صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
ef ae اد هده
دانش انسانشناسی
ع لع
* انسانشناسی مجموعهای معرفتی است که به بررسی بعد یا ابعادی از وجود انسانها
یا گرومی خاص از آنها میپردازد.
۴ اقسام انسانشناسی به لحاظ تنوع روش
انسانشناسی تجربی
انسانشناسی عرفانی
* انسانشناسی فلسفی
atau ديص
© اقسام انسانشناسی به لحاظ تنوع نگرش
*_انسانشناسی رد (جزءنگر): به بررسی بُعدی خاص از انسان یا گروهی ویثه از انسانها
میپردازد.
*_انسان شناسی کلان (کلنگر): ابعاد مختلف و مشت رک میان انسانها را می کاود.
صفحه 4:
x
دانش ائسانشنانسی
٠٠). اللا
Anthropology " به لمويعجونزبان شخصيتخ و يشاوندى هنر بیماری
لقتصاد» ساختمانب دنو رنگه وسلنسانم یپ ردازد.
9 هیچ وقت در عرصه تاریخ ... انسان آنقدر برای خود مسئله نبوده که امروز هست ...
علوم تخصصی که پیوسته تعدادشان رو به افزایش است و با مسائل انسان سر و كار
دارند. پیشتر پنهانگر ذات انسان در پرده حجاباند تا روشنگر آن. (ماکس شلر)
* مباحث کلان انسانشناسی؛ همچون وجود روح و جاودانگی آنء و مختار بودن
آدمیء به پرسشهایی بنیادیتر درباره انسان پاسخ می گویند.
۴ نتایج مباحث کلان انسانشناسی
* معنایابی زندگی
تشخیص نظامهای اجتماعی معقول
تبین برخی از مبانی علوم انسانی
اط با اصول و فروع دين
* ارتب
صفحه 5:
صفحه 6:
ساحتهای دوگانه
أ
. وجود جسم امرى بديهى است.
* براى اثبات دو ساحتى بودن انسانء بايد به اثبات روح مجرد يرداخت.
= انواع دلايل براى اثبات روح مجرد
* دلایل عقلی مستقیم و غیر مستقیم (از راه اثبات غیر مادی بودن بیخی
پدیدههای نفسانی» مانند اراده و ادراکك)
* شواهد تجربی فراوان که به حد تواتر نقل شده است
* آیات متعدد قرآن کریم
صفحه 7:
برهان تقسیمناپذیری
٠٠)... ۱55۲
* بدن جسمانی انسان تقسیمپذیر است. اما «من» تقسیمناپذیر است.
* آنچه تقسیمپذیر است» غیر از آن چیزی است که تقسیمناپذیر است.
9 پس» در انسان» ساحتی بجز بدن جسمانی وجود دارد.
صفحه 8:
برهان هوای آزاد
٠٠)... اللا
" با فرض حالتی که از بدن خود آگاهی نداشته باشيم نيز خود را
مییابیم.
* آنچه میيابيم غیر از آن چیزی است که نمییا
59 پس. در ما ساحتی غیر از بدن نیز وجود دارد.
صفحه 9:
بد لع
* ما صحههای گسترده را با همان بزرگی و گستردگیاش درککك
مى كنيم.
" مغز يا ديكر اجزاى مادى انسان ظرفيت دركك اين امور را ندارند.
9 يسء بايد ساحتى ديكرء غير از بدن و اجزاى آن در انسان وجود داشته
باشد كه منشأ دركك اين صحنههاى كسترده باشد.
صفحه 10:
1
شواهد تجربی - نقلی وجود روح
[ذأ|ا ل أ
" لام 050لا (مشاهدة جسمخود)
Telepathy ® )7,52(
Mind Reading " (لندیشه خولنیع
* احضار ارواح مرد گان و ارتباط با آنان
۴ خارج ساختن اختیاری روح از بدن
* کرامتهای اولیای الهی
* رژیاهای صادق
صفحه 11:
7 2
شواهد قرانى وجود روح
٠٠)... الا
0 آبتی كه در انها an ist معنای دریافت کامل براى توصيف مركك استفاده شده است
ting ates 2gall possi zs bb] Ue... * 5 هُمْ لا بُمَرّطُونَ؛ OG) pei
هگامی که مرگ یکی از ما رسد تا را کاملاً دریافت میکنند و هیچ کوتاهی
نمی کنند.
" قل يَتَوقَّاكُم مَلَك الْمَوْتِ الذٍي ول یکمن doll کم ترجفون؛ سجده ۸۱۰۳۷
بگو فرشته مرگ که بر شما گماشته شده شما را به طور کامل دریافت می کنده آنگاه به سوی پرورد گارتان
باز گردانده میشوید.
* _اللة یَتوقّی امس چین مَوَتها ...؛ (زمر (FY AMA) خداوند جانها را زمان مرگشان کاملٌ باز
میستاند:
* آیهای که در آن؛ نفس مطمئنه هنگام مرگ مخاطب قرار داده شده است
* یا آها لسن الط * ازجهي إل رَيّكِ راضِيَةٌ مَرْضِيَّة؛ (فجر ۸-۷۸۸ ی
كسى که به مرتیهنفسانی اطمینان رسیدهای؛ بهسوی خدایت با ز گرد.
صفحه 12:
x
شواهد قرآنی وجود روح
۴ آیهای که در تن ملانکه هنگام مرگ ستمگران به آنها میگویند
خود را خارج سازبد
لو ترق ال الطالقون في عَمَرات الْمَوت و القلايكة باسطوا
1 بهة أخرجوا ألفْسَكُمْ الوم يُخرَون عداب الهون. بما کم
لون علس اللو بر اح وق عن اا تشتکیژون؛ (نام
ی ۳ و اگر ستمگران را در سکرات مرگ ببینی كه فرشتكان دستها را
گشودهاند و به آنان میگویند: خودتان را خارج کنید (جان بکنید)! عذاب
خوار کنندهای خواهید داشت به خاطر آنچه نادرست درباره خدا میگفتید و نسبت به
آیات او تکبر میورزیدید.
* آیاتی که بر زندگی برزخی» رستاخیز و ویژگیهای بهشت و دوزخ دلالت
دارند
صفحه 13:
x
هویت واقعی و سرشت انسان
* دلایل اثبات روح؛ نشان میدهند که هویت واقعی انسان (من) به همان روح بسيط و
پذیر او است که ادراک و اراده دارد و تا در اين دنیا است از بدن و اجزای آن
برای انجام دادن فعالیتهای خود استفاده می کند.
یس بیج بای یسیع
Friis 3 الْمُطْعَةَ عِطَامًا
قكهونا الْعِظَام als atlal LX) آخر قتتاركَ الله أكسَن
؛ (مؤمنون (77), ۱۴) آنگاه ن نطفه را بوصورت علقه درآورديم؛ يس آلن علقه را
[بوصورت] مضغه كردانيديم و آنكاه مضغه را استخوانهايى ساختيم؛ بعد استخوانها را با
گوشتی پوشانيديم. آنگاه [جنین را در] آفرینشی دیگر پدید آوردیم. پس آفرین باد بر خدا که
بهترین آفرینند گان است.
* با توجه به اصيل بودن روح و ابزار بودن بدن, انسان بايد تا جايى كه براى تكامل روح»
لازم و مفيد است از بدن استفاده كند.
صفحه 14:
تعریف سرشت مشترک یا ویژگیهای فطری انسان
لل —
* ویژگیهایی از روح که به انسان اختصاص داشته. ميان انسانها
مشت رک هستند.
۱ eye ی ری oy
از نوع بینشی» گرایشی و توانشی هستند.
فراحیوانی هستند. *
صفحه 15:
x
أ
* برخورداری از دستگاه ادراكك عقل
* گرایشهایی مانند کمالخواهی؛ میل به جاودانگی؛ و میل به پرستش
" توانشهایی مانند توانایی انتخاب آگاهانه. استعداد رسیدن به کمال
بىنهايت» و قدرت خودسازی
۴ خداشناسی؛ خداجویی و خداپرستی را میتوان از ویژگیهای فطری انسان
دانست که با تربیت صحیح میتوانند شکوفا شونده چنانکه در اثر توجه به
امور ديككر يا ظلم و گناه میتوانند پوشیده بمانند.
صفحه 16:
x
نتایج توجه به هویت واقعی و سرشت انسان
* انسان امکان نزدیکک شدن به کمال مطلق (خداوند) را دارد؛ اما از آنجا که
ابزارهای عادی ادراک او محدود هستند» برای دستیابی به سعادت ابدی و
كمال حقیقی خود نیازمند وحی و دین الهی است.
* مکاتب مادی و الحادی» در تعیین هویت انسان به انحراف رفتهاند. بتابراین»
علوم انسانی و نظامهای برخاسته از این مکاتب و دستورالعملهایی که برای
بشر صادر می کنند نمی توانند انسان را به سعادت و کمال حقیقی برسانند.
* با توجه دو ساحتی بودن انسان» ویژگیهای هریک از روح و بدن» تأثیر
متقابل آنها؛ و وابستگی هویت واقعی و کمال حقیقی انسان به روح تفسیر
فیزیکالیستی از پدیدههای روحی که به نادیده انگاشتن مولفههای اصلی
تعالی انسان میانجامد قابل قبول نیست.
صفحه 17:
صفحه 18:
معانی اختيار» و اختیلر در برابر جبر
اد بببتف(هِ«(حِ("_"»<
© معانی اختیار:
۴ تأثیر خواست فاعل در فعل خود
۴ انتخاب با وجود گرایشهای متضاد
* تأثیر خواست فاعل در فعل خود بدون فشار عوامل بیرونی
۴ منظور از اختیاری که در مقابل جبر قرار میگیرد. معناى نخست
است.
صفحه 19:
x
ر بودن انسان
٠)... اللا
" مختار بودن خود را از راه علم حضورى دركك مى كنيم.
" مختار بودن موجودات ديككر را از راه علم حصولى و استدلال
* منظور از مختار بودن انسان» آتن است که بسیاری از کارهایی که
انسانها انجام میدهند به اختیار آنها است.
* مقصود از مختار بودن انسان» اختیار تکوینی است. نه تشریعی.
صفحه 20:
x
١> لع
ء وا
۴ بتابر قاعده ضروت علّی - معلولی؛ هر کاری با وصف ضرورت تحقق
مى يابد.
" كارى كه ضرورى باشدء وابسته به خواست فاعل نيست.
* پس هیچ کاری به خواست فاعل وابسته نیست و هر کاری جبری است.
۴ پاسخ
* مقدمه دوم نادرست است. زیرا؛ در کارهای اختیاری» خواست فاعل از
عوامل ضرورتساز است. و ضروری بودن با وابسته بودن به خواست فاعل
منافاتی ندارد.
صفحه 21:
ع و لع
a] 2 = 5 5
شبهه جبر الهی مبتنی بر اختیار مطلق خداوند
* یا خداوند اختیار مطلق دارد و کارهای اختباری ما نیز به خواست خدا
انجام میشوند» یا کارهای اختیاری ما به خواست خدا وابسته نیستند و
اختيار اين كارها به ما تفویض شله است.
* اگر خداوند اختيار مطلق ذارد و كارهاى اختيارى ما نيز به خواست نخدا
انجام مى شونك اين كارها به خواست ما وابسته نيستند و در واقع؛ ما در
انجام دادن آنها مجبوريم.
" اختيار خداوند مطلق است و تفويض قابل قبول نيست.
" يسء ما در انجام دادن كارهاى خود مجبوريم.
صفحه 22:
جبر البهى
مقلمه دوم نادرست است. زیرا؛ یکک کار میتواند به دو فاعل مختار در
طول یکدیگر مستند باشد.
* آنچه بل قبول است راهى ميان جبر و تفويض است. .
" امام صادق0 لا جَبّرَ و لا تفويض؛ 35 of sl أمرین؛ کافی:
ج ص ل ا
بين اين دو است.
صفحه 23:
x
بلس ل
* با استفاده از مختار بودن انسان میتوان مسئولیت او را اثبات کرد:
* انسان دارای اختبار و نیز بنده خداوند است.
* پس انسان در برابر خدا؛ مسئول است.
mane ihe see
ns oS :آلا 555 85515 glassy oul Sl 5 * 5,31 Jig
الا ما سعی * aka Sls سَوؤف بر * ajo BP
الْجَرَاءَ الأؤفئ؛ (نجم (6۵۳: ۴۱-۳۸) اينکه هیچ کس بار دیگری را بر
دوش نمى كشده و براى انسان جز آنجه تلاش كرده نيستك و اينكه تلاش
خود را خواهد ديد؛ آنگاه در برابر عملش به طور كامل جزا داده میشود.
صفحه 24:
x
انسان قابل ستایش یا نکوهش قابل خطاب به احکام اخلاقی» قابل امر و
نهی و توصیه است-
انسان مستحق پاداش و تنبیه, و ثواب و عقاب است.
وضع قوانین حقوقی, و احکام کیفری و جزایی ممکن است-
توجه به تفاوت اختیار تکوینی و تشریعی» مانع بروز مغالطههایی است که
از آن برای خود آیینی انسان؛ نسبیت اخلاق» و مشروعیت انسانی در
حقوق و سیاست استفاده میشود-
راه میان جبر و تفویض» موجب میشود که در عين مسئولیتپذیری» از
تدبیر الهی غافل نباشیم و در همه حالء به او توکل کنیم و از او کمکت
بجوييم-
صفحه 25:
والسلام على ع عباد الله
انسانشناسی
دانش انسانشناسی
انسانشناسى مجموعهای معرفتى است كه به بررسى بُعد يا ابعادى از وجود انسانها
يا گروهی خاص از آنها مىپردازد.
اقسام انسانشناسی به لحاظ تنوع روش
انسانشناسى تجربى
انسانشناسى عرفانى
انسانشناسى فلسفى
انسانشناسى دينى
اقسام انسانشناسی به لحاظ تنوع نگرش
انسانشناسی ُخرد (جزءنگر) :به بررسی بُعدی خاص از انسان یا گروهی ویژه از انسانها
میپردازد.
انسان شناسی کالن (کلنگر) :ابعاد مختلف و مشترک میان انسانها را میکاود.
دانش انسانشناسی
يماري
،
خويشاوندي هنر ،ب
،
خصيت
،
Anthropology ب ه اموريچونزبا ،ن ش
رنگ وستانسانم يپ ردازد.
اقتصاد ،س اختمانب دنو پ
هيچ وقت در عرصه تاريخ ...انسان آنقدر براى خود مسئله نبوده كه امروز هست ...
علوم تخصصى كه پيوسته تعدادشان رو به افزايش است و با مسائل انسان سر و كار
دارند ،بيشتر پنهانگر ذات انسان در پرده حجاباند تا روشنگر آن( .ماکس شلر)
مباحث کالن انسانشناسی ،همچون وجود روح و جاودانگی آن ،و مختار بودن
آدمی ،به پرسشهایی بنیادیتر درباره انسان پاسخ میگویند.
نتایج مباحث کالن انسانشناسی
معنایابی زندگی
تشخیص نظامهای اجتماعی معقول
تبیین برخی از مبانی علوم انسانی
ارتباط با اصول و فروع دین
5
هویت واقعی انسان
فلسفه اخالق
ساحتهای دوگانه
وجود جسم امری بدیهی است.
برای اثبات دو ساحتی بودن انسان ،باید به اثبات روح مجرد پرداخت.
انواع دالیل برای اثبات روح مجرد
دالیل عقلی مستقیم و غیر مس تقیم (از راه اثبات غیر مادی بودن برخی
پدیدههای نفسانی ،مانند اراده و ادراک)
شواهد تجربی فراوان که به حد تواتر نقل شده است
آیات متعدد قرآن کريم
برهان تقسیمناپذیری
بدن جسمانی انسان تقسیمپذیر است ،اما «من» تقسیمناپذیر است.
آنچه تقسیمپذیر است ،غیر از آن چیزی است که تقسیمناپذیر است.
پس ،در انسان ،ساحتی بجز بدن جسمانی وجود دارد.
برهان هوای آزاد
ب ا فرض حالت ی که از بدن خود آگاه ی نداشت ه باشی م نیز خود را
مییابیم.
آنچه مییابیم غیر از آن چیزی است که نمییابیم.
پس ،در ما ساحتی غیر از بدن نیز وجود دارد.
برهان عدم ظرفیت بدن برای درک امور عظیم
م ا ص حنههاي گس ترده را ب ا همان بزرگ ي و گستردگياش درك
ميكنيم.
مغز يا ديگر اجزاي مادي انسان ظرفيت درك اين امور را ندارند.
پس ،بايد ساحتی دیگر ،غير از بدن و اجزای آن در انسان وجود داشته
باشد كه منشأ درك اين صحنههاي گسترده باشد.
شواهد تجربی ـ نقلی وجود روح
( Autoscopyم شاهدة ج سمخود)
(دورآگاهی
)
Telepathy
خوانی
)
( Mind Readingاندیشه
احضار ارواح مردگان و ارتباط با آنان
خارج ساختن اختياري روح از بدن
کرامتهای اولیای الهی
رؤياهاي صادق
شواهد قرآنی وجود روح
آیاتی که در آنها از تعبیر «توف ّی» به معنای دریافت کامل برای توصیف مرگ استفاده شده است
َأ
ون ؛ (انعام ( )61 ،)6تا
م اَل يُف َِّرط ُ َ
جاءَ َ
حت َّى ِإذَا َ
َ ...
ه ُر ُ
س لُنَا وَ هُ ْ
ت تَوَفَّت ْ ُ
مو ْ ُ
م ال ْ َ
حدَك ُ ُ
هنگام ی که مرگ یک ی از شم ا فرا رس د ،فرستادگان م ا او را کام ً
ال دریافت میکنن د و هی چ کوتاهی
نمیکنند.
مل َ ُ
ت الَّذِي ُوك ِّ َ
قُ ْ
ون؛ (سجده ()11 ،)32
و ِ
جعُ َ
م ت ُ ْر َ
لى َربِّك ُ ْ
م ث ُ َّ
ل بِك ُ ْ
ك ال ْ َ
م َ
ل يَتَوَفَّاك ُ ْ
م ْ
م ِإ ٰ
بگو فرشته مرگ که بر شما گماشته شده شما را به طور کامل دریافت میکند ،آنگاه به سوی پروردگارتان
باز گردانده میشوید.
موْتِهَا ...؛ (زمر ( )42 ،)39خداوند جانها را زمان مرگشان کام ً
ال باز
س ِ
ين َ
ُ
الله يَتَوَفَّى اأْل ن ْ ُف َ
ح َ
میستاند.
آیهای که در آن ،نفس مطمئنه هنگام مرگ مخاطب قرار داده شده است
َأ
ة؛ (فجر ( 27 ،)89ـ )28اي
ضي َّ ً
ضي َ ً
مِئن َّ ُ
م ْر ِ
ك را ِ
لى َرب ِّ ِ
ة َ
ار ِ
مط ْ َ
ْس ال ْ ُ
يا يَّتُهَا النَّف ُ
ة* ْ
جعِي ِإ ٰ
کسی كه به مرتبه نفساني اطمينان رسیدهای ،بهسوي خدايت بازگرد.
شواهد قرآنی وجود روح
آیهای که در آن ،مالئکه هنگام مرگ ستمگران به آنها میگویند
خود را خارج سازید
سطُوا
م
مالِئك َ ُ
ة با ِ
و ِ
ِ
م َ
ت وَ ال ْ َ
رات ال ْ َ
ون فِي غ َ َ
وَ لَوْ تَرىٰ ِإذ ِ الظّال ِ ُ
م ْ
خرجوا َأ
َأيديهم َأ
ْ
ْ
ُ
م
ه
ال
ذاب
ع
ن
و
ز
ج
ت
م
و
ي
ال
م
ك
ُس
ف
ن
َ
ْ
ون بِما كُنْت ُْ
ُ
ْ
َ
َ
َ
ْ
َ
ُ
َ
َ ُ
ْ ِ ِ ْ
ُ ِ
ْ
ْ
ِ
ن؛ (انعام
ستَكْب ِ ُرو َ
ون عَل َى اللهِ غَي ْ َر ال ْ َ
تَقُول ُ َ
ن آياتِهِ ت َ ْ
حقِّ وَ كُنْت ُ ْ
م عَ ْ
( )93 ،)6و اگ ر س تمگران را در س كرات مرگ ب بيني ك ه فرشتگان دستها را
گشودهان د و ب ه آنان ميگوين د :خودتان را خارج کنی د (جان بكنيد)! عذاب
خواركنندهاي خواهيد داشت به خاطر آنچه نادرست درباره خدا ميگفتيد و نسبت به
آيات او تكبر ميورزيديد.
آیاتی که بر زندگی برزخی ،رستاخیز و ویژگیهای بهشت و دوزخ داللت
دارند
هویت واقعی و سرشت انسان
دالیل اثبات روح ،نشان میدهند که هویت واقعی انسان (من) ب ه همان روح بسیط و
تقسیمناپذیر او است که ادراک و اراده دارد و تا در این دنیا است ،از بدن و اجزای آن
برای انجام دادن فعالیتهای خود استفاده میکند.
مراحل خلقت انسان در قرآن ،نشان دهنده آن است که هويت واقعي انسان به روح اوست
ما
َة ِ
ضغ َ
ضغ ً
َة فَخَلَقْن َا الْعَلَق َ
َة عَلَق ً
م خَلَقْن َا النُّطْف َ
م ْ
م ْ
عظَا ً
َة فَخَلَقْن َا ال ْ ُ
َة ُ
ث ُ َّ
نشْأ
ك الله َأ
فَكَس ونا الْعِظَام لَحم ا ثُم َأ
ْ
َ
َ
َ
ن
س
ح
ار
ب
ت
ف
ر
خ
آ
ا
ق
ً
ل
خ
اه
ن
َ
َ
َ
َ
َ َْ
ْ
َ
َ
َ
ُ
ُ
َّ
ْ ً
ُ
َ
َ
ين ؛ (مؤمنون ( )14 ،)23آنگاه نطفه را بهصورت علقه درآورديم ،پس آن علقه را
ال ْ َ
خال ِ ِق َ
[بهص ورت] مضغ ه گردانيدي م و آنگاه مضغ ه را اس تخوانهايي س اختيم ،بع د اس تخوانها را با
گوشتي پوشانيديم .آنگاه [جنين را در] آفرينشي ديگر پديد آورديم .پس آفرين باد بر خدا كه
بهترين آفرينندگان است.
با توجه به اصیل بودن روح و ابزار بودن بدن ،انسان باید تا جایی که برای تکامل روح،
الزم و مفید است از بدن استفاده کند.
تعریف سرشت مشترک یا ویژگیهای فطری انسان
ویژگیهایی از روح که ب ه انس ان اختص اص داشت ه ،میان انسانها
مشترک هستند.
از نوع بينشي ،گرايشي و توانشي هستند،
فراحيواني هستند،
غيراكتسابي هستند،
زوالناپذيرند.
نمونههایی از ویژگیهای فطری انسان
برخورداری از دستگاه ادراک عقل
گرايشهايی مانند كمالخواهي ،ميل به جاودانگي ،و میل به پرستش
توانشهايی مانند توانايي انتخاب آگاهانه ،استعداد رسيدن به كمال
بينهايت ،و قدرت خودسازي
خداشناسی ،خداجویی و خداپرستی را میتوان از ویژگیهای فطری انسان
دانست که با تربیت صحیح میتوانند شکوفا شوند ،چنانکه در اثر توجه به
امور دیگر ،یا ظلم و گناه میتوانند پوشیده بمانند.
نتایج توجه به هویت واقعی و سرشت انسان
انسان امکان نزدیک شدن به کمال مطلق (خداوند) را دارد؛ اما از آنجا که
ابزارهای عادی ادراک او محدود هستند ،برای دستیابی به سعادت ابدی و
کمال حقیقی خود نیازمند وحی و دین الهی است.
مکاتب مادی و الحادی ،در تعیین هویت انسان به انحراف رفتهاند .بنابراین،
علوم انسانی و نظامهای برخاسته از این مکاتب و دستورالعملهایی که برای
بشر صادر میکنند نمیتوانند انسان را به سعادت و کمال حقیقی برسانند.
با توجه دو ساحتی بودن انسان ،ویژگیهای هریک از روح و بدن ،تأثیر
متقابل آنها ،و وابستگی هویت واقعی و کمال حقیقی انسان به روح ،تفسیر
فیزیکالیستی از پدیدههای روحی که به نادیده انگاشتن مؤلفههای اصلی
تعالی انسان میانجامد قابل قبول نیست.
17
اختیار و آزادی
انسان
فلسفه اخالق
معانی اختیار ،و اختیاـر در برابر جبر
معانی اختیار:
تأثير خواست فاعل در فعل خود
انتخاب با وجود گرايشهاي متضاد
تأثير خواست فاعل در فعل خود ،بدون فشار عوامل بيروني
منظور از اختياری که در مقاب ل ج بر قرار میگیرد ،معناي نخست
است.
مختار بودن انسان
مختار بودن خود را از راه علم حضوري درک میکنیم.
مختار بودن موجودات ديگ ر را از راه عل م حص ولي و استدالل
میفهمیم.
منظور از مختار بودن انسان ،آن است که بسیاری از کارهایی که
انسانها انجام میدهند به اختیار آنها است.
مقصود از مختار بودن انسان ،اختیار تکوینی است ،نه تشریعی.
جبر فلسفی
شبهه جبر فلسفی
بنابر قاعده ضروت عل ّ ی ـ معلولی ،هر کاری با وص ف ضرورت تحقق
مییابد.
کاری که ضروری باشد ،وابسته به خواست فاعل نیست.
پس ،هیچ کاری به خواست فاعل وابسته نیست و هر کاری جبری است.
پاسخ
مقدمه دوم نادرست است .زیرا ،در کارهای اختیاری ،خواست فاعل از
عوامل ضرورتساز است ،و ضروری بودن با وابسته بودن به خواست فاعل
منافاتی ندارد.
جبر الهی
شبهه جبر الهی مبتنی بر اختیار مطلق خداوند
یا خداوند اختیار مطلق دارد و کارهای اختیاری ما نیز به خواست خدا
انجام میشوند ،یا کارهای اختیاری ما به خواست خدا وابسته نیستند و
اختیار این کارها به ما تفویض شده است.
اگر خداوند اختیار مطلق دارد و کارهای اختیاری ما نیز به خواست خدا
انجام میشوند ،این کارها به خواست ما وابسته نیستند و در واقع ،ما در
انجام دادن آنها مجبوریم.
اختیار خداوند مطلق است و تفویض قابل قبول نیست.
پس ،ما در انجام دادن کارهای خود مجبوریم.
جبر الهی
پاسخ
مقدمه دوم نادرست است .زیرا ،یک کار میتواند به دو فاعل مختار در
طول یکدیگر مستند باشد.
آنچه قابل قبول است راهی میان جبر و تفویض است.
م َری ْن؛ (کافی،
جب ْ َر وَ ال تَف
امام صادق :ال َ
نأ ْ
نأ ْ
َ
م ٌر بَی ْ َ
ْویض؛ وَ لٰک ِ ْ
ج ،1ص ،160ح )13نه (قول به) جبر درست است و نه تفویض؛ بلکه چیزی
بین این دو است.
نتایج این بحث
با استفاده از مختار بودن انسان ميتوان مسئوليت او را اثبات کرد:
انسان داراي اختيار و نيز بنده خداوند است.
پس انسان در برابر خدا ،مسئول است.
ال ابالیگری و اباحهگری قابل توجیه نیست.
خرى * و َأ
قرآن کريمَ :أاَّل تزر وازرة ٌ وزر ُأ
إْل
َ
ان
س
ن
ل
س
ي
ل
ن
ْ
ِ
ْ
ْ
ْ
َ
َ ِ
َ
ٰ
َ ُِ َ َِ ِْ َ
اَّل م ا س عى * و َأ
ُ
ه
ا
ز
ج
ي
م
ث
*
رى
ي
ف
و
س
ه
ي
ع
س
ن
َ
َ
ْ
ُ
ُ
َ
ْ
َّ
َ
ُ
َّ
ِإ َ
ٰ
ُ َ ْ
َ
َ ٰ
أْل
فى؛ (نجم ( 38 ،)53ـ )41اینکه هیچ کس بار دیگری را بر
ال ْ َ
ج َزاءَ ا وْ ٰ
دوش نمیکشد ،و برای انسان جز آنچه تالش کرده نیست ،و اینکه تالش
خود را خواهد دید ،آنگاه در برابر عملش به طور کامل جزا داده میشود.
نتایج این بحث
انسان قابل ستایش یا نکوهش ،قابل خطاب به احکام اخالقی ،قابل امر و
نهی و توصیه است.
انسان مستحق پاداش و تنبیه ،و ثواب و عقاب است.
وضع قوانین حقوقی ،و احکام کیفری و جزایی ممکن است.
توجه به تفاوت اختیار تکوینی و تشریعی ،مانع بروز مغالطههایی است که
از آن برای خود آیینی انسان ،نس بیت اخالق ،و مشروعیت انسانی در
حقوق و سیاست استفاده میشود.
راه میان جبر و تفویض ،موجب میشود که در عین مسئولیتپذیری ،از
تدبیر الهی غافل نباشیم و در همه حال ،به او توکل کنیم و از او کمک
بجوییم.
والسالم علي عباد اهلل
الصالحين