» مبانی و مفاهیم
جمعی از نویسندگان
زیر نظر مهدی علیزاده
نشر معارف
چاپ 00
قم
0666
صفحه 4:
صفحه 5:
فصل ششم
نقش اخلاق در
شکل گیری
جامعه مطلوب
صفحه 6:
و
مهدمه
اساسا انكيزه انسان ها از زندكى جمعى
و تشکیل اجتماعات» بهره مند شدن از
منافع حیات اجتماعی است.انسان تنها
و به دور از جامعه» زندگی پر مشفتی
,دارد
کشف بزرگ نیاکان ما برای راحت
بودن زندگی اجتماعی»اصل تسیم کار
.اجتماعی بوده است
صفحه 7:
گم شده های انسان در زندگی اجتماعی
انسان ها در پناه جامعه در پی چند
:گمشده مطلوب بودند
مخاطرلتو تهدیدانک متر -)
لختیار» آسودگیو برخورداریه
بيشتر
رسیدنبه تعالوو خود-
شکوفاییلفزونتر
صفحه 8:
مخاطرلو تهدیدانک متر -)
یکی از معیارهای مهم برای
رسیدن به جامعه مطلوب و کاهش
مخاطرات و تهدیدات امنیت
. اجتماعی است
برای ارتقای اين معیار در بخش
های مختلف»نقش اخلاق »یک نقش
.کلیدی میباشد
صفحه 9:
الف -امنيت اجتماعی
لمنیتجانی)
یکی از حمایت های اولیه ای است که هر جامعه
در برابر شهروندان» متعهد به تامین آن است
:عوامل تهدیدگر اين شاخص عبارت است از
ستيزه جويى و منازعه تند
انتقام جويى و تشفى خاطر
رقابت هاى شديد و ناسالم
كارشكنى و ماجراجويى
صفحه 10:
مديت
اسث سلامت
بج
۳ _ شرایط |
اجه لت
چا ۳
ای is سب , از آ 5
6 دی تنب
aS شارد
... اشا ۲
ره
صفحه 11:
نیتسیئیتی ن
پشتوانه ای عمومی و فراگیر وجود
دارد که همه بدان نیازمندند و آن
میزان "مقبولیت عمومی" یا "اعتماد
پذیری" ماست که عرفا بدان آبرو یا
حیثیت گفته می شود. با این وصف
بدیهی است که صیانت از آبروی
اعضای جامعه برای ادامه زندگی
.اجتماعی اهمیت دارد
صفحه 12:
رذیلت های اخلاقی مخل حیثیت
عواملی که بی اعتمادی گسترده ای در
:جامعه » پدید می آورد از اين قرار است
سخن چینی»سعایت
افشای سرءقضاوت بی مدرک
شهادت دروغ.هتک حریم خصوصی
بهتان و افتراءسحنه سازی
شایعه پراکنی
صفحه 13:
۱ نی 5 بئید در كتاب و سنت
:رسول خدا ص
هركس از آبروی برادر مسلمانش
دفاع کند»حتما از اهل بهشت نوشته
می شود. (امالی شیخ طوسی
ی
(کافیج 9 ص 999)
صفحه 14:
ب) فقرزدایی و گسترش رفاه عادلانه
ملاک های برتری اجتماع انسانی» در اختیار
گذاردن امکان بهره مندی بیشتر از رفاه و
آسایش و امکانات مادی برای اعضای خود
است. هر چه اين تنعم کاستی یابد و سهم
شهروندان از رفاه و آسایش کمتر شود و فقر
بیشتر دامن بگسترد» "اجتماع انسانی" رفته
رفته فلسفه وجودی خود را از دست می دهد و
تصوير جامعه مطلوب در نالمیدی محوتر می
af,
صفحه 15:
اصل رفاه و برخورداری معقول همراه با
گشایش و فزونی» مادام که در سیر حیات
طیبه باشدء در اسلام به عنوان ارزش به
رسمیت شناخته شده است, امروزه در
شرايط بين المللی» قدرت اقتصادی یکی از
مهم ترین عوامل تعیین کننده اقتدار سیاسی
به شمار می رود. لازمه عمل به قاعده
"نفی سبیل" حرکت به سوی کسب قدرت
,اقتصادی است
صفحه 16:
توسعه نیافتگی عادلانه رفاه مادی در
:سه صورت يديد مى آيد
توليد نشدنثروتدر جامعه])
تثبيتنشدزدارليىهاىة وليد شدم -©
که به همینرو ناپایدار لستو از
بینمیرود
توزیع. ذنشدنعادلاثه دارلییظ -9
وفرصتطا
صفحه 17:
رفاه در کتاب و سنت
امام سجاد ع
توسعه دادن زندگی و امکانات آن از
اخلاق مومنان است.(کافی ج6 ص90)
بیشترین خشنودی خدا از آن کسی است
که خانواده خود را بیشتر در رفاه و
آسایش قرار میدهد(بحار
جس9)
صفحه 18:
ريشه های اخلاقی عدم تولید ثروت
برخی از ريشه های اخلاقی-تربیتی
صورت اول» یعنی تولید نشدن ثروت در
:جامعه برین شرح است
نبود بینشلخلاقیصحیح: درک .)
نادرستاز برخیآموزه هاولخاقی( زهد و
توکل) در طولتاریخ یکیاز عولمل
رکود فعالتهایت ولیدوو کم شدن
.تشاط اقتصادیاست
صفحه 19:
سستیو ناشکیبایی
برخی از ملت ها در برابر سختی ها و
ناملایمات چنان پایدار نیستند. و برخی دیگر
به سخت کوشی و کار زیاد خو گرفته اند.
بی قراری و نا شکیبایی طبعا تن آسانی و
,تنبلی در پی خواهد داشت
:امام کاظم فرمودند
سستی و تتبلی بهره آدمی را از دنیا و آخرت از
کف او می رباید.(بحار جمص696)
صفحه 20:
بیتدبیری9
یکی از پایه های زندگی فردی و
اجتماعی تدبیر برای رفع نیازمندی
های امروز وآینده است که در
زندگی فردی از آن به عنوان "عتل
معاش" و در سطح کلان جامعه نیز
از آن به "برنامه ریزی" یاد می
,شود
صفحه 21:
:امام على ع ميفرمايند
حسن تدبیر» مال اندک را
,رشد و برگ و بار میبخشد
(غررا لمکم حدیثل9000)
هرکه را سوء تدبیر باشد»
,شکستش شتاب می گیرد
(غررا احكم حديث ©60©)
صفحه 22:
آسیب های اخلاقی از دست رفتن ثروت و دارائی
اسر وک میرن
مصرف بیش از حد و استفاده ناصحیح
بزرگترین آفت برای دارایی فرد و جامعه است
رولج گناه و فساد-6
یکی از قوانینی که نظام رازقیت بر پایه آن
عمل می کند» این است که نقوا و خداترسی در
پی آورنده تنعم است و بی تقوایی نیز برابر با
.محرومیت
صفحه 23:
:قرآن میفرماید
همانا خدا مسرفان را دوست نمی
.دارد
:امام صادق ع ميفرمايند
.بى كمان اسراف بركت را مى كاهد
صفحه 24:
و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا
گرائیده بودند؛قطعا برکاتی از آسمان و
زمین برایشان میگشودیم. اعراف 00
:رسول خدا ص فرموده اند
اگر خدا برای قومی پایداری و توسعه و
شکوفاتی بخواهد» ایشان را اعتدال و
,پاکدامنی عطا میفرماید
صفحه 25:
بی عدالتی در توزيع ثروت
انبوه رنج و درد حسرت و حرمان توده
های مستمند و بینواء برآمده از خصلت
های اخلاقی زشت و حیوانی است؛ به
ویژه خودخواهی دیوانه واری که گاه
از پول پرستی و تکاثر ثروت سربر
.دو نیز در پی آورنده بی عدالتی اند
صفحه 26:
۱
كر در ميان
> يان مردم به عدالت
وی و
مستغنی می شدند و به 2
,میرسیدند 5“
.امام كاظم ع
صفحه 27:
جامعه ای که درآن دانایی نباشد» فقیر بوده و هر
قدر عوامل زورمندی را در خود گردآورده
باشد» ضعیف است. بزرگترین ثروت» "دانش"
ویرترین قدرت "آگاهی" است. پیشرفت مادی و
تعالی معنوی جامعه با توسعه دانایی و
شکوفایی علمی ارتباطی تنگاتنگ دارد. رسیدن
به قله دانشوری و ورود به جرگه علما و حکما
پیش نیازهایی می طلبد که مهم ترین آنها
"شایستگی اخلاقی" است
صفحه 28:
رذلیلفردیه
زیک-عجب علمی
یکی از آفات پیشرفت در هر زمینه» پدیده روانی
"استخنای مذموم" است که انگیزش لازیم بربای
.آموختن"ع یا تکمیل مهارت ها را آدمی سلب می کند
دو- کم حوصلگی و شتابزدگی: در زندگی اموری
وجود دارد که به دلیل ظرافت» وسعت و... نباید در
موردشان عجله کرد. شتابزدگی موجب بی دقتی می
,شود و بی دقتی سبب خرابی کار
صفحه 29:
:سه تنبلی و تن آسانی
رمز ورود به جلگه دانشیان "سخت
کوشی" است. حقیقت جویی فطرت
آدمی تنها در پرتو پشت کار و همت
بلند شکوفا می گردد که در سنت غنی
حوزه های علمیه از آن به "اجتهاد" یاد
.می شود
صفحه 30:
:چهار- بی نظمی
در منش آدمی تنها یک ویژگی است که
آدمی را در برنامه ریزی به موفقیت می
,رساند: نظم در زندگی و انضباط کاری
:پنج. شهوت رانی و لذت طلبی
یکی از نیازمندی های روانی مهم برای
ی یت علمی "تمرکز ذهنی" و "آرامش
روحی" است
صفحه 31:
رذايل اجتماعى
Jaa Sy
یکی از مراحل توسعه دانایی پس از
تولید دانش» "اشتراک دانش" است.
"ترویج موثر علم" در میان جامعه
علمی موجب تضارب و تبادل انديشه
ها و از سویی سبب نشاط فکری و
,تولید ایده های نو می گردد
صفحه 32:
:دو, حسد
علت شش
یه ز سویی دانش متا
مد وین و توب ی از دیگر سو
رقابت بر سر كسب علم يا : 8
.علمى» جدى و فشرده عبن
صفحه 33:
سه. رعایت نکردن اخلاق علمی در
بپژوهش و نگارش
سه مفهوم ارزشی "صداقت و امانت و
ادب"خط قرمزهای پژوهش و نگارش
های علمی به شمار می روند. پدیده
زشت "سرقت ادبی" به دلیل نبود
فضلیت های صداقت و امانت ری
,می دهد
صفحه 34:
:چهار. نامهربانی و تندخویی با شاگرد
نقش معلم و استاد در ایجاد انگیزه
آغازین برای علم آموزی سرنوشت
ساز است. استاد از "گروه های
مرجع" به شمار می رود که اگر
مهربان و پرحوصله و متواضع و
صمیمی باشد.شاگردان را به درس
صفحه 35:
فصل هفتم
آسیب شناسی
رابطه با خود
صفحه 36:
خود فراموت
موشی و خود ف
ما ناگزیر از داشتن بو چ:
فلتي آگر از خورش دداخت و ۳
و
i 7
/ درستى نداشته باث
شته باشيم»
تصویری موهوم به جا نشیند
جای می نشیذ
و عمل ١ 4
را به فريب و زندكى
تا “Be oa دايا
صفحه 37:
خودف رآموشی موجب خودفریبی
است؛ یعنی از دست داد
ظرفیت ها و زمینه های کمال
واقعی به جای خدمت به خود و
حرکت به سوی شکوفایی و
,کامیابی
صفحه 38:
فهم عيوب و حيله ها کاری بس دشوار
است كه اهل دنيا بر آن فائق نمى آيند
و كرفتار فريب نفس مى شوند.
خودآگاهی» کشف خویشتن و توانایی
cola نهفته ای است که خدا در ما نهاده
و پرورش آن را بر عهده ما گذارده تا
,آنها را سرمایه زندگی قرار دهیم
صفحه 39:
استعدادها و ظرفیت های آدمی دو دسته اند
نوعیو عمومین همه ی لفراد بشر از آن-0
برخوردارند مانند لستعداد کمالمعنووو
روحانى
فردی مانند لستعدادهایشغلیو حرفه لیه
که لفراد جامعه را در وضعیتهایمتفاوت
,و مکملقرار میدهد
صفحه 40:
بیشتر استعدادهای مشترک
مربوط به كمال فردى
انسان ها و بيشتر
استعدادهاى شخصى
مربوط به كمال اجتماعى
.آنان اسث
صفحه 41:
خودآگاهی و خودفراموشی
:دو سطح دارد
ی و خودفراموشى
ow ot
نوعی" و "آشخصی
صفحه 42:
کسی که خود را فراموش کرده
همواره در ابهام است و با حقیقت
.خویش احساس سازگاری نمی کند
جهل» ظلمت است و بی گمان
ناآگاهی از خود فراگیرترین و
,تاریک ترین ظلمات است
صفحه 43:
با خود فراموشی دو وضعیت پیش روی آدمی
قرار مى كيرد
دارليىها و تولنمندىهاىخود را دركنكردف -4
خويشرا كمتر از آنجه هستمیپندارد
خود را فراتر از آنجاه هسك به شمار-©
آوردی آنچه نیستو ندارد» از خود میدلند
این دو وضعیت در یک موضوع مشترک اند:
.نشناختن خود و حدود دارایی ها و نیازمندی ها
صفحه 44:
شکوفایی و کامیابی به
خودپذیری و اعتماد به نفس
نیزارتباط دارد. در
خودفراموشی سودجویان و
سلطه طلبان مجالی برای
جسارت می یابند و از خود بی
,خبران را می فریبند
صفحه 45:
چنین کسانی اهداف روشن و
آرمان های اصیلی ندارند تا
براساس آن تصمیمات خود را
سامان دهند. زیستن در خود
فراموشی و از خودبیگانگی
زندگی ابدی را به نابودی می
,کشاند
صفحه 46:
یکی از مهم ترین عواملی که انسان را
دچار خودفراموشی می سازد» مشغله زیاد
است, فراغت داشتن به معنای بیکاری و
تنبلی نیست بلکه به معنای کاهش
دلبستگی ها و پرهیز از هرز دادن نیروی
فکری و روانی است. گام اول برای
درمان خود فراموشی توجه به خدا و
.عنایت او به تدریج حاصل می شود
صفحه 47:
یکی دیگر از راهکارهای
زدودن خودفراموشی شناختن
خداست و حقیقت انسان و
جایگاه واقعی او در alle
,هستی
یکی دیگر از راهکارها ob
صفحه 48:
وسوسه پذیری و ضعف اراده
وسوسه با فعالیت وهم صورت می
گیرد. وهم عقل فروافتاده است؛
زیرا مفاهیم معقول و مطلق نظیر
زیبایی را به صورت ذهنی
برگرفته از ماده نسبت می دهد و
چنان می نمایاند که زیبایی مطلق
.در امور مادی است
صفحه 49:
وسوسه با کمک وهم فضای تعتل را
غبارآلود می کند و وعده فریبنده کام جویی
بى قید و شرط می دهد و آرزوهای بزرگ
را از یاد برده» توان پی گرفتن آنها را از
میان می برد. در مقابل» مهار وسوسه ها
همت بلند را شکوفا می کند و نیروی اراده
را در راستای تحقق اهداف فعال می سازد
صفحه 50:
تسلیم هوس ها شدن» فرد را از دنبال
کردن آرزوها باز می دارد. کسی که
برای وسوسه ها آغوش می گشاید
برخلاف کشش ذاتی روح عمل کرده
است؛ روحی که خواهان بازگشت به
اصل خویش و آرمیدن در جوار
,رحمت بی کران الهی است
صفحه 51:
یکی از عوامل وسوسه پذیری و
ضعف اراده» تسلیم نظر دیگران
شدن و آنها را محور و معیار قرار
دادن است. خودفراموشی نیز
سای آبست کوسوسزهر | کر
.انسان برمی انگیزاند
صفحه 52:
به یاد آوردن پاره ای از دانسته ها
برای غلبه بر وسوسه های نفس
بسیار مفید است؛ از جمله یادآوری
عاقبت پیروی از وسوسه ها و AKG
,شیطان دشمن قسم خورده ای است
صفحه 53:
افزون بر یادآوری های ذهنی؛
ذکر زبانی در رفع وسوسه ها
موثر است. ذکر خدا پراکندگی
ذهنی را فرومی شوید. از جمله
راه های مقابله با وسوسه
,جایگزینی است
صفحه 54:
ذهن انسان خلاق است و همواره
مشغول آفرینش صورت های گوناگون
و نوبه نو است. یکی از عوامل مم
تسلیم شدن در برابر وسوسه هاء
موقعیت های آلوده است. باقی ماندن
در اين محیط ها و همراهی با افراد
خطاکار ایمنی فرد را در برابر شیطان
از بين مى برد
صفحه 55:
زیاده خواهی
انسان برای حفظ زندگی
نیازهایی دارد که باید در جهت
ارضای آن بیندیشد و تلاش كند.
اما اگر این نیازها از مرز های
واقعیت بگذرند» به زیاده
,خواهی بدل می گردد
صفحه 56:
حرص
حرص» احساس نیاز موهومی و
کوشش در جهت رفع آن است.
در حرص ورزی منطق رعایت
نیاز بر هم می ریزد و فرد
بدون توجه به نیاز خود زیاده
,خواهی می کند
صفحه 57:
قناعت
قناعت که در برابر حرص قرار دارد»
به معنای پرهیز از نیاز های موهومی
يا افراطی و بسنده کردن به دارایی
موجود است. غنای در نفس» همین
قناعت است؛ بدين معنا كه فرد با
انباشت دارايى هاى خارجى غنى نمى
شود بلكه امرى درونى او را به
استغنا می رساند
صفحه 58:
طمع
مفهوم طمع به حرص نزدیک است.
طمع یعنی چشم دوختن به دارایی های
دیگران و سپس احساس نیاز کردن. در
مقابل طمع» بی نیازی از مردم قرار
دارد که از ملزومات قناعت به شمار
می آید. ممکن است کسی از طمع پاک
,گردد» اما هنوز حریص باشد
صفحه 59:
از طمع يست تر اين است كه
فرد به آنجه ديكران دارند»
حرص مى ورزده اما نه براى
نفع خودء بلكه كه ديكران
محروم شوند. در اين حالت
شخص دجار حسد مى شود
صفحه 60:
حرص
خصلت حرص برآمده از بی اعتمادی
به خداست. اعتماد به رزاقیت خدا
ريشه حرص و طمع را می سوزاند. از
مهم ترین اسباب مبارزه با آزمندی»
توجه به اينکه روزی انسان مقدر و
معلوم است و حرص ورزیدن جز آنکه
ارزش شخص را فرومی شکند» در
.فزونی روزی تاثیری ندارد
صفحه 61:
بدگمانی به خدا
همانا بخل و ترس و
حرص .»غرائز گوناگونی هستند
که ريشه آنها بدگمانی به خدای
نهج البلاغه نامه 60
صفحه 62:
ياد مرف
ياد مركء دنيا را در اندازه واقعى
آن در نظر انسان مى نماياند.
مرك انديشى نيازهاى اساسى و
حياتى را مى نماياند و نياز هاى
وهمى را از ميان مى برد و
قناعت را به ارمغان مى اورد
صفحه 63:
فصل هشتم
بهبود رابطه با خود
(اخلاق فردی حداقلی)
صفحه 64:
خودآگاهی
برای موجودی که فطرتا دارای حب
ذات است و خود را دوست می دارد»
کاملا طبیعی است که به خود بپردازد
و درصدد شناختن کمالات خویش و
oly رسیدن به آنها برآید. تاکید ادیان
آسمانی بر خود شناسی و به خود
پرداختن بیانگر حقیقت فطری و عقلی
است
صفحه 65:
کسی که هوس های خود را با فریب
ها و کوته نگری هایش بشناسد و
فطرت را با خیرخواهی و
هدایتگری اش دریابد» خویشتن را
برای خلیفه خدا شدن بر روى زمين
آماده می کند و خود را پیوند با خدا
,دیدن و در محضر او یافتن است
صفحه 66:
تقوا و مهار هوس های سرکش
نفس موجب رسیدن به
خودآگاهی و رشد و كمال
,است
غفلت و سرگرم شدن به زندگی
دنیاء از موانع اساسی خودآگاهی
است
صفحه 67:
انضباط روحی و مدیریت نفس
براى مديريت نفس بايد خود و نیروهای درونی
مان و موانع و آسیب های حرکت را بشناسیم.
عبور از این موانع بیرونی و درونی نیازمند سه
:گام است
برنامه ریزوبقیق-
لجرلیصحیح که خود هماهنگیحداکثری
تمامیظرفیت و بهرم گیریحسابشده از
همه تولنمندیهایوجودو را میطلبد
همتو پایداریلازم برلیپ یگیریمقصود-6
صفحه 68:
ادبیات اخلاقی اسلام امتداد
مدیریت نفس» فضلیت تقواست
که در آن نفخه ی دینی دمیده
شده است. تقوا نیرویی است که
انسان را از کارهای زشت پا
پیروی از خواسته های دل باز
.می دارد
صفحه 69:
تقوا بر دو قسم است: نقوای
پیش ایمان: کنترل نفس و
انضباط روحی تقوای پس
از ایمان: خداپروایی و
خویشتن بانی
صفحه 70:
به هنگام وسوسه نفس دو لذت
:بيش روی آدمی است
لذتىمحدود و زوديابكه])
به سرعناز بینمیرود
,پایدار دارد
صفحه 71:
در نبرد میان وسوسه ها و
هوس ها از یک سو و آرمان
های متعالی از سوی دیگرء
رفتار و اندیشه فردی که
گرفتار آشفتگی است» هر
,ساعت به سویی می رود
صفحه 72:
با مدیریت نفس و مهار امیال
سرکش و هوس های گذراء
نیروهای انسان متمرکز شده
و فرد در رسیدن به هدف
.موفق تر خواهد بود
صفحه 73:
بندگان خودنگهدار و تقواپیشه در اين
دنیا مشمول دو گونه
: هدایت اند
هدایت پیش از تقوا که محصول
فطرت سلیم است
هدایت پسینی که شکرانه تقوای آنان
.است
صفحه 74:
مديريت نفس
مديريت نفس» مهار کردن و
سامان دادن انگیزه هاء تمایلات
و رفتارهاست. برنامه روشنی
كه مديريت نفس بايد براساس
آن صورت كيردء شريعت نام
.دار د
صفحه 75:
2
شریعت
شریعت برنامه ای عملی به
دست می دهد که در راستای
رشد» هماهنگ با خواسته های
متعالی و در تعارض با
تمایلات بازدارنده و پست
,بشری تنظیم شده است
صفحه 76:
شریعت به انسان امکان می دهد
كه در ميان كرايش. های
معارض داورى و كزينش كند.
عمل مداوم به واجبات و ترك
حرام و مراقبه مستمر موجب
بيدايش ملكه تقوا در روح
انسان مى كردد
صفحه 77:
: امام على ع
شريعت تمرين نفس است
غررالحکم حدیث ۳96
ای بندگان خدا همانا بهترین و محبوب
ترین بنده نزد خدا بنده ای است که خدا
او را در پیکار با نفس یاری داده
.است
غررالحکم حدیث 0606
صفحه 78:
قناعت
انسان طبیعتا بی نهایت جو و زیاده
خواه است و به حد خاصی
رضایت نمی دهد. قناعت در Jats)
کنترل رفتار نیست بلکه مهار
نیازهاست و فرد را چنان می سازد
که به آنچه ندارد و در دسترس او
نیست ابتدا احساس نیاز نکند
صفحه 79:
حرص و طمع
نقطه مقابل قناعت» حرص و طمع است. با
قناعت نعمت های بزرگ خدا به چشم می
آید و بزرگ شمرده می شود. در واقع
مقدار نعمت ها و برخورداری ها سطح
لذت را ارتقا نمی دهدء بلکه چگونگی
برخورد با نعمت هاست که کامروایی و
بهره مندی از آنها را رقم می زند. تقویت
روحیه قناعت» در غلبه بر نفس و مهار آن
.تاثير بسزایی دارد
صفحه 80:
حب دنيا راس همه خطايا و
حرص و طمع ريشه دنياجويى
است. از آثار اخروى قناعت
سبكى حساب است. يكى از
راه هاى دست يابى به قناعت»
..تحميل به نفس است
صفحه 81:
روش دیگر جایگزینی است یعنی هر
گاه خواسته های دیگر را به جای
خواسته های دنیوی بنشانیم» قناعت
آسان می گردد. ريشه قناعت» عفت و
خودداری است. یکی از موانع اساسی
قناعت ورزىء ارتباط و نشست و
برخاست با افراد پرخرج است
صفحه 82:
J
گر آد
تس
کرد رزیل به سر
زم نی ن به موقع خ
مش قنا أت و
لفات ری اهد
۱ برکت
وت اتود
مس در تیه"
5 زیاده 7
صفحه 83:
فصل نهم
رابطه ايده آل با خود
(اخلاق فردى حداكثرى)
صفحه 84:
حکمت
حکمت به معناى دائايى و فرزانكى
است. دانشمندان اخلاق حكمت را
دانايى تبديل شده به توانايى دانسته.
توانمندى عقل در هدايت و مهار
نيروى شهوت و غضب را حكمت
,گویند
صفحه 85:
حکمت و عثل با یکدیگر در تلازم اند. حکیم
کسی است که از روی خرد و با توجیه
کامل کاری انجام می دهد و به همین جهت
:کار او محکم است. عقل دو کاربرد دارد
عقل نظری که بر اندیشه و قوه شناخت
اطلاق می شود
عتل عملی که همان به کارگیری اندیشه و
. يافته هاست
صفحه 86:
جهل در برابر عتل و
:داراى دو معناست
نداشتنآگاهی-)
بیلثر گذاردنآن-0
صفحه 87:
حکمت» محصول روش زندگی و
خوب زیستن است. ت»
استحکام علم الهامی به خویی و
بدی و نشستن آن در جان آدمی
است تا از افراط در نیروی
..شهوت و غضب ایمن ماند
صفحه 88:
با زهد و دور نگاه داشتن دل از
دنیاطلبی؛ قلب آدمی به بارگاه
دانش الهی تشرف می یابد و با
حکمت آشنا می شود. حکمت از
آن کسی است که افتاده و متواضع
باشد
صفحه 89:
کرامت و عزت نفس
هر موجودی که کمالات GY خود را
داشته و از نقص به دور باشد»
کریم خوانده می شود. می توان
كرامت انسان را ارزشمندی او
دانست. مرتبه اى از اين كرامت»
ذاتى است و ميان همه افراد انسان
.مشترک است
صفحه 90:
اما انسان می تواند استعدادهایش را با
اراده و اختیار شکوفا کند و مراتب
بالاتری از ارزشمندی را به ظهور
برساند که اکتسابی و حاصل مجاهدت
است و از مسیر اخلاق می توان بدان
دست یافت که به فرموده قرآن colle
,ترین درجات از آن متقین است
صفحه 91:
برای نگهداری از اين دارایی
خدادادی باید خود را به صفتی
آراست که در ادبیات دینی از
آن به عزت تعبیر می شود.
عزت به معنای صلابت»
.استواری و تسخیر نشدن است
صفحه 92:
عزت واقعی تنها برای خداست.
کسی که بر ابعاد حیوانی وجود
خود غلبه می کند» عزت و کرامت
را در خود متجلی می سازد. عزت
نفس با بی اعثنایی در برابر امور
ناگوار و شکست ناپذیری در مقابل
.مشکلات ملازم دانسته اند
صفحه 93:
عزت دارای عامل سازنده خود
تاییدی است که بنیاد خلاقیت را
شکل می بخشد. با تقویت ایمان می
توان به مراتب برتری از عزت
نفس رسید. هدف گذاری در زندگی
راه دیگری برای دست یابی به
کرامت است
صفحه 94:
”
عفت
هرگاه نیروی شهوت تحت فرمان
عقل درآید» فضیلت عفت پدید
نکردن به خواهش های نفسانی
به جهت حضور بیننده ای با
,شعور است
صفحه 95:
حیا در گستره رابطه با دیگران یا ارتباط با
خدا جای می گیرد و از قلمرو اخلاق
فردی بیرون می رود. صاحب عفت کسی
است که با وجود سلامت توا و آگاهی از
کیفیت لذات و فراهم بودن اسباب و نبود
موانع خارجی برای شهوات و لذات
دنيوى» پا را از اطاعت شرع و عقل
فرأتر ننهد. معمولا برای کنترل شهوت و
,شکم و دامان به کار مى رود
صفحه 96:
اگر انسان بتواند توجه نفس به قوه
جنسی را مهار کند» بسیاری از
انرژی های روانی اش آزاد می شود.
حاصل چنین تلادشی بهداشت روانی»
تمرکز حواس» عزت نفس» عدم
فرسایش قوای عاطفی و جنسی و
,آرامش خیال است
صفحه 97:
عفت مهار نیروی درونی و پرهیز از
هدر دادن آن با هر کشش و تمایل
است. خدا عزت را با عفت آميخته و
زیبایی را با حیا آراسته و نیکو ساخته
است. توجه به خدا عامل بازدارنده از
گناه است. اگر عفت ورزیم به تدریج
هوس ها فرو می خوابد و وسوسه ها
,رنگ می بازد
صفحه 98:
:امام على ع
ريشه عفت. قناعت است و نتیجه آن
.کاهش اندوه
بحار ج 6 صم”
عفت ءشهوت را ناتوان میکند. به
,کمک عفت با شهوت مقابله كنيد
غررالحکم حدیث 9660 و 6600
صفحه 99:
فصل دهم
آسیب شناسی
رابطه با خدا
صفحه 100:
غفلت و خدافراموشی
انقطاع و بی خبری از حق را غفلت
حالثی دارای مرائب است كه به
میزان دل بستگی به غیرخدا
بستگی دارد
صفحه 101:
خودفراموشی دردناک ترين
نتیجه خدافراموشی است. بی
توجهی به حقیقت گناه و آثار
هستی سوز آن از پیامدهای
غفلت است. ذکر خدا از مهم
ترین عوامل تربیت روحی
.أاسثت
صفحه 102:
avs oli:
خدا را فراموش کردند و او نیز آنان
,را دچار فراموشی کرد
حشر 49
آیا آن کس را که هوای نفس خود را
معبود خویش گرفته دیدی؟
فرقان 60
صفحه 103:
برای جلوگیری از غلبه غفلت
می باید پیوسته در جلسات
موعظه و ذکر شرکت کند. یاد
مرگ و قیامت بنای غفلت را
ویران می کند. ابتلائات الهی و
مصیبت ها در رفع غفلت
موثراند
صفحه 104:
ناامیدی از رحمت خدا و فریفتگی به
رحمت او
یاس در لغت به معناى دل بريدن و از بين
رفتن طمع است كه در قرآن از آن به
”قنوط" ياد مى شود. ياس از رحمت خدا
بدين معناست كه انسان بر اثر عواملى
چون زیادی گناه و بزرگ دانستن آن است
و بی توجهی به رحمت خداء از مغفرت
.او به كلى دل ببرد
صفحه 105:
ناامیدی» در نافرمانی خدا و از سویی در
ناخالصی و اعوجاج اعنقادی ريشه دارد.
میزان خوف و رجا در آدمی باید برابر
باشد. فریفتگی به رحمت خدا هنگامی
روی می دهد که رجا بر خوف غالب آید.
معادل قرآنی و روایی فریفتگی به رحمت»
"من از مکر خدا" است. "امن" در لغت
به معنای آرام گرفتن نفس و از میان رفتن
.بیم است
صفحه 106:
خوف اضطرابی است که بر اثر انتظار
وقوع امری ناخوشایند» بر قلب انسان
عارض می شود. نتیجه اخروی ناامیدی
آتش سوزان جهنم است؛ چرا که یاس از
گناهان کبیره بوده. بی باکی در نافرمانی»
غرق شدن در گناه و ترک عمل» از آثار
این صفت رذیلت است. ريشه روانی
ناامیدی نداشتن اعتقاد صحیح و ايمان
,مستحکم است
صفحه 107:
راه حل بنیادین برای ريشه کنی
رذیله ناامیدی تجدید بنای ایمان
است. از بين رفتن خوف از خدا و
عذاب او از دل بنده علت اصلی
احساس امن و فریفتگی به رحمت
خداست. مهم ترین راه از بین بردن
اين رذیله آنست که میزان خوف در
.دل بنده افزايش يابد
صفحه 108:
ريشه خوف از هر چیزء علم به
وجود آن و احتمال رسیدن خطر و
ضروری از آن به انسان است.
غفلت و کم بودن معرفت و ضعف
ایمان و يقین از جمله عواملی است
صفحه 109:
تفکر مدام در احوال روز قیامت و
انواع عذاب های اخروی» گوش
سپردن به موعظه های انذاردهنده»
دقت در احوال بندگان خائف خدا و
انس با ایشان و تامل در حالات انبیا
و اولیا راه های دیکری است که
,سبب تقویت خوف می گردد
صفحه 110:
کفران
کفران که در برلبر "شک" قر
دارد» به معنا سای
پوشاندننآن" لسجبكفراننعمستفوعى
قدرناثناسیو غلتاز لطفو لحسانخدا
و بیتوجهویه عنایااتاوستک فران
نعمتموجبسخط خدا و از دستدادن
نعمتلستو غضبالهورا در يىدارد و
زليلكنندم نعمتلست
صفحه 111:
: امام على ع
ناسپاسی» نعمت را از بين ميبرد
و شكر آن » موجب استمرار و
بقايش مى كردد
غررالحكم حديث POOS
صفحه 112:
عوا ae
مل غفلت
ورم سوت از حقیق"
جع Fee ی
Ase : .
ا . ترین عتولبست
۳ به سكم ملعللو ار
برمهم تریندلیلسپاگ زا
ری
,اوست
صفحه 113:
تمام نعمتهایظاهروو باطنی
از سر لطفخدا لسنو خدا به
هيج بندهم لويدهكار نيسبٌ
مپاگزاریک رلمتیروحی
صفحه 114:
ناآشناییی | گ ستردگی9
وبیتوجهییه
نقشمهم هر يكدر تداوم
حیاآدمیسببمیگردد که
بسیاریاز لیننعمتها
,ناشناخته بماند
صفحه 115:
پیروءاز هولونفسکه - 6
سرمنشا نافرمانیاز خداس
لنسانرا ولمیدارد تا شعر
ولینعمت وا نیز مانند عجادتهای
,دیگر ترکگوید
صفحه 116:
والسلام
محمد سركلزائى