صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
به انتخاب محمد فایق مجیدی مولف کتاب :به آموزش بدبین فیستم
صفحه 4:
اولین درس که ازهسته مرکزی آموزش جهانی آموختم
به آموزش بدبین نیستم
اثر : محمد فایق مجیدی دهگلان
صفحه 5:
به آموزش بدبین نستم
مولف : مدمد فایق مجیدی دهگلان
ویبراستار: بدالله محمدی
جاب وصحافى : بعشت
نوبت چاپ اول بهار ۱۳۸۸
شمارگان وقطع :۲۰۰ رقعی
قیمت ۲۰۰۰ تومان
صفحه 6:
به آموزش بدبین نبستم
مقدمه il اول
برضر چه همی لزری می دان که همان ارزی
زین روی دل عاشق از عرش گزون باشد
صفحه 7:
براى هر کاری خوب بودم. باورکن
((برای هر کاری خوب بودم
باور کن .هر کاری
تا اينکه آمدم اینجا پیش تو ....
صفحه 8:
۰ .وب بودم
در خندیدن
ادای مرده در آوردن .شاه بودن.
هر کاری
اما حالا فقط روز های تعطیل خوبم برای هر کار))
هسته مرکزی آموزش جضانی۲۰۰:/۲۹/۱۱
صفحه 9:
به آموزش بدبین نیستم
کودکان مدرسه ای اگر آنچه را که
در بالا آمده است به زبان نگویند می
توان در سكوتشان ودر عكس العمل ها
ورقتار هايشان در ياقت
صفحه 10:
این ححکایت نظام آموزشی
ماست .نظام آموزشی که خنده را بر
لبهای دانش آموزان جراحی می کند
صفحه 11:
به آموزش بدبین نیستم
ago شاد . بر انرژی .فعال.جستجو گر
پای به مدرسه می نفد و پس از مدتی
سکوت و آرامشی کاذب بر رفتار
واعمالش حاکم می شود
صفحه 12:
به آموزش بدبین نیستم
اطرافیان همه می گویند از روزی که
به مدرسه رگته مودب شده کمتر سوال
هی پرسد به عدرسه می رود وبرمی
گردد خسنه است راحت وارام می خواید
صفحه 13:
آنفا نمی دانند نظام آموزشی که عدم
سیالیت و انعطاف پذیری از ویژگی های
اوست قدرت تحمل شور وشوق دانش آموزان را
ندارد .از همان روز اول مدرسه حق انتخاب رارا
از او مى كيرد
صفحه 14:
به آموزش بدبین نیستم
در کلاس جای نشستنش را انتخاب سی
کنند .برنامه درسی اش .معلمش. کناب
درسی اش.همه انتخاب شده اند و او
فقط بايد با همه آنفا كنار بيايد .
صفحه 15:
او در منزل از هر جيز وهر كس سوال می
پرسید خط گرمزی برایش ترسیم نشده
بود . اما وقنى به مدرسه آمد. دكر خط
قرمز ها شروع شدند و او حق دارد بكويد :
صفحه 16:
ل 0
بواى هر كارى ذوب بودم
باور كن هر كارى
تااینکه آمدم اینجا پیش تو
خوب در خندیدن
در ادا در آوردن
شاه بودن
هر کاری
اما حالا فقطا ریزهای تعطیل خوبم
صفحه 17:
به آموزش بدبین نیستم
در عالم خیال برمی كردم به دوران تححیلم در مدرسه
آنگاه که معلمین ما زندان بان بودندوما زندانیان .
هم به آنها سنت مى گذشت و هم به ما . درس شیرین
۳ داشتیم .نفس ها در سینه حبس آقای pools,
کوله باری از متلک ها.و برچسپ های آماده ( نقهم .بی
شعور ,کودن . سر می رسید )
صفحه 18:
اولین جمله ای که با اخم می کفت
بنشينيد بود كه از بتمركيد بد
تر بود .نه ييامى نه کلامی 5
صفحه 19:
به آموزش بدبین نیستم
جو کلاس جوی گورستان آسا و نتیجه آن
يا دلزدگی بود یا ترك تححیل بعخضی
ها رقتند و ترك تحصيل كردند .
صفحه 20:
وبعخی ها ماندند و تحقیر ها وتوهين ها را تحمل
کردند. نمی دانم اگر معلم شده اند ایا با همان
روش ها می خواهند به دانش آموزانشان آموزش
بدهند و يا با یادگیری مداوم مانوس شده اند ومی
دانند خطا های نسل كذشنه را نبايد تكرار كنند .
صفحه 21:
به آموزش بدبین نیستم
اكنون كه به كلاس شاى دوران تححیلم
نكاه مى کنم بسیار تعجب مى كنم. كه
معلمین ما هبیج بهره ای از شیوه های نوین
تدریس نداشته اند و معلمین ما فصر می
کردند ما در دوجبفه مخالك هم قرار داریم .
صفحه 22:
در حالی كه ما.ءدر بيك صف بوديم و برعليه
نادانی و جهل مبارزه می کردیم .ومعلم ما
که می بایست تسفیل کننده آمورمی بود
خود را دانای همه چیز دان می دانست و در
انتقال دانش خست می ورزید .
صفحه 23:
به آموزش بدبین نیستم
و اما معلمین امروز باید بدانند که:
-سهم ریک از دانش آموزانمان برای ما اهمیت دارد
-ما باید باورکنیم که دانش آموزان و نفکرات آنها
موضوعی برای تدریس فستند
-اثر گذاری بر دانش آموزان بی انگبزه نیز هدف ماست
صفحه 24:
-ما كناب را واسطه باد كيرى مى دانیم
-ما قرحت هاى مناسب براى احساس امنيت در دانش
آموزان قراهم مى كنيم
-ما چالش در کلاس را عاملی برای ایجاد انگیزه می
دانیم
منبع :آموزش جفانی .آموزش همه جانبه
صفحه 25:
به آموزش بدبین نیستم
واين پایان نیست
اولین درس است برای
معلمین جوان و عزیز
ابن ديار كهن