اندیشه اسلامی یک
اسلاید 1: 1
اسلاید 2: 2
اسلاید 3: جلسه یکم3
اسلاید 4: بخش یکم: انسان و ایمانفصل اوّل: انسان4
اسلاید 5: 5
اسلاید 6: در صورت غفلت از شناخت خود و شکوفا کردن استعدادهای خود برای رسیدن به کمال و فقط برآوردن نیازهای مادی و امیال نفسانی و حیوانی، انسان گرفتار خسران و تنزل به حیوانیت میشود.دعوت به شناخت انسان از توصیههای مهم پیامبران الهی، عالمان اخلاق، عارفان و فیلسوفان است.انسان از ابعاد مختلف روانشناسی، جامعهشناسی، تاریخ، اخلاق، پزشکی، زیستشناسی و ... بررسی میشود.منظور از شناخت انسان در این بحث شناخت استعدادهای و نیروهای انسان برای فهم خود و جهان و تکامل انسانی است.الف) خودشناسی6
اسلاید 7: توصیة قرآن و روایات اسلامی به شناخت خود:- فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ (طارق: 5): انسان باید بنگرد که از چه آفریده شده است.أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا (مریم: 67): آیا انسان به یاد نمیآورد که ما او را آفریدیم و حال آنکه چیزی نبوده است.يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ (مائده: 105): ای کسانی که ایمان آوردهاید! به خود بپردازید. هر گاه شما هدايت يافتيد آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى رساند.7
اسلاید 8: امام علی : کسی که به خودشناسی دست یابد به بزرگترین سعادت و کامیابی رسیده است.خودشناسی از نظریات اساسی سقراط حکیم بوده است.در اهمیت خودشناسی شکی نیست. برای روشنی بیشتر به دلایل زیر اشاره میشود:1- مقدمة کمال انسانیانسان میتواند از خود بپرسد: آیا انسان همانند حیوانات است یا قدرت رشد و تعالی دارد؟اگر قدرت تعالی و پرواز به عالم ملکوت را دارد تا چه حد میتواند پرواز کند؟8
اسلاید 9: آیا اگر انسان از قدرت تعالی و پرواز خود استفاده نکند، شایستة سرزنش نیست؟آیا انسان غیر از بدن مادی، حقیقتی دیگر به نام روح دارد؟اگر انسان روح دارد، نیازهای آن چیست و چگونه باید برآورده شود و چگونه تکامل یابد؟پاسخ به این پرسشها مقدمة تکامل انسانی است.2- پیشدرآمد جهانشناسیشناخت جهان پس از تعامل انسان با جهان خارج است.پس از تعامل با جهان میگوید: میبینم، میشنوم و میشناسم.انسان ابتدا باید قوا و ابزار شناخت خود و گستره و مرزهای آنها را بشناسد تا بعد به شناخت جهان دست یابد.9
اسلاید 10: امام علی :کسی که خود را نمیشناسد چگونه غیر خود را میتواند بشناسد؟کسی که خود را بشناسد دیگری را بهتر میشناسد و کسی که به خود جاهل است به دیگران جاهلتر است.3- مقدمة خداشناسیامام علی :هر کس خود را بشناسد پروردگارش را میشناسد.دعوت به خودشناسی در واقع دعوت به خداشناسی است.امام علی :خدایا تو قلبها را با محبت خود و عقلها را با معرفت خود سرشتهای.10
اسلاید 11: وجود انسان وابسته و ممکن الوجود است. پس نمیتواند آفرینندة خود باشد. بنابراین وقتی انسان به خودشناسی میپردازد، وابستگی خود را به خدا احساس میکند.قرآن مجید:يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ (فاطر: 15):اى مردم شما به خدا نيازمنديد و خداست كه بى نياز ستوده است.اگر انسان به ساختار پیچیدة خود تأمل کند به ناظمی حکیم و علیم که چنین ساختاری را ساخته پی میبرد.وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (ذاریات، 20-21):و روى زمين براى اهل يقين نشانه هايى [متقاعدكننده] است و در خود شما پس مگر نمى بينيد11
اسلاید 12: 4- حلّال مشکلات انسانحل بسیاری از مشکلات و ایجاد زندگی سعادتآمیز با:شناخت حقیقت واقعی خود، هدف خلقت، رابطة خود با خدا، موقعیت خود در نظام هستی، تأثیر زندگی دنیوی در آخرت، نقش اخلاق نیکو و برخورد مناسب با دیگران، سهم ثروت در کیفیت زندگی و نقش مصیبتها و خوشیها در زندگیمکاتب ساختة دست بشر مثل ماتریالیسم، لیبرالیسم، سرمایهداری و... که سرنوشت انسانها را رقم میزنند ریشه در عدم شناخت انسان دارند.اگر آدم خود را میشناخت گرفتار این مکاتب نمیشد.با شناخت خود و در پرتو تعقل به آرامش راستین که انس با خدا و تبعیت از دستورات خداست دست مییابد.12
اسلاید 13: دو دیدگاه دربارة حقیقت انسان:مادی و الهیمادی: تمام قوانین حاکم بر حقیقت انسان را مادی میدانند.با قوانین مادی که مبتنی بر حس و تجربه است میتوان انسان را شناخت.تمام تحلیلها دربارة انسان مادیگرایانه است.بر این اساس، انسان با مردن و متلاشی شدن جسمش نابود میشود.ب) حقیقت انسان13
اسلاید 14: گروهی دیگر به بعد غیرمادی و حقیقت روح انسان هم اعتقاد دارند.دیدگاه ادیان به ویژه اسلام همین است.محور تعالیم ادیان الهی روح آدم است. اگر به جسم انسان هم توجه میشود به دلیل تأثیر آن در روح است.این روح غیر مادی را نمیتوان با قوانین برخاسته از علوم حسی و تجربی یا ابزار حسی بررسی کرد.ابزار شناخت آن هم غیرحسی و غیرتجربی است.روح با مردن و متلاشی شدن جسم از بین نمیرود؛ بلکه حیاتی جاودانه را در عالم آخرت پیش میگیرد.از نگاه قرآن، اصولاً حقیقت انسان روح او است.14
اسلاید 15: تصریح قرآن به دو بعدی بودن انسان:ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ ﴿ سجده: 9﴾: آن گاه او را [از جهت اندام] درست و نیکو نمود، و از روح خود در وی دمید.وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ﴿حجر: ۲۸﴾و [یاد کن] هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری از گِل خشک که برگرفته از لجنی متعفّن و تیرهرنگ است، میآفرینم.فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿حجر: ۲۹﴾پس چون او را درست و نیکو گردانم و از روح خود در او بدمم، برای او سجده کنان بیفتید. 15
اسلاید 16: منظور از «سوّی» در این آیات تکمیل خلقت جسمانی و پردازش آفرینش ظاهری بدن انسان است.پس از آفرینش بدن، که در حد اعتدال است، خدا روحی در آن بدن میدمد که به دلیل شرافت و منزلت برتر، آن را به خود انتساب میدهد (اضافة تشریفی)مانند مسجد و کعبه: خانة خدا (به دلیل اهمیت و موقعیت برتر آن)علاوه بر این، قرآن حقیقت انسان را روح او میداند.بعد از مرگ، روح باقی است و در عالم برزخ به حیات خود ادامه میدهد.اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا (زمر: 42): و خداست که مردم را هنگام مرگشان به طور کامل می گیرد.16
اسلاید 17: قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ (سجده: 11): بگو: فرشته مرگ که بر شما گماشته شده است [روح] شما را می گیرد، سپس به سوی پروردگارتان باز گردانده میشوید.کلمة توفّی در این آیات به معنای اخذ و گرفتن است. بی شک فرشتة مرگ هنگام مرگ، روح آدمی را میستاند زیرا بدن آدم باقی است.پس حقیقت انسان همان روح است و آدمی جز آن واقعیتی ندارد.اگر روح نیمی از انسانیت و شخصیت انسان را تشکیل میداد باید قرآن کریم به جای «یتوفاکم» میفرمود: «یتوفّی بعضکم».17
اسلاید 18: آیاتی هم دربارة شهدا به صراحت بیان میکند که شهدا زندهاند و نزد پروردگار خویش از نعمتهای الهی بهره میبرند حال آنکه جسم مادی آنها متلاشی شده است.وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ (آل عمران: 169): و هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.از این آیات برمیآید: اولاً: انسان دو بعد بدن مادی و روح غیر مادی داردثانیاً: حقیقت انسان همان روح غیر مادی است.18
اسلاید 19: دلیل فیلسوفان بر غیر مادی بودن روح:بسیط و تقسیم ناپذیر بودن وجود من (حقیقت انسان)در حالی که اساسی ترین خاصیت اجسام قسمتپذیری است.دو بعد روح: 1- ادراکی 2- گرایشی1- بعد ادراکی انساندر دو حوزة نظر و عمل فعالیت میکند:شناخت نظری: متعلق شناخت اشیا آن گونه که هستند یا خواهند بودشناخت عملی: متعلق شناخت عمل انسان از جهت خوب و بد یا بایدها و نبایدهاتقسیم علوم به نظری و عملی و تقسیم حکمت به نظری و عملی19
اسلاید 20: ادراک نظری:شناخت انسان یا از طریق صورتها و مفاهیم ذهنی: علم انسان به درخت مقابل خود: علم حصولی شناخت بدون واسطه: آگاهی انسان به حالات روانی و احساسات خود: علم حضوریآگاهی انسان به خود و قوای ادراکی خود نیز حضوری است.گاهی متعلق علم حضوری خدا و امور مربوط به خداست: شهود عرفانیامیرمؤمنان : من خدایی را که نبینم عبادت نمیکنم؛ البته نه با چشم سر بلکه با چشم قلب.قوای علم حصولی:قوای حس: از همة مجاری احساس های شش گانه صورت هایی در ذهن حاصل میشود.20
اسلاید 21: قوة عقل:توانایی درک مفاهیم کلی: مفهوم انسان، کتاب ...عقل از طریق استدلال و قیاس و برهان به معلومات جدید میرسد.ریاضیات و فلسفه مصداق بارز معرفت عقلانی است.انسان در ریاضی از طریق معلوماتی که در اختیار دارد و با کمک استدلال به معلومات جدید آگاهی پیدا میکند.معلومات عقلانی:از علمی و دقیق بودن کتاب به علم و آگاهی مؤلف آن پی میبریم:از نظم و هماهنگی دقیق جهان به ناظم حکیم و علیم آن پی میبریم.21
اسلاید 22: ادراک عملی:شناختی که به حوزة عمل یعنی بایدها و نبایدها و خوب ها و بدها مربوط است.مثلاً عدالت خوب است/ انسان باید راست بگوید...حکمت عملی یعنی علم به تکالیف و وظایف انسانعلوم تربیتی و مکاتب تعلیم و تربیت درشمار معرفت و حکمت عملی است.2- بعد گرایشی انسانتمایلاتی که با روح انسان آفریده شده است و بر اساس عوامل خارجی و القائات محیط و جامعه و تربیت پدید نیامده است.البته عوامل خارجی در رشد و شکوفایی آنها مؤثر است: میل به دانش، پرستش خدا...22
اسلاید 23: انواع گرایشهای انسان:1- گرایشهای حیوانی (غریزه): مشترک بین انسان و حیوان: مثل گرایش به حفظ ذات ومیل به جنس مخالف2- گرایشهای انسانی: مختص انسان: میل و محبت به خداامام علی : خدایا تو قلبها را بر محبت خود آفریدهای.البته ممکن است انسانها بر اثر اوضاع محیط به این میل مدتی غافل باشند یا در شناختن متعلق آن اشتباه کنند.ولی هنگام رفع مانع و هوشیاری دوباره این میل جلوه میکند و مصداق واقعی خود را نشان میدهد.وظیفة پیامبران بیدار کردن و برانگیختن گنجینههای فطرت انسان است تا گرایش دینی انسان را سمت و سوی درست ببخشند.23
اسلاید 24: جلسه دوم24
اسلاید 25: فصل دوم: ایمان25
اسلاید 26: ایمان به آدمی نشاط، آرامش، اطمینان قلبی، معنا، امید، شجاعت و هدف میدهد.قرآن کریم ایمان را بسیار گرامی میدارد و عامل رستگاری و از ویژگیهای پرهیزگاران و هدایت یافتگان میشمارد.قرآن تأکید میکند که ایمان میتواند آدمی را از تاریکیها به نور راه نماید.بسیاری از روانشناسان نقش ایمان دینی را در بهداشت روانی و درمان ناراحتیهای روحی و روانی آدمی بسیار مؤثر و کارآمد میدانند.26
اسلاید 27: ایمان امری معنوی و حالتی روحی است که جایگاهش قلب آدمی است.شناخت واقعی امور معنوی و روحی مثل شادی و غم و امید از طریق علم حضوری میسر است.انسان باید آنها را احساس کند و با تعریف لفظی نمیتوان حقیقت آنها را آشکار ساخت.ایمان مصدر باب افعال و از ریشة امن (امنیت یافتن) است که به معنای جایگیر شدن اعتقاد در قلب، یا تصدیق چیزی با اطمینان و نیز وثوق به چیزی یا کسی است و در هر دو معنا مفهوم ایمنی در کار است.شخص با ایمان چنان دلگرمی و اطمینان دارد که هرگز در اعتقاد خویش شک و تردید نمیکند و به تعبیری از شک و تردید ایمن است.27معنای ایمان
اسلاید 28: ایمان تصدیق قلبی و اقرار زبانی و عمل به ارکان و اعضاست.طبق معنای لغوی، اعتقاد و تصدیق قلبی به چیز یا کسی ایمان نام دارد و شخص دارندة ایمان را «مؤمن» میخوانند.اگر واژة ایمان در اصطلاح به کار برده شود معنایی خاص از آن مورد نظر است و آن اعتقاد و تصدیق قلبی به خدا، روز قیامت، کتب آسمانی، ملائکه و پیامبران و به تعبیری امور غیب است.برای درک بهتر ایمان باید دانست رابطة میان ایمان با معرفت و علم و عمل و اراده چیست.1- ایمان و معرفتاز نظر قرآن، ایمان مبتنی بر معرفت و علم است.اما علم ضرورتاً با ایمان همراه نیست.ایمان به معنای علم نیست ولی مبتنی بر آن است زیرا ایمان به آنچه نمیشناسیم معنا ندارد.28
اسلاید 29: نمونههای قرآنی علم بدون ایمان1- قوم بنی اسرائیل معجزات روشن حضرت موسی ع را دیدند، به انکار برخاستند و گفتند: این سحری آشکار است. سپس قرآن میفرماید:وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْمًا وَعُلُوًّا ... ﴿۱۴ نمل﴾و با آنكه دلهايشان بدان يقين داشت از روى ظلم و تكبر آن را انكار كردندبا معرفت و یقین به معجزات و از جانب خدا بودن آنها به دلیل روحیة برتریجویی و ستمکاری آنها را انکار کردند.2- شیطان با آگاهی از عظمت خدا و پس از هزاران سال بندگی خدا راه کفر را در پیش گرفت و به اغواگری مردم پرداخت.از سویی دیگر، قرآن ایمان مبتنی بر معرفت میداند و ایمان بدون معرفت را بیاجر و ارج میداند.29
اسلاید 30: در این آیه موضوع کفر و ایمان بعد از تبیین و شناخت راه درست از باطل مطرح شده است: یعنی ایمان بدون شناخت میسر نیست.لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا (بقره: 256)در دين هيچ اجبارى نيست و راه از بيراهه بخوبى آشكار شده است پس هر كس به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان آورد به يقين به دستاويزى استوار كه آن را گسستن نيست چنگ زده است.بنا بر آیهای دیگر، خشیت الهی که از لوازم ایمان است ناشی از علم و آگاهی به خداوند است:إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ (فاطر: 28)از بندگان خدا فقط دانايانند كه از او مى ترسند.در اسلام، ایمان مبتنی بر شناخت و معرفت است ولی در مسیحیت انسان باید نخست ایمان بیاورد تا بفهمد نه اینکه اول بفهمد بعد ایمان بیاورد.30
اسلاید 31: 2- ایمان و عقلاز دیدگاه اسلام، ایمان دینی منافات با عقل ندارد.در حوزة فلسفة دین، هنگامی که بحث ایمان و عقل مطرح میشود منظور از آن بحث رابطة ایمان و عقل است.اسلام معتقد است عقل و دین دو موهبت الهی است که خداوند به بشر ارزانی داشته است و آدمی با عقل و دین میتواند به سعادت جاودانه برسد.عقل دین را و دین عقل را تأیید میکند.قرآن مجید نزول قرآن را برای تعقل میداند«ما قرآن را به زبان عربی نازل کردیم، شاید تعقل کنید» «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ» (انفال: 22)قطعا بدترين جنبندگان نزد خدا كران و لالانى اند كه نمى انديشند«وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ» (ملک: 10)و گويند اگر شنيده [و پذيرفته] بوديم يا تعقل كرده بوديم در [ميان] دوزخيان نبوديم31
اسلاید 32: در آیهای دیگر، افرادی را که بدون تعقل از پدران خود پیروی میکردند نکوهش میکند:«وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ» (بقره: 170)و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد مى گويند نه بلكه از چيزى كه پدران خود را بر آن يافته ايم پيروى مى كنيم آيا هر چند پدرانشان چيزى را درك نمیکرده و به راه صواب نمى رفته اند [باز هم در خور پيروى هستند]روایات اسلامی نیز اهمیتی بسیار به عقل و تعقل میدهند. به گونهای که عقل را حجت باطنی و راهنمای مؤمن میدانند.1- امام کاظم به هشام میفرماید:ای هشام خداوند بر مردم دو حجت دارد: حجت آشکار و ظاهری و حجت باطنی. حجت آشکار رسولان و انبیا و امامان هستند وحجت باطنی عقلها هستند.32
اسلاید 33: 2- امام صادق فرمود:عقل راهنمای مؤمن است.در روایتی دیگر هم فرمودند: هر کس عاقل است دین دارد و کسی که دین دارد به بهشت میرود.گزینش دین و پیروی از آن نیز به وسیلة عقل صورت میگیرد.هیچ فرقة اسلامی عقل را به کلی انکار نکرده است. اختلاف فقط در قلمرو و حیطة کارکرد عقل است.پیروی از عقل با بسنده کردن به خرد و دست از وحی برداشتن و به اصطلاح، عقلانیت منهای وحی فرق دارد.3- ایمان و عملاز نظر اسلام میان ایمان و عمل ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد.در برخی از روایات آمده است که خداوند یکی را بدون دیگری نمیپذیرد.از روایات برمیآید که عمل نمود ظاهری ایمان است و اگر عمل نباشد آشکار میشود که ایمان در قلب ریشه ندارد.33
اسلاید 34: از این رو ایمان و عمل صالح با هم ذکر شدهاند.ایمان بدون عمل راستین نجات بخش نیست.در برخی از روایات هم عمل از ارکان ایمان شمرده شده است.قرآن دربارة کسانی که به لوازم عملی ایمان خود پایبند نیستند میفرماید:«قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ» (حجرات: 14)[برخى از] باديه نشينان گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياوردهايد ولی بگوييد اسلام آورديم و هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است.کمترین مرتبة ایمان:امام صادق : اینکه آدمی به وحدانیت خدا و بندگی و رسالت محمد ص گواهی دهد و اطاعت از حق را بپذیرد و امام زمان خود را بشناسد.امام علی : اگر ایمان فقط بر زبان آوردن شهادتین بود روزه و نماز و هیچ حلال و حرامی تشریع نمیشد.34
اسلاید 35: پس ایمان حقیقتی است دارای مراتب مختلف که از کمترین آغاز میشود و تا کاملترین پیش میرود.حال، آیا هر عملی بر ایمان دلالت میکند؟این گونه نیست:قرآن: داستان اعمال کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیدند داستان خاکستری است که در روز طوفانی بادی سخت بوزد که هیچ از آن خاکسترها نمیتوانند کسب کنند.یعنی عمل بدون ایمان نزد خداوند مانند خاکستری است که در روز طوفانی هیچ اثری از آن باقی نمیماند. چنین اعمالی نزد خداوند هیچ ارزشی ندارد.در آیهای دیگر اعمالشان چون سرابی است در بیابان هموار که تشنه آن را آب میپندارد.35
اسلاید 36: 4- ایمان و اختیارانسان به روشنی میداند که در اعمال خود آزادی و اختیار دارد.انسان اول عمل را میسنجد بعد عمل میکند و بعد از عمل از آن خشنود یا پشیمان میشود.این فرایند بر اختیار آدم دلالت دارد.قرآن انسان را در آیاتی بسیار آدمی را مختار و پاسخگوی اعمال خویش میداند.اصولاً تقبیح و تحسین افعال و استحقاق عقاب و پاداش رفتار نشان از اختیار است.ایمان به خدا هم مشمول این قاعدة کلی است: آدمی از سر اختیار به خدا ایمان میآورد یا کفر میورزد.اگر ایمان بیاورد شایستة ستایش و اگر کافر گردد مستحق مذمت میشود.36
اسلاید 37: «وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ» (کهف: 29)و بگو حق از پروردگارتان [رسيده] است پس هر كه بخواهد بگرود (و این حقیقت را پذیرا شود) و هر كه بخواهد انكار كند از این آیه برمیآید که ایمان و کفر دو امر اختیاری است.همچنین خداوند در قرآن به صراحت کفر را مذمت میکند:این نشان میدهد که انکار ایمان از سر اختیار است وگرنه مذمت افعال غیراختیاری معنا ندارد:کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و از پذیرفتن آنها تکبر ورزیدند، درهای آسمان بر ایشان گشوده نمیشود و در بهشت درنمیآیند و ... (اعراف: 40)پس ایمان و کفر دو امر اختیاری است. انسان باید با تأمل و تفکر، بهترین راه را که همان پذیرش واقعی ایمان است برگزیند.37
اسلاید 38: ب) متعلقات ایمانقرآن در باب متعلقت ایمان مصداقهایی فراوان ذکر میکند ولی میتوان همة آنها را به توحید و ایمان به خدا بازگرداند:یعنی اعتقاد به نبوت، معاد، امامت، قرآن، کتب الهی و ... از لوازم ایمان به خداست.چون خداوند رب انسان است و یکی از صفات او حکمت است:به اقتضای ربوبیت و حکمت لازم است که پیامبرانی را برای هدایت انسانها برانگیزد.پس ایمان به خدا ایمان به انبیا را در پی دارد.ایمان به کتب الهی و ملائکه و امامت از لوازم ایمان به رسالت است.از آنجا که خداوند عادل و حکیم است اقتضا میکند که پاداش و کیفر هر کس را متناسب با عملش به او عطا کند.این پاداش و کیفر جز در قیامت ممکن نیست: معاد38
اسلاید 39: همچنین حکمت خدا اقتضا میکند که عالم منحصر به این عالم مادی نباشد.برخی از متعلقات ایمان در قرآن:ایمان به خدا- ایمان به آخرت- ایمان به رسالت پیامبر اسلام و انبیای گذشته- ایمان به قرآن و کتب الهی پیشین- ایمان به ملائکه- ایمان به امامت- ایمان به عالم غیب.از میان این متعلقات، ایمان به خدا، ایمان به رسالت و ایمان به معاد از اهمیتی ویژه برخوردار است و اصول دین محسوب شده است.بقیة متعلقات از لوازم اعتقاد به اصول هستند و همه از لوازم ایمان به خدا هستند.ایمان به عالم غیب یکی از متعلقات ایمان به خداست.غیب چیست؟در برابر عالم شهادت که از طریق حواس درک پذیر است.از طریق عقل، شهود یا رؤیت قلبی میتوان به عالم غیب اعتقاد یافت.39
اسلاید 40: ایمان به عالم غیب در واقع جداکنندة نگرش دینی از نگرش الحادی و مادیگرایانه است.انسان با تأمل عقلانی و شهود قلبی میتواند به عالم غیب نفوذ یابد و از طریق عقل، وجود برخی از اوصاف ان را اثبات کند و از طریق رؤیت قلبی میتواند بیشتر در این عالم پیش رود.از این رو قرآن جایگاه ایمان را قلبی آدمی دانسته است.ج) درجات ایمانهر چه ایمان فرد قویتر باشد، ظرفیت وجودی او بیشتر بالا میرود و سعادت بیشتری نصیب او میگردد.باید برای تقویت ایمان کوشید.مرتبة بالای ایمان آن است که فرد به درجة عصمت میرسد و هدفی جز رضایت خداوند ندارد.40
اسلاید 41: متون اسلامی به روشنی از وجود مراتب مختلف ایمان سخن گفتهاند:إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (انفال: 2)مؤمنان همان كسانى اند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بيفزايد و بر پروردگار خود توكل مى كنندهُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ (فتح: 4)اوست آن كس كه در دلهاى مؤمنان آرامش را فرو فرستاد تا ايمانى بر ايمان خود بيفزايند.بنابراین خداوند سکینه را که به معنای آرامش و اطمنیان خاطر است بر قلب مؤمنان نازل میفرماید تا از شک و تردید و وحشت در طوفان حوادث نجات یابند.41
اسلاید 42: روایت امام صادق :ایمان مانند نردبانی است که ده پله دارد و پله های آن یکی پس از دیگری پیموده میشود.رعایت موارد زیر برای توانمندتر کردن ایمان:1- تسلیم محض اوامر و نواهی خدا بودن (همة احکام نه بعضی)2- آگاهی از متعلقات ایمان و افزودن بر علم و آگاهی دربارة آنها و یافتن دلایل متقن و روشن برای آنها (برای حل شبهات)3- توجه بیشتر به متعلقات ایمان و به یاد خدا و قیامت بودن4- کوشش برای پایبندی به لوازم ایمان. اگر ایمان دارد که خدا ناظر اعمال آدمی است در برابر چنین خدایی گناه نکند. اگر میداند خدا در قیامت به همة کارهای خوب و بد آدم رسیدگی میکند همواره حساب روز قیامت را به یاد آورد تا تسلیم نفس نشود.42
اسلاید 43: 5- ایمان خود را به ظلم آلوده نکند و حقوق دیگران را رعایت کند.6- با تهذیب نفس، زمینة رشد ایمان را در نفس خود تقویت کند.43
اسلاید 44: جلسه سوم44
اسلاید 45: بخش دوم: مبدأفصل اول:اثبات وجود خدا45
اسلاید 46: 46
اسلاید 47: موضوع بنیادی و بسیار مهم که اندیشة بشر را همواره به خود مشغول کرده و موضوع محوری همة ادیان است: وجود خدابرخی از فیلسوفان و متکلمان مسلمان وجود وجود خدا را بدیهی و بینیاز از دلیل و به تعبیری «فطری» میدانند.تمسک به قرآن و روایات معصومان علیهم السلام:«أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (ابراهیم: 10)مگر درباره خدا -پديد آورنده آسمانها و زمين- ترديدى هست.«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (روم: 30)پس روى خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است؛ آفرينش خداى تغييرپذير نيست اين است همان دين پايدار ولى بيشتر مردم نمى دانند47
اسلاید 48: امام علی علیه السلام در روایتی خطاب به پیشگاه الهی عرضه میدارد:خدایا تو قلبها را با ارادت و محبت خود و عقلها را با معرفت خود سرشتهای.در دعای عرفة امام حسین علیه السلام:چگونه از چیزی که در وجودش به تو نیازمند است به تو استدلال میتوان کرد؟ آیا برای غیر تو ظهوری هست که برای تو نیست تا آشکارکنندة تو باشد؟ تو کی غایب بودهای تا دلیل و راهنما نیاز داشته باشی و بر تو دلالت کند و کی دور بودهای تا آثار و نشانهها ما را به تو برسانند؟ کور باد دیدهای که تو را با آن نشانهها حاضر نبیند و قرین زیان باد معاملة بندهای که برای او بهرهای از دوستیات را قرار ندادهای.48
اسلاید 49: 49
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.